بررسی فرایند یادگیری ساختار Be-passive زبان انگلیسی در...

22
1 رسی بر فرایندی ساختارادگیر یBe-passive سی انگلی زبان در زبان آموزان فارسی زبانگاه دستور ساختاریید از د شناختی امیر هوشنگ همایون فر دانشجوي دكتريشناسی زبانمه طباطبايینشگاه ع دا تهران[email protected] رقیب شه دوستستاديار اشناسی زبانمه طباطبايینشگاه ع دا تهران[email protected] چکیده ساختار مجهول زباني زبانسی برا انگلین فارسی آموزاشدهادش قلمدره يک چالن هموا زبا و علیجود رغم و آموزش ايند در مطالعه و موجوِ آموزشیشناختی وکردهاي زبان رويي زبان، هنوز برا ساختار آموزان فارسی زبانسی به انگلیخورد با ساختار مجهول زبان بر در نظر شکافی آموزشیين مقاله سعیجوددارد. در ا و شدهره تا با به استش دستور ساختاريیري از نوع نگر گ شناختی بهرسی برز خطاهاي زبانیدي ابعا ا زبان آموزان در تولید ساختار مجهول( be-passive ) زبانسی انگلیرسییق حاضر، ضمن بردازيم. در تحق بپری زبان رفتار زبانن فارسی آموزاید ساختار مجهول زبان در تول( be-passive ) سی انگلی زبان از طريق طراحی وي نمونهشتاري رو نو اجراي آزمون اي02 نفره از آزمودنی ها، دريافتیم كه زبان آموزان گسترهز خطاه اي ا اينی را زباسی انگلی با ساختار مجهول در رابطهشان ن میند كه ده میرهن با به توا گیري از آموزه هاي دستور ساختاريداخت و دریل آنها پری به تحل شناخت نهايت سويه هاي كار آ مدي براي آموزشين ساختار به ا زبانن فارسی آموزان فراپیش زبا نهاد. کلید واژه ها: ساختار مجهول، دستور ساختاري، دستور شناختی، دستور ساختاري شناختی،یل خطا تحل1 . مقدمهمی همچونحت مفاهی تًوماجهول عمی، ساختار م انگلیس در زبان وجه1 در مقابل مجهولوجه( تعريف)علوم وجه مِ بیان صوري شده و آن، بهسی انگلی در كتابهاي آموزش زبان ويژه، به صورتbe + past participle ارائه میدد. در اين گر منابعول به مجه ، وجهان وجهی عنو تعريف دستوري می شود كه در آن، بهورتیل ضر دل فرايندِاختی و گفتمانیبردشن هاي كار1 . voice

Transcript of بررسی فرایند یادگیری ساختار Be-passive زبان انگلیسی در...

1

درزبان انگلیسی Be-passive یادگیری ساختار فرایند بررسی

شناختیاز دیدگاه دستور ساختاریزبان فارسی آموزانزبان

فر همایونهوشنگ امیر تهران دانشگاه عالمه طباطبايی زبانشناسی دانشجوي دكتري

[email protected]

دوستشهال رقیب تهران دانشگاه عالمه طباطبايی زبانشناسی استاديار

[email protected]

چکیدهرغم وجود و علی زبان همواره يک چالش قلمدادشدهآموزان فارسیانگلیسی براي زبانزبان ساختار مجهول

آموزان ساختار، هنوز براي زبانرويکردهاي زبانشناختی و آموزشیِ موجود در مطالعه و آموزش اين

وجوددارد. در اين مقاله سعی آموزشینظر شکافی در برخورد با ساختار مجهول زبان انگلیسی به زبان فارسی

ابعادي از خطاهاي زبانی بررسی شناختی به گیري از نوع نگرش دستور ساختارياست تا با بهرهشده

بپردازيم. در تحقیق حاضر، ضمن بررسی انگلیسی زبان (be-passive)ساختار مجهول تولیدآموزان در زبان

طراحی و از طريق زبان انگلیسی( be-passive)زبان در تولید ساختار مجهول آموزان فارسیرفتار زبانی زبان

اي اي از خطاهآموزان گسترهدريافتیم كه زبان ،هانفره از آزمودنی 02اي اجراي آزمون نوشتاري روي نمونه

هاي دستور گیري از آموزهتوان با بهرهمیدهند كه مینشاندر رابطه با ساختار مجهول انگلیسی زبانی را

اين ساختار به آموزش برايمدي آهاي كارسويهنهايت شناختی به تحلیل آنها پرداخت و درساختاري

.نهادزبان فراپیشآموزان فارسیزبان

تحلیل خطاشناختی، دستور ساختاريساختار مجهول، دستور ساختاري، دستور شناختی، ها:واژهکلید

. مقدمه1

)وجه مجهول در مقابل 1وجهدر زبان انگلیسی، ساختار مجهول عموماً تحت مفاهیمی همچون

،ويژه در كتابهاي آموزش زبان انگلیسیبه ،آن شده و بیان صوريِوجه معلوم( تعريف

عنوان وجهی ، وجه مجهول بهمنابعگردد. در اين میارائه be + past participleصورتبه

هاي كاربردشناختی و گفتمانیِ فرايند دلیل ضرورتدر آن، بهشود كه میدستوري تعريف

1 . voice

2

و فرايندِ حاكم بر تأكید بیانی جمله روي فاعلگرفته و قرار 0ارتباط، فاعل تحت عمل فعل گذرا

در زبان انگلیسی اين تركیب گاه باشد و آن است. تركیب فوق معرّف ساختار فعل مجهول می

دهد ساخت مجهول در میكه نشان نما استداراي عناصر زبانی ديگر مانند افعال كمکیِ زمان

شود كه میمراهه haveو getرود و نیز گاه با افعال كمکی میكارهاي دستوري متفاوت بهزمان

گیرند. قرارمی be كمکی در تركیب فوق در جاي فعلa. We have been advised to buy a new car.

b. They got arrested.

c. We had the whole house renovated.

هاي متنوعی نحوي، كاربردها و نقش هاي قالبساختار مجهول در زبان انگلیسی داراي

هاي ديگر )در اينجا زبان فارسی( در قالب ساختارهاي نحوي است در زبان است كه ممکن

معموالً زبان انگلیسی، پیشینه مطالعاتِ مربوط به ساختار مجهولِ شوند. در ديگري بیان

آموزان شده و به زبانارائهمجهول هاي معرّف ساختار عنوان نمونهزير به يساختارهاي نمونه

شود.میداده آموزش

(c) 4مجهول سببی در مقابل ساختار( bو a) 3الف( ساختار مجهول معیارa. Our car was damaged.

b. They got arrested.

c. We had/got our car repaired.

در مقابل ساختار مجهول فاقد گروه حرف byب( ساختار مجهول داراي گروه حرف اضافه

اضافه a. We were attacked by bandits.

b. I was introduced to a lot of interesting and talented people.

5پ(ساختار مجهول داراي افعال دو مفعولیThe second winner was given a silver cup.

عنوان فاعلبه thereو itت( ساختار مجهول داراي a. It is thought that he is a genius.

b. There were believed to be three crocodiles in the pond.

2 . transitive

3 . standard

4 . causative

5 . ditransitive

3

6مجهولیدوث( ساختار The project is expected to be completed in the next year.

7ج( ساختارمجهول صفتیI'm relieved that you didn't tell him the truth.

تی مجهولواره صفيافته از جملهچ( ساختارمجهول تقلیلa. They produced various plants which had been drafted by different

consultants.

b. They produced various plants drafted by different consultants.

نکات و پردازند و استاندارد می صورتِ زبانی ساختارهاي مجهولِ همواد آموزشی اغلب ب

دربرگیرنده ترجمه مکانیکی ساختارهاي معلوم به ساختارهاي بیشترهاي تمرينی فعالیت نیز

كنند كه ساختارهاي مجهول دست پیدامی یآموزان اغلب به چنین احساسمجهول است. زبان

نوعی نسخه اختیاري و ناهنجار ساختارهاي معلوم هستند. از آنجا كه شکل صوري به

چیده است، كتابهاي درسی اغلب مجهول را در رابطه با هر زمان ساختارهاي مجهول كامالً پی

آموزان دهند. مدرسان، با درنظرگرفتن توان زبانمیطور جداگانه آموزشدستوري خاص به

را ، be + past participleمجهول، يعنی پايه و زيربنايی هگیرند قاعدمیخاص، گاه تصمیم

،كنند. عموماًرا بر هر زمان دستوري اعمال هخواهند اين قاعدآموزان میدهند و از زبانآموزش

آموزان ساختارهاي مجهول زباندهند كه میساختارهاي مجهول سببی را نیز زمانی آموزش

برند. ب كاردرستی و با اطمینان بهاي از زمانهاي دستوري بهمعیار را در گستره

از ساختار مجهول انگلیسی زبان آموزان فارسیزبانمیزان آگاهی هدف مقاله حاضر بررسی

(be-passive و بررسی ) اين و تولید ، يادگیريمعنايی در شناختشناختی و نقش عوامل

هاي زير هستیم:دنبال پاسخ به پرسشدرمقاله حاضر، به .ساختار است

هاي زبان چه نوع خطاآموزان فارسیدر تولید و كاربرد ساختار مجهول انگلیسی، زبان .1

دهند؟زبانی از خود بروزمی

را در شناختیدستور ساختاري هاي مطرح درهاي نظري و آموزهتوان فرضچگونه می .0

گرفت؟ كارآموزان بهتحلیل خطاهاي زبان

6

. double passive 7 . adjectival passive

4

نمود و در آموزش ساختار توان استخراجراهکار مناسبی از بطن اين تحلیلها می چه .3

كارگرفت؟مجهول به

شناختی به ساختار مجهولساختاریرویکردهای . 0

ست، لیکن تعريف ا هشدوبیش به ساختار مجهول پرداختههاي دستوري مختلف كمدر مدل

هاي عمده در تعريف مجهول مجهول در ادبیات مربوطه هم ناقص و هم متغیر است. سويه

9دهندهارتقاءاي عنوان قاعدهب( مجهول بهو 8حالت عنوان عمل ياالف( مجهول به عبارتند از:

(. در دستور 0224، 11عناصر از آغاز جمله به جاي ديگر )مورفی 12دهندهبه آغاز جمله يا تقلیل

be( سه نوع وجه وصفی كامل را كه همراه با فعل كمکی 1980) 10ساختاري شناختی، النگاكر

است و به 13نمودي (PERF1) نوع اولكند. از هم متمايزمی ،روندیم ركاهدر زبان انگلیسی ب

جمله در goneكلمه دارد. نمونه اين نوع وجه وصفی حالت پايانی در يک فرايند يا رخداد اشاره

Jane is gone و كلمهcracked در جملهThe sidewalk is cracked ( 50: هماناست.) وي

و گیرد كه ناظر به روابطمیبهره 15نقطه ارجاع و 14هاي گذرندههمچنین از مفاهیم و مقوله

واند هر ت میولی نقطه ارجاع ،است 16«زچی»اشیاء هستند. به نظر وي، گذرنده همیشه يک

طرح 17كامل حالت پايانی فرايندِ (PERF1) (. در وجه وصفی نوع اول58چیزي باشد )همان:

به شکل زير است. PERF1بازنمايی شود. می 18صحنه

(58: 1980برگرفته از النگاكر )، PERF1(. بازنمايی 1شکل )

بین گذرنده و است، اما در آن رابطه PERF1شبیه به PERF2وجه وصفی نوع دوم

در stolenكلمه شود. نمونه اين نوع وجه وصفی میصحنه مربوطه معکوسنقطه ارجاع در طرح

8 . action or state

9 . promotional

10 . demotional

11 . Murphy

12 . Langacker

13 . aspectual

14 . trajector(y)

15 . landmark

16 . thing

17 . perfective process

18 . profiling

tr

lm

5

مربوط به فعل (. در مثال فوق، نقطه ارجاع59ِاست )همان: This watch is stolen جمله

steal با گذرنده وجه وصفیstolen دزديدن»دهنده حالت پايانی عمل متناظر است كه نشان»

02عنوان يک شکلشده بهكه در شیء دزديده نمايدمیاعمالبر اين حالت 19ياندازچشم واست

داد.توان نشانرا به شکل زير می PERF2بازنمايی (.62همان: شود )میدرنظر گرفته

(59: 1980النگاكر )، PERF2(. بازنمايی 0شکل )

رود. وجه وصفی نوع می كارهمجهول ب است كه در ساختار PERF3 وجه وصفی نوع سوم

صحنه است كه رابطه میان نقطه ارجاع و گذرنده در طرح PERF2سوم از اين جهت شبیه به

دار است كه نقطه ارجاع مربوط به فرايند پايه را نشان اندازِچشم». اين شودمی معکوسمربوطه

مورد نظر در تحلیل كهويژگی معرّف ساختار مجهول است »اين همان «. كندمیبرجسته

اين دو وجه وصفی از نظر «. شودمیپرداخته عنوان بخشی از وجه وصفیالنگاكر به آن به

حالیکهكننده حالت پايانی است، درمنعکس PERF2، به اين شکل كه دارندنمودي با هم تفاوت

PERF3 ند رخداده است و تنها حالت پايانی را هاي موجود در فرايدهنده همه حالتنشان

به شکل زير است. PERF3بازنمايی ( .36-35: 1995، 01)آرنِت گیردرنمیب رد

V PERF3

(63: 1980النگاكر )، PERF3(. بازنمايی 1شکل )

گونه ساختهاي مجهول معنادار كند كه فعل كمکی موجود در اينالنگاكر همچنین ادعامی

دارد. مزبور در جاي ديگر در زبان انگلیسی ارتباطاست و به كاربردهاي ديگر فعل كمکی 19

. perspective 20

. figure 21

. Arnett

tr

tr

lm

t

tr

6

يک beلیکن حضور فعل كمکی است، 00زمانبی PERF3كند كه هرچندكه النگاكر ادعامی

دستاورد النگاكر در رابطه با مطالعه .گذاردصحنه زمانی را براي اين ساختار فراپیش میطرح

انگلیسی را جزء درونی و مجهول ساختار مجهول اين است كه وي معناي فعل كمکی

هاي معناشناختی ساختار مجهول داند و در واقع، به ويژگیاين ساختار می تنیده هم در

دهد.هاي ساخت صوري آن را چندان مورد توجه قرارنمیپردازد و ويژگی می

و در حد گیردمیعاريت به( را 1980( تحلیل دستور شناختی معیارِ النگاكر )1995آرنِت )

هاي دستوري نمونه در چارچوب دستور شناختی براي توصیف پديدهاي از مفهوم پیشگسترده

هاي مجهول در دستور شناختی را در رابطه با نمونهپیش كند و در همین راستا بحثمیاستفاده

با كند. وي در رابطه میكند. آرنت مجهول را در قالب گذرايی توصیفمیساختار مجهول مطرح

بايد توصیف ساختارهاي مجهول را كند كه اگرچه مدل گذرايیمینمونه مجهول استداللپیش

انطباق ها مستلزم حضور گذرايی، بلکه شاملتن نهدربرگیرد، لیکن توصیف معنايی مجهول

كنندگان است نسبی شركت انداز و برجستگیِها در رابطه با چشمذهنی خاصی از رخداد

هاي گذرايی به ساخت گذارد كه كدام ويژگیمیاين مسأله را به آزمونبعالوه، (. 57)همان:

ساختار مجهول از طريقتوان رخدادي را كه می»كند كه میدارند. وي بیانمجهول ارتباط

نمونه معطوف به شود كه به پیشمیعنوان ساختاري درنظرگرفتهكرد، توسط گويشور بهتوصیف

نمونه داراي دو عنصر رسد كه اين پیشمی نظر (. به65)همان: « است هاي گذرا نزديکرخداد

دارند و از يکديگر طابتراطور نامتقارنی به هم باشد كه به مکانی(-گر و موقعیت زمانی)مشاهده

كرده و با آن ارتباط كننده دوم حركتكننده اول به سمت شركت. شركتشوندمیتمايزداده

العمل گیرد و يا به ارتباط مذكور عکسیر قرارمیتأث كه يا تحتاي گونهبهكند، میبرقرار

مجهول انتخاب فاعل انتهاي اراست و از اين رو در ساخت 03كنشیدهد. اين يک زنجیره می نشان

دار را ويژگیِ( اين رمزگذاري نشان1980(. النگاكر )72دهد )همان: میكنشی را تشکیلزنجیره

كنندگان را به اين شکل گیرد، چراكه براي وي هر ساختاري كه شركتمجهول درنظرمی معرّفِ

هاي معرّفِشود. همچنین، آرنت به ويژگیبنديعنوان مجهول طبقهكند بايد بهمیرمزگذاري

توان به می كند كه براي شناخت و كاربرد آنهامیاشاره 04مجهول توسط شیباتانی نمونهپیش

كرد.( مراجعه837: 1985شیباتانی )

22

. atemporal 23

. action chain 24

. Shibatani

7

و ي زبانیمندي را از تعامل ساختارهاهاي معناشناختی نظام( تعمیم1995) 05گلدبرگ

هاي واژگانی دهد و از ارجحیت ساختارها نسبت به بررسیمیدستبه هاي واژگانی فعلیمدخل

ر ساختارهاي نحوي به اعتبار خود داراي معنا هستند و د ،دارد. به اعتقاد ويبرمی صِرف پرده

كنند میعنوان يک ابزار كمکی عملهاي نحوي چندگانه بهقالب ،معناي فعلی فرايند فراگیريِ

كند كه در آن نقش میو توصیف مطرحرا از ساختارهاي زبانی هايی(. گلدبرگ نمونه01)همان:

ها ساختار آيند. يکی از اين نمونهدرنمی بیان به ،اندصحنه شدههايی كه طرحكنندهشركت

سازي فرايندي است كه در آن سايهنامد. می 06سازياي از سايهمجهول است. وي اين را نمونه

شود و بر همین اساس ديگر میدر سايه و حاشیه قرار داده گان در رخدادكنندشركت ی ازيک

شود.نمی صحنهطرح

. دستور ساختاری1 -2

در رابطه 07گرااي و وحدتاليهاشتقاقی، يکاي، زايشی، غیردستور ساختاري رويکردي غیرحوزه

با بازنمايی نحوي است و بر اين ايده استوار است كه واحد اصلی و بنیادي در دستور ساختارِ

، 0223، 1995گلدبرگ؛ ؛1989و 1988 ،08فیلمور؛ 1987و 1977دستوري است )لیکاف،

زبانشناسی شناختی اين و بسیاري ديگر(. تعريف كلی ساختار در 1993، 09اسلوبین ،0226

( كه مورد 63-57: 1987است )النگاكر، « واحد نمادين قراردادي»است كه ساختار يک

شدن صورت و معنا )نمادين( است. ساختارها ه زبانی )قراردادي( و مستلزم جفتنظر جامعاتفاق

د كه در دستور ساختاري تركیبی از اطالعات واجی، نحوي، معنايی و كاربردشناختی هستن

دهند. دانش زبانی در تمام سطوح، میهايی به تجلی ساختارها امکانها ياگشتالتعنوان كلیتبه

كرد كه عنوان ساختار توصیفتوان بهاي را میكلمهاز تکواژها گرفته تا اصطالحاتِ چند

دهند.میهاي صورت و معنا را تشکیلجفت

در دستور ساختاري، ساختارهاي يک زبان مدخلِ ساختمندي از دانش گويشوران زبان را

(. در اين رويکرد، 76-63: 1987دهند )النگاكر، میدر رابطه با قراردادهاي زبانی آنها تشکیل

شود. در میتشکیلهايی از ساختارها شده و خانوادهبنديهاي طبقهدستور يک زبان از شبکه

،؛ به عبارتیكرديک زبان را توصیف، تحلیل و تولیدساختارهاي « تمام»ن دستور بايد بتوان اي

نمود. بر اين هم در قالب يک نظام دستوري تجمیعرا با 31«حاشیه»و هم 32«هسته»هم 25

. Goldberg

26 . shading

27 . unification based

28 . Fillmore

29 . Slobin 30

. core

8

دهد كه دستور میدستور ساختاري بر توصیف تمام ابعاد دانش زبانی نشان اساس، تأكیدِ

معیار كفايت توصیفی منطبق است. در واقع، پتانسیل دستور ساختاري در ساختاري بیشتر بر

.دهی به يک چارچوبِ دستوريِ مبتنی بر تجربه و تأويلِ گويشوران زبان استجهت شکل

. دستور شناختی2 -2

دستور شناختی بر اين فرض استواراست كه زبان ذاتاً و اصوالً داراي ماهیتی نمادين است و

هاي قرارداديِ ساخت معنايی و ساخت واجی يا جفت 30بنیادين زبان را نمادهاهاي واحد

دهند كه دربرگیرنده میدهند. در اين رويکرد، واژگان و دستور پیوستاري را تشکیلمیتشکیل

شدن يک ساخت هاي نمادين است. يک ساخت نمادين حاصل جفتهايی از ساختمجموعه

ت معنايی نیز دربرگیرنده محتواي مفهومی و تأويل يا معنايی و يک ساخت واجی است. ساخ

شود. توانايی ما در تأويل يک موقعیت يکسان به میاست كه بر آن محتوا اعمال انطباق ذهنی

سازي انداز، برجستهنقطه ارجاع، چشم، طرق مختلف دربرگیرنده نقش عواملی همچون گذرنده

ت. در اين رويکرد، معناي عناصر واژگانی صحنه، طرحوارگی و امتزاج ذهنی اسعناصر، طرح

؛ 1982، 33المعارفی است )هیمنةنسبتاً ويژه و اغلب از نظر گستردگی داراي شکلی داير

طور كامل (. در مقابل، معناي عناصر دستوري عموماً به1995، 34؛ ويرزبیکاa1987النگاكر،

پوشانی مفهومی دارند و همطرحمند است. عناصر دستوري میزان كمتري از استقالل معنايی

دهد. میرا نشان سهم بیشتري از محتوا ،روندكارمیهها و عناصري كه با آنها بآنها با ساخت

به لیکنطور خاص با هیچ چارچوب نظري ارتباط نزديکی ندارد، كه دستور شناختی بههرچند

دستور ساختاري نزديک است.

شناسیروش. 3

آموزان توسط زبانو تولید آن ي ساختار مجهولِ زبان انگلیسی براي بررسی فرايند يادگیر

كرده و آزمونی زبانی طراحی شده در تحقیق حاضر،هاي مطرحزبان و نیز پاسخ به پرسشفارسی

ي آنها، ابعاد آزمون و روال اجراي هاها، ويژگیبه اجرا گذاشتیم. در زير به معرّفی آزمودنی

پرداخت.خواهیم

31

. periphery 32

. symbols 33

. Haiman 34

. Wierzbicka

9

ها. آزمودنی1 -3

طور تصادفی از میان سال به 18( با حداقل سنی زن 12مرد و 12نفر آزمودنی ) 02تعداد

شدند. سطح آموزش زبان انگلیسی در تهران انتخاب آموزان سطحِ متوسط چهار مؤسسهزبان

تعیین ها در زبان انگلیسی قبالً از سوي مؤسسات و از طريق شركت در آزمون مهارت آزمودنی

سال بود و حداقل 03.65ها بود. میانگین سنیِ آزمودنیشدهسطح مشخص و به آنها اعالم

ها، گرديد. از میان آزمودنیتحصیالت در انتخاب آنها مدرک پايان دوره متوسطه )ديپلم( لحاظ

هاي مختلف نفر با مدرک تحصیلی ديپلم، بقیه داراي تحصیالت دانشگاهی در رشته 6جز

غیر از زبان و ادبیات انگلیسی بودند. دلیل انتخاب چنین محدوديت سنی و تحصیلی تحصیلی

-قبالً با ساختار مجهول انگلیسی آشناشده آموزانكسب اطمینان از اين مسأله بود كه همه زبان

ها گويشورانی بودند كه زبان مادري )مبداء( آنها فارسی بود و زبان انگلیسی راهمه آزمودنیاند.

آموختند. نوان زبان خارجی میعبه

. آزمون و روال اجرای آن2 -3

سؤال از سه نوع تکلیف متفاوت )تبديل ساختار معلوم به مجهول و 82آزمونی دربرگیرنده

گرديد ( و متناسب با سطح زبانی افرادِ تحت آزمون طراحی36و ترجمه 35عکس، تکمیل جمله به

آزمون قبالً در پیشینه مطالعات مربوط به دستور كه در آن تکالیف مورد نظر در هر بخش از

، 38میر؛ نیه0225، 37گرايس و وولفبراي نمونه، ساختاري شناختی و يا آموزش زبان انگلیسی )

a0224 )در طراحی گرديد كه سعیهمچنین بودند.كاررفته و مورد آزمون قرارگرفتهبه و غیره

ساختار مجهول در كنار شوند و گنجانده باالآزمون، انواع زمانهاي دستوري در سه تکلیف

ها و شیوه ارائه آنها تا حدودي آزادي شود و محقق در انتخاب سؤالها، تمرينساختار معلوم ارائه

بخش هاي محققان ديگر در بررسی عناصر زبانی نباشد.باشد تا صرفاً كپی آزمونعمل داشته

جمله مجهول( بود كه به 02ه معلوم و جمل 02سؤال زبان انگلیسی ) 42اول آزمون شامل

شد تا آموزان خواستهبودند. در اين بخش، از زبانشدهصورت تصادفی و نامنظم در كنار هم ارائه

شده جمالت معلوم و مجهول را از يکديگر تمايزداده و هر كدام را به ساختار متناسب خواسته

15سؤال زبان انگلیسی ) 32دربرگیرنده نمايند. بخش دوم آزمون )معلوم يا مجهول( بازنويسی

جمله مجهول( بود كه مانند بخش اول به صورت پراكنده و نامنظم ارائه شده 15جمله معلوم و

شد تا ساختار فعلی مناسب هر جمله را در جاي ها خواستهبودند. در اين بخش، از آزمودنی 35

. sentence completion 36

. translation and equivalents 37

. Gries and Wulff 38

. Niemeier

11

5جمله معلوم و 5انگلیسی )سؤال زبان 12بخش سوم آزمون نیز شامل نمايند.خالی وارد

كردند.میها بايد آنها را به زبان فارسی ترجمهجمله مجهول( بود كه آزمودنی

آموزان و ، جهت بررسی میزان تناسب سؤاالت، بازخورد زبانقبل از اجراي نهايی آزمون

آموزان نفره از زبان 12اي هاي مختلف آزمون روي نمونهنقاط ضعف و قوت آزمون، بخش

ها آزمون نهايی روي آزمودنی ،آمده و رفع موارد اشکالدستگرديد. بعد از ارزيابی نتايج بهاجرا

آموزان بر درآمد. در طی برگزاري آزمون اصلی و براي جلوگیري از تمركز صرف زبان اجرا به

دقیقاً آزموننظر در نشد كه پديده زبانی موردها مستقیماً گفتهساختار مجهول به آزمودنی

آموزان اين است كه دريابیم چگونه زبان شد كه هدف از انجام آزمونچیست، بلکه فقط گفته

شد كه نمره خاصی به آزمون و كنند. بعالوه، گفتهمیشده را بیان و منتقلاطالعات خواسته

شد تا در آموزان اجازه دادهشد. همچنین، به زبانبرونداد زبانی آنها اختصاص داده نخواهد

صورت نیاز به توضیح بیشتر تا حدي از آزمونگر درخواست راهنمايی نمايند، ولی در پاسخ به

از يکديگر مشورت نگیرند. آزمون

كلی بندي ها به تمايز و دستهزبانی آزمودنی پس از اجراي آزمون و گردآوري برونداد

پرداخته و آنها را در چارچوب دستور یسی در تولیدِ ساختار مجهول انگل آنهاخطاهاي زبانی

از نقش زبان فارسیآموزان ساختاري شناختی مورد تجزيه و تحلیل قرارداديم تا به آگاهی زبان

مجهول انگلیسی ساختار در شناخت و تولید و ساختاري معنايی شناختی و عوامل

در اين تحقیق را هاي مطرح نوعی زمینه پاسخگويی مناسب به پرسشو به پیداكنیم دست

نموديم آوريم. الزم به ذكر است كه در اين تحقیق از تحلیل آماري پرهیزشده و تنها سعیفراهم

شناختی، تحلیلی كیفی از هاي مطرح در دستور ساختاريگیري از مبانی و آموزهبا بهره

دهیم. دستآموزان بهداده توسط زبانخطاهاي زبانی رخ

هاه. تجزیه و تحلیل داد4

در تولید ساختارهاي زبان وكاربرد آموززبانشناختی، خطاهايی كه در ديدگاه دستور ساختاري

نوعی از ابعاد بلکه به ،شودنمیداده غیرزبانی نسبت شود به تداخل عوامل كنشیِمیآن مرتکب

بايد به آموزانزباناي كه پیش از تحلیل خطاهاي نکته .شوندمیپوياي خود دانش زبانی ناشی

نظر به ايم براي تسهیل روند تحلیل كیفی موردنمودهكه سعینمود اين است آن اشاره

در راستاي هدف تحقیق و صرفاًزير بندي دستهرو، بندي خطاهاي زبانی بپردازيم. ازايندسته

ق و توان مرز دقیجهت اشاره به انواعی از خطاهاي زبانیِ رخداده است و به هیچ عنوان نمی

نمود، چراكه در يک ساختار منفرد، آموزان تعیینمشخصی میان انواع خطاهاي زبانیِ زبان

11

آموزان ممکن است انواع متفاوتی از خطاهاي زبانی بروزدهند كه از جهات مختلف و در زبان

.لف میان آنها نوعی همپوشانی وجودداردساختهاي مخت

گركنشپذير و ( خطا در كاربرد گروه اسمی كنش1

گر و جايگذاري پذير و كنشآموزان ناتوانی در كاربرد مناسب كنشيکی از خطاهاي بارز زبان

هايی است كه داراي ساختار دومفعولی، متمم مفعولی، جملهدرست آن به لحاظ ساختاري در

هاي در نمونه دوسويه پسافعلیگروه اسمی بیانگر مالکیت، حضور ضمیر انعکاسی و

كشند، اما میداده را به تصويرشده است. جمالت زير تركیبی از خطاهاي زبانی رخسازيمجهول

باشد. در میگر معطوفپذير و كنشهاي اسمی كنشتوجه ما در اين گروه بیشتر به كاربرد گروه

هاي اصلی تحت اند، جملهشدههايی كه با حروف انگلیسی ارائهها جملهاين بخش و ساير بخش

دهند.میآموزان را نشاندار انواع خطاهاي زبانهاي ستارههستند و ساخت آزمون

a. Mary is baking a cake for her son. * For her son/her son/ is being baked/is baked/ is baking a cake for/by Mary.

b. We bought David a birthday present.

* David was bought/bought by us/we a birthday present.

c. They had elected him president.

* President was elected/had elected/ had been elected by them/he/him.

d. They poured water on us.

* We were poured water on by they/them.

e. I broke her mirror.

* She/her was mirror broke(n) by I/me.

f. I will send myself a bunch of flowers.

* Myself will sent/will be sent by I/me a bunch of flowers.

g. We hit each other.

* Each other was/were hit(ed) by we/us.

h. An iceberg hit Titanic. After a while, *She was sunk.

i. Nobody locks the gate in the afternoon.

12

*The gate is/isn't locked by anybody/ nobody in the afternoon by

nobody/anybody.

گفت كه، اصوالً، يک رخدادِ متعارف بیانگر توانمی فوقه تحلیل خطاهاي گروبررسی و در

كننده است كه هر كدام در لحظه در اي كنشی و ناظر به انتقال انرژي میان دو شركتزنجیره

خاصی 42كنندگان مختلف هر كدام جايگاهزمانی و مکانی هستند. اگرچه شركت 39يک وضعیت

دهند، لیکن با هم در تعامل بوده و بیشتر میمکانی به خود اختصاص-را در اين وضعیت زمانی

ک رخداد داراي كنندگان در ياين تعامل و ارتباط مبتنی بر دينامیک نیرو است. شركت

زمینه است. در -جايگاهی يکسان و برابر نیستند. اين تقارن بیانگر تفاوت میان ساماندهی شکل

شود. از نظر صحنه شده، گذرنده شکلِ اول و نقطه ارجاع شکلِ دوم قلمدادمیاي كه طرحرابطه

ه است، يا به شود كه بیانگر گذرنده جملمیاي توصیفعنوان گروه اسمیاي، فاعل بهطرحواره

شده در سطح جمله متناظر است. به صحنهصحنه آن با شکلِ اول در فرايند طرحعبارتی طرح

اي است كه بیانگر نقطه ارجاع جمله است و همین قیاس، مفعول مستقیم گروه اسمی

شده متناظر است. در بیشتر موارد، چنانکه در صحنه آن با شکلِ دوم در فرايند طراحیطرح

اي گونهكنیم، محتواي مفهومی جمله بهمیهاي فوق مشاهدهقسمت اول جمله هاي آزمون مثال

گیرد كه در اين شرايط، ساختار كننده در كانون توجه طبیعی قرارمیترين شركتفعال است كه

دارند. اما در تعامل و فاعل و گذرنده با هم انطباق ساختار معلوم استمرسوم نحوي

پذير، گاهی اوقات به داليل گفتمانی كنش-گريا تعامل كنش نقطه ارجاع-، گذرندهمینهز-شکل

طور معمول فاقد آن است و اي بگذاريم كه بهكنندهرا بر شركت 41الزم است برجستگی كانونی

یین شرايطچنصحنه باشد. در كند. اين ممکن است ناشی از تغییر در طرحنمیآن را دريافت

كرده ساختار نحوي مورد انتظار ساختار مجهول است. غییرصحنه تكه طرح

كل زنجیره كنشی و به و هستندپذير بر هم منطبقگذرنده و كنش ،در ساختار مجهول

زنجیره 40شده مجهول، دُمنهصحطرح، لیکن در رابطه شودصحنه میواره طرحتبع آن كل جمله

دهد و میگذرنده )فاعل( را به خود اختصاص شده و جايگاهآن برجسته 43كنشی و نه هسته

آموزان به ، از آنجا كه زبان(fتا aهاي فوق )ماند. در جملهمیهسته زنجیره كنشی نامعین باقی

شده آگاه صحنهكنندگان در رخدادِ طرحابعاد مختلف زنجیره كنشی و ضرورت تعامل شركت

اي كه در ساختار مجهول به شکل و گذرنده همین جهت در تعیین گروه اسمینیستند، به

39

. setting 40

. location 41

. focal prominence 42

. tail 43

. head

13

شوند. در شود، دچار خطا شده و در برساختن ساختار مجهول مناسب سردرگم میمیتبديل

پذير از نظر مفهومی بر هم گر و كنش، گذرنده و نقطه ارجاع يا به عبارت ديگر كنشgمثال

ارتباط كنشی دوسويه در همپوشانی دارند و به سادگی قابل تفکیک نیستند. به دلیل اين

توانندنمی آموزان، زبانeach otherو weشده و انطباق تأويل دو عبارت صحنهرخدادِ طرح

دادهرخ، علت خطاي hدهند. در مثال انطباقمربوطه هاي دستوري هاي معنايی را با نقشنقش

( را در an icebergسازي شده )گر مفهومآموز يک كنشزباندر رخداد مطروحه، اين است كه

Titanicشدن كشتی كند كه باعث غرقمیاستنباط sinkبافت مربوط به فعل ناگذراي

است. اين مسأله ناشی از تأثیر عوامل شناختی و كاربردشناختی است و يک عملکرد نحوي شده

موضوعی هاي انتزاعی ساختآموزان نسبت به ويژگیدهد كه زبانمیاين نشان آيد.شمارنمیبه

هاي زبان مقصد دستور بینازبانی خود حساس هستند و آن را در تولید جملهضمن برساختن

گیرند.میكارنموده و بهاعمال

اصلِ حذفِ ناشی از عدم تعديلنمود توان اضافهمی iمثالكه در مورد ديگري نکته

پذير كنشاست كه وي آن را در مورد موضوعِ (95: 0226گلدبرگ ) 44برجستگی گفتمانی

پذير را زمانی كه در بافتِ گفتمانی از آن توان موضوع مربوط به كنشمی»... كند: میمطرح

گر و عدم حضور آن در برخی توان اين اصل را به كنشمی«. نمود....شود، حذفزدايی میتأكید

داد. طبق اين اصل بومی زبان تعمیم گفتار گويشوران از ساختارهاي مجهول انگلیسی در

شوند. اگر میهستند كه حذف كرد، بلکه تنها عناصر غیركانونیتوان عناصر كانونی را حذفنمی

هايی كه هم غیركانونی و هم نامرتبط هستند امکان حذف موضوع ،باشدرخداد مورد نظر مؤكد

(nobody ،somebody ،someone در زبان انگلیسی و )جوددارد. شايد بتوانیم براي و غیره

در سايه صحنه آن بدانیم كه طرحانگلیسی نوعی ساختار فاعلی مفروضساختار مجهول در زبان

آموزان رود كه زبانطبق اصل فوق انتظارمی رو،ازاينشدن است. يا در حال كمرنگ گرفتهقرار

نمايند، اما بیشتر و غیرمؤكد است، حذف گرفتهدر سايه قرارگر را كه گروه اسمی كنش

byگر و عدم استفاده از گروه حرف اضافه آموزان نسبت به حذف گروه اسمی كنشزبان

همین مسأله گر در اين ساختار آگاه نبودند. و تأكید زدايی كنش غیرضروري بودن آنجهت به

گرِكنش حاويگروه حرف اضافه آموزآن به ساخت صوري جمله و كاربردباعث تکیه زبان

است.نامعیّن و بروز خطاي زبانی شده

44

. omission under low discourse prominence

14

45سازي افعال بیانگر حالتخطا در مجهول( 0

سازي كرديم خطا در مجهولنوع ديگري از خطاهاي زبانی كه در خالل آزمون به آن دست پیدا

اي شده در آنها معطوف به بیان حاالت موجود و وجود رابطهصحنهجمالتی بود كه رابطه طرح

كنندگان بود. جمالت زير را در نظر بگیريد:ايستا میان شركت

a. She resembles her aunt.

* Her aunt is resembled/is resembling by her.

b. They have a nice house.

* A nice house is had by them/they.

c. Your new coat really suits you.

* You are (really) suited by your new coat.

رغم حضور گذرنده و نقطه ارجاع در كنیم كه علیبايد اشارهفوق در تحلیل خطاهاي

اي است كه در آنها در عمل زنجیره گونهجايگاه مورد انتظار، ماهیت افعال مورد استفاده به

گذرايی، ضرورت آموزان از مقوله ندارد. عدم آگاهی زبانكنشی و فرايند انتقال انرژي وجود

شود كه آنها صرفاً میشده باعثصحنهگیري زنجیره كنشی در رخداد طرحانتقال انرژي و شکل

سازي قرارداده و ساختار كننده آن را مبناي مجهولصورت زبانی موجود و حضور دو شركت

لیسی به دانند كه ساختار مجهول در زبان انگآموزان نمیدهند. زباندستنادستوري حاصل را به

« كنندگانتعامل شركت»ناپذير گذرايی مقوله گذرايی حساس است. مؤلفه و ويژگی تفکیک

است كه گذرايی مبتنی بر داده( نشانa47:1987(. رايس )b1987و a1987، 46است )رايس

ويژه مستلزم صورت دستوري ظاهري نیست، بلکه ويژگی مفهومی مربوط به كل جمله و به

( انتقال 1است كه مسیرهاي طبیعی زير را در رخداد مربوطه دربردارد: كنندگانتعامل شركت

( توالی زمانی 0ديگر در طول زنجیره كنشی، هكنندكننده به شركتانرژي از يک شركت

كنندگان جمله برپايه ( دسترسی به شركت4( ترتیب زمانی كلمات در يک عبارت و 3رخدادها،

وجودندارند، جمالت فوقا كه اين مسیرهاي طبیعی در میزان برجستگیِ نسبی آنها. از آنج

منجر به از اين مالحظات آموزان عدم آگاهی زبان نمود.توان آنها را به جمله مجهول تبديلنمی

گردد. تولید ساختارهاي مجهول نادستوري می

45

. stative 46

. Rice

15

كنندهعنوان شركتمکانی به-زمانی 47وضعیتو هاي اسمی ( خطا در انتخاب گروه3

هايمقولهزبان كاربرد نادرست آموزان فارسیتوجه توسط زباناز خطاهاي زبانی جالبيکی

ها شده اين مقولهصحنهدر شرايطی بود كه در رابطه طرح كنندهعنوان شركتمکانی به-زمانی

واقعیت اين گیرند. فاعل ساختار مجهول قراركننده باشند و در جايگاه توانستند شركتنمی

كننده باشند و ساختار توانند شركتدر جمالت ديگر می مکانی-زمانی هايمقولهاست كه اين

عنوان ديگر به مکانی-زمانی هايمقولهبا توان همراه شده در جمالت زير را میفعلی بیان

هايی از اين داده در آنها نمونهجمالت زير و خطاهاي رخسازي نمود. كننده مجهولشركت

كشند.میتصويررا بهمکانی -زمانی هايمقولهa. They entered the city.

*The city was entered by them.

b. Queen Elizabeth lived in England.

*England was lived in by Queen Elizabeth.

c. Jack rushed to the countryside.

*The countryside was rushed to by Jack.

شده تناسب و انطباق واره تأويلهاي طرح، بین شرايط و كل ويژگیفوقدر خطاهاي

واره مبتنی بر اين است كه ما چگونه هاي خاص يک طرحاكه ابعاد و ويژگیندارد، چروجود

شده تعبیر و شده يا اصولی از پیش ذهنیدنیاي خارجی را بر اساس مفاهیمی از پیش ادراک

شود. در میاين تعبیر و تفسیر بر اساس اصول گشتالت در ساماندهی تبیینكنیم. تفسیرمی

شود میمکانی تأويل-اي زمانیعنوان مقولهيا مفعول اسمی بهمرجع فاعل ،بسیاري از ساختارها

آل و مناسبِ نقش كننده؛ براي نمونه، افراد و اجسام فیزيکی كوچک ايدهو نه يک شركت

مکانی هستند. داشتن -هاي زمانیبزرگ فضايی يا زمانی مناسب مقولهاند و نواحی كنندهشركت

دارد كه مکانی ذاتیِ يک عنصر نیست، بلکه به اين بستگی-زمانی كننده يا مقولهجايگاه شركت

كننده و هم تواند هم شركتمی Englandشود؛ مثالً میچگونه در بافت كلیِ آن موقعیت تأويل

اد باشد. اين نوع تأويل در چینش و ساماندهی دستوري عناصر يک مقوله مکانی در يک رخد

، دلیل اصلی خطاي 0خطاهاي گروه پذيري آنها تأثیرگذار است. درست مانندزبان و مجهول

گیري ساختار مجهول در آموزان ناآگاهی آنها از نقش و تأثیر مقوله گذرايی در شکلزبانی زبان

فرض مقوله گذرايی تعامل كرديم، پیشال اشارهزبان انگلیسی است. اگر چنانکه در با

هايی كه در آنها جايگاه فاعل )گذرنده( سطحِدر ساخت رودانتظارمیكنندگان است، پس شركت 47

. setting

16

باشد و بر همین بسیار محدود و غايب گذرايیمکانی است، -زمانی جمله مبتنی بر كل مقوله

را در 0. لذا تحلیل گذرايی در خطاهاي گروه نمودسازيرا نتوان مجهولها اساس، اين ساختار

گرفت كه تمايز معناشناختی میان توان مورد استفاده قرارداد و نتیجهمورد اين گروه نیز می

باشد كه هاي دستوري قابل توجهی داشتهتواند پیامدمکانی می-زمانی كننده و يک مقولهشركت

جامد. عدم آگاهی از آن به بروز خطاي زبانی بیان

مجهول )زمان، نمود(( خطا در ساختار نحوي و صرفی گروه فعلی 4

گفت كه بیشتر خطاهاي زبانیِ مورد مشاهده در اين گروه معطوف و مربوط به ابعاد توانمی

هاي آموزان، چنانکه در مثالواژگانی و صرفی مجهول انگلیسی بود. از میان نمونه خطاهاي زبان

توان به حذف، كاربرد نابجاي تکواژها و كلمات و تعمیم افراطی میكنیم، میزير مشاهده

كاربگیرند. نبودند شکل درست گروه فعلی مجهول را بهآموزان قادركرد. بیشتر زباناشاره

گرفتند. افراد تحت میهاي فعلی معلوم و مجهول را با هم اشتباههمچنین، آنها اغلب صورت

تنها مرتکب جوه وصفی مجهول دچار مشکل بودند. آنها نهآزمون در تولید شکلِ درست و

كاربرده و را با تعمیم افراطی به en-خطاهاي امالئی شدند، بلکه همچنین كاربرد تکواژ

نمودند.تولید drawnرا به جاي drawenهايی مثل صورتa. *I was very interesting in the lesson.

b. *She has put in prison for life.

c. *The buildings is designed by architects from our firm. d. *The dinner will be serve at 6 pm.

e. *I think he should told the real story.

f. *It can use for earning more profit.

g. *It will drawen tomorrow.

h. *Those apples were ate by we. i. *I am suffered from a cold and feel terrible.

j. Did the rabbit eat all the carrots last night?.

*Did all the carrots (were) eaten (ate) last night?

كرد اين است كه در تقابل بايد به آن اشاره فوقاي كه در تحلیل خطاهاي گروه نکته

شود. اين مجهول انتخاب گذرنده است كه باعث تفاوت میان اين دو ساختار میساختار معلوم و

طور كلی و به be( و فعل كمکی pp) 48تقابل در نهايت تأثیر معنايی تکواژ وجه وصفی مجهول

كند كه ناآگاهی میابعاد مختلف صرفی و واژگانی گروه فعلی مجهول را بازنمايی و منعکس

هاي صوري و معنايی و ضرورت حضور عناصر مورد نیاز در ويژگی آموزان تحت آزمون اززبان

48

. past/passive participle (=pp)

17

است. در واقع، هنگامی كه از يک ساختار مجهول انگلیسی منجر به برونداد نادستوري آنها شده

كنیم، به اين طريق يک تصوير ذهنی خاص را براي میساختار يا تکواژ دستوري خاص استفاده

پارهعد اين تصوير ذهنی كه در هر كنیم. اولین بُمیانتخاب ادراک آن موقعیت در فرايند ارتباط

صحنه بر يک پايه است. فعل در ساختار فعلی يک فرايند را شود اعمال طرحمیزبانی ديده

طور پیوسته دهنده آن بهكند و در ادراک يک رابطه پیچیده كه حاالت تشکیلصحنه میطرح

پردازد. می 52، به اسکن متوالی49صحنه زمانی فعلطرحاند، يعنی شدهدر يک بازه زمانی توزيع

كند. از آنجا كه در میاسکن متوالی بیشتر براي ادراک تغییرات در رخدادها اهمیت پیدا

دارد، لذا ابعاد زمانیِ یر در آن تقدم و تأخر زمانی وجودگیري يک رخداد و ايجاد تغیشکل

گر در رابطه شوند كه معرّف ديدگاه مشاهدهقلمدادمیمختلف هر كدام يک حوزه و ارجاع زمانی

صحنه زمانی فعل، ارجاعات زمانی در كنار محتوا و طرحهستند. هر كدام از اين شدهصحنهطرح

ساختار صوري )قطب واجی( مختص به خود را دارد كه آگاهی و شناخت آن در يادگیري

و رخداد فرايند( pp)فیِ مجهول ساختار فعلی مجهول ضروري است؛ براي نمونه، وجه وص

در beفعل كمکی .دهدمیگذرنده را تغییر كند و انتخابمیزمانشده توسط فعل را بی انجام

beاست. از آنجا كه 51ندمطور كلی طرحبندي فرايندها بهساختار مجهول انگلیسی براي طبقه

نمايد و اين يکی از می 50مجددنیز هست، اين رابطه وصفی را زماندهی صحنهكننده طرحتعیین

برد كارمیراهبردهايی است كه زبان در مورد ساختار مجهول و ساختارهاي مجهولی به

(.1985)شیباتانی،

دارند. در مجهول زبان انگلیسی و فارسی همچنین در ابعاد واژگانی و صرفی با هم تفاوت

مطابقه فعلی و نشانه حالت بايد از نظر دادنبراي نشان( be+ ppگروه فعلی ) ،زبان انگلیسی

شود تا فعل مجهول اضافه beشود و قبل از فعل كمکی يکی از اشکال فعل ساختاري تعديل

شوند. اين در حالی میشود. ضماير فاعلی به مفعولی و ضماير مفعولی به فاعلی تبديلساخته

بن ماضی+ه+ صورتی از فعل » است كه در مجهول زبان فارسی گروه فعلی عموماً داراي تركیب

هاي است و ساختار صوري ضماير فاعلی و مفعولی با هم يکسان است. از آنجا كه زبان«« شدن»

مختلف داراي ساختار دستوري متفاوتی هستند، در نوع تصويرسازي ذهنی خاصی كه

گیري پديده دارند. اين تفاوت منجر به شکل گیرند نیز با هم تفاوتكارمیگويشوران زبان به

توان در كاربرد شود. در رابطه با ساختار مجهول، تأثیر اين انتقال منفی را میمی 53انتقال زبانی

49

. verb's temporal profile 50

. sequential scanning 51

. schematic 52

. retemporalizing 53

. language transfer

18

گیري درست از نادرست ضماير مفعولی، ناتوانی در استفاده از ساختار پرسشی و ناآگاهی در بهره

ي زبانی انگلیسی ارجاع زمانی مناسب )زمان و نمود( به دلیل تفاوت در شیوه تأويل رخدادها

كرد. زبان مشاهدهآموزان فارسیتوسط زبان

مجهولدر ساختار عنوان فاعلبه thereو it( پرهیز از كاربرد 5

هايی در نقش و جايگاه مفعول دارند كه معموالً وارهبعضی از جمالت معلوم زبان انگلیسی جمله

روند. اين كارمیبه think، say،feel ، report، presume ،understand با افعالی همچون

( 1987كرد، چراكه همانطور كه النگاكر )توان به فاعل جمله مجهول تبديلها را نمیوارهجمله

سازي عملکرد نحوي مکانیکی نیست كه يک نوع جمله را از جمله ديگر كند مجهولمیاشاره

و چشم انداز خاص خود را كند، بلکه بیانگر ساختار مستقلی است كه تصوير ذهنی خاصمشتق

نمايید:توجهداده در آنها هاي زير و نوع خطاهاي رخبه نمونه نمايد.میبر يک صحنه اعمال

a. They thought that she was a spy.

*(Was thought) that she was a spy was thought by them.

b. Nobody believes that he has a good command of English.

*That he has a good command of English was/wasn’t believed/believed by

nobody / anybody.

c. She said that her manager will give her a promotion.

*That her manager will give her a promotion was said by she/her.

آنها از ضرورت وجود نقش عدم اطالع فوق،آموزان در گروه ترين دلیل خطاي زبانعمده

شده در برساختن ساختار مجهول و نیز پديده انتقال منفی صحنهكننده در رابطه طرحشركت

شد كه يکی از شرايط ضروري در برساختن در باال ذكرآموزان است. ناشی از زبان مادري زبان

كننده در رخداد عل مجهول( داراي نقش شركتساختار مجهول اين است كه گذرنده )شکل/فا

واره در جايگاه مفعول ساختار معلوم يا گذرنده )فاعل شده باشد. نفس وجود جملهصحنهطرح

و امکان زبانی براي تعديل نقش رو،ازاين گیرد.خود نمیبهكننده را مجهول( نقش شركت

ايكننده يا مقولهعنوان شركتبه بسته به نوع تأويل معنايی عناصرِ آن ،پذيري آنهامجهول

نمود. اين عناصر كامالً معنادار هستند و استفاده thereو itتوان از ضمیر می ،مکانی-زمانی

تأثیر پديده انتقال نمايند. نکته ديگر اينکه تحتنند در خلق تصاوير ذهنی خاص شركتتوامی

19

دانند، زيرا میه فاعل خالی را پذيرفتهآموزان وجود جمله داراي جايگامنفی زبان مادري، زبان

زبان فارسی زبانی ضمیرانداز است، درحالیکه چنین چیزي در زبان انگلیسی پذيرفته نیست.

« شود كه...میگفته»در زبان فارسی ساختارِ …it is said thatبراي نمونه، در برابر ساختار

ند. اكار بردهمجهول را بدون فاعل به ساختارآموزان رود. به همین دلیل، برخی از زبانمیكاربه

هاي صرفاً صوري و آموزان بر مالکزبان تکیه در رابطه با خطاهاي زبانی فوق بايد تأكیدكرد كه

.استهپديده انتقال منفی ناشی از زبان فارسی باعث بروز خطاي زبانی گرديد

ساختار مجهول ترجمه و كاربرد به رفتار اين دو زبان در قبال آخر در تحلیل مانکته

تري از افعال كنشی تکیه دارد. زبان انگلیسی در بسط ساختار مجهول بر دامنه گستردهتوجه

است و اين ساختار در زبان انگلیسی بسامد رخداد بااليی دارد. در زبان فارسی بسامد كرده

زبان فارسی بیشتر تمايل به استفاده از انگلیسی است. رخداد ساختار مجهول كمتر از زبان

ساخت معلوم دارد و بسیاري از جمالتی كه در زبان انگلیسی در قالب ساختار مجهول

نمايید:زير توجه هايبه نمونه شوند، در اين زبان شکل معلوم دارند.میبیان

a. English is spoken here. شود.در اينجا به زبان انگلیسی صحبت می

b. The car will not be driven if it rains. برند. ن را بیرون نمیاگر باران ببارد، ماشی

c. The fish was devoured by the cat. . ماهی را گربه خورد

d. It was maintained that he had committed the crime.

.استاعتقاد/تصور بر اين بود كه وي مرتکب جرم شده

گیری نتیجه. 5

ند؛ براي باشمیها به ابزارهايی براي رمزگذاري ابعاد تجربه گويشوران زبان مجهز همه زبان

پذير در يک رخداد را به انحاء بر كنشگر مثال، تجربه حاصل از عملکرد و يا تأثیر يک كنش

نمود، لیکن منابع و امکانات صرفی، واژگانی و توان مشاهدههاي مختلف میمختلف در زبان

دست دارند، متفاوت اي كه زبانها براي رمزگذاري اين تجربه و بارگیري فهمی آن درنحوي

بر اين ساختار گی عملکرد چگون .است. يکی از اين امکانات استفاده از ساختار مجهول است

هاي توان به مقولهمیان می آنها در جمله استوار است كه از روابط موجود میان كلمات و گروه

هاي ساختاري شناختی از قبیل گذرنده، نقطه هاي معنايی، سويهمعناشناختی از قبیل نقش

صحنه، دگان، شیوه طرحكننانداز، روابط میان شركتارجاع، تقابل شکل و زمینه، ديدگاه و چشم

سازي به عواملی همچون مالحظات قیاسی، نمود. همچنین، مجهولارجاع زمانی و نمود اشاره

21

شدن ساختارها و نیز تجارب روزمره كاربران هاي رقیب در زبان، قرارداديوجود ديگر ساختار

دارد. زبان بستگی

اينکه زبان انگلیسی و فارسی داراي كنیم، در پاسخ به پرسش اول تحقیق بايد اشاره

تواند می ،برندمیآرايش واژگانی متفاوتی هستند و از قواعد متفاوتی براي ساخت مجهول بهره

شد خطا در كاربرد گروه اسمی ، كه چنانکه در باال ذكرباشد آنها كاربرانمنشاء خطاهاي زبانی

هاي خطا در انتخاب گروه ،حالتسازي افعال بیانگر خطا در مجهولگر، پذير و كنشكنش

كننده، خطا در ساختار نحوي و صرفی گروه فعلی عنوان شركتمکانی به-اسمی مقوله زمانی

اند. اگرچه عملکرد افراد تحت آزمون در رابطه با مجهول )زمان، نمود( و غیره از آن نمونه

قی در اشراف آنها به ، لیکن نوعی رابطه منطكامالً يکسان نیستساختار مجهول مورد مطالعه

جهه با ابعاد ديگر اين ساختار دستوري قابل مواو ناتوانی آنها در ساختار مجهول ابعادي از

آموزان سطح متوسط، مادامی كه ورودي ساختارهاي زبانی در يادگیري است. در زبانمشاهده

را به يادگیري زبان هاي زبانی خوددارند عادتتمايل آموزانآموزان كمتر باشد، زبانبراي زبان

را در برخورد با ساختارهاي زبان مادري پردازش جمله در راهبردهايكرده و منتقل انگلیسی

درک میزان آگاهی و هاي قابل توجه اين است كه گیرند. يکی ديگر از يافتهكارزبان انگلیسی به

پذيري از گويشوران هايی همچون گذرايی، كنشگري و كنش از مقولهزبان فارسیآموزان زبان

گرفت اين است كه در اينجا يک بینازبان از تواناي كه میزبان انگلیسی متفاوت است. نتیجه

گیرد كه ناشی از تقابل زبان فارسی و انگلیسی است و خطاهاي زبانی میساختار مجهول شکل

يادگیري و مسیر بر اين اساس،سازند. آموزان برمیهاي بینازبانی هستند كه زبانمعرّف سويه

متکی زبانآموزان فارسیويژه ساختار مجهول در زبانساختارهاي زبان انگلیسی بهتکامل روند

هاي ساختاري در دو صورتهاي معنايی و هاي بینازبانی و تعامل تأويلگیري سويهبه شکل

م. نمايیزبان است كه شايد مناسب باشد براي آن از اصطالح امتزاج ساختاري استفاده

داده از ديدگاه به روند تحلیل خطاهاي زبانی رخ در پاسخ به پرسش دوم تحقیق بايد

معناشناختی از قبیل كرد و پذيرفت كه با تکیه بر مالحظاتشناختی در باال اشارهساختاري

هاي ساختاري شناختی از قبیل گذرنده، نقطه ارجاع، تقابل شکل و هاي معنايی، سويهنقش

صحنه، ارجاع زمانی و نمود كنندگان، شیوه طرحانداز، روابط میان شركتديدگاه و چشم زمینه،

پذيري روابط موجود میان عناصر زبانی در گري و كنشو همچنین مفاهیم گذرايی، كنش

توان مورد تجزيه و تحلیل قرارداد و از قِبَل آن باب جديدي در تحلیل ساختار مجهول را می

برگشود. ساختارهاي زبانی

21

اين است كه از نظر يراهکار آموزشی پیشنهاددر پاسخ به پرسش سوم بايد بگويیم كه

هاي شناختی متنوع كند كه در آن نظامتري اتخاذزبان بايد ديد گسترده علم آموزش ،آموزشی

اپیش هاي عناصر زبانی در جمالت فرباشد و ابزار گوناگونی براي بیان نقشو پیچیده لحاظ شده

،هاي واژگانی و نحوي مجهول در زبان انگلیسیگذارد. از اين رو، عالوه بر تمركز بر ساخت

هاي آموزان مشخصهاست، بايد به زبانشدههاي دستوري به آن اشارهچنانکه در بیشتر كتاب

هايیمعنايی ساخت مجهول را نیز آموخت. با توجه به تفاوت اين دو زبان در پرداختن به مقوله

آموزان فارسی زبان قبل از يادگیري ساختار گري، بايد زبانهمچون گذرايی فعل و كنش

انگلیسی زبان ساختار مجهول درشده و بدانند كه اين ابعاد چگونه مجهول با اين ابعاد آشنا

در گردد كه به تقابل و تفاوتمواد آموزشی تدوين و تولیدی از عانوابايد كنند. همچنین میعمل

تنها بايد معانی و باشد. اين مواد آموزشی نه داشته در دو زبان اشاره اركاربرد و نقش اين ساخت

دهند، بلکه بايد توضیحاتی هاي نحوي و واژگانی ساخت مجهول انگلیسی را نشانمشخصه

آنهاهاي دستوري نیز در گري و گذرايی فعل و مرور زمانهاي كنشپیرامون مقوله

،اي در مطالعه و آموزش دستوركنیم كه رويکرد مقابلهمیپیشنهاد رو،ازاينباشد. شدهظلحا

سازيِ موجود در زبان مقصد است آموزان از انواع مفهومكردن زبانتر و راهی براي آگاهمناسب

كه از زبان مادري آنها متفاوت است.

منابع

Arnett, C. L. (1995). The Passive in German: The View from Cognitive

Grammar. Ph.D. Dissertation, University of Michigan.

Fillmore, C. (1988). The Mechanisms of "Construction Grammar".

Proceedings of the Fourteenth Annual Meeting of the Berkeley Linguistics

Society: 35-55.

Fillmore, C. (1989). Grammatical Construction Theory and the Familiar

Dichotemies. In Dietrich and Graumann (1989: 17-38). Amsterdam:

Elsevier.

22

Goldberg, A. E. (1995). Constructions: A Construction Grammar Approach to

Argument Structure. Chicago: University of Chicago Press.

Goldberg, A. E. (2003). Constructions: A New Theoretical Approach to

Language. Trends in cognitive sciences, v. 7, No. 5: 219-224.

Goldberg, A. E. (2006). Constructions at Work: The Nature of Generalization

in Language. Oxford: Oxford University Press.

Gries, S. Th. and S. Wulff (2005). Do Foreign Language Learners Also Have

Constructions? Evidence from Priming, Sorting, and Corpora. Annual

review of cognitive linguistics, 3: 182-200.

Haiman, J. (1980). The Iconicity of Grammar: Isomorphism and Motivation.

Language, 56: 514-540.

Lakoff, G. (1977). Linguistic Gestalts. CLS, 13: 236-87.

Lakoff, G. (1987). Women, Fire, and Dangerous Things: What Categories

Reveal About the Mind. Chicago: University of Chicago Press.

Langacker, R. (1982). Space, Grammar, Analysability, and the English Passive.

Language, 58: 59-80.

Langacker, R. (1987a, b). Foundations of Cognitive Grammar: I, II, Theoretical

Prerequisites. Stanford: Stanford University Press.

Murphy, P. M. (2004). Passive Prototypes, Topicality and Conceptual Space.

Ph.D. Dissertation, Chapel Hill.

Niemeier, S. (2004a). Linguistics and Cultural Relativity: Reconsidered for the

Foreign Language Classroom. In Cognitive Linguistics, Second Language

Acquisition, and Foreign Language Teaching, Michael Achard and

Susanne Niemeier (eds.), 95-118, (Studies on Language Acquisition 18).

Berlin/New York: Mouton de Gruyter.

Rice, S. (1987a). Towards a Transitive Prototype: Evidence from Some

Atypical English Passives. Proceedings of the Annual Meeting of the

Berkeley Linguistics Society, 13: 422-434.

Rice, S. (1987b). Towards a cognitive Model of Transitivity. Ph. D. dissertation,

University of California, San Diego.

Shibatani, M. (1985). Passives and Related Constructions: A prototype analysis.

Language, 61 (4): 821-848.

Slobin, D. (1993). Adult Language Acquisition: A View from Child Language

Study. In C. Perdue (Ed.), Adult Language Acquisition: Cross Linguistic

Perspectives. V, 2 (pp. 239-252). Cambridge: Cambridge University Press.

Wierzbicka, A. (1995). Dictionaries vs. Encyclopaedias: How to draw the line.

In: Davis (ed.): 289-315.