جدال فمینیسم رمانتیک و فمینیسم اگزیستانسیالیست؛ ...

183

Transcript of جدال فمینیسم رمانتیک و فمینیسم اگزیستانسیالیست؛ ...

فصلنامه انجمن ايراني

مطالعات فرهنگي و ارتباطات 1392پاييز /32شماره / سال نهم

تقي آزاد ارمكي: سردبير و مدير مسئول

عباس كاظمي: مدير داخلي مريم مقيمي: امور اجرايي

زهير كريمي: ويراستار فارسي عارف وكيلي: ويراستار انگليسي

ردهاني توانايان ف: آرايي صفحه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات: ناشر

1392پاييز : تاريخ چاپ ) وزارت علوم تحقيقات و فناوري25/9/85 –9111/3( پژوهشي - علمي: امتيازپل نصر، جنب بيمارستان شريعتي، دانـشكده علـوم اجتمـاعي دانـشگاه تهـران، انجمـن ايرانـي : آدرس

1364/14395. پ. مطالعات فرهنگي و ارتباطات، ص 88338951: تلفن 88338951: نمابر

2008-5575: شماره شاپاEmail: [email protected] Web: iacsc. ir

شود و نشريه در پايگاه اطالعات علمي نمايه مي) ISC(نشريه در پايگاه استنادي علوم جهان اسالم .شود جهاد دانشگاهي نمايه مي

سال نهم فصلنامه انجمن ايراني

32شماره مطالعات فرهنگي و ارتباطات فصلنامه انجمن ايراني

1392پاييز مطالعات فرهنگي و ارتباطات

هيات تحريريه : استادان

دانـشگاه (حيـي كمـالي پـور ي ،)دانـشگاه تهـران (، اصغر عسگري خانقـاه )دانشگاه تهران (تقي آزادارمكي ). دانشگاه تهران(سعيدرضا عاملي ، )دانشگاه تهران(، باقر ساروخاني )نا آمريكاپردواينديا

: دانشياران

، )دانـشگاه تهـران (، حميد عبـداللهيان )دانشگاه تهران(راد ، اعظم راود)امام صادق(مهدي محسنيان راد ). دانشگاه عالمه طباطبايي(حسين پاينده

: داوراندانـشگاه عالمـه (، وحيـد شـالچي )دانـشگاه تهـران ( احمد نـادري ،)ردستاندانشگاه ك (خالق پناه كمال

، علـي سـلطاني )دانـشگاه عالمـه طباطبـايي (، حسين پاينـده )دانشگاه تهران (، اعظم راودراد )طباطبايي، سـعيد ذكـايي )دانشگاه كاشـان (، محسن نيازي )دانشگاه تهران(سعيدي اصغر علي ،)دانشگاه باقرالعلوم (رضـا ،)دانشگاه تورنتو(، وحيد طلوعي )دانشگاه علم و فرهنگ (، محمد رضايي )المه طباطبايي دانشگاه ع (

)دانشگاه تهران(حميد عبداللهيان ،)دانشگاه تهران( صميم

6 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

درباره فصلنامه ا تجربي به ي نظري هايي كه از جنبه فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات به انتشار مقاله

اري رساند، عالقمند است و اميدوار است بتواند با اين حركت ي ايران اي جامعه عات فرهنگي و رسانهمطال . در جهت تقويت اين دو عرصه مهم در مجموعه علوم اجتماعي كشور گام بردارد

حق عضويت

بانك تجارت شعبه 0212109630 شماره در سال واريز به شماره حساب 4 ريال جهت 000/100مبلغ . به نام انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات2120وي دانشگاه كد ك

قواعد نگارش مقاالت نقد كتاب كمتر . تجاوز نكند) A4 صفحه 30( كلمه 6500 تايپ شود و از Wordxpمقاالت بايد در . 1 . باشدA4 صفحه 10از . ضميمه مقاله شود) واژه10 تا7(و واژگان كليدي ) حداكثر كلمه(چكيده فارسي و انگليسي . 2

منابع انگليسي به همان (به همراه چكيده انگليسي، كليه منابع به صورت انگليسي آورده شود : الف ). صورت و منابع فارسي ترجمه شود

هاي فارسي ترجمه شده در قسمت سال هم ميالدي و هم شمسي آورده شود و همين طور رفرنس: ب . يد ترجمه و هم به صورت فنگيليش آورده شودا كتاب هم باي عنوان مقاله

: مراجع مورد استفاده بايد از الگوي زير تبعيت كند. 3 كتاب. /انتشارات بزرگ: ، تهرانشناسي ايران جامعه) 1345(علوي، حسن

كتاب با دو مولف. /انتشارات بزرگ: ، تهرانشناسي ايران جامعه) 1345(مهيني، ايران و علوي، حسن كتاب . / انتشارات بزرگ: ايران مهيني، تهران ، ترجمهشناسي آمريكا جامعه) 1345( تالكوت پارسونز، ترجمه

مقاله در مجله. /1، شماره 3، سالنامه ايران پژوهش، »ايران درباره«)1345(علوي، حسن رساله. / ، رساله دكتري، دانشگاه تهران»توسعه روستايي در خوزستان«)1380(علوي، حسن

. نشر ديروز: ، زهرا حسيني، ويراستار، تاريخ اجتماعي ايران، تهران»ايران درباره«) 1350(سن علوي، ح . مقاله در كتاب ويراستاري شده/

كتاب ويراستاري شده. / نشر ديروز: مردم ايران زمين، تهران) 1350(علوي، حسن، ويراستاركتاب داراي . / نشر ديروز: مين، تهرانمردم ايران ز) 1350(علوي، حسن و حسيني، ايران، ويراستاران

دو ويراستار. ، گزارش چاپ نشده، وزارت فوائدعامه، افغانستان»مناقشات قومي در كابل«)1380(علوي، حسن

گزارش چاپ نشده/امر «. كتاب با بيش از دو مولف. / نشر ديروز: مردم تهران، تهران) 1382(علوي، حسن و همكاران . نقل مستقيم در متن مقاله). / 62 -63: 1345حسيني (» القه دوركيم استمقدس از مسائل مورد ع

نقل غيرمستقيم . / شناسي دين است برآن است كه دوركيم از موسسان جامعه) 60 -64: 1948(پارسونز . در متن مقاله

. ناب شودبراي تاكيد با مورد ديگر اجت) به غير از تيترها(از سياه كردن كلمات در داخل متن مقاله . 4 . باشد14فونت متن مقاله نازنين و سايز . 5. بايست ضميمه ماخذ شود هاي التين ترجمه شده به فارسي مي ها وگزارش نشاني كامل مقاالت، رساله. 6

بايست اي از تالكوت پارسونز به فارسي ارجاع داده شده است مي به عنوان مثال اگر به مقاله ترجمه شده اين مقاله از آن بر گرفته شده است آورده و نيز مشخصات كامل التين كتابي كهمشخصات كامل التين

. شود

8 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

. هاي خارجي و اصطالحات مورد استفاده را در پايين صفحه مقاله بنويسد مولف بايد معادل التين نام. 7 . دا آموزشي، نشاني كامل پست الكترونيك خود را ضميمه مقاله كني ابد سمت پژوهشيي مولف. 8پذيرش نهايي مقاله و چاپ آن در مجله منوط به تاييد هيات تحريريه و داوران متخصص فصلنامه . 9

. است . ها آزاد است فصلنامه در ويرايش مقاله. 10 . شود مقاله رسيده پس داده نمي. ارسال دو نسخه از مقاله الزامي است. 11شود و چاپ مقاله منوط به دريافت ه دريافت مياز نويسندگان مبلغي براي درج مقاله در فصلنام. 12

. هزينه مذكور استمقاالت كه بر اساس الگوي مجله تنظيم نشده باشد به نويسندگان عودت داده خواهد شد و داوري . 13

. نخواهد شد

فهرست مطالب صفحه عنوان

و هاي جاهلي با تأكيد بر الگوهـاي الت بررسي تقابل سنت و مدرنيته در فيلم

قيصر لوطي در دو فيلم الت جوانمرد و

يزدي علي پاپلييوسف اباذري،

11

جدال فمينيسم رمانتيك و فمينيسم اگزيستانسياليست؛ تحليل گفتمان فيلم »برخورد خيلي نزديك«

ميثم قمشيان حسن بشير،

37

تبليغـات : مطالعه مـوردي ( تغيير موازنه ساختار شخصيت در تبليغات تجاري )تلويزيوني پناه، رضا افهمي بهناز صادق

55

واكاوي گفتمان نظارت بر تن زنانه در ايران پس از انقالب اسالمي

ستوده ينا هالليغالمرضاكاشي، م محمدجواد75

تلفن همراه و روابط اجتماعي زهرا خيال زاده، شراره مهدي

99

مطالعات بازنمايي در ايرانبازنمايي محبوبه حاج محمد حسيني عباس كاظمي،

119

ديگـري در فـضاي / هاي سـينمايي تعامـل مـن شناختي روايت تحليل جامعه اجتماعي

مريم رضايي جمال محمدي،

143

ي الت و لوطيد بر الگوهاكي با تأي جاهليها لميته در في تقابل سنت و مدرنيبررس صريق الت جوانمرد و لميدر دو ف

2يزدي ي پاپلي عل،1يروسف اباذي 15/9/91: تاريخ تاييد12/6/91:تاريخ دريافت

دهكيچ را ي از الت و لوط ي متفاوت ي الگوها 1357 تا 1337 يها ن سال يران ما ب ي ا ينمايس

ن قـشر، يران از تحول ا يپسند ا عامه ينمايت س ي روا يچگونگ. ش گذاشت يبه نما ـ ين اقشار سنت يتر الكي از راد كيي مواجهة ي است از چگونگ يتي عمال روا ي با برخ

ـ مانند هر قشر اجتمـا يقشر الت و لوط . تهياز مظاهر مدرن ـ ، در يگـر ي د يع كين مقالـه از آن بـا عنـوان يه در ا ك يساختار. ابدي ي خاص معنا م يساختار اجتماع

را ي، قـدرت الت و لـوط ن ساختار يزان قدرت ا يم. ميا بردهنام » يا ساختار محله «ـ به تبع ا. زدير ين ساختار را درهم م يته ا يدرنم. ندك ين م ييتع خـتن ين درهـم ر ي

ييتحوالت الگو . شود يف م يز تضع ين ساختار ن ي مطابق با ا ي، نظام ارزش يساختارپـسند در عامـه ينمايس. شود يجاد م ي ا ين تحول ارزش ي به واسطة ا يالت و لوط

ـ با ف ي مواجهة الت و لوط يه چگونگ ك بود يا ش از انقالب عرصه يپ نظـام يروپاش ين تحول ساختار يا به ا كن مقاله با ات يا. ردك يت م ي را روا يا محله -ي سنت يارزش

ـ لم الت جـوانمرد و ق ي متناظر با آن، از خالل دو ف يو تحول ارزش ـ صر، تغ ي رات ييـ يران بررس ي ا ينمايته را در س ي و الت در مواجهه با مدرن ي لوط ييالگو . نـد ك ي م

يلم شـاخص جـاهل ين في به عنوان اول يه اول كاست لم آن ين دو ف يعلت انتخاب ا ه هم عامة مردم و كها لمين ف ي در ا ي به عنوان نقطه عطف يشود و دوم يشناخته م از يم الت و لـوط ي مفاه يپرداز مفهوم يبرا. ردكران را به خود جذب كهم روشنف

از » يا ساختار محلـه «يپرداز مفهوم يم و برا يا تسون بهره برده ي ب يمفهوم مردانگ .ميا ردهك استفاده سي گزلشافت تون-نشافتيوگانة گماد

.يگولو، الت، لوطيژ ،يا نشافت، گزلشافت، ساختار محلهي، گماي، مردانگي جاهليها لميف: يديلكواژگان

                                                             [email protected] .شناسي دانشگاه تهران دانشيار جامعه. 1 [email protected] .شناسي دانشگاه تهران دانشجوي دكتري جامعه. 2

12 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

ي جاهلينمايت سيضاح اهمي در جهت ايخي تاريا مقدمه در 1357ران شد تا آخر سال ك اران،ي در ايينمايلم سين في، اولي و رابيه آبك 1309از سال ساخته يلميچ في ه1326ت ي لغا1317ن، از سال ين بي در ا1.لم ساخته شدي ف1200حدود

لم پس از يد فيزان رشد تولير مينمودار ز. لم شدت گرفتيد في تول1332 يودتاكپس از . نشد ).دهد يرا نشان م 1357ل موضوع مقاله تا سال ين نمودار به دليا(دهد ي را نشان م1332سال

ش از انقالب در دو فاز يران در پي اينمايه در نمودار نشان داده شده است، سكطور همان

لم در هر ي ف86د ين توليانگي با م1352 تا 1350فاز اول از سال . د را داشته استين توليشتريب . لم در هر سالي ف64د ين توليانگي با م1356 تا 1353فاز دوم از سال . سال

ثر ك ساخته شد، ا1357 تا 1332ه از سال ك يلمي ف1000ش از يه از بكتة مهم آن است كن و قهرمانان ي اصليها تي را به عنوان شخصي الت و لوطيها پيپسند پرفروش، ت عامهيها لميف

يبا تماميتقر. ور صادق استكد مذين مسئله به خصوص دربارة دو فاز توليا. دنديگز خود برانه مشخص ي و لوطي با منش جاهليه به نوعك مطرح شدند ييها لمي مرد با فيهاسوپراستار

، رضا ي، بهروز وثوقيعيمط كن، ناصر ملي فردي، محمدعليد محسنيعباس مصدق، مج. شد يمگران ي از جمله بازيلي عقي و مرتضيرانداميداهللا شي د، منوچهر وثوق،ي، بهمن مفيمانورديا يكب

ها به ن نقشي از اييها ونياسي، جاهل محل و واري الت، لوطيها قشه در نك بودند يمطرح يه تماشاگران به راحتك يلكت شدند، به شيها تثب ن نقشي نقش پرداختند و در هميفايا

با يي آشنايالمثل برا يف(رند يگران بپذين بازيها را از ا ن نقشير از اي غيتوانستند نقش ينم ).27-28: 1390انيانكي: د بهي محله بنگري در نقش لوطيعيمط كت شدن ناصر مليزان تثبيم

                                                            : ايــم ردهبهــره بــ» بانــك جــامع اطالعــات ســينماي ايــران«بــراي اطالعــات آمــاري دربــارة ســينماي ايــران از . 1

www.sourehcinema.com

   13 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

پرداختند يها م نقش آنيفايگران به اين بازيه اك ياقشار. وجود داشتين تناقضين بياما در ا يرد اجتماعكارك، يبه عبارت ).111:2006 ،صدر( نداشتند يون پهلويزاسي با روند مدرنيتناسب

يهيبد. آن دوران در حال محو شدن بودي و اقتصاديتيون امنيزاسي با مدرنيقشر الت و لوط ورزش يريگ لكن شي و همچن1 مدرنيتي امنيت نهادهاي و تقويف بازار سنتيه تضعكاست يبرا(شود ي محله ميف لوطي موجب تضع-ردك يه نهاد زورخانه را با چالش روبرو مك -مدرن

).48:1391 يشهاب: د بهين باب بنگرينقش ورزش مدرن در ا مطلق ييه نشان از جداك افتاد ي اتفاق1342 خرداد 15ام يها، پس از ق استين سي از ايجداها نشان ن اعداميومت با اكح. ييل رضاي و اسماعييب حاج رضاياعدام ط: ن قشر داشتيومت از اكح

ب يومت با اعدام طكح. ان آن نداردين قشر و حامي به ايكياز ارگانيچ نيگر هيه دكداد از كيي و) 222:1385 يمحمد زاده (يست و سي از وفاداران به خود در دهة بكيي ييارض حاجه ك ي از آن قشر مانند شعبان جعفرين افراديهمچن. ن بردي را از بيگر ي لوطيها ن نماديتر مهم

ل دهة يه در اواك را يوبگرك سرياسيگر نتوانستند نقش سيومت وفادار ماندند دكهمچنان به حرد كارك يتيون امنيزاسيه مدرنكچرا ) 341:1381،سرشار(نند كرار كده داشتند ت بر عه1330

در بحث ما صرفا دو شخص ي و شعبان جعفرييب حاج رضايط. ه برديها را به حاش وبگرانة آنكسر، منظور ما آن يبه عبارت. از جنوب تهران هستنديندة بخشي قشر، نماكي ندگانيستند، نماي نيقيحقومت پس از كه حكمنظور ما آن است . ردكن دو شخص را سلب يمت صرفا اقتدار اوكه حكست ين . ردكن قشر را از معادالت قدرت حذف ي از ايد، استفادة ابزاريه به ثبات رسكنيا

يها رد، ارزشك ين قشر انتخاب ميران قهرمانان خود را از ايپسند ا عامهينماين سين بياما در ا و ي اقتصاديها استيجة سيه نتك ي اقشار و طبقاتيها و در مقابل، ارزشرد ك يغ ميها را تبل آن

. ردك يح مي تقب2»گونه متناقض «يلك بودند را به شيانة پهلويگرا غربيفرهنگ

                                                            تـوان در ها را مي دار كردن قدرت لوطي يك نمونة جالب از تأثير قدرت گرفتن نهادهاي امنيتي مدرن در مسئله . 1

فرح براي زايمـان بـه 1339سال «قضيه از اين قرار بوده است كه در . ماجراي به دنيا آمدن رضا پهلوي مشاهده كرد . نصيري يك مقدار پليس بيشتري در آنجا گذاشـته بـود ] اهللا به همين دليل نعمت ... [رود شهر مي پايينهاي يكي از بيمارستان

هـا را جمـع كـن، گويـد آن دانست، بـه او مـي كارة محله مي چون تولد وليعهد در محلة طيب اتفاق افتاده بود و او خود را همه ها خودشان يك پليس محافظ وب شهر است، زيرا هر كدام از اين بچه هاي جن اي، توهين به بچه مأموريني كه تو اينجا گمارده

).222-223: 1385 ،محمدي زاده(» فدايي براي شاه هستند

هـا بـه ايـن فـيلم . ها وجـود داشـت بريم كه در شيوة توليد اين فيلم را به دليل تناقضي به كار مي » گونه متناقض«قيد . 2كردند و پرستانه و سنتي را تبليغ مي هاي ناموس ن يك لوطي جوانمرد ارزش از طرفي با نشان داد1350خصوص در دهة

ساختار فيلم به نوعي بـود كـه تماشـاگر شـاهد . كردند ها را نفي مي هاي سكسي اين ارزش از طرفي با نشان دادن صحنه خواهد فيلم مي. قض استالمثل صحنة تجاوز در فيلم قيصر داراي اين تنا في. اي سكسي از ناموس لوطي فيلم باشد صحنه

.ها را بببيند پنداري كند اما در عين حال بدن عريان خواهر آن كه بيننده با فرمان و قيصر همذات

14 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

نما بنـا بـه ين سـ يـ ه ا كرد در آن است ك ير م ين امور را تصو يپسند ا عامه ينمايه س كنيت ا ياهمد يـ ه با ي جذب مخاطب و برگشت سرما يبرا. اش برگردد هيد پرمخاطب باشد تا سرما يتش با يماه

شـناس د مخاطـب يـ نما با ين س ي ا يبه عبارت . ندكقة مخاطب را ارضاء يه سل ك را بسازد ينيمضامدربارة . جامعه باشديقة عموميدهندة سل تواند نشان يپسند م عامهينمايل سين دليبه هم. باشد

يهــا اســتيه سكــ نيــدهــد از ا يه مــا مــ بــيافتيــپــسند در عامــهينمايقبــل از انقــالب، ســ

ه كچرا . جنوب شهر نبوده استيها از تودهيميل عظي مورد پسند خي پهلوي فرهنگ-ياقتصادـ ي ا يها لميمخاطبان ف « و ي فرهنگـ يهـا اسـت يه در مقابـل س كـ ار كـ بودنـد محافظـه ييهـا گـروه يران

).273:1383 ،ياجالل(» ردندك يار محتاط عمل مي بسيون دورة پهلويزاسيمدرننما از عامة مردم فراتر ين سين ايرة مخاطبي دا1348صر در سال يق ه باكتة مهم آن است كن

)1353(ها و گوزن) 1349(يطوق ،)1348(صريق. ران را هم در بر گرفتكرفت و روشنف ندوك مانند يلميف. پسند نبودند ه صرفا عامهك ييها لميف - سال شدنديها لمين فيتر پرفروش

پرفروش حضور يها لميه در فك ساخته شده بود يگراني پرفروش نبود اما با همان باز)1354(به ها لمين فيه اكدهد ينشان م )1352(ا تنگناي ندوك مانند ييها لمي عوامل فيبه عبارت. داشتند

ه خواص كن مسئله نشان از آن دارد يا. شدند يت جذب مخاطب صرفا خاص ساخته نمين قهرمانانة خود را به يه آرزوهاكنيده بودند و آن ايگر رسيدكي نقطه بهكي درر و عوام كروشنف

يها استيرش سيه عدم پذك شده بود يا نهينما آيس. ا جاهل محل بسپارندي ويالت، لوطه رفته يه به شدت به حاشك ي قشريها را از مجرا استي آن سي و تبعات فرهنگي پهلوياقتصاد

.ردك يس مكبود، منعه ي افتاد به حاشي جاهليها لمين فيران به جرگة مخاطبكو ورود روشنف صريه با قك يتفاقاما ا

صر در يران قكته با ايت با مظاهر مدرني نشان دادن مسئلة ضدييگو. ها بود لمين فيرفتن تبار اته را ي مدرن-ه چالش سنتك نبود يا يلم جاهلين فيصر اوليه قك يدر حال. آغاز شد1348سال به 1.ردكته را طرح ي تقابل با مظاهر مدرنيشگي به مسئلة هميديصر، پرداخت جديق. دركطرح

در باب يا شناسانه جامعه ي جد يليچ بحث تحليبا هيصر، تقريه رفتن تبار قيل به حاشيدل

                                                            تقابل جاهل و لوطي با جهان جديد را نشان ) 1342(ها يا بامعرفت) 1337( شهر هايي مانند جنوب به عنوان مثال فيلم. 1

فرخ غفاري شاهد آنيم كه يك جاهل، چگونه در مقابل قدرت جهان جديد تسليم در جنوب شهر به كارگرداني . دهند ميبينيم ها به كارگرداني حسين مدني، مي معرفت يا در با. شود كش ساختمان مي كشد و نقشه شود و از جاهلي دست مي مي

ش اقتصادي و امنيتي روبـرو بند و بار است، با چال پرست و بي چگونه در مقابل طبقة جديد شهري، كه پول كه سه جاهل هاي جاهلي قبل از قيصر، سير روايت چه به شكل طبيعي و چه به شكل تصادفي نكتة مهم آن است كه در فيلم. شوند مي

المثل اگر در جنوب شهر غفاري، في. افتد شد اما در قيصر يك تراژدي اتفاق مي به نفع فرهنگ جاهلي و لوطيانه ختم مي .هاي جاهلي بوديم شد، زورتر شاهد بيان قيصري در فيلم كش شدن، كشته مي شهجاهل فيلم به جاي نق

   15 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

قبل ي جاهل-ي التيها لميل فيه تحلك است ين در حاليا. ل نگرفتكصر شي قبل از قيها لميفانة ينش انتقامجوكها ما را در فهم تبار لمين في در اي الت و لوطيراج الگوهاصر و استخياز ق

يصرينش قكه منجر به ك ير تحوليم سيتوان ين تبار مي ايق بررسياز طر. ندك ي مياري صريق از همان ي جاهليها لميف. آغاز شد1330ر مشخصا از اواخر دهة ين سيا. مينكل يشد را تحل

ه آنچه تحت عنوان جهان مدرن شناخته كمرد و جنوب شهر، نشان دادند ابتدا با الت جوان يپرست مردانه مانند ناموسي سنتي ارزشيها جهات به شدت در تقابل با مؤلفهيشود از برخ يم

يدي جديرد تا با ظهور الگوك يازده ساله را طي حدودايرين تقابل سياما ا. و رفاقت قرار داردل كمنظور از ش. ل خود برسدكن شيتر اليك وجود نداشت، به راد1330ه در دهة كاز الت

ست، ي خود متصور نيد را براي جديات در نظم اجتماعيان حكه فرد امك است يلكال، شيكراد .نديب ين جهان را سراسر شر ميه اكچرا

.ق استين تحقي آمد مسئله عام ار چه بود و چرا به وجودين سيه اك نيا

اهداف مقاله .قاله دو هدف داردن ميا

ينماي در س1348 تا 1337 ي در بازة زمانير الت و لوطير تصوييند تغيف فرآيتوص. 1 .صريلم الت جوانمرد و قيد بر دو فكيران با تĤيپسند ا عامه

.صريلم الت جوانمرد و قي دو فيقي تطبيق بررسير از طريين تغين علل اييتب. 2

قيسؤاالت تحق ند؟ك ير ميي تغي الت و لوطي الگويط ساختاريدام شراكر ييبا تغ. 1

ا يدهد؟ آ ينش نشان مكل واكد به چه شي جديط ساختاري در مقابل شراي الت و لوطيالگو.2 ستد؟ يا يا در مقابل آن مي رديپذ يد را ميط جديشرا

يروش وبر: ي تجرب-يخيم تاريق مفاهي تدقيچگونگ و يم الت و لوطيه منظورمان از مفاهكم ينكخص المقدور مشيد حتيق باين تحقيعتا در ايطب

. ندك ي روبرو ميشناخت ل روشك مشكي م محقق را باين مفاهيف اياما قصد تعر. ستيجاهل چم موضوع را كيد مانند دوريا بايآ. وجود داشتيشناس جامعهيكالسكن بزرگان يه بك يلكمش

ق خود ي، تحقينيات دي حيانيصور بنم در كي المثل دوريرد؟ فكف يق، تعريدر بدو ورود به تحق .)37:1961،مكيدور(ندك ين آغاز ميف ديرا با تعر

). 52:1382،1:1993،وبر(ق انگاشت؟ ي تحقيانيف را نقطة پايد مانند وبر تعريا باي

16 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

فرد «كي ق باين تحقياوال در ا: ليبه سه دل. ميردك را انتخاب يرد وبريكق روين تحقيما در اان ك، امي الت و لوطي بودن الگوهاينديل فرآيا به دلي ثان1.ميي روبروي وبريبه معنا» يخيتار يكيتكالي دينديق با فرآين تحقي در ايبه عبارت. وجود ندارديف جامع و مانع منطقيتعر

يافتة الگوي لكر شيي، تغيا لوطي الگو از التكي يها يژگي از ويجة آن، برخيه در نتكم ييروبروق الت يف دقيه تعرك وجود دارد يم الت و لوطي حول مفاهيا ي، منظومة مفهومثالثا. گر استيد

. ي، مردانگي، رفاقت، جوانمرديپرست مانند ناموس يميمفاه. هاست ف آني مستلزم تعريو لوطر يبه تعب. داردي، پهلوان همپوشانيار، فتيم جاهل، عي با مفاهيم الت و لوطي خود مفاهيحت). 77:1380 ،نيتگنشتايو( برقرار است يم شباهت خانوادگين مفاهيت بن حالين در ايتگنشتايوق بحث يه صرفا از طركسازد ي را ميا يگر منظومة مفهوميدكي م بهيرر مفاهكن ارجاع ميا

ف جامع و يق تعاريد نه از طرين منظومه وضوح بخشيم اي مفاه توان به ي مي مصداق-يانضمام: مانندي طرح سؤاالتيبه عبارت. شود يب حاصل ميفصل قرب و يه با برشمردن جنس قرك يمانعست؟ نه يار چيقا با مفهوم عيست؟ و تفاوت آن دقيست؟ حدود و ثغور آن چي چيف لوطيتعر

يل به جاين دليبه هم. ندك يق را اضافه ميالت تحقكه مشكند، بلك ي را حل نميلكتنها مش . ميبخش يم وضوح مين مفاهي به اي مصداقيلك، به شيخي تاريم، با بررسين مفاهيق ايف دقيتعر

است نه يپ الت و لوطي از تي صوريها يژگي، استخراج ويخيق تاريق از مصادين تحقيهدف ان يالمثل ما ا يف. يخيا چند مقطع تاري كي ها در يها و لوط التي اجتماع-ياسيمطالعة نقش س

ند، به ك ياش را عوض م ياسيضع س موايا لحظهيلك به شييب حاج رضايه طك را يخيت تاركف لحظه كي او در. ستي نيتي ثبات هوي دارا يلوط: ميگردان ي برميپ لوطي دربارة تيلكن گزارة يا . متحول شوديتواند به لحاظ ارزش يم

يا ق دربارة نقش محلهين تحقيا. شود ي دنبال مين هدفي هم، چنيدر مورد مباحث ساختاره دربارة ساختار ك يق در مباحثين تحقيا. ستي آن محله نياه ي به لوطيبخش تيخاص در هو

: پاسخ دهدي صوريخواهد به سؤاالت يند، مك ي طرح مينندة قشر الت و لوطك نك ممياجتماع ست؟ي چيت الت و لوطي به هويده لكست؟ نقش آن در شي محله چي صوريها يژگيو

                                                            چون مضمون اين مفهـوم «: گويد مي» فرد تاريخي «به عنوان يك » داري روح سرمايه «وبر دربارة چگونگي تحليل . 1

توان آن را طبق است، نمي كند كه به لحاظ خصلت يگانه و منحصر به فرد خويش حائز اهميت اي داللت مي تاريخي بر پديده تعريف نمود، بلكه بايد آن را تدريجا از اجزاي منفردي كه يك به يك از واقعيـت تـاريخي » جنس قريب، فصل قريب «قاعدة

وبـر (» تواند در پايان پژوهش و نه در آغاز آن پديدار گردد از اين رو مفهوم نهايي مور نظر فقط مي . شوند بنا كرد استخراج مي 51:1382.(

   17 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

ي الت و لوطي خروج از ابهام ارزشي براياستفاده از دو چارچوب مفهومار و پهلوان وجود يها مانند ع خانوادة آن م همي و مفاهيم الت و لوطيه دربارة مفاهك ياتيدر ادب

المثل فلور يف. مي هستمين مفاهي ايت ارزشين وضعيي در تعي اساسيدارد همواره شاهد ابهام :سدينو يم كيدة مشتريدر واقع عق. اند بودهيگرها چگونه مردم ين لوطيه اكتوان گفت ي و به وضوح نميبه آسان«

ات به دور، و يار، از معنويكه اغلب بك يشماريد آنان را به عنوان گروه بيگويم. ها وجود ندارد دربارة آن... ا شرفاءي گرها را به عنوان جوانمردان يآراسته لوط.... ند ك يم مياند ترس بوده وسي مأيد از زندگيشا ).250:1368 ،فلور(» ديستا يم. ز صادق استي با زمان حاضر ندارند نيادي زيخيه بعد تارك ييها ي در مورد لوطين ابهام حتيا منابع ياد شده است، اما در برخي يكي به نييرضا ب حاجيثر منابع از طكه در اكنيالمثل با ا يف

در ين قضاوت دوگانه حتيا). 374:1386،منظرپور( به او نسبت داده شده است يصفات ناپسندن نمونة آن يتر ه مهمكز صادق است يشود ن ياد مي ها از آنيكيه عمدتا به نكمورد پهلوانان

،يتهرانچ( شده است يانبر خراسكه دربارة پهلوان اك است يضي ضد و نقيها قضاوت352:1385.(

ويم الت و لوطي نسبت مفاه.1: ميا ن ابهام دو مسئله را مد نظر قرار دادهي خروج از ايبرا . ي بودن قشر الت و لوطيگروه درون.2 و مفهوم توبه ي مردانگيكبا مفهوم ژنر... پهلوان و

تسن ي بيمفهوم مردانگ. شده استين ابهام طراحي خروج از ايق براين تحقي ايچاچوب مفهومتوان از آن يه در آن واحد مكم يي روبرويه ما با فرهنگكدهد ين مفهوم توبه نشان ميو همچن

. داشتي مثبت و منفيها يتلقن يه اكدهد يس نشان مينشافت و گزلشافت تونيته و مشخصا گماي سنت و مدرنيها دوگانه

يه براك به همان اندازه يا لوطي التكي جهيدر نت. استيگروه به شدت درونيفرهنگ، فرهنگ يات منف گروه مخالف با صفيشود، برا يه به آن تعلق دارد با صفات مثبت وصف مك يگروه

حدود ي عمدتا صفات خوب و بد ورايگر ي در فرهنگ لوطيبه عبارت. شود يشناخته ماست و خارج از آن حدود » خوب «ي حدود اجتماعكي شخص عمدتا در. وجود نداردياجتماع

.»بد«

ي مردانگيكاستفاده از مفهوم ژنر. 1 شناخت يتسن برايگارت بمار. استي خنثيشناخت ه به لحاظ روشك است يا واژهيمردانگ يم الت و لوطيتسن ابهام موجود در مفاهيب. ردكن مفهوم استفاده يان، از ايراني ا1يت مليشخص

                                                            1. National Character

18 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

ن يرد تا از ايگ ي را در نظر مي از مردانگيفيتسن، طيب. ندك ي حل ميق مفهوم مردانگيرا از طر ).266:1977،تسونيب(ندك و جاهل را حل يم الت، لوطي موجود در مفاهيق ابهام ارزشيطر

يمردانگ قطب مثبت

داش يلوط

پهلوان جوانمرد

يقطب منف الت جاهل

لفتك گردن اوباش

شكچاقول ي را ذي مردانگيتسن صور مثبت و منفيشود، ب يده مي فوق ديبند ميه در تقسكطور همان

ا ي )د مريل منفكش( الت يه شخصكني اي برايبه عبارت. دهد ي قرار مي مردانگيكمفهوم ژنر آن ينيمثال ع. انه باشدش واجد صفات مرديشاپيد پيقلمداد شود، با) ل مثبت مردكش (يلوط

. بديگري خوب است و دكيي و عمر بن عبدود، هر دو مردند اما) ع(اني متقيموال: واضح استه كني ايبرا. باشد و نه عمر بن عبدوديتواند عل يست، نه ميه واجد صفات مردانه نك يمرد

گولو يژ. گولويژ: مينك ي مفهوم آن را طرح م-تر شود پاد روشني بحث از مفهوم مردانگمنظور. ستيه واجد صفات مردانه نك است يپي تي جاهليها لميلم و هم در فيهم در جهان خارج از ف

خوب بودن ياما بد نبودن او به معنا. باشديه آدم بدكن را ندارد ين جهت اصال توان ايبه همه شخص كها مستلزم آن است لمين فيا خوب بودن در اي بد. استيگولو خنثي ژ.ستيهم ن

. ش مرد باشديشاپيپ به ي مردانگكيكه صرف تفكم آن است ير شوكد متذيتسن باي بيبند ميه دربارة تقسك يا تهكن

ن ي اين است براك مميدر جهان تجرب. ت دارديق اهمين تحقي اي برايدو شق مثبت و منفالمثل در الت جوانمرد، واژة الت بار مثبت يف. ار رودك به يسانكي يها واژهيت و منفال مثبكاش

ه واژة الت كست ين نيمسئله ا. داردين واژه بار منفيتسن اي بيبند ميه در تقسك يدر حال. دارد مثبت و يتواند شقوق ارزش ي ميه مردانگك، مسئله آن است يا منفي نفسه بار مثبت دارد يف

استفاده يا متفاوتي سانكي يها ن شقوق از واژهي اي نامگذارين است براكمم. اشته باشد ديمنف مرد مثبت و يها از واژه... ، اوباش و ي الت، لوطيها واژهيل بهتر است به جاين دليبه هم. شود

. استفاده شوديمرد منف از مرد بد به مرد خوبيا گذار لحظه: مفهوم توبه

يا تحول لحظهكي مرد بد با. ابدي ين مرد بد و مرد خوب معنا مي بيط تحولمفهوم توبه در ارتباند، كتواند توبه يچ وقت نميگولو هيژ. شود يل ميه نامش توبه است به مرد خوب تبدك يدرون

   19 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

. توبه مختص عالم مردانه استيبه عبارت. چون نه بد است و نه خوبه كها مرد خوب شدن مستلزم آن است لميثر فكه در اكن است يها ا لمين فيده در ايچيتة پكن

دهد نشانة يه مرد بد انجام مك ييارهاك از ياريگر، بسيبه عبارت د. مرد، قبال بد بوده باشدارها را انجام بدهد كتواند آن يه مكد اول به اثبات برساند ياو با. عام آن استي به معنايمردانگ

اما . عرق بخورد مرد استياديزان زيتواند به م ي مهك يسكبه عنوان مثال . ندكو سپس توبه ن يه توبه در عكشود يحات مشخص مين توضيبا ا. است مرديليخاگر بتواند بخورد و نخورد،

مثال . يند اثبات مردانگي است در امتداد فرآي خوب شدن است، نقطه عطفيه به معناكنيا است مانند فرمان ي آن شخصيينماي، و مثال سييب حاج رضاي است مانند طي آن شخصينيع

تش را به عنوان ي، هوي منفيتواند بدون گذار از مردانگ ي حالت شخص مكي اما در. صريدر ق. باشدي قدرت بدنيه شخص به وضوح داراك است يبه اثبات برساند و آن زمان» مرد خوب«

1.يرو باشد، مانند غالمرضا تخت ا زورخانهي ريگ يشتكمثال »محله«ق مفهوم ي تدقيته برايمدرن - سنتيها هدوگان. 2

يها ياز دوقطب، ي به قشر الت و لوطيبخش تيدر هو يا ساختار محله با توجه به نقش ن ساختار و گذار از آن يح اي توضيته قرار دارند، براي مدرن-ه در قالب سنتك يا يمفهوم

شامدرن و مدرن را يو جهان پ از ديه در بطن خود فهمكها ين دو قطبيا. مينك ياستفاده منند، ساخته ك ي مين دو جهان را مهمتر تلقي از ايه چه وجهكنيدهند، بر حسب ا ينشان م

).69:1373 ،هابرماس( ندك يل طرح مكن شيم را به اين مفاهيهابرماس ا. اند شده شأن

نشافتيگما يكيانك ميهمبستگ

يگروه رسم هيگروه اول فرهنگ ياقتدار سنت

مقدسيها انجمن يجامعة نظام شأن گروه هم

قرارداد گزلشافت

يكي ارگانيهمبستگ ير رسميگروه غ

هيگروه ثانو تمدن

ياقتدار عقالن يوي دنيها انجمن

يجامعة صنعت طبقه

                                                            هايي كه براي نگارش ايـن مقالـه در بررسي . الزم به ذكر است كه تختي در فرهنگ مردانه تيپي استثنايي است . 1

» خـوب «اجماعي كه دربـارة . برنخورديم ،بودن او باشد » بد«صورت گرفت به هيچ روايتي دربارة تختي كه دال بر .بودن او وجود دارد استثنايي است

20 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

ه معرف گذار از كداند ي مييها ي پارسونز را از زمرة دو قطبيرهاين جدول متغيهابرماس همچنبه . دارنديگر همپوشانيدكي م باين مفاهيه اك است يهي بد).70همان (اند تهيسنت به مدرن

يپرداز مفهوميل براين دليبه هم. گرندي ديها ي از دو قطبيها جزئ ي از دو قطبي برخيعبارت تر يلك يها ير است، دو قطبيپذ انك در آن اميات قشر الت و لوطيه حك يا ياجتماع» ساختار«ل ي دلكي ما به. ت دارندي اولويكي و ارگانيكيانك ميتگنشافت و گزلشافت، و همبسي گمايعني

يها يژگيل ويس صرفا به تحليتون: ميده يح ميم ترجكيس را بر دوگانة دوريدوگانة تونجة يه در نتك يا ي و روحيت ذهنيه به وضكپردازد بل ي نمي و گزلشافتينشافتي گمايساختار

ز با طرح يس نكه مارك يا پروژه-پردازد ي مزيشود ن يجاد مينشافت به گزلشافت ايتحول از گما دو دسته ه ما بهكشود يح مشخص مين توضيبا ا. آن را صورت داده بوديگانگيمفهوم از خود ب

:مياز داري نيمفهوم نظر . گر باشنديدكي ها به ساختارها و گذار آندهندة حتوضيه ك يميمفاه. 1 ير ساختار در قشر الت و لوطييجة تغينته در ك يا ي و روحيت ذهنيه وضعك يميمفاه. 2 .ح دهديشود را توض يجاد ميا

نشافت و گزلشافتيگما. پردازد ي مي از دو نظم اجتماعي نظريپرداز ، به مفهوم»نشافت و گزلشافتيگما«س در يتون

يي او اراده را در معنايبه عبارت. استوار است» اراده« از مفهوم ي خاصك او بر دريدوگانة مفهوموب بومه كاي ،ين عبارت از عارف آلمانيس ايتون. برد يار نمكفهمد به يم آن را ميه عقل سلكاراده «: آورد يپردازد م يه به مفهوم اراده مك از اثر خود ي فصلي، را در ابتدا)1624-1575(

» استز تباه ياش ن يرونيات بي تباه تجليا اراده. شود ي ميرون متجليه در بكمنشا هر آنچه است ).93:2001،سيتون(

. شود ي ميرونيه بك است ييروي نيه در اثر او اراده به معناكدهد ين عبارت نشان ميس با ايتونار برده كبه » يدار هي و روح سرماياخالق پروتستان«ن فهم از اراده را وبر در يتر ا ل ملموسكش

ه ك است يا ه رانهكقش ببندد، بل نيه در آگاهكست ي نيا دهيدارانه، صرفا ا هيه سرمايروح. بودس به ياراده، در اثر تون. دهد يل مك آن را شيند و نهادهاك ير ميپذ انكدارانه را ام هينش سرماكه دو ك است ييرويل نك، دو شي و ارادة عقالنيعيل اراده، ارادة طبكدو ش. استيكن معنا نزديا

ه هر نظم كم يابي يعبارت بومه، در مبا استناد به . ها استوار است برآنيگونه نظم اجتماعه كشود يح، مشخص مين توضيبا ا. ن دو اراده استي از اكيي يروني بي تجلي و هر نهاد ياجتماع

. نندة فرد به عمل هستندك ليا متماي آن دو علت«: ستيل متفاوت اراده چكن دو شي اكوجه اشتراه كني او و اينش احتمالك، استنباط شخصكي ها در مختص به آنيها يژگيها و و صرف وجود آننظم ). 96همان (» ندك ير ميپذ انكند را امك ي عمل ميلكن ضرورتا به چه شيط معيشخص در شرا

   21 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

ز، احساسات و يه بر غراك يا ياتي حيروهاياز ن. زديخ ي برميعياز ارادة طب« ينشافتي گماياجتماع است يده مبتنين اينشافت بر اية گمايرنظ«توان گفت يم. )419:1926رتيو( »عادات استوار است

ين احساس اتحاد حتيا. برقرار استي انسانيها ن ارادهي بياملكل، اتحاد يا اصي يعيه در وضع طبكنشافت يگما« يبه عبارت). 22:2001،سيتون(» ماند ي ميز باقيگرند نيدكي ازيه افراد جداك يزمان

).419:1926،رتيو(» ي و انحصار، خودجوشيمي است آشنا، صميرندة روابطيدربرگ ي مبتني، و مبادالت قرارداد2گر ، خصومتيدكي نسبت به1يتفاوت يب«ان گزلشافت بر يه بنك يدر حال و يانحصار. استييها يژگين وي واجد چنيه ارادة عقالنك، چرا )36:1992،يزبيفر(» استن يا. ت دارديار اهميبس» يا ساختار محله« ما دربارة ينشافت در بحث بعدي بودن گمايميصمت به يمين صمياند اما ا يمينشافت نسبت به هم صميه افراد داخل گماكدهد يد نشان ميدو ق . ر وجود نداردي بودن نسبت به غيل انحصاريدلنشافت ي گما.2 برخون ينشافت مبتني گما.1: شمرد ينشافت را بر ميل گماكس سه شيتون

هر ينيق عيمصاد. )27:2001،سيتون( ي روحك بر اشترايننشافت مبتي گما.3 انك بر ميمبتن ). 28همان ( رفاقت .3 محله .2 خانواده .1: ن سه نوع عبارتند ازيدام از اكنشافت يدر گما. توانند توأمان وجود داشته باشند ينشافت ميل گماكن سه شيه اك است يهيبد

همان (يركنش في ب.3 يت بدن قدر.2 سن .1: ندك يجاد اقتدار مي شخص اكي يسه عامل برا ). همان(است » پدر«ند ك ين عوامل را با هم جمع ميه هر سة اك يا ينقش اجتماع). 27

ه ك است ي از نظم اجتماعيلكگزلشافت ش. نشافت قرار دارديامل با گماكگزلشافت در تقابل چ يه«گزلشافت س در يان تونيبه ب). 52همان ( است يگر مبتنيدكي افراد ازييتا بر جدايماهجة ي در نتيبه عبارت). همان(» شوديشده ناش نيي تع شيا از پي ينيشي پيه از اتحادك وجود ندارد يعمل

ار كه و سادة يسان، اولكي مشخصاي، افراد به واحدهاي و انتخاب عقالنيردكاركم يند مداوم تقسيفرا«» ساخته شده استييها ن اتمياز چنامل گزلشافت ك يخروج. همانند اتمييواحدها. شوند يل ميتبد

). 57همان (شخص توسط «ه كچرا . ندك ي ميگانگيجاد از خود بينشافت به گزلشافت ايل گمايند تبديفرا

نشافت به عنوان شخص ي گماياعضا«ه ك يدرحال »ندك يدا مي از وجودش به گزلشافت ورود پيبخش افراد مانند ينشافت برايگما). 66-67:1959،ميهاپاپن(» گر ارتباط دارند نه به عنوان فرديدكي تام با

به ساختار ينشافتيه در مرحلة گذار از ساختار گماك يافراد). 66همان (است » خانه«ه به احساس كنين ايها در ع آن. شوند ي روبرو مي تناقض اساسكي رند، بايگ ي قرار ميگزلشافت

از خود « همان تين وضعيا. ابنديآن را درتوانند ياز دارند، نمي نينشافتيگما» در خانه بودن«

                                                            1. Indifference 2. Hostility

22 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

.است» يگانگيب اول و دومي مفهوميها ع چارچوبيمتج

و مفهوم توبه به عنوان لحظة ي منفي مثبت و مردانگيم مردانگي اول مفاهيدر چارچوب مفهوم دوم دوگانة يدر چارچوب مفهوم. ميردك مثبت را طرح ي به مردانگي منفيگذار از مردانگ

به ينشافتيدر گذار از ساختار گما» يگانگياز خود ب«گزلشافت و نقش مفهوم -فتنشايگما صورت گرفته يها در قالب گزارهين دو چارچوب مفهوميع ايتجم. ميردك را طرح يگزلشافت

:استبه دو ) خوب بودن و بد بودن (ي عام، به لحاظ بار ارزشي به عنوان مفهوميمفهوم مردانگ .1 .شود يم ميقس تيل مثبت و منفكش موارد اثبات ياريدر بس. ستنديگر نيگدي شه دو شق جدا ازي، همي مثبت و منفيمردانگ .2

مرد يبه عبارت. مثبت استيشرط ورود به مردانگ شي پي منفي مردانگيها در مؤلفهييتوانان بوديه داللت بر منفك ييارهاك بودن، ي منفي برايين توانايه در عكد نشان دهد يمثبت با

. دهد ياست را انجام نم متناظر با آن مانند ي و نهادهايا نشافت محلهي عمدتا در قالب گماي مثبت و منفي مردانگ.3

.ر استيپذ انكخانه ام زورخانه، قهوهت مردانه را در صور ي هوي ملت- و دولتيشهر النك به گزلشافت يا نشافت محلهي گذار از گما.4

ي مانند نهادهاي گزلشافتيه نهادهاكچرا . ندك يآن با بحران اقتدار روبرو م يمثبت و منفن يبه ا. ندك يف مي را تضعيا محلهي، منابع اقتدار مردانگي مدرن، دانشگاه و ادارات دولتيتيامن

، »مرد«جه يرند و در نتيگ يرا بر عهده م» مرد«ف ي وظايالنترك مدرن مانند يا نهادهاي هكمعنا به يدي مانند دانشگاه منبع اقتدار جديه نهادكنيا اي دهد ي خود را از دست ميتدار قبلمنبع اق

. فاقد آن استي الت و لوطيه قشر اجتماعكآورد ينام سواد به وجود مها توان آن يه مكزد يانگ ي را برميا ي روحيها نشك، وايا ت مردانة محلهي بحران اقتدار در هو.5

تواند ي طرف، مرد نمكي ن حالت ازيدر ا. قرار داد» يگانگيز خود با «يرا تحت اصطالح فن يگر، با نهادهايند و از طرف دكف ي آن و روابط آن تعريت خود را با محله، نهادهايهو

. داشته باشديتيهو تواند احساس هم يز نمي ني گزلشافتيكراتكبوروـ ك نك مم يط ساختار ي دربارة شرا يخيبحث تار ـ : ينندة مردانگ بـه عنـوان يا اختار محلـه س

نشافتيگمار يپذ انك اميا يط ساختارياش در هر شرا يل منفكل مثبت آن و چه در شك چه در شيمردانگ

اش را ظاهر يه شخص بتواند مردانگكد وجود داشته باشد ي باي خاص يط اجتماعيشرا. ستين

   23 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

ة متقابل وجود دارد، به رابطي مثبت و منفين مردانگيه بكن باب آن است يتة مهم در اكن. ندكه شخص بتواند در مقابل ك مثبت آن است ي به اثبات رساندن مردانگيها از راهكيي هكن معنا يا

ق يس مردم شود تا مرد خوب بتواند از طريد مزاحم نوامي بايمرد بد. ستدي باي منفيمردانگابطة متقابل دچار ن ريه اك يطيدر شرا. س مردم، خوب بودن خود را نشان دهديدفاع از نوام

. م شدي خواه مواجهيت الت و لوطيشود با بحران در هو ب يتخرساختار ند را با عنوان ك ي و مثبت را حفظ مي منفيه تعادل رابطة مردانگك يا يط ساختاريشرا

و يگر ي به نام محله در فرهنگ لوطيا يت ساختار اجتماعيدربارة اهم. ميبر ي نام ميا محله : سدينو ي فلور م.ن اجماع وجود دارديثر محققك اني بيباز الت

با وجود . داشتندي خاصي از شهر بستگينيها با محالت معآن. بوديدة شهري پدكي گرها يظهور لوط« گروه كي ها اساسا آن. برخوردار بودنديت قدرتمنديميها، از روح صم ن ان آيع در مي شايد اجتماعيعقا» دادند يت نشان ميمي نسبت به گروه، سپس به محله و شهر خود صمه در درجة اولك بودند يخود

). 251:1368 ،فلور( هكن نبود يگر فقط ا يهدف انجمن لوط «يبه عبارت. بخش بود تي هويها عنصر ي لوطيمحله برا

). 256همان (» ة خودشان هم بودند محلير خوشنامكگرها در ف يلوط. باشدي باشگاه اجتماعكي اش را در يدگيچين پيشتريب «يرانيستم، جامعة ايه قطعا تا قبل از آغاز قرن بكت توان گف يم

يها ها به گروه دام از آنكه هر ك. شد يم مي محله تقسي شهر به تعدادكي .داد ي نشان مي شهريفضاها . )47:1961آراسته،(» داد ي ميريگ لك اجازة شينيمع

انقالب يريگ لكستم و شيت محله با آغاز قرن بي اهم).همان(ها بودند يها لوط ن گروهي از ايكيمحله همچنان به . ردكدا نياهش پك 1286ه در سال ي بلديريگ لكمشروطه و به تبع آن ش

. به طور عام و تهران به طور خاص مطرح بودي شهريبخش در فضاها تي هويعنوان عنصر يمي قد ي تهرانكي ازي شمس1380 در دهة يه وقتك است ي به قدريساز تين هويقدرت امن «: دهد يل پاسخ مكن شي به ا»؟دينك يخودتان را معرف«ه كشود يده مي پرس1310متولد ا ي ).152:1382 ،يني و حسييرزايم(» بچة باغ فردوسمكيردوست معروف به حسن نميحسن غ

ا شاه هم محمد رض. خود سنگلج. من بچه تهرانم، بچه سنگلج«: ندك ي ميل خود را معرفكن شيبه ا. ندك ي ميابي تي شخص، خود را با محله هويبه عبارت). 21:1381،سرشار(» ا اومدهيتو سنگلج دن

. داند ي ميكيار نزدي بودن را معيا محله ه شخص، همكم يدر مورد دوم شاهد آنه كبل. محله نبودكي ين اعضاي بي قوية اجتماعكدهندة شب صرفا نشانيابي تين هويا

گر و در مقام يبه عبارت د. دينام» يا تعصب محله«توان آن را يه مك بود يا هيوحدهندة ر نشانت عمال قلمرو ين هويه افراد با اك نبود، بليا شناسنامهيتي صرفا هويا ت محلهيل، هويتمث كي لكين حالت، محله، تشيدر ا. ه نسبت به آن تعصب داشتندكردند ك ي را طرح ميا يشهر

24 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

اشرف (روند يبه شمار م» گانهيگروه ب« آن يگر محالت برايه دكدهد يرا م» يگروه خود«ر يان پذك امين ساختاريدر چن» ن خانواده مثل ناموس منهيناموس ا«ه كه ين روحيا). 39:1353

. اند زه شدهين رفته است و افراد اتمي در آن از بيا ت محلهيه هوك يميالنشهر عظكاست نه در : ديگو ي ميشعبان جعفر

اگه تو ه وقتمي .نه پاشو بذاره تو محلك جرأت نيسكه اصال كم يرديك مياركما تو محل خودمون «» ن صحبتا بودياونوقتا از ا. زا بودين چي محل و اي دفاع از ناموس زنايبراشد مثال يمحل ما دعوا م

).31:1381 ،سرشار( يا ت نسبت به محلهيرياس غ محله همراه بود با احسكي ه احساس تعلق خاطر بهك است يهيبد كي يها ه نوچهك ييها ن رقابتيگر، همچني ديا محله با محلهكي يها ين لوطي بيدعوا. گريد

ن يه بك ييدعوا. ت استيرين احساس غيدهندة ا گر داشتند نشاني ديا زورخانه با زورخانهو » يا ت محلهيهو«ن ي از هميز ناشيگرفته است ن يل مكام عاشورا شي در اي مذهبيها أتيه

جه يدان و در نتين محلة سنگلج و چاله مي خونيدعواها. از آن بوده استيتعصب ناش ). 25: همان(ها بوده است ن نزاعي از ايا به نام درخونگاه نمونهيا منطقهيريگ لكش

باالخص - آنيكراتك با همة الزامات بورويشهر النك به ساختار يا گذار از ساختار محلهدر زمان . ندك ي را با خدشه روبرو ميا ت مردانة محلهي هو-يتي امنيكراتك بورويها دستگاه

تا . مدرن شدن ساختار شهر ظاهر شديها ن نشانهي نخست1310 دهة يها در سال«رضاشاه و مشخصا يها ابانيبا ساخته شدن خ. افتي ي سازمان مكوچك يها همواره در محلهي اجتماعيآن هنگام زندگ

» ردك يل رفت و آمد ميها اتومب ه در آنكافت ي انتقالييها اباني به خي از زندگيشبزرگ بخ ). 65-66 :1379،ادكاور(

يريگ لكش. ردكف ني را تضعيا ت محلهي هوي عمرانيها ق پروژهياما دولت مدرن صرفا از طرل از ي تا قهكچرا. ردك يردشان تهكاركها را از محلهيها ي هم عمال لوطيتي امنيها دستگاه

ه كدادن ي ميزيه چي محليلفتاك اسب ماسبا خودشون به گردنك «يتيامنهاي قدرت گرفتن نهاداران ك، ورزشيتي امنيها در نبود دستگاهيبه عبارت). 33:1381،سرشار(» مثال مواظبشون باشن

يها ر نهادعالوه ب). 137:1386،پور انصاف( داشتند يي در تقابل با زورگويرو نقش مهم زورخانهجاد ين نهاد در ايه مهمترك زورخانه يف نهاد سنتي ورزش مدرن و تضعيريگ لك، شيتيامنم دولت در انتخاب يدخالت مستق. داشتيا نقش عمدهيف قشر لوطيت مردانه بود در تضعيهو

رد ك محالت بود را بالموضوع يها ن زورخانهيه بك ييها عمال نزاع1323پهلوان از سال ). 34:1389 ، و صابريمختار( يلك به شي گزلشافتيرشخصيه گسترش روابط غك آن بود يرات ساختاريين تغيتة مهم در اك ن

ه در ك يون پهلويزاسي مدرنيبه عبارت. گرفت ي صورت نم- بدون دخالت دولتيعني -يعيطب

   25 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

با ة مالزم يتوانست همزمان روح يرد نمك ي عمل ميا محلهينشافتي گمايف نهادهايجهت تضع با يجاد تطابق روحي در ايين عدم توانايا. ندكجاد ياد ايبن-رات را در اقشار محلهيين تغيا

مورد يها لمي به طور عام و در في جاهليها لميه در فك است يني از مضاميتحوالت نهاد .شود يده ميق به طور خاص دين تحقي در ايبررس

قيروش تحق يدگذاركن روش به يبا استفاده از ا. تفاده شده است اسيفكي يل محتواين مقاله از تحليدر ا

ب عبارتند يه به ترتك ي نظريدگذاركمراحل . م يا ها پرداخته آنيبند ها و مقوله لمي فيمحتوا يدگذاركمراحل . اجرا شده استينشي گزيدگذارك و ي محوريدگذارك باز، يدگذاركاز ة مقوالت يلك باز يدگذاركه در ك يلك به شبرد، يل را باال ميب سطح انتزاع تحلي به ترتينظر

ه كن معنا يبه ا. شود ين مقوالت برقرار مي بيبند تي اولوي محوريدگذاركشود، در ياستخراج مت يشود و در نها يم مي تقسي و فرعي باز به مقوالت اصليدگذاركشده در مقوالت استخراج

. )177-183:2002،يكفل(د يآ يق به دست مي تحقي مقولة اصلينشي گزيدگذاركدر يبه عبارت. است ور انجام شدهكل مذيق و در سه سطح تحلي با استناد به سؤاالت تحقيدگذارك

ي عاطفيريه درگكرد يگ ي قرار ميها مورد بررس لمي از في فوق تنها وجوهيليدر سه سطح تحلالت بر اساس مقويبند تياولو. مدرن نشان دهديا الت را با جهان اجتماعي ي لوطيو روان

يه ساختار اجتماعك ي، مقوالتيرد نظريكبر اساس رو. است ق انجام شدهي تحقيرد نظريكروه مقوالت ك يمقوالت. شوند ي در نظر گرفته ميدهد به عنوان مقوالت اصل يها را نشان م لميفالوگ ياز ده ك» اعتماد متقابل«المثل مقولة يف. شوند ير ميپذ انكها ام گر به واسطة حضور آنيد. ستير نيپذ انكام» يا روابط محله«شود بدون ي استخراج مين داش حسن و حاج محمدتقيب

انس به كها س لميف .يمقولة فرع» اعتماد متقابل« است و يمقولة اصل» يا روابط محله«پس اول و آخر يها انسكد بر حسب سيگو يه آسابرگر مكاند نه آن طور ل شدهيانس تحلكس سطح اول يعني - اثرييل ساختار رواين مقاله صرفا تحليه هدف اكچرا ).48:1379،آسابرگر(

ن جهان، يا. لم استي و الت درون في لوطيعاطف -يه ورود به جهان ارزشكبل. ستي ن-ليتحلق يت از طريدر نها. ان اثريدهد و نه صرفا در آغاز و پا يلم نشان مي فيمظاهرش را در تمام

ها و لميل فيه آن را در بخش تحلكم يرس ي منسجم ميدها به متونك ني ارتباط بيبرقرار .ميا آوردهيريگ جهينت

ن يه اولكم يا ردهكل انتخاب ين دليلم الت جوانمرد را به ايف: صريعلت انتخاب الت جوانمرد و قه به لحاظ جذب توأمان كم يا ردهكل انتخاب ين دليصر را به ايق . استيلم مطرح جاهليف

ه مسئلة تحوالت كدهد يصر نشان مي قيبه عبارت. نقطة عطف بودكي عام وخاصمخاطب

26 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

.ل شده بودير تبديگ همهيا مسئلهجهان مردانه به قرار يق در سه سطح مورد بررسين تحقي در اي مورد بررسيها لميف: ها لميل فيسطوح تحل

. شوند ي نميگانه بررسل جداين دليبه هم. سازند يت را ميلك كي ن سه سطحيا. اند گرفته . دارديها صرفا جنبة نظر برشمردن جداگانة آن

ن ي در ايبه عبارت. پردازد يلم ميرنگ فيل پين قسمت به تحليا: لمي فيلك ييساختار روا. 1شود و ي روبرو ميا لم با چه مسئلهي فيا لوطي ه التكم يپرداز ين مسئله ميل به ايوة تحليش

شود و با انتقام و انتحار ي روبرو مي مسئلة ناموسكي صر بايالمثل ق ي ف.ندك يچگونه آن را حل م .ندك ياش را حل م مسئله

انس كزانسن هر سيها و م الوگين قسمت به ديدر ا: ها لميانس فكانس به سك سيبررس. 2 واحد كي انسكه هر سكل آن است يانس به عنوان واحد تحلكعلت انتخاب س. شود يپرداخته م

ه در كلم را ي فييتوان منطق ساختار روا يانس مكل هر سيجه با تحليجزا است و در نت مييروا . ميابيم، دريردكقسمت اول به آن اشاره

ه كلم است ي در فيا يينمايرسي، امور غيا نهيمنظور از بدنة زم: اثريا نهيل بدنة زميتحل. 3صر بازارچة يلم قيالمثل در ف يف. دننك ير ميپذ انكا امي ويلم را معرفيرنگ فيها و پ تيشخص

يا يا نهيوار، امور زمي دي بر رويساز بدنيصر در آبادان، وجود پوسترهايردن قكار كنواب، نند و هم ك ي ميها را معرفلم هم آني فيها تيردن شخصكانمند كه با زمانمند و مكهستند

. ندك ير ميشان را باورپذ نشك

ها لميل فيتحل ي لوطيدار شدن جهان مدرن برا مسألهآغاز : دالت جوانمر. 1

داشته اما يشكه قصد خودكپناه را ي بي محله، دختريداش حسن، لوط: خالصة داستانه در شرف سفر حج است، از داش كسبة محله ك از كيي نين حيدر هم. دهد يافته، پناه مي نجات

ه خسروخان، پسرخالة كاست ل ين دلين تقاضا به ايا. ه مراقب دخترش باشدكخواهد يحسن م يك نزديشود تا جلو ي داش حسن مأمور ميبه عبارت. شوديكدختر، قصد دارد به دختر نزد

ن داش حسن و خسروخان يه بك ييها يري از درگكيي در. رديشدن خسروخان به دختر را بگداش حسن . رديم ي و بدون دخالت داش حسن مي تصادفيلكرد، خسروخان به شيگ يصورت م

ه داش حسن قاتل كدهند يه مادر و دختر به دروغ شهادت مكشود چرا يه جرم قتل گرفتار مبت خسروخان رو يرده بود، ماهكها را اغفال ه خسروخان آنك ييها در دادگاه با شهادت زن. است

داش . شود يداش حسن تبرئه م. شود يشود و دروغ بودن شهادت دختر و مادر بر مال م يمدر انتها مشخص . نندك يگر ازدواج ميدكي اند با مند شده گر عالقهيدكي ه بهكپناه يحسن و دختر ب

   27 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

ه توسط خسروخان ك بوده است ي از دخترانكيي ه دختر مورد عالقة داش حسن،كشود يم .ن بوده استيز همي نيشكل اقدام او به خودياغفال شده است و دل

است يا ي سنت ي لوطيها يژگيجد تمام و در الت جوانمرد واداش حسن: ل الت جوانمرديتحل ي ورايدي جديها ه ارزشكدهد يلم در همان نشان ميف. شده استياش سپر زمانه ك

ه قصد ك ييگولويداش حسن در مقابل ژ. به وجود آمده استيا محلهينشافتي گمايها ارزشستد و او را به يا ي جان سالم به در برده است، ميشكه از خودكپناه را دارد ي بياغفال دخترمتهم » ونيزاسيليويس«گولو در مقابل، داش حسن را به نداشتن يژ. ندك ير ميشدت تحق

:ردكان يل بكن شي و تمدن را به اگولوي ژيتوان همبستگ يم. ندك يمپس عالقه به . استيگولو فاقد مردانگيژ. گولوستيعتا فرهنگ غرب متعلق به ژيتمدن و طب

ستة ياو شا. شود ير ميگولو چون مخنث است تحقيژ. ست با مخنث بودنتمدن و غرب مالزم ا. سنتيعني يلوط. ت با تمدني ضديعني يدر مقابل لوط. ه از او انتقام گرفته شودكست يآن ن . در هر دو وجه بد و خوبشيمردانگ يعني سنت

پناه رها يامال بكه انسان را ك آن قدر قدرت دارد ين تمدن فارغ از مردانگين حال، اياما در ع . نداشته باشديشك جز خوديا چ چارهيه او هك يطور. ندكلم يه در فك يا ينينة عيه به زمكابد ي يت مي اهميانس اول زمانكج به دست آمده از سينتا

به . فرودگاه دارد. دارديسكه تاكافتد ي اتفاق ميداستان در شهر. مينكوجود دارد توجه ن شهر با ي ايها داش حسن. ندي جهان مدرن آشنايكنولوژكا مظاهر تن شهر بي مردم ايعبارت

ل دارند و آن مخنث كگر از مظاهر جهان مدرن مشي دكيي با. ندارنديلكن مظاهر مطلقا مشيا. اما مگر در جهان سنت، انسان مخنث وجود نداشته است؟ قطعا وجود داشته است. شدن است

خود يگولو براي ژيعني مخنث مدرن. خنث وجود داردن دو نوع مين اي تفاوت مهم بكي اماز يبا آنال. داند يستة احترام ميشناسد و شا يت ميخود را به رسم. قدرت و اعتبار قائل است

در ين آمدن شأن لوطييگولو و پايه باال رفتن شأن ژك مشخص خواهد شد ي بعديها انسكس : شود يگر نمودار مينسبت با دو مسئله د

.يت و روابط حقوقي شدن امنير شخصيجه غي شدن و در نتيكاتركبورو. 1 .انه از جانب زنان غربگراي لوطيها اعتبار شدن ارزش يب. 2

رود و دخترش را نزد ي به حج ميحاج. شود يانس دوم طرح مك در سيمسئلة حاج محمدتقاش حسن و ديها نزاع. ندك يري شدن خسروخان به او جلوگيكسپارد تا از نزد يداش حسن م

جهان : متضاد استي دو جهان ارزشيها نزاع. ستي دو شخص نيها خسروخان صرفا نزاع داش يبرا. گزلشافتيارهاك و جهان متعلق به سازويا نشافت محلهي متعلق به گمايارزش

ن امور ي خسروخان اياما برا. معنا ندارد» به تو چه« و جملة ي به نام حوزة خصوصيزيحسن چ

28 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

ه داش ك يمرگ. شود ي خسروخان مي آن دو منجر به مرگ اتفاقيها نزاع. دار استامال معناك . ندارديحسن در آن نقش

: رديگ ين مظاهر دولت مدرن قرار ميتر از مهمكيي ه گرفتار شده است در مقابلكداش حسن بودن يرشخصيغ. ندك ي را روشن مين نهادي نسبت داش حسن با چنيلم به خوبيف. دادگاه

ه كآنچه . ده استيفا يامال بك داش حسن يا ه اعتبار محلهكن معنا است يبط در دادگاه به اروا اثبات ي براكيداش حسن شاهد و مدر. مدرن استي دادگاه مهم است گفتمان حقوقيبرا . »...ي دادگستريآقا«: ستي زبان دادگاه را هم بلد نياو حت. خود ندارديگناه يبنه دادگاه و نه . دهد يد را نشان مي با مظاهر قدرت در جهان جديط لوكي لم عدم تناسبيفن يه اكلم آن است يتة مهم در فكن. ستندي قسم خوردن داش حسن قائل ني برايتيس اهميپل

لم خود را ي اول فيگولويه ژك است يزي از همان چي حامل زور، جزئير شخصي غينهادهاه اسمش تمدن ك يزيه آن چكدهد يلم نشان ميپس ف. ونيزاسيليويس: دانست يندة آن مينما

يه قدرتكند ك يجاد مي را ايا يرشخصي غين قدرت دادن به مردان مخنث، نهادهاياست در ع از ي و گزلشافتيرشخصيپس تمدن غ. مثل داش حسن دارنديا يشتر از قدرت لوطيبه مراتب ب

گولو و دختر يقدرت گرفتن ژ(ردن روابط كبا زنانه : ندك يد ميانه را تهديدو جهت جهان لوط . حامل زور مدرنيها نهاديريگ لكو با ش) يحاج

ه ناخودآگاه ك يا »يگانگيازخودب«. استيحاد» يگانگيازخودب«ن جهان دچار يداش حسن در اند و در ك يه داش حسن مست مك است يانسكه، سين قضيشاهد ا. او را در بر گرفته است

. راهن مهي نيقاينا همه رفيا«: ديگو ير خود مي او خطاب به تصو.زند ينه با خود حرف ميمقابل آداش حسن متوجه عوض شدن . »يرسوني و منو تا دم خونم ميمونيه تا آخرش با من مك ييفقط تو .ندگان آن هستند، شده استيگولو و دادگاه نمايه ژك ي رفاقت در جهانيمعنا

توانستند يآمدند هم نم يه اگر مكهر چند . ندا امدهي داش حسن نيدام از رفقاكچ يدر دادگاه ه . انجام دهنديارك مدرن يدر مقابل گفتمان حقوق

ه توسط كتصادفا در دادگاه چند زن . نجات داش حسن استيلم، چگونگيتة مهم در فك نيكه ك يمحمدتق دختر حاج. نندك يت او را برمال ميخسروخان اغفال شده بودند، حضور دارند و ماه

ه كمشخص است . دهد ياش مطلع شده است به نفع داش حسن شهادت م ت پسرخالهيهاز ماتنها راه نجات از . شد يرد، قطعا داش حسن اعدام مك ي مي خود را طيعير طبيت سياگر روا

ه در ك يدخدامنشك و نه يديسف شينه قسم، نه ر. د، تصادف استي جهان جدييدستگاه قضان تصادف، ناخواسته هم قدرت يلم با ايف. ستنديارساز نكر هستند، امال معناداك يا ساختار محله

به تصادف يازين مظاهر قدرت نداشتند نيه اگر اك چرا -دهد يمظاهر گزلشافت را نشان م .ن مظاهر رايش خود به ايو هم عدم گرا -نبود

   29 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

الت جوانمرد يكرد تراژيكاوج رو: صري ق-2ل يفاطمه به دل. ندك يصر و فرمان، تجاوز مي، خواهر قمنگل به فاطمه منصور آق: خالصة داستان

منگل، توسط برادر ن گرفتن انتقام از منصور آقيفرمان در ح. ندك ي ميشكعصمت شدن خود يبه در ك فرمان كوچكصر، برادر يق. شود يشته مكم، يگر آن دو، رحيد برادر دييم و با تأيركاو،

پس از كيي منگل را شود و برادران آق ي ماوقع مطلع مد و ازيآ يند به تهران مك يار مكآبادان س ي است گرفتار پليه به شدت زخمك يت در حاليآورد و خود در نها ي از پا درميگريد .شود يم

ه در ك ييها ارزش. داد ي مردانه را نشان ميها ارزشيه فروپاشك بود ينديآغاز فرآ الت جوانمردنقطة ، صريازده سال بعد، در قي ندين فرآيا. ر بوديپذ انك به نام محله امينشافتي گمايساختار

ي قهرمان باقيي رهاي برايه راهكن نقطة عطف در آن بود يت اياهم. ردكجاد ي را ايعطفران ي اينمايشد، س ي اعدام ميگناه يرغم ب ياگر داش حسن در الت جوانمرد عل. گذاشت ينم

داد از يلم را نجات مي فيه لوطك يا ي تصادف آن نقطة،صريق .ن نقطة عطف بوديزودتر شاهد اند ي فرآياگر در ابتدا. ابدي ي ميگري دير معنايصر تقديتر، در ق قيبه عبارت دق. ن برديب

صر يرد، در قك يان ميدهنده نما ر خود را در قالب بخت و اقبال نجاتينشافت، تقدي گمايفروپاشه نشان كد يگو ي ميا صرخان جملهيق. شاندك ي ميه قهرمان را به مرز نابودك است ير عامليتقد : ديگو يه مكاو در مقابل مادرش . ر شوم داردين تقدياز ان ينيكر نمكچ فيشما ه. ننك خودشونو نفله كيي كيي هام به دست خودشون ه بچهكنه ير من ايپس تقد«پشت سرتونه و گوشم به ا چشمم ين دني ايه توكن ينيكرزنو نمير من پكلرزه؟ فيه تن باباتون تو گور مك

»؟يدي مي؟ جواب خدا رو چيدي ميجواب اعظمو چ. نمي رو ببكيي توي پاتونه؟ اقال بزار عروسيصداد ير شوهر واسه خودش باكفاونم به . نه ننهير ما هم ايخوب تقد! اه ننه توام«: دهد ين پاسخ ميچن » .باشه

ز ي دارد؟ آناليا يشناخت ح جامعهيچه توضند ك ي خانواده را نابود مكي لكه ك يبخت ن شومياصر سه مرد يدر خانوادة ق. ندك يان ميرا نما» ريتقد«ن ي ايكصر، وجه تراژي قيشناخت جامعه

مردانه را نشان يها ض ارزشين سه مرد، اوج و حضيا. ، فرمان و خود اوييخان دا: وجود داردت ياما در وضع. نگ محله بوده استز پهلوان صاحبيه زمانك است ي، مردييدا خان. دهند يم

دوران يها يژگيگر ويه محله دكل ين دليل؟ به ايبه چه دل. در محله ندارديچ اقتداري هيفعل قصد ييدا ه خانكشود ي نمودار ميانسكن ادعا در سي اينة ما برايقر. را نداردييدا اوج خان افتاده است باخبر ي فاطيه براك يه از اتفاقكفرمان . ردي فرمان را بگيشك چاقويدارد جلو

ييدا خان. منگل برود شد تا به جنگ با برادران آقك يرون مي را بيشود، قمة دوران جاهل يم :رديگ ين جمله مي او را با ايجلو

30 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

آدميد از بازوي نامردا با.چ وقت دست به چاقو نبردمين احوال هيبا ا. گرفتم ي ميشتكشد دو روز يم« ».بره ي دستشو ميه بدكچاقو رو دست بچه هم . بترسن نه از چاقو

منگل فرمان را از برادران آقكيي :مي هستييدا خانية اخالقيجة توصيانس بعد شاهد نتكدر سه جهان كدهد يانس نشان مكن دو سيصر با ايق. شدك يزند و او را م ياز پشت با چاقو م

ن يا. است ردهك را بالموضوع ييدا خانيها ه تحقق ارزشكل گرفته است ك شيدي جدياجتماع يت اجتماعين فهم بهتر از موقعيا. فهمد ي خانواده مي اعضايصر بهتر از تماميمسئله را قه در شهر هم كه در آن بزرگ شده، بلك يا صر نه فقط در محلهيق. شود يصر حاصل ميمتفاوت ق

. نده شده استكاش از محله اويبه عبارت. ندك يار مكصر در آبادان يق. رده استكدا ني پياركشود خود را يه وارد تهران مك يانسكاش در س با محلهيابي تيصر به شهر و عدم هوي قيتفاوت يب

بزرگ يلين؟ تهرون خيبينجا غريا«: پرسد يه از او مك يسكصر در مقابل رانندة تايق. دهد ينشان ماو . ر سؤال برودياش ز ييا محلهتيه هوكست ي او مهم نيبرا. دهد ي نميچ پاسخي ه»...ها شده اصال به ييصر گويق »...م پهلوون تهرون بوده ييدا. ؟ من بچة بازارچة نوابمي چيعني بيغر«: ديگو ينم

ه شده به كخوب بزرگ شده «: ديگو يانگار با خودش م. دهد ي گوش نميسك رانندة تايها حرف يها ه در آن ارزشك يا ينشافتيگماه ساختار كدهد يصر، نشان مي قيتفاوت ين بيا» من چه روزمره يس زندگيسكه در پراك بلي او نه صرفا در سطح آگاهي معنا داشت، براييدا خان

صر در مقابل يق. ستنديساز ن تي او هويگر برايها د ن ارزشي، ايبه عبارت. است بالموضوع شده يه نامردكن نامرده يا«دة او يقبه ع. ستديا يداند، م يبه طور مطلق شر م» ينامرد«ه ك ييدا خان

.دهد يها پاسخ م منگل به آن صر با همان منطق برادران آقيق» نهيكدرست م داش ي الگويها ن تفاوتي از مهمتركيي پاسخ گفتن،ي را با نامردي نامرديعني ن مسئله،يا

، شده از محله است ندهكه معرف الت كصر ي محله با قي لوطيكپي تي الگويعني حسن،ه با زور بازو بجنگد نه با ك ارزش مطلق بود كي ني اييدا داش حسن همانند خانيبرا. باشد يم

.ستي ارزش مطلق نكي صري قيچ وجه براين مسئله به هياما ا. چاقون يا. ميصر شوي داش حسن با قي الگويادي بنيها گر از تفاوتي دكيي م وارديخواه ينجا مياز ا

ه كا چند نفر بلي كي يژگي را نه ويصر نامرديق. گردد يها برم آنينيب به جهانياديتفاوت بنرد تا ك رو يه نخود مردونگي واسه من قدكي«: ديگو يصر ميق. داند ي ميت جهان اجتماعيلك يژگيو

رتم با ك گفتم نوكيبه هر . ي بوده و نامردكلكشه واسه من يا هميدن نينم؟ اكه خروار رو ي من واسشروزگار پر «: ندك يف مين توصيگر روزگار را چني ديانسكاو در س» گرمين جي تو اديوبكخنجر . شود يتر از پروژة فرمان م دهيچيار پيلم بسيصر در طول في پروژة قيبه عبارت »ثافتك و ينامرد

ييل نهايصر، در تحليه پروژة قك يرد در حاليمنگل انتقام بگ خواست از برادران آق يفرمان م. شد يده نميپ داش حسن ديچ وجه در تي به هيسمياليكن راديچن. زمانه استينامردانتقام از

   31 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

زور جهان ي دارايه نهادهاكنيگو ا. مسئله داشت و آن تقابل با خسروخان بودكي داش حسنداش . بودن زمانه نبود» ثافتك و يپر نامرد «ي به معناين گرفتاريردند، اما اكمدرن او را گرفتار

ه ك است يانسكن مسئله سيشاهد ا. دانست ي قدرت مي خود را دارايها ارزشحسن همچنانمان يردة خود پشكه از كآن شخص . شود يشده توسط خسروخان روبرو م ري از ارازل اجكيي او با

به (ي و مردانگيگر يداش حسن هم او را به لوط. ندك ياست نزد داش حسن ابراز ندامت م داش حسن را نشان يها ق قدرت ارزشيانس به دو طركن سيا. ندك يدعوت م) مثبت آنيمعنا

جاد ياحساس ندامت و عذاب وجدان ا) يفرد خاط(ها در شخص بند نبودن به آني پا-1 :دهد يمها در يژگين وي ايهر دو. ندك يها را معنادار تلق سفارش آن) داش حسن(شخص -2. ندك

نند و نه ك يل از اعمال خود احساس ندامت ممنگ نه برادران آق. ده استي فروپاشيصريجهان ق .ندك ي مي معنادار تلقيسك را به ها ن ارزشيصر سفارش ايق

يريگ جهينت ي شدن جهان مدرن برايك با الت جوانمرد، پروبلماتيريگ لكران از بدو شي اي جاهلينمايس

ته يمظاهر مدرن شدن در مقابل تمام يكن پروبلماتياما ا. دهد ي را نشان مي مردانگيصور سنت. ندك يجاد نمي اي الت و لوطي برايا ن مسئلهيتركوچك مدرن ينولوژكت. رديگ يصورت نم

ند ك يجاد مسئله ميه اكآنچه . ستنديزا ن ل در الت جوانمرد عوامل مسئلهيما و اتومبيهواپد در الت جوانمر. برد ير سؤال مي مردانه را زيها ه اقتدار ارزشكته است ي از مدرنيابعاد

لم را به چالش ي فيه به شدت اقتدار لوطكم يشو يمشخصا با سه بعد جهان مدرن روبرو م :شدك يم .دانند يمون يزاسيليويسندة يه خود را نماكقدرت گرفتن مردان مخنث . 1 .ت زنانهي از هويديل جدك شيريگ لكش. 2

.مدرن ملت - ابزار زور دولتيا به عبارتي س مدرني دادگاه و پليريگ لكش. 3 به ينشافتيجة گذار از ساختار گمايتوان نت ية عوامل فوق را ميلكه كتة مهم آن است كن

ت روابط يف تماميه ناظر بر تضعك است ي مفهومونيزاسيليويسمفهوم . دانستيگزلشافته ك مدرن يرشخصي و غيكراتك بورويي و قضايتي امني نهادهايريگ لكش. استينشافتيگما كي هكست يجهت ن يب. نندك يف مي را تضعي هستند به شدت اقتدار لوطن مفهومي از ايوجه

نشافت به يف گمايف مردانه با تضعيه وظاك يوقت. داند يمون يزاسيليويسندة يمخنث خود را نما ي برايتين اهميتركوچك بودنشان يرشخصيه به علت غك يي نهادها-شود ينهادها واگذار م

د يآ يپ مخنث به وجود مي تيان براكن اميه اك است يهي بد-دستني قائل ني لوطيا اعتبار محله . ندكسب اعتبار كتا

32 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

امال ك ي حاجكي ه دختركد باعث شده است ي منابع اقتدار جديريگ لكنشافت و شيف گمايتضعتواند مرد ي نمي لوطكي گري او ديبرا. ندكدا ي پدرش پيها بر خالف خواستهيتي، هويسنت

يردش را نهادهاكاركه ك است ياو موجود. گر اقتدار نداردي ديه لوطكچرا . شوديآل تلق دهيا .اند مدرن بر عهده گرفتهنشافت به گزلشافت يجة گذار از گمايه در نتك را يا »يگانگياز خود ب «يالت جوانمرد به خوب

از خود «ن يه اكم ينك ياستفاده م» يبه خوب«د يل از قين دليبه ا. ندك ير ميشود، تصو يجاد ميانه ي داش حسن با خود در مقابل آي درونيگفتگو. شود ير ميدر سطح ناخودآگاه تصو» يگانگيب

يها ه تا چه حد رفاقتكداند ياو در ناخودآگاهش م. ت استين وضعي اياي گويو در اوج مست . اش شده است يي او متوجه عمق تنهايبه عبارت. ف شده استي تضعيا محلهس و ي مانند پل-انهي جهان لوطي فروپاشيانمرد قدرت مطلق مظاهر گزلشافته الت جوكنياما با الم يننده و مخاطب فك ديا توليند اما گوك ير مي از آن را تصوي ناشيگانگي و از خود ب-دادگاهل ين دليبه هم. رنديت اعمال قدرت منطق جهان مدرن را بپذيه نهاكن را نداشتند ي ايآمادگ . ندك يدا مي نجات پي تصادفيلكه داش حسن به شكاست

و قدرت يا نشافت محلهي گمايه فروپاشكصر نشان داد يازده سال بعد از الت جوانمرد، قيتوان با تصادف قهرمان را يگر نميه دك است ي جدي به قدريتي امني گزلشافتيگرفتن نهادها

ييدا خان. نندك ير مي را تصوين فروپاشي ايصر به نوعي قيها تيدام از شخصكهر . نجات دادف نهاد ي تضعي او در واقع به معنايفروپاش. ندارديگر اعتباريه دك است يا يميپهلوان قد

گر يالمثل د يف. شده است ير ميپذ انكن نهاد اميه به واسطة اك است يت روابطيزورخانه و ماهنه انجام ه بر اساس اعتبار پهلوان زورخاكزان يز به نام گلري چييدا خانيدر عصر فروپاش

. شده است، معنا ندارد يمدهد ي مثبت را نشان مي به مردانگي منفيل مراحل گذار از مردانگكن شيه به بهتركفرمان

به خواهر او ين ترسيتركوچك و بدون يمنگل به راحت برادران آق. ستيگر آدم معتبر سابق نيد . شندك ياو را م نند وك يتجاوز م

داداشش و خانييدا ه خانك يا در محلهياركچ ي است، ه انوادهن فرد خيه جوانتركصر هم يقه خارج از كاو نه تنها خارج از محله . رده استكدا نياند، پ آن بودهيب پهلوان و لوطيه به ترتك

س خواهرزادة كچ يار آبادان هكط يه در محك است يهيبد. ندك يار مكتهران و در آبادان ه منظق كچرا . ندك ي نميبودن را به عنوان اعتبار او تلق بودن و برادر فرمان ييدا خان

مال ك تمام و ينشافتيه فقط و فقط در گماكن امور ي اي برايار در جهان گزلشافتك يرشخصيغ .ستي قائل نيمعنا دارند، اعتبار

يها ان رفتن روابط و ارزشين شخص در خانواده نسبت به از ميتر ه خودآگاهكصر يق

   33 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

و ييدا به خانيياو در جا. داردين جهان چه اقتضائاتي ايه فروپاشكداند ي است مينشافتيگماه كسه دفه « :ه در حال آمدن استك است ي از جهانيبخش» يفراموش«ه كفهماند يمادرش م

يمو واسه چي بوديره ما چيادشون مي ه اذون مغربو بگن همهكفالو سه دفه هم يفته سر اون ديآفتاب ب .»ردنو ندارهك حوصلة داستان گوش يسكن دوره زمونه يگه تو ايد. ادمون رفتهي ه ماكهمونطور . ميمرد، ينشافتي گمايگيهمسا: ينشافتي تمام مظاهر گماي مالزم است با فروپاشياركن فراموشي ا

صر يدار خانوادة قي به ديا هيچ همسايلم هيل فكدر . ينشافتي و خانوادة گماينشافتيرفاقت گماصر يق). صر استيخوردة ق ينيريست، شية صرف نيم چون همسايردكرا لحاظ ناعظم (د يآ ينمه ك يسك يعني . الت جوانمرد مد نظر داشت، ندارديمحمدتق ه حاجك يي به معنايقيچ رفيه

شغل پدر و برادر را دنبال يصر به لحاظ خانوادگيق. ناموس او جان دهديحاضر باشد برااش ييدا خانيها صر ارزشيق. شود ي نميلم معرفيپدر او در فه اصال كنجاست يجالب ا. ندك ينم ينشافتيه خاص جهان گماك يونكها از امتداد و س خانوادة آنيبه عبارت. ندك يز دنبال نميرا ن

. است خارج شده استي سنتيا محله با صر نه با محله، نهيق. شود يجاد ميل اكن شيتر املكدر » يگانگياز خود ب «يطين شرايدر چن

از او » در خانه بودن«، حس يبه عبارت. ندك ي نميگانگي با خانواده احساسيار و نه حتكط يمح . گرفته شده است

انه در مقابل ي جهان لوطيگانگي از خود بيعني .ه در الت جوانمرد طرح شده بودك يا پس مسئلهر نسبت با داش حسن هنوز در محله و د. رسد يصر به اوج خود ميته در قيمظاهر مدرن

و فرمان ييدا از جهان دوران پدر، خانيچ بعديصر در هياما ق. پدرش قرار داشتيها ارزش .قرار ندارد

يعني ظهور گزلشافت. نداردي مثبتيچ معنايه ظهور گزلشافت هكدهند يلم نشان مين دو فيا .انهي جهان لوطيبخش برا تياتمام عناصر هو

34 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

منابع ، ترجمة محمد رضا روزمرهي رسانه و زندگ:ت در فرهنگ عامهيروا) 1379(آسابرگر، آرتور - .انتشارات سروش: ، تهرانيراويسانتشارات : ، تهرانراني در ايينماي سيها لمي و في اجتماعيدگرگون) 1383(ز ي، پروياجالل -

.شهيفرهنگ و اندة نامة علوم ي نشر،»يران دورة اسالمي در ايني شهرنشيخي تاريها يژگيو« ) 1353(اشرف، احمد -

.ماهر ي، تياجتماع .اختران: ، تهرانخ و فرهنگ زورخانهيتار) 1386(پور، غالمرضا انصاف - . تهيران و مدرنيا) 1381(ن يجهانبگلو، رام: ، در»راني در اير بافت شهرييتغ«) 1381(اد، برنارد كاور -

.نشر گفتار: تهران .ريبكريام: تهران. گاه ارزشدي از ديورزش باستان) 1385 (ي، محمد مهديتهرانچ - .زكنشر مر: تهران. ياست عصر پهلويها در س لومپن) 1385 (ي، مجتبيمحمد زاده - .نشر ناب: نجلسآ، لس يشعبان جعفر) 1381(سرشار، هما - ا، سال يشة پوية اندي، نشري، ترجمة بهرنگ رجب»ت بدنيطلبان و ترب اصالح «) 1391(، محمود يشهاب - .2، شمارة 1

: يترجمة ابوالقاسم سر ،ران در عصر قاجاري ايخ اجتماعي از تارييجستارها) 1368(لم يفلور، و - .2، جلدتوس: تهران

.كينشر مش: ، تهراننيناصر و فرد) 1390(ان، رضا يانكي - .نشر چشمه: ، تهرانيراث پهلوانيم) 1389 (يم و صابر، هدي، ابراهيمختار - وزارت فرهنگ و ارشاد؛ سازمان چاپ و : ران، تهابانيوچه و خكدر ) 1386(منظرپور، عباس -

.انتشارات .ايمد: ، تهرانها ياز سرگذشت لوط) 1386(د محمد ي، سينينا و حسي، سييرزايم - سا يان و پريديم رشيرك، ترجمة عبداليدار هي و روح سرماياخالق پروتستان) 1382(س كوبر، ما -

.ي و فرهنگيانتشارات علم: ، تهرانياشانك يمنوچهر .زكنشر مر: ، تهرانيدون فاطمي، ترجمة فري فلسفيها پژوهش) 1380(گ ين، لودويشتاتگنيو - ة ينشر: ان، دري مرتضوي، ترجمة عل»يدئولوژي در مقام اينولوژكعلم و ت« ) 1373(ورگن ي هابرماس، -

.سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد: تهران. ينولوژكژة فرهنگ و تيارغنون، و- Arasteh, Reza (1961) "The Character, Organizations and Social Role of the Lutis (Javan-Mardan) in the Traditional Iranian Society of the Nineteenth Century" In Journal of the Economic and Social History of the Orient, Vol. 4, No. 1 - Bateson, Margaret C., J. W. Clinton, J. B. M. Kassarjian, H. Safavi, M. Soraya (1977) "Safa-yi Batin: A study of the Interrelations of a Set of Iranian Ideal Character Types" In Psychological Dimensions of Near Eastern Studies, edited by L. C. Brown and J. Itskowitz.

   35 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

Princeton, NJ: Darwin Press - Durkheim, Emile (1961) The Elementary Forms of the Religious Life. Translated by Joseph Ward Swain. New York: Crowell-Collier Publishing Company - Flick, Uwe (2002) An Introduction to Qualitative Research. London: Sage Publications - Pappehnheim, Fritz (1959) The alienation of modern man. London: Monthly Review Press - Sadr, Hamid Reza (2006) Iranian cinema, a political history. New York: I.B.Tauris - Tonnies, Ferdinand (2001) Community and Civil Society. Translated by Jose Harris and Margaret Hollis. Cambridge: Cambridge University Press - Frisby, David (1992) Simmel and Since: Essays on Georg Simmel 's Social Theory. London: Routledge - Weber, Max (1993) The Sociology of Religion. Translated by Ephraim Fischoff. Boston: Beacon Press - Wirth, Louis (1926) "The Sociology of Ferdinand Tonnies" In American Journal of Sociology, Vol.32, No. 3 - www.sourehcinema.com

؛ ستياليستانسياگزسم ينيفم و يكسم رمانتينيجدال فم »يك نزديليبرخورد خ«لم يل گفتمان فيتحل

2ميثم قمشيان، 1حسن بشير 2/6/91: تاريخ تاييد30/02/91:تاريخ دريافت

دهكيچـ ي و لذت بردن از آن و ي عاد يت زندگ ياصالت محور ل شـمردن آن و يا عـدم اص

و يـك رمانت يستينيتب فم ك دو م ي زهيوجه مم عت يمبارزه با خود و طب م بر يتصم ي مهربـان ي »زنانـه «ر ي با انتخاب مس يك رمانت سميني فم .ست است ياليستانسياگز و يرا زشت ه آنكن مبارزه با آنچه يدر عخود در جهان، رات مد نظرييجاد تغي ايبرا

ـ «ات معتقد بوده و يان ح يافتن جر ي داند، به ادامه ي م يپلشت ـ يان يلذت در ح اد ج بـه ارمغـان مـردان يعني رييتغ ي ابژه ين برا يروان خود و همچن ي پ يرا برا » رييتغگر و را از هم از زنان مبارزه يت زندگ ، لذ ستياليستانسيسم اگز ينيآورد اما فم يم

ي دربردارنده، »يك نزديليبرخورد خ«لم يف .رديگ يم) مردان(ها آنيها ابژه هم از ـ د. زنان و مردان است انيدو نوع نگاه به ارتباط م ـ ناه«دگاه ي ي دربردارنـده » دي

به عـدم جستن ين دور ي اگر ا ي جستن از آنان است، حت يت با مردان و دور يضد يلكمش» نرگس «اما . انجامدي در او ب ي روان يها جاد عقده ي خود او و ا ي روان يارضا

ـ ر ي به تصو يزندگ. دارد يا با شوهر خود روابط عاشقانه با مردان نداشته و ده يشكست و انـدوه كد سراسر ش ي ناه ي و برا ؛يت و شاد ي نرگس، سراسر موفق يشده برا ه كدر جهان » رييجاد تغيا «راهبرد هكشه است ين انديج ايدرصدد ترولم يف .است

ـ گ ي نرم زنانه صورت م يها و با روش است يكسم رمانت ينيراهبرد فم رد بهتـر از ي .شود ي دنبال مستياليستانسياگزسم ينيه در فمكاست » مبارزه «راهبرد

ان زن و يروابط عاشقانه م، يست، زنانگياليستانسيسم اگزيني، فميكسم رمانتينيفم :يديلكواژگان .»يك نزديليبرخورد خ«لم يفشوهر،

                                                             [email protected] ).ع(دانشيار دانشگاه امام صادق . 1

[email protected] ).ع(دانشجوي دكتراي سياستگذاري فرهنگي دانشگاه باقرالعلوم. 2

38 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

مقدمهه شد در فعاالن حقوق آناني متفاوتيها نشكواخ به زنان شد، سبب يه در طول تارك ييها ظلم يره با مردان و ساختارهاكق مذايز و حل مساله از طري مسالمت آميها راه يبرخ. است

يدرانداختن طرح« و ي اساسيراتييتغران هم كن متفي از ايبرخ. ندا هشنهاد دادي را پياجتماعران كن متفي ا،ي طبقه بندكي در.ندا هالت زنان دانستك را راه حل مشي در مناسبات اجتماع»نو

را يكسم رمانتينيم في ران حوزهك متف.شوند يم مي تقس»يجابيا«و »يينف «ي خود به دو دستهها و الت انسانكالت زنان و مشكل مش حيه براكچرا . ها دانست يجابي اي توان جزو دسته يم

مقوله كي جيترو. نندك يشنهاد مي را پيزنانگ» جيترو«ن، الت جهاك مش تر، عي وسييدر معنال و ي را اصي، زنانگيك رمانتيها ستينيل هم فمين دلي همبه. آن استل دانستن يمستلزم اص

رد يگ يست قرار مياليستانسيسم اگزينيفمشه هم ين اندي در مقابل ا.دانند ي وجود زنان ميذاتن يالذا در . داند ين منافع نظام مردساالر ميم تأي و در راستاي اجتماعيا رساخته را بيه زنانگكها شده است، اد آنيه سبب انقكل ين دلي زنان هم به ايد، زنانگانه مردان بدكتب عالوه بر آنكم

د با مردان ين صورت زنان هم باي پس در ا.)123: 1388ها، يا و مردي نكپا (شود ي ميمضر تلق ،ن حالتينانه و در بهتريرواقع بي غين امر، امري خودشان؛ و اينند و هم با زنانگكمبارزه

. استيشعار

مسألهطرح ده شده يشكز ي جامعه ني اقشار عادبه، يستيني فميها شهينظر برخورد با مردان در اندف اختالن رفتارها است ي اي معرفتي جامعه بدون اطالع از مبادي عامهيشتر برخوردهايالبته ب. است

ن يخواه عامل به آن، به ا. ت نهفته اسآن خاص ي معرفتي در مباد هر برخوردي شهين ريكل .ريا خي شدها آگاه با شهير يها لمي از جمله فيا نسبت به آن در انواع متون رسانهيها يريگن برخوردها و موضعيا از يتواند گزارش ي ميمتونن يل چنيل هم تحلين دليبه هم. رده استكدا ي نفوذ پيينمايسه ها را ارائ نسبت به آنيها يريا موضع گي داتييتأ، موجود در جامعه و انتقاداتيها شهياند

. دهد ي برخياليكز با اشاره با برخورد رادين) يك نزديليلم برخورد خيف(ن مقاله ي ايمورد مطالعات

ا ي سمياليستانسي به اگزيا چ اشارهيلم هيدر ف. ه برآمده استشين انديزنان با مردان در صدد نقد ام، لي في ه، هنگام مشاهدهين دو نظري شخص آگاه نسبت به ايسم نشده است وليسيرمانت

ن پژوهش درصدد است ين اي بنابرا.دهد يص ميوح تشخلم به وضيشه را در فين اندي اينمادها

   39 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

.ديشف نماكدر جامعه را لم نسبت به دو نوع برخورد زنانه با مردان يتا موضع ف

يستيني فمي نحله جدال دو ي ؛ عرصه»يك نزديليبرخورد خ«لم يف آنا ي و با بازهن دوستيل مي اسماعيارگردانك و يسندگيبه نو» يك نزديليبرخورد خ«لم يف

وارد 1390 نخست سال ي مهين در درضا پگاه و سروش صحتي، حمي، الدن مستوفينعمت با هم ي تا بزرگسالكيودكه از ك دو زن است يلم ماجرايداستان ف. شدي خانگينماي سي هكشب

د در خارج نامزد يناه. رده استكران شوهر ي نرگس در اي رفته ولاناداكد به يناه. اند بزرگ شده يست عشقكدچار شهم ل ين دليبه هم. شود ي شوهرش مي دامنكآنجا متوجه ناپارده و در ك

ران ي نرگس هم در ا.داند ي وجود مردان ميذاتز ين را كي و ناپاك مردان را ناپايشده و تمام يا عاشقانهيدگگس با شوهرش مسعود زننر. استي و شوهر خود راضيرده و از زندگكشوهر اگر هم . بودن مردان مخالف استك بر ناپايد مبني ناهي دهيل هم با عقين دليبه هم. دارد

انين ميدر ا شوهرش مسعود را ند،كد ييد را تاي ناهي دهي ايخواهد به خاطر تعارف و دوستب .داند ي استثناء مكي

ا نداشتن روابط عاشقانه با ي داشتنني و همچن؛ مرداني د و نرگس دربارهي ناهي دهيتضاد دو عق يبراند تا ك ي ميمسابقه سعن يد در ايناه. ندك يب مي مسابقه ترغكي جادي به ان دو رايآنان، ا

ك دارد تا پاي نرگس هم سع. دامن استكند مسعود حسب مردبودنش ناپاكنرگس اثبات .درساناثبات به د ي ناهي شوهرش را برايدامن يند، برايب ي مسعود را مكيه پاك ي مردها معتقد است اما هنگامي تمامكيناپاد در ابتدا به يناهن يبه هم. شاندكت انيبه خند خود، مسعود را ك ي مي سع ر مسابقه به نرگس نبازد،ه دكن يا

ق مسابقه را برده ين طريتا الاقل از اند ك در دل مسعود جا باز يند به نحوك ي ميل هم سعيدلند در دل مسعود نفوذ ك ي ميار سعكن ي اي برا.رده باشدك نرگس اثبات ي برا مسعود راكيو ناپا

ه ك خود را ي دهين ايب هم اين ترتيورده و به ا در مسعود به وجود آي قلبك ناپايرده تا به نوعك اما مسعود با .روز شودياش با نرگس پ ند و هم در مسابقهكم كيرا تح» مردها مثل همندي همه«

. ان دو زن استي مي بازكي ،ارهاكن ي ايه تمامكشود يشود و در ادامه متوجه م يهمراه نماو اب يدر غجه يدر نت. دهدين دو را بازيرد ايگ يم مي شده و تصميل هم عصبانين دليبه هم

رد يگ يار قرار مكن ير ايثأد هم تحت تيناه. دهد يد جلوه مي، خود را عاشق ناهنرگس، همسرشگر ي از مردها متنفر است و از طرف ديه از طرفكن معنا يبه ا. شود ي ميوان رينگهو دچار ناهما

1.ابدي يم در خودرا دوباره» عشق«احساس                                                             

ها خود را جدا كننـد، توانند از مردان و عشق به آن احساسات متناقض ناهيد شايد بيانگر اين است كه زنان نمي . 1 .آيد عشق در زن، نيازي در وجود او است و مبارزه با آن، تهديدي براي سالمت رواني او به شمار مي

40 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

ل يان او و همسرش به دليه مش آمديشود سوء تفاهمات پ يه نرگس متوجه مكپس از آن تصادف كي بات هميدر نها. ديآ ي از او بر ميريگ د بوده است، در صدد انتقامي ناهيها طنتيش

.ندك يستان مماري بي او را روانهيساختگ

ي نظريمبان يليبرخورد خ«لم ي در فه مباحث مطروح شود، ميز برداشتيه از عنوان مقاله نكهمانگونه

ل ين دليبه هم. است»ستياليستانسياگز« و »يكرمانت« يستيني فمي شهيحول دو اند »يكنزد .دهد يل مكيتش يستينيتب فمكن دو مي ايها شهيند با ايين نوشته را هم آشناي اي نظريمبان

كفمينيسم رمانتيه كثيري أ عالوه بر تكجنبش رمانتي. تب رمانتيسيسم بودكدستاوردهاي م از كفمينيسم رمانتي

هاي انتيسيسم اصالتا به تنوع و تفاوترم. ثر افتادؤبر ادبيات و هنر داشت، بر جنبش زنان هم مه ك لذا طبيعي خواهد بود ).67 :1998لي و رونالد، كروس( نهد ميجنسيتي ارزش مثبت

هاي ميان زنان و مردان با احترام نگاه نيز به تفاوترفتهه از رمانتيسيسم الهام گكفمينيسمي .ندك

هاي فمينيست«قل زنان و مردان بودند، ه مدعي تساوي عكها، در مقابل ليبرال فمينيستهاي ز شدن بر جنبهكدند؛ به جاي متمرركيد كأ ت»احساسات زنانه«ارآمدي ك بر برتري قدرت وكرمانتي

يد بر كأمل بيشتر قرار دادند؛ و بر همين اساس به جاي ت زندگي، وجوه عاطفي آن را مورد تأعقالني و نياكپا(» تساوي زن و مرد، تفاوت و گاه برتري زنان نسبت به مردان را مورد بررسي قرار دادند

.)65: 1388،هايمردها به حقيقي بودن ارتباط جنس و ، بيانگر اعتقاد آنكهاي رمانتي اين موضع فمينيست

ي آغاز اختالف اين توسط فمينيسم ليبرال بوده و نقطهجنسيت، در مقابل برساخته دانستن آن . ي فمينيستي است دو نحله

ال بودن احساسات زنانه بر بين دو جنس، بر واهاي ، با پذيرفتن تفاوتكرمانتيهاي فمينيست بازگشتن به وجوهي از كتب رمانتيكها همانند انديشمندان م آن. ورزيدند مييدكعقل مردانه تا

.دانستند ه جهان مدرن ميكالت زنان و بلكمشگذشته را راه حل كزنانه در فمينيسم رمانتي» عقالنيت«

براي همين هم ضرورت . ن استضرورت تغييرات بنيادي در جهامعتقد به ك رمانتيفمينيسم يها گر نحلهي دنند، البته نه با توجيهكدارد زنان به مدارج باالي مديريتي جامعه دست پيدا

از آن با كه در فمينيسم رمانتيكه بنا بر ضرورتي كهاي ليبرال بل فمينيستري نظيستينيفم .)66: 1388 نيا و مرديها،كپا( شود اد ميي »ردن فرهنگكزنانه «عنوان

   41 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

براي . دهد اهميت مي» زنانگي« به يستينياتب فمكگر ميد بيشتر از كفمينيسم رمانتيپس زنان قدرت عقالني . باشيم» عقل زنانه«افتن به اين فرهنگ زنانه، بايد مسلح به ابزار ي دست

. ها با مردان متفاوت است ي تعقل آن ه نحوهكمتري از مردان ندارند، بلكي ي آن با حس ششم از جملهكقالني زنان با عواطف و احساسات و نزديهاي ع آميختگي دريافت

انه با ه معموال به دليل عدم وجود همدلي مردان و نظام مردكهاي اين نوع عقالنيت است ويژگي . شود شود و غيرعلمي تلقي مي آنان، با بدفهمي مواجه مي

كي فمينيسم رمانتي در انديشه» مردانگي«و » زنانگي«ا ي ها عالوه بر طبيعي دانستن ها با ليبرال كز رمانتينيز اشاره شد، وجه تمايتر ه پيشكنه همانگو

ها و پيش فرض انديشه. ها نيز بود گذاري اين تفاوت هاي زن و مرد، در ارزش تفاوت ندانستنبود؛ اما » مردانگي«ت به نسب» زنانگي«ردن كم ارزش تلقي كها منفي دانستن و اعمال ليبرال

واندند، بر طبيعي خ مي» زنانه«ها را ه آنكها و احساساتي ها، با باالتر دانستن ارزش كانتيرمني جذاب بودن، متفاوت بودن، يع 1زنانگي «بنا به تعريف . گذاشتند ها صحه مي بودن اين تفاوت

» ودن استها ب پرخاشگر نبودن، عاطفي بودن، پرورنده بودن، نگران مردم و اهل برقراري ارتباط با آن ).21: 1994 وود،(

هايي ويژگي. ندك تري رهنمون مي هاي جزئي لي ما را به ويژگيكهاي ويژگيز بر همينكتمره حاالت كاند هايي زنانه ويژگي... و 3، همدلي2چون مهرباني، لطافت در برخورد، تفسيرگرايي

هايي چون مچنين ويژگيه. نندك داراي انحنا را به ذهن متبادر ميپذيري و نرمي و انعطاف در مقابل طرفي، توجه به جزئيات در مقابل تعميم و وابستگي مقابل بيجانبداري عاطفي در

ون زونن هم زنانگي را همراه با .)56: 1382باقري،( اند هاي زنانه استقالل از جمله ويژگي با منطق، و مردانگي را نيز همراه... اري، حس جمعي، سازگاري و كعطوفت، سنجيدگي، هم

: 1383ون زونن، (ه در مقابل هم قرار دارند كداند ميارآمدي، رقابت و فردگرايي عجينك163(.

فمينيسم اگزيستانسياليست هم تأثير تبكن مي اي فمينيستي نسخهه بر ك ي اگزيستانسياليسم هاي انديشه لفهي از مؤكي

از . ي انسان گذاشته شده است براهكآزادي از تعاريفي پيشيني . ي آزادي بود گذاشت، انديشهآن يبه نوعه فمينيسم ليبرال هم كتعريفي . ردن انسان استكي اين تعاريف، مرد تلقي جمله

                                                            1. Femininity

بـراي اطالعـات بيـشتر رك ابوالحـسن تنهـايي، . ايي قـرار دارد گر اي از جامعه شناسي كه در مقابل عوامل نحله. 2 .انتشارات مرنديز: شناسي، تهران هاي جامعه ، درآمدي بر مكاتب و نظريه) 1383(حسين

3. Empathy

42 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

ه تعاريفي كبودن به اين معنا مرد. نقش فراواني داشتز ينرا پذيرفت و در تقويت اين انديشه خواهند و زنان هم اگر ميبودههاي مردانه رائه شده است همگي بر اساس ويژگيه از انسان اك و پس از آن كفمينيسم رمانتي. نندكسب كهاي مردانه را ده شوند بايد ويژگيه انسان شمرك

هم فمينيسم اگزيستانسياليست با انتقاد به فمينيسم ليبرال براي مقابله با اين تعريف از انسان . بوجود آمدند

ه در فرهنگ كيستانسياليست، معتقد است سيمون دوبوار، مهمترين انديشمند فمينيسم اگز. شود ميشمرده» جنس دوم«ا ي »ديگري«است و زن به عنوان » مرد«مسلط، آنچه اصالت دارد،

قت وجودي او نيست و تنها به همين دليل هم شخصيت زن در اجتماع، متناسب با حقيسي زن به دنيا ك« ويدگ اين باره مي دوبوار در. االر استاي اجتماعي در فضايي مردس برساخته

.)13: 1380دوبوار،(» شود ه زن ميكآيد، بل نمي هاي جنسيتي از منظر فمينيسم اگزيستانسياليست روابط و نقش

اليسم كم، به راديك اجتماعي حاي تقابل با طبيعت و نظام مينيسم اگزيستانسياليست در نتيجهفو نيز به دليل استقالل » ديگري - خود«يد زياد بر الگوي كأهمچنين به دليل ت. انجامد مي

ي واسط ميان ينسون، حلقهكات. ندك ميود معرفيطلبي، تضاد با مردان را به عنوان راهبرد خ ال، كفمينيسم اگزيستانسياليست و فمينيسم رادي

او. ندك ري هويت تحت فرمان ديگري مطرح ميگي لكرا به عنوان مثال آسيب شناسي شروابط نرـ ماده «يه بر مباني كند و با تك مردانه جست و جو ميي انقياد زنان را در روان شناسي هويتها ريشه

از . گيرد ي صورت ميكوعي آدم خواري متافيزير از طريق نكه هويت مذكاگزيستانسياليستي، معتقد است نوان اصيل را به عاند و ديگران نند و از درون خود بريده شدهك ها خود را ناقص احساس مي ه انسانكآنجا

نند تا اضطراب خود را ك عني زنان را تصاحب ميي ي انساني ن جوهر زير طبقهنند، مرداك امل تلقي ميكو به نقل 79: 1974ينسون، كات(» شود ي زنان فراهم مي ر به هزينهكعني امنيت رواني مذي تخفيف دهند،

.)124-123: 1388 نيا و مرديها،كاز پا شود؟ حوي تحليل ميي ميان زنان و مردان به چه ن عاشقانهما در چنين شرايطي روابطا : گويد سوال مين ياينسون در پاسخ به كاتشناختي روان نوان ابزاريي به آزار زن است؛ زن به عشق به عكي عشق از منظر روان شناختي مت پديده«

زنان جدا افتاده از . دساز در مقابل فضاي سلطه و نااميدي مي آن سپري دفاعي كمكه به كند ك نگاه ميه از نظر كآورند ناگزير به وضعيتي فانتزي روي مي،كمك خود و نااميد از كهم و قرباني ستمگر مشتر

ي خود برقرار طبقه ه با ضدكاي ست؛ چون هم از خود و هم از رابطها بيماري اي رواني نوعي آسيب» ه به انسانيت برسدكاه زن است براي اين انه وگمركعشق تالش مفلو... نند، تصويري تخيلي دارندك مي

.)124: 1388 نيا و مرديها،كبه نقل از پا 80: 1974ينسون، كات(

   43 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

خانواده و ازدواج از منظر فمينيسم اگزيستانسياليستــا ذ ــت ب ــت و دوران ــدوران ــايي ك ــر نه ــندي نظ ــر ر س ــوار، مهمت ــن انديدوب ــنيشمند فمي سم ي

زن . ي عـشق اسـت شندهكازدواج «: نندك نين بيان مي ن چ ي ازدواج اي ست را درباره ياليستانسياگزي توانـد جاذبـه گيـرد، ديگـر نمـي ر مياعتنايي قرا شود و شديدا مورد بي ه همه روزه تحقير مي كشوهردار

ا در يـ ».اري فقط با از بين رفتن ازدواج از بـين خواهـد رفـت كزنا«در نتيجه » .ندكجنسي خود را حفظ ه هنوز هم عمال، به معني تحت انقياد مـرد كشت معمولي زنان ازدواج است سرنو«گويد جاي ديگر مي .)306-305: 1385دورانت و دورانت، (»درآمدن است

از منظر فمينيسم اگزيستانسياليست، ازدواج نهادي اقتصادي و جنسي است تا از طريق آن ه سريعا به كا اين نهاد مستلزم تامين شادي زن و مرد نيست چر. منافع جامعه حفظ شودريق آن زن در قفس شود و از ط ميليف تبديلكي حق و ت ي دو طرفه مجرايي براي ايجاد رابطه

).129: 1979موهان، (آيد خانه گرفتار ميار زنان در آن كتعابيري فوق العاده منفي عليه خانه و ، در فمينيسم اگزيستانسياليستن يهمچن

).134: 1979 موهان، (.ار رفته استكبه مين رواني زن در فمينيسم اگزيستانسياليستتأ

ليست براي مبارزه با طبيعت هاي فمينيسم اگزيستانسيا در صورت عمل زنان به توصيهود را ه از داشتن فرزند خكمثال زني . مين نخواهند شدأشان، احتماال آنان از نظر رواني ت زنانه

افسردگي و عدم رضايت از تي چون الكاش دچار مش ي زندگي رده باشد، در ادامهكمحروم )306: 1385دورانت و دورانت، (.، خود دوبوار استين زني چني نمونه.شود زندگي مي

.)2-1: 2009يما و درتوين، كبوو(

لمي فينمادهاتو مردا رو «، ».خوره ي مرده به هم ميحالم از هر چ«، ». مرداي هيبقهم مثل اون« مثل يعبارات

د،يالم ناهكل در يبن قي از اي و مطالب»ه؟يگه چي ديفرق مسعود با مرداد يشببخ«، »يشناس ينمد را نماد زن يل هم ناهين دليست است و به همياليستانسيسم اگزيني فميها ادآور آموزهي

.ميناد يلم ميست در فياليستانسي اگزسمينيفم يبت به او، رفتارهاش نسيها يدگي نرگس نسبت به مسعود و رسي عاشقانهي رفتارهاياز طرفان به يالم و بكر لحن ييشود، تغ يم مأ مسعود تويردن خود براك و لوس يه گاه با بچگكزنانه

عاشق من ) مسعود(او «ر يان عبارات عاشقانه نظي شوهر و بي براي دلتنگ صورت زنانه و عاشقانه،ادآور ي در شوهررگس ن غرق شدنيلك و به طور »)خطاب به مسعود(؟ يتو منو دوست دار« ،»استل ين دليبه هم. ست به آن استياليستانسيسم اگزيني فمي و نقدهايكتسم رمانيني فميها آموزه

44 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

و يكسم رمانتينيان فميتوان به جدال م يرا م) د و نرگسيناه(ن دو يان اي مي هم مسابقه .ردكر يست تفسياليستانسياگز

روش پژوهشي گفتمان و نون دربارهكاگرچه تا. است» ليل گفتمانتح«روش تحليلي ما براي اين فيلم، روش

هنوز » تحليل گفتمان«ي روش نسبت آن با متن سخنان فراواني به ميان آمده است ولي درباره . شود گران گفتمان پيشنهاد مي به تحليلهاي گوناگوني روش مورد وفاقي وجود ندارد و روش

1)پدام (»روش عملياتي تحليل گفتمان«، رن نوشتايحليل گفتمان مورد استفاده در اروش ت 2.ده استي اعتبار آن به اثبات رسي گوناگونيها ه در مقاالت و پژوهشك است

عمق، -سطح، سطح -سطح: ن سطوح عبارتند ازيا. استيلين روش شامل پنج سطح تحلياه ه در ادامك است ييها يژگي ويهر سطح دارا. تر قيو عم) قيعم( عمق -عمق سطح، -عمق .شوند يح ميتشر

.م استكف حاي از توصينوع) عمق -سطح(و دوم ) سطح -سطح(بر دو سطح اول است يلمات و جمالتكشف كدر صدد » برداشت از اصل متن«با نام ) سطح-سطح(سطح اول

انتخاب كي ن برداشت،يا. ق باشندي اهداف تحقي خاص در راستايي بار معنايه در متن داراك در ي انجام مراحل بعدينش و برايق را گزي جمالت مرتبط با هدف تحقي هيلكه كآگاهانه است

.دينما يل در روش پدام درج ميون اول تحلستترين بخش تحليل گفتمان است و مهمترين ويژگي ترين و ظاهري اين سطح از تحليل، سطحي

هايي است حنها صي ها ، تشخيص ديالوگ»يك نزديليبرخورد خ«لم ي ما، فآن در مورد تحليليها م نفس تشخيص اين ويژگي در ديالوگبه همين دليل ه. ي جنسيتي هستند ه داراي زمينهك

.گيرد ي اول تحليل قرار مي است و در مرحلهلمي فها، نوعي تحليل از و صحنه ينجا معاني در ا.شود ناميده مي» گيري و گرايش متن جهت«سطح دوم تحليل در اين روش،

يبكي و تريرادل انفكها به ش آنيح و ضمني صريلمات و معناهاك در قالب جمالت نه تنها گوناگون جمالت و در يها شيها و گرا يريگ ه فراتر از آن به جهتكرند يگ يمورد توجه قرار م

. شود يز توجه ميق نيرتبط با موضوع تحق نسبت به مسائل مختلف اما م ت خود متن،ينهامورد ينجا و در راستايدر ا. دهد يها را نشان م شيها و گرا يريگ ستون دوم جدول پدام، جهت

به جهت داشتن مضامين جنسيتي برداشت لميف فراز كي گر از ه تحليلكن پژوهش، معنايي يا

                                                            1. Practical Discourse Analysis Method (PDAM)

) 1390(و قمـشيان ) 1389(، طاهري )1388( بالش آبادي ،)1388(توان به بشير ها مي ي اين پژوهش از جمله . 2 .اشاره كرد

   45 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

ند و ك ي متن روشن مي گر را براي خواننده انتخاب تحليلاين ستون، دليل . رده، آمده استك .نمايد ادبيات جنسيت تبيين ميخاص را درت كا حري معناي آن ديالوگ

ه آغاز ورود به مباحثي ك، سطحي نيمه عميق از تحليل است »پدام«سطح سوم تحليل با روش يل تحل«ها اشاره شده است و ذيل ستوني با نام ه در مباني نظري اين تحقيق بدانكاست

به سطح نهايي اين مرحله،تحليل در . استآمده » هاي متن توجيهي با توجه به ساير گرايش . گيرد جدول در آن مورد بررسي قرار نميهاي سلولرسد و ارتباط با ديگر خود نمي

ت در آن صورت كا حري ه ديالوگكاست 1آيد، تشريح بافتي آنچه از اين سطح تحليل بدست ميشيده ك براي مخاطب به تصوير يتيه به لحاظ جنسك را ملي آن فراز از فگرفته است و فضاي

جنسيت برداشت شده ي گر از آن فراز در حوزه وسط تحليله تكه را كست و معنايي شده اتن خلق مي نهي متن با زمي شف رابطهكگر در صدد ليرحله، تحلن ميدر ا. ندك است، تبيين مي

. متن استي دآورندهي پدي مورد استفادهيها تينامتنيو بختار خروج از ساي مرحله، مرحلهنيا. است »عمق -عمق«هارم تحليل در اين روش سطح چ

ان يشود م ين مرحله تالش ميدر ا. ا متن است مرتبط بيها متن و توجه به فرامتنيظاهردا ي متن، خود را هوي نهفته» يمعان«جاد شده و ي اي مرتبط با متن پليها نه و فرامتنيمتن، زم

اين . گيرد مرحله صورت ميها در اين هاي جدول با هم و استنتاج از آن ي سلول مقايسه.ندك . تحليل گفتمان به روش پدام است» سطح عميق«سطح،

هاي اجتماعي ه به بررسي گفتمانكنام دارد » تر عميق« سطح ،سطح بعدي تحليل گفتمان به شمار آمده و لميل فپردازد و به نوعي خروج از تحلي ي براي توليد معاني آن ملميفم بر كحا

مختلف اجتماعي هاي ي گفتمان اي اجتماعي مشرف بر آن و مقايسهه تحليل ساختاردر صددل يحل، همزمان مورد توجه قرار گرفته و ت»ت و فرامتنينامتني ب متن،« ن مرحلهيدر ا. استدام كقوت و ضعف هر شف نقاط ك، ي مختلف اجتماعيها گفتماني سهيمقا. شود ي ارائه ميينهامرحله ن ي در ايا عناصر برتر گفتماني ار گفتمان برتريت هم اختيها و در نها ن گفتمانياز ا

.رديگ يصورت مه با كرد يگ ي صورت ماو ييامل و تام داشته و قرائت نهاكگر حضور ليا تحلي نجا مفسريدر ا

ش ي با گرايل متن اصيها گر، فرامتن ليدآورنده و تحلي پديها تينامتنينه، بيستفاده از متن، زمال يرار گرفته و تحلگر مورد استفاده ق ليش تحلي متن با گراي احتماليها تندآورنده و فراميپد

يردهايكا روي يل خط مشك در شيبند جمع ازيه نوعكنجا است يا. رديگ ي صورت مياساس صورت يدي جديكار تئوركه كاست ن مرحله يب در اين ترتيبد. ديآ يه وجود مالن بك يليخ

                                                            1. Contextual

46 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

شود اما ي مورد استفاده مكي لي چه از تحل اگر ل گفتمان،يتحلن گونه از ي در ايعني .رديگ يمدر . ن روش استيد، هدف ايات جديل به نظري هدف نبوده و نيين مورد، به تنهايل ايتحل ي گفتمانيها د در حوزهي جديد نظراتيه تولك ،ل متوني نه تنها تحل ت روش پدام،يجه غاينت

.دانش خواهد بود

ختلف از درج مطالب ميات در روش پدام، براي عملي ساده سازيراه اگرچه بك است يهيبد درج مطالب و هارم و پنجم، بودن مراحل چيحيل تشريها استفاده شده است اما به دل ستون

ه كتر سه سطح اول آسانك دريست اما براي نيول ضرورها در جد مربوط به آنيها ليتحل هيش و توجين گراييب، تع انتخايگر برا لي تحلتكه تعامل با متن و حرياولانگر مراحل يب

.از استيها است، به جدول ن يريگ جهت

تحليل فيلمل ي، سطح اول تحل»برداشت از اصل متن« در ستون ر آن رفت،كز ذيشتر نيه پكهمانگونه

يه داراكلم است ي از فييها ا صحنهي ها الوگي دي رندهيگفتمان را شامل شده و دربرگ . استيتيجنس يريگ جهت

رده و به كن يي تبيتيا صحنه را به لحاظ جنسي الوگي دي معنا ،»ش متني و گرايريگ تجه« . استيتيل جنسيالوگ در تحليا دي ن صحنهي انتخاب اييه چراي توجينوع

ل بافت ك صحنه به كي ميهم تعم» متنيها شير گراي با توجه به سايهيل توجيتحل«ستون ل گفتمان استيسوم تحل و معادل سطح ياجتماع

سه ستون تحليلي اول بر پايه روش پدام: 1جدول شماره با توجه به يهيل توجيتحل ش متني و گرايريگ جهت برداشت از اصل متنفيرد

متنيها شير گرايساننـد يگردند تـا بب يد و نرگس از شمال بر م يناه.1

. ا نـه يـ رده اسـت كـ انـت يمسعود به نـرگس خ ـ شـ يمتوجه م يهنگام نـار ك در خانـه، يوند زن

د يه شـا كـ رديـ گ يد بهانه مـ يست ناه يمسعود ن مه شب است يه ن ك بوده و حاال ي شب زن يابتدا

جر ي دار گهيد«د يگو يبه او م نرگس . رفته است تو مـردا « :ديگو مي د هم در جواب يناه. »يزن يم

ينك يف م يمسعود تعر نقدر از ي هالو، ا يشناس يرو نم جا ك اصال از !نمك ي مكهم شش ي مردانگ ه من در ك

»؟...معلوم

ن يمـردان بـدب د نسبت به يناه .است

از نظـر ي اگر مرد د،ياز نظر ناه سـالم باشـد، ي و جنس يجسم

س ك را بدون سـ يتواند شب ينما ي ل هم ين دل يبگذراند و به هم

ـ يابتدادر بـه ي غر ي شب بـا زنرده كـ برقـرار ي جنـس ي رابطه

در يا از نظــر جنــسيــ اســت و .برد ينم سر امل بهكالمت س

ــاه فم ــنيدر نظرگــ سم يــ يآلودگست، ياليستانسياگز

ت ي وضـع ي، اقتـضا يجنس . مردان استيجسمان

سم يــــــنيزنــــــان فمست نـسبت ياليستانسياگز

بـــه مـــردان ســـوء ظـــن ــه( ــي غيا مقولـ ) يراخالقـ

.دارند

ـ يناه بـه شـمال، ديـ نرگس به همـراه ناه رفتن يبرا.2 ــاهن يد نسبت به مردان بـد ب ــاند در نظرگــ ي شهيــ

   47 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

كيوچكـ ي قهياو و شوهرش اختالف سـل ان يم در شمال، نگران شوهرش نرگس . ديآ يبوجود م

رد يـ گ يل هم با او تماس مـ ي دل نيبه هم . است: ديـ گو يد مـ يـ ناه .دهد ي مسعود جواب نم يولوقتشو . گذرهيد سرش گرمه، داره بهش خوش ميشا«

».ت جواب بدهه بهكنداره ».برو بابا«: نرگس

ه زنش رفتـه ك يپيه نه؟ مرد خوش ت كچرا «: ديناهـ گو يم هيناكبا (، يخونه خال . فرتمسا بعـد هـم ): دي

بـد خونـه دارش ه بـه همـت خـانم كش يوضع مال ».ستين

».چرند نگو«: نرگس »؟هيگه چي ديشون با مردايد فرق ايببخش«: ديناه

».اون عاشق منه«: نرگس ».خندد يم با تمسخر«: ديناه

».رهيم ياون بدون من م«: نرگس ».زمي عزيش يچوقت بزرگ نميه«: ديناه

»؟ميشرط ببند«: نرگس »؟يشرط چ«: ديناه

».خواد يه مسعود منو مكن يشرط ا«: نرگس »؟خواد نميمگه من گفتم«: ديناه

».ستين حرفا نيه اهل اك«: نرگس »! هايش ميمونيپش. اليخ يب«: ديناه

.استان خـود و يـ نرگس از عـشق م

ـ يـ گو يم شوهرش سخن ه د و بر عشق بـه همـسر يشدت درگ

.است

ــنيفم سم يـــــــــــــــست، مردان، ياليستانسياگزـ انـد آلـوده همه زنـان ي ولــنيفم ــكسم رمانتي ــا ي ، ب

عــشق بــه همسرانــشان نند و از عشق ك ي م يزندگ

كيهمسرانشان به خود، پا .رنديگ يجه ميها را نت آن

سم يــــــنيزنــــــان فمست نـسبت ياليستانسياگز

ء ظـــن بـــه مـــردان ســـوــه( ــي غيا مقولـ ) يراخالقـ

.دارند

د را يناهردن مسعود، كري غافلگ ي نرگس به بهانه .3 و شـب را بـا ند به تهران برگردنـد ك ي م متقاعد

.شوهرش بگذراند

شـوهرش يدورنرگس، تحمل به تهران يا را نداشته و به بهانه

.گردد يم باز

، يـك سم رمانت يـ نيزنان فم ــاب دور ــوهر را يتـ از شـ

.ندارند :ديگو ي نرگس با خود سخن مي د دربارهيناه.4

.سـت استثنا هي ه شوهرش ك تمام معتقده يبا سادگ «مخـصوصا بـه خـاطر خـوش ! سـوزه يلم براش م دل و گرده، خوشــكــ نيچ فرقــي نــرگس هــ.شياليــخ

كاون وقتـا از نـو اما مثل . يميمهربون، ساده و صم ».نهيب يشتر نميدماغش ب

،د، اعتماد به شـوهر ياز نظر ناه . استيالي خوش خكيــايز ــانييب ــادگي، مهرب و ي، س

ه ك هستند ييزهايچت يميصمد متوجـه ي ناه ينرگس دارد ول

.ه نداردكاست

شـده ادي زنانه يها يژگي وــان فم ــنيدر زنـــ سم يـــ

ــاليستانسياگز در ستيــــ يهـــا بـــاق در آنتيـــنها .ماند يم

ه در كـ ن كـ اعتـراف «: ديـ نرگس خطاب بـه ناه .5 »)ستيار نكمسعود خطا. (يا خورده ستكش مسابقه

.وچولوك شمارند خانم يز ميجوجه رو آخر پائ«: ديناهه كـ عـت يبـا طب . ان اسـت طنت جزو خصلت مرد يش

ــناه ــا ي ــه خط ــوز ب ردن كد هن .د دارديمسعود ام

ــياركــخطا ــردان، ذات ي مدر (وجـــود آنـــان اســـت

ــاند ي شهيـــــــــــــــ .)يستياليستانسياگز

48 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

».ردكتوان مبارزه ينمط بازگـشت بـه خـارج، ي بلـ ي هيـ ته يد برا يناه.6

ي سـع يمـرد . رود ي مـ ي آژانس مـسافرت كي بهد موضـع يـ ناه. نـد كند با او ارتباط برقـرار ك يم

يهنگام بازگشت، ي رغم عجله برا يگرفته و عل پروازش را به دهد، يسوء استفاده م ه احتمال ك

.اندازد يم ريتاخ

د، قصد سوء يمردان در نظر ناه ن يبه هم . استفاده از او را دارند

يهـا دور د از آن يل هم ناه يدل .نديگز يم

يب دورد ســبيــ ناهيزنــانگ دار ن مرد مـساله يجستن او از ا

.شود يم

يهــا زهيــانگ يعلــت اصــل در يستيـــــاليستانسياگز

يهــا ســوء اســتفاده زنــان، .مردان از آنان است

اسـت، يد در آژانـس مـسافرت يه ناه ك يهنگام.7ل يـ ه در اتومب كـ نـد يب يمـ ابانيمسعود را در خ

ن زن خـواهر يـ ا. زن است كي نشسته و منتظر ي د در دفترچـه يناه. داند ينم دي ناه ياوست ول

همشون مثـل «:سدينو ين باره م يخاطراتش در ا .»!نرگس ساده دل. نم از آقا مسعوديا. همند

و نرگس را كريد خود را ز يناهــه دل ــب ــاد و تي ــل اعتم ي هكيل ساده د اش به مسعود عاشقانه .ندك يم فرض

ــنيفم سم يـــــــــــــــست تنهـــا يـــاليستانسياگزات خود را قبول دارند ينظر

درسـت يـك اما زنان رمانت .نديگو يم

انـد ه با مدل مردانـه ك ييها من از لباس : نرگس.8 .ديآ يخوشم نم

ــرگس ــدارد شــب دون ه يســت نمنـد اسـت مردان شود و عالقه

. بمانديان زنانه باقكماكتا

ان ي م يها تفاوت احترام به ي شهيـــدو جـــنس در اند

يكسم رمانتينيفم ي صـحنه كيـ جاديرد تا با ا يگ يم م يد تصم يهنا.9

.، مسعود را نزد نرگس خائن جلوه دهديساختگ در يروزيــ پي بــرايد ولــيــناه

يهـا صـحنه جـاد يمسابقه بـه ا .آورد يم ي رويرواقعيغ

سم يــــــنيجــــــدال فمست بــــا يــــاليستانسياگز

ــد ــردان، ان ــدكم از ك ان خارج شـده و يركحالت ف

بـه ي و صـنف ي حزب يحالت .خود گرفته است

كچوقـت در ي ه مثـل نـرگس رو ييها زن «: ديناه.10ا ساده ي يكرمانت. بذارمياسمشو چنم دو ينم .نمك ينمـ من شوهرش رو با يخوام بدونم اگه جلو يم. لوح ه ي ».نهك يم اريكنه چيگه ببيزن دمـسعود رد با يگ يم م يار هم تصم كن ي هم يبرارشوه شاپ قرار مالقات بگذارد و با يافك كي رد

دار ي خود به دي او را به جا،ياباني خيدادن به زند ي برنامه، ناهكي يآنگاه با طراح. مسعود بفرستد

.شاندكن صحنه بيدن ايرا به د

يـك م بـه رمانت ي مـستق ي اشاره نرگسبودن در يروزيــ پي بــرايد ولــيــناه

يهـا صـحنه جـاد يمسابقه بـه ا .آورد يم ي رويقعروايغ

سم يــــــنيجــــــدال فمست بــــا يــــاليستانسياگز

ــد ــردان، ان ــدكم از ك ان خارج شـده و يركحالت ف

بـه ي و صـنف ي حزب يحالت .خود گرفته است

را ي اعترافكي ديمن با« : د خطاب به مسعود يناه.11 حسود .يستيتو حسود ن . نهك يم نرگس اشتباه . نمكب

هكـ ا ر يخوشـبخت ه جو احـساس ي اشك. منم يواقعمـن زن . دارد من هم داشـتم ينرگس در زندگ

ــبخت ــرگس احــساس خوش ي ن مـرد كيـ ند چون عاشـق ك مي

در يد چون عشقي ناهياست ول نـــدارد، احـــساس يزنـــدگ

سم يــــــنيزنــــــان فمل يست به دل ياليستانسياگز مـرد، كي به از عشق يدور

هاي عقدهت و الكمش دچار

   49 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

ي و عدم سالمت روان يسبدشان ».ما يبدشانس .ندك يم) حسادت(

.شوند ي ميروان

ه ك بود ييها از جمله زن : ديمسعود راجع به ناه .12د جلــب را بـه خــو ي مــرده توجـه كــ يهنگـام

يكستيـ به او، لـذت ساد يي اعتنا يرد، با ب ك يم .برد يم

ي عـشق يستكل ش يد به دل يناهرده است، قصد دارد كه تجربه ك

.ردياز مردان انتقام بگ

ــرد ــ در اندي آزارم ي شهيــنيفم سم يـــــــــــــــ .ستياليستانسياگز

در زنان يعدم سالمت روان .تبكن ميا

ـ كي از« : ديمسعود خطاب به ناه .13 ـ ن ا ي طرف ب ن يمبودت بـا كو و پر از مسئله يوفتكنواخت كي يزندگ

ـ ، از يا ردهكـ ر يات گ يبل ق يها خودت و خواسته كي ي ول .ينك يم به نرگس بد ي دار ينك يطرف حس م

ـ ؟ بعدا از ردكمبارزه شه با احساسات يمگه م يه جـا ي »؟زنه يرون نمي بيا گهيد

د از مـردان متنفـر ياگر چه ناه ي اوقـات بـرا ياست امـا برخـ

ي به ارتباط عـاطف ين روان يتام .از دارديبا مردان ن

سم يــــــنيزنــــــان فمل يست به دل ياليستانسياگزــردايدور ــالمت از م ن، س

ــ ــت يروان ــود را از دس خ .دهند يم

از زن يـ ن مرد، كي ارتباط با .است

سم يـــني فميهـــا نـــسخهرواقع يست، غياليستانسياگزنــده نگرانــه يرآينانــه و غيب

.است يبياوه به صورت عج ك «: د خطاب به نرگس يناه.14

».اندازد يم) ديهمسر اول ناه (ياد لري مراــدل ــر ناهي ــردان، يــل تنف د از مه از همــسر كــ اســت يستكــش

.اولش خورده است

سميني مخالفت فم ي شهيرست بــــا يــــاليستانسيزاگ

ه كـ اسـت يا مردان، ضربه .اند زنان از مردان خورده

بـاالخص . لم افسرده اسـت يد در سرتاسر ف يناه.15 يهنگـام . ه مـسعود ياش عل نقشه يز اجرا پس ا هـاي ت انـسان ه پـشت چـراغ قرمـز اسـ كهم

از زن و .نـد يب يشان مـ يها ليمختلف را در اتومب يجوانج نند تا زو ك يه با هم جدال م ك يشوهر

ن يدر ماش . نندك ي م ين با هم شوخ يه در ماش كه به همراه پدر و مـادرش ك كيودك هم ييجلو

د ياهن نشسته است، از دور خطاب به ن يدر ماش ن يـ د به ا يناه. دهد ي بچه گانه انجام م يرفتارها ي هـم لبخنـد يند، گاه ك يم ق نگاه ير دق يتصاو

.آورد يبر لب م

ــناه ه كــشــود مــيد متوجــهياز غـم هـا، اي مجموعـه يزندگــش ــادكم هاســت و يالت و ش

هاي ميد تصم ي نبا ي ناراحت كي با . گرفتيشگيهم

سم يـــــني فمي نـــــسخهــاليستانسياگز ــي يست مبن

ــر دور ــ هميبـ از يشگيـــردان، غ ــع بيم ــه يرواق نان

.است

نــد مــسعود ك ير مــكــه نــرگس فكــ يهنگــام.16ار ناراحــت يد شـده اســت، بـس يــ ناهي دلبـسته

خـود ي پـا يتوانـد رو يه نمـ كشود آنگونه يم

مـسعود را ي گانهي نرگس عشق ند ك يحساس م ا يخواهد ول يم

ــ ــسعود غك ــه م ــر از او ي س ك

سم يني زن فم ي شهيدر اند به مـرد معـشوق ،يكرمانت . اوستي زندگي همه

50 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

ار ير بـس كـ ن ف يـ احوال نرگس پـس از ا .ستديبا .آشفته است

. را هم دوست دارديگريد

د و يـ شـود ناه يمـ ه متوجـه كمسعود پس از آن .17م يانـد، تـصم ردهكـ يبند شرط نرگس بر سر او

ن ي بـه همـ . دهـد يها را بـاز آن او هم رديگ يمد جلـوه يـ ند خود را عاشق ناه ك يم يل سع يدل

د يـ ل در سـالروز تولـد ناه يـ ن دل يبه همـ . دهدخـود را گـذارد و يمـ رستوران با او قرار كي در

ــ ــوه م ــق او جل ــد يعاش ــناه. ده ــارهي ي د درب :ديگو يسات آن شبش ماحسا

موضـوع (م ي حرف زد يلي مسعود خ اون شب، منو و «شه همـشو يـ االن نم ،)ها عاشقانه بـوده اسـت حرف. ز ندارم كتمر. نمكارو ب كن ي فرصت ا د سر يبا! سميبنو

عـوض دارم لحظـه بـه لحظـه يمتناقض يها حس كد مسعود به من چه گفـت، پـا يآ يادم نم ي ...شه يم

»ردمك يقاط

ه از مردان متنفر كن ياد با يناهــساس ــل اح ــا در مقاب ــود ام ب

نش نشان داده وكمحبت آنها وا ي دچار ناهمـاهنگ ياز نظر روان

.شود يم

سم يـــني فميهـــا نـــسخهرواقع يست غ ياليستانسياگز بــر ينانــه اســت و مبتنــيب

هـا ات زن نبوده و آن يروح .رديگ يده ميرا ناد

ار مـسعود قـر يها ر ابراز محبت يد تحت تاث يناه.18ه بخاطر او كدهد يرد و با خود احتمال م يگ يم

ن حاضـر يهمچن. انادا برنگردد ك ه شده به كهم ه نـرگس بفهمـد بـا مـسعود كنيشود بدون ا يم

.بماند

يست بـدون آگـاه يمشخص ن ا يـ نندكنرگس، به ازدواج اقدام

بـا يررسـم يد به صورت غ يناه .مسعود بماند

ــساو ــودن ازدواج و يمـ بـ سميــــنيفحــــشا در فم

ستياليستانسياگز

شـود و يه عاشـق مـسعود مـ كـ د پس از آن يناه.19اش يميقـد دوست يار به زندگ كن يند با ا يب يمــتيخ ــ ان ــصمك ــه خوديرده اســت ت ــم ب يشك .رديگ يم

ــارزه ــت مب ــ ناهي عاقب ــا ي د بــساساتش ــ احــ ــت يــ ا عاقبــ

. نبودي، عاقبت خوبيزيمردست

ــنيدر فم سم يــــــــــــــاليستانسياگز ست، در يـــ

نيمأعمــل ســعادت زن تــ .شود ينم

بــه. بــه شــوهرش داردياديــنــرگس اعتمــاد ز.20 زنـد، ي او حرف م يد برا يه هر چه ناه ك يا گونه .رديپذ ينم شوهرش راكيناپا

از ين حس اعتماد ناشـ يد ا يشا . زنان استي حس ششمكدر

نظـــرات ي بـــرايدييـــتأ يكسم رمانتينيفم

شـوهرش غـذا يند، بـرا ك يم يدار خانه نرگس.21 در ه حامد، دوست مـسعود ك يمپزد و هنگا يم

عقـب يست به احترام او بر صندل ها ل آن ياتومب از مـردان و يل دور يـ د به دل ي اما ناه .ندينش يم

ــه خوشــحاللميردن، ابتــدا در فــكــازدواج ن ي به ك يعيل وقا يه هم به دل ست و در ادام ينرگس ن يتيخـص ونـدد بـه ش يپ يم اش بوقوع يدر زندگ .شود يل ميا افسرده تبدي ناراحت

ج يـــ راينـــرگس بـــا الگوهـــا يلك در جامعــه مــشيتيجنــس

ندارد و با عشق به شوهرش در است يحال لذت بردن از زندگ

ه كـ ييل دعـوا يد به دل ياما ناه شده است، لـذت ينون صنف كا

. را از خود گرفته استيزندگ

سم يـــني فميهـــا نـــسخهــكرمانت ــ در مقاي ــا ي سه ب

سم يـــني فميهـــا نـــسخه يگ زنـد ستياليستانسياگز

زن را بــه محــورتر اســت و ي از زنــدگيشتريــلــذت ب

.رساند يم

   51 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

1 جدول ي خالصها ي مردانيت جسماني وضعي، اقتضاي جنسيست، آلودگياليستانسيسم اگزينيدر نظرگاه فم

ست نسبت به مردان ياليستانسيسم اگزينيزنان فمل هم ين دلي به هم.ر استيزناپذي گريامرن سوء ظن هم يل اي دل.رود ي به شمار ميراخالقي غيا مقوله ن امر خوديه اكدارند سوء ظن

ن ياما ا. خ توسط مردان از زنان صورت گرفته استيه در طول تارك بوده است ييها سوء استفاده يتمامآنان . ل شده استي امر مبرهن تبدكي ست بهياليستانسيسم اگزيني زنان فميسوء ظن برا

ي دامنك اثبات ناپاي به اطالعات برايازيگر نين ديو بنابرانند ك يه به هم تصور مي شبمردان را و ي حزبيا به مبارزهي نظري مبارزهكي م آنان را ازكم كن امر ي ا. مرد خاص وجود نداردكي

ي ابتدائي شخص، مرحلهكي قضاوت در مورديسب اطالعات براكه كچرا . شانده استك يصنف . استيبرخورد علم

به احترام گذاشتن با و خودي، بدون مبارزه با زنانگيكسم رمانتينيفمطرف هم زنان در آن عاشقانه را از يلذت زندگ با شوهران خود دارند و يا روابط عاشقانه،يتيان جنسي ميها تفاوت .)ستياليستانسيسم اگزينيبر خالف زنان فم(د رنيگ يخود نم

)قيعم(ل سطح چهارم يتحل مشابه و يردهايكن روييل و تعير از سطح سوم تحلي تفسيوعل ناظر به نيق تحلي عمي حلهمر

ج به دست آمده، ين مرحله با توجه به نتايدر ا. است) يهيل توجيتحل(ن ستون يمتفاوت در ام يالن را ترسكرد يك از روينوعه كتر النك يها ا واژهي نيها تحت عناو مربوط به آنيلكر يتفس

ق، با ي عمي مرحلهيعني 2 ي به لحاظ اختصار، جدول شمارهنجايدر ا. رديگ ي انجام م ند،ك يم ي جدول شماره) يهيل توجيتحل(ن سوم موارد مرتبط در ستوك مشتريزكمرهاي ن دالييتع يموارد ي سهين جدول از مقايادشده در اي يها داليبه عبارت. ه شده استير تهيزل ك به ش1 .ه است آمده است، استخراج شد1 ي ه از جدول شمارهك

قي عمي مرحله: 2 ي جدول شماره 1 ي از جدول شمارهيهيل توجيرتبط تحلموارد م يزكدال مر فيرد

سم ينين رفتن اخالق در فمياز ب 1 ستياليستانسياگز

گر در ي از موارد دياريو بس19، 12، 10، 9، 2، 1 جدول باال

. استي از زنانگيستن بخشيعاشقانه ز 2

يرفتارهار ي و سا21 و20، 16، 10، 4، 3، 2ستن در يلم و عدم عاشقانه زينرگس در سراسر ف

ه ك يزن(ست ياليستانسيسم اگزينيزن فمد، يناه .)ندك خود هم مبارزه يد زنانگيمعتقد است با

21 و 19، 17، 15، 13 تا 11، 3سم يني فميها مضربودن نسخه 3

52 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

ستياليستانسياگز 21 و 15، 11، 4 يكسم رمانتيني فميها د بودن نسخهيمف 4 20 و 16، 2 زنانهيژگي وكي در عشق،يگانه خواهي 5

6 معمول يا ساختارها بيكسم رمانتينيفم

يت و روابط جنسي جنسي جامعه در حوزه . ندارديلكمش

21 و 11، 10، 8، 3

تر قيل سطح عميتحلل سطح چهارم ير آن رفت، با استفاده از تحلكه در بخش روش هم ذكن سطح همانگونه يدر ا

لم ي فيگفتمان يلك يبود، فضا) ليباالخص در سطح سوم تحل( جدول يها سلول ي سهيه مقاكار ت و فرامتن، همزمان مورد توجه قرينامتني ب ن مرحله متن،يدر ا. رديگ يل قرار ميمورد تحل

.شود ي ارائه مييل نهايگرفته و تحلل ي، به دليكسم رمانتيني فم زنانشاره شد، بدان المي فلي سطوح گوناگون تحل درهكهمانگونه اما . هستنديتر به لحاظ روان سالمي خود، زناني نهردن با ذات زناكستن و مبارزه نيعاشقانه ز با ي به عبارتمردان دارند وه با خود و ك يا ل مبارزهيست به دلياليستانسي اگزسمينيزنان فم

ه سالمت كآورند يشان به دست نم مبارزه دريتي نه تنها موفق نند،ك يمبارزه م» عتيطب« كه اندك خود با مردان ين در دعوايهمچن. دهند يد قرار ميز در معرض تهديود را ن خيروان ي دست به اقدامات، را به خود گرفته استي صنفيحالت خارج شده و يرك از حالت فكاندب ين ترتيبد. دهد يطر قرار من دعوا را در معرض خيار در ي افراد درگي همهيه زندگكزنند يم

. ستي ني و سعادت بشريام آور شاديست پياليستانسيسم اگزينيفمتب كن مي ايها نسخه. دو جنس مرد و زن استي، ضامن شاديكسم رمانتيني فميها اما نسخه

هر دو ي برايجاد لذت و شادابيان دو جنس بنا نهاده شده و قصد اي بر تعامل ميستينيفم، يكسم رمانتيني فميهاراهبردگر ي دي به عبارت.را دارد جهان ياممعنا تم كي جنس و به

. دارندي عاديزندگ با يشتري بي بوده و همخوان محوريه زندگك هستند ييراهبردهان احساسات را يادر نظرگرفتن وجود زنان دانسته و ين اگر وجود احساسات را ذاتيهمچن

يكسم رمانتيني فميراهبردها در آن صورتم،يستن زنان بدانيموجب لذت و شادمان ز يرگذاريثبه تأ» ق آنياز طر« و »يدر خالل زندگ«خواهند مياز زنانه ك هستند ييراهبردها

ردن كن زنانه ي ا.بپردازند» ردن جهانكزنانه «ي نهيزمدر مردان يلكبر شوهران خود و به طور ن صورت مردان هم به عنصر يدر ا. دريگ يصورت م» عشق «يردن مردان در بازكق واردياز طر

ب زنان و ين ترتيشوند و بد مي عامل-ها باالتر از عنصر عقل است يكانترمه نزد ك -احساس نديه مردان در خالل فراك ي احساسات.ردكخواهند مردان، هر دو بر اساس احساس عمل

   53 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

ز دارد و به زنانه ساختن ين زنانه يحالت رده اند، خودكسب ك اي آموختهانه با زنانشقا عي رابطهباالتر از ها يكه از منظر رمانتك - ب مردان هم احساسات زنانهين ترتيبد. ندك ي مكمكمردان .نندك يدا ميرا پ - ت استيعقالن

يريگ جهينت يكسم رمانتينيتب فمكشه و عمل زنان دو ميان اندي ميها تفاوت»يك نزديليبرخورد خ «لميف

.شدك ير ميرا به تصوست ياليستانسيسم اگزينيو فمه و در مقابل با بست، ياليستانسيسم اگزيني فمدزن نما ي و عمليركفاالت ك اشانيلم با بي فني ا

ي شهياند، يكسم رمانتيني فم زن نماديها تيها و موفق ينيري، شها يدن شاديشكريتصوسم يني، فميستياليستانسي اگزيش عاقبت بد زندگيرده و با نماكغ ي را تبليكسم رمانتينيفم

سم ينيه زن فمك چرا .ندك يم يلم معرفيتب در فكن دو ميروز جدال اي را پيكرمانتعت و ي، از طب مبارزه با مردانيد برايه باكشد ك ير مي به تصويست را زنياليستانسياگز يت هم نه به لحاظ روانيدر نها. ندك مبارزه ي را فدايده و زندگيشكش دست يخو» يزنانگ«

ه با ك، ضمن آنيكسم رمانتيني اما در مقابل زن فم. مردان شودي و نه موفق به نابودهن شديتأمتوانسته است مرد مند بوده و ز بهرهي عاشقانه ني زندگكي ازرده است،كخود مبارزه ن» يزنانگ«

ي در زندگ هميكسم رمانتينيب، زن فمين ترتيبد. ندكز با خود همراه يمورد نظرش را نست هم ياليستانسيسم اگزينيشود اما زن فم ميروزي پاش يصنف ي در زندگهمو خود يشخص

.اش ي مبارزاتيخورد و هم در زندگ يست مكاش ش ي شخصيدر زندگ ييها به اتخاذ راه حلز ينها را ستينيفمگر ي، ديكسم رمانتينياز زبان فمن يهمچن ،لميفن يا

در يحت آنان ين را برايري شيان زندگكم و لذت بوده و اينيريم با شتوأه كند ك يدعوت م . آورد ميز فراهمي نيستيني فميها تين فعاليح را به مخاطبان يبه عبارتند و ك ي مي را نفير روابط جنسز افراط ديتجرد و نن يهمچنلم يف

.ندك ي دعوت مي در مناسبات جنسطي و تفر از افراطي و دوريشاداعتدال، به ه ك هستند ييها نسخه - مينيب ميلمين فيه در اكهمچنان - يكسم رمانتيني فميها نسخه

سم يني فم» سختيبرخوردها«اند و در مقابل در جامعه» اصالحات نرم«دنبال در ،تبكن دو مي ايمي پارادايها نشان دادن تفاوت لم باين فيا. ندريگ يقرار مست ياليستانسياگز

يبراج برخورد نرم زنان با مردان يتروصدد با مردان در» نرم«و » سخت«دو نوع برخورد مردان دعوت با » زنانه«لم، زنان را به برخورد ي في به عبارت.استشتر بر آنان ي بيرگذاريثتأ .ندك يم

54 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

منابعريزي اجتماعي و مطالعات ، انتشارات دفتر برنامهمباني فلسفي فمينيسم) 1382(باقري، خسرو -

.، تهرانفرهنگي وزارت علوم، تحقيقات و فناوري

هاي تحليل گفتمان سرمقاله: انتخاباتيردهاي كاي روي ي مقايسه مطالعه«) 1388(بشير، حسن - .57ي هاي ارتباطي، شماره ي پژوهش ، نشريه»يهان و جمهوري اسالميكهاي روزنامه

، »ياست جمهوري انتخابات دهم ريونيزي تلويها ل گفتمان مناظرهيتحل«) 1388 (ي، عليبالش آباد - .راني اي اسالمي جمهوريماي صدا و سي دهك ارشد، دانشيارشناسك ي ن نامهايپا . نشرني: تهران،ي جنس سيطره) 1388( نيا، محبوبه و مرديها، مرتضيكپا -

.، چاپ چهارم، جلد دوم نشر توس:تهران ،ي صنعوي ترجمه، جنس دومقاسم، ) 1380(دوبوار، سيمون -

انتشارات : تهران ،ي مشعري، ابراهيم ترجمه ،يرهاي زندگيتفس ) 1385(ويل و دورانت، آريل دورانت، - . چاپ پنجم.نيلوفر

است ي ري ن دورهي دهمي نامزدهايغاتي تبلياه لميل گفتمان فيتحل«) 1389(د يدحمي، سيطاهر - ي جمهوريماي صدا و سي دهك ارشد، دانشيارشناسك ي ان نامهيپا ،»88 - راني اي اسالميجمهور .نران، تهراي اياسالم

ز مطالعات و تحقيقات كن، مري گروه مترجما ، ترجمهتحليل انتقادي گفتمان) 1379(الف، نورمن كفر - .ها، تهران رسانه

يماي سيتي جنسي الگوهايستيني و فمي اسالميردهايك روي سهيمقا«) 1390(ثم يان، ميقمش -رشد، دانشگاه امام صادق ايارشناسك ي ان نامهي، پا»»فاصله ها«ال يل سريران؛ تحلي اي اسالميجمهور

.ه السالم، تهرانيعل

.، چاپ دومهرمس: تهرانن، ي، عالء الديي طباطباي ، ترجمهاد زنانيانق) 1385(ل، جان استوارت يم -

ي لنگرودي، حسن، زاده ي رئيس ، ترجمه»ها ردهاي فمينيستي به رسانهكروي«) 1383(ون زونن، ليزبت - .57ي رسانه، شماره

- Atkinson, T. -G. (1974). Amazon Odissey. NewYork: Links. - Bolin, A., & Whelehan, P. (1999). Perspectives on human sexuality. Diane Ganeles. - Buikema, R., & Dertuin, I. V. (2009). Doing Gender In Media, Art and Culture. New York: Routledge. - Fay, E. A. (1998). A feminist introduction to romanticism . USA & BRITAIN: Blackwell. - Loades, A., & Armstrong, K. (1990). Feminist theology: a reader . London: spck. - Mohan, J. (1997). Existentialism, feminism, and Simone de Beauvoir. Chippenham: Palgrave. - Roskelly, H., & Ronald, K. (1998). Reason to believe: romanticism, pragmatism, and the possibility of teaching . New York: State University of New York . - Wood, J. T. (1994). Gendered Lives, Communication, Gender, and Culture. USA: International Thomson Publishing.

يغات تجاريت در تبلير موازنه ساختار شخصييتغ )يونيزيغات تلويتبل: يمطالعه مورد(

2يرضا افهم ،1پناه بهناز صادق 26/8/91 تاريخ تاييد 18/5/91: تاريخ دريافت

ده كيچ را بـا ي بـالقوه، رفتـار و ي نندهك ه اطالعات به مصرف ي ضمن ارا ي تجار يها يآگه

د محصول سـوق ي خر ر داده و به سمت يي تغ يح و ضمن ي صر يها استفاده از داللت ي روان يازهاي آرزوها و ن رد خود، به تجسم كاركاال فارغ از كب، يترت نيبد. دهند يم

ـ يابيپژوهش حاضر با هدف ارز .گردد يمخاطب بدل م ـ غـات در تغ ينش تبل ك ر ييـ ي بـر رو ي به محصول، به مطالعـه مـورد يل و يرفتار مخاطب و تما ي پـنج آگه

ـ نـد تحل يفرآ. پرداخته است يزمان بازه كي نش شده در ي گز يونيزيتلو ل شـامل يش فعل يد، به منظور نما ية ساختار روان فرو يا به نظر كن آثار با ات ي ا يل محتوا يتحل

، به عنـوان يننده درآگه ك زه، من و فرامن فرد مصرف يان سه بخش غر يو انفعال م ي ضمن يها ر داللت يج پژوهش نشانگر تأث ينتا . مخاطب است يپندار همذات مصدر

ب و اقنـاع يبه منظور ترغ تي موازنه ساختار شخص ي بر دگرگون ي تجار يها يهآگت يق اهم ي مصرف، از طر ك محر يها يآگه. است يام آگه يرش پ ي پذ يمخاطب برا ف ي به آن، به تضع يي در پاسخگو »من« نش فعال ك و »نهاد« يها زشيدادن به انگ

در ي سع »فرامن« حضور يكز با تحر ي موارد ن يپردازند و در برخ ي فرامن م يروين . خردمندانه دارنديها سوق دادن مخاطب به سمت انتخاب

.الي امييناخودآگاه، بازنما د،ي فروياوك، رواني تجاريغات، آگهي تبليروانشناس: يديلكواژگان

                                                             [email protected] .كارشناسي ارشد پژوهش هنر، دانشكده هنر و معماري دانشگاه تربيت مدرس. 1 [email protected] .تربيت مدرساستاديار گروه پژوهش هنر، دانشكده هنر و معماري دانشگاه . 2

56 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

مقدمهر نگرش و ييمخاطب، تغ افتيدادن به در لكافته و آگاهانه به منظور شي سازمانيوششكغ يتبل

خاص مبلغ است و ي و اجتماعي، فرهنگياسي، سي با اهداف اقتصاديردن رفتار وكهمسو ). 89: 1383،يديا و سعكي( است3ي و مردم2ياسي، س1يغات تجاريتبل آن،يها وهين شيتر عمدهه در ك، بليند اطالع رسانيغ، نه در فرآي تبلي وهين سه شي اكته مشتركن عنصر و نيمهمتر

. با اهداف خود استي مخاطب و همسو نمودن وي بر ساختار روانيگذارري تأثيها برا تالش آن را در جذب يتر عالنش فك، ي موازيها وجود رقابتي واسطهه بيغات تجارين راستا تبليدر ا

ياالهاكان يغ شده را از مي تبلياالكسازند تا يها مخاطب را قانع م آن. دهند يمخاطب نشان ماال،خود به مبشر و رسول آن كت يفكيغات و ير تبليرف، تحت تاثند و پس از مصيمختلف برگز

). 96:1383،يساروخان(گردد بدل ر در روان مخاطب از ي تĤثي اما مقوله4 داردي نقش ثانوي اطالع رساني تجاريها يشتر آگهيدر ب فارغ ه افراد،كنه، اثبات نموده ين زمين در ايشي پيها پژوهش. برخوردار استييسزاه ت بياهم

ه بصورت ك هستند يغات تجاري در درون تبلي، قادر به پردازش اطالعاتياز بخش اطالع رسانجاد سپهر يق اين ناخودآگاه در زمان انتخاب محصول، از طرياند و ا ناخودآگاه از آن مطلع شده

نقش خود يفاير گذارده و به اي، بر قضاوت تأثي فردي و روانشناسياجتماع . )28-32 :1997ولز،(پردازد يم

ي قرار داده و سعيغات تجاريشناسانه تبل روانياوكرو پژوهش حاضر چالش خود را وا نياز ا ي تجاري چند آگهي مورديا به بررسك را با اتي از دانش روانشناسيبردار بهره ي دارد نحوه

.مشخص سازدغات و يبل مصرف در تكرد عامل محرك عملي شف نحوهكن، مسأله پژوهش حاضر، يبنابرا

                                                            1. Advertising 2. Propaganda

3. Publicity، بسياري ازمحصوالت تجاري براي مخاطب شناخته شـده هـستند و نيـازي بـه دانـستن اطالعـاتي هـاي ازسوي ديگرهمزمان محصوالت تجاري مـشابه بـا ويژگـي .ها ندارد پيرامون كاركرد، شيوه مصرف يا فوايد آن

.شود ن در بازار وجود دارد و در نتيجه، اطالع رساني عاملي براي تمايز محصول محسوب نمييكساها مباحث كالني مانند رابطه هاي گوناگوني صورت گرفته و غالب آن در زمينه تبليغات در جهان و ايران پژوهش . 4

نامه توان به مجموعه مقاالت ويژه ين زمينه ميدر ا. اند شناسي را مورد توجه قرار داده تبليغ با اقتصاد، رسانه يا نشانهها از جملـه آثـار فـرزان سـجودي و برخي پژوهش» پژوهش و سنجش«وهشي ژتبليغات و رسانه، فصلنامه علمي پ

هاي اجتماعي، روانشناسي، فمينيستي تبليغـات بررسي گفتمان «، حسين پاينده، »شناسي تبليغات راديويي نشانه« .اشاره نمود... و » هاي زندگي در تبليغات تلويزيوني هاي سبك بررسي مؤلفه« رسولي، و محمدرضا» تلويزيوني

   57 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

ه به ك ي به آن عامل است؛ امريي انسان از آن، به منظور پاسخگوي ساختار روانيريرپذيتأث . گردد يم غ منجري تبلين اهداف اقتصاديتأم

ن عرصه، يپردازان ا هيه نظركغات، از آنجا ي تبلي نهي روانشناسانه در زميها هي نظري پس از مطالعهالت يغ را توجه به تماي و ابزار تبليال وي امييخاطب در بازنما ميايغات را به عنوان تجسم رويتبل

ت طرح ي ساختار شخصي هي و نظر غ قلمداد نمودهي با تبلي ويهمذات پندار ناخودآگاه مخاطب وز نقد ين اند؛ پژوهشگران حاضر ها دانسته يد را قابل انطباق با ساختار آگهي فرويشده از سو

. اند دهي پژوهش برگزي مورديها نمونه لي تحلي برايان روش را به عنوي آگهي اوانهكروان يون برايزي تلو1يداري شن-يداري دي رسانهي ژهي ويها تيانات گسترده و قابلكواسطه امه ب

ييل نهاياند و هدف تحل ده شدهي برگزيونيزيغات تلوي از تبلي مورد بررسيها افاده معنا، نمونه . مخاطب استي از سويرش آگهي در پذيوامل رواننش عك ي از نحوهيري تفسي هيارا

يغات تجاريتبلگردد اما در يستم باز مي قرن بي به ابتدايغات و روانشناسيان تبليرامون رابطه ميقات پيتحق

، توجه يتنها پس از جنگ جهان. بودي شناختي بر روانشناسكيها مت ن دوران غالب پژوهشياارفرماها آغاز ك ي به تناسب تقاضايغات تجاريها در تبل ق آنينش دقكغات و ي تبليبه روانشناس

پس از ي تجاريها يد آگهير تولين امر، رشد چشمگيل ايدل ). 109-110 :2003لز،يج(گشترد كارك.د بوديش قدرت خري و افزايد، رشد اقتصادير ساختار تولييل تغي دوم به دليجنگ جهان

وابسته به يدار هي اقتصاد سرمايياي امروز دارد، پويدار هي با اقتصاد سرمايرابطه تنگاتنگغات يتبل ي تجاريها يشود و آگه ياال حاصل نمكشتر يد است و جز با مصرف بي و رشد توليگذار هيسرما

و به مثابه زبان ) 128-130: 1381،كيمح(اند وند خوردهي پيج فرهنگ مصرفيبا ترو ).150:1385، ييرزايم( است ي مصرفي معاني نندهك ديتول و ي اقتصاديردهاكارك به سبب يغات تجاريغ، تبليگوناگون تبلهاي وهيان شين رو در مياز ا

يايرا در در دنيز. هستنديا ژهيت وي و اقناع مخاطب حائز اهمي اطالع رساني دهيچيپ تيمسئول، يصرف مياالك يت و رشد تقاضا براياد جمعياال، ازدكشمار ي، تنوع بينولوژكمروز با توسعه تا

طور مداوم و موثر برقرار ه ننده را بكننده و مصرف كد يتول انيتا ارتباط م دارنديغات سعيتبل. نندگان استكد ير توليننده در رقابت با ساكغ ي تبلي اقتصادي بقايه به معناك يامر. سازندتر شيت بيغات و موفقي تبلي وهير متن و شيياال با تغكزان فروش ير ميي همچون تغيموارد بر ي فراتراز اطالع رسانيها نقش يه آگهك از آن است كيها در عرصه رقابت، حا تك شريبرخ

                                                            1. Audio-visual mass media

58 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

در «: ده داردينه عقين زمينظر در ا به عنوان صاحب1ن هارتيت ركيه كچنان . عهده دارندنش اختالف يها باعث آفر يگر ندارند و تنها آگهيدكي بايچ تفاوتيب هيموارد محصوالت رق ياريبس ).52: 1382ن، يبالدو( »بخشند ي گوناگون ميها شوند و به محصوالت تشخص يم

ان ك اميوتاهك ي زماني ه در بازهك) 7:1386،يفرهنگ(ون يزيو و تلوير رادي نظ2 تنديها رسانهغات يتبل ي اصليسازند مجرا ميسريداران بالقوه را ميثر خرك به حدايابي و دستيرسان اطالع در صدد هستند با تالش يات رواني عملي از ابزارهايبه عنوان نوع « هكشوند مي محسوبيتجارن يدر ا. ) 1386 :1-3،يفرهنگ (»ر دهندييت رفتار مخاطب را تغيات و در نهاك شده ادرايزير برنامه

ع بر اقشار و ي وسيرگذاريع مخاطب، تأثيف وسيون عالوه بر طيزي تلوي تجاريها يآگهان، يم خود در ي هيب و چند الك و ساختار مريداري شن- يداريد طه متنن گوناگون به واسيسن

. داردييت به سزايت اهمي رواي وهي شيت و حتكر، صدا، حري از تصويبردار بهرهه كست بلي نينيرد محسوس و عكارك با يا اال صرفا ابژهكغ، يدگاه پژوهشگران عرصه تبلياز د

).75: 1380ن،يبالدو(دهد يل مكيرا تش آن يرد روانكاركه ك است ي پنهانيحامل معاناال از ك كي بهييباي چون قدرت و زييها داللتيماژ دارايغ الحاق اي تبليها وهين شيتر عمدهگر ياال به صورت ناخودآگاه تداعكب ين ترتي است؛ بدينيوند عيا پي يق همجواريطر مصرف يساز يبا شرط غاتيبل معتقد است، ت3امسونيليت ويجود. ماژ خواهد بودي ايها يژگيو

اال كرا به مخاطب جلوه داده و احساسات اويه احساس آرامش و خوشبختياال را ماك از ينوعاال و ك كي تكي از عدم ماليمبود ناشك و ي ناامنيز القاي موارد نيدر برخ. نندك يوابسته م

غالب يول). 37-44: 1384نده، يپا(گردد ي محصول مكي ش بهي گراي براينيفقدان آن، تضمصورت ناخودآگاه در ه نند و مخاطب بك يمم استفاده يرمستقي غياز شگردها غاتيتبل

ها ين آگهيا). 299: 1387، يدانس(شود ي متأثر ميغاتي خود از متون تبلي زندگ يزير برنامه هكدهند ي انجام ميا ت خود را به گونهينند و مسئولك يار نمك خود را آشيت گفتمانيماه

روبرو است يرسان قصد اطالعيطرف و دارا ي، بيغ خنثي تبلكي ند باكمخاطب تصور را ييم نهايتصم االك يها يژگيسب اطالع از وكه با كت خود اوست يو در نها) 4: 1385نده،يپا(

فروش ي وهيوه به فروش نرم مشهور است و در مقابل شين شيا« . ندك ي ميدارياال را خركگرفته و »شود يم درخواست ميه در آن از مخاطب به صورت مستقكرد، يگ ين قرار ميشيسخت پ

يريارگكه ها با ب ه آنكها نشانگر آن است ين آگهيق ايل دقياما تحل ).90:1387،كوك(ه كند يافزا يغات مي را به تبليم و ذهني مستقيها چنان داللتينامحسوس اصول روانشناس

                                                            1. Kate Reinhardt 2. Fast media 3. Judith Williamson

   59 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

. دهند ير ميي او را تغييم نهايسازند و تصم ير ميمخاطب را به صورت ناخودآگاه درگ

غاتي و تبليروانشناس يشي روانشناس اتركي يها دوم، نوشتهيغات در دوره پس از جنگ جهانيش تبليهمزمان با افزا

اال كد ي خريل رواني دالي مطالعهيرابرا»ها زهيق انگيتحق« به نام يروش 1شتريبه نام ارنست دل روانشناسانه شد و در يوه تحلي بر شيمبتن يقات تجاريسله تحق سلكي مطرح و آغازگر

به يات وي درونينكننده و فرافك ل و روان مصرفيد، تخي خريها زهي آن، توجه به انگي جهينت ). 156-161: 1382چاردز، ير(افتي تي اهميقات تجارياال در تحقك ي القاي و حت2الت اوي و تماينسانا زير بر غرايق تأثيغات از طريه تبلكافتند ين درين محققيا

يياالكنند تا سپهر ك ير ميها درگ وهين شيتر دهيچي را به پيمات، عواطف انسانيترس از نامالاال را ك كي استفاده ازيل اساسيشتر دليد. ل دهند و آن را تداوم بخشندكتجارت مدرن را ش

راز 3ينير مارتيو پ) 103:1379آسابرگر، (ارقدرتمند يالت ناخودآگاه بسيردن تماك برآورده محصول كي ر پرقدرتينندگان و خلق تصاوك پنهان مصرفيها زهيشف انگكغات موفق را دريتبل

چون زالتمنبا يغات افرادي تبليز در عرصه روانشناسيامروزه ن). 38: 1382ن،يبالدو(رد ك يمعرفان ك ميعني ،»گاه مخاطبذهن ناخودآ« ي بررس4» زالتمنيروش استخراج استعار« يگذار هيپا مطرح »ر بازاريذهن و ضم« بحث ي برايانيد را به عنوان بنيم به خري تصميريگ لكش

).35-38 :1995زالتمن،(اند ساخته يها شهي با انديالت انسانيغات با تمايت و ارتباط تبلي ناخودآگاه، ذهنيها پرداختن به مقوله

ت ي ساختار شخصي هيرو نظر نياز ا. ابدي يط م ارتبايت انسانيرامون ساختار شخصيد پيفرول انسان در جهت يت و تماي نهاد، من و فرامن به عنوان اجزاء ساختار شخصي د و سه گانهيفرو

يد ابزاريان نهاد و فرامن را باي مي نش من به عنوان واسطهك و يزي غريروهايپاسخ به ن يي پاسخگوي وهي و شيل روانيشف دالك ي ه در آن نحوهكغات دانست ي تبلياوك وايمناسب برا

).142-143 :2009شه،(سازد يق ناخودآگاه روشن ميغ را از طريمخاطب به اهداف تبل

و يفرد در حالت بدو: دينما يم مي تقسي را به سه بخش اصليت انسانيد ساختار شخصيفرو يازهايو پاسخ به نيات وي تداوم حي در راستايه همگك است 5ا نهادي يزي غري حامل قواياديبن

                                                            1. Ernest Dichter

.ام، هويت، ماجراجوييمواردي همچون شاد بودن، سالمتي، تناسب، زيبايي، اعتبار اجتماعي، شهرت، تعلق، مق. 2

3. Pierre Martini 4. Zaltman Metaphor Elicitation Technique 5. ID

60 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

يرونيه خود بك است 1 منيدگاه ويت از دين بخش شخصيدوم. اند ل گرفتهك شي ويروان ي سالگسهن يفه خود به مرور از سنيوظ. شود ي در خدمت نهاد محسوب ميانسان و عنصر

پاسخ ويافتن راه مناسب براي ها، الت نهاد، پاسخ به آنيشود و سازمان دادن به تما يدار ميپدر اجتماع ي تحت تأث2هكگر فرامن است ي ديروين. الت نادرست نهاد را بر عهده دارديوب تماكسر

ار مهم در مقابل نهاد و يبس يشود و مانع يامل ساخته مك فرد در حال تيت درونيو شخص ). 50-80: 1382د، يفرو(گردد ي مين اجتماعي با قوانيق وي و عامل تطب نندهك نترلك بر يغات و مصرف مبتني تبليها هي نظري تمامي هيان آن جان مايمناسبات من سه گانه و ياال يز، اميل غراي از قبيديم فروي با تجسم مفاهيغات تجاريتبل. دهد يل مكد را شيدگاه فرويد

ن راستا از مفهومي دارند و در ايار قوي بسيوندين پيا نمادي ير آرمانيمحقق ناشده و تصاوه ساختار يز معتقد است با استفاده از نظريه آسابرگر نكچنان. نديجو ي بهره م»ناخودآگاه «

ه تجسم كن ي متون را بر اساس ايها تي و شخصيونيزي تلويها توان برنامه يد مي فرويتيشخص ).114-1379،113آسابرگر(رد ك يبند ا فراخود هستند طبقهي نهاد، خود

از . دارد يد بر مي فروي هي را در بسط نظريگام مهم يا رسانهياهايغات به رويه تبليآسا برگر با تشب يد آگهين بايبنابرا). 117: 1379آسا برگر، (ن هستند ي و نمادي دو مقوله بصريغات داراينظر او تبل

ا در ساختار خود يه روكنه همانگو. ر دانستيازمند تفسين ناخودآگاه و نيا، زبان نماديرا همچون رو مورد استفاده قرار ندين فرآيز ايغ ني را برقرار سازد، در تبليتعادل روان ي ابزاركمكند به ك ي ميسعال ين اميبنابرا. الت نهاد باشدي از پاسخ به تماي ذهنينك فرافيال بشر و نوعي از اميرد تا تجسميگ يم

غات در يتبل ري و آرامش روند تأثير قدرت، خوشبختيننده نظك مصرفي محقق ناشدهيو آرزوهاها يغاتچيتبل« :ت اظهار داشته استيوا.يب يا هكچنان. ندك يم عيل و تسريرا تسه ينيزآفراين جهت

اق و ي اشتي، غرور، خودخواهيماري، بيها ضعف ما همچون ترس، جاه طلب آنيها ما و سالحياهايمفسران رو ). 293-294: 1387،يدانس ( » استينادان

ـ ين برآورده و هم كمل م ك نهاد به هرش يها ها، خواست يدر غالب آگه ين امر سـبب التـذاذ روانال يـ و ام ير و با قهرمان آگهـ يغ درگ ي تبل يايطور ناخودآگاه با رو ه ه او ب كشود، چرا يمخاطب م

ن يـ بخشد و ا ي را تجسم م ي و ي وب شده ك سر يها لي تما ي آگه يفضا. ندك يم 3يهمذات پندار ت رخ يـ ، بـر خـالف آنچـه در واقع ي آگهـ يدر فـضا . انجامـد ي مـ ي و يالت نهاد ي تما يداريبه ب آورد؛ يد نم ي تعادل پد 5وبكو سر 4زدن همچون واپس ييندهاي از فرآ يريگ با بهره »من«دهد، يم

                                                            1. Ego 2. Superego 3. Identification 4. Repression 5. Suppression

   61 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

ـ يدر تبل تجسم ناخودآگاه يها وهين ش ياز مهمتر . سخ به نهاد است پا يه تنها هدف و كبل ه غـات بــزار ــوان اب ــرايعن ــ ي ب ــذب مخاطــب م ــوان از فراف ي ج ــكت ــذات1ين ــدا ، هم ــصعيرپن ، 2دي، ت

ن نهـاد يها بروز نمـاد سميانكن م يه درتمام ا ك نام برد 5ايو روز رؤ 4يشيپر نشك ،3يساز نيجانش . شود يده ميد

ها را عامل غات آني و تبلي جمعيها ، رسانهيدار هي سرماي منتقدان جامعهيرو برخ نياز اهوده ياذب و بك يها سته خود و اشتغال به خوايعين و طبي راستيها انسان از خواستهييجدا

ه از ك يامر). 45-48: 1359وزه، كمار( است يگانگيشتر و از خود بيار بكه منجر به كداند يم ياسي از حقوق سيبردار و عدم بهرهيت اجتماعي به وضعيياعتنا يموجب ب نين منتقديمنظر ا

ز يت نيگالبرا). 3:1369معتمد نژاد،(شود ي ميارك و محافظهيت منجر به سازگاريخود و در نهاننده و ك مصرفي رهبريننده براك دي تالش توليعني دي جدي نظام صنعتي ر وارونهيغات را سيتبل

).12-13: 1353پورشه،(داند ي ميبه خدمت در آوردن و

ل اطالعاتيوه تحلي ش-يروش نمونه بردار به ي تجاري چند آگهليد به تحلي فرويه ساختار روانيا به نظركبخش حاضر قصد دارد تا با ات

ب فضا، يل به ترتيند تحليفرآ. مخاطب بپردازدي و مصدر همذات پنداريا رسانهياهايعنوان رورا مورد 7يو ضمن6حي صريها حامل داللتيها ، نشانهيي و روايتيت، عناصر شخصير روايسس شده در ك منعيان ساختار روانيشف روابط مكز بر كل محتوا متمري قرار داده و تحلياوكوا

ي برايه عنوان مصدرغ بيت درون تبلي شخص سه گانه يان اجزاير موازنه مييت و تغيبطن روات ي شخصي روانشناسي راهبردهاي تجلي ت، نحوهيدر نها. و اقناع مخاطب استيپندار همذات

. استخراج شده استي هر بررسي جهي آن به عنوان نتيردهايكرو ها و يدر ساختار آگه متنوع در ساعات مختلف يريگ صورت نمونهه ب88مه دوم سال ي نيدر بازه زمانسنده ينو

ي عدد آگه30تعداد . را انجام داده استيبردار نمونه ي گوناگون مليها هكروز از شب شبانهل جامعه كي، تشي مضمونيبند روانشناسانه را انتخاب و پس از دستهيها حامل داللتيتجار متفاوت يغي تبليها نهيه، پنج نمونه در زمي اوليل محتوايا و تحله نمونهكيك و تفيآمار

غات ين حجم تبليشتريه با مخاطب عام روبرو بوده و بك يلوازم خانگ و ييمحصوالت غذا

                                                            1. Projection 2. Sublimation 3. Displacement 4. Parapraxis 5. Day Dream 6. Denotative 7. Connotative

62 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

هدف از . ده استيه در مقاله برگزيق و ارايل دقيداد؛ جهت تحل يل مكي آن دوره را تشيونيزيتلون يا د بهي فروي روانشناسيم مبانيت تعمي، اشاره به قابليغي گوناگون تبليها نهي زمانتخاب

. ها بوده است نهيزم

)1ر يتصو(وود نك يبخارشو طيمحد ي با خطوط سفي پالن معماريك( خانه يعي طبيت و فضاي به واقعير ارجاعيفرم خانه غ -1

ها، االكها، ر شامل انسانو عناص) يتناهي الكي مشيرامونيط پيننده فضاها در محكمجزا . قرمز رنگ خانه استيها و در ورود پنجره

.ي واقعياالهاك و ير واقعيط غيان محيان و تقابل مكزمان و م خانه فاقد -1-1

ل ين نوع وسايشه استفاده از ايلكستن ك به منظور شي خانه واقعكي ز از نشان دادنيپره -1-2 . از جامعهيتوسط قشر خاص) ز نباشدي نيد وجودشان ضروريه شاك(

)نگارندگان: مĤخذ ( يغ بخارشوي فضا در تبليصحنه عموم: 1ريتصو

تيروا .يردن منزل با توپ و دستان گلكف يثكورود دو پسر بچه به منزل و -1نده ي در آي، خبر از وقوع اتفاقاتيقيتم تند موسي، رز از در قرمز رنگيطنت آميورود ش -1-1

.يكنزد

و يط هندسيضاد با مح متيعيعنوان تنها عنصر طبه به گلدان بكودك ينگاه گذرا -1-2 .كودكطنت يف در مقابل شي ضعيروني حضور مادر، مانع بيحيان تلوي، ب خانهيمصنوع

ن منزل و آلوده ساختن يستن آزادانه حدود و قوانك، ش)عدم حضور مانع(وار يفقدان د -1-3 .خانه

   63 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

).انهكودكزه يغر (كودكبر رفتار دو » نهاد« نش كامل كطره يش حضور و سينما -1-4

.يها، لبخند مادر، آوردن بخارشو و عدم سرزنش آنكودكورود مادر، ندامت دو -2

.»نهاد« وب شدن ك در قالب مادر، سر»فرامن« حضور -2-1

ب يت، ترغياعتماد به نفس و توان مقابله با وضع توسط مادر توام باياستفاده بخارشو -2-2 .ت محتملي در مقابل وضعيگر به آمادگيمادران د

در كودكر افتادن دو ي پشت پنجره و منتظر مادر گكودك دو ي باال و نمايب نماكيتر -2-3ط محدود يها در مح انه آنكودكز يان و غراكودك عامل تبرئه يد نوعيط بسته خانه و شايمح

.خانه است

گر، يدكي ها به دن دستيوبك بر عدم الزام ندامت و ترس، ي مبنكودكاحساس دو -2-4 »من« يروهايواسطه حذف نه ب»نهاد« يروهايت و آزاد شدن مجدد نطنيبازگشت به حالت ش

. م بر آنك حا»فرامن« و

.لك به عنوان عامل موثر در حل مشينولوژكت -3

ي خارجيروي و حذف حضور ن»فرامن« نش ك، عدم يرفتار مادر و استفاده از بخارشو -3-1 .انكودكت ي در رشد شخصي منفيعنوان عامله انه بكودكز يوب غراكسر

يريان و ابزار جلوگكودك تبرئه ي برايل مادر، عاملكعنوان حالل مشه بيحضور بخارشو -3-2 . در خانهيجاد تعادل روانياز بروز خشم و ا

»من« نترل كان و گسست رابطه معنادار كودكنش كق واي، تعل»فرامن« اهش قدرت ك -3-3 . واسطه عدم تقابله ب»نهاد« مجدد يداري، ب»نهاد« بر

»نهاد« يازهاين ني و تأميز بشري غراي آزادسازي برايعنوان عامله بيلوژنوكف تيتعر -3-4 ت ين عنصر فرديتر يقو عنوانه ب

ه ب« و » مختلفيها يياراك« ، »ندهياز به استفاده از مواد شويبدون ن« افزودن اطالعات -4 .يش نشان تجارينده زن و نماي گوي با صدا»يهمراه لوازم جانب

ان كودكژه در مورد ي فرامن به ويدهاي نهاد از قيي را بر رهاينولوژكقش ت دارد تا نيغ سعيتبل . ش گذارديگردد به نما ي ميابيها ارز آنيي در رشد تواناي منفينش فرامن به عنوان امركه ك

)2تصوير (خدمات همراه اول طيمح

.اباني خكي ناركن و يداخل ماش -1

.انكت زمان و ميعدم اهم -1-1

.غين مؤلفه تبليرعنوان مهمته ون بكس -1-2

64 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

)نگارندگان: مأخذ(ار كط ين به محير ماشييصحنه تغ: 2ريتصو

تيروا مرد، لبخند ي، اصرار زن بررفتن و عدم معطلي ارك انجام ي برايانكرساندن همسر به م -1 .ز مرد و ماندنيطنت آميش

. با همسر واوقات خوشي همراه»ينهاد« نش ك -1-1

.»من«نش ك از يعنوان بخشه االجرا و ب و الزميليف تحميعنوان وظاه بي اجتماع انجام امور -1-2

. اقدام متعارفي مرد برايك و تحر»فرامن« به »من«نش زن به مثابه پاسخ متعارف ك -1-3

تاپ، آغاز ار و لپكز ين به ميل ماشكر شييخروج زن، مشغول شدن مرد با تلفن همراه، تغ -2 . با مسرتياركانجام امور

و حذف نظارت »من«نش متعارف كر با ي مغاينشك ي برا»نهاد« يخروج زن، آزاد -2-1 ؛ »فرامن«

»نهاد« پاسخ به ي برا»من« يازهاي برآورده ساختن آسان نيد برتوان تلفن همراه براكي تأ-2-2 .از دارديه فرد در لحظه به آن نك ييها تيموقع يو احضار تمام

ي در تقابل با شلوغيطي خلق محي برا»نهاد«ان ابزار ا به عنويل دادن به روز رؤكش -2-3 .كط بانيمح ي اجتماعيها تي انجام فعالي برايعنوان ابزاره ار و تلفن همراه بكز ين به ميل ماشيتبد -2-4 و »فرامن«ان ي تعادل ميبرقرار. نده انجام آن استي الزم االجرا و زن نما»فرامن« ه به اجبارك .»من«نش كر ييق تغي از طر»نهاد«

ل است يتأوازمند ين ني نمادي زبانيال محقق نشده و داراي بر اميا به مثابه داللتيروز رؤ -2-5ت روزانه در ي انجام فعالي مرد، برا»نهاد« وب شده كل سرينجا بر مي در ا).354: 1387،ياحمد( .ط دلخواه داللت دارديمال آرامش و در محك

   65 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

د كي و تأي و بازيار جدك و تشابه يپرور اليانه و لذت خكودك يها يادآور بازي »ايروز رؤ« -2-6عنوان ه با تلفن همراه بي روزانه به مثابه بازيازهاي پاسخ به نيار با تلفن همراه براك يبر سادگ

.ني امروز در اوقات فراغت موقت مانند انتظار در ماشيايح دنيند تفري از فرآيبخش

ن يان است اما ايانه عكودك ي بازي براينيگزيعنوان جا ه فرد بزرگسال ب»يايروز رؤ« -2-7 ).354 :1387،ياحمد(ردن آن دارد ك در پنهان يبزرگسال سع بوده وي درونيباز

.ني در ماشيت عاديع لپ تاپ، بازگشت به وضعيمشاهده زن از دور، بستن سر -3

»ايروز رؤ« نمودني مخفي، تالش مرد برا»فرامن«حضور مجدد زن به مثابه بروز دوباره -3-1 .»من«نش كتاپ به منزله و بستن لپ ي ذهنيز از شرم بازي گريبرا

.ش لوگو و شعار همراه اولينما -4

يف اجتماعي انسان و وظايال نهاديان اميه ارتباط مك است يياي، طرح روزرؤيساختار آگه . دده يهارا نشان م ان آني توازن ميرار برقينش من براك فرامن و يد از سوكيمورد تأ

)3ر يتصو( تاپس يدنينوش ط يمحق ي از هر طريدنيافتن به نوشي بر دستي مبنك مشتريزود مجزا با محتواي سه اپيغ دارايتبلان ينش مكز، بر كشتر تمري خاص بوده و بيها ها فاقد نشانه طي محين است تمامكمم

. ها استوار است تيشخص

)مأخذ نگارندگان(ر يگي از مرد ماهيدنيصحنه سرقت نوش3ريتصو

تيروار، يگيس نمودن مرد ماهي در آب، خيرجه زدن سه پسر نوجوان با نقشه قبليش :زود اولياپ -1

.ها و خوردن نوشابه از آنكيي سرقت نوشابه مرد توسط

66 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

به عنوان »من« . بر خواست افراد قابل مشاهده است»نهاد« امل كغ غلبه ين تبليدر ا -1-1 . تصاحب نوشابه استيعني يل ويدر صدد پاسخ به تما نهاد،يوپاسخگ

و يع به وي سريي پاسخگوي برا»نهاد« از »من« امل كت يسرقت نوشابه به عنوان تبع -1-2 يزه انساني با غري مطلقيور هماهنگكنوشابه مذ. ن استكق مميتحقق اصل لذت به هر طر

ت فرد در برخورد با نوشابه موجب يمسحور. رد توان مقاومت در برابر آن را ندا»نهاد« داشته و الت ي تمايساز ر در برآوردهي و تأخ»نهاد« يروينترل نك ي برا»من« آن و عدم توان يطلب آن .آن است

ن فرد به يانت ايه نشانگر خكشود ي نفر خورده مكي ت نوشابه سرقت شده توسطيدر نها -1-3 . نهاد استي خود به منظور ارضاياكشر

ز ي نيزي و هنجارگرينك همان قانون شيعني تر ي قوي وب شدهكل سرينوشابه مبا خوردن -1-4 يان رفتن تمامي انسان در لحظه از ميش روانيد آساياز منظر فرو. گردد يم محققت از فرامن يز تبعي ني واقعيايدهد و در دن ي رخ مي از فرامن اجتماعي ناشيها تيمحدود

. راه همراه استك ايهمواره با نوع

نهاد و خاموش كه عامل محرك خاص بوده يدني نوشكي بر لذت خوردنيز آگهكرتم -2 . ه با استقرار اصل لذت همراه استك فرامن است يرويننده نك

كيودكدو . استيدنيده و با آرامش در حال خوردن نوشي لمي صندليپدر رو: زود دومياپ -3ها را دنبال از آنكيي ه پدرك يلرده و در حاكس ي پدر را خيق مادر با تفنگ آبي به تشوييگو .خورد ي را مي نوشابه ويگريند، دك يم

يزين غري انجام فرامكيودكدر . شود يسته مك شكودكزود هنجار توسط دوين اپيدر ا -3-1ابد؛ ي ياهش مك »فرامن« يت هنجارهايابد و قبح عدم رعاي ي شدت م»نهاد« ريتحت تأث

را »فرامن« ر با يافته و عمل مغاي يشتريه ناظر لطافت بدگايانه از دكودك »من« نش كن يبنابرا . بخشد يانه مكودك شوخ و يتيبافت و ماه

د يشا( دو نفر. دن تاپس استيده و در حال نوشيشك ننو دراز ي رويپسر: زود سومياپ -4 .دن نوشابه استيها مشغول نوش از آنكيي در پالن آخر. در حال طرح نقشه هستند) دوستانش

ين امر به معنايا. ميستي نقشه وتصاحب تاپس را شاهد نيوه اجرايزود شياپن يدر ا -4-1 به دست آوردن نوشابه ي برايتر و ناهنجارتر ي به مراتب ضد اخالقيها د روشيه شاكآنست

ننده آن را ك از دو اجراكيي ي فرد»نهاد« لذت بردن ن وجود ما تنها صحنهيبا ا. اجرا شده باشد .ميند، شاهد هستك يانت مي خزيار خود نكه به همك

را يتوان متصور شد، ز ي فرد اول نمي تصاحب تاپس را بدون مقاومت از سوين آگهيدر ا -4-2 .طعم بودن تاپس است بر خوشيدكي تأيدني حفظ نوشي برايجدال و

   67 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

)4ر يتصو(برنج دانه بلند محسن طيمح صحنه يت بر باالكشر ي و لوگوي فانتزيها شن به همراه جلوهيمي خانه متداول در انيك -1 . استي صحنه تئاتركي دنيگر د يه تداعك

)مأخذ نگارندگان ( غ برنج ي در تبلي از مراسم خواستگاريا صحنه: 4ريتصو

تيروا

خانم، صحنه متداول ي برنج دانه بلند از باقالي بر خواستگاري مبنيمتن نوشتار -1-1 سرخ يها مادر، دعوت داماد به نشستن، پاسخ برنج با گونه و حضور دختر و پدر ويخواستگار

يژگي وكي يرش اجتماعي پذيت پدر به معناي، ابراز تعجب تؤام با رضا»م آقايما نشست« :شده .است )ي قديبلند(

»ينهاد« ل ي تماكي قد به عنوانيطرح مولفه بلند -2

.تي قد برنج بعنوان سند مرغوبيغ بر بلنديد تبلكيتأ -2-1

. مؤلفه مثبتكي عنوانه قد برنج و قد انسان بيطرح موضوع بلند -2-2

الت گوناگون انسان است، مطالباتي چالش و موازنه تماي برايت مهميازدواج موقع -2-3 ي برا»من« نش كدرون خود دارد، وب شده را درك سريها ه غالبا آرزوها و خواستهك»نهاد «

. دينما يخواست خانواده بروز م ه در قالبك »فرامن« مقابلو در »نهاد « الت يپاسخ به تما

. قد بلنديل به داشتن شوهري بر تمايگفتار شادمانه دختر مبن -3

داشتن يبرا) وتاهك چاق و يباقال( او يل نهاديوب شدن مك از سريا گفتار دختر نشانه -3-1 . استي واقعياي دنيها تيمحدود بلند، در اثريقد

ي برا»يساز نيجانش« از نوع يسم دفاع روانيانك از ميشي نماگر گفتار،ي دياز سو -3-2ند تا ك ينش معقوالنه تالش مك كي در قالب»من« . است»نهاد« وب شده كل سريف ميتخف

68 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

) ندهي قد شوهر آيل به بلندينجا تمايدر ا (يگريالت ديه به تماكر قابل تحقق را ي غيآرزوها .بدل شده، محقق سازد

ل نموده ينده تبديل به قد بلند را، به بلند بودن قد شوهر آي، تمايازس نيسم جانشيانكم -3-3 .آورد ي تحقق آرزو فراهم مي براي فرصتي با ويگانگي قد بلند و احساسيرا ازدواج با همسريز

ت قدبلند به عنوان ارزش در ي و تثبي اجتماع»فرامن« از موافقت يشيموافقت مادر نما -3-4 .جامعه است

بحث شده يژگي ويد بر ارزشمندكيه تاك »ستي دانه بلند نيربرنجه« : ندهي گويصدا -4 .دارد

يها خود قصد دارد تا ارزشيشي و ساختار نمايال انسانيان امي مينيگزي جايغ با نوعيتبل نشان كي ارزش متعلق بهكي را به محصول منتقل سازد و آن را بهي جوامع انساني درونينهاد . خاص بدل سازديتجار

)5ر يتصو( تجارتك طرح زمرد بانيگذار سپرده طيمح .ريانه تصويز رستوران در مي مكي يادربندك -1-1

نفر كي ن دو فرد در واقعيا( گر يدكي لباس مشابه نشسته در مقابليدو مرد دارا -1-2 .)هستند

ان يه در مك يا نه و پشت به دو مرد به گونهينشسته در پس زم نفر سوم با لباس مشابه و -1-3 .است فتهدو مرد قرار گر

.رديگ ين در برخورد با مرد اول هم سطح با چشم مخاطب قرار ميدورب -1-4

ش ي اقتدار را به نماين قرار گرفت و نوعيين در برخورد با مرد دوم در سطح پايدورب -1-5 .گذارد يم

بر حضور مداوم يا ه اشارهك بسته از فرد اول ينماهانه در يير فرد دوم در آيمشاهده تصو -1-6 .اوست

   69 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

)نگارندگان: مأخذ ( ك بانيگذار غ سپردهيصحنه حضور من در تبل: 5ريتصو

تيروا

، در حال نوشتن، )ي و جديمرخ، حالت نشستن رسمي نير، نمايسمت راست تصو(فرد اول -1 يمبن) ده و راحتي روبرو، حالت نشستن لمي، نماريسمت چپ تصو(قرار دادن فرد دوم خطاب .ك در بانيره گذايبر سرما

و نوشتار به عنوان ي، جدي با حالت رسمي ويني و صورت ع»فرامن« ش يفرد اول نما -1-1 .افته استي تجسميسازمان نظم اجتماع

ل يو ابراز تما) ي لجاجت و شعف درونيمصرانه و با نوع(چ توسط فرد دوم ي سوئكي شينما -2 .د خودرويبه خر

، لجاجت و يش دلبستگينما. دهد يود نشان م را در رفتار خ»نهاد« يها يژگيفرد دوم و -2-1 .يطلب ل به رفاهيع و تمايل به سود بردن سريتما

يزي غريان خواست دروني، تقابل م»فرامن« و »نهاد« ان ي تقابل مييش ابتدايصحنه نما -2-2 . استي بر سازمان اجتماعير مبتنكو تف

خاص به ك بانكي دريگذاره يشتر بر سرمايد بكيعدم توجه فرد اول به اصرار فرد دوم و تأ -3 .ن امري ايجه منطقيافت سود به عنوان نتيه و دريمنظور حفظ اصل سرما

يان مباحث و استدالل براي ، ب»فرامن« نش كوه ي به عنوان شيه ساختار منطقيارا -3-1 . نهاديبازدار

ن يي در تبي و ناتوان»فرامن« و لجاجت در مقابل »فرامن« عدم توجه نهاد به -3-2 يساز ل به برآوردهيو تما اه آنيزيت غريل ماهي به دلي خود به صورت منطقيها خواسته

.التيزودهنگام تما

به خود جلب ي را تا حد»نهاد« توجه كي طرح بانيايرامون مزايفرد اول با صحبت مداوم پ -4د بر كياز او و تأ چيي، گرفتن سو»نهاد« شدن به يكنموده است، ورود فرد سوم مشابه و نزد

70 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

.»فرا من« توجه نهاد به الزام

. است»فرامن« و »نهاد« ان يان بخش تنازع مي به عنوان پا»من« فرد سوم تجسم -4-1

التير درست به تمايند تا از مسك ي مي است و سع»نهاد« ننده كنترل ك يرويمن ن -4-2 »فرامن« الت با ين تمايواسطه تقابل اه ا بي ر اندازدي رابه تأخييا پاسخگوي پاسخ دهد و»نهاد «

.ها بپردازد وب آنكبه سر

ه د شدياب و تردي و خروج او از حالت غ» من« استدالل فرامن سبب قدرت گرفتنيروين -4-3 .ندك يه به مقابله با نهاد اقدام مك

. به سمت مقابلي و نگاه همراه با بهت و ناراحت»فرامن« و »من« برگرفتن نهاد از يرو -5

الت يان تماي ميني جانشي و بروز نوع»منفرا« يروزي و پ»نهاد« يي نهايوبكسر -5-1 .»فرامن« التي و تما»نهاد «

ساختار يل بزرگتر و داراي مكي وتاه و زودگذر بهكل ي مكي لي و تبديوب منطقكسر -5-2 . دارد»نهاد« ال ي به اميرپا، اما منطقي ديه پاسخك يمنطق

تر با ساختار شيست و بي ن»نهاد« يزش فوريازمند انگيغ نيساختار محصول مورد تبل را مد نظر قرار »فرامن« يروزيرو ساختار آن پ ني هماهنگ است و از ا»فرامن« شانه يدوراند . است داده

بحث را به مثابه يغات تجاريت، تبلي همچون آسا برگر و وايات افراديا بر نظركپژوهش حاضر با ات

ان يغ نمايل مخاطب در تبلاي ظهور امي قرار داده است تا چگونگياوك مورد واي انسانيايرون يا جانشي ا وي، روز روير واقعيط غيز در قالب محي ني آگهييه در ساختار رواك يامر. شود .است ده شدهيشكر ي به تصويساز

يكه هدف تحرك ي تجاريها ه در نمونهكشود ين استنتاج ميچن غ فوقيموعه تبلاز مج نهاد در يروهايت به سمت نيتار شخصر موازنه ساخيي تغيمخاطب به مصرف را دارند، نوع

ز از درد، يپره ال،ي امي چون آزادسازيني از نهاد در قالب مضامير پرقدرتيتصو. ان استيجردر . رديد قرار گكيت با اخالق مورد تأي، ضدينك، قانون شي نظميب و بي، تخريقيلذت به هرطر

ها در آنيعيرد طبكاركراف از با انح»فرامن« و »من« ييز بازنماي ني تجاريها يغالب آگهردن ك در خدمت بر آورده »من« اگونه، ي روياين دنيدر ا. ديآ يش در مي به نماي واقعيايدن

ا ين دنيدر ا. شود يده نميوب دكا سري مانند واپس زدنيندهاي نهاد است و فرآيها خواستده يجود دارد؛ د وي واقعيايه در دنك يلك به شي و اخالقيت مقررات اجتماعيم رعاكتحف ي بر تضعي فرهنگ پست مدرن مبتنيها يژگي از ويج رفتار مصرفي تروي وهين شيا .شود ينم

   71 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

ييز زداكمن تمر« ت به سمت ك و حر»يمن واقع« پارچه و كي گانه،ي پرورش خودي شهياندوبستر، ( متناقض و ناهمگون يها اجازه بروز با خواستهي دارا»من« يعني است،»شده

آورده يرو شتري و مصرف هرچه بيال خود به تنوع طلبي به اميي پاسخگويه براك) 450:1383من (»هي ثانويندهايفرا« در برابر) بدن ونهاد (»هي اوليندهايفرا« ن فرهنگ يرا در اياست؛ ز

). 8: 1383لش، (شوند يم تيواجد اعتبار تقو) فعالهاي متضاد با نمونهيردك عمليه داراك هستند يگريدهاي شامل نمونهيغات تجارياما تبلبه تعلق لي بدل»طرح زمرد «غيتبل. هستنديغات تجاري مورد انتظار در تبليا رفتار عمومي فوق ينديل مخاطب به حفظ پول خود به عنوان فرآيا بر تماك با اتيغات تجاري از تبلي خاصي گونه

است؛ در د شدهينده توليج بهتر در آي به نتايابي با هدف دستيال فوريوب امكخردمندانه و سره كگذارد ي محقق ساختن خواست فرامن را به تماشا مي برا»من« ل يار تماكار آشي بسيقالب

افت يه رهك نمود ي فرامن تلقيروي تسلط نير موازنه به سويي از تغيا توان نمونه يآن را م . گردد ي محسوب ميغات تجاري در تبليمتفاوت

سو كي ب ازين ترتي است و به ايغات تجاريگر موارد تبليم به ديضر قابل تعمرد پژوهش حايكروور ك مذي روانيروهايان نير موازنه مييق تغي رفتار مخاطب را از طري دگرگونيها وهيش تواند يم

يي روايها وهيل شيه و تحليگر توان آن را دارد تا به تجزي دي قرار دهد و از سوياوكمورد وا . ساختار بپردازدن ي بر ايمبتن

يريگ جهينتز بر كها با تمر ي آگهي موردي ن پژوهش ومطالعهيدر ا دي فروياوكافت روانيبا استناد به ره

خود ي روانشناسانهيها افتيغات در رهيه تبلكجه گرفت يتوان نت يرابطه نهاد، من و فرامن م گوناگون روان را با يها بخشيعيرد طبكه موازنه و عملك باشند كيقصد دارند تا عامل محر

شده و بر حسب ي روانيروهاين اختالل منجر به عدم موازنه در نيا. سازد ياختالل روبرو مج به يي تهي براي روانين عدم موازنه غالبا در جهت نهاد به صورت عامليغ، اي تبلييهدف نها يكتحر ا مخاطب ريشيه خرد و دوراندكها ي آگهيا در جهت فرامن در برخي مصرف،

ن دو بخش روان عمل ي در خدمت ايان، من به صورت عاملين ميدر ا. ابدي يل ميند تماينما يم . استيو اقناع و غيت فرد از تبلي از تبعيا د و نشانهينما يم

هدف يا اجراي ن عدم موازنه، مصرف محصوليردن اك برطرف ي براي تجاريت آگهيدر نهاه در آن مصرف محصول كسازد يول مك موي واقعيايمر را به دنن ايند و اك يم شنهاديغ را پيتبل در » من«يانجام شده از سو نشك يعني مصرف. گردد ي مي از مسأله تلقيي رهاي برايراه . دينما يل مي را جبران نموده و آن را تعدي داده در سپهر روانيرات رويي، تغي واقعيايدن

72 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

دانند، اما پژوهش يزش مخاطب ميرا ابزار انگ يل نهادين عرصه، تماي از محققان اياريبس فرامن يها يژگيننده از وك غي متناسب با اهداف تبلي تجاريها يه آگهكدهد يحاضر نشان م

. نديجو يز سود مين

   73 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

منابعز مطالعات و ك، تهران مريز اجاللي، ترجمه پروها ل رسانهي تحليها روش) 1379(آسابرگر، آرتور -

.ها قات رسانهيتحق .زكنشر مر: ، تهرانييبايقت و زيحق) 1387 (ك، بابي احمد- .انتشارات سروش: ، تهرانيد گرشاسبي، ترجمه حممي بسازيونيزي تلويچگونه آگه) 1380(ين، هانتلي بالدو-، مجله مطالعات »ي از منظر مطالعات فرهنگيونيزي تلوي آگهكي ي بررس«)1385(ن ينده،حسي پا-

.5ه و ارتباطات، شماريفرهنگ . نشر روزنگار: ، تهرانراني ايونيزي تلوي تجاريها ي نقادانه از آگهيقرائت) 1384(ن ينده، حسي پا-: ، تهراني مظفري، ترجمه مهدتيدگاه گالبرايد از دي جديجامعه صنعت) 1353(يي پورشه، لو-

.انتشارات دانشگاه تهران .نشر چاپار: ، تهران و بهزاد دورانيرانيز مرجمه گودر، تها رسانهينشانه شناس) 1387(، مارسلي دانس- .انتشارات طرح نو: نده، تهرانين پاي، ترجمه حس فرهنگ عامهياوكروان)1382 (يچاردز، بري ر- . 23، شماره ي، درمجله نامه علوم اجتماع»ت ارتباطات ي اقناع، غا«)1383(، باقر ي ساروخان- .تهكنشر ن: محدث، تهرانيد علي، ترجمه سياوكند، ناخودآگاه وروايفرو) 1370(ه، ژان پلي شار- .زكنشر مر: ان، تهرانيگريوا روي، ترجمه شر خوابيتفس) 1382(گمونديد، زي فرو-، مجله »ي، زبان و ساختارآگاهيات روانيعمل« )1386(، روح اهللا يرمانكبر واحمدزاده ك اي، علي فرهنگ-

.8 و ارتباطات، شماره يمطالعات فرهنگموسسه انتشارات : ، تهرانغ واقناعي ارتباط، تبليمبان) 1383(، رحمان يدي اصغر و سعيا، علكي -

. رانيروزنامه ا .2، در رسانه، سال دهم، شمارهيمينب محمد ابراهي، ترجمه ز»غاتي گفتمان تبل«) 1378(ي،گاكوك - . ققنوسنشر: ان، تهراني، ترجمه شاپور بهسمي پست مدرنيجامعه شناس) 1383(ات ك لش، اس- .ايتاب پاك: ، تهرانيدي ترجمه محسن مو،ي ساحتكانسان ت) 1359(وزه، هربرتك مار- .29، درمجله پژوهش و سنجش، شماره»يونيزي تلويها ي بر اگهي انتقادي آرا«)1381( اصغري، علكي مح- .2، شماره1، در رسانه، سال »ي انسانيگانگي و از خود بي تجاريها يآگه« ) 1369(اظمك معتمد نژاد،-، مجله »يونيزي تلويبازرگانهاي امي پيل محتواي تحل«)1385(ده ي، سعينين و امي، حسييرزاي م-

.6شماره ارتباطات، و يمطالعات فرهنگ .ده سراينشر قص: ، تهرانيميل قدي، ترجمه اسماعي جامعه اطالعاتيها هينظر) 1383(ك وبستر، فران-

-Giles, David (2003) Media psychology, Lawrence Erlbaum pub. New Jersey.

-Shah, Kruti, D’Souza, Alan (2009) Advertising & Promotion, Tata McGraw-Hill, New Delhi

-Wells, William D. (1997) Measuring Advertising effectiveness, Lawrence Erlbaum pub.

New jersey . -Zaltman, Gerald, Coulter, Robin (1995) Seeing the Voice of the Customer: Metaphor-Based

Advertising Research, Journal of Advertising research, Vol.35, No.4,Pp.35-51

1يران پس از انقالب اسالمي گفتمان نظارت بر تن زنانه در اياوكوا 3ستوده ينا هالليم، 2غالمرضاكاشي محمدجواد

8/9/91: تاريخ تاييد10/6/91:تاريخ دريافت

دهكيچـ ي س يان تن زنانه و سـاختارها يمقاله حاضر به مطالعه نسبت م در گفتمـان ياس

و در مورد كه فو يد بر نظر كيالش شده با تأ ن راستا ت يدر ا . پردازد ي م يانقالب اسالم ن بدن زنانه در ارتبـاط بـا ي وجوه نماد يز مطالعه تجرب يمناسبات قدرت و بدن و ن

ـ ن به تن زنانه دست ي نماد ي سامانده ي از الگو ي به فهم يگفتمان انقالب ـ ا. ميابي ن ي يض مقتياسيس وي اجتماعيها بنا به ضرورت يه گفتمان انقالب ك ل نشان داد يتحل

ـ از نظارت بر تـن زنانـه هـم نـشان گرد ي خاص ين خود با الگو يوكدر دوره ت . دي و ي و برون گفتمان ي در سطح درون گفتمان ينه اجتماع يد آمده در زم يتحوالت پد

با در نظر . شدي در گفتمان انقالبييها منجر به بروز چالشين هم نشانيز تداوم اينن گفتمان به ي ا ي در ساختار درون ي بازنگر ،يت گفتمان انقالب يت و اولو يگرفتن اهم

. رسـد ي به نظر م يزننده ضرور بي آس يها به دال ي آن از وابستگ يمنظور رهاساز شنهاد ين، پيادي بنيأ و بازساز ، بازگشت به مبد ي بازساز ين راستا دو استراتژ يدر ا .گردد يم

.ي گفتمانيها هناساز، ي، انقالب اسالمي نظارتيتن زنانه، الگوها: يديلكواژگان

                                                             اين مقاله منتج از پايان نامه كارشناسي ارشد، به راهنمايي دكتر سيد حـسين سـراج زاده، دكتـر محمـد جـواد .1

.غالمرضا كاشي و مشاوره دكتر فاطمه جواهري است

[email protected] .استاديار گروه علوم سياسي دانشگاه عالمه طباطبائي. 2

[email protected] ).تربيت معلم تهران( كارشناس ارشد جامعه شناسي دانشگاه خوارزمي. 3

76 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

مقدمه و طرح مسأله. گذرد ي ميني دي بر باورهاكي نظم متكي و استقراري انقالب اسالميروزيش از سه دهه از پيب يها خاص از دههيا مناقشهي را بر مبناي اسالميتوان هر دهه پس از استقرار نظام جمهور يمدهنده انون قرار دارد و سامانك دهه، در كي ه درك هست يمباحث متعدد. ردكز يگر متمايد

اما مسأله . ت استيگر فاقد معنا، جاذبه و حساسيزاننده است، و در دهه ديمنازعات حاد و برانگره يگاه از دا چيه هك است ي، موضوعي زنان در عرصه عمومي رفتاريحجاب، پوشش زنان و الگو

كي نيادي به ساختار بنيابي تدس. رون نرفته استيز بيشه برانگ و مناقين، اساسياديمباحث بنتوان ين تداوم ميبه اعتبار ا. ر استيپذانكل مباحث امين قبي به اك، با تمسياسيگفتمان س

ننده كد ين با گفتمان بازتولي گوهرين آن، نسبتي نماديبند ه تن زنانه و صورتك شد يمدعن سوال هم يت؟ پاسخ به ارفته اسين تا چه حد پذيادين نسبت بني ايمدعا. دارديانقالب اسالم

ن بدن زنانه چگونه با تداوم يوجوه نماد. استي و هم مطالعات تجربيازمند مطالعات نظرينجاست و تداوم آن با كن شده تا ين وجوه نماديق ايند؟ توفك ي نسبت برقرار ميگفتمان انقالب بان است؟ ي دست به گريچه معضالت

برساخته ي نسبت به ساختارهايرد درمانيك رويها، اتخاذ نوع ن پرسشي به اييگوپاسخ يخي خاص تاريها تيه در موقعك ييها نسبتيرذاتياثبات وجه برساخته و غ. استيگفتمان

و يننده مناسبات اجتماعكد ي بازتولي گفتارهايش روي پيا انات تازهكاند، ام حادث شدهر دگرگون ي تقدكي به يخي نسبت حادث شده تاركي ل شدنيند و از تبديگشا ي مياسيس

. آورند ير ممانعت به عمل ميناپذ

و تن زنانه ياسيگفتمان س: چهارچوب مفهوميم، قادر به يان ذهن و بدن متعهد مانده باشي ميساز به دوگانهيارتك منظومه دكي ه درك يتا زمان

ذهن و آنچه به ذهن). 32: 1386، يديسع( م بوديان بدن و گفتمان نخواهي نسبت مكدربا فرض . از به بدنيل و ني، تصور و زبان به ذهن تعلق دارد و مير آگاهيشود نظ ينسبت داده م

ن معنا يبه ا. افته از بدن استي انتزاعي و از جنس معاني محصول زبانكي ، گفتمانين دوگانگيا . معناستي و تن و از جمله تن زنانه بياسيگفتگو از گفتمان س

يهنگام. ر استيان پذك امي از چنان دوگانه سازي و تن، با فراروان گفتماني نسبت ميبرقراروب كل سري مكي د شدهي را صور تصعي عرصه اجتماعيها ها و سمبل ن، نقشيد، عناويه فروك

ن يتگنشتايو. ديگشا ي را ميان گفتار و تنانگي نسبت مينه برقراريانگارد، زم يشده در بدن مه مواجهه شخص با جهان كان ذهن و جهان خارج، بلي م را نه حاصل نسبتيه آگاهك يهنگام

   77 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

ند، از ك ي ميجهان رو ت خود بهيه شخص با جسمانكن است يانگارد و فرض او بر ا يخارج مه ك يهنگام. ندك يل مي تبدي از صور زبانيند و تن را به بخشك ي عبور ميارتك ديدوگانه ساز

ند و ك يل ميان فرد و جهان تبدينسبت م از ي سرشتيدار بودن را به بخش ، بدنينتيمرلوپو ي را به وجهيانگگند، تنك يل مي بدن دار تبديمشخصات جهان را به مشخصات موجود شناسا

ن يبه ا). 133: 1387گران، ي و ديزدخواستي( ندك يل مي از عالم دار بودن بشر تبديساختار ي ساختار زباني تنانگيها هي سويكن و دور و نزدير باال و پائي نظي، جهاتينتيب مرلوپويترت . انگارد يم

ان ي نسبت ميا برقراري بدنيتوانند از ساختار گفتمان يو، مكر فوي نظيلسوفانين مقدمات، فيبا انترل و ك يشمند پساساختارگرا بر چگونگيو به عنوان اندكفو. نديگفتمان و بدن سخن بگو

ياو در پ). 74: 2008وت، يال(ندك يد مكيها تأ ق گفتمانيها از طر قدرت بر بدنيه گذاريسرما ). 39: 1382نش، ( رسد ي قدرت به بدن م»1زي ريها يژگي و«يابيرد

اي كه بدن همواره و قدرت نوعي چسبيدگي بالفصل با بدن دارد، به گونهكاز نظر فو در شركت«، »وظايف«گيرد و براي انجام قرار مي» تربيت«و » گذاري نشانه«، »گذاري سرمايه«مورد

از ). 62: 1389فاتحي و اخالصي،. (گيرد تحت فشار قرار مي» ها ساطع كردن انواع نشانه«و » مناسكنظر او، بدن را بايد كانون شماري از فشارهاي گفتمان تلقي كرد، بدن پايگاهي است كه در آن

).132: 1389ميلز،(هاست شوند؛ بدن جوالنگاه مبارزه با گفتمان ها مستقر مي گفتمانبدني را كه تاريخ به تمامي آن نقش بسته «و، وظيفه تحليل تبارشناسانه اين است كهكبه نظر فو

توجه ما را به اين نكته جلب يو» .است عريان كند، و فرايندهاي تاريخي فروپاشي بدن را نشان دهدعني، بسته به ي ،»از حيث تاريخي و فرهنگي، هويت بسيار خاصي دارد«كند كه بدن مي

هاي متفاوتي از بدن ها، و تجربه ها، تلقي تاريخي مختلف، نگرشيها سترهاي اجتماعي و دورهب ). 135: 1389ميلز،( توان داشت مي

الن را در خود ك يها و حمل معان از نشانهيان بدل شدن بدن به نظامكرد اميكن رويا، ي اجتماعي منازعات جدي مستعد برايه بدن و متعلقات آن بستركن رو است يپروراند، از ا يم

: قابل توجه استيات چندكنه نين زميدر ا. آورد ي را فراهم مياسي و سيفرهنگ و وابسته به يدادي نسبت روكي ا حمل نشانگان بر بدن،ي ان گفتمان و بدن،ينسبت م

ار هر ي دارد و اختي حمل معاني براي گوناگونيها تي خاص است همواره بدن قابليها تيموقع .ط خاص استين، وابسته به شراك مميا از خالل معانمعن

ست، گاه معنا از بدن ي نكي به كي يشود، اما نسبت معنا و بدن نسبت ياگرچه معنا، بر بدن بار م

                                                            1. microphysics

78 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

يه حمل معنا را با دشواركان بدن و معناست ين عدم تطابق تام ميا. سكمازاد دارد و گاه به ع . ندك يو منازعه توام م

ه بدن بستر كشود ين دو سبب ميان ايو حفره همواره موجود م ان بدن و معنايم م تايناسازگار . نندكدا يها مجال ظهور پ ن حفرهيب در اي رقيها باشد و گفتمانيمنازعات گفتمان

نسبت معنا و بدن در يدادگي وجه روين مقاله، ضمن بررسيه در اكات است كن نيبا توجه به ا را يگذار ن نسبتي موجود درايها دو و حفرهنيان ايها م يسازگ، نايگفتمان انقالب اسالم

سه دهه گذشته با ي طيان منازعات گفتمانيم داد و نسبت ميموضوع مطالعه قرار خواه . م دادي قرار خواهين نسبت را موضوع بررسي ايها حفره

قيروش تحقن رو ياز ا. شوند مين از متوي گوناگونير معانيتفس منجر بهيل متنيمتنوع تحلهاي وهيش، كليوال وسكمار( محقق و هدفش دارديميت پاراداي به موقعيق بستگي دقيلي تحليكنكت

كه با ها و عناصر امر اجتماعي كي از مولفهي الف بر گفتمان به عنوانكد فركيتأ). 133: 2011ژه ين نگاه ويمچنساير عناصر رابطة ديالكتيك دارد و هيچكدام به ديگري قابل تقليل نيستند، ه

ه ميان متون ك يا دهيچيگيرد و رابطه پ را در بر مي ي فراتر از متن نوشتارييه معناك 1او به متنن پژوهش را ي ايليات تحليضرور) 25-27: 2006الف، كفر( رديگ ميهاي گفتمان در نظر و نظم

ل ي تحلي برايديلك با طرح اصول يدگاه وين دين نگاه را در متأخرتريا. ساخت يبرآورده م :ردكتوان مشاهده ميگفتمان

ه چطور روابط كه كن موضوع مربوط است ي به اين تا حدوديا: استيروابط قدرت گفتمان .رنديگ يره قرار مكشوند و مورد مذا يار گرفته مكقدرت در گفتمان به

يندگص سه عرصه گسترده زي تشخيگفتمان برا: دهد يگفتمان جامعه و فرهنگ را استمرار م ي از جهان، روابط اجتماعييها ييايبازنما: ارا استكساخته شده، يه به لحاظ گفتمانك ياجتماع

. افرادي و فردي اجتماعيها تين افراد و هويب

يكدئولوژي خاص اثر ايع گفتمانيه چطور وقاكنين ايي تعيبرا: دارديكيدئولوژيگفتمان اثر ار و فهم متون و ي تفسي است چگونگيه ضرورك، بلندك يت نميفاكها ل متنيدارند تنها تحل

.ها دارند در نظر گرفته شود ه آنك يرات اجتماعيتأث

شه با يها هم گفتمان. اش در نظر گرفته شود نهيد در زميگفتمان با: استيخيگفتمان تار 2تينامتنيب. اند مرتبط هستند د شدهيها تول تر، همزمان و پس از آن شيه پك يگري ديها گفتمان

                                                            1. text 2. intertexuality

   79 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

توان بدون اتكا به متون ديگر مندي متون است كه بر اساس آن هيچ متني را نمي دهنده تاريخ نشان فهميد، چرا كه همه رويدادهاي ارتباطي به نوعي به رويدادهاي ارتباطي پيشين ارتباط دارند

مرز خود را اي توانند در هم ادغام شوند يت، متون مينامتنيدر ب). 74: 2002پس، يليورگنسون و في (، يگ( ره باشندي و غيا هيناك ياسكن است مشابه، متضاد، انعكن متون ممينند اكن ييبا هم تع

2008 :58.( ها و دانش د، ارزشيچه احساسات، عقاير و فهم تنها از دريتفس: گفتمان مفسر و روشنگر است

.افتد ياتفاق م

از روابط قدرت است يبردار ان پرده گفتميل انتقاديهدف تحل: ي از عمل اجتماعيلكگفتمان ش ).373-369: 2011گران، يالف و دكفر( شود ي ميم علمي منجر به پاراديو به لحاظ اجتماع

: مطمح نظر خواهد بوديل گفتمانيد مرتبط با تحليه ديق سه زاوين تحقيدر اتمان گفيك مرتبط با تن زنانه در ساختار هژمونيها هم نشان شدن داليداديساختار رو

.يانقالب اسالم

. هم نشانيها در صور دالي درون گفتماني و ناسازگاريمطالعه سازگار

.نهيها و تحوالت زم ان سازمان دالينسبت م

توان به سه دوره مجزا تفكيك نمود كه هريك متاثر از دوران پس از پيروزي انقالب را ميدوره اول از زمان پيروزي . تندهاي خاصي برخوردار هس شرايط سياسي و اجتماعي از ويژگي

و آغاز جنگ ي اسالميت دولت جمهوري شروع شده و تا تثب1357انقالب اسالمي در بهمن و يليدوره جنگ تحم ، مقارن است با1368 تا 1358هاي دوره دوم در فاصله سال. ادامه دارد يت اصلي شخص به عنوانينيت اهللا خميآ ، دوره سوم با رحلتي خارجيدات نظاميمسأله تهدن انقالب آغاز و با حاكميت جريان يها نخست اني از جرياريننده سرنوشت بسكن ييانقالب و تع

معيار گزينش متون در اين . رسد يان مي به پا70ل دهه يطلبي در عرصه سياست در اوا اصالح در ف از مناسبات تن زنانهيزيت داشتن توصكها و سپس مر ي پايگاه نهادي مولف آنكي مقاله

متفاوت و يرديكه در رابطه با موضوع روكاست بودهيد بر متونكين تأيهمچن. جامعه است . اند ردهك اتخاذ يديجد

و تن زنانهيان گفتمان انقالب اسالمي نسبت مي برقراريخيت تاريموقعدا ي سامان پي جامعه دوران پهلويها حول حفره1357 در سال يگفتمان مولد نهضت انقالب

و يريگ انقالب معنا، جهتيها ساختار گفتمان ن حفرهي ايگذار تي اولويما بسته به الگوا. ردكگانگان و استبداد ي به بي، وابستگيفقر، انحطاط اخالق. ردك ي را دنبال مي خاصيگذار هدف

يها را مستعد ظهور گفتمانيافته در دوران پهلوي ه جامعه سازمانك بود يچهار حفره بزرگ

80 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

رنگ چپ و ي، گفتمان انقالبياف طبقاتكحول و حوش حفره فقر و ش. ردك يمقاومت م اخذ يني رنگ دي، گفتمان انقالبيرامون انحطاط اخالقيپ. گرفت ي به خود ميستيسكمارسم و يسكزه جو اعم از ماريسم ستياليكگانه، رادي به بيت حفره وابستگيرد و با محورك يم

يه گفتمان انقالبك بود يگري دي دال محوريآزاد .ردك ي خانه ميانون گفتار انقالبك در ياسالمدا يها حول آن معنا پ ر داليرد و ساك ي ميك نزدي مدنيها يسم و آزاديالبريرا به افق ل

به يت بخشيران پس از انقالب منازعه بر سر نحوه محوري در اياسيمنازعات س .ردندك يم . ها بود تين اولوي حامل اياسي سير گفتارها به هيها و بنابر آن قدرت بخش ن دالي از اكي هر

ور را مد نظر ك، هر چهار حفره مذياسيننده در عرصه سك جي بسي گفتاريها يصورت بند به ير پاسخ دهيها مس ن دالي از اكي به هريت بخشي و اولويده نوبتياما الگو. داشتند، ي پرولتريروهاي به نيبخش چپ، قدرت يها از منظر گروه. ردك ين مييگر را تعي ديها حفره

رد و در عرصه مبارزه، ك يسم را فراهم ميالي مبارزه با امپري برايام عرصه داخلكنه استحيزمست، ياليضد امپر زه جو وي ستيروهاياز نظر ن. ردك يدا ميز ارتقاء پي نياخالق اجتماع

منافع دراز مدت سم،يالي با امپرين المللي مبارزه در داخل و عرصه بي براي جمعيسازمانده يز اخالق متعالي نين حال، اخالق عموميساخت و در هم يش را فراهم مك زحمتيروهاين

و يردن جامعه از مفاسد اجتماعك ك، پاي مذهبيروهاياز نقطه نظر ن. شد يل ميمبارزه تحوم رد، هك ي را فراهم مي طبقاتيها افكردن شكان پر ك، هم امياد معنوي جامعه در بنكي ديتول

برال بسط ي ليها سرانجام از منظر جناح. گانگان بودي به بي وابستگيها شهيسوزاننده ر . ندكگر را فراهم ي ديها نه تحقق همه داليتواند زم ي مياسي و سي اجتماعيها يآزاد

ي مورد منازعه در انقالب اسالمي محوريها دال) 1(نمودار شماره

ار بخشنده به نظم پس از انقالب با تن زنانه، وابسته استقرياسيان گفتمان سي نسبت ميبرقرار

   81 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

و ي شدن ساختار گفتمانينيد. فوق استيها ت داليزكف منازعه بر سر مريلكن تييبه تع به منزله دال يانيه دال عرك آن، مشروط به آن بود ياسي و سي حامالن اجتماعيريقدرت گ

در يني همراه با منازعات عيي بازنمايلگون ايا. شوديي بازنماي همه مصائب دوران پهلويانونك يانونكافت و تن زنانه به منزله دال ي تفوقيي بازنماير الگوهاي، سرانجام بر ساياسيصحنه س

. ننده را پوشش دادكج ي بسيها ر داليسااز .شه داشتي آن ريروزي انقالب و پيريگ لكش از شين سال پي فوق، چنديي بازنمايالگو نسبت به گفتمان مدرنيزاسيون شاه به گسترش فساد، ي مذهبيروهايدات نن انتقايتر مهم

انقالب يروزيش از پي، پيياين گفتمان اتوپيد اكيتأ. شد بندوباري معطوف مي فحشا و بين يا. بود» ك جامعه پا« ا هماني تن زنانهي از هرگونه وجوه جنسي عاريا بر جامعهياسالم

به وجوه يه زن بدون آلودن عرصه عمومكد يشك ير ميبه تصوال را دهي ايا گفتمان جامعه فرزندان و ي مربيگاه وااليز در جاي ني بدنش در آن حضور فعال دارد و در عرصه خصوصيجنس

).1391گران، يسراج زاده و د( ندك يفا ميمعشوق همسرش نقش ا و ياجتماعاختار سيزه سازكي بر پاكي دال متي و تفوق گفتماني انقالب اسالميروزيبا پ

ي استعاريرفت تا سرنوشت فضا ي گفتمان انقالب بود، ميساز يه شرط اسالمك، يفرهنگ و به طور ياسي و سي اجتماعيها نهي زمي را در تماميش از انقالب اسالميبرساخته شده پ

1359 عنوان حول موضوع زنان از سال 6990انتشار . ديخاص دال تن زنانه مشخص نماانون ك قرار گرفتن زن در يها از نشانهكيي )1376: ها فتر مطالعات توسعه و رسانهد ( 1374تا

رت نه ضروين زميدر ا. د استي جديت نقش او در ساختار گفتماني است و اهميپرداز سخن را به منزله ي عرصه عمومي سازي و معنوك گفتمان پايابي تيند منازعات و محوريدارد فرا

.مي قرار دهي از منظومه انقالب را مورد بررسيت اسالمي در تفوق رواي اساسيگام

يزكرامون دال مري منازعات پيخيند تاريفرات از ساختار يرامون دو روايب پي رقي از دو الگوكي حايه انقالب به خوبيمطالعه منازعات اول

تيند تثبي، در تالش است تا فراي آزاديزك بر محور داللت مركيي . استي انقالبيگفتمانردن ك ي به خالف، با محوريگريند و دكت ي نسبت با تن زنانه هداي را بدون برقراريگفتمان

موضوع توجه قرار يبه منزله استوانه اصل ، تن زنانه راي عرصه اجتماعي سازيضرورت معنو . دهد يم

ها و طرد تمام آيت اهللا خميني در راستاي تغيير الگوهاي سابق پوشش زنان مطابق ارزشز با دادن ير فساد و فحشا از جامعه عالوه بر توصيه زنان به رعايت حجاب در عمل نمظاه

طلوب زن در جامعه ميمايس) 16: 1388صدر، ( فرصتي براي ايراد سخنراني به مريم بهروزي

82 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

:روزنامه كيهان به نقل از آيت اهللا خميني نوشت. شدك ير ميرا به تصوباز همان صورت زمان طاغوت را دارد، در وزارتخانه اسالمي نبايد كنند نطوري كه براي من نقل مي آ«

ها بروند اما با حجاب باشند، مانعي ندارد ها لخت بيايند، زن معصيت بشود، در وزارتخانه اسالمي نبايد زن ).16/12/1357كيهان،( »بروند كار كنند ليكن با حجاب شرعي باشند، در حفظ جهات شرعي باشند

هاي اعتراض مارس، روز جهاني زن، مراسم اين روز را به حركت 8هبر انقالب با تقارن سخنان ر راهپيمـايي اعتـراض آميـز بـه ). 6: 1376شهـشهاني، ( آميز گروهي از زنان سكوالر بدل كـرد

هـا پـس از ها برگزار شد و جمعـي از آن حجاب اجباري در اين روز در تهران و برخي شهرستان و اعالم نظر خود درباره حجاب اجباري بـه سـوي دادگـستري حركـت تجمع در دانشگاه تهران

ضـمن ياجتماع زنان و دختران در دادگـستر ).347: 1382احمدي خراساني و اردالن، ( كردندــريســتا ــام خميش از رهب ــي ام ــين ــد عفــت زن حجــاب حق ي م ــيگفتن ــان، كي( اوســتيق ه

17/12/1357.( يا قطعنامهي، زنان طياخ دادگستركل در مقاب روز نوزده اسفند ماه ييسر انجام در گردهما

:دارند ياعالم منظر از جنس، رنگ، نژاد و زبان و هر نوع صرفيموهبت آزاد ده شده ويه انسان آزاد آفركنينظر به ا« ». شده استيسان ارزانكي اني به همه آدميا دهيعق از يري چشمگيها ياركرزات و فدات زنان مباكن مملي اي سخت و بحرانيه در روزهاكنينظر به ا.... «

ه صادر ك يياه هيها و اعالم امي پيگواهه است و ب د رهبر انقالب بودهييه مورد تأكاند خودشان نشان داده ياند و حت را به زنان دادهياسي و سيه حقوق اجتماعيلك از ي و برخورداري، برابرياند وعده آزاد فرموده

خود يها ران خواستي زنان اكنيا. گردد ينم ار صد سال به عقب بره هزار و چهكاند ر شدهكح متذيصر ».مينك ير اعالم ميرا به شرح قطعنامه ز

م و در خانه يده يشور انجام مك خود را در قبال يه دوش به دوش مردان و ظائف اجتماعكما زنان «ت شرافت ي و شخصم و بر حفظ شئونيامل هستكت ي اهليم دارايت را عهده دارك ممليت نسل آتيترب

ل كه عفت زن در فرم و شكم يت زنان معتقديثيمان راسخ به لزوم حفظ حيو با ا. ميامل داركخود وقوف ط به ي محيد با توجه به عرف و عادت و اقتضايو پوشش متعارف زنان با. شود ي نمي متجليپوشش خاص

).19/12/1357اطالعات، ( »...ها واگذار شود ص خود آنيتشخ

ويه حقوق اجتماعيلك از ي و برخورداري، برابريعنامه زنان با توجه به متن آزادمحور قطاز جمله آن . متعدد به آن اشاره شده استيها نهيال مختلف و در زمكه به اشك است ياسيسف نسبت به نوع يلكن تييا هر نوع تعي د بر عدم اجباركي در انتخاب پوشش و تأيد بر آزادكيتأ

امل در رابطه با انتخاب كت يخود زنان با توجه به سوابق خود در انقالب اهله كنيا. آن دارد .پوشش خود دارا هستند

   83 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

ردن مواضع ك در روشن ي سعياسي و مقامات سي جناح مذهبينش به اعتراض حجاب اجباركدر وا به يرين موضع گيده خواهد شد ايه دكطور نند، اما همانك ي نسبت به حجاب ميانقالب اسالم

اقدام زنان در . ان مهم انقالب دچار تشتت و اختالف استي در مواضع سخنگويدست كي ل عدميدلنش گروه مقابل شد تا كختن واي مطرح شد موجب برانگيه به طور ضمنك ينش به حجاب اجباركوا

. ندك يها شفاف و بازنگر ب موضع خود را در برابر اقدام گسترده آنين ترتيبه ا يان رسمي سخنگوي از سوي گفتمانيها يت است، استراتژي ما حائز اهمآنچه از منظر پژوهش

نه ين زميدر ا. پوشش و حجاب استيزك در پرتو دال مريده آزادي پوشش دادن به ايبرا يزك با دال مري در سنتز گفتمانيده آزاديزان حضور ايث مي را از حيتوان مواضع رسم يم

ييحضور و صف آرا. ردك يبند طبقهينه و حداقلاي، ميثركضع حدات به سه مويپوشش و معنوق يب با توفي گفتمان رقيران هيان را فراهم ساخت تا به حاشكامن ين سه موضع ايهم زمان ا

. ردي صورت بپذيشتريب يثركموضع حدا: اول

ان مقوله پوشش زنانه را با ك االميند حتك يه تالش مك مرتبط است يي به الگويثركموضع حدا حجت االسالم يريتوان به موضع گ ينه مين زميدر ا. ندكها جمع يان باور به آزادكمثر اكحدا : ردك توجه يا در مصاحبهيني داماد امام خمياشراق

ها را خانمي و شدت عمل جلوي بخواهند با تندرويا ه عدهك نباشد يحيار صحكن ينم اك ير مكمن ف « مو به مو اجراء گردد و در همه موسسات و ادارات و يمن اساليت شود و قوانيد حجاب رعايبا. رنديبگ

ست ي چادر نيه به معنكد در نظر داشت ين موضوع توجه شود، اما حجاب بايها به ا مدارس و دانشگاه باشد مهم ك يلكها پوشانده شود و لباس آبرومند باشد حاال به هر ش ه موها و اندام خانمكنقدر يهم يد گاهيها شا ار خانمكار و نوع كاما به خاطر طرز . ار خوب استيو بس است يز متعارفيست چادر چين

امام حجاب كد طبق نظر مباريبا. ستي نيگر هم حجاب باشد حرفيق ديطره پوشاندن بدن و مو بگر دفع ير دكر را با منكد مني مردم هم نبايول. اق اجراء شوديها با اشت شور توسط خانمك در سطح ياسالم

يه حجاب اسالمكرد كق يها را تشو خانميحت و راهنمائيز و نصيا روش مسالمت آمد بيبا. نندك ».ر استكها بشود آن خودش من به خانمينين مورد توهياما اگر در ا. باشند داشته

ث مورد احترام و يها از هر ح ه آنكن بوده ي امام اكشه نظر مباري همي مذهبيها تيدر مورد اقل« ها از نظر ما محترم هستند و مال ند آنيفرما ي را مي مذهبيها تيه اقليشه توصيهمت باشند و امام يحما

هم ي مذهبيها تي اقليها اما اگر خانم. نندك ي زندگيمال آزادكد با يها با آن. و جانشان محترم است ).17/12/1357هان، كي( »نند چه بهترك را بيت حجاب اسالميرعا

ل شده است و ي تبديح اخالقي ترجكي ، مقوله پوشش بهه در گفتار باالكشود يمالحظه من يبه هم. ده استي به حداقل رساني و فرهنگي اجتماعيها تينسبت خود را با الزام و محدود

84 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

در . ميردكاد ي يان پوشش و آزادي نسبت مي در برقراريثرك حدايجهت از آن تحت عنوان الگو : هكم ينك ين گفتار، مالحظه ميا

.اجهه با حجاب نادرست دانسته شد در مويتندرو

. شديالزام چادر نف

.يها با هر لباس پوشاندن در حد مو و اندام خانم

. حجاب نادرست دانسته شدهياهانت برا

.ت حجاب آزادنديها در رعا تياقلن ي در اياني، با موضع ميان پوشش و آزادي نسبت مي از برقراريثرك حداين الگوينار اكدر ، يثرك حدايما نسبت به الگوب آن حاضر است، اكي درتريه اگرچه دال آزادكم ينه مواجهيزم . تر است مرنگك

يانيموضع م: دومعباس امير انتظام، . استياني ميار الگويق اختي از مصادكيي ر انتظامينده دولت، عباس امينما

مراجعان به هاي كارمند و درمورد حجاب خانم« اي نظر دولت و نخست وزير را در مصاحبه :اعالم كرد» ادارات

بديهي است كه نخست وزير و خانواده ايشان از قديم طرفدار و مشوق و مقيد به حجاب در حد معقول « باشند و ولي ايشان و همه آقايان وزرا معتقد و عامل به آيه كريمه مي. اند و عملي و صحيح اسالمي بوده

اعالم صريح دو روز قبل آيت اهللا خميني كه احدي حق . نمايند ها صادر نمي دستور اجبار براي خانمهاي كارمند و مراجعين به ها را ندارد مويد عمل دولت بر عدم الزام خانم تعريض و مزاحمت به خانم

البته نمايشگري و عرياني و جلفي مسئله ديگري است كه مسلما در ايران بعد از انقالب . باشد ادارات مي ).57/ 20/12كيهان، ( »باشد تواند جواز و پذيرش داشته ي اسالمي نميها اسالمي و از دولت

ان ي مطلوب بيا نهيد واقع شد و تنها به عنوان گزي مورد ترديب دستور حجاب اجبارين ترتيبه اك ي آيت اهللا طالقاني هم در: ردكتوان اشاره يز مي نيت اهللا طالقانينه به مواضع آين زميدر ا. شد

: تلوزيوني با استناد به آيات قرآن درباره حجاب زن در ادارات گفت -مصاحبه راديو بحث ي و مليم مسأله حجاب را از جهت اسالمياگر بخواه ...ستيار نك در يردر مورد حجاب اجبا« كي ي ما دارايها شه زنيخ شرق هميخ ما و تاريه در عمق تارك است يخي و تاري مسأله سنتكي مينك

و حفظ حفظ عفافيعني عامش، و نه مخصوص چادر و وضع خاص،يحجاب به معنا .اند نوع حجاب بودهنند ك ياشتباه م ... بودهير اسالمي و غي اسالمي شرقيشورهاكران و يشه در ايت زن هميوقار و شخص

م خواهد شد و ازكها ت آنيثيها از ح ني سرشان بگذارند اي روي روسركي ه اگرك ما يها خانم يه قطع نظر از مسلمان بودن حافظ سنت شرقكن جهت يه از اكنه، بل. ه خواهد شداستكشان تيشخص

ه سنتش را كنست يش ايشور بخواهد مستقل باشد معناك كي اگر. اصالت استين سنت شرقيهستند و ا

   85 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

».ندكها را حفظ تيند، شخصكند، معارف را حفظ كحفظ :ند و افزودندردك سپس به ضرورت حجاب زنان اشاره يت اهللا طالقانيآح قرآن يست، نص صريها ن نيه و ايت، ساخته من و فقي وقار، حجاب شخصيعني ين حجاب اسالميا«

ما، اگر ما يشورهاكش در ي و مليت انسانيت دادن به زنان است، شخصي شخصيه حجاب براياست، آم، به يخودمان برگشته به كم همانطور يم، اما اگر بخواهيم، خوب بشويم سرتا پا مقتدر باشيخواه يم

م از خودمان باشد، يخواه يم و قدرتمان ميم برگرديخواه يم، به فرهنگ خودمان ميردكخودمان رجوع ياركه كن مانع از آن است يا ايآ. مينكد زنده يرا با خودمانيها د از خودمان باشد، سنتياستقالل ما با

ه در راه خدمت ك ينه، به شرط. داشته باشنديار فرهنگكه كن است ي داشته باشند، نه مانع از اياداره كنست يتشان حفظ بشود اصل مسأله ايخواهد زنان ما شخص ي مينيما اسالم، قرآن و مراجع د. باشد

).20/12/1357اطالعات، (»ستيست و مسأله چادر هم نيار نك هم در يچ اجباريهه مزاحم ك يسانكب ي برتعقيل انقالب مبنكدر پي سخنان آيت اهللا طالقاني، دستور دادستان

ن بانوان به يه مزاحمك ينيه دفتر امام خمين اعالميشوند و هم چن ي بدون حجاب ميها خانمها آنين سوء تفاهم برايه اك ي آن دسته از بانوان و اشخاصيشدت مجازات خواهند شد، برا

.ه وجود آوردنان خاطر بيشود اطم ي مي زنان اجباريه استفاده حجاب براكش آمده بود يپاي ضمن تشكر از آيات عظام، دولت اسفند با صدور اعالميه20اتحاديه زنان حقوقدان ايران در

بازرگان يموضع مهندس مهد. افته تلقي كردي و خواهران مبارز، مسئله تحميل حجاب را پايان : نه جالب توجه استين زميز در اين

در ينيت اله خميوز گذشته در قم ضمن مالقات با آران رير اينخست وز « : فرانسه نوشتيخبرگزارهان، كي( »ن شده استي آنان تضميرده و تمام حقوق و آزادكران گفتگو ي زنان ايمورد اساسنامه برا

11/1/1358.( يموضع حداقل: سوم

ث ي و هم از حيث نظم گفتاري اتفاق افتاد هم از حيب رفراندم عموميآنچه پس از تصو ي عرصه عمومي سازين حضور دال پوشش و معنويشتري بيو مقتض يداقل، از جنس حيردارك

هايي چون ممنوعيت قضاوت طرح1358از نيمه دوم فروردين . بودي دال آزادكو حضور اندبراي زنان، پاكسازي در مطبوعات، طرح جديد گزينش دانشجو، زنانه مردانه كردن دريا،

. اجرا شد... انشگاه تهران وممنوعيت برگزاري تظاهرات و اجتماعات در د زنانه و فراتر از آن يه نشان از تن جنسك ييه نمادهايلك جامعه از ي سازك پايدر راستا

ه يلكب، و يان تخري روسپي داشت، محل زندگيته برساخته شده در دوره پهلوينشانگان مدرن زنان آوازه خوان دعوت از«،ين در اعالميهمچن). 24/8/1358اطالعات، ( شدنديآنان جمع آور، به دام انداختن دختران و زنان، الصاق يز عمومكقه در مرايرفتن مردان با زنان رفين، پذكو رقاصه در اما

86 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

ك محريها سكنماها، چاپ عي سي بر تابلويان و خالف ادب اسالميمه عري نيها شهي هنرپيها سكع .)22/10/1358اطالعات، (» ممنوع شدشهوت در مجالت

از سوي آيت اهللا خميني به منظور 1359 تيرماه 8 صدور فرمان انقالب اداري در دنباله بهايي در اين زمينه از زنان نامه حجاب و طاغوتي، در بخش پاكسازي ادارات دولتي از زنان بي

روزه با رعايت ضوابط و شعائر اسالمي بر سر كار خود حاضر 10خواسته شد كه طي مهلتي هاي دولتي از سوي ورود زنان بدون پوشش اسالمي به ادارات و سازمانشوند و فرداي آن روز

). 16/4/1359كيهان، ( شوراي انقالب ممنوع اعالم شدزنان بار ديگر در اعتراض به تصميم دولت مبني بر اجباري كردن حجاب در ادارات دولتي در

زاران نفر از مردم مقابل ساختمان نخست وزيري تجمع كردند كه به گزارش كيهان حضور هه ك را يدادگاه ارتش، زنان). 17/4/1359كيهان، ( ها را متفرق ساخت مسلمان تهران در محل آن

ده بودند اخراج ياه پوشي، سيل، در اعتراض به حجاب اسالميا و اسرائيك آمريت از صدايبه تبع پوشش يبررس روزه 10و باالخره پس از پايان گرفتن مهلت ). 18/4/1359اطالعات، ( نمود

).22/4/1359كيهان،( بانوان در ادارات آغاز شد

)1359 تا 1357(ن نظارت بر تن زنانه در دوره اول ك مميها ي الگويبند مفصل) 2(نمودار شماره

تي به تن زنان در دوره تثبيسامانده نظام راث به جا مانده ازي مي سازي اخالقي به تن زنانه به محض تفوق گفتمانيي نهايسامانده

شدن يانونك ي براكي ه هرك ي گوناگونيها ه حلقه دالكن دوره است يدر ا. شود ي آغاز ميپهلو

   87 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

ج پوشش به يند و به تدريآ ينند، سرانجام حول دال پوشش گرد هم مك يز ميگر ستيدكي با موجود يها گزاره. شود يب فرض مي رقيها ننده و معنابخش به دالكن ي تاميانونكمنزله دال

ه به ك ياول؛ حضور در عرصه عموم: قرار داديتوان مورد بررس ين دوره را در دو بخش ميادر او يه براك يتي و موقعيدوم؛ مشخصات زن در عرصه خصوص. رديگ يشدت مورد نظارت قرار م

ن يها در ا وس آنكل رابطه معين دو عرصه به دلي همزمان ايبررس. شود يدر نظر گرفته م مهم ي، نقش او در عرصه خصوصيبه موازات رانده شدن زن از عرصه عموم يعني گفتمان است،

.شود يانده مي نما ياتيو ح

يزن در عرصه عموم قرار يت وي چون اسالم، انقالب، شهدا و شرافت و شخصييها ن دوره تن زن دال ارزشيدر ا

يپارچگكي وومتكشتر حي نشان دادن قدرت هرچه بيه براكشود ين رو تالش مياز ا. رديگ يمو در كر فويه تعبكنجاست يرد ايات پوشش زنان به دقت مورد گفت و گو قرار گيجامعه جزئه به ك يا ن با هر نشانهيابنابر. تواند مصداق داشته باشد ي م1 شدن بدن زنانيكستريرابطه با ه

.شود يف شده باشد، مقابله مير از حجاب تعريغ تياول؛ نشانه شرف و شخص

نار مسائل زن يننده، در سمكت كدار با خواهران شريشور در دكل ك، دادستان ينعت اهللا صايآ :دگاه اسالمياز د شما را كي مشين چادرهايروز ايد. ت داردي شما، ارزش و شخصكي مشين چادرهايامروز ا« اطالعات، ( »ت داردي، شرف و شخصكي مشي امروز چادرهايردند، ولك يسوزاندند و دفن م يم

21/1/1362.( بودنيدوم؛ نشانه انقالب

:نده مردم تهراني، نما)يرجائ( يقيش از دستور، خانم عاتقه صدينطق پاطالعات، ( »ديه نسبت به انقالب داركاست فهين وظيمتركت حجاب، يخواهران، رعااي «

27/12/1361.( ي بيها ا خانم، در ارتباط بيزي تبري، حجت االسالم موسويل انقالب اسالمكاظهارات دادستان

:حجاب آن ي بردارد و رويسكه ك است ييد، عمال مانند تابلويآ يرون مي بيه با وضع بدك ي حجابين خانم بآ«

                                                             آن فـراهم آورد چهره نخست از توجه به امرجنسي كه موضوع هاي مهمي را براي دانش و اقـدامات مـرتبط بـا . 1 ).123: 1388فوكو، (

88 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

ن نوشته مرگ بر انقالب ي سرش، عيحجاب و موها ي آن خانم بيعني »ي انقالب اسالممرگ بر« سديبنو ماه، كي روز،كي دهند و اگر ي جوابش را ممردم،. ندك ي است و امت حزب اهللا هم،آن را قبول نمياسالم

هاشان دوباره مثل زمان شاه ابانيخواهند خ يها نم نيا. ردكگر تحمل نخواهند يردند دكدو ماه تحمل .)8/1/1362اطالعات، ( »بشود

سوم؛ مبارزه با استعمارن ي اها بود، در ه دالك مهم در چرخش شبيها از دالكيي سب استقاللك و يزيست استعمار

. شود ي مبارزه با استعمار ساخته مي از ابزارهاكيي ه حجاب به منزلهكم ينك ينه مشاهده ميزم :ردكن منظر توجه يتوان از ا ي آن روز ميها روزنامهيترهايبه ت

) 1362 ، بهمن اسالم مكتب( استعمار از ابزارهاي كيي فساد فحشاء و ترويج اشاعة ).17/10/1363 ،كيهان( استعمار د كهنهآور گرا، ره عريان فرهنگ

)7/3/1365اطالعات،( بدحجابى، بخشى از توطئه استكبار عليه انقالب اسالمى

:نديگو ينه مين زميشور در اكر ي پور وزيحجت االسالم محتشم »م شودكشور ما حاك، در ي بد حجابيده استعماريدهد، پد يچ وجه، اجازه نميملت مسلمان ما، به ه« ).27/1/1366اطالعات، (

يبخش دوم؛ زن در عرصه خصوصل كش... و يدبانوگرك مرد، ي، پرورش دهنده و مربي حول دال مادريزن در عرصه خصوص

ي در زدودن جامعه از تن زنانه در راستاين دوره سعيم مورد استفاده در ايه مفاهيلك.رديگ يمه در ك يتي و ارزش و اهمي در عرصه خصوصه با حضور پر رنگ زنكچرا . داردكده جامعه پايا ي حضور در عرصه عمومي برايمتركشود مجال ين حضور در نظر گرفته مي اين دوره برايا

. خواهد بود ياول؛ محل مادر

به نه ين زميدر ا. استيت نقش زن در عرصه خصوصي در تثبي اصلي از محورهاكيي يمادر : مينك ي در مجله زن روز اشاره ميا مقاله

ي با قرص ضد حاملگيخداحافظ« رو يمي ضرر قدي بيها ده و به روشيشك يه دست از استعمال قرص ضد حاملگك يهائ تعداد خانم

.شود يشتر ميآوردند به مرور زمان برد و يگ ي نا خودآگاه داشتن بچه سرچشمه مين مسئله، از آرزوي اكينسيبنا به قول پروفسور هنزومول....ها را نسبت ه خانمكن قرص است ي از مضرات و خطرات اي ناشييود گزارشات و خبرهاگر، وجيل ديدال ).769ش،:1359زن روز، ( »ندك يم ناني اطميامال بكن قرص يبه ا

   89 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

مردان شرفتيدوم؛ پشرفت مردان ي پي برايگاهيگر از مقاالت مجله زن روز زنان در خانه به منزله پاي دكيي در

: شوند ي مييوانما ».اند ن همواره الهام بخش مردان بودهزنا«

ه در صبح روز شهادت ك، »زن« در مورديد مطهرين متن دستخط استاد شهي از آخرييفرازها .اند ر درآوردهيبه رشته تحر

ه الهام كاند، بل ها نبوده مردان و پرورش دهنده جسم آني ندهيخ تنها مولد و زايزنان در طول تار..« زنان از پشت صحنه و از پشت جبهه جنگ همواره . اند ها بوده آنيمل مردانگكمرو دهنده و يبخش و ن

.اند دهيبخش ي ميبه مردان مردانگا و عفاف و ي حيعني شي خويژه جنسيون اخالق وي خود را مديخيم تارير مستقي غيزن نقش سازندگ

ده و خود را به ابتذال ركا و عفاف را حفظ نيه زن دورباش حكش است، آنجا يتقوا و دورباش زنان خو ).861: ،ش1361زن روز، (»...است داده را از دستيخين نقش تاريشانده اك

گاه ي زن خوب در جايها ه در آن ارزشكشود ي با نام گفتار معصوم باز ميا در زن روز صفحهث تنها وظائف زن خوب در برابر ين احاديدر ا. رديگ يد قرار مكيح و تأيهمسر مورد تصر

ه سنت به كدگاه است ين دين مسأله از ايت اياهم. شود يان مي بيش و در عرصه خصوصهمسرن يه در اكشود يرامون موضوع تن زنانه در نظر گرفته مي سخن پي اصليها انونك از كيي عنوان

توان به يث را مين احادي محور ايلكبه طور . ندك يدا ميان گسترش پكدوره به طور گستره امت و اطاعت ي، قناعت، رضاي، فرزندآوري جنسيازهاين ني، تأمي، سازشگرياركاقرار عشق، فد

.دانست يسوم؛ همسر

ن ين ايادي بنيگر از محورهاي دكيي زن در خانواده به منزله همسريد بر نقش محوركيتا . استيساختار گفتار

زن و خانواده« .شق و محبت باشند عيه داراك هستند ييها ن زنان شما زنيبهتر) ص(رمكرسول ا...

دار او مسرورر و يه شوهرش از دك يزن. سته وجود نداردي بهتر از همسر شايزيا چيدر دن) ع(حضرت صادق .شاد گردد

اورديند و اگر نك ي آورد سپاسگزاريزي شوهرش چيه وقتك است ي شما زنيها ن زنيبهتر) ع(اما صادق . باشديراض

نت ين وجه زيها را بپوشد، به بهتر ن لباسيند، بهتركوشبو بر زن الزم است خودش را خ) ع(حضرت باقر .ندكن وضع صبح و شب با شوهرش مالقات يند و با چنك

90 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

شوند، مهربان و با عاطفه يدار م اد بچهيه زك هستند ييها ها آن ن زني دسته از بهتركي )ع( حضرت رضانند و ك يار نمكان او يزه ب.بان شوهرشان هستندي روزگار پشتيش آمدهايها و پ يهستند، در سخت

).862ش : 1361زن روز، ( »...گردانند ياد نميش را زيها يگرفتار مردانهيرت ورزيچهارم؛ عرصه غ

يم خصوصي حفظ حريله اساسكرت به منزله شايه بر غكيور تك مذيه گفتمانكگر در شبيدال د : خانواده است

ن يه دكن است ين هر فرد مسلمان اي از وظائف سنگكيي... از نفاقيبندوبار يمان است و بيرت از ايغ« يو زن و فرزند و مال خود را از گزند حوادث و دستبرد اجانب حفظ نموده و همواره در حراست و نگهدار

در ...آورد يبار مه ها ب يرده و انواع تباهكشان رخنه ي در تمام شئون زندگيبندوبار يو گرنه ب. وشدكها ب آنند و كها ي از انواع تباهيريشگيخواهد پ يه با مقررات خود مك يني جهان تنها آئيآسمانان يان همه اديم

يها از برنامهكيي هكند اسالم است ك يري جلوگي بندو باريند و از هرگونه بي خود ببيز را در جايهمه چ ».ديخوان يم »رتيغ« نامه آن را ب

:ن اسالم فرمودي راستيشوايرم پكه حضرت رسول اكش، 1361زن روز، (»رتمند را دوست دارديه خدا شخص غك يراسته ب: ن رابطه فرموديباز در همو ... «

868.( قابل ي شناور با همگنيها چنانچه مالحظه شد دال) 1368 تا 1360از سال ( در دوره دوم بحث

يريل درگين دوره به دليدر ا. شوند ي مي تن زنانه مفصل بنديزك حول دال مريا مالحظها حداقل ي به عنوان مرجع مهم حلينيت اهللا خميت آي بزرگتر و حضور شخصيجامعه با بحران

ا ي نشك از جانب جامعه وايي، گويكدئولوژيه راندن اختالفات موجود در گفتمان ايبه حاش را ينان از عدم حضور مقاومت جدياطم. شود يده نمي موجود ديزهاي نسبت به تجويبازخورد

ط پس از انقالب هنوز يه جامعه به لحاظ شراكرد چرا ك يريگ يها پ ن در رسانهتوا يگرچه نما ندارند متوجه ي و انتظامي و قانوني قضائ ه صبغهكزها يتوان از نوع تجو ي است اما ميي صداكت

.شد زن روز در عرصه يعني بانوان پس از انقالبيد زن در تنها مجله تخصصيف جدين تعريهمچن با نقش پر يشود و در عرصه خصوص يها م ا جبههي زن مبارز در پشت صحنه محدود بهيعموم

.شود يده مي ديدبانوگرك و ي و همسريرنگ مادرشود چهره ي ميه سعكرود يش مي جامعه تا به آنجا پيسازك پايمحو تن زنانه در راستا

ر مردان بر يصاوده نشود وتيز ديها ن آني در مجالت تخصصيها حت نهي زميده زن در تماميپوشن ير شد اكز ذيه قبال نكهمانطور ) 769،775: زن روز، ش( گردد يها مندرج م جلد آنيرو

. شدن بدن زنان دارديكستريو نشان از هكر فويموضوع به تعب

   91 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

)1368-1360(ت ي نظارت بر تن زنانه در دوره تثبي الگويبند مفصل)3(نموادار شماره

يان درون و برون گفتميها ناسازه عناصر ياديه تا حدود زك يت مهم انقالب اسالمي به عنوان شخصينيت اهللا خميبا رحلت آ

شدند يشان جمع مي اير چتر گفتماني و مدرن در مباحث گوناگون از جمله تن زنانه در زيسنتن دوران تازه، عوامل برون يدر ا. شود ي آغاز ميا ران و عراق دوران تازهيان جنگ اين پايو همچن را در درون گفتمان نظارت بر تن ييها يتختگينه گسي، زمي درون گفتمانيها و ناسازهيگفتمان

.ميده يور را موضوع توجه قرار مكذجوانب م. سازد يزنانه را فراهم م يجوانب برون گفتمان

و يزير استعمارستيگر نظي ديها ه انداختن بر داليق دال پوشش در سايه توفكن است يواقع ا يها حاد منازعات ماهيفضا. ن دوران استي در ايني عي از اضطرارهاي و عدالت، ناشيآزاد

انون ك، شهادت در ياركثار، فداير اي نظيميژه هشت سال جنگ، مفاهينخست انقالب، و به ود گفتار ي جنگ، اقتدار مردانه و بازتوليط اضطراريور توام با شراكم مذيمفاه. رنديگ ي ميجا ياستك شدن به اواخر جنگ، يكاما با نزد. بخشند يام مك تن زنانه را استحننده بركنترل ك

يام درون گفتمانكر انقالب، استحيبك نبرد و سرانجام وفات رهبر يها گرفتن حرارت جبهه . گذارد ي ميور رو به فتور و سستكگفتار مذ

دان ي به ميا ج نسل تازهيه به تدرك است يتين حال همراه با موقعيان دهه شصت در عيپاان دهه شصت به يمتر از ده سال دارند، در پاكه در دوران انقالب ك يدختران و پسران. نديآ يم

92 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

ز به نحو ياز گفتمان جنگ ن. از انقالب ندارنديور خاطره روشنكنسل مذ. رسند ي ميسن جوانبا به . اند هوران آغاز جنگ گذراندك خود را در كيودكاگرچه دوران . اند رفتهير نپذيموثر تاث

يور تالش دارد فضاك از نسل مذيبخش. ديا يان مي به ميا ن نسل، مطالبات تازهيدان آمدن ايم . ان نهدي را بنيا تازهي زندگك ساخته شده در دوران جنگ را پشت سربگذارد و سبياضطرار

همبسته ساز حول و حوش گفتمان يها ه دالك تازه، و سست شدن شبيدان آمدن نسليبه مان جنگ با آغاز يپا. شود يز همراه مي ني اسالميات تازه خود نظام جمهوريجنگ، با مقتض

ه تالش دارد به ك يگفتمان. شود ي همراه مي و گفتمان سازندگي رفسنجاني هاشميدولت آقا . ندكن يت را جانشيت و خالقي شهادت موفقيار و به جاك، يارك فدايد، به جاي جنگ، توليجا

در يندي به فرايلي تحصيها ق روزافزون دختران در عرصهيت و توفكو مشارگسترش آموزش، . توان از آن سخن گفت ي ميه تحت عنوان زنانه شدن عرصه عمومكد ي قوت بخشيرانيجامعه ا

يها تي خود در موفقيي صرفا مردانه نبود و زنان در عمل توانايا دهيآموزش به خالف جنگ، پدشتر زنان در ي حضور بين به معناي همچنيزنانه شدن عرصه عموم. را به صحنه آوردنديليتحص

ز ين دوره را ني اين تحوالت محصوالت فرهنگيا. ز بودي ني و فرهنگيعرصه مشاغل اجتماعر رمان نشان ي نظيلم و آثار ادبير في نظيل محصوالتيتوان با تحل يم. ر خود قرار داديتحت تاث

يشتري حضور بين محصوالت فرهنگيمصرف، و هم در مضامد و هم در يه زنان هم در تولكداد . دارند و افول ي اتحاد شورويفروپاش. داشتين الملليز به تحوالت بي نيم نگاهيد نينه باين زميدر ا

ز در دگرگون ي غرب نيراسكبرال دميگفتمان چپ، و همراه با آن گسترش شتاب زده گفتمان ل پس از يتحوالت جهان. ت اثرگذار بوديوشش و معنو بر پكي گفتمان متياليط استي محيساز

ي و فرهنگي اجتماعي فضاهاي و گشودگيده آزادي شدن اي، با جهاني اتحاد شورويفروپاش از ياري خود را به گفتگو و تعامل سپردند و در بسيز و منازعه، جاي ستيها دال. همراه بود

. نه توام بودخواهاي آزادي بر شعارهاكيمناطق جهان، با مبارزات مت. شود يدار مين دوران پديشود، از هم ي شدن شناخته مي آن چه تحت عنوان جهانيها عهيطل

ماهواره و يجي، ظهور تدريه جهانكد شده در شبي توليها لميه فكر شبيثكدئو و تيظهور ودر . دهد ير خود قرار ميز تحت تاثيشور را نك يا ه عرصه رسانهك است ينترنت از جمله تحوالتيا

ز از ي ني و اجتماعي فرهنگيها ند، گسترش مطبوعات در داخل، نشر ماهنامهين فرايتداوم ا يط منظومه گفتمانين تحوالت در محيبروز ا. ن دوران استيان توجه در ايجمله تحوالت شا

از دست برود و يراموني عوامل پيبانيشود پشت يپرورده شده در دوران جنگ، سبب م . ظاهر شودي در ساختار گفتمانيختگيس بروز گيها نهيزم

   93 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

يجوانب درون گفتمان در درون ساختار يختگي از گسيور، شاهد نشانگانك مذي ظهور عوامل برون گفتمانيدر پ

استه شدن از بار دالالت ك، يختگين گسياز جمله نشانگان ا. مي ناظر به تن زنانه هستيگفتمان يميه حجاب هم نسبت با مفاهكم ينك يه ممتر مشاهدكگر يد. مقوله حجاب استيگفتمان

حجاب صرفا هم . ن مناسبات عادالنه فرض شوديا تامي ويسب آزادكر مبارزه با استعمار، ينظ يه ساختار زبانكتر آن ته جالب توجهكن. شود يم جامعه قرار داده مي حري اخالقكينسبت با پا

به چند نمونه در . د و مجازات استيا تهد و با واژگان مجرمانه و توام بيز حقوقين گفتمان نيا . مينك ينه توجه مين زميا

روز، زن( » فشار نداريم از اعمال اي چاره در مورد بدحجابي اسالمي از انقالب سال10 از گذشت پس« ).1212:، ش1368

:شود آيين نامه اجرايي مبارزه با بدحجابي از اول ارديبهشت ماه به مورد اجرا گذاشته ميدر پي تصميم شوراي عالي قضائي مبني بر لزوم قاطعيت در برخورد فعال نيروهاي اجرائي و انتظامي با «

هاي مبتذل از پديده بدحجابي در جامعه اسالمي، آئين نامه اجرائي مبارزه با بي حجابي، بدحجابي و لباس. آيد به مورد اجراء در مي1/2/68يخ سوي شوراي اجتماعي استان تهران مورد تصويب قرار گرفته و از تار

هاي موجود در رابطه با مجازات متخلفين از بر اساس مصوبه شوراي استان تهران قوانين و آئين نامه : حجاب اسالمي عبارت است از

ضربه شالق 74زناني كه بدون حجاب شرعي در معابر و انظار عمومي ظاهر شوند به تعزير تا : تبصره ... ا ي كه در انظار عمومي وضع پوشيدن لباس و آرايش آنان خالف شرع و كساني...... هند شدمحكوم خوا

هاي صالحه محاكمه و ا هتك عفت عمومي باشد توقيف و خارج از نوبت دادگاهي موجبات ترويج فساد .گردند محكوم مي2هاي مذكور در ماده كي از مجازاتي حسب مورد به

ارمند به شرح كپوشش كامل اسالمي جهت استفاده خواهران : ان دولتكارمند پوشش اسالمي جهت ... مانتو و شلوار مورد استفاده -2. مانتو و شلوار مدل ساده و گشاد و بلند از پارچه ضخيم-1 :باشد ذيل ميز ين و1212ش: 1368زن روز، (»...اي، طوسي و مشكي ارجح است اي، قهوه هاي سرمه از رنگ

).27/1/1368اطالعات ).16/2/1369كيهان، ( » شوند هاي انقالب محاكمه مي عوامل فساد و بد حجابي در دادگاه« ن راهپيمايى گروهى از مردم عليه پديده بدحجابى و تقاضا از مسئولين كشور مبنى بر برخورد يهمچن«

وسط كميته آغاز طرح مبارزه با منكرات و بدحجابى ت ؛)1388:يريبه نقل از ام:3/2/1369(سريع با آن همه از) همان: 22/3/70( زنان كارمند بدحجاب يو مجازات ادار )همان: 20/2/1369(انقالب اسالمى

». بودندين دهه از انقالب اسالميرامون پوشش زنان در آغاز دومي حادث شده پيي قضايها جمله گزارهفقر . ب است دال پوشش و حجايها ي از فقر هم نشانكيور حاكه متون مذكشود يمالحظه م

94 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

يختگيه از گسك است يها و هم نشان شدن پوشش با قانون و اجبار رخداد ين هم نشانيا .دارد ي پوشش پرده برميدالالت گفتمان

يريگ جهينت، با نظارت بر تن يروزي پس از پياسي سيها ند رقابتيه گفتمان انقالب، در فراكم يردكمشاهده

ده يشك به پرسش ي بعد، از عوامل اصليها در ساليشانن هم نيتداوم ا. ديزنانه هم نشان گردده شدن ساختار گفتمان يشكبه پرسش . شود ي بعد محسوب ميها ن گفتمان در ساليشدن اط امروز ما محسوب ي شرايزا بيتواند از نقاط آس يتن زنانه، مق تداوم نظارت بر ي از طريانقالب. نخست تداوم وضع موجود است: تصور باشدتواند م يانداز م دو چشميطين شرايدر چن. شود

بر تن زنانه، يثرك در مقابل نظارت حدايه مقوله برهنگكتداوم وضع موجود سبب خواهد شد قابل تصور است و . ل شوديگر تبدي ديها به منظومه دالي سامان بخشي براي دال محوركي بهسم ي و پلوراليراسك، دميآزاد با يه برهنگكرد كز مشاهده يتوان نشانگان آن را امروز ن يم

شرفت و ي همچون توسعه، پييها ه دالك متصور است يحت. هم نشان گرددي و اجتماعيفرهنگ دال يهم نشان. داشته باشنديت هم نشان شدن با مقوله برهنگيز قابليتشخص به زنان ن

ف و به يضعراث برآمده از انقالب را در متن تيگر، مي قدرت بخش ديها ه دالك با شبيبرهنگقات يه تحقك است يا تهكن نيا. ديات خواهد بخشيان حكه اميب در حاشي گفتمان رقكي يفربه

. قرار دهنديتوانند چند و چون آن را موضوع بررس ي مياجتماع ي برايشوند، نمونه خوب يها منتشر م ق ماهوارهيه از طرك يا نندهي پربيها منظومه رسانه

و ي و ترقي و گشودگير آزاديگر نظي ديها با منظومه دالي برهنگيخبرگرفتن از هم نشانشوند، جاذبه يد ميها تول ن رسانهيه توسط اك ييها ها و برنامه اليمجموعه سر. شرفت استيپ

بر تن زنانه، به منزله استوانه حفظ يثركه اعمال نظارت حداكنندك ي اخذ ميتيخود را از موقع و ي قضائي مسأله ه مواجهه با پوشش به منزلهيكدر حال. شود ي انقالب فهم ميساختار گفتمان

. ندك يل ميارا به عرصه اعمال خشونت نسبت به زنان تبدك را آشيمجرمانه عرصه اجتماعمنظور . باشدي ضروري گفتمان انقالبي ساختار دروني بازسازيطين شرايرسد در چن يبه نظر من يدر ا. ب زننده استي دال آسكي بهيابستگ گفتمان از وكي ردن ساختارك، رها ياز بازساز

بازگشت به مبدا و دوم ينخست الگو. ان نهادي را در مي بازسازيتوان دو استراتژ ينه ميزم ي ساختار گفتمانكي بازگشت به مبدا، رجوعي بازسازيمقصود از الگو. نيادي بني بازسازيالگو

م، صورت ينشان داد ن مقالهيه در اكچنان. ت استيش از تثبين و پيوك تيخيت تاريبه موقعانه و ي، ميثرك سه گانه اكي ،يزان دال آزادي گفتمان نظارت بر تن زنانه، بر حسب مياظهار

ن يمتركه متضمن ك ي اقليت به الگوين سه گانه در عمل و در هنگامه تثبيا. ساخته استياقل

   95 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

يثرك ايتوان از رجعت به الگو ي مكنيا. افته استي لين نظارت است تمايشتري و بيزان آزاديم . آوردي و اقل نظارت است رويزان آزاديثر مكه متضمن حداك

ان گفتمان انقالب و نظارت بر تن زنانه ي مي هم نشاني، رفع اساسيادي بنيمقصود از بازساز يها ن خود با گفتمانيوكط تي است در رجعت به شراين معنا، گفتمان انقالب ضروريبه ا. است

م ين نشان داديش از ايه پكچنان. ز وارد گفتگو و بده بستان گرددي از صحنه رانده شده نب ويرق ي سازيت مقوله اخالقيمحور. سامان گرفته استير و متنوعيثك يها حول داليگفتمان انقالبه كرد كتوان تصور ي مهكنيا. متصور بوده استيها از انتخابكيي ها تنها ر دالينسبت به سا

كي ها به ت منظومه دالي از محوري سازي، دال اخالقين گفتمان انقالبيادي بنيازساز بكي در ري نظييها به دالي سازيت و اخالقيه مقوله معنوك آنيبه جا. ل شودي تبديرامونيت پيموقع و يه جامعه اخالقكمتصور است . وس گرددكنند، قاعده معك ي و عدالت معنابخشيآزاد . ل شودي و عدالت تبدي آزاديننده از دال محوركه ي تغذيها ل از داكيي ، بهيمعنو

96 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

منابعان بر بستر مبارزات يز منوچهري مهرانگيها تيفعال) 1382( نيپرو, ن و اردالني، نوشي خراسانياحمد -

.نشر توسعه: ، تهرانراني زنان در ايحقوق

».يقطعنامه اجتماع زنان در دادگستر« ) 19/12/1357( اطالعات -

».ستيار نك در يدرمورد حجاب اجبار«) 20/12/1357( اتاطالع - ».ل شدي تعطيمحله بد نام تا اطالع ثانو«) 24/8/1358( اطالعات -

».نكرات به صاحبان اماكره مبارزه با منيهشدار دا«) 22/10/1358( اطالعات -

».اهپوش از ارتش اخراج شدندي زن س31 «)18/4/1359( اطالعات -

». شما نسبت به انقالب است فهين وظيمتركت حجاب يخواهران، رعااي «)27/12/1361( اطالعات -

و مسأله يزي تبري، حجت االسالم موسويل انقالب اسالمكاظهارات دادستان «) 8/1/1362(اطالعات - ». حجابي بيها خانم

نار يده در سمننكت كدار با خواهران شريشور در دكل ك دادستان يت اهللا صانعي آ«)21/1/1362( اطالعات - ».دگاه اسالميل زن از ديمسا

».بدحجابى، بخشى از توطئه استكبار عليه انقالب اسالمى«) 7/3/1365( اطالعات -

». يده بد حجابيشور در مورد پدكر يسخنان وز«) 27/1/1366( اطالعات -

ورد اجرا گذاشته بهشت به مي از اول اردي مبارزه با بد حجابيين نامه اجراييآ« ) 27/1/1368( اطالعات - ».شود يم

،»1382 –1357 سال گذشته 25روزشمار تحوالت و رويدادهاى زنان، در « )1388( مي، ابراهيريام - .www.daftarmags.ir ،158ام زن،ش،ي پيماهنامه تخصص

:كگفتمان جامعه پا«) 1391( نا ي، م ستودهي، محمد جواد و هاللياشكن و غالمرضا يسراج زاده، حس - .26ماره، مطالعات فرهنگ و ارتباطات، ش»يش بدن زنانه در دوره پهلوياست نماي سينكشالوده ش

.14، سال دوم، شمارهي فرهنگي، ماهنامه مهندس»يبدن و فرهنگ مصرف« )1386( اصغريعل ،يديسع -

, ژه نامه زنانيو, ، مجله فرهنگ و توسعه» استياسي مسئله سكي يرانيزن ا« ) 1376( الي سه،يشهشهان - .سال ششم

.يستينيت مدرسه فمي، برگرفته از سا»راني زنان در ايسه دهه مبارزات حقوق«) 1388( ي شاد،صدر -

.يوزارت فرهنگ و ارشاد اسالم: ، تهراننه مطبوعاتيزن در آ) 1376( ها دفتر مطالعات و توسعه رسانه -

.769: ، شماره»يضد حاملگخداحافظ قرص « ) 1359( زن روز -

.861:، شماره»دگاه صاحبنظرانيمقام زن از د« ) 1361( زن روز -

.862: ، شماره»گفتار معصوم، زن و خانواده« ) 1361( زن روز -

.868: شماره ،»رتيغ«) 1361( زن روز -

.769و775 جلد، شمارهير رويتصو) 1359-1360(زن روز -

   97 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

.1212: ، شماره» به مورد اجرا گذاشته شديبارزه با بد حجاب ميين نامه اجراييآ« ) 1368( زن روز -

فشار از اعمال اي چاره در مورد بدحجابي اسالمي از انقالب سال10 از گذشت پس«) 1368(زن روز - .1212، شماره »نداريم

ات يه حيظر ني بدن و نقد آن بر مبنايشناس گفتمان جامعه «)1389(مي، ابراهيابوالقاسم واخالص ،يفاتح - .2: ، شمارهي اجتماعي، معرفت فرهنگ»ي اسالمينيمعقول و جهان ب

.ني :نشر: ، ترجمه نيكو سرخوش و افشين جهانديده، تهراناراده به دانستن) 138 8(فوكو، ميشل -

.»دستور امام درباره حجاب« ) 1357 16/12( هان كي -

». زنان تهرانيمائيتظاهرات و راهپ«) 17/12/1357( هان كي -

».ستي چادر نيمعنه حجاب ب: ينيداماد امام خم« ) 17/12/1357( هان كي -

».هاي كارمند و مراجعان به ادارات درمورد حجاب خانم«) 20/12/1357( هان كي -

».ن شده استي زنان تضميتمام آزاد: بازرگان« ) 11/1/1358( هان كي - ».دان شي انقالب بي توسط شورايا هيانيدر ب« ) 16/4/1359( هان كي -

.يرياه پوش در مقابل ساختمان نخست وزيتجمع زنان س«) 17/4/1359( هانكي -

». از اداراتيت اهللا اشراقيد آيبازد«) 22/4/1359( هان كي -

». استعمار آورد كهنه گرا، ره عريان فرهنگ«) 17/10/1363(هان كي -

».شوند يه ممك انقالب محايها در دادگاهيعوامل فساد و بد حجاب«) 16/2/1369( هان كي -

.11 :، شماره استعمار از ابزارهاي كيي فساد فحشاء و ترويج اشاعة« ) 1362( تب اسالم، كم -

.زك نشر مر:، تهرانيوش نوري، ترجمه داروكشل فويم) 1389(لز، سارايم -

دلفروز، ي، ترجمه محمدتقاست، قدرتي شدن، سي معاصر، جهانياسي سيجامعه شناس )1382 (تكينش، - .ريوك :تهران

ي مرلوپونتي فلسفي شهيمفهوم بدن در اند «) 1387( مي، ابراهي و اخالصي، علي، بهجت و ربانيزدخواستي - .126، معرفت، ش » آني در قرائت جامعه شناختينظرهاي و چالش

‐ Elliott ,A(2008) Contemporary Social Theory, London, Routledge. ‐ Fairclough, N.(2006) Language and Globalization, London And New York: Routledge ‐ Fairclough, N, Mulderrig, J, edited by Van Dijk, T (2011) Discourse Studies: A Multidisciplinary Introduction, London:Sage Publication ‐ Gee, J. Paul(2008) An Introduction to Discourse Analysis, London, Routledge. ‐ Jorgenson.M & Philips, L( 2002) , Discourse Analysis as Theory and Method,London: Sage publication. ‐ Markula, P & Silk, M ( 2011) Qualitative Research for Physical Culture, Palgrave Macmillan.

يتلفن همراه، روابط اجتماع

2اليزهرا خ، 1 زادهيشراره مهد 24/7/91: تاريخ تاييد17/3/91: تاريخ دريافت

ده كيچرات ير استفاده گسترده و فراوان و همه جانبه از تلفن همـراه، تـأث يدر دو دهه اخ

. هـا گذاشـته اسـت انـسان ي روابط و رفتار اجتماع ي را بر الگوها ياد و متنوع يزهـا و ي در بررس يا ژهيله مورد توجه و ين وس يشتازان مصرف ا ين به عنوان پ جوانا روابـط يله را در برقرار ين وس ياربرد ا كوشد تا ك يمقاله حاضر م . اند قات بوده يتحق

ـ متنـوع آن مطالعـه نما يردهاكارك با توجه به نوع كاربري و ياجتماع ن يبـد . دي بـا يد بهـشت ين دانـشگاه شـه ايان دانشجو ينامه در م پرسش 323منظور تعداد ين الگـو يج پژوهش نشان داد ب ينتا. ديع گرد ي توز ي تصادف يريگ ونهاستفاده از نم

.، تفاوت معنادار استيزان روابط اجتماعيمصرف تلفن همراه و م

تلفن همراه، يردهاكارك، ي، تلفن همراه، روابط اجتماعي ارتباطينولوژكت: يديلكواژگان .كاميپ

                                                             [email protected] .عضو هيئت علمي دانشگاه الزهرا. 1 [email protected] .كارشناس ارشد جامعه شناسي. 2

100 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

طرح مسألهمقدمه و ان ينون در مك اواخر قرن نوزدهم تا يعني از زمان اختراعي ارتباطيا لهيتلفن به عنوان وس

جامعه شناسان و عالمان علوم رسانه و ارتباطات چندان مورد توجه نبوده است آنچه چند دهه رات يث و تأي ارتباط جهانيها هكنترنت و شبيرد رشد اكر توجه دانشمندان را به خود جلب ياخ با يول. افتي ن آن سوقيي و تبكها به سمت در ي تئوريه برخكاربران بود ك يها در زندگ آنرات ير و همه جانبه از آن و تأثيش تلفن همراه در سطح گسترده و ارزان و استفاده فراگيدايپ

يها يآور فن عيرشد سر. روزمره، توجه دانشمندان به شدت به آن جلب شديگوناگون بر زندگ، ي اقتصاديها ان تمام اقشار جامعه فارغ از تفاوتيافتن آن در مي تي همراه و عموميها تلفن يها يآور توجه و مطالعه فنيه حتكنترنت باعث شد يه اك و اتصال آن به شبي و ارزشيفرهنگ

ل كامروزه در جهان، مجموع . رديز تحت الشعاع قرار گي ني شخصيها وتريامپك مانند يديجدن نوع تلفن توانسته است يا. هاست وتريامپكها و ونيزيل تلوكش از مجموع ي همراه بيها تلفن

ه اشخاص كل شده است يد تبدي مفي لهي وسكي بخشد و بهيا تازهيبه مفهوم ارتباطات معن، يرسان وتاه در انواع اطالعك يها اميفرستادن پ. نندك يمختلف با اهداف گوناگون از آن استفاده م

يها ليميافت و ارسال اي و دري جهانيها هكتا وصل به شب... غات و ي، تبلي، آموزشيحيتفر . باشد يله مين وسي ايردهاكاركاز جمله ... و يقي، با گوش دادن به موسيشخص

جاد نموده ي اي داوطلبانه را بطور مستمر در روندك از تحريدياستفاده از تلفن همراه، بعد جد روزمره ي در زندگياجتماع تر شدن تعامل ي و فرديطي محيايدن جغرافتر ش عيوس ه منجر بهك

انات برقرار كن اميشترينه و بين هزيمترك و با يطيله، ارتباط را در هر شراين وسيا. شده است و زمان كان تحركج استفاده از آن بر حسب ساختار، فضا، مي نتايها رو هيلذا نظر. دينما يم

داشته يا ندهي رشد فزايله ارتباطين وسي از ايريگ ما بهرهشور كدر . ز شده استكمتمر 1.ده استيون رسيلي م73اربران به ك تعداد 1389ان سال يه تا پاك يبطور

باشند و رتبه ي ميآور ن فنينندگان از اك ن مصرفيشترير اقشار جامعه بيجوانان نسبت به سا از ارتباط ي را به عنوان نوعكاميسال پانات آن از جمله ارك و اميآور ن فني با اينخست سازگار

).2004ن،يانيسامان و تورتكا(اند داده به خود اختصاصياجتماعه كن علت است ي به عنوان جامعه هدف به اين مطالعه انتخاب جوانان و دوران جوانيدر ال گرفته كن دوران شي مختلف در ايها تي و فعالي اجتماعيها هكد و شبي از عادات جدياريبس

مربوط به يها ازها و درخواستيژه از ني دوره وكي ينگلهارت معتقد است جوانيا. ابدي يو قوام م

                                                             .ري فن آوري اطالعاتبرسام پايگاه خب. 1

   101 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

ها، عادات ه در آن ارزشك است ي اجتماعيها هك، دوستان و شبي فراغتيها تيآموزش، فعاله آن نسل وجود دارد ك يل دارند تا هنگاميافته و تماي استقراري اجتماعيها و تماسيزندگ يالمك يها تماسي برقراريجوانان از تلفن همراه برا). 2005نگلهارت و ولزل، يا. (بمانند يباق

شان يها تيروزمره و فعالهاي مالقاتي جهت سازماندهيديلك ي به عنوان ابزارهايا متني رون از ي در بي در بروز خطرات احتماليمنيت ايري مدي همراه برايها تلفن. نندك يم استفاده ).2005گران، ين و ديپ(شوند يار گرفته مكه بي عمومير فضاهاخانه و د

كت و سبياس هوك همراه در انعيها ن تلفنيها بر ارزش نماد دگاهي از ديدر حوزه فرهنگ برخوتاه، كام ياد از پي مثل استفاده زييها تيفعال). 2004نگ، يل(د دارندكي جوانان تأيزندگ

فرهنگ استفاده از تلفن ي ساير امكانات آن از اجزااد و سرگرم شدن باي زي تلفنيها تماسردن ظاهر تلفن همراه، نوعا مختص ك زنگ و عوض يانتخاب صدا. همراه در جوانان هستند

كي ت تلفن همراه باكيمال. متفاوت جوانان استي زندگيها كننده سبكس كجوانان بوده و منع، همه ي متنيها اميافت مستمر پي و درها از آدرسياملك خوب و به روز، داشتن فهرست كمار

لهلم سان ين و ويتول(ه صاحب آن تا چه حد مهم، خوشبخت و مد روز استكدهند ينشان م2007.(

داشته باشد ي اثرات متفاوتي اجتماعيتواند در ابعاد مختلف زندگ ي مصرف تلفن همراه ميالگوبه قول هامفرزارتباطات اران وكو هم با دوستان، خانواده ي روابط اجتماعياز جمله در برقرار

ن است منجر كه ممكنند ك يد فراهم مي و مفي ارتباط پر معني را برايدي جديها فرصتيتلفن به عنوان يلوژنوكن تياربران به اك. همانند شونديها ت در گروهي عضوي برايج مهميبه نتا

).13:2010رز،هامف(نندك يم گران توجهي ارتباط با ديزير برنامهيمنبع ضرور از يمختصات. مصرف آن استيرگذار بر الگوين عوامل تأثي از مهمتريياالكت هر كينوع و مال

ن ييدر تع... و ي و نحوه استفاده از آن، طبقه اجتماعياال، چگونگكزان و علت مصرف يل ميقبمرار روابط جاد و استيمعموال جوانان از تلفن همراه در ا. مختلف دخالت دارندياالهاكمصرف ت يها را تقو يد دوستين جوانان، رشد انواع جدياال در بكن يمصرف ا. نندك ي استفاده مياجتماع

) نترنتيا اي ارتباطات چهره به چهره(گر انواع ارتباط يق ديه از طرك ييها يدوست. نموده استه جوانان را ك ييها انالكجاد شده به عنوان ي اي اجتماعيها هكشب. افته استي جاد شده و قواميا

اس (يارتباط متن. زان استفاده از تلفن همراه قرار داردير نوع و ميزند، تحت تأث يوند ميبه هم پ از اطالعات و اخبار را ياريه جوانان بسكشود ي از ارتباط، باعث ميگريبه عنوان بعد د) ام اسده احساساتشان باشد، در ه نشان دهنك را بسازند ينند و عباراتكگر مبادله يدكي بايبه راحت

را ندارند مثال در يا ن استفادهيت چنيا زمان قابلي انك در آن ميل ارتباطيگر وسايه دك يحال ارتباط برقراريله تلفن همراه به راحتيره به وسيالس و مدرسه و غكساعت آخر شب، در

102 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

).2007ن، يتول(شود مي، ارسال يساي و سيغات بازرگاني ارسال تبل جهت كامي فوق، استفاده از پيردهاكاركعالوه بر

افت صفحات يان درك، اميونيزي و تلوييويها و مسابقات راد يها، نظرسنج ق روزنامهياخبار از طر .له افزوده استين وسيانات اك به اميلمبرداري و فياسك، عيري و تصوي صوتيها ليروزنامه، فا ي جوانان نقش اساست و استقاللي هويريگ لكه تلفن همراه در شكتوان گفت يبه جرأت مره شده و نوع اطالعات ي ذخيها امير و پي، نوع تصاوي آن از جمله نوع گوشيها يژگيداشته و و

. افراد استيات اخالقيت و خصوصي شخصي آن نشان دهندهزان و نحوه استفاده ازي و ميفردنندگان كديه تولكعث شده است بايله ارتباطين وسيل روز افزون جوانان به استفاده از ايتما

ن قشر ي ايها ق و خواستهيق، سالي، عاليله ارتباطين وسيال اكد انواع و اشيتلفن همراه در تولقات در حوزه ي از تحقينند و بخش بزرگكم از جامعه را به عنوان جامعه هدف، لحاظ يعظ

.ابدي ز به آن اختصاصيارتباطات ن و ي ارتباطات اجتماعي برقراري اصليگونه الگوهاه چكن است يق حاضر اي تحقيهدف اصل

رفته است و لذا سؤاالت ير پذينده از تلفن همراه تأثيگذران اوقات فراغت جوانان از استفاده فزا :رديگ يل مكر شيز .كنند لفن همراه از چه الگويي پيروي ميان درمصرف تيدانشجو -1

. دانشجويان چه جايگاه و تعريفي داردداليل و كاركردهاي استفاده از اين وسيله نزد محتوا، -2

.حجم وتنوعي برخوردار است روابط اجتماعي دانشجويان از چه ميزان، -3

يروي پيين همراه از چه الگو با استفاده از تلفي روابط اجتماعيدانشجويان در برقرار -4 نند؟ك يم

اعي از مانند سن و جنس با برقراري روابط اجتماي چه ارتباطي ميان متغيرهاي زمينه -5 طريق تلفن همراه وجود دارد؟

يرد نظريكرو

ي بر رويراتيه تلفن همراه چه تأثك و هم در عمل آن است ي هم از نظر تئوريپرسش اصل. روزانه اشاره دارديها تي ثابت از فعالي الگوكي روزمره بهيزندگ. روزمره خواهد داشتيزندگ

ي اثرات اجتماع-الف: روزانه داشته عبارتند از يها تي فعاليه تلفن همراه روكن ياديسه اثر بنج حاصل از گسترش ي نتا-ب. چهره به چهره ها و ارتباطات هك ارتباط، شبيدر رابطه با الگوها

ت نترنيق اي از طريا ارتباط مجازي ويكيزيه شامل فاصله فك يي قابل جابجايزان فضايمردن كپر راي و استفاده از زمان و اخي، زمانبندي شخصيزير مانند برنامهي امور-ج. شود يم

. يح و سرگرمياوقات فراغت و تفر

   103 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

فته يه مشتاق و شك يسانكم شدند، ياربران به سه گروه تقسكه از تلفن همراه، يقات اوليدر تحقه ك يسانكنند و ك يم له استفادهين وسيه صرفا فراوان از اك يافراد. هستندينولوژكن تيا

ان ي قاطع مكيكل عدم تفير شده را به دلك ذيبند طبقهيقات بعديحقباشند ت يف آن ممخال خود ي معمول و روزمره مردم جايه چگونه تلفن همراه در زندگكنيسه گروه رد نموده و بر ا

.)2002 ،وزي، ناتان و ريرابترك(ند ك يد مكيافته است تاي رااربران مثل جوانان ك از ييها هژه در گروي از تلفن همراه بويقات به استفاده عمليشتر تحقيب

وي ). 237:2000پوما، وك(د داردكيها و تعامالت تا انكها، م تي موقعيه روكشود يمربوط م يشتريه جوانان زمان بكشود ين نوع ارتباط باعث مينده از ايه استفاده فزاككند ميينيش بيپ

خارج از خانه و يها تيفعالز يبگذرانند و نها افهكا ي ها مثل رستوراني عموميرا در فضا .)348همان(بخشند مسافرت را وسعت

نقش تلفن همراه در برقراري روابط اجتماعي

موضوع يجاد و استمرار روابط اجتماعي ارتباط و ايهمراه به عنوان ابزار مهم در برقرار تلفنشه در يهمله ي وسكي ن جوانان به عنوانيهمراه در ب تلفن . از مطالعات بوده استياريبس

ه كن شبيق اياز طر. رديگ ي ارتباط با دوستان مورد استفاده قرار ميژه برايوه دسترس ب. نندكل ارتباط برقرار يجا و در هر زمان و به هر دلكتوانند در هر ي مي جوانان به راحتيخصوص

ن ي از اياريه بسكده است ي تماس گرديش برقراريله سبب افزاين وسيسهولت استفاده از ات ينده و بدون در نظر گرفتن محدودك و به صورت پراي قبليزير وتاه، بدون برنامهكها تماس

آن را ي نتواند جايگري دي لهيچ وسين امر سبب شده هيند و همريگ يان صورت مكزمان و مها در سطوح خرد، متوسط ان انساني ميها نشك را بر روابط و يا لذا اثرات قابل مالحظه. رديبگ كيي يف اجتماعي و ضعيه روابط فرعكت شبيبه عنوان نمونه تقو. گذارده استي بر جاالنكو

يارتباطهاي ونديف و پي ضعيتواند حجم روابط اجتماع يتلفن همراه م. ن موارد استياز انگ مطرح ي مانند گرانووتر و ليشناسان ه جامعهكهمانطور . ش دهديسست را در جامعه افزا

مثل يط خاصيه تنها در اوضاع و شراك آن دسته از ارتباطند يف ارتباطي ضعيها وندياند، پ ردهكن گونه يتواند ا يتوانند فعال شوند و تلفن همراه م يره مي و غيا ردن شغل، منزل اجارهكدا يپدر ). 94:1389يموسو(ندكت يل و هم تقويدار و سست را در جامعه، هم تسهي ناپايوندهايپق يار از طركن يا. ندك ي مكمكز يان افراد ني ميكت روابط نزديتقوله به ين وسين حال ايع

گر فاصله دارند صورت يدكي بايانكه افراد از نظر مك ي روابط در مواقعيبرقرار ).237: 2002گرگن،(رديپذ يم

ارتباط با افراد در يشود برقرار يه از تلفن همراه مك يا ن استفادهيتر يبدين ترتيب عموم

104 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

ياتيص خصوي همراه دارايها اربران، تلفنكاز نگاه . دلخواه و گوناگون استيها انها و زم انكمه ي الكي ان و زمان هستند و به عنوانك بالقوه در هر ميها دن به ارتباطيچون وسعت بخش

وجود آمدن ارتباط ه ن دستگاه باعث بيا. نندك ي نقش ميفاي اي اجتماعيها ان بخشي ميارتباطتر نموده ن سادهي والديها را برا نترل آنكها و فرزندانشان شده است و دهان خانواي ميكنزد

). 2005 گان، يي گوكم. ( استام ين پي و همچنكاميافت پي و ارسال و دري تماس تلفنيعني ت مهم تلفن همراهيدو ظرف

ش يت، باعث افزاين دو قابليا. رود يع آن به شمار مي استفاده غالب و شايري و تصويصوته در مورد ك يقيدر تحق). 2007ن، يتول( شود ي مي و توسعه حوزه خصوصي فرديها تيظرف يها هك شبي ارتباط فردي الگوهاي از استفاده از تلفن همراه روي ناشيرات اجتماعييتغ

ه تلفن همراه سبب كج نشان داد ي چهره به چهره صورت گرفت، نتايها و مالقاتياجتماع، جوانان به يه خصوصكن شبيق اياز طر. شده استيات اجتماعد در ارتباطيرات شدييتغ

).2007ن يتول(نندك ارتباط برقرار يليجا و در هر زمان و به هر دلكتوانند در هر يم يراحت شدن ينترنت مربوط به جهانيه اگر اكنست يرد تلفن همراه اكاركن گزارش از يتر جالب

اجتماع يل به حفظ مرزهايتلفن همراه متما. دهد ي را نشان مييگرا يشود، تلفن همراه محل يمه تلفن ك است يتين ظرفيا. رديگ ي مورد استفاده قرار مي ابزار محلكي است و به عنوانيمحل

). 53: 2005 گان، يي گوكم(ها ندارند ينولوژكگر تيهمراه دارد و د يشده است، به طور هم زمان ي تعامالت جمعي برايل به ابزارياز سوي ديگر تلفن همراه تبد

و يحيق مختلف اعم از امور تفرين با عاليرده و همچنكه فرد را با افراد و مؤسسات مرتبط ك. سازد ي مرتبط ميني و دي جماعتيها وندي پي و حتيارك ين مسائل جديچن و هميسرگرم

كامي و پيالمات تلفنك ميله براي وسكي ن موارد استفاده جوانان از تلفن همراه به عنوانيشتريب يوستگي و پيتيله حماي وسكي تلفن همراه. روزانه استيها و قرارها تي فعاليجهت سازمانده

ال خرده كرده و اشك غلبه ييمروكه بر كرا ي جوانان است، زيژه برايوه ل و دوستان بي فاميبرا ). 26: 2003ن،كيهار( ندك يل مي تسهكاميق پيها را از طر فرهنگ

در كاربري تلفن همراهاي نقش متغيرهاي زمينه

شتر از مردان جوان مورد ي را بي متنيها اميبسياري از تحقيقات نشان داده اند كه زنان جوان پ يشتريتر همراه با ابراز عواطف ب دهيچي بلندتر و پي متنيها اميزنان پ. دهند يم استفاده قرار

). 2002نگ، يل(نندك يارسال م احساس رها شدن از يت به معنيجاد احساس امنيله اين وسيگر اي مهم ديردهاكاركاز جمله

يازمند اطالع رسانيه نكن موضوع در حوادث و تصادفات يا. دن استيب ديدر خطر بودن و آس

   105 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

ها در ن از نظر گافمن زنيهمچن. ندك يس است، صدق مي و پلي اورژانسيها به نهادها و سازمانت يرا باعث تقويودشان را تنها نشان دهند، زه خك معموال دوست ندارند يعمومهاي انكم

د واقع يار مفياه بسن گونه موارد تلفن همريشود و در ا يامن مت ناياحساس قرار گرفتن در موقع يت برايقدر احساس امن ه تلفن همراه همانك نشان داده است يفكي و يمك يها داده. شود يم نا معلوم و يها تي كه در موقعي افرادي براهكند ك يجاد مي مزمن دارند ايها يماريه بك يسانك

). 8 :2004گسر، ( رنديگ ينامشخص قرار مه نحوه استفاده از ك در فنالند نشان دادند يا در مطالعه2004ن در سال يانيسامان و تورتكا

استه كوتاه كام يت پيج از اهميبا افزايش سن جوانان به تدر. ندك ير مييتلفن همراه با سن تغمعتقدند ) 2006(تومو يم و مكي. گردد يت روابط چهره به چهره افزوده مي و بر اهمشود يم

كي وانوتاه را به عنكام ين روابطشان با جنس مخالف پي اوليريگ لكژه هنگام شيه وجوانان ب يمند رسم س، ارتباط قانونين سرويدر واقع با استفاده از ا. دانند ي ارتباط مير براينظ يرسانه ب

وي خودماني محتوايررسميط غيل شده و در شراي تبديل شده به ارتباط خودماننتركو نگ از نوع استفاده افراد بالغ و جوانان از تلفن همراه ي ليقيدر تحق. ابدي ي آن انتقال ميرسم ريغ

نگونه استفاده يه اكدهد يح مي توضيف و اجبار در انجام امور اجتماعي، توصيدر رابطه با نگهداره رشد كن همچنان ين سنيرا نوجوانان در ايشود، ز يشتر نوجوانان مي بيل سبب آزادياباز مو

). 2004لينگ، (شوند يم ز صاحب استقاللي نينند، در امور شخصك يمرات تلفن ي از تأثي سال سطح باالتر23 تا 18 يه در گروه سنكدهد يز نشان ميمپل نكق يتحق

. ود دارد وجي سنيها گر گروهيهمراه نسبت به د وجود دارد يالملل ني فرهنگ جوان در سطح بكي هكرند ده داين حوزه عقيه پردازان در اينظرن يه چرا اكن پرسش ينگ در پاسخ به ايل. ندك يفا مي را ايه تلفن همراه در آن نقش مهمك

كيودك مرحله يد آن را در دگرگونيه باكن جوانان وجود دارد معتقد است يد در بيفرهنگ جد كمكشان در جامعه ي توسعه زندگيه تلفن همراه به جوانان براكرا يز. ردك جستجو يبه جوان

.)همان( ندك يموان با وند جينه پيننده در زمكن يي عامل مهم و تعكي قت امروزه تلفن همراه به صورتيدر حق

تحت يعتصنپردازان جامعه فرا هيگر نظرياستلز و دكه ك است يا تهكن نيجامعه در آمده و ابر . اند ل از آن سخن گفتهي در عصر اطالعات به تفصيه اجتماعكت ارتباط فرد با شبيعنوان اهم

ان ي ميگر تفاوت چنداني از جوانان و نوجوانان دياريخالف نظر بزرگساالن امروزه بس ي در بعضيحت. ستنديل قائل ني توسط موبايم با ارتباط تلفني و مستقيحضورهاي مالقات نوجوانان و جوانان ي برايريل به منزله عامل جامعه پذيا در حال توسعه موباي شرفته ويپجوامع

خود مورد ي اجتماعي هك ارتباط و شبي ت حلقهيل را به منظور حفظ و تقويها موبا درآمده و آن

106 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

، يت سنيه موقعكدهد يان را مكن اجازه و اميل به جوانان ايدر واقع موبا. دهند يم استفاده قرار ). 133: 1389، يموسو( نندك خود را حفظ ي و گروه دوستي، طبقاتيجنس

وابسته به آن يها تيو فعال ها زمان مالقاتيم و هماهنگييكي از كاركردهاي تلفن همراه تنظ همراه با توجه به چنانكه تفاوت استفاده از تلفن. ه خانواده و دوستان استكدر درون شب

اري براي برنامه ريزي استفاده ن جوان از اين وسيله به عنوان ابزدهد كه مردا جنسيت نشان مياي كه به هاي روزمره ها و ديگر برنامه تماس ها، هايي نظير تنظيم قرار مالقات برنامه. كنند مياز طرف ديگر زنان بيشتراز تلفن .ابندي كند تا به بلوغ و استقالل بيشتري دست نان كمك ميآ

لذا.)2001 ،هولم و پيترز(كنند سات شخصي و عاطفي خود استفاده مياهمراه براي تبادل احس ي به جاين است به سرعت و سادگكمم ها كاميپ. شود ناميده ميي ديگر احساسردكارك

يها مورد گروهن امر در ي ا.شود م حرف استفاده كم رو و ك يها دمردن توسط آكصحبت ه از تلفن همراه به كل دارند يشتر تمايبه پسران يكتر است در حال دختران صادقيدوست ).54: 2005 گان، ي گوكم(نندك استفاده ي و بازيله سرگرمي وسكي عنوانتر از يتر، و احساس دهيچيتر، پ ينها، طوال كامين پيا. فرستند ي مكاميشتر از مردان پيزنان ب

اي مختلف و ه در مجموع وبستروواكشالگ، نظريه. )2005هورتول و ديگران،(مردان استدر دسته اول، . دهند ميمتغيرهاي تاثيرگذار بر انواع كاربرد تلفن همراه را در چند دسته قرار

زندگي، ا محلي اجتماعي، منطقه - ا محيط اجتماعي مثل پايگاه اقتصاديي متغيرهاي زمينه اي دسته بعدي به .هاي استفاده قرار دارند در دسته ديگر، نيازها و انگيزه.جنس قرار دارند سن،

ي، ميزان و نوع در دسته بعد به آگاه. افته استي عادت عمومي استفاده از رسانه اختصاصي و مكان كاربري شود در دسته آخر به زمينه خاص استفاده از رسانه جمع اطالعات اشاره مي

).112:1381مك كوايل،(شود اشاره مي

اتيفرض . رابطه وجود داردياجتماعزان روابط يزان مصرف تلفن همراه و مين ميب . رابطه وجود دارديزان روابط اجتماعين ميزان تنوع مصرف و ميب . رابطه وجود دارديزان روابط اجتماعي مصرف تلفن همراه و مين الگويب . رابطه وجود داردين سن و ميزان روابط اجتماعيب . رابطه وجود دارديزان روابط اجتماعيت و مين جنسيب

ها فاهيم و دادهروش تحقيق، م پژوهش حاضر يجامعه آمار. باشد يش ميماي از نوع پيلي و تحليفيوصق تي تحقكي ن پژوهشيا

   107 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

يريگ ه باروش نمونهك پرسشنامه بود 332 ي تهران و نمونه آماريد بهشتيان دانشگاه شهيدانشجو و روش يا ق از روش پرسشنامهين تحقي اطالعات در اي گرد آوريبرا. انتخاب گرديديتصادف spssها توسط نرم افزار اطالعات، دادهياده شد و پس از جمع آور استفيا تابخانهك و ياسناد

ن حوزه مربوطه يق ارائه آن به متخصصيق حاضر اعتبار پرسشنامه از طريدر تحق. ديپردازش گرد يه براك شد يريگ هر دسته از سواالت اندازهيخ برارونباك يق آلفاي آن از طرييايده شد و پايسنج

.دست آمده ب70/0ي باالي مصرف وروابط اجتماعير الگويهر دو متغ، تا حدي،كم و خيلي در پيوستاري از خيلي زياد، زياد با استفاده از طيف ليكرت تمامي متغيرها

با زياد و خيلي كم با كم جمع شده ، خيلي زيادنجيده شده است كه در ارائه جداولكم س . ، گزينه اصال نيز اضافه گرديده استبرخي موارد به تناسب سوالوه در به عال. است

يها يژگيسپس و. ان پرداخته شدي پاسخگوي فرديها يژگيا به ون پژوهش ابتدي ايفيدر بخش توص .زان و تنوع مصرف شرح داده شدي مصرف تلفن همراه در دو بخش ميمربوط به الگو

ه هر دو در كتنوع مصرف زان مصرف و يمر ي مصرف از جمع دو متغيالگو :الگوي مصرف . باشند ساخته شد يم يا سطح فاصله

شود و مدت زمان منظور اين است كه تلفن همراه به چه ميزان استفاده مي :زان مصرفيمدر اين . )2004گيسر ( كند كه با كاربردهاي آن محصول متفاوت است استفاده از آن را بيان مي

. تعداد ارسال پيامك و مدت زمان مكالمه است تحقيق شامل تعداد مكالمه،هاي مختلف است كه در آن به يري كاربردهاي گوناگون در موقعيتگ اندازه:تنوع مصرف

يق تنوع مصرف شامل تعداد بر اين اساس در اين تحق. )همان(شود ميزان مصرف توجه نميدارد بسيار زياد تا اصال قرار و در طيفي از اي است كه از امكانات تلفن همراه ميگردد استفاده

.شود اي محسوب مي لذا اين متغير در سطح فاصله خانوادهيان با اعضايزان ارتباط پاسخ گوي، مي روابط اجتماعيقرار در بر:يروابط اجتماع

اران، دوستان هم كهم( نيز دوستان و شاوندان و همكارانيو خو) پدر، مادر، خواهر، برادر (ق يه از طرك قرار گرفته يله تلفن همراه مورد بررسيبه وس) هم جنسريجنس و دوستان غ

قرار ياد تا اصال مورد بررسي زيليان از خيزان ارتباط پاسخگويم. ده شديرت سنجيكف ليطدر تفكيك . م با هم جمع شدندكم و ك يلين خياد و همچنياد و زي زيليت خيه در نهاكگرفت

ر روابط اجتماعي عالوه بر حجم روابط بر يوي مصرف، متغمتغير روابط اجتماعي از متغير الگشود نشان دهنده عمق و شدت ها ارتباط برقرار مي پايه معرفي و تعيين افرادي كه با آن

.باشد يز ميي از بسيار زياد تا اصال ن در طيفي ارتباطيها ونديپ

108 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

ها افتهي تحليل سيماي پاسخگويان-الف

55,5ن افراد مرد و ي درصد ا44,5. باشد سال برآورد مي23لعه اد مورد مطا افرين سنيانگيم درصد 3 درصد ارشد و 32، يارشناسكان در مقطع ي درصد دانشجو65درصد زن بودند،

10ز مجرد و يان ني درصد از پاسخگو90ر است كالزم به ذ. ترا بودندك ديان دانشجويپاسخگول به حرفه يجز تحصه ب) درصد 19,6( نفر63ان پاسخگو ين دانشجوياز ب. درصد متاهل بودند

ان ين درآمد دانشجويانگياند و م اشتغال نداشتهيگريار دك به يز شاغل بوده و مابقي نيگريد درصد در منزل 36ان ين پاسخگوكت مسيوضع ن در مورديهمچن. هزار تومان برآورد شد377 درصد در 23 و ي پدري ه درصد در خان31نند، ك ي ميال زندگيا وي شامل آپارتمانيشخص

.نندك ي مي زندگييخوابگاه دانشجو 35 پلم وي درصد د30پلم ، ير دي درصد از پدران ز20ان ين پاسخگويالت والديدر مورد تحص

بودند تراكمانده ارشد و دي درصد باق15 و يارشناسكا ي ياردانكالت ي تحصيدرصد از پدران دارا 5 و يارشناسك و ياردانك درصد 25پلم، ي درصد د40پلم ير ديز درصد مادران30ن يهمچن

درصد 45ان يدر معرفي شغل پدر پاسخگو. ترا بودندكالت ارشد و دي تحصيز دارايدرصد ن .ارگر بودندكز ي درصد ن3درصد بازنشسته و 13درصد شغل آزاد 39ارمند، ك تلفن همراهيها يژگيف وي توص-ب

ه به پرسشنامه پاسخ دادند تلفن همراه داشتند ك ي نفر332 يعني قي جامعه نمونه تحقيتمام يز داراي درصد ن22 خط ثابت و ي درصد دارا42، ي خط اعتباري درصد دارا36. نفركي به جز

ان ين پاسخگوين سابقه استفاده از تلفن همراه در بيانگيم. بودنديهر دو خط ثابت و اعتبار هزار تومان و 278 تلفن همراه يمت گوشين قيانگين ميهمچن. سال برآورد شد4حدود

هزار تومان گزارش شده 22 شود حدود يه بطور ماهانه صرف تلفن همراه مكاي نهين هزيانگيم . است

هستند و با انتخاب يار شخصي همراه بسيها ، تلفن ونيزيوتر و تلويامپك چون يليبر خالف وساها ه از آنكشوند يتوسط افراد استفاده مبه طور گوناگوني ... ر صفحه و يها و تصاو ها، آهنگ رنگ

يها ير فن آوري، همانند سا)2005 گان، يي گوكم(شود ياد مي »يتي هوينمادها« ه عنوان بن يدر ب. ن همراه وجود داردنندگان تلفك استفاده يها برا از انتخابيا موجود، دامنه گسترده

ن انتخاب يشتري وجود دارد بينه گوشير پس زمي انتخاب تصويه براك ي مختلفيها نهيگز . اختصاص داردير درون گوشيبه تصاو س مناظر است و سپسكدانشجويان مربوط به ع

افته است، از ي ياربرد فراوانكه كوتاه است كام يانات تلفن همراه ارسال پك از امكيي هك از آنجا

   109 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

ان ير نظر پاسخ گوانگي بيه جدول بعدكده شد يان پرسكن اميل استفاده از ايان داليپاسخ گو .نسبت به آن است

وتاهكام يل استفاده از پي داليع نسبيتوز: 1جدول شماره اصال مك يتاحد ادي زيليخ وتاهكام يل استفاده از پيدال

%3 %12,2 %27 %57,8 متركنه يهز

%7,7 %21,3 %25,9 %45,1 ينقص در آنتن ده

ام يرد با پكان ي برودررو توان نميآنچه را ميگو يه موتاك

47,1% 20,4% 21,9% 10,6%

%8,5 %15,2 %17,5 %58 شود يان ميب مطلب اصل يحواش بدون

%33,4 %26,6 %19,9 %20,1 شود ينم متوجه ارتباطميسكگر يمتر است و دليل دكنه ي تلفن همراه، صرف هزكاميل استفاده از پين دالي از مهمتريكيبخش . ن نموداي و رو در رو بيتوان در ارتباط حضور يان نميه به زعم دانشجوك است يلبمطا

ه هاي تلفن همراه به كاركردهاي آن توسط جوانان اختصاص دارد ك ديگر از معرفي ويژگي دهد اطالعات جدول بعدي را تشكيل مي تلفن همراههاي ردكارك يع نسبيتوز: 2جدول شماره

مك يتاحد اديز تلفن همراههاي ردكارك

%6,7 %9,3 %84 دندر دسترس بو

%8,5 %19,5 %72 باخبر شدن از اوضاع خانواده

%3,8 %9,2 %86 در تماس بودن با دوستان

%54 %25 %21 نترل شدن توسط خانوادهك

%51 %21,5 %27,5 رهمجنسيارتباط با دوستان غ

%6,8 %14 %79,2 ت در هنگام خطرياحساس امن

%3,7 %11,9 %84,4 ها برنامهيهماهنگ

%43,1 %34,5 %22,4 تلفن همراهيها ي با بازيسرگرم

%26,6 %38,9 %34,3 ي عموميها انكق صحبت در ميمزاحمت از طر

%33 %21,2 %46,8 لياحساس عدم آرامش در صورت همراه نبودن موبا

%34 %26,1 %39 ينه اضافيهز

%24,9 %37,5 %37,6 تماسي برايبند عدم زمان

%35,7 %29,5 %34,8 اهش قدرت حافظهك

تلفن همراه يان برايه دانشجوك يرد و نقشكاركن يمهمتر زياد با جمع گزينه بسيار زياد و در دسترس بودن و فاصله پس از آن،بال%) 86( ارتباط با دوستان است يش قائلند، برقراريخو

110 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

مهم ز مورديت در هنگام خطر نيجاد احساس امنيا%) 84(رديگ يها قرار م برنامهيهماهنگاند تلفن همراه به آن اشاره داشتهيردهاكارك از كيي ان به عنوانيه پاسخگوك است يگريده تلفن همراه ك استيگريز نقش مهم ديبا خبر شدن از اوضاع و احوال خانواده ن. %)79,2(

%).72( جوانان دارديبرا

ي و ارساليافتي دريها كاميپ ي محتوايع نسبيتور :3جدول شماره ي ارسالكاميپ يافتيدر كاميپ

اصال مك يتا حد اديز اصال مك يتا حد اديزكامي پيمحتوا

%0,9 %27,7 %30,8 %40,6 %06 %36,2 %32,6%40,2 قرار مالقات

%1 %40,8 %23,9 %35,3 %0,7 %42,9 %31,5%31,6 يارك يها اميپ

و كجو يسرگرم

46% 28,5% 30% 0,0% 32,3% 26,2% 40,5% 1%

%3 %22,4 %27,9 %50,4 %0,3 %23,3 %26,3%50,5 ياحوال پرس

خبر در مورد يارهاكع و يوقا

روزانه به خانواده31,3%28,5% 40% 0,3% 36,7% 25,7% 37,3% 0,3%

خبر در مورد و ياسيع سيوقا

ياجتماع

18,4%21,5% 59,8% 0,3% 15,7% 18,6% 65,5% 0,3%

افت و ارسال يزان دريشود م يسالي مشاهده مهاي دريافتي و ار در بررسي محتواي پيامك ي با محتوايافتي و دري ارساليها كامين پيشترياست و بسان كي باي مشابه تقري با محتواكاميپ

و ك، جويافتي دريها كاميدر پ. باشند يها م م قرار مالقاتي و پس از آن تنظيساحوال پرر مقوالت از درصد يجد نسبت به ساگن ي تلفن همراه ميرد فراغتكاركوله ه در مقك يسرگرم

ها مثال شوركر يقات از جوانان در ساي تحقجيجه مشابه با نتاين نتيا%). 46( برخوردار استييباال .نندك ي و طنز استفاده مي شوخي با محتواييها امي ارسال پيشتر براي بكاميه از پكژاپن است

مصرف تلفن همراهي مربوط به الگويها ف دادهيتوصن يدهد ا ينشان م هكزان مصرف يم: مصرف تلفن همراه دو متغير قرار دارندي ساخت الگودر

له ين وسي گوناگون ايهااربردكداللت بر هك شود تنوع مصرف يزان استفاده ميمحصول به چه م . مختلف دارديها تيدر موقع

   111 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

زان مصرف يم

ت وتاه به صوركام يرسال پر آمار مربوط به تعداد تماس، مدت تماس و تعداد ايدر جدول ز مصرف تلفن همراه، ارسال يه در بررسك از آن است كيها حا داده. روزانه نشان داده شده است

، پنج تماس و يالمه تلفنكن ميانگيم. ندك ي را اشغال ميگاه مهمي روزانه جاطوره بكاميپ جهت ارتباط، كمايشتر از پيل استفاده بيدل. باشد ي مكاميست پي بكامين ارسال پيانگيم

. استيان ارتباطكن اميمتر اكنه يهز

زان مصرف تلفن همراه به صورت روزانهيم: 4جدول شماره انحراف استاندارد نيانگيم ثركحدا حداقل زان مصرفيم

56,6 5,07 60 1 تعداد تماس 44,4 33 360 1 قهيالمه به دقكمدت زمان م

27,9 20 200 1 كاميارسال پ

تنوع مصرف از يا نهي گز پنجيفيانات تلفن همراه در طك از امكي زان استفاده از هرينوع مصرف شامل مت

ه كد يم معلوم گردكم با كار ياد و بسياد با زيار زيبا جمع موارد بس. اد تا اصال استيار زيبس ازياسكبلوتوث و ع ،%60 است حدود يقيردن به موسكن استفاده مربوط به گوش يشتريب

شود مربوط يم لهين وسيانات اكه از امك يا ن استفادهيمتركن استفاده است؛يشتري بيموارد بعد . استكيبه انجام امور بان

تلفن همراه تنوع مصرفيع نسبيتوز: 5جدول شماره اصال مك يتاحد اديز تنوع مصرف

%12,8 %10 %17,3 59,9 يقيموس

%44 28,15 %17,1 %10,4 ويراد %35,6 %34,4 %19,1 %10,9 يباز

%51,7 %22,2 %17,5 %8,6 يكترونكتاب الك

%13,9 %26,9 %29 %30,2 ياسكع

%59 %18,4 %13,3 %9,3 نترنتيا

%19,6 %44,3 %26,4 %19,7 يلمبرداريف

%15,1 %34,2 %26,3 34,55 بولوتوث

%78 %13,5 %5,8 %2,7 كيامور بان

112 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

مصرف تلفن همراهيالگو .متغير الگوي مصرف تلفن همراه ساخته شد ن مصرف و تنوع مصرف،با تركيب دو متغير ميزا

يسانك .المه با هم جمع شدك و مدت زمان مكاميزان مصرف، تعداد تماس، تعداد پيدر بخش مرند در گروه متوسط و يگ ي تماس م5 تا 3م، كرند در گروه يگ ي تماس در روز م2 تا 1ه ك

3ز به ي نكاميارسال پ. اد قرار گرفتنديرند در گروه زيگ يم تماس5شتر از يه روزانه بك يافرادنند در دسته ك ي در روز ارسال مكامي پ5ه تا ك يسانك. م شدياد تقسيم، متوسط و زكدسته

شتر يه بك يسانكنند در دسته متوسط و ك ي ارسال مكامي پ20 تا 6ن يه بك يسانكم مصرف، كالمه كمدت زمان م .رنديگ ي ميته پر مصرف جاز در دسينند نك ي در روز ارسال مكامي پ20از قه در روز با تلفن همراه صحبتي دق10متر از كه ك يسانكه ك شد يبند مين صورت تقسيبه ا متوسط و ي نند در دستهك يقه صحبت مي دق30 تا 10ن يه بك يسانكم، كنند در دسته ك يم .رنديگ يقرار ماد ي زي نند در دستهك يقه صحبت مي دق30شتر از يه بك ينساك

ه در تلفن ك ياناتكبا توجه به ام. م شدياد تقسيم، متوسط و زكز به سه گروه يتنوع مصرف ن م،ك ي نند در دستهك يان استفاده مك ام4ه از ك يسانك ان،ك ام9ن يهمراه وجود دارد، از ب

ن از اك ام7 يه باالك يسانك متوسط و ي نند در دستهك يان استفاده مك ام6ه تا ك يسانكبا جمع ابعاد دو .رنديگ ياد قرار مي زي نند در دستهك ي تلفن همراه استفاده ميانات گوشكام

.متغير الگوي مصرف تلفن همراه ساخته شد متغير مذكور،در حد % 32از پاسخگويان در دسته كم ،% 28دهد الگوي مصرف ميناطالعت جدول نشا

.نمايند ول روز استفاده مياين وسيله در طدر حد زياد از % 40متوسط و مصرف تلفن همراهيع فراواني و نسبي الگويتوز: 6جدول شماره

درصد يفراوان مصرفيالگو

%28 84 مك

%32 96 متوسط

%40 109 اديز

%100 323 جمع

جدول بعدي روابط اجتماعي را با توجه به ميزان برقراري ارتباط از طريق :يروابط اجتماع .دهد ك با افراد مختلف نشان مي و پياممكالمه

له و پس از آن با فاص%) 74(با مادر ن مقدار مكالمه در گزينه زياد در درجه نخستيشتري ب، بيشترين ميزان مربوط به در مورد پيامك%).72,5(رد يگ يكمي با دوستان هم جنس صورت م

ن ميزان تماس چه از بنابراين بيشتري. باشد دوستان همجنس و كمترين آن مربوط به پدر مي .گردد ديگر برقرار ميهاي ا پيامك با دوستان همجنس با مقايسه با افراد و گروهي طريق مكالمه و

   113 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

زان روابط اجتماعييتوزيع نسبي م: 7جدول شماره زان روابط يم اصال مك يتا حد اديز

كاميپ المهكم كاميپ المهكم كاميپ المهكم كاميپ المهكم اجتماعي %49,2 %6 %25,4 %13,9 13,3 %27,9 %12,1 %52,2 پدر %45,7 %1,8 %26,3 %9,5 13,3 %14 %14,8 %74 مادر %26,3 %2,2 %20,5 %11,7 %25,6 %22,7 %27,6 %64,1 خواهر %34,8 %6,8 %19,8 %14,8 %24,1 %28,2 %21,7 %50,4 برادر

%29,7 %4 %25,4 %24,8 %31,2 %23,7 %13,8 %12,2 شاوندانيخو %44,4 %25,5 %24,1 %31,1 %17,8 %26,9 %12,5 %14,1 ارانكهم

%4,8 %1 %12,8 %8,8 %18,5 %17,9 %63,9 %72,5 دوستان هم جنسر هم يدوستان غ جنس

24,1% 26,6% 24% 17% 26% 20,1% 15,5% 40%

با ارتباط جوانان. سه نموده استيزان ارتباط با خانواده و دوستان را مقاياطالعات جدول بعد مبا اين تفاوت كه ميزان ارسال . يق پيامك استخانواده بيشتر از طريق مكالمه با دوستان از طر

.قريبا به اندازه مكالمه تلفني با آنان استتپيامك براي دوستان زان ارتباط با دوستان و خانوادهيسه ميتوزيع نسبي مقا: 8جدول شماره

ميزان روابط اصال مك يتا حد اديز كاميپ المهكم كاميپ المهكم كاميپ المهكم كاميپ المهكم اجتماعي %36 %10 %23 %14 %20 %23 %18 %47 خانواده %27 %27 %18 %19 %16 %16 %33 %32 دوستان

آزمون فرضيات .ان رابطه وجود داردي دانشجويماعزان روابط اجتيزان مصرف تلفن همراه و مين مي ب-1

رف و ميزان روابط اجتماعيهمبستگي ميزان مص. 9جدول شماره زان مصرفيم

/.*519 يروابط اجتماع0,032p=

323n=

يباشد با سطح معن ي م519/0ه برابر با ك يب همبستگيزان ضريدر جدول فوق با توجه به م ،زانيشتر باشد مي از تلفن همراه بزان استفادهيجه گرفت به هر ميتوان نت يم 032/0 يدار

.شود يشتر ميز بيان ني دانشجويع اجتماشدت روابط. حجم

114 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

ضريب همبستگي پيرسون تنوع مصرف و روابط اجتماعي: 10جدول شماره تنوع مصرف

/.186 يروابط اجتماع0,01 p=

323n= بين ميزان تنوع مصرف تلفن همراه با ميزان روابط اجتماعي رابطه وجود دارد به هر ميزان -2

دهنده فراواني نمايند كه نشان هاي همراه خويش مي ات گوشي استفاده بيشتري از امكانكه افراد .گردد تر مي يره ارتباطات آنان وسيعتر و عميقاست، دا و كاربر و تنوع در استفاده

است كه با توجه سنجش رابطه ميان الگوي مصرف و روابط اجتماعي فرضيه اصلي تحقيق،-3 .گردد ، فرضيه تائيد ميداري معنا به سطح

ضريب همبستگي پيرسون الگوي مصرف و روابط اجتماعي:11ماره جدول ش مصرفيالگو

/.628 يروابط اجتماع0,021 p=

323n= عني به هر ي ،021/0 يباشد با سطح معنادار ي م628/0ه برابر با ك يب همبستگيزان ضريبه م

شدت آن و ميزان وشتر باشد، دايره ارتباطات با افراد مختلف يزان استفاده از تلفن همراه بيم .گردد ، تسريع و افزون ميتسهيل

ها با استفاده از مقايسه ميانگين. بودين جنس و روابط اجتماعيگر آزمون رابطه بيه دي فرض-4ه بين جنسيت و روابط اجتماعي با استفاده از تلفن همراه ارتباط معني كنشان داد يآزمون ت .باشد عي نميگذار در برقراري روابط اجتما جنسيت عامل تفاوتيعني .ود ندارددار وج

زمون تفاوت ميانگين جنسيت با روابط اجتماعيآ جنسيت ميانگين

زن مرد روابط اجتماعي 82/2 87/2

46 = ./P

   115 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

. رابطه وجود داردين سن و روابط اجتماعيب -5

يرسون سن و روابط اجتماعي پيب همبستگيضر: 13جدول شماره سن

397/0-

0194/0p= يروابط اجتماع

332n=

از ه بين سن دانشجويان و روابط اجتماعيكتوان نتيجه گرفت مييبا توجه به سطح معنادار .دار وجود دارد طريق تلفن همراه ارتباط معني

با افزايش سن دانشجويان، ميزان روابط ست كه منفي بودن ضريب همبستگي دال بر اين . شود متر ميكاجتماعي

يريگ جهينتها و يژگيان جوانان، ويه علت گسترش تلفن همراه در مك از آن است كيق حايج تحقينتا ين عامليگر مهمتريبه عبارت د. متنوع آن استيردهاكاركله از جمله ين وسيانات متعدد اكام .ند، سودمند بودن آن استكدا يان جوانان گسترش پيله در مين وسيه باعث شده اك

زان، تنوع و وسعت مصرف ارائه داده است در يسر در مورد ميه گك يصرف ميبر اساس الگو مربوط به ي ارتباط اجتماعيزان مصرف در برقراري از ميق، بخش مهمين تحقيجامعه نمونه ا

استه كن روابط يزان ايه البته با باال رفتن سن از مكشود ير هم جنس ميدوستان هم جنس و غ . شود يم

. تلفن همراه قائلند، تماس با دوستان استيان برايه دانشجوك يردكارك نين و مهمتريلذا اول تماس از حال و كي با. ابنديگر را قابل دسترس بيدكي ه دوستانكتلفن همراه باعث شده

ن يا. ننديش ببينار خوكز، افراد دوستان خود را در يت هم آگاه شوند و با وجود فاصله نيموقعه افراد ك يا ارتباطات از نوع سنتيه گوك شده يني نوي ه مرحلهش ارتباط باعث ورود بيافزا . جاد شده استي مدرن اياي در دنيگريق ديگر با خبر بودند، به طريشه از حال همديهم

ه هزينه ك است، كاميافت پي ارتباط، ارسال و دري قابل توجه در برقراريردهاكاركگر از ي ديكي به دوستان كامين ارسال پيانگير مصرف قرار دارند، مدر گروهي كه جزء گروه پ. كمتري داردز جوانان با استفاده از ين مطالعه نين، در ايلكهمسو با نظرات هار. شتر استيهم جنس، ب

ق يان نمود از طريتوان در ارتباط رو در رو ب يه نمك را ييها اميرده و پك غلبه ييمروك بر كاميپال كل اشيتواند باعث تسه ي، ميعطف به مباحث نظر با كاميارسال پ. نندك ي ارسال مكاميپ

116 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

اربران جوان، عادت استفاده آنان از تلفن كگسترش انتخاب . خرده فرهنگ در اقشار جوان گرددش ي روزمره خويارهاكبا در تمام يه جوانان تقريكبطور. ر داده استييهمراه را به مرور زمان تغ

برند و نه صرفا ي حضور دارد، از آن بهره ميندگ زيها ه در تمام جنبهك يا لهيبه عنوان وسن يه جوانان با استفاده از اك است ي متنوعيارهاكن امر، يگواه ا. ي و فوري ضروريارهاكجهت

روزانه، در دسترس بودن، تماس با يها ماهنگ نمودن برنامهاز جمله ه. له انجام ميدهنديوس از يميود نحد. ت در هنگام خطريه و احساس امندوستان، با خبر شدن از اوضاع و احوال خانواد

ه تلفن همراه در دسترسشان نباشد، آرامش خود را از ك ياند در زمان ردهكان اعالم يدانشجوه تلفن همراه ك ي از افرادياريبس. داردييز همنواي نيقات جهانيج تحقيه با نتاكدهند يدست م

. هاست از وجود آنيله جزئين وسيا ايه گوكاند به آن وابسته شدهيدارند به حد روابط يها از تلفن همراه در برقرار زان استفاده آنياهش مكان باعث يش سن دانشجويافزا

ي از روابط اجتماعيدي جدي ها را وارد مرحله ان به دانشگاه آنيورود دانشجو. شود ي مياجتماع يغال و ازدواج، تا حدبا گذشت زمان و پس از اشت. شود يند كه باعث گسترش آن مك يم

. شود ياسته مك يزان استفاده از تلفن همراه در روابط اجتماعينسبت به دوره قبل از م. بوديزان روابط اجتماعيزان مصرف تلفن همراه و مي رابطه ميق، بررسيات تحقياز جمله فرض

رف تلفن زان مصي هر چه ميعني ه رابطه معنادار و مثبت است،كن فرض نشان داد يآزمون ا .شود يشتر مي بيعمق و شدت روابط اجتماع زان،يحجم، م همراه باالتر باشد،

و اوقات فراغت ي روابط اجتماعير گذار در استفاده از تلفن همراه در برقراريت عامل تأثيجنسه بر اساس آن ك دارد ييهمنواه در نروژ انجام شد ك يقيج تحقيجه با نتاين نتيا. تسين

رديگ يزان مورد استفاده قرار مي مكي هي )پسر و دختر( توسط هر دو جنس همراهيها تلفن ).2005گان، يي گوكم (

   117 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

منابع .6 ي شماره جوانان، مطالعات فصلنامه ،»مجازي فراغت و جوانان« )1383 (يياكذ -

.سمت :تهران .تكدرحال حر يزندگ همراه، تلفن مطالعات )1387(گرانيدرضا و ديسع ،يعامل -

.رينه فراگينشر به :تهران، لي موبايقدرت اجتماع) 1389(نيمال الدكد ي، سيسومو -

ز مطالعات و كمر : تهران، ترجمه مهدي منتظر قائم،شناسي مخاطب)1380(وايل، دنيس ك كم - .اي رسانه تحقيقات

- Crabtree , J. , Nathan , M. , Reevess(2002) Reality: Technology in every life. . London: The

work foundation / society - Geser,hanse(2004)Towards a sociological Theory of the mobilePhone,University of Zurich .http://socio.ch/mobile/t_geser1.pdf - Gergen, K. J. (2002) “The Challenge of Absent Presence”, in J. Katz & M. Aakhus - (eds.), Perpetual Contact, Mobile Communication, Private Talk, Public performance - Harkin,J(2003)mobilization: The growing public interest in mobile technology , London - Humphreys,lee(2010) Mobile social networks and urban public space, New Media Society OnlineFirst, published on February 9,1-16 - Hjorthol,Ronadi. Horland ,Jakonsen. Mona, Ling. Rich, Nordbakkee (2005) Mobility in every day life, a qualitative study of the use car and Ict in families with children oslo. - Hulm, M. peters , S.(2001) Me , my phone and I: The role of mobile phone - Inglehart , Ronald & welzel , Christian(2005) Modernization, cultural change and Democracy, The human development sequence. Cambridge university press - Kim,Ae-Ree&mitommo , Hitoshi (2006) influence of mobile phone texe messaging on communication`s among the young generation in japun ,korea and taivan: - Kopoma, tio(2000) The city your pocket birth of the mobile information society elsinki: Gandeamus - Ling , Rich (2004) The mobile connection , the cell phone`s impact on society. San francisco: Morgan Kaufmann - Ling, R. and B. Yttri (2002) ‘Hyper-coordination via Mobile Phones in Norway’, in J. Katz and M. Aakhus (eds) Perpetual Contact: Mobile Communication, Private Talk, Public Performance, pp. 139–69. Cambridge: Cambridge University Press. - Mc Guigan, Jim(2005) Towards a sociology of mobile phone, Human technology vo1(pp-45-57)Loughborough university , uk - Oksman, V. & Turtiainen, J. (2004). Mobile communication as a social stage. New Media& Society - Pain, Rachel . Grandy , sue . Gil sally, Towner, Elizabeth et al (2005)"so long as I talk my mobile" mobile phones , urban life and goergraphies of young people safety, Ianternational journal of urban and regional research - Thulin,Eva& Vilhelmson, Bertil (2007) Mobiles every where: Youth, the mobile phone, and changes in every day practice, http://you.sagepub.com - http://itanalyze.com/news/2011/05/25/13938.php

1راني در ايي مطالعات بازنما يي بازنما 3ينيمحبوبه حاج محمد حس، 2ياظمكعباس

9/8/91: تاريخ تاييد24/5/91:تاريخ دريافت

دهكيچ د بـر كيبا تا ها در دانشگاهيقات مطالعات فرهنگي از تحقي بخشي مطالعه انتقاديمقاله حاضر نوع

مطالعـات يهـا دان مطالعه، محدود بـه دپارتمـان يم. است يي حوزه مطالعات بازنما يها نامه انيپاـ بـه و ي علـوم اجتمـاع يهـا شير گرا يه از سا كها نبوده، بل در دانشگاه يفرهنگ رتباطـات و ژه ا يـ يقاتيه چگونه تحق كن است يپرسش ا . استخراج شده است ييها ز نمونه ي ن يشناس جامعه ه بـه كچـه همـان يتوانند از در ياند، خود م ردهك توجه يا ا رسانه ي ي متفاوت در متون فرهنگ يها ييبازنما

ه خود نقد قدرت ك ي قدرت را در مطالعاتيتوان رد پا يا م يرند؟ آ ي قرار گ يعات مورد بررس نوع مطال ي مطالعات فرهنگيريا به تعبي ييه مطالعات بازنماكج نشان داده است يرد؟ نتاكوجو هستند جست

ـ لكنخست بـا . نندك يار قدرت عمل م ك از سازو يق به عنوان بخش يران به دو طر يدر ا يسـاز شهيـ يموضـوعات ) ييعدم بازنما ( به يتوجه ي و دوم با غفلت و ب ي فرهنگ يها شهيلكمجدد ه مـورد ك

ـ توان افزود يدر مورد اول م . ستنديعالقه فرهنگ فرادست در جامعه ن در ييه مطالعـات بازنمـا كها بـه ن توسط رسانه يش از ا يه پ كرا ...) ردها و كهمچون زنان، جوانان، ( فرودست يها ران، گروه يا يمورد دوم بـه موضـوعات . ندنك ي بدل م يقاتيشه تحق يلك بار دوم به يه بدل شده بودند برا شيلك

، )ت مهاجر ياقل(ها ي مورد توجه قرارنگرفتند؛ مانند افغان ييه اساسا در مطالعات بازنما كگردد يبرمـ هستند ينها موضوعات يا... . و) يت مذهب ياقل(ها ي، سن )ي قوم يها تياقل(ها ردها و بلوچ ك ه نـه ك

يران به عنوان بخـش ي در ا يه مطالعات فرهنگ كشوند بل يت فرض م ي اهم ي ب يتنها به لحاظ فرهنگ ـ جه، ا يدر نت . راند يه م يها را مجدد به حاش ار فرهنگ مسلط آن كاز سازو ـ ي در ييوه از بازنمـا ين ش

ـ كشه يلكردن و ك خود موجب به عقب راندن، برجسته ييمطالعات بازنما و موضـوعات يردن برخ .اند ران شدهيها در جامعه ا گروه

مجدد، فرهنگ يساز هي مجدد، حاشيساز شهيلك، يي بازنمايي، بازنماييمطالعات بازنما: يديلكواژگان .فرادست

                                                            در پژوهـشكده در دسـت انجـام )تحليل وضـعيت مطالعـات فرهنگـي در ايـران ( مقاله حاضر بخشي از پژوهش . 1

ايـن مقالـه از پايـان نامـه ارشـد هـاي همين طـور بخـشي از داده . مطالعات فرهنگي و اجتماعي وزارت علوم است ان اخذ شده است كه توسط خانم حاج محمد حسيني و بـه اي گروه ارتباطات دانشگاه تهر مطالعات فرهنگي رسانه

.راهنمايي نويسده اول به انجام رسيده است

[email protected] .دانشكده علوم اجتماعي دانشگاه تهران. 2 [email protected] .كارشناس ارشد مطالعات فرهنگي و رسانه دانشگاه تهران. 3

120 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

مقدمهن سنت ي درون اي خودانتقاديها ن راهي از مهمتركيي 1ي مطالعات فرهنگيمطالعات فرهنگ

ند ك ي نور افشاني از زندگيك تاريها ه بر جنبهك آمده استياگر مطالعات فرهنگ. استينظران خود ين ميتواند در ا ي ميزياند، چه چ ل مختلف به واسطه قدرت فراموش شدهيه بنابر دالك

ن يه چنكنان داشت يتوان اطم يچگونه م. ندك نظارت يقات مطالعات فرهنگيرد تحقكبر عمل نباشند؟ چرا قدرت نتواند از ي زندگياه نندة جنبهك يكند تاري از فرآي خود بخشيقاتيتحق» با قدرتييارويرو«ردن آنچه كق با مبتذل ين طري و از ا2 از مقاومت ظاهر شودييق الگويطر ند؟ كت يشه تثبي هميگاه خود را برايشود، جا يده مينام

آنچه . ميار نداري در اختيي جز بازنمايزيشود، ما چ ي مربوط مييه به بحث بازنماكتا آنجا نام گرفته يي، در زبان ما عصر بازنما3اند دهير ناميا عصر تفسي ر جهانينيان ما عصر تصويشيپ

ت يرو در تثب نيدهد و از ا ي جلوه ميعيدن را طبي از ديوه خاصي شييالبته، هر بازنما. است برخاسته ييه خود بر انتقاد از بازنماك يدر آن صورت سنت. دارد ي مشخص گام برميدئولوژيا

از خواست قدرت ين نوع مطالعات است چگونه خود، بري قدرت در ايت و به دنبال ردپااس مورد يچه مطالعات فرهنگي را از درين مقاله محققان مطالعات فرهنگيرو ما در ا نينباشد؟ از ا

توانند ي ميقات مطالعات فرهنگيه چگونه تحقكم داد يم و نشان خواهيده ي قرار ميداور .ارانه داشته باشندك محافظهيردكارك

. ميگذار يفرق م» يي مطالعه بازنماييبازنما«و » ييمطالعه بازنما«ن ين رو، در مرتبه اول بياز ا توسط متون است در مورد دوم، خود يي بازنمايها وهيارش با شك سرويياگر مطالعه بازنما

ن يدر ا. ميار داركوم سرو درجه ديا رو با مطالعه ني موضوع مطالعه است و از اييمطالعة بازنما

                                                             را مـا بـراي بررسـي Cultural Studies of Cultural studies ات فرهتگـي مفهوم مطالعـات فرهنگـي مطالعـ . 1

اگرجه اين مفهوم هنوز در جهان جايي بـاز نكـرده اسـت امـا بنظـر مـا . خودانتقادي درون اين حوزه جعل كرديم قـد و توانـد خـود را نيـز موضـوع ن كند مي ها را مطالعه مي كه مطالعات فرهنگي با آن پديده توان همان منطقي مي

.شناخت قرار دهد

. گيرد خود بخشي از عملكرد تسهيل كننده قدرت باشد به نظر ما اين امكان وجود دارد كه آنچه مقاومت نام مي . 2اگرچه نويسندگان منكر حضور و نقش فعال مقاومت در زندگي روزمره نيستند، اما همواره اين امكان را هم لحـاظ

اين تلقي ما با درك فوكويي نيز . ي از الگوهاي بازتوليد قدرت تبديل شوند كنند كه الگوهاي مقاومت خود بخش ميكـرد ناپذير از تعامل با قدرت لحـاظ مـي آنجايي كه فوكو مقاومت را بخش جدايي . ندان بيگانه نيست چاز مقاومت

مرمـوزي بـا شايد به توان چنين تفسيري را هم از آن بيرون كشيد كه چگونه مقاومت در عمل مي تواند بـه نحـو .قدرت پيوند يابد و حتي بخشي از سازوكار تقويت كننده آن لحاظ شود

.1375, 12 و 11هايدگر، به نقل از يوسف اباذري، ارغنوان . 3

   121 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

ه به مطالعه نحوه ك هستند يقاتيه تحقكها بل ها و متن لميدان مطالعه ما نه فينوع مطالعه م چه ييه بازنماكن است ي ايسوال محور. اند م پرداختهيزها و مفاهيسان و چك ييبازنما

اند؟ شدهي وارسياتقي چه تحقييگر، در مطالعات بازنماي دياند؟ به عبارت مطالعه شدهيموضوعاتا ي آييل از مطالعات بازنماكن شياند؟ ا قرارگرفتهيي بازنمايانون بررسكن موضوعات در يچرا ا

م انتخاب ييه بگوكتواند دست در آغوش قدرت داشته باشد؟ تا چه اندازه درست است يخود م است؟ بودهي خاصيري همراه با سوگيي مطالعه بازنمايموضوعات برا

ييبازنمامطالعات ن رشته، ي در اين برهه از چهار برهه مطالعاتيدر دوم) 2007 (1ك روژيبند مي تقسيبر مبنا

فرهنگ ي، بررسي ادبيها لين دوره تحلي در اير ويبه تعب. بوده استيغلبه با مطالعات متن ي رمزگان متني به خود گرفته، نقش فرهنگيدتريل جدكلم شي روزمره، رسانه و فيعامه، زندگ

يي بازنمايل روزافزونكه به شك يا فرهنگ توده«ابد و ي يت دوچندان مي منتج از متون اهميو معان و با روش يد در مطالعات فرهنگي تحقق بخشيير متون رواي و ساي ادبيها از جهان را در قالب

طالعات ز مك مريها تين دوره از فعاليا). 40:2007، كروژ(» رديگ ي مورد توجه قرارميشناس نشانهه بر ك يا گونه به. است2 استوارت هاليها ش از همه وامدار آثار و نوشتهيرمنگام پي بيفرهنگ

ها و آثار او درباره استوار است و نوشتهيي و بازنمايدئولوژي هال درباره ايها دهي ايريگ لكشن يتر يداي از بنكيي ن مفهوم را بهي ايت آن در فرهنگ رسانه محور امروزي و اهمييبازنما

.ل ساخته استي تبديمسائل حوزه مطالعات فرهنگ يي بازنمايستي مستقل را به چي، فصل3»ييبازنما«با عنوان ) 1997(تاب معروف هال ك

د كي با زبان تايي مطالعه بازنماين فصل بر رابطه ناگسستنيهال در ا. اختصاص داده است معصوم و يا خواه زبان را رسانه. استييار امر بازنمي درگي و برداشتيزبان با هر تلق. ندك يم

ت آن در مطالعه يم، از اهمي بناميدر و عاصكم و خواه آن را ينكت فرض يشفاف در برابر واقع از ي اساسا معتقد است زبان به مثابه نظاميسنت مطالعات فرهنگ. شود نمياستهك ييبازنما . ندك ي عمل مييبازنمال زبان ك به شيي بازنمايها ه همه نظامك است بليي از بازنمايگر زبان نه تنها نظامي دياز سواي واقعيت شكل خاصي از بازنمايي جهانند كه از منطق بدين ترتيب اشكال رسانه. ندك يعمل م

رد مطالعات يك، رويي سه نوع بازنماكيكضمن تف) 27-24: 1997(هال . كنند زباني تبعيت مي به مثابه امر ييرد بازنمايكدر ابتدا رو. سازد يشخص من مفهوم مي را در مواجهه با ايفرهنگ

                                                            1. Rojek 2. Stuart Hall 3. The Representation

122 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

ش در جهان يه از پك ينهد؛ زبان صرفا بازتاب معان ي ميناركدهد و آن را به ي را شرح م1يبازتابات يه واقعك يا نهييدهد، آ يل مينه تقلييرد زبان را در حد آيكن رويه اكچرا . ستيوجود دارد، ن

رده است كر يينه هم تغييه امروزه نگاه به آكم يبگذر. دهند ي ماسكه هستند انعكطور را همان ييه هستند، بازنماك را همانطور يرونيات بيز واقعيها ن نهيي آيه حتكار شده است كو بر ما آش

ن حال يدر ع. ندك ي را طرح م2 به مثابه امر قصدمندييرد بازنمايكدر مرتبه دوم رو. نندك ينمست كه نويسنده، نقاش و سخنگو يكننده آن چيزهايي ن ا بيانه زبان صرفكند ك يد مكيتا يعني رد سوميك مدافع رويت ويدر نها. خواهد بگويد مي) است معناي شخصي كه قصد كرده(

خود معنا يزها به خوديه چكند ك يد مكيرد تايكن رويا. است3يزبان به مثابه امر برساخته كمسجل است . نندك يدا ميمورد نظر خود را پ ي معنايي از بازنمايه در نظامكندارند، بل

نهفته است و فراتر از آن خود را تا يشناسانه سوسور ل زباني تحلي نوعيرد هال بر مبنايكرو يياما داستان در بازنما. برد يو به جلو مك فويل گفتمانيشناسانه بارت و تحل نشانهيها دهيا ياصحاب مطالعات فرهنگ. شود ين خالصه نمل گفتمان متويا تحلي يشناس نشانهيعني زهايچ

. اند ردهك معنا ي انتقاديردارك را به مثابه ييق در باب بازنمايسخن و تحق قدرتمند را بر بدن، فرهنگ و يها گروهي دانش و روش متعهد ردپايم نوعك در حييبازنما

)1386 ييرضا به نقل از 222: 2003( 4لوزيا. دهد يف نشان مي ضعيها گروهيره زندگيكپ :دهد يح ميگونه توض ني را اي در مطالعات فرهنگييهدف مطالعات بازنما

يه طك يندي فرآييشناسا: دارديا هدف سادهيشود مطالعات فرهنگ ي مربوط مييه به بازنماكجا تا آن«رو ني از انند وك يي را بازنمايشوند تا جهان اجتماع يمند انتخاب م نظامي به نحويني معيآن قراردادها

و ي برخيها دگاهيها در عوض، معرف د يين بازنمايه اك است ييها وهي فهم شيدر پ] يمطالعات فرهنگ[ »گر استي دي برخيها دگاهيش غلط دينما

مطالعات يادير فرض بنكن دو متفيد اياز د. دارنديده مشابهيز اين) 2000 (ك و روژ5 ترنره كد يآ ي به وجود مي از نابرابريلكش، شيعدم نماا ي 6ش غلطيه از نماكن است ي ايفرهنگ

فات خود از جامعه به آن بپردازد و با آن يند تا در توصك يدا ميان را پكن امي ايمطالعات فرهنگ خاص و يا پروژهيه مطالعات فرهنگكنند ك ي ميريگ جهيده نتين ايسپس از ا. ندكمبارزه

. بر سر عدالت است نوظهور و مبارزه يها يه نابرابري عليخيتاربه اين معنا، بازنمايي ابزاري مهم در مطالعات فرهنگي است كه از زاوية آن به مطالعه اشكال

                                                            1. reflective 2. intentional 3. constructiona 4. Illuse 5. Turner 6. miss-representation / non-representation

   123 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

هاي جديدي بر روي مسئله درواقع اين مفهوم دريچه. شود نابرابري در جامعه پرداخته ميلعه بازنمايي در البته مطا. است نابرابري در جوامع آنگونه كه ماركس بدان عالقمند بود، گشوده

ها خود را افكتواند حول ش ي ميياما مطالعه بازنما. اي متني خواهد بود جامعه الجرم مطالعه ياكن همواره مورد اتآر يت، مذهب، سن و نظايست، قومي چون جنييها افكسامان دهد ش

). 1387، ياظمك و ييرضا(اند در جهان بودهييت بازنمامطالعاوه يوشد با نشان دادن شك ي ميي در موضوع بازنمايطالعات فرهنگه مكنجا روشن شد يتا ا

ش در جامعه يوه نمايها صرفا با ش ه چگونه آنكم نشان دهد يا مفاهي ها گروه ازي برخييبازنما در جامعه يد تصورات قالبي در بازتولييال بازنماكن اشيب اين ترتيبد. شوند يه رانده ميبه حاش

ين استدالليه چنك است يهيبد. سازند يم مكقدرتمندان را مستحت يشوند و موقع يم ميسهآنچه ما بر . ستين استدالل نيردن صرف اكردن و دنبال كبنده است اما موضوع مقاله ما بازيفر

، يساز هيران خود از حاشي در اييا مطالعات بازنمايم آيه نشان دهكم آن است ينك يد مكيآن تانار بوده است؟ اگر مطالعات ك قدرت، بريها از گروهيالك اشيساز ردن و برجستهكطرد ها تيش واقعي نمايها وهيدهند و به ش ي قرار ميش مورد بررسيها يژتابك، زبان را با ييبازنما

ژتابانه نباشد و كها تي واقعيش به اصطالح علمين زبان در نماينند، چرا همك يمنتقدانه نگاه م رد؟يارنگ مستمر مورد نظر قريخود محتاج نقد

يروش شناس. اند ردهكد كيران تاي در جامعه ايه بر مطالعات متنك است يقاتيمقاله حاضر محدود به تحق

تابخانه دانشگاه تهران، علم و فرهنگ و كبراساس اطالعات به دست آمده از منابع موجود در . ودند، استخراج شد ب مرتبطيي با مطالعات بازنمايه به نحوك ييها نامه اني، پاييعالمه طباطبا

66 به يان دسترسين مياز ا. شوند ي را شامل م1390ان سال يقات تا پاي تنها تحقين بررسياق حاضر را ي تحقي جامعه آماريبخش اصل). مه مقاله شده استيضم(سر شد ينامه م انيپا ري ساي و ارتباطات و در موارد معدوديان رشته مطالعات فرهنگي دانشجويها نامه انيپا

ي، مطالعات زنان و مطالعات فرهنگي، مردم شناسيشناس ه همچون جامعهي همسايها شيگرا . دهد يل مكي تشي شماليايكامر

آمده از مطالعه اطالعات به دستيبند استخراج نمونه و دستهيار براكدر مرحله نخست نسبتا يامعه آمار با جيه در هر پژوهشكم داشت يار خواهك سرويمك يها ها با داده نامه انيپا

ل متون با توجه به ي و هنگام تحليم، اما در مرحله اصليباش يار مكن ير از انجام ايبزرگ ناگز يروش گردآور. خواهد بوديفكي يل محتوايق روش مورد استفاده تحليها و اهداف تحق پرسش

يريگ جهيت، روش و نيده، چارچوب نظركيه عنوان، موضوع، چكم شد ي تنظيا ها به گونه داده

124 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

.رديق قرارگي دقيمطالعات موجود مورد بررس :مي مهم توجه داشتكيك تفكي د بهي باييدر مطالعات بازنما

ن است اساسا مطالعه كه ممك( شروع شده است ييلمه بازنماكه نامشان با ك يقاتي تحق.الفر ك روشنفيها گفتمان درياسي فرهنگ سيي بازنماي انتقادي؛ بررس)ا نباشندي باشندييبازنما

ي فضاييران، بازنمايسندگان زن ايت در آثار نويجنس: يي بازنمايها استيران معاصر، سي اينيدران ي اينماين در سي مفهوم تجربه ديران بازنمائيشف حجاب در اكان يانقالب مشروطه و جرتبليغات نما، بازنمايي هويت زنانه در ير در سكت روشنفي هويي، بازنمايبعد از انقالب اسالم

در ي يو اش ط زن رواب مكي ح ت ي يا م ازن ار در سينماي مستند ايران، بكاينترنتي، بازنمايي زنان بزه موارد يدر برخ. رنديگ ي مين گروه جايه در اك هستند ييها نمونه الب ق ان وم س ه ده يا م ن ي س

ن ي ايقاتين تحقيز چني بعد از تماند ما ردهك استفاده ييقات صرفا از عنوان بازنمايتنها تحق .ميا ا از چرخه پژوهش حاضر خارج ساختهقات ريدسته از تحق

در . اند ييامده است اما در واقع مطالعه بازنماي نييلمه بازنماكه در عنوانشان ك يقاتي تحق-ب ل گفتماني، تحليشناس اند مانند نشانه بودهييق روش قابل شناساين از طري اوقات عناويبرخلم بدون دخترم هرگز در ي فيي رمزگشاي همچون الگوهايتوان به موارد يان ميه از آن مك... و دوره مشروطهيهاي اروپاي تحليل گفتمان سفرنامه، )1388، يآقاجان (يرانيان مخاطبان ايم ي غربيها ران در رسانهيبا ا متون مرتبط يل محتوايت، تحلي، گفتمان، هو)1388ن، يپرو(، يصوف(، توصيف نشانه شناختي بازنمايي مردم كرد در سينماي ايران )1390ان، يهاشم(

1354غات مجالت زن روز ي تبليل محتوايغات مجالت؛ تحليو زنان درتبل) 1387 .ردكاشاره ) 1385، يتهران(1384وخانواده

قي تحقيها افتهي ييت مطالعات بازنمايمك -الف

شتر مطالعه ي بيي در مطالعات بازنمايه چه موضوعاتكن است يپرسش ما ا: مطالعهيها دانيماند؟ جدول مورد مطالعه قرار گرفته زاني به چه ميكاند؟ و هر مغفول ماندهيشده و چه موارد

.دهد ي مطالعه شده را نشان ميها دانير موضوعات و ميز

   125 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

دان مطالعهي براساس ميينما بازيها نامه انيع پاي توز-1جدول شماره درصد معتبر يفراوان دان مطالعهيم فيرد

32 21 لميف 1 12 8 اليسر 2 12 8 رمان 3 11 7 ي مطبوعاتيها مقاله 4 11 7 يا انهي رايها ي و بازي مجازيفضا 5 6 4 غاتيتبل 6 4,5 3 سك و عينقاش 7 3 2 سفرنامه 9 1,5 1 ييوي مختلف راديها برنامه 10 1,5 1 يقيموس 11

1,5 1 ي عموميفضا 12

1,5 1 خبر 13

1,5 1 )ي درسيها تابك(ر يسا 14

100 66 مجموع ال و يلم و سري فيي به مطالعه بازنماييقات بازنمايه بخش عمده تحقكدهد ين مطالعه نشان ميا

يرگذاري و تاثيير بازنما دييال و رمان قدرت باالي، سر لميه فكدرست است . اند البته رمان پرداختهد يم، شايران به حساب آوري قدرتمند در اييون را به عنوان ابزار بازنمايزيدر جامعه دارند، اما اگر تلو

مستند، يها چون خبر، برنامهيونيزي تلويها ر برنامهيم چرا سايه بپرسك بجا باشد ين سواليا .اند قرار گرفتهي توجهيرد با اساسا موي اند متر مورد توجه قرارگرفتهكها گزارش

ييموضوعات بازنما و چرا يد پرداخت؛ چه موضوعاتي بايديلك به چند پرسش يي مطالعات بازنمايابيدر نقد و ارز

شود؟ ي فرادست و قدرتمند مرتبط ميها چگونه با گروهييل از بازنماكن شياند و ا شدهييبازنماه چرا كنيضوع مطالعه نبودند؟ و مهمتر از همه اچ گاه مويه ها از گروهي چرا برخيبه عبارت

ييشود، بازنما يشتر ميد سلطه بيه موجب بازتولك يلكف همواره به شي ضعيها از گروهيبرخه كسازد يار مكته را آشكن نين حوزه اي انجام شده در ايارهاكق ياند؟ مطالعه نسبتا دق شده

يها گروه. برخوردار استياريبس نوع از تيران به لحاظ موضوعي در اييمطالعات بازنما همچون ييها ، گروه)ردكت يقوم(، اقوام )زنان و دختران (يتي، جنس)جوانان (ي سنيا هيحاش

يآمار جامعهي اصلي از محورهاي مختلف تنها بخشيخي تاريها جانبازان، فرودستان در دوره

126 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

، امر ي زندگك، سبيند، شهروياسي، فرهنگ سينيتجربه د. دهند يل مكيق حاضر را تشيتحقگر ي از دييشف حجاب و جنبش دانشجوكان ي، جر روزمره، انقالب مشروطهيمقدس، زندگ

نشان يا ژهيها توجه و به آنيينامه در حوزه بازنما اني نگارش پايه براك است يموضوعاتت چه مطالعاي از دريراني ايه در مطالعات فرهنگك از آن است كير حايموارد اخ. اند دادهز اقبال نشان داده ي نيا هي حاشيها به جز گروهيها و موضوعات ها، خرده فرهنگ به گروهييبازنما

جامعه در م در هرك حايگفته است، ساختارها) 1390(ييه رضاكطور اما همان. شده است ييرو در مطالعات بازنما نينند از اك يفا مي را ايها نقش اصل تي و اقليا هي حاشيها ف گروهيتعر

ه اساسا ك ييها ه گروهكن است يسوال ا. ميار دارك سرويدر جوامع مختلف با موضوعات متفاوت. شوند ي خوش مواجه نمي با رويي در جامعه هستند در مطالعات بازنمايتيفاقد هرنوع مشروع

. شود ير نمك ذيراني اير مطالعات غرهنگها د نام آنيه حتك هستند يها غالبا موضوعات نيا به يها خاص در عمل گروهييها د بر گروهكي با تايقات مطالعات فرهنگيه تحقك است يعيطب

ييها مضاعف گروهيران هينجا با حاشيفرستد و ما ا يه مي مرتبه دوم به حاشيه رانده را برايحاش، مواجه ي قوميها تي از اقلي، برخي جنسيها تي، اقل ي مذهبيها گروهيها، برخ يچون افغان

بند به ي فرادست و پايها ر منافع گروهيش درگي از پيين معنا مطالعات بازنمايبه ا. ميشو يم خود يز در جاي نيي مطالعه بازنمايها وهيگر شي ديياز سو. مسلط در جامعه استيهنجارها

يه چه موضوعاتكاند به همان اندازه چگونه انجام شدهييه مطالعات بازنماكنيا: ت دارندياهم .اند، واجد ارزشند بودهييطالعه بازنمامورد توجه م

يي بازنمايها نامه اني پايع موضوعي توز-2جدول شماره درصد يفراوان موضوع فيرد

38 27 )زنان، مردان و خانواده (يتيمطالعات جنس 1 20 14 اقوام 2

10 7 نيد 3 10 7 و قدرتياسي سيها شيموضوعات و گرا 4

3 2 جوانان 5 3 2 ره روزميزندگ 6

1 1 معلوالن 7 1 1 انكودك 8، ي، شهروندي زندگكخ معاصر، سبي، تارين نسليروابط ب(ر يسا 9

)ي شهري، فضاهايكنش تراژير، بكار، روشنفكفرهنگ 10 14

   127 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

05

10152025303540

يت نسج

واماق ين

د

سی سيا

ی هاشرايو گ

ت وعاوضم

مره وزی رندگزنانجوا

کانکود

النعلوم

اير س

يي بازنمايها ان نامهي پايع موضوعي توزيفراواندرصد : كي نمودار شماره

ييت مطالعات بازنمايفكي تا ييبازنمات يفكي از -ب

يافكه كن معنا ي است؛ به اييت بازنمايفكي بحث بر سر يي مطالعه بازنمايها از دغدغهكيي ا به ي بر برجسته شدنيليم و آن را دليي سخن بگوييا تعداد موارد در بازنماي تيمكه از كست ين

ز به همان اندازه از اعتبار يش دادن آن نيوه نماي و شييت بازنمايفكيه كبل. ميه شدن بدانيحاش ييت مطالعات بازنمايفكيه بر ك بلييت بازنمايفكينجا نه بر ين حال، ما در ايبا ا. برخوردار است

يي از بازنمايي چه معناييه در مطالعات بازنماكن خواهد بود ينجا پرسش ايدر ا. مينك يد مكيتا شده است؟ يي چگونه بازنماييوم بازنما آن مد نظر بوده است؟ خود مفهيلك يدرمعنا

عموما از دو حالت خارج يي بازنمايها د گفت پژوهشيها نخست با ن پرسشيدر پاسخ به ارد كاد ي زي نيي مطالعات بازنمايها توان با نام سنت يها م ه از آنكن دو ي از ايكدر هر. ستندين

ل آنچه يقا ذيسنت نخست دق، ار و روش انجام مطالعه متفاوت خواهد بودكريهدف، مسه در ك يي همان نگاه به بازنمايعني شود؛ يف ميرمنگام نام گرفته تعري بيمطالعات فرهنگ

از دل سنت . ردكاد ي توان ي مثال از از روش نشانه شناسانه ميبرا. هال آمده استيارهاكه به عنوان متن برآمده است و با متن به عنوان رسانه و با رساني مطالعات فرهنگيرمنگاميب

ن يگر ايبخش د. در مطالعات خود انجام داده استكسيه جان فك ياركند، مشابه ك يبرخورد مال و كا لي الفك، فريكه در مطالعات ونداك گفتمان آنچنان يل انتقاديها را مطالعات تحل پژوهش

128 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

به ي گرامشي نظري الگوي، ردپاين سنت نظريدر ا. دهد يل مكي شده است، تشيموف بررسده ي متن ناميرانتقاديه تفسكدر سنت دوم . ار برجسته استي بسيخصوص مفهوم هژمون

بر آن يه هاله الجوردك روزمره ي زندگي متن با مطالعات انتقادييشود، در مطالعات بازنما يمپردازان هي نظريها دگاهين سنت از ديا. ميشو يرده است، مواجه مكار خود را دنبال كاساس تاب ك ياتين نظريقراردادن چن با الگويالجورد. چون لفور و هلر متاثر بوده است يانتقاد

). 1390،ياظمك(را نوشت » راني روزمره در ايزندگ«ها توسط قدرت انجام يي بازنمايه در سنت مطالعات فرهنگكم ييد بگوي بايلك به عنوان تفاوت

ه در سنت دوم محقق خود يكدرحال. ديآ يردن آن برمك درصدد افشاكنيگرفته است و محقق ا در رساله يران هاله الجوردين بار در اي نخستيه براكن روش يدهد در ا ي را انجام مييبازنما

نگاه نسبت به جامعه يشود و نوع ي ساخته ميي از بازنمايا وهياربست شك خود آن را به يتركدوه از ي با شيچ ارتباطي آمده و هروني بيرد انتقاديكر از دل روين سنت اخيا. شود يل داده مكش

به ير انتقاديه مدل تفسكد گفت ين حال بايدر ع. ها مطرح است ندارد ه در رسانهك ييبازنما .است) سنت نخست(ي در مطالعات فرهنگييتر از مدل بازنما دهيچيمراتب دشوارتر و پ

:مي دو سنت را روشن ساخته ايها ن جدول تفاوتيدر ا

راني در ايي دو سنت بازنمايها تتفاو: 3جدول شماره يمطالعات فرهنگ يسنت انتقاد

از طرق نقد ي انقالبيردارك به مثابه ييبازنما انهي مخالفت جويي به مثابه رمزگشاييبازنما يدرون

انيها افكردن متن و نشان دادن شكباز بودن آنيردن رمز و نشان دادن ساختگكباز دن تناقضاتنشان دا قدرتينشان دادن ردپا ترند ها مهم هينظر ترند روشها مهم

. افتي توان ي هم در هردو مييها گر دارند مشابهتيدكي ن دو سنت بايه اك ييها رغم تفاوتيعل

ردن آن و ك و برمال يش تناقضات دروني با نماكيي :ار دارند، هر دو افشاگرندكهردو با قدرت سرووه يهر دو ش. يي در بازنمايطرف ي بيزبان و رد ادعاهفته در نيري با نشان دادن سوگيگريد

يگريدهد و د ي عدم انسجام را نشان ميپارچگكي دركيي .دهند يدن را به ما نشان ميمتفاوت د: 1392، ياظمك(ندك يار مك نهفته در متن را آشيداور شي، تعصب و پي ظاهري طرفيدر بدر . وجود داردي بخشيي به رهايكينگاه نزد در هر دو سنت يين حال، در بحث بازنمايبا ا ).93

يه نقدكست ي بنا نير انتقاديدر تفس. ابدي يردار به متن تنزل مك از سطح ي بخشييهردو، رها

   129 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

. مينكرار كدهد دوباره ت يل ميقت به ما تحويند و آنچه آن به عنوان حقك يلم طرح ميه فكرا لم است يم، در بطن فييگو يز آن سخن مه اك ين تناقضيا. ستيار نكلم آشيقت در متن فيقيح

هم به دنبال يشناس نشانهيعني ييه در بازنماكهمانطور . لم استي فيو درواقع داللت ضمن .ميريگ يه فاصله مي اوليم و از معنايه هستيداللت ثانو

قات يه در اغلب تحقكت دارد ي از آن رو اهميين دو بازنمايان اي مكيكح و تفيتوض يد در بررسيه باكآنچه . شود و تفاوت آن دو روشن نشده است ي گرفته مكيي ييدانشجو

يا به گونه. استيين دو نوع بازنماي بدان توجه داشت، خلط ايي مطالعات بازنمايها نامه انيپان دو سنت به ي اي برمبنايي بازنمايها نامه اني از پاي مشخصيبند توان دسته يه در عمل نمك

.ن دو روش قرار دارندين ايمرز به در كدست داد، چرا

يها براساس سنت مطالعات نامه انيع پاي توز-4جدول شماره يدرصد فراوان يفراوان ي مطالعاتيها سنت فيرد

56 37 يسنت مطالعات فرهنگ 1 17 11 يسنت انتقاد 2 27 18 دامكچيه 3

100 66 مجموع

ي مطالعاتيها ها براساس سنت نامه انيع پاي توز-2نمودار شماره

130 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

مصطلح آن ندارند ي در معنايي به مطالعات بازنمايچ ارتباطيه اساسا هك يگذشته از مطالعاتات كز نيم، نيافتي يتر به سنت مطالعات فرهنگ يكها را نزد ه آنك يقاتيان مجموع تحقيدر م

به . اند نرفتهگانه استوارت هال فراتر ن مطالعات از سهيغالب ا. بحث وجودداردي برايقابل توجه بر آن يا تهكگونه ن چياند و ه رفتهيامال پذكگانه خوانش را ه آنان صرفا آن مدل سهكن معنا يا از يدر بخش قابل توجه. امال درست بوده استكه مدل هال كاند ردهكد كياند و صرفا تا فزودهين

يكالف، ون داكفر. است) متقدمي(وك فويها شهي انديز محور اصليل گفتمان نيقات تحليتحق . افتندي و مجال بحثك فويها شهيتر از اند مكو موف به مراتب

از مطالعات متن، يدر بخش. ق بحث سخن گفتي تدقي براييها نجا از نمونهيتوان در ا يم يي بازنماي انتقاديبررس«نامه اني از پايچ بخشيدر ه. ستيقا مشخص ني دقيموضوع مورد بررس

ه ك يمتن) 1386، ي خضرآبادينيام(» ران معاصري اينير دك روشنفيها ن درگفتماياسيفرهنگ سست اساسا منظور از فرهنگ ي شود مشخص ني در آن بررسياسي فرهنگ سييقرار است بازنما

ست؟ي چياسي فرهنگ سييه مراد از بازنماكنيست و سوال دوم اي چياسيسه ه در بكن است يشود ا ي مطرح مييقات دانشجوي از تحقيه در مورد برخك يگريته دكن يكنش تراژي بييبازنما« مثل يرسد در موارد يبه نظر م. اند ابهام داشتهيي روش بازنمايريارگك

ي فرهنگييبازنما«ا ي )1387د،يجاو ( »)تي چهار داستان صادق هدايبررس(ران ي ايات داستانيدر ادبه كقا مشخص نشده است ي دق متنيجاكچ يدر ه) 1387، يي آهويمحسن(» يا انهي رايها يباز

ق يف دقي به تعريتوجه يب ويلكن ياستفاده از عناو. شده استي بررسيزي چه چييبازنما يل اثر مانع از تحقق اهدافك آن موردنظر پژوهشگر بوده است، در ييه نحوه بازنماك يمفهومه عدم تناسب گر متوجيانتقاد مهم د. شود ي معموال دنبال ميي مطالعه بازنماكي ه دركاست

نامه انيده پاكيدر چ) 1388 (يمانيسل. ار استك مورد استفاده در يها با روشييمطالعه بازنما يبكي تريرديك است از روينمائينجا متون سيه در اكق يبا توجه به نوع متن مورد تحق«: سدينو يخود م استفاده شده يكالف و ون داكر فيل فراگفتماني تحليها الو و موفه و مولفهكه الي نظريم اصلياز مفاهرود در بخش يشود انتظار م ي صحبت ميرد گفتمانيكق از روي تحقي در بخش نظريوقت» .است و مالحظات يق روشيف و دقايظرا. ل گفتمان استفاده شوديز از روش تحليل نيتحل

. ن دست مورد غفلت قرار گرفته استي از ايقاتي در تحقيشناخت روش ييت مطالعات بازنماقايج تحقي نتا-ج

ج به دست آمده تا چه ياند؟ نتا افتهي دستيجي به چه نتاييمطالعات انجام شده در حوزه بازنماها افتهي راركاند و تا چه اندازه ت ما نهادهيش روينده پي مطالعات آي را براي روشنيها اندازه افق

اند؟ ن بودهيشيج مطالعات پيو نتا يها گروهيساز شهيلك باز ييها در مطالعات بازنما نامه انيقات پايقامد موج تحين پياز مهمتر

   131 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

ه مطالعه شدند ك ييقات دانشجويان تحقيدر م. ها بوده است از آنيت سازيلكفرودست و انتخاب يان برايز توجه دانشجوكش از همه در مريردها و جوانان، بك زنان، يها از گروهيبعض

مختلف از يا ن بخش از جامعه در متون رسانهي اييحوه بازنمان. نامه بوده است انيموضوع پا يبررس. شده استينما بررسيژه سيو و به ويون، راديزيپسند، تلو رمان و داستان، مجالت عامه

يردهايكها و رو نه با استفاده از روشين زميدهد غالب مطالعات انجام شده در ا يما نشان م ي به انباشتيه در عمل حتكاند داده را به دستيسانكي شيم و بكج ي هرچند متفاوت نتاينظر. داردين مطالعات جايانون اكدر » فرودستيها گروهيراركشه تيلك«. اند دهينجامايز ني نينظر

ييست شناساي موضوع مطالعه نييه بازنماك ي زمانين بخش از مطالعات حتياساسا در ارار كن تي ايخي تاريريدر س. خواهد بودياورد اصل دستيشه فرودستيلكا ي فرودست ويها گروه

ه در مطالعات مختلف كهاست مقوله زن فرودست سال مثاليبرا .سازد يان ميشتر خود را نمايب يها زن در نقشييبازنما. ل شده استين دست تبدي از ايقاتي تحقي برايا شهيلك يا به مقوله

در روابط ي و فرودست ويا هيت حاشي و موقعيگاه زن در مناسبات خانوادگي، جايسنت كي حداقليه براكشوند ي محسوب ميجين نتايرون از خانه در مجموع از مهمتري بياجتماع

ها دائما آنيشه شدن زنان و فرودستيلكقات از ين گونه تحقيا. شوند يرار مكه تكدهه است ش از اندازه ي بيساز جستهن، بريشيقات پيرار تحقكن حال خود با تينند اما در عك يانتقاد م

ن را معنا آكي اند و به ردهكقات بدل ي تحقي برايدي جديها شهيلكموضوع در عمل، زنان را به .اند انداختهيزان فرهنگير برنامهيت براياز درجه حساس

قات دامن ينگونه تحقيه به طور ناخواسته اك است يج علمي از نتاكيي مبتذل شدن موضوعات. سازند يد مي جديتيلك چون زنان يا هي حاشيها قات در عمل، از گروهيگونه تحقنيا. اند زدهده گرفته يان زنان نادي موجود در ميها ساخته شدن آن تفاوت ه باكن معنا يت به هميلك ينيي تزيئيشه شدن به شيلكرار مداوم و كب اسطوره زن فرودست با تين ترتيبه ا. شود يم

. شود يده سرپوش گذاشته ميان و درون زنان ستمدي ميها شود و بر شقاق يبدل مه از نظر خودش خوب ك آنچه را يمردساالر. مردساالر استيدئولوژي مسلط ايدئولوژيثر جوامع، اكدر ا«

غات نمود اعمال قدرت، يتبل. ندك ي ميي زنان بازنماي برايرفتني و پذيهي بدياست به عنوان امر » خاص از زن استيري است و مدام در حال ساختن تصوي مردساالر و به تبع آن گفتمانيدئولوژيا ).224: 1385، يتهران( و يه نه تنها بعد همسركاند م شدهي دور از اهداف ترسيال هردو گروه از زنان به حديدر هر دو سر«

از دو كي چياند در ه ر سوال بردهيز زي او را نيها ييها و توانا تي قابلي بعد اجتماعيه حتك زن يمادرگر جلوهيار منطقيها بس الين سريه مردان اك يشود درحال ي مشاهده نميال زن معقول و موجهيسر .)206: 1388افشار، (»اند زنان و به نفع مردان استفاده شدهه يعل الي در دو سري فنيها يكنكاند ت شده

132 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

زن يترهاكاراك. اند ان داده شده نشيشتر در نقش قرباني مرد بيترهاكاراكسه با ي زن در مقايترهاكاراك« يترهاكاراكاند و نشان داده شدهي جنسيا ساختمان بدني شتر با پوششي مرد بيترهاكاراكسه با يدر مقا

).1388زاده، يمراد(» دارنديتر زن رفتار شجاعانهيترهاكاراكسه با يمرد در مقامادر، همسر، عمه، خاله، : ظاهر شدنديف مختليها م در نقشيدي برنامه ديها ه در متنكزنان همچنان «

ي و فرهنگي اجتماعيها اما از آنان در نقش. ها نير اي، مادرزن، مادر شوهر و نظايخواهر شوهر، جار و يهمسر - يد نقش مادريت و بازتوليز گاه در جهت تقوياد شده باال ني يها نقش. نبوديبا خبريتقرو ) ميست انتظار داشته باشيبا يه مكهمچنان (اند مقبول بوده و يعي نقش طبكي ها به عنوان گر نقشيد

اران برنامه كاندر شوند و دست يدار م ه زنان در اجتماع ما عهدهك بود ي منفيها گاه در جهت طرح نقش ). 1386، ينيعابد(» ه با نگاه طنز به نقد آن بپردازندك داشتند يسع

. دست است كي يا ا سخن از زن به مثابه مقولههمه جدم ي باال ديها ه در نقل قولكهمان طور دان به همگن در برابر مريتيلكزنان را در قات همانند موضوعات مطالعه شان،ين تحقيدر واقع ا

دام ك يند؛ صدايگو ميدام زنان سختكند از يه به ما بگوكنند ك يدند و فراموش ميشكر يتصو شده ييش از همه بازنماي بيرسد، جه نوع زن يها به گوش نملميها و ف اليدسته از زنان در سر

يها د به شقاقيشود و نبا ي خالصه ميتي جنسيهاان نقشيابل ما مسئله صرفا در تقياست؟ آ از ياريز بسكنار تمركرد؟ در كها توجه موجود در آنيها ي متعدد زنان و نابرابريها درون گروه

قات ين تحقيدر ا. ل مورد توجه قرار گرفتندك شز به همانيها ن تيقات بر مقوله زنان، قوميتحقر ي تصويزك دولت مري فارس و در موارديعني ت غالبي فرودست در برابر قومياقوام در موضع

ر شده و گفتمان ك ذيشين نماي چني از علل اصلكيي دي تولي به ابزارهايعدم دسترس. شوند يمتواند يه مكدانند ي برخوردار مي از قدرتيا د رسانهي تولي به ابزارهايل دسترسيغالب را به دل

ها را عقب مانده تي و دور از واقع اقلي منفيها يرسازيتصو خود بايد هژموني بازتوليدر راستا يها ، گروهيلكبه طور . ها به مخاطبان ارائه دهد از آنيا ر برساختهيش دهد و تصوينما

ها انجام آنيقات رويه تحقك ييها سالردها، جوانان و زنان در عمل در طول ك چون يفرودست ي براييها ا ابژهي ها خود به موضوعات آن. اند ردهك نيريياند و تغ دهي نرسيشده است به تحول

يفه اصلياز وظ يراني ايه مطالعات فرهنگك است ين به ان معنياند و البته ا قات بدل شدهيتحقها غفلت ن سالي طول ا دريينماق بازي اعمال قدرت از طريها يدگيچيشف پكعني ي خود

. اند ردهك

يريجه گيبحث و نت موارد يدر و مبهم بوده است و در برخك يهمواره مفهوم قات مطالعه شدهي در تحقييبازنما

ن انتقاد به مطالعات ين حال، مهمتريدر ع. مي خودساخته از آن مواجه بودياساسا با معنا

   133 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

ابعاد ).1390، ياظمك(ردكخالصه يي به ابعاد بازنمايتوجه يب توان در غلفت و مي راييبازنما، خوب ييش نماي ب/ييم نماك، يي بازنما/يي عدم بازنمايها ييتوان در دوتا ي را مييبازنماشتر يب قات مورد مطالعه ما،ي، تحقكيكن تفيبر اساس ا. قرار دادي مورد بررسيي بدنما/يينما

ش از اندازه يد بكيتا. اند ردهكن مورد اغراق ي در اياديازه زاند و تا اند ز بودهكها متمر ييبر بدنمارده و از كل ي تبديقاتي تحقي سرگرميها موضوع را به نوع تي از قوميا برخي زنانيبر فرودست

ت زنان در ي به وضعكيمكرار آن نه تنها كه با صرف تكچرا . استه استك آن يت انتقاديجد . دهد يت جلوه ميخاص ي مسئوالن بي را در عمل برايياقات بازنميه تحقكشود بل يجامعه نم

از انتقادات، به كيي .ردكران مطرح ي در ايي به مطالعات بازنمايتوان انتقادات يدر مجموع من يا). 1390ييرضا(ران در سطح متن معطوف است ي در اييانحصار و توقف مطالعات بازنما

آمد ار خواهدك به ييتر بازنما ق و جامعي دقكه در درك را ي از مواردياريه بسك است يدرحالگر ي فرادست ديروهاي دولت و دخالت نيها استي سياوكوا. ردكد جستجو ي با1»نه يزم«در ييت مطالعات بازنمايفكي از ياديزان زيها به م به آني توجهيه بك است ي از مواردكيي خود

م يده ي را مورد بحث قرار ميا هيحاش يها گروهييه بازنماك ين اساس زمانيبرا. استه استك ي و فضاهايگذار استي مثل سيها نقش عوامل ه عالوه بر رسانهكم يد به خاطر داشته باشيبا

ورود به بخش دوم لزوما با زحمت و . ردك يابيد ارزي را هم بايا هي حاشيها جاد گروهي در ايشهرر ي ناگزيسوتك در هر يت فرهنگ همراه است اما محقق مطالعايريپذ كسيدردسر دوچندان و ر

ه در نقد ك ياتكن نيتر از مهمكيي . استي متعارف متنيهاو موظف به پشت سرنهادن مرزران يه غالب مطالعات انجام شده در اكن است يشود، ا ي همواره بدان اشاره مييمطالعات بازنما

يدر متون مورد بررسا موضوع ي گروهكي ييت بازنماي از وضعيمك ييها در سطح ارائه گزارشزان و چگونه يها به چه م آخر در رسانهي مثل زنان، اقوام، جوانان و اليگروه. متوقف شده است

، منوط و مستلزم شناخت و ييردن حالت مطلوب مطالعه بازنماكمشخص . اند ش داده شدهينمافراهم صورت گرفته ييان سنجش بازنماك است تا امك دري سطوح نقد مطالعات فرهنگكدر

يران و بررسي در ايردن سطوح نقد مطالعات فرهنگكن مشخص يبنابرا). 1390ييرضا(گردد ي برايارين معيتواند در تدو ي خود ميي مطالعات بازنماي برايانداز ا عدم وجود چشمي وجود

.د واقع شودي مفي بودن مطالعات فرهنگياربردكسنجش كيي ه هموارهك يدرحال. استي آن از بار انتقادشدن ي، تهييگر مطالعات بازنماي ديها از ضعف آن نهفته ياسي سيها يريگ و موضعي در وجه انتقادي مطالعات فرهنگيها زهين مميتر از مهمد؛ در تالش است تا يآ يشف مناسبات قدرت بر مكه درصدد ك يخصوصا در مطالعات متن. است

                                                            1. context

134 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

ر يها و سا تيارها و محرومكها، ان ا طردشدني ها يعدالت يب ها، ضيعيها، ت يند چگونه نابرابريبب ).1389، يفاضل(رند يگ يزه و ظلم در جامعه صورت ميال تضاد و ستكاش

ن ي اي و اساسا در مطالعات فرهنگيي در مطالعات بازنمايل اصلكمش) 2009(ر ي يد سياز دن يقا هميدق. استيباشناختي از نوع نقد محتاط و زي مطالعات فرهنگيه عموما نقدهاكاست

را ير دو نوع نقادي يس. گذارد يجه مينت ي را بي مطالعات فرهنگيها ه غالب تالشك است يژگيوم با قدرت ي مستقيري ناظر بر درگياول. محتاطانهي و نقادي قوينقاد: ندك ي مكيكاز هم تف

ش از آن ين به ب قدرت در متويها و ردپا د بر نشانهكي تاين، به جايبنابرا. مؤثر در جامعه استها ماندگارند؟ نفع چه بيها و فر فين تحريه چرا اك وجود دارد يپرسش مهمتر. ندك ير مكف يي از رضايرويحال اگر به پ). 2009، يير به نقل از رضاي يس(نند؟ ك يب مي را تعقيسانك. شود يه نم به آن پرداختييه در مطالعات بازنماكم ي بداني نقاديگر براي دين را ترازيا) 1390(

عادالنه دفاع يا جامعه«ه از كشود ل ي تبديا د به پروژهي باير، مطالعات فرهنگين تعبيبا ا . اش را دارد ي زندگيها انجام برنامهيي و در آن هر فرد توانا»ند ك يم

در ييق مطالعات بازنماي از طريه چگونه مطالعات فرهنگكم يته بپردازكن نيد به ايت بايدر نهاه هدف كنگونه گفته شده است يعمدتا ا. رده استك فرادست عمل يها ت گروهي تقوريمس

ه ك يا تهك است اما نييال بازنماكردارها و اشك قدرت در جامعه، يشف رد پاك يمطالعات فرهنگ يران خود به مثابه بخشي چون اي چگونه در جوامعيه مطالعات فرهنگكن است يمغفول مانده ا

ار كن سازوينظر ما اه ند؟ بك ي فرادست عمل ميها ت گروهيدر جهت تقوار قدرت و كاز سازو در مطالعات ي فرهنگيها شهيلك مجدد يساز شهيلك با كيي .ندك يق عمل ميم به دو طركدست ا در ي مورد عالقه اقويه به لحاظ فرهنگك ي به موضوعاتيتوجهي و دوم با غفلت و بييبازنما

در ييه مطالعات بازنماكتوان افزود يدر مورد اول م). اعف مضيساز هيحاش(ستند يجامعه نشه يلك«ن به يش از ايه پكرا ...) ردها وكچون زنان، جوانان و ( فرودست يها بار گروهكي رانيا

بدل »قيشه تحقيلك« با دوم به يل خاص مطالعه خود براك بدل شده بودند با ش»يا رسانه بر يافتند با توجه افراطي موضع اختصاصكي يقط روه فكقات ي از تحقيميحجم عظ. ندك يمن يامد چنيما از پ. ندازنديت بيه آن را بالموضوع سازند و از اهمكن موضوعات موجب شدند يا .مينك ياد مي ها شهيلك يساز شهيلكن بازقات با عنواي از تحقيلكشنجا يرار نگرفتند در ا مورد توجه قييه اساسا در مطالعات بازنماك از موضوعات هستند ياريبسن يبر ا. ندك يها اعمال م بار دوم خود را بر آنيقدرت برا ،يق دانش مطالعات فرهنگيز از طرين

ها به از آنييه اساسا صداك يگري فرودست ديها از گروهيقات مطالعات فرهنگياساس، تحقگر ابعاد يز كشف دقات ايگردد به غفلت تحق ين مورد بر ميا. اند ردهكرسد، اهمال يگوش نم

از موضوعات و يوت در مورد برخك با سيقاتين تحقيچن). يي بازنما/ييعدم بازنما (ييبازنما

   135 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

ها يافغان. اند ه قرار دادهياند مجدد در حاش ه قرار داشتهين در حاشيش از ايه پكها را ها آن گروهان، ينايناب) يت مذهبياقل(، اهل تسنن )ي قوميها تياقل(ها ردها و بلوچك، )ت مهاجرياقل(

، )ي سنيها تياقل( هنساالن كان، نوجوانان و جوانان و كودك، )ي اجتماعيها تياقل(معلوالن در ... وي فرودست اقتصادي؛ طبقات اجتماع... ران وكروشنف...) ها و ترنس ( ي جنسيها تياقل

ن يما از ا. افتندي نيا سانه در متون ريي بازنماي برايه مجالك قراردارند ي فرودستيها زمره گروهواسطه ه بار بكي ها ن گروهيا اگرچه .مينك ياد مي » مضاعف يساز هيبازحاش«ت با عنوان يوضع

با يراني اي بار دوم مطالعات فرهنگياند برا ه رانده شدهي مسلط جامعه به حاشو فرهنگها رسانه . رده استكت ي تقويا هي حاشيها گاه شان را به عنوان گروهيجا ها غفلت از آن

ازمند تامل يل آن نكز معطوف به قدرت است و در هر شي خود نيمطالعات فرهنگ ه،كجه آنينت از نگاه يوه خاصيه شكم ينك كگونه در ني را ايين، اگر بازنمايبنابرا. در خود استيانتقاد

ران معطوف يا مختلف در يها يي بازنمايه به بررسك ي، مطالعات زها در جهان باشديردن به چكن، تنها متون يبنابرا. رده استكن كقات مميدن را در تحقي از ديوه خاصيز شياند خود ن شده يها ها و نظام ه دانشگاهكرند بليگ ي قرار مييه موضوع تأمل مطالعه بازنماكستند ي نيا رسانه

ه جيشوند و در نت ي فرهنگ محسوب ميها دستگاهييار بازنماك از سازويز بخشيدانش نن يا. شوند ي محسوب ميي بازنمايز نوعيشوند ن يز انجام مي نييه با عنوان بازنماك يمطالعات

ا ي ردنكند كردن، ك خود موجب به عقب راندن، برجسته يي در مطالعات بازنماييوه از بازنمايش .شود يردن موضوعات در جامعه مكتند

د به مقوله يست؟ ابتدا باي چيينماار برون رفت از مسئله بازكم راهيد نشان دهينون باكا، و يا هي حاشيها از گروهي بعدك تكنار گذاشتن درك يعني شوديشتري توجه بينكش تيلك

د ي باي چندبعدكيدن به دري رسي براييدرواقع در هر مطالعه بازنما. ها آن دن يچندگانه د ين ابزارهاي از مهمتركيي وار خود قرارداد ك را در دستورييتر بازنما دهيچيتر و پ قيمطالعه عم

بودن را يا هي از ابعاد مختلف حاشيبكيد تريه باكن معنا يدن است؛ به اي د1يتحقق آن تقاطع طبقه يزن شهرستان«ب كين نگاه در تريمثال بارز ا. ميدر هنگام مطالعه سوژه درنظر داشته باش

بودن يا هي از حاشيا ابعاد مختلفن مثال ما بيدر ا. ابدي ي نمود ميبه خوب» ردكدار ن خانهييپادرمقابل طبقه (ن يي، طبقه پا)يدر مقابل تهران (يشهرستان) زن در مقابل مرد (يتيجنس

ل از مطالعه مانع از كن شيا .ميار داركسرو) رد در برابر فارسكت يقوم (يتيو قوم) متوسط و باال نك مميز مطالعات صرفا متنار دوم با فراتر رفتن اكراه. شه شدن مجدد موضوع خواهد شديلك

تواند ي ميگذار استيس با مطالعاتييوند زدن مطالعات بازنماين منظور، پيبد. شود مي

                                                            1. Cross road

136 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

در نظر گفته »ي مطالعات فرهنگ« يقاتيردار تحقكردن كده مندتر ي فاين اقدام برايمهمتر داشته يضوعات در پرداختن به مويشتريب د شهامتي بايرانيا يت مطالعات فرهنگيدر نها. شود . هستند» و موثرياتيح«ستند اما در عوض ين » و عامه پسنديكش« باشد

   137 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

منابع هاي محلي در تلويزيون ايران؛ تحليل گفتمان انتقادي بازنمايي فرهنگ«) 1386(رحسن ي، ميآذر -

، يعده علوم اجتماك ارشد، دانشيارشناسكنامه اني، پا»بازنمايي فرهنگ لري در سريال باران بهاري .مايده صداوسكدانش

، »يرانيان مخاطبان ايلم بدون دخترم هرگز در مي فيي رمزگشايالگوها«) 1388(، زهرا يآقاجان - .يي، دانشگاه عالمه طباطبايده علوم اجتماعك ارشد، دانشيارشناسكنامه انيپاده كشد، دانش اريارشناسكنامه اني، پا»راني اينماي خانواده در سييبازنما«) 1384(، محمد يآقاس -

.، دانشگاه تهرانيعلوم اجتماع

دو دوره يقيمطالعه تطب(پسند عامهينماي جوان در سييبازنما«) 1390( طرقبه، سمانه يابو - .يي، دانشگاه عالمه طباطبايده علوم اجتماعك ارشد، دانشيارشناسكنامه اني، پا»)يياصالحات و اصولگرا

هاي جنسيتي در بازنمايي هويت در فضاي واقعي تفاوت: دوفضايي شدن جهان«) 1386(ژه ياخوان، من - .، دانشگاه تهرانيده علوم اجتماعك ارشد، دانشيارشناسكنامه اني، پا»و فضاي وبالگ

، »راني اينماي در سيراني و اينيت دي هوي بازنمائيشناخت ل نشانهيتحل«) 1388(، ناصر يندركاس - .، دانشگاه تهرانيتماعده علوم اجك ارشد، دانشيارشناسكنامه انيپا

روابط آن الين كاربران اينترنتي ايراني داراي معلوليت و تجربة توانمندسازي «) 1389 (يبركفر، ياله - .، دانشگاه تهرانيده علوم اجتماعك ارشد، دانشيارشناسكنامه اني، پا»فردي و اجتماعي در فضاي وبالگ

يها اليسر: 1387 سال يونيزي تلويها الي سريتي جنسيي نحوه بازنمايبررس«) 1388(ه يافشار، سم - . ارشد، دانشگاه علم و فرهنگيارشناسكنامه اني، پا»يا و ترانة مادري روكي يجيمرگ تدر

ه بر كيبا ت(ران يشف حجاب در اكان ي انقالب مشروطه و جري فضاييبازنما«) 1387 (كافشار، باب - دانشگاه عالمه يده علوم اجتماعك ارشد، دانشيسارشناكنامه اني، پا») و وارونهي عموميمفهوم فضا

.ييطباطبا يها در گفتمان گفتمانياسي فرهنگ سيي بازنماي انتقاديبررس«) 1386(د ي، مجيخضرآباد ينيام -

دانشگاه عالمه يده علوم اجتماعك ارشد، دانشيارشناسكنامه اني، پا»ران معاصري اينير دكروشنف .ييطباطبا

مطالعه (ي در مجالت طنز قبل و بعد از انقالب اسالمياسي فرهنگ سييازنماب«)1388 (ي، هديامام -، دانشگاه عالمه يده علوم اجتماعك ارشد، دانشيارشناسكنامه اني، پا»)ق و گل آقاي مجالت توفيمورد

.ييطباطبا

ماه هاي مناسبتي با تاكيد بر سريال(بازنمايي مفاهيم ديني در تلويزيون «) 1389(حه ي، مليروانيا - .، دانشگاه تهرانيده علوم اجتماعك ارشد، دانشيارشناسكنامه اني، پا»)رمضان

هاي بازرگاني تحليل محتواي آگهي: هاي تلويزيوني بازنمايي جنسيت در آگهي«) 1387(هي، نبيباباشاه -شگاه ، دانيده علوم اجتماعك ارشد، دانشيارشناسكنامه اني، پا»ه اول سيماي جمهوري اسالمي ايرانكشب

.ييعالمه طباطبا

138 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

ده علوم ك ارشد، دانشيارشناسكنامه اني، پا»نماير در سكت روشنفي هوييبازنما«) 1385(ار، فرزانه يباز - .، دانشگاه تهرانياجتماع

نامه اني، پا»ييات دانشجوي در نشريي مفهوم جنبش دانشجوييبازنما«) 1388(اهللا ، روحيباقر - .، دانشگاه تهرانيماعده علوم اجتك ارشد، دانشيارشناسك

يها ه ب ن ج ي يا م ازن ر ب د بكيا ا ت ا ب ي ك ي م ات ح م ي راه اب ي يا م ن ي ار س آثل يحل ت«) 1389(م ي، مرينيبحر -، دانشگاه عالمه يده علوم اجتماعك ارشد، دانشيارشناسكنامه اني، پا»گ ن ج ه رب ج ت يكات روم زا و ت ب ي آس

.ييطباطبا

ارشد، يارشناسكنامه اني، پا»يرب غ سانيو ن ه ام رن ف ار س در آثيراني ا زن ي يا م ازن ب«) 1389(، فاطمه يابتر - .يي، دانشگاه عالمه طباطبايده علوم اجتماعكدانش

هاي صداي آمريكا و سم قومي و مذهبي در رسانهيبازنمايي اخبار ترور«) 1388(ژن ي، بيتفصل - ارشد، يارشناسكنامه اني، پا»)2008ژوئن (د گروه جنداهللا و عبدالمالك ريگيمور: سي فارسي بي بي

.، دانشگاه تهرانيده علوم اجتماعكدانش

و 1354غات مجالت زن روز ي تبليل محتوايغات مجالت تحليزنان درتبل«) 1385(م ي، مريتهران - .يينشگاه عالمه طباطبا، دايده علوم اجتماعك ارشد، دانشيارشناسكنامه اني، پا»1384خانواده

چهار داستان صادق يبررس(ران ي ايات داستاني در ادبيكنش تراژي بييبازنما«) 1387(د، رضا يجاو - .يي، دانشگاه عالمه طباطبايده علوم اجتماعك ارشد، دانشيارشناسكنامه اني، پا»)تيهدا

سي تأثير حضور در بازنمايي هويت ديني در فضاي مجازي؛ برر«) 1385(ق ي، شقايروزي فيليجل - ارشد، يارشناسكنامه اني، پا»اربران جوان ايرانيكگيري هويت ديني لكهاي ديني مجازي بر ش گروه .يي، دانشگاه عالمه طباطبايده علوم اجتماعكدانش

يارشناسكنامه اني، پا»ار در سينماي مستند ايرانكبازنمايي زنان بزه«) 1388(ده ينژاد، سپ يديجمش - .يي، دانشگاه عالمه طباطبايده علوم اجتماعكارشد، دانش

- 7 ان كود ك يان ت داس ده ش فيال ت يها اب ت كار در ك گ ن ره ف ي يا م ازن ب«) 1387(ه يان، مرضيجدائ - .يي، دانشگاه عالمه طباطبايده علوم اجتماعك ارشد، دانشيارشناسكنامه اني، پا»ال س12

ده علوم ك ارشد، دانشيارشناسكنامه اني، پا» ملودرامينمايدر سر زن يتصو«) 1386(، سارا يحسام - .، دانشگاه تهرانياجتماع

نامه اني، پا»شناختي تاريخ معاصر در رمان فارسي بازنمايي انسان«) 1387 (ي، محمدمهديدريح - .، دانشگاه تهرانيده علوم اجتماعك ارشد، دانشيارشناسك

يزگرد نقد و بررسي در ميها، سخنران در رسانهيا هي حاشيها گروهييبازنما«) 1390(، محمد ييرضا -ده ك و رسانه دانشگاه تهران، دانشي مطالعات فرهنگيي دانشجوي، انجمن علم»راني در اييمطالعات بازنما . دانشگاه تهرانيعلوم اجتماع

، »هاي تلويزيوني در سريالي قوميها تيبازنمايي اقل«) 1387(، عباس ياظمك، محمد، ييرضا - .4فصلنامه تحقيقات فرهنگي شماره

و ي انتقاديا هي در ارائه نظري مطالعات فرهنگيها تيو محدودها تيظرف«) 1386(، محمدييرضا -

   139 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

18، ييده عالمه طباطباكران، دانشي در اي مطالعات فرهنگيها نشست چالشدر » بخشيي رهاياستيس .آذر

يا ده ن ت س در م ان وان وج و ن ان كود ك ياع م ت اج يا ه ب ي آس ي يا م ازن ب يگ ون گ چ«) 1390(ده ي، سعيرضوان -، دانشگاه عالمه يده علوم اجتماعك ارشد، دانشيارشناسكنامه اني، پا»يالم اس الب ق از ان س پياع م ت اج

.ييطباطبا

ل محتواي چگونگي بازنمايي زنان در سينماي ايران؛ تحلييبررس«) 1388(د ابولفضل ي، سيرسول -نامه اني، پا»)1376-1385(و ) 1366-1375(بيست فيلم سينمايي با محوريت نقش زنان در دروه

.يي، دانشگاه عالمه طباطبايده علوم اجتماعك ارشد، دانشيارشناسك

هاي اجتماعي مجازي با مطالعه هكاربران ايراني در شبكهاي بازنمايي گرايش«) 1389(، زهره يرجب - .يي، دانشگاه عالمه طباطبايده علوم اجتماعك ارشد، دانشيارشناسكنامه اني، پا»كفيس بو موردي

.هيثان: ، تهرانيز علوي، ترجمه پرويمطالعات فرهنگ) 1390(س يرك، كروج -

مرتبط با مسئله يونيزي تلويها سم در مجموعهيونيهود و صهي يبازنمائ«) 1388(ده يزادقناد، سع - .، دانشگاه تهرانيده علوم اجتماعك ارشد، دانشيارشناسكنامه اني، پا»1388 تا 1384ن يفلسط

يها ه ام روزن ه ال ق م ان م ت ف ل گيحل ت: راني ا ات وع طب در م يد رون ه ش وم ه ف م ي يا م ازن ب«) 1387(ن يزردار، زر -، يده علوم اجتماعك ارشد، دانشيارشناسكنامه اني، پا»زد ي اب ت و آف رق اد، ش م ت ، اع راني، ا ت ال ، رس ان ه ي ك

.ييدانشگاه عالمه طباطبا

، »)1384-1375(هاي دوره اصالحات بازنمايي جنسيت در گفتمان رمان«) 1388(خواه، فائزه ساساني - . ارشد، دانشگاه علم و فرهنگيارشناسكنامه انيپا يخيار تيها الير در س يل م تيو هيها ه ف ول م ي يا م ازن ب يل متيو ون و هيزيو ل ت«) 1389(، منصور يساع -

، يده علوم اجتماعكترا، دانشكنامه د اني، پا »راني ا ي الم اس الب ق د از ان ع ب ه ده ه در سينيزيو ل ت ف ال ه درج .ييدانشگاه عالمه طباطبا

قات و مطالعات يز تحقك، مر»ي در مطالعات فرهنگييه بازنماينظر«) 1386( زرگر، محمد يسرو - 10/7/1388خ مراجعه ي، تاري همشهريا رسانه

، »يران بعد از انقالب اسالمي اينماين در سي مفهوم تجربه ديبازنمائ«) 1388(د ي، مجيمانيسل - .، دانشگاه تهرانيده علوم اجتماعك ارشد، دانشيارشناسكنامه انيپا

ده يلم برگزي ف4 به ينما با نگاهي در سيانري روزمره جوانان اي زندگيبازنمائ«) 1389( ليمك، يليسه - .، دانشگاه تهرانيده علوم اجتماعك ارشد، دانشيارشناسكنامه اني، پا»راني ا80دهه

نامه اني، پا»ي يا ي م ي كود ع س م يا م ن ي در س درت ق وم ه ف ار و م ت اخ س ي يا م ازن ب«) 1389(ما ي، نيشجاع - .يي، دانشگاه عالمه طباطبايوم اجتماعده علك ارشد، دانشيارشناسك

نامه اني، پا »الب ق ان وم س ه ده يا م ن ي در س ي يو اش ط زن رواب مكي ح ت ي يا م ازن ب«) 1389(نا ي، ميصابر - .يي، دانشگاه عالمه طباطبايده علوم اجتماعك ارشد، دانشيارشناسك

نقد فمنيستي : ن بني اعتماد سينمايي رخشابازنمايي زن در آثار«) 1384(ه ك، ملكيدي خوديقيصد - .، دانشگاه تهرانيده علوم اجتماعك ارشد، دانشيارشناسكنامه اني، پا»اي آثار رسانه

140 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

نامه اني، پا»توصيف نشانه شناختي بازنمايي مردم كرد در سينماي ايران«) 1387(د ي، محمدرشيصوف - .ن، دانشگاه تهرايده علوم اجتماعك ارشد، دانشيارشناسك

يرديك بعد از انقالب با روينماي زنان در سيي بازنماي چگونگيبررس«) 1386(سه ي، نفيطاهر -ده علوم ك ارشد، دانشيارشناسكنامه اني، پا»رانكا و شوي دنيها لمي في و مطالعه مورديستينيفم

.يي، دانشگاه عالمه طباطباياجتماع

و ات الح اص دو دوره يقيطب ت ه ع طال م( پسند عامه يا م ن ي در س وان ج ي يا م ازن ب«) 1390(طرقبه، سمانه - .يي، دانشگاه عالمه طباطبايده علوم اجتماعك ارشد، دانشيارشناسكنامه اني، پا »ي يرا گ ول اص

چهارم ، مصاحبه با روزنامه شرق،»راني در ايچهار موج مطالعات فرهنگ«) 1389(، نعمت اهللا يفاضل - .1389بهشت يارد

يارشناسكنامه اني، پا»روطه ش م ان م ت ف در گ تيس ن ج يوژ ول دئي ا ي يا م ازن ب«) 1388(روزه ين، فيوردفر - .يي، دانشگاه عالمه طباطبايده علوم اجتماعكارشد، دانش

نامه اني، پا»وي راديراني زنان در برنامه جمعه ايي نحوة بازنمايبررس«) 1386(، ناصر ينيعابد - .د، دانشگاه علم و فرهنگ ارشيارشناسك ير ج ه1320ا ت1289 يها سال ه ل اص در ف ار گ ن زن اتير ش در ن زن ي يا م ازن ب«) 1389(، فاطمه يزيعز - .يي، دانشگاه عالمه طباطبايده علوم اجتماعك ارشد، دانشيارشناسكنامه اني، پا»يمس ش

ارشد، يارشناسكنامه اني، پا»بليغات اينترنتيبازنمايي هويت زنانه در ت«) 1383(ا يفرسلون، رو - .، دانشگاه تهرانيده علوم اجتماعكدانش

با تأكيد بر زندگي (بازنمايي زيست جهان زنان در فضاي وبالگي ايران «) 1389(فرشباف، ساحل - .، دانشگاه تهرانيده علوم اجتماعك ارشد، دانشيارشناسكنامه اني، پا)روزمره زنان و دختران

يزگرد نقد و بررسي در ميها، سخنران در رسانهيا هي حاشيها گروهييبازنما«) 1390(، عباس ياظمك -ده ك و رسانه دانشگاه تهران، دانشي مطالعات فرهنگيي دانشجوي، انجمن علم»راني در اييمطالعات بازنما . دانشگاه تهرانيعلوم اجتماع

، ماهنامه »نمايل سي در تحلييفتارهاگ: گرفتي را جدييد جدايچرا با«) 1391(، عباسياظمك - .مهرنامه

ي گ ن ره ف ان م ت ف گ ول ح ت يررس پسند ب عامه الت ج در م نگي ره ف ي يا م ازن ب«) 1388(، منصور يياكي -ده علوم كترا، دانشكنامه د اني، پا»)85 و75، 65 يها سال يورد م ه ون م ن ( رانيپسند در ا عامه الت ج م

.يي، دانشگاه عالمه طباطباياعاجتم

، يده علوم اجتماعكترا، دانشكنامه د اني، پا»نماي روزمره در سي زندگييبازنما« ) 1382(، هاله يالجور - .دانشگاه تهران

نامه اني، پا»يونيزيو ل ت يا ه الير در س يدگ زن ك ب س يا وه گ ال ي يا م ازن ب«) 1389(وان كي، يلطف - .يي، دانشگاه عالمه طباطبايده علوم اجتماعكدانش ارشد، يارشناسك

از س ا پ م ي س3 ه ك ب ش يوادگ ان خ يا ه الير در س يل س ن ن ي ط ب رواب ي يا م ازن ب«) 1390(ترا ي، ميرزائيم - .يي، دانشگاه عالمه طباطبايده علوم اجتماعك ارشد، دانشيارشناسكنامه اني، پا »الب ق ان

   141 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

: مطالعه موردي(اي داخلي هاي رايانه نمايي جنسيتي در بازينحوه باز«) 1388(ا يزاده، رويمراد - .، دانشگاه تهرانيده علوم اجتماعك ارشد، دانشيارشناسكنامه اني، پا»)اي توليد داخلي هاي رايانه بازي

در ) يل رام و ف يل ، م ني، د يوم ، ق يل ح م ( يع م ج تيو ه واع ان ي يا م ازن ب«) 1387 (ي ورزنه، مصطفيرزائيم -ده علوم ك ارشد، دانشيارشناسكنامه اني، پا»يني د ات ميل ع و ت رآن ق ب ت كز ج ه ب ان ت رس ي دورة دب ب ت ك

.يي، دانشگاه عالمه طباطباياجتماع

و كي ، ل يرد ك ان زب يكرو ل ك ول ف يا ه ه ران در ت ان زن ي يا م ازن ب يقيطب ت يررس ب«) 1388(م ي، ابراهكيمل - .يي، دانشگاه عالمه طباطبايده علوم اجتماعك ارشد، دانشيارشناسكنامه اني، پا»ير ل

يارشناسكنامه اني، پا»بازنمايي زن در آثار زنان نقاش معاصر ايران«) 1390(م ي، مريمدرس صادق - .، دانشگاه تهرانيده علوم اجتماعكارشد، دانش

هاي دوره بازنمايي زندگي روزمره در شهر تهران از خالل رمان«) 1387(نه گازار، سما مرتضوي - . ارشد، دانشگاه علم و فرهنگيارشناسكنامه اني، پا»رضاشاه

ارشد، يارشناسكنامه اني، پا»يا انهي رايها ي بازي فرهنگيبازنمائ«) 1387(م ي، ابراهي آهوئيمحسن - .، دانشگاه تهرانيده علوم اجتماعكدانش

نامه اني، پا»راني اي داستانينماير شهر تهران در سيتصو«) 1387 (ك حنارود، بهاريودمحم - .، دانشگاه تهرانيده علوم اجتماعك ارشد، دانشيارشناسكنامه اني، پا»)يس يب يران در بيت اي هويبازنمائ (يدئولوژيت، ايگفتمان، هو« ) 1387(، ندا يمختار - .، دانشگاه تهرانيعده علوم اجتماك ارشد، دانشيارشناسكده ك ارشد، دانشيارشناسكنامه اني، پا»راني اينماي در سي مردساالريبازنمائ«) 1388(، الهام يرزائيم -

.، دانشگاه تهرانيعلوم اجتماع ان م ت ف گ ياد ق ت ان ليل ح ت: رب غ ات وع طب در م راني ا ي يا م ازن ب«)1383(، محمد يزاده طالش يمهد -، دانشگاه عالمه يده علوم اجتماعكترا، دانشكنامه د اني، پا »ت ول يد و د ون وم ، ل نيارد ز، گ يا ت كوريو ي ن

.ييطباطبا

.ها دفتر مطالعات و توسعه رسانه: ، تهران»ها رسانه ي يا م ازن ب«) 1387(د محمد يزاده، س يمهد -

: ، تهراني، ترجمة جمال محمداصر معيه فرهنگي بر نظريدرآمد) 1385(ت، جف يلنر، اندرو، براويم - . نشر ققنوس

نامه اني، پا» اول يو ل ه پ دورهيها ان در رم ت رودس فيها تيو ه ي يا م ازن ب«) 1389(م ي، مريناظر - .يي، دانشگاه عالمه طباطبايده علوم اجتماعك ارشد، دانشيارشناسك

، »رانيسندگان زن ايت در آثار نويسجن: يي بازنمايها استيس«) 1386(د ي، وحكياخكزاده يول - .يي، دانشگاه عالمه طباطبايده علوم اجتماعك ارشد، دانشيارشناسكنامه انيپا

: ي، مطالعات فرهنگيي، ترجمه محمد رضا آنيراث نظري و ميمطالعات فرهنگ) 1386(هال، استوارت - . واحد تهرانيگاهانتشارات جهاد دانش: ، تهرانييراسته محمدرضايها و مناقشات، و دگاهيد

.هزاره سوم: ي، ترجمه فتاح محمديينماي در مطالعات سيديلكم يمفاه) 1388(وارد، سوزان يه -

هاي فضاي مطالعه چگونگي بازنمايي هويت ديداري فارسي زبانان در عكس«) 1388(، سبحان ييايحي -

142 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

نامه اني، پا»ينتهاي اينتر هاي هويت فرهنگي ايراني در عكس مجازي تحليل نشانه شناختي مولفه .، دانشگاه تهرانيده علوم اجتماعك ارشد، دانشيارشناسك

- Hall, Stuart (1997) Representation: Cultural Representations and Signifying Practices (Culture, Media and Identities Series),London: Sage Publication. - Rojek, chris (2007) Cultural Studies, London: wiley.

- Philip Ryner & Peter Wall & Stephen Kruger (2001) Media Studies: The Essential Introduction, London: Routledge.

ي اجتماعي در فضايگريد/ تعامل منيينماي سيها تي روايشناخت ل جامعهيتحل 2ييم رضايمر، 1يجمال محمد

24/9/91: تاريخ تاييد12/6/91:تاريخ دريافت

دهكيچمـة دوم ي ن ي اجتماع ي در فضا يگريد/ است دربارة تعامل من ياوشكن پژوهش يا

ـ اينماي سيانجيل دهة هشتاد به م يدهة هفتاد و اوا ـ طبـق رو . راني يرد نظـر يك آن بـه يه فـرم و محتـوا ك است ي اجتماع ي برساخت يگريد/ پژوهش، تعامل من

ي جهـان زنـدگ يبودگ يته/ و غنا يسترون/ يياي، زا يفروبستگ/ يفراخور گشودگ ن و هابرمـاس يمل، باخت ي ز يده به آرا ين ا يح ا يضاح و تشر ي ا يبرا. شود ين م ييتع

ـ ه م كگر پژوهش آن است يدة د يا. استناد شده است ـ ( هنـر يانجي بهتـر ) نمايسـ ن مسئله ي ا يها يدگيچيف و پ يتواند ما را در فهم ظرا يم ـ بـر ا . رسـاند ياري ن ي

، ر پوست شـهر يز ،يا شهيآژانس ش لم ي هدفمند سه ف يريگ هوة نمون ياساس، به ش ج ينتـا . انـد ل شده يتحل» يشناخت ت نشانه يل روا يتحل« انتخاب و با روش يكبوتمة دوم دهة هفتاد، ي ن ياي گشوده و پو يه هرچه از جهان زندگ ك از آن است كيحاـ گ ي بازتاب آن است، فاصله م يا شهيآژانس ش محور الوگي د يه فضا ك ، و بـه ميريتـر يكافته است، نزد ي بازنمود يكبوتآور أسي يوهوا ه در حال كل دهة هشتاد، ياواـ ن ا ي در ع ر پوست شهر يز. ندك ير م يي تغ يگريد/م، نوع تعامل من يشو يم ـ ني ه كـ ي فرودسـتان را بـه تـصو ي برا يان زندگ ي جر يك بودن تراژ يراركت ـ ير م شد، ك

ها اساسـا بـا ه آن ك آن است يايگوسازد و ي آن را برجسته م يياي و پو يگشودگـ ه يطرة فضاها يت س ي روا يكبوتاما . اند ا مواجه ي ناهمگن و پو يتيوضع ، يكستري

ل دهة يشده در اوا ي روزمرة متالش ي و زندگ ي روان يرو مخدوش، واپس يها تعامل بـه مـرور يگري ه شوق به تعامل معنادار با د كجه گرفت يتوان نت يم. هشتاد است

.دهد ي هر گونه تعامل مي و معنازدودگيگري به ديياعتنا يبه ب خود را يجا . يسترون/ يياي، زايفروبستگ/ ي، گشودگي اجتماعي، فضاي، جهان زندگيگريد/تعامل خود: يديلكواژگان

                                                             [email protected] .شناسي دانشگاه كردستان استاديار جامعه. 1 [email protected] .شناسي كارشناس ارشد جامعه. 2

144 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

مسألهطرح ه ك در عصر مدرن است ير اجتماعكل فلسفه و تفين مسايتر ي از محوركيي يگريد/ تعامل من

ن و هابرماس آن را در يد، بلومر، گادامر، باختيس وبر، هربرت مكن بوبر، مايرت چون مايرانكمتفن مسئله نشان يرامون ايشده پ قات انجامير تحقيس به خطينگاه. اند انون توجه قرار دادهكن ي ايران به بررسكش متفيم، گرايشو يم تر يكتة متأخر نزديه هر چه به دوران مدرنكدهد يم

ه ك است يزينفسه چ يف ن اساس، تعامليبر ا. شتر شده استي بي اجتماعيامرمثابه مقوله بهرابطة من با . ديايد بيتواند پد ي نمي و عمومي خصوصيها و گسترهي اجتماعيرون از فضايبها و توانش و ا به مهارتكن و با اتي معيخيط تاري، در شرايني عيتي همواره در بافت وضعيگريد

مند گران و جهان ضرورتا جسميرابطه ما با د«ن، ير باختيبه تعب. افتد يق من اتفاي طرفيدانش عملن، يباخت( » هنجارمند استيها يابيخته با ارزي، و آمي انضماميمكان/ يت زمانيو مشروط به موقع

). 42: 1381نر، ي؛ در گارد1993وزمرة افراد ريها تي روابط و فعاليه اجزاء ذاتك، ي و هنجاربخشيگذار ، ارزشيمعناساز

/ رون از تعامل منيمندند و ب انكمند و م شونده، جسم ، دگرگونيخير تاريطور ناگز هستند، به به منحصريث جسمانيه از حك نين ايب، افراد در عيترت نيبد. رنديل بگكتوانند ش ي نميگريد

كمشتر يجهان -ستي هستند، همواره در متن زي منفرد از جهان زندگيتي رواكي فردند و هرن تعامل در يواسطة هم ها به آن. اند ك مشتريها جاد معناها و ارزشي فهم متقابل و ايدر پر كه تفك يزيشوند، چ ي مي با جهان اجتماعيك ارگانيبافتگ درهمي روزمره واجد نوعيزندگ ينيد به جهان عير بايق آن ناگزي فهم عميست و براي آن نك قادر به دري و فلسفيانتزاع يريارگكازمند بي نين امر اجتماعيسته در ايعالوه، تأمل با به .ردكروزمره رجوع يزندگ

لذا، پژوهش حاضر در . نه داشته باشدين زمي با ايك ارگانيا ه خود رابطهك است يا يانجيممة ي ني اجتماعي در فضاهايگريد/ در روند تحول تعامل مني ژرف و انتقادي تأمليتالش برا

نما به يس. رده استكنما را انتخاب ي سيانجيران، ميل دهة هشتاد در اياوادوم دهة هفتاد و فهم يانجيتواند م ياش است م ينة اجتماعي با زميك ارگانيا ه واجد رابطهك ي هنريلكمثابه ش

نما و جامعه دو يس. باشدي اجتماعين تعامل در فضاهاي ايها يدگيچيق، ژرفاها و پيف، دقايظراگاه به چياند؛ لذا ه آل دهيل اكن و شير دو فاقد ذات، جوهر، خاستگاه آغازاند؛ ه نوع برساخت

هر يكيتكالين امر در تعامل دياند و ا يمي دايرورتي و صييايه در پوكرسند، بل ي نمييل نهاكشه ك است يكيتكالين رابطة ديدرست از قبل هم). 10-5: 1388و، ينيدو و(رديپذ يدو انجام م

/ ن پژوهش تعامل منيموضوع ا. استي فهم جهان اجتماعيها يانجين ميتر ي از قوكيي نمايسل يدل. ل دهة هشتاد استيمة دوم دهة هفتاد و اوايران در ني جامعة اي اجتماعي در فضايگريد

   145 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

ه حاصل آن ك اوسط دهة هفتاد است ياجتماع/ ياسي تحوالت سيخين برهة تاريانتخاب ان يا. ثر بودكا و متي گشوده، پوي اجتماعي فضاي نوعيريگ لك و شييگرا طرة گفتمان توسعهيس

متنوع جهان ي و قلمروهاي زندگيشدن فضا گشوده ثيران بعد از انقالب از حيخ ايبرهه از تار كي زش، اوج و افولي روند خيه نوعكث ين حين از ايفرد است؛ همچن با منحصربهي تقرياجتماع

/ تعامل منيل و محتواكنندة شك نيي تعيها نهي زمك درتواند به يند مك ي مييتحول را بازنما/ ران از تعامل مني اينماي سيها تيا رواي تيوشد رواك يق مين تحقيا. ندك كمك به ما يگريدگر، تالش يان ديبه ب. ندكل ي تحليشناخت جامعهي را از منظري اجتماعين فضاي در ايگريد/ تعامل من« چون ينين دوره از مضامي اييماني سيها لميه فك يتيا رواي ريشود تا تصو يم جهان يبودگ يته/ غنا«، »ي اجتماعي فضايفروبستگ/ يگشودگ«، »يتجربة زندگ«، »يگريد

، و » روزمرهي زندگيسترون/ ييايزا«، »زوال گفتگو/ رونق«، »يأس اجتماعي /ديام«، »يزندگ . ل شودي تحلياختشن جامعهيا وهيدهند به ش يه ميارا» يصال فردياست/ ييوفاكش«

ي نظريها سازه در يگريد/ تعامل منيشناخت جامعهيپرداز مفهومي منسجم براي دستگاه نظركي استناد به

رود يش ميه بر آن پكين پژوهش با تيه اك يا يرد نظريكرو. استيار دشوارك، ي اجتماعيفضا/ يناسب با گشودگ در تي اجتماعيبه مثابه امر» يگريد/ تعامل من«ه ك آن است يايگو

رد يكن رويا. رديپذ يل مك شي جهان زندگيبودگ يته/ و غنايسترون/ يياي، زايفروبستگدة يا. استكيورگن هابرماس متي ن ويل باختيخائيمل، مي گئورگ زي بر آرايشناخت جامعه

ل ماندگار است و كنندة هر شك در عصر مدرن نابودي زندگييايت و زاياليه سكمل آن است يز: 1380مل، يز(» نندك يف مياند، تضع ردهكد يه تولك را يا يل فرهنگك هر شي زندگيروهايا زود ني ريد«

ما به يه داكابد، بلي خود دستي در ورايچ معنا و هدفيست به هي قرار نيجهان زندگ). 226 يخود را به منزلة خود متجل«ه كند ك يت مكن جهت حرياش در ا يختگي فوران و خودانگيانجيم ). 233: همان(» گنجانده شوديلكه در هر گونه شكند ك يه امتناع مكروست نيند و از همك

ش ي خوي تجليت زندگيگانه غاي ست،يم نك حايچ هدفيت خالق آن هك و حريالن زندگيبر س و يل درونيزش و ميه بازنماگر انگك يستيونيسپرسك، درست همانند هنر ايجهان زندگ. است

ل و جوشش يگاه م يند، تجلك ي نمييباي و زي به زشتييند است و اعتناستة هنرميتجربة ز ي در بالواسطگيعني ها، يبند ميال و تقسك همة اشيه در وراك است ياتي حييروهاي نيدرون در عصر مدرن در يگريد/ من تعامل. اند شيساختن خو دن و متحققيبخش ني تعيان، در پيعر

دة يا. استيداري و ناپايلكش ياش ب ن مشخصهيه بارزتركرد يذپ ي صورت مي جهان زندگيا گونهاز . داردي اجتماعيان در متن فضاهاين دربارة تعامل آدمير باختك با تفياريمل قرابت بسيز

146 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

ت يتابانه در حال خالق يده شود كه بيمند فهم ا و جسمي پويد به عنوان موجودينفس با«ن ينظر باختنر، ي؛ در گارد1993ن، يباخت(» طش معنا و ارزش عطا كنديو مح يكوشد تا به زندگ ياست و م

1381 :39 .( ا به اصطالح ي مندانه ــ ازمند رابطه متعهدانه و جسميل ني اصيشه مشاركتيت و انديفعال«ن اساس، يبر ا

ي و اخالقيت ذاتا عاطفين صورت خصوصير ايدر غ. استيطور كل و با جهان بهيگري ــ با دييگفتگو و تفكر ي شناخت انتزاعيت ما برايقابل. افتد ي مهلك به خطر ميا وهي به شيگريد - جهه خودموا

تواند يست و نمي روزمره ني در متن زندگيگريان خود و ديمندانه م وند جسمي قادر به درك پيبازنمونارزش ) 45 - 44: همان (». مشترك را بفهمديعي و طبيما با جهان اجتماع» كي ارگانيبافتگ درهم«

د و يي تأي انضماميگريق رابطه با ديتواند در و از طر يمند فقط م كنندة نفس جسم هماهنگت ي و فعاليازمند بازشناسي است، نيگريست؛ محتاج دي خودبسنده نيزيجسم چ«: ق شوديتصدمواضع « خارج از ييتواند در جا يند خلق معنا نميفرآ). 51 :1990ن،يباخت(» بخش اوست شكلها و خود را در مكانيمند زندگ جسميها كه در آن سوژهييرد، جاي صورت گيگريخود و د» بلمتقا» كنند يت ميگر مشاركت و فعاليكدي مشترك بايجهان - ستيند اما در زيز يز مي متمايها زمان

ها و دادن به پرسش پاسخيگونه تالش براهرل، كدر ). 47: 1381نر، ي؛ در گارد1993ن، يباخت( در رخداد يگريقت حساس باشد كه من و دين حقيد نسبت به اي، باي جهان اجتماعياضاهاتق

كالم . مي مشترك هستيجهانست ي برابر در زيكنندگان و شركتميخور يوند ميگر پيكدي وجود باكه ني است اعم از اي دارد و همواره خطاب به كسيگري گسترده با كالم ديا رابطهييگفتگو

ن دربارة تعامل ينظرگاه باخت. استيگري و همواره مشتاقانه منتظر پاسخ دياليا خي باشديواقع يفرهنگ - ي سرشت روابط اجتماعيپرداز مفهوم ع ازي بدكي سبي در جهان اجتماعيگريد/ من

» عمق«ها و ان انساني ميف گفتگوي كه بر ظرايا هي است، نظري انتقاديا وهيبه ش كه در بطن ي مهارنشدنيها و تواني ذاتيها تي و بر فعاليرگيد/ دارشناسانة رابطه منيپد خاص يدي، تأكيت انتزاعي عقالنيها و خطرها تي روزمره قرار دارد و بر محدوديها تيفعالة ي جهان محور نظر-ستيطرة آن بر زي و سيت انتزاعيهشدار دربارة خطرات عقالن. گذارد يم روزمره را يت زندگيتواند محور ي مير او، عقل نظربه باو. ورگن هابرماس استي ينش ارتباطك

لة يوس جهان به-ستيشدن ز حاصل مستعمره. د كنديجا كردن تهد به مستعمره ساختن و جابه از تجربة ييزدا زكمر ،ي از زندگيي، مخدوش شدن تعامل، معنازدا)پول و قدرت(ستم يس هر سه يآنچه از آرا. استياجتماع ي زندگي فضاهايبودگ ي و تهي و فروبستگيسته، سترونيز

ل و كه نوع و شكن است يگر پژوهش باشد ا تيتواند هدا يشود و م يپرداز استنتاج م هينظر، يفروبستگ/ ي همواره در نسبت با گشودگي اجتماعي در فضاهايگريد/ من تعامليمحتوا

. رديپذ يل مك شي جهان زندگيبودگ يته/ و غنايسترون/ ييايزا

   147 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

نما عرصة يس. در جهان معاصر استي اجتماعي برساخت زندگين ابزارهايتر از عمدهيكي نمايس، يي رواي، ساختارهاي فني، شگردهايدات فرمي تمهيانجيم است و بهي گفتمانيها زهيست كمك درباره فرهنگ و جامعه ي خاصيها به خلق گفتمانيي بازنمايها وهي و شياني بيندهايفرااش است ينة اجتماعي با زميك ارگانيا ه واجد رابطهك ي هنريلكثابه شنما به ميس. ندك يم يات اجتماعين تحوالت در حي ايها يدگيچيق، ژرفاها و پيف، دقاي فهم ظرايانجيتواند م يم

است؛ يدگيتن و درهميريناپذ لي از نوع تقليا ، رابطهينما و امر اجتماعين سيرابطة ب. باشدران بعد ي اينمايس. ندكبودن از هم منف ن درهمياند و در ع بافته درهمن مجزا بودن، يها در ع آن

گر شيها است، نما ها و تنش ستن در متن تناقضي از زيا وهيگر و بازنماگر ش تياز انقالب روا .ن گذشته و حاليبودن ب و معلقيثبات ي بي است حاويا يزندگ

قيروش تحقن ي ايريارگكه ل بيدل. شود ي انجام ميفكيروش موسوم به يق در چارچوب متدولوژين تحقيا

يي بامعنايها تي به مجموعه فعاليفكيق يتحق. و نوع موضوع استيت سؤال پژوهشيروش ماه يشف چگونگكها و انساني اجتماعي و فهم زندگكه با هدف توسعه دركگردد ياطالق م يبرگشت و ال و رفتير، سيپذ فند انعطاي در فرايفكيمحقق . رديگ يشدن معنا انجام م برساخته

ق يات تحقيمسئله، سؤاالت و فرض. رديگ ي آن قرار ميي معنايافكالبدشك و يقاتيدة تحقيشف اكه در پژوهش حاضر ك ي روش.)149: 1390مان، يا(شوند ي ميابي تيند هوين فرايتماما در هم

لم، يت فيل روايتحل. ستا» يشناخت ت نشانهيل روايتحل« اتخاذ شده است روش يابي دادهيبرالم در يت فيل روايتحل. افتي رواج1970 ي ه در دههك است يشناس ق نشانهي از تحقيا شاخه

تر قيها و جهان داستان است تا نظام عم ن داليشده ب مند زهيانگ ويعي روابط طبيجستجو .)2005:70استام، (ار سازد كشود آش يان ميت بيل رواكق شيه از طرك را يمناسبات فرهنگ

يها بر اساس عناصر لمي، ف»يشناس ت نشانهيل روايتحل«ق ابتدا با استفاده از روش ين تحقيدر اها و الوگيزانسن، ديها، رخدادها، م شات ، نماها و النگيقيها، موس تكماژها و افيهمچون ا

ت و ن مقواليتر يل اصلين تحليشود تا از دل ا ي ميسپس سع. شوند يل ميها، تحل انسكس يا وهي پژوهش به شي نظريها انيها استخراج شده در چارچوب بن لمي فين اجتماعيمضاممة دوم يران در ني ايينماي سيها لميل فكق ي تحقيجامعه آمار. ل گردندي تحليشناخت جامعه

هدفمند يريگ وه نمونهيلم به شيها سه ف ان آنيه از مكمة اول دهة هشتاد است يدهة هفتاد و نن است يلم اين سه فيل انتخاب ايدل. يكبوت و ر پوست شهريز، يا شهيآژانس ش: اند شده انتخاب

ن يتر دهند؛ هر سه در زمرة شاخص ي موسوم به اصالحات را پوشش ميل بازة زمانكبا يه تقركن قرابت را با موضوع يشتريه بيما ا دروني اند؛ و به لحاظ مضمون ران بودهي اينماي سيها لميف

148 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

.رندق دايتحق

قي تحقيها افتهي )1376ا، كي يم حاتميابراه (يا شهيآژانس ش -1 يا شهيت آژانس شيتعامل دو گفتمان به روا: 1-1

تعامل دو گفتمان يپرداز تي در خدمت روايا شهيآژانس ش ي و فرميبخش اعظم رمزگان فنلم از همان يف. ران استي جامعه ايات اجتماعي از حي در برهه خاصييگرا و توسعهيمدار ارزش

، »عباس«و » اظمك حاج«: ندك ي ميي انواع رمزگان بازنمايانجين تعامل را به مينقطة شروع اگر را ي همديشهر، طور النك ي و شلوغيك، وسط ترافي جنگيها افهيها و ق با با همان لباسيتقر

ژه يو رند؛ به شهر ندايقواعد مدن بهييچ اعتناي هييه گوكشند ك يزنند و در آغوش م يصدا مد ي رشيا ه در مقام رزمنديگري و دي در مقام فرمانده جنگكيي ن دو،يه اكشود ي معلوم ميوقت

را ) شاورزك و يسكراننده تا(ها ن منزلتيتر نييد پاي جديت اجتماعينون در وضعكو دالور، ا يها و نماها انسكدر س. شود ين دو گفتمان بارزتر مي همگان ناآشنا هستند، تقابل ايدارند و برا

» عباس« و سفر ية مخارج جراحي تهيبرا» اظمك حاج «يها تالشييه به بازنماك يمتعاقببا پسرش بر سر » اظمك حاج«نظر اختالف: شود يتر م نتراست باز هم پررنگكن ياختصاص دارد ا

نل مارستان؛ جر و بحث با پرسي بي و غربت او در فضاي؛ احساس گمناميل روزمرة زندگيمسا» تر بهمنكد«با » اظمك حاج«الوگ يو همسرش؛ د» عباس «ياد جانبازان؛ لهجة شهرستانيبنن احساس ي؛ و ا)رده استكدا ي پي امروزيا افهيت و قي بوده، اما ذهنيرزم سابق حاج ه همك(گران بر ي گفتگو با ديه او طك يجمالت. فهمد ي او را نميها حرفيسكه ك» اظمك حاج «يميدا

مثال . ان مفاهمه داردكن عدم اميند داللت بر ايگو يها به او م ه آنك يآورد و جمالت يزبان منجا را با ي مگر پشت بام خونتونه؟ ايمشت«: ديگو يم» عباس«و » اظمك حاج« به كيي يكوسط تراف

شا يتر چرا ركد«: ديگو يم» تر بهمنكد«دن يهنگام د» اظمك حاج«ا خود ي ؛»؟يا دهات اشتباه گرفتهبودن يبر اورژانس» اظمك حاج«دات كياد جانبازان در پاسخ به تأيارمند بنكا ي »؟يا را باد داده

در » اظمك حاج«ه ك يبه عالوه جمالت. »هينجا همه وضعشون اورژانسيا«: ديگو يم» عباس «يماريب ييها را با صدا پشت صحنه آنيسد و در مقام راوينو يم» فاطمه«اش به همسرش نامه : ق او داردي عميي او با جامعه و تنهايگانگيت از بياكند حك يز قرائت ميانگ حزن

الفور يخواستند و ف يناس مكم فقط اسيهرجا سر زد. ر سوروسات خودش بودك به فيسك هر يديشب ع«نارو با دردشون تنها بذارم ه من اوك زور زدن يليس و خانمش خت عباين وضعيتو ا. ردن عباسك يبستر

».شد ي مگه ميول. يشك مسافريو برم پ

   149 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

يزي باالخره چياوردم، ولي سر در نيزيمن اولش چ. ردن به زبون خودشون حرف زدنكترا شروع كد « ».دميدم شنيفهم يد ميه نباكگه يد. ن حرفايتر و اكزا و ديم دنبال ويم چرا سر خود رفتيد تازه مؤاخذه شدي نرسييبحثمون به جا«

»...موندم يم زونيداشتم آوگر تيا رواي انگر تقابل دو گفتمان،يها ب ها، رخدادها، نماها و صحنه الوگيها، د ن مونولوگيل اك

را يا م مقدمهكها ح نيهمه ا. د، هستندي جدي اجتماعيبا فضا» عباس«و » اظمك حاج«تقابل انس آژكي ه درك داستان، ي اصليت مخاطب تا شاهد وقوع ماجراي آماده ساختن ذهنيدارند برا. ن دو گفتمان استين ايه نقطة اوج تنش و تقابل بك ييافتد، باشد، ماجرا ي اتفاق ميمسافرت

آژانس كي ط سفر به لندن بهيه بلي تهيبرا» عباس«و » اظمك حاج«ه كن قرار است يماجرا از ا نا مشاهدهيشوند و ع يها مواجه م يشك ها و حق ضيروند و در آنجا با انواع تبع ي ميمسافرت

و ييت غايمقابل عقالن ، در نقطهيت ابزاري و عقالنيه چگونه منطق داد و ستد پولكنند ك يماز لحظة شروع . م شده استكنشگران حاك ي و رفتارها و گفتارهاي، بر تمام قواعد سازمانيارزش

ن آژانس يقة آخر رفتن به فرودگاه، در درون هميجز چند دقه لم، بيل داستان فكن رخداد، يا، با تمام قواعد و پرنسل و يا شهيان شكن ميا. ل جامعه استكآژانس نماد . افتد يتفاق ما

بعد از انقالب يراني ايتة نوپاياش، نماد مدرن يك و پيكان شي و مشتريكراتكمراتب بورو سلسله ي احساس خفگيي استعاليها ات و ارزشي وفادار به اخالق غايها ه در آن انسانكاست

يها ال تعاملكاء درون آژانس، و يدمان اشيارها، طرز حرف زدن، طرز پوشش، چرفت. نندك يم ناجور جلوه يا در آنجا همچون وصله» عباس«و » اظمك حاج« ه حضورك است ين افراد طوريبه رفتار و گفتار و كها را، ن فضا خود به خود آنيم بر اكن حاي نماديها نظام نشانه. ندك يم

ها به آن. دهد يه قرار ميند، در حاشك ي تبعبت ميگريال از منطق دكان ش پوشش و نحوة تعاملن يها با ا لحظة اوج تقابل آن. شوند يرا ميبودن را پذ يا هي و حاشيبگير موضع غريطور ناگز

است يزمان) است ينندگك بودن و شيك و پيكه به طور توأمان نشانة شك ( يا شهي شيفضا : شود يل مي خشن تبديا س آژانس به مناقشهيو رئ» اظمك حاج«ن ي بيه گفتگوك ».زا داد از تو هموطن بهترهيه وك يمعرفت اون اجنب«. ديخوا يه االن حق و حقوقتون رو از من مكد يشتار از من اجازه گرفتكشت و كمگه برا اون هشت سال «

» .ردنكف يلكه اون رو بهت تك بخواه ييساكفه رو از ين وظيبرو ابازهم همه . است» اظمك حاج«لة يل آژانس به وسكمناقشه به گروگان گرفتن ن يجة اينت

» اظمك حاج«ن افراد درون آژانس و يان مفاهمه بك داللت بر عدم امي و رفتاري گفتاريها نشانه

150 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

ل يرا ذ» عباس«و » اظمك حاج «يها و حرف1ها ييگو داستان مسافران تمام. دارد» عباس«و و » اظمك حاج«آنها . نندك ي و قانون، معنا ميباز استي پول و سينعي زمانه،ييواژگان غا

يها ، طعنهيلكبه طور . رنديگ ي مكيي ومتكاست و حيشان را با قدرت و س و گفتمان» عباس«» اظمك حاج«ها نسبت به جنگ و جبهه و مبارزه و رزمنده و تالش گزندة آنيتلخ و تمسخرها

ييارويت رويه رواك است ين عنصريتر خود برجستهياورهاها و ب ضاح ارزشي ايبرا» عباس«و يها نشك از واي خاصيها لم جنبهيت فيروا. رود يش ميبر اساس آن پ ن دو گفتمانيا

شتر يب» عباس«ه ك نيا: سازد ي را برجسته ميا شهي شين فضايبه ا» عباس«و » اظمك حاج«ن وصف هرگز اعتمادش يابد و با اي صلهيدهد ماجرا هر چه زودتر ف يح ميند و ترجك يوت مكس

ه زمانه عوض شده است كاذعان دارد » اظمك حاج«ه ك نيدهد؛ ا يرا از دست نم» اظمك حاج«به ز از امثال يد ني جدين فضاي، اما اصرا دارد در ا)» ها به سر آمده است اظمكدانم دورة يم«(د او يراتر از قواعد جنگ است، چرا من باه فكرد يگ ي فرمان مياگر عباس از آرمان«(ند كدفاع » عباس«

ش با يها ييگو كه او در تك ني؛ ا)» اند ردهكه فراموشش ك بسپارم يسانكرا تنها بزارم و به دست ن حال نگران يدهد، اما در ع يش با مسافران به همه حق ميز در گفتگويو در ن» فاطمه« در چشمانش كدة مسافران اش آزارنيها نش به حرفك در وايه گاهك نياست؛ و ا» عباس«

شناسم اما يمن شما رو نم«: ندك يها صحبت م گونه مشفقانه و از سر درد با آن نيزند و ا يحلقه م ».شهي مكرت داره خشين غيد؛ شاهرگ ايدون يرت رو مي غيد معنيزن ي حرف مياگه مثل ما فارس

در مقام ( عالوه بر مسافران نون كا. ندك ي مي به آژانس فضا را سه بعديتيورود مأموران امن يه از دوران جنگ و گفتمان جبهه فاصله گرفته بودند و خود را شهروندان جامعة مدنك ينسل

شود، يز مجسم مي ني، حضور مĤموران دولت»عباس«و » اظمك حاج«و ) شدند يمتصور ممخالف تداوم و » اظمك حاج«مقابل نقطه قايدق» سلحشور«: ستنديدست نكي ه اصالك يمأموران» اصغر«روتر است و انهيم» يوهكاحمد «ندة آن است؛ ينما» اظمك حاج«ه ك است يگفتمان

دو يياروينجا رويدر ا. »اظمك حاج«امال دلبسته به منطق جنگ و جبهه و طرفدار سرسخت ك يبا لحن» سلحشور«. ابدي ينمود م» اظمك حاج«و » سلحشور «يگفتمان در قالب گفتگو

:ندك يخطاب م» يمرب«د و با تمسخر او را يگو يسخن م» اظمك حاج«با ز يرآميتحقات حرف دارند درباره. ان.ان.ي و سيس.يب.ي بيدون يم«، »ارهات رو آنتنهك االن يدون ي، ميجناب مرب «، » وجود ندارهياظمك گه حاجي ديعني رده،كار كار تو را انكن ي وزارت خارجه ايدون يم« ،»زنند يم

                                                            . كند در واقع معرف مضمون محـوري فـيلم نيـز هـست كاظم براي مسافران تعريف مي داستان كوتاهي كه حاج . 1

رخدادهاي اصلي قصة او را پيروزي انقالب، حمله متجاوزانة عراق، رفتن جوانان به جبهه، اتمام جنگ و رحلت امام اي هستند كـه جامعه يگير پايان اين قصه جايي است كه رزمندگان از جبهه برگشته شاهد شكل . دهد تشكيل مي

.شان خبري است هاي ا و آرمانه در آن ديگر نه پير مرادشان وجود دارد و نه از تحقق ارزش

   151 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

، ي دهه حرف زدكي ده؛ي به حرفت گوش مكي، اگه اون اسلحه دست نباشه يگذشته مربات دهه«ر كه بعد از جنگ فكن يستيد شما از اونا نيببخش» «.مي، االن اجازه بده ما حرف بزني خونديركرك » .ديريد حقتون رو از مردم بگيه حق خودشون بردن و االن اومديد بقينك يمنماز جماعت » عباس«و » اظمك حاج« درون آژانس با ي و حتروتر است انهيم» يوهكاحمد «رون ياز آژانس ب» سلحشور«: شود ي ميي بازنمايها به وجه بارزتر ن لحظه تقابليدر ا. خواند يم» .ستين نماز قبول نيا«: نديگو ين سه نفرند ميگر نماز خواندن ا ه فقط نظارهكرود و مسافران يمس به ك چيه هكند، چرا ك ي و غربت ميي طور مطلق احساس تنهان مناقشه بهيدر ا» اظمك حاج«

ن عباس و يد بيبا«: ديگو يم» يوهكاحمد «و » سلحشور«او در جواب . ستيبند ني او پايها ارزشردن ك يه به آنجا آمده و پدرش را به زندانكدر پاسخ به پسرش ؛ »نندك را انتخاب كيي يس.يب.يب

» اصغر«؛ و در جواب »ديتر باش من قول بده با امثال عباس مهربانبه«: ديگو يند مك يمردم متهم مدود اون موتورها «: ديگو ي باشد مياب حاجكه به همراه دوستان موتورسوارش آمده تا در رك

» .نهك يم امثال من و عباس را خفه ي و وجه تصنعيريلم به دور از هرگونه سوگين في تقابل دو گفتمان در ايپرداز تينحوة روا

ر يتأث ا تحتي شود به خاطر مصلحت يلم تالش نمي فيا نماهاي ها انسك از سيك چيدر ه. استن تقابل يبه عالوه، ا. ن دو گفتمان برقرار شودين اي بي تصنعي آشتي نوعيلميف برونيها الزامرد چگونه يم بگيد تصميلم در انتها خود بايه مخاطب فكشود يده ميشكر ي به تصويطور

ه كاست » اظمك حاج«ن يلم ايت مسلط فياگرچه در روا. بدهديسكند و حق را به چه كقضاوت رو چيه او بهيند، اما صداك يدرد دل م» فاطمه«ز با همسرش يانگ حزنيي با صدايا نامهيط

بنا به يفيه در آن هر طكند ك ي ميي را بازنماييداستان فضا. ستي مسلط داستان نيصداه ك نيرغم ا گر، بهيان ديبه ب. ديگو ي خود سخن ميها و باورها خواستهت خود دارد ازيموقع

شود، اما دست آخر طرح يت ميل ماجرا از زبان او رواك يي اول شخص دارد و گويداستان راوت ي رواكي فقط» اظمك حاج«ت يه رواكرساند يجه مين نتيدة داستان مخاطب را به ايچيپ

س يمسافران، رئ: نديگو يهمه به زبان خود سخن م. است مختلف يها تيان رواين از مكمما يگانه زبان گوي لم نه فقطيقهرمان ف. اظم و عباسك اظم، و خود حاجك آژانس، سلحشور، پسر حاج

به . ندك يها احساس غربت و انزوا م ان آنيه در مكست، بلي نينشگران اجتماعكة ينده بقيو نماگر اقشار جامعه ي ديها قهرمان بر ارزشيها ارزشيبر برتر در داستان دال يا چ نشانهيعالوه، ه

ه فاقد كاند ي متفاوتياهايشده دن يي بازنمايتي و هوي ارزشيها منظومهييگو. وجود ندارده مخاطبان ك است يز طوريلم ني فيپرداز تيوة روايل، شين دليبه هم. ندكهرگونه قدر مشتر

گرا و ، افراد اصول»عباس«و » اظمك حاج«زمان ر هم. دهد ي را مورد خطاب قرار ميمختلف ييگرا و قانونييگرا ران، و طرفداران گفتمان توسعهي، نسل نوظهور جامعة آن روز ايارزش

152 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

گر آن لم نشانين في ايپرداز تين روايهمچن. دانستند يلم مي فيسان خود را مخاطبان اصلكي به و يت فعليلم وضعيف. هستندينونكان شده متعلق به زم تي روايه ماجرا و رخدادهاكاست

و دست . شدك ير ميج است، را به تصوي دو گفتمان راييارويه عرصة روكران، يمتأخر جامعة اها را ردن رخدادها و نشانهكت و اقتدار معنا ي مسلط داستان نه فقط مرجعيه راوك نيآخر ا

جهان خودش يها و معناها نشانهها و ز زوال ارزشيانگ و خزنيك نوستالژيه با لحنكندارد، بل .ندك يت مي همسرش، روايهم فقط برا را، آن

ن دو گفتماني تعامل ايشناخت جامعهيها داللت: 1-2ه ك ي ساخته شد، زمان1376ران در سال ي اي و اجتماعياسي در اوج تحوالت سيا شهيآژانس ش يطرة گفتمان سازندگي تحت سيراني، جامعة ايليان جنگ تحمي مدت هشت سال از پايط

ن عناصر گفتمان يتر ياگر محور. موده بودير دهة شصت را پير از مسي غيگري ديريمس، ي از مستضعفان، اتحاد و همدلي، طرفداريخواه ثار، عدالتي دهة شصت اخوت، ايمدار ارزش

طرة ي بود، هشت سال سيي غايها تحقق ارزشيمقاومت در برابر ظلم و تجاوز، و تالش برامة دوم دهة هفتاد ناخواسته به ي در نييگرا و سپس برآمدن گفتمان توسعهيفتمان سازندگگطرة يس: آن عبارت بود ازيها ن مشخصهيتر ه عمدهكده بود ي انجامي اجتماعيي فضايريگ لكش

يز شدن قلمروهاي، متماياف طبقاتك، شيشدن مناسبات انسان يشدن، پول يمنطق مبادله، عرفها، و ييها و همسو يختن همدليگس شدن روابط، ازهم ي، فردي زندگيها ك و سبياجتماع

ها و و ارزشي زندگيها ك، سبي گفتمانيسين دگردي ايدر پ. يت ابزاريتسلط روزافزون عقالنطرة فرهنگ ي سيجير تدريس. ر شدنديي روزمره دستخوش تغي مردم در زندگيها نگرش، برجسته شدن ي مختلف جهان اجتماعيمروهاشدن در قل ي عرفيندهاي، رسوخ فرا مصرف

د و توجه به بدن، و گسترش ي خري چون نحوة گذران اوقات فراغت و الگوهايموضوعاته كد ي انجاميا جامعهيريگ لكج به شي، به تدرينش اجتماعك يشهر النك يروزافزون الگوها

مة يدر ن. نمود يگانه ميشتر بيمدار دهة شصت هر روز ب روان گفتمان ارزشي دلبستگان و پيبران دو گفتمان به ي ايياروي، روي و اجتماعياسي تحوالت سيدوم دهة هفتاد، همزمان با وقوع برخ

ن دو گفتمان ي ايياروين لحظات روي در پرشورتريا شهيآژانس ش .ان شدين وجه نمايبارزتر . خود قرار داديز موضوع اصلي را نيياروين رويساخته شد و هم

و ينة اجتماعيق با زمي عميل نسبتين دليمحور است و به هم الوگي ديلمي فيا شهيآژانس ش و ييگرا ان، مطالبة حقوق، قانوني بيدر اواسط دهة هفتاد گفتگو، آزاد. اش دارد يخيتار

يها و بحثياسي سيها ان، هم در عرصهيراني ايرك گفتمان في به مقوالت محوريشهروندگر ابعاد و تيلم رواين في اييگو. ل شده بودي مردم، تبد روزمرةي و هم در زندگيركروشنف

   153 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

ه ك ش از آنيلم بين سبب، فيبه هم. گوناگون استين گفتارهايالوگ بين ديات ايفكيسطوح و ن ي داغ بيده باشد، بخش اعظم آن را گفتگويچي پيها و نماها تكها، اف نده از نشانهكآ

شود نحوة ي مدره قاكهاست الوگين دي اينجايمخاطب عمدتا به م. دهد يل مكيها تش تيشخصها به تيشور و شوق شخص. ندكر ي و تفسكها را در تحوالت معناها و ارزشيپرداز تيروا

يا ه بازنماگر برههك آني خود، سوايها ها و نگرش از نوع مناقشه، و دفاع از ارزشيگفتگو، حتش يشود، نشانة گشا يده ميو اصالح د ييد به تحول، رهايه در آن امكران است يخ اياز تارنشگران، كم در تصور ك ، دستي از زندگكي به هر سبيبخش ان تحققكه در آن امك است ييفضا

ه كن است يم ايشو يلم متوجه مي فيشناخت ل جامعهي تحليانجيه به مك يا تهكاما ن. وجود دارده هر كد ينما ين مكل ناممين دليقا به ايشده دق يين دو گفتمان مسلط بازنمايالوگ بيد

ه ك دهة شصت يمدار گفتمان ارزش: خود دارديخينة تاري با زمي رابطة ژرفيگفتمان نضج گرفت و يخينة تاريندگانش هستند در زمينما» اصغر«و » عباس«و » اظمك حاج« بود، و يگريران طور دي جامعة اينيت عيدمان عناصر برسازندة وضعيه در آن چكافت ي تينيعها خود را ، آنيطرة پروژة سازندگي هشت سال سي، در پينيت عيون با تحول آن وضعنكا

ن دو گفتمان يالوگ اين ديش از تحقق راستيشاپيلذا آنچه پ. ردندك يگانه احساس ميبه و بيغرندة يده و زاييه به طور توأمان زاك است يني نوينيت عي وضعيريگ لكند شك يممانعت م

يند و گاهك ي مك مسافران را دريها و باورها ارزش» اظمك حاج«. ت اسييگرا گفتمان توسعهند ك ي ميد احساس خفگي جدين فضايه در اكد يگو يدهد، اما با صراحت م يها حق م ز به آنين

او در مقام . اند به جنگ دشمن نرفتهيا ن جامعهي چنيگاه به قصد برقرار چيو رزمندگان هه تمام ك است يدي جدينيت عياش با وضع يل اصلك مشيمدار متعلق به گفتمان ارزشيفرد

نسل يز برايخود او ن. اند گانهي او نامأنوس و بيدمان عناصرش برايها و چ قواعد و نشانه. دينما ي نابهنجار و ناجور ميافته موجودي د پرورشيت جدين وضعيه در بطن اك ينوظهور

ما يدر هواپ» اظمك حاج«ر آغوش د» عباس«ان داستان شاهد مرگ يه در پاكلم يمخاطب فند، ك يدا ميها پ امل نسبت به آنك ي از همدلكي و حايك نوستالژيه احساسك نين اياست، در ع

يا ها در واقع نشانه آنييغربت و تنها. ندك يز حس ميد را ني جديها در فضا آنييغربت و تنهال روابط و مناسبات ك ي اصليناه بنا بود مبك ييها آرمان ها و ه رفتن ارزشياست از به حاش

ها ها و آرمان ن ارزشي ايد آنچه به جايت جدياما در وضع. باشنديني جامعة دكي درياجتماعرغم عدم ن حال، و بهيبا ا. يت ابزاري، و عقالنيگر اصل مبادله، حساب: نشسته عبارت است از

د شور و شوق ينما يسته م گشوده برجين فضاين دو گفتمان، آنچه در اين ايان مفاهمه بكامگر را يدكي مايلم، افراد داين فيدر ا. ش استيات خوي اهداف و غايريگينشگران به گفتگو و پك

.ر استيناپذ اني پاي گفتگو امرييدهند و گو يمورد خطاب قرار م

154 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

ه به جنگ رفته ك ييها آن. جنگيامدهاي است دربارة پيلمين حال في در عيا شهيآژانس ش توانند خود را ي ميرده است به دشواركدا ي پي قالب خاصي طوالني زمانيرفتارشان طت و يهو

پس از جنگ، نوع . نندك سازگار ي روزمرة مردمان معمولي زندگيرآرمانينواخت و غكي يبا فضاها و قواعد ، با معناها و ارزشين جهان زندگيا. ل گرفته استك شي از جهان زندگيديجد

ها تابد و از آن ينم را بر» عباس«و » اظمك حاج« امثال ي و روحيخاص خود، حضور جسمز يچ چيه در هكاعتنا ي بيوجود« داشته باشند، ياليمانند و خ روحي هستيخواهد فقط نوع يم ). 39: 1381نر، ي؛ در گارد1993ن، يباخت(» شه نداردير

برآمدن گفتمان ير پنون دك و اي معطوف به سازندگيها جامعة پس از جنگ بر اثر برنامهن نوع ي بر ايمبتن» يجهان زندگ«در . ت شده استي از عقالنيگري تابع نوع دييگرا توسعهه مستقل و پاسخگو است حضور و ك فعال يتواند به عنوان انسان ينم» اظمك حاج«ت، يعقالن مسافران و ي برايپ او، طرز حرف زدن و اسلوب رفتارش جملگيت. ت داشته باشدكمشار

اش به همسرش ن تقابل آگاه است و در نامهياو خود به ا. دينما يگانه و ناجور ميسنل آژانس بپرتواند جلو ي نميسكت عوض شده و يه وضعكند ك ياذعان م» يوهكاحمد «ز در گفتگو با يو نش به يها و آرمان» عباس«د امثال يه نباكن است يرد، اما تمام اصرارش بر اير را بگيين تغيا

ن است يست هميش نكه او هرگز قادر به درك ين حال، تناقضيبا ا. سپرده شوديراموشدست فن يد و اي جدينيت عين وضعيه به اك است يا او وصلهيها و آرمان» عباس« به يه وفاداركه مسافران درون آژانس تمام كست يجهت ن يب. چسبد ي نوظهور نمي گفتمانيبند بكيتر

و يت فنين نماد عقالنيپول بارزتر. نندك ي چون پول معنا ميها هدواژيلك او را با يها خواست به جز يزيچ چيس آژانس هيرئ. شود يده ميزها با آن سنجيگر چيه وزن تمام دك است ياريمع

ن ييشان تع زان پوليانش نزد او برحسب ميخواهد و اعتبار مشتر ينم» اظمك حاج« پول ازو » اظمك حاج«ان دارد امثال كه امكنند ك ك درتوانند ي از مسافران نميك چيه. شود يمن يرغم همة ا اما باز به. سب سود و منفعت و قدرت به جبهه رفته باشندك جز يبه هدف» عباس«

نشگران هر دو گفتمان به ابراز وجود، كاق يزه و اشتي نشان از انگيياروين رويها، سرتاسر ا فاصله يگري شاهد تعامل خود و دينيت عين وضعي متن ادر. دارديگريگفتگو و مخاطب قرار دادن د

را يگريش ديها ها و ارزش ت آرمانيت خود و مشروعي دفاع از موجوديس براكهر . ميهست، پربار و يه غنكشد ك ير مي را به تصوي از جهان زندگيلكلم شيف. دهد يمورد مخاطب قرار م

م يابي ين را در ميدة باختين اي صحت اين اثر هنريما به واسطة ا. استيد اجتماعينده از امكآق آن خود بودن و روابط يه از طرك است يانجين ميتر خود مهمين معنايتر عيگفتگو در وس«ه ك

يهست). 47: 1381نر، ي؛ در گارد1993ن، يباخت(» ابندي يشوند و تحقق م يان مي بياجتماع. شود يردن با او محقق مكار و ارتباط برقر» يگريد«واسطة حضور نشگران فقط بهك ياجتماع

   155 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

در ارتباط با درجة ياري تا حدود بسيگريد/ ه نوع تعامل منكدهد ي نشان ميا شهيآژانس شمة دوم يدر ن. شود ين ميي تعي اجتماعي فضايفروبستگ/ يا گشودگي ي جهان زندگيسترون/ غنا

. ا بوديا، گشوده و پوي، زاي غني اجتماعين فضايدهة هفتاد، ا

)1379اعتماد، يرخشان بن (پوست شهرر يز -2 شهر نيي پايت تعامل دو نسل در فضايروا: 2-1ان ماجرا يدر واقع آغاز و پا. ان استي تو در تو و بدون آغاز و پاي داستانر پوست شهريز

سازند چنان به ي را ميت داستان اصليلكه ك يا ي فرعيها داستان. اند دهيتن نهفته و درهم درهمل ك يها و لذا برا از آنيك چي هي برايانيا پاي توان نقطة شروع يه نمكاند وردهوند خيهم پ

ن ي در اي جاريها نشكها، و رخدادها و تي روزمرة چندگون شخصيزندگ. داستان متصور شد را يكيانك و مي عليان اتخاذ هر گونه نگاهكه امكاند دهيتن درهمي طوريال گوناگون زندگكاش ت استيبرندة روا شيت عنصر پي منتقدان، سببير برخياگرچه، به تعب. سازد ي ميش منتفياز پ يها ملودرامي بخش لم از ساختار سهين في ايين حال، ساختار رواي، با ا )291: 1384، ياسالم( ها و نشكها، صحنه. ندك ي نميرويان است پيپا/ انهيم/ آغازير خطي بر سيه مبتنك يكالسكصحنة : نندك يي روزمره را بازنماي از زندگيل خاصكطرة شيشوند تا س يرار مكا تها باره الوگيدد كي شهر، تأيها وچهكها و ابانيدر خ» عباس «يها دنيارخانه، صحنة دوكردن زنان در كار ك شده و به خانه پدر برگشته، يارك كتكبارها و بارها توسط شوهرش » دهيحم«ه كن يلم بر ايف

رفت و آمد يها ل مندرس آن، تعدد صحنهي و وسايمياط قديبا ح» طوبا«ة خاني متوالينماها يبودن زندگ يبودن و دور يرارك داللت بر تيره، جملگيبه مدرسه، و غ» معصومه«و » محبوبه«

. داردين قشر اجتماعينزد اشان تعلق به كن وجه مشتريتر ه عمدهكت را، ي چند شخصي داستان زندگر پوست شهريز

ها به هم تين شخصياگرچه سرگذشت ا. ندك ي ميپرداز تي همسان است، روايه اجتماعگايجا كي نماد» طوبا«. دارندي از زندگيژه و تجربة متفاوتي وي سرگذشتكي وند خورده است، هريپ

ده، دلسوز و با احساس يد ده و رنجكي تيا سال اما با چهره انيش، مك ن زحمتييزن طبقة پارده ك معنا ياركف و فدايلك را بر محور تي است؛ او زندگيشير و دوراندياهل تدبت باال، و يمسؤل

ياهايازها و رؤيست؛ ني ني و ناله و زاري ندارد؛ اهل پرخاشگريا انهي ميتوز نهكيأس و ي است؛ با ل معنا، لذت وك محور خانواده است؛ و ي و معنويند؛ به لحاظ مادك ي مكد را درينسل جدد ي او در داستان مؤيها الوگيها و د نشك. رديگ ياش م روزمرهيرا از زندگاش خودانگاره

ند ك يار مك تمام يوشك ت و سختيارخانه با جدكدر خانه و : هك نير اياند، نظ فوقيها يژگيوه دارد ك ي؛ در لحظة آخر)ديام(رد ياد بگي وشد در آن سن و سال سوادك ي؛ م )ياركتالش و فدا(

156 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

ند كش يز را فدايدهد حاضر است همه چ ي مي او، فراريها يارك م همه ندانمرا، به رغ» عباس«دهد و يگوش م» يعل«و » معصومه«، »محبوبه «يها ؛ همواره به دردل)يارك و فدايدواريام(

نسل كدر(دهد ي ميند باز هم به او دلدارك ي آزاد ميالنتركرا از » محبوبه«ه ك يا لحظهيحت» دهيحم«؛ )يسخاوتمند(رد يگ يه در خانه خودش مراسم مير همسا دختي عروسي؛ برا)جوان

ار ك شوهر از ي موهاي؛ حاضر است حت)يشير و دورانديتدب(گرداند يرا به خانه شوهرش بر مد ياط خانه رخت بشوي زمستان در حير باران در سرمايمه شب زيند و نكوتاه كاش را افتاده

يها اهوها و جار و جنجاليردن، به دور از همه هك؛ و در مصاحبه )ي حفظ زندگيتالش برا(، پسر »عباس«). يشياند متك و حييخردگرا(زند ي روز، با برهان و منطق حرف مياسيس

له به پول يوس ني سفر به ژاپن دارد تا بدياو سودا( است يتر خانواده، اهل بلندپرواز بزرگ به يارياق بسي؛ اشت)ندك ازدواج از طبقة بااليخواهد با دختر ين مي برسد و همچنيهنگفت

و » يعل«خرد، يه ميها هد آنيبارها برا(ت دارد كاش از فقر و فال نجات دادن خانوادهه ك نيند، از اك ي دعوت مياسيز از جار و جنجال سيشتر و پرهيرا به درس خواندن ب» محبوبه« ي وقتيشود، و حت يم شده برافروخته يارك كتكترش توسط دامادشان شنود خواهر بزرگ يم يه شده پول الزم براكوشد از راه قاچاق هم ك يخورد م يست مكه نقشه رفتنش به ژاپن شك

يها صحنه(طلب است تيوش و موفقك ه سختك ني؛ و ا)اوردينجات خانواده را به دست ب از يار و مشترك جلب اعتماد صاحبي شهر و تالشش برايها ابانيدن او در خيگوناگون دو

كي او نماد. سال است انيبا مي تقريتر خانواده، زن دختر بزرگ ،»دهيحم«). ن امر استيم ايعالزدة چهرة عبوس و ماتم. استيطرة پدرساالرير سيخور ز يشده، مستأصل، و توسر وبكزن سر

ل ك او در يت زندگيروا. اوستينيت عي وضعياي، گوي مندرس، و با بار حاملگيها او، با لباساو . ه استي او، در حاشي اجتماعيت، درست مثل هستين روايا. ستي چندان پر رنگ نداستانانه يش از حد وحشياش ب يشدگ وبكه درجة سركمش ينيب ي ميه ما فقط زمانك است يفرودست، نماد نسل نوظهور بعد از انقالب يرستانيآموز دب دختر دانشكي ،»محبوبه«. شود يم آزار و دلل و برهان است؛ يند؛ اهل دلك ي خود معنا ميارات برايچة حقوق و اختي از در راياو زندگ. است

ند؛ از نظام ك يما مالمت مياش دا يبار زندگ بتكت نيخواهرش را به خاطر تحمل وضعرون بروند و شهر ي و مستقل بييتنها» معصومه«ل است با دوستش ي نفرت دارد؛ مايمردساالر يابي، دست»معصومه« مثل يالوگ با دوستاني شهر، دي همگانيها در فضايزن او پرسه. را بگردند نوجوان از ي، دختر»معصومه«. پسندد ي را مينييت و خودآي تازه، و استقالل و فرديها به تجربه

طرة يث سياش از ح يط زندگيرا دارد، اما هم شرا» محبوبه »ياهاين رؤيه هميخانوادة همساسرنوشت او . شتر استياش ب تر است و هم جسارت سخت) »احمد«برادرش (ر كخشن جنس مذ

دهد يرودار از دست مين گيه او در اك يزين چيتر ي فحشا است و اصليافتادن به دام باندها

   157 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

هم از نسل نوظهور بعد از انقالب است؛ عالقه دارد به مادرش » يعل«. اش است تيهمان معصومشتر از يه بك است؛ و از آنجا يماع و اجتياسي سيها اموزد؛ اهل روزنامه و بحثيسواد ب

ها فرق ش با آنيها نشكش و نوع ياهايان عمل دارد، رؤك و اميآزاد» معصومه«و » محبوبه«مة دوم دهة هفتاد در معرض انواع تحوالت يه در نك است ياو نماد جوانان و نوجوانان. ندك يمز مولود آن تحوالت يها ن آنت و نگرش خود ي قرار گرفته بودند و اساسا ذهني و فرهنگياسيس

او يست بر زندگكه منطق شكارافتاده است ك ازيز مردي، ن»محمود «يعني ،»طوبا«شوهر . بوداش را در ير زندگيي تغي براي راهياما هنوز جستجو. رود يه انداخته و دست به عصا راه ميسا

ها واجد ثر آنكه اك ن استي داستان ايها تيته در خصوص شخصكن نيتر عمده. پروراند يسر م يها پينده تيصرفا نما) »دهيحم«مثل ( دو مورد كيي ر ازياند و به غ ينييت و خودآي فردينوع

. )290 :1384، ياسالم( ستند ي نياجتماع يتيلم، روايت فيه رواكن افراد باعث شده ي اي اجتماعيها نشكات و ي حيبافتگ هم به

» طوبا« و تجربة يه زندگكد ينما يگونه م نيظاهرا ااگرچه . باشدي و غنيرخطي، غيچندبعد با او در يكي و نزديها به فراخور دور تير شخصيلم است و سرگذشت و تجربة سايمحور ف

ها از زبان و از تيگر شخصي و تجربة دين حال، داستان زندگيرد، با ايگ يانون توجه قرار مك. ل نداردك ي دانايلم اصال راويف. نديگو يمها خود سخن شود؛ آن ي نمييبازگو» طوبا«نگاه

اش در مصاحبه» طوبا« خود يحت. نديب ي روبرو ميي چندصدايه، مخاطب خود را با داستانكبله كاند لم چناني فيها يينما فزونتر، ژرف. ده استي او را نشني واقعي صدايسكه كمند است گله

مانند يتيمثال شخص: ندكه قرائت را جداگانيا شود هر صحنه و چهره يمخاطب قادر مزده، زند، چهرة ماتم يم حرف مك يليست و خياش چندان پر رنگ ن ه نقشك» دهيحم«

ه توسط شوهرش به كوتاه ك ين داستان فرعي با اهافة حاملة او، همراي مندرس و قيها لباس اي .دنك ي او متوجه ميشود، مخاطب را به عمق فاجعة زندگ ي ميارك كتك يطور متوال

اش به ي در پي پيها ها، حرف زدنش با خود در آسانسور، تلفن ابانيدر خ» عباس «يها دنيدوم ي عالياش، همگ اش به دختر مورد عالقه ژاپن، نگاه محجوبانه و ملتمسانهيزايآژانس اخذ و

. عجوالنه، استي بلندپروازيعني ت او،ي شخصيژگين ويتر مسلط را محور ي راوكي دهة هفتاد منظرياسيس/ ي تحوالت اجتماعيردازپ تي رواين برايلم همچنيف

ن تحوالت از يب وجود دارد و نه صرفا ايا غاي لك ي دانايز نه رواينجا نيدر ا. دهد يقرار نمگردد نگاه يار بر مكه با اتوبوس از سر كهر روز » طوبا«. شود يت مينشگران رواك از كيي نگاهس جمهور، ي رئيها ي سخنرانيصدا: دوزد ين تحوالت ميوس ام ملمياش را به عال رهيخها و ي سخنرانيان دم در دانشگاه، و حتي انتخابات، نزاع دانشجويغاتي تبليها ارتك كپال

. رة او هستندي خ نگاهيها ابژهيشود، جملگ يون پخش ميزيو و تلويه شب از رادك ييها برنامه

158 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

شان ياهايز در رؤي و نيالنترك و مدرسه و ك پارن تحوالت را دريا» معصومه«و » محبوبه«با رفتن به (يگاه اجتماعير جاييان تغكن تحوالت در قالب اميا» عباس «ينند؛ براك يتجربه م

يها ييل ماجراجوكدر ش» يعل «يشود؛ برا يتجربه م) از طبقة بااليژاپن و ازدواج با دختر ر پوست شهريزن، يبنابرا. اند فتادهياتفاق ن اساسا ين تحوالتيچن» دهيحم «ي و برايابانيخنشگران ك نزد ي جهان زندگيفروبستگ/ يردن گشودگك ال گوناگون تجربهك اشيپرداز تيروا

لم را بر اساس ين في و تعامل دو نسل در اي تجربة زندگيپرداز تيتوان روا يم. مختلف است : ردكل ير تحليب زيت به ترتي روايعناصر اصل

). رده است؟كدا يان و حق حرف زدن پك اميسكا چه ي زند ي حرف ميسكچه (؟ ستكي ي راو- دهد؟ ي را مخاطب قرار ميسانكا متن چه ي است؟يسك خطاب به چه ي سخنان راو- ).زند؟ ي چه وقت حرف ميسكچه (اند؟ يشوند متعلق به چه زمان يت ميه رواك يي رخدادها- ي به چه زبانيسكچه (گران؟ يا زبان دي ان خودشزند؟ زب ي حرف ميسك به زبان چه ي راو-

).زند؟ يحرف م حرف يتيزان اقتدار و مرجعي با چه ميسكچه (ت و اقتدار دارد؟ يزان مرجعي به چه مي راو- ).119 -116 :1382الر، ك) (زند؟ يم

به زبان كي ها هر تيشخص. ل وجود نداردك ي اول شخص، سوم شخص و دانايلم راوين فيدر اشان با و نحوة تعامليشان تجربة خود از زندگ ها و گفتار نشكها با آن. نديگو يم د سخنخوها و گفتار او نشك يانجي را به ميتيمخاطب قادر است هر شخص. نندك يت مي را روايگريد

م، ينيب يها را نم ه هرگز آنكت هستند يفقط دو شخص. م با او رو در رو شوديبشناسد و مستقو برادر » دهيحم«شوهر : مينك يدا ميها پ از آنيگران شناختيسطة قضاوت ده به واكبلن دو يا. شوند ي مي به مخاطب معرفيه هر دو به عنوان نماد خشونت مردساالرك، »معصومه« بر يي چندصدايش نوعيب و مكن دو مورد، يجز اه ب. نندك يدا نميان سخن گفتن پكچگاه اميه

ا يه آكرد كگونه طرح نيتوان سؤال را ا يت، مين عنصر روايا دومدر ارتباط ب. م استكمتن حات ي آنها رواي را صرفا برايا تحوالت جهان زندگيگرفته است؟ آ لم مخاطبان مؤنث را مفروضيف شهر است؟ در پاسخ يها هي صرفا خطاب به اقشار فرودست و حاشيپرداز تين روايا ايند؟ آك يملم و به ي فيها انسك سيتر بودن نگاه و تجربة زنانه در برخ تهه به رغم برجسكتوان گفت يم

اش مخاطبان را يپرداز تيلم در روايل متن، فك روزمرة اقشار فرودست در يت زندگيرغم محوربه جهان و ) و جز آنيشهر نييزنانه، پا( فرودستانه ي نگرشييه گوك فرض نگرفته است يطور» معصومه«ا با برادر ي »دهيحم« با شوهر يمتر مخاطبكه كدرست است . دارندي اجتماعيزندگ

و يهمدل) سلطة طبقات باال ينمادها(» يمرند«و » ناصر«ا با ي ،) سلطة مردانهينمادها( ييه گوكشوند ي نميي بازنماي و طبقة مرفه طوري خواهد داشت، اما مردساالريپندار همذات

   159 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

انه يگرا ني تعيلك خود را به شيو نگرش اعضال رفتار ك مسلط يدر مقام دو نوع ساختار اجتماع ي جهان زندگر پوست شهريزه كد گفت يت باين عنصر روايدر خصوص سوم. بخشند يل مكش

خچة يست، تاري ني به گذشته خبركب از فالش: ندك يت مي امور را روايزمان حال و روند جاران داستان در واقع يست و پايار نكز در ي نيا ندهيشود، آخر سر آ يت نميها روا تي شخصيزندگ

ر و مرفه به ير و جوان و فقيمرد و زن، پ. زند يز در زمان حال دور ميهمه چ. نقطة آغاز آن استه به كت، اشاره شد يدر ارتباط با مؤلفة چهارم روا. ش استينون خوك ايها و آرزوها ر دغدغهكف

يگر زندگ تي روايسك و هر م استك بر متن حايي چندصداي فضاي دو مورد، نوعكيي ياستثنااند، يش از زندگي خوكان تجربه و دريه راوكنشگران كن يه اكن يو دست آخر ا. ش استيخو

يچ راويشان را قابل باور بداند، چون ه تيه مخاطب رواكت دارند ي اقتدار و مرجعيافكبه اندازه حت شعاع خود قرار دهد و لذا ها را ت گوناگون آنيها تيت او روايه فرا رواك يلك يا داناي مسلط

.د، در داستان وجود ندارديل نمايش زايشاپيشان را پ تياقتدار و حج ن شهريي در پاي و تجربة زندگي تعامل اجتماعيشناخت ل جامعهيتحل: 2-2ه ك يا دو نسل متعلق به طبقات فرودست، تجربهي است از تجربة زندگيتي روار پوست شهريز

نحوة يپرداز تي روايلم برايف. شود ي مييان و بازنماي مختلف بيتماعنشگران اجكاز زبان ف خود قرار داده است، تا ين موتيتر ي، خانه و خانواده را محورين دو نسل با زندگيمواجهة ا

يپرداز تي روايلم برايوشش فك. گذرد يم لم در خانهي فيها انسك از سيميه بخش عظك ييجان يه از نگاه اكن ينشگران مختلف داللت دارد بر اك از منظر يا هي حاشيها تي در وضعيزندگ

نه فقط . ستيستا نيدست و اكي همگن،يا دهيوجه پد چيه ن بهيي روزمرة اقشار پايمتن زندگا يده و پويچي پيت اجتماعي وضعيها با نوع ه اساسا آنكنشگران متفاوت است، بلكد ية ديزاو

و پا دستيها ت، سنتكهمچون فقر، فال (ي همسانيني عيها دهيه پدك آن به رغم. اند مواجهها را آني اجتماعيهست) ل جامعهك در ياف طبقاتك و مشاهده شي اجتماعيها ضير، تبعيگ

ياز سو. ستيسان نكي ت ابداين وضعيشان با ا و نحوة تعاملكمحصور ساخته است، تجربه، درر قرار داده و سبب يتأث ها را تحت آنيعه زندگل جامك در ي اجتماعيها ييايگر، تحوالت و پويدر يه متن آن را زك ييلذا جا. ها گشته است جهان آن-ستيثر در زك، تفرد و تيجاد چندگونگيا

لم عالوه بر ين فيل، اين دليدرست به هم. ستيه نك مترويا رهينهد اصال جز يپوست شهر نام مو مالل ان رنجين و بيي طبقات پاي زندگكق سبي عمياي است در زواياوكندوكه ك آن

تجربة « و با » ل جامعهكتحوالت «، با »يگريد«ها با ، نحوة تعامل آن)ژه زنانيو به(فرودستان نشگران نه فقط از كن ي و تجربة اكدر. ندك ي مييت و بازنمايز روايرا ن» دي جدي در فضايزندگ، به »ل جامعهكتحوالت « به شان ه اساسا نگاهكست، بلي نكيي روزمرة خودشانيزندگ

160 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

رش ي و پذيابيدر ارتباط با ارز. متفاوت است» دي جدي در فضايزندگ تجربة «، و به »يگريد«» يعل«و » معصومه«و » محبوبه«، نگاه معتدل و خردمندانه» طوبا«، نگاه »يتحوالت اجتماع«

ن ي اوست؛ اما ايها ي از بلندپروازكي عجوالنه و حايتا حدود» عباس«نانه، و نگاه يب خوشه كفتاده ياساسا اتفاق ن» مادر معصومه«ا ي »دهيحم« چون يسانك ي در زندگيتحوالت اجتماع

يها لكش» يگريد«نشگران با كاق، تعامل ين سيبر هم. شوديابيها قرائت و ارز آنياز سواال همان طبقات بيشهر نيين قشر فرودست پاي ايبرا» يگريد«. رديگ يمختلف به خود م

» يگريد« زنان، مردان ياند؛ و برا ميا نسل قدي نشگران جوان همان بزرگترهاك يهستند؛ براد و ين و باال، نسل جديين طبقة پاي بيي تقابل دوتايلم نوعي فييساختار روا. شوند يمحسوب م

قة باال دار و تاجر نماد طب ارخانهكدر مقام » يمرند«و » ناصر«. ندك يم، و زن و مرد برقرار ميقد لميه ثروتمندان در فك كي به همان سبيعني ن وجه،يتر يا شهيلكبا به يها تقر آن. هستند

اهل : اند ده شدهيشكر ياند، به تصو شدهيي بعد از انقالب بازنمايها لمي از فياريها و بس يفارس ي برا. استيبعد كي ها ساده و ر آنيتصو. و قاچاقيگران، رباخواري از ديشك ، بهرهياشيع

ها، خراش ها، آسمان ر برجي نظيگرين از نشانگان ديلم همچني، في طبقاتيها افك شييبازنماد و جز آن، يز خرك، مراي خصوصيها تكس شرك مجلل، دفاتر لويها شاپ يافك ها و رستوران ي زندگك سبيها با نشانهيشهر نيين قشر پاينشگران اكلم تعامل يف. رده استكاستفاده نسبت ير فرودستان شهري فراگيتوز نهكياز : ندك يت مي متفاوت روايا وهيال را به شطبقات با

خود هستند تا ينيت عير وضعيي تغياپو براكشتر در تيها ب ست، آني ني خبريبه اقشار باالشهرلم يز فين زن و مرد نيدر خصوص تقابل ب. از طبقات بااليريگ انتقاميدر پ

و شوهر » معصومه«اگرچه برادر . زنانه نسبت به مرد استنبودن نگرش دستكي بازنماگر ي برايشوند و فرصت يت نميلم رؤيچگاه در في خشن هي مردساالريدر مقام نمادها» دهيحم«

و » معصومه«، »محبوبه«، »طوبا«ن حال نگاه ينند، با اك يدا نميسخن گفتن و دفاع از خود پلم واجد انواع يشده در ف يي بازنمايمردهافزونتر، . ستيسان نكي به مرد اصال» دهيحم«

» دي جدي در فضاي زندگ تجربه«ن اقشار فرودست با ياما تعامل ا. هستنديتي شخصيها تفاوتدر . دهد ي آنها را نشان مي زندگي اجتماعيد فضايثر نوپدك و تييايها پو ة شاخصيش از بقيب

و يد واهيشود، اما ام يده نميال دصيأس و استي ، گرچه»طوبا«تعامل خردمندانه و صبورانة » معصومه«، »محبوبه«شتر نزد ي بياپردازين رؤيا. بهبود امور هم وجود ندارديانگارانه برا ساده

زة نصف و يو انگ» عباس «يها يبلندپرواز. اند ه متعلق به نسل نوظهور جامعهكهست » يعل«و يش فضايدايه بر اثر پك دارد يياي و پويت از گشودگياكز حير نيي تغيبرا» محمود«مة ين

ت ين وضعيز در ايه آخر سر همه چكدرست است . ها حاصل شده است آنيد در زندگيجدن و ي نويها افراد به تجربهيابيان دستكگردد، آنچه مهم است ام ي خود بر ميبار سر جا تكفال

   161 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

يكبودن تراژ يرراكبودن و ت يه دورك نين ايلم در عيف. استي اجتماعين فضايمتفاوت در ا يه در برهة خاصك يياي و پويشد، گشودگك ير مي اقشار فرودست را به تصوي برايان زندگيجر . سازد يم ز برجستهي حاصل شده را ني اجتماعين فضايدر ااز . اند ردهكدا يت پيان سخن گفتن و فعالكنشگران امكه ك است يياي و پوين گشودگيدر ا يين چندصدايشنود و ا ي را مي افراد مختلفي داستان صدانيه مخاطب در اكن روست يهم

حضور پر ي عموميبه عالوه، فضاها. ت در جامعه استي فردييوفاكبودن داستان نشانة بروز و ش يها تي پرداختن به فعالي نسل جوان برايژه از سوي وافر به وي دارند و شور و شوقيرنگ

ند ك ين حس را به مخاطب القا ميا در داستان ااما آهنگ وقوع رخداده. شود يده مي ديهمگانمانند هم دارد و ابوسك و يك تراژي اقشار فرودست وجهيبرا اي گشوده و پوين فضايه اك

، درست بدان سبب ييگرا گفتمان توسعه. سازد يل ميها را زا آنياهايدها و رؤيل امكدست آخر غ دولبه ي تكي نيب است، عي رقيها مانگر گفتيت نشده و در حال نزاع با ديه خود هنوز تثبك

ده يه خود آفرك را يبخش يي رهايها انكها و ام ياپردازيدها، رؤيل امكن گفتمان يا: ندك يعمل مان در متن ينشگران داستان در پاكثر كسرنوشت ا. ندك يافته رها مين به صورت ناتمام و تحقق

اش را از دست داده به همان يل زندگكه ك يدر حال» طوبا«. خورد يت رقم مين وضعيهم يام فراركسته و ناكورش» عباس«گردد؛ ياش در لحظة اول بر م ز و معترضانهيآم هيسخنان گال

جز گرفتار آمدن در دست يحاصل» معصومه«و » محبوبه«انة كودك يها ياپردازيشود؛ رؤ يم . دهد ياش ادامه م يبار زندگ ت اسفيز همچنان به وضعين» دهيحم« ندارد و ي انتظاميروهاين ي خود در برهة خاصينيت عير وضعيي تغي فرودستان برايه تقالك عالوه بر آنر پوست شهريز

دن به ي رسي نوظهور برايگر تالش نسل تيدهد، روا ي را نشان مي اجتماعي فضاياز گشودگ راي سنتي زندگكن سبي ايها نشانه. استي سنتي زندگك سبي خود در بافت نوعياهايرؤها خانواده، نگرش آني اعضايون منزل، نوع همبستگيوراسكها، د خانهيتوان در نوع معمار يم

رفتار ي خانواده، الگوهاي و فرهنگي، نوع مصرف ماديتي جنسيها نقشكيكنسبت به تف مة دوم دهة هفتاد، همي در ني زندگكن سبياما ا. ردكت فرزندان مشاهده ي و تربيخانوادگ

شدن حضور زنان در برجسته. ، با چالش روبرو شده بودييگرا گفتمان توسعهزمان با رونق گر لم، نشانين في، در ايجاد تحوالت اجتماعي و پر رنگ شدن نقش جوانان در اي همگانيفضاها

د يان تحول نسل جدك امي گشوده و چالشين فضايا. استي سنتي زندگك برداشتن سبكترد نسل يلم به مرد و نگاه جدين فياوت دختران جوان در اد و متفينگاه جد. را فراهم ساختاز . ن تحول استي ايها از جمله نشانهيال به زندگك و ي عموميها ت در عرصهكجوان به مشار

. بدل شديك پروبلماتين نسل با نسل گذشته به امريرو تعامل ا نيهم. گشوده استياجتماع ي فضاكي فرودست دريها د انسانيأس و امي تي روار پوست شهريز

162 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

نده از ك آي شهريها و فضاها شاپ يافكها، ليها، اتومب ها، خانه به برج» عباس«رة ي خيها نگاه ي براياپردازيان رؤك امي اجتماعيياي و پوين گشودگيدر ا. توأمان استيديد و نااميامدبخش ي و اميك تراژيها هيسو» طوبا «يبرا. فراهم آمده است» يعل«و » معصومه«و » محبوبه«

يتوز نهكيها، به دور از هر گونه يمات و سختياو به رغم همه نامال. اند در هم بافته شدهيزندگها را اما روند تحوالت همه آن. ديگو ي مي آريدورانه به زندگيصال هنوز صبورانه و اميو است

يها تيها و محدودرفت از تنگنا و برونينيت عير وضعييد به تغياندازد و هر نوع ام يدست مها، آن گونه آني زندگين حال، ماجرايبا ا. رود ين ميافته دست آخر از بي رسوبيني و عيذهن. افتد يل رخدادها در زمان حال اتفاق مكان ندارد و يند، آغاز و پاك ياش م يپرداز تيه متن رواكتر قي بهتر و عمكر ديق شود برايت سبب شده تا مخاطب تشوينونكلم بر ايد فكين نوع تأيا

در مصاحبة » طوبا«. ندكت رجوع يشده بارها و بارها به خود آن وضع يي بازنمايت اجتماعيوضعرده ك نكچگاه دريمانده در درون او را ه ي برجايها دردها و زخميسكه كد يگو يلم مي فيانيپا

ستند از فرودستان هي زندگك سبكنفيه خصلت الك ييق تنگناها و فشارهاي عمكدر. است از آن را به ييها هيتواند سو ي مي اثر هنركي د فقطيشا. ستيسر ني مي صوريها ق مصاحبهيطر

.انديما بنما )1382اهللا، د نعمتيحم (يكبوت -3 ي اجتماعيت زوال تعامل و معنا در فضاهايروا: 3-1

: افته استي لكده شيتن درهمي اجتماعي فضاهايسر كي يي بر محور بازنمايكبوت ييساختار روارانة خانه؛ جر و ي فقيدمان آشفته و غذايهنه، چك از مبلمان يينما (ي خانة مجرديفضا ي، فضا)ها كد و پاريز خركها، مرا ابانيخ(رون ي بي، فضا)نان خانهك پرخاشگرانة سايها بحث يو فضا) يكدر بوت» جهان«گاه يو جا» جهان«ار ك همي، معرفيك صاحب بوتيمعرف (يكبوت

انت ياهل خ» ژاله«پول و يهر دو معتاد، پرخاشگر، ب: »ژاله«و » مهرداد«خانوادة (ها ادهخانونفرة كزد؛ خانوادة تيگر ياز آن م» يات«ه ك يشهر نيير و پايفق: »يات«است؛ خانوادة

). خانمان هستند يه بك داستان يها تي شخصياد؛ و مابقي و اعتياشيرفاه، ع: »يشاپور« شهر و ازدحام يها يده در وسط شلوغي جوان خسته و ژولكي ازيي نمايكبوتنقطة شروع

از ين صحنه برخيا. ندك ي را با خود حمل ميميون قديزي دستگاه تلوكي هكابان است يخأس و ي صال،ي، استيخانمان يب: در خود نهفته دارديحيلم را به طور تلوين فين مضاميتر ياصلشود دوستانش او را يه مخاطب در ادامه متوجه مك را، ن جوانيدورب. چي هيندن براك جان

هنه و كة ي با اثاثي مجرديا ند، خانهك يدن به خانه دنبال ميزنند، تا رس يصدا م» جهان«ها آن. استيخانمان ي و بيپول ي، بياريكن خانه بي اي مجردهاكوجه مشتر. آشفتهيدمانيچ

   163 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

ل ي تحصيگري و تحت درمان است، دي روانيماري مبتال به بكيي :ز دارنديژه نيمعضالت و يفضا. رده استكه كگر با زنش متاري دكيي ند وك ي ميفروش رده و جوجهك را رها يدانشگاهأس و حسرت ي نده ازك آيها جر و بحث :آلود است و اضطرابيكستري هييها فضا ن آنيتعامل ب

در يكبوت. س با مواد مخدر تمايها و گاه دنيشكگار يده، سيپر وري، رنگ و رويو پرخاشگرما ي داي، جوان»جهان«: دهد يها را محور قرار م تي از شخصكيي ي تعاملين فضاي اييبازنما

ط ينگرد؛ با مح يان اطرافش ميأس به آدمي ره و با حرص وي خيه با نگاهكور كت و فكسات يق مسؤل اخاليان به نوعين آدميوشد در تعامل با همك ينتراست دارد و مكاش ياجتماع

ه برخورد او كلم ي فيانس بعدكدر س» يگريد« و با يط اجتماعينتراست او با محك. بند بمانديپا از طبقة يدختر» يات«. شود يم دهد، بارزتر يش ميابان نمايرا در خ» يات« به نام يبا دختر

يها ابانين خيب زد و مايگر ياش م بار خانواده تك فالياو از فضا. ن و از جنوب شهر استييپا ،ي، پرخاشگرينيبدب. سرگردان استين عمومك، خانة دوستانش و اماييشهر، خوابگاه دانشجو

در . است» جهان«مقابل منش منش او نقطه. اوستي اصليها يژگي ويپرست و پوليارك پنهانس أي معنادار و بايوتكشتر با سيب» جهان«ننده است و ك شروع» يات«ن دو، معموال ي ايگفتگوها

چند لحظه يبرا» يات«ه ك يف او را، هنگامكي يي در نمايحت(ند ك ي او را ورانداز مياوكنجكو ده يشكر يها به تصو دار و برخورد آنيه دك ييدر اغلب نماها). ندك يد ميازش دور شده، بازد

و سر در آوردن از » يات« شناختن يبرا» جهان«تالش : ن استيشان هم شود محور تعامل يمه ك ييژه در نمايو ن امر بهيا. »جهان«چاندن ي و پيارك پنهانيبرا» يات«وشش ك او، و يارهاك يك، با هم به بوت»جهان«دن يگردد و با د ي شهر ميها ابانيدست در خ چمدان به» يات« و الزامات ياف پرناشدنكه شكدهد يشان نشان م تعامل پرچالش. ان استي نمايروند، به خوب يم

. ساخته استيها را منتف ن آنين بي راستيان گفتگوكام ينيت عيموقعه ك ي درست هنگاميعني ند،ك ي مي داستان معرفيها را در متن رخدادها تي شخصيكبوت

مثال در . شناساند ي را به مخاطب مي اجتماعيها پيزند ت يوند مي را به هم پي اجتماعيفضاهاه اسمش ك، يكروند، صاحب بوت ي ميكوتابان به بياز خ» يات«و » جهان«ه ك يانسكن سيهمز يرا ن» يات«اش برود و خواهد به خانه يزند و از او م يزنگ م» جهان«است، به » يشاپور«

ند، اهل ك ي مي تنها زندگي آپارتمان باالشهركي مجرد است، در» يشاپور«. همراه خودش ببردردستانش سوء استفاده يان و زيف و مواد مخدر است، به انحاء مختلف از اطرايبارگ و زنياشيعان و طرز يطرز ب. داند يدن به اهدافش مي رسي براي را ابزاريزيس و هر چكند و هر ك يم

ها، يباز اهيها، س ينقطة اوج پلشت» يشاپور«. داللت داردي و شرارت ويز بر لودگياش ن پوشش يدر فضاهانشگران كل همه يش خصايمابكه ك است ييها يها و پرخاشگر يفتگيخودشرا به دام » يات«وشد تا ك يل ميالح فيانس به لطاكن سياو در هم. شده هستند يي بازنماياجتماع

164 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

البته . ار شده استكن يه موفق به اكشود ي مخاطب روشن ميندازد و آخر داستان هم برايبانس ك مثال، قبل از سيبرا. رديگ ي صورت ميجيبه مخاطب به طور تدر» يشاپور «يمعرف

شود ي مييبازنما» ژاله«و » مهرداد«م بر خانوادة ك حايه فضاك يگريانس دكگفته، در س شيپرابطه دارد، » يشاپور«با » مهرداد«در مقام همسر » ژاله«ه كن مسئله ي اكمخاطب با دروشد ك ي ميكبوته كدهد يانس نشان مكن سيهم. شود يم» يشاپور«ت ي شخصيمتوجه پلشت

انس، كن سيدر ا. به هم گره بزنديكيتكالي ديا را در رابطهي اجتماعيها و فضاها تيل شخصكشود، يده ميشكر يشده به تصو ي متالشيا به عنوان خانواده» ژاله«و » مهرداد«خانوادة باز؛ اهي؛ هر دو پرخاشگر و سي غربكرانه اما به سبي فقيا يل از دو نفر؛ با زندگك متشيا خانواده

ن دو يلم ايه فك ين بارينخست. انت به همسريندة مواد و اهل خنك مرد معتاد و زن پخشه ي تهيبرا» جهان«ه ك است يند هنگامك ي مين خانواده را به مخاطب معرفيت و ايشخص يها الوگيشاهد د» جهان«نار كمخاطب باز هم در . ها آمده است پول نزد آنيمبلغ

نجا يلم در ايبه عالوه، ف. ت استك و فالشان در فقر ن زن و مرد و دست و پا زدنيپرخاشگرانة بر ين بار به تصوي چندميط دور و برش را برايبا مح» جهان«ت ينتراست شخصكوشد ك يز مينر يگر، به موازات درگيان ديبه ب. ندياو بب» رةينگاه خ« را از يشد تا مخاطب جهان اجتماعكب

ر ينشگران آن درگكن فضاها و ياز با يبافته مخاطب ن درهمي اجتماعيبا فضاها» جهان«بودن يشدن زندگ ي خانواده، ناامن شدن خانه، و تهيبه فروپاش» جهان«رة ينجا نگاه خيدر ا. شود يم

ن خانواده ي اين رويه دوربكز ي نيدر بار دوم. شود ي از معنا و اعتماد و عشق دوخته ميخصوصآنجا آمده » يشاپور «يراه مواد بيبه قصد ته» جهان«ه ك است يند باز هنگامك يوس مكفو

يفضا: شود يش داده ميتر نما پررنگي اجتماعي فضاهايدگيتن ن بار دوم، درهميدر ا. استگران نشك يها نشك جنس است و كي از» ژاله«و » مهرداد «ي زندگيو فضا» يشاپور «يزندگ

ا به خود جلب ر» جهان«رة يه نگاه خك ييها ابژه. ندك ي ميروي پيز از منطق واحدين فضاها نيا يكدمياند و حالت اپ ه قاعدهكستند، بليند استثناء نينما يد ميوت او را تشدكأس و سي نند وك يم

يبرا» يات« در پناه يت خانة امنيه بر ترحم و احساس مسؤلكيزند تا با ت ياو دست و پا م. دارند ي حتيي و ابزارگرايستيلي نهين حال و هوايبرد ا يپناه م» يات«ه به كخود بسازد، اما هر بار

ردن فقر و ك پنهان يه براك از نسل نوظهور جامعه است ينماد قشر» يات«. شود يد هم ميتشدن سبب، يبه هم. گذارند ير پا مي را زيد اخالقيش و غلبه بر موانع، هر گونه قيت خوكفال يها در تمام صحنه. ابدي خود بي نزد او برايا مأمني ندكتواند به او اعتماد يچگاه نميه» جهان«

ا ي نظر داشته باشند با هم اتفاقيا ه بر سر مسئلهكشود يده ميها، به ندرت د بازنماگر تعامل آنابان، يها در خ آلود آن گر تعامل تنش مخاطب اغلب نظاره. رديل بگكشان ش نين بي راستييگفتگو

پل عابر همراه با يروها د آني شديه دعواك يينما. استين عمومكر امايشاپ، و سا يافك

   165 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

ا ي اگر هم رابطه. ن تنش استيشد نقطة اوج اك ير ميرا به تصو» يات «يادهايها و فر هيگر يا مثل صحنه( است يرد موقت و ابزاريل بگكها ش ن آني، بيي، به طور استثنايمي صمييگفتگو

ل ي داشتن اتومباريبه خاطر در اخت» يات«رفته و » يات«ل دوستش دنبال يبا اتومب» جهان«ه ك ). شود ي مين بار سوار پله برقي اوليبرا» يات«ه ك يا ا صحنهي خوشحال است

لم گرچه نقاط شروع يداستان ف. ستي ني خطيتي روايكبوت در ي اجتماعي فضاهايپرداز تيروا يري گوناگون تصويدادهاينشگران و روكبافتن فضاها و هم ان دارد، اما با بهيانه و پايو م

ها نقطة شروع ه در آنك ييها برخالف داستان. رده استكه ي اراي از جهان اجتماعيدچندبع و نظم يعيه تعادل طبك( روزمرة متعارف است ي نامتعارف در متن زندگيت وقوع رخداديروا

، )اند ينما ير تداوم و فرجام آن رخداد را باز ميزند و داستان س ي را بر هم مين آن زندگيهنجارلم يه فكدهد، بل ي رخ نميات اجتماعي در متن حيبيب و غريا عجي اتفاق خاص يكبوتدر

ي نقشيت جهان زندگيلك يده لكه در شك است ييها و تعاملي اجتماعيبازنماگر فضاها به يا رخدادي چ عنصريها، ه تيها و شخص ن فضاها و تعاملي ايپرداز تيدر روا. دارندياساس

ياش برا در تالشيك بوت. و تو در تو استيت، چندبعديروا. شود يل نميت تبديوجه مسلط روا يستي نئورئالينماي سكش به سبيب و مكسم، يلي نهيعني اش، يبرجسته ساختن مضمون محور

نجا گفتگوها يدر ا. شود ي ميك روزمره نزدي زندگيني عيها تيتواند به واقع يتا م: ندك يعمل مرود و تداوم يوسته رو به جلو مياند، داستان پ يال واقعامكها شنكياند، لو ي و خودمانيعيطبه نماها ك ني است، و دست آخر اكب مثل فالشيداتيخورد و فاقد تمه ي آن به هم نميزمانها ن است آنكه ممك تا آنجا ك را داشته باشند و سبيت اصليع اولويه وقاك شده ي طراحيطور

ه در همة لحظات ك يكالسكت ي و فشردة روايكات زمان دراميفزونتر، به جا. ندكع نيرا تقطه در آن كند ك ي مي را بازسازي واقعيتم زندگي ريكبوت در حال وقوع باشد، ي عمل مهميستيبا

يلم افرادين في ايها تيشخص. شوند يگر مين همديگزيان جايدرم كيي يا هيع مهم و حاشيوقاط يد بر شراكيز تأين امر ني سبب ا.ستنديرند و اساسا چندان پررنگ ني و باورپذيمعمولس ك چينجا هيدر ا. م استكها حا تين شخصي ايه بر زندگك است يا يواقع ي و اقتصادياجتماع

ن همه، يبا ا. ندك ي خلق نمي واقعياين دني در اي تجربه زندگي فارغ از نوعيلك را به يزيچ يم بر فضاهاكسم حايلي برجسته ساختن نهيه براكن باشد ي در ايكبوتگانه تفاوت ي ديشا

افراد را نظاره يها تعامل ن فضاها ويا» جهان«رة يخواند تا از نگاه خ ي مخاطب را فرا مياجتماع يا حتي بعد از انقالبي اجتماعيها ملودراميها و برخ يفارس لميبرخالف ف( ند، اما كر يو تفسرا » جهان«وشد ك يرو نم چيه به) ران ي اينمايان موج نو سي متعلق به جريها لمي فيبرخ

نه قهرمان است و نه » جهان«ند؛ ك يده بر ضد آن معرفيا شوري ن فضاهاينده از اك بريموجودسرنوشت او در . گراني ديه بر رفتارهاكم است ك حايسميليت او همان نهيبر ذهن. ضدقهرمان

166 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

واقع دريط اجتماعينتراست او با محك. »يشاپور«ه سرنوشت كآخر داستان همان است ان داستان، ي در پايا اقدام خشن لحظهكي ، بجزياركه از دستش ك است ي قربانكي نتراستك

نقطة اوج » جهان«و مردن خود » يشاپور«در قتل » جهان «يا گرچه اقدام لحظه. ديآ يبر نمند ين فراين ايكاش داشته است، ل يپرداز تي در روايلم از همان ابتدا سعيه فك است ينديفرا ي اجتماعيفضا. روزمره و قاعدة مسلط بر آن استيزندگ ل روندكه كست بلي و استثناء نيقاتفا

يه توان و رمقكافته است ي طرهي چنان سيسم و پلشتيليسم، نهي، شارالتانيباز اهيآغشته به سرة مخاطب يه در واقع نگاه خكرة او ينگاه خ. نگذاشته استي جهت مقاومت باقين قرباني ايبرا از ي اجتماعي فضاهاييدر بازنما. را در خود نهفته دارديأس و ناتواني ن حرص ويست از هينت همه در جهت يگر عناصر روايها، رخدادها و د تيان، شخصك زمان، مييره، گوين نگاه خيار ين فضاها را به تصويافته در اي تيني عينند تا مالل و هبوط بشرك يرد عمل مكاركن ي ايفايا . شندكب

ي اجتماعيزوال تعامل و معنا به مثابه امر: 3-2ت يلكه كنشگران است ك يها و تعاملي اجتماعي فضاهايدگيتن درهميكبوت يمضمون محور

، و يخانمان ي و بياريك چون فقر، بيلم معضالتين فيدر ا. دهند يل مك را شيات اجتماعيحه به طور گذرا در ك ييها دهي، به عنوان پديصال و پرخاشگريأس و استي ها مثل آنيامدهايپ

ر يند تصويآ ي به وجود مي افراد خاصيها ا بر اثر خطاها و شرارتي ي روزمرة قشر خاصيزندگ يكبوت. اند ردهكرسوخ اني روزمرة آدميه تا مغز استخوان زندگكاند ييها يژگيه وكشوند، بل ينمها را به هم ه آنكدهد، بل ي مجزا نشان نمي را به عنوان قلمروي اجتماعي از فضاهايك چيهد ي را بازتوليت جهان اجتماعيلكگر و لذا ي همديكيتكالي ديا وهين فضاها به شيا. زند يوند ميپست، يل جامعه نكه در متن ك مترويا رهي جزيكبوتشده در يي بازنماي اجتماعيزندگ. نندك يم يها و تعاملي سنتيها يشدن همبستگ ت سستي روايكبوت. ل جامعه استك از يه نمادكبل

گر، ي دي، از سوي مدنيها و تعاملي، بلوغ اجتماعينييت، خودآي سو، و زوال فردكي ، ازيارزشد، به طور ي جديها يهمبستگ افتنين و تحققي سنتيوندهايشدن پ رنگ مكت ياست؛ روا

ياع اجتميها تعامل زا، و اضطرابيكستري هيطرة فضاهايت، سين وضعيحاصل ا. توأمان، استل دهة يشده در اوا ي روزمرة متالشينشگران نابالغ و پرخاشگر و زندگك و مخدوش، يسراپا ابزار

يات اجتماعين حي از ايخواند تا در مقام مخاطب خود را بخش ي ما را فرا ميكبوت. هشتاد استرده كز حلول ي است، در وجود ما نيمستول» جهان«ه بر وجود ك كيلسم مهلينه. ميمتصور شو

. ميا دهي درغلتيفتگي و خودشيرو به ورطة انواع واپسي اجتماعين فضاهاينشگران اكما . ستا، يانه، اقتدارطلبكودك يپرست ، نفعيمارگونة جنسيالت بياد، تمايه اعتكست يجهت ن يب

   167 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

در . اند ل شدهي تبدي معمولي داستان به اموريها تي شخصي و جز آن در زندگيريپذ اطاعتر دستان يرند و نسبت به زيپذ ها در مقابل مافوق اطاعت تيشده، شخص يا ن جامعة ذرهيا

وجودشان رجعت يواني حيها ا جنبهي »نهاد«خورند و به يصفت و توسر كودكند؛ غالبا يزورگو . اند ردهكل ين دلي دارد و درست به همي اجتماعيها شهيه ركست، بلي نيي از نوع استعاليكبوتسم يلينهل دهة ي در اواي اجتماعي در فضاهايگريد/ فهم تعامل منيانجيتواند م يم ين اثر هنريا

نجا آن يدر ا. داستان استيها تين شخصيالوگ بيسم نبود ديلين نهي از ايا نشانه. هشتاد باشدل كدر . ستنديها مهم ن الوگي است، د روزمره برجستهيه امور معمول و روند زندگكاندازه

يسميلين عالمت نهيا. شود يده ميها د تين شخصي و تبادل معنا بمتيداستان به ندرت صمنبود . ديآ يوجود م بهينيها و قواعد ع هي روندها، رويلم؛ به واسطة برخيت فيه، طبق رواكاست

ط، ين شرايدر ا. سم استيليگر نهيز عالمت ديت آن ني در تماميردن زندگكنشاط و تجربه ناند انه در افتادهكودك يها يورز النه و حسادتي رذيپرست طة نفعن وجه به وريتر حيان به وقيآدم

گانه نگاه ي .اند شان بنگرند را از دست داده يات اجتماعي نهفته در پس حكه به مغاك نيو توان اده يان ديأس و عجز در آن به عي ه حرص وكاست » جهان«ان از آن ين ميرت در ايواجد بص

. شود ي آن ميز قربانيند، اما خود نيب ي تمدن را مي وجوه انساناو هبوط انسان و سقوط. شود يم برهنه در ين زندگي از دل ايزيشف چكا ي نشي آفري او برايها ندنك و جان» جهان«وت كس

اما . ت و تعامل معنادار استي تحقق فردي نوظهور براين نمود تالش مذبوحانة نسليواقع واپسوت عاجزانة او نشان كس. يد اجتماعيده است و نه ام مانيي استعاليدينه ام» جهان «يبرا . وجود نداردكيه مستمسكدهد يم

ده هستند و يپر ده و رنگكي تييها ده، با چهرهي غالبا ژوليها به لحاظ جسمان تي شخصيكبوتدر ها از جسم و آنيابي و ارزكدر. دندي، پرخاشگر، مضطرب و پارانوئي و ذهنيبه لحاظ روان

پرورش جسم و يزة الزم برايها زمان، حوصله و انگ آن. ننده استكديدوش و ناامشان مخ روحجامعة . ار نازل استيها بس آنيسطح و نوع مصرف فرهنگ. ش را ندارندي خويساز ختهيفره

آنچه عمدتا ذهن . استيته يونيزي برنامة تلويلم و حتيه، فيتاب، نشركشده از هر نوع ييبازنما به يمي دايمشغول دليدهد عبارت است از مواد مخدر و نوع يل مكرا شها تيو روان شخص

بار گران بر دوش يها به نوع تيجسم و ذهن شخص. روزمرهيل زندگين مسايتر پاافتاده شيپن امور يتر ييرودار جزيشان را دست و پا زدن در گ يات اجتماعيل حك. ل شده استيها تبد آن

جسم و يختگيگس و ازهميختگير هم از بهيها نماد آنيها نه خايآشفتگ. رده استكروزانه پر وند ي به هم پيكيتكالي ديا وهيط، جسم و روان به شي محيدگيپاش ازهم. شان است ذهن

ت و در افتادن به يت و رجعت به طفولي، مدنينييت، خودآيگر زوال فرد تي روايكبوت. اند خورده

168 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

بر اخالق يمبتن» يكاجتماع ارگان «كي بازگشت بهان راه يه آدمك است يا سم در زمانهيلينه .شان مسدود شده است ي به رويي غايها ات و ارزشيغا

يريگ جهينت و ارتباط آن يگريد/ ران از نوع تعامل مني اينمايه سك ييها تي در روايشناخت تأمل جامعه

رده است كه ي، اراي اجتماعي فضاهايفروبستگ/ ي و گشودگيگيما يب/ ، غنايسترون/ ييايدرجة زامة دوم دهة يشده عبارت بود از ن انتخاب يخيا برهة تاري طيشرا. ق بوده استين تحقيموضوع ااز . ييگرا ، رشد و افول گفتمان توسعهيريگ لك دوران شيعني مة اول دهة هشتاد،يهفتاد و ن

) 1379 (شهرر پوست يز، )1376 (يا شهيآژانس شلم ين دوره سه في ايينماي سيها لميان فيم تيل روايتحل« هدفمند انتخاب شدند و به روش يريگ وة نمونهيبه ش) 1382 (يكبوتو

ي اجتماعي و فضاي از جهان زندگيلكش بازنماگريا شهيآژانس ش .ل شدنديتحل» يشناخت نشانه در قالب تقابل دو (يگريد/ ل خودي از مياري بسيها ها، نشانه رغم همة تناقض ه در آن بهكاست

دفاع از يس براكهر . گر وجود دارديدكي به ابراز وجود، گفتگو و مخاطب قرار دادن) گفتمانن يا. دهد ي را مورد مخاطب قرار ميگريش ديها ها و ارزش ت آرمانيت خود و مشروعيموجود

ين اثر هنريما به واسطة ا. استيد اجتماعينده از امك، پربار و آي غنيل از جهان زندگكش است يانجين ميتر خود مهمين معنايتر عيگفتگو در وس«ه كم يابي ين را در ميدة باختي انيصحت ا

؛ در 1993ن، يباخت(» .ابندي يشوند و تحقق م يان مي بيق آن خود بودن و روابط اجتماعيه از طرك ). 47: 1381نر، يگاردن با او محقق ردكو ارتباط برقرار » يگريد«واسطة حضور نشگران فقط بهك ي اجتماعيهست

گشوده ي اجتماعي فضاكي فرودست دريها د انسانيأس و امي تي روار پوست شهريز. شود يم ي شهريها و فضاها شاپ يافكها، ليها، اتومب ها، خانه به برج» عباس«رة ي خيها نگاه. است

يدازاپريان رؤك امي اجتماعيياي و پوين گشودگيدر ا. توأمان استيديد و ناامينده از امكآ يها هيسو» طوبا «يبرا. فراهم آمده است) »يعل«و » معصومه«، »محبوبه«( نسل جوان يبراها، به دور از يمات و سختياو به رغم همه نامال. اند در هم بافته شدهيدبخش زندگي و اميكتراژ

ر يزن، يبنابرا. ديگو ي مي آريدورانه به زندگيصال هنوز صبورانه و امي و استيتوز نهكيهر گونه نزد ي جهان زندگيفروبستگ/ يردن گشودگك ال گوناگون تجربهك اشيپرداز تيروا پوست شهر

ند ك ين حس را به مخاطب القا مياما آهنگ وقوع رخدادها در داستان ا. نشگران مختلف استكل ك هم دارد و دست آخر يك تراژي اقشار فرودست وجهيبرا اي گشوده و پوين فضايه اكاش را از دست داده به يل زندگكه ك يدر حال» طوبا«. سازد يل ميها را زا آنياهايدها و رؤيام

ام كسته و ناكورش» عباس«گردد؛ ياش در لحظة اول بر م ز و معترضانهيآم هيهمان سخنان گال

   169 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

جز گرفتار آمدن در يحاصل» معصومه«و » محبوبه«انة كودك يها ياپردازيشود؛ رؤ ي ميفراراش ادامه يبار زندگ ت اسفيز همچنان به وضعين» دهيحم« ندارد و يظام انتيروهايدست ن

ييه و فروبسته است؛ فضايما ي سترون، بي جهان زندگيت نوعي روايكبوتاما . دهد يم يها يورز النه و حسادتي رذيپرست ن وجه به ورطة نفعيتر حيان به وقيه در آن آدمك يكستريه يها بخش. اند پشت سرشان بنگرند را از دست دادهكه به مغاك نياند و توان ا انه در افتادهكودك

ان تحقق هر گونه تعامل معنادار كه امكاند وند خوردهي چنان به هم پين جهان زندگيمختلف ا عرف ياركاي، دروغ و ريريپذ ، اطاعتيي، زورگوكيمسل يلبك. اند نشگران سلب نمودهكرا از

سم يليت و در افتادن به نهيرجعت به طفول. راد هستندن افي بيم بر روابط سراپا ابزاركحا و به محاق ي سنتيها ها و ارزش يشدن همبستگ رنگ مكه پس از ك است يتيمحصول وضع

از هر گونه يگريد/ ت تعامل خودين وضعيدر ا. دار شده استي پدينييت و خودآيرفتن فردج يتدر ق، بهين تحقيمطالعة ا مورد يخيدر برهة تار. شده استياعتماد، معنا و صداقت ته

» جهان« خود را به يفردگرا جا» يعل«و » معصومه«، »محبوبه«گرا و آرمان» اظمك حاج« .دهند يپرخاشگر م» يشاپور«د و ي و نااميقربان

170 1392پاييز / 31شماره / نهمسال / فصلنامه انجمن ايراني مطالعات فرهنگي و ارتباطات

منابع، ترجمه محمدرضا ليراوي، روايت در فرهنگ عاميانه، رسانه و زندگي روزمره) 1380(آسابرگر، آرتور، -

. سروش: تهران

.شيرهروان پو: تهران،يترجمة مسعود مدن ،لمي في اساسيها يتئور) 1387(، يآندرو، دادل -

تاب ماه هنر، ك ،»راني در ايينماي سيها لمي و في اجتماعيدگرگون« ) 1387(ز، ي، پروياجالل - . 116شماره

نشر : فشار، تهرانم اي، ترجمة ابراهيفكي پژوهش يمبان) 1390(ت، ين، جوليربكاستراوس، انسلم و - .ين

. مهر انتشارات سوره: ، تهرانيوشش احسان نوروزك، به لمي ف هي بر نظريا مقدمه) 1383(استم، رابرت، -

.ي نشر ن:، تهرانلميم نقد فيمفاه) 1384(د،ي، مجياسالم -

: ، قمي در علوم انسانيفكي و يمكق ي تحقيها روشيمي پارادايمبان )1390(، يمان، محمد تقيا - .شگاه حوزه و دانشگاهپژوه

اد يانتشارات بن: ، تهرانيين طباطبايالد ، ترجمه عالءيلم داستانيت در فيروا) 1385(د، يويبوردول، د - .، چاپ اولي فارابينمايس

. الست فردايمؤسسه هنر: ، تهراننمايموج نو در س) 1380(، مهرآور، يجعفرنادر - . انتشارات سوره مهر: پارسا، تهراني مهد، ترجمهيشناس نشانهيمبان) 1386(ل، يچندلر، دان -

. ينشر ساق: ، تهراني الريد احمدي، ترجمة حملمي فيآناتوم) 1391(، برنارد، يكد -

.18، فصلنامة ارغنون، ش ي، ترجمة هاله الجورد»تضاد فرهنگ مدرن«، )1380(مل، گئورگ، يز -

.م، تهران، نشر عله و عملينظر: يشناس نشانه) 1388(، فرزان، يسجود -

، ارغنون، شي هاله الجورد ، ترجمه» روزمرهي و زندگي قهرمانيزندگ«) 1380(، يكفدرستون، ما - 19.

پور، ارغنون ش رمك مهسا ، ترجمه» روزمرهيردن زندگك يشناخت ييبايز«) 1380(، يكفدرستون، ما - 19.

. ينشر ساق: ان، تهرانيم قاسمي، ترجمة رحنماي سيمبان) 1389(ام، يليپس، ويليف -

. خردينويانتشارات م: ، ترجمة محمد شهبا، تهرانها يت و راويروا) 1391(، يگوري، گريورك -

. لوفريانتشارات ن : تهران،في ترجمه فرزانه طاهر،فيه ادبي بر نظريدرآمد) 1381(الر، جاناتان ك -

.20، ارغنون ش يوسف اباذري ، ترجمه»ني باختيل معموليتخ«، )1381(ل يكنر، مايگارد -

، مطالعات »راني اينمايدفاع مقدس در گذر از س«) 1390(، ي، مرتضي، فاطمه و مناديتضومر - .25، ش 7 و ارتباطات، سال يفرهنگ

: ، تهرانيين طباطبايالد ، ترجمة عالءنماي، سيشناس ، نشانهييگرا ساخت )1378(ل، يولز، بيكن - . انتشارات هرمس

ف، يمؤسسة تأل: محقق، تهرانك، ترجمة باب هنريسشنا و جامعهيشناس ييبايز) 1389(ولف، جنت، -

   171 ...موانع ارتقاي زنان در نظام آموزش پزشكي ايران

 

.»متن «يترجمه و نشر آثار هنر

انتشارات : ، تهرانيت و بهمن طاهري، ترجمة عبداهللا تربنمايها و معنا در س نشانه) 1389(تر، يوولن، پ - . سروش

ش ارغنون، ، مجلهي مظلومك، ترجمه باب»تي روايلم و معنايت فيروا«) 1388(لسن، جورج، يو - 23,231.

نشر : ، تهرانيز اجاللي، ترجمة پروپسند لم عامهية فينظر) 1391(، كچ، ماريووكاني هالووز، جوآن و - . ثالث

- Allen Richard, (2004), Psychoanalytic Film Theory, In A Companion to Film Theory. Edited by: Toby Miller and Robert Stam, Blackwell Publishing. - B Bakhtin, M. (1993) Toward a Philosophy of the Act, V. Liapunov (trans,) Austin: Texas university press. - ennet, A & Royle, N. (1995), An Introduction To Literature Criticism and Theory: Key Critical Concepts, London: Prentice Hall. - Burton, Nick, (2001), Formalism, in Pearson, R, & Simpson, PH, (ed.) Critical Dictionary of Film and Television Theory, London & New York: Routledge. - Caughie, J, (1995), “Ideas of Authorship,” Screen, Vol. 14, no. 3, pp. 75 - 85. - Pearson,I.M(2009) Toward a Poetics of Neorealism: Tragedy in Italian Cinema 1942-1948, Department of Italian Studies, NewYork University. - Piturro, Vincent, (2008), The Audience and the Film: A Reader-Response Analysis of Italian Neorealism, The University of Colorado, the degree of Doctor of Philosophy Department of Comparative Literature. - Todorov, T. (2000), “Typology of Detective Fiction”, in Lodge, David and Nigel Wood, (eds.) Modern Criticism and Theory, New York, Longman.

 

 

A Study of Tradition-Modernity Confrontation in Jaheli Films, Emphasizing on Luti Types in Two movies: Laat-E Javanmard and Gheysar

Yousof Abazari1, Ali Papoli Yazdi2

Abstract Between 1958 and 1979 Iranian Cinema illustrated different types of Luti. The story that Iranian popular cinema tells of the transformations of this social group is in fact the story of how one of the most radically traditional groups confronts some of modernity’s manifestations. Like any other social group, the Luti group finds meaning within a specific social structure; what we call here the “neighborhood structure”. There is a direct relationship between the strength of this structure and the power of Luti. Modernity dismantles the neighborhood structure. As a result, the value system accompanying this structure also fades. The transformation of the Luti type is mediated through the changing values. Pre-revolutionary popular cinema is a narration of how the Luti confronted the collapse of neighborhood system’s traditional values. Based on this structural transformation and the parallel change in values, this paper studies the changes in Luti’s confrontation with modernity in Iranian Cinema, by considering two films: Laat-e Javanmard and Gheysar. The former is chosen as the first remarkable Jaheli film, and the second, as a milestone in this genre that amused the masses and the intellectuals alike. To conceptualize Luti and neighborhood structure, we use Bateson’s concept of Manhood and Tonnies’s Gemeinschaft-Gesellschaft dichotomy respectively.

Keywords: Jaheli Films, Manhood, Gemeinschaft, Gesellschaft, Neighborhood Structure, Gigolo, Luti

                                                            1. Associate Professor in Sociology, University of Tehran, [email protected] 2. PhD Student in Sociology, University of Tehran, [email protected]

Romantic Feminism and Existentialist Feminism, Discourse Analysis of the Film Barkhord-e Kheyli Nazdic

Hassan Bashir1, Meysam Qomeshian2

Abstract The main difference between Romantic feminism and Existentialist feminism is considering the everyday life as something original or not, or in other words, enjoying in everyday life or battling with it. There are two characters in an Iranian film, Barkhord-e KheyliNazdic, which present two kinds of view about the relations between men & women. The view of Nahid involves oppositions to men and avoidance from them, even this avoidance led to psychological discontent and make psychological complexes. On the contrary, Narges has no problem with men and has amorous relations to her wife. The life for Narges is full of success and full of jubilation, and for Nahid is full of sadness and losing. The film attempts to widespread the notion of “changing the world” which is the strategy of romantic feminism and acts via soft feminine methods, is better than "battling" strategy, the strategy of existentialist feminism.

Keywords: Romantic Feminism, Existentialism Feminism, Femininity, Amorous relations, Barkhord-e Kheyli Nazdic

                                                            1. Associated Professor, Imam Sadiq University, [email protected] 2. MA Student, , Culture and Communication, Imam Sadiq University, [email protected]

 

 

Affections of Personalities in Encountering With Commercial Advertising

Behnaz Sadeghpanah 1, Reza Afhami 2

Abstract Advertising, rather than presenting information to a potential consumer, with denotative and connotative implications try to alter behavior of consumer and directs him to purchase a commodity. Hence commodity separate from its function, becomes a reflex to desires, psychic requirements of audience. This research aims to show the action of advertisings in altering audience’s manner and his desire to product and studies about five TV advertisings which have been selected in a certain period. Analysis process includes content analysis of Case studies with accent on Freud’s psychic structure theory to show interaction between “id”, ”ego” and “super ego” in consumer in TV advertisings as an identification’s origin. Results show the efficacy of connotative implications of commercial advertising on altering the equilibrium of character’s structure to persuade and satisfy the audience to accepting advertising, s message. The advertising that stimulate consuming through emphasize to “Id” motivation and “ego”, s active interaction in responding to it, weaken the “super ego” force and in some cases through stimulating “super ego” try to directs the audience to wisely choices.

Keywords: Psychology of advertising, TV advertising, Freud psychoanalysis, Unconscious, Representation of Desires

                                                            1. Assistant Professor of Art Research, Faculty of Art and Architecture, Tarbiat Modarres University, [email protected] 2. MA in Art Research, Faculty of Art and Architecture, Tarbiat Modarres University,

[email protected]

Discourse Analysis of Female Body Surveillance in Iran after the Islamic Revolution

Mohamad Javad Gholamreza Kashi1, Mina Helali Sotoudeh2

Abstract The present study closely examines the relationship between the female body and the political structures in the discourse of the Iranian Islamic Revolution. More specifically, Foucault’s Theory regarding the relationship between power and body as well as the empirical study of the symbolic aspects of the female body in relation to the revolutionary discourse are employed to arrive at a symbolic pattern of female body organization. The analysis indicated that the revolutionary discourse is associated with a specific pattern of female body surveillance according to the imperative social and political necessities of its evolution. The emerged revolutions in social context of intra-discourse and extra-discourse and the continuity of such association have led to challenges in the revolutionary discourse. Considering the importance and primacy of revolutionary discourse, it is essential to revise the internal structure of this discourse in order to release it from dependence on demanding signifiers. Finally, two strategies including ‘return to origin’ and ‘fundamental reconstruction’ are suggested.

Keywords: Female body, patterns of surveillance, the Iranian Islamic Revolution, discoursive paradoxes.

                                                            1. Assistant Professor of Political Science, University of Allameh Tabatabaee, Tehran.

[email protected] 2. MA in Sociology, Kharazmi (Tarbiat Moallem) University of Tehran. [email protected]

 

 

Representation of the representation Studies in Iran Abbas Varij Kazemi1, Mahboube Haj Hoseini2

Abstract This article, criticize student’s dissertations in representation studies filed. In this research, we reviewed all other majors that are related to our subject. In addition to cultural studies’ dissertations, we examined the dissertations in communication, sociology and anthropology as well. Our main question is that, how this research applies the method of representation and more importantly, how we can apply the method of representation on the student’s research. To what extent we can follow that trace of power (biases) in “critical research” itself. The results demonstrate the representation studies in Iran, practice through the two ways as part of ideological state apparatuses. First, with reinforcing cultural clichés and second, overlooking some subjects that have not priority for the powers. In the first case, the subordinate groups such as women, youths, race minorities that beforehand have become “cultural cliché” by media for a second time are becoming “research cliché” by universities and research centers. Another form that displays how Iranian cultural studies tied up with the power interests is to conceal a series of research topics. Some issues related to ethnic minorities or immigrants underemphasized and other matters totally disregard such as religious or sexual minorities. In conclusion, while cultural studies that was supposed to be the advocate of subordinate groups, in practice more marginalized muted people; and hence as a form of knowledge exercises its power.

Keyboard: cultural cliché, research cliché, representation, student’s dissertations, cultural studies.

                                                            1. PHD Of Tehran University, [email protected] 2. M.A. in Media and cultural Studies, University of Tehran, [email protected]

Cell Phone and Social Communications Sharareh Mehdizadeh1, Zahra Kheila2

Abstract In recent two decades, the widespread and all-round use of mobile phone has had a wide variety of effects on social behavior and relationships and leisure patterns people have. Young people, as leaders in using mobile phone, are at the center of attention in related studies and researches. The purpose of this paper is to study the application of this device in people's social relationships and leisure time regarding its diverse functions. For this purpose, 323 questionnaires were distributed among Shahid Beheshti University students using random sampling. Results showed that there is a significant difference between mobile phone usage and social relationships. The influential variables in this category are occupation and marital status. Also, there is a significant positive relationship between the type of mobile phone use and the amount and manner of spending leisure time. The highest use of this device was found to be in their leisure time, listening to music.

Key words: communication technology, mobile phone, social relationships, leisure time, functions of mobile phone, SMS

                                                            1. Faculty Member of Al-Zahra University, [email protected] 2. MA in Sociology, [email protected]

 

 

Cinematic Narratives of I /Thou Interaction in Social Space Jamal Mohammadi1, Maryam Rezai 2

Abstract

This article reflects on I/thou interaction in the social space through the lens of Iranian cinema in two past decades. According to Simmel, Bakhtin and Habermas social theories, I/thou interaction is a social construct which changes in accordance with the openness (closure), productivity (sterility) and richness (emptiness) of the social world. Another idea here is that cinema is a useful medium for perceiving the complexities of the social world. Using theoretical-purposeful sampling, we chose three films: Ajanse shishei, Zire Puste Shahr and Butik. These films have been analyzed via narrative/semiotic analysis. The findings show that in the open and productive social space of early reformation era, which is represented in Ajanse shishei, I/thou interaction is completely different from the kind of social interaction that prevailed in late reformation era, as represented in Butik. Zire Puste Shahr represents the tragic nature of life for the poor, but at the same time shows openness and dynamism inherent in their everyday life.

Keywords: Thou Interaction, Social Space, Openness/Closure, Productivity/Sterility And Richness/ Emptiness.

                                                            1. Assistant professor of sociology- University of Kurdistan, [email protected] 2. Graduate of sociology, [email protected]

Iranian Association

For Cultural Studies & Communication

Licence:Iranian Asoociation of Cultural Studies &Communication

Directer & Chief Editor: Taghi Azad Armaki Executive Director:Abbas Kazermi

Administration Affairs:Maryam Moghimi Persian Editor: Zoheir Karimi

English Editor: Aref Vakili

Address: Nasr Bridge,Facultuy of Social,University of Tehran,Iran

P.O. Box: 14395-1364

 

 

Quarterly Journal of Iranian Association For Cultural Studies & Communication

Vol.9, No32, Autum 2013

Editorial Board

Professors: Taghi Azad Armaki, Tehran Univ. Asghar Askari

Khanghah, Tehran Univ. Yahya Kamalipoor, Univ of Indiana.Mohammad Bagher Sarookhani, Tehran Univ. Saeed Reza Ameli, Tehran Univ.

Associate Professors: Mehdi Mohsenian Rad, Imam Sadig Univ. Azam

Ravad Rad, Tehran Univ. Hamid Abdollahyan, Tehran Univ. Hossein Payandeh, Allameh Tabatabaei Univ. Mehdi Semati, Illinois Univ.

Referee of This Issue: Azam Ravadrad ,Tehran Unov.Ali Hossinzadeh,

Payamnoor. Morteza Norbakhsh, Alborz Univ. Mohammad Rezaei,Elm O Farhang Univ. Nasseridin Ghorab, Elm O Farhang Univ. Ali Rabie, Payamnoor Univ. Alireza Dehghan, Tehran Univ. Yahya Ali Babaei,Tehran Univ. Hamid Abdollahian ,Tehran Univ. Mohammad Abbaszadeh ,Tabriz Univ. Hoshang Naeibi, Tehran Univ. Hassan Imanijajarmi ,Tehran Univ. Ali Shakouri,Tehran Univ. Nader Amiri, Kermanshah Univ. Seyed Hassan Hossienizad, Seda va Sima Univ.

A Study of Tradition-Modernity Confrontation in Jaheli Films, Emphasizing on Luti Types in Two movies: Laat-E Javanmard and Gheysar Yousof Abazari, Ali Papoli Yazdi

Romantic Feminism and Existentialist Feminism, Discourse Analysis of the Film Barkhord-e Kheyli Nazdic Hassan Bashir, Meysam Qomeshian

Affections of Personalities in Encountering With Commercial Advertising Behnaz Sadeghpanah, Reza Afhami

Discourse Analysis of Female Body Surveillance in Iran after the Islamic Revolution Mohamad Javad Gholamreza Kashi, Mina Helali Sotoudeh

Representation of the representation Studies in Iran Abbas Varij Kazemi, Mahboube Haj Hoseini

Cell Phone and Social Communications Sharareh Mehdizadeh, Zahra Kheila

Cinematic Narratives of I /Thou Interaction in Social Space Jamal Mohammadi, Maryam Rezai

 

 

In the name of God

Iranian Association for Cultural Studies and

Communication

Quarterly Journal of Iranian Association for Cultural Studies & Communication

Vol.10, No 32, 2013