بررسی باستان شناسی صحنه

22
ّ ﻣﺠﻠ ي ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت اﻳﺮاﻧﻲ داﻧﺸﻜﺪه ي ادﺑﻴﺎت و ﻋﻠﻮم اﻧﺴﺎﻧﻲ ﻣﺮﻛﺰ ﺗﺤﻘﻴﻘﺎت ﻓﺮﻫﻨﮓ و زﺑﺎن ﻫﺎي اﻳﺮاﻧﻲ داﻧﺸﮕﺎه ﺷﻬﻴﺪ ﺑﺎﻫﻨﺮ ﻛﺮﻣﺎن ﺳﺎل ﺷﺸ ﻢ، ﺷﻤﺎره ي ﻳﺎزد ﻫﻢ، ﺑﻬﺎر1386 ﻧﮕﺎﻫﻲ ﺑﻪ دﺳﺘﺎوردﻫﺎي ﻃﺮح ﭘﮋوﻫﺸﻲ ﺑﺮرﺳﻲ و ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ ﺑﺎﺳﺘﺎن ﺷﻨﺎﺳﻲ ﺷﻬﺮﺳﺘﺎن ﺻﺤﻨﻪ دﻛﺘﺮ ﻳﻌﻘﻮب ﻣﺤﻤﺪي ﻓﺮ اﺳﺘﺎدﻳﺎر داﻧﺸﮕﺎه ﺑﻮﻋﻠﻲ ﺳﻴﻨﺎ ﭼﻜﻴﺪه اﻣﺮوزه ﺑﺮرﺳﻲ ﻫﺎي ﺑﺎﺳﺘﺎن ﺷﻨﺎﺳﻲ ﺑﺮاي ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻣﻮﻗﻌﻴ ﺖ ﻣﻜﺎن ﻫﺎي ﺑﺎﺳﺘﺎﻧ و ﺛﺒﺖ وﻳﮋﮔﻲ ﻫﺎي آن ﻫﺎ اﻧﺠﺎمّ ﻣﻲ ﮔﻴﺮد ﺗﺎ اﻃﻼﻋﺎت ﻛﻠ ﻲ درﺑـﺎره ي ﺗـﺎرﻳﺦ و ﺗﺤﻮل اﺳﻜﺎن ﺟﻮاﻣﻊ و دﻳﮕﺮ اﻃﻼﻋﺎت ﻣﻮرد ﻧﻴﺎز ، در ﻣﻨﺎﻃﻖ ﮔﻮﻧـﺎﮔﻮن ﺑـﻪ دﺳﺖ آﻳﺪ. ً اﻳﻦ ﺑﺮرﺳﻲ ﻫﺎ ﻋﻤﻮﻣﺎ ﮔﺎﻣﻲ ﻣﻬﻢ در ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﻫﺎي ﺗﺤﻠﻴﻠﻲ ﺗﻮﺳﻌﻪ و ﺗﺤﻮل ﺗﺎرﻳﺨﻲ اﻧﺴﺎن و ﻛﺎوش در ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺗﻠﻘﻲ ﻣﻲ ﺷﻮد. ﻛﺎرﻛﺮد و اﻫﺪاﻓﻲ ﻛﻪ در ﺑﺮرﺳ ﻫﺎي ﺑﺎﺳﺘﺎن ﺷﻨﺎﺳﻲ دﻧﺒـﺎل ﻣـﻲ ﺷـﻮد، ﻣﺘﻌﺪ د اﺳﺖ: ﺷﺎﻣﻞ ﺑﺮآورد ﺟﻤﻌﻴً اﻳﻦ اﻫﺪاف ﻋﻤﻮﻣﺎ ﺖ ﻣﻨﻄﻘﻪ ؛ ﺗﻐﻴﻴﺮ آن در دراز ﻣﺪ ت؛ ارﺗﺒﺎط ﻣﻜﺎن ﻫﺎي ﺑﺎﺳﺘﺎﻧ ﺑﺎ ﻣﺤﻴ ﻂ زﻳﺴﺖ و ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻃﺒﻴﻌﻲ؛ ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻣﺮزﻫﺎي ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﺑﻴﻦ ﻣﻨﻄﻘﻪ اي و ﺳﻠﺴﻠﻪ ﻣﺮاﺗﺐ ﻣﻜﺎن ﻫﺎي ﺑﺎﺳﺘﺎﻧ و ارﺗﺒـﺎط ﻓﻀﺎﻳﻲ آن ﻫﺎﺳﺖ. ﺷﻴﻮه ي ﺑﺮرﺳﻲ ﺑﺎﺳﺘﺎن ﺷﻨﺎﺳﻲ ﺷﻬﺮﺳﺘﺎن ﺻﺤﻨﻪ ﺑﺮ ا ﺳﺎس روش ﺑﺮرﺳﻲ ﻣﻜﺎن ﻧﮕﺎري اﺳﺖ. ﻫﻤﭽﻨﺎﻧﻜﻪ ﻣﻲ داﻧﻴﻢ در اﻳﻦ روش ﺑﺮرﺳﻲ ﺗﻤﺎم ﻣﻜﺎن ﻫﺎي ﺗﺎر ﺦ درﻳﺎﻓﺖ ﻣﻘﺎﻟﻪ: 14 / 8 / 85 ﺗﺎرﻳﺦ ﭘﺬﻳﺮش ﻧﻬﺎﻳﻲ ﻣﻘﺎﻟﻪ: 20 / 1 / 86 ﻧﺸﺎﻧﻲ ﭘﺴﺖ اﻟﻜﺘﺮوﻧﻴﻚ ﻧﻮﻳﺴﻨﺪه: ـــــــــــ

Transcript of بررسی باستان شناسی صحنه

ي مطالعات ايرانيمجلّهي ادبيات و علوم انسانيدانشكده

ايرانيهاي مركز تحقيقات فرهنگ و زباندانشگاه شهيد باهنر كرمان

1386بهارهم، يازدي م، شمارهششسال

نگاهي به دستاوردهاي طرح پژوهشي بررسي و شناسايي ∗∗∗∗باستان شناسي شهرستان صحنه

يعقوب محمدي فردكتر دانشگاه بوعلي سينااستاديار

چكيدهيباستانهاي ت مكانهاي باستان شناسي براي تعيين موقعي بررسيامروزه

تـاريخ و يي دربـاره مي گيرد تا اطالعات كلّ انجامهاهاي آن ويژگي ثبتودر مناطق گونـاگون بـه و ديگر اطالعات مورد نياز ، تحول اسكان جوامع

گامي مهم در برنامه هاي تحليلي توسعه و اين بررسي ها عموماً .دست آيد . تحول تاريخي انسان و كاوش در منطقه تلقي مي شود

، شـود هاي باستان شناسي دنبـال مـي ي و اهدافي كه در بررس كاركرداستدمتعد: ت منطقه ؛ تغيير آن در اين اهداف عموماً شامل برآورد جمعيط زيست و منابع طبيعي؛ تعيين با محييهاي باستانت؛ ارتباط مكانمددراز

و ارتبـاط يهاي باستان و سلسله مراتب مكان ايمرزهاي فرهنگي بين منطقه . هاستفضايي آن

ساس روش بررسي بررسي باستان شناسي شهرستان صحنه بر ايشيوههاي همچنانكه مي دانيم در اين روش بررسي تمام مكان. مكان نگاري است

20/1/86:تاريخ پذيرش نهايي مقاله14/8/85:خ دريافت مقالهيتار∗ ـــــــــــ:نشاني پست الكترونيك نويسنده

174 و شناسايي باستان شناسي شهرستان صحنهنگاهي به دستاوردهاي طرح پژوهشي بررسي/

مد نظر است ،هاستهايي كه مشمول آنو دورهت باستاني از نظر موقعي .،اين روش نيازهاي اطالعاتي را كه براي تفسير تاريخي زيستگاه الزم است

تان مورد بررسي قرار تمامي سطح شهرس،اين اساسبر. برآورده مي سازدهاياري در محوطه دوره ها را حفّمبنا و شاخص شناخت. گرفته است

گودين تپه و،،گنج درهتپه سراب، تپه آسياب، سينتپه عبدالح، گنج درهاري هاي حفّ، بيستون، كنگاور، قلعه يزدگرد و ديگر محوطههاي سه گابيتپه

. تسهيل نموده استشده در غرب كشور ،جهت شناسايي ابزار سـنگي اي برنامه ،در بررسي نواحي مختلف صحنه

نئولتيك تا يهه به دورجدوران پارينه سنگي صورت نگرفته است و بيشتر تو محل مكـشوفه از شهرسـتان 102مقاله تعداد در اين .زمان حال بوده است

صحنه مورد تجزيه و تحليل قرار گرفته و بـر مبنـاي آمـار و تحليـل هـاي تقرار هاي مختلف پرداخته مي شودت اسآماري به كلي.

واژگان كليدي.شهر صحنه، گاهنگاري، باستان شناسي

عيت جغرافياييوقم-1 كيلومتري شمال شـرقي شـهر كرمانـشاه واقـع 54 در ، مركز شهرستان صحنه ،شهر صحنه

نقراين شهرستان از شمال به سـ . متر مي باشد 1380يا رارتفاع اين شهر از سطح د . شده است غـرب بـه بخـش از شـرق بـه شهرسـتان كنگـاور و از ،سين از جنوب به شهرستان هر ،كليايي

. محـدود و مـساحت آن در حـدود هـزار كيلـومتر مربـع اسـت )ن هرسـين شهرستا(ن بيستو. نفر سرشماري گرديد82043 بالغ بر 1375جمعيت شهرستان در سرشماري سال

است كه مرز صحنه وكنگاور و اسد آباد را تـشكيل » امروله « در شمال صحنه ارتفاعات 3193 امرولـه يبلنـدترين قلـه . قـرار دارد رقندر مرز صحنه و س » داالخاني « دهد وكوه مي

» بـزآو « در شـمال شـرقي آن ارتفاعـات .تـر اسـت م3138 داالخـاني يمتر و بلنـدترين قلـه هـاي در قـسمت جنـوب رشـته كـوه . كنگـاور اسـت و وجود دارد كه مـرز صـحنه ) آببز(ر د. قـرار دارد ) تـاش درويـشان ( = » تـاش دريـشان « و » شـيرز « و » حسن بقـه «و » قاليچه «

175/ي مطالعات ايرانيمجلّه

و در شـمال » هاچـه « و »هـژر « و ) كـوه سـياه (= » كوسـه « قسمت غربي بخش ارتفاعات بـر مـرز بلـوك .قـرار دارد » هـره « و كندولـه شمال غربـي » زران « غربي آن نيز ارتفاعات

» پـرّو « ودر شمال بلوك چمچـال رشـته كـوه معـروف » لين واب« چمچال رشته كوه و دينورهـاي كنگرشـه، هـا رود خانـه از ايـن رشـته كـوه .است آن شرقي غربي واقع شده كه امتداد

گيردند و رود گاماسي آو نيز از مركـز ايـن شهرسـتان بند آو سرچشمه مي ردوآ آو، ردينون بلـوك آ كرمانشاه از وسـط بلـوك صـحنه و حومـه – تهران يالتهفراه آس . عبور مي كند

ه سـ راه شو. دركنار راه واقع شده اسـت تان صحنه مركز اين بخش سشهر. گذردچمچال مي . مي گذردر بلوك دينور از وسط قن س–كرمانشاه

مطالعات باستان شناسييپيشينه-2ـ ه محققـين و غرب ايران از منظر مطالعات باستان شناسي از اوايل قـرن بيـستم مـورد توج

پژوهشي اغلب مناطق و ه و با تعريف برنامه هاي به تبع اين توج . باستان شناسان قرار گرفت ـ خصوصاً دره هاي ميان كوهي زاگرس مورد توج ت در برنامـه هـاي ه قرار گرفت كه بـا دقّ

گيرشمن، بريدوود، كوون، يانگ، لوين، اسميت، پوالر، مورتن سـن : علمي محققيني چون هر چند گزارش دقيق اغلـب ايـن . ه ويژه را مالحظه نمود و ديگر محققين مي توان اين توج

جز اشـارات مختـصر در ايـن مطالعـات، ه طور كامل چاپ نشده است، ليكن ب ه ها ب ژوهشپ. به طور كامل مورد بررسي قرار نگرفته بود1382هاي سال دشت صحنه تا قبل از بررسي

عمليات بررسي-3بررسي باستان شناسـي صـحنه توسـط نگارنـده و پژوهش ي برنامه 1382در زمستان سال

در ايـن پـژوهش . ث فرهنگي استان كرمانشاه ارايه و سـپس عمليـاتي گرديـد به سازمان ميرا ه به شناخت كلي از گاهنگاري با توج . مناطق اين شهرستان مورد بررسي قرار گرفت يكليه

زاگـرس مركـزي، و يمناطق همجوار صحنه و اطالع نسبي از وضعيت گاهنگـاري منطقـه رب صحنه ، پژوهش در صحنه به مثابـه تكميـل انجام بررسي هاي مشابه در مناطق شرق و غ

.بخشي از پازل باستان شناسي زاگرس مركزي بود مـذكور يي محوطه ها و تپه هاي مربوط به دوره يانجام عمليات ميداني كه شامل شناسا

. بودچمچمال، دينور و صحنه هاي در مناطق مورد بررسي شامل دشت

176 و شناسايي باستان شناسي شهرستان صحنهنگاهي به دستاوردهاي طرح پژوهشي بررسي/

روش بررسي ميداني -4و كوهـستان ثار قابل رويـت دشـت آ از روش پيمايش و بازديد تمامي انجام بررسي در

منـاطق ) لنـدرور ( راي اين كار ضمن اسـتفاده از خـودرو مناسـب بيابـاني ب. شدگرفته بهره نسبت بـه ، بعد از بازديد هر محوطه .صورت پياده مورد پيمايش قرار گرفت ه صعب العبور ب

دسـتگاه سـپس موقعيـت محـل بـا اسـتفاده از . شـد ام تپه اقـد نقاط مختلف نمونه برداري از G.P.S ثبـت و ضـبط مربوطه الزم در هر محوطه در يك فرم و ساير اطالعات دشثبت مي بـه محـل اقامـت هيـات ي سـفال نمونـه هـا يپس از اتمام ايـن مرحلـه از كـار كليـه .گرديد

.ها به انجام رسيدآن كارطراحي و مستند سازي شد و منتقل پژوهشي

گاهنگاري منطقه بر اساس مدارك باستان شناسي حاصل از بررسي-5هرچند از نظر تقسيمات سياسـي، شهرسـتان صـحنه جـدا از دو شهرسـتان همجـوار يعنـي

طبيعي قابل تـوجهي ايـن سـه واحـد را از ي وليكن هيچگونه عارضه ،كنگاورو هرسين است نظـر مطالعـات باسـتان شناسـي داراي نمايد، قابل طرح نيست و اين مجموعه از هم جدا نمي

هـاي بر اساس بررسـي ،آنچه در اين مقاله بدان اشاره مي گردد. يك گاهنگاري واحد است . حاصل از بررسي استي سياسي صحنه و بر اساس مدارك مكشوفهيكنوني محدوده

همچنانكه مي دانيم در زاگرس مركزي آثار اين دوره از : نوسنگييدوره-1-5 مسكوني بيضي شكل ي با شناسايي آثاري از يك كلبه،اي علمي در تپه آسيابهكاوش

,1961,(در تپه سراب نيز آثاري مشابه تپه جارمو عراق شناسايي گرديد. شناسايي شد2008Braidwood(.در تپه سراب بقاياي معماري ساده و قطعات سفال با نقوش قورباغه -

.Braidwood,1960, 695)(ناسايي گرديد سفال قرمز و سفال نخودي داغدار ش،ايه در اين دوران مي توان به تپه هاي سياه بيد و موريان اشاره هاي قابل توجاز ديگر مكان

هاي نوع جي سياه و سفالينمود كه داراي دو گونه سفال با نقوش سفيد بر روي زمينه مي توان به گنج دره از ديگر محل هاي داراي آثار دوران نوسنگي.)696Ibid,. (هستند

در فضاي باز شامل يك استقرار موقت E يگنج دره در اليه. و تپه عبدالحسين اشاره نمودالبته در اين فاز تپه . به يك ساختمان خشتي سالم تبديل مي شودDياست كه در اليه

آسياب نيز هم عصر با گنج دره طبقه بندي شده است و داراي صنايع مشتركي .Smith,1970,pp178-180)(هستند

177/ي مطالعات ايرانيمجلّه

يانگ واسميت در نظريات اخيرشان معتقدند كه اليه هاي بدون سفال عبدالحسين سراب و گوران است،هاي نوسنگي با سفال زاگرس مانند جارمومعاصر با محوطه

) Smith and Young,1983,pp141-161(.ه به آثار سطحي در بررسي صحنه با توجيدوره. شيخي آباد كهريز مداركي از اين دوران شناسايي گرديدي بيد سرخ و تپهيدو تپهدر

هاي سطحي دشت مالير شناخته مي شود نوسنگي مياني و جديد نيز از طريق بررسي)Howell, 1979, 156(.با نقش سفيد روي سياه مشابه با نمونه هاي سفال ،عالوه بر اين

در كنگاور چند قطعه مشابه با . سراب جديد در ماهيدشت گزارش شده استيمرحلهيافت شده است كه بيانگر وجود محوطه اي C سه گابيتپه ويژگي سراب در ميان بقاياي

. )Levin and Young,1986,p17(مدفون يا شايد يك اردوگاه موقت در اين محل باشد)كالكوليتيك(مس وسنگ يدوره-2-5

اين . اني و جديد تقسيم مي گردد قديم، ميي مس و سنگ خود به سه مرحلهيدورهدر اينجا به . دوران نوسنگي ذكر مي گردديها در ادامهدوره در برخي از تقسيم بندي

.گرددبندي استفاده ميجهت سهولت طبقه بندي از روش مرسوم طبقهماهيدشت و ( غربي زاگرس مركزي ياين دوره در ناحيه:قديممس وسنگ -1-2-5

هايي اين دوره سفاليمشخصه.ات چغا ماران و سيابيد شناسايي شده استدر حفري)اسالم آبادهنريكسن . )Henrickson,E,1983,305( است كه به عنوان سفال جي شناخته مي شوند

معتقد است كه سفال جي ممكن است معاصر با استقرار هاي دالماي قديم در اين نواحي .)Henrickson,E,1986,89(باشد

شحن يقي و مركزي زاگرس مركزي قديمي ترين فاز اين دوران، دورهدر نواحي شرآثار اين دوره.اين دوره تحت عنوان گودين يازده نيز معروف است.ناميده مي شودآباد

. سه گابي استCيصرفاً از يك محل شناسايي و حفاري شده است و آن تپهتاكنون از نمونه هاي . چندان قابل توجه نيستند سه گابي هم شكل و Cيهاي مكشوفه از تپهسفال

ي همهيدست آمده يك ظرف زرد نخودي با شاموت كاه است كه به نوعي نمايندهه ب برخي از .Levin and Young,1975, 31-34)(هاي اين دوره استسفالي مجموعه

هاي اين دوره منقوش هستند؛ با نقوشي به شكل ميخ هاي توپر سه گوش كه گاهي سفالشكل ها . صورت آويزهاي كوچك برروي يك خط در داخل لبه ترسيم شده اند ه يز بن

.)Levin and Young,1986, 17(ساده و تقريباً بدون تنوع هستند

178 و شناسايي باستان شناسي شهرستان صحنهنگاهي به دستاوردهاي طرح پژوهشي بررسي/

در . شناسايي شده استسه گابي Cيدر كنگاور اين دوره فقط در كاوش از تپهن شكل سفال شناسايي يك محل با اي1979 مالير توسط هاول، در سال يهاي درهبررسي

يدر نهاوند نيز فقط در اليه هاي بااليي تپه.)Howell,1979, 157(شده است در .)Pullar,1978( هاي مشابهي شناسايي شده استسفال) در غرب نهاوند(عبدالحسين

,Henrikson,1983(ماهيدشت آثار مربوط به اين دوران در تپه هاي سياه بيد و چغاماران.در بررسي صحنه هيچ سفالي از اين دوران شناسايي نگرديد.ايي شده استشناس) 330سفال نوع ) در ماهيدشت(در غرب زاگرس مركزي: ميانيمس وسنگيدوره-2-2-5

در چغاماران ظروف . مس وسنگ مياني استي دورهيسيابيد و چغا ماران مشخصهد قديم همراه با ظروف منقوش مرحله سيابييمشخصه نخودي،يمنقوش سياه روي زمينه

دست آمده از ه هاي دالمايي باين ظروف مشابه با نمونه. دست آمده استه عبيد ب-دالمايهاي كنگاور در مرحله تعدادي سفال فشاري دالما مشابه نمونه،همچنين. كنگاور است

حله همزمان اين مر. سيابيد جديد ناپديد مي شوديسيابيد قديم ظاهر مي شود كه در مرحله. عبيد در بين النهرين استيبا دوره

از مشخصات . ماران هستيمي اين تحول در غرب زاگرس مركزي شاهد دورهيدر ادامهسفيد و سياه با بافت نخودي متمايل به قرمز كه با -توان به قرمزهاي اين دوران ميسفال

از ديگر . قاشي شده اندسياه ن-لعاب گلي رقيق سفيد اندود شده و به رنگ خاكستريدر شرق . قرمز استيهاي سفالي اين دوران ظروف منقوش با نقش سياه روي زمينهگونه

سه گابي Bياين دوره بر اساس توالي اليه نگاري در گودين تپه و در تپه،زاگرس مركزي.)Ibid, 93( دالما، سه گابي و طاهر آباد تقسيم مي شوديبه سه مرحله

است واز نظر زماني مربوط به كالكولتيك مياني X گودين يما همان دوره داليدوره سه نوع سفال از حفاري در دو محل ،در مجموع. )Levin and Young,1963, 38(است

در سه گابي .Levin and Young,1986, 21)(گودين و سه گابي شناسايي شده است ظروف )1(.فشردهدالماي .2منقوش دالماي -1:هاي دالمايي وجود دارددو نوع از سفالسفال تك رنگ )الف: خود در سه دسته طبقه بندي مي شود ) 1نوع (سفالين منقوش

.طيا مخطّ)2(استريكي)سفال دورنگ ج)باين گونه عموميت بيشتري دارند و معموالً سفالينه هاي پوك : رنگتكسفال دالماي

كه گاهي اوقات اين را گلي غليظ يا لعاب ) كدر (با شاموت كاه، باسطح مات ) سبك(

179/ي مطالعات ايرانيمجلّه

تقريباً تمام سطح ،نقش. شامل مي شود،لعاب به رنگ كرم و يا به رنگ قرمز تيره است.بيروني ظرف را باالگوي هندسي در بر گرفته است

. هاي تك رنگ هستنداين گروه ساده تر وكمياب تر از نمونه: سفال دالماي دو رنگيناتي قرمز و سياه بر روي ي سه گابي با تزBي تپهيه هاي اوليهدر اليهااين نوع از سفالينه

ه در اينجا اين است كه هيچ نمونه از ظروف قابل توجينكته. آينددست ميه كرم بيزمينهدست نيامده و اين نوع مختص شرق زاگرس ه دالما در آذربايجان بياز تپهدو رنگ

. مركزي است دو گروه ديگر يعني نمونه هاي تك رنگ و دو رنگ ط متفاوت ازدالماهاي مخطّ

هستند؛ يعني داراي نقش هاي متراكم و انبوه و با رگه رگه هاي متمايز و اشكال نه چندان . مشكل و بدون الگوهاي واقعي هستند

نيشگوني و يا افزوده هستند و ي اين نوع سفال با نقوش فشرده:سفال دالماي فشردهاز . ين شده اندياكثر سبوها با اين روش تز. ين شده استيختلف تزسطح آن با روش هاي م

ها لعابي ضخيم به رنگ قرمز ليكن آن، لحاظ شكل ظروف مشابه دالماهاي منقوش هستند. دالما دست ساز هستندي ظروف دورهيهمه. تيره يا قهوه اي دارند

بيد كه با عالمت ع-ظروف منقوش دالما: چند گروه ظروف منقوش ديگر عبارتند از نخودي كه با يشوند و ظروف با نقش سياه بر روي زمينه شناخته ميD.U.Pاختصاري

ت در شناخته مي شود كه در يك تسلسل زماني كوتاه مدBOBعالمت اختصاري نازك يها ظروفي با بدنههر دو گروه اين سفالينه. دالما ظهور پيدا كرده اند يمجموعه

.)Levin and Young,1986, 29 (نخودي سخت هستندهاي اين داده. دالما قرار گرفته استيگابي بر روي مجموعهه سي مجموعه،به احتمال

هاي نخودي با سفال. مجموعه به نوعي پيشرفت در تكنيك سفال دالما را نشان مي دهندخامتي براق شيشه اي با نقش بسيار و با ضيكيفيت بسيار خوب و بدون لعاب با بدنه

ديگر از ظروف با لعاب قرمز كه معموالً صيقل شده اند كه گاهي اوقات يمشخص و گونهIXهاي گودين محوطه. جاي انگشت دست برروي آن همانند دالماي فشرده ديده مي شود

ماليرو)Howell,1979, 157(در دره كنگاور به خوبي نمونه هاي مشابه در نهاوند )Young,1966, 228-239(ي گيان در دورهيسفال تپه. هستندVc مشابه ظروف

تاريخ پيشنهادي براي اين دوره كه از .)Henrikson,1985,T:1(منقوش سه گابي هستند

180 و شناسايي باستان شناسي شهرستان صحنهنگاهي به دستاوردهاي طرح پژوهشي بررسي/

پيش از ميالد در 3600-3200 در حدود ،لحاظ دوره بندي جزء كالكولتيك مياني استه جهت آثار موجود اين دوره ب.)Levin and Young,1986, 29 (نظر گرفته شده است

سه گابي ي دوره، آثار اين دوره را در خود داردي سه گابي كه قسمت عمدهBيتپهدر. نام گرفته است

ه به اليه نگاري درلرستان شرقي و اين دوره با توج:جديدمس وسنگ يدوره-3-2-5به عنوان فاز ماهيدشت يشود و در منطقه كنگاور، به سه مرحله تقسيم مييگودين تپه

. دهسوار داراي دو نوع سفال است.شناخته شده است) Henrikson,1985, 74(دهسوار گودين يو كاسه هاي لبه واريخته مشخصهVI نوع گودينيدر اينجا ظروف ساده

VIIوVگوديني كالكولتيك جديد با دورهيدوره. ديده مي شود VIIي در دوره كالكولتيك جديد با خطوط دقيق ي عمده از دورهيدو مجموعه. شودكنگاور آغاز مي

گودين ياين دو مجموعه عبارتند از دوره. استراتي گرافي طبقه بندي و معرفي شده اندVIIگوديني حسين آباد و دورهي كه يا دوره VIچشمه نوشييا دوره ) Levin and

Young,1986, 33 (معرفي شده اند. سه گابي و در يفريات گودين تپه و هم در حفريات تپههاي اين دوره هم در حسفال

هاي اين دوره سفال. كنگاور و صحنه شناسايي شده انديمنطقهمحوطه هاي بررسي تعدادي از از نظر تكنيكي تداوم ظروف . ينات متمايز شناسايي مي شونديبر اساس تيزي شكل ظروف و تز

وجود ) Young,1974, 16 Levin and( حسين آباد و چشمه نوشيسفالي بين دو دورهيهاي خشن صيقل نشده با ماده، سفالVIIين گودي سفال دورهيويژگي عمده.دارد

انواع ديگر ظروف .صورت ناتمام در كوره پخته شده انده چسباننده كاه است كه اغلب ب، ب غليظظروف لعابدار نخودي با لعا ضخيم هستند، يبزرگ نخودي كه اغلب داراي بدنه

ظروف ، ضخيم و باالخرهي كاه با ديوارهيدهن چسبانيظروف بالعاب غليظ قرمز و مادهظروف بزرگ نخودي و ظروف : كه خود داراي دو زير مجموعه هستند) خوب(ظريف

.)Young,1969,3-4(ها لعاب دهي شده است آنيبا لعاب كرم رنگ كه معموالً بدنهبه . متعلق به اين دوره هستند، نامگذاري شده اندSحاً گروه ديگري از ظروف كه اصطال

يك ويژگي ..اين دوره سيني هاي گوناگون به رنگ خاكستري مشاهده مي شوددر ،عالوهيروي كنارهين ظروف اين دوره خط يا خطوط مواج يا زيگزاگي بريبر جسته در تز

VII گودينيههاي دورسفال. )Levin and Young,1986, 35.(بيروني لبه است

181/ي مطالعات ايرانيمجلّه

: (گيرندهاي اين دوره در دو گروه جاي ميسفال. همگي دست ساز هستندYoung,1969,3(هاي ظريفسفال: هاي خشن بسفال: الف.

. گودين در تپه گيان شناسـايي شـده اسـت VI و VIIقطعاتي از سفالينه هاي دوره هاي Henrickson, 1985,T:1)( . هـاي دشـت قـزوين و فال سـ ي در مجموعـه ، عالوه بـر ايـن

هـاي و نيز سـفال )Majid Zadeh, 1983, 11( سگزآباد در فالت ايرانيخصوصاً در تپه-قابـل مقايـسه بـا سـفال (Girshman, 1938, v.1) 7 تا1 فاز III سيلك يمربوط به دوره.ه دست آمده اندبهاي اين دوره

انده دست آمدهگودين تپه بV اروك جديد يا گودينيآثار و داده هاي مربوط به دوره)Young and Levin,1974, 17( .هاي در دورهVI و Vكنگاور تا ماهيدشت ي در دره

اروك متأخر يعني حضور مردم يطور كلي در اغلب نقاط غربي مداركي از دورهه و بمدارك خوبي از اين . مناطق مرتفع را داريمدر ) بين النهرين - شوش(هاي پست سرزمين

- در بررسي.مشاهده نمود) Levin and Young,1986, 40(توان در لرستان را مينفوذ. محوطه آثار دوران مس و سنگ شناسايي گرديد43هاي صحنه

برنزيدوره-3-5در ماهيدشت . برنز قديم در شرق و غرب زاگرس داراي وضعيت متفاوتي استيدوره

يپايان دورهست كه در ااين در حالي. شود ماران شناخته مييبرنز قديم با عنوان دورهاليه ي زاگرس مركزي شد كه منتهيمنطقهشرق و مركز ديگري وارد يسنگ پديدهمس و

. غربي آن تا شرق صحنه مالحظه مي شود) آذربايجان وارمنستان( وارداتي كه به كورا ارس در مناطق خارج از ايراناين فرهنگ

در نواحي شمالي و شرقي ،و شمال غرب ايران معروف استو به فرهنگ يانيك در غرب است كه معروف IVگودينزاگرس مركزي رواج مي يابد و در زاگرس مركزي به نام

در شرق زاگرس Iاين فرهنگ ابتداي عصر برنز .تماماً براي زاگرس مركزي جديد است.است قفقاز يمركزي به سمت نواحي شمالي تا منطقه

-Burny,1964,54( . تپه در آذربايجان استقي مطالعه اين فرهنگ يانيبهترين محل برا، و اين مرحله يك شكاف زماني وجود داشته باشدVبه نظر مي رسد كه بين گودين . ) 61

داده هاي . احتماالً كوتاه بوده استكاف زماني اما حفاران گودين تپه معتقدند كه اين ششود تا ظاهر ميمحوطه ها و دشت همدان در اغلب مربوط به اين فرهنگ از لرستان شرقي

182 و شناسايي باستان شناسي شهرستان صحنهنگاهي به دستاوردهاي طرح پژوهشي بررسي/

. متمايز و به سادگي قابل شناسايي استIVيسفال دوره. يك فرهنگ را نشان دهدظروف نخودي مسطح دست ساز، سفال غالب اين دوره است كه به اشكال ظروف

ظروف اين دوره را ياغلب ظروف برجسته. آشپزخانه با دسته و بدون دسته ظاهر مي شوديناتي ي سياه داغدار تشكيل مي دهند كه در دو شكل خشن و عالي هستند، با تز–خاكستري

. سفيد رنگ پر شده انديخميرهصورت فرو رفته با نقوش كنده كه با يك ماده يا ه بيينات خطوط كنده كاري، با تز. ي و سه گوش عمومي تر هستندگنوار هاي زيگزا

ظرف كنده شده اند، يمشابه به خطوط ميخي كه بر لبهاي و موجدار و خطوطي شانهيينات در قسمت هاي بيروني بدنه و پايهيتز. ينات ظروف اين دوره را تشكيل مي دهنديتز

يمرحله. شودهاي عميق ظاهر ميها و كاسه هاي كوچك و بزرگ كم عمق و فنجانگلدانهاي داغدار كه با نقشيتيرههاي دست ساز خاكستري و تپه باسفالنيق اول فرهنگ يا

ين شده يتز) هاهاي تو در تو، خطوط مستقيم و مربعها، دايرهمثلث( هندسي يكنده شدههاي ظريف و نازك خاكستري شود كه از نظر نوع و ساخت از سفالاست، مشخص مي

يدر اواخر هزارهنيق نفوذ فرهنگ ياچارلز برني به نظر . فرهنگ حصار قابل تشخيص هستندبه شمال غربي ايران در خالل مهاجرت مردم به شرق آناتولي، شمال غربي ايران م .سوم ق آثار اين فرهنگ در مناطق . )Burney and Long,1971( قفقاز صورت گرفتيو منطقه

ياد شده بسيار است، ولي اينكه مسكن اوليه و اصلي اين مردمان كجا بوده است، هنوز يهاي وسيعي از دامنه آثار سفالي اين فرهنگ در قسمت.)1374،8،طاليي(معلوم نيست

هاي باستان شناسي مشخص شده است همدان با بررسييشرقي كوه الوند و جلگه)Young,1975, 23-30(.

هم در شرق و هم در غرب III گودين يدوره يا : برنز مياني وجديديدوره-4-5ئه شده براي اين ا تاريخ ار. يكسان استزاگرس مركزي داراي توالي و تسلسل فرهنگي

ه ب IV اي گودينههد از گودين تپه به طرف شرق لرستان دا.استم . ق1400-2600دوره طوالني يبدون اينكه شكاف زماني زيادي با دوره. صورت متوالي شناسايي شده است

، III گودين يهبنابر آخرين تحقيقات منتشر شده در ارتباط با دور. داشته باشندIIIگودين - ختم ميIII6 شروع و به III1رسد كه از گودين هاي اين دوره به شش اليه ميشمار اليه

دربر دارد ، به III:1و III:2يهااي كه گورهاي اليه نگاري شده بين اليهفاز اضافه. گردد

183/ي مطالعات ايرانيمجلّه

گودين خودي براي ارجاع به اشيا III: nياز اليه.منسوب شده استIII: 2 فاز پس از .تپه استفاده مي شود

توزيع هر يسراسر دامنهينات عمده درياي اصلي و تز ساخت ظروف سفالينهيشيوه– منطقه اي و حتي ميان – در فازهاي خاصي تنوع ميان ،با وجود اين. فاز، يكسان بود

ال اتصيي به شيوهظروف گلي ساده دست ساز بودند و به طور كلّ. اي، ديده مي شوددورهپرداخت گردان افقييهحبا يك صفساخته و احتماالً )vandiver,1985(متوالي قطعات

سانتيمتر 20با حداكثر كمتر از (فقط ظروف زاويه دار منقوش كوچك يا متوسط. شدندمييظروف بزرگتر با استفاده از شيوه.هاي سفالگري واقعي ساخته مي شدندبا چرخ)قطر

دست كم تا فازهاي جديد . گردان افقي ساخته مي شدياتصال متوالي قطعات و صفحهگران متخصص توليد مي كردندها را صنعترسد كه اكثر سفال ، به نظر ميIIIگودين

)Henrickson,1986a,1986,b(.ظروف زاويه . ساده و يكنواخت است شكل ظروف.شده استقريباً به مدت يك هزاره ساخته ميهاي مختلف تدار با كار كرد ويژه با شكل

. ي هر فاز خاص است مشخصهيهاي تزييني ويژهظروف درتركيب با ظروف و سبكشكل .Young,1969,pp.16-17). ( ها و كوزه ها معموال ًگرد استها، به ويژه در ديگلبه

و بايد در راستمحدود استواهايدادهيبرپايهIIIي سفال گودينيتعيين توزيع جغرافياهايدر بلندي. سي شودربر) Henrickson,1984a,1986,b(ي بافت جغرافياي فيزيكي منطقه

. هاي متوالي، دره هاي ميان كوهي را از يكديگر جدا مي كندزاگرس مركزي، چين خوردگيدر شرق، كوه گرين . درمركز لرستان، كوه سفيد مانع اصلي به ويژه به سمت شمال است

،)يا شاهراه خراسان ( بزرگ يجاده. چكتر و درعين حال مهمي به شمار مي رودمانع كوهاي بين النهرين مركزي راه غربي كه از مركز غرب ايران به دشت–ي شرقي بهترين جاده

يدر خود لرستان، چند جاده. دارد، از ميان كنگاور به دره هاي ماهيدشت كشيده شده استهاي كوهستاني يا در امتداد ال غربي، موازي با بر آمدگيمناسب از جنوب شرقي به شم

. اي، كشيده شده استهاي رودخانهدرهعمليات شناسايي در لرستان ) 1971,1966(وگاف) 1966(، يانگ )1949(استين

از . انجام دادند، ولي فقط گاف و استين موفق به كشف سفال از چند محوطه باستاني شدندمالير،)Young,1975(كنگاورردديگريرده هاي فشآن زمان بررسي

Howel,1979)(،هليالن)Mortensen,1979 (انجام شده است ماهيدشتو

184 و شناسايي باستان شناسي شهرستان صحنهنگاهي به دستاوردهاي طرح پژوهشي بررسي/

)Levin.975(ولي هنوز اطالعات كمي از گودين ،IIIمحوطه هاي . انتشار يافته استثبت و گزارش شده است، ولي اين ” IIIگودين “يا ” II-IVگيان “باستاني با عناوين

شمالي يحاشيه. ، در بسياري موارد دقيق نيستIIIن، با در نظر گرفتن توالي گودينعناويهاي ماهيدشت و كنگاور از نظر باستان شناختي به مراتب كمتر شناخته شده استدره

)Swiny,1975, 77-96.( در گودين تپه مبناي محكمي، براي ي در گودين تپه، مبناي گاهنگارIIIيتوالي دوره

فراهم .م. هزاره دوم قي فرهنگي در زاگرس مركزي از نيمهي تحليل توسعهتجزيه و مشكالت اجتماعي اقتصادي در يبه همين ترتيب، اين كار پژوهشي در زمينه. ساخته است

به همراه . را آسان مي سازداي و زيستگاهي منطقهيزماني، و همزماني، در هر دو اليه اجتماعي و فرهنگي منطقه و ياختي به باز سازي توسعههاي تاريخي، مواد باستان شنداده

.ن در جهان هم عصر ايالم و بين النهرين، ياري خواهد رساندآتعيين نقش عصرآهن-5-5

اغلب . زاگرس داراي يك گاهنگاري يكسان استيدر عصر آهن فالت ايران و منطقههاي ي پديدهانند كه در نتيجه ناگهاني مي ديباستان شناسان ظهور عصر آهن را يك پديده

هاي ت ساخت سفالها و از جمله واگذاري سنّت و از جمله تغيير برخي سنّ،نوظهورييمنقوش، تغيير ساختار اجتماعي و به تبع آن تغيير شيوه هاي تدفين و خارج نمودن شيوه

.)Young,1965, 53-85(به وقوع پيوست ..تدفين از داخل منازل به بيرون از خانه،وم .فالت ايران را نمي توان زودتر از قرن نهم قبه ايرانيان ورود براساس مطالعات زبانشناسي

دوم يبه اواسط هزارهرا اما مطالعات باستان شناسان و داده هاي مستند اين زمان ،دانستده اندطالعات بيشتري انجام داچند تن از محققين مارتباط در اين . مربوط مي سازدقبل از ميالد

Dyson(دايسون رابرت كه از اين جمله مي توان به يانگ كايلر و )686-715 ,1973 سه مقطع يا در سه فاز فالت ايران در گاهنگاري عصر آهن در،طور كليه ب. كرداشاره

.IIIدوران آهن وII آهن اندور،Iدوران آهن :شودطبقه بندي ميمختص غرب ايران بوده و از IVهن البته ذكر اين مهم ضروري است كه اصطالح آ

دوران آهن .ت نيافته استسوي همگان مقبوليI:1200تا 1450 زماني بين يمحدوده پيش از ميالد را 550 تا 800 از IIIآهن صر و عم .ق800 تا 1200 از II،دوران آهن م.ق

. مي شودشامل

185/ي مطالعات ايرانيمجلّه

در جامه شوران .تيافت نشده اسI آهن يدر زاگرس مركزي نشانه اي از سفال دوره،لوين. ( اري به دست نيامده است ولي در حفّ،شدهسفال شاخص لرستان در سطح يافت

يبقاياي مربوط به دورهميان سفال هاي شاخص لرستان در III در باباجان .)1381،418،بنابراين. اي در استقرار اين محوطه است قرار دارند كه حاكي از وجود وقفهIIIگودين . )471،همان( گورهاي تپه گيان چيزي شبيه به توالي داريم يسازي شدهز توالي بافقط در

براون معتقد است براي پر كردن اين شكاف بايد تاريخ سفال هاي نخودي ميكايي را به ,Brown(عقب تر ببريم در زاگرس و خوزستان تعدادي II آهن يمشخصه. )1979

رود كه اين مجموعه تصور مي. ي ندارندان همپوش سفال نسبتاً متمايز است كهيمجموعهگيرند زيرا در محدوده ي زماني بين دوره هاي قديم و جديد جاي مي،همزمان هستند

در غرب ايران چند . كار طبقه بندي پيچيده تر مي شودIII در دوران آهن . )472،همان (در شمال غرب . تند سفالي از شمال غرب، كردستان و زاگرس مركزي متفاوت هسيگونههاي نخودي سفال هاي كرم و در مركز غرب سفالهايي با پوشش قرمز، در كردستان سفال

. )1381،473،لوين(ميكايي و در خوزستان سفال هاي خشن يافت مي شوندمواد گودين نوشيجان،III سفالي دوره ي آهن ي در زاگرس مركزي پس از مجموعه

IIو در كنار سفال ه فال نوشيجان در لرستان نيز رخنه كرد سيمجموعه.ه است كشف شد در مركز غرب ايران يبه طور كلّ. يافت شده استII ي باباجانجديد شاخص لرستان دوره

و يك II باباجان/ را به يك فاز قديمي، يعني افق نوشيجان IIIمي توانيم دوره ي آهن .يم تقسيم كنIباباجان / II فاز جديد يعني افق گودين

)IV آهن( هخامنشي و فرا هخامنشي يدوره-6-5 كنگاور ي در ابتدا براي توصيف مواد يافت شده در درهIV آهن ياصطالح دوره

و پيش از II سفال گودين ياين دوره پس از مجموعه. توسط كايلر يانگ پيشنهاد گرديد, Young(ق دارد دانست، تعلّاشكانيها را به روشني مي توان موادي كه آن 1975, 193

) 476، 1381، لوين( نواحي غرب ايران تعميم داديلوين اين اصطالح را به همهكه اخيراً) .مي سازد برابر ،و آن را با آنچه هرينك پارتي قديم ناميده است

دليل . باستان شناسي اين دوران يكي از بغرنج ترين دوره هاي باستان شناختي ايران استع تغييرات سريع سياسي و اجتماعي در اين دوران و كمبود مدارك اصلي اين موضو

اري گودين سفال هاي اين دوره در حفّ. هاي سيستماتيك استهاي علمي و بررسياريحفّ

186 و شناسايي باستان شناسي شهرستان صحنهنگاهي به دستاوردهاي طرح پژوهشي بررسي/

شكاف يك I گودين ي به دورهII گوديني پس از دوره،در واقع. به دست نيامده استهمچنان كه مي . نگي مشخص مي گردد با سفال هاي نوع جليIگودين . وجود داردزماني

مياني اشكاني تاريخ گذاري نموده است يدورهبه سفالي را يدانيم ارني هرينك اين گونه.)1376،117،هرينك(

ت فراگير سفال ، معرفي سنIVّ آهنيترين ويژگي هاي سفال دورهاز برجسته. بي ثابت شده است و پاسارگاد وجود اين سنت به خوIدر جامه شوران. منقوش است

،لوين(رك و به طور چشمگيري همپوشان است فنون سفال اين دو محوطه نيز مشت1381،477(.

دوران اشكاني-7-5و خورهه، يزدگرد، تخت سليمانياري در نوشيجان، همدان، كنگاور، بيستون، قلعهحفّ

دهد ما قرار مي در اين دوران در اختيار اطالعات ارزشمندي درخصوص سفال غرب ايران)Haerinck & Boucharlat, 1991,304(.ه شده توسط يطور كلي در طبقه بندي اراه ب

ي اوليه، دورهي زماني شامل دورهيهاي اشكاني غرب ايران، در سه دورههرينك سفال.)111-124، 1376هرينك،(شوند متاخر تقسيم بندي مييمياني و دوره

كه سـفال منقـوش دالبـري و سـفال منقـوش مثلثـي توليـد ) م.ق175تا 250( اوليه يدورهادامـه پيـدا ظـروف مثلثـي از دوران هخامنـشي شده است و در نواحي جنوبي و مركزي، مي

در ايـن منطقـه همچنـين تـداومي از گونـه هـاي سـفال بـومي نيـز ديـده .)Ibid.305(كرد ــ.),1974Stronach ،241-244(شــود مــي ــه علّ ــ ت ب ــدارك ت ــود م ــين كمب شخيص ب

.),Krool,711975(هاي هخامنشي و اشكاني عمالً غير ممكن استگونهل پيش از ميالد را در بر اوي تا سده150–175 اين دوره از حدود : ميانهيسفال دوره

ي كه در اين گروه قرار مي گيرند وشاخص اين دوران هستند، بيشتر از يهاسفال. گيردميهاي هاي معمولي، سفالده است و در سه گروه شامل سفال نوشيجان به دست آميتپه

.شوندهاي جلينگي طبقه بندي ميسفالمنقوش و نوشيجان، يتپه) 117، 1382رهبر،(سفال جلينگي در نواحي مختلف مانند خورهه

-، تپه)Kleiss,1972, 41(،غرب بروجرد ),1975,135Kleiss( بين همدان و ماليريمنطقهو ) 1347،12فرد، كامبخش(هاي اسدآباد و كنگاوردره مصال،يآباد و تپه ازنا، نوري

بيستون،)Young , 1969,32(تپه، گودين),Young,1921975(صحنه

187/ي مطالعات ايرانيمجلّه

)1970,F25،kleiss(هليالني، دره )1974Mortensen(ماهيدشت ،)2901975,Levine,(عظيما در سر پل ذهابي، شاه آباد، تپه ),1972,41Kleiss(يزدگردي، قلعه

)Keall, 1967,108 (كردستان مركزي و شمالي و آذربايجان جنوبي),96,1975Swimy(ضحاك ديده شده ي در قلعه،، تخت سليمان،گوجر قلعه، همچنين

.)Kleiss, 1973, 168(استهاي لعاب داري سفال. ميانه متداول بوده و معرفي شده استيسفال لعاب دار از دوره

ي ميانهي نوشيجان به دست آمده، تنها مدرك و اثر از اين گونه سفال از دورهيه از تپهكهاي هاي مختلف از جمله بشقاب ماهي، پيالهدر اين گروه شكل. اشكاني در غرب ايران است

كشتي يبا تزيين خطوط كنده بر سطح داخلي، پياله ها يا كاسه هاي زاويه دار به طرح بدنه)1971,175Stronach(در واقع مي. ها را مي توان تشخيص دادها و تنگ، و نيز كوزه-

ميانه يهاي لعاب دار دورههاي سفالتوان چنين نتيجه گيري كرد كه بسياري از شكلهاي بومي هاي متداول بين النهرين و سوريه و تاثير از ويژگيارتباط و خويشاوندي با شكل

ه و پيش از آن دوم پيش از ميالد بودي اول سدهيحتماالً از نيمهرواج سفال لعاب دار، ا.دارندچند تكه سفال لعاب دار از حسنلو به دست . )Oates, 1968,165 (ساخته نمي شده است

ي ها را گونه باستاني، اين سفالي كاوشگر اين محوطه،),85,1975Dyson(آمده است. هلنيستي وارداتي دانسته است

هاي در كاوش. ميالدي است225 اول تا حدود يشروع اين دوره از سده: متأخريدورهكه احتماالً متعلق به ) 1938Etinghausen,,661(هاي معمولي به دست آمده ري سفال

يك ها شامل يك تكوك،اين سفال. اول ميالدي هستندي اول پيش از ميالد تا سدهيسدهيهاي قلعهي از كاوشسفال جلينگ. با دو دسته اند افقي، و كوزه هايي يپياله با دسته

يبه دست آمده و بيانگر آن است كه در طول دوره) Keall,1981,33-80( يزدگرد.متأخر هم اين سفال كاربرد داشته است

ها و تكه سفال. مدارك و اطالعات در مورد سفال لعاب دار در اين دوره كم استها با لعاب آبي ه است و طبق اظهار كاوشگر ، اين سفالظروف سالمي از ري به دست آمد

مشابه اين . دست آمده استه در شوش نيز چند نمونه ب،همچنين. سبز پوشيده شده انداي ي يزدگرد مجموعهدر قلعه كيل.ها در اروك، تلوح و سلوكيه به دست آمده استسفال

.)(Keall,1979,158. هايي با لعاب سبز يافته استاز تكه سفال

188 و شناسايي باستان شناسي شهرستان صحنهنگاهي به دستاوردهاي طرح پژوهشي بررسي/

ها و در مورد سفال غرب ايران مي توان گفت كه در اين منطقه شكل،در مجموع دوم پيش يهاي جلينگي در سدههاي ويژه اي وجود دارند كه به طور اساسي با سفالگونه

در مناطق جنوبي غرب ايران .وند سوم ميالدي مشخص و تصوير مي شياز ميالد تا سدهلبري را مشاهده كرد؛ در حالي كه در مناطق شمالي اين بخش، توان به ويژه نقوش دامي

).1376،123هرينك، (سفال منقوش مثلثي كاربرد داشته استدوران ساساني-8-5

ي شناخت دقيق سفال ساساني در اغلب نواحي ايران و خصوصاً يكي از معضالت جديسليمان، قلعههاي كنگاور، بيستون، تخت خوشبختانه نتايج كاوش. غرب ايران است

ي هنر سفالگري اين دوران را در يزدگرد، تيسفون، كيش ، دامغان و شوش، شماي كلّ ساساني هنوز با ي ليكن با تمام اين مدارك شناخت كامل سفال دوره،نهداختيار ما مي.جه استامشكالتي مو

دوران اسالمي-9-5.. ع ساخت، لعاب، كتيبه وهاي دوران مختلف اسالمي به جهت خميره، نوشناخت سفال

هاي باستان شناسي ،كمترين مشكالت فلذا در بررسي،از دشواري كمتري برخوردار است. ا ايجاد مي نمايندهعلمي را براي باستانشناسان از جهت تشخيص و تعيين قدمت آن

تيجه ن-6ي كـالن هاي ميداني باستان شناسي در برنامـه هـا پژوهشيامروزه يكي از اهداف عمده

ـ .ه به طيف پهنانگر گاهنگاري منـاطق مختلـف اسـت پژوهشي كشور توج يه بـه نقـشه توجشهرسـتان را ايـن يبخـش عمـده .جغرافياي طبيعي صحنه از اين منظر بسيار ضـروري اسـت

يدهد كـه از جملـه تشكيل ميكوهستان و بخش ديگر آن را دشت هاي ميان كوهي حاصلخيز .توان به دشت چمچمال و دشت دينور اشاره نمودمهمترين اين دشت ها مي

هاي حياتي زندگي طبيعي يعني رودخانه ها در اين منطقـه وجود شاهرگ ،از سوي ديگر گاماســياب پــس از عبــور از نهاونــد و كنگــاور بــه دشــت يرودخانــه.نقــش اساســي دارنــد

يودخانـه ر. شرقي وجنوبي شهرستان را حيات مـي بخـشد يو نيمه چمچمال وارد مي شود شـمالي و غربـي شهرسـتان ي طراوت و حيات در نيمه ءدينور نيز با سرشاخه هاي خود منشا

.است

189/ي مطالعات ايرانيمجلّه

تنهـا تقـاوت . زاگرس مركزي اسـت شرق صحنه نيز تابع گاهنگاري يگاهنگاري منطقه .صحنه با كنگاور كشف چند محوطه از دوران نوسنگي است

ه هــر توجــكــه زاگــرس مركــزي يهــاي باســتان شناســي در محــدودهدر بررســيآنچــه فراواني و گسترش خارج از حد تصور اسـتقرارهاي ،پژوهشگري را به خود جلب مي نمايد

شهرستان صحنه نيز از ايـن قاعـده . ، اشكاني و قرون مياني اسالمي است دوران مس و سنگ هـم از به راحتي شاهد اين گسترش هم از نظر تعداد و آماريدر نمودارهاي كه مستثني نبود

مي توان اذعان داشت كـه در دوره هـاي زمـاني مـذكور كه به نحوي .جهت وسعت هستيم .هستيمشاهد رشد جمعيت وگسترش استقرارها

. گرددالبته مشابه اين نتايج در ديگر مناطق و كنگاور و هرسين نيز مشاهده ميكـورا (رهنگ يـانيق نفوذ ف ي بسيار مهم ديگر واقع شدن صحنه در منتهي اليه دامنه ينكته

ايـن فرهنـگ شناسـايي ، ارگنه در جنوب شرقي شهرستان آثـار ياست و فقط در تپه ) ارس.گرديد

دوران اسـالمي يهرچند اطالعات ما از دوران مس و سنگ و اشكاني منطقـه بـه انـدازه تـوان بـه نتـايج پيـك جمعيتـي منطقـه، مـي ي سـه دوره ي داده ها ينيست، وليكن با مقايسه

مذكور تا حدودي حـاكي از گـسترش نـامنظم يالگوهاي استقراري سه دوره . رسيد جالبي

ي آثار باستاني صحنهجدول مقايسه ا

0102030405060

صر معا

ه تان د

قراني

ن ميقرو

قرنم تا

سالدر ا

ص5

انيساس

انيشك

ا

شيخامن

هنهآ

III

هن آ

II

فرغم

گو سن

س م

گيوسن

ن

190 و شناسايي باستان شناسي شهرستان صحنهنگاهي به دستاوردهاي طرح پژوهشي بررسي/

. گيري از شرايط طبيعـي اسـت هاستقرارها و نوعي بي نظمي در الگوي رايج و به تبع آن بهر الگوهــاي دوران پــيش از تــاريخ و خــصوصاً دوران مــس و ســنگ متــاثر از الگــوي رايــج

.روستاهاي كنوني استرغم فراواني ايـن علي. اشكاني نيز نامنظم و اغلب تك دوره اي هستند يالگوهاي دوره

ت ضـعيف و بعـضاً بـه نحـوي هـستند كـه بـسياري از استقرارها ،اليه هاي اين دوران به شد.ها ندارندباستان شناسان توجهي بدان

ي گر محوطه ها و اسـتقرار هـا رشـد يافتـه و دوران شـكوفاي يدر قرون مياني اسالمي بار د چنانكه در اين دوران ابتـدا شـهر دينـور و سـپس . اقتصادي و جمعيتي منطقه شكل مي گيرد

.آباد ايجاد مي گردد و به تبع اين دو شهر شاهد شكوفايي منطقه هستيمشهر سلطان

يادداشت ها1. Impressed2. Streaky3. tournette

كتابنامه، 1374ل قبل از ميالد ، اويطاليي، حسن، باستان شناسي و هنر ايران در هزاره.1

.انتشارات سمت ج اولبه كوشش شناسي غرب ايران،در باستان؛» عصر آهن« ،1381،لوييسلوين،.2

.، زهرا باستي، تهران،انتشارات سمتفرانك هولآرشيو صحنه،بررسي باستان شناسي شهرستان ، 1382،يعقوب، محمدي فر.3

. كل ميراث فرهنگي استان كرمانشاهيادارهسازمان د چوبك،يحمران در دوران اشكاني،ي، سفال ا1376. ، ارنينگيهر.4

.راث فرهنگي كشوريم-Braidwood,R.J.1960,Seeking the words first farmers in persian

kurdistan:A full-scale Investigation of prehistoric sites near kermanshah the Illusterated london news,vlo.237,no.6325.

191/ي مطالعات ايرانيمجلّه

Braidwood,R ,1961,The iranian prehitoric project 1959_60, Iranica Antiqua 3-7.

-Braidwood,R.Jوand Bruce Howe and Charls reed.1961, «The Iranian prehistoric project new problems arise as more learned of the first attempts at food production and settled village life»,Sience,vol.133,p.2008

-Brown,stuartC.1979, kinship to kingship ,Archaeological and historical studies in the neo-Assyrian zayros». Ph.D. diss, univesity of Torento.

-Burney,C.and Long. 1971,The peoples of the Hills, London -Burney,Charles A.1964,«Excavations at yanik

Tepe,Azerbaijan,1962»:third preliminary report.Iraq,26, pp.54-61-Dyson,Robert. H. 1965 ,« problems of protohistoric Iran», JNES, 24-Dyson,Robert. H. 1975 , «Hassanlu», Iran XIII , -Etinghousen, R. 1938 , «parthian and sassanian pottery» A.U.Pope ,

a survey of persian art , london – new york -Henrickson, Robert 1984,« Godin Tepe,Godin III ,and central

western Iran, 2600-Henrickson Elizabeth.F.1983.« Ceramic styles and cultural

Interaction in the Early and Middle chalcolithic of central zagrosIran.»Doctoral dissertation.Department of Anthropology university of Toronto university microfilms an Arbor.

----------1985,« An updated choronology of the Early and medel chalcolithic of central Zagros , highland , western Iran », Iran 23,pp 63-108

-Haerinck , E. 1991, «Ceramic», Encyclopedia Iranica, vol 4 , USA

192 و شناسايي باستان شناسي شهرستان صحنهنگاهي به دستاوردهاي طرح پژوهشي بررسي/

-Howell,Rosalind.1979.«survey of the malayer plain» Iran XVII. pp.156-157

-Hamlin,Carol . 1975,« Dalma Tepe ». Iran .VOL.XIII,pp.III.127-Henrickson.E.F.1985,« An updated chronology of the central zagros

chalcolithic »Iran XXIII Table 1.Keall, E.J. 1967,«Qaleh-I yazdigird a sassanian palace stronyhold in

Persian Kurdistan ,Iran , vol.5, pp.99-121--Keall,E. 1979 ,« Qaleh-yazdigird », Iran XVII , -Keall,E. and Keall, marqueritej,1981,« the Qaleh-yazdigird:pottery

A statistical approach» , Iran XIX , pp.33-80-Kroll,s.1975,«Eine schussel der triangle ware aus azarbaidschan»,

archaeologische mitteilungen aus Iran 8 : 71-74-Kleiss,W.1972 , « bericht uber erkundung sfahrter in Iran im jahre»,

AMI, 6-Kleiss, W. 1973, « Qaleh-I zohak in Azarbaidjan» AMI.6-kleiss , W. 1975,«Beobachtungen in der umgebung von sarpol-I

zahab»AMI ,8 -Levin, L.1975,« survey in the province of kerman shanan» ,Iran

p.290LEVINE . Louis D.1975 The excavation at SHE GABI pfoceedings of the III RD Annual symposium on … ,31-44.Tehran – Iran . 1974

-Levine and YOUNG Jr.1986,«ASUMARY OF THE CERAMIC assemblages of the central western zagros form the middle Neolithic to the late third millenium B.C»CNRS pp 17-19 ,Editions du CNRS :paris.

-Majid Zadeh.1983,Excavations at Tepe Ghabristan Iran.The Early prehistoric cultures of the centeral platean of Iran daring the 5 th and 4 th millennium,B.C.A.M.I.Erganzungband 11.

193/ي مطالعات ايرانيمجلّه

-Mortensen,P.1974,« A survey of prehistoric settlements in northem luristan »Acta Archeaologia , no45, pp.1-47

-Mortensen,P.1979,«The Holailan survey A note on the relationship between aims and method »,aktn des VII Internationalen kongresses for iranische kunst and Archaeologie minich,Archaeologiche mitteilungen aus Iran trganzungsband 6,Berlin dietrich reimer

-Pullar,judith.1978, Tepe Abdulhosein.a Neolithic site in western Iran Excavations, B.A.R International series 563, Englan 1990.

-Stronach,D.1971,«A circular symbol on the tomb of cyrus»Iranvol,9,pp155-8

-Stronach, D.1974 , «Achaemenid village I at susa and the persian migration to fars»,Iraq 36,239-248

-Smith Philip,E.l,1970,« Gang dareh Tepe» ,Iran 8, pp174-176-Smith Philip, e.l , 1971 ,« Iran , 9000- 4000,the neolithic»

Expedition13: 6-13-Smith and Young.1983, The force of numbers population pressure

in the central western zagros 12000-4500 B.C,in the Hilly flanks and beyond , ed ,

-Swiny,Stuart. 1975,« survey in northwest Iran», 1971, East and west 25,

-Vandiver,d.1985,«sequential slab constraction A near eastern pottery production technology 8000-3000 B.C» , ph.d diss, MIT

-Young,T.cuyler.1965,« A compavative ceramicchronology for western Iran 1500-500 B.C» , Iran 3 , p.53-85

IIIRD Annual symposium on Archaeological research in Iran .PP.23-30 Tehran _Iran . 1974

194 و شناسايي باستان شناسي شهرستان صحنهنگاهي به دستاوردهاي طرح پژوهشي بررسي/

-Young,T.cuyler. 1963 . «DALMA painted waer», EXPEDITION. Wintter 1963.pp38-39

-Young,T.cuyler.1969. Excavations at Godin Tepe, first progress Report. ROYAL ONTARIO MUSEUM,pp3-4.

YOUNG . and . LEVINE , 1974 Excavation of the Goudin progect : second progress Reporc pub : The Royal ontario Museum

-Young,T.cuyler,, 1975,« kangavar valleg survey ,» Iran 13,pp 191-193

YOUNG.T.Cuyler,jr 1975 AN Archacological sarvey of the kangavar valley proceedings of the IIIRD Annual symposium on Archaeological research in Iran . PP.23-30 Tehran _Iran . 1974

-Voigt, Mary,and dyson,R.1992,«the chronology of Iran.8000-2000B.C» , chronology in ol world Archaeology thild edition , vol.2 , S.robertw ehrich (ed) university of chicago press.