نقش رسانه ها در زوال فرهنگی جوامع

20
1 نقش رسانه ها در زوال فرهنگی جوامع سیدنین حسی فرید الدیرام م1 چکیده رنگ رسانه نقش پر بر هیچونیای کن ها در دنی روزه از هرعاتی کهمی از اط پوشیده نیست. حجم عظی کسیق رسانه طر ها منتقل می برنامهیدنردم صرف دادی که من وقت زید و همچنی شووع رسانه های متن های مختلف،ون مییژه تلویزی به وشاند، همگی ن کنن است که این مقوله گر آن از پدیدهکیوان ی به عنای برجسته دنی هایری رسانه شیوه تأثیرگذاف دارد. لذا توجه به بر فرهنگ جوامع مختلنکاربل انگ و غیرقا رری پر مدرن، تأثی ها دره شکل میاناتی ک نوع جری جامعه وهند، می د ما بگشاید.دی را به روی جدیبعاد تواند اگ و رسانه در جامعه می فرهن به رابطهد امروزه بیش از که شایزیما چی نگریست. ا مختلفیز منظرهای توان اه رخ می همقش آن درفی رسانه و نگذاری مند، تأثیرونی دار کنر جوامع مدرن عمیق د از بحرانیشان نمایاند و نوای تودهیل ساختار و محتویزیون، به دل ویژه تله مدرن، بهست. رسانط فرهنگ ا نحطای استا راد و ای خود مخاطب،رین تعدامودن بیشت راضی نش برایین ت همچنتی می مقو به مسائل وشترین بی پردازد که برایصه رسانه عرصادی و تجاری در ئل اقتگ بودن مسا رنیل پر بر این، به دلوهشته باشد. عاد افراد جذابیت دا تعدش برای دست و تش نمیاکثر سود، هرگز تابی به حد ی شود که سطح خواسته قعات و تو های مخاطب عادیی برنامه محتوارتقا یابد یا اش بر این است کهه باشد، بلکه تی داشتی شده مطلوبیت بای ارائه هاشترین بیشتر مخاطب حاصل میرچه بی از طریق جذب همر تنهاد و این اادی حاصل شو اقتص منفعت میزانرچهد و ه شو بیشتکثری مخاطبرای جذب حداش ب تود، بیشتر برنامه ر شوزمرگی می در دام ابتذال و ر ها افتند و بیشتر رسانه مخاطبینظ سطح خواستها به لحا هبات نزول می ها و مطال یابند. رسانه که تأثیرله سعی بر آن استین مقا در استا شود. در این رارسیال فرهنگی جوامع برل و زو بر افو ها ئه برنامهم ارا هم سبک و فر های مار مید توجه قر ختلف موررسی میان بر محتوای آن گیرد و هم تا بدین شود1 دانشجوی تهرانشگاهسی دا علوم سیا دکترای ن

Transcript of نقش رسانه ها در زوال فرهنگی جوامع

1

جوامع فرهنگی زوال در ها رسانه نقش

1مرام فرید الدین حسینیسید

چکیده

کس پوشیده نیست. حجم عظیمی از اطالعاتی که هر روزه از ها در دنیای کنونی بر هیچ نقش پر رنگ رسانه

های مختلف، های متنوع رسانه شود و همچنین وقت زیادی که مردم صرف دیدن برنامه ها منتقل می طریق رسانه

های برجسته دنیای به عنوان یکی از پدیده گر آن است که این مقوله کنند، همگی نشان به ویژه تلویزیون می

ها در مدرن، تأثیری پر رنگ و غیرقابل انکار بر فرهنگ جوامع مختلف دارد. لذا توجه به شیوه تأثیرگذاری رسانه

تواند ابعاد جدیدی را به روی ما بگشاید. دهند، می جامعه و نوع جریاناتی که شکل می

توان از منظرهای مختلفی نگریست. اما چیزی که شاید امروزه بیش از به رابطه فرهنگ و رسانه در جامعه می

نمایاند و نشان از بحرانی عمیق در جوامع مدرن کنونی دارد، تأثیرگذاری منفی رسانه و نقش آن در همه رخ می

ای خود و راستای انحطاط فرهنگ است. رسانه مدرن، به ویژه تلویزیون، به دلیل ساختار و محتوای توده

پردازد که برای بیشترین به مسائل و مقوالتی می همچنین تالش برای راضی نمودن بیشترین تعداد مخاطب،

تعداد افراد جذابیت داشته باشد. عالوه بر این، به دلیل پر رنگ بودن مسائل اقتصادی و تجاری در عرصه رسانه

های مخاطب عادی توقعات و خواستهشود که سطح یابی به حداکثر سود، هرگز تالش نمی و تالش برای دست

بیشترین های ارائه شده مطلوبیت باالیی داشته باشد، بلکه تالش بر این است که ارتقا یابد یا محتوای برنامه

شود و هرچه میزان منفعت اقتصادی حاصل شود و این امر تنها از طریق جذب هرچه بیشتر مخاطب حاصل می

افتند و بیشتر ها در دام ابتذال و روزمرگی می ر شود، بیشتر برنامهتالش برای جذب حداکثری مخاطب بیشت

یابند. ها و مطالبات نزول می ها به لحاظ سطح خواسته مخاطبین رسانه

ها بر افول و زوال فرهنگی جوامع بررسی شود. در این راستا در این مقاله سعی بر آن است که تأثیر رسانه

شود تا بدین گیرد و هم محتوای آنان بررسی می ختلف مورد توجه قرار میهای م هم سبک و فرم ارائه برنامه

1 ندکترای علوم سیاسی دانشگاه تهرادانشجوی

2

عالوه، باید به این نکته نیز اشاره شود که به طریق نوع اثرگذاری آنان بر جریانات فرهنگی جامعه آشکار گردد.

در این نوشتار بر روی تلویزیون بیش از سایر انواع رسانه تأکید خواهد شد.

عدم انسجام فکری، ابتذال. نه، فرهنگ، زوال فرهنگی،واژگان کلیدی: رسا

3

مقدمه

ای در یک قرن گذشته بوده است. در شرایط ترین تحول رسانه تردید مهم تأثیر و نفوذ روزافزون تلویزیون، بی

کنونی کار به جایی رسیده است که بیش از هر فعالیت دیگری، شاید به استثنای خواب، افراد وقت خود را

توان یافت که در آن تلویزیون وجود نداشته باشد. ای را می کنند. امروزه کمتر خانه تماشای تلویزیون میصرف

های بسیار خردسال گرفته تا پیرمردان و پیرزنان کهنسال، همگی تلویزیون را به چشم پرکننده اصلی از بچه

های های تلویزیونی و شبکه مگیر کانالهای در دسترس و افزایش چش بینند. گستره شبکه اوقات روزمره خود می

های روانی و ها برای جلوگیری از آسیب ای، کار را به جایی رسانده که عمالً کنترل محتوای این شبکه ماهواره

ها غیرممکن گشته است. اجتماعی و مدیریت زمان برای تماشای آن

های تمرار و پیوستگی برنامهکند اس عالوه بر گستردگی و فراگیری، مسئله دیگری که جلب توجه می

های تلویزیونی و ای است که اکثریت قریب به اتفاق شبکه در حال حاضر شرایط به گونه تلویزیون است.

ها دیده بندی آن ای در زمان کنند و هیچ وقفه ساعته پخش می 42های خود را به صورت ای برنامه ماهواره

موارد دلیلی فنی و تکنیکی داشته و عذرخواهی مسئوالن شبکه را در شود. ایجاد وقفه یا قطع برنامه در اکثر نمی

دهد، گویی سیطره و تسلّط جریان پی دارد. ذات این پیوستگی و عدم انقطاع خود خبر از واقعیتی پنهان می

شود. رسانه بر ذهن مخاطبان هرگز مخدوش نمی

ت که این جریان گسترده، فراگیر، و پیوسته باشد این اس با تمامی این تفاسیر، پرسش بنیادینی که مطرح می

های آنان را به کدام سمت و توقّعات و خواسته گذارد؟ رسانه چه تأثیری بر سطح تفکّر و اندیشه مخاطبان می

شود یا برعکس، سطح فکری آنان را تنزل کند؟ آیا باعث افزایش میزان آگاهی و دانش بشر می سو هدایت می

، رسانه چگونه بر های انسانی در اعتالی فرهنگ بشر ا توجه به نقش اساسی اندیشهدهد؟ و به تبع آن، ب می

گذارد؟ فرهنگ جوامع انسانی تأثیر می

ها هستیم. سئواالتی بنیادین که با توجه به هایی هستند که در این مقال خواهان پرداختن به آن ها پرسش این

ها رسد که پاسخ به آن زیون، در جهان کنونی، به نظر میهای جمعی، به ویژه تلوی سلطه بی چون و چرای رسانه

گذرد که چرا هرچه می های دیگری نیز پاسخ داد. این تواند راهگشا باشد. از این رهگذر شاید بتوان به پرسش می

4

شود. چرا در دنیای کنونی کمتر شاهد ظهور متفکّران از شورمندی و حیات زندگی در جوامع بشری کاسته می

اکنون در جوامع بشری، به ویژه جوامع های نو هستیم. چرا آنانی که هم ها و اندیشه برجسته و ایدهبزرگ و

یکی از دالیل عمده این جریانات العاده مبتذل و سطحی هستند. هایی فوق باشند، انسان غربی، در کانون توجه می

باشد که با روندهای خاص خود، شاید تفوق و سلطه فراگیر تکنولوژی و به خصوص رسانه در دنیای کنونی

ذهن و اندیشه بشری را به سمت و سویی هدایت کرده که چیزی جز فرومایگی و ابتذال از دل آن بیرون

آید. نمی

دنیای قشنگ نو

که به بحث اصلی تأثیر رسانه بر زوال فرهنگی جوامع بپردازیم، بهتر است ابتدا نوع و جنس پیش از آن

ها را مورد توجه قرار دهیم. به عبارت دیگر، به این مسئله بپردازیم که رسانه و به ویژه رسانهبازنمود واقعیت در

کند و چگونه در راستای اهدافی که مدنظر دارد، تلویزیون چگونه واقعیت دنیای بیرون را برای ما آشکار می

دهد. ذهن ما را جهت می

واقعیت ها به مخاطبین، مفهوم حاد واقعیت یا فرا در مسیر بررسی چگونگی تصویر ارائه شده توسط رسانه

عین و در واقع واقعی، امر شبیه غایت به امری را تواقعی حاد اورسان ما باشد. تواند بهترین یاری بودریار می

پنهان را واقعی امر نبود و غیاب تواقعی حاد که طوری به. داند می آن جایگاه کننده تسخیر و واقعی امر

امر از تر واقعی ،تواقعی حاد حالت، این در. نیست کاری پنهان این و جایی به جا این متوجه کسی. سازد می

. نماید می گری جلوه آن خود از تر واقعی که کند می اشغال را جایش ماهرانه چنان دیگر، بیان به. شود می واقعی

امر از رونوشتی یعنی ندارد؛ بدان هم ربطی هیچ بلکه گیرد، می را واقعی امر جای تنها نه ،تواقعی حاد البته

امری و یابد نمی ارجاع خود ورای چیزی به واقعی حاد. باشد نمی آن نمای واقع و ظریف بدل. نیست واقعی

.است بنیان خود

5

و واقعیت میان وی که است نسبتی و رابطه بودریار، سوی از تواقعی حاد مفهوم طرح در اساسی نکته

جا این در بودریار واقع، در. سازد می برقرار است، شده ساخته تکنولوژی مدد به و بشر وسیله به که آن، های بدل

تقسیم یک در وی .(38: 9831)گیالسیان، زند می دست واقعی امر های بدل خصوص در تبارشناسی نوعی به

مطرح سازند، می منقطع واقعیت با را خود ارتباط تدریج به که را، واقعیت از وانموده یا بدل نوع سه بندی،

وی. پیماید می مستقل و جداگانه راهی و شود می جدا واقعیت از کلی به پایانی مرحله در که طوری به. کند می

:شمارد می بر ها وانموده برای نظم سطح سه یا نوع سه ها، وانموده نظم عنوان ذیل

یا ارزش طبیعی قانون سطح در نظم این. است صنعتی انقالب آغاز و رنسانس دوره به مربوط که: جعل (الف

.کند می عمل مصرفی ارزش همان

.کند می عمل ارزش بازاری قانون سطح در و داشت سلطه صنعتی دوران در نظم این: تولید (ب

رانند، می سلطه رمزها که ارزش، ساختاری قانون سطح در و است کنونی دوران به مربوط نظم این: وانمایی( ج

.(83: 9839)بودریار، کند می عمل

بین مرزهای هرچند دوم، سطح در. داد تشخیص واقعیت از را بدلی نسخه توان می راحتی به اول، سطح در

است، مدرن پست جهان مختص که سوم، سطح در. دارد وجود واقعیت هنوز اما شوند، می محو واقعیت و بدل

دیگر، عبارت به. شود می واقعیت جایگزین بدل حالتی، چنین در. ندارد وجود واقعیت و بدل بین تقابلی دیگر

رمزها. هاست رمزگزاری و پیشرفته های تکنولوژی کاربرد نتیجه واقعیت حاد .دارد وجود واقعیت حاد فقط

.(18: 9833)بهرامی، کنند می فراهم واقعیت گرفتن نادیده با همزمان را ها پدیده تولید باز امکان

:شمارد می بر گونه این برسد تواقعی حاد به تا گذارد می سر پشت تصویر که را زنجیرواری مراحلبودریار

. ج. کند می تحریف و پوشاند می را ابتدایی واقعیتی تصویر. ب. است ابتدایی واقعیتی از بازتابی تصویر. الف

ناب ای وانموده و ندارد واقعیتی هیچ با مناسبتی گونه هیچ تصویر. د. پوشاند می را ابتدایی واقعیتی غیاب تصویر

.است خودش از

6

مرحله در. است ربانی عشای نظام به قمتعلّ اینجا در بازنمایی و است نیک ای جلوه تصویر اول، مرحله در

جلوه یک منزله به را خود تصویر سوم، مرحله در .پلیدی نظام به قمتعلّ و اهریمنی است ای جلوه تصویر دوم،

ها جلوه نظام آن از رو هیچ به دیگر تصویر پایانی، مرحله در اما. است جادوگری نظام به قمتعلّ و نمایاند می

. کند پنهان را چیزی که آن جای به ها نشانه گستره که ای عرصه به ورود. دارد تعلق وانمودن نظام به بلکه نیست،

امر و نادرست از را درست آن در که عصری است؛ ها وانموده عصر به ورود واقع در. کند می پنهان را هیچ

رمزگان جدایی دلیل به این و. (19-14: 9839)بودریار، شناخت باز توان نمی آن مصنوعی احیای از را واقعی

به یکدیگر بر تکیه با و واقعیات از مستقل توانند می رمزگان. است خود های مدلول و ها واقعیت از ها دال و

به رمزگان. باشند داشته واقعی امر به نیازی آنکه بدون بزنند، دست بازتولید به و دهند ادامه خود حیات

وجود با و جایی همه حضور با و گیرند می پیشی نیز واقعیت بر مراحلی در و آورند می رو واقعیت سازی شبیه

حضور و وجود که است تواقعی حاد این سرانجام،. سازند می تنگ واقعی امر بر را عرصه خود، گون واقعیت

.واقعی امر نه و دارد

است دنیایی است، آن حضور و پیدایش شاهد خارج در است معتقد یا ساخته خود برای بودریار که دنیایی

اصلی منشأ واقع، در. است شده پرداخته و ساخته ای رسانه تکنولوژی بویژه تکنولوژی، و رمزگان کمک به که

و صفحه در صرفاً را واقعی حاد حضور عرصه حال، عین در. داند می رمزها سلطه و رسانه را واقعیت حاد خلق

حاد از مملو و متأثررا ها دیگر عرصه و اجتماع سیاست، اقتصاد، از اعم زندگی همه بلکه بیند، نمی شبکه

آن بیم: گوید می اما دهد، می نشان را خیابانی آشوب از پس آرام صحنه که تلویزیونی گزارشگر. یابد می تواقعی

پیش آن جمالت، همین دلیل به گران آشوب آیا صورت، این در. شود گرفته سر از آشوب شبانه که رود می

سیاست نتیجه یا است سطحی سیاست و تبلیغات از ناشی انتخابات، در دادن رأی یا سازند؟ نمی محقق را گویی

. است خورده پیوند است، ای رسانه عمل حاصل که زندگی، سبک با یا است غذا فقط غذا، امروزه آیا واقعی؟

ساخته رمزها طبق بر واقعیت و است رفته بین از تواقعی حاد و واقعی امر میان مرز موارد، گونه این در

مصرفی، کاالهای معماری، زندان، صنعت، پرورش، و آموزش در سیاست، در که رمزهایی شوند؛ می

در وارد گلن کهاست این توجه قابل نکته (.941-949: 9832)وارد، شوند می ساخته غیره و ها نظرسنجی

بندی دسته مردم ساختشان، نحوه و رمزها این کمک به: افزاید می فوکو استدالل سبک به بودریار، از خود روایت

7

که گیرد می نتیجه اند، اجتماعی نظم سازنده رمزها که نکته این از و سازند می را واقعی اجتماعی نظم و شوند می

بر که جهت این از رمزها تمامی گوید می دیگر، سوی از. گیرند می پیشی واقعی امر بر ،تواقعی حاد یا رمزها

درباره خود، مثال در بودریار. (949-944: 9832)وارد، هستند تماس در واقعیت با گذارند، می اثر واقعی مردم

و وانمودی: گوید می انجامد می دیگر مسائل و پلیس برخورد به که مسلحانه، سرقت یک برای سازی صحنه

امر چون وجودی و یافته انیتحقّ چنان وانمودی امر جا این در. پذیرفت نخواهند شما از را بودن تصنعی

پذیرفته شما از بودن تصنعی ادعای و کند می شلیک واقعاً صحنه، این با برخورد در پلیس که نموده پیدا واقعی

های واقعی با ترکیب در و واقعی عین یک مثابه به که هستیم مواجه واقعی حاد امر یک با جا، این در. شود نمی

.(18-12: 9839)بودریار، است گرفته قرار دیگر

خود در چنان تلویزیون: گوید می اکو توان به بحث امبرتو اکو در مورد تلویزیون نیز اشاره کرد. جا می در این

به وی. است شده قطع خارج جهان با آن ارتباط کامالً که است مشغول فعالیت به بسته مداری در و رفته فرو

مستند تلویزیونی، بازیگران با مصاحبه همچون د؛نچرخ می تلویزیون خود حول که زند می مثال هایی برنامه

آن از که یابد می خبری ارزش چیزی اغلب اکو، نظر در. غیره و تلویزیونی های برنامه درباره تلویزیونی

خود در بلکه یابد، می ظهور تلویزیون در که است چیزی آن در نه بودن، جذاب و جالب. باشد شده برداری فیلم

و رفته فرو خود در دنیایی را آن و دهد می اصالت تلویزیون به طریق این از اکو. است تلویزیونی ظهور واقعیت

ادامه را مسیر همین بودریار. ماند نمی باقی واقعی جهان برای چندانی فضای دیگر که طوری به داند، می بسته

.(911: 9832)وارد، گذارد می فراتر اکو از گامی آن در اما. دهد می

گشایی رمز که پیامی: گوید می و برد می کار به مصرف تحلیل برای را است «پیام همان رسانه» تعبیر بودریار

واقعیت تفکیک از ای کننده مقید الگوی پیام این بلکه نیست، تصاویر و اصوات آشکار مفهوم شود، می مصرف و

در بودریار. گیرد می قرار مصرف الگوی چارچوب در چیز همه رسانه در. است معادل و متوالی هایی نشانه به

از انواعی ها رسانه. هستیم یکدیگر از ها پیام و ها نشانه گسستگی شاهد ها رسانه در: گوید می سخنان این توضیح

و غیره و سیاسی مناظرات ها، فیلم ها، گزارش مستند، تفریحی، خبری، های برنامه در را متضاد های پیام با ها نشانه

متوالی، های پیام این کالن روند. چینند می هم کنار در متوالی صورت به و ای رسانه فنی های توانمندی کمک به

گفتمان فرد به منحصر و احساسی منفعت به توجه با. کشاند می رفص مصرف به را ما که دارد یکلّ تأثیر یک

8

به و سرعت به که منتظره، غیر وقایع و آور تأثر های وضعیت. روند می کنار آن نفع به ها گفتمان دیگر مصرف،

خنثی تدوین طریق از نامالیمات. شود می منتقل کاالیی گفتمان به شود، می گذاشته مخاطب اختیار در وفور

برابری کاذب جنجالی نمایش یک با تاریخی حادثه. شوند می آماده مصرف برای نامالیمات همین. شوند می

تحمیل که است درکی و ارتباط جدید های روش بلکه نیست، ارسالی تصاویر زیونیتلو پیام براین بنا. یابد می

خوانش نظام این درونی انسجام است، مهم آن در آنچه که هستیم خوانش نظام یک شاهد جا، این در. کند می

به را خود رسانه گفت توان می وضعیت، این در. بود نخواهد مطرح دیگر آن تاریخ یا جهان حقیقت و است

و رسانه با ما گفت توان می توضیحات، این با. (994-993: 9839)بودریار، کند می تحمیل مخاطب بر پیام شکل

در. نیست ها نشانه آن پیام و معنی کنیم، می دریافت رسانه از که پیامی و معنی اما داریم؛ کار و سر آن های نشانه

ما، برای. شویم می تبدیل بریم، می لذت آنها مصرف از که ها نشانه کننده مصرف یک به ما و میرد می معنا جا، این

در ای قبیله نزاع یک در افرادی شدن کشته یا گاو دست به اسپانیایی باز گاو یک شدن مجروح صحنه دیدن

طیف با را ما ها، رسانه اطالعاتی بمباران. ندارد چندانی تفاوت جنگی فیلم یک های صحنه دیدن با آفریقا

. نیستند مهم ما برای یا ایم بیگانه آنها با که سازد می مواجه مهم واقع در امور و متنوع مسائل از ای گسترده

موارد و اروپا در بورس بازار نوسانات پاکستان، در سیل بچه، پوشک آفریقا، در نزاع کنکور، کالس تبلیغات

به توجه با ندارند؛ خاطر قتعلّ امور این همه به نسبت همه اما شنوند، می و بینند می تلویزیون از همگان را دیگر

مهم شان برای اینها از برخی تنها است ممکن هایشان، آرمان یا و واقعی و روزانه زندگی در شان های مشغله

این از. ها پیام همه نه و شود جلب ها پیام از بخشی به تنها است ممکن شان جدی توجه و آنها همه نه و باشد

برای نه و بینند می آن بصری لذت برای و بازرگانی پیام یک شکل در را مسلسل و متنوع های پیام همه گاه رو،

.آن آشکار پیام درک

داند، نمی مدرن انسان وجودی توسعه عامل را رسانه تنها نه دارد، انسان از که متفاوتی تعریف دلیل به بودریار

به واقعی امور دنیای در دیگر که انسانی شمارد؛ می انسان برای جدید هویتی سازنده و آن مخرب یکلّ به بلکه

بیشتر مشاهده و تماس امکان سازی فراهم جای به بودریاری، رسانه. دهد نمی تن آن الزامات به و برد نمی سر

جهان، این در. سازد می دور واقعی امور جهان از و کشاند می تواقعی حاد جهان به را انسان خارجی، جهان

مرگ توضیح در. نمایند می عطا رمزها به را خود نمّو و حیات و آسایند می زوال در واقعی امور و معانی جدید،

9

خود به مصرفی خوی و خُلق ها انسان وقتی که افزود را نکته این توان می رمزها، مستقل حیات و معناها

قتحقّ قیمتی، هر به و حیاتی قاعده یک عنوان به باید مصرف یابد، می موضوعیت مصرف اصل و گیرند می

حالت، این در. آورند می هجوم ها انسان بر نیز مصرف قابل رمزگان وسیع حجم دیگر، سوی از. یابد حتمی

و پیچیده گاه و متنوع فراوان، رمزهای هضم که معنا بدین شوند؛ می مواجه زمان شدگی کوتاه مشکل با ها انسان

پذیر امکان گیرد، می قرار ها انسان اختیار در که اندکی زمانی بازه در آنها معانی درست درک و متعارض

از افتادن عقب امر، این نتیجه. است رسیده راه از جدید های پیام نشده، جذب سابق های پیام هنوز باشد، نمی

دال از مدلول افتادن جدا نوع این برای مثال. بود خواهد رمزها ظاهر به کردن بسنده و آنها رهاسازی معانی،

متن آن معانی درک از وقتی اما خواند، می معنی فهم برای و تأنی و تأمل با ابتدا در را متنی که است فردی خود،

رو کلمات مصرف به وار طوطی عمل یک در سرانجام،. افزاید می خواندن سرعت بر تدریج به ماند، می در

.آورد می

آن، در که بریم می سر به دنیایی در ما که باشد بودریار سخن این بر دیگر دلیلی تواند می مذکور نکته

الزامی همبستگی اطالعات که است این بودریار فرضیه. دندار وجود کمتر هرچه معانی و بیشتر هرچه اطالعات

سازد می خنثی را آن که آن یا بوده داللت و معنا مخرب مستقیماً اطالعات که نحو بدین. دارد داللت با اکیدی و

.(993: 9839)بودریار،

تسلسل و ها دال کثرت به خود های بحث در وی. گیرد می پی نیز دیگر ای گونه به را خود مدعای بودریار

حرکت یک در و ناپذیر پایان گردش یک در ها دال که است آن تسلسل و کثرت این نتیجه. پردازد می آنها

به دیگر دالی بر تکیه با و دیگری از را خود اعتبار یک هر و داشت خواهد اشاره دیگری به یک هر دوری

بود خواهد ها دال جهان در خوردن بازی و معنا و مدلول فراموشی دوری حرکت این نتیجه. آورد می دست

جمله از. دانست ای رسانه نمایشی صرفاً را آن و شد فارس خلیج جنگ وقوع منکر وی. (911: 9839)بودریار،

42 که بود ان ان سی شبکه طریق از جنگ این وقوع از ما اطالعات که بود آن ادعا این برای بودریار های استدالل

خود گزارشگران و خبرنگاران به هایش گزارش و اخبار استناد و ورزید می مبادرت جنگ اخبار پخش به ساعته

دوری حرکت یک در که بودیم مواجه ها دال از ای مجموعه با صرفاً ما یعنی بود؛ پیشینش های گزارش و خبر و

.کردند می اعتبار کسب یکدیگر از

11

آن صادق گویی پیش. پردازد می تبلیغات و رسانه در صادق گویی پیش مسئله به دیگر استداللی در بودریار

شدن کمیاب مثل شایعات، برخی همچون. شد خواهد قمحقّ حتماً شدن گفته صرف به که است گویی پیش نوع

در بودریار. یابد می قتحقّ شایعه آن جامعه در آن یافتن شیوع صرف به که نزدیک، آینده در بازار در کاالیی

حقیقت و کذب و صدق به کاری اصالً و شود نمی متوسل دروغ به خود کار در تبلیغات: گوید می خود استدالل

ها چی تبلیغات هنر. است واقعی امر به مربوط که خطاست و حقیقت ورای آن عملگری منطق. ندارند خطا و

هیچ به تبلیغات. خطا نه و است درست نه دروغ، نه و است راست نه که زنند می حرف طوری که است این در

نحو این به آورد؛ می وجود به را آن امر یک به نسبت عالقه و امید ایجاد با بلکه کند، نمی اشاره پیشینی حقیقت

واقعی رویداد به آن، گفتمان از کننده مصرف حمایت با که سازد می تبدیل ای واقعه شبه یک به را کاال که

.(991-949: 9839)بودریار، شود می تبدیل روزمره زندگی

کند، بلکه چیستی دنیایی را که ما واقعاً در آن گوید که تلویزیون دنیا را برای ما فقط بازنمایی نمی بودریار می

جا حضور دارند، های گروهی همه گوید در روزگاری که رسانه کند. او می کنیم، برایمان تعریف می زندگی می

-811: 9811هاست )گیدنز، ای از رفتار مردم و تصاویر رسانه شود که متشکّل از آمیزه آفریده می ای واقعیت تازه

محصوالت خطاست، و حقیقت ورای که خود، خاص منطق با رسانه که شود می روشن بیان این با(. 881

دیگر رسانه، بیشتر چه هر سلطه با و دهد می نظم و شکل آن اساس بر را خارجی زندگی و تولید را خود خاص

.واقعی نه و اند واقعی حاد ماهیتاً که اموری سازد؛ می را امور همه رسانه. ماند نخواهد واقعی امر برای جایی

رسانه و زوال فرهنگی

:9811های آن ملغمه در هم ریخته و هزار رنگی است )گیدنز، تلویزیون جریان مستمری است، اما برنامه

دهد که هرکدام بیش از پیش (. این ملغمه هزار رنگ و گسترده موارد بسیار زیاد و متنوعی را پوشش می882

کند، هرگز در مورد موضوع خاصی ای که تلویزیون تماشا می شود. بیننده باعث آشفتگی فکری بینندگان آن می

11

ز اطالعات روبروست که از هرکدام کند و تماماً با حجم وسیعی ا به درک و برداشت عمیقی دست پیدا نمی

ای خاص فهمی ژرف پیدا کند. تواند در مورد مسئله دارد و هرگز نمی مقداری اندک و سطحی دریافت می

های خبری ها، برنامه از جمله این برنامه های مختلف تلویزیون مشاهده نمود. توان در برنامه این روند را می

هاست. اما اگر با ترین و ارزشمندترین برنامه رسانه نظر برسد که خبر وزین گونه به است. در نگاه اول شاید این

های خبری نیز به نوبه خود موجب دقّت بیشتری آن را مورد توجه قرار دهیم، در خواهیم یافت که برنامه

شود. وانمودگی جهان بیرون و انفعال فکری مخاطبین می

شود که ارتباط و سنخیت و عنوان شدن سریع اخبار باعث می زمینه قبلی، عدم فقدان ارتباط تاریخی و پیش

معنی این (.412 :9833جایی در حوزه آگاهی بیننده باز نشود و امکان تعمق و تفکّر از او ربوده شود )پستمن،

های خبری، تأمین توقعات عقلی و انتظارات منطقی مخاطبین روال خاص خبرگویی این است که هدف برنامه

ای مربوط ای و هیچ جریانی در دنیای مخاطبین وجود ندارد. هر حادثه ی هیچ نسبتی میان هیچ حادثهنیست. یعن

کند. گذشته شود و سر و ته آن را هم همان حادثه جمع و جور می به همان حادثه است. برای خود واقع می

قدر و ارج یک خبر یا مطلب گذاری و تعیین ای برای ارزش ربطی به حال و آینده ندارد. هیچ معیار و ضابطه

.ندارد وجود تناقض درک برای جایی حتّی تلویزیونی خبرهای توسط شده ارائه تصویر در وجود ندارد.

هیچ و آیند می افغانستان به مربوط اخبار کنار در مجلّل هتل یک در اشرافی مهمانی یک به مربوط خبرهای

(.411-413 :9833 پستمن،) کنند نمی ایجاد خاصی مسئله

قدرت بردن بین از اجتماعی، و سیاسی انسان مفهوم ساختن زده عوام خبرگویی، خاص روند این نتیجه

تنوع طالب خبری های برنامه تماشاچیان .باشد می منسجم نگری جهان یک به یابی دست عدم و تعقّل، و اندیشه

غیرممکن را خبر ارزیابی و دقّت امکان روندی چنین. هستند عبارات پیچیدگی از گریزان و ماجرا و خبر

ای شیوه و عامه فکر و ذهن از ای گونه و اجتماعی شعور نوعی دهنده رواج تلویزیون اخبار چارچوب .سازد می

به و پذیرفته زوال تناقض عدم و منطقی های استنتاج و ثبات، خرد، منطق، آن در که است عامیانه های گپ از

(.441 :9833 پستمن،) اند رفته میان از کلّی

12

ایجاد کند، تصویر و چهره در خبرگویی است. های خبری جلب توجه می مسئله دیگری که در برنامه

چه مخاطبین را به سوی رسانه و به ویژه های اساسی رسانه است. به عبارت دیگر، آن جذابیت یکی از مؤلفه

گر های خبری نیز جلوه ی در برنامههای سمعی و بصری است. این مسئله حتّ کند، جاذبه تلویزیون جلب می

شوند که به لحاظ چهره و تصویر قابلیت جذب شود. گویندگان خبر معموالً از بین کسانی انتخاب می می

جاست که دیگر نفس خبر از اهمیت برخوردار نیست، بلکه نکته حائز ند. اینمخاطبین را به سوی خود دار

های خبری است. برنامهاهمیت زرق و برق و رنگ و لعاب

کند. شاید بارزترین نمود این مسئله این اهمیت چهره در تلویزیون به عرصه سیاست نیز تسری پیدا می

در مبارزات انتخاباتی شرکت کنی، باید یخواه اگر می توصیه نیکسون به ادوارد کندی بود که به او گفته بود که

گاه اول یک شوخی دوستانه به نظر بیاید، اما واقع امر این است . این توصیه شاید در نکیلوگرم الغر شوی 91

گوید که برای موفقیت در عرصه سیاست الزم که در دل خود حاوی نکات عمیقی است. این جمله به ما می

ای عمل کنی که منافع مردم به شکل بهتری تأمین های معقول و منطقی داشته باشی، یا به گونه نیست که برنامه

نها نکته الزم این است که از جذابیت بصری الزم برای همراه ساختن مردم با خود برخوردار باشی و شود. ت

توان در نمود این مسئله را به بهترین شکل می بتوانی بدین طریق نظر مساعد آنان را نسبت به خود جلب کنی.

ی استخوانی و جذاب.ا های وسترن با چهره سیمای فیلم رونالد ریگان مشاهده نمود، بازیگر خوش

ها کاالهای گیرند. این پیام ها می های بازگانی نیز به شکلی دیگر قوه تعقّل و تفکّر مخاطبین را از آن پیام

کنند که تماشاچی نیازی به تفکّر تحلیلی و ارزیابی منطقی پیرامون کاالی ای عرضه نمی مصرفی را به گونه

زرق و برق و حرکات سریع نور و تصویر در مصرفی داشته باشد و از این راه دست به قضاوت و تصمیم بزند.

یابی مخاطب به اطالعات مورد برند، نه دست های مشهور هستند که راه به فروش کاال می کنار قهرمانان و چهره

در تبلیغات حواس مخاطب به جایی خارج از کاال جلب (.499 :9833نظر در مورد یک محصول )پستمن،

شود. می

شود. هیچ اهمیتی ندارد که کاال از کیفیت الزم برای انجام می تأثیر نمایش فروش کاال تحتسان بدین

که اساساً مصرف کننده نیازی به آن دارد یا خیر. روند و جریان استفاده مصرف کننده برخوردار است یا این

ی واقعیت را ای است که حتّی اگر در واقع نیازی به آن وجود نداشته باشد، تبلیغات به شکل تبلیغات به گونه

13

کند که به آن کاال نیاز دارد. جهان تبلیغات به معنای واقعی کند که او احساس می برای مخاطب بازنمایی می

هایی که از مرزهای واقعیت عبور کرده و مستقالً واجد هستی و هاست، جهان حاد واقعیت کلمه جهان وانموده

اند. ارزش شده

و مبتذل آثار کنار در برجسته و توجه قابل آثار گرفتن قرار رسانه، زمینه در مطرح مسائل از دیگر یکی

و گیرد قرار سطح یک در عادی بیننده برای اثر مجموعه دو این هنری ارزش شود می باعث که است سطحی

رابطه جمعی، ارتباط وسایلکه گوید در این زمینه می آدورنو .شود مخاطبین فرهنگی سطح تنزّل باعث نهایتاً

اثر تخریبی تلویزیون زمانی بروز (.981 :9831 کازنو،) کشند می ابتذال به را هنری شاهکارهای و مردم میان

لسفه، اخالق، دین، سیاست، تاریخ، گذرانی و تفریح، تمامی مقوالت علم، ف کند که این ابزار سرگرمی و وقت می

فهم و سطحی ارائه یل علمی در قالبی همهمقوالت ثق دارد. را در قالب سرگرمی و تفریح عرضه میو فرهنگ

های شود، و معرفی مشهورترین موزه شوند، در میانه بحثی مهم در مورد روانشناسی آگهی بازرگانی پخش می می

گیرد. ای هستند، در کنار یک شوی تلویزیونی سخیف قرار می جهان که در بر دارنده شاهکارهای هنری گرانمایه

هایی که به کشیش اند. های مذهبی نیز جنبه تجاری و سرگرمی یافته حتّی برنامهجاست که طنز تلخ قضیه آن

های دینی و مذهبی خاص خود را اجرا کنند، عمالً در مقام یک شوند که برنامه های تلویزیونی آورده می برنامه

دهند که گویی مجری ای ارائه می ا به گونهگیرند و مسائل و موضوعات مذهبی خود ر شومن تمام عیار قرار می

افتد، ترتیب اتفاق که می بدین یک مسابقه زنده تلویزیونی هستند که تنها هدفش جذب بیشتر مخاطب است.

گیرند قدر مورد استفاده قرار می ها آن این ارزش(. 433: 9838)پستمن، ستها قداست زدایی از نمادها و ارزش

دهند و به مقوالتی روزمره تبدیل ند که دیگر جنبه افسونی خود را از دست میشو دستی می قدر دم و آن

شوند. می

تلویزیون واضع عاطفی و احساسی.چارچوب و م خبری هست و نه ازتسلسل محتوی در تلویزیون نه از

. انتقاد روحیه نه و آورد می وجود به داوری نه تلویزیون. است ناقص و پوچ سطحی، فرهنگ یک دهنده ارائه

جمعی ارتباط وسایل در (.918: 9831 کازنو،) است تحمیق و ذهنی انحطاط ایجاد در عاملی ارتباطی وسیله این

حداکثر جستجوی آن از هدف که گیرد می صورت ها پیام مخاطبین شدن متجانس و ها فرآورده شدن استاندارد

حد در را خود کار سطح پیام فرستنده .شود می فرهنگی سطح کاهش به منجر نهایت در و است مخاطبین

14

های انگیزه که جاست این. یابد ارتقا مردم فرهنگی سطح شود سعی که این جای به دهد، می تنزل مردم تقاضای

(.983: 9831 کازنو،) گیرند می قرار توجه مورد سطحی بسیار

و استوار مطالب از که ذهنی نه اما آورد، پدید محتوا پر ذهنی تواند می جمعی های رسانه موزاییکی فرهنگ

از را ذهن و شود می ذهنی اشباع نوعی اشاعه باعث ها پیام و اطالعات از عظیم حجم این. باشد شده پر مفید

باعث جمعی ارتباط وسایل .دارد می باز مفید های آگاهی جستجوی منظور به تالش و اساسی مسائل شناخت

. هستند خنثی ذهنی نظر از گذشته های نسل افراد از بیش که شده ترکیب افرادی از که شوند می ای جامعه ایجاد

سوق کودکی دوران دهانی مرحله به بازگشت سمت به را افراد آن، کاوانه روان تعبیر به وسایل این که چرا

دریافت را خود غذای دهد، انجام خاصی تالش که آن به و است کننده دریافت صرفاً نوزاد آن در که دهد می

توان این خصوصیات را می ذهنی بودن خنثی این های ویژگی .دارد می نگه راضی را وی غذا بلع همین و کند می

: 9831 کازنو،) ذهنی تنبلی واقعیت، با انطباق عدم تخیل، فقدان انتقاد، روح فقدان کنجکاوی، فقدان: دانست

911).

خاصی نوع شرایط این. دهد نمی افراد به را تفکّر برای تأمل امکان بودنش، مستمر و دائمی دلیل به تلویزیون

فکری فعالیت ترتیب بدین. است کنندگی دریافت انحصاراً آن ویژگی که کند می ایجاد فرد در را روانی گرایش از

تفکّر مختصری تواند نمی خود جاذبه قدرت با تلویزیون .کند می پیدا گرایش شدن طلسم به روح و شود می کند

و سازد می متوقّف را تماشاگر فعّال و خلّاق تخیل تلویزیون .کند مردم توده فکری فضای وارد را اندیشه و

(.488 :9831 کازنو،) شود می او زودباوری موجب

در مقامی ولی ندارند، بشر پیشرفت در سهمی هیچ که شود می کسانی مبذول حد از بیش توجه ها رسانه در

شود که می موجب گسترده و وسیع تبلیغات طریق از تلویزیون(. 831: 9831 کازنو،) کنند می پیدا اساطیر ردیف

های تاریخ بشریت را های بزرگی که برگ ای پیدا کنند که در قیاس با انسان کسانی در نزد مردم جنبه اسطوره

،سینما زیگرانباتوجه بیش از اندازه رسانه به العاده مبتذل و سطحی هستند. های فوق اند، انسان ورق زده

همگی حکایت از آن دارد که بشریت هر روز بیشتر از دیروز در باتالق ابتذال و ورزشی قهرمانانو خوانندگان،

شود. فرومایگی غرق می

15

تصویری ها رسانه در. دهد می قرار واقعیت و تخیل میان واسط حد را انسان جمعیهای رسانه فرهنگ

همانند روانی های رویه آنان قبال در که شود می ارائه ورزشی قهرمانان و موسیقی و سینما ستارگان از رویایی

از چنینی این تصویری ارائه نهایتاً(. 411: 9831 کازنو،) شود می اتخاذ مخاطبین سوی از فرافکنی و همانی این

.شود می مخاطب های خواسته سطح تنزّل باعث مخاطبین، فکری توقّع سطح آوردن پایین و قهرمانان

شود می باعث که است واقعیتی اساساً کرد، اغوا را زیادی جماعت باید که اینزمانی گفته بود که شاو برنارد

های گروهی که این مسئله در مورد رسانه (.883: 9831 کازنو،) شود سینما ضروری تقریباً صفت سخافت که

گویی ستارگان پوشالی و قهرمانان تو خالی نمایاند. تر رخ می بیشتر با زندگی روزمره مردم عجین هستند، عمیق

العاده محبوب اند. ستارگانی که نه تنها در بین مردم فوق ها بدل شده به بخشی جدایی ناپذیر از زندگی انسان

ای رؤیاهای خود را در آنان محقّق یابند که افراد به شکلی اسطوره رور زمان جایگاهی میهستند، بلکه به م

باشند. ها می و در پی رسیدن به مقام و منزلت آن بینند می

اکتاوتوان به بهترین شکل در گفته پروری دورغین و کاذب تلویزیون را می تلخی و گزندگی این اسطوره

تحمّل بدبختی کند، می کار سال بیست نویسنده یک یا هنرمند یک که جایی درگوید که او می حس کرد. میربو

را زمین مسخرگی با شب یک در تنها کمدین کشد، می کنار جمع از را خود و کند می صرف استعداد کند، می

نیز زمانی در مورد گروه خود گفته بود ها بیتل خواننده معروف گروه لنون جان (.881: 9831 کازنو،) کند می فتح

(.83 :9833 پستمن،) عیسی تا هستند برخوردار مردم نزد بیشتری نفوذ ازها که بیتل

به شوند می مجبور عمالً نامشخّص، و گسترده اجتماعی برای برنامه بودن جالب ضرورت علّت به ها رسانه

در سطح نظر از پیش از بیش که بپردازند خاصی هنری یا اخالقی، اجتماعی، افکار و ها، ایده ها، ارزش انتشار

حاصل مخاطبین عده حصر و حد بی گسترش طریق از که ای سودمندی دیگر، عبارت به. است متوسط حد

جالب کننده، تعیین عامل که چرا شود، می تمام شده ارائه فرهنگ ابتذال حتّی و اختناق قیمت به عمالً شود، می

(.429: 9831 کازنو،) است مردم همه برای بودن

چارچوب در نه و ماجرا و داستان قالب در مقوالت، تمام و ها پیام همه که کند می ایجاب تلویزیون ساختار

روشن، باید چیز همه تلویزیون در. گردد عرضه استدالل و منطق کاربرد و کالم تسلسل بر مبتنی اندیشه و افکار

16

انجام بیننده توسط معنایی استخراج هیچ تلویزیون در. باشد لمس و حس قابل و معانی، تعدد از عاری واضح،

کنند و در ذهن بیننده انباشته ها از صفحه تلویزیون عبور می اطالعات و داده .(441: 9833 پستمن،) گیرد نمی

. حجم عظیمی از اطالعات سطحی رک و فهم مطلبی خاص نیستشوند. جایی برای مکث و تأمل جهت د نمی

را به تلویزیون دوروتی سینگر .گیرد در اختیار بیننده قرار می در مدت زمانی محدودو در موارد بسیار متنوع

چیز نیست. انواع و اقسام چیز هست و هیچ ای که در آن همه پنداشت. مهمانی مثابه یک مهمانی بزرگ می

که بتوانید در یک مورد خاص اطالعاتی عمیق شود، بدون این ضه میهای مختلف به شما عر اطالعات و داده

کسب کنید.

آن نمود نیز کتاب در حتّی بلکه نیست، تلویزیون مانند ای رسانه در تنها مردم فرهنگی سطح تنزل روند

تعمّق و تمرکز به نیازی آن خواندن که برق و زرق پر جلدهای با جیبی های کتاب یافتن رواج. شود می مشاهده

کند، می استفاده گونه این خود بیکاری اوقات از که شده طراحی ای خواننده وقت گذران برای ای وسیله و ندارد

(.983: 9831 کازنو،) است نوع این از

تلویزیون در مسیر انقالب بصری، قوای عقلی و ابزار تعقّل را به بر این عقیده است که یمرودلف آرنها

شود شود، قوای عقلی به کار گرفته می هنگامی که برای بیان منظور از زبان و کالم استفاده میفرستد. خواب می

شود که نتیجه و نتیجه آن تقویت قوه تعقّل است. اما در عصر رسانه برای بیان منظور تنها به یک اشاره اکتفا می

های مصور، پیامگوید که رد میدر این مو رابرت هایل برونر .بلی فکری مخاطب استآن اعوجاج روحی و تن

روالن های اساسی تفکّر و تعقّل انسانی هستند. عوامل و ابزار تهی سازی فرهنگ مکتوب و منهدم کننده پایه

فکری و تنبلی عقلی را رسند، لحظات بی اشکال و تصاویری که به تولید انبوه می کند که بارت نیز استدالل می

(.928-922 :9833خشند )پستمن، ب پدید آورده و به آن دوام می

خواندن روندی مشخّص فرهنگ بصری تلویزیون دقیقاً در نقطه مقابل فرهنگ نوشتاری کتاب قرار دارد.

ها، مغز و تفکّر، تقدم و تأخّر خاص متن. ظاهر دارد: رفتار بدنی ویژه، آرام نشستن، تسلّط کامل بر اندام

ها و جمالت با تأنّی، نیاز به تأمل در متن، نیاز به توجه به ضوابط و منطق پیچیده متن، ارزیابی تک پارگراف

.(921 :9833تک جمالت و عبارات )پستمن،

17

در فرهنگ مبتنی بر تلویزیون، این سلسله مراتب اطالع رسانی از اساس ویران شده است. کسی که در مقابل

توان افق اندیشه را تلویزیون قرار دارد، یک بیننده صرف است نه خواننده فعال و خلّاق متن. در تلویزیون نمی

تری اشای تلویزیون تماشاچی بهتر و رشدیافتههیچ کودک و هیچ بزرگسالی با تمکه گوید دامرال می باال برد.

رود، به حدی نازل و مبتدی است که هرگز نخواهد شد، حد و سطح دانشی که از یک بیننده تلویزیون انتظار می

کس ناتوان از تماشای تلویزیون باشد یا گفته شود هنوز قدرت تماشا را تحصیل نکرده است ایم فالن نشنیده

برخالف کتاب و ساختار آن که با سطوح مختلف درک و اندیشه و میزان دانش و (.938 :9833)پستمن،

دیدن یون از این قید و بندها آزاد است. کند، تلویز زمینه خواننده ارتباط برقرار می اطالعات قبلی و پیش

کند. نمی گونه تجربه و اندوخته قبلی و تئوری و فنی و هیچ قدرت، توان و دانش خاصی را طلب تلویزیون هیچ

تلویزیون به سبب شیوه خاص برخورد مخاطب با آن )عدم نیاز به کنترل بر رفتار، ادب، و سر و وضع

دهد طلبد و هیچ آموزشی هم در این مورد به مخاطب خود نمی مرتب(، هیچ رفتار و سلوک اجتماعی از ما نمی

(.444 :9833ارد )پستمن، ترتیب هیچ نقشی هم در ارتقاء سطح خودآگاهی اجتماعی او ند و بدین

گیری نتیجه

های یک جامعه، تأثیر نیرومندی بر سازمان آن جامعه منش و ماهیت رسانهبر این باور است که اینس

اند، این مسئله ها گسترش یافته و تأثیرگذار شده امروزه که تا این حد رسانه (.881: 9811گذارد )گیدنز، می

بیشتر تجلّی یافته است. فرهنگ نیز به عنوان بخشی اساسی از ساخت جامعه از این امر مستثنی نیست.

ئه های گروهی در جوامع کنونی که در مسیر تحمیق و از کار انداختن قوای فکری مخاطبین خود و ارا رسانه

برند که هر روز بیشتر از کنند، فرهنگ را به سمت و سویی پیش می تصویری وانموده از جهان واقع حرکت می

افتد. شود و بیشتر در دام ابتذال و سطحی بودن می غنای آن کاسته می

یکی از مکاتب فکری که در قالب مفهوم صنعت فرهنگ به این مقوله پرداخته است، مکتب فرانکفورت

در گسترش صنعت فرهنگ، با محصوالتی که همه متفکّرین مکتب فرانکفورت بر این عقیده هستند که د.باش می

18

هابرماس کند. ند، توانایی تفکّر مستقل و انتقادی افراد را از اساس ویران میباش بهره از تفکّر می یک سطح و بی

ومی را تا حد زیادی از اصالت و ای، حوزه عم های توده های گروهی و سرگرمی گسترش رسانه گوید که می

(.883-881 :9811)گیدنز، ه استحقیقت تهی ساخت

های فرهنگی و اجتماعی فرهنگ و تمدنی دست ابزارهای نوین ارتباطی به متالشی ساختن و تخریب زمینه

زده که خود محصول و ثمره تکامل علمی و صنعتی آن است. این ابزار با حذف و رو به زوال بردن خصائص

های بالقوه فکری او را از دار، زمینه تکامل روحی و جسمی و توانایی و صفات انسان مدنی و متمدن و خویشتن

(.488 :9833اند )پستمن، میان برده

را آمریکا اساسی قانون جمعی، ارتباط الکترونیکی ابزارهای گوید که در مورد جامعه آمریکا می کانتر جرج

به تلویزیون عصر در سیاسی عقاید و آرا گیری شکل. اند برده بین از را آن حاکمیت قدرت و ساخته اعتبار بی

عین در و الزمه که منطقی پیوستگی هم به و استداللی، تعقّل تحلیلی، اندیشه تفکّر، قدرت کالم، از وجه هیچ

این مسئله مختص جامعه .(911 :9833 پستمن،) گیرد نمی مایه است، نوشتاری فرهنگ از وری بهره ثمره حال

توان نمود آن را های گروهی هستند، می آمریکا نیست، بلکه در تمام جوامعی که تحت نفوذ و سیطره رسانه

مشاهده نمود.

و جمعی، قداست نمادهای یهای فرد شود. حرکت تر می ای به دقیقه دیگر احمق از دقیقهبشری امعهج

های تلویزیونی شکسته و از ارزش تهی شده های فرهنگی تحت تأثیر برنامه مذهبی، احترام مظاهر ملّی و سمبل

لجام گسیختگی انسانی، فقدان (.4 :9833)پستمن، اند ت سازندگی خود را از دست دادهو اثربخشی و قدر

شدن پیوندهای عاطفی، افول فرهنگ ملّی و عدم قدرت انسان بر شعور اجتماعی، انهدام مبانی خانواده، متالشی

اش، همه و همه معلول تسلیم شدن بی قید و شرط جامعه و فرد است به تعیین سرنوشت خود و جامعه

ای به نام تلویزیون. رسانه

رده است.اعتباری سقوط ک های عامیانه، تا مرز پوچی و بی ها تا حد شوهای تجاری و گپ روابط بین انسان

ها ورزیم و از آن ها عشق می ، همان مقوالتی هستند که به آنهکشاندرهنگ را رو به تباهی و نابودی چه ف آن

ای جذاب و گیرا که بخش بزرگی از زندگی انسان تلویزیون به عنوان پدیده (.31 :9833بریم )پستمن، لذت می

19

بردارد که به شکلی فزاینده از قوه تفکّر و تعقّلش کاسته گیرد، باعث شده که او در راهی قدم کنونی را در بر می

باشد، ها می شود، و به تبع آن موجب شده که فرهنگ بشری که اساساً متأثر از جریانات و روندهای فکری انسان

در مسیر زوال و انحطاط بیفتد.

21

منابع

.مرکز تهران: جو، یزدان پیام ترجمه خاموش، های اکثریت سایه در (9839ژان ) بودریار، .9

.کویر تهران: ،(ارتباطات شناسی جامعه) ها رسانه نظریه نظام، (9833کمیل ) بهرامی .4

( تکنوپولی تسلیم فرهنگ به تکنولوژی، ترجمه صادق طباطبایی، چاپ پنجم، تهران: اطالعات.9838پستمن، نیل ) .8

بایی، چاپ ششم، تهران: اطالعات.( زندگی در عیش مردن در خوشی، ترجمه صادق طباط9833) _______ .2

های تصویری در زوال دوران کودکی، ترجمه صادق طباطبایی، چاپ سوم، تهران: اطالعات. ( نقش رسانه9833) _______ .3

شناسی وسایل ارتباط جمعی، ترجمه باقر ساروخانی و منوچهر محسنی، چاپ دهم، تهران: ( جامعه9831کازنو، ژان ) .8

اطالعات.

.نی نشر: تهران م،شش چاپ ،حسن چاوشیان ترجمه شناسی، جامعه( 9811) آنتونی ،گیدنز .1

.روزبهان تهران: ،(بودریار و فوکو از عبور) خیابان در فلسفه (9831روزبه ) گیالسیان، .3

سرا. قصیده تهران: زاد، مرشدی علی ترجمه مدرنیسم، پست (9832گلن ) وارد، .1