استقرارهای دالمائی حاشیۀ شمال غرب فلات مرکزی ایران....

16
ﺷﺸﻢ، ﺳﺎل ﺷﻨﺎس، ﺑﺎﺳﺘﺎن ﭘﻴﺎم ﻣﺠﻠﻪ زﻣﺴﺘﺎن و ﭘﺎﻳﻴﺰ دوازدﻫﻢ، ﺷﻤﺎره1388 37 رود ا آﮓ : ﺲ و دورهوری ﯽ ﺣﺎ ﻤﺎ ای د ر ا ا ﻤﺎل ان ﻼت ا ﺮوی ﻮه ﯿﺪیാआ ﯿﺪ د ﯿ ﺠﺎد ﭼﻜﻴﺪه ﺣﺎل اﻳﻦ ﺑﺎ. ﻳﺎﻓﺖ ﮔﺴﺘﺮش اﻳﺮان ﻏﺮب و ﻏﺮب ﺷﻤﺎل از زﻳﺎدي ﺑﺨﺸﻬﺎي درم. ق ﭘﻨﺠﻢ ﻫﺰارة دوم ﻧﻴﻤﺔ ﻃﻲ داﻟﻤﺎ ﺳﻔﺎﻟﮕﺮي ﺳﻨﺖ و ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻓﻼت ﻣﺮﻛﺰ و ﻛﺸﻮر ﻏﺮب ﺷﻤﺎل ﺗﺮ ﺷﺮﻗﻲ ﻫﺎي ﺑﺨﺶ ﺑﻪ ﺳﻨﺖ اﻳﻦ ﻧﻔﻮذ و ﮔﺴﺘﺮش از اﻧﺪﻛﻲ ﺷﻮاﻫﺪ آﺑﺮﻳﺰ ﺣﻮﺿﺔ. اﺳﺖ آﻣﺪه دﺳﺖ ﺑﻪ اﻳﺮان ﻣﻨﻄﻘﻪ اﻳﻦ ﺑﺮرﺳﻲ ﻃﻲ. اﺳﺖ ﮔﺮدﻳﺪه واﻗﻊ اﻳﺮان ﻓﻼت ﻣﺮﻛﺰ و ﻏﺮب ﻏﺮب، ﺷﻤﺎل ﺟﻐﺮاﻓﻴﺎﻳﻲ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﻣﻬﻢ ﺣﻮزة ﺳﻪ ﻣﻴﺎن در اﺑﻬﺮرود12 ﻛﻮﭼﻜ روﺳﺘﺎﻫﺎي ﻫﻤﮕﻲ اﺣﺘﻤﺎل ﺑﻪ ﺷﺪه ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ ﻫﺎي ﻣﺤﻮﻃﻪ. ﺷﺪ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ و ﺷﻨﺎﺳﺎﻳﻲ داﻟﻤﺎ ﻓﺮﻫﻨﮓ دورة ﺑﻘﺎﻳﺎي ﺑﺎ ﻣﺤﻮﻃﻪ ﻛﻪ ﻫﺴﺘﻨﺪ اﺳﺘﻘﺮارﻫﺎ ﮔﺰﻳﻨﻲ ﻣﻜﺎن اﺳﺎس ﺑﺮ. اﻧﺪ ﺷﺪه واﻗﻊ اﺑﻬﺮ ﻣﻴﺎﻧﻜﻮﻫﻲ دﺷﺖ ﺣﺎﺷﻴﺔ ﻳﺎ و ارﺗﻔﺎﻋﺎت ﻣﻴﺎن در اﻏﻠﺐ و آب ﻣﻨﺒﻊ ﻳﻚ ﻛﻨﺎر درً ﺗﻤﺎﻣﺎ و ﻏﺮب ﺷﻤﺎل ﺣﻮزة درﻓﺎﺻﻠﺔ ﻛﻪ اﻧﺪ ﺑﻮده ﻳﻜﺠﺎﻧﺸﻴﻦ ﻧﻴﻤﻪ و ﻛﻮﭼﺮو اﺟﺘﻤﺎﻋﺎت ﺑﻪ ﻣﺘﻌﻠﻖ ﻛﻮﭼﻜﻲ روﺳﺘﺎﻫﺎي اﺣﺘﻤﺎل ﺑﻪ دوره اﻳﻦ ﻫﺎي ﻣﺤﻮﻃﻪ ﻏﺮب. اﻧﺪ ﺑﻮده ﺗﺮدد در اﻳﺮان ا از ﭘﮋوﻫﺶ اﻳﻦ اﻫﻤﻴﺖ ﻣﻲ ﻛﻪ اﺳﺖ رو ﻳﻦ ﻫﺎ آﮔﺎﻫﻲ ﺗﻮاﻧﺪ ي ارزﺷﻤﻨﺪي ﻓﺮﻫﻨﮓ ازِ ﺷﺮﻗﻲ ﻫﺎي ﺳﻨﺖ و ﻫﺎ ﻏﺮب ﺷﻤﺎل اﻳﺮان ﻏﺮب ﺷﺮﻗﻲ ﺷﻤﺎل، ﺣﻮ اﻳﻦ ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﻫﺎي ﺷﺎﺧﺼﻪ و ﻫﺎ وﻳﮋﮔﻲ و اﻳﺮان ﻓﻼت ﻣﺮﻛﺰ ﻏﺮﺑﻲ ﻓﺮﻫﻨﮕﻬﺎي و زﺗﻔﺎوﺗﻬﺎ) را ﻫﺎ ه ﻣﻨﻄﻘﻪ در( وﺗﺸﺎﺑﻬﺎت اي. دﻫﺪ ﻗﺮار اﺧﺘﻴﺎر در ﻣﻬﻢ اﻣﺎ ﻛﻮﭼﻚ: ﻛﻠﻴﺪي واژﮔﺎن داﻟﻤﺎ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺳﻨﮓ، و ﻣﺲ دورة اﺑﻬﺮرود، آﺑﺮﻳﺰ ﺣﻮﺿﺔ ﻣﺤﻮﻃﻪ ﺳﻔﺎل،، ﻓﻼت ﻣﺮﻛﺰ ﻏﺮﺑﻲ ﺷﻤﺎل ﺣﺎﺷﻴﻪ اﺳﺘﻘﺮاري، ﻫﺎي. اﻳﺮان ﺗﺎرﻳﺦ از ﭘﻴﺶ ﺷﻨﺎﺳﻲ ﺑﺎﺳﺘﺎن دﻛﺘﺮي داﻧﺸﺠﻮي داﻧﺸﮕﺎه ﻣﺪرس ﺗﺮﺑﻴﺖ، E-mail: [email protected] . ﻣﺪرس ﺗﺮﺑﻴﺖ داﻧﺸﮕﺎه ﺷﻨﺎﺳﻲ ﺑﺎﺳﺘﺎن ﮔﺮوه اﺳﺘﺎدﻳﺎر. ﺗﻬﺮان داﻧﺸﮕﺎه ﺗﺎرﻳﺦ از ﭘﻴﺶ ﺷﻨﺎﺳﻲ ﺑﺎﺳﺘﺎن دﻛﺘﺮي داﻧﺸﺠﻮي ﻣﺪرس ﺷﻨﺎﺳﻲ ﺑﺎﺳﺘﺎن ﮔﺮوه ﻫﻤﺪان واﺣﺪ اﺳﻼﻣﻲ آزاد داﻧﺸﮕﺎه.

Transcript of استقرارهای دالمائی حاشیۀ شمال غرب فلات مرکزی ایران....

37 1388شماره دوازدهم، پاييز و زمستان مجله پيام باستان شناس، سال ششم،

رود و گ : آ ا س و دوره ی حا وری ی دالما ار ی ها ان مال فالت ا

روی وه شیدی ب ید ر د

ی ی ی جاد ع

چكيدهفرهنگ و سنت سفالگري دالما طي نيمة دوم هزارة پنجم ق.م در بخشهاي زيادي از شمال غرب و غرب ايران گسترش يافت. با اين حال

ايران به دست آمده است. حوضة آبريز شواهد اندكي از گسترش و نفوذ اين سنت به بخش هاي شرقي تر شمال غرب كشور و مركز فالت 12ابهررود در ميان سه حوزة مهم فرهنگي جغرافيايي شمال غرب، غرب و مركز فالت ايران واقع گرديده است. طي بررسي اين منطقه

ي هستند كه محوطه با بقاياي دورة فرهنگ دالما شناسايي و مطالعه شد. محوطه هاي شناسايي شده به احتمال همگي روستاهاي كوچكتماماً در كنار يك منبع آب و اغلب در ميان ارتفاعات و يا حاشية دشت ميانكوهي ابهر واقع شده اند. بر اساس مكان گزيني استقرارها محوطه هاي اين دوره به احتمال روستاهاي كوچكي متعلق به اجتماعات كوچرو و نيمه يكجانشين بوده اند كه درفاصلة حوزة شمال غرب و

ها و سنت هاي شرقيِ از فرهنگ ارزشمندي يتواند آگاهي ها ين رو است كه مي اهميت اين پژوهش از اايران در تردد بوده اند. غربه ها را (تفاوتها زو فرهنگهاي غربي مركز فالت ايران و ويژگي ها و شاخصه هاي فرهنگي اين حو، شمال شرقي غرب ايران شمال غرب

كوچك اما مهم در اختيار قرار دهد.اي وتشابهات) در منطقههاي استقراري، حاشيه شمال غربي مركز فالت ، سفال، محوطهحوضة آبريز ابهررود، دورة مس و سنگ، فرهنگ دالما واژگان كليدي:

ايران.

تربيت مدرسدانشگاه دانشجوي دكتري باستان شناسي پيش از تاريخ ،E-mail: [email protected]. استاديار گروه باستان شناسي دانشگاه تربيت مدرس. دانشگاه آزاد اسالمي واحد همدان گروه باستان شناسيمدرس – دانشجوي دكتري باستان شناسي پيش از تاريخ دانشگاه تهران.

فالت ايران شمال غربي مركز هاستقرارهاي دالمايي حاشيمروري بر :دوره مس و سنگ در آبريز ابهررود هحوض 38

درآمدحوضة آبريز رودخانه ابهررود در حاشيه شمال غربي فالت ه زمركزي ايران و در شرق استان زنجان، در ميان سه حو

غرب ايران جغرافيايي فالت مركزي، شمال غرب و ـفرهنگي باستان شناختي ما از دوران پيش واقع گرديده است. آگاهي هاي

از تاريخ استان زنجان بسيار مبهم و ناچيز است و به بيان روشن تراطالع دقيقي از وجود فرهنگ هاي دوران پيش از تاريخ در

و موقعيت منطقه و به ويژه حوضه آبريز ابهررود در دست نيست.جغرافيايي منطقه به روشني نشان دهندة اهميت اين وضعيت

است. حوضة آبريز ايران ضه در مطالعات باستان شناسيحوابهررود از اين رو كه به احتمال مي تواند آگاهي هاي

جغرافيايي –هاي فرهنگي هزارزشمندي از برهمكنش هاي حودر اين .پيش گفته در اختيار قرار دهد، مهم و شايان توجه است

انجام دو پژوهش هاي هدفمند باستان شناسي در منطقه با راستا(عالي آغاز گرديد 1384و 1382فصل بررسي در سال هاي

. طي بررسي مكان ب) 1385الف؛ 1385ب؛ 1383الف؛ 1383هاي مختلفي از دورة پارينه سنگي قديم تا دورة معاصر شناسايي

. اهميت اين پژوهش از اين رو است كه ندو مستند نگاري شدها و سنت هاي نگاز فره سودمنديتواند آگاهي هاي مي

ايران و فرهنگهاي غربي ، شمال شرقي غربشرقيِ شمال غربمركز فالت ايران و ويژگي ها و شاخصه هاي فرهنگي اين

اي كوچك اما مهم حوضه ها را (تفاوتها وتشابهات) در منطقه در اختيار قرار دهد.

با اين حال معضل اصلي در مطالعة استقرار هاي دورة مس و فقدان اطالعات اليه نگاري در خصوص تاريخ سنگ منطقه

دقيق استقرار در منطقه است. به نحوي كه در حال حاضر نمي دانيم سنت دالما در منطقه مربوط به مرحلة مس و سنگ قديم است يا مياني؟ به هر جهت اين مشكل تا زمان انجام كاوشهاي

اليه نگاري به قوت خود باقي خواهد بود.

حوضه آبريز ابهررود ــاي ــه ه ــر حوض ــي از زي ــررود يك ــة ابه ــز رودخان ــة آبري حوضــران اســت كــه در شــرق اســتان زنجــان و مهــم مركــز فــالت اي

ــده اســت در ــع ش ــدره واق ــر و خرم ــاي ابه ــتان ه شــكل( شهرس

ــگ و 1 ــاي تن ــتاني، دره ه ــاطق كوهس ــامل من ــن حوضــه ش ). ايكــه اســتوســيع ميــان كــوهي نچنــدان دشــت هــاي كوچــك و

36تـــا 57 ˚35طـــول شـــرقي و 30 ˚49تـــا 48˚ 48 درعــرض شــمالي قــرار گرفتــه اســت. حوضــة آبريــز رودخانــة 36˚

ــزل اوزن، از ــز ق ــه ي آبري ــه حوض ــمال ب ــرف ش ــررود از ط ابهطــرف جنــوب بــه حوضــه آبريــز خــررود واز غــرب بــه زنجــان

رودخانــة ابهــررود شــريان حيــاتي رود محــدود مــي شــود. ــا طــول متــر از ارتفاعــات حــوالي ســلطانيه در كيلــو 60منطقــه ب

ــس از ــه و پ ــمه گرفت ــاي حوضــه سرچش ــرين بخــش ه ــي ت غربــر ــانكوهي ابهـ ــيع ميـ ــت وسـ ــودن دره و دشـ ــروب نمـ ـ مشـ

در نزديكــي تاكســتان بــه خــررود مــي ،صــائين قلعــه ـخرمــدره پيوندد و سپس به درياچه نمك مي ريزد.

اي مرتفع به طوركلي اين حوضه در برگيرندة منطقهكوهستاني است كه در غرب رشته كوه البرز و در دامنه هاي و

غربي –جنوبي آن، در ميان دو رشته كوه مرتفع با جهتي شرقي كيلومتر مربع 2300. از حدود )1(تصوير قرار گرفته است

كيلومتر مربع آن را دشت و بقيه را 900وسعت حوضه، حدود ن كوهي درة پهناي دشت ميا دهد. مناطق كوهستاني تشكيل مي

رسد و سطح آن كيلومتر مي 17رودخانه ابهررود حداكثر به ترنر پوشيده شده است.ربا آبرفتهاي كوا تماماً

آب وهواي منطقه، نيمه خشك با زمستانهاي بسيار سرد است. محدودة مورد مطالعه از پوشش ،به علت ويژگي هاي اقليمي

به وماًچنداني برخوردار نيست. پوشش منطقه استپي و عمشود. به طور كلي پوشش گياهي در صورت بوته ديده مي

شود و در ارتفاعات ارتفاعات پايين تر حوضه، بندرت ديده ميباال از علف ها و بوته هاي پراكنده تشكيل يافته است. ميانگين

درجه سانتي گراد و ميزان 5/11دماي ساالنه در منطقه به ميزان ميلي متر است 7/412ضه برابر با بارش متوسط ساالنه در كل حو

الف). :1387 ،(باغچه كرد محله

بررسي هاي باستان شناختي فصل بررسي هاي باستان شناختي حوضه آبريز ابهررود طي دو

به سرپرستي ابوالفضل عالي به انجام 1384 و 1382در سالهاي اثر باستاني از دورة پارينه مكان و 257در نتيجه آن رسيد و

39 1388مجله پيام باستان شناس، سال ششم، شماره دوازدهم، پاييز و زمستان

1385 ،بررسي شد (عالي قديم تا دوره معاصر شناسايي و سنگيمحوطه از دوران مختلف پيش از تاريخ در 34اين ميان از .ب)

و شناسايي قرار گرفت. از اين بخش هاي گوناگون مورد بررسي 25، محوطه مربوط به دورة پارينه سنگي و نوسنگي يكتعداد

محوطه با شواهدي از دوره هفت و يمكان از دورة مس سنگ؛ خسروي 1387(خسروي و علي بيگي مفرغ، شناسايي گرديد

؛ خسروي و ديگران، بي تا الف؛ خسروي و ديگران، بي تا 1388ب؛ علي بيگي و 1385ب؛ خسروي و علي بيگي، بي تا؛ عالي

؛ علي بيگي و ديگران، زير 1388؛ علي بيگي، 1386خسروي، ,.Alibaigi & Khosravi, 2009; Alibaigi et alچاپ؛

. استقرارهاي پيش از تاريخي در نقاط مختلف حوضه از )2010متري در دشت، كوهپايه، دره هاي 2200متري تا 1450ارتفاع

اند. تنگ و ارتفاعات باالتر پراكنده

محوطه هاي دالماييمحوطه از دورة مس 25هاي حوضة آبريز ابهررود طي بررسي

محوطه داراي سفال هايي 12از اين تعداد شناسايي شد. يسنگتعداد محوطه هاي اين مشابه با استقرارهاي فرهنگ دالما است.

استقرارها نسبت دوره نشاندهندة افزايش جمعيت و رشد شماربه دورة قبل است. محوطه هاي اين دوره هم در دشت و هم در

محوطه در پنجمناطق كوهستاني پراكنده هستند. از اين ميان ، رودابهرآبريز و دامنه هاي جنوبي حوضة ، تپه ماهورهاارتفاعات

محوطه در ميان سه دامنه و ارتفاعات شمالي و محوطه در چهارمرتفع . )1(شكل واقع شده اند اصليانة دشت و نزديك رودخ

متري و پست ترين آنها 2012ترين محوطة اين دوره در ارتفاع بر پاية مكان متري از سطح دريا واقع شده است. 1490در ارتفاع

، اكثر محوطه ها در نزديكي منابع دالمايييابي محوطه هاي دورة اين محوطه د. متري آن واقع شده ان 200آب و در فاصلة كمتر از

-اغلب به صورت تپه هاي كوچك يا محوطه هاي واقع در زمين

هاي هموار هستند كه ارتفاعي از زمين هاي اطراف ندارند. هاي اين دوره وسعت چنداني نداشته، همگي كمتر از محوطه

-5/6يك هكتاراند و مجموع وسعت استقرارهاي اين دوره تنها هكتار است. 6

هر يك از اين مكان ها مي پردازيم.در ادامه به معرفي

)(AB 006 2لي پيخچي 4/33، طـول جغرافيـايي: 2/20 10 ˚36 Nعرض جغرافيايي:

21 ˚49 E:متر. 1669 ، ارتفاع از سطح دريا برجستگي كوچكي اسـت در محـدوده روسـتاي ،2لي پيخچي

ــر روي يكــي از تپــه ماهورهــا، در دامنــه ي جنــوبي بزائيــل كــه بزمينهـاي ،ارتفاعات شمال ابهر قرار گرفتـه اسـت. در شـمال تپـه

محـدود مـي ناهمواري قرار گرفته كه به تپه ماهورها و ارتفاعات ارد. متري جنوب غـرب آن چشـمه آبـي قـرار د 100و در گردد

متـر ابعـاد 105× 88است كه ياي نه چندان بزرگ تپه 2لي پيخيچمتر از سطح اراضـي اطـراف بـاالتر اسـت. چهارس آن أدارد و ر

هاي فراوان محوطه مشرف به دشت ابهر است و پس از ناهمواريسـفانه أرسـد. مت در بخشهاي جنوبي، به اراضي نسبتاً همواري مـي

نيـز بوسـيله چنـدين بخش شرقي تپه توسط بولدوزر و سـطح آن خيپـي از تخريب شده است. بر سطح تپـه چ گودال حفاري غير مج

همچنين بقاياي . شود پراكندگي اندكي از سفال مشاهده مي 2لي يافتـه هاي ابزار سنگي و معماري خشتي از ديگـر استخوان، تراشه

.ندااين تپه باستاني هاي .IIIهن دوره هاي پيشنهادي: دورة مس و سنگ مياني، عصر آ

)AB 013شهربانو (

6/41، طـول جغرافيـايي: 8/22 15 ˚36 Nعرض جغرافيايي: 23 ˚49 E:متر. 1749، ارتفاع از سطح دريا

محوطه باستاني شهربانو يا شهبانو درحاشيه دشت ميـان كـوهي بسيار كوچكي در ميان ارتفاعات شمال شرقي شهرستان ابهر و بر

اي روي يكي از تپه ماهورها قرار گرفته است. شـهربانو در منطقـه اي از عه كوهستاني واقع شده و تمامي نواحي اطراف آن را مجمو

ك اراضي هموار در بر گرفته اسـت. ماهورها و اند ارتفاعات، تپه 5/2كيلـومتري شـمال روسـتاي ينگجـه و يكمحوطه در حدود

كيلــومتري شــرق روســتاي اميرآبــاد در دامنــه شــمالي ارتفاعــات كيلـومتري جنـوب تپـه كاروانسـرا 5/1حدود جنوب ينگجه، در

)014 AB 190×30-35) واقع گرديـده اسـت. محوطـه شـهربانو جهت شمال به جنـوب گسـترده شـده اسـت. متر ابعاد دارد و در

محوطه ارتفاع چنـداني از اراضـي اطـراف نـدارد و سـطح آن بـه در فاصـله سبب حفريات غيرمجـاز پـر از پسـتي و بلنـدي اسـت.

فالت ايران شمال غربي مركز هاستقرارهاي دالمايي حاشيمروري بر :دوره مس و سنگ در آبريز ابهررود هحوض 40

متري جنوب شرقي محوطه چشمه آبـي جـاري اسـت. 50حدود .IIIدوره هاي پيشنهادي: دورة مس و سنگ مياني، عصر آهن

)AB 0014را) (كول يري (كاروانس

8/35، طـول جغرافيـايي: 5/38 15 ˚36 Nعرض جغرافيايي: 24 ˚49 E:متر. 1704، ارتفاع از سطح دريا

ي باستاني كول يري كـه در ميـان اهـالي بـه كاروانسـرا نيـز تپهار كـوچكي يي دشـت ميـان كـوهي بسـ معروف است در حاشـيه

اسـت. ايـن تپـه درميان ارتفاعات شمالي شهرستان ابهر واقع شده متري شمال محوطه شهربانو، بر روي برجستگي طبيعي 1470در اي بسيار تنگ و ارتفاعات شمال روستاي ينگجه، در ميان دره در

امير آباد قرار گرفتـه اسـت. ـ در حاشيه دشت ميان كوهي ينگجهمتـر ابعـاد دارد و 100×55كول يري تپه نسبتاً كوچكي است كه

12سبت به اراضي نسبتاً هموار غرب محوطه حداكثر ارتفاع آن ن. تپه داراي بستري طبيعي است و از هـر طـرف بـا شـيب استمتر

بطوركلي، تپـه ).2(تصوير گردد هي مينتبسيار تندي به اطراف مدر منطقه كوهستاني واقع شده و محيط اطـراف آن را ارتفاعـات

در غـرب، شـمال و .كوهستاني و تپه ماهورها احاطه نموده اسـت ي كـم آبـي جنوب تپه دره بسيار باريكي وجود دارد و رودخانـه

كه از ارتفاعات جنوب سرازير شده و از شرق محوطـه و از ميـان كند. اراضـي همجـوار شمالي عبور مي ـ اين دره با جهتي جنوبي

هـاي شيب بسيار تند و نسبتاً سنگالخي، پوشيده از بوتـه با محوطه هـاي حفـر شـده در مركـز تپـه نشـان ند. گـودال گون و خار هست

متر است. بـر 10هاي باستاني تپه دهد كه حداقل ارتفاع نهشته ميسطح محوطه قطعات سفال، ابزار سـنگي، سـنگ سـاب و حجـم

نسبتاً زيادي استخوان حيوانات قابل مشاهده است. ، مياني و جديد.(؟)دوره هاي پيشنهادي: مس و سنگ قديم

)AB 039هيپي (تپه

2/28، طـول جغرافيـايي: 1/30 17 ˚36 Nعرض جغرافيايي: 13 ˚49 E، :متر. 1868ارتفاع از سطح دريا

اي بســيار تنــگ، در ارتفاعــات شــمالي محوطــه هيپــي در درهي كوه هيپي، مشرف بـر دشـت خرمـدره واقـع خرمدره در دامنه

اي از سـنگهاي گرديده است. اين محوطـه بـر روي بسـتر صـخره

گرانيتي در شرق رودخانه خليفه لـو واقـع شـده اسـت. در شـمال ه خـاكي جاد محوطه ارتفاعات، در غرب آن رودخانه خليفه لو و

متـري جنـوب محوطـه نيـز سـد خـاكي 400معادن و در حـدود خليفه لو قرار دارد. محوطه از سـمت جنـوب بـا شـيب تنـدي بـه

مترطول و 35شود. محوطه جاده و از غرب به رودخانه منتهي ميمترعرض دارد و مرتفـع تـرين بخـش آن كـه بخـش 42 حداكثر

ي اطـراف سـطح اراضـ از متـر 15 حداكثر ؛مركزي محوطه استباالتر است. محيط پيرامـون محوطـه، كـامالً كوهسـتاني و داراي

اراضـي اطـراف اسـت. هاي كوچـك و بـزرگ شيب زياد و درهبه طور كلـي ايـن اما محوطه به هيچ وجه قابل كشاورزي نيستند.

منطقه مراتع مستعدي را بـراي پـرورش حيوانـات دراختيـار قـرار رداري از سـنگهاي گرانيتـي محوطه به علت بهره ب داده است. مي

در و زيـر و رو شـده توسط معـدن كـاوان، بـه شـدت تخريـب و ــتخوان، ــفال، اس ــادي س ــات زي ــه قطع ــنوعاتنتيج ــنگي، مص س

قطعه سنگ ساب و قطعات خشـت حـرارت ديـده 6بخشهايي از خورد. برسطح محوطه به چشم مي

دوره هاي پيشنهادي: دورة مس و سنگ مياني تا جديد.

)AB 050ابهر ( قلعه تپه 8/43، طـول جغرافيـايي: 5/46 08 ˚36 Nعرض جغرافيايي:

13 ˚49 E:متر. 1497، ارتفاع از سطح دريا در انتهـاي قلعه تپه ابهر در ميـان دشـت همـوار و حاصـلخيز ابهـر

ي خليل طهماسبي در بخش شرق اين شهر، به فاصلهشهيد خيابان قرار گرفته اسـت. در شـرق ي ابهررود متري شمال رودخانه 100

محوطه جاده كمربندي ابهر واقـع شـده اسـت. قلعـه تپـه محوطـه آن توسط كشاورزان تخريب بزرگي است كه بخشهاي زيادي از

شده و خاك آن به اطراف انتقال داده شده است. تنهـا بخشـهايي متـر بـا 30×30برجسـتگي بـه ابعـاد به صورت يكاز غرب تپه،

ــه ــده اســت. 5ارتفــاعي نزديــك ب ــا حــدودي ســالمتر مان ــر ت متهـايي از محوطـه بـه ويـژه بخـش شـرقي آن تـا چنـد سـال بخش

شـده اسـت. مسـاحت گذشته بـه عنـوان بـاغ انگـور اسـتفاده مـي هكتـار بـوده و اكنـون تنهـا وسـعتي دو محوطه چيزي در حـدود

قي مانده است. بر سطح محوطه بقاياي متر از آن با 30×30حدود سـفانه بخشـهاي أشـود. مت ي حفاري غير مجاز ديده مـي چند چاله

41 1388مجله پيام باستان شناس، سال ششم، شماره دوازدهم، پاييز و زمستان

زيادي از محوطه بويژه بخشهاي شرقي تر به محلي بـراي انباشـت هاي ساختماني تبديل شده، بخش غربي تپه توسط مدرسـه، نخاله

جنوب غرب محوطه به دليل احداث چند خانه و بخش شمالي به ــين و ســوله علــت ــه شــدت تخريــب و احــداث زم ي ورزشــي ب

خاكبرداري شده است. در سطح تپه پراكندگي زيادي از قطعات قلعـه تپـه تـاكنون دو بـار توسـط شـود. ي سفال ديده مـي شكسته

(ميرفتـاح، باستان شناسـان مـورد گمانـه زنـي قـرار گرفتـه اسـت ال از بررسي اين محوطه عالوه بـر سـف ).1380؛ عسگريان، 1373

هاي قرمز ساده تنها يك قطعـه شـفال بـا نقـش فشـاري دالمـا بـه ).1387دست آمده است(ن.ك: معصومي

قــديم، ، مفــرغميــاني دوره مــس و ســنگدوره هـاي پيشــنهادي: .تاريخي و اسالميدوران آهن، عصر ، مياني و جديد

)Ab 058تپه زي ير(

1/14، طـول جغرافيـايي: 8/31 10 ˚36 Nعرض جغرافيايي: 9 ˚49 E:متر. 1497، ارتفاع از سطح دريا

كيلـومتري جنـوب شـرق شـهرخرمدره، شـش تپه زي ير دري زير و در ميان زمينهاي زراعـي كيلومتري جنوب رودخانه يك

قرار گرفته است. اين تپه از سمت شمال و شرق به كانـال بـزرگ شـود كـه از رودخانـه زي يـر جـدا شـده اسـت و آبي منتهي مـي

گـردد. تپـه داراي ر جهات به زمينهاي زراعـي محـدود مـي ازسايظاهري بيضي شكل بوده و با شيب ماليمـي بـه زمينهـاي اطـراف

و بـوده عـرض رمتـ 83متر طول و 62گردد. تپه داراي منتهي ميمتــر اســت. بخشــهاي 5/1ارتفــاع آن از ســطح زمينهــاي اطــراف

تخريب گرديده اثر حفريات غيرمجاز ير برزيادي از محوطه زيمقادير زيادي الشه سنگ و سفال در سطح تپه است. طي بررسي

هـاي ابـزار همچنـين قطعـات اسـتخوان و تراشـه .مشاهده گرديـد سنگي نيز بر سطح تپه پراكنده است.

مياني. دوره مس و سنگدوره هاي پيشنهادي:

)Ab 067( لجتپه قلعه فَ 0/43، طـول جغرافيـايي: 7/38 11 ˚36 Nعرض جغرافيايي:

2 ˚49 E، :متر. 1497ارتفاع از سطح دريا تپه قلعه فلج در جنوب شهرستان خرمدره در ميـان روسـتايي

. تپـه قلعـه )3(تصوير به همين نام و در محله قلعه واقع شده استي شمالي ارتفاعـات و در ميان ارتفاعات جنوب هيدج و در دامنه

و در اشيه غربـي رودخانـه چنـگ انـدر در ميان تپه ماهورها در حقرار گرفته و تمامي اراضي اطراف آن را محيطي كامالً كوهستاني دهـد. ي كوهستان، تشكيل مـي هاي دامنه تپه ماهورها و ناهمواري

تپه داراي بستري طبيعي است و از سـه طـرف بـا شـيب تنـدي بـه .دشـو ها منتهي مي هاي اطراف و از سوي جنوب به ناهمواري دره

متر ابعاد دارد و حداكثر ارتفاع باقي مانـده 122×100تپه قلعه فلجبـا ايـن حـال بـه نظـر .متـر اسـت 6آن از سطح اراضي جنوبي تر

رسد كه در گذشته محوطه حدود يـك سـوم بزرگتـر بـوده و مي بتدريج تخريب وخاكبرداري شده است. متماديطي ساليان

ر بخـش شـمالي تپـه هـاي سـفالي د پراكندگي زيادي از يافتهقابل مشاهده است. قطعات استخوان و دندان، هاون، ابزار سنگي،

هــا و در ميــان بخشــي از بدنــه تنــور و ســنگ ســاب در بــين اليــههـاي خاكهاي اطراف محوطه مشاهده گرديـد. پراكنـدگي يافتـه

هاي شـمالي محوطـه سطحي دوره پيش از تاريخ محدود به دامنهدر كوچك جدد تپه يك شئ تزئيني است. همچنين طي بازديد م

، (؟)هاي دوره مس و سـنگ بخشهاي برش خورده و در ميان اليهدوره بـه دسـت آمـد. در كنار سفالهاي اين دوره از درون بـرش،

.آهن و دوران اسالميعصر دوره مس و سنگ، هاي پيشنهادي:

)Ab 080( گوجادوزهمحوطه 8/21، طـول جغرافيـايي: 4/17 05 ˚36 Nعرض جغرافيايي:

4 ˚49 E:متر. 1497، ارتفاع از سطح دريا ي غربــي و شــيب يكــي از تپــه محوطــه گوجــادوزه بــر دامنــه

اي تنـگ و باريـك در ماهورهاي ارتفاعات جنوب ابهر و در درهمتري كوه علي بالغي 600اي فصلي در ي جنوبي رودخانه كرانه

اي كــامالً ه منطقــهواقــع شــده اســت. بــه طــور كلــي ايــن محــدودهاي كوچك و تنگ اسـت و كوهستاني با كوههاي مرتفع و دره

اراضي اطراف داراي شيب تند و وضعيت غير قابل بهـره بـرداري ي علـي هستند. گوجادوزه در شرق جاده معدن سـيليس متروكـه

-اي شــمالي محوطــه داراي گســتره .بــوالغي قــرار گرفتــه اســتو بـر بسـتر طبيعـي يكـي از تپـه اسـت متر 60×30جنوبي به ابعاد

متراز سطح جاده 10. راس محوطه است ماهورها شكل گرفته

فالت ايران شمال غربي مركز هاستقرارهاي دالمايي حاشيمروري بر :دوره مس و سنگ در آبريز ابهررود هحوض 42

متري رودخانه قرار گرفتـه اسـت. بـر 230در بوده ومعدن باالتر بر شود و اي ديده مي هاي الشه سطح محوطه پراكندگي از سنگ

ي از دو سـنگ چـين كـه بـه احتمـال قبـوري يي غربي بقايا دامنهقابل مشاهده است. بخشهاي شرقي تر محوطه كه ؛ هستندباستاني

ي ارتفاعات اين بخش است به منظور امور كشاورزي شامل دامنهاندكي تسطيح شده و در حال حاضـر شـخم خـورده اسـت. طـي

هاي اندكي از اين محوطه به دست آمد. هاي سطحي يافته بررسيز بـر عالوه بر تعداد اندكي سفال، بخشي از يك سـنگ سـاب نيـ

سطح محوطه مشاهده گرديد. دورة پيشنهادي: مس و سنگ مياني.

)Ab 152( آلگريز چايتپه

4/25طـول جغرافيـايي: ،7/77 19 ˚36 Nعرض جغرافيايي: 58 ˚49 E:متر. 1497، ارتفاع از سطح دريا

در شمال ارتفاعات مشرف به جنوب دشت صائين قلعـه، دره گـذرد. تپـه الگريـز چـاي از آن مـي تنگي قرار دارد كه رودخانه

اي كوهسـتاني الگريز چاي در امتداد شرق اين رودخانه در منطقهمتري جنوب شرق عميد آبـاد و در محيطـي 3800ي و در فاصله

. تپــه )4(تصــوير كوهســتاني و تپــه مــاهوري قــرار گرفتــه اســت جنوبي دارد و از سـوي شـرق و غـرب توسـط ـ اي شمالي گستره

ا احاطه شده است. رودخانه الگريز درست از شرق تپه تپه ماهورهگـذرد. تپـه از شـمال، غـرب و متري آن مـي 5و اكنون از فاصله

گـردد. جنوب با شيب نسبتاً كمي به زمينهاي اطـراف منتهـي مـي متر و حداكثر ارتفاع آن از سـطح اراضـي 75×110ابعاد محوطه

يب حفاريهـاي غيـر تپه نيز از آساين سفانه أمتر است. مت 9اطراف هـاي آن مجاز به دور نمانده وسطح آن كامالً تخريب شده و اليه

اسـت. در حـال حاضـراطراف تپـه تـا نزديـك شده به هم ريخته ي آن شخم خورده است. بـر سـطح محوطـه تعـداد زيـادي دامنه

هاي مختلف پراكنده است. قطعات شكسته سفالهاي دورهسـنگ ميـاني، عصـر آهـن و دوره هاي پيشـنهادي: دورة مـس و

قرون مياني دورة اسالمي.

)AB 189تپه نور سلطانيه ( 7/11، طـول جغرافيـايي: 7/62 25 ˚36 Nعرض جغرافيايي:

48 ˚48 E، :متر. 1829ارتفاع از سطح دريا نسبتاً بزرگي است كه منفرد سلطانيه برجستگي (ناهور) تپه نور

متري از 700سلطانيه، به فاصله تقريباً در وسط دشت ميان كوهي كيلو متري شمال آرامگـاه مالحسـن كاشـي 2/1شرق سلطانيه و به نظر مي رسد كه تپه نور برجستگي . )5(تصوير واقع شده است

است طبيعي است كه استقراري باستاني در دامنة آن شكل گرفته(گفتگوي علي بيگي با عبدالرضـا مهـاجري نـژاد كاوشـگر اليـه

. اراضــي اطــراف تپــه را زمينهــاي )1388اني محوطــه، هــاي فوقــحاصلخيز هموار و نسبتاً صافي در بر گرفته است. اين اراضـي تـا چند سال پيش به صورت زمينهاي حاصلخيز مورد بهـره بـرداري

اما در ساليان اخير به دليل خشكسالي تـا حـدودي هگرفتمي قرار قايـاي بنـايي كـه بـا تپـه ب اين س أاند. بر ر به صورت باير در آمده

ي سبز رنگ ساخته شده استفاده از سنگهاي بزرگ تراش خوردهمتـر 4هـر ضـلع ضـلعي اسـت كـه 12ه شكل بقرار دارد. اين بنا

به احتمال ايـن سـازه آرامگـاه ارغـون . متر قطر دارد 12عرض و پدر غازان خان است. در دامنة جنـوبي و جنـوب غربـي ايـن تپـه

ــاريخ گســترده اســت. ايــن بقايــاي اســتقراري از د ورة پــيش از ت 1حدود متر عرض دارد و سطح آن 80متر طول و 100محدوده

بـر سـطح تپـه .متر نسبت به اراضـي اطـراف برجسـتگي دارد 2تا تعداد زيادي قطعـات سـفال، مقـدار انـدكي اسـتخوان، ابزارهـاي سـنگي و كاشـي پراكنــده اسـت. برپايـة بررســي صـورت گرفتــه

ي پيش از تاريخ تنها محدود به هاي سطحي دوره هپراكندگي يافتجنوب و جنوب غربي تپه است. بر سطح محوطه بقايـاي چنـدين گودال حفـاري غيـر مجـاز بـويژه در بخشـهاي جنـوبي آن قابـل

هــا و گودالهــاي حفــر شــده مــواد مشــاهده اســت. در ميــان چالــه هـاي خاكسـتر هاي ابزار سنگي و اليـه فرهنگي نظير سفال، تراشه

قابل مشاهده است. محوطه تاكنون سه بار مورد كـاوش قـرار گرفتـه اسـت. در سـال

اليه هاي اسالمي محوطه كه بقايـاي مقبـره اي را در خـود 1353داشت؛ توسط سعيد گنجوي مورد كاوش قرار گرفت (گنجوي،

). طي چهاردهمين فصل كاوشهاي گنبـد سـلطانيه در سـال 1355پـروين ، دومين فصل از كاوش هاي محوطـه نيـز زيـر نظـر 1381

فصـل در ). 1381كاظم پور عصـمتي بـه انجـام رسـيد (ميرفتـاح،

43 1388مجله پيام باستان شناس، سال ششم، شماره دوازدهم، پاييز و زمستان

، بقاياي بناي دورة اسـالمي 1388در سال سوم كاوش در تپه نورمورد كاوش قرار گرفت (گفتگوي علي بيگي با مجدداً راس تپه

پژوهشـهاي باسـتان چهـارم ).فصل 1388عبدالرضا مهاجري نژاد، نگـاري بقايـاي دورة پـيش از شناختي در تپه نور بـا هـدف اليـه

در متر توسط پروين كاظم پور عصمتي 5×5تاريخ در دو ترانشة ). تپـه نـور تنهـا 1388انجام شد (كاظم پـور عصـمتي، همان سال

محوطة دالمايي شرق استان زنجان بوده كه تاكنون مورد كـاوش قرار گرفته است. از اين رو انتشـار دسـتاوردهاي ايـن فعاليـت هـا

هم و ارزشمند خواهد بود.بسيار مدورة مس و سـنگ ميـاني، جديـد؟، عصـر دوره هاي پيشنهادي:

مفرغ قديم، عصر آهن و دورة ايلخاني.

AB) 218( بوروخ تپه 6/83 43، طول جغرافيايي: 42 32 ˚36 Nعرض جغرافيايي:

˚48 E، :متر. 1788ارتفاع از سطح دريا ي شمالي ارتفاعات جنوب محوطه باستاني بوروخ تپه در دامنه

ي و در حوضـه ي آبريـز ابهـررود در غـرب حوضـه يوسف آبـاد ي زنجانرود واقع شده است. بوروخ تپه در جنـوب رودخانه آبريز

كيلـومتري از آن بـر 5/1ي محوطه باستاني مراد تپـه و بـه فاصـله ف آبـاد و بـر بسـتري ي تپه ماهورهاي جنوب روستاي يوسـ دامنه

ي تپـه مـاهوري قـرار طبيعي قرار گرفته است. بوروخ تپه در دامنهشـود. محوطـه گرفته و با شيب نسبتاً اندكي به اطراف منتهـي مـي

دقيقاً در حاشيه تپـه ماهورهـاي حاشـيه جنـوبي دشـت و بـر روي متـر بـاالتر از سـطح دشـت هموارحاشـيه 20يكي از آنها حدوداً

متر طول 40. محوطه داراي )6(تصوير گرفته استرودخانه قرار متر عرض است. سـطح محوطـه كـامالً شـخم خـورده و بـه 35و

عنوان زمين كشاورزي مورد بهره برداري قـرار گرفتـه اسـت. در گيـرد. اطراف محوطه نيز زمينهاي صاف و نسبتاً همواري قرار مي

كه قابليت مناسبي براي امور كشاورزي دارند. اي پيشنهادي: مس و سنگ مياني.دوره ه

)AB 251(گوي سده (گوي سره)

4/17 57، طول جغرافيايي: 45 00 ˚36 Nعرض جغرافيايي: ˚48 E، :متر. 2012ارتفاع از سطح دريا

اي كوهستاني در ي دره ي باستاني گوي سده در حاشيه محوطهي غربي مركـز ارتفاعات جنوب شرقي شهرستان ابهر و در حاشيه

كيلـومتري شـرق 5/2فالت ايران واقع شده است. گوي سده در اي كوهستاني بر بستر يكي از تپه ماهورها روستاي گلي در منطقه

100ي در فاصــله ي فصــلي گلــي و در حاشــيه جنــوبي رودخانــهخوشـنام قـرار دارد. ـمتـري جنـوب راه آسـفالته روسـتاي گلـي

ي بر جستگي نه چندان بزرگـي اسـت كـه داراي گسـتره محوطهمتر ابعاد دارد وحداكثر ارتفـاع 350× 110غربي است و ـشرقي

متر اسـت. سـطح محوطـه 4آن از سطح زمينهاي جنوب محوطه محوطه از سوي شمال با شيب .استداراي پستي و بلندي اندكي

نسبتاً زيادي به رودخانه گلي و از جنوب و غرب به تپـه ماهورهـا ي گلـي ي جنـوبي رودخانـه و اراضي نـاهموار اطـراف و حاشـيه

متـري 20ي فعلـي در فاصـله كمتـر از رودخانـه .شود محدود ميغربي در ـمتر پايين تر از آن با جهتي شرقي 19جنوب محوطه و

ست. در اطراف محوطه اراضي هموار و قابل كشت نسبتاً جريان اعالوه برقطعات سفال، قطعات سنگ ساب، جـوش . اندك است

هــاي ابــزار ســنگي ، اســتخوان و دنــدان حيوانــات كــوره، تراشــه ح محوطه قابل مشاهده است.طبرس

عصـر جديـد و دوره هاي پيشنهادي: دورة مس و سـنگ ميـاني، .IIIآهن

2 لـي ن محوطه هاي معدودي همچون چيپـيخ به طور كلي تاكنو)Ab. 006) شهربانو ،(Ab. 013) كاروانسرا ،(Ab. 014،(

.Ab(تپه زي ير )، Ab. 055)، قلعه تپه ابهر (Ab. 039هيپي (

، آلگزير چاي )Ab. 080(، گوجا دوزه )Ab. 067(، فلج )058)Ab. 0152،( ) بوروخ تپهAb. 218) گوي سده ،(Ab. 251 ،(

) در 1388كاظم پور عصمتي، :ك) (نAb. 0189( 1تپه نورهاي فرهنگ دالما شناسايي شده با سفالحوضة آبريز ابهررود

است. اين محوطه ها داراي سفال هاي قرمز ساده، سفالهاي ). اغلب سفال 1طرح منقوش و سفال هايي با نقوش كنده است (

مي در حوالي ابهر ياد بي نام با سفال دالمايي ايتر ملك شهميرزادي از محوطهدك -1د كه يكي از دانشجويان باستان شناسي تعدادي قطعه سفال دالما يافت شده از نكن

). در گفتگويي با 544: 1382(ملك شهميرزادي، استسطح آن را به ايشان نشان داده محوطة بي نام تپه دكتر ملك شهميرزادي، ايشان اظهار داشتند كه اكنون مي دانند آن

).1388دكتر ملك شهميرزادي، بيگي واست (گفتگوي حضوري علي نور سلطانيه

فالت ايران شمال غربي مركز هاستقرارهاي دالمايي حاشيمروري بر :دوره مس و سنگ در آبريز ابهررود هحوض 44

و به رنگهاي قرمزغليظ پوشش گلي هاي اين دوره دارايشاموت سفال ها را در موارد زيادي است. اي تيره و روشن قهوه

كاه، در مواردي ماسه و تركيبي از كاه و ماسه تشكيل مي دهد. ميان سازي در چرخ ةدست سازند و نموناين سفال ها تمامي

خورد. براي تزئين اين سفال ها چشم نمي سفال هاي اين دوره بهاندكي از نقوش فشاري ، نقوش كنده و در موارداز نقاشي

)Impress( به رنگ سياه با تنها استفاده شده است. نقاشي هانقوش مختلف هندسي و در موارد اندكي با طرح هاي حيواني،

. )8تا 5ـ تصاوير رنگي 11تا 7(تصاوير است به اجرا درآمدهنوارهاي پهني نقوش جناغي يا طرحهاي هندسي اغلب شامل

اند. در تلف درون باندي قرار گرفتهاست كه با زواياي مخچندين نمونه تنها لبه و گردن ظروف سفالي سبو مانند با باندهاي

سفال هاي گردآوري شده از اند. سياه رنگ ساده نقاشي شدهظروف دهانه باز و ظروف دهانه بسته است. شامللحاظ فرم

ظروف دهانه باز شامل كاسه هاي بزرگ وكوچك و ظروف با و لبه عمودي چون الوك ها است. ظروف دهانه بسته ديواره

اي در سبوهاي با گردن كوتاه و زاويه اكثراً شامل خمره ها و . )3تا 1(طرح هاي بخش مياني ظروف هستند

پيش از اين سفال هايي با اين ويژگي طي كاوش و بررسي ,Burneyيانيك تپه (هاي چون هاي باستان شناسي از محوطه

)، دالما تپه Soleki & Soleki, 1973سيوان ()، تپه 1962)Hamlin, 1975گابي()، سهYoung & Levine, 1974;

Levine & Young, 1986; Henrickson, 1983 & ) و در استان زنجان 1385)، تپه شيزر تاكستان (ولي پور، ;1985

سها چاي تپه زرين )، Swiny, 1975از حوالي سجاس رود (به دست )1386منجوق تپه گرماب (مافي، )، 1387آباد (عالي، .2آمده است

Iسفالهاي حوضة شرقي فرهنگ دالما به طرز عجيبي مشابه سفالهاي قبرستان -2

هستند؛ يعني اليه اي كه با سفال آلويي معرفي شده است. بر پاية اعتقاد دكتر مجيدزاده مبني بر ورود سنت سفالگري جديدي در دورة مس و سنگ به فالت مركزي (مركز

)، اين فرض را كه به احتمال منظور دكتر مجيدزاده از سفال آلويي همان سفال فالتدالما است؛ مي توان در نظر داشت؛ نكته اي كه ايشان به روشني به آن اشاره نكرده اند

). 544: 1382ك: ملك شهميرزادي، و تا همين اواخر مورد غفلت قرار گرفته بود (نرا با برخي سفال هاي دالمايي، مي توان در Iتانشباهت بسيار نزديك سفال هاي قبرس

با ه هاي دالماييمقايسة سفال هاي به دست آمده از محوطدالما تپه، سها چاي تپه و سه اي چون هاي كاوش شده محوطهساخت، پخت بويژه از لحاظ فرم ظروف، خميره، پوشش،گابي

ر ديگو محوطه هااين هاي نزديكي ميان شباهت ،و تزئيناتمس سنگي قديم تا مياني (فرهنگ استقرارهاي مربوط به دوره

با اين وجود به دهد. را نشان ميشمال غرب و غرب ايران دالما)روشني مي توان تأثير سنت سفالگري دورة مس سنگي مركز

) را بر سنت سفالگري هزارة 1III-3 فالت ايران (فرهنگ سيلكهت ها را مي توان در نوع پنجم اين منطقه مشاهده نمود. اين مشاب

پوشش، فرم برخي ظروف و در مواردي نقوش سطح سفال ها جستجو نمود.

برآيند

تاكنون به محوطه هاي دالمايي در حاشية شمال غربي مركز ) در 3فالت و به جزء يك استثناء نه چندان مطمئن (تپه ازبكي

مركز فالت به محوطه اي از اين دوره اشاره نشده است. اين يافته ها از اين رو كه نشاندهندة توسعة پهنة فرهنگي دالما تا حاشية شمال غربي مركز فالت ايران هستند؛ نيز حائز اهميت اند. با توجه به شمار اندك استقرارهاي شناخته شدة فرهنگ دالما در

غرب ايران و حاشية شمال غربي شرقي ترين بخشهاي شمال، مطالعة محوطه هاي دالمايي حوضة آبريز ايرانمركز فالت

ابهررود براي درك بر همكنش هاي فرهنگي ميان شمال غرب، غرب و فالت مركزي ايران طي هزارة پنجم ق.م مهم و در خور

توجه است. كم و با توجه به شمار صورت گرفته بر اساس بررسي هاي

؛ مجيدزاده، بي تا: 80و 79، 76: شكل 2536نمونه هاي زير به خوبي ديد: (مجيدزاده،

).52و 51، تصوير 166: 1382؛ مجيدزاده، 1-9: 2، لوح 84دكتر مجيدزاده به وجود چند قطعه سفال مشكوك به فرهنگ دالما در تپة ازبكي -3

)، اما متاسفانه تاكنون اطالعات بيشتري در اين خصوص 17اشاره دارد(مجيدزاده بي تا:منتشر نشده و طرح يا تصويري نيز از اين يافته ها در دست نيست. با توجه به اينكه

ز تاريخ اين سفال ها ياد نمي كند، در حال حاضر نمي دكتر مجيدزاده نيز با اطمينان ابا اطمينان بحث كرد؛ هر چند جود اين استقرار دالمايي در اين محلتوان درباره و

كشف چنين محوطه هاي در منطقه به هيچ وجه دور از انتظار نخواهد بود. توجه به اين است؛ مي تواند افق الما ، نشاندهندة بقاياي فرهنگي د Iنكته كه به احتمال قبرستان

هاي جديدي را در باستان شناسي دورة مس و سنگ مركز فالت ايران بگشايد.

45 1388مجله پيام باستان شناس، سال ششم، شماره دوازدهم، پاييز و زمستان

رهاي پيش از تاريخي كهن در محدودة حد فاصل ابهررود ستقرااو كوههاي شمالي به احتمال عوامل اصلي كمبود استقرارها در

ارتفاع باال، سنگالخي بودن زمين ها و كمبود منابع ،اين بخشبرخي از استقرارهاي منطقه كه با توجه به اين . آب دائمي است

رار دارند و با در نظر متر ق 1700در اين دوره در ارتفاع باالي گرفتن سرماي شديد منطقه در فصل زمستان و پاييز، احتماالً

فصلي و ،و سنگ تعدادي از استقرارهاي مرتفع تر دوران مس مربوط به اجتماعات كوچرو بوده است.

با توجه به شرايط زيست محيطي، اراضي سنگالخي، ارتفاع ودن منطقه و فقدان باال و محيط كامالً كوهستاني و برف گير ب

نيازهاي مهمي چون سوخت (چوب) و منابع غذايي در فصول توان چنين پيشنهاد كرد كه به احتمال سرد سال در منطقه مي

اند كه از طريق اجتماعاتي كوچرو بوده ها حوطهاين مساكنان گيري از شكارورزي و در كنار آنها با بهره دامداري و

.اند نموده يمحصوالت زراعي، امرار معاش منكتة جالب توجه وجود استقرارهاي مس و سنگ مياني با

(مركز فالت) سفال هاي خاكستري و قرمز ويژة فالت مركزي وطه هاي مورد بحث ــعدادي از محـــدر تدر اين حوضة است.

منابع

الف) فارسي

ژئومورفولوژي حوضه آبخيز ابهررود ، 1378باس، باغچه كرد محله، عدانشكده جغرافيا،، پايان نامه كارشناسي ارشد مديريت محيطيو

(منتشر نشده).ادبيات و علوم انساني، دانشگاه تهران

استقرارهاي پيش از ، 1387جاد، علي بيگي، س و كوهخسروي، شدر تاريخي حوضة آبريز ابهررود؛ حاشيه شمال غربي فالت مركزي،

باستان شناسي انجمن باستان خالصه مقاالت دومين همايش بين المللي . 42، ص1387خرداد ماه 9-5، شيراز )sossa( شناسان جنوب آسيا

الگوهاي استقراري دوران پيش از تاريخ در ، 1388، _______________

، پايان نامه كارشناسي ارشد باستان شناسي حوضة آبريز ابهررود (منتشر نشده). دانشگاه تربيت مدرس، گروه باستان شناسي

دي ازــواهــربانو: شــشهجاد، بي تا، و علي بيگي، س _______________

عالوه بر قطعات سفال هاي دالمايي، سفال هاي خاكستري و جديد مركز فالت مشابه نمونه هاي دورة مس و سنگ مياني

مطالعات آينده مي تواند آگاهي هاي ايران نيز به دست آمد. درون و برون استقراري اين احتمالي ارزشمندي را از روابط

محوطه ها در اختيار قرار دهد.

سپاسگزارياز ابوالفضل عالي كه اجازة انتشار برخي از نگارندگان

دستاوردهاي بررسي اش را در حوضة آبريز ابهررود به اي در رابطه رايانه از زهرا غفاري براي امور و نيزنگارندگان داد نقشه حوضة آبريز ابهررود، و آماده سازيها با طراحي سفال

با همكاري مجتبي نطقهممجدد بررسي بازديد و متشكريم.به انجام و اكرم لطفي كنگرشاهي محراب همتي، چرمچيان

نگارندگان در اينجا از ايشان براي همكاري هاي صميمانه . رسيدجا دارد از كريم عليزاده . مي نمايندو ارزشمندشان سپاسگزاري

براي تذكرات سودمندشان در رابطه با مطالعة و سيامك سرلك سفال هاي منطقه و از ايمان مصطفي پور براي همكاري در انتشار

اين مقاله سپاسگزاري و قدرداني نمائيم.

استقرار دورة مس و سنگ در ارتفاعات شمالي حوضة رودخانة (زير چاپ). 2، سال اول، شماره ، مجله باستان شناسي ايرانابهررود

علي امد و، وحدتي نسب، حميدخطيب شهيدي، ح، كوهخسروي، ش

الگوهاي استقراري دوران پيش از تاريخ در جاد، بي تا الف، بيگي، س چاپ). آماده( حوضة آبريز ابهررود،

، علي امد، وحدتي نسب، حميدخطيب شهيدي، ح، _______________ آغازين وابوالفضل، بي تا ب، روستاهاي و عالي، جادبيگي، سمجلة در حوضة آبريز ابهررود، ي كهني پيش از تاريخهااستقرار

علمي پژوهشي مطالعات باستان شناسي دانشكدة ادبيات و علوم انساني چاپ).زير ( دانشگاه تهران

فالت ايران شمال غربي مركز هاستقرارهاي دالمايي حاشيمروري بر :دوره مس و سنگ در آبريز ابهررود هحوض 46

گزارش فصل اول بررسي و شناسايي ،الف 1383عالي، ابوالفضل، ،ابهر وخرمدره)باستان شناسي حوضة آبريز ابهررود (شهرستان هاي

گردشگري استان آرشيو سازمان ميراث فرهنگي صنايع دستي و (منتشر نشده).زنجان

خرم گزارش بررسي و شناسايي شهرستان ، ب 1383 ،_____________

استان آرشيو سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري دره،

(منتشر نشده).زنجان

و شناسايي بررسي دومين فصلگزارش ، الف 1385عالي، ابوالفضل، ،باستان شناسي حوضة آبريز ابهررود (شهرستان هاي ابهر وخرمدره)

گردشگري استان آرشيو سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و (منتشر نشده). زنجان

گزارش توصيفي مقدماتي بررسي و ، ب 1385 ،______________

مجله پيام باستان شناس، ، شناسايي باستان شناختي حوضة آبريز ابهررودمجلة علمي پژوهشي دانشگاه آزاد اسالمي واحد ابهر، سال سوم،

.17 -42شماره ششم، صص

كاوش هاي باستان شناسي نجات بخشي پشت ، 1386 ،_____________ (منتشر نشده).پژوهشكده باستان شناسيآرشيو ، سد گالبر زنجان

آرشيو سازمان ، قلعه تپه ابهر گزارش گمانه زني، 1380عسگريان، مهرداد،

(منتشر نشده). گردشگري استان زنجان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و

نخستين شواهد از دورة پارينه سنگي قديم ،1388جاد، علي بيگي، س، پايان نامة در دره خرمدره؛ حاشية شمال غربي مركز فالت ايران

دانشكدة ادبيات گروه باستان شناسي ،كارشناسي ارشد باستان شناسي و علوم انساني دانشگاه تهران، (منتشر نشده).

تپه خالصه؛ كهنترين استقرار ، 1386كوه، و خسروي ،ش _______________

نشريه هسته علمي ،باستان پژوهي، پيش از تاريخي در حوضه آبريز ابهررود . 35- 47صص ،15شماره ،دانشجويان باستان شناسي دانشگاه تهران

، و همتي جتبي، چرمچيان، مكوهخسروي، ش ،________________

قطعه سفالي با اثر مهر: نويافته اي از دوره مس و سنگ حراب، بي تا، م مجله پژوهشهاي باستاندر ارتفاعات جنوبي حوضة رودخانة ابهررود،

(زير چاپ ). سيستان و بلوچستانشناسي، دانشگاه

گزارش فصل چهارم كاوش تپه نور ، 1388كاظم پور عصمتي، پروين، سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و ، آرشيو (پيش از تاريخ)

(منتشر نشده).گردشگري استان زنجان

گزارش فصل اول بررسي باستان شناسي بخش ، 1386فرزاد، مافي، سازمان ميراث آرشيو ،(استان زنجان) گرماب شهرستان خدابنده

(منتشر نشده).گردشگري استان زنجانفرهنگي، صنايع دستي و

مارليك، حفريات در تپه قبرستان سگزآباد، 2536مجيدزاده، يوسف، .72-53، صص: 2

نخستين و دومين فصل حفريات باستان ، بي تا ،_______________سلسله گزارشهاي ،شناختي در محوطه ازبكي شهرستان ساوجبالغ

تهران: انتشارات سازمان ميراث فرهنگي ،صنايع ،1باستان شناسي كشور.دستي وگردشگري

گزارش سومين فصل حفريات در محوطة ، 1382 ،_________________

انتشارات ن،تهرا ،4سلسله گزارشهاي باستان شناسي ، باستاني ازبكي .باستان شناسي ، پژوهشكدهسازمان ميراث فرهنگي

شواهدي از استقرار هاي اوايل دورة مس و ، 1387ميد، معصومي، ا

نشريه دانشجويان، پارسه گردسنگ و عصر آهن در قلعه تپة ابهر، ،7شمارة سال هفتم باستان شناسي دانشگاه آزاد اسالمي واحد ابهر،

.1-12صص

ايران در پيش از تاريخ، باستان، 1383ملك شهميرزادي، صادق، : (چاپ دوم)، تهران دم شهرنشيني شناسي ايران از آغاز تا سپيده

سازمان ميراث فرهنگي كشور.

اثر ، بررسي و شناسايي قلعه تپه ابهر،1373ميرفتاح، سيد علي اصغر، .185 -168، صص 23و 22

گزارش مقدماتي فصل چهاردهم ، 1381، ____________________آرشيو پژوهشكده باستان شناسي(منتشر كاوش در شهر قديم سلطانيه،

نشده).

47 1388مجله پيام باستان شناس، سال ششم، شماره دوازدهم، پاييز و زمستان

، كاوش در تپه نور شهر تاريخي سلطانيه، 1355گنجوي، سعيد، . 196 -161، صص: 11بررسيهاي تاريخي

ب) غير فارسي

Hamlin, C., 1975, Dalma Tepe, Iran XIII, pp. 111-128. Levine, L.D. & Young, T.C. Jr., 1986, A Summary of the Ceramic assemblages of the central Western Zagros from the middle Neolithic to the lateThird Millenium B.C., Colloques internationaux CNRS, Préhistore De La Mésopotamie, 17-18-19 décembre 1984, Editions du CNRS, Paris, 1986, pp. 15-53. Soleki, R. & Soleki, R., 1975, Tepe Sivan, A Dalma period site in the Margavar vally Azerbaijan, Iran, Bulletin of the Asian Institute 3, pp. 98-116. Swiny, S., 1975, Survey in North-west Iran, 1971, East & West 25, pp. 77-98. Young, T.C. Jr., & Levine, L.D., 1974, Excavations at Godin Tepe; Secound Progress Report, Occasional Paper 26, Art and Archaeology, Royal Ontario Museum (ROM).

گزارش مقدماتي فصل نخست كاوش ، 1385ولي پور، حميد رضا، ، آرشيو پژوهشكده باستان باستان شناختي تپه شيزر تاكستان

شناسي(منتشر نشده). Alibaigi, S. &.Khosravi, Sh., 2009, Tepe Khaleseh; a new Neolithic and paleolithic site in the Abharrud basin in north - western Iran, Antiquity, Vol. 83, Issue 319, Project Gallery. __________________, Niknami, K. & Khosravi, Sh., 2010, A Preliminary Report on the Investigations of the Lower Paleolithic site of Khaleseh in the Khoram Dareh Valley, Zanjan, Journal of Iranian Archaeology, Vol. 1, No. 1, pp. 7-14. Burney, C.A., 1962, the excavations at Yanik Tepe, Azerbaijan, 1961, second preliminary report, Iraq 24, pp. 134 - 152. Henrickson, E., 1983, Ceramic styles and cultural interaction in the early and middle chalcolithic of the central Zagros, Iran, Ph.D. Thesis, Department of Anthropology, University of Toronto, Canada. ___________________, 1985, An Update Chronology of the early and middle Chalcolithic of the central Zagros Highland, Western Iran, Iran XXIII, pp.68 -108.

تصاوير

نقشة پراكندگي استقرارهاي دالمايي درحوضة آبريز ابهررود: 1 شكل

49

.نوب حوضه

.جنوب)

.ب)

.رب)

هر از ارتفاعات جنو

اروانسرا، ديد از ج

(ديد از شمال غرب

ي (ديد از شمال غر

از درة رودخانة ابه

(كا تپه كول يري

( ي از تپه قلعه فلج

از تپه آلگزيرچاي

1388ز و زمستان

: چشم اندازي1ر

: نمايي از2تصوير

: نمايي3تصوير

: نمايي4تصوير

، شماره دوازدهم، پاييز

تصوير

ت

مجله پيام باستتان شناس، سال ششم،

فالت ايران ربي مركز

.ريز ابهررود

شمال غر هلمايي حاشي

دالمايي حوضة آبر

استقرارهاي دالوري بر

.ز جنوب شرق)

.شرق)

يي از سفال هاي د

مرو :وره مس و سنگ

(ديد از دور دست

(ديد از جنوب ش په

نمونه ها: 2طرح

دو در آبريز ابهررود هض

و گنبد سلطانيه در

ز محوطة بوروخ تپ

.ررود

حوض

نور و نمايي از تپه

: نمايي از6تصوير

ي حوضة آبريز ابهر

:5تصوير

سفال هاي دالمايي

: نمونه هايي از س1

50

طرح

51

تپه نور 138

81هاي سال كاوش .شناسي زنجان)

يز ابهررود.

المايي منقوش از ك(موزة باستان ش نيه

المايي حوضة آبر

: ظرف دا8تصويرسلطان

يي از سفال هاي د

ت سال هاي .زنجان)سي

1388ز و زمستان

نمونه هاي :3طرح

مايي كه از كاوش(موزة باستان شناسي

، شماره دوازدهم، پاييز

ظروف منقوش دالم( دست آمده است

تان شناس، سال ششم،

: نمونه اي از ظ7رتپه نور سلطانيه به د

مجله پيام باست

تصوي ت 1381

فالت ايران ربي مركز شمال غر هلمايي حاشي

.حوطة شهربانو

.چاي

استقرارهاي دالوري بر

(كاروانسرا) ي

خ هاي بلند از مح

ز محوطة آلگزير چ

مرو :وره مس و سنگ

محوطة كول يري

بز با شاخ 2ش مسبك

با نقوش هندسي از

دو در آبريز ابهررود هض

ي منقوش دالمايي

ي دالمايي با نقوش

سفال هاي دالمايي

حوض

: سفالهاي9تصوير

هايي از سفال هاي

س: نمونه هايي از 1

: نمونه10تصوير

1تصوير

52