Behavioral Emotion and Body Language book by Mahmood Amirinia کتاب هیجان رفتار و تن...

BE AND BL BY MAHMOOD AMIRINIA, 2014

Behavioral Emotion and Body Language

By Mahmood Amirinia

Editor: Parisa Aghazadeh

گفتاررفتار و تنهیجان

نیامؤلف: محمود امیريویراستار: پریسا آقازاده

-1356ود،محما،ینريیام:سهسرشنا/گفتارتنورفتارهیجان:پدیدآورناموعنوان.آقازادهپریساویراستار؛نیاامیريمحمودمولف

pages 514:ظاهريمشخصات.1392،آراسته: قم:نشرمشخصات

).رنگیبخشی(جدول،)رنگیبخشی(مصور.:ISBN:978-600-5908-84-8فیپا:نویسیفهرستوضعیتکالمیغیرارتباط:موضوعرفتارشناسی--انسان:موضوعویراستارپریسا،آقازاده،:افزودهشناسه

153/69:دیوییبنديرده3296284: ملیکتابشناسیشماره


گفتاررفتار و تنهیجاننیامحمود امیري

[email protected]

X

[email protected]چاپ اول: 3000شمارگان:

978ISBN-600-5908-84-8شابک:

کلیۀ حقوق محفوظ است.--------------------------------------------------

Tell: 0098-2144222995Mobile: 0098-9375223560Postal Box: 14875-373 Iran


به نام خداوند جان و خرد

همدلی اساس اعتماد است و اعتماد بنیان عشق است

کنمکنم و این کتاب را تقدیم میبراي همه همدلی را آرزو میا پریسام همسر دانشمند، فرهیخته و مهربانم، ترین زندگیبه همدل

دند و گیري این کتاب مرا یاري نموکه در تمام مراحل شکلآقازادهکه چشم به راهش هستم، مادرم رونیانازنینم و رایبدفرزندان دلبندم، مهري را از من زدود و پدرم که با نبودنش، بودن را که با مهرش، بی

پرفسور آرون ام همچون به من آموخت، همۀ دوستان و استادان فرزانهه کدکتر خسرو جمهريو دکتر مرتضی کاخی، دکتر خداپناهی، بِک

جناب آقاي سید حسین هاشمی اندگارند در اعماق جانم به ویژه مکه آرزوي سالمتی و طول عمر را برایشان دارم. طباطبایی

گرانۀ تعداداز آنجا که هیچ کتابی بدون همکاري فعال و یاريگردد در همین ابتداي کتاب سپاس و زیادي از افراد آمادة چاپ نمی

دسیجناب آقايبزرگوارانی همچون کنم، تقدیر خود را نثارشان میید س، حسن مصدقیمحمد، حسین مصدقیمحمد، الدین برقعیشمس


که با همکاري و بزرگمنشی خود سرکار خانم رنجبر، رضا کمانهوحیدمسیر به ثمر رسیدن این کتاب را هموار نمودند.


مطالب

صفحهعنوان7گفتارپیش

9اعتمادي، اعتماد و بیگفتار اول49نگرش روانکاوي

53نگرش روانی اجتماعی61گرایانهنگرش انسان

67نگرش روانشناسی تکاملی93نگرش رفتارشناسی

125نگرش یادگیري اجتماعی159گفتار دوم، هیجان رفتار

161هاي هیجانیجلوه166اىهاى اعمال چهرهرمزگذارىدستگاه

183انرژي هیجانیمسیرهاي


188چرخۀ پویا و دینامیک انرژي آزاد هیجانی191هیجانیِ زیستی و فیزیولوژیکانرژي217هیجانیِ روانی و شناختیانرژي

241هیجانهاي پایه و ترکیبی245شیفتگی در برابر خودبیزاريخود

253پرخاشگري در برابر پریشانی273خودمهتري در برابر خودکهتري

281شیدایی در برابر افسردگی287رضایت و نارضایتی

297همدلی در برابر ناهمدلی321گفتارتنگفتار سوم،

323گفتارهاي تنجایگاه340جایگاه وجدانگیز و مضحک

342جایگاه تفکر و شناخت355گفتارهاي چشمبنديصورت

379شنودوجایگاه گفت393يجایگاه آرزومند

401جایگاه اعتماد سکجایگاه405گروت407گفتاردستهاي بنديصورت454هاي پاگفتاربنديصورت473دادندست


481گفتار پایانی485منابع


7

گفتار:پیشرا »چگونه ارتباطات اثر بخش داشته باشیم؟«که کتاب زمانی

اسخ داد په نیازهاي مردمیتوان بنوشتم، در این فکر بودم که چگونه میکه در بسیاري از زمینه هاي ارتباطی و رفتاري نیازمند شناختی تازه

هاي زیادي براي هستند؟ براي مثال چطور در جهانی که نشانهتوانیم اعتماد کنیم؟ چه اعتمادي به دیگران وجود دارد هنوز هم میبی

تباطات یده ما در ارابزاري الزم است تا بتواند تضمینی براي اعتماد سنجپیش روي ما بگذارد؟

دانش زبان بدن اگر قرار است نقشی در ارتباطات فرهنگی یا بین فرهنگی انسانها داشته باشد اساساً نباید وابسته به زبان یا فرهنگ

را بهره گرفتم و اساس آن» گفتارتن«همین دلیل از واژة خاصی باشد، بهبوده است، اما 1»ساختارشکنی«د یک نهادم که نیازمن» هیجان رفتار«

ویژه در مقولۀ آخرین ساختار شکنی که در این حوزه انجام شد بهاساس مطالعات که او بر2»مارك بودن«شود به گفتاري مربوط میتن

فتار گبسیار بر روي فرهنگ هاي مختلف سراسر جهان و تمرکز بر تنحققان علوم عصب گفتار ارائه کرد. ممردم تعاریف جدیدي از تن

ها شناختی و فیزیولوژي مغز و رفتار بدن در پیداکردن منشأ این ایدهازه گذرد تدچار تردید بودند ولی هر روزي که از پیشرفت این علوم می

ن ساختار شود. بنابرایگفتاري ما کشف میانگیزي از اسرار تنهاي شگفتشکنی نیازمند توجه به پیشرفت این علوم است.

1 Deconstruct2 Mark Bowden


8

پل «اي نیز پژوهشهاي قولۀ هوش هیجانی و تظاهرات چهرهدر ماي هیجانی در جهان نشان داد هاي چهرهدربارة بسیاري از بیان» اکمن

» ه فرهنگناوابسته ب«نیستند بلکه جهانی، » وابسته به فرهنگ«که آنها اي شامل نمایش هاي چهرهو داراي منشاء زیست شناختی هستند. بیان

اعتمادي)، ترس، شادي، غم و تعجب (نامنتظره) است. یخشم، نفرت (بچیزهاي زیادي دربارة دکتر اکمن و اهمیت کارهاي او دربارة جهان

هایی که از طریق گفتار وجود دارد اما همین کافی است به احساستنتواند شدت و یا اشتیاق را نشان دهد توجه کنیم، صورت و چهره می

ور که اکمن کشف کرده بود، این تظاهرات طیابیم همانآنگاه درمید تواننتوانند در ارتباط برقرار کردن میصورت جهانی میاي بهچهره

بسیار اثربخش باشند. کار از آن ونکته مهم در اینجا اهدافی است که ما در کسب

ناسب طور متکنیم تا درك کنیم چگونه این احساسات را بهاستفاده مییک شویم. بر این اساس اندك دانش خود را پیرامون با یک مخاطب شر

ایۀ مام و چند کار پژوهشی، دستمطالعاتی که بر این پژوهشها داشتهنوشتن این کتاب قرار دادم. هرچند در کش و قوس مطالعات یک مدل

یري دانم در این مسگفتار ارائه کردم و میرفتار و تنفرضی را در هیجانی نیز وجود دارد که امیدوارم از هایاشتباهو که پیموده ام، خطاها

راهنمایی هاي خوانندة فهیم و پرحوصلۀ خود بی بهره نمانم.

1392محمود امیري نیا، مهرماه

9


اعتمادي:گفتار اول : اعتماد و بینگرش روانکاوي

نگرش روانی اجتماعیگرایانهنگرش انسان

نگرش روانشناسی تکاملی نگرش رفتارشناسی

گرش یادگیري اجتماعین

1953سال در » اشر«تابلوي نسبیت اثر ):1-1شکل(

10


11


اعتمادي: اعتماد و بیاگر از ارتباط داشتن با دیگران لذت نبریم و احساس عدم اعتماد

پذیري خود را از این کنیم، دوست نخواهیم داشت که آسیبنفس بهروانیطور ناخودآگاه، رفتارهاي دفاعجهت به دیگران نشان دهیم و به

و خود را از نظر دیگران بپوشانیم» پاشنۀ آشیل«گیریم تا را به کار میبه دیگران نشان دهیم که تا چه میزان قوي هستیم. اما به کارگیري

ود و هاي خرفتارهاي دفاع روانی به عنوان روشی براي پوشاندن کاستیاعتماد آهسته ما را دچارها، امکان دارد، آهستهبراي خروج از نگرانی

شیفتگی یانفس وانمودي کند که خود موجب ایجاد یک جور خودبهد. همراه داشته باششود و در نهایت اختالل ارتباطی ما را بهگیري گوشه

طور آگاهانه به پرورش و یادگیري بنابراین بهتر است بهگفتار بپردازیم تا بتوانیم به خود و دیگران رفتار و تنمهارتهاي هیجان

خواهیم جو نیستیم یا نمیبین یا ستیزهخودبزرگدهیم که آدمینشان

12


توانیم رو و مورداعتمادیم و میگیر و دلمرده باشیم، بلکه گشادهگوشهداشتن و دوست داشته شدن مورد پذیرش دیگران باشیم و الیق دوست

هستیم. شاید برخی فکر کنند که خوب، این همه براي چه؟ ما به دیگران

کار به دیگران نیاز دارد. ونیازي نداریم. اما هرکس در زندگی و کسبخواهد براي درد دل کردن باشد یا فروش یک محصول. با این حاال می

ه گردیم کبه دنبال کسی نمیشویم وجود وقتی ما به جمعی وارد میبخواهد به ما صدمه بزند بلکه دنبال کسی هستیم که بخواهد با ما

بردن مهارتهاي اثربخش د و چنین فردي را بدون به کارهمدلی کنگفتار، پیدا نخواهیم کرد. رفتار و تنمانند هیجانارتباطی

یک دستگاه آبسردکن را تصور کنید. آبی که در آن است تواند خُنُکاي وجودمان باشد. خشم ما را سرد کند و ما را آرام نماید می

طور که شیر آبسردکن جاد کند. همانیا محبت و دوستی را در دل ما اینوشیم، ممکن است در ذهن خود به این از آب میکنیم و کمی را باز می

کنیم که منبع تغذیه کنندة آن کجاست؟ چه کسی منبع آب آن فکر کند و یا اگر چند روزي عوض نشده است، آیا کسی هست که را پر می

ریم که بدانیم آیا مسؤل این منبع آب آن را عوض کند؟ زیرا ما نیاز دان اي به ایاش هست یا نه؟ اگر لحظهآبسردکن، متعهد به انجام وظیفه

نوشیم. مکث از آب میجور چیزها فکر کنیم، آنگاه با کمی در واقع دیگران مانند منبع آبسردکن هستند و ما پیش از آنکه

د به شویم، بایمندبخواهیم از مزایاي بودن و ارتباط داشتن با آنها بهرهنکه اعتماد هستند؟ و مهمتر ایاین فکر کنیم که آیا آنها حمایتگر و قابلِ

13


پذیرند؟ اگر آنها را مانند آبی گوارا و تمیز باور آیا آنها هم ما را میگر کنند و اشوند و ما را سیراب میکنیم، آنگاه به طرف ما سرازیر می

یمار وبی که در آنهاست، ما را بفکر کنیم، نکند آنها آلوده باشند و میکرکند، آن وقت است که حاضریم از تشنگی تلف شویم اما با دیگران

شویم »نشخوار فکري«ارتباط برقرار نکنیم. بدتر آنکه امکان دارد، دچار اي که برقرار کردیم، اسباب هالکت ما را که نکند همین میزان رابطه

شم و هیاهویی در درون ما فراهم کند و این نشخوارهاي ذهنی به خگونه، هر اتفاق ناخوشایندي که در تبدیل شود و یا به شکلی وسواس

آید را به دیگران نسبت دهیم. زندگی ما پیش تواند مثل خوره به جان ما بیفتد و روان و نشخوارهاي فکري می

جسم ما را بیمار کند. زیرا درستی یا نادرستیِ رفتار خود و دیگران را ر ذهن اي که دایم و هر مسئلهایم. یعنی مسئله را حل نکردهف نکردهکش

، کند و بعد از مدتیما حل نشده باقی بماند، ذهن ما را با خود درگیر میدهد گیرد و به ما فرمان میمیناخودآگاه ما براي دفاع روانی، تصمیمی

ورطۀ «هکه دیگر با هیچ کسی ارتباط برقرار نکن و این گونه است که بد: گویمی»فوکومیشل «طور که افتیم و در نتیجه همانمی» خاموشی

» شناسی از خاموشی باید ساختبراي ساختن تاریخ جنون، یک باستان«، نجنو«کند: اضافه می» ریدادژاك «گراي معاصر، و فیلسوف تحلیل

. »خاموشی است و یا به عبارتی زبانی فروخورده استاموشی و جنون، ما نیاز داریم به دیگران اعتماد براي رهایی از خ

اتی نظر از ارزش ذکنیم و با آنها ارتباط برقرار کنیم. زیرا اعتماد صرفبراي ما دارد. از این نظر اعتماد به عنوان آن، ارزش ابزاري عظیمی

14


است که فرصتهایی براي همکاري و مشارکت، دانش، » کاال و متاعی«ن آورد. ایطور کلی بلوغ اخالقی به وجود میهنفس و باستقالل، عزت

شود یا توانند براي اعتمادکننده و کسی که به او اعتماد میفرصتها میدم همین دلیل مردر نهایت براي جامعه، منفعت و سود داشته باشند. به

تمایل دارند در گروههایی که روابط آنها بر پایۀ اعتماد است، فعالیت کنند.

یا »دانش اخالقی«، »دانش ویژه«گویند: اعتماد میفیلسوفان بهکه به دلیل ارزش ذاتی آن است زیرا ابزاري فراتر از » دانش حقیقت«

کند، اما این ابزار قبل از آنکه موجب همکاري براي ما فراهم میرا همکاري شود باید موجه باشد. گاهی اوقات اعتماد، همکاريِ کمی

ت به همکاري منجر نشود که در این صورت، کند یا ممکن اسایجاد میاعتماد کامالً به فرد مورداعتماد وابسته است اگرچه برعکس آن درست نیست مانند اعتماد کودکان و نوجوانان به مراقبت و توجه والدینِ خود

ر کنند دکه احساس میشوند یا مردمیشدت بیمار میکه بهدر زمانیتوانند به میکنندد و به کسانی که فکر میگرفتنِ حقوقشان ناتوان هستناند که هر نوع قراردادي را با کنند و آمادهآنها کمک کنند، اعتماد می

آنها به امضا برسانند هرچند که ممکن است این قرارداد، یک قرارداد). 2005، 3اجتماعیِ هنجار نباشد (سیلوِرس

، وجه و مراقبت استاز آنجا که بیماري یا ناتوانی نیازمند ارائه تالزم است که فرد بیمار و ناتوان بتواند اعتماد دیگران را به خود جلب

اشد.پذیر و قابلِ اثبات بهمین دلیل مهم است که اعتماد، توجیهنماید. به

3 Silvers, A.

15


خود «بسیاري از افراد که درگیرِ بازیهاي روانی مانند شان طور که نیا آنصورت واقعیشوند بهمی» تمارض«یا » انگاريبیمار

دهند بیمار یا ناتوان نیستند بلکه آنها از این روند براي جلب توجه مید و با کننترسند اعتمادش را از دست بدهند، استفاده میکسی که می

خواهند نقشِ قربانی را بازي کنند و وقتی توجه فرد نیرنگ و ترفند، میاي را با اور روانی، بازيِ تازهدست آوردند، آنگاه از نظمورداعتماد را به

آغاز کنند. وقتی کسی در اطرافیان خود تجربۀ چنین بازیهایی را داشته باشد

تواند تشخیص دهد که شخصِ بیمار یا ناتوانی که در برابر سختی میبهاعتماد هست یا نه؟ بیند، آیا قابلِخود می

ین داشتن چنتوان به عنوان یک انسان، به دلیل در عین حال نمیتفاوت به این یکی هم بود. چون ممکن است که این مورد، هایی بیتجربه

صورت باید از هر واقعاً نیازمند توجه و الیقِ اعتماد ما باشد. در اینتواند خطر اعتماد را کاهش فرصتی استفاده کرد و از ابزارهایی که می

دهد، بهره جست. دهد براي آنکه با ار نشان میاگر فردي که خود را ناتوان و بیم

دیگران بازي کند، چند بارِ دیگر از این ترفند استفاده کند بیانگر آن مستقلی ندارد و نسبت به رفتار خود هم ممکن » شخصیت«است که او

است دانشی نداشته باشد.مند است به جاي آنکه فردي که هم دانش دارد و هم اخالق

اَش ا به او اجازه دهد که به بازیهاي روانیچنین کسی را از خود دور کند ییا کند اما نه نسبت به بیماريادامه دهد، توجه خود را به او بیشتر می

16


او، بلکه به تناقضِ رفتاري پیش آمده تا بتواند او را به ناتوانیِ ساختگیدهدکه کردن مشکل راهنمایی کند. همین رفتار نشان میسمت حلنفس و بلوغ اخالقی خود را نیز بهبود عتماد، عزتتوانند با امردم می

ویژه اگر اعتماد با خوشبینی دربارة شخصیت اخالقیِ دیگران ببخشند. بهتوانیم به خود و دیگران بیشتر همراه باشد. براي اعتماد داشتن، ما می

خالقی طور کلی بلوغ اشود، بهاحترام بگذاریم. بنابراین اعتماد موجب مینویسد: می4»بایِر«طور که همین دلیل و همانش یابد و بهما افزای

».اعتماد، اساس اخالق است«آورد که با این روش، اخالق، یک شبکۀ همکاري را به وجود می

سازد به این معنامردم به یکدیگر اعتماد کنند و اعتماد، جامعه را میماعی، جامعه که اعتماد شهروندان در احترام و عمل به قراردادهاي اجت

صورت آرمانی، چنین چیزي دهد. اگرچه بهسوق می» هنجاري«را به کند اتفاق نیفتد. با این حال، امکان زندگیِ بهتر را براي مردم فراهم می

است و مردم را قادر » سرمایۀ اجتماعی«اعتماد، اساس تا آنجا کهري همکاسازد با یکدیگر براي اهداف مشترك با گروهها و سازمانهامی

نسبت ترهمین دلیل جوامعی با اعتماد باال داراي اقتصاد قويکنند و به).2002، 5به جوامع با اعتماد پایین هستند (هاردین

هرچند این حقایق، تنها در جوامعی درست و قابل بررسی است پذیر باشد و تمایل به مورداعتماد که اعتماد مردم به یکدیگر، توجیه

تصور نشود و فرصت همکاري در آینده را از بین » نقص«بودن، یک

4 Baier, A, C.5 Hardin, R.

17


نبرد. اگر اعتماد نباشد و وجود اعتماد در مسیر قابل توجیه قرار نگیرد، ی توانیم به بلوغِ اخالقتوانیم جامعه و اخالق داشته باشیم و نمیما نمی

آوري و فرصتهاي فراوانی براي برسیم و در نتیجه استقالل، دانش، فندیگران نخواهیم داشت. بنابراین ارزشِ اعتماد به عنوانِ همکاري با

گفتار بیش از آن حدي است که تخمین رفتار و تنمبنایی براي هیجانکلّی اعتماد کامل به یکدیگر درست نیست طور شود اگرچه بهزده می

). 1986، 6(بایِرتوانند از بسیار کم تا بسیار زیاد اعتماد کنند و در هر مردم می

آنها به یکدیگر همراه خطر و آسیب است. اعتماد دو صورت، اعتمادترور استفاده وکند، سوءویژه که بابِ خیانت را باز میبیش از اندازه به

وجود دارند که را در پی خواهد داشت. به دلیل اینکه مردمانی نخواهند اعتماد بیش از اندازة دیگران را به خود، جلب کنند. با ایمی

را چ«توان از آنها پرسید: که می» چرا مورداعتماد نباشیم؟«سؤال که اما برخی دیگر ممکن است، اعتماد پایینی داشته » مورداعتماد باشید؟

باشند یعنی اصالً باورپذیر نیست که کسی به دنبالِ اعتماد نباشد و آن را نخواهد بلکه ممکن است فردي اعتمادش کاهش یافته باشد. مردم

و ناگوار اي تلخیا حادثه» ضربۀ روانی«این توانایی را اغلب در نتیجۀ یک ).2004دهند (هاردین، از دست میمانند ضربۀ ناشی از یک تجاوز جنسی عمیقاً هاي روانی بهضربه

آورد که جهان، مکانی ناامن این احساس و فکر را در فرد به وجود میان توقب باشند. حال چگونه میاست و مردم باید بسیار و همیشه مرا

6 Baier, A, C.

18


اعتمادي چنین مردمی را نسبت به دیگران بهبود بخشید؟ چگونه بیکه یک بار از دست رفته است؟توان اعتماد را بهبود بخشید، وقتیمی

که اعتمادشان را به هرکس یا هرچیز از دست شود به مردمیچگونه میاعتماد بخشید؟ با وجود ویژه به نهادهاي خاص، بار دیگر اند، بهداده

اعتمادي بسیار سریع و کثیف است و ساختن دانیم ایجاد بیاینکه می).1999، 7اعتماد، بسیار آرام و دردزا خواهد بود (اوسالنر

براي نمونه، در برخی از بخشهاي جهان، مردم تمایل دارند که د نهاي پزشکی یا به هنرمندان، بسیار کم اعتماد کنند. هرچبه حرفه

را کنند تا اعتماد عمومی مؤسسات و گروههایی هستند که تالش میهاي مردم نهاد و گروههاي پزشکان داوطلب بازگردانند، مانند سازمان

رفتار و یا هنرمندان آزاد، اما آنها با آگاهی و دانش مهارتهاي هیجاندر به پزشکانمثالًتوانند در این راه موفق باشند. گفتار، بهتر میتن

عی طور واقهاي پزشکی بهها بیایند و به مردم نشان دهند که حرفهخانهنمایند یا در هنر درمانی، کنند و از آنها مراقبت میبه مردم کمک می

درمانی بیایند و با هاي هنرهنرمندان از مردم دعوت کنند تا به کارگاهر الب هنارتباطات نزدیک به آنها بیاموزند که احساسات خود را در ق

). 2002، 8پاالیش نمایند (انیلگیرد، اي که به این صورت شکل میچهرهبهارتباطات چهره

ماد اعتها قابلِايتواند به مردم، امید دهد تا تصور نکنند که حرفهمیاسب چهره از نظر اخالقی منبهنیستند البته اینکه آیا این ارتباطات چهره

7 Uslaner, E, M.8 O'Neill, O.

19


همه باید دید که نتیجۀ این کار، اینهست یا نه، جاي بحث دارد با گرداند یا نه؟اعتماد مردم را به جامعۀ پزشکی یا هنرمندان بازمی

ماد و شرایط باید اعتهاموقعیتمردم مایلند بدانند چرا در بعضی کردن براي آنها دردسر ایجاد که آنها نگرانند که اعتمادکنند در حالی

النی است که اعتماد در شرایط عقالنیکند. پرورش اعتماد تنها زمانی عقاتفاق بیفتد و شرایط عقالنی به فضاهاي سیاسی و اجتماعیِ جامعه وابسته

ردن کاست و اینکه آیا فضاهاي سیاسی یا اجتماعی، مردم را به اعتمادکند یا نه؟هدایت می

اي به زور مورد تجاوز قرار گرفته در نظر بگیرید زنی در جامعهفضاهاي سیاسی و اجتماعیِ جامعه نسبت به متجاوز اغماض است. اگر

اعتمادي نه تنها در قربانی که در بین زنان دیگر هم گسترش کنند، بیخواهند بدانند که چرا باید به یکدیگر اعتماد کنند، یابد زیرا آنها میمی

استفاده اضافه که هر روز بر قربانیان خیانت، تجاوز و سوءدر حالیشود؟می

دهی به فضاهاي نهاد که متولیانِ جهتهاي دولتی و مردمسازمانسیاسی و اجتماعی هستند، نیاز دارند که آگاهی و دانش خود را نسبت

گفتار در مدیریت روابط انسانی و سازمانی رفتار و تنبه مدیریت هیجانافزایش دهند و از مشاوران و محققان بهره گیرند زیرا کسب چنین

پذیر نخواهد بود. بدون آگاهی از نظر خبرگان جامعه امکاندانشیبراي پرورش دوبارة اعتماد، ما نیازمند » درمانیاعتماد «از نظر

گذار در یک ضربۀ روانی مانند تجاوز یا حادثۀ توجه به همۀ عوامل تأثیرسوزي و جنگ هستیم. حتی ناگوار مانند تصادف، سیل، زلزله، آتش

20


، چنین حوادثی رخ داده است، بار دیگر باید در ذهن مکانی که در آنرار گیرد اي مورد تفسیر قصورت حرفهقربانی به تصویر کشیده شود و به

تا تجربۀ آن حادثۀ دردآور در ذهن قربانی یا قربانیان به تمامیِ افراد ها اعتمادي به سازمانصورت، آنها با بیجامعه تعمیم نیابد. در غیر این

دیگر به زندگی ادامه خواهند داد و شاید اگر اعتماد در آنها و مردم بازسازي نشود، نتوانند به زندگی خود ادامه دهند.

ی اي در پرورش و بازیابنهادهاي خانواده نیز نقش بسیار برجستهاعتماد دارند. افرادي که سازگاريِ آنها نسبت به فرزندان خود با گذشت

و باورهاي سنتیِ درست یا نادرست خود ارافکیابد و به زمان، کاهش میتوانند با پیشرفتهاي مدرنِ ارتباطی همگام شوند و اند، نمیچسبیده

شکاف نسلی را در پی خواهد داشت که در نتیجه، اعتماد در بین افراد گیرد. اعتمادي میکند و جاي آن را بیخانواده اُفت می

دست آوردن بهگفتار برايرفتار و تندر مدیریت هیجانیرا پذیر باشیم زفرصتهاي اعتماد نیاز داریم که از نظر فکري انعطاف

شود درست در همان لحظه که باید اعتماد انجماد فکري موجب میرفتار همین دلیل مدیریت هیجانشکل بگیرد آن را از دست بدهیم. به

ر ل دتواند به چهار شکپذیري آنها میگفتارِ والدین و انعطافو تناعتمادي سایر افراد خانواده نقش گیري و پرورش اعتماد و بیشکل

داشته باشد:ونهگهیچحقفرزندانکهکنندمیرفتارچنانگیر . والدین سخت1

ها آن است که معموالً طرز فکر این نوع خانواده.ندارندراايعقیدهابرازو اعتماد استلِگوید، پس او قابچون یکی از والدین همیشه درست می

21


کردن گوید و چه کسی را براي اعتماددیگران باید ببینند تا او چه میچون و چرا اطاعت کنندکند و دیگر افراد خانواده هم باید بیتأیید می

شود که افراد خانواده با نیازها و و همین فضاي بسته موجب میران در ي به دیگاعتمادآهسته بیگانه شوند و بیهاي دنیا آهستهخواسته

آنها رواج یابد. وارندندخودفرزندانرفتاربرکنترلینوعهیچگیر . والدین سهل2

،هستندمایلخودکهنحويهربهتاگذارندمیآزادکامالًراآنهالِدلیفرزندان به.گیرندکاربهوانتخابرازندگیخاصهايشیوه

یش اعتماد کنند که اعتماد بکافی به هرکس ممکن استنداشتن تجربهاستفاده قرار گیرد.تواند مورد سوءراحتی میاز اندازه آنها به

وهرقصورتبهکه معموالًاختالفعلتبه. والدین پریشان و آشفته 3اعتماد فرزندان دارند زیرا گاهیرويارتباطی منفیاثرِاست،آشتی

ازییکقربانیِگاهیوشودمیگرفتهنظردرقاضیعنوانبهکودكاحترامیوارزشخانواده،شود تا دراست و همین امر موجب میطرفین

پذیر شود و افراد خانواده، سطوح است، آسیبقائلخودبرايفردهرکهآمیز و شکل جنوناعتمادي تا اعتماد را در آنِ واحد بهباالیی از بی

مأیوسوناسازگارانسانی،اش روابط غیرکنند که نتیجهتناقضی تجربه .استکننده

سبت نآنهااعمالورفتاروهستندمحبتباو، سرزنده. والدین هنجار4سبتنراخودهمدلییاناراحتیاست و رنج،همراهبا احترامبه یکدیگر

وعقولمکردن خطرازخانوادهکنند. افرادمیراحتی بیانبهیکدیگربهرِخطکردن،با اعتماداستممکنکهدانندمیوهراسندنمیسنجیده

22


اي جربهتتواندمیشخصیاشتباهولیکردن هم وجود داشته باشداشتباهسبکورشدبرايايزمینههاي زندگی باشد، بنابراینبراي موفقیت

رايبفردهرکهاحترامیوارزششود. سطحایجاد میبیشترتجربۀاي، باشد. در چنین خانوادهمیمنطقیومعقولحددراستقائلخود

طقی طور مناعتمادي را بهتوانند سطوحی از اعتماد یا بیافراد بهتر میواضح،مستقیم،پذیرند و ارتباطات آنهاتجربه کنند زیرا آنها انعطاف

.استدرستکاريبرمبتنیوصریحطور کلی در زندگی، دردها و رازهاي زیادي است که گاهی ازبه

سی کنیم و ناچاریم آنها را با کتحمل سنگینی بار آنها احساس ناتوانی میکه مورداعتماد است در میان بگذاریم. ما نیاز داریم به کسی اعتماد کنیم و این دردها و رازها را به او بگوییم اما اگر دوست مورداعتمادي

اري داده به ایم، حرفهاي ما را با وجود آنکه قولِ رازدکه انتخاب کردهکسی بگوید، ممکن است از او ناامید شویم و در این صورت، آیا او به ما خیانت کرده است یا اشتباه از ما بوده که او را به عنوان یک فرد

ایم؟ اگر این وضعیت ایم و با او درد دل کردهمورداعتماد انتخاب کردهکارند گفت که همه خیانتتوانبارها و بارها براي ما اتفاق بیفتد، چه؟ نمی

اعتماد نیست و بتوان با این حس بدبینی به زندگی و هیچ کس قابلِادامه داد.

کننده نیست: اعتماد با احتمالِ خیانت همراه است ولی نااُمیدز رود که امسئله آن است که در بیشتر موارد، مردم یادشان می

ت گرفتن احتمال خیاننظر عقالنی، یکی از شروط اصلی اعتماد، درنظر

23


9»آنت بایِر«شود. گفته می» پذیري در اعتمادخطر«است که به آن

تواند خیانت شود، اعتماد کاهش یابد و به اعتماد ما می«نویسد: می».امید کننده نیستاعتمادي جاي آن را بگیرد و این نابی

اگر کسی به دلیل اعتمادي که به دیگري داشته است ناامید شد، دهد که او اعتماد نکرده است بلکه به آن فرد تکیه کرده است. ان مینش

کنیم از او انتظار داریم کاري را براي ما انجام وقتی ما به کسی تکیه میانتظار ما از آن دوست، این بوده است که راز ما را برمال نکند مثالًدهد

ه توانیم بایم که او ممکن است خیانت کند. ما میو هیچ احتمال ندادهشکنند که آنها بجان هم تکیه کنیم مانند زنگ ساعت اما زمانیاشیاي بی

اند اگرچه ممکن توان گفت که آنها خیانت کردهیا خراب شوند، نمیاست ما را نااُمید کنند.

ولی کنندبنابراین در مورد مردمانی که بر یکدیگر تکیه میماد وانیم بگوییم که به هم اعتتگیرند، نمیاحتمال خیانت را در نظر نمی

دادند، خطر خیانت و افشاي راز اند زیرا اگر احتمال خیانت را میکردهگرفتند و به این ترتیب شاید همۀ راز خود را خود را از ابتدا در نظر می

ماد کردند تا آنکه مورداعتگفتند و یا هربار بخشی از آن را بیان مینمیثبات شود.بودنِ آن فرد براي آنها ا

یکی از معیارهاي مهم براي اعتماد آن است که اعتمادکننده، پذیري را در اعتماد بپذیرد. به این ترتیب، او سطحی از خطر و آسیب

کردن را پذیرفته است و وقتی به او خیانت شود، دیگر ناامید خطرِ اعتمادشود. نمی

9 Annette Baier

24


حال فرض کنید که شخص احتمال خیانت را در نظر گرفت وپذیري آن را هم پذیرفت، آنگاه شروع کند به نظارت و ایجاد خطر

هاي خاص بر رفتار فرد مورداعتماد تا میزان کنترل و اعمال محدودیتبه تلفنهاي او گوش دهد یا از مثالًخطر اعتماد را کاهش دهد.

» هذیان خیانت«هاي مدار بسته استفاده کند، همانند افراد دچار دوربینکنندة شدیدي را براي رفت و آمد اي سختگیرانه و کنترلکه روشه

کنند. اطرافیان خود وضع میشود که احتمال البته شاید کنترل و ایجاد محدودیت موجب

خیانت کاهش یابد اما در این صورت، اعتماد معناي خود را از دست ان از تواعتمادي شکل گرفته است زیرا زمانی میداده و به جاي آن، بی

اعتماد حرف زد که بدون کنترل و ایجاد محدودیت، فرد مورداعتماد کننده را برآورده کند.انتظارِ اعتماد

اعتماد بودن خود را به تواند قابلِفرد مورداعتماد هم، زمانی میما ثابت کند که با وجود داشتن شرایط و موقعیتی براي خیانت و حتی

ه او شده است، خیانت نکند. داشتنِ منافعی خاص به اعتمادي که بلوحی نیست:همراه خوشبینی است و خوشبینی سادهاعتماد به

حتی راکه بهتواند به دیگري اعتماد کند درصورتیکسی نمیدادن حس خوشبینی نسبت به او مشکوك و بدگمان باشد. از دست

ا کنیم، اعتماد رنسبت به شایستگی مردمی که به آنها اعتماد میتگی توانند شایسسازد و بدون اطمینان از اینکه دیگران میکن میغیرمم

). 1997، 10توانیم به آنها اعتماد کنیم (گوویِرخود را نشان دهند، نمی

10 Govier, T.

25


ا به ممثالًکنیم ما معموالً به دیگران در بعضی چیزها اعتماد میداري و مراقبت از فرزندمان یا به مشاوري که مربیِ مهدکودك در نگه

ک که یکنیم. زمانیایم تا ما را راهنمایی کند، اعتماد میاب کردهانتخکنیم وضعیت اورژانسی پزشکی داریم به اورژانسِ بیمارستان اعتماد می

کم در آنها به مهارتهاي اخالقی و تخصصی و خیلی موارد دیگر که دستکنیم و خوشبین هستیم که به ما کمک شود، اعتماد میافراد مربوط می

).11،2002کنند تا مشکل ما حل شود (مک لودالبته در اعتماد، اعتمادکننده چیزي را نزد کسی که مورداعتماد

را شود زیپذیر میگذارد و با این کار، خود او آسیباست به امانت میتفسیر او نسبت به امانتی که به شخص دیگر داده است با تفسیر دیگري

کر طور نباشد که او فاست حقیقت آنکند و از نظر یکی ممکنفرق میخوردگی کند. بنابراینکرده است و به این ترتیب احساس فریبمی

جب لوحی موجاي سادهداشتن تفسیر شناختیِ مشترك بین مردم بهشود.بینی میخوش

آورد و تداوم آن، وفاداري است:همراه میاعتماد، تعهد بها ه تنها به شایستگی آنهکنیم نوقتی ما به دیگران اعتماد می

کنیم که آنها در انجام آن کار متعهد خوشبین هستیم بلکه فکر میهستند اما نباید فرض کنیم که فرد مورداعتماد، از هر لحاظ شایسته و متعهد خواهد بود بلکه شاید تنها نیاز باشد که در آن مورد خاص،

شایستگی خود را به ما نشان دهد.

11 McLeod, C.

26


نظر بگیرید که به نوجوان خود براي سپردن اي را درخانوادهپذیري و کنند و با اینکه احتمال خطرخانه یا ماشین اعتماد می

گیرند اما آنها امیدوار و خوشبین هستند که استفاده او را در نظر میسوءانه پذیر و متعهداو از این اعتماد تخطی نکند و در تمام مدت مسئولیت

ما با در نظر گرفتن احتمال خیانت نوجوان رفتار کند. درست است که عهد کنیم اما او نیز باید شایستگی و تخود با خوشبینی به وي اعتماد می

دهیم. در خود را اثبات کند و ما هم این فرصت را در اختیار او قرار میتواند واقع ما انتظاري از او داریم و وقتی او نشان داد که این انتظار را می

د شویم که بتواند امانتدار خوبی باشد، امیدوار و خوشبین میبرآورده کنو به اعتماد ما خیانت نکند. بنابراین شایستگی و تعهد افراد براي اعتماد

ه گفت» وفاداري«به آنها ضروري است اما تداوم تعهد که امروزه به آن شود، مهمتر است و خیلی مهم است که بدانیم یک نفر تحت چه می

)؟2002تواند وفادار باشد (هاردین، یشرایطی ممورداعتماد بودن به دلیل محدودیت اجتماعی:

ه کند ککسی که آشکارا به دوستان و اطرافیان خود اعالم میخواهد وزن کم کند، اگر نتواند این کار را بکند، خودش را در معرض می

را در جامعه، او» اخالق بایدي«یا » عرف«دهد زیرا سرزنش قرار میکند که خود را نسبت به آنچه متعهد کرده به عنوان کسی قضاوت می

هاي محدودیت«داند و ترس از قضاوت دیگران یکی از است وفادار نمیشود مردم براي ترك عادات نادرست است که موجب می» اجتماعی

خود بترسند زیرا از احساس سرخوردگی نتوانستنِ بعد از تعهد، وحشت دیگر فرد مورداعتمادي نباشند. دارند و اینکه

27


یم گزینکنیم و هدفی که برمیوفاداري به راهی که انتخاب میشاید ما را فردي آرمانی و مورداعتماد دیگران نشان دهد اما همواره با

هاي محدودیت«رنج زیادي همراه است زیرا وفاداري در ذات خود همراه دارد. را به» اجتماعی

ماعی همانند اَبزارهاي نانوشته و نامحسوس هاي اجتمحدودیتکنترلی و نظارتی در یک جامعه هستند که از قضاوت مردم شکل

نند کطور کلی ما را مجبور میگیرند. آنها نیروهایی هستند که بهمیان ایم، وفادار بمانیم تا دیگرنسبت به انجام کاري که به آن متعهد شده

اد بشناسند. در این میان ممکن است اعتمما را به عنوان فردي قابلِایم، خواستۀ درونی و واقعی ما بسیاري از چیزها که به آن وفادار مانده

). 1988، 13و داسگاپتا2002، 12نباشد (هاردینهاي براي مورداعتماد بودن، مردم خودشان را با محدودیت

دهند و مانند این است که آنها انتظارهاي اجتماعی تطبیق میاند و متعهد دکننده را از خود در یک قرارداد نانوشته امضا کردهاعتما

شوند. محدودیت تحمیل شده، انگیزة اولیه را براي به انجامش میآور آورد و جبري است براي ادامۀ تعهدمورداعتماد بودن به وجود می

آنچه که مورد انتظار است. د بودن را تواند مورداعتماهاي اجتماعی میاگرچه محدودیت

توان آن را براي مورداعتماد بودن، کافی دانست تقویت کند، اما نمیکارفرمایی با تمایالت آزار جنسی را در نظر بگیرید که با کارمندان مثالً

12 Hardin, R.13 Dasgupta, P.

28


ها، زیرا کند اما نه به دلیل احترام به زنخانم، بسیار محترمانه رفتار میر طوندارد بلکه اگر ایناي براي رفتار خوب با کارمندان زن او عالقه

رفتار نکند، ممکن است در برابر برخوردهاي قانونی یا قضاوتهاي بایدي ). 14،2002جامعه گرفتار شود (پوتر

بینی است اما چنینهرچند رفتار او قابل اطمینان و قابل پیشاین توان گفت تنها بهاعتماد نیست و نمیکسی به معناي واقعی، قابلِ

ته اعتماد شناخبین مردم به عنوان یک شخص قابلِدلیل که کسی درشده است، نباید احتمال خیانت را براي او در نظر نگرفت. زیرا او تنها

هاي اجتماعی است که به عنوان یک شخص به دلیل محدودیتها کمرنگ شود، هر لحظه کند و اگر این محدودیتمورداعتماد رفتار می

). 15،1994تونباید منتظر خیانت وي بود (هول

Ainsworth, M.D. (1967). Infancy in Uganda: Infant Careand the Growth of Love. Baltimore: Johns HopkinsUniversity Press.Ainsworth, M.D. (December 1969). Object relations,dependency, and attachment: a theoretical review of theinfant- mother relationship. Child Development (BlackwellPublishing) 40 (4): 969–1025.Ainsworth, M.D., Blehar, M., Waters, E. & Wall, S.(1978). Patterns of Attachment: A Psychological Study ofthe Strange Situation. Hillsdale NJ: Lawrence ErlbaumAssociates.

14 Potter, N, N.15 Holton, R.

29


Allen, J.P. & Fonagy, P. (2006). Handbook ofMentalization-Based Treatment. Chichester, UK: JohnWiley & Sons.Amirinia, M. (2008). Study of Lumpenism & antisocialbehavior. Historical & Social behavior analysis: NationalLibrary and Archives Organisation of Iran, H (871779): 5-10Amirinia, M. (2008). Insanity and Rationality in therelationship and communication. National Library andArchives Organisation of Iran, H (871778): 20-30Amirinia, M. (2011). Effective behavioralcommunication. Samanganbook: 33-49Amirinia, M. (2012). Art-Cognitive Behavioral Emotion(A-CBE). Iran Visual Arts Center Seminar.Amirinia, M. (2013). Models of behavioral emotion &body language.Aronson, E. (2010). Social Psychology. University ofCalifornia, Santa Cruz, 7/E.Baier, A. C. (1986). Trust and Antitrust, Ethics, 96: 231–260.–––, 1991. Trust and Its Vulnerabilities and SustainingTrust. Tanner Lectures on Human Values, Volume 13, SaltLake City: University of Utah Press.–––, 1995. Moral Prejudices: Essays on Ethics, Cambridge,MA: Harvard University Press.–––, 2004. Demoralization, Trust, and the Virtues. InCalhoun.Bandura, A., Ross, D. & Ross, S. A. (1961). Transmissionof aggression through the imitation of aggressive models.Journal of Abnormal and Social Psychology, 63 (3): 575–582.Bandura, A., Ross, D. & Ross, S. A. (1963). Imitation offilm-mediated aggressive models. Journal of Abnormaland Social Psychology, 66 (1): 3–11.

30


Bandura, A. (1965). Influence of models' reinforcementcontingencies on the acquisition of imitative responses.Journal of Personality and Social Psychology, 1 (6): 589–595.Bandler, R. & Grindler, J. (1975). The structure of magicI. Palo Alto, CA: Science and Behavior Books.Bandura, A. (1997). Self-efficacy: The exercise of control.New York: Worth Publishers.Bartholomew, K. & Horowitz, L. M. (1991). Attachmentstyles among young adults: a test of a four-category model.Journal of Personality and Social Psychology, 61 (2): 226–44.Batson, C. D. (2009). These things called empathy: Eightrelated but distinct phenomena. The Social Neuroscience ofEmpathy, Cambridge: MIT Press: 3–15.Beaumont, J. G. (2008). Introduction toNeuropsychology. The Guilford Press, 2 (7).Beck, A., Cañamero, L., Damiano, L., Sommavilla, G.,Tesser, F. & Cosi, P. (2013). Interpretation of EmotionalBody Language Displayed by a Humanoid Robot: A CaseStudy with Children. International Journal of SocialRobotics, 5(3): 325-334.Beck, C. E. & Beck, E. A. (1984) Test of the Eye-Movement Hypothesis of Neurolinguistic Programming: Arebuttal of conclusions. Percept Mot Skills, 58: 175–176.Beck, M. (2008). If at First You Don't Succeed, You're inExcellent Company. The Wall Street Journal: D1.Beck, J. S. (2011). Cognitive Behavior Therapy. TheGuilford Press: New York London, 2:333-334Belsky, J. (1997). Attachment, Mating, and Parenting: AnEvolutionary Interpretation. Human Development andFamily Studies, New York: Human Nature, 8(4): 361-381

31


Berlin, L. J., Cassidy, J. & Appleyard, K. (2008). TheInfluence of Early Attachments on Other Relationships.Handbook of, Guilford Press: 333–47.Berlin, L., Zeanah, C. H. & Lieberman, A. F. (2008).Prevention and Intervention Programs for Supporting EarlyAttachment Security. In Cassidy J, Shaver PR. Handbookof Attachment: Theory, Research and ClinicalApplications. New York and London: Guilford Press: 745–61.Berridge, C. W. & Devilbiss, D. M. (2011).Psychostimulants as cognitive enhancers: the prefrontalcortex, catecholamines, and attention-deficit/hyperactivitydisorder. Biol Psychiatry, 69,101-11.Boulpaep, E L. & Boron, W F. (2006). MedicalPhysiology. Student consult, Elsevier, 2: 267, 370, 452.Bowden, M. (2010). Winning Body Language: Control theConversation, Command Attention, and Convey the RightMessage without Saying a Word. McGraw-Hill eBooks:91-145.Boeree, C. G. (2004). Speech and the Brain. RetrievedFebruary 17, 2012.Boris, N. W. & Zeanah, C. H., Work Group on QualityIssues. (2005). Practice parameter for the assessment andtreatment of children and adolescents with reactiveattachment disorder of infancy and early childhood. J AmAcad Child Adolesc Psychiatry, 44 (11): 1206–19.Bowlby, J. (1944). Forty-four juvenile thieves: Theircharacters and home life. International Journal ofPsychoanalysis, 25 (19–52): 107–27.Bowlby, J. (1958). The nature of the child's tie to hismother. International Journal of Psychoanalysis 39 (5):350–73.Bowlby, J. (1973). Separation: Anger and Anxiety.Attachment and loss, 2.

32


Bowlby, J. (1986). Citation Classic, Maternal Care andMental Health. (PDF) 50 (18), Current Contents. RetrievedJuly 13, 2008.Brannigan, C. R. & Humphries, D. A. (1972). Humannon-verbal behaviour: A means of communication. InBlurton-Jones N. Ethological studies of child behaviour.Cambridge University Press: 37–64.Braun, C. M., Delisle, J., Guimond, A. & Daigneault, R.(2009). Post unilateral lesion response biases modulatememory: crossed double dissociation of hemisphericspecialisations. Laterality, 14 (2): 122–64.Bretherton, I. (1992). The Origins of Attachment Theory:John Bowlby and Mary Ainsworth. DevelopmentalPsychology, 28 (5): 759.Bretherton, I. & Munholland, K. A. (1999). InternalWorking Models in Attachment Relationships: AConstruct Revisited. In Cassidy J, Shaver PR. Handbook ofAttachment: Theory, Research and Clinical Applications.New York: Guilford Press: 89–114.Capitola, C. A. (1980). Roots of NLP. NLP Vol. I, Dilts,R., et al, Meta Publications, Dilts, R., Meta Publications.Cardinal, R. N. & Bullmore, E. T. (2011). The Diagnosisof Psychosis, Cambridge University Press.Cassidy, J. (1999). The Nature of a Child's Ties. InCassidy J, Shaver PR. Handbook of Attachment: Theory,Research and Clinical Applications. New York: GuilfordPress: 3–20.Chapman, L. J. & Chapman, J. P (1967) Genesis ofpopular but erroneous psychodiagnostic observations. JAbnorm Psychol, 72: 193–204.Clyde, R. & Forsberg, Jr. (2008). Lying For a GoodPurpose: Book of Mormon Apologetics Over the Years.International Conference Twenty Years and More:Research into Minority Religions, New Religious

33


Movements and "the New Spirituality" at London School ofEconomics.Cohen, J., (2001), Taking People As They Are?Philosophy and Public Affairs, 30 (4): 363-86.Crowell, J. A., Fraley, R. C. & Shaver, P. R. (2008).Measurement of Individual Differences in Adolescent andAdult Attachment. In Cassidy J, Shaver PR. Handbook ofAttachment: Theory, Research and Clinical Applications.New York and London: Guilford Press: 599–634.Dehaene, S., Spelke, E., Pinel, P., Stanescu, R. &Tsivkin, S. (1999). Sources of mathematical thinking:behavioral and brain-imaging evidence. Science, 284(5416): 970–4.Dehaene, S., Piazza, M., Pinel, P. & Cohen, L. (2003).Three parietal circuits for number processing. CognitiveNeuropsychology, 20 (3–6): 487–506.DeSteno, D., Petty, R. E., Wegener, D. T. & Rucker, D.D. (2000). Beyond valence in the perception of likelihood:The role of emotion specificity. Journal of Personality andSocial Psychology, 78 (3): 397–416.DeSteno, D., Petty, R. E., Rucker, D. D., Wegener, D.T., & Braverman, J. (2004). Discrete emotions andpersuasion: The role of emotion-induced expectancies.Journal of Personality and Social Psychology, 86 (1): 43–56.DeSteno, D., Dasgupta, N., Bartlett, M. Y. & Cajdric, A.(2004). Prejudice From Thin Air: The Effect of Emotion onAutomatic Intergroup Attitudes. Psychological Science, 15(5): 319–324.Devinsky, O. (2009). Delusional misidentifications andduplications: right brain lesions, left brain delusions.Neurology, 72 (1): 80–7.DiGiuseppe, R. (2006). Understanding Anger Disorders,Oxford University Press: 133–159.

34


Douglas, M. (2004). Classic Experiments in Psychology.Westport, CT: Greenwood Press: 67.Drenth, J.D. (2003). Growing anti-intellectualism inEurope; a menace to science. Studia Psychologica, 45 (1):5–13.Earley, C. J. (2003). Restless Legs Syndrome. NewEngland Journal of Medicine, 348 (21): 2103–9.Eisenberger, N. I., Lieberman, M. D. & Williams, K. D.(2003). Does rejection hurt? An FMRI study of socialexclusion. Science, 302 (5643): 290–2.Eisenhofer, G., Kopin, I. J. & Goldstein, D. S. (2004).Catecholamine metabolism: a contemporary view withimplications for physiology and medicine. Pharmacol.Rev, 56 (3): 331–49.Elich, M., Thompson, R. W. & Miller, L. (1985). Mentalimagery as revealed by eye movements and spokenpredicates: A test of neurolinguistic programming. J CounsPsychol, 32: 622–625.Ekman, P. & Friesen, W. (1978). Facial Action CodingSystem: Investigator’s Guide. Palo Altom, CA: ConsultingPsychologists PressEkman, P. (2001) Telling lies. Clues to deceit in themarketplace, politics, and marriage. New York: W. W.Norton & Company.Feldman, J. M. & Lee, E. M. (1985). Serotonin content offoods: effect on urinary excretion of 5-hydroxyindoleaceticacid. Am. J. Clin. Nutr, 42 (4): 639–43.Ferguson, C.J. (2010). Blazing Angels or Resident Evil?Can Violent Video Games Be a Force for Good? Review ofGeneral Psychology, 14 (2): 68–81.Fernandez, E. (2008). The angry personality: Arepresentation on six dimensions of anger expression.International Handbook of Personality Theory and

35


Testing: Vol. 2: Personality Measurement and Assessment(pp. 402-419).Fildes, V. (1988). Wet nursing. New York: Blackwell.Fraley, R. C. & Shaver, P. R. (2000). Adult romanticattachment: Theoretical developments, emergingcontroversies, and unanswered questions. Review ofGeneral Psychology, 4 (2): 132–54.Fischhoff, B., Gonzalez, R. M., Lerner, J. S. & Small, D.A. (2005). Evolving Judgments of Terror Risks: Foresight,Hindsight, and Emotion. Journal of ExperimentalPsychology: Applied, 11 (2): 134-139Fraiberg, S. (1969). Libidinal object constancy and mentalrepresentation. Psychoanalytic Study of the Child, 24: 9-47.Fraley, R. C. & Spieker, S. J. (2003). Are infantattachment patterns continuously or categoricallydistributed? A taxometric analysis of strange situationbehavior. Developmental Psychology, 39 (3): 387–404.Francis, P. T., Palmer, A. M., Snape, M. & Wilcock,G.K. (1999). The cholinergic hypothesis of Alzheimer'sdisease. Neuroscience Research Centre, J NeurolNeurosurg Psychiatry, 66(2):137-47Freud, A. & Burlingham, D. T. (1943). War and children.Medical War Books.Fonagy, P., Steele, M. & Steele, H. (1991). Maternalrepresentations of attachment predict the organisation ofinfant mother– attachment at one year of age. ChildDevelopment (Blackwell Publishing), 62 (5): 891–905.Fonagy, P., Gergely, G., Jurist, E. L. & Target, M.(2002). Affect regulation, mentalization, and thedevelopment of the self. New York: Other Press.Fujii, N. T., Hirayama, K., Takeda, A., Hosokai, Y.,Ishioka, T., Nishio, Y., Suzuki, K., Itoyama, Y.,Takahashi, S., Fukuda, H. & Mori, E. (2009). Do

36


parkinsonian patients have trouble telling lies? Theneurobiological basis of deceptive behavior, Brain 132 (5):1386–1395.Galin, D. and Ornstein, R. (1974). Individual Differencesin Cognitive Style Reflective Eye Movements.Neuropsychologia, 12: 376-397.George, M. S., Parekh, P. I., Rosinsky, N., Ketter, T. A.,Kimbrell, T.A., Heilman, K. M., Herscovitch, P. & Post,R.M. (1996). Understanding Emotional Prosody ActivatesRight Hemisphere Regions. Arch Neurol. 53 (7): 665–670.Gershoff, E. T. (2002). Corporal punishment by parentsand associated child behavior and experiences: A meta-analysis and theoretical review. Psychological Bulletin,128, 539-579.Gewirtz, N. (1969). Potency of a social reinforcer as afunction of satiation and recovery. DevelopmentalPsychology 1: 2–13.Gewirtz, J. L. & Pelaez-Nogueras, M. (1991). Theattachment metaphor and the conditioning of infantseparation protests. Intersections with attachment,Hillsdale, NJ: 123–144.Giudice, D. M. (2009). Sex, attachment, and thedevelopment of reproductive strategies. Behavioral andBrain Sciences 32 (1): 1–67.Goman, C. K. (2008). The Nonverbal Advantage. Berrett-Koehler Publishers, Inc, 4: 59-68.Gray, R. (1991) Tools for the trade: Neuro-linguisticprogramming and the art of communication. Fed Probat55: 11–16.Grinder, J., DeLozier, J. and Bandler, R. (1977).Patterns of the Hypnotic Techniques of Milton H.Erickson, M.D. Vol. IIGriffith, J. (2012). Why do People Lie? In The Book ofReal Answers to Everything!

37


Goldenberg, D. L., Burckhardt, C. & Crofford, L.(2004). Management of fibromyalgia syndrome. Journal ofthe American Medical Association 292 (19): 2388–2395.Goldberg, E. (2009). The New Executive Brain: FrontalLobes in a Complex World. New York, NY: OxfordUniversity Press.Gonzalez, M. E., Perez-Arribas, L. V. & Polo-Diez, L,M. (2012). Determination ofserotonin and its precursors inchocolate samples by capillary liquid chromatography withmass spectrometry detection. J, Chromatogr. 1232, 158-165.Goswami, U. (2006). Neuroscience and education: fromresearch to practice? Nat Rev Neurosci 7 (5): 406–11.Goulven, J. & Tzourio-Mazoyer, N. (2003). Review:Hemispheric specialization for language. Brain ResearchReviews 44 (1): 1–12.Guillen-Casla, V., Rosales-Conrado, N., Leon-Halpern, M. E., Güntürkün, O., Hopkins, W. D. &Rogers, L.J. (2005). Lateralization of the VertebrateBrain: Taking the Side of Model Systems. The Journal ofNeuroscience 25 (45): 10351–10357.Hamrit, J. (2006). The silence of madness in Nabokov’s‘Signs and Symbols’. Psyart. An online Journal for thePsychological study of Arts. , traduit de l’anglais en persanpar Amirinia, M, Hayate no. www.hayateno.org n°1031(2006/11/02)Hanisch, U. K. & Kummer, M. P. (2010). Locus ceruleuscontrols Alzheimer's disease pathology by modulatingmicroglial functions through norepinephrine. Proc NatlAcad Sci USA. 17:6058–6063Harris, W., Schoenfeld, C.D., Gwynne, P.W. &Weissler, A. M. Circulatory and humoral responses tofear and anger, The Physiologist, 1964, 7, 155.Hardin, R. (1996). Trustworthiness. Ethics, 107: 26–42.

38


–––, 2002. Trust and Trustworthiness, New York, NY:Russell Sage Foundation.–––, 2004. Distrust, New York: Russell Sage Foundation.Harlow, H. (1958). The Nature of Love. AmericanPsychologist 13 (12): 573–685. Retrieved September 5,2009.Harris, J. R. (1998). The Nurture Assumption: WhyChildren Turn Out the Way They Do. New York: FreePress, 1–4.Hazan, C. & Shaver, P. R. (1987). Romantic loveconceptualized as an attachment process. Journal ofPersonality and Social Psychology 52 (3): 511–24.Hazan, C. & Shaver, P. R. (1990). Love and work: Anattachment theoretical perspective. Journal of Personalityand Social Psychology, 59 (2): 270–80.Hazan, C., & Shaver, P. R. (1994). Attachment as anorganisational framework for research on closerelationships. Psychological Inquiry 5: 1–22.Heap, M. (2008). The validity of some early claims ofneuro-linguistic programming. Skeptical Intelligencer 11:6–13.Hecht, D. (2010). Depression and the hyperactive right-hemisphere. Neurosci. Res. 68 (2): 77–87.Heneka, M. T., Nadrigny, F., Regen, T., Martinez-Hernandez, A., Dumitrescu-Ozimek, L., Terwel, D.,Jardanhazi-Kurutz, D., Walter, J., Kirchhoff, F.,Hieronymi, P. (2008). The Reasons of Trust. AustralasianJournal of Philosophy, 86(2): 213–236.Hochschild, A, R. (1983), Commercialization of humanfeeling. University of California Press.Hock, Roger, R. (2009). Upper Saddle River. FortyStudies that Changed Psychology (6th ed.)., NJ: PearsonEducation, Translated by Mahmood Amirinia in“Brhavioral Emotion and Body Language”book, 2014,

39


Publisher: Arasteh, Pages: 129, ISBN: 978-600-5908-84-8, www.mahmoodamirinia.comHockenbury, D., & Hockenbury, S. E. (2007).Discovering Psychology. New York, NY: Worth Publishers.Holland, M. (2004) Social Bonding and Nurture Kinship:Compatibility between Cultural and BiologicalApproaches. London School of Economics, PhD ThesisBowlby, 1969 ( 2): 309.Holton, R. (1994). Deciding to Trust, Coming to Believe.Australasian Journal of Philosophy, 72(1): 63–76.Horst, F. C. P., LeRoy, H. A. & Veer, R. (2008). Whenstrangers meet: John Bowlby and Harry Harlow onattachment behavior. (PDF), Integrative Psychological &Behavioral Science 42 (4): 370. Retrieved September 11,2008.Hsieh, C. Y., Cruikshank, S. J. & Metherate, R. (2000).Differential modulation of auditory thalamocortical andintracortical synaptic transmission by cholinergic agonist.Brain Res, 880 (1–2): 51–64.Jääskeläinen, S. K., Rinne, J. O., Forssell, H., Tenovuo,O., Kaasinen. V., Sonninen. P. & Bergman, J. (2001).Role of the dopaminergic system in chronic pain, afluorodopa-PET study. Pain 90 (3): 257–60.Joffily, M. & Coricelli, G. (2013). Emotional Valence andthe Free-Energy Principle. journal.pcbi. 10.1371/Johnson, S. M. (2002). Emotionally Focused CouplesTherapy with Trauma Survivors. New York: GuilfordPress.Johnson, S. M. (2008). Couple and Family Therapy: AnAttachment Perspective. Handbook of Attachment, NewYork and London: Guilford Press, 811-29.Jolly, A. (1966). Lemur Behavior. Chicago: University ofChicago Press, 65.

40


Justin, D. A. (2009). Envy. The Stanford Encyclopedia ofPhilosophy.Kalat, J. W. (2009). Biological Psychology. NorthCarolina State University, 1:403.Kandel, E., Schwartz, J. & Jessel, T. (2000). Principlesof Neural Science. New York: McGraw–Hill, 4: 1182.Kantorowicz, A. (2013). Die Bedeutung des Lutschens fürdie Entstehung erworbener Fehlbildungen. Fortschritte derKieferorthopädie, 16(2): 109-121.Kassow, D. Z. & Dunst, C. J. (2004). Relationshipbetween parental contingent-responsiveness andattachment outcomes. Bridges 2 (4): 1-17.Kaya, N. & Epps, H.H. (2004). Color emotionassociations: Past experience and personal preference.Department of Textiles, the International ColorAssociation.Kerns, K. A. (2008). Attachment in Middle Childhood.Handbook of Attachment: Theory, Research and ClinicalApplications. New York and London: Guilford Press, 366-82.King, M. W., Serotonin". The Medical Biochemistry Page.Indiana University School of Medicine. Retrieved 2009-12-01.Kinsbourne, M. (1972). Eye and Head Turning IndicatesCerebral Lateralization. Science, 179: 539-541.Knecht, S., Dräger, B., Deppe, M., Bobe, L., Lohmann,H., Flöel, A., Ringelstein, E. B. & Henningsen, H.(2000). Handedness and hemispheric language dominancein healthy humans. Brain 123 (12): 2512-2518.Kobak, R. & Madsen, S. (2008). Disruption inAttachment Bonds. Handbook of Attachment: Theory,Research and Clinical Applications. New York andLondon: Guilford Press, 23-47.

41


Kramer, R. M. (2006). Organizational behavior; Moraland ethical aspects. New York, Oxford University Press.Kristjansson, K. (2006), Justifying Emotions: Pride andJealousy, London: Routledge.Lerner, J. S. & Keltner, D. (2001). Fear, Anger, andRisk. Journal of Personality and Social Psychology 81 (1):146–159.Levy, L. M., Reis, I. L. & Grafman, J. (1999). Metabolicabnormalities detected by 1H-MRS in dyscalculia anddysgraphia. Neurology 53 (3): 639-41.Leymana, L. & Raedta, R. (2010). Attention foremotional facial expressions in dysphoria: An eye-movement registration study. Publishing models andarticle dates explained, 152:111-120.Lorenz, K.Z. (1937). The companion in the bird's world.The Auk, 54: 245-73.Lorna B. S. (1967). The Beginning ofThumbsucking. Child Development, 38 (4): 1065–1078.Luef, E. M. (2012). Multimodality in Speech and Gesture:Manual Gesturing Influences the Acoustic Structure inSimultaneously Produced Vowels. Freie UniversitaetBerlin, Concentric: Studies in Linguistics, 38(2): 153-169.Maccoby, E. & Jacklin. C. N. (1974). The Psychology ofSex Differences. Stanford University Press, 206-210.Madoz-Gúrpide, A. & Hillers-Rodríguez, R. (2010).Capgras delusion: a review of aetiological theories. RevNeurol 50 (7): 420–30.Main, M. (1999). Epilogue: Attachment Theory: EighteenPoints with Suggestions for Future Studies. Handbook ofAttachment: Guilford Press, 845–87.Main, M., Kaplan, N. & Cassidy, J. (1985). Security ininfancy, childhood and adulthood: A move to the level ofrepresentation. Growing Points of Attachment Theory andResearch, University of Chicago Press, 50(1/2): 66-68

42


Main, M. & Solomon, J. (1986). Discovery of an insecuredisoriented attachment pattern: procedures, findings andimplications for the classification of behavior. AffectiveDevelopment in Infancy.Marshall, P. J. & Fox, N. A. (2005). Relationship betweenbehavioral reactivity at 4 months and attachmentclassification at 14 months in a selected sample. InfantBehavior and Development, 28 (4): 492–502.Marvin, R. S. & Britner, P. A. (2008). NormativeDevelopment: The Ontogeny of Attachment. Handbook ofAttachment: Guilford Press, 269–94.Mackie, D. M., Devos, T. & Smith, E. R. (2000).Intergroup Emotions: Explaining Offensive ActionTendencies in an Intergroup Context. Journal ofPersonality and Social Psychology, 79 (4): 602-616.Meltzoff, A. N. & Decety, J. (2003). What imitation tellsus about social cognition: A rapprochement betweendevelopmental psychology and cognitive neuroscience.The Philosophical Transactions of the Royal Society, 358(1431): 491-500.Merims, D. & Giladi, N. (2008). Dopamine dysregulationsyndrome, addiction and behavioral changes in Parkinson'sdisease. Parkinsonism & Related Disorders 14 (4): 273–80.Morris, D. (1967). Primate Ethology. Weidenfeld &Nicolson Publishers, 312-318Nielsen, J. A., Zielinski, B. A., Ferguson, M. A.,Lainhart, J. E. & Anderson, J. S. (2013). An Evaluationof the Left-Brain vs. Right-Brain Hypothesis with RestingState Functional Connectivity Magnetic ResonanceImaging. Journal.pone.0071275Ngian, G.S., Guymer, E.K. & Littlejohn, G.O. (2011).The use of opioids in fibromyalgia. Int J Rheum Dis 14 (1):6–11.

43


O'Connor, A. (2005). The Claim: Thumb Sucking CanLead to Buck Teeth. The New York Times: (Retrieved 1August 2012).Oldfield, R. C. (1971). The assessment and analysis ofhandedness: The Edinburgh Inventory. Neuropsychologia,9: 97–113.Patterson, G. R. (2002). The early development ofcoercive family processes. Antisocial behavior in childrenand adolescents: A Developmental analysis and model forintervention, APA Press.Paterson, D. S., Trachtenberg, F. L., Thompson, E. G.,Belliveau, R. A., Beggs, A. H., Darnall, R., Chadwick,A. E., Krous, H. F. & Kinney,H,C. (2006). Multipleserotonergic brainstem abnormalities in sudden infantdeath syndrome. JAMA, 296 (17): 2124–32.Paulus, W. & Schomburg, E, D. (2006). Dopamine andthe spinal cord in restless legs syndrome. Sleep Med Rev,10 (3), 185–96.Pearce, J. W. & Pezzot-Pearce, T. D. (2007).Psychotherapy of abused and neglected children. New York& London: Guilford press, (2) 17–20.Pease, A. & B. (2004). The Definitive Book of bodylanguage. www.orionbooks.co.uk,: 20-48.Pietromonaco, P. R. & Barrett, L. F. (2000). The internalworking models concept: What do we really know aboutthe self in relation to others?. Review of GeneralPsychology 4 (2): 155–75.Pinker, S. (2002). The Blank Slate: The Modern Denial ofHuman Nature. London: Allen Lane, 372–99.Penez, N., Culioli, G., Briand, J., Blache, Y., Perez, T.& Thomas, O. P. (2011) Antifouling Properties of SimpleIndole and Purine Alkaloids from the MediterraneanGorgonian Paramuricea clavata. J. Nat. Prod, 74: 2304-2308.

44


Plutchik, R. (1980). Emotion: Theory, research, andexperience: Theories of emotion. New York Academic, 1:360-372Plutchik, R. (1997).Cireumplex Models of Personality andEmotions. Washington, DC: American PsychologicalAssociation: 229-234Plutchik, R. (2002). Emotions and Life: Perspectives fromPsychology, Biology, and Evolution. Washington, DC:American Psychological Association: 187-195Porter, S. & ten Brinke, L. (2010) The truth about lies:What works in detecting high-stakes deception?. Legal andCriminological Psychology, 15, 57–75.Potter, N. N. (2002). How Can I be Trusted? A VirtueTheory of Trustworthiness, Lanham, Maryland: Rowman& Littlefield.Platt, B. & Riedel,G. (2011). The cholinergic system,EEG and sleep. Behavioural Brain Research, 221 (2): 499–504.Pulsifer, M. B., Brandt, J., Salorio, C. F., Vining, E. P.,Carson, B. S. & Freeman, J. M. (2004). The cognitiveoutcome of hemispherectomy in 71 children. Epilepsia, 45(3), 243–254.Raymond, W.N. (2000). Anger. Encyclopedia ofPsychology, Oxford University Press.Redelmeier, D. A. & Tversky, A. (1996). On the beliefthat arthritis pain is related to the weather. Proc Natl AcadSci USA 93: 2895–6.Rhoads, S.A. & Solomon, R. (1987). Subconsciousrapport building: Another approach to interviewing. ThePolice Chief, 4: 39–41.Rholes, W.S. & Simpson, J.A. (2004). Attachment theory:Basic concepts and contemporary questions. Handbook ofAttachment, Guilford Press: 3-14.

45


Robbins, P. & Zacks, J.M. (2007). Attachment theory andcognitive science: commentary on Fonagy and Target.Journal of the American Psychoanalytic Association 55(2): 457–67; discussion 493–501.Rogers, D. (1990). Light Input and the Reversal ofFunctional Lateralization in the Chicken Brain. BehavBrain Res 38 (3):211–21.Rogers, D. (1997). Differential Contributions of the TwoVisual Pathways to Functional Lateralization in Chicks.Behav Brain Res 87 (2): 173–82.Rogers, L. J. (2000). Evolution of HemisphericSpecialization: Advantages and Disadvantages. BrainLang 73 (2): 236–53.Ross, E.D. & Monnot, M. (2008). Neurology of affectiveprosody and its functional-anatomic organization in righthemisphere. Brain Lang, 104 (1): 51–74.Rutter, M. (1995). Clinical Implications of AttachmentConcepts: Retrospect and Prospect. Journal of ChildPsychology & Psychiatry, 36 (4): 549-71.Rutter, M. & O'Connor, T.G. (1999). Implications ofAttachment Theory for Child Care Policies. Handbook ofAttachment, Guilford Press: 823–44.Rutter, M. (2002). Nature, nurture, and development:From evangelism through science toward policy andpractice. Child Development, 73 (1): 1–21.Rutter, M. (2008). Implications of Attachment Theory andResearch for Child Care Policies. Handbook of Attachment,Guilford Press: 958-74.Sable, P. (2000). Attachment & Adult Psychotherapy.Northvale, NJ: Aaronson.Sansone, A. (2004). Mothers, Babies and their Bodylanguage . Karnac Books, 1:125-128.Saussure, R.A. (1940). JB Felix Descuret. PsychoanalyticStudy of the Child, 2: 417–24.

46


Schaffer, H.R. & Emerson, P.E. (1964). Thedevelopment of social attachment in infancy. Monographsof the Society for Research in Child Development, 94 29(3).Schaffer, H. R. (2004). Introducing Child Psychology.Oxford: Blackwell: 113.Schaffer, H.R (2007). Introducing Child Psychology.Oxford: Blackwell: 83–121.Schechter, D. S. & Willheim, E. (2009). Disturbances ofattachment and parental psychopathology in earlychildhood. Child and Adolescent Psychiatric Clinics ofNorth America, 18 (3): 665–86.Schönwiesner, M., Rübsamen, R. & Von Cramon, D, Y.(2005). Hemispheric asymmetry for spectral and temporalprocessing in the human antero-lateral auditory belt cortex.European Journal of Neuroscience, 22 (6): 1521–1528.Schwartz, J. (1999). Cassandra's Daughter: A History ofPsychoanalysis. New York: Viking/Allen Lane: 225.Sharon, T. & Woolley, J, D. (2004). Do monsters dream?Young children's understanding of the fantasy/realitydistinction. British Journal of Development Psychology, 22(2): 293–310.Sharpley, C. F. (1984). Predicate matching in NLP, Areview of research on the preferred representationalsystem. J, Couns Psychol, 31: 238–248.Sharpley, C. F. (1987). Research findings onneurolinguistic programming, Nonsupportive data or anuntestable theory? J Couns Psychol 34: 103–107.Schur, M. (1960). Discussion of Dr. John Bowlby's paper.Psychoanalytic Study of the Child, 15: 63-84.Seligman, M. E. P. (1975). Helplessness: On Depression,Development, and Death. San Francisco: W.H. Freeman.(Paperback reprint edition, W.H. Freeman, 1992)

47


— (1991). Learned Optimism: How to Change Your Mindand Your Life. New York: Knopf.— (1993). What You Can Change and What You Can't:The Complete Guide to Successful Self-Improvement. NewYork: Knopf.— (1996). The Optimistic Child: Proven Program toSafeguard Children from Depression & Build LifelongResilience. New York: Houghton Mifflin.— (2002). Authentic Happiness: Using the New PositivePsychology to Realize Your Potential for LastingFulfillment. New York: Free Press.— (Spring 2004). Can Happiness be taught? Daedalus 133(2): 80–87.— (2011). Flourish: A Visionary New Understanding ofHappiness and Well-being. New York: Free Press.Silbernagl, S. (2009). Color Atlas of Physiology. ThiemeStuttgart · New York, 6:78-80Simon Kemp, S. & Strongman, K,T. (1995) Anger theoryand management, A historical analysis. The AmericanJournal of Psychology, 108 (3): 397–417Sinaceur, M. & Tiedens, L. Z. (2006). Get mad and getmore than even, When and why anger expression iseffective in negotiations. Journal of Experimental SocialPsychology.Skuse, D. (1984). Extreme deprivation in earlychildhood—II. Theoretical issues and a comparativereview. Journal of Child Psychology and Psychiatry, 25(4): 543-72.Slade, A. (2008). Attachment Theory and Research:Implications for the theory and practice of individualPsycho-therapy with adults. Handbook of Attachment,Guilford Press: 762–82.Smith, R. (2008). Envy: Theory and Research. New York:Oxford University Press.

48


Spitz, R. A. (1951). The psychogenic diseases in infancy.The Psychoanalytic Study of the Child 6: 255–75.Spitz, R. A. (1945). Hospitalism: An Inquiry into theGenesis of Psychiatric Conditions in Early Childhood. ThePsychoanalytic Study of the Child, 1: 53–74.Sroufe, L. A. & Waters E (1977). Attachment as anorganizational construct. Child Development, 48 (4): 1184-99.Steele, H., Steele, M. & Fonagy, P. (1996). Associationsamong attachment classifications of mothers, fathers, andtheir infants. Child Development, 67 (2): 541–55.Steele H, Steele M (1998). Debate: Attachment andpsychoanalysis: Time for a reunion. Social Development, 7(1): 92Stovall, K. C. & Dozier, M. (2000). The development ofattachment in new relationships: single subject analyses for10 foster infants. Development and Psychopathology, 12(2): 133–56.Stefaroi, P. (2012). Humanistic Paradigm of Social Workor Brief Introduction in Humanistic Social Work. SocialWork Review, (10)1: 161-174.Suckow, M. A., Weisbroth, S. H. & Franklin, C. L.(2006). The laboratory rat. Elsevier Inc, 6: 151-153.Sutton, R. I. (1991). Maintaining norms about expressedemotions, The case of bill collectors. AdministrativeScience Quarterly, 36:245–268Suttie, I. (1935). The origins of love and hate. London:Penguin.Tanaka, M. (2000). Noradrenaline systems in thehypothalamus, amygdala and locus coeruleus are involvedin the provocation of anxiety: basic studies. Eur JPharmacol, 405(1-3):397-406.Taylor, C. A., Manganello, J. A., Lee, S. J. & Rice, J. C.(2010). Mothers' spanking of 3-year-old children and

49


subsequent risk of children's aggressive behavior.Pediatrics 125 (5): e1057–65.Taylor, I. & Taylor, M. M. (1990) Psycholinguistics:Learning and using Language. Regarding differentlanguages: 362Terence, H. (1987). Left Brain/Right Brain Mythologyand Implications for Management and Training. TheAcademy of Management Review, 12 (4): 600–606.ten Brinke, L. & Porter, S. (2012) Cry me a river:Identifying the behavioral consequences of extremelyhigh-stakes interpersonal deception. Law Hum Behav,36(6):469-77.Thompson, R. A. (2000). The legacy of early attachments.Child Development, 71 (1): 145–52.Thomason, T. C., Arbuckle, T. & Cady, D. (1980) Testof the Eye Movement Hypothesis of NeurolinguisticProgramming. Percept Mot Skills, 51: 230.Tiedens, L. Z. (2001). Anger and advancement versussadness and subjugation: the effect of negative emotionexpressions on social status conferral. Journal ofPersonality & Social Psychology, 80(1):86–94.Tiedens, L. Z., Ellsworth, T. & Mesquita, B. (2000).Emotional Expectations for High-and Low-Status GroupMembers. Pers Soc Psychol Bull 26: 560-575.Toga, A. W. & Thompson, P. M. (2003). Mapping brainasymmetry. Nature Reviews Neuroscience, 4 (1): 37–48.Tronick, E.Z., Morelli, G.A. & Ivey, P.K. (1992). TheEfe forager infant and toddler's pattern of socialrelationships: Multiple and simultaneous. DevelopmentalPsychology 28 (4): 568–77.Vrij, A. (2008). Detecting lies and deceit: Pitfalls andopportunities. Chichester: Wiley.

50


Vrij, A. & Lochun, S. K. (1997). Neuro-linguisticprogramming and the police: Worthwhile or not?. Journalof Police and Criminal Psychology, 12: 25–31Vallortigara, G. & Rogers, L. J. (2005). Survival with anasymmetrical brain: Advantages and disadvantages ofcerebral lateralization. Behavioral and Brain Sciences, 28(4): 575–589.Vargas, J. S. (2010). Understanding B.F. Skinner's Workin Today's Education. A Science for e-LearningVijayraghavan, S., Wang, M., Birnbaum, S. G.,Williams, G.V. & Arnsten, A.F. (2007). Inverted-Udopamine D1 receptor actions on prefrontal neuronsengaged in working memory. Nat Neurosci, 10 (3): 376–84.van IJzendoorn, M. H. & Sagi-Schwartz, A. (2008).Cross-Cultural Patterns of Attachment; Universal andContextual Dimensions. Handbook of Attachment,Guilford Press. pp. 880–905.Vaughn, B. E., Bost, K. K. & van IJzendoorn, M. H.(2008). Attachment and Temperament. Handbook ofAttachment. Guilford Press. pp. 192–216.Waters, E. & Cummings, E. M (2000). A secure basefrom which to explore close relationships. ChildDevelopment, 71 (1): 164–72.Waters, E., Kondo-Ikemura, K., Posada, G. & Richters,J. (1991). Learning to love: Mechanisms and milestones.Minnesota Symposia on Child Psychology, 23 (Self–Processes and Development).Waters, E. & Beauchaine, T.P. (2003). Are there reallypatterns of attachment? Comment on Fraley and Spieker.Developmental Psychology 39 (3): 417–22; discussion423–9.Waters, H.S. & Waters, E. (2006). The attachmentworking models concept: among other things, we build

51


script-like representations of secure base experiences.Attachment and Human Development, 8 (3): 185–97.Weinfield, N.S, Sroufe, L.A, Egeland, B. & Carlson, E.(2008). Individual Differences in Infant-CaregiverAttachment. Handbook of Attachment, Guilford Press: 78-101.Wingen, G. A., Ossewaarde, L., Bäckström, T.,Hermans, E. J. & Fernández, G. (2011). Gonadalhormone regulation of the emotion circuitry in humans.Neuroscience, 15(191):38-45.Wiseman, R., Watt, C., ten Brinke, L., Porter, S. &Couper, S. L. (2012) The Eyes Don’t Have It: LieDetection and Neuro-Linguistic Programming. PLoS ONE7(7): e40259.Whishaw, I. Q. & Kolb, B. (2005). The behavior oflaboratory rat. Oxford University Press, 27: 287-297.Wood, P. B. (2008). Role of central dopamine in pain andanalgesia. Expert Rev Neurother, 8 (5): 781–97.World Health Organization. (1962). Deprivation of

Maternal Care: A Reassessment of its Effects. PublicHealth Papers, 14.Wright, M. (1996). William Emet Blatz. In Kimble GA,Wertheimer M, Boneau CA. Portraits of pioneers inpsychology II. NJ, Erlbaum: 199–212.Wu, J., Xiao, H., Sun, H., Zou, L. & Zhu, L.Q. (2012).Role of dopamine receptors in ADHD: a systematic meta-analysis. Mol Neurobiol, 45: 605-20Young, S. N., (2007). How to increase serotonin in thehuman brain without drugs. Rev. Psychiatr. Neurosci, 32(6): 394–99.Yu, A. J. & Dayan, P. (2005). Uncertainty,neuromodulation, and attention. Neuron 46 (4): 681–92.Zhang, X. & Chen, C. (2010). Reciprocal Influencesbetween Parents' Perceptions of Mother-Child and Father-

52


Child Relationships: A Short-Term Longitudinal Study inChinese Preschoolers. The Journal of Genetic Psychology171 (1): 22–34.Ziemke, T., Zlatev, J. & Roslyn M. F. (2008) Body,Language, and Mind: Embodiment. Chicago: University ofChicago Press.Ziv, Y., Amaya-Jackson, L. & Greenberg, M. T. (2005).Enhancing Early Attachments: Theory, Research,Intervention and Policy. Duke series in child developmentand public policy, Guilford Press: 63.

53


Abstract:

Behavioral Emotional (BE) and Body language (BL)are the knowledge to Scanning, Monitoring, Accessingand Forecasting the emotion and behavior of oneself,of others, of groups, and of the world. BehavioralEmotional and Body language refers to Identity, Self-concept, Self-control, Self-efficacy and self-worthyand problem-solve on the basis manange of them.According to this capacity of Internal (Biological andPsychological) Eenergy, I have described sixteenkinds of Behavioral Emotional plane for people ofvarious conditions based may be one of them. Thismay change over time are sixteen kinds of BehavioralEmotion and Body language result to the Work FreeEnergy.

54


Mahmood Amirinia

55


Behavioral Emotion and Body Language book by Mahmood Amirinia کتاب هیجان رفتار و تن...

Documents

Transcript of Behavioral Emotion and Body Language book by Mahmood Amirinia کتاب هیجان رفتار و تن...