سیر تحول زبان فارسی

43
1 ﺑﺮرﺳﯽ ﺳﯿﺮ ﺗﺤﻮل زﺑﺎن ﻓﺎرﺳﯽ ﻃﺎﻫﺮه ﻓﯿﺎﺿﯽ1 ﭼﮑﯿﺪه در اﯾﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺳﻌﯽ ﺷﺪه اﺳﺖ ﺳﯿﺮ ﺗﺤﻮل ﺗﺎرﯾﺨﯽ زﺑﺎن ﻓﺎرﺳﯽ ﺑﺮرﺳﯽ و اراﺋﻪ ﺷﻮد. زﺑﺎن ﻫﺮ ﻣﻠﺘﯽ ﺿﻤﻦ اﻧﺘﻘﺎل ﻣﺎﯾﻪ ﻫﺎي ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ آن ﻣﻠﺖ، آﯾﻨﻪ اي اﺳﺖ ﮐﻪ ﻫﻢ زﻣﺎن ﺳﯿﺮ ﺗﺤﻮﻻت ﺗﺎرﯾﺨﯽ- آن ﻣﺮِ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ د ﻣﺎن و رﺷﺪ و ﺗﻌﺎﻟﯽ آﻧﺎن را در ﺣﻮزه ﻫﺎي ﻣﺨﺘﻠﻒ ﻣﻌﺮﻓﺘﯽ در ﺧﻮد ﺑﺎزﺗﺎب ﻣﯽ دﻫﺪ. زﺑﺎن ﻓﺎرﺳﯽ ﻧﯿﺰ از اﯾﻦ ﻗﺎﻋﺪه ﻣﺴﺘﺜﻨﺎ ﻧﯿﺴﺖ. دﯾﺮﭘﺎﯾﯽ زﺑﺎن ﻓﺎرﺳﯽ از ﺧﻼل ﺗﻼﻃﻤﺎت ﺗﺎرﯾﺨﯽ و اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺳﻪ ﻫﺰار ﺳﺎﻟﻪ ﮐﻪ ﮔﺬراﻧﺪه اﺳﺖ ﺣﮑﺎﯾﺖ از ﺗﻮاﻧﺎﯾﯽ آن و ﻗﺪرت اﻧﻄﺒﺎق ﭘﺬﯾﺮي اش ﺑﺎ ﺷﺮاﯾﻂ و ﺗﺤﻮﻻت اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و زﯾﺴﺘﯽ ﺟﺪﯾﺪ دارد. اﻫﻤﯿﺖ اﯾﻦ ﺑﺮرﺳﯽ از آن رو اﺳﺖ ﮐﻪ آﮔﺎﻫﯽ از ﺗﺤﻮﻻت ﯾﮏ زﺑﺎن و ﺷﻨﺎﺧﺖ ﺿﻌﻒ ﻫﺎ و ﺗﻮاﻧﺶ ﻫﺎي آن در روزﮔﺎري ﮐﻪ ﺳﻠﻄﻪ ي زﺑﺎن ﻫﺎ و ﺑﻪ ﺗﺒﻊ آن ﺳﻠﻄﻪ ي ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻫﺎ دﯾﮕﺮ ﻧﻪ از ﭼﮑﺎﭼﮏ ﺷﻤﺸﯿﺮﻫﺎ ﺑﻠﮑﻪ از ﺗﻮاﻧﻤﻨﺪي ﻫﺎي ﻣﻔﻬﻮم ﺳﺎزي آن زﺑﺎن در ﺣﻮزه ﻋﻠﻢ و ﻣﻌﺮﻓﺖ ﺣﺎﺻﻞ ﻣﯽ ﺷﻮد و ﺑﻪ واﺳﻄﻪِ ي ﻗﺪرت ﻋﻠﻤﯽ و ﻣﻌﺮﻓﺘﯽ آ ن زﺑﺎن ﺗﺴﺮي ﻣﯽ ﯾﺎﺑﺪ، ﻣﯽ ﺗﻮاﻧﺪ ﺑﻪ ﺣﻔﻆ و ﭘﺎﻻﯾﺶ ﻗﺪرت زﺑﺎﻧﯽ ﺑﯿﻨﺠﺎﻣﺪ و از اﺿﻤﺤﻼل آن زﺑﺎن و ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﮐﻪ ﺣﺎﻣﻞ آن اﺳﺖ ﺟﻠﻮﮔﯿﺮي ﻧﻤﺎﯾﺪ. واژﮔﺎن ﮐﻠﯿﺪي: زﺑﺎن، زﺑﺎن ﻓﺎرﺳﯽ، دورهِ ﻫﺎي ﺗﺎرﯾﺨﯽ زﺑﺎن ﻓﺎرﺳﯽ، ﻓﺎرﺳﯽ ﺑﺎﺳﺘﺎن، ﻓﺎرﺳﯽ ﻣﯿﺎﻧﻪ، ﻓﺎرﺳﯽ دري. داﻧﺸﺠﻮي دﮐﺘﺮي ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺷﻨﺎﺳﯽ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ، واﺣﺪ ﺗﻬﺮان ﻣﺮﮐﺰ1

Transcript of سیر تحول زبان فارسی

1

سیر تحول زبان فارسیبررسی

1طاهره فیاضی

چکیده

زبان هر ملتی ضمن انتقال . در این مقاله سعی شده است سیر تحول تاریخی زبان فارسی بررسی و ارائه شودمان و رشد و تعالی داجتماعیِ آن مر -سیر تحوالت تاریخیزمان اي است که هم هاي فرهنگی آن ملت، آینه مایه

. زبان فارسی نیز از این قاعده مستثنا نیست. دهد معرفتی در خود بازتاب میهاي مختلف آنان را در حوزهحکایت از توانایی هزار ساله که گذرانده است سهدیرپایی زبان فارسی از خالل تالطمات تاریخی و اجتماعی

آن رو اهمیت این بررسی از. اش با شرایط و تحوالت اجتماعی و زیستی جدید دارد پذیري آن و قدرت انطباقها و به زبان ي هاي آن در روزگاري که سلطه ها و توانش است که آگاهی از تحوالت یک زبان و شناخت ضعف

سازي آن زبان در حوزه هاي مفهوم ها دیگر نه از چکاچک شمشیرها بلکه از توانمندي فرهنگي سلطهتبع آن به حفظ و تواند یابد، می ن زبان تسري میآ ي قدرت علمی و معرفتیِ شود و به واسطه علم و معرفت حاصل می

. پاالیش قدرت زبانی بینجامد و از اضمحالل آن زبان و فرهنگی که حامل آن است جلوگیري نمایدفارسی باستان، فارسی میانه، فارسی ،زبان فارسی هاي تاریخیِ زبان فارسی، دوره، زبان: واژگان کلیدي دري

شناسی فرهنگی، واحد تهران مرکز دانشجوي دکتري جامعه. 1

2

منشاء زباني دیدگاهی در بارهي آنچه در باره. عناصر فرهنگ بشري است که قدمت آن به قدمت تاریخ انسان استزبان یکی از

زبان قابل توجه است این است که زبان به طور ناگهانی در زندگی بشر پدیدار نشده است و که با دانشمندان پیشین"شناسی تطبیقی پیش از پیدایش زبان. نیست» امري ثابت و تغییرناپذیر«

زبان کتابت بود که شناختند و آن زبان سر و کار داشتند همه تنها یک صورت براي هر زبان می. گمان ایشان چنین بود که زبان امري ثابت و تغییرناپذیر است. شد فصیح و ادبی خوانده می

ل صورتهاي دیگر یک زبان را که میان طبقات مختلف یک ملت یا طوایف متعدد آن رایج بود قابگذشته از این . آوردند شمردند و آنها را صورت عامیانه و فاسد زبان فصیح به شمار می اعتنا نمی

بردند که زبان همیشه به صورتهاي دیگر زبان خود در اعصار گذشته توجهی نداشتند و گمان میاین فرض با مطالعاتی که از اواخر قرن . یابد صورت واحدي دارد و تحولی در آن راه نمی

زمین انجام گرفت یکسره دیگرگون یجدهم و نیمه اول قرن نوزده از جانب دانشمندان مغربهوجود آورد، مقایسه و تطبیق زبانهاي مختلف که با هم قرابتی داشتند زبانشناسی تطبیقی را به. شد

. شناسی تاریخی شد و سنجش صورتهاي گوناگون یک زبان در طی تاریخ موجب پیدایش زبانپذیرد، و از جانب م است که زبان امري ثابت نیست و در طی زمان تحول و تغییر میاکنون مسل

دیگر براي دریافتن قواعد زبان در هر دوره، باید به صورتهاي مختلفی که در ادوار گذشته داشته اي پدیدار شود و چگونگی تبدیل هر صورت به صورت است توجه کرد تا اصل و منشاء هر نکته

تحقیق و مطالعه در » تاریخ زبان«یا » زبانشناسی تاریخی«بنا بر این موضوع . دددیگر مشخص گرتحولی است که هر زبان در طی تاریخ خود پذیرفته و کشف قوانینی که در این تبدیل و تحول از

بدیهی است که مطالعه تاریخ زبان ناگزیر باید مبتنی بر اسناد و . جهات مختلف وجود داشته است . )و دوازده دهیاز: 1382خانلري، ( "د باشدمدارك موجو

پرسشی که پیش از .هدف این مقاله به طور خاص بررسی سیر تحول زبان فارسی است گیرد، پرسش از خاستگاه و مراحل پرداختن به تاریخ تحول یک زبان خاص در ذهن شکل می

ن آراي متعددي را طرح و شناسان و فیلسوفانِ زبا در این باره زبان. تحول زبان بشري استشناسی است ي زبان ها که بیشتر در حوزه بیان تفصیلی این نظریه .اند هاي مختلفی ارائه داده نظریه

3

به طرح اجمالی لذا ما در این مقاله بنا به ضرورت . نیازمند بحث مستقل و مجزائی استنات جیمز لودوویسی در از بیا هاي مربوط به خاستگاه زبان و مراحل تحول زبان بشري دیدگاهزبان و از کتاب هاي کاسیرر، فیلسوف فرهنگ بشري و سپس برخی دیدگاه منشاء زبانکتاب

. کنیم بسنده می اسطورهپژوهانی که در کار تحقیق براي دانش" :نویسد ي قدمت و منشاء زبان می در باره لودوویسی

بهترین نقطه آغاز زبانهاي ابتدائی، رفتار حیوانی، و رسد که باشند به نظر می اصل پیدایش زبان میمتأسفانه تحقیق در زبانهاي ابتدائی باید . ها و کودکان کم سن وسال باشد عادات گفتاري بچه

همه زبانها تقریباً به اندازه . محدود باشد، زیرا در واقع چیزي به نام زبانهاي ابتدائی وجود ندارد. آورند کنند برمی هاي افرادي را که از آنها استفاده می آنها خواسته هائی دارند و همه هم پیچیدگی

اولین زبان انسان احتماالً شامل خرخر کردن، خرناس کشیدن و اشاره نمودن بوده است که [...] اصل اساسی یک زبان آن است که یک . در زمان مناسب الگوئی عادي یافته و فرموله شده است

در غیر اینصورت . اید یک معنا و شاید هم چند معنا داشته باشدحرکت، یک صدا، یک کلمه ب . )ها در کل متن از نگارنده است بالقتمام ؛ 13: 1369، لودوویسی( "شود برقراري ارتباط ممکن نمی

ها، من بنا به روایت لودوویسی مطالعه زبانهاي مردم ابتدائی از جمله بومیان استرالیا، بوش همه آنها براي "گر این مطلب است که ي نو بیان قا، قبایل امریکاي جنوبی یا گینههاي آفری می پیگ

هاي من هاي بوش نقاشی. هنر آنان نیز پیشرفته است. خود زبانی پیشرفته و گرامري پیچیده دارندهاي پیچیده، بکار بردن رنگها و زیبائی الواقع مبهوت استادي خود در طرح ما را فی[...] استرالیا

ها و زبانهائی که بیانگر این کند که فرهنگ کم در ذهن ما چنین خطور می کم. اند تصویر نمودهتنها با هم فرق دارند و دیگر . تراند و نه باالتر نسبت به هم نه پست] هستند[باشند ها می فرهنگ

را مذاهب، عادات اجتماعی، هنر و کارهاي دستی هر گروه ممکن است نیازهاي آن گروه . هیچاین امکان وجود دارد که گفتار و . [...] کامالً ارضاء نماید و این همان چیزي است که باید باشد

دوره قبل از اجتماعی «اي برسد که نامش ترین فعالیتهاي انسان باشند، و به دوره هنر از ابتدائی "داشت فاصلهhomo sapiens) (اي که انسان هنوز قدري با انسان هوشمند است، دوره» شدن

. )14: همان(

4

توان کنند که نمی جادو و دعا در زندگی انسان چنان نقشی بازي می"ي لودوویسی بنا به گفته هائی چون زده از مصیبت انسان وحشت. پوشی کرد چشم هائی براي گفتار از آنها به عنوان انگیزه

به این امید که . توانست با دعا مراسمی همراه با جادو بجا آورد طاعون، سیل، و زلزله تنها میشاید این نیاز غالب انسان براي کوشش جهت تغییر تقدیر بوده . خدایان این مصائب را رفع کنند

سرود او . نات خویش از راه سرود و رقص مفري پیدا کنداست که او را واداشته است براي هیجاکند، صداهایش به ساختن لغاتی که به دعاها و همراه با ریتم رقص احتماالً الگویی منظم پیدا می

مربوط به تئوريِ رسیم به آنچه که به اصطالح و در اینجا می. انجامد شود می مصائب مربوط میهم تئوري مربوط به شعائر و نیز این تئوري که انسان . نامند می شعائر و یا مذهب در پیدایش زبان

ایجاد صدا را که باالخره به لغات تبدیل شد - کوشش بازوانش در ارتباط با–کشنده از دهانْ نفسدر . [...] باشند هاي اصلی گفتار می گویند که هیجان و عمل سرچشمه آموخت، صریحاً به ما می

ویک نواره چنین نظر داد که اولین کلمات انسان موقعی ادا گردید که دانشمند آلمانی لود 1877این کلمات . ابزاري را اختراع کرد و این بدان خاطر بود که دیگران را در کار خویش سهیم کند

اولیه انسانها را قادر کرد تا همدیگر را عمدتاً به صورت امري و درخواستی مورد خطاب قرار این نظر که انسان متکلم و انسان . [...] کند که از این نظریه جانبداري می مدارکی وجود دارد. دهند

–داریم ابزارگرا در یک زمان ظهور پیدا کردند با دانش خود، که وقتی بدن را به کوششی وامی

. آوریم، توافق دارد صدائی نیز از گلو بیرون می -بخصوص که این کوشش بسیار ناگهانی باشدبعضی . [...] صداهائی همراه با عمل به احتمال قوي نام اعمال را به خود گرفته است[...]

کنند که انسان اولین کلمات را براي تبادل احساسات با همسر، کودکان و پژوهشگران خیال میتر بمنظور سپس برقراري ارتباط را به صورت گسترده. ی که دوست داشت بکار برده استدیگران

هاي در اوائل اجتماع انسانی، واحدهاي خانواده. اش ادامه داد اطمینان حاصل کردن از بقاء خانواده پراکنده، احتماالً همیشه در جستجوي آب و غذا بودند و بدنبال این مطلب که غارهاي محل پناه و

خطرات انسان رو در رو با . آورد شده چه چیزهائی برایشان به ارمغان می دیگر مکانهاي حفاظتهاي بزرگ، همکاري پی برده و از طریق جستجوي منظم در گروه ناگفتنی، احتماالً به فوائد

توانستند زمینهاي بیشتري را درنوردیده و شانس موفقیت خود را کنندگان غذا می آوري جمع

5

هاي متقابلْ انگیزه انسان براي نگهداري آنچه که تئوري گرد هم آمدن بخاطر کمک. دهند افزایشافزاید و تا بتواند به آن می -دهد اگر الزم باشد خود را به کشتن می–جنگد دارد و براي آن می

شکیل اي انسان در افریقا و امریکاي جنوبی شروع به ت با این وجود در مرحله. گیرد نادیده می] را[ها اي نمود که از آنها بااطالعیم، و اجتماعات عظیم ملی امروزه ما از آن دادن نوعی اجتماعات قبیله

در نهایت چه چیزي گفتار را ضروري ).17-15: همان( "مایه گرفته و به تکامل رسیده استنها و صدا انسان احتماالً براي اشیاء و حوادثی که در ابتدا با اشاره کردن به آ" ساخته است؟

احتمال . داد کلماتی نیاز داشت خبرشان را می -مثالً با خرخر کردن، یا خرناس کشیدن–آوردن درگذاري کرده سپس به توصیف را اول اسم) اسامی(بسیار وجود دارد که رودخانه یا ابر، یا باران

قدام به توصیف ؛ بعد شاید ا)صفات(رود کوچک، ابرهاي سیاه، باران سنگین : آنها پرداخته است؛ و سپس )افعال(بارد شوند، باران می کند، ابرها جمع می رود جریان پیدا می: کار آنها کرده باشد

شوند، باران سنگین ابرهاي سیاه جمع می: ترکیب آنها به صورت جمله قدم بعدي بوده استنگی و علت هر قدر بیشتر کوشش کنیم تا چگو": لودوویسی معتقد است. )18: همان( "بارد می

رسد که چنین به نظر می. اختراع لغات را به وسیله انسان تصور نمائیم، بیشتر گمراه خواهیم شدپروفسور "بنا به روایت لودوویسی . )18: همان( "دالئل مناسب براي اختراع کلمات بسیار است

فردي است که به دارد که زبان وسیله منحصر به ویلسون در تولد اعجازآمیز زبان اظهار می. اي. آرانسان در سر خود . وسیله انسان اختراع شده است تا دنیاي خارج را در ذهن خود تصویر نماید

باشند بخش بزرگی از دنیا را جاي داده است، دنیائی که در آن زمان و مکان دو عامل حیاتی میکند دیگر متمایز می اي که انسان به آن شعور اضافی که او را از حیوانات از همان لحظه]. هستند[

از آنجا که تصویر ذهنی انسان از دنیا به همان . دست یافت از زمان و مکان آگاهی داشته استتواند با دنیاي خارج نزدیک شود نزدیک است باید بدون شک ارتباطی میان اي که او می اندازه

بنا بر این زبان . شدساخت زبان و ساخت دنیایی که زبان سعی به تصویر آن دارد وجود داشته باهاي ذهنی است که نشانگر اشیاء و اعمال در دنیاي خارج باشد، نتیجه نیاز به یک سیستم سمبل

لودوویسی با وصف آنچه . )20: همان( "کند دنیائی که انسان به وسیله حواس خویش درك میست، احتمال آن توانائی بشر براي سخن گفتن رویدادي ناگهانی نی"گیرد که گفته شد نتیجه می

6

به مرور ایام لغاتی را اختراع کرده، سپس . وجود دارد که همراه با خود او به تکامل رسیده باشدکه امکان افزودن به آن ) لغات(لغات دیگري به آن افزوده تا آنکه باالخره به یک مجموعه ثابت

به syntaxisژه یونانی از وا syntax(آنگاه شروع به تنظیم کلمات . نیز بوده تبدیل گردیده است، براي رسیدن به )علم نحو(و ساختن جمله کرده و با این نظم و ترتیب ) معناي نظم و ترتیب

و بعد از [...] پرداخته است ) گرامر(نوعی الگوي ثابت، احتماالً به برقراري ارتباطات میان کلمات انجام گردیده انسان به زبان یک پیشرفت طوالنی و تردیدآمیز که عمدتاً از طریق آزمایش و خطا

. فقط یکبار کسب کرد اند که انسان قدرت گفتار را دهچنین تصور کر]. یافته است[دست یافت ترین ایام یک بنا بر این در قدیمی. نظیر بود اي بی طبق این نظریه این حادثه در تاریخ بشر حادثه

خبندان به دنبال هم آمدند و از از آنجا که عصرهاي ی. زبان منحصر به فرد بشري وجود داشتها و دیگر حوادث طبیعی خانواده کوچک بشري را که تنها موجود روي زمین آنجا که این دوران

هر گروه منشعب » زبان اصلی«از این . بود تقسیم نمود و پراکنده کرد نژادهاي بشري به وجود آمد. زبان مادري خود از دست دادیک زبان جدید به وجود آورد که به تدریج شباهت خود را به

هائی از زبان وجود دارد که بدون شک از زبانهاي مربوط به هم درست شده و به اکنون خانواده .Drاز طرفی دانشمند امریکائی دکتر کالتون کون . بخشد قدر و اعتبار می» زبان اصلی«این تئوري

Carleton Coon تلف در زمانهاي مختلف سر اخیراً گفته است که انسان اولیه در نقاط مخاگر اوضاع از این قرار باشد هر گروه براي خود قدرت گفتار کسب کرده و هر . برداشته است

هاي پس به این ترتیب گونه ).22: همان( "گروه براي خود زبانی علیحده به وجود آورده است .مختلف زبان شکل گرفته است

اي قراردادي از زبان مجموعه": گوید لودوویسی می" زبان چیست؟"اما در نهایت یک از مواد زبان با آنچه که قراردادي از این نظر که نه کلمات و نه هیچ. هاي صوتی است سمبل

در . اند و وسیله بیان احساسات کلمات منادي عمل. [...] نشانگر آنها است ارتباطی الزامی ندارندتوانند در وجود ما کنند می با توجه به آنچه که القاء می. آنها سحر و جادو و فایده نهفته است

توانست براي هر شیئی هیچ گروه اجتماعی انسانی احتماالً نمی. [...] طیفی از احساسات بر پا کنندبدین ترتیب یک لغت باید وظایف بسیاري انجام . خاص و یا هر حادثه خاص یک لغت بسازد

7

شیاء و رویدادهائی که لغات با آنها سر و کار دارند بیش از آن ا"از سوي دیگر . )23: همان( "دهدلغات صداها هستند، . تداعی نمود پیچیده هستند که بتوان با صداي لغاتی که دارند آنها را در ذهن

باشند هائی نیز می ولی ضمناً لغات سمبل. دهیم و ما آنها را از روي صداهایشان تشخیص میبنا ). 24-23: همان( "کنند شان را دریابند از رمز خارج می آنکه معانی که اذهان ما براي] دهستن[

بخش زبان در نزد انسان از زبان ارتباطی نزد سایر و تعین هاي متمایزکننده بر این یکی از ویژگی . نمادین است انسانْ جانداران این است که زبانِ

سیر تحول تاریخی زبان : ريظچارچوب ن

فلسفه صورتهاي یکی از فیلسوفان معاصر فرهنگ بشري، در کتاب ) 1945-1874(کاسیرر ي هاي نمادین اندیشه صورتره بخشی از آن است، زبان را یکی از زبان و اسطوکه کتاب نمادینکند و مراحل تاریخی تکوین و رشد و گسترش آن را در تاریخ بشر بر اساس معرفی می بشري

کاسیرر چگونگی پیدایش و رشد و . کشد شري به تصویر میهاي شناخت ب رشد معرفت و مقولهدهد انسان هوشمند اولیه چگونه جوید و نشان می هاي تاریخ می گیري زبان را در دوردست شکل

. ي خود با جهان پیرامونش به تفکر و به موازات آن به ابداع زبان پرداخته است ي اولیه در مواجههاي عجین بوده و ي آغازین پیدایش خود چگونه با تفکر اسطوره دهد که زبان در دوره او نشان می

تدریج و با سپري کردن قرون متمادي به همچنان که انسان توانسته به. این امر ناگزیر بوده استتوان می. شدن راه پیموده است اش به انتزاعی تفکر انتزاعی دست یابد زبان وي نیز همسو با اندیشه

تحوالت ناشی از سیر تحول فکري انسان، متناسب با مکان و زمان گفت هر زبانی عالوه برپیدایی و رشد خود، رویدادهاي تاریخی خاصی را نیز از سر گذرانده و طبعاً از این تأثرات

ما در این مقاله به بیان اجمالی دیدگاه کاسیرر در باره مراحل تحول زبان . نصیب نمانده است بیپردازیم و می زبان و اسطورهمحسن ثالثی در پیشگفتار مترجم کتاب بشري با استناد به بیانات

. کنیم سپس سیر تحول زبان فارسی را بیان می

8

پردازي، ي اسطوره مرحله: دهد کاسیرر سه مرحله براي تحول زبان بشري تشخیص می : »دین فلسفهدو پرسش بنیا«در تاریخ فلسفه، فیلسوفان به . ي انتزاعی ي انفصال، مرحله مرحله

توان شناخت و بدان معرفت پیدا یکی اینکه هستی چیست و دیگر اینکه هستی را چگونه می"برخی هستی را در بیرون از ". اند هاي گوناگون پاسخ گفته ، به شیوه)10: 1387کاسیرر، ( "کرد

انگاشتند تا جایی که آن را بازتاب مجسم و عینی ذهن انسان فاقد کیفیت مادي و جسمی میاي مستقل و جدا باور بودند که هستی به گونهدانستند؛ گروهی دیگر بر این کارکردهاي ذهن می

قائم به همین از ذهن انسان هست و گوهري است مادي، جسمی و عینی که ذهن انسان نیز یعنی - هستی مادي و بیرونی است؛ اما در نگاهداشتن مرزي میان این دو حوزه بحث فلسفی

و هرگز بر آن نشده بودند که این شناسی، بیشتر فیلسوفان همداستان بودند شناسی و معرفت هستیهر، مکان، زمان هاي مطلق هستی، ماده، جو شناسی، از مقوله در هستی [...] .مرز را از میان بردارند

هایی که ذهن شناسنده بشر پدیده ،شد هاي جهان هستی سخن گفته می آن به عنوان پدیده و نظایر. هاي هستی دست یابد از این راه به واقعیت بایست آنها را مورد شناسایی قرار دهد و در واقع می

پذیر یر و کنشپذ شناسی جهان مادي جاي داشت که سرشار از مواد خام صورت در پهنه هستیبود و ذهن شناسنده انسان به عنوان کنشگر و صورتگر از این مواد براي انواع کارکردهاي خویش

داد، جهانی که شناسی، جهان دیگري را تشکیل می از سوي دیگر پهنه معرفت. کرد استفاده میابزارها، راهها و در این عرصه،. انسان به عنوان موجود شناسنده و داراي خرد بر آن فرمانروا بود

هاي موجود در پدیده. شدند و بازشناسی کشیده میصورتهاي شناخت منطقی و تعقلی به بررسی فعالیتها و کارکردهاي . انگاشتند این پهنه را داراي خصلتی ذهنی و فاقد جوهریت مادي می

رینش ذهنی شدند که آفریده آف شناخت منطقی و عقلی تابع قواعد، اصول و قوانینی پنداشته میجدانگري "بدین ترتیب در تاریخ فلسفه، تکیه بر سنت فکري . )11- 10: همان(" انسان بودند

ذهن و عین و پدید آمدن دو واقعیت جدا از هم با دو ماهیت جداگانه سبب شده بود که جهان ناچار اندیشید هستی به دو پاره یا دو بعد مجزا بخش گردد و هر فیلسوفی که درباره این جهان می

اما . )12: همان( "بود یک بعد را اصیل و ذاتی و بعد دیگر را وابسته و بازتاب بعد نخستین پندارد ن شد که با تعریف دیگري از هستی، پرسشهاي بنیادي فلسفه را بر آ"رر با الهام از کانت کاسی

9

ندیشی در جهان ا گرایی و مطلق دگرگون سازد و طرح نوینی را بر بنیاد نفی هر گونه مطلقیکسره جا با در اینهستی [...] .آغازد هستی چیست میبا پرسش سیرر کارش رااک. فلسفی دراندازدهستی را از شناخت آن جدا کرد؟ هستی در ذهن توان چگونه می. آن مطرح است چیستی شناختی

نیز پس هستی باید شناخته آید و همچنان، شناخت . شود انسان پیوسته با شناخت آن مطرح میپس واقعیت باید ماهیتی دوگانه و ترکیبی داشته باشد، یعنی از دو عنصر . باید هستی داشته باشد

" و دو بعد ساخته شده باشد که در صورت جدایی یکی از دو، دیگر واقعیتی را نتوان متصور شد

جهان هستی براي انسان همان جهانی است که به شناخت " از دیدگاه کاسیرر. )12: همان(کم براي انسان اي از شناخت آن، دست نشانه هرگونه جهان دیگري بدون هیچگونه. آید درمیمطلق هستی و مفاهیم دیگر جایی براي جوهرهايآیا با این برهان . تواند هستی داشته باشد نمی

به ذات و همچنین ئماین استدالل، جوهر یا ماده قادر تواند وجود داشته باشد؟ مطلق آگاهی میآنچه که به عنوان واقعیت به . دهند قل، واقعیت مطلق خویش را از دست میتروح یا ذهن مس

گیرد، یک وجود ترکیبی است که هرگز قابل تجزیه به ماند و نام واقعیت به خود می جاي میاز » صورت« [...]خواند، یا فرم می» رتصو«واقعیت نوین را کاسیرر این . عناصر خویش نیست

[...] . دید او یک آفریده انسانی است که ویژگیهاي آفریننده خویش را در خود نگاهداشته استواقعیت همان است که [...] . سازد بیند و می از وراي واقعیت وجود خویش میاو جهان واقعی را

آن . دهد جنبد و پیوسته خود را در معرض دید او قرار می او زنده است، فعال است، میچون . شناساند، براي او وجود واقعی ندارد واقعیتی که از او رویگردان است و هرگز خود را بدو نمی

زندگی است «. [...] نجانیده شودتواند در صورت مجرد هستی گ یت نمیمفهوم راستین واقع[...] از این دیدگاه هر . ضرورت درونی و از همین روي مهر عینیت بر پیشانی آن خورده است که مهر

هنر و ] سانِ شک[گونه صورت نمادین نوین جهان، از مفهوم شناخت گرفته تا جهان پالستیک اي است از درون به بیرون و یا ترکیب همچنین جهان اسطوره و زبان، به تعبیر گوته، مکاشفه

. »سازد و تنها همین است که ما را به وحدت اصیل هر دو مطمئن می. ستجهان و روح اهایی هستند که با هاي مطلق نیستند، بلکه آفریده سر و کار دارد، هستیآن هایی که انسان با هستی

اي که در جهان انسانی پدیده. اند اي نوین و انسانی آن آفریده شده دخل و تصرف انسان به گونه

10

انسان بدان نخورده باشد و سر خویش و جدا از فعالیتها، و آرزوهاي او باشد، دست یا اندیشهنشده هستند، در صورتهایی متمرکز صورت و نظارت را که پراکنده، بی ما مواد هستی. هستی ندارد

کنیم و از و در واقع آنها را براي خود تصرف می آوریم کرده و آنها را تحت نظارت خود در میاز راه صورتهاي انسانی شکل و سامانی که آنچه. کنیم ن زندگی میآسازیم و سپس در خود می آنِ

توان نام واقعیت را بر و نابسامان دارد که به راستی نمیپیدا نکرده باشد، واقعیتی پریشان، ناروشن اي است که همچون انسان پویا و بالنده است و از سوي انسان واقعیت پدیده. آن هموار کرد

اند و همچون انسان سیري از اي ترکیبی چونان انسان آفریده[...] این صورتها . شود زاییده میدر این رهگذر برترین صورتی که. زایش، کودکی و خامی و کمال و پختگی در زندگی دارند

هاي عینی تحت شمول آید صورتی است که کمترین همانندي و وابستگی به واقعیت پدید میچونان را » زبان«توانیم صورت ما می. انی و مفاهیم را بیان کندخویش را داشته باشد، یعنی تنها مع

یی است که به صورت زبان یکی از مهمترین صورتها. اي از این سیر بالنده در نظر آوریم نمونه .اي کنشگرانه و آفریننده پیوسته با انسان همراه بوده است گونههاي زنده به شمار هایی که در زبان انسانها پدیدار شده بودند، معادل پدیده نخستین واژه

هاي به گفته کاسیرر، نخستین واژه. آمدند و حتی جایگاهی برتر و باالتر از انسان زنده داشتند میاکنون در ها که هم این واژه. شدند زبانی برابر با نامها و جوهرهاي خدایان انگاشته می هر

هاي زبانهاي گوناگون، تنها به گونه نمادهایی براي موجودات عینی همچون خورشید، ماه، نامه واژهشده ذاريشان که میان نام و چیزِ نامگ شوند، در آغاز پیدایش ستاره، رعد و باران دریافته می

شد، یعنی زمانی که مرز میان واقعیت و نماد در ذهن انسان ابتدایی اینهمانی گوهري تصور میکالم، . شدند شان، مقدس و خدایی پنداشته می هاي مقدس هنوز ترسیم نشده بود، چونان موسوم

ار ها نبود، بلکه جایگاه خدایان قومهاي ابتدایی به شم گفتار و سخن در آغاز دربرگیرنده واژهپیوند «: شد آمد و حتی خود سرآبه همه خدایان و سرآغاز آفرینش یا خود آفریدگار خوانده می می

شود که همه دینی، اساساً با این واقعیت بیان می-اي شناختی و آگاهی اسطوره اصیل آگاهی زبانتهاي اي برخوردار از برخی قدر گونه اي به هاي اسطوره ساختارهاي کالمی و همچنین همه هستی

آید که شوند؛ به نحوي که کلمه به صورت نوعی نیروي آغازین در می اي پدیدار می اسطوره

11

از رت زبان در مرحله کنونی که مراحلی صو. »گیرد اسر هستی و عمل از آن سرچشمه میرسو بیشتر در برگیرنده [...]، خصلتی منطقی دارد رشد، پیچیدگی و کمال را پشت سر گذرانده است

، همچون هر صورت دانیم چنانچه میصورت زبان . هاي زنده گوناگون است تا هستیمعانی اکنون به پس صورتی از زبان که هم. آفریده انسان، صورتی است پویا، زنده، کنشگر و بالنده

. قی را داشته باشدتوانست همیشه همین سامان منط بریم نمی کارش میترین و خطیرترین هایی که انسان به کار برد براي مهمترین، سترگ نخستین واژه ..].[

خورشید، باران، رعد، آسمان، نیاي بنیانگذار و . هاي پیرامون انسان ساخته شده بودند هستیهاي همسان دیگر چندان براي بشر ابتدایی اهمیت داشتند که پیوسته توجه او را به سوي نمونه

او با نامگذاري . داشتندگیختند و ذهن نوپاي انسان ابتدایی را همیشه در تصرف ان خودشان برمیترین دستاوردهاي خویش اي آنها را از آن خود ساخته بود و چونان گرامی ها تا اندازه این هستی

هاي نخستین، این تا پیش از نامگذاري و پیدایش واژه. آنها را در نگاهداشت خود گرفته بوداو بیگانه بودند و هیچگونه پیوند متقابلی با او نداشتند، اما پس از نامگذاري، دیگر ها با هستی

نام خورشید و خود خورشید با هم در . هاي بیگانه، خویشاوند و یگانه گشت انسان با این هستیشدند و از همین روي، هر دو در چشم او عزیز و محترم و باالتر از آن ذهن او فرا خوانده می

هاي شناخت در ذهن انسان نطفه دم تاریخ که نخستین هسته در سپیده. گشته بودند »مقدس«د و از همین روي است که هاي بشر بودن ها در واقع نخستین اسطوره ، نخستین واژهبستند می

با نخستین کلمه جهان انسانی آغاز به آفرینش . داند ریشه و همزاد می کاسیرر زبان و اسطوره را همپیش از این لحظه، انسان هنوز هستی پیدا . با نخستین شناخت، هستی انسان آغاز گشتکرد و یا

نکرده بود، بلکه حیوانی بود که طبیعت، او را در تصرف خویش داشت و در دایره طبیعی زیرا همین کلمه او را از چیرگی فرمان طبیعت . کلمه بود که او را آفرید. پویید جنبید و می می

انسان و جهان انسانی از . ن عنصر حیثیت و شخصیت انسانی او را برساختدرآورد و نخستیاي نمادین و صرفاً معنایی نداشتند، بلکه مفاهیم زبان، نخست جنبه[...] . همین لحظه آغاز گشت

هایی که زمانی جایگاه جانبه پدیده ها و شناسایی همه پس از رشد دانش بشري نسبت به پدیدهاش را از هاي نخستین دگرگون گشت و ماهیت خدایی ن که محتواي واژهخدایی داشتند، همچنا

12

ها نیز وجهه خداي خود را از دست داد و ماهیتی صرفاً نمادین و معنایی دست داد، قالب این واژهپس واژه خورشید همیشه نگاهبان و نگاهدار همین معنایی که اکنون دارد نبوده است، . پیدا کرد

. سان زاییده و بالیده شد و سرانجام به مرحله معنایی و نمادین کنونی رسیدبلکه این واژه با اندیگر زبان نیز همین گونه است و رویدادهایی به همین سان را پشت سر گذارده داستان عناصر

ها نخستین واژه. ر فنی و فونتیکی نیز همین روند زنده و بالنده را داشته استنگزبان از . استهاي طبیعی و اصواتی زبانی، ه با تقلید از طبیعت ساخته شده بودند، یعنی پدیدهبودند ک اصواتی

ند در زبان هایی که این چنین ساخته شده بود واژه. [...] هماهنگ، همآواز و همخوان بودندروند و حروف تعریف، ربط، اشاره و ادوات تعجب، تأسف و نظایر آن از امروزي نیز به کار می

اندك اندك ساختار . ساختار برخوردارند و یادگار همین دوره از رشد زبان هستندهمین گونه هاي عینی را از دست دادند و صورتی مفهومی پیدا کردند تا میانجی با پدیده ها پیوند بی واژه

نمادین و معنایی دست یافتند که در این مرحله، دیگر هرگونه همسانی و سرانجام به ساختاراي یکسره معنایی و قراردادي به هاي عینی از میان رفت و کالم وجهه ها با پدیده همخوانی واژه

خط نیز همین سیر تحولی را پشت سر گذارده است؛ نخست به نوعی نقاشی . خود گرفتی قرار داشت و تنها پس از در مرحله پیکتوگرافی و ایدئوگراف مانست، یعنی هاي طبیعی می پدیده

. ه نمادین یا معنایی دست یافترشدي درازآهنگ به مرحلشان همه کیفیتها و کمیتهاي مراحل سازد، در فراگرد تحولی فرمها یا صورتهایی که انسان می

دهند و چه در قالب و چه در محتوا، آثاري از زندگی گذشته خویش را شان را از دست نمی پیشین .دارند براي خود نگاه می

هاي شناسایی هستی از داند که در نخستین لحظه واژگان را همزادانی می ها و کاسیرر اسطوره دمان انسانیت برساخته شد، نخستین صورت شناخت که در سپیده. سوي انسان، زاده شدند

اي که آغازگر انسانیت بود، در برابر سیلی از انسان یا انسانگونه. زبانی بود -اي صورتی اسطورهد که براي او هیچ معنایی نداشتند و پیوسته ذهن نوپاي او را تأثرات حسی قرارگرفته بو

هایی او با نخستین چاره. کرده بودند انگیختند و یک نوع بحران روحی در زندگی او پدیدار برمی، در این آغاز. نسانی خویش را ریختهاي هستی ا که براي آرام کردن این بحران اندیشید، پی

13

توانست به آنها از راه واکنشهاي غریزي، ه شده بودند که دیگر نمیپرسشهایی در ذهن او برانگیختاسطوره و زبان از این رهگذر و در این زمان آغازین [...] .طبیعی و جسمانی خویش پاسخ گوید

هاي بسیاري را به شناسایی کشد و توانست به یکباره پدیده ازین نمیانسان آغ[...] . آفریده شدندماند و آن آغاز کردن شناخت پس یک راه بیشتر براي او نمی. شتنیز ندا ذهن او چنان گنجایشی

پس همه توجه خویش را متوجه همان یک پدیده ساخت . خویش، تنها با شناسایی یک پدیده بوددر این رهگذر ذهن او که هنوز [...] . و سراسر ذهن خویش را به همان یک پدیده اختصاص داد

فی چیز بیشتري نبود، نخستین صورت ذهنی خویش را آغاز عاط - جز یک صورت خام احساسیکم یک پدیده را مورد شناسایی قرار داد و نخستین صورت ذهنی خویش را پدید کرد و دست

از این رهگذر، نخستین واژه براي نامگذاري و یادآوري نخستین پدیده شناخته ذهن انسان، . آوردن گردد و چنان ای یفته نخستین نوزاد ذهن خویش میذهنی ش -او در این شهود عینی. آید پدید می

گیرد و از سوي دیگر، به کند که گویی همه جهان او را دربرمی پدیده فضاي ذهن او را اشغال میپس نخستین شناخته انسان، نخستین مفهوم جهان [...] .آید گونه آفریننده تمام جهان او شناخته می

او با نامگذاري این پدیده . نخستین اسطوره و خداي اوست و سرانجام او و نیز نخستین واژه اواندك اندك این آشنایی میان [...] . تواند هرگاه که بخواهد آن را فرا خواند نخستین، از این پس می

یابد که دیگر چیرگی روانی شناخته بر ذهن او رو به کاستی شناسا و شناخته چنان گسترش مینامگذاري این . هاي دیگر هستی بپردازد گذارد تا به پدیده آزاد می گذارد تا جایی که شناسا را می

توان با فرا خواندن نام دوباره کند و هرجا که برود باز می پدیده، از گریز آن از ذهن جلوگیري میاز همین روي دیگر پرواي آن نیست که ذهن انسان تنگاتنگ آن را در آغوش داشته . بازش آورد

تو گویی که همه هستی این پدیده در نام او فشرده شده است؛ این . ستش دهدباشد تا مبادا از داز این جا به بعد . رندهاي ابتدایی نام و نامیده از یک گوه گونه است که در میان بسیاري از جامعه

گردد و همان فراگردي را که در کار آفریدن و یا به سخن دیگر، شناسایی پدیده دیگر آغاز میاز این . شود نیز تکرار می هاي دیگر تین پدیده جریان یافته بود، در شناسایی پدیدهشناسایی نخس

. شوند هاي شناخت، نخستین واژگان، و نخستین خدایان آفریده می رهگذر، نخستین هستههاي گوناگون و خدایان گوناگون هر یک بیانگر و آفریننده جزئی از هاي گوناگون، واژه اسطوره

14

اي از دانشهاي انسان داراي گنجینه. شوند درپی در زندگی انسان نمایان می هستی انسان، پیدر این . بستگی و پیوند ارگانیک بین آنها وجود نداردهم[...] شود که تک و جداجدا می تک

اي محدود به پهنه مکانی هر اسطوره[...] اش را دارد اي کارکرد و معناي ویژه مرحله، هر اسطورهاي هاي شناخت اسطوره اگر این هسته. که در آن ساخته و پرداخته شده است همان محیطی است

شان توانستند آن نیازهایی راکه براي برآوردن داشتند نمی شان را نمی حوزه و کارکرد و معناي ویژهناپذیر است و در کلیت اي خود یک کل تجزیه هر اسطوره .ساخته شده بودند از میان بردارند

در این مرحله از نگر شناختی، ما با شناسایی جداگانه [...] . شود و کارکرد دارد میخویش دریافته در این مرحله انسان . [...] سازد سر و کار داریم و تازه انسان دارد اجزاي شناخت خویش را می

ذهن نوپا و [...] .سازد دارد مواد و عناصر ساختمان باشکوه و بالنده ذهن خویش را فراهم میهاي را جدا از یکدیگر و به گونه حوزهها دایی در این زمان هر یک از پدیدهز انسان ابتنوآمو

شناختی او انسجام سیستماتیک پیدا نکرده است و هر یک از حیات. کند جداگانه شناسایی میهاي گفتاري او در این زمان توصیفی، واژه. ها و مفاهیم شناخت او جداسرانه زندگی دارند مقوله

اسم عام هنوز در زبان او . زنده و مجسم هستند و به هیچ روي خصلتی مجرد، کلی و عام ندارندگیرد و نها همان پدیده خویش را در بر میم خاص است و تپدیدار نشده است؛ هر چه هست اس

پس از فراهم آمدن مواد . اند ذهن بشر در این مرحله کاسیرر، فراورده» اي خدایان لحظه«. رساند می. پردازد بندي آنها می اي به سازمان دادن و دسته هاي شناختی به اندازه کافی، ذهن اسطوره و هسته

پذیرد، بلکه ذهن انجام نمی همانندهایی ه خواص عینی و جوهري پدیدهبر پایدهی این سازمانکند و همه چیزهایی را که به یک بندي می ها را بر حسب کارکردشان در زندگی دسته پدیده

در این رهگذر، . کشد دهد و آنها را در یک رشته می اند در یک مقوله جاي می هکارکرد ویژه بسترود و اي از میان می هاي هستی در ذهن انسان ابتدایی تا اندازه جوهري پدیده جداسري و تک

ها را هاي پدیده ها همبستگیکند تا بتواند با به کار بردن آن شناخت او آغاز به تشکل صورتهایی می ]که ي[ خدایان[...] . آیند اي می لحظه فعالیت به دنبال خدایانِ خدایانِ: در این جا است که. دریابدهاي مؤثر در آن چیزهایی که یعنی به عنوان هستی. شدند صور میاي یکسره عملی ت گونهبه [...] در این جا ذهن انسان ابتدایی دارد نخستین [...] . شان با آنها سر و کار داشتند گی روزانهددر زن

15

نسان ذهن ا [...] .اي ، اما در همان چارچوب اندیشه اسطورهکند ریزي می هاي مفاهیم عام را پی یهپاپیش از این، . هاي متعین شناخت خویش را برساخت نخستین هسته» اي خدایان لحظه«با تصویر

هاي نخستینِ شناختی ن که این هستهپس از آ[...] . تعین و صورتی نداشت ههستی هیچگونبندي و به دسته» خدایان کارکردي« هانباشته گشتند، ذهن انسان یک گام فراتر گذاشت و از را

هاي متعین پرداخت و آنها را در کارکردهاي گوناگون زندگی سازي ابتدایی از هستی مفهومیافت، در این راه هر چه شناخت او از هستی از نگر کمی و کیفی گسترش می. خویش سازمان داد

تارهاي آن در این زبان و ساخ. گشت تر می ژرف تر و گسترده» هستی«در زبان او نیز مفهوم هر پیشرفتی که انسان . هاي انسان پیوسته همراه، همگام، همزاد و همیار بودند ها و جنبش پویش

ي زبانی او به گونه ساختارها نیافت، در زبا درونی و بیرونی خویش بدان دست میدر جهان هاي بشري به توان در زبان جامعه ها را می تبازتاب این پیشرف .کرد استقرار و تثبیت پیدا می

. )27 - 10: همان(" شنیدروشنی دید و را از نگاه سیر تحول تاریخی زبانکتاب مقدس و ادبیات : رمز کلنیز در نورتروپ فراي

اي یا دوره اسطوره: سه دوره وجود دارد نزد ویکو، در چرخه تاریخ": کند ویکو چنین بیان میاي النگاژ در هر دوره[...]. ؛ و دوره عامه مردم 2، یا دور اشرافیتدوره قهرمانی؛ 1دوره ایزدان

ویکو به ترتیب شاعرانه، دهد که آید و سه نوع بیان کالمی به دست می خاص آن دوره پدید می، و )کاهنی( 6، هیراتیکی5هیروگلیفی] فراي[نامد و من می 4اي ، و محاوره3قهرمانی یا محتشم

گردد، چون از نظر اصل به وجه از وجوه نوشتن بازمی این الفاظ در. نامم می) عامیانه( 7دموتیکینزد ویکو مرحله . شان نشانه بوده است ویکو آدمیان پیش از اینکه قدرت تکلم بیابند وسیله ارتباط

مرحله کاهنی عمدتاً تمثیلی، و مرحله عامیانه وصفی زبان است، » شاعرانه«هیروگلیفی استعمال

1. Mytical age, or age of gods 2. Heroic age, or age of aristocracy 3. Noble 4. Vulgar 5. Hieroglyphic 6. Hieratic 7. Demotic

16

کاسیرر و فراي تحول در این مقاله سعی بر این است با اتکا به آراي ). 23: 1379، فراي( "است . تاریخی زبان فارسی بررسی و تبیین شود

سیر تحول زبان فارسی

تحوالت انسجام و تداوم خود تکوین، در طی تاریخ اند یی که تا به امروز پاییدهها زباناغلب عوامل در اثر این تغییرات یا . اند گشتهو بارها دستخوش تغییرات بسیاري را از سر گذرانده

اقوام مواجهه با ي واسطه به مهاجرت و ویژه هجوم اقوام دیگر، بهرویدادهاي تاریخی بیرونی مانند حذف، ،واممانند تبدیل، قلب، زبانی یک فرایند درون یا بر اثراست ایجاد شده ها و ملل و فرهنگ

بر اساس . زبان فارسی نیز از این قاعده مستثنا نیست. تحول یافته استو ساخت واژگان جدید توان تاریخ تحول می ي فارسی از دیرباز و با بررسی آثار زبانی بازماندهدیدگاه کاسیرر و فراي

توان تاریخ تحول زبان فارسی را در لذا می. تاریخی ویکو منطبق کردي ها دوره ازبان فارسی را ب» مردم عامه«، و دور تنان یا روئین» قهرمانی«، دور »اي و ایزدان اسطوره«ي به سه دورهعام سطحی

فارسی باستان، فارسی میانه، و فارسی «ي آن را به سه دورهخاص سطحیسپس در . تقسیم نمود . تقسیم کرد» جدیدنان امروزي ساک میلیارد تن] هفت[نزدیک چهار هایی که ي زبان شماره"ي خانلري بنا به گفته که ارتقریبی است زیبکلی اما این شماره . استتخمین شده 2796به برند ي زمین به کار می کره

: 1382خانلري، ( "فاصل میان دو زبان وجود ندارد مالك صریح و قطعی براي تعیین حدمیزان و چنین ها، و هم توضیح و تبیین تنوع زبان ،بندي اند به تقسیم دانشمندان همواره سعی کرده ).107

آنان این بوده است که ابتدایی هاي حاصل کوشش. تحوالت درونی یک زبان خاص بپردازنددر . هایی تقسیم کنند ها به انواع و دسته را از روي ساختمان صرف و نحوي آنهاي مختلف زبان"

شود ها مشخص می سه نوع کلی در زبان خوانند می» ساختمانی«یا » نوعی«بندي که آن را این رده : که عبارت است از

17

)زبان چینی( هجایی هاي تک زبان. 1 )زبان ترکی( زبان هاي پیوندي. 2 ).108-107: همان( ")زبان فارسی( هاي صرفی زبان. 3

میان پیش از مدتیساختمان و بر حسب نوع هابندي زبان تقسیم" ي خانلري بر اساس گفته توان بندي نمی با این رده [...] ندا هزیرا دانشمندان دریافت تاسمتروك شده شناسان منسوخ و زبان

ي اما مطالعه. )112: همان( "ها را با صراحت و وضوح قطعی معین کردزبان تفاوت ساختمانیشد این امکان را میسر »یشناسی تطبیق زبان«و » شناسی تاریخی زبان«ي ها که مقدمه تطبیقی زبانبا استفاده از .)114: همان( "آشکار شود ]ها زبان[ توجوه متعدد مشابهت و مطابق"ساخت تا

هاي مردم جهان را در ذیل اندانشمندان موفق شدند که بسیاري از زب" ي تطبیقی روش مطالعهکه ارزش و اعتبار علمی »ساختمانی«بندي در مقابل رده. بندي کنند ی قرار دهند و ردههائ گروه

بر حسب این . شمرد» بندي از حیث خویشاوندي رده«توان نیافت و منسوخ شد این روش را میهاي اند یا صورت ي منشعب یا مشتق شدهها از اصل واحد روش، به اعتبار آن که هر گروه از زبان

" کنند ایی تقسیم میه خانواده ها را به نآهستند - زبان مادر - اصلی مختلف تحول یک زبان

هاي بشري که تا کنون با روش تطبیقی کشف شده هاي اصلی و مهم زبان وادهخان" .)116: همان( :شناسی است از این قرار است دانشمندان زبانو مورد قبول

با » هند و اروپایی«که اصل یا مادر آن زبانی فرضی است که نام ي هند و اروپایی خانواده. 1بازماندگان، یا نوادگان این خانواده اکنون در سراسر جهان متمدن . اند بر آن نهاده» هند و ژرمانی«

فارسی، انگلیسی، فرانسوي، هاي شامل زبان زبان کشورهاي مهم آسیا، اروپا و امریکا. اند پراکندهبسیاري آلمانی، ایتالیایی، اسپانیائی، روسی، سوئدي، نروژي، دانمارکی، هلندي، لیتوانی، لتونی، و

. )117: همان( "اند از زبانهاي دیگر از افراد این خانواده لبنان، ي عربستان، عراق، سوریه، سر شبه جزیرهارهاي س زبان( "ي سام و حامی خانواده". 2

)117: همان(..)و ، اتیوپی، اریتره، سومالی،اي شمالی از مصر تا مراکشقیفلسطین، اردن، افر

18

هاي متداول الپونی، زبان، استونی، مجاري، يفنالند( "ي اورالی یا فین و اوگریائی خانواده". 3 )117: همان(...)و، در سیبري

)117: همان(...)ترکی، تاتاري، ترکمانی، قرقیزي، مغولی، و( "ي آلتائی خانواده". 4 "هاي دیگر خانواده". 5هاي رایج در هندوستان و جنوب شرقی و سومري، عیالمی، قفقازي، زبان( "هاي منفرد زبان". 6

).119-107: همان( )ازبان بومیان امریکمشرق آسیا، زبان بومیان افریقاي مرکزي و جنوبی، ها با روش تطبیقی آشکار ي خویشاوندي آن هاي متعددي که رابطه زبان"بنا به نظر خانلري ترین زمان اند، از قدیمی خوانده شده منشعب شده» هند و اروپایی«همه از اصل واحدي که و شده

هاي تترین مل ترین و متمدن ها و ابزار ارتباط ذهنی بزرگ ترین اندیشه ي بیان عالی وسیلهتا امروز هاي گفتند داراي قابلیت اداري و سازمان ها سخن می مردمانی که به این زبان .جهان بوده است

ي ي انشعاب قبایل و نحوه وي در باره .)120: همان( "دتري بودن اجتماعی برتر و فرهنگ ارزندهگفتند چون به قومی که به یک زبان سخن می": گوید دگرگونی زبان مادر هند و اروپایی می

را در پیش دور هایی تقسیم شدند و هر یک از دیگران جدا شد و راه سرزمینی ها و قبیله طایفهها تغییر اداي واک یعنی چگونگیشیوه تلفظ .یابد به وجهی خاص تحول میزبانش [...] گرفت

چه در و [...] ، و چه بر اثر عوامل ذهنی و اجتماعی شود گرگون مییساختمان کلمات د کند، میاي را اقتباس گویند، کلمات تازه و ملتهائی که به زبانی دیگر سخن می نتیجه برخورد با اقوام

زبان هست که ساختمان ی اساسی در هائ نکتهاما . دهد کند، یا معانی الفاظ خود را تغییر می میتوان به گیرد که با روش تطبیقی می نها به طریقی انجام میماند، یا تحول و تغییر آ پایدار می

صیغه سوم "است تشابه آوایی و نوشتاريِ از آن جمله .)121: همان( "ها پی برد صورت اصلی آن به عنوان نمونه. )121: همان( "در چند زبان هند و اروپائی» بودن«شخص مفرد از زمان حال فعل

:ساخت چنین استصورتهاي گوناگون این صیغه یا "

astiسنسکریت

esti یونانی باستان

19

istژرمنی

ast)است(فارسی is انگلیسی

).121:همان(" est فرانسوي

بسیار سودمند [...] خاص هر یک از افراد این خانوادهچگونگی تحول "بررسی براي البته هند و «زبان . اما از آن زبان هیچ نشانه و اثري نیست. شناختیم اگر زبان اصلی یا مادر را میبود

تحول و [...] . ایم یعنی تنها از روي قرائن به وجود آن پی برده. یک زبان فرضی است» اروپاییاند به یک درجه و یک میزان در طی هایی که از اصل هند و اروپایی منشعب شده تکامل همه زبان

جدائی هر قوم از پراکندگی طوایف هند و اروپائی در سرزمینی پهناور و [...] . تزمان نبوده اسموجب شد که زبان هر طایفه بر اثر علتهاي خاص و شرایط و اوضاع مختلف به اقوام دیگر

که آثار و در هر حال آن زبان اصلی از قدیمترین دوره تاریخی . تحول پذیردطریقی جداگانه زمان هائی از آن برجاست به صورتهاي گوناگون درآمده بود و سپس هر صورتی نیز در طی نوشته

هاي متعددي که از خانواده هند و اروپایی شمرده زبانمیان روي هم رفته. تحولی خاص یافتیک نوع باستانی که در آن اسم و : شود تاریخ، دو نوع متمایز دیده می زقطع نظر ابا شوند می

شوند و ساختمان فعل نیز داراي صفت و ضمیر بحسب مقامی که در جمله دارند صرف میاسم و صفت و ضمیر کامالً یا به میزان رفنوع جدید که در آن ص دیگر. خصوصیات معینی است

ا به حکم ترتیب هاي ربط و اضافه ی مهمی از میان رفته و روابط اجزاء جمله به وسیله حرفخوانند، می 2»تحلیلی«و دومی را 1»ترکیبی«را در اصطالح لنوع او. شود کلمات در جمله بیان می

باید دانست در هر زبان و هر مرحله از یک زبان هر دو نوع از این مشخصات کلی وجود دارد اما . )122: همان( "و تنها این تقسیم بر حسب حکم بر اغلب است

1. Synthetique 2. Analytique

20

بر اساس یکی . است مطرح قوم باستانی هند و اروپاییخاستگاه هاي متعددي در باره نظریه پیش از انشعاب و مهاجرت طوایف مختلف آن در باستانی هند و اروپائی قوم "ها از این نظریه

اما شاید نظریه دیگري که به موجب آن وطن . هاي دریاي بالتیک در اروپا اقامت داشته است کنارهکند اعتبار بیشتري تعیین می هاي جنوب روسیه و شمال شرقی ایران دشتدر ی این ملت را اصل

هائی که در اگرچه شعبه گویندگان زبان هند و اروپایی همه از نژاد سفید هستند. داشته باشدهاي اصلی و مهمی که از شعبه. چرده باشند تر و گرمتر سکونت دارند اندکی سیه مناطق جنوبی

حتّی، حتّی هیروگلیفی و چند زبان : کهن هند و اروپایی مشتق شده از این قرار استزبان هند و (آسیائیک، تخاري، یونانی، ایتالیک، آلبانی، ژرمنی، سلتی، بالتی، اسالوي، ارمنی، آریایی

.)124: همان( ")ایرانی

گروه آریائی یا هند و ایرانی .شود آثاري بسیار کهن در دست است هندي تقسیم میاز این گروه که به دو شعبه ایرانی و "

کلمه آري که کلمات اران و ایران از آن مشتق است، نامی است که نیاکان مشترك ایرانیان و در شبه جزیره هندوستان زبانهاي " .)135: همان( "کردند هندیان به نژاد و خانواده خود اطالق میاین شعبه گروه آریائی را [...] واده هند و اروپائی نیستندمتعددي رایج است که قسمتی از آنها خان

. نامند می) 135: همان( "»هندي آریائی«

هندي آریائی

است که به زبان » ودا«هاي کتاب قدیمترین اسنادي که از گروه آریائی هند در دست است متننیست که شک. توان معین کرد تاریخ قطعی این متون را نمی. سنسکریت نوشته شده است

شده و شود مدتها پیش از کتابت سینه به سینه نقل می خوانده می» ودا ریگ«سرودهاي مذهبی که بعدها به صورت نوشته درآمده است؛ و در هر حال زبانی را که در این آثار به کار رفته جدیدتر از

عنی وداها را یباستان هند مقدسِ جان هینلز متونِ .)135: همان( "دانند قرن دهم پیش از میالد نمی

21

در وداها بسیاري از باورهاي هند و ایرانیان ": گوید شمرد و می هاي ایرانی بر می از منابع اسطورهها را در بازسازي عقائد ایران پیش از زردشت توان آن باستان حفظ شده است و از این رو، می

). 23: 1379هینلز، ( "محتاطانه به کار برد

) آشوري- بابلی(سومري، عیالمی، اکدي (یرانی در سرزمین ایران باستان هاي غیر ا زبان آرامی، سریانی

پیش از آن که آریائیان به سرزمین تاریخی خود بیایند و نام خود را به "بر اساس روایت خانلري کردند زندگی میهاي دیگري این کشور بدهند در قسمت غربی و جنوب غربی ایران کنونی ملت

تر تمدن و فرهنگی خاص و درخشان ایجاد کرده و زبان و ادبیاتی ها پیش از قرنکه هر یک ها هاي این ملت زبان. مند شدند داشتند که ایرانیان باستان با زیرکی از هر کدام به طریقی بهره

. )138: همان( "سومري، عیالمی، سامی: عبارت است از

زبان سومريشده از قومی که سومري خوانده می. ترین زبان نوشته شده نوع بشر است زبان سومري کهن

قدیمترین زمان در مصب رودهاي دجله و فرات یعنی فاصله میان بابل قدیم و خلیج فارس مستقر خط میخی از اختراعات سومریان است و تکامل این خط را در طی قرنها از روي . [...] شده بوددر نخستین نوشته هاي سومري خط جنبه تصویري دارد . انده ایشان می توان دریافتآثار بازم

آید و همین صورت پرداخته و به تدریج به صورت الفبائی درمی) سال پیش از میالد 3500(قوم سومري در تاریخ . است که با فرهنگی درخشان به ملتهاي آشور و بابل انتقال یافته است

نه زبان سومري و نه فرهنگ آن با زبانها و فرهنگهاي دیگر . نماید فرد میملتهاي جهان بکلی منشود از کلمه بابلی که بر ایشان اطالق می» سومري«لفظ .ملتها بستگی و خویشاوندي دارد

شد و معادل کلمه خوانده می» شنعار«آید که شاید با نام سرزمینی که به زبان عبري می» شومرو«مراکز فرهنگ وتمدن سومري شهرهاي نیپور، اور، کیش، لرسا، . ی باشداست یک »کنگیر«بومی

22

هاي گلی فراوان از زبان سومري به دست آمده است که شامل مطالب لوحه. لگش بوده استنکه دولت بابل بر این ناحیه دست یافت و حکومت آن را آپس از . متعدد و گوناگون است

نظیر ه عنوان زبان علمی و ادبی باقی ماند و وضعی برانداخت باز تا چندین قرن زبان سومري ببراي نمونه از زبان و فرهنگ سومري دستگاه اعداد ایشان را ذکر [...] . زبان التینی در اروپا داشت

: همان( "بردند به کار می» شصتی«و » بیستی«و » ده دهی«سومریان اعداد را بر سه پایه . کنیم می138-139(

زبان عیالمی

اند در منطقه کوهستانی که از عیالمیان که در تاریخ باستان آسیاي غربی مقام مهمی داشتهآلنهرین تا فالت ایران گسترده است و رشته کوههاي زاگرس و لرستان و خوزستان کنونی را بین

. آشوري مشتق است» االمتو«شود از کلمه نامی که بر ایشان اطالق می. شامل است مسکن داشتنداز جمله با نسبت به کلمه شوش، نام پایتخت . خوانده اند این قوم را به نامهاي دیگر نیز می.] [..

شده، گاهی نام تلفظ می» سوسا«شوشنن و در یونانی «شوشون و در عبري «ایشان، که در اکدي بوده » انانش«یا » انزان«گاهی نیز این قوم را از نام سرزمین ایشان، که . اند به ایشان داده» شوشی«

زبان عیالمی را در سه مرحله متوالی از تاریخ متمادي رواج . [...] خوانند است، انزانی و انشانی میو هنوز آن را درست زبان که به خطی تصویري نوشته شده آثار این ترین کهن. شناسیم آن می

پس از ان کتیبه . باشداند شاید متعلق به میانه هزاره سوم پیش از میالد مسیح تحلیل و تفسیر نکرده 8تا 16قرنهاي هاي عیالمی به خط میخی است که از الفباي اکدي مشتق است و تاریخ آنها میانه

شد تا مدتی میخی نوشته می خطدر مرحله سوم زبان عیالمی که همچنان به . پیش از میالد استهاي شاهنشاهان این و سنگنوشتههاي رسمی شاهنشاهی هخامنشی قرار گرفت و یکی از زبان

انشان «کورش هخامنشی عنوان . خانواده بیشتر به سه زبان است که پارسی، عیالمی، اکدي باشدبکلی متروك و فراموش شده معلوم نیست زبان عیالمی از چه تاریخی . [...] داشته است» شاه

تانی یا جدید خویشاوندي زبان عیالمی، مانند سومري، با هیچ یک از زبانهاي باس. [...] استزبانهاي سومري و . [...] شمارند می» زبانهاي آسیائیک«تنها از نظر جغرافیائی آنرا جزء . ندارد

23

اما پس از استیالي اقوام ایرانی بر . اند عیالمی با زبانهاي آریائی هیچ بستگی و خویشاوندي نداشتهن زبانها در زبان ایرانیان باستان راه سرزمین ایشان، ممکن است لغات و اصطالحات متعددي از ای

).143-141: همان( "یافته باشد

زبان اُکَّدي

شاخه سامی شامل زبانهائی است که از ". است »حام و سامی«هاي ي زبان زبان اکدي از شاخهگویندگان آنها در در قسمتی از سرزمینی که قدیمترین زمانها با زبانهاي ایرانی همسایگی داشته یا

زیسته اند؛ یا در طی زمان اقوام متکلم به این زبانها در آن گسترده شد میبعدها نژاد و زبان ایرانی بر اثر این روابط زبانهاي ایرانی و زبانهاي . اند هاي سیاسی و اجتماعی و دینی یافته با ایرانیان رابطه

ي حام و سامی قدیمترین زبان خانواده. )144: همان( "اند تهشمتقابل دا سامی در یکدیگر تأثیرهاياین زبان که گویش . سال پیش از میالد است 2800آثار بازمانده از آن متعلق به . زبان اکدي است

خوانند زبان قومی از سامیان می» آشور و بابلی«شود و گاهی آنرا شرقی شاخع سامی شمرده میسومریان، یعنی ناحیه میان رودهاي دجله و فرات، مستولی شدند و تمدن و بر سرزمیناست که

قدیمترین دوره تاریخی این قوم که تا بعد از سال . [...] فرهنگ ایشان را اخذ و اقتباس کردنداي است که در طی آن دولتهاي واقع در میانه رودهاي شود دوره کشده میپیش از میالد 2000مرکز این دولتها نخست در . اند مجاور آن تا خلیج فارس، فرمانروائی داشته و فرات و ناحیهدجله

شد و سپس به جنوب در سرزمین سابق سومر و بعد خوانده می» اکد«مت شمالی کلده بود که سقهاي ادبیات وسیع این دوران که شامل منظومه. ن به شمال یعنی شهر بابل انتقال یافتآاز

کتابها نهاي حقوقی و قضائی است به صورت سنگنوشته روي پیکرها، یا اساطیري و پهلوانی و متاسناد .اند به زمان ما رسیده است هاي گلی خام نوشته و سپس آنها را پخته هائی که بر لوحه و نامه

به وجود » بابلی کهن«پس از آنکه بابل پایتخت شد زبان . [...] است» اکدي کهن«قدیمتر به زبان ). 145-144: همان( "]بود[اکدي کهن تحول و تکامل یافته « آمد که نسبت به

24

از آغاز تاریخ تا اسالم هاي ایرانی زبان

. است» هند و ایرانی«یا » آریائی«گروه [...]هاي مهم خانواده زبانهاي هند و اروپائی از شعبه". گفتند نژاد خود می لفظی است که از دیرترین زمان، نیاکان دو قوم ایرانی و هندي به» آري«کلمه

اما در . کردند شد که به زبان سنسکریت گفتگو می در هندي باستان این نام به کسانی اطالق میهاي هند و اروپائی ، از اوایل هزاره نخستین پیش از میالد طوایفی که به یکی از زبانما کشور

خواندند که می» arya=آري«ن خود را ماداین مر. گفتند در این سرزمین جایگزین شدند سخن میدر باره قوم .نامیدند» ایران«و » اران«نام ایشان سپس به جایگاه و کشورشان اطالق شد و آن را

، هرودوت مورخ یونانی نوشته است که در ساسر ماد که نخسین شاهنشاهی ایران را برپا کردندم پارس به این نژاد در سنگوشته نسبت قو. خوانند می» arioi= آریائی یا ایرانی«جهان ایشان را

خوانده است، در باره قومی که به زبان » نژاد ایرانی و ایرانی«داریوش بزرك ثبت است که خود را اسم که » Aryana Vaejah= واج اَرینَ«اوستائی سخن می گفتند این عنوان یا نام نژاد را از کلمه

. )157: همان(" توان دریافت است می» انیانجایگاه ایر«جایگاه نخستین ایشان و به معنی اسناد و مدارکی که در طی تاریخی دراز از زبانهاي ایرانی در دست است از نظر "

از روي مطالعه این آثار است که در تاریخ تحول [...] . ستبسیار گرانبها » شناسی تاریخی زبان« :اند شدههاي ایرانی به سه دوران اصلی و مهم قائل زبان

دوره باستان .1 دوره میانه. 2 دوره جدید. 3

بندي بیشتر ناظر به ساختمان زبان و درجه تحول آن است تا به زمان باید توجه داشت این تقسیمتوان حدود گیرد می با این حال از آنجا که تحول زبان ناچار در طی زمان انجام می. تاریخی

:دانستتقریبی تاریخ هر دوران را چنین

25

هایی به زبانهاي ایرانی بر جا مانده ترین زمانی که از آن آثار و نوشتهاز قدیم دوران باستان. 1 . یابد د و به انقراض شاهان هخامنشی پایان میوش است آغاز می

اما بعضی از . را از آغاز پادشاهی اشکانیان تا اسالم باید شمرد وران زبانهاي ایرانی میانهد. 2 . رفته است هاي مربوط به این دوران تا قرن سوم هجري نیز رواج داشته و به کار می زبان

شود که از آغاز دوره اسالمی تا کنون ی اطالق میهائبه زبانها و گویش ایرانی جدیداصطالح . 3در سرزمین پهناور ایران رواج داشته و در گفتار یا نوشتن میان طوایف مختلف ایرانی متداول بوده

، که زبان رسمی و اداري و ادبیات و دانش، و فارسی دري استزبان تر ت و از آن جمله مهماس-158: همان( "وسیله ارتباط ذهنی و معنوي همه ایرانیان در طی این مدت متمادي بوده و هست

: کنند هاي رایج در دوره باستان را از این قرار تقسیم می زبان. )159

زبان مادي. 1 سکائی نزبا. 2 زبان پارسی باستان. 3 )159- 137: همان( زبان اوستائی. 4

هاي هاي دولت شاهنشاهی ماد نخستین دولت ایرانی است که به موجب سالنامه": زبان ماديبنا به روایت . )160: همان( "هاي هرودوت مورخ یونانی از آن اطالعاتی داریم النهرین و نوشته بین

است که شامل که از زندگی نیاکان باستانی ما باقی است نُسکهاي اَوستاترین یادگاري قدیم"بهار شاهنامه فردوسی نمودار آن سرودهاي دینی و احکام مذهبی نیاکان و محتواي تواریخی است که

، و پادشاهی اَپرداتَه پیوندد است، و مطالب تاریخی آن کتاب از کیومرث تا زمان گشتاسب شاه میو ) ضحاك(دهاك یو زمانه هفت خدائی را با هجوم بیگانگان مانند اژ) کیان(کَویان و ) پیشدادیان(

در این روایات همه جا . دهد ترك تا پیدا آمدن زردشت سپیتمان شرح می) افراسیاب(تور فراسیاكرساند که رشته ارتباط سیاسی و اجتماعی و ادبی ایران هیچوقت نگسسته و زبان این کشور نیز می

26

ترین آن پیوندد و گاثه زردشت نمونه کهنه ترین زبانهاي تاریخی یا قبل از تاریخ میبه قدیمهاي سنگ و تواریخ دیگر مردم همسایه بر آنچه از تواریخ ایران و روم و نوشته اما. زبانهاست

گویند آید دوران تاریخی ایران از مردم ماد که یونانیان آن را مدي و به زبان دري ماي و ماه می میکه زبان گذرد، و پیداست که زبان ماد یا ماه زبانی بوده است که با زبان دوره بعد از خود برنمی

و پادشاهان هخامنشی باشد تفاوتی نداشته، زیرا هرگاه زبان مردم ماد که بخش بزرگ ایرانیان ر آینه داشت ه اند با زبان فارسی هخامنشی تفاوتی می مهمترین شهرنشینان آریائی آن زمان بوده

هاي خود که به سه زبان فارسی، آشوري، و عیالمی است، کوروش و داریوش و غیره در کتیبهها ناکام افزودند تا بخشی بزرگ از مردم کشور خود را از فهم آن نبشته زبان مادي را هم می

و نگذارند، از این رو مسلم است که زبان مادي خود بعینه زبان فارسی باستانی یا نزدیک بداناژي –آستیاك «و ، »هرَتْخشَوه«[...] اي از آن زبان بوده است و از نام پادشاهان ماد مانند لهجه [...]. گردد نیز نزدیکی این دو زبان معلوم میکه سپاد و سپاه باشد » پاداسا«و [...] و » دهاك

، جلد 1381ر، ابه( "که گاثه زردشت به زبان مادي است بعضی از دانشمندان را عقیده چنان است . )34- 32: اول

هاي هاي خاص کسان و جایها که در کتیبه از سکائی باستان تا کنون جز نام": زبان سکائیجغرافیانویس (استرابون [...] . هاي یونانی آمده است چیزي در دست نداریم آشوري یا نوشته

مادي و پارسی باستان اشاره کرده به مشابهت فراوان زبانهاي سکائی و ) یونانی قرن اول میالدي .)162: ، جلد اول1382خانلري، ( "است

ن هخامنشی هاانشهاي شاه نوشتهپارسی باستان نامی است که به زبان سنگ": پارسی باستان

ن آی از گویش شمالی نیز در های استان فارس بوده و اندك نشانهاین زبان گویش . شود اطالق میها یا هاي شاهانه که بر تنه کوه نوشته باستان را تنها از روي همینزبان پارسی . وجود دارد

روابط . شناسیم ها و مهرها باقی است می پخته و ظرف هاي گل هاي زرین و سیمین، یا لوحه لوحهزبان [...] . گرفت اداري در شاهنشاهی هخامنشی ظاهراً به وسیله زبان و خط آرامی انجام می

27

ثبت کارهاي بزرگ و درخشان شاهنشاهان هخامنشی و به یادگار قدرت پارسی باستان تنها برايترین آثار پارسی باستان از ترین و مهم مفصل". )162: همان( "و عظمت پارسیان به کار رفته است

. )163: همان( "داریوش اول است که بیشتر با دو متن بابلی و عیالمی همراه استداریوش اول در بیستون کرمانشاه، تخت جمشید، نقش رستم، شوش، نزدیکی ی ازهای نوشته سنگ

از . به جاي مانده است هاي عیالمی، اکدي، و پارسی ترعه سوئز، کوه الوند و همدان به زباندوم، اردشیر خشایارشا در تخت جمشید، شوش، کنار دریاچه وان، همدان؛ از اردشیر اول، اردشیر

در این . همدان یافت شده است وهایی در تخت جمشید، شوش، نوشته نیزسوم، و داریوش دوم هاي وزنه و بر روي سنگآثاري نیز . اکدي، و پارسی استفاده شده است هاي عیالمی، آثار از زبان

مهرهاي متعلق به شاهان هخامنشی از داریوش و خشایارشا و اردشیر اول و دیگران به دست آمده )174-163: همان(. است

میخی خط

ها هاي چند سده گذشته، برآنند که سومري ها و پژوهش ژوهندگان و خاورشناسان بر پایه کاوشپ"ها تاختند این خط را ها بر آن اند و بعدها آشوریان و بابلیان و عیالمی پدیدآورنده خط میخی بوده

و مانند خط ها بود به صورت اشکال خط میخی هنگامی که در دست سومري. ها یاد گرفتند نآاز ها خط را از ها و پارسیماد. [...]تري در آوردند ن را به صورت سادهآها اکدي. هیروگلیف بود

ها از صورت نموداري و آهنگی به شکل الفبایی دست آنها گرفتند و در و عیالمی ها آشوريتوان خوبی می بههاي پارسه و نقش رستم و بیستون نبشته این مطلب را از دیدار سنگ. [...] درآمد

ها هر جا که هر سه زبانِ پارسی، عیالمی، بابلی به کار رفته، میخی نبشته دریافت، زیرا در این سنگخط بابلی یا آشوري داراي هشتصد نشانه، عیالمی یا . تر است تر و آسان تر، سلیس پارسی ساده

از خط میخی . است حرف با چند نشانه بیش نداشته 36انزانی سیصد نشانه، اما خط پارسی خط میخی پارسی از خط میخی اکدي [...]. اي به دست نیامده نبشته مربوط به مادها تاکنون سنگ

برگرفته شده است، اما پارسیان حروف این خط را بسیار ساده کرده و براي نوشتن زبان خود

28

ر نوشتن شمرده ترین مراحل پیشرفت د جا که این خط نشانه یکی از مهم تا آن اند مناسب ساختهدر خط میخی پارسی باستان هر حرف نشانه یک مصوت، یا یک صامت با یک مصوت . شود می

کپنج نشانه نیز هست که هر ی. شود حرف دارد و از چپ به راست نوشته می 36خط این . است یک نشانه براي جزء صرفی پایان واژه و دو نشانه براي. رود براي یک واژه جداگانه به کار می

: 1390شاهیجانی، ( "هاي ویژه براي اعداد نیز وجود دارد ها از یکدیگر و نشانه جدا کردن واژه74.(

ن آبه هاي آیین زردشتی بیعنی کتا شود که اوستا اوستائی به زبانی اطالق می": زبان اوستائی

. نامیدند کردند خود ان را چه می دانیم کسانی که به این زبان گفتگو می نمی. نوشته شده استدر . رفته است همچنین معلوم نیست که در کدام ناحیه از سرزمین پهناور ایران این زبان به کار می

گروهی از محققان این . ذکر شده است» اَرینَ و اج«متن اوستا نام میهن اصلی این نژاد به لفظ :نویسد زبان اوستا می ي بهار در باره. )174: همان( "دانند می ر را با والیت خوارزم یکیکشو

، کنایه است از آیات محکمات و به معنی بنیان جاافتاده و محکماست »اوپِستاك«اوستا در اصل "در به شعر هجائی) یهائودرس(قسمتی از اوستا عبارت بوده از قصائدي [...] . شریعت پابر جاي

زیردستی یا مظهریت نسبت به که سمت )امشاسپنتان(ستایش اورمزد و سایر خدایان اَریائی و کیومرثبنیان خلقت و وجود نای، و اشاراتی داشته در باورمزد و خداي بزرگ یگانه داشتند

دست اهرمن و پیدا شدن نطفه کیومرث در و کشته شدن گاو و کیومرث ب »ایوداذ«گاو نخستین -ملهی و ملهیانه -مردي و مردانه -مهري و مهریانی(خاك به شکل دو گیاه که نام آن دو زیر

ن را از جنس ریواس دانند و ظاهراً آو مورخان بوده است) به اختالف روایات - میشی و میشانهو ) هوشهنگ(و نیز مطالبی داشته در پادشاهی هوشنگ .معروف باشد» مهرگیاه«مرادشان همان

و فریدون و سلم و تور و ایرج و منوچهر و کیقباد و ) اژدهاك(جمشید و ضحاك طهمورث و کاوس و سیاوخش و کیخسرو و افراسیاب و لهراسب و گشتاسب و زرتشت و خانواده زرتشت و جمعی دیگر از وزرا و خاندانهاي تورانی و ایرانی و نیز اوراد و دعاها و نمازها و احکام دینی و

29

و پیداست که این کتاب از کنده در آداب و اصطالحات مذهبی و امثال اینهاپرا هاي دستورالعمل» گاثه«و چنین گویند که اثر فکر یک نفر نیست و یا قسمتهایی از اوستا بعدها نوشته شده است

. )36- 34: 1381بهار، ( "قدیمترین قسمت اوستا است و سایر قسمتها به آن کهنگی نیستگاهان، یعنی : به فارسی امروز(متن گاثاها ": ي اوستا چنین است توضیح خانلري در باره

سرودها دانند، زیرا که در شش مورد از این را به خود زردشت منسوب می این قسمت ")هاودرساوستاي کنونی، که گاثاها نیز در ان مندرج است، . نام زردشت به صیغه اول شخص آمده است

اي از متون دینی به زبان اوستائی است که در دوره ساسانیان گردآوري و جموعهمانده م باقیاز رواج افتاده بود و تنها مؤبدان » اَرینَ و اج«در قرن سوم میالدي زبان والیت . تدوین شده است

گویند ". )175: ، جلد اول1382، خانلري( "بردند زردشتی آن را به عنوان زبان دینی به کار میدر عهد ساسانیان پس از . نسک یا کتاب 21فصل بوده است منقسم به 815اوستاي قدیم داراي

نسک تقسیم کردند 21فصل به دست آمد که آن جمله را نیز به 348گردآوري اوستا از آن جمله ز اند و از این جمله امرو کلمه برآورد کرده 345700نسک ساسانی را به 21و دانشمندان محقق

، جلد 1381بهار، ( "کلمه در اوستاي فعلی موجود و باقی به تاراج حادثات رفته است 83000کتابهاي مزبور از این قرار [...] . اوستاي کنونی شامل پنج قسمت یا پنج کتاب است"). 37: اول

:استصورت کنونی همین یسنَ کلمه جشن هم(به معنی پرستش و نیایش و جشن یسنا، یسنَ. 1

28. است) فصل(هائیتی 72کتاب یسنا مشتمل بر سرودها و دعاهاي دینی است و شامل ). استها را اثر ترین قسمت اوستا است و بیشتر دانشمندان آن ها است که کهن»گاثا«فصل از آن جمله

. را اثر نخستین شاگردان او می دانند و منظوم است نهاخود زردشت یا بعضی از آ. شود ده نمیورساي از ملحقات یسنا است و در مراسم دینی بدون یسنا که مجموعه رِدپویس. 2

.[...] .خوانند می» ردهکَ«هر فصل از این کتاب را

30

هر فصل از . دهد معنی می» قانون ضد دیو«است و » ویدئودات«که در زبان اوستائی وندیداد. 3شناسی و قوانین مطالب وندیداد در باره آفرینش و جهان[...] . شود خوانده می» فَرگَرد«این کتاب

. و فرائض و آداب دینی استیشت وجود دارد که 21در اوستاي کنونی . که آن نیز به معنی ستایش و نیایش است یشتها. 4

[...].. موضوع آنها ستایش آفریدگار و امشاسپندان و ایزدان است [...]. . به معنی اوستاي کوچک که در زمان شاپور دوم ساسانی تألیف شده است اوستا خرده. 5

با اندك توان گفت این دو زبان یعنی می. زبان اوستائی با پارسی باستان بستگی نزدیک دارد . )178 -176: ، جلد اول1382خانلري، ( "اند بوده زبان ایرانی باستانی اختالف از

اوستا شناخت اساطیر ایرانجان هینلز در کتاب ي ن رو است که بنا به گفتهآاهمیت اوستا از محتواي آن هاي زبانی بندي ویکو از دوره و در تقسیم استهاي ایرانی اسطورهمهم منابع یکی از

آگاهی ما از اساطیر ایران از منابع "هرچند بنا به نظر هینلز . ي ایزدان مربوط است به دورهتنها متأسفانه .ها اوستا، کتاب مقدس زردشتیان است ترین آن مهم] اما[. گیرد گوناگون سرچشمه می

یک چهارم اصل رود در دست است که تقریباً آن قسمت از اوستا که در مناسک دینی به کار میدر دوران ساسانی به شکل نهایی خود به کتابت درآمد، اما مطالب آن اگرچه اوستا . کتاب استدر اوستا هاي قدیمی پیش از زردشت با ساخت عمومی زردشتی البته اسطوره. تر است بسیار کهن

یا ) ها، گاهان گات(=ها ترین بخش این مجموعه مطالب، گاثَه مهم. اند منعکس گردیده و حفظ شدهاي است از یسنها مجموعه. جاي دارد) یسنا(یسنها گاهان در میان [...] . هفده سرود زردشت است

این متون . شود ، خوانده می)یسنها(مراسم عبادي زردشتی به همین نام هایی که در دعاها و نیایش) یسنا(مثالً بخشی از یسنها : هاي گوناگون تعلق دارند به دورهاند و مختلفداراي اصل و منشأهاي

، [...]است ) هوم(= ایزد هومه سرودي است که به دوره پیش از زردشت تعلق دارد و خطاب به هاي ترین بخش یکی از مهم[...] . در حالی که سرودهاي دیگر به ظاهر ساختی زردشتی دارند

اگر چه . یا سرود خطاب به ایزدان مختلف را در دارد بیست و چهار یشت اوستا قسمتی است کهها اساساً به دوران روند، ولی بسیاري از آن زردشتی به کار میهمه این سرودها در مراسم دینی

31

) مهر(میثْرَه یکی از این گونه سرودها، یشت دهم، سرود خطاب به . پیش از زردشت تعلق دارندهاي دیگر دیگر اوستا با دستورهاي مربوط به مناسک، و دعاها و نیایش هاي بخش [...].است

اي به نام زبان اوستایی همه این مجموعه مطالب مربوط به مناسک به زبان دینی مرده. ارتباط دارنداما چون برآنند که کلمات اوستایی . فهمند روحانیان آن را میحفظ شده است که تعداد اندکی از

آنان اهمیت همان طور که هست از دید » حرف و صدایی«ي برخوردارند، حفظ هر از نیروي مؤثرآنکه دچار براي مدت درازي بیهمین احترام به کالم مقدس سبب شده است که این مطالب . دارد

ادبیات پهلوي یا فارسی میانه شامل مطالب متنوعی بسیاري . تحریف زیادي شود، حفظ گرددشروح دینی، دفاع از دین، مطالب مربوط به الهام و کشف و شهود، ادبیات اندرزي و : است

بسیاري از این آثار طبعاً تفکرات زمان تألیف خود را منعکس . هاي تاریخی حماسی، شعر و نوشتهبه عنوان نمونه . ها و باورهاي اوستایی حفظ شده است ها اسطوره در بعضی از آنسازند، اما می

هاي اوستایی در باره آفرینش و کیفیت و اي است از ترجمه متن مجموعه 1نام بندهشن بهمتنی نماید قطعات مفصلی از این کتاب افکار دوران ایران باستان را دقیقاً چنین می[...] . هدف آنهاي بزرگی از کتاب دیگري به نام دینکرد صرفاً مطالب اوستا خالصه در بخش. سازد میمنعکس

زردشتیان، امیدها و نه تنها اصول عقائد بلکه ) دینکرد(همین مجموعه مطالب .شده استي ایران پیش از اه مسلمانان در بر دارد، بلکه شامل اسطوره هاي آنان را در برابر حکومت ترس

. )22-21: 1379هینلز،( "زردشت نیز هستچه آنبندي تاریخی ویکو، با تقسیمفحواي متون بازمانده از فارسی باستان مطابقتعالوه بر

هاي ایرانی باستان از حیث ساختمان زبانی شایان توجه است این است که در واقع ي زبان در بارهو دو زبان ایرانی باستان، یعنی پارسی و اوستائی در حکم دو گویش از یک زبان هستند"

زبان قسمتهائی از . از هم جدا شمرد میان این دو تا ان حد نیست که بتوان آنها را بکلیتفاوتهاي اما . زبا متنهاي بازمانده پارسی باستان استتر از اوستاي موجود مانند گاتها و بعضی از یشتها کهن

زبان اوستا گویش شرقی ایران باستان شناسان اتفاق نظر دارند که در این در هر حال همه زبانتفاوت میان این دو زبان یکی از جهت . است و پارسی گویش غربی یا جنوب غربی آن

1. Bundahishn

32

و سخن آخر این که تفاوتهاي میان پارسی و . [...] واکهاست، دیگر از جهت ساختهاي صرفی ). 119: ، جلد اول1382خانلري، ( "اوستائی منظم و تابع قواعد معین است

شده یکی از اع خط اوستائی که به احتمال قوي در اواخر دوره ساسانیان ابد": خط اوستائی

. هاي جهان براي ثبت صوتهاي ملفوظ، یعنی واکهاي یک زبان است ترین خطترین و مناسب دقیقخوانده » خط دینی«یعنی » دین دبیري«این خط که بر اساس خط آرامی پهلوي وضع شده و

نشانه براي 34نشانه براي مصوتها و 14که از آن جمله . دارد) نشانه خطی(حرف 48شود می . )179: همان( "ها است مصوت ها و نیم تصام

) پهلوي، سغدي، خوارزمی، ختنی(هاي ایرانی میانه زباناصطالح ". پردازیم میبه سبب اهمیت آن هاي میانه به بررسی زبان پهلوي در بررسی زبان شود که از پایان شاهنشاهی هخامنشی تا آغاز اسالم در ی اطالق میهائبه زبان» ایرانی میانه«

اما این حدود زمانی بکلی تقریبی است و براي تعریف . رفته است سرزمین پهناور ایران به کار میقدیمترین آثاري که از این دوره باقی است زیرا که از یک طرف . کند این اصطالح کفایت نمی

یش از میالد مسیح است و بنا بر این سه قرن با انقراض خاندان متعلق به اواخر قرن اول پهائی که مربوط به این دوره از زبانهاي ایرانی هخامنشی فاصله دارد؛ از طرف دیگر اسناد و نوشته

. مده استآنیز وجود داشته و به دست ) اواسط قرن دهم میالدي(است تا اواخر قرن سوم هجري اگرچه شامل زبانهائی است که در این دوره تاریخی متداول » یانهایرانی م«در حقیقت اصطالح

نام »فارسی میانه«"زبان پهلوي را . )201: همان( "بوده، بیشتر ناظر به ساختمان این زبانهاستوسیعی که مسکن قبیله پرثوه بوده سرزمین ا بنام قبیله بزرگی » پرثوه«اند و منسوب است به نهاده

و از ) دشت خاوران قدیم(که از مشرق به صحراي اتابک و آن سرزمین خراسان امروزي است و از نیمروز به سند و زابل ) دامغان حالیه(شمال به خوارزم و گرگان و از مغرب به قومس

که پس از مرگ اسکندر یونانیان را از اند بوده) سکَه(پیوسته و مردم آن سرزمین از ایرانیان می

33

ایران رانده دولتی بزرگ و پهناور تشکیل کردند و ما آنان را اشکانیان گوئیم و کلمه پهلوي و شجاع است از این قوم دلیر که غالب داستانهاي افسانه قدیم شاهنامه ظاهراً از به معنیپهلوان که

گفتند و کلمه پرثوي به قاعده » پرثوي«ن آنان را زبا. هاي ایشان باشد باقی مانده است کارنامهو در زمان شهنشاهی آنان خط و زبان پهلوي در ایران گردید » پهلوي« حروف تبدیل و تقلیبِ

است دو قباله ملک و باغمترین همه یدقهائی از آنان بدست آمده است که رواج یافت و نوشتهدست ه کردستان ب اورامانوشته شده و از که به خط پهلوي اشکانی بر روي ورق پوست آهو ن

زبان پهلوي از عهد اشکانیان زبان [...] . کشد پیش از مسیح می 120آمده است و تاریخ آن به ، صوري و بسیار سطحی بوده است مآبی اشکانیان به قول محققان نانو یوعلمی و ادبی ایران بود ها و به بعد این رویه تغییر کرده سکهشود که از اوایل قرن اول میالدي و از این رو دیده می

متروك گردیده است و ها و کتب علمی و ادبی به این زبان نوشته شده است و زبان یونانی کتیبهرستم و شاپور اول است که در شهر کتیبه اردشیر اول در نقش خط نوشته سنگی به این قدیمترین

ه شاپور اخیراً بر روي ستون سنگی به دو زبان پهلوي اشکانی و پهلوي ساسانی کشف گردید .)44-43: 1381بهار، (" استمانده يبه جا) پهلوانیک، و پارسیک( هاي فارسی میانه ترین آثاري که از زبان ي مهم از جمله

: توان به آثار زیر اشاره کرد است میمتون مفصلی که از زبان پهلوانیک یعنی زبان رسمی و اداري دوران اشکانیان به متون مانوي"

؛. [...]هاي مربوط به آئین مانی و پیروان اوست دست آمده نوشته ؛[...] مهرهاي شاهان ساسانی ها و سکهو هاي ساسانی، سنگنوشته

از دوران ساسانی این لفظ تنها به ترجمه یا توضیح اوستا که به زبان پارسیک : [...] اوستازند زند اوستا بزرگترین قسمت بازمانده از زبان و ادبیات پارسیک . شود انجام گرفته باشد اطالق می

است و آن عبارت است از ترجمه مصراع به مصراع یا جمله به جمله متن اوستا به زبان [...]؛پارسیک

34

: بندهشن .کتاب اعمال و تکالیف دینییعنی : دینکرداز جمله هاي دینی زردشتی ترین کتاب مهم. این کتاب دومین مجموعه بزرگ ادبیات زردشتی است[...]. شود میکه زند آگاهی نیز خوانده

و در فاصله زمانی میان استیالي تازیان تا قرن ششم هجري تألیف و شاید چند تحریر داشته این کتاب سه موضوع . به قرن سوم هجري استتحریر آن متعلق اما مهمترین . تدوین شده باشد

.تاریخ شاهان کیانی تا اسفندیار) 3طبایع جانوران زمین )2آفرینش جهان )1: اساسی را در بردارد [...].موضوع این کتاب یک افسانه دینی است :نامه ارداویراف و

؛ها اندرزنامه :ادبیات غیر دینی ؛»ویس و رامین«و داستان » کلیله و دمنه«کتاب معروف :تاریخ و داستان

دین بر سر ترویج و قبول زردشت، که در داستان جنگ گشتاسب است با خیونان بی: یادگار زریرتر داشته و ظاهراً این کتاب که اصلی کهن. شود ها کشته می دلیريآن زریر برادر گشتاسب با همه

هاي شاهکار بزرگ ادبیات فارسی، یعنی شاهنامه منظوم بوده است نمونه خوبی است تا ریشه . فردوسی را در ادبیات ایران کهن نشان دهد

سرگذشت و جنگها و نیز داستانی تاریخی آمیخته با افسانه است در باره کارنامه اردشیر بابکانکه در هائی »نامه خداي«مطالب این هر دو کتاب را در . [...] گذار خاندان ساسانی دالوریهاي بنیان

خانلري، ( "عصر ساسانی تدوین شد گنجانده بودند و از آنجا به شاهنامه فردوسی راه یافته است ).224-212: ، جلد اول1382

پهلويو ساختمان زبان خط

دوران شاهنشاهی هخامنشی براي نوشتن زبانهاي ایرانی میانه خطهائی در ایران به کار پس از " خط آرامی در دوره هخامنشی نیز . مشتق و منشعب شده بود» آرامیخط « رفت که همه از اصل

خط میخی که در [...] . رفته است متداول بوده و براي مکاتبات دولتی و اداري به کار میها و مکاتبات اداري براي نوشتن نامه شاهان هخامنشی به کار می رفتهاي شاهن سنگنوشته

به این سبب از همان دوره خط آرامی که سابقه رواج در قلمرو هخامنشی . متناسب و آسان نبود

35

در دوره سلوکیان بطبع نوشته ها به زبان و خط یونانی بود . [...] داشت، مورد استفاده قرار گرفترفت و تا چندي همین خط و زبان به کار میو پس از روي کار آمدن خاندان شاهنشاهی اشکانی

اما همین که سلطه این . شد نام و القاب شاهان اشکانی به خط یونانی نوشته می[...] ها روي سکهبرجا شد براي نوشتن اسناد رسمی خط خاصی مورد استعمال قرار گرفت که فرمانروایان ایرانی پا

این خط که قدیمترین سند بازیافته آن قباله اورامان متعلق به قرن . از خط آرامی ریشه گرفته بودوانده شد و سپس این لفظ خ» پهلوي«اول پیش از میالد است، به نسبت قومی که فرمانروا بودند

و در دوره شاهنشاهی ساسانی همین خط، با اندك تفاوتی به کار ز اطالق شد ن قوم نیبه زبان آ. شود اطالق می »پهلوي«از این دوران نیز اصطالح ینجاست که به آثار زبان بازماندهرفت و از ا

در چه زمانی و به دست چه خط آرامی هیچ سندي در دست نداریم تا از روي آن بتوان گفت که به توان دانست که این تحول این قدر می. به خط پهلوي منتهی شده است کسانی تحول یافته و

شکانی خط در هر حال از میانه دوران ا[...] . انجام گرفته و کار یک یا چند تن نبوده استتدریج بود یرانی، در مقابل خطهاي دیگر مانند یونانی و برهمائی شناخته شده پهلوي به عنوان خط ملی ا

توان شامل سه نوع خط پهلوي را می .ن را نگهداشته و ادامه دادندساسانیان نیز آو به همین سبب :دانست

ها و مهرهاي شاهان که خط قوم پرثوي یا اشکانی بوده و بیشتر روي سکه پهلوي شمال شرقی .1 . شود این خاندان دیده می

ها کتیبهیکی : داشتهدو صورت یا خط ساسانی که ) خط پارسی میانه( پهلوي جنوب غربی. 2دیگر خط تحریري که نامه و کتاب را با آن . رفته نوشته و سکه به کار مییعنی خطی که در سنگ

. اند نوشته میکه تنها صورت تحریري از آن در دست است و در نوشتن بعضی از خط پهلوي شرقی. 3

. )242-241: 1382خانلري، ( ".زبانهاي شرقی ایران میانه استعمال شده استحمزه . اند مورخان اسالمی در باره انواع خطهاي متداول در دوره ساسانی مطالبی ذکر کرده"

اند که ایرانیان در خط فارسی گوناگون است و هفت نوع دارد، و گفته«: نویسد می[...] اصفهانی

36

.)242: همان( "اند نوشته روزگار فرمانروائی خود انواع مقاصد خویش را به هفت نوع خط میشود براي نوشتن زبانهاي ایرانی چند خط دیگر گذشته از انواع خطوطی که پهلوي خوانده می"

، [...]خط مانوي : از آن جمله است. اند همه آنها از اصل آرامی مشتق بوده رفته که ظاهراً به کار می . )248- 245: همان( "، و خط برهمائی[...]خط سغدي

قدیمترین آثاري که از زبانهاي "ي ساختمان زبان پهلوي نظر خانلري بر این است که در باره مده تحول بزرگی را در ساختمان زبان نسبت به زبانهاي ایرانی باستان نشان آ ایرانی میانه به دست

نوشته پارسی با آنکه فاصله زمانی میان این دو مرحله چندان زیاد نیست، یعنی از آخرین. دهد میهاي اورامان بیش از سه قرن نگذشته، تحول و تکامل زبان در این مدت باستان تا نوشته قباله

ن بوده است که میان مرحله ایرانی میانه با زبان امروزي ما، یعنی در فاصله بیست آبسیار بیش از میانه حاصل شده تبدیل مهمترین تغییري که در ساختمان زبانهاي ایرانی [...] . قرن روي داده است

اسم و(در پارسی باستان و اوستایی نام [...] . نها از صورت ترکیبی به صورت تحلیلی استآسه ،شد و گذشته از این در شمار برحسب حاالت هفتگانه یا هشتگانه نحوي صرف می، )صفت

ر د. و در جنس نیز سه ساخت مذکر، مونث، خنثی وجود داشت ،ساخت مفرد، تثنیه، جمعزبانهاي ایرانی میانه غربی، از این همه ساختهاي گوناگون نام، جز دو ساخت مفرد و جمع اثري

توان یعنی دیگر رابطه کلمه را با کلمات دیگر جمله، از روي ساخت آن نمی. شود دیده نمیاین تحول عظیم، تاحد بسیار، نتیجه . شود ؛ و این معنی از روي موازین دیگر معین میدریافت

).253: همان( "تحول واکها بوده است

)پهلوي، فارسی، دري(هاي ایرانی نو زبانشود که پس از استیالي تازیان در یکی از نقاط هایی اطالق می اصطالح ایرانی نو به زبان"

ی اندك یا بسیار از هائ آنها به میان آمده یا نمونهو ذکري از سرزمین پهناور ایران رواج داشتههاي ها یا گویش بیشتر ناظر به ساختمان زبان[...] این اصطالح اما . بعضی به جاي مانده است

هاي ایرانی در دوران باستان دانیم که زبان می [...] . ت و تنها جنبه تاریخی منظور نیستمزبور اس

37

شان بعضی از آنها را در دست هاي متعددي بوده است که تنها نام و ن شامل گویشو دوران میانه ها تنها متعلق به چند گویش است که هر یک به علتهاي سیاسی یا اما آثار نوشته از آن. داریم

هاي ایرانی از زبان. اجتماعی جنبه رسمیت یافته و زبان اداري و دولتی یا زبان دینی شده بودزبان دین زردشتی شد و تا است شرقی بودهاوستائی که به گمان نزدیک به یقین گویش باستان،

اما پارسی باستان که گویش . میان مؤبدان و مؤمنان زردشتی باقی ماند دینْ چندین قرن به حکمِان رسمی دولتی شمرده شد و در ایرانیان جنوب غربی بود در شاهنشاهی هخامنشی زب

هاي ایرانی میانه، شاید از اواسط عهد از زبان. هاي شاهان این خاندان به کار رفت نوشتهسنگ، تا آنجا که نخستین شاهان ساسانی، یعنی شاهنشاهی اشکانی، زبان پهلوانیک رسمیت یافتهاي یادگار به نوشتهآن زبان را نیز در سنگ دفرانروایانی که از جنوب غربی ایران برخاسته بودن

سپس گویش جنوب غربی که زبان فرمانراوایان ساسانی .موازات گویش جاري خود به کار بردندخاندان و در طی بیش از چهار قرن که شداداري دولتی و خوانیم زبان بود و آن را پارسیک می

کم بر گویشهاي دیگر ایرانی، چه در مغرب ساسانی بر سرزمین پهناور ایران فرمان می راندند کممیانه گمان نزدیک به یقین این است که استقرار در دوران ایرانی . چه در مشرق غلبه کردرق ایران و پادگان سربازان پارسی، و رواج آئین دولتی زردشتی گویش شفرمانروایان پارسی در م

در شرق گسترش داده و پارسیک یعنی پهلوي جنوب غربی ایران را که زبان دولتی و رسمی بود که در اواخر دوران چنانرضه داشته است، هاي شمال غربی مانند پهلوانیک سخت معا با زبان

شاهنشاهی ساسانی زبان پهلوي جنوبی یا پارسیک میان همه طبقات شرق ایران جانشین پهلوانیک به این طریق باید گفت که در طی تاریخ درازمدت شاهنشاهی . یعنی گویش محلی ایشان شده بود

هاي متعدد محلی غلبه که بر گویش ایرانیان، در هر یک از ادوار، یک زبان رسمی اداري بودهري در کار بوده که زبان فارسی دري داشته است، و به عبارت دیگر، همیشه در ایران یک زبان دن اسالمی در ذکر بعضی از مورخا. بعد از اسالم نیز آخرین مرحله تحول و تکامل آن است

و دري را سه زبان یا گویش ی که در ایران پیش از اسالم رواج داشته پهلوي و فارسی زبانهائها چنین توضیح اصفهانی در باره هر یک از آن حمزه. )272-271: همان( "اند متفاوت شمرده

:دهد می

38

گفتند و آن به آن سخن میزبانی بوده است که شاهان در مجالس خود )پهلوي: (»فهلوي«" و همدان و ماه نهاوند منسوب است به فهله و این نام بر پنج شهر ایران که اصفهان و ري و

. شود آذربایجان باشد اطالق میو آن گفتند که مؤبدان و کسانی که با ایشان سر و کار داشتند بدان سخن میزبانی بود : فارسی

. زبان شهرهاي فارس استکردند و این فتگو مین گآو کسانی که در دربار شاه بودند به زبان شهرهاي مدائن است :دري

" است به دربار و در این زبان از میان لغات شهرهاي مشرق لغت بلخ غلبه داردلفظ نسبت

. )272: همان(. )273: همان( در مفاهیم گوناگونی به کار رفته استي خانلري بنا به گفته» فارسی«ي کلمه

. شود لذا عدم توجه به این تمایز سبب سردرگمی در فهم درست تاریخ تحوالت زبان فارسی می :بنا به اظهار خانلري

دانیم که در کتابهاي عربی تا این ، و میاست» ایرانی«فارسی یک مفهوم عام دارد که معادل . 1"اواخر کلمه ایران و ایرانی بسیار نادر به کار رفته و تقریباً همه جا نام این سرزمین و مردمانش با

در » فارسی«بنا بر این در بسیاري از موارد که لفظ [...] . ذکر شده است» فرس«و » فارس«الفاظ اند که همه گویشهاي آثار مورخان و جغرافیانویسان قدیم ذکر شده یک معنی عام از آن اراده کرده

اما این اصطالح یک معنی خاص نیز دارد و آن نسبت است به یک [...] . شود شامل میایرانی را و خوارزمی زبان این که حمزه اصفهانی و اصطخريد و باش» فارس«قسمت از سرزمین ایران که

]. .[.. اند بدان و منسوب به استان فارس شمردهفارسی را زبان مؤشک نیست که . نیز در طی تاریخ چند بار دیگرگون شده است» فهلوي«یا » پهلوي«اصطالح . 2

مشتق است که نام یکی از طوایف شمالی ایرانی است که خاندان » وثپر«این لفظ از کلمه یا غاز به زبان و خط این قوم آدر »پهلوي«بنا بر این کلمه . شاهنشاهی اشکانیان را بنیاد کردند

هاي ایرانی این لفظ به یکی از گویش بعد به موجب آثار مورخان اسالمی اما .شد سلسله اطالق می [...]. سرزمین اختصاص یافت که در دستگاه ساسانیان نیز رایج بودتانهاي مغرب این سشهر

39

تر است زیرا که به اتفاق همه مورخان اسالمی این لفظ به از هر دو صریح» دري«اما معنی . 3اي هبوده و به همین سبب در نخستین دولتاست و زبان دولتی دستگاه ساسانی » درباري«معنی

مستقل ایرانی که بعد از اسالم در مشرق این سرزمین برپا شد این یک از میان نیمهمستقل یا .)279 - 275: همان( "هاي دیگر ایرانی رسمیت یافت و در امور اداري و ادبی به کار رفت گویشدر آثار مورخان و جغرافیانویسان اسالمی، گذشته از فارسی دري که زبان رسمی و اداري "

که تا سه چهار قرن بعد از اسالم زبان دینی ) پارسیک(ان بوده است و پهلوي جنوبی کشور ایردر نقاط که ، از چندین گویش دیگر شد که به آئین زردشتی باقی مانده بودند شمرده می یایرانیان

،یا به نسبت بلندتر ،هاي کوتاه مختلف این سرزمین پهناور متداول بوده ذکري آمده و گاهی نمونهب که از اواخر قرن سوم تا قرن دهم هجري تألیف یافته در این کت. ثبت شده است ااز بعضی آنه

ارانی، مراغی، : آوریم می[...] آنها را به بیش از چهل گویش ایرانی اشاره شده است که فهرست پهلوي، همدانی و زنجانی، کردي، خوزي، دیلمی، گیلی یا گیلکی، طبري یا مازندرانی، فارسی،

.)297-200: همان( "آذريو اصفهانی، و ... و کرمانی، خوارزمی، شیرازي،قدیمترین آثاري که از فارسی دري مانده است، گذشته از کلمات و عبارتهاي کوتاه و بعضی

مصراعها و بیتها که در تواریخ عربی و آثار فارسی ادوار بعد ثبت شده، از میانه قرن چهارم هجري که در زمان فرمانروائی شاهان سامانی براي ترویج و بکار بردن زبان فارسی به جاي نهضتی . است

تازي آغاز شد با سرعت تمام وسعت یافت تا آنجا که اندکی بعد، در روزگار غزنویان، فارسی دري زبان ادبی کشور شد و صدها شاعر و نویسنده ایرانی به زبان ملی خود شعر سرودند و کتابها

و سپس در زمان شاهان سلجوقی این ي گوناگون علمی و ادبی و تاریخی تألیف کردندها در رشته . زبان در امور اداري و مکاتبات دیوانی هم جاي زبان عربی را گرفت

معارضه فارسی و عربی

. استیالي تازیان و اسالم آوردن ایرانیان هیچ یک در تغییر زبان توده مردم این سرزمین تأثیر نکرد"که بسیاري از نواحی ایران خاصه در قسمتهاي شرقی به صلح گشوده شد و تا مدتی همان زیرا

40

گذشته از این، حکمرانان تازي که به حکومت . فرمانروایان ایرانی مأمور اداره کارها بودندشدند هنوز با اصول اداري و امور دیوانی آشنایی نداشتند و این امور هاي ایران مأمور می والیتاز اسناد . شد که در کارهاي مزبور صاحب تجربه و اطالع بودند ر به دست ایرانیانی اداره میناگزی

توان دریافت که تا یک قرن پس از استیالي تازیان هنوز معدودي که در دست است به خوبی میبه موجب روایات متعدد در . گرفت کارهاي اداري یعنی امور دفتر و دیوان به فارسی انجام می

به ) هجري 95- 41(ایران نخستین بار دفتر و دیوان هنگام حکومت حجاج بن یوسف مغربنه مهاجران تازي با جامعه ایرانی آمیخته بودند و "اما بنا به روایات . )307: همان( "عربی نقل شد

یان و به این طریق زبان عربی تنها میان دیوان. اند نه اکثریت توده ایرانیان با زبان عربی آشنایی داشتهادیبان و دانشمندان که طبعاً به حسب وضع اجتماعی زمانه وابسته به دستگاه حکومتی و اداري

اما تأثیر دانشمندان و درباریانی ". [...] اند بودند، رواج داشته و عامه مردم ایران از آن بیگانه بودهکه فراوانی لغات عربی که با زبان عربی انس و الفت یافته بودند در فارسی بجا ماند و باید گفت

علوم دینی اسالمی و تصوف . هاي فارسی بیش از هر چیز نتیجه کار این دو گروه است در نوشتهشد و سپس و علوم عقلی و نقلی که نخست به زبان رسمی خالفت اسالمی یعنی عربی تألیف می

. [...] ر بوده استبه فارسی نقل گردید نیز در نفوذ و رواج لغات عربی در این زبان بسیار مؤثدانیم که از چه تاریخی ایرانیان خط عربی را براي نوشتن زبان خود به کار درست نمی دار فارسی که باقی مانده از قرن پنجم هجري است اما مسلم ترین متن تاریخ زیرا کهن. اند برده

در ایران متداول ها پیش از آن خط مشترك فارسی و عربی براي نوشتن این زبان است که مدت . )314- 307: همان( "بوده است

گانه تحول و تکامل فارسی دري هاي سه دوره

توان به سه دوره فارسی دري را از جهت تطور و تکاملی که در طی هزار سال پذیرفته است می". )359: همان( "دوره رشد و تکوین، دوره فارسی درسی، دوره تحول و تجدد: مهم تقسیم کرد

از قدیمترین آثار بجا مانده فارسی دري بعد از اسالم است تا اوایل قرن "دوره رشد و تکوین هنوز چگونگی تلفظ : از قرار زیر استبعضی خصوصیات زبان در این دوره .هفتم هجري

41

نویسندگان یا کاتبان هر کلمه را به صورتی که . واکهاي هر کلمه صورت ثابت و واحدي نداردنیز ) الخط رسم(شیوه کتابت ...] چنین هم [. کنند عادي و محلی ایشان است ثبت می مطابق با تلفظ

تاخت و تاز و "در دوره فارسی درسی . )368-359: همان( "در این دوران قاعده ثابتی نداردانگیز مغول در ربع اول قرن هفتم خراسان را که بیش از سه قرن محل رشد و نمو و کشتار هراس

نماي زبان و ادبیات فارسی بود یکسره ویران و با خاك یکسان کرد و تا پایان دوره ایلخانان ان گان و شاعرانی که نویسند. خطه دیگر ان مرکزیت و اهمیت را از حیث ایجاد آثار ادبی باز نیافت

یافته آن سرزمین بودن اگر جانی بدر بردند به جنوب و مغرب ایران گریختن و در زاده یا پرورشالدین محمد بلخی و شمس قیس رازي بهاء ولد و فرزند بزرگوارش جالل. آن نواحی پناهی یافتند

سانی که از نیمه قرن اما بیشتر ک. توان نام برد و سیف فرغانی و کمال خجندي را براي مثال میسعدي . اي دارند از مردم مرکز و جنوب و مغرب ایرانند هفتم به بعد در ادبیات فارسی نام و آوازه

الدین علی الحضرت شیرازي، ناصر منشی کرمانی، ابوالقاسم کاشانی، و شرف شیرازي، وصافدر ایران فرمان در مدتی بیش از یک قرن که ایلخانان مغول با قدرت. یزدي از این گروهند

و پس از ضعف آن بود –مراغه و سلطانیه و تبریز –راندند مرکز سلطنت در مغرب ایران میدولت و ظهور حکومتهاي مختار در نواحی مختلف، شیراز و کرمان و اصفهان و بغداد مرکزیت

این نواحی از مرکز ادبی ایران، یعنی خراسان، دور بودند و به این سبب در دوران پیش . یافتگویشهاي متعدد محلی در هر . فارسی دري هنوز میان عموم طبقات رواج و انتشار نیافته بود

آموختند و زبان عامه مردم بود و تنها کسانی که اهل علم و ادب بودند فارسی دري را میقسمت همین کسان در خانه و بازار به گویش بردند، اما علمی و ادبی به کار می. در آثار دیوانی و اداري

بنا بر این فارسی دري زبان مادري و طبیعی ایشان نبود و تنها از راه . محلی خود متکلم بودندوضع تحولی در زبان ادبی و رسمی بود حاصل این . [...]آموختند درس خواندن این زبان را را می

زبان ادبی که نزد معلم فرا می گرفتند از جهات : که بعضی از موارد و نکات آن از این قرار است. رود متعدد متعدد تلفظ و ساخت کلمات و ترتیب اجزاء جمله کم کم رو به وحدت و ثبوت می

وجوه و [...] . یابند و ثابتی میواکها، یعنی اصوات ملفوظ، در کتابت هر کلمه صورت واحد این دوره تا اواخر قرن سیزدهم هجري دوام [...] . رود هاي صرف فعل رو به سادگی می صیغه

42

وضع اجتماعی و اقتصادي و سیاسی ایران از آغاز تأسیس سلسله قاجار دستخوش [...] . یافتم داشت که موجبات تحولی سریع و عمیق و اساسی شد و این امر در زبان ادبی تأثیري عظی

اما در روزگار ". )375-369: همان( "پیدایش و آغاز دوره دیگري را در فارسی دري فراهم آوردشود و زبان رسمی اداري و دولتی و ما گذشته از فارسی دري که فارسی نو نیز خوانده می

فرهنگی کشور ایران از قرن چهارم هجري تا همین زمان است، در این سرزمین پهناور هنوز گویشهاي متعددي رایج است که بعضی از آنها آثار مکتوب و ادبی نیز دارند، و بسیاري دیگر تنها

ترین مهم. کنند قوام بزرگ یا کوچکی است که در گوشه و کنار فالت ایران زندگی میمحاوره اتاجیکی، دري افغانستان، کردي، لري و : زبانها و گویشهاي ایرانی امروز از این قرار است

-291: همان( "[...]بختیاري، بلوچی، پشتو، آسی، تاتی، تالشی، گیلکی، طبري یا مازندرانی، و 302( .

تحول اخیر دروه

استقرار آقا محمد خان قاجار در پس از پراکندگیها و آشفتگیهائی که از انقراض خاندان صفوي تا یک دولت مرکزي و حکومت واحد در ایران تأسیس شد و این کشور حکمفرما بود بار دیگر

مرکزیت با وجود سرکشیها و انقالبات داخلی و جنگهاي خارجی با سپاهیان روس در زمان و پریشانیهائی که بر اثر نفوذ بیگانگان روي داد دوام یافت و به تدریج عوامل و علل فتحعلیشاه تمدن و فرهنگ مغرب زمین بود تحول عظیمی در اوضاع آن جمله ارتباط و آشنائی با دیگر که از

: همان( "سیاسی و اجتماعی و اقتصادي کشور پدید آورد که در زبان اداري و ادبی تأثیر کردتحوالت اجتماعی، ه زبان فارسی در دوره اخیر نیز متناسب با مخلص کالم آن ک. )375-376

، ورود بیگانه علمی و ي آثار ادبی رجمهمواجهه با تمدن غرب از طریق تو اقتصادي، سیاسی، هاي صوتی، تصویري، و مطبوعاتی، رسانهو از جمله رواج صنعت چاپ هاي پیشرفته تکنولوژي

چنان زمین تحوالتی را از سر گذرانده و هم ها و مراکز آموزشی، و ارتباط با مغرب تأسیس دانشگاه: از این قرار است ه استمدآدر زبان فارسی پدید که تا به حال رات مختلفی یتغی. گذراند می

ساده و قابل دریافت ي نگارش شیوه گزین شدنجای و انشاي ادیبانه و منشیانهمنسوخ شدن

43

نفوذ برخی لغات و اصطالحات زبان ازه در برابر اصطالحات خارجی؛ ت؛ ساخت کلمات عمومورود اصطالحات و رسی از لغات عربی؛ گفتار عامه به آثار ادبی؛ تمایل به پاالیش نسبی زبان فا

. )382- 376: همان( علمی جدید به زبان فارسی

:منابع .فرهنگ نشر نو: تهران. چاپ هفتم. جلد اول. تاریخ زبان فارسی). 1382( ناتل خانلري، پرویز. 1 .زوار: تهران. جلد اول. شناسی یا تاریخ تطور نثر فارسی سبک). 1381(بهار، محمدتقی . 2 .رهنما: تهران. منشاء زبان .)1369( لودوویسی، جیمز. 3 . سبزان: تهران. چاپ سوم. تمدن و هنر: ها هخامنشی). 1390(محمد شاهیجانی،. 4 سایت آوانگارد. 5 .انتشارات مروارید. تهران. زبان و اسطوره). 1387(کاسیرر، ارنست . 6 .انتشارات نیلوفر. تهران. مقدس و ادبیاتکتاب : رمز کل). 1379(فراي، نورتروپ . 7 . نشر چشمه. تهران .چاپ ششم .شناخت اساطیر ایران). 1379(هینلز، جان . 8