پژوهشي نو در گاهنگاري گوردخمه قيزقاپان (كردستان عراق):...

16

Transcript of پژوهشي نو در گاهنگاري گوردخمه قيزقاپان (كردستان عراق):...

ت الف ...........................................................................................................................................................................................سخن سردبير  ج ........................................................................................................................................................................................................سرآغاز   مقاالت

1  ........................................................................................................ميثم لباف خانيكي: شناسي تاريخيهاي باستانـ خاستگاه و قابليت............................................................................ رادمهدخت فرجامي): كردستان عراق(ه قيزقاپان پژوهشي نو در گاهنگاري گوردخم ـ 7

17  .................................................................................................................كاميار عبدي: آنتيوخوس دوم و مسأله مشروعيت سلطنتي او ـ 26  .......................................پهلوان مصطفي ده :شناسيهاي باستان؛ با استناد به نظرات مورخان كالسيك و معاصر و يافته»دارا«ـ شهر 39  .................................................................... يبيگسجاد علي: شناسي در محوطه پارتي بيستونهاي باستاناز سرگيري پژوهش ـ 70  .................................................. حسين صبري: هايي در راستاي اهداف شاهنشاهي اشكانيـ بالشگرد؛ شهري شناخته شده يا پايگاه76  ................................................................ابوالفضل عالي و عليرضا خسروزاده :نشان زنجانقشالق؛ محوطة بزرگ اشكاني در ماهـ قلعه93  ..................................................................محمدحسين عزيزي خرانقي و ديگران :هاي نويافتة اليمايي در شمال خوزستانـ گورستان

110  ........................................................................ كوروش محمدخاني....: دژ كوه خواجه سيستان شناسانة تزيينات كهنـ بررسي باستان136  .............................................................................................ميثم فالح: انمحله؛ شواهدي از يك قلعه اشكاني در جلگه مازندرـ تپه گل146  ....................................................................................ياسر ملكزاده: هاي گمشده ساسانيهاي حماسة ملّي ايران در خداينامهمايهبن ـ 161  ........... عمران گاراژيان و ديگران ....:خانشناسي به منظور مستندسازي ساختارهاي معماري تپه قلعههاي باستانگزارش پژوهشـ200  ................................................... حسين حبيبي: شناسي و منابع مكتوبهاي باستانيابي و سير تاريخي آناهيتا بر اساس يافتهريشه ـ 212  ......................................................كريم عليزاده :ـ دربند، شهري براي دفاع؛ بازبيني ساخت و سازهاي دفاعي دورة ساساني در قفقاز223  ............. جلودارمحمداسماعيل اسمعيلي ...:زيع آب در آن شاپور و فناوري تأمين، انتقال و توانداز محيطي شهر ساساني گنديـ چشم247  ............................................................................................................................................تورج دريايي: شاپور در بنديانـ وه دستگرد ـ 249  ....................................................................ميثم نيكزاد : ارزيابي پيشنهادات ارائه شده دربارة بناي موسوم به معبد آناهيتا در كنگاورـ260  ..........................................................................................نيامهدي موسويسيد :شناسيـ سقوط ساسانيان و شواهد تاريخي و باستان   گزارش كوتاه

270  ...............................................................................................ساسان سيدين: گزارشي كوتاه از آتشكده آذرجو دارابگرد؛ استان فارس ـ 274  .........................................................................................................................................................................: نامه مهدي رهبريزندگ   شاگردان و همكارانش مهدي رهبر؛

278  .......................................................................................................................................................................................ميرعابدين كابلي ـ 280  ............................................................................................................................................رجبعلي لباف خانيكي: ـ رهبر؛ كاوشگر بنديان282  .......................................................................................................................جواد نيستاني: مكاهآوري يا نه، من از يادت نمي گرَم يادـ 283  .................................................................................................................فريعقوب محمدي:ـ مهدي رهبر؛ كسي كه جوانان را باور دارد284  .......................................................................................................................................عمران گاراژيان !:ـ رهبر؛ جناب آقاي مهدي رهبر287  .............................................................................................................نسبحامد وحدتي:ـ استادي از نسل قديم و همدل با نسل جديد288  ...............................................................................................................محسن قاسمي :شناسي خوشنامـ رهبر؛ معلّمي دلسوز و باستان290  .................................................................................................................بيگيسجاد علي:كلنگ طاليي شناسي باـ مهدي رهبر؛ باستان

 

1389شناسي مدرس، سال دوم، شماره سوم، بهار و تابستان هاي باستان پژوهش

پان ز ه ور د گاری A و گا ی اق(ژپو تان )د

*رادمهدخت فرجامي

)بلژيك ،دانشجوي دكتري باستان شناسي، دانشگاه گنت(

چكيدهميالدي به بعـد، 19اي غرب ايران از قرن پس از كشف آثار صخره

ن تـوا مي). 1نقشه (گاهنگاري اين آثار همواره مورد بحث بوده است گفت پديدآورندگان اين آثار ردپايي بسيار كمرنگ و مـبهم از عصـر

اند و امكان گاهنگـاري دقيـق و مطلـق را بـراي خود به جاي نهادهاز سويي ديگر، حضور اين . اندپژوهشگران و عالقمندان دشوار نموده

ها در سرزمين ماد، بيشتر پژوهشگران را بر آن داشته است گوردخمهتر دربارة به هر روي، مطالعات تازه. ورة ماد نسبت دهندرا به دكه آن

نقوش برجسته و سبك معماري آثاري چـون قيزقاپـان، كـه از نظـر تر است، داليل بيشتري را براي انتسـاب ايـن هاي تاريخي غنيداده

در . دهـد آثار به دورة پس از هخامنشي و يا فراهخامنشي ارائـه مـي تر قيزقاپان به نكاتي پرداخته شـده اين مقاله براي گاهنگاري روشن

در . است كه پيش از اين مـورد توجـه چنـداني قـرار نگرفتـه بودنـد تـوان تـاريخ كه به باور نگارنده، با توجه به همـين نكـات مـي حاليبدين منظور، ايـن مقالـه نقـوش برجسـته و . تري را ارائه نموددقيق

گرايانـه نگاهي تحليـل اي نو و باشيوة تدفين در قيزقاپان را از زاويهبررسي كرده است كه بر اساس آن، چنانچه خواهيم ديد، با اطمينان

. توان اين اثر را به دوران فراهخامنشي منسوب دانسـت بيشتري ميهاي غرب ايران نيازمنـد در نهايت، اگرچه گاهنگاري ديگر گوردخمه

راي بگذاري نسبي قيزقاپان بتواند تحقيقي مستقل است، شايد تاريخ . اين آثار نيز راهگشا باشد

قيزقاپان، گاهنگاري، هخامنشـي، فراهخامنشـي، :واژگان كليدي . استودان، تدفين

1 مقدمهكردستان عراق، در ميانة جادة سليمانيه به سوي سد دكان ةدر منطق

اي دخمـه و در چند كيلومتري جنوب غرب روسـتاي سورداشـي، گور اين گوردخمه را نخسـتين ). 2نقشه (د قيزقاپان نام دار هواقع شده ك

جات در كردسـتان عتيقه ةموندز انگليسي، سرپرست موقت اداربار اد در همان سال وي گزارش. ميالدي كشف كرد 1934عراق در سال

عراق به چـاپ رسـاند، امـا هـيچ ةكاملي از اين اثر تاريخي در مجل :Edmonds, 1934(اي براي گاهنگـاري آن مطـرح نكـرد فرضيه

برجســتة ديــري نپاييــد كــه جــذابيت تكنيكــي نقــوش). 182-192شناسان بسياري را به خود فرد اين كشف جديد، توجه ايرانبهمنحصر

هاي بسياري را دربارة گاهنگـاري آن يپردازجلب كرد و باب نظريههـاي هاي ناشناختة قيزقاپان، همانند ديگر گوردخمهاما جنبه. گشود

يران، همواره سـبب شـد كـه گاهنگـاري آن تـا مشابه آن در غرب ا .شناسي باقي بماندبرانگيز باستانامروز يكي از موضوعات بحث

بسياري از محققان در ابتدا، قيزقاپان را به دوران ماد منسـوب جغرافياي تاريخي سـرزمين مـاد واقـع محدودة كرده بودند؛ زيرا در

گـذاري رسم دخمه )216 :1941(شده بود و بنابر اظهارات هرتسفلد امـا . آمـد مار مـي ـان مـادي بـه شـ ـهـاي مغـ مردگان يكي از آيين

، حـاكي از )1988( گالشناساني چون فونهاي اخير باستانپژوهشتواند تاريخي قبل از شروع عصر هخامنشي آن است كه اين بنا نمي

ةعا، مطالعـ از داليل اثبات اين مـد . و يا حتي هخامنشي داشته باشد

1 * [email protected]

٨ گوردخمة قيزقاپان پژوهشي نو در گاهنگاري

1389شناسي مدرس، سال دوم، شماره سوم، بهار و تابستان هاي باستان پژوهش

ايـن گوردخمـه و مقايسـة آن بـا برخـي ةبرجستنقوش و هاحجارييـن مقالـه در ا. تري دارندهاي ايران است كه تاريخ روشنگوردخمه

قيزقاپـان و بـا ةتـبرجسـ تطبيقي نقـوش ةسعي بر آن است با مطالعتـر شناسـان، تـاريخي روشـن هاي اخير باستاندرنظرگرفتن پژوهش

.براي اين اثر باستاني ارائه شود

جغرافيـاي محـدودة ايد يادآور شد اگرچه قيزقاپان، امروزه دربشك اثري ايراني است و به دليل عراق قرار گرفته، بي كشورياسي س

هـاي تاريخي را، در مقايسه بـا ديگـر آرامگـاه مداركآنكه بيشترين اي غرب ايران، در خود جاي داده است، بهترين بسـتر بـراي صخره

به سخني ديگر، گاهنگاري قيزقاپان . استگاهنگاري نسبي اين آثار تـر شـدن تـاريخ تواند در روشـن از اين رو حائز اهميت است كه مي

در ايـن . اي غرب ايران نيز راهگشـا باشـد هاي صخرهديگر آرامگاههاي اين آرامگاه و مقايسة آنهـا بـا ديگـر آثـار مقاله، با بررسي داده

كنون بيان شـده، صـورت مشابه تاريخي، تحليلي متفاوت از آنچه تابراي تحقق اين امر، نقوش برجسـتة ايـوان آرامگـاه و . گرفته است

سبك معماري آن جزء به جزء مطالعه و با ديگر آثار مشـابه مقايسـه شده و در انتها به شيوة تدفين و تحليل آن از نظر تـاريخي پرداختـه

.شده است

ث، در در اين جا الزم است يادآوري شود كه عناصر مـورد بحـ توانند فقـط منسـوب بـه دورة پـس از برخي موارد به طور قطع نمي

هـاي براي نمونه آتشدان قيزقاپان از نوع آتشـدان . هخامنشي باشندتوان ناديده گرفت كـه همـين نـوع دورة هخامنشي است؛ ولي نمي

اما دليـل . آتشدان، براي مثال، در دورة ساساني نيز رواج داشته استموارد تنها براي تأكيد بيشتر بر مادي نبودن اين بحث و بررسي اين

اً ـچنانچه خـواهيم ديـد در مـواردي، برخـي عناصـر قطعـ . اثر استتوان به تاريخ بنابراين زماني مي ؛تندـجديدتر از عصر هخامنشي هس

تري دست يافت كه تمامي اين عناصر با هم در يك مجموعه قطعيهخامنشي مداركه برخي از اين به بياني ديگر، با اين ك. قرار گيرند

تواننـد بـه دوران پـس از هخامنشـي هستند، وجود عناصري كه مي .نسوب شوند، نيز انكار ناپذيرندم

).Google Earth(هاي غرب ايران پراكندگي گوردخمه. 1نقشه

رادفرجامي ٩

1389شناسي مدرس، سال دوم، شماره سوم، بهار و تابستان هاي باستان پژوهش

1.تان ايرانچ در كردستان عراق و فخريكا در كردسهاي قيزقاپان و كور و كگوردخمهموقعيت . 2نقشه

متري از سطح زمين 5/7، در ارتفاع ايوان آرامگاه. 1تصوير

)www.lisa.gerda-henkel-stiftung.de.(

هاي تدفينپالن ايوان و اتاق. 1طرح

(Von Gall, 1988: 558, Fig. 1).

)Von Gall, 1988: 564, Fig. 4(هاي ايونيك يايشگران آتش، مداليون و سرستونبرجسته ننقش. 2طرح

١٠ گوردخمة قيزقاپان پژوهشي نو در گاهنگاري

1389شناسي مدرس، سال دوم، شماره سوم، بهار و تابستان هاي باستان پژوهش

).www.lisa.gerda-henkel-stiftung.de(نقش نيايشگران در مقابل آتشدان : چپ ؛هاي ايونيك ايوانسقف و ستون: راست. 2تصوير

).Von Gall, 1988, Pl. 28(ورودي آرامگاه و اثر چفت روي ديوار : هاي آرامگاه، پايينچاله تدفيني داخل يكي از اتاق: باال. 3تصوير

عرفي قيزقاپانمنيز نـام گرفتـه » اشكفته«قيزقاپان كه امروزه در زبان مردم محلي، ـ ةهاي منطقخمهاست، ساختاري همانند بسياري از گورد ران غرب اي

اي متر باالتر از سطح زمين و در دل صخره 5/7اين دخمه كه . داردطبيعي كنده شده، مشتمل بر دو بخش، يك ايوان در قسمت جلـو و

). 1 طرح ؛1تصوير (در پشت ديوار ايوان است سه اطاق تدفين متر طـول 5متر عرض و 13/7ايوان ورودي اين بناي سنگي

هاي تير چوبي كـه امـروزه نيـز در فدارد و سقف آن به تقليد از سقبـر ديـوار انتهـايي . خورند، تراشيده شده اسـت روستاها به چشم مي

اند؛ قسمت ستون در دو طرف درب ورودي حجاري شدهايوان دو نيمها به نحوي ساخته و پرداخته شده است كـه نقـش باالي اين ستون

در ). 2ير تصـو (كننـد ستون باربر سقف چوبي را به بيننـده القـا مـي دو ةبرجسـت نقـش ،هـا و بـاالي ورودي مقبـره فاصله ميـان سـتون

هـر دو نيايشـگر . شـود نيايشگر در دو سوي يك آتشدان ديـده مـي هاي مخصوص مغان در حين نيايش آتش را به سر دارنـد كـه كاله

دور تا دور صورت را، از باالي ابروان تا زير چانه آنان پوشانيده است كه دست راست خـود اند و در حاليان را نيز پوشاندهاي دهو با پارچه

كمان را نگه اند، در دست چپ رأس يكرا به سوي آتش باال آوردهعالوه بر نقش نيايشـگران، سـه نقـش ).2 طرح ؛2تصوير(اند داشته

ها و بـاالي نقـش نيايشـگران ستوننمادين ديگر نيز در طرفين نيمايوان آرامگاه هستند و در هايحجاري شده است كه مكمل حجاري

.تك آنها نيز خواهيم پرداختي تكجاي خود به بحث و بررسفضاي داخل آرامگاه فضايي چهارگوش است كـه بـا دو ديـوار

اي بـراي سنگي به سه بخش تقسيم شده و در هر بخـش حوضـچه ميـانگين ابعـاد ايـن . اتـاق كنـده شـده اسـت سنگيِ تدفين در كف

سانتيمتر اسـت و دورتـادور هـر سـه 80× 150× 190ها حوضچه

رادفرجامي ١١

1389شناسي مدرس، سال دوم، شماره سوم، بهار و تابستان هاي باستان پژوهش

سانتيمتر تراشيده شده كه احتماالً بـراي 8اي به عمق حوضچه، لبههـا بـه منظـور قرار دادن پوششي از سنگ يا چـوب روي حوضـچه

).1 طرح ؛3تصوير (پس از تدفين بوده است مسدود كردن آنها

شناسان مختلفگاهنگاري قيزقاپان از ديدگاه باستاناي ، اشارهميالدي 1934د از قيرقاپان در سال ندز در گزارش خوادمو

اين اثر )192-182 :1934( او عقيدةبه اما .به تاريخ قيزقاپان نكردانتشـار پـس از . هاي ماد و هخامنشي بـود چيزي شبيه به گوردخمه

، قيزقاپان مـورد توجـه پژوهشـگران بسـياري قـرار گزارش ادموندزهشگران، هرتسـفلد نـامي آشـنا در پـژوهش از ميان اين پژو. گرفت

ايران باستان بود كه براي نخستين بار در كتاب خود، ايران در شرق فت، به تفسير و تحليل ميالدي انتشار يا 1941، كه در سال 2باستانوي از همان ابتـدا . اثر پرداخت قيزقاپان و فنّ ساخت ةبرجستنقوش

يكـي از حكّـام محلـي مـادي بر اين عقيده بود كه قيزقاپان آرامگاههـاي سقف آرامگاه كه تقليدي از سـقف به باور او، فنّ ساخت. است

زيـرا در 3م دارد؛.ق 550-600تير چـوبي اسـت، تـاريخي برابـر بـا دار عصر هخامنشي و پس از جمشيد و ساير آثار معماري ستونتخت

ه ها فضايي براي قرار گرفتن تيرهـاي بـاربر تعبيـ آن، روي سرستونر امـا ايـن فضـاي ارتبـاطي ميـان سـتون و سـقف د . شده استمي

گاهنگـاري بحـث ةدر ادام). 2 طرح ؛2تصوير (قيزقاپان وجود ندارد بـه . ان آرامگاه پرداخته اسـت قيزقاپان، هرتسفلد به تفسير نقوش ايو

كلي تكامـل نيافتـه از ـاپان، شـ ـگران قيزقـ ـاو لبـاس نيايشـ ةعقيد ,Herzfeld(پاسـارگاد اسـت ةبرجسـت شهـاي افـراد در نقـو سلبا

1941: 205.( اي هـ موارد قياس هرتسفلد براي قيزقاپان، در بسياري از جنبـه

جيحـون و گوردخمـة داودختـر ةهنري و فنّي، آثاري چـون گنجينـ در فهليــان فــارس اســت ) Von Gall, 1993: 529: نــك()Herzfeld, 1941: 205-206.( هرتسفلد هـر دو اثـر يـاد شـده را

هـاي اخيـر، تـاريخي بسـيار كـه در پـژوهش داند، در حاليمادي مي .محقق شده است آنهاتر براي جديد

تـوان هاي نيايشگران قيزقاپان را مـي كمان تروناخاز ديدگاه اساو قيزقاپـان را تقليـدي از . داران و پس از آن نسبت دادبه دورة فرته

كـه احتمـاالً دانـد رستم مـي هاي شاهان هخامنشي در نقشآرامگاهبراي يكي از حكّام محلـي پـس از هخامنشـي سـاخته شـده اسـت

)Stronach, 1966: 221.(

پـرداز گاهنگـاري قيزقاپـان اسـت، فون گال كه آخرين نظريههـاي معبـد هاي ايونيك ايوان ورودي قيزقاپـان را بـا سـتون ستون

ي هادارد كه ظهور ستونكند و اذعان مياركتيوم در آتن مقايسه مي ,Von Gall(م نبـوده اسـت .ق 5 سـدة ايونيك در ايران زودتـر از

1993: 579.( نظـر از درسـتي يـا گذشته از مواردي كه گفتـه شـد و صـرف

توان از چهار جنبه ديگر نيز مورد بحـث نادرستي آن، قيزقاپان را مي :و بررسي قرار داد

آتشدان) الف

ته شده در ايـران ترين مراسم مذهبي شناخنيايش آتش يكي از كهناگرچـه . ويژه پس از ظهور آيين زرتشت رواج يافته استاست كه به

تـاريخ ). 90 & 3 :1975(بسياري از پژوهشگران چون مري بويس دانند، اما تاكنون مدركي دال بـر م مي.ظهور زرتشت را هزاره دوم ق

م .ق 7پذيرش اين دين به شكل رسمي توسط مادها تا قبل از سده . نيامده استبه دست

شناسي و بـه بـاور برخـي هاي باستانبر اساس شواهد و يافتهاز هاي شـناخته شـده بـه ترتيـب ترين آتشدانشناسان، كهنباستان

8 ةدوم سـد ةنيمـ (، خورساباد )م.ق 8ة سد(كارمير بلور در ارمنستان بـه دسـت آمـده اسـت ) م.ق 7 ةداول سـ ةنيم(يونجيك وو ك) م.ق)Houtkamp, 1991: 33 .( اما آنچه حـائز اهميـت اسـت، تفـاوت

قيزقاپـان از نظـر ةبرجسـت هـا بـا آتشـدان نقـش ن آتشدانآشكار ايشـود، مشـاهده مـي 2 طـرح گونه كـه در همان. شناسي استريخت

دار و كـامالً قيزقاپان از نوع پلكاني يـا كنگـره ةبرجستآتشدان نقشكـه حـالي ررسـتم اسـت؛ د هاي مقابر شاهي در نقشمشابه آتشدان

. م شكلي كامالً متفاوت دارند.ق 8و 7 ةهاي مربوط به سدآتشداندار و به عبارتي ديگر مشـابه نخستين آتشدان پلكاني يا كنگره

يالدي توسـط مـ 1967رستم در سـال هاي هخامنشي نقشآتشدانپروفسور ةست آمده كه به عقيدنوشيجان به د ةديويد استروناخ در تپ

حضـور آن در سـرزمين مـاد نشـانگر نخسـتين ) 42 :1982(بويس به صورت رسمي از طرف مادهـا در هاي پذيرش دين زرتشت جرقهتـرين آتشـدان يافـت آتشدان نوشيجان تپه كهن. م است.ق 7 ةسد

هـاي شناسي، شباهت بسياري با آتشدانشده است كه از نظر ريختـ رستمقابر شاهي نقش پلكـاني ةم و كوه رحمـت دارد؛ امـا فاقـد پاي

تـدايي از آنسـت؛ و در حقيقت شكلي اب است هاي هخامنشيآتشدان

١٢ گوردخمة قيزقاپان پژوهشي نو در گاهنگاري

1389شناسي مدرس، سال دوم، شماره سوم، بهار و تابستان هاي باستان پژوهش

عمـق آن بـراي برپـايي آتـش بـه كوچك و كـم ةبه ويژه آنكه صفّهاي هخامنشي قابل گونه كه در آتشدانصورت پايدار و بلندمدت آننتيجـه تـوان بـه خـوبي بنابراين مـي . رويت است، تعبيه نشده است

توانـد متعلـق بـه دورة قيزقاپان نمي ةستبرجگرفت كه آتشدان نقشهاي هخامنشي است كه تا پايان عصر ماد باشد؛ بلكه از نوع آتشدان

هاي هاي روي سكهآتشدان ،ساساني نيز رايج بوده است؛ براي مثال .ساساني نيز از همين نوع هستند

نيايشگران) بقبـل از به ويژه در عصر هخامنشـي و ،تاريخ اديان در ايران باستان

د شدن به اين موضوع اگرچه وار. آن همواره بحث برانگيز بوده استتـر اين مقاله است، امـا نگارنـده بـه منظـور روشـن ةخارج از حوصل

اي كوتـاه شـاره نمودن تاريخ حضور و تجلّي آيين زرتشت در ايران، ا . داندرا ضروري ميبه آن

شاهنشـاهي شناسي تا قبل از ظهورهاي باستانبر اساس يافتهدر اگرچه . چندان محسوس نيستزرتشت هخامنشي، حضور مذهب

زرتشتي بودن هخامنشيان نيز اتفاق آرا وجـود نـدارد، امـا بايـد باب گفت كه گاه در برخي از رسوم مذهبي، گرايش آنان به آيين زرتشت

چنانچه شاهان در حال نيـايش آتـش بـه تصـوير . انكار ناپذير استهمواره با لباس مخصوص روحانيون زرتشتي ديده اند و مغاندرآمده

هـا پـس از ظهـور، قـرن زرتشـت ديـن ،به سخني ديگـر . شوندميهاي بارز خود را تنها با پيدايش شاهنشاهي هخامنشي نخستين جلوه

. يابدو پس از آن مياما براي مقايسه بايد گفـت آنچـه از مراسـم نيـايش آتـش در

همـان اجـراي مراسـم نيـايش در قيزقاپان به تصوير كشيده شـده، هـاي ساسـاني و بـه رستم و سكّههاي مقابر شاهي در نقشحجاري

پوشاندن سـر و دهـان و . عبارتي ديگر كامالً قابل قياس با آن استكم و كاست بـا پوشيدن لباس مخصوص به هنگام نيايش آتش، بي

از لباس مغان و همچنين تصوير آنـان ) XV.3:14(توصيف استرابو با وجود . جيحون مطابق است ةشده از گنجينيافت ءاشياي برخي روشـخص سـمت چـپ ةتين، خرقـ ـهاي ژوسـ ، بر اساس توصيفاين

اگرچه اصـالت سـكايي و مـادي دارد، امـا پـس از سـقوط ) 2 طرح(بنا بر ). Justin, xli.2(ند اهكردرا به تن ميهخامنشي، پارتيان نيز آن

هـاي هخامنشـيِ گران بـا يافتـه يشآنچه گفته شد، مقايسة لباس نياـ ةگنجين ـ دليل موجهي بر چنانچه هرتسفلد باور داشته استجيحون

. شي بودن آرامگاه قيزقاپان نيستمادي يا هخامن

ارزشــمند ديگــري كــه در ة، نكتــگذشــته از آنچــه گفتــه شــدهاي در دست تواند مفيد باشد، كمانتر قيزقاپان ميگاهنگاري دقيق

هـاي دوقوسـي نيايشـگران تـا پايـان عصـر كمان. ستنيايشگران اهاي هخامنشي كمان و ر آثار هخامنشي وجود ندارندداريوش سوم د

هـاي دوقوسـي را بـراي امـا كمـان . همه از نوع يك قوسي هستندهاي حكّام محلي پس از هخامنشـي توان روي سكّهنخستين بار مي ).Stronach, 1966: 221(داران يافت و يا همان فرته

مداليون و انسان بالدار) ج

عالوه بر نقوشي كه تا بدين جا شرح داده شدند، سه نقـش كوچـك سـتون وجـود ديگر نيز در سمت راست، وسط و سمت چـپ دو نـيم

توانند بـه تعيـين تـاريخ نگارنده مي ةكه به عقيد) ب4تصوير (دارند در سمت راسـت دو مـداليون و در سـمت چـپ . آرامگاه كمك كنند

اليون سـمت مـد . تصويري از يك انسان بالدار حجاري شـده اسـت ترين بخـش متحدالمركز است كه بيروني ةراست متشكل از سه داير

هالل دومين مداليون تصوير انساني را ايستاده روي . پرّه دارد 11آن نگـرد و در دسـت كه به سمت چـپ مـي دهد، در حاليماه نشان مي

ه . راست خود يك گل نيلوفر را نگاه داشته است اي ايـن پيكـره جبـبلند به تن دارد و آرايش مو و تاج او شبيه به نقـش شـاهان پارسـي

سرانجام در سمت چپ ايوان، تصويري از يك انسان بالدار به . است . خوردچشم ميهرتسفلد بر اين بـاور اسـت كـه ايـن ،فسير اين سه نقشدر تگانه همان تثليث معروف اهـورامزدا، آناهيتـا و ميتراسـت تركيب سه

)Herzfeld, 1941: 205 .(گال كمي متفاوت به نظر فون ةاما عقيدرسد؛ او تصوير انسان ايستاده روي هـالل را همـان سـمبل مـاه ميكـرده ا در مراسم تدفين ايفا مياو نقش مهمي ر ةبه گفت داند كهمي

گـال در تأييد گفتة هرتسفلد، فون). Von Gall, 1988: 572(است يون بـا دوايـر داند، اما نقش مـدال انسان بالدار را همان اهورامزدا مي

است كه ) 575: همان(او تنها يك نماد سامي ةمتحدالمركز به عقيدشايد اين نقش، . ستاي نزديك به واقعيت ابه گمان نگارنده، فرضيه

تحت تأثير عناصر هنري بومي بعدها به اين مجموعه اضافه شـده و حتي اين احتمال وجود دارد كـه در ابتـدا در تركيـب اصـلي نقـوش

. ايوان حضور نداشته است

بايد گفت كه باور هرتسفلد به تثليث از يك سو و پافشـاري در اي متنـاقض ضـيه انتساب قيزقاپان به دوران ماد از سـويي ديگـر فر

از سـوي م و .ق 4باور بـه ايـن تثليـث تنهـا در سـده كه است؛ چرا

رادفرجامي ١٣

1389شناسي مدرس، سال دوم، شماره سوم، بهار و تابستان هاي باستان پژوهش

ـ اور به خدايان سـه ـندي از بـسو هيچ ير دوم رواج يافتـاردش ةگانــ ــوردنظر هرتس ــيشفلد، ـم ــ پ ــدارد ـاز عصــر اردش ــود ن ير دوم وج

)Boyce, 1979: 61.(

اه نقش مداليون يا انسان ايستاده روي هالل م ،از سويي ديگرتوان در هنر جواهرسازي عصر هخامنشي به دفعـات مشـاهده را مي

ي به كه هيچ اثري از اين نماد تا قبل از عصر هخامنشكرد؛ در حالي ).3تصوير (دست نيامده است

.بوستون رة طالي هخامنشي، موزةگوشوا: الف. 4تصوير

نقش انسان بالدار سمت چپ ايوان آرامگاه : هاي متحدالمركز، پايينها و دايرهستوننقش مداليون ميان : ايوان آرامگاه، باال ةگانهاي سهنقش: ب(Von Gall, 1988, Ill. Fig. 4, 6).

شيوة تدفين) دگونه بقاياي انساني به دست نيامده تا بر اسـاس آن در قيزقاپان هيچ

هـاي گوردخمه اكثر ةاين امر دربار. فين را دريافتبتوان چگونگي تدگيري كند و بقاياي انساني به دست آمده براي نتيجهصدق مي ايران

توان بـه هاي غرب ايران را ميبه طور كلي، گوردخمه. كافي نيستند : دو دسته تقسيم كرد

؛تدفيني ةچال فاقدهاي گوردخمه. 1 .تدفيني ةالچ دارايهاي گوردخمه. 2

امل ـها تنهـا اتـاقكي كوچـك را شـ در نوع نخست، گوردخمهشوند كه به خودي خود فضاي الزم براي تدفين درازكش در آنها يم

در نـوع . ونـد در كرمانشـاه هاي اسـحاق وجود ندارد؛ مانند گوردخمهگيرند كه عمومـاً ها فضاي نسبتاً بزرگتري را در بر ميدوم، گوردخمه

ةامـا نكتـ . ر كف آنها كنده شـده اسـت اي براي تدفين اموات دچالههـا و ت و اندازة كوچـك اغلـب ايـن گوردخمـه ـيحائز اهميت، ظرف

هاي موجـود ميـان هـر دو جدا از تفاوت. هاي تدفيني آنها استچاله

خته رسد عمدتاً براي تدفين درازكـش سـا نوع گوردخمه، به نظر مي : ها در قيزقاپان بدين شرح استاين چاله ةبراي نمونه، انداز. اندنشده

سـانتيمتر 100: ، كـف نتيمترسـا 105× 185: دهانة چالـه -راست .سانتيمتر 70: ، عمقطول سـانتيمتر 135 :، كـف سـانتيمتر 110 × 200: چالـه ةدهان -وسط

.سانتيمتر 85: طول، عمقطول، سانتيمتر 90 :كف سانتيمتر 105× 180: چاله ةدهان -پـچ

.سانتيمتر 70 :عمقافي و ها عمـق كـ آيد، اين چالهها بر ميگونه كه از اندازههمان

طول و عرض مناسبي را براي تدفين درازكش ندارند و حتي تـدفين پـذير بـوده اسـت؛ زيـرا اي هم به سختي امكـان به صورت چمباتمه

شـكل هسـتند و در قسـمت تحتـاني، طـول و عـرض ها وانـي چالهاز سوي ديگر، اين فرضيه كه اين مقابر براي كودكان . كمتري دارند . ود و غير قابل پذيرش استدرماند، از هر نظر ساخته شده

١٤ گوردخمة قيزقاپان پژوهشي نو در گاهنگاري

1389شناسي مدرس، سال دوم، شماره سوم، بهار و تابستان هاي باستان پژوهش

تواند نزديك بـه واقعيـت آنچه بيش از هر احتمال ديگري ميانـد و بـراي دفـن بقايـاي ها استودان بودهباشد آنست كه اين دخمه

. اندشدن در فضاي باز ساخته شدهاستخواني انسان پس از متالشيـ قديمي ه ترين سند دال بر قرار دادن اموات در فضاي بـاز تـا بپارسـيان بـا «: گويداو مي. است) I: 140(هاي هرودوت امروز، گفته

. گويندكنند، به وضوح از آن سخن نمياينكه از اين رسم پيروي ميكننـد و ايـن عمـل را دربارة مغان مادي اطمينان دارم كه چنين مي

.»كنندپنهان نميت هاي هرودوت را تأييد كرده اساگرچه بعدها استرابو نيز گفته

ي، با اظهارات او ختشنااما شواهد باستان) Strabo, XV.3:20 :نك(اموات در فضاي باز و ةتوان بر اساس آن عرضندارد و نميمطابقت

ها را به دورة ماد يا هخامنشي منسـوب گذاري استخوانسپس دخمههرودوت هرگز سخني از گوردخمه يا استودان به ،گذشته از آن. كرد

ترديـد بايـد گفـت كـه بنـابر آنچـه گفتـيم، بـي . ميان نرانده اسـت جمشيد نخستين نمونة قابل رستم و تختهاي شاهي نقشگوردخمه

هـاي امـا چالـه . اي در ايران هسـتند گذاري از تدفين گوردخمهتاريخها بسيار عميق است و طول و عرض زيـاد آن تدفيني اين گوردخمه

سـازد و را فراهم ميبه راحتي امكان تدفين درازكش و حتي تابوتي عالوه بـر . اندتوان به سادگي پذيرفت كه استودان بودهين نميابنابر

اين، چنانچه پيشتر نيز گفتيم، هيچ سندي مبني بر قرار دادن امـوات ها در دوران هخامنشي وجـود گذاري استخواندر هواي آزاد و دخمهاسـتناد هاي تـدفيني، بـه هاي كوچك و چالهندارد و بيشتر استودان

هاي پهلوي كه روي برخي از آنها نقـر شـده اسـت، ساسـاني كتيبه 4.هستند

داشت امـوات مكتوبي كه در آن به رسم عرضه اثراما نخستين هـا بـه روشـني اشـاره شـده، گذاري اسـتخوان و دخمهباز در فضاي

بـراي 5ونديداد است كه در بخشـي از آن بـه نـام قـانون پـاكيزكي تدفين مردگان سخن به ميان رفته و بر نهـادن نخستين بار از آيين

:ها در استودان پس از متالشي شدن جسد تأكيد شده استاستخوان

جسد مرده را كجا بايد نهاد؟! اي اهورامزدا«هـا و در باالترين نقطه و در جايي كه سـگ : دهداهورامزدا پاسخ مي ).45و 44: 6ونديداد (» الشخورها هستند

ها و الشخورها خورده پس از آنكه جسد توسط سگ! [اي اهورامزدا« هاي مرده را كجا بايد گذاشت؟ استخوان] شد

پرستندگان مزدا بايد اسـتوداني بسـازند كـه : دهداهورامزدا پاسخ ميسگ و روباه و گرگ به آن دسترسي نداشته باشند و آب باران در آن

). 50و 49: 6ونديداد (» راه نيابدتدوين و نگارش ونديداد به راسـتي روشـن دقيق تاريخاگرچه

و ) 68 :1991(نظـران همچـون مـري بـويس نيست، بيشتر صاحبــه د آن) 112 :2007(پروفســور اســكيو وران فراهخامنشــي و را باما اسكيو بيشتر بر اين باور است كه بخـش . دهندسلوكي نسبت مي

بـه قانون پاكيزگي ونديداد، كه در آن از آيين تدفين مردگان سـخن پارتي ةتواند حتي در دورجديدتر بوده و مي ه است، احتماالًميان آمد

).Skjærvø, 2007: 114(نوشته شده باشد آنچه تا بدين جـا گفتـه شـد و بـر پايـة شـواهد موجـود، ر بناب

ــه ــانون دخم ــتودان و ق ــتخوان اس ــذاري اس ــمي گ ــتر رس ــا بيش هاج فراهخامنشي است كـه پـس از زوال شاهنشـاهي هخامنشـي رو

يافته و سپس با ظهور شاهنشاهي ساساني در سدة چهـارم مـيالدي 6.رونق گرفته است

قيزقاپان، هخامنشي يا فراهخامنشي؟طور كه گفته شد، اغلب عناصر به كار رفته در قيزقاپان به طـور همان

تـوان كه بسياري از آنها را مـي يقين جديدتر از دورة ماد هستند؛ چنانوان به آتشدان، مراسم تاز اين موارد مي. بت دادبه دورة هخامنشي نس

اما بايد گفت . ها و انسان بالدار اشاره كردو نقش مداليون نيايش آتشهاي دوران هخامنشي هستند، اما براي اگرچه اين موارد بيشتر شاخصه

ــر ـانتســ ــرا اگ ــافي نيســتند؛ زي ــه دورة هخامنشــي ك ــان ب اب قيزقاپاثر بنگـريم، آثـار و شـواهد جديـدتري از تر در جزئيات اين موشكافانه

هـايي كـه براي مثال كمـان . دورة هخامنشي در قيزقاپان خواهيم ديدنيايشگران در دست دارند، بدون ترديد فراهخامنشي هستند و پيش از

گونه كـه در از طرف ديگر، همان. اندپايان عصر هخامنشي ديده نشدهاي تدفيني قيزقاپان بيشتر با هبخش شيوة تدفين گفته شد، اندازة چاله

استودان مطابقت دارند و استفاده از استودان، بر اسـاس شـواهدي كـه .اي فراهخامنشي استارائه شد، پديدههايي كه نيايشگران در قيزقاپان ديگر، استفاده از لباس از سوي

شده و اين پوشـش به تن دارند، تنها به دورة هخامنشي محدود نمياين مـورد در خصـوص . ن هم مورد استفاده بوده استدر دورة پارتيا

توان آنهـا را شيوة نيايش آتش و نوع آتشدان نيز صادق است و نميتنها به دورة هخامنشي نسـبت داد؛ زيـرا اسـتفاده از ايـن مـوارد در

هاي پس از هخامنشي نيز ادامه داشته و به يكباره متوقف نشده دوره

رادفرجامي ١٥

1389شناسي مدرس، سال دوم، شماره سوم، بهار و تابستان هاي باستان پژوهش

ار داشت كـه بـا شـروع يـك دورة به سخني ديگر، نبايد انتظ. استدرنگ و بـه طـور هاي فرهنگي آن بيتاريخي جديد تمامي شاخصه

ر ناگهاني تغييرات بنيادي پيدا كرده و پايان يافته باشند، بلكه اين امـ در نتيجـه . پـذير نيسـت باره امكـان نيازمند مرور زمان است و به يك

هسـتند، در وجود عناصري كه با آثار عصر هخامنشي قابل مقايسـه كنار شواهدي كه به دورة جديدتري تعلق دارند، گواه آن اسـت كـه قيرقاپان تاريخي جديدتر از عصـر هخامنشـي داشـته و احتمـاالً در

. دوران فراهخامنشي ساخته شده است

گيرينتيجههاي آرامگـاه برجستهدر پايان بايد گفت كه شباهت بسيار ميان نقش

امنشـي در نگـاه نخسـت انكارناپذيراسـت؛ قيزقاپان با ديگر آثار هخچنانچه ديديم، فنون رايج در دوران هخامنشي، در سـاخت ايـن اثـر

تواند بـه همچنان پابرجاست؛ تا آنجا كه هر كارشناس ماهري را ميتـر بـه جزئيـات اثـر، با وجود اين، نگاهي موشكافانه. اشتباه بياندازد

ةره كـرديم، نكـات ناگفتـ ي از آن اشـا كه در باال به موارد مهمچنانرا آشـكار بسياري را آشكار ساخته و ردپاي دوران تاريخي جديدتري

آغازين شيوة تدفيني است كه از عصر پـس ةسازد كه بيانگر نقطمياگرچه هنوز . از هخامنشي شروع و تا پايان ساساني ادامه يافته است

عـي كم و كاسـت ايـن اثـر بـه طـور قط هم تعيين تاريخ دقيق و بيتـر ناممكن است، به گمان نگارنده و با توجه به مـواردي كـه پـيش

. گفته شد، قيزقاپان تاريخي فراهخامنشي داردهاي مشـابه بر اين اساس، شايد بتوان گفت كه ديگر گوردخمه

در غرب ايران مانند دكان داوود، صحنه و فخريكـا نيـز در راسـتاي زوال شاهنشـاهي انـد كـه تنهـا پـس از سنّت تدفيني سـاخته شـده

غـرب ايـران ةكل گرفتـه و تـا پـيش از آن در منطقـ هخامنشي شدر انتها اميد آنست كه اين پژوهش راهگشـاي .ناشناخته بوده است

هـاي تـر ديگـر گوردخمـه هاي نويني براي گاهنگاري دقيقپژوهش . غرب ايران نيز باشد

هانوشتپي . براي تهيه اين نقشه سپاسگزارم از دوست و همكار خوبم آقاي اريك اسمكنز .12 . Iran in the Ancient East هـاي تيرچـوبي يكـي از عناصـر رايـج در معمـاري استفاده از تكنيـك سـقف . 3

هاي آنـاتولي در را در گوردخمه توان آناي آناتولي است كه به دفعات ميصخرهدر نيـك بـه كـارگيري ايـن تك . پافالگونيه، سـاالركوي و ليسـيه مشـاهده كـرد

كورخ و كيج در نزديكي قيزقاپان را بايد متـأثر ةقيزقاپان و همچنين در گوردخم & Summerer): بيشـتر رك ةبـراي مطالعـ (بومي آناتولي دانست از معماري

Von Kienlin, 2010: 195-221 . و 170: 1988هـوف، : نـك (دار كوه رحمت هاي تدفيني كتيبهبراي مثال، چاله. 4

كه هـر دو بـه دورة ) 241: 1969گروپ، : نك(ختر گبر در اقليد و حوض د) 171 .ساساني تعلق دارند

5 .Purity law كـه تأكيـد نگارنـده بـر اسـتودان نكته بسيار ضروري است ايندر اينجا بيان . 6

فين در قيزقاپـان تـد ةروي، تأييدي بر زرتشتي بودن شيو بودن گوردخمه به هيچحتـي بـا . ، قيزقاپان را به آيين زرتشـت ارتبـاط داد با اطمينان تواننيست و نمي

كند، اما حتـي اري اشاره ميگذآنكه هرودوت به پيروي مغان مادي از رسم دخمه ةاز سوي ديگر، شيو. صراحت سخن گفتتوان با دين مغان مادي نيز نمي ةدربار

باز نيايش آتش در قيزقاپان اگرچه بسيار به آيين زرتشتيان امروزي نزديك است،ر گونه كـه حضـو همان. هم دليلي بر حضور آيين زرتشت در اين گوردخمه نيست

بـر عصر هخامنشـي هـيچ دليـل مـوجهي ةبرجستمراسم نيايش آتش در نقوشتـوان انتسـاب قيزقاپـان را بـه در نتيجه نمـي .زرتشتي بودن هخامنشيان نيست .پيروان زرتشت رد و يا تأييد كرد

كتابنامه

- Boyce, M., 1975. A History of Zoroastrianism, Vol. 1: Under the Achaemenians, in Handbuch der Orientalistik, Leiden/ Cologne.

- ----------, 1979. Zoroastrians: their religious beliefs and practices, London.

- ----------, 1982. A History of Zoroastrianism, Vol. 2: Under the Achaemenians, in Handbuch der Orientalistik, Leiden/ Cologne.

- Boyce, M., & F. Grenet, 1991. A History of Zoroastrianism, Vol. 3, in Handbuch der Orientalistik, Leiden/ Cologne.

- Edmonds, C. J., 1934. “A Tomb in Kurdistan”, Iraq, I: 183- 193.

- Gropp, G., 1969. “Vier Ostodan-Inschriften bei Estachr”, in Altiranische Funde und Forschungen, W. Hinz (ed.), Berlin: 229-263.

- Herodotus, nd. Histories, Translated by A. D Godley, Book I, the Lobe Classical Library, London.

- Herzfeld, E., 1941. Iran in the Ancient East, London/ New York.

- Houtkamp, J., 1991. “Some Remarks on Fire Altars of the Achaemenid Period”, in La Religion Iranienne à l'epoque Achéménide, Acts du Colloque de liege 11 décembre 1978 (=Iranica Antiqua, supplement 5) (J. Kellens, ed.), Gent: 23-48.

١٦ گوردخمة قيزقاپان پژوهشي نو در گاهنگاري

1389شناسي مدرس، سال دوم، شماره سوم، بهار و تابستان هاي باستان پژوهش

- Huff, D., 1988. “Zum Problem zoroastrischer Grabanlagen in

Fars”, Archaeologische Mitteillungen aus Iran, Band 21: 145-176, pl. 44-54.

- Justin, nd. Epitoma Historiarum Philippicarum, Book XLI. - Skjærvø, P. O., 2007. “The Videvdad: its Ritual-Mythical

Significance”, in the Age of the Parthians (V. Sarkhosh Curtis & S. Stewart, eds.), London: 105-133.

- Strabo, nd. the Geography of Strabo, Translated by Horace Leonard Jones, Book XV, the Loeb Classical Library, London.

- Stronach, D., 1966. “The Kuh-i-Sharak Altar”, Journal of Near Eastern Studies, Vol. 25, No. 4: 217-227.

- Summerer, L., & A. Von Kienlin, 2010. “Achaemenid Impact

in Paphlagonia: Rupestral Tombs in the Amnias Valley”, in Achaemenid Impact in the Black Sea. Communication of Powers, J. Nieling & E. Rehm (eds.), Aarhus University Press: 195-221.

- Von Gall, H., 1988. “Das Felsgrab von Qizqapan. Ein Denkmal aus dem Umfeld der Achäemenidischen Königsstrasse”, Baghdader Mitteilungen, Band 19: 557-582.

- ------------------, 1993. “Da-u Dokhtar”, in Encyclopaedia Iranica, E. Yarshater (ed.), Vol. VI, facs. 5, New York: 529-530, Pls. 25, 26.

i  Abstracts    

 Modares Archeological Researches, Vol. 2, No. 3, Spring & Summer, 2010

Historical Archaeology:  Principles and Capabilities  Meysam Labbaf­Khaniki *1  It is neglected the importance of archaeology and historical archaeology in Iranian society and the functional benefits of archaeology has not been defined properly. It is supposed that archaeology can and does support the tourism industry and nothing else. Despite of the status of archaeology in Iran, the scientific discipline has found a status as importance as other humanity sciences. However, understanding the methodology of historical archaeology applied in other countries and studying the appearance and changing process of historical archaeology can suggest the theoretical pattern explaining the historical archaeology’s methods can be applied in Iranian archaeology.

Keywords: Archaeology, Historical Archaeology, Applied Archaeology, Material Culture.  

                                                            1* [email protected]

New Research on  the Chronology of Qizqapan (Kordestan, Iraq)  Mahdokht  Farjamirad  **2  The chronology of the rock-cut tombs in the west of Iran, since their discovery in the nineteenth century, has been always a controversial issue. The tomb makers narrowly left behind a clue to their era which makes the dating even more difficult and complicated. Presence of the tombs in the Median territory has persuaded some early archaeologists to attribute the tombs to the Median period. However, the bas-relief and the architectural style of some of the tombs like Qizqapan, which provides more historical data compared to the other tombs in the west of Iran, suggest the tombs to belong to Achaemenid or even post-Achaemenid times.

This article, in order to provide a more distinct dating for Qizqapan, has reviewed the previous surveys made by the other archaeologists; moreover, it has analysed some details on the bas-relief of Qizqapan and the possible burial rituals performed at the tomb. These details have not been earlier taken into consideration, but looking into them can result in a better chronology for the tomb and help us date it, with a fair degree of certainty, to the post-Achaemenid period. Eventually, relative dating of Qizqapan would also provide insight into chronology of the similar rock-cut tombs in western Iran; however, it certainly demands another independent approach. 

Keywords: Qizqapan¸ chronology, Achaemenid, Post-Achaemenid, funeral.

                                                             2** [email protected] 

CONTENTS

Editorial …………………...………………………………………………………………………………………………... A Perface ……………………...……………………………………………………………………………………………..… C

Articles:

- Historical Archaeology: Principles and CapabilitiesMeysam Labbaf-Khaniki……………………………………………………….………...………..……..............………... 1 - New Research on the chronology of Qizqapan (Kordestan, Iraq) Mahdokht Farjamirad…...………………………………………………………………..……………………..…………. 7 - Antiochus II and the legitimization of his rule Kamyar Abdi………………………………………...………………………………………....………...………………..… 17 - The city of “Dara”; Refering to Classical Historians’s Descriptions and …  

Mostafa Dehpahlavan ……………………………………………….…………………….………….…………………… 26 - Resuming Archeological Researches in the Parthian Site of Bisotun Sajjad Alibaigi ………………………………………………………………………….…..…………………….………… 39 - Belashkart; A known city or Bases designated to Parthian empire goals Hosein Sabri ……………………………………………..…………………………………...........................…………… 70 - Qale-Qeshlaagh; A large Parthian site in Mah Neshan, Zanjan Abolfazl Aali & Ali Reza Khosrowzadeh ………………….………………………….……………………….………… 76 - New-found Elymaean cemeteries in northern Khuzestan Hossien Azizi, Reza Naseri & Majid Montazer Zohori …………………………………..…………………..………… 93 - An Archaeological Study of the Decorations of the Kohandej at Kouh-i Khwaja, Iran … Kourosh Mohammadkhani …………………………………………………..………………..….……………………...… 110- Gol Mahalletappeh; Evidences on a Parthian fortress in Mazandaran plain … Meisam Fallah …………………………………………………..………………….………….………...………………… 136- Origins of the National Epic in the Lost Sasanid XodāyNāmes Yaser Malekzade ………………………………………………………………………………..……………….…….…… 146- Report of archaeological research, in order to documenting the architectural structures in Qaleh Khan Omran Garajian, Javad Jafari & Ali Hojhabri …………………………….……………….…………….…………… 161

- The origin of Anahita and her historical process … Hossein Habibi ………………………………………………………….………………………..…....…….……………… 200- Darband, a city for defense: … Karim Alizadeh …………………………………………………………………………………..………….……………… 212- Environmental landscape of the Sasanian city of Gondi Shapour … Mohammad Esmaeil Esmaeili Jelodar ………………………….……………………………..……………….………… 223- Vah-Shapoor Dastgerd in Bandian Tooraj Daryaee …………………………………………………………….……………………..…………….…………… 247- Evaluating suggestions presented on the building called the Temple of Anahita … Meisam Nikzad …………………………………………………………………………………..…………….…………… 249- The Sassanid collapse; archaeological and historical evidence Seyyed Mehdi Moosavinia ………………………….…………………………………………..………………………… 260

Short Report:

- “Azarjoo” fire temple, Darabgerd, Fars Sasan Seyedein……………………………………………………………………………………..……..…..…….……….. 270Biography of Mehdi Rahbar ………………………………………….….……………………………………………… 274Rahbar; His Students and Colleagues …………………………………………………………….…………………… 278English Summaries of Persian Articles ………………………………………………...…….….…….….………….. i  

Modares Archeological Research

Semiannual Journal of Archaeology, Art

History and Interdisciplinary Studies

Journal of Scientific Union of Archeology

University of Tarbiat Modares (TMU)

Vol. 2, No. 3, Spring & Summer, 2010

In the Name of God

License Holder: Scientific Union of Archaeology, Tarbiat Modares University (TMU) Director-in-Charge & Editor-in-Chief: Saeed Amirhajloo Assistant Director: sara saghaee Adviser Board: Sajjad Alibaigi, Shokouh Khosravi, Mousa Sabzi Do’abi, Sara Saghaee. Advisors of this volume: Dr. Alireza Hojhabri Nobari, Dr. Farhang Khademi Nadooshan, Dr. Seyyed Mehdi Mousavi Kohpar, Dr. Javad Neyestani, Dr. Hamed Vahdati Nasab. Literary Editors: Sajjad Alibaigi, Saeed Amirhajloo. Cooperators of this volume: H. Akbari Gandomani, M. Aliei, H. Arab, V. Askarpour, M. Deh Pahlavan, M. Rahbar, I. Rezaee, H. Rezvan, A. Ghaderi, Dr. A. Hojhabri Nobari, M. Labbaf Khaniki. Dr. Y. Mohammadifar. Logo Designer: Nariman Ja'fari Cover Designer of this volume: Zahra Amirhajloo Layout: Sara Saghaee Printed by: Mehregan Address: Scientific Union of Archaeology, Faculty of Humanities, University of Tarbiat Modares (TMU), Chamran Highway with Al-Ahmad Crossroades, Tehran, Iran. Email: [email protected]