واسازی چیست؟- نیکلاس رویل- ترجمه بامداد امینایی (نسخه ی...

18
1 چیست؟سازی وا- س رویل، نیکیمینایمداد ا ترجمه باترجمدداشت م یا خوانید ترجمه متنی که می ا ی فارسی از نامه یس رویل نیک1 ترینمدارز ناکی ا ی تفسیرگرانراکشن است که دیکانست اعتراض درژه گانی فرهنگ وایف نارسا به تعر انگلسی چمبرز از یDeconstruction سنده ی شده است. نوی نوشته نامه دریح اعتراض خود توض، نه ایقاقه ی خ به طری تعریف نان آکسفورد راژه گامل فرهنگ وا کا نیزش می ویرای کند، و در پایان، فی خود تعری رسا و قابل درکهد.اکشن ارائه می دز دیکانستر ا متن زیر در واقع در قالب بخش آغازین در کتابسازی وا: هنما را یبر واژه کار2 در سال2000 راتنتشادی توسط ا مینکمی پالگریو م3 چاپ رسیده به است.چه ی تماشای دری بتواند پیش رو ترجمه ی امید استDeconstruction ر مخاطب را ب فارسی زبان گشوده تر کند.Deconstruction ین بتتتتتتار درت نخستتتتتت ایتتتتتتران بتتتتتتهارشتتتتتتکنی ساخترجمتتتتتته تمتتتتتتواره ایتتتتتتنت و ه شتتتتتتده استتتتتت معتتتتتادل ستتتتتاز ی- ت استتتتتنتتتتتاقازی در ت واستتتتتوت کتتتتته ختتتتتود بتتتتتا مفنتتتتت- اوانتتتتتی درباهات فرت اشتتتتتتتتتتدایش موجتتتتتب پی کتتتتته آغتتتتتازین شتتتتتتده مواجنتتتتتته ی همتتتتتانی آن را دشتتتتتتوارریتتتتتدایات دصتتتتتت درک مختتتتتته طبتتتتتتع ایتتتتتتن متتتتتی کنتتتتتتد. ب، گتتتتتاه در میتتتتتانرجمتتتتتهاری در تل انگتتتتت ستتتتتن فارستتتتتی ناآگتتتتتاهان و مفستتتتترانن هتتتتتوادار زبانتتتتتانتتتتتده و گتتتتتاهورا پروین پرخاشتتتتقتتتتدا منت ی کتتتته گتتتتو گتتتتری وتتتتاغی ختتتتود را بتتتته ی نقتتتتد تتتتمون گتتتترفا و ماتتتتواد مفت بتتتته جتتتتای نقتتتتی یرجمتتتتته یه در تتتتتتنفت طلبتتتتتی ن آشتتتتتوب اولیتتتتتهتباه اشتتتتت ایتتتتتن واژه معطتتتتتو متتتتتی کننتتتتتد.تتتتتا، در اینزت متتتتتی دانتتتتت بتتتتتتتتهتتتتتتتترجوان مت عنتتتتتتتتاکیتتتتتتتتد کتتتتتتتتنه تتتتتتتتت نکت بتتتتتتتتر ایتتتتتتتتنی همچتتتتتتتتوننادهتتتتتتتتای کتتتتتتتته برابرنارشتتتتتتتتکنی ساخت، زیگریاختار ستتتتت، فکنتتتتتی بتتتتتن و مشتتتتتابهبتتتتترد،تتتتتا ب بتتتتته ناکطتتتتتب رات مخا بهنیتتتتت جتتتتتز آنکتتتتتهنتتتتتا عمتتتتت این کتتتتتتاردتری مفیتتتتتتهتتتتتتد. نمتتتتتتی داتتتتتتت ان.. تتتتتتانایت ن واژه یستتتتتتازی وا رانتتتتتتاد برابرنتتتتتتبه مرات بتتتتتت ی گتتتتتتفیحتتتتتتر تافت یتتتتت، هرچنتتتتتدتتتتتواناید بت شتتتتتتر بیشتتتتتناستتتتتبا ت بتتتتتاخت واستتتتت ار یتتتتتاستتتتتازه وا را ارائتتتتته دا د.تتتتتر، بنت بتتتتته بیتتتتتان واژه یDeconstruction را- بتتتتتتتهبتتتتتتتودنرجمتتتتتتته نل تیتتتتتتتل قابتتتتتتت دل پیشتتتتتتتوند4 de بتتتتتتته طتتتتتتتور مناستتتتتتتب بتتتتتتته زبتتتتتتان فارستتتتتتی- ختی بتتتتتته ستتتتتتتتتتتته متتتتتتیل ترجم قابتتتتتت و دانتتتتتتتتتتتتدا در ابتح متتتتتتی دتتتتتترجی ت اد ایتتتتتتن ت واژه را علیتتتتتت ر غ بتتتتا ختتتتطی ا نمتتتتای فرنگتتتتیاتمتتتت ت فارستتتتیمانگونتتتته کتتتته در ه انگله متتتتی شتتتتودستتتتی خوانتتتتد ی5 تتتتا ترتبتتتت بتتتته کتتتتار بتره گستتتتتتلتتتتت ی دتتتتترالوده ت پتتتتت بتتتتتاقی بمانتتتتتد.6 اوتفتتتتتد و متعتتتتتد از مت پرهیتتتتتز بتتتتترایمتتتتتا ا کتتتتتردن هتتتتتایرجمتتتتته ت، به این واژهسازی واکتفا ا کردت. وه بر این ع که متونذکر شوت ، باید متداندیشمن انی نوشته می شود کهریدایا سبک و سیاق د بعموریدا م متأثر از ده بودن بریده برید نوعیت ک ، سیال گونه گیختگی و گاه آمی با طنز ی تلخبراین شامل می شود. بنا را تا در سعی کرده ات را حفظ گی هاد این ویژهمکن بوا که م تا آن این متن ترجمه ی نمای. ین همچن باید کهشاره کن الب در این نکته ی جا نوشته آنه یک نامه در عین حال کعنیهد، یح می د که توضیزی استق و مثال آن چی مصدا است که به خودی خود اسمی و با لفنی و گاه عل شعر گونه با زبانی گاه نامهز هست. این نی علمیک مقاله ی ت، ی گاهه آمیز کنای و گاه جدیل می کند تفلی، گیرده می نتیهدرجاعاتی می د ، ا ونایت در ن همانزد. این می ساا بر طر شبناتی رربه ی تمکن نام7 د و به بیانفتار نمی شونا گرما در آنت می کند اقا را م ساختارها که اگرچهی ساختار هابه ای ورار. ت است ساختار بنتر ها می کند.سازی را واینایاد امی بامد1 Nicholas Royle, کس درنشگاه ساست دادبیالسفه و اات مرکز پژوهشی فاد تم استستار کتاب مذکورن، ویرانگلستا ا2 Deconstruction: A Users Guide 3 Palgrave MacMillan نیست.anti- , dis- ندی مانشوندهای پی معنایلسفی ه در متون ف4 5 ستراکشن دیکان6 ستراکشن دیکانناد می ده منظور پیشن تر شدنای روشن بر(deconstruction) با دفرمه را(Fr: déformer) ( یفورمد یا د(En: deformed د. واژه یظور بدانی من ه" دفرمه" ( در اگل فرانسوی) گاه در فارسی و نه ترکیده نه شده مثال توپی که دفرمه شود. برایستفاده می ا ای ه مفاورهست یااسب نیظر منی بازی مورد ن براما و شکل است ا فاقد فرت ناگزیر بایدی بازی کردن با برا آنا تغییردهای بازی رارداائد و قر توپ دفرمه قو داد.7 the experience of the impossible

Transcript of واسازی چیست؟- نیکلاس رویل- ترجمه بامداد امینایی (نسخه ی...

ترجمه بامداد امینایی نیکالس رویل، - واسازی چیست؟ 1

یادداشت مترجم

نیکالس رویلنامه ی از فارسیی امتنی که می خوانید ترجمه 1دیکانستراکشن است که تفسیرگرانیکی از نامدارترین

نوشته شده است. نویسنده ی ’Deconstruction‘یسی چمبرز از انگلبه تعریف نارسای فرهنگ واژه گان در اعتراض

ویرایش می نیز کامل فرهنگ واژه گان آکسفورد را تعریف نا به طریقه ی خالقانه ای ،توضیح اعتراض خودنامه در

آغازین بخش در قالب در واقعمتن زیر از دیکانستراکشن ارائه می دهد. قابل درکو رسا خود تعریفی ،و در پایان ،کند

2کاربر واژه یراهنما :واسازی کتابدر پالگریو مکمیالن میالدی توسط انتشارات 2000در سال

3به چاپ رسیده

زبان گشوده تر فارسیرا بر مخاطب ’Deconstruction‘ امید است ترجمه ی پیش رو بتواند دریچه ی تماشای است.

کند.

‘Deconstruction’ شتتتتتتتده استتتتتتتت و همتتتتتتتواره ایتتتتتتتن ترجمتتتتتتته ’ساختارشتتتتتتتکنی‘بتتتتتتته ایتتتتتتتراننخستتتتتتتتین بتتتتتتتار در

موجتتتتتب پیتتتتتدایش اشتتتتتتباهات فراوانتتتتتتی در -کتتتتته ختتتتتود بتتتتتا مفنتتتتتوت واستتتتتتازی در تنتتتتتاق استتتتتت -یمعتتتتتادل ستتتتتاز

متتتتتتی کنتتتتتتد. بتتتتتته طبتتتتتتع ایتتتتتتن درک مختصتتتتتتات دریتتتتتتدایی آن را دشتتتتتتوارهمتتتتتتان مواجنتتتتتته ی آغتتتتتتازین شتتتتتتده کتتتتتته

پرورانتتتتتتده و گتتتتتتاه زبانتتتتتتان هتتتتتتواداران و مفستتتتتتران ناآگتتتتتتاه فارستتتتتتیستتتتتتنل انگتتتتتتاری در ترجمتتتتتته، گتتتتتتاه در میتتتتتتان

یی بتتتتته جتتتتتای نقتتتتتد مفتتتتتتوا و ماتتتتتمون گتتتتترفا نقتتتتتد ختتتتتود را بتتتتته یتتتتتاغی گتتتتتری و ی کتتتتته گتتتتتومنتقتتتتتدان پرخاشتتتتت وی

متتتتتی دانتتتتت الزت در این تتتتتا، متتتتتی کننتتتتتد.معطتتتتتو ایتتتتتن واژه اشتتتتتتباه اولیتتتتتهآشتتتتتوب طلبتتتتتی ننفتتتتتته در ترجمتتتتته ی

، ’ساختارشتتتتتتتتتکنی‘کتتتتتتتته برابرننادهتتتتتتتتتایی همچتتتتتتتتون بتتتتتتتتر ایتتتتتتتتتن نکتتتتتتتتته تاکیتتتتتتتتد کتتتتتتتتتن عنتتتتتتتتوان متتتتتتتتتترج بتتتتتتتته

ایننتتتتتتا عمتتتتتتال جتتتتتتز آنکتتتتتته بهنیتتتتتتت مخاطتتتتتتب را بتتتتتته ناک تتتتتتا ببتتتتتترد، و مشتتتتتتابه ’بتتتتتتن فکنتتتتتتی‘، ’ستتتتتتاختارگریزی‘

تتتتتتتتر گتتتتتتتفیحی بتتتتتتته مراتتتتتتتتب برابرننتتتتتتتادرا ’واستتتتتتازی‘واژه ی ننایتتتتتتتتا ..ان تتتتتتتات نمتتتتتتتی دهتتتتتتتد. مفیتتتتتتتدتری کتتتتتتار

بتتتتتته بیتتتتتتان بنتتتتتتتر، د.دا ارائتتتتتتهرا ’واستتتتتتازه‘یتتتتتتا ’ارواستتتتتتاخت‘بتتتتتتا تناستتتتتتب بیشتتتتتتتر شتتتتتتاید بتتتتتتتوانهرچنتتتتتتد ،یتتتتتتافت

پیشتتتتتتتوند دلیتتتتتتتل قابتتتتتتتل ترجمتتتتتتتته نبتتتتتتتودنبتتتتتتته - را ’Deconstruction‘ی واژه4

de بتتتتتتتته مناستتتتتتتببتتتتتتتته طتتتتتتتور

غ ررا علیتتتتتت واژهت ایتتتتتتن ادتتتتتتترجیح متتتتتتی ددر ابتتتتتتتدا دانتتتتتت و قابتتتتتتل ترجمتتتتتته متتتتتتیبتتتتتته ستتتتتتختی -فارستتتتتتیزبتتتتتتان

یستتتتتی خوانتتتتتده متتتتتی شتتتتتودانگلهمانگونتتتتته کتتتتته در فارستتتتتیتمتتتتتات فرنگتتتتتی نمتتتتتایی ا بتتتتتا ختتتتتط 5بتتتتته کتتتتتار ببتتتتترت تتتتتتا

بتتتتتتاقی بمانتتتتتتد. پتتتتتتالوده تتتتتتری داللتتتتتتت گستتتتتتره6ترجمتتتتتته هتتتتتتای کتتتتتتردنامتتتتتتا بتتتتترای پرهیتتتتتتز از متعتتتتتتدد و متفتتتتتاوت

.کردتاکتفا ’واسازی‘این واژه، به

متأثر از دریدا معموأل با سبک و سیاق دریدایی نوشته می شود که اندیشمندان، باید متذکر شوت که متون عالوه بر این

سعی کرده ات تا در را شامل می شود. بنابراین تلخ یطنز با و گاه آمیختگی گی گونه، سیال کالت نوعی بریده بریده بودن

نکته ی جالب در این اشاره کن که باید همچنین .نمای ترجمه ی این متن تا آن ا که ممکن بود این ویژه گی ها را حفظ

است که به خودی خود مصداق و مثال آن چیزی است که توضیح می دهد، یعنی در عین حال که یک نامه آن نوشته

و گاه جدیکنایه آمیز گاه ت، یک مقاله ی علمی نیز هست. این نامه با زبانی گاه شعر گونه و گاه علمی و با لفنی اس

ت ربه ی ‘شبناتی را بر طر می سازد. این همان در ننایت و ، ارجاعاتی می دهدنتی ه می گیرد ،تفلیل می کند

’ناممکن7است. ت ربه ای ورای ساختار ها که اگرچه ساختارها را مالقات می کند اما در آننا گرفتار نمی شود و به بیان

را واسازی می کند. هابنتر ساختار

بامداد امینایی

1 Nicholas Royle, انگلستان، ویراستار کتاب مذکوراستاد تمات مرکز پژوهشی فلسفه و ادبیات دانشگاه ساسکس در

2 Deconstruction: A User’s Guide

3 Palgrave MacMillan

نیست. anti- , dis- در متون فلسفی ه معنای پیشوندهایی مانند 4

5 دیکانستراکشن

6 En: deformed)یا دیفورمد ) (Fr: déformer)را با دفرمه (deconstruction) برای روشن تر شدن منظور پیشنناد می ده دیکانستراکشن

مفاوره ای ه استفاده می شود. برای مثال توپی که دفرمه شده نه ترکیده و نه فارسیگاه در (فرانسویدر اگل ) "دفرمه"ه منظور بدانید. واژه ی

توپ دفرمه قوائد و قراردادهای بازی را تغییر آن برای بازی کردن با باید ناگزیر فاقد فرت و شکل است اما برای بازی مورد نظر مناسب نیست یا

داد.7 the experience of the impossible

ترجمه بامداد امینایی نیکالس رویل، - واسازی چیست؟ 2

8چیست؟ واسازی

نیکالس رویل

،خان /آقای گرامی

واژه گانفرهنگ شیفته یمن 9یسی انگلزبان در تک جلدی واژه گانفرهنگ شما هست . شگفت انگیزترین

ر زبان قتدااکرده اید: بیانکه روی جلد به استدالل شما داشته باش . آن اجدی ینگاهاست. من حتی مایل هست

10چمبرز واژه گانفرهنگ تید. هس یسی امروزینانگلجای ویژه ای در قلب من داشته است. من از دیرباز

برای شما می می بایست. همان زمان تنیه کردت شر شده بودروزی که منتهمان حواشیآن را 1993ویراست

خرین شامل می شد. اکنون آ واسازیبرای آنکه نخستین ویراستی بود که مدخلی را برای واژه ی نوشت .

نمی در باب آن بنویس . بیش از این تانمی بین آن مدخل تغییر نکرده و باید برای است که 1998ویراست آن در

:می کنیدتوان جلوی خودت را بگیرت. شما آنرا به شرح زیر تعریف

قابل به کارگیریبه ویژه برای تفلیل انتقادی یروش: واسازی11آنچه توانایی زبان را برای .متون ادبی در

ثابت و دارای معنایی نمی تواند می کند که هیچ متنی دعامورد تردید قرار می دهد، اقویا بازنمایی واقعیت

هایانگاره تمامی باید، و اینکه خوانندگان باشدپایدار 12را در هنگات مواجنه با یک متن از میان و غیره فلسفی

بردارند.

ورای واژه است گوی که افتااحیبدهید باید ، که اگر به من اجازه این تعریف نزد من آنگونه به نظر می رسد

را نگاریمی دان از ک ا می توان شروع کن تا اندوه و جسارت واژه دشواریها. خیلی بد است که من به

تان ’واسازی‘تعریف ]،[آنچنان بیرون ریختنی که هر چند باید با خنده ای همراه باشد، پس آنکه بیرون بریزت.

های انگاره به چه می ماند اگر خوانندگان تمامی مافک نیز هست. درباره ا فکر کنید.به طرز وحشتناکی

8 What is Deconstruction?

9 Dictionary

10 Chambers Dictionary

11 applied

12 assumptions

ترجمه بامداد امینایی نیکالس رویل، - واسازی چیست؟ 3

می طلبد که همه به واسازیشما طبق گفته یهنگات مواجنه با یک متن از میان بردارند؟ در فلسفی و غیره را

رت اندازه ی ه 13رد یا م

14ل وضع شوند، البته، هتر لویس کرولخ

15های فلسفی و امثال آن انگاره ه سرشار از

آلیس نمی داند او ]هتر[ چه منظوری دارد، یا درباره ی برای نمونه در مورد هویت جنسی زمان، که هاست.

:چه معنایی دارد سخن گفتن با زمان آنکه شناختن و

درباره ی تلف کردنش حر ‘ ،گفتهتر ]این را[ ’تیمی شناخ س که من می شنا یطور اگر تو زمان را آن‘

، ’البته که نمی دانی!‘: گفت. هتر ’من نمی دان منظورت چیست ‘: گفتآلیس ’نمی زدی. آن ]زمان[ اوست.

زمان با حتی هرگز توت می گوی أبه جرمن ‘. اندازداهانت باال می با سر را 16 Carroll)17 ,’!سخن نگفتی

1960, p. 69) .

را از میان بردارد بلکه ، و نه تننا آننا ’ها را از میان برداردانگاره تمات ‘یک نفر بتواند است چگونه ممکن

متن[ نزدیک ]آن تا به ،می دهد ییدریابد که یک متن ک ا و چه بود و چه معنا در همان لفظهد این وجوبا باز

شود؟

[ رنگ ؟چه کنی دیگر ] واسازیبا برآمده از اینکه تشویشیه می ده : تعریف شما با من یک فرضیه ای را ارائ

می تواند آدمی. فارغ از ایننا، چگونه دنمتالشی می شو هاواژه فرهنگ به احتمال زیادکه تا جایی، باخته

هیچ متنی نمی تواند دارای معنایی ثابت و پایدار ‘اید، ، اگر چنانچه شما مقرر کرده فرهنگ واژه ای داشته باشد

رد و خ ]در بهن مخاطب[ چرا که نمی شود نمایان به هیچ وجه ای واژههیچ معنیبه احتمال زیاد ؟ ’باشد

آن از دست ندادنظاهرا جای تأمل بسیار دارد، حتی اگر به نظر برسد واسازیخیر، منظر د.شومی خراب

مسخره است. شما این را نمی گویید، اما از طریق واسازی باشد.ضروری جدید شما مقتدر واژه در ویراست

د دارای معنایی ثابت هیچ متنی نمی توانادعا می کند ‘ واسازیاین را می رسانید: ’ادعا کردن‘استفاده از فعل

البته شما احتماال نمی توانید باور کنید که چنین ادعایی درست است یا ارزشی دارد. اما سپس ’و پایدار باشد...

؟ تننا یک چیز واضح به نظر را ارائه دهید یاوه ایه ی ساخت خودبه خودتان زحمت می دهید تا چنین تعر

چمبرز نیست که واژه گانفرهنگ ویراستار نزدهای قطعی اولیه ای در انگاره می رسد: هیچ از میان بردن

در حالی کهیافت ا ( گمراه کنندهدرک نکردنی یاقرار کن به طرز )که من بایدانگاره این باشد، از جمله

روی چیزی منظورتان این است که چه .’واقعیت را بازنمایی کندکفایت در حدزبان که ‘امکانش هست برای

،بنگرید و آمد تا آن را بازنمایی کند، یزبانهمراهش سپسو است زمین است؟ در آغاز واقعیتی وجود داشته

بسنده گی یدمی با که سک بسندگی زبان و نیز آن) بسنده می کند آب ها و خشکی ها سرتاسر بر ]که چگونه[

13

Hatter 14

Madder 15

Lewis Carroll 16

Time, یک شخصیت در داستان است 17

ترجمه شده وبه چاپ رسیده است. از جمله ی آننا می توان به ترجمه ی زویا پیرزاد فارسیچندین بار و توسط مترجمان و مراکز نشر مختلف به

و چاپ نشر مرکز اشاره کرد.

ترجمه بامداد امینایی نیکالس رویل، - واسازی چیست؟ 4

(!داشته باشد نظردر زبان ها را بینبسنده گی زبان ها و 18

که شما دارید درباره ا گفبت ’واقعیتی‘. این

جدا شود؟ من تصور می کن بعدأ شما به جرأت واقعیتمی تواند به آسانی از ’زبان‘چگونه می کنید چیست؟

در ننایت باید هذیان گفته که من ،به من خواهید گفت که من هرگز حتی با واقعیت سخن نگفته ات! متقاعد شدت

]پس[ برمیگردت تا یک بار دیگر به تعریف شما نگاهی بیاندازت. لیکن آن ا واژه های زیادی را بکر کرده ، باش

برگردت.ک ا باید به ات. به رعشه می افت از این چرندیات. نمی دان

تا جنت سعی در روشن کردن ایرادات، برایتان تعاریف دو اجازه بفرمایید ،اگر می خواهید چیست؟ واسازی

واژه گانفرهنگ در 1993تا قبل از ’واسازی‘نقل و قول کن . چنانچه گفت ، را دیگر واژه گانهنگ فر

)با ماامینی ’واسازی‘اما در حدود همان سال است که .غایب است 1988نمی شود: در ویراست دیدهچمبرز

در ویراست سخن می رود، آن واژه در باب، چنانچه ’وارد زبان می شود‘که این ا مورد توجه قرار گرفته(

19یسی آکسفوردانگل واژه گانفرهنگ 1989جدید می شود، آن ا که به شرح زیر تعریف شده است: نمایان

[/سازهساخت /سازی +واترکیب یافته از: : ]واسازی

. کنشی برای خنثی سازی ساختارالف20 یک چیز.

(1930)زاده ی ژاک دریدا تفلیل انتقادی توسط فیلسو فرانسوی : راهبرد در فلسفه و نظریه ی ادبی. ب

جنت در زبان ادبی و فلسفی و تناق های درونی قطعیهای متافیزیکی انگاره به سوی تأثیر مطرح شده و

.یافته است

با عقل جور در دست ک آکسفورد اکنون این تعریف نزد من به مراتب بنتر از شما به نظر می رسد. تعریف

ست، هنیز قابل استفاده گفت. چمبرز کوششبیشتر از آن چیزی است که بتوان برای این می آید، که بدبختانه،

آکسفورد واژه پیشینه و معانی متفاوتی دارد: آن آن ایی که توجه را به سوی این حقیقت جلب می کند که در

می گوید، دست ک پیشینمورخه های در را ’ک چیزخنثی سازی ساختار ی‘مثل ’واسازی‘مفنوت قدیمی تر

.1882در

که، فکر آن نخستمی کند که تعریف ایشان را به شما ترجیح بده . مصم طریق دیگری ه هست که مرا اما

معاگر اشاره می کند، که به بنترین نفو در استفاده ی از حیث ’واسازی‘ به به خوبی آکسفورد. می کن

واسازندهبسیارانی دیگر ه متون وابستگی ا به نوشته های ژاک دریدا دریافته می شود. چونی موارد21

نامیده می شود مشارکت داشته اند، واسازیو امتداد جزئیات آنچه که نوشته اند، بسیارانی دیگر در پیشبرد

من در این ی می ماند.است، باق واسازی ره یبانره ی کلیدی برای درک آنچه که درولیکن دریدا به عنوان چ

18

کنایه ای به ویراستار چمبرز و تعر نارسای واسازی 19

Oxford English Dictionary (OED) 20

Construction 21

deconstructive

ترجمه بامداد امینایی نیکالس رویل، - واسازی چیست؟ 5

، ادوم که مفید واقع شود. آن ا و آن موقعنامه به طور ویژه جنت یادآوری به نوشته های او ارجاع خواه داد،

آنرا به عنوان استراتژی تعریف می آکسفورد . را به مثابه یک رو می بیند، در حالیکه واسازی چمبرز

آکسفورد . حالیکهدر است توگیف می کند، ’کاربردی‘را به مثابه چیزی که واسازیچمبرز ، اکند. سوم

را به طور خاص با متون ادبی مورد واسازی چمبرز، ننایتا و تعریف می کند. ’تفلیل‘یک را با عنوان آن

می وابستهنظریه ی ادبی و فلسفه گسترده گی بیشتری با آنرا با . آکسفوردتوجه قرار می دهد، در حالیکه

کند.

با جزئیات تعاریف شان مورد گاراند، اما اگر واژه نشاید بازی با واژه ها باش اکنون همه ی ایننا به نظر شما

به طبع شما با این توجه قرار نگیرند، چه کسان دیگری می توان انتظار داشت ]که مورد توجه قرار گیرند[؟

شما گففاتی ندارید، گففاتی که در آن به تفصیل با نیست: آکسفورد، چمبرزادعا به کلی توجیه می کنید که

یا اتفاقی شده است ) اشارهاستفاده شده یا ’واسازی‘جزئیات و مثالنایی شرح دهید که ک ا و چه موقع واژه ی

اما .انصا دارت گونه ما را به همین تعمق فرا می خواند(. واسازی، چنانچه تفکر است استفاده و اشاره شده

به اگطالح واژه گانفرهنگ را با آنچه در چمبرزتعریف راحتیتفاوتنا همچنان باقی ست، حتی اگر کسی به

22کوچکتر جدید آکسفورد)که پرسشنای کن کاوانه ای را بر می انگیزد، شما این طور فکر نمی مقایسه کند.

باقی بماند؟ چقدر می گانه فرهنگ واژ ’همان‘می تواند کوچکتر شود و همچنان گانه فرهنگ واژیک کنید؟

برای مثال می تواند به یک مدخل مفدود شود؟ باقی بماند؟ واژه گانفرهنگ تواند کوچک شود تا هنوز همان

. در هر گورت، جایی ...(آکسفورد های گانه فرهنگ واژ؟ ]که بشود[ کوچکترین در بین تمامی ’واسازی‘به

عفونی میان ضد23گیه گرفت و ضد

24فرهنگ کوچکتر جدید است، این تعریف ارائه شده در آویخته شدهاز قل

است: (1993) آکسفورد

در فلسفه و ادبیات( زبان به ویژهاستراتژی تفلیل انتقادی ) -2. تکه تکه کردنوارونه ی ساختار؛ -1: واسازی

. می کندرا نمایان و ناهمخوانی ها قطعی هایانگاره لوه های متنج تأکید می کنده ک متونو

ه یف دیگریدر مسیر یک تعر جایی) کن . داوریاوت را این تعاریف متفممکنی می خواه غیربه طرز

از قائده و مفاسبه ‘ لزوما داوریبا این اگل که مطرح کردن مسائل ست برای اتالشی واسازیهست، گویا:

در باید ییک همیشه‘سر می رسد، لیکن فرارو تواند برنامه ریزی شود اما در نمی آنچه ،’تخطی می کند

چمبرزاگر من می گوی تعریف .(.Derrida, 1990a, p. 971نک :’ممکن است ]:[ بگوید داوری کردن

بزرگتر یا کوچکتر معتبر است، این بدین معنا نیست که من های . آکسفوردکمتر گفیح است، ]یا[ کمتر از

آکسفورد را بدون ایراد یافته ات. می خواه دست روی آن چیزی بگذارت که به وضوح در تعریف تعاریف .

22

New Shorter OED 23

decontamination 24

decongestion

ترجمه بامداد امینایی نیکالس رویل، - واسازی چیست؟ 6

خیلی به دردبخور ا ننایتشاید همچنین می خواه عرض کن که هیچ کدات از این تعاریف لیکن است، غلطشما

نیست.

رو ... که به ویژه در متون ادبی یک ‘به مثابه که داشت می گفت واسازیتعریف شما از در موردچنانچه

نوشته ’چیست؟ واسازی‘ آنکه در مورددریدا ی کهشفا ترین و واضح ترین متونیکی از :’کاربرد دارد

که در همین لفظه دارید می خوانید: من همینیاست. )یک نامه، شبیه به ’نامه ای به یک دوست ژاپنی‘، است

. نامه نگاری است واسازیباور دارت مفادی در این اگل نامه نگاری وجود دارد، منظورت ان امش با سرشت

اما -برای مثال، نوشتن من فقط به شما -ست اما تک نیست. مفرد استااست، تک یگانه به طرز ع یبی

قابل خواندن باشد، حتی بعد از مرگ ه در غیاب ما قاعدتا می باید ست، از آن حیث که نامهاهمچنین عمومی

من خوانش که ت ربه و آزمایشی در نوشتن بدین گونه -در ننایت، نامه نگاری یک ت ربه خواهد بود مان.

ه به نفوی مناسب دیدگانامیده شده است، دریدا ’یتله پات‘گرانه نمی دان چه دارت می گوی . در مرامی دیگر،

فقط بدان، دارت برای تو می نویس بدون دانستن آنکه چه ‘فلوبرت را در نامه ای به لوئیس بازخوانی می کند،

25نبه های رمانج. این همچنین مرا به اندیشیدن به (Derrida, 1988b, p. 12) ’دارت می گوی وا (1927)

توسط ‘حکایتی را درباره ی بانوی سالخورده ای روایت می کند که ی. ات. فورستریا می دارد. آن ا که

چگونه می توان ‘و او با تع ب فریاد بر می آورد: ’دخترهای خواهر/برادر به بی منطق بودن متن شده

(Forster, 1976, p. 99). ’می گوی ؟چه می بین که زمانی فکر می کن گونهچکه ابراز کن 26

دقیقا واسازی

درباره ی این نوع تنش های پیش بینی نشده و پیش گویی نشده است. مرا ببخشید، ممکن است به نظر برسد که

متوقف می موقتا [ پرانتز را به موجب همین ]زیاده رویدر این نکته زیاده روی کرده ات: در هر گورت،

کن .(

یک رو نیست و واسازیر می دارد: به ساده گی و گراحت اظنا ’به یک دوست ژاپنی‘در نامه ا دریدا

رو واسازیمقصود او این است که .(Derrida, 1991, p. 273)نمی تواند به یک ]وضعیت[ تبدیل شود

ک بتواند به کار گرفته شود، حال در متن ادبی )یا در یک متن فلسفی یا هر متن دیگری، شامل ی تانیست

ریچارد ایننا(. یا روانکاوی یا عشق، غیره و امثال هادارویا فمینیس یا ، یا فیل یا بافندگیواژه گانفرهنگ

بیردزورث27 ارائه می دهد: این موضوع برتفسیر خوبی را

[’رو ‘دریدا مراقب است که از این مورد ]28زیرا حامل داللت های ضمنی از یک شکل روالی پرهیز کند

اینکه خود را به پیش برود، از چگونهقااوت است. یک اندیشگر با یک رو در جا تصمی می گیرد که

ا را سازمان می دهد. دریافتی مواضعامر اندیشه دو دستی تسلی کند عاجز است، مأمور ضوابطی است که

(Beardsworth, 1996, p. 4)مسئولیتی است. بی یک خوداز نظر دریدا... این

25

ترجمه شده و آخرین بار توسط نشر نگاه در تنران به چاپ رسیده است. فارسینوشته ی ادوارد مورگان فورستر که توسط ابراهی یونسی به 26

نیست.عینا بازتاب افکار این است که گفته هایش قصودم 27 Richard Beardsworth 28

یسی آمده است.انگلکروشه در خود متن آن ا

ترجمه بامداد امینایی نیکالس رویل، - واسازی چیست؟ 7

پس چیزی قائده وار و بسته را تلقین می کند، رویه ای که به یک سران ات خت می شود. ’رو ‘اگطالح

سعی که کسی هر زمان ،قابل ترجیح است ’تفلیل‘و ’استراتژی‘استفاده فرهنگ های آکسفورد از واژه های

وانمود کن که آدمنایی نبوده : نمی تواندیده شوت فریبکارگمان کند. نمی خواه ناپذیرپایان می کند تا ایننا را

در به کار برده اند. نیز در مقاگدی را را گراحتا به مثابه یک رو دیده باشند، چنانکه آن واسازیاند که

ن این اشتباه در به نمایش داد ، کهبوده (1996)به کارگیری: با دریداه با عنوان مبسوط کتابیک اخیرا واقع

چنانچه جفری شود. گرفته یبه کارکه بشود به ساده گی ]؟[چیزی است واسازیکه اختصاص یافته تفکر

بنینگتن29ی برای به کارگیری... در حقیقت ا خواسته‘ می نویسد که: کتابترشرویانه در نوشتار آغازین آن

معناست که هیچ چیزبدین خودی کند که ساختار را مستفک م30دست نمی دهد و آن که ما ه هرگز کاربردی ب

[ به کارگیری گذرانده باب درشکست غ انگیز یا خطاکارانه ]با نظریه پردازی در باب ک و بیش وقت مان را

-مرا ببخشید کالتبودن بی پردهو امیدوارت که شما -بس است گفتن .(Brannigan et al., 1996, p. 6) ’ای

در اگل یک نسخه ی شمال اینواسازی ابدا با این مفنوت هرگز چندان توسط هیچ کس استفاده نشده بود.

غالبا رواج یافته بود، به نفوی که 80و اوایل دهه ی 70، که در اوخر دهه ی ه استبود ’واسازی‘آمریکایی

’مکتب ییل‘ طالحاگ به سریع و گمراه کننده( با ه از حدهرچند بسی زیاد)31 در ایاالت متفده شناخته می شد،

اشهگ دولفوکه بعدا بسیار عالی و کوبنده توسط ر یانهف رت گرانوعی واسازی 32

بنینگتن( و جفری 1986)

در جایگاهاز یک نسخه ی به روز شده ی نقد نوین آمریکایی، واسازی قدری بیشتر شد. کشیده نقدبه ( 1988)

بی پایه در بزنگاه های پیش زمینه ساز سردرگمی، تناق و، که بود در متون ادبی ی عمدتا یک خوانش بسته

مورد توجه قرار گرفت. گی

انگلیک ویروس یا شبیه به) ابتدازمانی که واسازی 33

ل آمریکا و اروپای غربی در ا( در دانشگاهنای شم

جا افتاد، به طور عمومی با ایده ی یک استراتژی متمرکز بر تقابل های 80و اوایل دهه ی 70اواخر دهه ی

و به ویژه بیشتر با ابعان مفنومی )گفتار/نوشتار، حاور/غیاب، درون/برون و امثال ایننا( وابسته بود،

.Derrida, 1981, p) 41)هستند ’سلسله مراتبی جابرانه ‘دارنده ی کردن آنکه چنین تقابل هایی همواره دربر

، متمایز بر ضد بافت مشخص است آنچه که باید خود در یک (گفتار، برای مثالیکی از ارکان تقابل )

سازی این سلسله مراتب و بازنگاری یا واژگون . واسازیاظنار بشود برای مثال( انگاشته شده ا )نوشتار،

گونه آنهنگامی که پس ]به آن[ مقید شده، در برمی گیرد. بنیان را بر آنچه تقابل در وهله ی آغازینتفول

یانه به نظر می رسد، و آن همان جایی است که من مشکالتی را رت گرافتعبیر شود همیشه به طرز احمقانه ای

درگیر هستید(. با آن کن ، شما هنوز ه درک می کن )و باید اضافه بوده ایدمی با آن درگیر دبایمی که شما

.دشتعریف ’واسازی‘که چگونه مالحظه شدچنانچه

29

Geoffrey Bennington 30

قرار باشد روشمند ساختار را تقویت کند پس خود بخشی از ساختار می شود.منظور دیکانستراکشن است که اگر 31

Yale School 32

Rodolphe Gasché 33

Parasite, مخرب و در اواخر متن کرد که در جاهایی از این متن همچون کنایه از چیزی ه می توان تعبیر "انگل" فارسیه را در واژاین

از مطلق نبودن برداشت ها و معانی آمده است.همچون کنایه ای

ترجمه بامداد امینایی نیکالس رویل، - واسازی چیست؟ 8

که :بگوید 1980در تانگذاشت تا دریدا را بر آن دارد ییانه ی واسازی بود که تردیدف رت گرااین درک

با من ،خوشبخت کردهرا یکی ]اگر این واژه[واژه ای است که هرگز از آن خوش نیامده است و ‘ ’واسازی‘

دوست نداشتن ا آموزنده است. از یک سو، مثال . (Derrida, 1983, p. 44) ’شده ات شگفت زده بی میلی

خوبی است برای این اگل که واسازی متعلق به هیچ کس نیست، آن چیزی نیست که هیچ کس )شما یا من یا

برای خود دارد. از ناشناسیا شبح وار گونه انگل ،زندگی ویروس گونهیک کنی و شدریدا( بتوانی کنترل

نومیدی کنار نگذاشت: برعکس، او آن را با و نکرد موقو را ’واسازی‘ی واژهدریدا استفاده از سوی دیگر،

د نکه رخ می دهدر جایی بافت های متنی زایشو استفاده ی آن و بر یاری رساندن برای تفول همانا بر

ات حقوقی، پرستاری، رایانه و فنآوری، شعر و عبرای مثال شامل معماری، مطالاین بافت ها اگرار ورزید.

و غیره می شوند اما شباحو ا داروهاداستان، اخالق، هرمنوتیک، مطالعات فرهنگی، مطالعات پسااستعماری،

به همه جا و ،مایشواسازی به سوی زایش و ن 90سراسر دهه ی قطعا به این ها مفدود نمی شوند. در واقع،

، هرگاهدر حرکت است نندهناپایدار ک، ماهیتا ضعیت یا ثباتشو :شحرکترفته است، لیکن ورای همه هر ک ا

’خت کالت‘مایل باشید ]به این کار[. چنانچه دریدا در 34یک )چنانچه به چاپ رسیده 1988ین بار در که نخست

از درون یک نامه( شود، که متنی نوشته اتفاق می افتد دیگر بار35 :بیش از هر چیزواسازی می گوید ،

خود ‘منفی نیست؛ خواه کسی بتواند بگوید به این معنی که ]منظور[ لیکن ،است حرکتاین ناپایداری در

سازیوای ’-وا‘هستند. ناپایداری همچنین برای پیشرفت مورد نیاز است. و آنکه ’چیزها36

بر آنکه نه

ساخت ورای گورت است که چیزی، بلکه بیشتر داللت می کند خود را می سازد دارآنچه د ویرانسازی

گرا37گرا نابودی یا

38 (Derrida, 1988a, p. 147) باقی می ماند. برای اندیشیدن

می مت ٌلیهمه جا در خود را : (Derrida, 1995, p. 29) ’تننا یک مالقات است‘دریدا می گوید واسازی

او. را می نگارد ’خود چیزها‘ که است وارشبح تأثیر . واسازی نوعی کند39منطق ‘ که، کندمی خاطر نشان

نقشمایه‘از ’شبح واره گی40 .(Derrida, 1994, p. 178) ’ی ناپذیر استیواسازی... جدافراوان ی

یک ‘که می گوی شما نمی توانید بگویید واسازی آن موقع ردنه توجیه کپس، آیا من دارت شروع می کن ب

که یک گمراه کننده است زیرا واسازی باید با آنچه ’رو ‘است؟ نظر ریچارد بیردزورث این است که ’رو

هاسبفمغیر قابل پیش بینی ]ها[، نمی تواند فرمول بندی یا پیش بینی شده باشد، در تعامل باشد. واسازی باید با

ی کالرکثنانچه تیموچ ناممکن ]ها[ در تعامل باشد. بادرواقع و ]ها[، ناشدنی 41از این رو ‘تأکید می کند:

34

Afterword, تاکنون به فارسی ترجمه نشده و هد از ترجمه عنوان در متن حفظ اشارات و لفن ادبی خاص متن است 35

منظور نقل قول رویل از دریداست. 36

the ‘de-’ of deconstruction 37

constructivist 38

destructionist, " استنباط کرد. که به وضوح توسط خود دریدا در مفنومی متفاوت از واسازی استفاده ساختارشکناکنون این واژه را می توان "

شده است.39

دریدا 40

motif 41

Timothy Clark

ترجمه بامداد امینایی نیکالس رویل، - واسازی چیست؟ 9

از سقوط تأکید شدهاست، در مفنومی ناممکنبه راستی چون واسازی نمی تواند پیش بینی یا برنامه ریزی شود

آنچه را به نفویاین (.Clark, 1992, p. 190) ’شدنی ]ها[ هاسبفمقلمروی ممکن ]ها[ و در حصارنکردن

توگیف کرده است، یادآوری می کند، که ’واسازی‘از ’ک اشتباه ترین تعریف‘که دریدا خود به عنوان

تعریف مفنومی از ]ت ربه[ او می گوید، این .(Derrida, 1992, p. 200) است ’ت ربه ی ناممکن ‘مشخصا

برای مثال ضرورت چهضرورت را در برمی گیرد، آنچه که دیگر مقابل یا در تناق با ناممکن نیست. آن

کالنی از ضرورت که بخشامکان این است که یک نامه می تواند از رسیدن به مقصد وا بماند: این

ارتباط دورادور مانندساختارهای نگار 42هیچ نامه ای، هیچ متنی با این امکان است، بدین معنی است که

،به راستی رد و بدل نشده است. برای نمونه، همین نامه ای که شما در این لفظه دارید می خوانید. عدت رسیدن

است در تعامل حس نیست، بلکه بیشتر با آنمورد نظر ادبی ارسال حس درپ ستی نظاتنارسایی یک شمشکل

متنی همواره به طور کامل، تمات و ننایی یچنامه ای، ه یچکه ما هرگز نمی توانی کامال مطمئن باشی که ه

‘یا ’مرگ‘و خواندن اندیشیدنی نیست: دریدا در وهله ای آن را این رکن یا ویژه گی نوشتن رسیده است.

’ی ناحاضر یادآورنده43چنانچه بنینگتن به ای از آن را اینگونه (.Derrida, 1988a. P. 8, 10)نامیده است

این است که چرا .(Bennington, 1989, p. 84) ’واسازی آنچه که فکر می کنید نیست‘تعبیر می کند،

شاید خود گواهی بر یک ساده انگاری جدی است، برای واسازی، ورای همه چیز ’واسازی چیست؟‘پرسش

’هستی‘یک پرسشگری 44وجود دارد. مالحظه ای همراه با آنچه که برای اندیشیدن باقی می ماند، با آنچه که

نمی تواند در حال حاضر اندیشیده شود.

ارائه چمبرزبه اندازه ی اشتباهات چیزهایی اشتباه . آکسفورداین همچنین آن ایی است که من باید بگوی که

می مانند آن است که عاجزهنگ واژه ای از ثبت کردنش می دهد، زیرا چیزی که همه ی این تعاریف فر

واسازی می باید به طور کلی با هویت و مفدود نشده است. ’فلسفه و نظریه ی ادبی‘واسازی به اگطالحا به

کژفنمی . مفنوت متن بیاب ارتباط بات ربه در تعامل باشد. اجازه بفرمایید که توضیفی بسیار مختصر این را در

آکسفورد و بسیارانی دیگر در آن سنی می گرای انگلکه شما با ویراستاران فرهنگ واژه گان -گسترده ای

(]واقعیت[ خوانیدرا آن)چنانچه ’واقعیت‘آن است که واسازی نه با ت ربه یا زندگی واقعی یا - شوید45

، بلکه

با زبان، و به ویژه با متن در تعامل باشد. باید

در ، ها یا سبکی برای نوشتن و خواندن متن ’رو ‘یا ’مرتبط با متن‘]چیزی[ عنوان اشتباه گرفتن واسازی به

ازی همواره بگوید: واس چیزی )مثل اینکه کسی بتواند چنین مفّصل است واسازی ’خود‘به اندازه ی یک کالت

کن داوری(. اما چنانچه گفت ، می خواه سعی کن که هابگویی [ واسازی همواره ]پس با خود متفاوت است،

دارت با این واژه های ع یب ادامه می یابد، آن طور که من باور -هرچند ممکن است که ناممکن باشد –

42

telecommunication 43

nonpresent reminder 44

is

منظور نویسنده کنایه زدن به ویراستار چمبرز و آکسفورد در مورد تفکیک واقعیت و زبان است. 45

ترجمه بامداد امینایی نیکالس رویل، - واسازی چیست؟ 10

پندار46

مشنورترین گزاره ی دریدا این شاید که ، دقت کنید متن هستآنچه در این به ، پدیده، ت ربه: واسازی.

’متن نیست یک ورایهیچ چیز ‘باشد: 47 (Derrida, 1976, p. 163) تفسیری بر این انشای بنینگتن. جفری

:’که فکر می کنید نیست چهواسازی آن‘، می نویسدموجز

متن در کل هر به طور قطعی گستر یک پندار آشنا نیست، بلکه جانشین سازی و بازنگاری آن است. ’متن‘

می از عالی ، نشان هاگونه نظا48

)نگویید مرجع، اندکی معنای بیشتری دارد از این ارجاعات است و

ی ورای آنچه که جنانجایگاهی ورای این برای زبان ندارد، و (. ادراک یک متن است... واسازی]ارجاعات[

، و به عالی غیر زبانشناسی ارجاع می دهند شان به دیگر هویتبه آن ارجاع می دهد. مولفه ها در زبان برای

تفاوتی ضروری میان جنان و زبان ارجاع می دهند. ]ها[ و تفاوت شی به شناسه]ها[گرددر ]ما را[ ی کهآننای

.Bennington, 1989, p)بژه. آننا نشان ها هستند. مثابه سوژه، و دیگری به عنوان ا وجود ندارد، یکی به

84)

گسترده تر و شبح ر، با یک پندا’ی ناحاضر یادآورنده‘واسازی می باید با نشان ها در تعامل باشد، با منطق آن

.به نظر برسد تفّملاز زبان، برای مثال، تعریف فرهنگ واژه ی شما ممکن است قابل ها تر از این وار

تعمی بی ‘متن چگونه بر روی آنچه که او اظنار می دارد کهاین است که ان ات داده ’متن‘آنچه دریدا با

’کران49 ’زندگی بر روی: خطوط مرزی‘چنانچه در .(Derrida, 1983, p. 40)می نامد، گشوده می شود

یا حاشیه هایش یدر کتاب امینییک نوشته نیست، ما مختومه ی کالبدبیشتر از یک متن می پردازد.به آن

تافتهافتراقی، است شبکه ای ]آن متن[ مفصور شده، اما50 از عالی که به طور نامتناهی به چیزهایی است یا

در حد س متن بر تمامی مفدودیت های معین. پارجاع می دهند به غیر از خودشان و به دیگر عالی افتراقی

، پننان شان کند نیافتهیا در یک همسنگی تمایز ند]مفدودیتنا[ را زیر آب ک سر کهنه آنبااعتش می تازد )

این است تمات مفدودیت ها - (شان ضرب و تقسی کردن ضربدر ها و خطوطو ، شان بلکه بیشتر پیچیده ساختن

)گفتار، زندگی، جنان، واقعیت، تاریخ، و آنچه که نیست، ده استهمه چیز در تقابل با نوشتن به پا داشته ش که

,Derrida, 1979)غیره(. تمات زمینه های مرجع به بهن یا جس ، خود آگاه یا ناخودآگاه، سیاست، اقتصاد، و

p. 84)

اسلوب شکنی ‘ گونه هایی از این قبیلبا ایستبمی اگر واسازی 51

دستآوردهایدر تعامل باشد، ’پنداشتی

. چنانچه دریدا اینچنین تعبیر کرده است:داشت آن را به چالش می کشیدتردید بی ویراستاران فرهنگ واژه

46

concept 47

"il n’y a pas de hors-texte" 48

traces 49

unbounded generalization 50

fabric 51

breakthrough

ترجمه بامداد امینایی نیکالس رویل، - واسازی چیست؟ 11

و مستفک ارتباط که حرفش این است که ، دگرگونسازی استبه سوی پنداشتی هر میزان از اسلوب شکنی

که داشته ای عالقه بنا به هرکسی که یچیز ، میان یک استعاره و آنرا و یک واژه رمعتبر میان یک پندا

می دهد. که اینشکل مورد توجه قرار داده را، تغییر 52، تر مناسب استفاده ای، قابل تغییریاولیه ی غیر حس

(Derrida, 1983, pp. 40-1). استادبی یا رایج

به طوری کهرا تصور کنید که زیر هر مدخلی تعریفی را ارائه بدهد فرهنگ واژه گان چمبرزیشی ویرا

ا در نظر ’استفاده ای مناسب، ادبی یا رایج‘واژه، ’معنای اولیه ی غیر قابل تغییر‘استفاده ی رایج به عنوان

همان ’تعمی بی کران‘گسترده ای را از نمایشکند و ]در نتی ه[ می بالفاگله آن را تکمیل آنگاهگرفته شده،

]می شود[: ت ربه ی آن ناممکن. نامتناهیمی شود! برای استفاده کننده ا دهد. چه راهنمایی می ارائه واژه

زبان خبریآنچه که اگطالحا ببا ی درهایگفتن چیز برای به واسطه ی تال اجازه دهید تا همه ی ایننا را 53

نشاییو ا54.خالگه کن است نامیده شده

55در واقع، این ممکن است سودمند ترین راه برای آغاز اندیشیدن

ت اما بدون تأکیدی دید این آن ایی ست که باید شروع می کردت، یا شروع کرده ا)بی تردرباره ی واسازی باشد.

: باش در واژه های خطاب با واسطه ی آنچه که شروع کرده ات توضیفش داده ممکن است این چنین گریح.

مفرد اما اشاره شده ای لطف ،چیزی گفته باش در باب اظنار مّفبتمن ممکن است ’ خان /آقای گرامی...‘

یآپوستروف که همچون ’گرامی‘ پیرامون، ’گرامی‘در واژه ی کرده باش عمومی56 ]: یا تمییز دهنده ای[ که

ها ب وابستگیزمانی که در همان لفظه بر ،می کند برقراربه عنوان حالتی از خطاب فردیت این نامه را

همچنین ممکن است، درباره ی بالتکلیفی ات در توجه اینکه شما نگاری بازتأکید می کند.عمومیت گونه ی نامه

در فرهنگ واژه گان شما بدون -اینکه شما مرد هستید یا زن ،نمونه، برای چیزی گفته باش که هستید

،(Chambers, 1998, p. vii)مشخص شده است ’ویراستار‘تننا شناساندن آن مرد یا زن به واسطه ی نات،

د.( زبان نرا می پراکن انیراتشهر گورت در سراسر این نامه در کار خواهند بود، که تأث ها در همه ی این

یک ،می دارد: زبان شما، گفتمان فرهنگ واژه به ساده گی چیزی را مقرر گوییکه دارد است زبانی خبری

چنین و چنان است. این به ’واسازی‘شما می گویید این است.از تر[ بسیار قدرتمندهمانامثال قراردادی و ]

گفت ‘: می کنیدشما آنرا به شرح زیر تعریف ظاهر یک تقریر خبری است، تقریر حقیقت یا دست ک تعریف.

این قبیل –)در یک جمله( که می تواند درست یا اشتباه باشد؛ که بر اعالن اشاره دارد تا بر نمایشگری. خبری

نمی چیزی را که به ساده گی استزبانی زبان انشایی از سوی دیگر، .’در تقابل است( انشاییجمله ای )با

در یک جمله یا گفت انشایی ‘. دوباره به نقل از تعریف خودتان: ان ات می دهدگوید، لیکن چیزی را با گفتن

. مثالی می ’در تقابل است( خبری، این قبیل جمله ای )با ’موگو را تشکیل می دهد کنشگریفعل خود

52

" دارد.شکنیاسلوب اشاره به " 53

constative, توگیفی 54

Performative, جراییا 55

د/کالتو (Positivism) برآمده از اندیشه ی اثبات گرایی ر نظریه ی کنش که توسط جان ال آستین در (Logo-centrism)کانون گرایی خ

.و توسعه یافت نقد شد گفتاری56

apostrophe

ترجمه بامداد امینایی نیکالس رویل، - واسازی چیست؟ 12

آیرونیک زیبا و ،ظریفخیلی هموارهفرمایید و آنچه که من 57من به نادانی ات اعترا ‘یافته ات، این است که:

نامگذاری یا در جنت ی یها، تندید ها و کنش ها پیمانمثال های دیگر از جمالت انشایی ]پس[ .’می کن

گذرا بکر تا جمع شودشما شاید حواستان ). از این قبیل است و اعالت کردنمرده رسما را یکس ،بنیانگذاری

جبران ناپذیر و آن ایده را که زبان می بی درنگ و به طرزی کنید که این تصور از زبان با عنوان انشایی

انگاشته شود را بغرنج می کند: زبان انشایی چیزی ان ات می دهد، ’به طور بسندهبازنمایی واقعیت ‘برای تواند

.(با واقعیت، در واقعیتدر حقیقت،

یشسترده ای از متن هاگ طیفدر دریدا 58اظنار داشته که چگونه رابطه ی میان زبان خبری و انشایی یک

قابل خواندن و اگر قدریتننا انشایی خواهد داشت، نمودیجمله ی خبری ا هر اگطالح آالیش متقابل است:

تا جایی که رویداد یا ت ربه ی خواندن، گو دادن یا هر چیز دیگر را فرا خواند، دیگر عبارت، به باشد درک

در یک فرهنگ پس هر تعریفی غیر قابل مفاسبه یا پیش بینی بودن را پذیرا باشد.که می باید به خودی خود

در همسازی با شانس خبری نیست بلکه به آسانیواژه گان 59کسی ممکن ست. حال زایشی است، ه هانشایی

آنچه من این همسازی هرگز نمی تواند به ساده گی پیش بینی یا مفاسبه شود. ،جدای از آنکه است بگوید

)شاید یک است ’واسازی‘اثرات انشایی تعریف شما از همواره این ا در این نامه به شما گفته ات خود اثبات

قت که تعاریف به طور مف چیزی را مقرر ( با این حقیاست ناچیز ، اما در هر حال یک اثبات نمونه ی

ا از سوی دیگر، هر اگطالح دارند. من ناگزیر بودت به شما بنویس ، همچنان که گفت . جلوه هایینمی کنند لیکن

بدون این رویداد بازشناختنی بودن، به عبارت دیگر بدون خواهد داشت: جمله ی انشایی نمودی خبری

کسی نمی تواند نوزادی را نامگذاری کند یا قراردادها و مقررات و قوانین، خبریسازگاری یافتن با سرشت

.را افتتفاح کند یجدید ننادببندد یا پیمانی

به واسطه ی آنچه که برای از راهنای ممکندر طریقه ی انشایی، واسازی در پی آن است که به طور کامل

یادآورنده ی یک ه شود که لزوما به واسطه یقایوارد در آن ]اثرات[ انشایی ای اندیشیدن باقی می ماند،

درآویزد که اگلکه می کوشد برای مثال با پیآمدهای این : برآمده اند ، مفاسبه شده یا پیش بینی شدهناحاضر

که به وسیله ی امکانی ضروری ساختار یافته حالت هر انشایی تننا می تواند آن چیزی باشد که هست با این

تواند بیراهه رود.است که نمی

57

Ironic, "است گویی یا متااد نوعی آرایه ی روایی است که حاوی متناق آیرونی یا "خال آمد

58

، این ا بکر شده استترجمه نشده فارسیخطابه ها و نوشته های زیر عینا در خود متن اگلی آورده شده اند اما به دلیل اینکه هیچ یک از آننا به

”Signature Event Context”, “Limited Inc abc…”, “Envois”, “Psyche: Inventions of the Other”: اند58

chance 59

democracy

ترجمه بامداد امینایی نیکالس رویل، - واسازی چیست؟ 13

ش به تولید جلوه های نوین، زبان های نوین، ننادهای نوین، قالب های سیاسی نگرشاما واسازی به عالوه با

نوین، دوستی، مردت ساالری60

. خبری است واز این قبیل، به طرزی ناخواسته انشایی و جنانی گرایی،

:کرده است خاطر نشانچنانچه دریدا

گذرگاهی را باز ندهای روشمند ساکن نمی ماند.ز به هیچ وجه نیست؛ بر رواست یا هیچ چیواسازی یا مبتکر

با -می کند، پیش می رود و دنباله ای را رها می کند؛ نوشتن ا تننا انشایی نیست، قواعدی تولید می کند

انشایی و خبری میان زبان نظری تقابل آسان تامین برای اثرات انشایی نو و هرگز با -ی دیگرقراردادها

(Derrida, 1989, p. 42)خود را به کار نمی گمارد.

کن : قایه گفتن این نیست که ما می توانی یا می ا ، بگذارید تصریحپس در گورتی که جایی شفا نبوده

بایستی که فرهنگ واژه داشته باشی به ویژه یکی مانند فرهنگ ما فرهنگ واژه ها خالص شوی . باید از ّشر

بوده ات. و پنداشت های خبری و انشایی ارزشمند چمبرزواژه گان شما: من همیشه عاشق فرهنگ واژه گان

خبری داشته باشی ، بیان هایهستند )همانی که شما با چنان وقار و گرفه جویی تعریف می کنید(. ما باید

دریدا را از خبریتعریف گر برای مثال، این بیان آرزو کنی که اعتبار حقیقت را در بردارند. تعاریفی که

دریابید:

ن واسازی نه نظریه است نه فلسفه. نه مکتب است نه رو . حتی یک گفتمان نیست، نه کنش است، نه تمرین. آ

، سیاست، دیپلماسی، اقتصاد، ، چیزی است که امروز دارد در آنچه که جامعهرخ می دهدچیزی است که

. واسازی همین حالت است. من این را می گوی ، رخ می دهدواقعیت تاریخی و امثال این و آن خوانده می شود

کن اگر م الی داشته باشی ؛ شنه فقط برای اینکه من فکر می کن که درست است و نه فقط برای اینکه باید اثبات

(Derrida 1990b, p. 85). عبارتنین برای مثال زدن از یک بلکه همچ

چیزی است که رخ می دهد، چیزی است که امروز دارد رخ ‘: که تعریف دیگر واسازی پس به این ا می رسی

را در فرهنگ واژه گان خودتان تصور کنید. گمان می کن کمی مبن به نظر برسد. اما به این. استفاده ’می دهد

یک واژه برای توضیح دادن در درستی ا و سودمندی ا مصم می کند: اگر این ا خاطر تقریر دریدا مرا

گطالح جنان در اواخر قرن بیست وجود داشت برای خالگه کردن آنچه که در قرن بیست و یک ، چه در به ا

مطلع هست که باشد. ) ’واسازی‘غرب و خارج از آن رخ می دهد و رخ دادنش ادامه می یابد، آن واژه شاید

چنانچه سعی کرده ات تأکید کن که واسازی باید –اندکی جن ال آفرین است ابراز کردنشچنین اینتردیدی نیست

برای مثال با آنچه که هر هویتی را در دریافته شود.در تعامل باشد و باید به این شرط نیستبا آنچه حاضر

د.دهدر کنار خود قرار می جریان گرفتهمتفاوت از خود می سازد، برآمده، ه خود و ه یک وهله

همچون نوعی واسازی مایل نیست که با احساسات مقصود را به منزل شما برسان . آرزو می کن همینطور

آن ایده که یک گفتمان ‘کند. چنانچه دریدا خاطرنشان کرده است: نابودیا جس خارجی میزبانش را انگل

ترجمه بامداد امینایی نیکالس رویل، - واسازی چیست؟ 14

، جاب ایی یا اعمال دیگر من ر شود، ]خواه[ گفتمانی هست یا نیست، یک دستوردهیواسازنده ممکن است به

خت یک (Derrida, 1993, p. 229) ’نمی کند عالقه منده ای ه که مرا برّ جور ک مدی یا دیوانه گی است

گونه ی دیگر.( انگلپرانتز

و یبیانات‘که عنوانی دارد ) از متنی -همین یک یا دو دقیقه پیش نقل کرده ات ’عبارتمثالی از یک ‘اکنون آن

گرایی و زلزله گرایی های انگلمنطق گرایی، نوین گرایی، پساگرایی، -درست گرایی هایی درباره ی نو

علمی با عنوان همایشیدر 1987در اگل درکه –که می باید هر واژه نگاری را مختوت کند کوچک دیگر(

‘"نظریه"یک حاالت‘61

در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی 62

در ا رواین 63

ارائه شده بود. به عنوان یک درس

موقعیت بیانی خبری ا ، با وجودنشاندار شده است. قایه ا تعریفی است از واسازی که با یگانه گی

گذشته متفاوت است )هیچ کسی قبال نه تننا با آنچه ، و این چیزرا ه ان ات می دهدچیزی مسیرهمچنین در

کامل در این سیطره( بلکه همچنین متفاوت به طور واسازی را هرگز این طور کامل تعریف نکرده بود، قبال

برای اندیشیدن باقی می ماند، باقی می ماند تا برای مثال به واسطه ی شما به حساب بیاید.است تا جایی که

خسته مثل آن هتر دیوانه از سخن گفتن با زمان شاید گرانبنای شما را گرفت . زمانلطفا مرا ببخشید که زیاد از

اگر ت، کاری از دست بر نمی آید. آنکه شما با همه ی ایننا چه خواهید ساخی ، من در شگفتحالشده ات. در هر

به نظر می رسد درباره ی واسازی در رابطه ا با زبان خیلی ادامه داده ات، شرمنده ات: فقط همین است که

را که گرد آمده بود تقدی کن . مبناهاییشما ویراستار یک فرهنگ واژه گان هستید و من واقعا خواست که

شفا کن که از واسازی را مفنومیاز آن ا که خسته شده ات از اینکه شوند. فتهباید در نظر گررا که مبناهایی

اگر .خواهد رفت ’زبان‘، به طور قطع خارج از هر درک متداولی از واژه ی زبان همچون چیزی خارج از

من فروتنانه برخی یا همه ی برای تعریف واسازی در آینده اندکی پیشنناد های خالگه وار می خواهید،

عبارات زیر را مطرح می کن :

آنچه فکر می کنید نیست: ت ربه ی ناممکن: آنچه برای اندیشیدن باقی می ماند: منطق اثبات زدایی که واسازی

متفاوت ه خود و ه ست: آنچه که هر هویتی را در یک وهله ’خود چیزها‘همیشه در حال حرکت دادن در

می سازد: منطقی از شبح واره گیاز خود 64

: چیزی است که عملی نظری و ویروس شناسی گرایی یا انگل:

امروز دارد در آنچه که جامعه، سیاست، دیپلماسی، اقتصاد، واقعیت تاریخی و امثال این ها خوانده می شود،

خود سرآغاز آینده است.که رخ می دهد:

مربوط بهافه می کن . این سخنی از دریداست، سخنی دیگر تعریف آخری را به عنوان یک جور ضمیمه اض

واسازی:

61

The States of Theory 62

University of Southern California 63

Irvine 64

spectrality

ترجمه بامداد امینایی نیکالس رویل، - واسازی چیست؟ 15

شود، پیراسته قاب بندی و سرآغاز آینده است، آینده ای که به خود اجازه نمی دهد در شکل حاضر خود [ ...]

پس همچنین سرآغازی است به سوی آنچه که به خود اجازه نمی دهد پیش بینی شده یا برنامه ریزی شده باشد؛

ناگزیرند از منطق واسازگار از این روکه بسیار یموارد ، اخالق و سیاست،اختیارآزادی، مسئولیت، 65در

حاور، ضمیر یا منظور کناره بگیرند.

(Derrida, 1992, p. 200)

. از حاال برایتان واضح خواهد بود که من نمی توان این ]نامه[ را بفرست . از خودت توقف کن اینچنین است. باید

چه منظوری می باید در نظر گرفته شود که نامه ای مانند این بتواند به مقصد برسد؟ از شما می می پرس :

پرس ، خواننده ی ناشناس، ای گرامی.

ارجاع ها

Beardsworth, Richard (1996), Derrida and the Political (London: Routledge).

Bennington, Geoffrey (1988), ‘Deconstruction and the Philosophers (The Very Idea)’, Oxford

Literary Review, 10, pp. 73–130; reprinted in Geoffrey Bennington, Legislations: The Politics

of Deconstruction (London: Verso, 1994).

Bennington, Geoffrey (1989), ‘Deconstruction Is Not What You Think’, in Deconstruction

Omnibus Volume, ed. Andreas Papadakis, Catherine Cooke and Andrew Benjamin (London:

Academy Editions), p. 84.

Brannigan, John, Ruth Robbins and Julian Wolfreys (eds) (1996), Applying to Derrida

(London: Macmillan).

Carroll, Lewis (1960), Alice’s Adventures in Wonderland and Through the Looking-Glass

(New York: Signet).

Chambers English Dictionary (Edinburgh: Chambers, 1988).

The Chambers Dictionary (Edinburgh: Chambers, 1993).

65

deconstructible

ترجمه بامداد امینایی نیکالس رویل، - واسازی چیست؟ 16

The Chambers Dictionary (Edinburgh: Chambers, 1998).

Clark, Timothy (1992) Derrida, Heidegger, Blanchot: Sources of Derrida’s Notion and

Practice of Literature (Cambridge: Cambridge University Press).

Derrida, Jacques (1976), Of Grammatology, trans. Gayatri Chakravorty Spivak (Baltimore,

MD: Johns Hopkins Press).

Derrida, Jacques (1979), ‘Living On’, trans. James Hulbert, in Harold Bloom et al. (ed.),

Deconstruction and Criticism (New York: Seabury Press), pp. 75–176.

Derrida, Jacques (1981), Positions, trans. Alan Bass (London: Athlone Press).

Derrida, Jacques (1983), ‘The Time of a Thesis: Punctuations’, trans. Kathleen McLaughlin, in

Philosophy in France Today, ed. Alan Montefiore (Cambridge: Cambridge University Press),

pp. 34–50.

Derrida, Jacques (1987), ‘Envois’, in The Post Card: From Socrates to Freud and Beyond,

trans. Alan Bass (Chicago, IL: Chicago University Press), pp. 1–256.

Derrida, Jacques (1988a), ‘Signature Event Context’, trans. Samuel Weber and Jeffrey

Mehlman; ‘Limited Inc a b c . . .’, and ‘Afterword: Toward an Ethic of Discussion’, trans.

Samuel Weber, in Limited Inc. (Evanston, IL: Northwestern University Press).

Derrida, Jacques (1988b), ‘Telepathy’, trans. Nicholas Royle, Oxford Literary Review, 10, pp.

3–41.

Derrida, Jacques (1989), ‘Psyche: Inventions of the Other’, trans. Catherine Porter, in Reading

de Man Reading, ed. Lindsay Waters and Wlad Godzich (Minneapolis, MN: University of

Minnesota Press).

Derrida, Jacques (1990a), ‘Force of Law: The "Mystical Foundation of Authority’", trans.

Mary Quaintance, Cardozo Law Review, 11, 5/6, pp. 921–1045.

Derrida, Jacques (1990b), ‘Some Statements and Truisms about Neo-Logisms, Newisms,

Postisms, Parasitisms, and other Small Seismisms’, trans. Anne Tomiche, in The States of

‘Theory’: History, Art and Critical Discourse, ed. David Carroll (New York: Columbia

University Press), pp. 63–95.

ترجمه بامداد امینایی نیکالس رویل، - واسازی چیست؟ 17

Derrida, Jacques (1991), ‘Letter to a Japanese Friend’, trans. David Wood and Andrew

Benjamin, in A Derrida Reader: Between the Blinds, ed. Peggy Kamuf (London and New

York: Harvester), pp. 270–6.

Derrida, Jacques (1992), ‘Afterw.rds: or, at least, less than a letter about a letter less’, trans.

Geoffrey Bennington, in Afterwords, ed. Nicholas Royle (Tampere, Finland: Outside Books).

Derrida, Jacques (1993), ‘Politics and Friendship: An Interview with Jacques Derrida’, in The

Althusserian Legacy, ed. E. Ann Kaplan and Michael Sprinker (London: Verso).

Derrida, Jacques (1994), Specters of Marx: The State of the Debt, the Work of Mourning, and

the New International, trans. Peggy Kamuf (London: Routledge).

Derrida, Jacques (1995), ‘The Time is Out of Joint’, trans. Peggy Kamuf, in Deconstruction

is/in America: A New Sense of the Political, ed. Anselm Haverkamp (New York: New York

University Press), pp. 14–38.

Forster, E. M. (1976), Aspects of the Novel, ed. Oliver Stallybrass (Harmondsworth: Penguin).

Gasché, Rodolphe (1986), The Tain of the Mirror: Derrida and the Philosophy of Reflection

(Cambridge, MA: Harvard University Press).

The New Shorter Oxford English Dictionary on Historical Principles, ed. Lesley Brown, 2

vols (Oxford: Clarendon Press, 1993).

The Oxford English Dictionary, 2nd edn, prepared by J. A. Simpson and E. S. C. Weiner, 20

vols (Oxford: Clarendon Press, 1989).

ترجمه بامداد امینایی نیکالس رویل، - واسازی چیست؟ 18