Competing motivations in Persian postposing ( عوامل موثر بر پسایندسازی در...

21
____________________________ ﺗﺎرﻳﺦ درﻳﺎﻓﺖ: 4 / 2 / 1393 ﭘﺬﻳﺮﻓﺘﻪ: 3 / 4 / 1393 ﭘﺴﺖ اﻟﻜﺘﺮوﻧﻴﻜﻲ: 2- maryam [email protected] 1. [email protected] ﻣﺠﻠﺔ زﺑﺎﻧﺸﻨﺎﺳﻲ و ﮔﻮﻳﺶ ﻫﺎي ﺧﺮاﺳﺎن، داﻧﺸﮕﺎه ﻓﺮدوﺳﻲ ﻣﺸﻬﺪ، ﻋﻠﻤﻲ- ﭘﮋوﻫﺸﻲ، ﺷﻤﺎرة ﭘﻴﺎﭘﻲ9 - ﭘﺎﻳﻴﺰ و زﻣﺴﺘﺎن1392 دﻛﺘﺮ ﻣﺤﻤﺪ راﺳﺦ ﻣﻬﻨﺪ) داﻧﺸ ﺎر زﺑﺎﻧﺸﻨﺎﺳ داﻧﺸﮕﺎه ﺑﻮﻋﻠ ﻨﺎ ﻫﻤﺪان، ﻧﻮ ﺴﻨﺪه ﻣﺴﺆول( 1 ﻣﺮ ﺎﺳﻮﻧﺪ) داﻧﺸﺠﻮ ي دﻛﺘﺮ ي زﺑﺎﻧﺸﻨﺎﺳ داﻧﺸﮕﺎه ﺑﻮﻋﻠ ﻨﺎ ﻫﻤﺪان( 2 ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﻮﺛﺮ ﺑﺮ ﭘﺴﺎ ﻨﺪﺳﺎز ي در زﺑﺎن ﻓﺎرﺳ ﭼﻜﻴﺪه ﻣﻨﻈﻮر از ﭘﺴﺎ ﻨﺪﺳﺎز ي در ا ﻣﻘﺎﻟﻪ، ﻓﺮا ﻨﺪ ي اﺳﺖ ﻛـﻪ ﻃـ آن ﺳـﺎزه ا ي در ﺟﻤﻠـﻪ ﻛـﻪ ﺟﺎ ﮕﺎه ﻧﺸﺎن آن از ﻓﻌﻞ اﺳـﺖ، در ﺟﺎ ﮕـﺎه ﭘـﺲ از ﻓﻌـﻞ ﻗـﺮار ﻣـ ﻴـ ﺮد. در ا ﻳـ ﭘﮋوﻫﺶ، ﺑﺎ اﻧﺘﺨﺎب ﭼﺎرﭼﻮب ﻧﻈﺮ ي ﻧﺤﻮ ﻧﻘﺶ ﮔﺮا، ﺑﻪ ﺑﺮرﺳ ا ﻓﺮ ا ﻨﺪ ﭘﺮداﺧﺘﻪ ا و ﺳﻌ ﻛﺮده ا ﻧﺸﺎن دﻫ ﭼﻪ ﻋﻮاﻣﻞ ﻧﻘﺸ اﺣﺘﻤﺎل ﭘﺴﺎ ﻨﺪﺷﺪﮔ را ﺑﺎﻻ ﺑﺮﻧـﺪ. ﻋﻮاﻣـﻞ ﻧﻘـﺸ ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳ ﻋﺒﺎرﺗﻨﺪ از: وزن دﺳﺘﻮر ي، ﻣﻌﺮﻓﮕ، ﺟﺎﻧﺪار ي و ﺳﺎﺧﺖ اﻃﻼﻋ. ﺑﺮا ي داﺷـﺘﻦ داده ﻫﺎ ي ﻃﺒ، ﻜﺮه ا ي ﮔﻔﺘﺎر ي از ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﻫﺎ و ﺰﮔﺮدﻫﺎ ي زﻧﺪه ﺗﻠﻮ ﻮﻧ، ﻣﻜﺎ ﻟﻤﺎت رو در رو و ﮔﺰارش ﻫﺎ ي زﻧﺪه ورزﺷ ﮔﺮدآورده ا و ﺟﻤـﻼت ﭘـﺴﺎ ﻨﺪﺷﺪه در ا ﻳـ ﻜـﺮه را ﻣﺒﻨﺎ ي ﺗﺤﻠ ﺧﻮد ﻗﺮار داده ا. ﻧﺘﺎ ا ﭘﮋوﻫﺶ ﻧﺸﺎن دﻫﺪ ﻛﻪ ﻋﻮاﻣﻞ ﻓﻮق ﺑﻪ اﺳـﺘﺜﻨﺎ ي ﻋﺎﻣﻞ ﺟﺎﻧﺪار ي، در ﭘﺴﺎ ﻨﺪﺳﺎز ي ﺟﻤـﻼت ﻓﺎرﺳـ ﻣﺆﺛﺮﻧـﺪ ؛ ﻌﻨـ ﻫﺮﭼـﻪ ﺳـﺎزه ﻣـﻮردﻧﻈﺮ ﻣﻌﺮﻓﻪ ﺗﺮ و ﺳﻨﮕ ﺑﺎﺷﺪ اﺣﺘﻤﺎل ﭘﺴﺎ ﻨﺪﺷﺪن آن ﺸﺘﺮ اﺳﺖ، و در ﻣﻮرد ﺳـﺎﺧﺖ اﻃﻼﻋـ ﺑﺎ ا ﻨﻜﻪ ﻣﻔﻌﻮل ﻫﺎ ي ﻣﺴﺘﻘ ﭘﺴﺎ ﻨﺪﺷﺪه ﺸﺘﺮ دارا ي اﻃﻼع ﻣﻔﺮوض ﻫـﺴﺘﻨﺪ، ا ﻳـ ﻳـ- دﺳﺘ در ﻣﻮرد ﻣﻔﻌﻮل ﻫﺎ ي ﺮﻣﺴﺘﻘ و ﺣﺮف اﺿﺎﻓﻪ ا ي د ﺪه ﻧﻤ ﺷﻮد. ﻛﻠﻴﺪواژه: ﭘﺴﺎ ﻨﺪﺳﺎز ي، وزن دﺳﺘﻮر ي، ﺳﺎﺧﺖ اﻃﻼﻋ، ﻣﻌﺮﻓﮕ، ﺟﺎﻧﺪار ي. 1 - ﻣﻘﺪ ﻣﻪ ﻗﺮارﮔﺮﻓﺘﻦ ﺳﺎزه ا ي ﻛﻪ ﺟﺎ ﮕﺎه ﻧﺸﺎن آن ﻗﺒﻞ از ﻓﻌﻞ اﺳـﺖ، در ﺟﺎ ﮕـﺎﻫ ﭘـﺲ از ﻓﻌـﻞ را ﭘﺴﺎ ﻨﺪﺳﺎز ي1 ﮔﻮ ﻨﺪ؛ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺟﻤﻼت) 1 :( 1 postposing

Transcript of Competing motivations in Persian postposing ( عوامل موثر بر پسایندسازی در...

____________________________

3/4/1393: پذيرفته4/2/1393: تاريخ دريافت

maryam [email protected] 1. [email protected] -2:پست الكترونيكي

1392 پاييز و زمستان -9 پژوهشي، شمارة پياپي-هاي خراسان، دانشگاه فردوسي مشهد، علمي مجلة زبانشناسي و گويش

1 )مسؤول سندهينو همدان، نايسي بوعل دانشگاهي زبانشناس اريدانش (مهند راسخ محمددكتر

2 )همدان نايسي بوعل دانشگاهي زبانشناس يدكتري دانشجو (اسونديق ميمر

يفارس زبان دري ندسازيپسا بر موثر عوامل

چكيده

كـه جملـه دري ا سـازه آني طـ كـه استي نديفرا ،مقاله نيا دري ندسازيپسا از منظور

ـ ا در. رديـ گيمـ قـرار فعـل از پـس گـاه يجا در ،اسـت فعل از شيپ آن نشان يب گاهيجا ني

ي سع و مياپرداخته نديافر نياي بررس به گرا،نقش نحوي نظر چارچوب انتخاب با پژوهش،

ي نقـش عوامـل . برنـد يم باال راي ندشدگيپسا احتمالي نقش عوامل چه ميده نشان مياكرده

داشـتن ي برا. ياطالع ساخت وي جاندار ،يمعرفگ ،يدستور وزن: از عبارتندي بررس مورد

رو لماتمكا ،يونيزيتلو زندهي زگردهايم و ها مصاحبه ازي گفتاري ا كرهيپ ،يعيطبي هاداده

ـ ا در ندشدهيپـسا جمـالت و ميا گردآوردهي ورزش زندهي ها گزارش و رو در را كـره يپ ني

ي اسـتثنا به فوق عوامل كه دهد يم نشان پژوهش نيا جينتا. مياداده قرار خود ليتحلي مبنا

مـوردنظر سـازه هرچـه ي عنـ ي ؛مؤثرنـد ي فارسـ جمـالت ي ندسازيپسا در ،يجاندار عامل

ي اطالعـ سـاخت مورد در و است، شتريب آن ندشدنيپسا احتمال باشد رت نيسنگ و تر معرفه

ـ ا هـستند، مفروض اطالعي دارا شتريب ندشدهيپسا ميمستقي هامفعول نكهيا با زين -ك يـ ني

. شودينم دهيدي ااضافه حرف و ميرمستقيغي هامفعول مورد دري دست

.يجاندار ،يمعرفگ ،ياطالع ساخت ،يدستور وزن ،يندسازيپسا :اه كليدواژه

1- مه مقد

را فعـل از پـس ي گـاه يجا در اسـت، فعل از قبل آن نشان يب گاهيجا كهي ا سازه قرارگرفتن

):1 (جمالت مانند ند؛يگو يم 1يندسازيپسا

1 postposing

دومشمارة سال پنجم، مشهددانشگاه فردوسي هاي خراسان شناسي و گويشزبانمجلة 28

. مفعول]رو گل ريتصاو [ فعل]مينيبب) [الف.1

.فاعل]رشته نيا[ فعل]خواد يم[ مفعول] هميي باالي بدن قدرت [ديق ]ظاهراً[) ب

ـ » رو گـل ريتـصاو «ميمـستق مفعول نشان يب گاهيجا الف)1 (جمله در در امـا ،اسـت فعـل از شيپ

ـ ا «فاعـل نـشان يب گاهيجا ب)1 (جمله در نيهمچن. است گرفته قرار فعل از پسي گاهيجا » رشـته ني

. اسـت شـده واقـع جملـه يي انتها گاهيجا در اما ،است جمله نيآغاز گاهيجا در و ميمستق مفعول از قبل

رسـد پـسايندسازي به نظـر مـي . است ريتأث يب جملهي ليتحلي معنا در ها سازه محل رييتغ نديفرا نيا در

تأثير عوامل متعددي قرار دارد، لذا در تحقيق حاضر برآنيم تا تأثير عـواملي نقـشي مثـل معرفگـي، تحت

تا ببينيم كـدام يـك ميكني بررس را بر رخداد اين فرايند 3 يا سنگيني 2 و وزن 1ساخت اطالعي، جانداري

اسـاس، چهـار ايـن بـر . از اين عوامل در پسايندسازي موثرند و ميزان تاثير هر يك به چه ميزان اسـت

ـ ب تـر نيسـنگ ي هـا سـازه ي ندشدگيپـسا احتمـال ) الف: است شده طرح پژوهش نياي برافرضيه شتري

ـ احتمـال ) ج است؛ شتريب تر معرفهي ها سازهي ندشدگيپسا احتمال) ب است؛ ي هـا سـازه ي ندشدگيساپ

.شوند يم نديپسا شتريب ،4مفروض اطالعي داراي ها سازه) د است؛ شتريب جانيب

مـرور بـه ) 2 (بخش در مسئله،ي معرف و مقدمه نيا از پس: است صورت نيا به حاضر مقاله ساختار

ي معرفـ به) 3 (بخش .ميپردازيم اند، پرداخته ها زبان گريد وي فارس دري ندسازيپساي بررس به كهي مطالعات

ـا مـرتبط ي نظري ها چارچوب و حاضر پژوهش دري بررس مورد عامل چهار ـ ا از كـدام هـر ب عوامـل ني

در كـه ي آماري ها ليتحل جينتا ،بخش نيا در. است پژوهشي ها داده ليتحل) 4 (بخش و دارد اختصاص

.استي ريگ جهينت و بحث) 5(بخش. شود يم مطرح هاست، هيفرض سقم و صحت محكي راستا

پژوهش نهيشيپ.2

نيتـر مهـم ازي كـ ي امـا . اسـت گرفتـه صـورت ي قـات يتحقي فارسـ زبان دري ندسازيپسا مورد در

زبـان در) 1994 (رنـر يبي سـو از ،5يسـاز معكوس نديفرا نام به آن، به كينزدي نديفرا درباره مطالعات

1 animacy 2 weight 3 heaviness 4 Given information 5 Inversion

29 ... يفارس زبان دري ندسازيپسا بر موثر عوامل ، شمارة دومپنجمسال

ي عبـارت بـه . كنـد يمـ بجـا جا را سـازه دو همزمان كه استي نديفراي ساز معكوس. شد انجامي سيانگل

ـ گـاه يجا به است، فعل از پس آن گاهيجا كه را يا سازه از راي ا سـازه و كنـد يمـ جابجـا فعـل از شيپ

كـره يپ بـا ي تجرب مطالعه ك ي اساس بر رنريب. دهد يم حركت فعل از پس گاهيجا به فعل از شيپ گاهيجا

كـه داد نـشان بـود، شـده انجـام ي زسـا معكوسي رخدادهاي عيطبي ها نمونه هيپا بر كهي مورد 1778

دو توسـط شـده ارائـه اطالعـات نـوع به مربوطي كاربردشناخت تيمحدود ند،يفرا نيا در ليدخ عامل

توانـد ينمـ سـاخت ايـن در پيـشايندشده سازه كه داد نشاني و. باشديم شدهنديپسا و 1نديشايپ سازه

سـازه در موجـود اطـالع ديگـر عبـارت بـه . باشـد نـوتر پـسايندشده سازه از كه باشدي اطالعي دارا

ي و ليـ تحل اسـاس بـر . است پيشايندشده سازه در كه استي اطالع با برابر حداقل يا نوتر پسايندشده،

ندشدهيپـسا سـازه و 2اديبن گفتمان مفروض اطالعي دارا ندشدهيشايپ سازه موارد، چهارم سه از شيب در

).237: 1994 ،رنريب (است 3اديبن گفتمان نو اطالعي حاو2) We have complimentary soft drinks, coffee, Sanka, tea and milk. Also

complimentary is red and white wine.(Birner, 1994:237)

redكـه بنياد است در حـالي اطالع مفروض گفتمانحاويalso complimentary در جمله فوق

and white wineاستبنياد حاوي اطالع نو گفتمان .

كـه انـد كـرده اظهـار ) 1996 (ماهوتيـان و بيرنر ،)1994(رنريب مطالعه با راستاهمي امطالعه در

-محـدوديت ماننـد نيزي فارس زبان در) يپسايندساز-پيشايند اي(ي سازمعكوسي كالمي هامحدوديت

صـورت هبـ ي فارسـ در كلمات نشان يبي توال فرض با آنها. استي انگليس در ساخت ايني كالمي ها

SXV) فاعلي عني + X + نـشاندار ي تـوال كـه دارنـد اشـاره نكته اين به) فعل XSV ي فارسـ در نيـز

:است ندشدهيشايپ» يقال هري رو «در كه اند كرده ذكر نمونهي برا را) 3 (مثال آنها. دارد وجود

ي هـا گـل بـه ي انمهرب و مهر با حال به تا. بگم توي براي قالي گلها دربارهي ا قصه خواهم يم من) 3

.هستي دنياي يقال هري رو ؟يا كرده نگاهي قال

1 preposed 2 Discourse old 3 Discourse new

دومشمارة سال پنجم، مشهددانشگاه فردوسي هاي خراسان شناسي و گويشزبانمجلة 30

فـوق جملـه نظـر مورد بخش در كلماتي توال اگرچه كه دارند يم عنوان) 1996 (ماهوتيان و بيرنر

ماننـد ي كالمـ حيـث ازي فارسـ دري تـوال ايـن امـا است،ي انگليس 1يمبتداساز در كلماتي توال مانند

پيـشايندشده جملـه اين در كه) يقال هري رو(ي ا اضافه حرف گروه. استي انگليس دري سازمعكوس

) يدنيـاي (جملـه فاعـل ي اطالعـ بـار از نوتر تواند ينمي اطالع بار حيث از است آمده فاعل از قبل به و

. اند كردهي بررس خودي ادعا اثباتي برا را ساخت اين ازي ديگر موارد آنها. باشد

ي نحـو سـاخت دو آنهـا اينكـه نخست. است الزم نكته دو ذكر ماهوتيان و بيرنر نظرات مورد در

ي ا سـازه ي انگليـس سـاخت در كه يحال در. اند كرده مقايسه يكديگر باي فارس وي انگليس در را متفاوت

فاعـل از قبـل و شـود يمـ پيشايندي ا سازه فقطي فارس درمورد شود، يم پسايندي ديگر سازه و پيشايند

) 1996 (ماهوتيـان و بيرنـر كـه ايـن دوم نكتـه . گيرنـد يمـ همسان را ساخت دو اين آنها. گيرد يم قرار

در دهنـد؛ يمـ قـرار مختلـف ي هـا زبـان در پسايندشدهي ساختها طبقه در راي فارس در مطرح ساخت

دري واقعـ پـسايندشده ي هـا سـاخت كه اين ترمهم و است شده پيشايندي فارس در ساخت اين كه يحال

و بيرنـر و ،)1ي هـا مثـال (دهنـد يمـ قـرار فعـل از پـس جايگاه در راي ا سازه كه دارند وجودي فارس

-كـرده ي بررسـ را زبان دو از متفاوت ساخت دو آنها واقع در .اند نياورده ميان به آنها ازي ذكر ماهوتيان

.اند

ي و. اسـت داده انجـام ي فارسـ زبان دري ندسازيپسا نهيزم در را خودي دكتر رساله) 1981 (فرامر

ي و. اسـت داده انجـام معاصري ا محاوره جمله 5784 بر بالغي گفتاري ا كرهيپ اساس بر را پژوهش نيا

مفعـول فاعـل، ،2مقصد: است كرده مشخص بيترت نيا به را ندشدهيپساي ها سازه نوع پژوهش نيا در

حيرصـر يغ مفعـول و حيصـر مفعـول مقـصد، ي هـا سـازه انواع با رابطه در. حيرصريغ مفعول و حيصر

درصـد ي و گفتـه بـه . اسـت كـرده مـشخص 4اضـافه پـس و 3اضافه شيپ با را ها سازه نوع نيا رخداد

ي و پـژوهش طبـق حيصـر ي هـا مفعـول بـا رابطه در. است بوده اندك اريبس فاعل سازهي ندشدگيپسا

حيصـر ي هـا مفعـول ي ندشدگيپـسا به نسبت» را «اضافه پس با همراه حيصري ها مفعول رخداد درصد

1 topicalization 2 goal 3 preposition 4 postposition

31 ... يفارس زبان دري ندسازيپسا بر موثر عوامل ، شمارة دومپنجمسال

نديپـسا گـاه يجا كـه آنجا از كه دارد يم اظهاري و خصوص نيا در. باشد يم شتريب اضافه پس نيا بدون

ي ندشدگيپـسا درصـد پـس ديآ يم معرفهي ها مفعول با معموالً هم» را «و است مفروض اطالع گاهيجا

را شـده نديپـسا سـازه هـم فرامـر پس. است نييتب قابل بيترت نيا به اضافه پس با حيصري ها مفعول

ي بـرا ي نديپـسا مراتـب سلـسله «عنوان باي مراتب سلسلهي و تينها در. داند يم مفروض اطالعي وحا

؛)180:همان(دهد يم ارائه ريز صورت به» 1يخودمان سبك

ـ گـروه <)را بـا (حيصـر مفعول و) اضافه شيپ بدون(ديق < فاعل <)را بدون (حيصر مفعول شيپ

)اضافه شيپ بدون(مقصد <)اضافه شيپ با( دمقص <)حيصر ريغ مفعول شامل رمقصد،يغ(يا اضافه

ـ بـدون (مقـصد ندشدهيپساي هاسازه نيشتريب اساس نيبرا مفعـول آنهـا نيكمتـر و) اضـافه شيپ

.است بوده) را بدون (حيصر

ازي و دهيـ عق بـه . است بودهي فارس دري ندشدگيپسا ليتحلي پ در زين) 1391 و1388 (مهندراسخ

ليـ دال افتنيـ ي بـرا پـس كند، ينم جادياي ردستوريغ ساخت نديفرا نيا مانجا عدم ا ي انجام كهيي جا آن

ازي فارسـ دري ندسازيپـسا است معتقدي و. ينحو نه و بودي كالم عوامل دنبال به ستيبا يم آن وقوع

ي و گفتـه بـه . كـرد نديپسا توان ينم كالم دري اطالع بار هر با راي ا سازه هر و است ديمقي كالم ثيح

ـ بن شـنونده مفـروض ي فارسـ دري ندسازيپـسا در مهم شرط) 85: 1388 ،مهندراسخ( سـازه 2بـودن ادي

دري و. است مفروض اطالعي داراي كالم ثيح ازي فارس در ندشدهيپسا سازهي عني. است ندشدهيپسا

حـرف ي هـا گـروه ي ندسازيپساي شناخت رده وي نقش ليدالي بررس به) 1391،مهند راسخ (يگريد مقاله

نقـش پـردازش ي ساز ساده در نديفرا نيا كه دارد يم اظهاري و. است پرداختهي فارس زبان دري ا اضافه

ـ از. كنـد يمـ اشاره پردازش در آنها ريتأث و ندشدهيپساي ها سازه وزن به خصوص نيا در و دارد ي طرف

-فاعـل {ي ها نزبا نينابيبي فارس زبان كه جا آن ازي و گفته به. دارد يم انيب زيني شناخت رده ينييتب گريد

ـ ا خودي شناخت رده تناقض حلي برا دارد؛ قرار} مفعول-فاعل–فعل {و} فعل-مفعول عمـل گونـه ني

نـشان مطالعـات نيا مرور كه گونههمان). 290: 1391،مهند راسخ (برديم بهرهي ندسازيپسا از و كند يم

عوامل و اندكرده ديتاكي فارسي ندشدگيپسا دري اطالع ساخت عامل بر فقط گرانپژوهش اكثر دهد،يم

1 Postposability Hierarchy for Casual Style 2 Hearer-old

دومشمارة سال پنجم، مشهددانشگاه فردوسي هاي خراسان شناسي و گويشزبانمجلة 32

كنـار در گـر، يدي نقـش عوامـل ريتاثي بررس به مقاله نيا در رو، نيازا. اندنگرفته نظر در را گريد ممكن

.اندشده فيتعر اختصار به عوامل نيا بعد بخش در. ميپردازيمي ندشدگيپسا بر ،ياطالع ساخت

يندسازيپسا در مؤثر عوامل.3

آنهاي بررس نحوه و وزن وي اطالع ساخت ،يجاندار ،يمعرفگ املع چهاري معرف به بخش نيا در

.ميپردازي م حاضر پژوهش در

بـر در را معرفـه ي اسام تا ريضما از كه شود يم انيبي خط مراتب سلسله صورت به اغلبي معرفگ

): 106: 1989 ،يكامر (رديگيم

ي اسـام >مـشخص كرهني اسام > معرفهي اسام >خاصي اسام >ريضما: يمعرفگ مراتب سلسله

.نامشخص

ي اسـام و خـاص ي اسام ر،يضما. ميگرفت نظر در را نكره و معرفه دوگانه زيتما تنها پژوهش نيا در

قـرار نكـره گـروه در را نامـشخص نكره و مشخص نكرهي اسام و ميداد قرار معرفه گروه در را معرفه

با دارد،ي ندسازيپسا بري ريتأث هچي معرفگ كه شود مشخص تا است نيا بري سعي بررس نيا در. ميداد

.شونديم نديپسا نكرهي هاسازه از شتريب معرفهي ها سازه كه فرض نيا

،كرافت (شود يم اشارهي جاندار مراتب سلسله اساس بر آن به اغلب كه استي عامل زيني جاندار

2003 :115 .(

جانيب>دارجان >انسان: ي دارجان مراتب سلسله

بـه باشـد، ي بـشر ذهني دلبخواهي ژگيو ك ي صرفاً كهآن از شتريب كلماتي توال بر يدارجان ريتاث

ـ ا فـرض بـا شود، يم گرفته نظر در 1يشناختي برجستگ تر يكّل مساله ازي ربخشيز عنوان افـراد، كـه ني

بـر ). 220: 2002 ،وجـوود (داننديم جانيب مقوالت از تر مهم و تر برجسته نسبتاً را جانداران و ها انسان

دارجـان مقوالت معموالً كهي معن نيا به دارد وجود) 1986 ،نيتامل(» 2ابتدا در جاندار اصل «اساس نيا

در جمله،ي انتها سمت به است ي حركتي ندسازيپسا كه آنجا از. رنديگيم قرار جانيب مقوالت از شيپ

1 Cognitive saliency 2Animate First Principle

33 ... يفارس زبان دري ندسازيپسا بر موثر عوامل ، شمارة دومپنجمسال

ـ آ كـه شـود ي بررسـ تـا اسـت نيا بري سع پژوهش نيا ـ اي ـ م در موضـوعات ي جـان يب دادن رخ زاني

ـ و دارجـان دوگانـه زيتمـا از رابطه نيا در. ريخ ا ي است مؤثري فارس جمالت دري ندسازيپسا جـان يب

در داشـتند افـراد بـه اشاره كه را يورزشي ها ميت و ها شركت كشورها، شهرها،ي اسام و ميكرد استفاده

.شونديم نديپسا شتريب جانيب موضوعات كه است نيا بر فرض. ميداد قرار دارجاني اسام گروه

ـان ي ژگيو. استي اطالع ساخت عامل است مؤثر كلماتي توال كه گريدي كالم وي نقش عامل ي همگ

بـه . شود ينم منتقل منفرد سطح كي ي رو زبان قيطر از شده منتقل اطالعات كه است نياي عيطبي ها زبان

ـات ي بعض و كنند يم منتقل را مفروض اطالعات جمله يها بخش ازي بعضي عبارت ،نسيپـر (را نـو اطالع

ـا ي بـرا ي متعدد اصطالحات). 224: 1981 ـ ا زيتم ـار بـه بخـش دو ني خبـر، /مبتـدا مثـل اسـت؛ رفتـه ك

ـا مختلـف گرانپژوهش است ممكن. نو/مفروض و ،2انهيپا/آغازه د،يتأك/1فرض شيپ ـار بـه ب ـ ا بـردن ك ني

ـ ا اسـت مشترك آنها نيب كه آنچه اما باشند داشتهي متفاوتي ادعاها متفاوت، اصطالحات در كـه اسـت ني

؛1988 ،گونـدل . (رديـ گيم قرار دارد نو اطالع كهي بخش از قبل دارد كهنه اطالع كهي بخش نشانيب حالت

).2003 ،آرنولد و واسو

ريتـأث .وزن يعني طول يا پيچيدگي يك سازه مشخص . استي دستورعامل نهايي مورد بررسي وزن

ـا سازه قرارگرفتن ليتما در توان يم را كلماتي توال بري وردستي دگيچيپ اي ي دستور وزن ـنگين ي ه تـر س

ـا ). 2002 و 1997 ،؛ واسو 1994 ،هاوكينز(در انتهاي جمله مشاهده كرد ) تر طوالني( به اين گرايش اغلب ب

ـان بـسياري از محق ). 88: 1997 ،واسو(شود اشاره مي4 يا اصل كوتاه قبل از بلند3عنوان اصل وزن در انتها ق

ـاي آن رو بر مزيـت اند، از اين در تالش براي تبيين وزن در انتها بر حسب ساختار پردازشگر بشري بوده ه

ـال 1970 ،بيـور (انـد براي شنونده تمركـز كـرده ـاوكينز 1978 ،؛ فرازيـر و فـودور 1973 ،؛ كيمب و 1990 ،؛ ه

تـرين بخـش را بـراي سخت«: دكن گونه بيان مي نظر اصلي را اين ) 330: 1970(وريب). 1997 ،؛گيبسن1994

سخنگويان، گفتار را . ريزي است سازي توليد و طرح دومين نقش احتمالي وزن در انتها، ساده. »دار انتها نگه

بنـدي دقيـق صـورت گرفتـه باشـد، اغلب جمالت را قبل از اينكه لغت . كنند ريزي مي در حين اجرا طرح

1Presupposition 2Theme/Ryhym 3 End weight 4 Short before Long

دومشمارة سال پنجم، مشهددانشگاه فردوسي هاي خراسان شناسي و گويشزبانمجلة 34

انداختن عناصري كه به لحاظ توليدي سخت است، مثـل به تعويق). 1998 ،كالرك و واسو (كنند شروع مي

.دهد ها مي ريزي آن هاي بلند و پيچيده به سخنگويان زمان بيشتري براي طرح سازه

ـات طول بودن ليدخ از شناسان زباني برخ وزن، فيتعر با رابطه در ـتور نقـش در موجـود لغ ي دس

گريدي برخ اما. دانند يم مؤثر كلماتي طول رهيزنجي رو را،ي نيسنگ واقع دري عن ي كنند يم صحبت خاص

ـ ي آورند، يم انيم به سخن مذكور سازهي دگيچيپ از شناسان زبان از ـاختار ي دگيـ چيپ اريـ معي عن كـه رايس

. داننـد يم مؤثر خصوص نيا در) 1975(ي چامسك ازي رويپ به استي درختي ساختارها اساس بر معموالً

ـ ا) 89: 1997 (واسـو اعتقاد به كه است دهش شنهاديپي مختلف فيتعار اساس نيا بر ـار ني ـته دو فيتع دس

دسته و رنديگ يم نظر در را شده جا جابه سازهي ژگيو تنها كه استي حتم وي قطع فيتعاري ا دسته: هستند

. كنند يم سهيمقا است، گذاشته سر پشت كهيي ها سازه وزن با را سازه وزن كه استي مدرج فيتعار گريد

ـا استي تر مناسبي ها نييتب مدرج فيتعار كلمات،ي توال با رابطه در وواس اعتقاد به ـار ت وي حتمـ فيتع

وزن به تا است حساس شتريب ها سازه جفتي نسب وزن به كلماتي توال كه است معتقدي و واقع در. قاطع

.داشت ميخواهي ندسازيپسا با ارتباط در عامل نياي بررس دري سع پژوهش نيا در. ها آن تك تك

ـا داده ليتحل به شد، ارائهي نقش عامل چهار ازي مختصر فيتعر كه اكنون ـاث و ه ـ هـر ريت ـ ا از ك ي ني

.ميپردازيمي فارسي ندسازيپسا در عوامل

ها داده ليتحل.4

ـار ريتـأث بـه پرداختن از قبل ـاخت ،يجانـدار ،يمعرفگـ مختلـف عامـل چه بـر وزن وي اطالعـ س

ذكـر يي هانمونه ك ي هر از ويمعرف را ندشدهيپسا كهي اسازه اساس بر يندسازيپسا انواع ابتدا ؛يندسازيپسا

. ميكنيم

يندسازيپسا انواع. 4-1

:رديگيم قرار گروه چهار در ندشدهيپسا سازه اساس بر كرهيپ در ندشدهيپسا جمالت

:سازه پسايندشده در اين جمالت فاعل است: فاعلي ندسازيپسا) الف

.فاعل] بان دروازه كار [ فعل]داشت [فعولم] يراديا هي[ يول) الف. 4

.يمتمم بند]زنهي م رو ضربه نيا [و فاعل]جواد [فعل]آديم [ ديق]يجور چه [فعل]مينيب يم[ ديق]حاال) [ب

35 ... يفارس زبان دري ندسازيپسا بر موثر عوامل ، شمارة دومپنجمسال

. فاعل]يمظلوم زيپرو [فعل ]داد [مفعول ]هم رو اجازه نيا [ديق]ليم كمال با) [ج

:گروه از جمالت سازه پسايندشده مفعول مستقيم استدر اين : ميمستق مفعولي ندسازيپسا) ب

.مفعول.] رو نهايا تيوضع [ فعل]نكردند لحاظ [ ديق]باز[ي ول) الف. 5

. مفعول]رو گل ريتصاو[ فعل]مينيبب) [ب

.مفعول]رو نگاه نوع نيا[ي كمك فعل]دارند[ فاعل]يغربي ها رسانه ازي ليخ) [ج

ايـ ميرمـستق يغ مفعـول جمالت نيا در: يااضافه حرف مفعول و ميرمستقيغ لمفعوي ندسازيپسا) ج

:است گرفته قرار فعل از بعدي گاهيجا دري ا اضافه حرف مفعول

.يا اضافه حرف مفعول]ها بچه نيا از[ فعل]كنندي مي ديشد استقبال) [الف. 6

.يا اضافه فحر مفعول] ها بچه نياي برا[فعل] سوختي ليخ دلم[ديق] واقعا) [ب

.يا اضافه حرف مفعول] مشهد[ فعل]ميرفت يم ميداشت[ اضافه حرف مفعول] ها بچه با[ ديق]يسر هي) [ج

ـازه حركـت شاهد) جمله 3 تنها (جمالت ازي محدود تعداد در: مسندي ندسازيپسا) د بـه مـسند س

:ميبود جملهيي انتها گاهيجا

.مسند.] بدي بدآموز كي[ فعل]شد[ فاعل]خودش نيا[يعني) الف. 7

.مسند]قهرمان بينا[ فعل]ميشد [فاعل]ما[ ديق]بعد) [ب

.دهد يم نشان ندشدهيپساي ها سازه انواع حسب بر را ندشدهيپسا سازهي دارا جمالت تعداد) 1 (جدول

ندشدهيپساي ها سازه انواع بسامد :1 جدول

درصد تعداد ها سازه

62/10 27 فاعل

17/14 36 ميمستق مفعول

01/74 188 ميرمستقيغ مفعول

18/1 3 مسند

و ميرمـستق يغ مفعول به مربوط ندشدهيپساي ها سازه درصد نيشتريب شود يم مشاهده كه طور همان

. دارنـد قـرار مـسند سـپس و فاعل و ميمستق مفعول بيترت به آن از بعد و است يا اضافه حرف مفعول

فرامـر ي هـا افتـه ي بـا ي اديـ ز حد تا هاافته ي نيا. است دكان اريبس مسندي ها سازهي ندشدگيپسا درصد

دومشمارة سال پنجم، مشهددانشگاه فردوسي هاي خراسان شناسي و گويشزبانمجلة 36

ي ندسازيپـسا بـر بحث مورد چهارگانه عوامل ريتاثي بررس به بخش نيا ادامه در. است همسو) 1981(

. ميكنيم شروع وزن ريتاث با ابتدا. ميپردازيم

وزن ريتأث. 4-2

ـ ا به. كرد ميخواهي بررس ها سازه وزن اساس بر را ندشدهيپساي ها سازهي دارا جمالت بخش نيا در ني

ـا و ميريگ يم نيانگيم و كرده محاسبه را ندشدهيپسا سازه وزن كه صورت ـ م ب ـ نيانگي همـراه بـه فعـل ي وزن

شـده نديپسا سازه تعداد هري عن ي ؛ميكن يم سهيمقا كرده گذر ها آني رو از ندشدهيپسا سازه كهي انيمي ها سازه

تعـداد ي برا را كار نيهم. ديآيم دست به نيانگيم و ميكنيم ميتقس ندشدهيپساي هاسازه تعداد بر دارد، وجود

ـبه، نيا. ميدهيم انجام ،است رفته جملهي انتها به و گذاشته سر پشت را آنهاي ندسازيپسا كهيي هاسازه محاس

سازه كه شود يم مشاهدهي ندسازيپسا انواعي تمام در. كند يم مشخص ماي برا را ندشدهيپسا سازهي نسب وزن

. اسـت شده انجام حركت ها آني رو از كه دارديي ها سازه ا ي سازه از شتريب مراتب بهي وزن نيانگيم ندشدهيپسا

:است آمده ندشدهيپساي هاساخت انواعي برا آمده دست به جينتا) 5 (تا) 2 (جداول در

فاعلي ساز نديپسا :2 جدول

وزن نيانگيم وزن مجموع ها سازه

2 54 ]ندشدهيپسا سازه[فاعل

92/2 79 يانيمي ها سازه+ فعل

ميمستق مفعولي ساز نديپسا :3 جدول

وزن نيانگيم وزن مجموع ها سازه

سازه[ميمستقي ها مفعول

]ندشدهيپسا160 32/4

81/1 67 يانيمي ها سازه+ فعل

37 ... يفارس زبان دري ندسازيپسا بر موثر عوامل ، شمارة دومپنجمسال

يا اضافه حرف مفعول ا يميرمستقيغ مفعولي ساز نديپسا :4جدول

وزن نيانگيم وزن مجموع ها سازه

سازه[ميرمستقيغ / اضافه حرفي ها مفعول

]ندشدهيپسا636 49/3

86/1 340 يانيمي ها سازه+ فعل

مسندي ندسازيپسا :5 جدول

وزن نيانگيم وزن مجموع ها سازه

50/3 14 ]ندشدهيپسا سازه[مسند

1 4 فعل

بـه جمله فاعل حركتي عن ي فاعلي ندسازيپسا به مربوط استثنا تنها شوديم مشاهده كه گونههمان

فاعل حركت دري گريد عوامل احتماالً موارد نيا در. باشد يم فعل از پس گاهيجا و جملهي انتها سمت

ـ ا در. بودي انيمي ها سازه وزن از كمتر انتظار خالف بر ندشدهيپسا سازه وزن نجايا در. اند بوده ليدخ ني

كرده حركت انتها به جملهي ابتدا ازي عن ي فاعل گاهيجا از ه،ساز موارد نيا در كه داشت توجه ديبا رابطه

گذاشـته سـر پـشت راي شتريـ بي انيمي ها سازهي عبارت به ا ي كردهي ط راي شتريب فاصله نيبنابرا. است

ي طرف از. است كمتر كرده گذر آنهاي رو از كهيي ها سازه با اسيق در آني نسب وزن ليدل نيهم به. است

مفعـول ا يـ ميمـستق مفعول مثل ها گاهيجا گريد با اسيق در فاعل گاهيجا در موجود كلمات تعداد گريد

بسامد احتماالً. باشند ليدخ استثنا نيا بروز در تواند يم ليدال نيهم. است كمتر مراتب بهي ا اضافه حرف

. هست علت بر ديمز هم جمالت نيا كم

بـا رابطه در را ليتحل نيا. مياوريب دست به زين را ها سازه مطلق وزن كه ميشد آن بر بعد مرحله در

بـسامد علت بهي مسند وي فاعل ندشدهيپساي ها سازه از و ميداد انجام ميرمستقيغ و ميمستقي ها مفعول

محاسـبه را نوع ك ي از ندشدهيپساي ها سازهي تمام وزن راستا نيا در. ميكرد نظر صرف ها كمترآن وقوع

دومشمارة سال پنجم، مشهددانشگاه فردوسي هاي خراسان شناسي و گويشزبانمجلة 38

مطلـق وزن محاسـبه ي برا مثالً. ميكرد سهيمقا) ندنشدهيپسا(ي اصل اهگيجا در سازه نوع همان وزن با و

م،يگـرفت نيانگيـ م و ميكرد محاسبهي اصل گاهيجا در را ميمستقي ها مفعول وزن بار ك ي م،يمستق مفعول

در را آمـده دسـت بـه جينتا. ميآورد دست به هم را ندشدهيپسا ميمستقي ها مفعولي وزن نيانگيم سپس

:ميكنيم همشاهد) 6 (جدول

ياصل و ندشدهيپساي هاگاهيجا در ها سازه مطلق وزن :6جدول

نيانگيم تعداد مطلق وزن گاهيجا شدهي بررس سازه

وزن

ميمستق مفعول 77/2 579 160 ياصل

44/4 36 160 ندشدهيپسا

/ ميرمستقيغ مفعول 97/2 429 1278 ياصل

حرف مفعول

51/3 189 664 ندشدهيپسا يا اضافه

در موجودي ها سازه از هم مطلق وزن لحاظ به ندشدهيپساي ها سازه شود يم مشاهده كه طور نهما

.شود يم مشاهده گاهيدوجا هر در ها سازه مطلق وزن ريز نمودار در. هستند تر نيسنگي اصل گاهيجا

رمقلوبيغ و ندشدهيپساي ها سازه مطلق وزن :1 نمودار

از ترنيسنگ ندشدهيپساي هاسازه و دارد ريتاثي ندسازيپسا بر وزن عامل گرفت جهينت توانيم پس

احتمـال كـرد يمـ عنـوان كه اول هيفرض بيترت نيا به. هستندي اصل گاهيجا در خود نقشهمي هاسازه

.شوديم دييتا است، شتريب تر نيسنگي ها سازهي ندشدگيپسا

39 ... يفارس زبان دري ندسازيپسا بر موثر عوامل ، شمارة دومپنجمسال

معرفگي تأثير. 4-3

ي فاعلي ها سازه از كه است ذكر به الزم. ميپردازيمي ندسازيپسا بري معرفگ ريتاث به بخش نيا در

سـاخت وي دارجـان ،يمعرفگـ عوامـل ي بررسـ و كـرده نظر صرف آنها كم بسامد علت بهي مسند و

ي ا اضـافه حـرف ي هـا مفعـول و ميرمستقيغي ها مفعول و ميمستقي ها مفعولي رو بر صرفاً راي اطالع

ـ ا ابتدا موردنظر، سازهي ندشدگيپسا بري معرفگ بودن ليدخ زانيم كردن مشخصي برا. مياداده انجام ني

،مثـال طـور بـه . ميكـرد ي بررسي اصل و ندشدهيپسا گاهيجا دو هر در مذكور سازه با رابطه در را عامل

ي معرفگـ لحـاظ بـه ي اصـل گاهيجا در چه و ندشدهيپسا چه را، ميرمستقيغ و ميمستقي ها مفعولي تمام

ـ م در راي ندشدگيپسا رخداد زانيم سپس. ميكردي سبرر ) نـوع هـر از (نكـره و معرفـه ي هـا سـازه اني

:است آمده) 7 (جدول دري بررس نيا جينتا. مينمود مشخص

نكره و معرفهي ها سازه دري ندسازيپسا وقوع بسامد: 7 جدول

درصد تعداد گاهيجا يمعرفگ سازه نوع

معرفه 02/8 35 ندشدهيپسا 97/91 40 ياصل

55/0 1 ندشدهيپسا

ميمستق مفعول

نكره 44/99 17 ياصل

معرفه 73/30 15 ندشدهيپسا 26/69 35 ياصل

30/28 30 ندشدهيپسا

ميرمستقيغ مفعول حرف مفعول(

)يا اضافه

نكره 69/76 76 ياصل

) گـروه دو هـر در (رفـه معي هـا سازه دري ندسازيپسا رخداد زانيم شود، يم مشاهده كه طور همان

رخـداد زانيـ م م،يمـستق ي هـا مفعـول در. اسـت نكرهي ها سازه دري ندسازيپسا رخداد زانيم از شتريب

در. باشـد يمـ ٪55/0 معادل نكرهي ها سازه خصوص در و ٪02/8 معادل معرفهي ها سازهي ندسازيپسا

معـادل نكرهي ها سازه در و 73/30 معادل معرفهي ها سازه دري ندسازيپسا زانيم ميرمستقيغي ها مفعول

بـه را) ميمـستق مفعـول مـثالً (نوع هر از نظر مورد سازه كل بار نيا گريدي ليتحل در. باشد يم 30/28٪

دومشمارة سال پنجم، مشهددانشگاه فردوسي هاي خراسان شناسي و گويشزبانمجلة 40

ـ متغ سپس م،ينمود مشخصي اصل ا ي ندشدهيپساي عني ي گاهيجا تيوضع لحاظ هـر در راي معرفگـ ري

ندشدهيپـسا ي ها سازه در راي معرفگ وقوع دبسام بيترت نيبد تا ميگرفت نيانگيم و مينمودي بررس دسته

.است مشاهده قابل) 8 (جدول در ليتحل نيا از آمده دست به جينتا. مياوريب دست بهي اصل و

رمقلوبيغ و ندشدهيپساي ها سازه دري معرفگ وقوع بسامد :8 جدول

درصد تعداد يمعرفگ گاهيجا سازه نوع

ندشدهيپسا 22/97 35 معرفه

77/2 1 نكره

13/69 401 معرفه

ميمستق مفعول

ياصل

86/30 179 نكره

ندشدهيپسا 04/84 158 معرفه

95/15 30 نكره

40/82 356 معرفه

ميرمستقيغ مفعول

حرف مفعول(

)يا اضافه

ياصل

59/17 76 نكره

٪22/97 لمعـاد ندشدهيپـسا ميمـستق ي ها مفعول دري معرفگ زانيم شود يم مشاهده كه طور همان

. باشـد يمـ ٪13/69 معـادل ي اصل گاهيجا در ميمستقي ها مفعول با رابطه در زانيم نيا كه يحال در است

ي اصـل گـاه يجا در ميمـستق ي ها مفعول از شتريب ندشدهيپسا ميمستقي ها مفعول دري معرفگ نسبتي عني

ـ ن ندشدهيپـسا ميرمستقيغي ها مفعول با رابطه در. است . شـود يمـ مـشاهده ٪2 حـدود دري اختالفـ زي

مـشاهده ) ميرمـستق يغ مفعـول و ميمـستق مفعـول (دونـوع هـر از ندشدهيپـسا ي ها سازه در طورنيهم

ـ ب مراتـب بـه ي معرفگـ وقـوع بـسامد كـه شود يم در 77/2 مقابـل در 22/97 (اسـت ي نكرگـ از شتري

ي هـا سـازه بـا ابطهر در البته). ميرمستقيغي ها مفعول در 95/15 مقابل در 04/84 و ميمستقي ها مفعول

اسـت ي نكرگـ بـسامد از شتريبي معرفگ بسامد زين) ميرمستقيغ مفعول چه و ميمستق مفعول چه(ي اصل

و ٪38 معـادل ي اصـل گـاه يجا در ميمستق مفعولي ها سازه با رابطه در اختالف نيا. كمتري اختالف با اما

در را مـا هيفرضـ فوق، جينتا. باشد يم ٪65 معادلي اصل گاهيجا در ميرمستقيغي ها مفعول خصوص در

41 ... يفارس زبان دري ندسازيپسا بر موثر عوامل ، شمارة دومپنجمسال

ي معرفگـ درصـد ميداشـت انتظـار كـه طـور همان. كند يم دييتأ يندسازيپسا دري معرفگ ريتأث خصوص

ـ ا در مـا هيفرضـ پـس . اسـت شتريـ بي تـوجه قابل اختالف با آني نكرگ درصد از ندشدهيپسا سازه ني

.است مؤثر ها سازهي ندشدگيپسا بري معرفگ عامل: شوديم دييتأ زين خصوص

داريجان تأثير. 4-4

ميخـواه ي بررسـ ي ندسازيپـسا شـامل جمـالت با رابطه در راي جاندار عامل ريتأث بخش نيا در

وقـوع بـسامد ) 9 (جـدول . ميكـرد اسـتفاده جـان يب و جانـدار دوگانـه زيتمـا از پـژوهش نيا در. كرد

مفعـول و ميمـستق مفعـول ازهسـ نوع دو هر در جانيب و دارجاني ها سازه با رابطه در راي ندسازيپسا

ميمـستق ي هـا مفعول دري ندسازيپسا رخداد زانيم ديآ يبرم جدول از كه چنان. دهد يم نشان ميرمستقيغ

ـ با جانيب ميمستقي ها مفعول از دارجان ـ ب) ٪7 حـدود (زينـاچ ي اختالف بـا رابطـه در امـا . اسـت شتري

ـ بـا دارجـان ي ها سازه دري ندسازيپسا رخداد زانيم م،يرمستقيغي ها مفعول كمتـر ٪3 حـدود ي اختالف

در ميرمـستق يغي مفعـول دارجـان ي هـا سازه با ميمستقي مفعول دارجاني ها سازه رفتاري عبارت به. است

ـ يب يمـ پـس . اسـت متفـاوت ي ندسازيپسا رخداد خصوص ـ متغ خـصوص در كـه مين وي دارجـان ري

.ميستيني خاص نظم شاهدي ندسازيپسا با اش رابطه

جانيب و دارجاني ها سازه دري ندسازيپسا وقوع بسامد :9 جدول

درصد تعداد گاهيجا يدارجان سازه

دارجان 16/12 9 ندشدهيپسا

83/87 65 ياصل

99/4 27 ندشدهيپسا

ميمستق مفعول

جانيب

00/95 514 ياصل

دارجان 83/28 62 ندشدهيپسا

16/71 153 ياصل

51/31 127 ندشدهيپسا

مفعول

ميرمستقيغ

جانيب

48/68 276 ياصل

دومشمارة سال پنجم، مشهددانشگاه فردوسي هاي خراسان شناسي و گويشزبانمجلة 42

ميكـرد ي بررسـ رمقلـوب يغ و ندشدهيپساي ها سازه در راي دارجان وقوع بسامد گريدي ليتحل در

ندشدهيپـسا ميمستقي ها مفعول دري دارجان وقوع بسامد كه شد مشخصي بررس نيا در). 10 جدول(

بـا رابطـه در زانيـ م نيا. باشد يم% 22/11 معادلي اصل گاهيجا در ميمستقي ها مفعول در و% 25 معادل

ـ ا در شود يم مشاهده كه طور همان. است% 66/35 و% 80/32 معادل بيترت به ميرمستقيغي ها مفعول ني

كه يطور. ميهست سازه نوع دو دري ندسازيپسا وي دارجان ريمتغ دو نيب رابطهي نظم يب شاهد زين ليتحل

در امـا اسـت، ي اصلي ها سازه از شتريب ندشدهيپساي ها سازه دري جاندار درصد ميقمستي ها مفعول در

.استي اصلي ها سازه از شتريب ندشدهيپساي ها سازه دري جانيب درصد ميرمستقيغي ها مفعول

رمقلوبيغ و ندشدهيپساي ها سازه دري جاندار وقوع بسامد :10 جدول

درصد تعداد يدارجان تيوضع سازه

ندشدهيپسا 25 9 دارجان

75 27 جانيب

22/11 65 دارجان

ميمستق مفعول

ياصل

77/88 51 جانيب

ندشدهيپسا 80/32 62 دارجان

19/67 12 جانيب

66/35 15 دارجان

ميرمستقيغ مفعول

ياصل

33/64 27 جانيب

ي ندسازيپسا دري دارجان ريثتأ خصوص در ما هيفرض كه ديآ يبرم نيچن فوقي ها يبررس جينتا از

-يب و دارجاني ها سازه دري ندسازيپسا وقوع بسامد با رابطه در هم كه چرا نشد، دييتأي فارس زبان در

و مينكرد مشاهدهي خاص نظمي اصل و ندشدهيپساي ها سازه دري دارجان بسامد با رابطه در هم و جان

. ميبود ميرمستقيغ مفعول و ميمستق مفعول سازه نوع در متفاوتي رفتار شاهد

43 ... يفارس زبان دري ندسازيپسا بر موثر عوامل ، شمارة دومپنجمسال

اطالعي ساخت تأثير. 4-5

-مفـروض ي فارسـ دري ندسازيپسا در مهم شرط) 1388 (مهند راسخ نظر به شد عنوان كه گونه همان

اطـالع ي داراي كالمـ ثيـ ح ازي فارس در ندشدهيپسا سازهي عني. است ندشدهيپسا سازه بودن اديبن شنونده

كـره يپ از مـستخرج ندشدهيپـسا جمـالت ي رو بر راي كالم املع نيا ريتاث بخش نيا در. است مفروض

مفـروض و نـو تيوضـع دو ازي اطالع ساخت عامل ريتأث زانيمي بررس با رابطه در. كرد ميخواهي بررس

ـاوت ليـ تحل دو يعني. ميكرد عمل قبل صورت همان به هم عامل نيا با رابطه در. ميكرد استفاده در را متف

طـور به مفروض و نو اطالعي حاوي ها سازه در راي ندسازيپسا وقوع بسامد ولا ليتحل در. ميگرفت شيپ

ـا رابطـه در شود يم مشاهده كه چنان). 11 جدول (ميكردي بررس جداگانه ـا مفعـول ب درصـد ميمـستق ي ه

ي ندشدگيپسا درصد از شتريب كه است ٪82/6 معادل باشد مفروض اطالعي حاو كهي ا سازهي ندشدگيپسا

ـ را آن تـوان ينمـ و ستين فاحش چندان تفاوت نيا هرچند. است) 25/4 (نو العاطي حاو سازه داريمعن

. شـود يم مشاهده نيا خالفي ا اضافه حرفي ها مفعول و ميرمستقيغي ها مفعول خصوص در اما. دانست

ـا مفعول از شتريب باشند نو اطالعي حاو كهي ميرمستقيغي ها مفعول دري ندسازيپسا وقوع بسامدي عني ي ه

ـافه حرف و ميرمستقيغي هامفعول مورد دري عني. است مفروض اطالعي حاو ميرمستقيغ ي اجـه ينتي ااض

ـافه وحـرف ميرمستقيغي هامفعول. شوديم دهيد ميمستقي هامفعول از متفاوت ـ ب ندشدهيپـسا ي ااض شتري

. اندبوده نو اطالعي دارا

نو و مفروضي ها سازه دري ندسازيپسا وقوع بسامد :11 جدول

درصد تعداد يگاهيجا تيوضع ياطالع تيوضع سازه نوع

مفروض 82/6 26 ندشدهيپسا 17/93 355 ياصل

25/4 10 ندشدهيپسا

ميمستق مفعول

نو 74/95 225 ياصل

مفروض 21/28 112 ندشدهيپسا 78/71 285 ياصل

70/34 76 ندشدهيپسا

ميرمستقيغ مفعول

نو 29/65 143 ياصل

دومشمارة سال پنجم، مشهددانشگاه فردوسي هاي خراسان شناسي و گويشزبانمجلة 44

اسـت شـده ي بررسـ رمقلـوب يغ و ندشدهيپساي ها سازه بودن مفروض ا ي نو زانيم دوم ليتحل در

ي هـا سـازه ي بـودگ مفـروض زانيـ م ميمـستق مفعـول در شـود يمـ مشاهده كه طور همان). 12 جدول(

مشاهده نظم نيهم زين ميرمستقيغي ها مفعول خصوص در. آنهاستي نوبودگ زانيم از شتريب ندشدهيپسا

ـ م از شتريب ندشدهيپساي ااضافه حرف و ميرمستقيغي هامفعولي بودگ مفروض زانيمي عني. شود يم زاني

ي حتـ ي اصـل مـوارد در نسبت نيا كه شود دقت ديبا اما%). 21/40 برابر در% 57/59 (آنهاستي نوبودگ

در ندشدهياپـس ميمـستق ي هامفعول گفت توانيم نكهيا با پس%). 41/33 برابر در% 58/66 (است باالتر

ي هـا مفعـول دربـاره تـوان ينمـ را تيقطع نيا اما هستند؛ مفروض اطالعي حاو%) 22/72 (اوقات اكثر

ـ ا گـر يد هيفرضـ پس. كرد انيبي ااضافه حرف و ميرمستقيغ سـاخت ريتـاث خـصوص در پـژوهش ني

ـ ب ندشدنشيپـسا احتمـال باشـد تـر مفروضي اطالع لحاظ بهي ا سازه چه هر نكهياي عني ؛ياطالع شتري

. كرد قبول ا يرد تيقطع با توانينم را ان و است شتريب ليتحل ازمندين است؛

ياصل و ندشدهيپساي ها سازه دري اطالع ساخت وقوع بسامد :12 جدول

تيوضع سازه نوع يگاهيجا

تيوضع ياطالع

درصد تعداد

ندشدهيپسا 22/72 26 مفروض

77/27 10 نو

20/61 355 مفروض

ميمستق مفعول

ياصل 79/38 225 نو

ندشدهيپسا 57/59 112 مفروض 21/40 76 نو

58/66 285 مفروض

مفعول ميرمستقيغ

ياصل 41/33 143 نو

گيرينتيجه و بحث. 4-6

ـپس . ميپرداختي ندسازيپسا عنوان با جمله سطح دريي جابجا ينوعي معرف به ابتدا پژوهش نيا در س

ـا بخـش در. ميكـرد ي بنـد دسته وي معرف را كرهيپ در موجودي ندسازيپسا مختلف انواع بـه مختلـف ي ه

45 ... يفارس زبان دري ندسازيپسا بر موثر عوامل ، شمارة دومپنجمسال

ـاخت ،يجاندار ،يمعرفگي عن ي آن بر مؤثر عوامل جداگانهي بررس ـا يا در. ميپـرداخت وزن وي اطالعـ س نج

.ميكن يم مرور اختصار به را جينتا و ها هيفرض

ـال باشـد تر نيسنگ سازه چه ره كه بود نيچن پژوهش هيفرض وزن عامل با رابطه در: اول هيفرض احتم

مـشاهده . شد دييتأ هيفرضي ندسازيپساي رو بر عامل نياي ا كرهيپي بررس با. شود يم شتريب ندشدنشيپسا

ـبه با كه چرا ؛كند يم جابجا را نيسنگي ها سازهي ندسازيپسا كه شد ـازه ي نـسب وزن محاس ،ندشدهيپـسا س

،كـرده حركت آني رو از كه جمله در مجاور رمقلوبيغي اه سازه به ندشدهيپسا سازه وزن نيانگيمي عني

. است تر نيسنگ ندشدهيپسا سازه كه ميافتيدر

ـازه چـه هـر كه بود نيچن هيفرضي معرفگ عامل با رابطه در: دوم هيفرض ـال باشـد تـر معرفـه س احتم

مـذكور هيفرض ،يشدگ نديپسا رخداد زانيمي رو بر عامل نياي ا كرهيپي بررس با. است شتريب ندشدنشيپسا

ي تـوجه قابل زانيم به ندشدهيپساي ها سازهي معرفگ نيانگيم كه شد مشخصي بررس نياي ط. شد دييتأ زين

ـازه ي فارسـ جمالت در ،يمعرفگ عامل لحاظ بهي عبارت به. باشد يم رمقلوبيغي ها سازه از شتريب ـا س يي ه

ـ ب معرفهي ها سازه بري ندسازيپساي عني. باشند تر معرفه كه هستندي ندشدگيپسا معرض در شتريب اثـر شتري

.گذارند يم

جمـالت ي ندشدگيپـسا دري دارجان عامل ريتأث با رابطه در پژوهش نيا هيفرض نيسوم: سوم هيفرض

مشخـصه فاقـد كـه شـوند نديپسا شتريبيي ها سازهي فارس در ميداشت انتظار ابتدا در دارجان اصل طبق. بود

بسامد نيهمچن وي اصل و ندشدهيپساي ها سازه دري دارجان عامل وقوع دبسامي بررس با. باشندي دارجان

ـان عامـل كـه شـد مـشخص جانيب و دارجاني ها سازه دري ندشدگيپسا رخداد خـصوص دري دارج

. نشد دييتأ خصوص نيا در پژوهش هيفرض و يستن رگذاريتأث چندان جمالت ندشدنيپسا

جمـالت شدن مقلوب دري اطالع ساخت عامل ريتأث خصوص در ما هيفرض نيچهارم: چهارم هيفرض

عامل وقوع بسامدي بررسي ط. شوند نديپسا شتريب مفروض اطالع بايي ها سازه كه بود نيا بر فرض. است

و شـود ينمـ دهيد مورد نيا دري خاصي كدستي كه شد مشخصي اصل و ندشدهيپساي ها ه ساز در مذكور

.است شتريب قيتحق ازمندين هيفرض نيا

دومشمارة سال پنجم، مشهددانشگاه فردوسي هاي خراسان شناسي و گويشزبانمجلة 46

كتابنامه

.مركز نشر: تهران .نحو دريي گفتارها). 1388 (.محمد مهند، راسخ

مجموعه مقـاالت در . »شناختي داليل نقشي و رده : اي پس از فعل گروه حرف اضافه «). 1391 (.-----------

. جلـد اول .طباطبـائي انتـشارات دانـشگاه عالمـه . به كوشش محمد دبيرمقـدم .شناسي هشتمين همايش زبان

.293-280صص

Bever, T. G. (1970). ‘The Cognitive Basis for Linguistic Structures’, in J. R.

Hayes (ed.),Cognition and the Development of Language , New York: Wiley,

Pp. 279–362. Birner, B. (1994). "Information status and English inversion". Language,

70:233-259. Birner, B. and Mahootian, Sh. (1996). “Functional constructions in

inversion in English and Farsi”. Language Science, 18: 127-136. Chomsky, N. (1975). The Logical Structure of Linguistic Theory. Chicago:

University of Chicago Press. Clark, H. H., & Wasow, T. (1998)."Repeating words in spontaneous

speech".Cognitive Psychology, 27: 201-42. Comrie, B. (1989). Language Universals and Linguistic Typology, revised ed.,

Chicago: University of Chicago Press. Croft, W. (2003).Typology and universals.2nd ed. Cambridge: Cambridge

University Press. Frazier, L. and Fodor, J., D. (1978). " The sausage machine: a new two-

stage model of the parser". Cognition, 6: 291-326. Frommer, P.B (1981). Post-verbal phenomena in colloquial Persian

syntax.University of Southern California. Faculty of the Graduate School.

Gibson , E. (1997). Syntactic complexity: Locality of syntactic dependencies. Cambridge, MA: MIT, MS .

Gundel , J, K. (1988). "Universals of topic-comment structure". In M. Hammond., & E. A., Moravcsik, & J. R., Wirth (ed.), Studies in syntactic typology. Amsterdam: Benjamins, 209–39.

Hawkins, J. A. (1990) ."A parsing theory of word order universals".Linguistic Inquiry, 21: 223-261.

47 ... يفارس زبان دري ندسازيپسا بر موثر عوامل ، شمارة دومپنجمسال

Hawkins, J. A. (1994). A Performance Theory of Order and Constituency".Cambridge: Cambridge University Press.

Kimball, J. (1973). "Seven Principles of Surface Structure Parsing in Natural Language", Cognition, 2: 15–47.

Prince, E. F. (1981). “Toward a taxonomy of given-new information”.In P, Cole (ed.), Radical Pragmatics. New York: The Academic Press, 223-255.

Tomlin, Russel S. (1986). Basic Word Order. Functional Principles. London: CroomHelm.

Wasow, T. (1997)."Remarks on grammatical weight". Language Variation and Change, 9. Cambridge: Cambridge University Press, Pp. 81-105.

Wasow, T. (2002).Postverbal Behavior. Stanford, CA: CSLI Publications. Wasow, T. & Arnold, J. (2003). "Post- verbal Constituent Ordering in

English". In G. Rohdenburg and B. Mondorf (eds.), Determinants of Grammatical Variation in English, Berlin: Mouton de Gruyter, 119-145.

Wedgwood, D. (2002). "Approaches to weight, information and word order". In E. Chisarik and I. Sitaridou (eds.), Proceedings of the Eighth University of Manchester Postgraduate Conference in Linguistics, 1999. 211-234.