در دفاع از آزمون تورینگ

13
1 تورینگع از آزمون در دفا1 عظ شهرستانی واحمدرضا م1 . کارشناسی ارشدلسفۀ ف علم،نشگاه دا صنعتی امیرکبیر، تهران، ایرانبات مکات: [email protected] چکیده: تورینگ در مقال ۀ سال1950 نی سؤال جایگزی برایهی خود، توجی« ن میک ماشی آیا ی تقلید در بازی تواند2 موفق شود ؟» بهی مقاله اصلی سؤال جا، عنی ی« ا ماشین آی ها میر کنند؟ند فک توان» ارائه نمی این موضوع به کند وی در آزمون تبیینن شکافی عنوانگ مطرح می توری لیۀ آزمون اصلی و اوت به سؤال کرد که پاسخ مثبل خواهم له استدین مقا شود. در ا، ای نسبت به معن دادن تفکر به ماشین قابلیت هاست. ل جایگزینت به سؤاست که پاسخ مثبلی این در حا ا شده، ای نسبت به معن تعاملدن قابلیت دا به ماشین زبانین وضعی هاست. در چنی، تورینگع از آزمون دفا، ز به برقرا نیا رن دارد میان فکر و زبارتباطی ی ا ؛ رابطه ای که ت قابلیتنی جایگزی برایهی مناسب برگیرندۀ توجی در بتواند. درول باشد در سؤال ا تفکر قابلیتل دوم به جاینی در سؤا عامل زبایویدسون بهیت زبان و فکر د لوه، نظریۀ عدم او زمین اینکردی ان روی عنو درجهت آزمون ارائه میع از این دفا شود. کلمات کلدی ی: و فکر، نظری تفسیر، زبان، قابلیت تعامل زبانینگ، قابلیت آزمون توری ۀ لویت عدم اویویدسون د. 1 . مقدمه کامپیوتر با برنام آیا یک ۀ مناسب میر کند؟ تواند فک سش است. در این پر برایافتن پاسخیه دنبال ی هوش مصنوعی به ده ذهن و متخصصا توجه فیلسوفان کامپیوتره هوشمندیمکان اخیر، ا های اکی ازه است. ی ا برانگیخت هوش مصنوعی ر ن زمینه، وف در این نظریات معرورینگ است. آزمون ت تورینگ آلن، 3 که مبدع نظریسییلسوف انگلی ف ۀ ماشینی مجرد است ها، در1 این مقاله درنامه ماه علمی- تخصصیعات اط حکمت و معرفت، بهمن1۳۹۳ ، شمارۀ1۰۶ منتشر شده است. ( مراجعه کنید بهhttp://www.ettelaathekmatvamarefat.com ) 2 . Imitation game 3 . Alan Turing

Transcript of در دفاع از آزمون تورینگ

1

1در دفاع از آزمون تورینگ

محمدرضا واعظ شهرستانی

ایران تهران، امیرکبیر، صنعتی دانشگاه علم، فلسفۀ ارشد کارشناسی. 1

[email protected]: مکاتبات

:چکیده

به « ؟موفق شود 2تواند در بازی تقلیدآیا یک ماشین می»خود، توجیهی برای جایگزینی سؤال 1950 سال ۀدر مقال تورینگعنوان شکافی تبیینی در آزمون کند و این موضوع بهارائه نمی« توانند فکر کنند؟ها میآیا ماشین»یعنی ،جای سؤال اصلی مقاله

دادن به معنای نسبت ،شود. در این مقاله استدالل خواهم کرد که پاسخ مثبت به سؤال اصلی و اولیۀ آزمونتورینگ مطرح میدادن قابلیت تعامل به معنای نسبت ،شدهاین در حالی است که پاسخ مثبت به سؤال جایگزین .هاستقابلیت تفکر به ماشین

ای که رابطه ؛ی ارتباطی میان فکر و زبان داردر نیاز به برقرا ،دفاع از آزمون تورینگ ،هاست. در چنین وضعیزبانی به ماشینعامل زبانی در سؤال دوم به جای قابلیت تفکر در سؤال اول باشد. در بتواند دربرگیرندۀ توجیهی مناسب برای جایگزینی قابلیت ت

شود. دفاع از این آزمون ارائه می درجهتعنوان رویکردی این زمینه، نظریۀ عدم اولویت زبان و فکر دیویدسون به

.دیویدسون عدم اولویت ۀآزمون تورینگ، قابلیت تعامل زبانی، قابلیت تفسیر، زبان و فکر، نظری :یدیکلمات کل

. مقدمه 1

هوش مصنوعی به دنبال یافتن پاسخی برای این پرسش است. در تواند فکر کند؟مناسب می ۀآیا یک کامپیوتر با برنامن هوش مصنوعی را برانگیخته است. یکی از اهای اخیر، امکان هوشمندی کامپیوترها توجه فیلسوفان ذهن و متخصصدهه

در ،های مجرد استماشین ۀفیلسوف انگلیسی که مبدع نظری 3،آلن تورینگ آزمون تورینگ است. نظریات معروف در این زمینه،

به کنید مراجعه) .است شده منتشر 1۰۶ شمارۀ ،1۳۹۳ بهمن معرفت، و حکمت اطالعات تخصصی-علمی ماهنامه در مقاله این 1

http://www.ettelaathekmatvamarefat.com) 2. Imitation game 3. Alan Turing

2

آیا »کند: خود را با طرح این سؤال آغاز می ۀبه طراحی آزمونی برای سنجش هوشمندی کامپیوترها پرداخت. او مقال 1950 سالداند. می «فکر»و « ماشین»رائۀ تعریفی روشن از کلمات درک این سؤال را ا ۀتورینگ الزم «توانند فکر کنند؟ها میماشین

گویی به این پذیر است، این روش را برای پاسخها امکانبه اینکه تعریف این کلمات ازطریق کاربرد عادی آنتورینگ باتوجهن سؤال و استفاده از ترکردروشن منظوربهو کندمیمعنی ارزیابی و چنین سؤالی را بی انگاردمی نادرستخطرناک و ،سؤال

تواند در آیا یک ماشین می» :چنین استکند. سؤال دوم کلماتی بدون ابهام، بالفاصله سؤال دیگری را جایگزین این سؤال می «بازی تقلید موفق شود؟

بازپرس با این توضیح که جنسیت ؛یک زن و یک بازپرس ،یک مرد :دهندیسه نفر انجام مرا بازی تقلید ،تورینگ ۀدر مقال ،بازپرس در این بازی ۀگیرد. وظیفصورت پنهان از دو نفر دیگر قرار میبازپرس در اتاقی جداگانه و به ،اهمیتی ندارد. در این بازی

را زن است و اگر این کار مرد و کدام فرد شناسایی جنسیت هر فرد است؛ به این صورت که او باید تشخیص دهد کدام فرد البته ؛هایی را از هریک از آن دو نفر بپرسدتواند سؤال، در بازی موفق شده است. بازپرس برای شناسایی میددهدرستی انجام به

شوند. صورت کتبی پرسیده میگویی در شناسایی افراد به بازپرس کمک نکند، سؤاالت بهاینکه صدای افراد در هنگام پاسخبرایگویی به سؤاالت بازپرس، زن درجهت کمک به بازپرس برای موفقیت در بازی و روند بازی به این شکل است که در هنگام پاسخ

کند و مقاله، تورینگ جای مرد را در این بازی با یک ماشین عوض می ۀکند. در ادامبازپرس، تالش میدادن فریبمرد درجهت ۀکند. تورینگ در مقالی سؤال اول مطرح میرا به جا« موفق شود؟لید تقتواند در بازی آیا یک ماشین می»سؤال دوم یعنی سؤال

در سؤال اول « ماشین»و « تفکر»های بودن واژهدهد و تنها به مبهمهیچ توضیحی نمی بودن این جایگزینیخود درمورد موجه ،ی این آزمونکند. در نقد و بررسکند و سؤال دوم را فارغ از ابهام دانسته و به همین توضیح برای جایگزینی بسنده میاشاره می

شود. عنوان شکافی تبیینی در این آزمون مطرح میبه ،توجیهی مناسب در جایگزینی سؤال دوم به جای سؤال اول نکردنهارائ، )تورینگ تواند جایگزین سؤال اول شودکه چرا سؤال دوم می کندنمیارائه رادلیل موجهی تورینگ ،واقع در این مقاله در

یمیگزینی است تا از این طریق بتوانیافتن توجیهی مناسب برای مجازشمردن این جا ،این مقالهما در (. هدف434تا433: 1950 دونالد دیویدسونفیلسوف معاصر آمریکایی، معروف ۀم. در این بررسی از نظرییهمدالنه به دفاع از این آزمون بپرداز

،م داد. در این مقالهیآن خواه ۀد که در ادامه شرحی اجمالی دربار م بر یفکر و زبان بهره خواه ۀدر ارتباط با رابط 4(2005تا1917)م برد. توجیه این یفرض در حکم رویکردی در دفاع از آزمون تورینگ به کار خواهعنوان یک پیشاین نظریه را بدون اثبات و به ام

های دیویدسون جستجو کرد.فلسفی را باید در نوشته ۀنظری

آزمون تورینگ. 2

درصد شانس برای فریب ساخت کامپیوتری که حداقل سی 2000 بینی کرد که تا سالآلن تورینگ پیش 1950 در اکتبر: 1950،که بازپرس در تشخیص انسان از کامپیوتر دچار اشتباه شود )تورینگطوریبه ؛پذیر خواهد بودبازپرس دارد، امکان

4. Donald Davidson

۳

شده توسط یک زن کارگرفتهبه ۀکه یک چاپگر به یک پایانطوریبه ؛گیرد(. در این آزمون یک بازپرس پشت دو چاپگر قرار می442تورینگ به بازپرس .و چاپگر دیگر به یک کامپیوتر دیجیتالی متصل شده است. زن و کامپیوتر از شخص بازپرس پنهان هستند

م پایانه به کامپیوتر متصل است و اینکه بتواند تعیین کند کدابازپرس برای . همچنیندهدو وقت میوگتنها پنج دقیقه برای گفتکند. روند آزمون به این می (تایپ) نگاریحروف هایی را خطاب به هرکدامشود، سؤالکدام پایانه توسط یک انسان مدیریت می

دادن فریب درجهتکه کامپیوتر درحالی ؛کندکمک به بازپرس برای موفقیت در آزمون تالش می درجهتشکل است که زن ریزی شده است. این آزمون زمانی نتیجه خواهد داد که فرد بازپرس تعیین کند که کدام پایانه متصل به کامپیوتر رنامهبازپرس ب

دادن بازپرس شود و آزمون را با که کامپیوتر موفق به فریب(. درصورتی78: 1990، و کدام پایانه متصل به زن )دیویدسون استطرفه است؛ به این معنی البته این یک آزمون یک .تواند فکر کندکند که کامپیوتر میمیموفقیت پشت سر بگذارد، تورینگ ادعا

منظور توان کرد. در ادامه همان طور که در مقدمه گفته شد، بهبازپرس موفق نشود، ادعایی نمیدادن فریبکه اگر کامپیوتر در م یبه شرح این نظریه خواه ،ردی در دفاع از آزمون تورینگعدم اولویت زبان و فکر دیویدسون در حکم رویک ۀاستفاده از نظری

پرداخت.

عدم اولویت زبان و فکر دیویدسون ۀنظری. 3

( با طرح این سؤال به تحلیل 1975 :)دیویدسون «فکر و زبان»معروف ۀارتباط میان فکر و زبان چیست؟ دیویدسون در مقالزیرا زبان برای بیان افکار ؛روشنی مشهود استبه ،و وابستگی زبان به فکرا ازنظرپردازد. و بررسی نسبت میان فکر و زبان می

آورد، این گزاره به شمعی در جهان را بر زبان می «شمع خاموش است» ۀشخصی جمل برای مثال هنگامی که؛ شوداستفاده میرد. در واقع او با تولید چنین اصواتی در خاموش است و شخص به این گزاره باور دا ،خارج اشاره دارد که در زمان بیان این گزاره

باور یعنی ، دیگر در صورت فقدان چنین باوریعبارتبه. صحیح است وضعیتیای است که تنها تحت چنین کردن گزارهحال بیان ان است.ارتباط باورها و زب بیانگرچنین اصواتی نیز در زبان تولید نخواهد شد و این ،جهان خارج به وجود یک شمع خاموش در

توانند به طور کامل بر حسب دیگری توضیح داده بشوند و یک نمیکه نه زبان و نه فکر هیچ معتقدستطورکلی دیویدسون به آنکه فهمیده یعنی هریک برای ؛ندادو به یکدیگر متصل یک بر دیگری اولویت مفهومی و معرفتی ندارند. زبان و فکر هرهیچ

شود:نظریه این دو ادعا نتیجه میدیگر از این عبارتبه .نیاز داردبه دیگری ،بشودیعنی باید توانایی تفسیر سخنان دیگران را داشته ؛ نیاز به تعامل زبانی با دیگران داریم ،اینکه بتوانیم فکر کنیمما برای. 1ه باید دارای قابلیت تعامل زبانی گر موجودی بتواند فکر کند، آنگاا »توان به این صورت نوشت: این اصل را همچنین می. باشیم .«باشد

ی از گفتار و مفّسر مترجم و ،صورت بالقوهکم بهدست مگر آنکه او ؛تواند افکاری داشته باشددیویدسون یک موجود نمی ازنظر گونه اولویت هیچ )مانند رفتارگرایی( نیست و او قائل به مستلزم تحویل فکر به زبان ،فوق ۀاو نتیج ازنظرسخنان دیگران باشد.

چون تفکر ازطریق مفاهیم و تصورات ؛همچنین ما برای فکرکردن نیاز به مفاهیم داریم. مفهومی یا معرفتی زبان بر فکر نیست

4

ای از مفاهیم، نیاز به مفهوم خطا داریم و برای داشتن مفهوم آورد که برای داشتن شبکهگیرد. دیویدسون استدالل میانجام می. افکار خویش پی ببریم درستی و نادرستیر تعامل زبانی با یک موجود دیگر قرار بگیریم تا ازطریق او بتوانیم به باید د ،خطا

گفتار و ۀیعنی باید بتوانیم به تفسیر و ترجم ؛باید در تعامل زبانی با موجودات دیگر باشیم ،اینکه بتوانیم فکر کنیمبنابراین برای اظهارات دیگران بپردازیم.

توان به این اصل را می. ای از باورها داشته باشیممجموعه یعنی باید؛ ما برای تعامل زبانی با دیگران نیاز به فکرکردن داریم. 2 «.اگر موجودی دارای قابلیت تعامل زبانی باشد، آنگاه باید بتواند فکر کند»این صورت نوشت:

دیگر داشتن یک فکر به داشتن عبارتبه. شودمیمعّین ها نظامی از باور ۀکه یک فکر به وسیل معتقدستدیویدسون ما برای داشتن این .رفتن به یک کنسرت خاص را در نظر بگیرید فکر » :گویداو می ،برای مثال ؛ای از باورها نیاز داردزمینهپیش

یاز به صرف هزینه و زمان دارم"، باورهایی چون "برای رفتن به این کنسرت ن ؛ای از باورها را در ذهن خود داریمفکر مجموعهبنابراین من برای داشتن .خود لذت ببرم" و چندین و چند باور دیگر ۀتوانم با حضور در این کنسرت از موسیقی مورد عالق"می

ری ، داشتن یک فکر خاص به داشتن باو اماکنند؛ میمعّین ای از باورها دارم که چنین فکری را برای من زمینهچنین فکری پیشکه تصمیم بگیرم آیا به کنسرت خواهم رفت اما تا زمانی ؛رفتن به این کنسرت فکری دارم ر زمینۀخاص وابسته نیست؛ یعنی من د

«یا نه، باور خاص و ثابتی با این محتوا که "من به کنسرت خواهم رفت" ندارم و تا آن زمان من فقط پذیرای آن فکر خواهم بود.ای از باورها برای فهم و تفسیر گفتار زمینهداشتن پیش باورها برای داشتن افکار، دیویدسون به لزوم کردن محوریتبعد از مطرح

زبان مثل ، تواند یک جمله در یک زبان طبیعیکسی که می ،کند. مطابق نظریهو اظهارات دیگران در تعامالت زبانی اشاره میخیلی ،اشته باشد و این باورها باید به باورهای کسی که پذیرای این فکر استباید باورهای زیادی د ،فارسی را تفسیر کند و بفهمد

و در صدد تفسیر این جمله برآید، باید باور داشته باشد که یک « ر استاین تفنگ پ »برای مثال اگر کسی بشنود که ؛شبیه باشند. ار فیزیکی است و البته چندین و چند باور دیگربیش پایدوکم یک جسم ،افزار است و باور داشته باشد که آنتفنگ، یک جنگ

اما وجود ؛در کار نباشد ،داشته باشد شده و ثابتی از باورهایی که او بایدشاید فهرست تعریف ،اینکه او این جمله را بفهمدالبته برایگفت که فهمیدن گفتاری در توانست. به طور خالصه میا شماری باور برای فهم این جمله ضروریای از تعداد بیزمینهپیش

ای از آن جمله است و داشتن چنین فکری نیز مستلزم داشتن مجموعه ۀمستلزم داشتن فکری دربار ،زبان توسط یک موجود باورها در ارتباط با آن است.

برای دیگری، امری عنوان مبناییتوان گفت درنظرگرفتن هریک از عناصر فکر و زبان بهطورکلی مطابق با نظر دیویدسون میبه زبان هدفی جز بیان و حمل ،رسد با چنین دیدگاهیکنیم فکر بر زبان تقدم دارد، به نظر می بیهوده و اشتباه است. اگر تصور

و اگر تصور کنیم که زبان بر فکر تقدم ای برای انتقال افکار استافکار نداشته باشد و این بدین معنی است که زبان تنها وسیلهیک فعالیت ،های گفتاری و بدان معناست که تفکر در سطح بشریعنوان گرایشتحلیل افکار به درجهتین تالشی است دارد، امین أهیچ دلیل و برهانی را برای تقدم یکی بر دیگری ت ،بنابراین توازن بین ساختار افکار و ساختار جمالت زبان ؛زبانی است صرفا ه نفع وابستگی متقابل زبان و فکر. کند و تنها فرض و احتمالی است بنمی

5

رویکرد عدم اولویت زبان و فکر در دفاع از آزمون تورینگ. 4

عدم اولویت زبان و فکر دیویدسون است، به ۀشده در قسمت قبل که نتایج نظریدادهشرح ۀبه دو نتیجدر این بخش باتوجه . پردازمبا استفاده از چنین رویکردی میتورینگ آزمون دفاع از

ها آیا ماشین» به جای سؤال « تواند در بازی تقلید موفق شود؟آیا یک ماشین می» در آزمون تورینگ با جایگزینی سؤال باید بتوانیم ،مواجه هستیم. حال اگر بخواهیم با تورینگ همدل باشیم و به دفاع از آزمون تورینگ بپردازیم «د فکر کنند؟نتوانمی

تورینگ ،تر اشاره شدطور که پیش زیرا همان ؛ینی سؤال جدید به جای سؤال اولیه داشته باشیماستدالل موجهی برای جایگز در سؤال اول اشاره « ماشین»و «تفکر»های بودن واژهدهد و تنها به مبهمبودن این جایگزینی هیچ توضیحی نمیموجه ربارۀد

کند. گزینی بسنده میدانسته و به همین توضیح برای جایمبهم کند و سؤال دوم را میروشن است که تورینگ به ،جایگزینی سؤال با»گوید: می ،آزمون تورینگ نوشته است بارۀای که در دیویدسون در مقالهعدم توجیه این جایگزینی ،تورینگ ۀبنابراین در مقال .(77: 1990، )دیویدسون« رفته معتقد نیستاهمیت فلسفی ازدست

دانیم ماشین همچنین می .و ما برای دفاع از آزمون تورینگ نیاز به پرکردن این شکاف داریمشود همچون شکافی دیده مینیاز دارد که بازپرس را در ،موفق شود ،اینکه بتواند در آزمونبرای ریزی مناسب(تورینگ )یک کامپیوتر دیجیتالی با برنامه

زبانی مکتوب )تعامل زبانی( ۀبازپرس فقط ازطریق مکالم این در حالی است که ارتباط ماشین تورینگ با .تشخیص فریب دهداست؛ یعنی باید ازطریق تعامل زبانی بازپرس را فریب دهد. در واقع قابلیت تفکر در ماشین تورینگ ر پذیازطریق چاپگرها امکان

ای ون، نیاز به برقراری رابطهکردن آزمبرای موجه بنابراین ؛تبدیل شده است در سؤال اول به قابلیت تعامل زبانی در سؤال دومچراکه اگر ؛مند میان فکر و زبان قائل باشدای نظامکه به وجود رابطه نیازمندیممیان فکر و زبان داریم و در واقع به دیدگاهی

حال اگر تواند برای آزمون تورینگ ارزش و اعتباری قائل شود. ای میان فکر و زبان باور نداشته باشد، نمیکسی به وجود رابطهبتوانیم استدالل کنیم که موفقیت کامپیوتر در آزمون تورینگ به معنای این است که کامپیوتر دارای قابلیت تعامل زبانی با

اگر ماشین تورینگ در آزمون موفق بشود، آنگاه قابلیت » زیر را اثبات کنیم: ۀ، یعنی بتوانیم درستی گزار استدیگران بر اساس رویکرد عدم اولویت زبان و فکر ،ظرگرفتن روندی که در ادامه شرح خواهم داد، با درن«را دارد تعامل زبانی

توانیم به دفاع از آزمون تورینگ بپردازیم. می ،دیویدسونبه شرح زیر ،استفاده شده P→Q, Q→R » P→R ) های شرطی )که در آن از صورت برهان تعدی ترکیبنظر ّد مروند

است: ای که در پی اثبات آنیم(؛)گزاره گ در آزمون موفق شود، آنگاه دارای قابلیت تعامل زبانی استاگر ماشین تورین .1 ؛دیویدسون( ۀدوم نظری ۀ)نتیج تواند فکر کنداگر موجودی دارای قابلیت تعامل زبانی است، می .2های شرطی و هان تعدی ترکیبتواند فکر کند )با استفاده از صورت بر اگر ماشین تورینگ در آزمون موفق شود، می. 3

.(2و 1 ۀهای شمار مقدمه

۶

اینکه ماشین تورینگ بتواند فکر کند، نیاز به تعامل زبانی دارد. حال اگر بتواند در آزمون اول، برای ۀنتیج همچنین طبقتوانیم بگوییم که ن حداقل میبنابرای .دارای چنین قابلیتی است مقاله( یعنی ۀ)در ادام 1 ۀشمار ۀبه اثبات گزار باتوجه ،موفق بشود

شود.اول ایجاد نمی ۀقابلیت تعامل زبانی دارد و تناقضی با نتیج در صورت موفقیت ماشین در آزمون، ماشین بررسی شود 1 ۀشمار ۀباید مقدم برای بررسی صحت این رویکرد در دفاع از آزمون تورینگ، ،که ذکر شد طور بنابراین همان

بهتر است سؤال را به این . یا نه استشدن قابلیت تعامل زبانی برای ماشین تورینگ ون به معنای قائلکه آیا موفقیت در آزمدادن کامپیوتر به سؤاالت )به طور سؤاالتی از طرف بازپرس خطاب به کامپیوتر و پاسخ نگاریحروفآیا : صورت مطرح کنیم

؟ روشن است که اگر نیازی به استبانی کامپیوتر با بازپرس که بازپرس را فریب دهد، به معنای تعامل ز طوریمکتوب( بهبتواند به سؤاالت بازپرس پاسخ دهد، این ارتباط ریزی شده باشد که صرفا بازپرس نباشد و کامپیوتر طوری برنامهدادن فریب

بنابراین آنچه این ؛باشدنمی ،آن فکرکردن است ۀما که الزم مّدنظرصورت مکتوب، تعامل زبانی به معنای کامپیوتر با بازپرس بهای است که بازپرس گویی به شیوهپاسخ برایتوانایی کامپیوتر ازطریق تحلیل و تشخیص موقعیت ،کندتعامل زبانی را متمایز می

بپردازم که چه موقع ما معتقدیم موجودی له ئمسکنم به این متوجه نشود مخاطب آن یک کامپیوتر است. در ادامه سعی می ؟های بارز تعامل زبانی چیستویژگی ،دیگرعبارتبهدارد. را یت تعامل زبانیقابل

زبانی ۀباید بتواند بازپرس را ازطریق مکالم ،موفق شود ،منظور اینکه کامپیوتر بتواند در آزمونبه ،طور که گفته شد همان قابلیت نیاز دارد: کم به دوچنین کاری دست .فریب دهد ،مکتوب

؛شوندمکتوب مطرح می صورتبهدیگر توانایی تفسیر سخنانی که در قالب سؤال عبارتنایی تفسیر سخنان بازپرس یا بهتوا .الف هاآنها نشود یا در مورد ارزش صدق که بازپرس متوجه نادرستی آنطوریهای فوق بهگویی نادرست به سؤالتوانایی پاسخ .ب

صورت مکتوب است.ها بهیوتر به سؤالپیی کامگوهم پاسخباره البته دراین ؛شک نکندتصور که ما معموال معتقدستپردازد. او ( به ویژگی اصلی تعامل زبانی می1973 :)دیویدسون« فکر و زبان» ۀدیویدسون در مقال

نظر او اما مطابق با ؛رانست از توانایی گفتاری یا مورد خطاب قرار دادن دیگا قابلیت تعامل زبانی تا حد زیادی عبارت کنیم کهمیدیویدسون برای داشتن قابلیت تعامل زبانی ضروری ازنظرتنها نقشی غیرمستقیم در قابلیت زبانی دارد. آنچه ،توانایی گفتاری

دیگر کسی عبارتفهمد یا بهکسی است که سخنان دیگران را می مفّسر .کننده از زبان( است)شخص استفاده مفّسر ۀاست، ایدکه یک گوینده باید توانایی تفسیر سخنان دیگران را معتقدستپردازد. دیویدسون )تعبیر( سخنان دیگران می به تفسیر است که

،بر یک تعریف مصطلح اگر بنا .(157: 1975، )دیویدسون داشتن قابلیت تعامل زبانی است ۀداشته باشد و این توانایی الزمسیر اظهارات دیگران و توانایی گفتاری )یا توانایی مورد خطاب قرار دادن دیگران( تعریف تعامل زبانی را توانایی یک موجود برای تف

ضروری به نظر ،داشتن توانایی تفسیر سخنان دیگران برای داشتن قابلیت تعامل زبانی ،کنیم، مطابق با دیدگاه دیویدسونان از نقشی غیرمستقیم و کمتر برخوردارست. اکنون حالی است که داشتن توانایی مورد خطاب قرار دادن دیگر این در .رسدمی

بینیم که کامپیوتر برای موفقیت در به موارد الف و ب میکنیم. باتوجهمراجعه می ،شدهن بیا ترپیشکه دوباره به موارد الف و ب

7

که بتواند آزمون را با رتیدرصو معناست که کامپیوتر دینب ،نیاز دارد و این مکتوب صورتبهها آزمون به هر دوی این توانایی .را داردموفقیت پشت سر بگذارد، قابلیت تعامل زبانی با بازپرس

دفاع از آزمون تورینگ با استفاده از ،طور که مطرح شد . همانکردتوان بررسی را از منظری دیگر نیز میله ئمسهمچنین این اگر ماشین تورینگ در آزمون موفق بشود، آنگاه دارای قابلیت تعامل » ۀلویت زبان و فکر دیویدسون، به اثبات گزار و رویکرد عدم ا

اگر کامپیوتر بتواند بازپرس را فریب دهد، آنگاه » ۀنیاز دارد. من این گزاره را بر مبنای دیدگاه دیویدسون به گزار ،«زبانی استکامپیوتر به معنای موفقیت کامپیوتر در یقازطر کنم؛ زیرا فریب بازپرستبدیل می ،«دارای قابلیت تفسیر سخنان بازپرس است

بنابراین این دو ؛آزمون است و قابلیت تفسیر اظهارات دیگران بر اساس نظر دیویدسون، ویژگی ضروری تعامل زبانی است اول، ایرادی نخواهد داشت. ۀجایگزینی در گزار

اگر بتواند آزمون را با ،دارای قابلیت تعامل زبانی است جای اینکه اثبات کنیم یک کامپیوتراکنون با انجام این جایگزینی، بهاگر بتواند بازپرس را ،موفقیت پشت سر بگذراند، باید اثبات کنیم که یک کامپیوتر دارای قابلیت تفسیر سخنان بازپرس است

های مناسب پاسخ ،های بازپرسباید بتواند به سؤال ،آزمون موفق شود اینکه بتواند درفریب دهد. در این راستا، کامپیوتر برایزبان خود به ،کندمیتایپ ها راآن جمالتی که بازپرس ۀگرفتن چنین رویکردی ابتدا کامپیوتر به ترجمبنابراین برای درپیش ؛دهد

ن بیگانه مکتوب هستند( را از یک زبا صورتبه)که همان سخنان بازپرس بنابراین کامپیوتر باید بتواند سؤاالت بازپرس ؛نیاز دارد)زبان بازپرس( به یک زبان آشنا )زبان کامپیوتر( ترجمه کند. تا اینجا این عمل کامپیوتر به معنای تفسیر اظهارات بازپرس نیست.

پذیر است و یک فرهنگ لغت عادی نیز انجام ازطریقراحتی به ،جمالت از یک زبان به زبان دیگر ۀیعنی ترجم ،چنین عملیاتیترجمه است تا ازطریق آن بتوان یک جمله ۀدیگر، انجام چنین کاری تنها نیازمند به یک نظریعبارتبه .نی نداردنیاز به تعامل زبا

اما .نظر از آنکه بدانیم معنای هر جمله در هریک از آن دو زبان چیستای در زبان دیگر تبدیل کرد؛ صرف در یک زبان را به جملهتواند به معنای یک جمله در زبان این است که کامپیوتر چگونه می ،ید به آن توجه شودای که در اینجا مدنظر است و بانکته

شده از زبان بازپرس به زبان خود به چه چیز نیاز دیگر، کامپیوتر برای فهمیدن معنای جمالت ترجمهعبارتبه. بازپرس دست یابد دارد؟

ۀ، از یک فرهنگ لغت عادی که آن هم به ترجمورت موفقیتدر صنظر در آزمون تورینگ را، ّد درحقیقت، آنچه کامپیوتر مشده به مهارت کامپیوتر در درک معنای جمالت ترجمه ،کندپردازد، متمایز میجمالت و عبارات از یک زبان به زبان دیگر می

عالوه بر ،پرس را فریب دهدبتواند باز اینکهبرایکامپیوتر ست؛ یعنینظر مّد به موقعیت باتوجه هاآنزبان خود و درحقیقت تفسیر . باید بتواند تشخیص دهد که آن جمالت در آن موقعیت چه معنایی دارند ،پردازدسخنان بازپرس به زبان خود می ۀاینکه به ترجم

شود، مجزا و مستقل معنا نمی صورتبهازآنجاکه معنای جمالت بازپرس به ساختارشان وابسته است و هر جمله همچنین تنها ویژگی موجودی است که ،جمالت را طوری در کنار هم قرار دهد که معنادار باشند و این مهارت ۀید بتواند ترجمکامپیوتر با

.را داردقابلیت تفسیر سخنان دیگران

8

صورت فوق باید توجه داشت که یک فرهنگ لغت تنها قادر خواهد بود که کلمات محدودی را به ۀالبته عالوه بر نکتیک کل منسجم صورتبهشود ای که توسط آن ارائه میشود، ترجمهاما هنگامی که تعداد کلمات زیاد می ؛کند معناداری ترجمه

دیگر متن ۀصورت مستقل و فارغ از ارتباط هر جمله با جملتک جمالت بهتک ۀفرهنگ لغت به ترجم و معنادار نیست و صرفا دیگر، قابلیتی که در عبارتمتفاوت از هم هستند. به ،ت که ترجمه و تفسیرتوان گفبه آنچه گفته شد، میپرداخته است. باتوجه

که قابلیت موجود در کامپیوتر آزمون درصورتی ؛کلمات و جمالت محدودست ۀقابلیت ترجمبه تنها ،فرهنگ لغت موجودست زمان است.تورینگ در صورت موفقیت، قابلیت ترجمه و تفسیر هم

ای است میان دو ترجمه را گذر از یک زبان به زبان دیگر دانسته است؛ یعنی ترجمه رابطه «ایریشه تفسیر» ۀدیویدسون در مقال خوبی این مطلب را چنین شرح شود. او بهداند که در یک بستر زبانی انجام میزبان. این در حالی است که او تفسیر را گذاری می

دهد: میهایی که )زبان و فرا زبان 7زبان سوژه 6،بان است: زبان موضوعیشامل سه ز 5ترجمه ۀدر حالت کلی، یک نظری»

کند کدام عبارات زبان موضوعی، کدام عبارات زبان شود و زبان نظریه که تعیین میها انجام میها و به آنترجمه از آنکدام جمالت زبان ۀترجم ،و در این حالت کلی ما قادریم بدانیم کدام جمالت زبان موضوعی 8کند(مقصد را ترجمه می

«زبان چیست. بدون اینکه بدانیم معنای هرکدام از جمالت هر دو ؛سوژه استدر زبان Es regnet“”عبارت ۀترجمد که یتواند به ما بگویزبان م ک فرایتوان گفت گوید، میبا توجه به آنچه دیویدسون می

م، ینداشته باش یین دو زبان آشنایک از ایچینکه ما به هیا فرض قت، بایاست. درحق یدر زبان فرانسو “ il pleut”، عبارت یآلمان Es“”عبارت ۀترجم(، ی)فرانسو در زبان سوژه “il pleut”م که عبارت یزبان( متوجه شو )فرا هیق زبان نظر یم ازطر یتوانیم

regnet (130و129: 1973، یویدسونم )دین دو عبارت را بدانیک از ایهر یبدون آنکه معنا ؛( استی)آلمان یدر زبان موضوع. تواند یده است، میه را فهمیکه نظر یوجود دارد که در آن فرد یدر روش ترجمه حالت ،دسونیوین مطابق با نظر دیهمچن

ه یم که زبان سوژه اتفاقا با زبان نظر یقرار داشته باش یدر حالت د که اگریگویدسون میویر کند. دیرا تفس یجمالت زبان موضوعگانه استفاده یر سخنان زبان بیتفس یترجمه برا یراهنما از تواندیفهمد بدون شک میه را میکه نظر یشد، آنگاه فردکسان بای

ل یم. او دلیگانه بپرداز یر سخنان زبان بیترجمه( به تفس ۀی)نظر ترجمه یم با استفاده از راهنمایتوانین حالت ما میدر ا یعنی ؛کندفرد است و دوم ت که زبان سوژه همان زبان آن ین واقعیکند: اول ایان نمیها را بآن ۀیاو نظر ازنظر داند کهیز مین امر را دو چیا

ترشدن منظور برای روشن. (129: 1973 ،)دیویدسون ر سخنان در زبان خودشیتفس یچگونگ ۀدانش و معرفت آن فرد دربار عنوان زبان سوژه استفاده به یاز زبان فارس ،یزبان فرانسو یان بار به جیاما ا ؛اشاره کرد یتوان به مثال قبلیدیویدسون م

زبان در Es regnet“”عبارت ۀد که ترجمیتوان فهمیم یبه فارس یک روش ترجمه از زبان آلمانیبا استفاده از یعنی ؛شودیم

5. a theory of translation 6. the object language 7. the subject language 8. metalanguage

۹

است و یو زبان سوژه، زبان فارس ی، زبان آلمانین مثال، زبان موضوعیاست. در ا یدر زبان فارس« دیآمیباران »، عبارت یآلمانگاهیم با ایتوانیم ان مثال مین در ایبنابرا ؛است یکسان بوده و فارسیه ین زبان سوژه با زبان نظر یهمچن که زبان سوژه با ین آر یسدر زبان خودم، به تف« دیآیباران م»ر عبارت یتفس یکسان است و با داشتن دانش چگونگی( یه: فارسی)زبان نظر مازبان

Es“”م که معنای عبارت یمثال بفهم یم و برای( بپرداز ی: زبان آلمانی)زبان موضوع گانهیدر زبان ب Es regnet“”عبارت regnet د.یآین است که باران میا (ی)آلمان یدر زبان موضوع

فرد یعنی دانش و معرفت کند؛میواقعیت دومی است که دیویدسون به آن اشاره ،نکته ای که در اینجا باید به آن توجه شودترجمه از توضیح آن عاجز است. او در این زمینه ۀییعنی همان چیزی که نظر ؛ر سخنان در زبان خودشیتفس یچگونگ ۀدربار

ۀیک نظر ین انتظار از یاما داشتن ا ،جمالت را بخواند و ترجمه کند 9ب و ساختید ترکیترجمه با ۀیک نظر یکه اگرچه معتقدست: 1973 ،)دیویدسون اساس استیب یب و ساختشان را ارائه دهد، انتظار یجمالت به ترک یوابستگ یاند چگونگترجمه که بتو

آن را ییک زبان، ساختار معنایجمالت یرست که بتواند برایتفس ۀیک نظر ی ۀفین وظیقت مطابق با دیدگاه او ایدرحق .(130است که یان نکتهیتر وابسته است و ار جمالت سادهیبه تفس یمند ده به طور نظامیچیر جمالت پیمثال تفس یبرا؛ آشکار کند

تواند آشکار شود. یر میتفس ۀیک نظر ی ازطریق ۀیک نظر یب یترک ۀجیعنوان نتتواند بهیم یزبان موضوع یر برایتفس ۀیک نظر یکند که یشنهاد میدسون پیویدر ادامه د

شده ک زبان شناختهیک زبان ناشناخته به یک روش ترجمه از یشده و شناختهک زبان ی یبرا ییساختار معنا ۀر آشکارکنندیتفسزبان خودمان را به یبرا 10بخشتیر رضایتفس ۀینظر ک ید که یک جمله، فرض کنیر یتفس منظورگرفته شود. اکنون به در نظر

ک جمله از یگانه( ی)زبان ب قابل ترجمههر جمله از زبان یترجمه برا ین صورت که راهنمایبه ا یعنی ؛میترجمه اضافه کن ۀینظر دسون یویارائه دهد. د یر ین جمالت آشنا تفسیا ینظر، براّد ر میتفس ۀیرون دهد و سپس نظر ی)زبان آشنا( را ب زبان مترجم

و ا ازنظرم است. یش از حد بزرگ و حجیکه ب یبه شکل یول ؛میار دار یم در اختیخواهیت آنچه را که مین وضعیکه با ا معتقدستر و یان تفسیم یپوشقابل چشم یارا واسطهیاست؛ ز یرضرور یغ یمادر یر، رجوع به زبان آشنایتفس ۀیک نظر یمنظور داشتن به

با حذف رجوع به ؛ درنتیجه،سازدیه، رجوع به زبان آشنا را مهمل مین دو نظر یگر ادغام ایدعبارتبه .گانه استیسخنان زبان ب است. یزبان موضوع یبرا ییساختار معنا ۀر آشکارکنندیتفس ۀیک نظر ی ،ماندیم یباق آنچهزبان آشنا

به یک ،که بتواند بازپرس را فریب دهدنحویگویی بهمنظور پاسختوان گفت در آزمون تورینگ نیز کامپیوتر بهبنابراین می کامپیوتر برای هر جمله از زبان بازپرس، « ۀمترجراهنمای »ترجمه نیاز دارد؛ به این صورت که ابتدا ۀتفسیر عالوه بر نظری ۀنظری

به این و باتوجه دهدتفسیر، برای این جمالت آشنا تفسیری ارائه می ۀدهد. سپس نظرییک جمله از زبان کامپیوتر را بیرون میدیویدسون همچنین مطابق با نظر .شودپاسخ مناسب داده می ،مّدنظرموقعیت متناسب باشده ریزی انجامتفسیر و برنامه

ر و یان تفسیم یپوشقابل چشم یارا واسطهیاست؛ ز یرضرور یغ آن یرجوع به زبان آشناتوان گفت درمورد کامپیوتر نیز می

9. structure 10. satisfactory

ۀیک نظر ی ،ماندیم یباق آنچه)زبان کامپیوتر(، با حذف رجوع به زبان آشنا؛ درنتیجه، )زبان بازپرس( است گانهیسخنان زبان ب یعنی زبان بازپرس است. ،یزبان موضوع یبرا ییار معناساخت ۀر آشکارکنندیتفس

نیاز به ،اینکه بتواند بازپرس را فریب دهد و در آزمون موفق شودتوان گفت کامپیوتر برایچنین توضیحاتی می ۀبنابراین با ارائوری قابلیت تعامل زبانی است چنین قابلیتی ویژگی ضر ،به نظر دیویدسونباتوجه . همچنینترجمه و تفسیر اظهارات بازپرس دارد

اثبات شده ،که به دنبال اثبات آن بودیم 1 ۀشمار ۀبنابراین گزار ؛و این بدان معناست که کامپیوتر دارای قابلیت تعامل زبانی استون تورینگ اگر بتواند در آزم مّدنظرتوان گفت که کامپیوتر می ،(4 ۀشمار ۀدیویدسون )گزار ۀاست و با استفاده از اصل دوم نظری

، باید بتواند فکر کند.موفق شود

اتاق چینی بر علیه آزمون تورینگ آزمایش فکری . 5های داللت بر این باور است که یک کامپیوتر قادر به شناسایی ویژگی [1] با ارائۀ آزمایش فکری اتاق چینی 11سرل جان

کاری دهد صرفا شناسایی و دستی که یک کامپیوتر انجام میسمبل ها نیست. به عبارت دیگر، از نظر او کار 12شناختی)معنایی(ها امری داللت ها است؛ این درحالی است که پی بردن به تفسیر و معنای سمبلآن 13های نحویها بر اساس ویژگیسمبل

ناشناسی گوید که صرف دستور زبان و شناسایی نحوی سمبل ها ما را از معشناختی)معنایی( است. به طور خالصه سرل می به صورت زیر می توان خالصه کرد: به نقل از خود او کند. استدالل سرل رانیاز نمیبی

ویژگی های نحوی ما را از ویژگی های داللت شناختی)معنایی( بی نیاز نمی کند. .1 برنامه های کامپیوتری کامال با ساختار نحوی یا صوری زبانی شان تعریف می شوند. .2 گی( هستند(.ختی دارد.)دارای حیث التفاتی)دربارهذهن محتویاتی معناشنا .3 (39 :1984)سرل، تمی را دارای ذهن کند.نتیجه: هیچ برنامۀ کامپیوتری به خودی خود نمی تواند سیس -4

ها همچنین باید اشاره کرد که اگر چه سرل معتقد است که کامپیوتر ابزاری است که به شناسایی و دست کاری سمبلنیز گام -همچون ارزش صدق -تواند در راستای حفظ ویژگی های داللت شناختیمی گر درست برنامه ریزی شودا پردازد و می

گاه است بلکه این کار توسط برنامه ریزان حرفه ای بر اساس ویژگی بردارد اما این بدان معنا نیست که کامپیوتر به چنین امری آ های نحوی امکان پذیر است.

کتۀ مورد نظر بپردازیم. همانطور که پیش تر بیان شد تورینگ به طراحی آزمونی یک طرفه می پردازد. یعنی خواهیم به نحال میاگر کامپیوتری بتواند در آزمونی که تورینگ طراحی کرده است موفق شود، این بدان معناست که دارای توانایی تفسیر سخنان

ح داده شد اگر کامپیوتر بتواند بازپرس را در تشخیص فریب دهد، چاره بازپرس است. به عبارت دیگر، همانطور که پیش تر توضیای نیست جز این که بپذیریم کامپیوتر توانسته است به تفسیر سخنان بازپرس بپردازد و عالوه بر ویژگی های نحوی به شناسایی

11. J. Searl 12. semantic 13. syntax

11

مپیوتر در آزمون تورینگ به معنای است. در چنین شرایطی، یعنی اگر بپذیریم که موفقت کاویژگی های معنایی نیز پرداختهیعنی -تواند ادعا کند که ساخت چنین کامپیوتریهای معنایی است، در نهایت و حداکثر سرل میداشتن قابلیت شناسایی ویژگی

در امکان پذیر نیست و یا این که بگوید هیچ کامپیوتری قادر به موفقت -کامپیوتر که بتواند آزمون تورینگ را پشت سر بگذاردهای نحوی تعریف می شود و این آزمون تورینگ نیست، چرا که مطابق با نظر سرل یک برنامۀ کامپیوتری صرفا بر مبنای ویژگی

بهتر است های نحوی دارد. در حالی است که موفقیت کامپیوتر در آزمون تورینگ نیاز به چیزی بیش از شناسایی ویژگی بندی کنیم:های منطقی صورتلب گزارههای بدست آمده تا اینجا را در قاگزاره

توان گفت: اگر یک کامپیوتر در آزمون تورینگ موفق شود، آنگاه مطابق با فهم ما از آزمون تورینگ در این مقاله می -1 های معنایی)قابلیت تفسیر( است.دارای قابلیت شناسایی ویژگی

توان گفت:اگر یک کامپیوتر دارای قابلیت می 1همچنین با توجه به قاعدۀ منطقی عکس نقیض و مقدمۀ شمارۀ -2 تواند در آزمون تورینگ موفق شود.های معنایی نباشد، آنگاه نمیشناسایی ویژگی

های معنایی نیست.توان گفت: یک کامپیوتری دارای قابلیت شناسایی ویژگیمطابق با دیدگاه سرل نیز می -3

تواند در آزمون آید: یک کامپیوتری نمین نتیجه بدست میای 3و 2های شمارۀ مطابق با قاعدۀ وضع مقدم و مقدمه -4 تورینگ موفق شود.

ادعایی صرفاتورینگ ادعای چرا که ،نخواهد بود ادعای تورینگ این ادعای سرل نافی شودبنابراین همانطور که مالحظه مینوشته گذشته است اگر روزی کامپیوتری در حقیقت بر اساس آزمون تورینگ و مطابق با آنچه تا اینجا در این . شرطی است

ساخته شود که بتواند این آزمون را پشت سر بگذارد، برای این کار نیاز به ترجمه و تفسیر سخنان بازپرس دارد و این بدان معناست ن کامپیوتر ای که کامپیوتر قادر به پی بردن به ویژگی های معنایی است و متعاقبا بر اساس نظریۀ دیویدسون می توان گفت که

تواند فکر کند.می

های معنایی است)یعنی اگر بپذیریم که موفقت کامپیوتر در آزمون تورینگ به معنای داشتن قابلیت شناسایی ویژگی همچنیندر آزمون تورینگی که توسط سرل تر نشان دادیم(، این کامپیوتر ای که در این مقاله در جستجوی آن بودیم و پیشپذیرفتن گزاره

اصال قابلیت موفقیت ندارد. در حقیقت، سرل - (420: 1980)سرل، [2] «آزمون تورینگ برای فهم چینی» -شودمی ائهار تواند ادعا کند که اگر اتاق چینی به جای کامپیوتر در آزمون قرار بگیرد و آزمون را با موفقیت پشت سر بگذارد این بدان نمی

تواند مثال نقضی برای ه هوشمند نیست. بنابراین، آزمایش فکری سرل اصال نمیمعناست که کامپیوتر موفق شده است اگرچیک برنامۀ دیدگاه سرل در مورد محدودیتبر اساس و تلقی تورینگ از هوشمندی باشد چرا که مطابق فهم ما از آزمون تورینگ

.ی قابلیت الزم برای موفقیت در آزمون نیستدارااوال و بالقوه چنین کامپیوتری ،های معناییدر شناسایی ویژگی کامپیوتری

12

بندیجمع. 6

نیاز به ترجمه و ،اینکه بتواند بازپرس را فریب دهد و در آزمون موفق شودتوان گفت کامپیوتر برایچنین توضیحاتی می ۀبا ارائ ویژگی ضروری ،سخنان دیگرانقابلیت تفسیر ، به نظر دیویدسون چنین قابلیتیباتوجه . همچنینبازپرس دارد تفسیر سخنان

که به دنبال 1 ۀشمار ۀبنابراین گزار ؛قابلیت تعامل زبانی است و این بدان معناست که کامپیوتر دارای قابلیت تعامل زبانی استده شداده( مطابق با روند شرح2 ۀشمار ۀدیویدسون )مقدم ۀدوم نظری ۀاثبات آن بودیم، اثبات شده است و با استفاده از نتیج

عدم اولویت زبان و ۀبنابراین در این مقاله نظری ؛تواند فکر کنددر صورت موفقیت در آزمون، می مّدنظرتوان گفت که کامپیوتر می تورینگ ارائه شد. ۀفکر دیویدسون در حکم رویکردی برای پرکردن شکاف تبیینی موجود در مقال

تشکر و قدردانی . 7

ۀهیئت علمی گروه مطالعات علم مؤسسسابق عضو ،به جناب آقای دکتر مهدی نسرین نویسنده مراتب سپاسگزاری خود رامطالب های باارزش ایشان اعالن داشته و نیز از داوران محترم ناشناس که به دلیل راهنمایی ،ایران ۀپژوهشی حکمت و فلسف

نماید.، سپاسگزاری میاندسودمندی را پیشنهاد کرده

نوشت:پی

Searle 1984, pp. 28-41یی با آزمایش فکری اتاق چینی نگاه کنید به . برای آشنا1شحیص این پندارد که آزمون تورینگ انواع مختلفی دارد. به نظر او یک نوع آن آزمون تورینگی است که برای تسرل می. 2

در حقیقت با گذارد.می« ینیآزمون تورینگ برای فهم چ»او نام آن را فهمد و یا نه طراحی شده است؛که آیا فرد چینی میفهمد اگر یک بازپرس نتواند او را از فردی که چینی چنین درکی از آزمون تورینگ مطابق با نظر سرل یک موجود چینی می

خواهد نشان دهد که اگر موجودی که فهم چینی ندارد مطابق با او با چنین طرحی می زبان مادری او است، تشخیص دهد.اق چینی بتواند بازپرس را در تشخیص فریب دهد، این بدان معناست که در آزمون موفق شده است و آزمایش فکری ات

مطابق با دیدگاه تورینگ دارای فهم از زبان چینی است، در حالی که در واقع فهمی از زبان چینی برای او وجود ندارد و این Searle 1980نگاه کنید به مثال نقضی برای تلقی تورینگ از هوشمندی است.

Paul and Patricia Churchland 1990و Dennett 1987. در این زمینه نگاه کنید به: 3 منابع

Bibliography Churchland, P. M. & Churchland, P. S. (1990). Could a Machine Think?. Scientific American 262, 32-37.

Ben-Yami, H. (1993). A Note on the Chines Room. Synthese (95) 2, 169-172.

Davidson, D. (1973). Radical Interpretation. In D. Davidson, Inquiries into Truth and Interpretation (2rd ed., pp. 125-140). Oxford: Clarendon Press.

Davidson, D. (1975). Thought and Talk. In D. Davidson, Inquiries into Truth and Interpretation. (2rd ed., pp. 155-170). Oxford: Clarendon Press.

Davidson, D. (1990). Turing’s Test. In D. Davidson, Problems of Rationality. (pp. 77-86). Oxford: Clarendon Press.

Dennett, D. (1987). Fast Thinking. In The Intentional Stance. (pp. 323-338). Cambridge. Mass.: MIT Press.

Searle, J. (1980). Minds, Brains, and Programs. Behavioral and Brain Sciences 3 (3): 417-457.

Searle, J. (1984). Minds, Brains and Science. (pp. 28-41). Harvard University Press.

Turing, A. M. (1950). Computing Machinery and Intelligences. Mind 59, 433-460.