ساخت زبان فارسی

192
زبان فارسیف ساختمان دستوری توصیومی زباناد یک نظریه عم بر بنیحمدرضا باطنی مم جاهدی دکتر مرینشگاه پیام نور دا رشت1393/3/10

Transcript of ساخت زبان فارسی

توصیف ساختمان دستوری زبان فارسیبر بنیاد یک نظریه عمومی زبان

محمدرضا باطنی

دکتر مریم جاهدی

1393/3/10رشت دانشگاه پیام نور

دیباچه1.

نظریه زبانی مقوله و میزان2.

مقوالت دستوری نظریه عمومی زبان3.

ساختمان جمله4.

ساختمان بند5.

ساختمان گروه فعلی6.

ساختمان گروه اسمی7.

ساختمان گروه قیدی8.

ساختمان کلمه9.

فصل اول

ديباچه

:مختلفیديدگاههااز تعريف زبان

،جامعه شناسان

مردم شناسان،

روانشناسان،

فيلسوفان و منطقيان،

مهندسان ارتباط،

...دانان و یرياض

:شناسانزبان از ديدگاه زبان

كنندیخاطر خود زبان مطالعه مه زبان را ب ،

.نه به خاطر ارتباط آن با موضوعات دیگر

بر طبیعت واقعی زبان تکیه می کنند.

از ارنددكه به آن تعلقیو مكتب خاص ی خودبراساس زمينه فكر

.های متفاوتی کرده اندتعريفزبان

:كاركرد زبانقوه

فعل

نوشتارگفتار

صداارتعاش هوا و جابجایی انرژی

نشانه دیداریماده اولیه

:كاركرد زبانیفیزیک/یمادیاز دو طرف با دنيا(گفتار)زبان

:بیرون مربوط است

یصوتیامواج انرژ : جوهر/ماده1.

ر دی رابیرون كه امواج انرژ یوقايع دنيا: محیط2.

.ی بریمكار مه رابطه با آنها ب

:زبان

اوت طور متفه مختلف بیهااست كه زبانیرابطه ا

رقرار بیرون بیو وقايع دنيایصوتیبین امواج انرژ

. كنندیم

ند، يكنواخت و يكپارچه نيستیصوتیامواج انرژ

هستند؛ یمتفاوتیطرحهایبلكه دارا

حيط جهان بطور متفاوت بین اين طرحها و میزبانها

. كنندیرابطه برقرار م

:مثال

او رفت

ب ذ ه

HE WENT

IL EST AllE

وقایع

جهان

بیرون

ج اموا

انرژی

صوتی

: ساختمان زبانقرار ر بكه بین آنها یو نظامیصوتیمجموعه الگوها

.است

: ی قشر 1.

روابط بین طرح ها و الگوهای زبانی به صورت

سلسله مراتبی

: یانتزاع2.

اصوات بیانگر الگو و طرح ها

: یفارس زبان ی مختلفگونه ها

از نظر زمان

از نظر مکان

از نظر تعلیم و تربیت و موقعیت اجتماعی

(نظم، نثر ادبی، نثر علمی، نامه های اداری )از نظر کاربرد...

از نظر رابطه اجتماعی گوینده و شنونده:

غیرهزیردستباالدستخودمانیدوستانهرسمی

از نظر وسیله بیان

ان با از نظر دستور و واژگ)گفتار و نوشتار دو گونه متفاوت هستند

.(هم فرق می کنند

:زبان فارس یتوصيفچ بدون هيفارس ی زبان ازای گونهیبيان چگونگ

قضاوتگونه

دستور توصیفی است نه تجویزی

از طرح ریزی زبانlanguage planning)) جدا

.)زبانیدخالت در خط سیر طبيع(است

:زبانینظريه عموم

زبانهاکتدوين وجوه اشترا

ند كیبيان اين كه زبان بطور مطلق چگونه كار م.

استبراساس استقراء ناقص:

تجهان قابل انطباق اسیبر كليه زبانهاآناصول.

را تا وقتی که خالف آن ثابت نشود باید عمومیت آن.پذیرفت

:موجودیفارس یهاعيوب دستور زبان

(بر اساس هیچ نظریه عمومی زبان نیست)نداشتن نظريه-1

ان از نظر دستور، واژگان و ساختم)زبانیمخلوط كردن گونه ها-2

(دارم می روم/ صوتی تفاوت دارند؛ همی رفتم

زبانیتجويز برا-3

(صرف و نحو عربی)بيگانهیتحميل مقوالت زبانها-4

مخلوط كردن صورت و معنا-5

(آینده. )شاید فردا رفتم نیاوران

(حال. )اتوبوس آمد

:رابطه صورت و معناه آن كه بین اجزاء سازندی استشبكه روابط:زبان

.وجود دارد

ساختمان زبان از مجموعه اين روابط به /صورت

. آيدیوجود م

با است كه اين طرحها در ارتباطیزبان نقش یمعنا

. كنندیمی جهان بیرون باز

فصل دوم

مقوله و میزانینظريه زبان

:مقوله و میزانینظريه زبان(Scale and category/Categories)

اج امو ازبا استفاده می توانندجهانیهمه زبانها

ه بدر نوشتاری ديدار ینشانه هادر گفتار ویصوت

.بحث كننددرباره جهان بیرون عنوان ماده اوليه

یه بین ماده اولبه طور متفاوت زبان های مختلف

.خود و جهان بیرون رابطه برقرار می کنند

(Phonology)یدستگاه صوت/یفونولوژ

منتزع كردن خصوصيات ممیز(distinctive features)

.گاهشبكه يا دستیکو تنظيم آنها در یماده صوت

:(Distinctive features)یواج/خصوصيات ممیز

در زبان ینقش معنايیكه دارایخصوصيات ماده صوت

.ج ديگر تبديل كنندارا به و ی توانند واجیهستند و م

به این تضاد، تضاد واجیphonemic) )گوییمیم.

//par / ; /bar

/sar/ ; /zar/

:صامتیواجهادر تمایز خصوصيات ممیز

(دو لبی، لثوی )واجگاهتضاد مربوط به ...

(انسدادی، سایش ی )نحوه توليدتضاد مربوط به...

( واک بر و بی واک)ک واتضاد مربوط به

(voiced/voiceless)

مثال:

/p/, /b/ ; /s/, /z/

.دارندبعض ی از خصوصیات فیزیکی صوت در زبان نقش ی به عهده ن

ایجاد نکنند خصوصیاتی که از نظر فیزیکی متفاوت باشند اما تغییر معنایی

ممیز نیستند؛

ی ابه این تفاوت ها، تفاوت واجگونهallophonic))گوییمیم.

/k/ [k]

[k]

نی کمک می کنند تا برخی از خصوصیات غیرزبای اتفاوت های واجگونه

:گوینده را قضاوت کنیم مانند

حدس بزنیم اهل کجاست؛

در اندام های صوتی او نقص ی وجود دارد.

.ندفرق کمختلفیزبانهادر ممکن استخصوصيات ممیز

دمش(aspiration) ی غیرممیز و در زبان سندیدر زبان فارس

(Sindhi)ممیز است.

یسنددر/P / و/Ph /تقابلندیدارا.

/Ph /

در فارس ی خصوصیت ممیز نیست چون همیشه دمیده است.

ستدر زبان فرانسه خصوصیت ممیز نیست چون هیچگاه دمیده نی.

ا نهدر انگلیس ی بسته به محیط آوایی ممکن است دمش ی باشد ی.

Pink / Spice

ادق نیز صاواجهدر تمایز موارد دیگر بجز خصوصيات ممیز:است

: (Stress)تكيه1.

لی واج ها خصوصیت فیزیکی که بین دو کلمه که از نظر تعداد، نوع و توا

/vali/و / vali/.یکسان هستند تمایز می گذارد

(Intonation):آهنگ2.

درجات مختلف زیر و بم(pitch) صدا

؟او رفت.او رفت

:(Juncture)درنگ 3.

سکوت کوتاه است و نقش تمایزدهنده دستوری دارد.

كنيمیمكار ههمما . كنيمیمكار/همهما .

:خصوصيات ممیز در خط

دممیز هستنیخطی ديدار یاز جزئيات نشانه هایبرخ.

رفح»و «رفص»نظیر یدر كلماتحـو صـ : مثال»

اءبودن حلقه حگوشه دار / شکل بودن حلقه صادبیض ی.

بودن حلقه حاءباز/ بودن حلقه صادبسته.

در حاءنبودن برآمدگی / بعد از حلقه صادبرآمدگی.

:دستگاه خط

یخطی ديدار یانتزاع خصوصيات ممیز از نشانه ها

.و تنظيم آنها در يك شبكه

یدستگاه صوتیخط نماينده صد در صد واقع

.نيست

اه و واژگان زبان از طريق دستگیدستور یالگوها

به صورت صوت يا خط یو دستگاه خطیصوت

. شوندینمايانده م

:زبانیجنبه صور

زبان را تشكيل یجنبه صور دستور و واژگان

. دهندیم

را شاملطبقات بستهکه زبانیجنبه صور : دستور

.شودیم

ودشیمرا شامل طبقات بازکه زبانیجنبه صور : واژگان.

:معنای خارجی زبان/ بافت

جهان و( دستور و واژگان)است كه بین صورت زبان یشبكه روابط

(خصوصيات ممیز محيط)زبانیخارجیبیرون وجود دارد و معنا

.د دهیرا تشكيل م

انتزاع خصوصيات ممیز محيط و تنظيم آنها در يك شبكه.

وقایع، اشیاء و پدیده های جهان بیرون و برداشت ما از : محیط

.آنها

همه خصوصيات محيط را ممیزنیست که یهيچ زبان

.تشخيص دهد

:مثال

ی رفتیم .mirafti

(1)یاز ديدگاه دستگاه صوت:

استواج7یدارا.

ل استاو یهجایتكيه رو.

آهنگ آن افتان است.

:از نظر صورت(2)

شودیتقسيم میو واژگانیجمله به عناصر دستور :

mi + raf + t + i

(1) mi- , t- , -i ی عناصر دستور

(2) raf ی عنصر واژگان

(3)یطمحاتفاق در کبه ي(شبکه دستوری و واژگانی)اين جمله

: آيدیدست مه از آن بزیر كند و اطالعاتیاشاره م

.نه بیشترنفر استکرونده ي1.

.و غایب نیسترونده مخاطب است2.

عمل انجام شده، حرکت از یک نقطه نزدیک به یک نقطه3.

.دورتری بوده است

.استشدهانجام عمل در گذشته4.

.استشدهانجام به دفعاتعمل 5.

ط در مثال فوق زبان فارس ی از میان همه خصوصیات محیط فق

زیاد خصوصیت را ممیز دانسته و اختیار گوینده را در کم وپنج

.کردن آن سلب کرده است

ما از خصوصیات دیگر محیط ناآگاهیم به عنوان مثال ما

:دانیمیمن

رونده زن بوده یا مرد.

بچه بوده یا بزرگسال.

از نظر اجتماعی متعلق به چه طبقه ای بوده.

مؤنث یک خصوصیت محیط است که در زبان /فرق مذکر

.عربی ممیز است نه فارس ی

ذهبت/ ذهب

جمع یک خصوصیت محیط است که در زبان/ دوم شخص مفرد

.فارس ی ممیز است نه انگلیس ی

:یمعنبافت/ معنی خارجی1.

:یصور یمعن2.

در شبكه روابط یعنصر ساختمانکكه يیارزش

.داردزبان یدستور

تی متفاوت اسو فارس یصيغه جمع در عربی صور یمعن:

در تضاد با مفرد( بیش از یک)جمع : یفارس

در تضاد با مفرد و تثنيه( بیش از دو)جمع : یعرب

فصل سوم

زبانینظريه عمومیمقوالت دستور

: كندیدو محور كار میزبان رو

(chain axis / syntagmatic)ی محور زنجیر 1.

مانبعد ز یعناصر سازنده زبان در رو ینماينده تسلسل يا توال

(choice axis / paradigmatic)یمحور انتخاب2.

فتار در است كه در هر نقطه از زنجیر گینماينده امكانات گوناگون

.را برگزيندیاختيار گوينده قرار دارد تا از ميان آنها يك

گاه اين دو محور شبيه دستیكار زبان رو

.استیعدد نويس

27937عدد 2 7 9 3 7

0 0 0 0 0

1 1 1 1 1

3 2 2 2 2

4 3 3 4 3

5 4 4 5 4

6 5 5 6 5

7 6 6 7 6

8 8 7 8 8

9 9 8 9 9

:یدستگاه عدد نويس یاصول كاركرد

(0-9)داشتن ده عالمت مختلف -1

یرو در مختلف عالئم ا و ترکیبات هیامكان توال-2

ی محور زنجیر

ی محور زنجیر یامكان تكرار يك عالمت در رو -3

«. خوردمیمن م»: مثالم+ د+ خور + یم+ من :استکواژ 5یداراجمله فوق

:واژک

ی دار یكوچكترين جزء معن

یكه در ساختمان صور

.باشدینقش یزبان دارا

م - خورد می من

ایمایاید

Ø

ند-

بردچشیدکشید.....

Ø ماتو

شمااو/ آن

ایشان/ آنها............حسن

هوشنگ....

............

Ø

:بودن انتخابی بودن يا اجبار ی اختيار

ستی اانتخاب فاعل در اين جمله اختيار:

خوردمیممن .

Øخوردمیم .

ید خوردیمشما.

ی استاجبار « م-»انتخاب باشد« من»اگر فاعل.

:زبانیاز نظر دستگاه صوت

man mixordam

دو بار /a/و سه بار /m/واج است كه 11یدارا

.استتكرار شده

:اختيار انتخاب مطلق نيست

یا عدم بعض ی از ترکیبات به علت ناسازگاری با قوانین واج آرایی

.استعمال کنار گذارده می شوند

ی واج آراي(phonotactics) :قوانین حاكم بر تركيب واجها.

amn

man

nam

*mna

:یرس زبان فایدستگاه صوتیاصول كاركرد

(واج30)عالمت کداشتن بيش از ي-1

(ma:m)عالمت کامكان تكرار ي-2

امكان تركيب عالئم به طرق مختلف-3

:زاندر نظريه مقوله و میدستور چهار مقوله

(Unit)واحد -1

(Structure)ساختمان -2

(Class)بقه ط-3

(System)دستگاه -4

:(Unit)واحد

ه بايد قابل تقسيم بدر نتیجهطرح است، یزبان دارا

.باشدیواحدهاي

ازبزرگتر به كوچكتریزبان فارس یواحدهاترتیب:

جمله

بند

گروه

كلمه

کواژ

يمقابل تقسطرح زبانی ونظريه مقوله و میزان از موضوع

:کندیمنتایج زیر را استخراج به واحدها شدن آن

قابل تقسيم به ی محور زنجیر یجهان در رو یتمام زبانها-1

.هستندیواحدهاي

.بيشتر استیتعداد اين واحدها از يك-2

.زبان از نظر اندازه يكسان نيستندیواحدها-3

. روندیبزرگتر بكار میكوچكتر در ساختمان واحدهایواحدها-4

وه كلمه در ساختمان گر و در ساختمان كلمهکواژ به عنوان مثال،

. رودیبكار م

:(Rank Scale)مراتب سلسلهو (Rank)مرتبه

واحد نسبت به واحد باالتر و وضع هر: مرتبه

پايین تر

مراتبسلسلهمهوضع همه آنها را نسبت به

. نامندیم

آن پايین ترمرتبه كه بالفاصله در یيا چند واحدکيهر واحد از

.شودیمساخته قرار گرفته

ه در كه بالفاصلیمرتبه در ساختمان واحدکيا چند واحد از يکي

. رودیآن قرار گرفته بكار میباال

تر مرتبه پايینیواحد، واحدهاکيیبنابراين، عناصر ساختمان

.هستند

ی به عنوان مثال، بند عنصر ساختمانی جمله، گروه عنصر ساختمان

. تبند، کلمه عنصر ساختمانی گروه و واژک عنصر ساختمانی کلمه اس

تاسكوچكترين واحد ساختمانیواژک عنصر ساختمانی ندارد زیرا.

(Structure):ساختمان

ساختمان یعنی یک واحد از چند واحد کوچکتر از خود

ساخته شده و این عناصر ساختمانی در چه شبکه

. ارتباطی نسبت به هم قرار دارند

:(Class)طبقهمرتبه یکیواحدها(

مان كه در ساختینقش از نظر( گروهمثال

ن در كنند متفاوت هستند و بنابرايیايفا م( بند)واحد باالتر

.شوندی مختلف ظاهر می هایگروه بند

(یطبقه اسم)یگروه اسم

(فعلیطبقه )ی گروه فعل

(یطبقه حرف اضافه ا)ی گروه حرف اضافه ا

ه یک تمامی اقالمی که یک جایگاه را اشغال می کنند، متعلق ب

.طبقه هستند

:مثال.شده باشدنبايد برداشته اين يك جلد پايان نامه

(ا)ی طبقه فعل(مس)ی طبقه اسم

گروه متعلق به دو طبقه مختلفواحددو

:(System)دستگاه

ميان تواند ازیاست كه گوينده مینماينده امكانات

. را انتخاب كندیآنها يك

بقه داخل طی دستگاه مربوط به سازمان يا گروه بند

.است

:خصوصيات دستگاه.تدستگاه مشخص و قابل شماره اسکتعداد امكانات ي-1

.الجمع هستندةدستگاه مانعکامكانات ي-2

عريف تنیزی توان بطريق منفیدستگاه را مکامكانات ي-3

.كرد

امكاناتیدر دستگاه وارد شود، معنیاگر امكان تازه ا-4

. دهدیديگر را در شبكه تغيیر م

یطبقه گروه اسم:

دستگاه عدد 1.

طبقه مفرد

عطبقه جم

دستگاه شخص2.

اول شخص

دوم شخص

سوم شخص

: (Scale)میزان

ه در رابطه پيوسته بین چند عنصر يا چند عامل ك

طرف نشان دهنده حداقل و در طرف ديگر ک ي

.باشدخصوصيت یکنشان دهنده حداكثر

:یدستور یمیزانهاانواع 1- سلسله مراتب/ میزان مراتب(Scale of Rank)

ه بزرگترنشان دهنده رابطه واحدها از بزرگتر به کوچکتر یا از کوچکتر ب.

2-میزان نمود(Scale of Exponence)

رابطه عنصر ساختمانی، طبقه و مورد(instance)

در طبقه ای از واحد پایین تر به عنوان نمودی از یک عنصر ساختمانی

.واحد باالتر است

3-میزان تحليل(Scale of Delicacy)

ن نشان قطعه زباکاست كه ما در تجزيه و تحليل يینشان دهنده ظرافت

. دهيمیم

:واژگون / مرتبهواحد واژگون

تر ا پايینیاست كه در ساختمان واحد همپايه یواحد

. رودیاز خود بكار م

به...ديروز(كشته بود... را یساله ا13كه پسربچه )یمرد

.اعدام محكوم شد

در مثال فوق، بند به عنوان یک عنصر ساختمانی

. در گروه بکار رفته

:مثال

ويلأواژگون با تیبندها(transformation) :

كه پرش كنده شده استیمرغ(: پر كنده)مرغ.

بچه ای که مردم را می آزارد(: مردم آزار)بچه.

: دستور دریروابط صور

دستور 1.

واژگان2.

. كردندیبچه ها همسايه ها را عصبان-1

(یزبانیمنطبق بر هنجارها)

.خيانچه ها پيانچه ها را تلويجه كردند-2

(تعدادی واژه نادرستیدارا)

.كردندیبچه ها اقيانوسها را ماست مال-3

درستیطرح واژگانفاقد

(:Collocation)یهم نشين

ر زنجییدر رو با یکدیگرافراد طبقاتی سازگار

گفتار

جيغ كوتاه

بلند

غليظ*

یشين توانند با هم هم نیكه میكلمات: دسته مثبت

.داشته باشند

جیغ کوتاه، بلند، گوشخراش

یشين توانند با هم همنیكه نمیكلمات: یدسته منف

.داشته باشند

جیغ دور، سیاه، پهن

:هنجاریطرح واژگان

تار انتخاب از دسته مثبت در هر نقطه از زنجیر گف

.مثبت بین واژه هایو هم نشين

فصل چهارم

ساختمان جمله

:جمله

تر بند يا بيشکاست كه از يیاز زبان فارس یواحد

.ساخته شده باشد

یجمله هسته ا

یجمله خوشه ا

:ی جمله هسته ا

وابستهیتعدادو(ی اجبار )ی هسته ی مركز کاز ي

. شودیتشكيل م(ی اختيار )

(و )هـ : یجمله هسته ایفرمول كل

برو تو حتما

ه

:مثال

برو اگر او تلفن كرد. رنجدیواال او متو حتما

(پیرو)وه (پيشرو )و

:بند

رودیكه در ساختمان جمله بكار میواحد .

طبقه بند آزاد :

كندیجايگاه هسته را اشغال م .

طبقه بند مقيد :

كندیجايگاه وابسته را اشغال م .

:تشخيص بند مقيد از بند آزادیبرایمالك صور

آن دننبو از عناصر پيونده در بند مقيد و یيكبودن

.در بند آزاد است

عناصر پيونده :

تا،هرگاه، كهوقتی که،كه، اگر، چنانچه،ی بطور ،

.، و امثال آنواال

:چند قلو/سه قلو/دو قلو یهسته ها

برو اگر تلفن كرد او را ببینو تو حتما

٢هـ ١هو

:(Paratactic recursion)تكرار همپايه

مکث در »و «ویرگول »، «یا»، «و»عناصر به وسیله.به هم متصل می شوند« گفتار

نشان داده می شوداعداد فارس ی توالی عناصر با.

زمین نهاد،یپسر بچه زنبيل خود را رو

را بیرون آورد،یبسته قرمز رنگ

و براه افتاد

١هـ

٢هـ

٣هـ

:(hypotactic recursion)هتكرار ناهمپاي

همه عناصر از نظر ساختمانی دارای ارزش مساوی نیستند.

ده استفااعداد انگلیس ی برای نشان دادن عمق وابستگی از

.شودیم

.كه آنرا برگردانندمن گفتم چون شما اصرار كرديد

1و 2و هـ

تكرار هسته هميشه از نوع همپايه است.

ايه تواند از نوع همپايه و ناهمپیتكرار وابسته م

.هردو باشد

:تهوابسته ها نسبت به هسیوضعيت توال

ثابتیوابسته ها1.

متغیر یوابسته ها2.

:وپیر/ ثابتیخصوصيات وابسته ها

وند گیر یقرار می هميشه بعد از هسته يا وابسته ديگر -1

.آنها تغيیرناپذير استیتوال

.(بالقوه یا بالفعل)هستند« كه»عامل پيونده یدارا-2

نچه قبل در آنها شديد است و بالفاصله به آیدرجه وابستگ-3

. گردندیها است برماز آن

:مثال

ری تو مسؤلیت آنرا به عهده بگیکهاین کار انجام شود او می خواهد کهچون تو گفته ای

1و 2و هـ 3و

: متغیریوابسته ها

( وهـ)قبل از هسته

د كنیاو اين كار را میاگر تو خرجش را قبول كن.

(هـ و) بعد از هسته

یاگر تو خرجش را قبول كن كند یاو اين كار را م.

(>و<هـ )بین هسته

د كنیمیاگر تو خرجش را قبول كناو اين كار را.

:انشعاب

افتداتفاق میدر تكرار همپايه.

شودیاز ساختمان بند به قرينه حذف میقسمت .

:مثال

یدير يا زود بايد نظام كهنه اجتماع

(مشترك در هردو بند)

برچيده شود

و

با احتیاجات بدهد كه ی خود را به نظام نو یجا

.جامعه سازگارتر باشد

:گیری النه

به هسته مرببعض ی از وابسته وط ها مستقیما

یکدیگر شوند، بلکه به طریق زنجیری و با میانجییمن

.گردندیمبه هسته بر

ا هستند بیروابط داخلیاگر چند بند كه خود دارا

پارچه در شبكه روابط جملهک هم جمع شوند و ي

به وجودرا یهم مجموعه ایوارد گردند، بر رو

.گویندیم( ل)النه که آورند یم

:مثال

تو برايش نسخه نوشدستيارش مريض را ديد ،نبوددر مطبدكتر خودش

لل

++

:یجمله خوشه اشودیتشكيل میهسته ایاز اجتماع جمله ها .

به يكديگر قالب« يا»و « و»وسيله ه بمعموال

. شوندیم

ی است که هسته احداقل ساختمان آن دو جمله

دارای وابسته باشد. یکی از آن ها باید الزاما

و :یفرمول ساختمان [n+ هـ

](و )هـ

:مثال

آنها از چنین طرحاستقبال نخواهند كردیمعموال

اگرچه به نفع آنها باشد

ثابت نكنيد یو اگر فايده اين طرح را بطور عين

آنرا نخواهند پذيرفت

هـ

و

و

هـ

فصل پنجم

ساختمان بند

:بندخود گروه يا بيشتر ساخته شده باشد وکكه از ياستیواحد

.در ساختمان جمله بكار رود

بندیعناصر ساختمان:

(مس)مسند اليه

(م)تمم م

(ا)اسناد

(د) ادات

محل كاركرد: مسنداليه(function) یگروه اسم

.اشدبیم« را»گروه اسمی که دارای عنصر استثناءهب

یگروه اسممحل كاركرد : متمم

یگروه فعلمحل كاركرد : اسناد

یمگروه اسنیز یو گاهیگروه قيدمحل كاركرد : ادات

.تواند جایگاه ادات را اشغال کندیم

اسناداداتمتمممسنداليه

یگروه فعلگروه قیدییگروه اسم

:مثال

استخوشحال پروين

اممس

استبسيار خوب محصول زيتون امسال

اممس د

:مسنداليه و متممییشناسایمالكها

(متمم)«را»وجود . 1

(همسندالی)از نظر شخص و عدد مطابقه اسناد با مسنداليه. 2

ناميدندیمسروان جناب او را غريبه ها

امممس

:مسنداليه و متممییشناسایمالكها

ابتدا مسندالیه و بعد متمم:عناصریتوال. 3

داشتیيلباتومیراننده ااممس

داشتیراننده ایاتومبيل

اممس

:یی اداتشناساکمالگری تمام گروه هایی که با حرف اضافه یا کلمه رابط دی

.ند شو یمشروع

گروه اسمی+ رابط /حرف اضافه= ادات

طرفداری اوبهطرف مردماز

ثبت زمینراجع به

(خانهدر. )نیستخانهدکتر

د

:آنجزاءمرکب و الافعادادن، /غذا خوردن، احتياج داشتن، اختصاص دادن

شدن، فريب دادن/کردنسوار

اجزاء:

متمم/یقسمت غیرفعل

اسناد/یقسمت فعل

دستهکيیستثناه ابهستند قابل بسط یافعال تركيبیتمام

...(باز آمدن، برآشفتن، : فعل+ عناصر غیر فعلی )

یدادیسختفريباو را تو امم مس

: (Morphology)انواع بند از نظر ساخت

بند مهین(major) :

اشغال مدر جايگاه اسناد . شودیاين بند حتما

ا( د ( )م ( )مس): یفرمول ساختمان

آنجا بردكتاب را دیدمبرد

بند كهین(minor) :

شودیاين بند اشغال نمدر جايگاه اسناد .

چشمم روشنصد رحمت به جهنم؛

:نکتهفقط یک مسندالیه و یک اسناد وجود داردبنددریک.

تعداد متمم ها حداکثر سه تا است.

تعداد ادات قابل پیش بینی نیست.

ایگاه به هم قالب شده باشند و در ج« و»اگر چند گروه اسمی به وسیله

.ی شوندمسندالیه قرار گیرند، کلیه آنها یک عنصر مسندالیه محسوب م

من و برادرم و چند تا از دوستان خانواده

مس

:بندیدستگاهها یدستگاه پرسش :

یرد گیكه امكانات مختلف پرسش را در بر میشبكه ا.

دستگاه متمم :

رد گییكه امكانات مختلف متمم را در بر میشبكه ا.

دستگاه مطابقه :

ناد را كه امكانات مختلف رابطه بین مسنداليه و اسیشبكه ا

. گیردیدر بر م

ل تجزیه و تحلیدر قشر اول یفارس یبندهاتقسیم (:باالترين سطح تحليل)

یپرسش :

يا آهنگ خیزان، يا هر دوش یكلمات پرسیدارا ،.

ی خبر:

نددار آهنگ افتانهستند ویفاقد كلمات پرسش.

:یپرسش بندبندهایی که دارای کلمات پرسش ی نیستند:

تو خودت گفتی؟. همیشه آهنگ خیزان دارند

بندهایی که دارای کلمات پرسش ی هستند:

استی آنها اجبار در موردكه انتخاب آهنگ خیزان یكلمات.

«آيا، مگر، هيچ»

ی ار آنها اختيیكه انتخاب آهنگ خیزان يا افتان برایكلمات

.است

«چطور چگونهچرا، ، چی/چهکی،،یكجا، ك ، ....»

:مثال(چرائی رفتن)رود میچرا

رود میچرا

( رد اعتراض به کس ی که چرائی رفتن را مو

(سوال قرار داده

:یپرسش بند با دو کلمه همیشه آهنگ افتان دارند: دارای یک نواخت بر .

کجا؟رودمیکی

همیشه آهنگ خیزان دارند: دارای دو نواخت بر .

؟کجارود میکی

:(یپرسش دو کلمه )موارد استعمال پرسش دوگانه

در مقابل نفهمیدن پرسش :

رودچرا میکی( او چرا می رود؟ ب( الف

برای پرسیدن دو مفهوم در آن واحد:

چطور این را می شود فروخت؟ ( الف

شود فروخترا چطور میچی (ب

برای اعتراض به پرسش یا گفته قبلی و یا ابراز شگفتی:

کندچکارکینفهمیدم، ( ب.تو این نامه را ببر بده( الف

:یدر بند پرسش یو غیر شخص ی، التزامی وجوه اخبار

یوجه غیر شخص ی وجه التزامی وجه اخبار

شود رفت؟یمبروم؟؟ ی رو یم

شود رفت؟یآيا مآيا بروم؟؟ی رو یآيا م

؟ شود رفتیمکجا چرا من بروم؟ی؟ رو چرا می

؟ شود رفتیمکجا چرا من بروم؟ی؟ رو چرا می

شود برد؟یرا كجا میك؟ بدهمچرارا یچ رود كجا؟ یمیك

شود برد؟یمكجارا یك؟ بدهمچرارا یچ؟ كجا رود یمیك

:متممدستگاه متممبند های با -الف

یک متمم

دو متمم

سه متمم

متمم بند های بی -ب

:یمتممکيیبندها دارعالمتمتمم

عالمتیبمتمم

:دارعالمتمتمم (:معرفه)شناخته-الف

مفعول صریح است و « را»گروه اسمی دارای

.خريدمراكتاب .نامیده می شود

(نکره)ناشناخته-ب:

(ای-را، )ی تركيب

(ای-)ساده

:بیترکیعالمت دار ناشناخته یمتمم ها

دارای دو عالمت هستند که در آخر گروه اسمی

:آیندیم

واژک تک واجی/i/

را»واژک»

روی میز دیدمرایکتاب.

:عالمت دار ناشناخته سادهیمتمم ها دارای واژک تک واجی/i/

(1) در خود بندمرجعیدارامتمم:

استمسنداليهمرجع.

در همان بندی ديگر متمممرجع.

(2 ) فاقد مرجع در خود بند متمم

:بدون مرجعبا مرجع از متمممتممالک شناسایی م(1 )از نظر معنا :

. کنندیماشارهیک پدیده واحد مرجع و متمم هر دو در جهان بیرون به

ندارمی خبر از او من امدمساستاثر بسیار جالبیاین

ام(مرجع)مس

استیدانشمند بزرگاو ام(مرجع)مسدانستمیمآدم حسابیاو را من م ا(مرجع)م مس

:بدون مرجعبا مرجع از متمممتممالک شناسایی م

(2 )از نظر صوری :

ارای است که دبسته داشته باشد، فعل از طبقهمرجع اگر متمم

:چهار عضو اصلی است

بودن، شدن، گشتن، گردیدن

دیوانه ای استاو

اممس

(او آدم حسابی است)می دانستم آدم حسابیاو را من

امممس

: عالمتیبیمتمم ها(1 )بدون عالمتیگروه اسم

( مرجع آن یا مسندالیه یا متمم دیگر است)مرجع در بندیدارا

شدندخوشحالآنها

دارید؟پول خرد شما فاقد مرجع در بند

(2 )یضماير متصل مفعول :

گیردیمواژک های مقید که در پی مسندالیه، متمم یا اسناد قرار .

شدیدم.کردنداش دیوانه. به خون دل پروردمشمن

م+ام+مم+مس

یدو متممیبندها

:دو متمم، هردو بدون مرجع-1

زديدیمفصلکكتشما او را اممس م

:دو متمم، هردو با مرجع مسنداليه-2

جلوه گر شدخوش لباسیخيلاوامممس

:یدو متممیبندها:یمرجع دومیدو متمم، اول-3

كردیاو مرا عصبانامس م م

:یمرجع اولیدو متمم، دوم-4

یكردخرابشتوام م مس

:یمتممسهیبندها متممیکی از

:استمرجع ها الزاما

1-متمم اول مرجع متمم دوم و سوم:

کردندپیداکشتهرااو

2-سومی مرجع اولی و دومی:کردندشدستگیر زنده3-اولی مرجع برای دومی و متمم سومی بی مرجع

.کردندیمصدارئیس جناباو را

:(Concord)دستگاه مطابقه

اليه و كه امكانات مختلف رابطه مسندشبكه ايست

. گیردیاسناد را در بر م

با هم عددو اسناد از نظر شخص و مسنداليه

.رابطه دارند

(اسم)یهسته گروه اسم1-جاندار

*غیر انسان

غیر از جنابعالی)شخصدوم *، اول شخص*)انسان /

(شخصسوم ،(حضرتعالی/ سرکار

2-جانیب

غیر انسانی جان و اسامیبیمطابقه اسام

1-جان یب

ند ريز یمهابرگ-الف.

ريزدیمهابرگ-ب .

2- غیر انسان

ند كنیدعوا مهاگربه -الف.

استناراحت گربه-ب.

:مسنداليه 1-ساده :

یگروه اسمکشامل ي

2-یتركيب:

يا بيشتریشامل دو گروه اسم

بهم( «يا»، «و»)اين گروهها يا با عوامل پيونده

م صورت عطف بيان در كنار هه قالب شده اند، يا ب

.گیرندمیقرار

(:مسنداليه ساده)مثال

.شده استاحاله به دادسرا پرونده امر

امدمس

:(ی زنجیر /یمسنداليه تركيب)مثال

فرهنگ و هنروزير و مسكنآبادانی ووزير نخست وزير،

۱۲۳مس

:(انعطف بي/یمسنداليه تركيب)مثال

خواهيد بودمعلمان فردا دانش آموزان امروز شما

12

مس

: (minor)بند كهین

است که در آن جایگاه اسناد اشغال نشده یبند

.باشد

زیادلطف شما

د مس

تبه سالم

د

: انواع بند كهین

عنصر محذوف به قرينه در بند مهینیدارایبندها:

(1 )گوینده بند مهین و کهین یک شخص)ی انشعاب

(نددپیونبه هم می« یا»و « و»است و بندها اغلب با

« جمعيت ايران ساالنه به نسبت دو درصد اضافه

«شايد هم بيش از دو درصدو/ شودیم

(2 )گوینده دو بند مهین و کهین یک )ی محاوره ا

(وجود ندارد« یا»و « و»شخص نیست و

سينما؟یجا رفتکديشب.

: انواع بند كهین

نبدون عامل محذوف به قرينه در بند مهییبندها:

ر كه در آنها نقش مس، م و د از يكديگیبندهاي

. شودیباز شناخته م

ركه در آنها نقش مس، م و د از يكديگیبندهاي

در حالت خطاب،). شودیشناخته نمبازاکثرا

.ندا، آدرس و یا عنوان هستند

:مثال

«متمایز«دو، ممس:

شما زيادلطف روشنچشمم دمسم مس

«نامتمایز«دو، ممس:

ياهسروزگار یادوست عزيزم

ریاست محترم اداره کارگزینی

فصل ششم

یساختمان گروه فعل

:یطبقه گروه فعل

.كندیجايگاه اسناد را در بند اشغال م

.از یک کلمه یا بیشتر ساخته شده است

:یگروه فعلیعناصر ساختمان

سازیعنصر منف( ن)1.

فعل ناقص( ق)2.

یعنصر غیر فعل( غ)3.

یفعل واژگان( ف)4.

عنصر سازنده مجهول ( ل)5.

عنصر سازنده حالت( ح)6.

باشدشده داشتهبر بايد نه

:یگروه فعلیساختمانفرمول

(ح( )ل)ف ( غ( )ق( )ن)

پیکان نماینده توالی عناصر است.

چهار عناصر زیر پیکان توالی ثابت دارند.

اجباری است« ف»فقط عنصر.

ثابت نیست و طبق« ن»و « ق»توالی عنصر

.قوانین خاص ی است

:یفعل واژگان/« ف»عنصر

29 داردشكل:

شوندیكه صرف میی است شكل شامل صورتها25-الف :

ی مطلق، ماض ی استمراری، التزامیماض حال، /مضارع ،

(رفتم، بروم، برو یمدارم، رفتم،/رومیم)امر

شوندیكه صرف نماست ییشكل شامل صورتها4-ب :

سم مفعول ، ااسم مفعول ،مصدر كوتاه،مصدر

(رفتهیمرفتن، رفت، رفته، )استمراری

:سازندهیساختمان فعل از نظر واژكها

حداقل از دو واژک و حداکثر از پنج واژک ساخته شده است.

پی( گ( )س)ت ( پ): فرمول ساختمانی

(پ )میمیدپيشون

تداررو خند(اجباری )حال کستا

(س )انیعامل سبب

(گ )ایدگذشته کعالمت ستا

پیم_م_ای(اجباری )یفعلی بندهایپ

:پیشوند(/ پ: )ساختمان فعل:دارای دو عضو است

/be)bo/(mi+biyب /ب /بی+ می

:ب مربوط به محیط صوتی آنهاست/ب /تفاوت بی

biya, biyazariقبل از مصوت « بی»

o/boro, boxor/قبل از مصوت « ب »

.وندتوانند بکار ر یمن« ب »یا « بی»در مواقعی که « ب »

:بندپی ( یپ:)ساختمان فعل

(رفتن)(an-):عامل سازنده مصدر-1

(رفته)(e-):عامل سازنده اسم مفعول -2

(یرفت)(عضوشش یدارا)یضماير متصل فاعل-3

:(ت)حال کستاو (گ)ستاک گذشته:ساختمان فعل

گذشتهکستا= (an-)عالمت مصدر-مصدر -1

افتاد= ن _-کشت افتادن = ن _-کشتن

±( t/d/id/a:d)گذشتهکعالمت ستا-گذشته کستا-2

(منظم یا نامنظم)حال کستا= یتغيیرات صوت

افت = آد–کش افتاد = ت –کشت

شوی = تغییرات صوتی+ ت –شست

اخته سی زیرفعلیگذشته صيغه هاکاز ستا: شوندیم

مطلق یماض(MM :)(خوردم)

ی استمرار یماض(ME):(دم خور یم)

اسم مفعول(EM :)(خورده)

ی اسم مفعول استمرار(EE :)(خوردهیم )

ساختهی زیرفعلیحال صيغه هاکاز ستا: شوندیم

مضارع(MZ):(خورمیم )

یالتزام(EL):(بخورم)

امر(AM):( بخور)

(:س)یعامل سبب:ساختمان فعلعضو استکيیدارا :/n:a-/

کندیمفعل الزم را به متعدی تبدیل.

گریانی؛ یمندانی؛ خیمی؛ دی؛ پرانیدیدوان

جنبانیدی

(ح( )ل)ف ( غ( )ق( )ن)ی ساختمان گروه فعل

:«ن»عنصر سازنده منفی

«آید و اگر این دو عنصر موجود نباشد یم« ل»یا « ق»قبل از « ن

(نباید بخورد؛ خورده نشد؛ نخورد. )آیدیم« ف»قبل از

دو گونه استی باشد كه دارایعضو مکيیدارا:

/ne/ می»قبل از»

/na/ می»قبل از موارد دیگر جز»

اگر عنصر سازنده منفی با وجه امری بکار رود نهی است.

(ینف) رود ی؛ نم(ینف)؛ نرفت (ینه)نرو

(ح( )ل)ف ( غ( )ق( )ن)ی ساختمان گروه فعل: «ق»یعنصر ساختمان

ی صورت صرف29تمام یداراهستند چون افعال ناقص

.نيستند

شوندیشخص و عدد صرف نمیكه براافعال ناقص ی-۱ق .

؛(مضارع)شودیم، توانیم،بايد

؛ (ماض ی)شد یم

(التزامی)بتوان، بشود

شخص و عدد صرف یكه براافعال ناقص ی-۲ق

هر دو حالو یماض یصيغه هاو دارای شوندیم

.هستند

عنوان فعل معینه ب«داشتن»فعل در این جا فقط

. سازدیمی نوع استمرار یکیهمراه با فعل واژگان

م رفتیممداشت، رومیدارم م...

شخص و عدد صرف یكه براافعال ناقص ی-۳ق

.هستندحالیصيغه هاولی فقط دارای شوندیم

ن عنوان فعل معیه ب«خواستن»فعل در این جا فقط

.ازد سیمرود و صورت آینده را یمی بکاربا فعل واژگان

خواهم، خواهی، خواهد....

(ح( )ل)ف ( غ( )ق( )ن)ی ساختمان گروه فعل(:غ)یعنصر غیرفعل

اين عنصر از جنس فعل نيست.

یلدهد از قبیمتشکیل بسته یطبقه دستور یک:

باز، وا، بر، ور، پیش، در، فرا، فرو، سر، پس

بردنپيشداشتن،وا، آمدنباز

(ح( )ل)ف ( غ( )ق( )ن)ی ساختمان گروه فعل(:ل)عنصر سازنده مجهول

ی فعل واژگانو به همراه یک است« شدن»فقط دارای فعل

.رودیمبکار

لف

شدكشته

شودخورده

ی انفعل واژگتنها بکار رود آنگاه یک « شدن»اگر فعل : نکته(بیمار شد؛ گرفتار شد. )شودیممحسوب

(ح( )ل)ف ( غ( )ق( )ن)ی ساختمان گروه فعل(:ح)حالت یعنصر ساختمان

است«بودن»فقط دارای فعل.

یردجايگاه حالت قرار گبه عنوان فعل کمکی «بودن»اگر فعل

. باشدداشته صورت18تواندیم

میته باشرف، رفته باشم،میرفته بودم، رفته بود،میرفته ام، رفته ا

یدفته باشر ی، رفته باش ید،، رفته بودیرفته بودید،، رفته ایرفته ا

ندفته باشر د، رفته باشند،رفته بود، رفته بودند،، رفته استرفته ا

:یگروه فعلیدستگاهها

سه دستگاه همزمانیزبان فارس یدر گروه فعل

.وجود دارد

1شماره دستگاه

2شماره دستگاه

3شماره دستگاه

:یگروه فعلیکدستگاه شماره

ستایطبقه خود ا(finite) :

د آزاد توانند در جايگاه اسناد بنیافراد اين طبقه م

.قرار گیرند

ستایطبقه ناخود ا(non-finite) :

مصدر

اسم مفعول

:طبقه افعال خود ايستا: یطبقه غیر شخص -1

شوند كه فاقد مسنداليه یمیی ظاهراين افعال در بندها

.هستند

اين طبقه از نظر وجهیگروهها:

۱ق: یالتزام(El) + ف(MK)(بتوان گفت)

۱ق):حال (ی اخبار(MZ) + ف(MK)(رفتود شیم)

( شد رفتیم)(MK)ف + (ME)۱ق):گذشته(

: یطبقه شخص -2

ه گیرند از سیكه در اين طبقه قرار می فعلیگروهها

.كنندیانتخاب مهمزمان دستگاه شخص، عدد و وجه

ری اخبا، التزامی و امری :اين طبقه از نظر وجهیگروهها

ف : فرمول ساختمانی وجه امری(AM)

برو، بروید، برویم

:طبقه افعال خود ايستا

:یانشعابات وجه التزام

ف + (باید):مطلقیوجه التزام(EL)

(بروم: )«بايد»یبدون فعل كمك

(باید بروم: )«بايد»یبا فعل كمك

ف ( + باید):یتركيبیوجه التزام(EM) + ح +(EL)

(رفته باشم): «بايد»یبدون فعل كمك

(مباید رفته باش: )«بايد»یبا فعل كمك

:ی انشعابات وجه اخبار

(MK)ف + (MZ)۳ق : آينده. 1

طبقه سوم از افعال ناقص به صورت حال +

مصدر کوتاه از فعل واژگانی

ی ؛ استمرار ی غیر استمرار :گذشته. 2

ی استمرار ؛ی غیر استمرار : حال. 3

:استمراری / ی غیراستمرار هگذشت: اخباری

ی غیراستمرار گذشته:

ف : مطلق(MM ) گفتمرفتم؛

ف :یتركيب(EM + ) ح(MM) گفته بودمرفته بودم؛

ی استمرار گذشته:

مطلق :

ف : «بايد»یبدون فعل كمك +(ME) گفتممی

ف + باید :«بايد»یبا فعل كمك +(ME) گفتمباید می

۲ق: یتركيب(MM + ) ف(ME)داشتم می رفتم

:(مضارع)حال: اخباری ی استمرار:

یتركيبa : ۲ق(MZ) + ف(MZ) رومیمدارم

یتركيبb : ف(EE + ) ح(MZ)رفته استیم

ی غیراستمرار:

ف : مطلق(MZ)گویمی؛ مرومیم

ف : یتركيب(EM + ) ح(MZ)ه امگفت؛ه امرفت

: یگروه فعلدودستگاه شماره در گروه فعلی خالی « ن»جایگاه : امكان مثبتیدارا

.است

ر در گروه فعلی با عنص« ن»جایگاه :یامكان منفیدارا

.اشغال شده است(na/ne)سازنده منفی

نمی توان برد.

كشته نشد.

نکشت.

:یدستگاه شماره سه گروه فعل

دو امكان معلوم و مجهول استیدارا .

مجهول معلوم

كشته شدكشت

برافروخته شودبرافروزد

فصل هفتم

یساختمان گروه اسم

:یساختمان گروه اسمشودیكلمه يا بيشتر ساخته مکاز ي .

یگروه اسمیساختمانهایعنصر:

(ر) رو یپیوابسته ها(س)هسته(ش)پيشرو یوابسته ها

(ر)س ( ش: )یفرمول گروه اسم

:یگروه اسمیتشخيص عناصر ساختمانکمال

(ر/س/ش) اضافه/e/, /ye/:

ین آنها شوند و در بیموابسته های پیشرو به یکدیگر اضافه ن.وهسته نیز اضافه وجود ندارد

ستا گیرد هستهیكه پس از آن اضافه قرار میاولین كلمه ا.

ر وقتی شوند مگیموابسته های پی رو همه به یکدیگر اضافه.که از نوع واحد واژگون مرتبه باشد

دوستداران سازمان ملل-یه نشر کاين ي

رسش

(:ش)پيشرو یوابسته ها: یگروه اسم

آیدیموابسته پیشرو قبل از هسته4حداكثر.

بيچاره-زن پیر نفر کياين

رس۱ش۲ش٣ش٤ش

: گیردیقرار م۱شكه در جايگاه یطبقه ا

است که واژه های شامل عناصر اسم و صفت

.آزادهستند

: گیردیقرار م۲شكه در جايگاه یطبقه ا

شامل چهار ريز طبقه است:

...(، کیلو، چند متر، سه فنجانیک)طبقه معدودزیر 1.

...(بزرگترین، بهترین، )ی طبقه صفات عالزیر 2.

...(اولین، دومین، آخرین، )ی طبقه اعداد وصفزیر 3.

هرکدام، هرنوع، هرگونه، )ی عضو 14ريزطبقه یک4.

هرچه، همه گونه، همه نوع، چه نوع، چگونه، هیچ، هیچ

(نوع، خیلی، چنین، همه، هیچگونه

: گیردیمقرار٣شكه در جايگاه ه ایطبق

قه تعلق دارد که طب...( یک، دو، سه، )به طبقه اعداد اصلی

.باز است

دن گیر یمقرار « ر»اعداد اصلی گاهی در جایگاه : نکته.

دو جلد کتاب کالس دو کتاب دو

رر٣ش

:اعداد اصلی، ترتیبی و وصفی

و گاهی در « ۳ش »در جایگاه ...( یک، دو، سه، )اعداد اصلی

. گیردیمقرار « ر»جایگاه

ر»در جایگاه همیشه ...( اول، دوم، سوم، )اعداد ترتیبی»

.دن گیر یمقرار

در همیشه ...( اولین، دومین، سومین، )اعداد وصفی

.دن گیر یمقرار « ۲ش »جایگاه

: گیردیمقرار٤شكه در جايگاه ه ایطبق

عضو است7یكه داراطبقه بسته است :

این، آن، هر، کدام، چه، همین، همان

بچهدختر تا دو اين

س۱ش٢ش٣ش٤ش

(:ر) رو یپیوابسته ها: یگروه اسم

رو داشته باشدیبسته پاو 5 تواند یهر هسته م .

بوف كور معروف هدايت را كه به چند زبان ترجمه

۵ر۴ر۳ر۲ر۱رس

(تجديد چاپ كرده اند)است شده

(۱ر)ی عنصر ساختمان

از نوع اسم است وان تیمو بین آن و هسته نمعموال

.واژه دیگری وارد کرد

(: ۲ر)یعنصر ساختمان

دومنفر : اعداد ترتیبی

صفت:

.نداردیارتباط محكم( ۳ر)با عنصر صفت. 1

شهرداری محترمریاست

ریاست محترم محترم شهرداری

(: ۲ر)یعنصر ساختمان

.گرددصفت به هسته گروه اسمی بر می. 2

سیاهمردپیراهن مردسیاه پیراهن

٢رس٣ر٢رس

٣رس

(: ۲ر)یعنصر ساختمانرو هرگاه گروه اسمی از هسته و یک وابسته پی. 3

آن یک تشکیل شده باشد و بتوان به انتهای( صفت)

ولی ضمیر یا اسم خاص اضافه کرد و ترکیب مورد قب

در . قرار دارد۲حاصل شود، آنگاه وابسته در جایگاه

.قرار دارد۳غیر این صورت در جایگاه

(متعلق به مرد جوان)کتاب جوان پسر جوان

٣ر٢ر

(: ۲ر)یعنصر ساختمان تواند مكرر باشدیم۲ردر جایگاهانتخاب .

شدبا« و»و یا « اضافه»تکرار صفات می تواند از طریق.

برای نشان دادن تکرار از اعداد انگلیس ی استفاده

.کنیمیم

بهمنقرمز قشنگبزرگ کتاب

٣ر۲ر٢ر٢رس

123

(: ۲ر)یعنصر ساختمانقش برخی از عناصر متعلق به مقوله اسم نیز می توانند ن

.«طال»و « شیر»صفت را به عهده بگیرند مانند

او شیربزرگ لیوان

٣ر٢ر٢رس

12

بطری شیر خشک. گاهی اوقات ابهام وجود دارد

:۳ریعنصر ساختمانقه رد به سه ريزطبی گیكه در اين جايگاه قرار میطبقه ا

: شودیم میتقس

یا گروه اسمیريزطبقه اسم. 1

تهرانمنطقه ایبرق

۳ر۲رس

این نویسنده بزرگحالشرح

۳ر۱رس

:۳ریعنصر ساختمان

ريزطبقه ضمائر . 2

(...ش/ت/مخود/ ...او/تو/منر یمیز تحر )

که عالمت نکره ( /i/ی ا-)ی عضو کريزطبقه ي. 3

.است

ایلباس خوشرنگ ایپسر بزرگ

:٤ریعنصر ساختمان

ردی گیمدر این جایگاه قرار «را»فقط.

ديدمرا او کكوچبرادر

ا٤ر٣ر٢رس

:۵ریعنصر ساختمان

له، رد از نوع جمی گیكه در اين جايگاه قرار میطبقه ا

.واژگون مرتبه استیبند و يا گروه قيد

......... که به آن اشاره گردید ایتازه نکته

۵ر۳ر۲رس

.........از دانشجویان یکی

۵رس

:نکته واژگون یو بندهایدیقیگروهها۵ردر جايگاه

:شوندانتخاب توانند با یکدیگرهر دو می

... سابقه بودیاز كار دستگاه كه در نوع خود باو یمنطقانتقاد

۵ر۵ر۳ر۲رس

12

:نکته۵اره وقتی گروه قیدی یا بندی که در جایگاه شم

که «را»زیاد طوالنی نباشد، عنصر گیردمیقرار

مقدم ها نیزتواند در پی آنمیگیرد،میقرار معموال

.گیردقرار

امنخواندهراآخرین کتاب او در زمینه هواشناس ی.

گروه قیدی با اضافه: مثال

اه تهرانده ادبيات دانشگکدانشی استاد روانشناس

یيک گروه قيدی ر ی توان با بكارگیتتابع اضافات را م

:شكست

ان دانشكده ادبيات دانشگاه تهر دریاستاد روانشناس

قيدی گروه

(:س)هسته : گروه اسمیاز مقوله اسم است

.اين عنصر معموال

است« اضافه»مالک شناسایی هسته.

آنهابزرگتريناوبرادر بزرگترين

۳رس۳رس ۲ش

(مریض است)مرد بیچاره بیچاره

س۲رس

(رفته است تو)کتاب چهار جلد چهار

س س۲ش۴ش

:یگروه اسمیدستگاهها

1- (مفرد و جمع)عدد

است« ان»و « ها»عالمت جمع.

2- (اول شخص، دوم شخص، سوم شخص)شخص

3-ی شناختگ

:یدستگاه شناختگ

. کندبچه شما گریه می: (معرفه)شناخته -1

اگر هسته گروه اسمی از ضمائر شخص ی باشد.

قرار گیرد۳اگر اسم یا ضمیر در جایگاه ر.

شناخته هستند« این، آن، همین، همان»عناصر.

. کندبچه ای گریه می: (نكره)ناشناخته -2

.قرار گیرد۳در جایگاه ر« ای-»اگر عنصر

. کندبچه گریه می(: مفهوم عام)جنس-3

تواند میاشغال نشده باشد، گروه اسمی ۳جایگاه راگر

.جنس باشدشناخته یا

کندبچه گریه می .

در وابسته پیشرو « آن»در چنین مواردی از ضمیر

هام را شود تا گروه اسمی را شناخته کند و اباستفاده می

.بر طرف کند

کندآن بچه گریه می.

:یتكرار همپايه در گروه اسم

يونده عامل پک توانند با كمیوابسته ها و هسته ها م

.گسترش يابند« يا»و « و»

پست و تلگراف و تلفن كشور

۳س رس س 123

فصل هشتم

یساختمان گروه قيد

:یگروه قيدساختمان

را در ( د) شود و جايگاه ادات یكلمه يا بيشتر ساخته مکاز ي

. كندیبند اشغال م

در اثر خوردن قرصهای سمی مادرش مسموم شدکودکی

ام دمس

:یقيدیگروههایبدون عالمت صور یگروهها

(...، بله، چطور، فقطهنوز، همواره،هميشه،)یطبقه باز واژگان

(كهاما، چنانهنگامی که، چون،كه،ی وقت)یطبقه بسته دستور

یبا عالمت صور یگروهها

تنوين با عالمت( ،،مانند احيانا

،جمعا

، ر اتفاقا

،نسبتا

سما

، زبانا

،(...جانا

حرف اضافهبا

:حرف اضافهبایگروه قيد

(یگروه اسم)دنباله + پيوند

(رابطه+ )حرف اضافه

نظر آقای دکتر فرزانزیردر=پیوند

حرف اضافه( + رابطه)

۵۰۱شماره نامهبهعطف

:فارس یحروف اضافه

رندی پذینم« اضافه»کهیحروف:

«،دربه، تا، جز، بجز،از، با، بر»

رندی پذیم« اضافه»ه کیحروف:

«ن، برابر، بهر، بیرون، پاییبدون،از برای، ،یبرا

«...، پیش، پشتپس،

:تهنا گسیخ/گسیخته: یقيدیگروهها

ترده اسکار را که اين کمديون هستم یس کبه من

اممس د

مرده است مديون هستکار را که اين کیس کبه من

امدمس

:اتجايگاه اددریگروه اسمطبقات از برخی

اتصف :

،بسیار، تنها،خوب، مالیم، سخت، پر، هر ساله، سالیانه...

گانه، روزانه، بچ: شوندیمساخته « آنه»کلماتی که با پسوند...

نندکیه از نظر معنا بر زمان داللت مکیاسمیگروهها.

،دیروز، ساعت ده، تابستان...

نندکیان داللت مکمه از نظر معنا برکیاسمیگروهها.

،خانه، مدرسه...

:فصل نهم

ساختمان کلمه

:ساختمان كلمهيا بيشتر ساخته شدهکواژ یکه از کاست یواحد

.است

استتشکیل شدهعنصر3از:

پسوندپايه يشوند پ

كلمهیفرمول ساختمان:

( پ ) (پس)پـا

:مثال(چرخه)-+چرخ ای+ سواد + بی

پسپاپسپا پ

(ی پرده در )یا+ در + پرده ش -+خور

پس۲پا۱پاپسپا

(ی پرخاشگر )ی ا+ گر + پرخاش

۲پس۱پسپا

:نکته ان تجزیه کردو تیمرا نیز كلمه فعلساختمان:

پایهدر نقش ستاک حال

پیشونداز آن در حکم عنصر قبل

پسونداز آن در حکم عنصر بعد

(یدیانپر یم)یا+ د یا+ ان + پر + یم

۳پس۲پس۱پسپا پ

ب يکبا هم تر « و»عنصر ه اجزاء آنها با کیلماتک

: شوندیمنیز اینگونه تجزیه شوندیم

گوو+ ت+ گف

پسپا

۲پا ۱پا