حم ن الرحیم بسم اهلل الر

229
م حی ر ل ن ا حم ر ل ا م ا بس فصلنامه علمی ـ تخصصی فرهنگردم ايران م شماره74 زمستان9315 مدير مسئول: اع اصغر شع سردبير: می دکتر فاطمه عظی فرد مدير اجرايی: علی آنی زاده ري ادبی:ستا ويراهانیه فرا، وجیهسفیما زری سی حروفچينی و صفحه آرايی:لتخواه زلیخا دو طر احی جلد: نیمیه حسی س به انگليسی چکيدهعقوب جوادی : دکتر ی فی و چاپ: ليتوگرا سروش نشانی : تهران،ن، جمالورا نیا واحد فرهنگعی، ساختمانچه پیروز شفی آباد، کوردم م تلفن:55555551 ، 55954595 ، 55333524 نمابر:55293534 نشانی تارنما:rcirib.ir/farhang-mardom را یانامه:[email protected] و[email protected] هيئت داوران:)لفباه ترتيب حروف اب( ب مظداهری،نقی، سدهرار شدهافید سددکتر حمید حنیف، دحمدعلومی، دکتر م فروغ بحرالحمد همایون دکتر م سپهر

Transcript of حم ن الرحیم بسم اهلل الر

بسم اهلل الرحمن الرحیم

مردم ايران تخصصی فرهنگ علمی ـ فصلنامه 9315 زمستان 74شماره

اصغر شعاع: مسئولمدير فرد دکتر فاطمه عظیمی: سردبير زاده علی آنی: مدير اجرايی :سیما زریسفی، وجیهه فراهانی ويراستاري ادبی زلیخا دولتخواه آرايی: و صفحه حروفچينی سمیه حسینی: احی جلدطر دکتر یعقوب جوادیچکيده به انگليسی : :سروش ليتوگرافی و چاپ

مردم آباد، کوچه پیروز شفیعی، ساختمان واحد فرهنگ نیاوران، جمال : تهران،نشانی 55293534نمابر: 55333524، 55954595، 55555551 تلفن:

rcirib.ir/farhang-mardom نشانی تارنما: [email protected]و [email protected]یانامه: را

)به ترتيب حروف الفبا(: داورانهيئت فروغ بحرالعلومی، دکتر محمد حنیف، دکتر حمیدد سدفید ر شدهانقی، سدهراب مظداهری،

سپهر دکتر محمد همایون

مقاله تدوین و پذیرشراهنماي

واژه تجاوز نکند. 11عنوان مقاله باید کوتاه و گویا باشد و از ـ 1هـا نتـایو و اهتیـ ـ چکیده باید محتوای مقاله را بازگو کند و بـا تککیـد بـو رو 2

واژه( نوشـته 212سـرو 11پاراگواف و حـداکرو در کاربود نتایو بوده و تتام آن در یک شود. واژه یا عبارت بالفاصله بعد از چکیده آورده شود. 1تا 3های کلیدی در ـ واژه3پیشـینه تحقیـ توهیـه اهتیـ تحقیـ رو و ـ مقدمه باید شامل طـو مأـکله 4

اهداف تحقی و موقعی هغوافیایی مورد مرالعه باشد.توان با هم یا هداگانـه تـدوی گیوی را می ها و نتیجه حلیل و بورسی دادهـ تجزیه و ت1

کود. در صورت مجزا بودن بحث و نتایو نباید دارای اطالعات مشابه یا تکواری باشند.نـام مشخصات نویأنده یا نویأندگان نام و نـام اـانوادگی موتبـا دانشـ اهی ـ 6

.دورن ار( در صفحا هداگانه بیایدو رایانامهمؤسأا متبوع نشانی تلف

و مرـاب بـا معیارهـای word 2223 تایپ شده در بونامامقاله به صورت ارسال ـ7 .باشدچکیده ان لیأی دارایباید مقالهگودد. انجام مندرج در ای راهنتا

منابع مورد استفاده در مت در پایان مقاله و بواساس توتیب الفبایی به شو زیـو ـ 8 .ده شودآور

محـل .نام کتـا . تاریخ انتشار( .نویأندگان( یا : نام اانوادگی نام نویأندهکتاب تـاریخ . کتا توهته شده: نام اـانوادگی نـام نویأـندهو نویأـندگان( و. نشو: نام ناش

.محل نشو: نام ناشو .متوهم .انتشار(نـام .«گیومـه قالـه دااـل عنوان م» .: نام اانوادگی نام نویأنده یا نویأندگان(مقاله

.هلد: شتاره صفحات مقاله .تاریخ انتشار .دورهو سال .نشویه

4مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

.«گیومـه عنوان مقاله داال» .: نام اانوادگی نام نویأنده یا نویأندگان(ها مجموعهمحـل نشـو: نـام ناشـو .نام مجتوعه مقاالت . تاریخ انتشار(. نام ویواستار یا گودآورنده

شتاره صفحات مقاله

نظـو آاوی تاریخ و زمان تجدیـد .: نام اانوادگی نام نویأندههای اينترنتی سايتنـام و آدرس سـای اینتونتـی بـه .«عنوان موضـوع دااـل گیومـه » .در سای اینتونتی(

.صورت ایتالیکمؤلف سـال انتشـار: شـتار اانوادگی ارهاعات در مت مقاله میان دو هالل نامـ 9

فارسـی هتاننـد منـابع د نظو( نوشته شود. در مـورد منـابع ریـو صفحه یا صفحات مورواژه بـه صـورت هـدا از مـت بـا 42های مأتقیم بـی از فارسی عتل شود. نقل قول

.متو( از دو طوف درج شود نیم سانتی تورفت ی .بوابوهای التی در پانویس درج شودـ 12زمان به نشویه به طور همباید پذیو مقاله با شورای نویأندگان اس و مقاله نـ 11

سپوده شده باشد.داال یا اارج از کشور یا هتای دی وی در فوهنـ مـودم هـای مختلـف پذیود که در حـوزه هایی را می فقط مقاله ـ فصلنامه12

هـا و هـا هشـ معوفی عناصو فوهن ی مشـتو اقـوام ایوانـی آدا و رسـوم آیـی سـازی هـای تولیـدی و بونامـه الترـل و... و روفیـ باورهای مودم ایوان داستان ضو

فوهن مودم( و سبک زندگی باشد. .در ویواستاری ادبی مقاله بدون تغییو محتوای آن آزاد اس ـ فصلنامه13

‌هاي‌آوايي‌نشانه

‌ مثال ها‌واکه

a ا abr ابر

‌ â آ âb آب

o ا ordu اردو

u او u )او)سوم شخص

e ا esm اسم

i )اي )ئي il ايل

مثال همخوان مثال همخوان

b ب boz بز ž ژ žâle ژاله

p پ par پر f ف filفیل‌

t ت + ط tar تر q ق + غ qurbâqe قورباغه

s سث+ص+ sar ء+ ع ? سر mo?amâ معما

š ش šir شیر k ک râ k کار

j ج jân جان g گ garm گرم

č چ unč چون l ل lâl الل

h ح + ه hâl,hâr هار/ حال m م mu مو

x خ xun خون n ن nân نان

d د dar در v و verd ورد

z +ض+ظز+ذ zur زور y ي yâr يار

r ر ruz روز

فهرست مطالب

صفحه عنوان مقاله های ايرانی پديداری و ماندگاری قصه قش زن درن

9 .............................................................................. آمنه ابواهیتی بررسی تطبیقی حماسه کوراوغلو در اقوام آذربايجان، ترکمن و ترکیه

27 ............................................................................... آزاده فخوی های کودکان بازی ترانه

11 ............................................................................. ناهید ههازی های ناز و نوازش مادران کرد ها و نغمه حلیلی بر الاليیت

71 ....................................................................... پور شتیل معووفن نويسان دوره صفويه و قاجاريه يد سفرنامهوروز از دن

97 ............................................................................ علیوضا دارابی شناسی عرفانی بررسی يک بیت از مثنوی موالنا در انسان

121 .............................................................. پور محتدمهدی استاعیل زيونی ج. ا. ا در ايجاد الگوی هويت دينیهای تلوي رسی نقش برنامهرب

143 ............................................ نأیم مجیدی و امیومأعود امیومظاهوی باد و انواع آن در فرهنگ مردم روستای چنگیزقلعه بیجار

169 ........................................................................... داری ایوج قوه نشینی در کهک قم از گذشته تا به امروز ت شبنسم و سر

181 ........................................................ مصرفی هعفوزاده دستجودی کنترل ترس جمعی در فرهنگ مردم

191 ...................................... پ اه الو معصومه گلپای انی و پوستو الوهای همگرايی، واگرايی با هويت ملـی قـوم کرمـان بررسی زمینه»معرفی کتاب

«خراسان

213 ............................................................. پیشخانی محبوبه سبز سیده

های ایرانی صهنقش زن در پدیداری و ماندگاری ق

1آمنه ابراهیمی

‌چكيده

نقش زنان در تاريخ حیات اجتماعی اغلب ناديده گرفته شده است و اين غفلت در تاريخ ادبیـات ويژه سهم آنان در پديداری ادب عامه مشهود است. اين در حالی است که زنـان نیمـی از ايران به

توانـد های ادب شـفاهی، مـی در آفرينشاند و توجه به سهم زنان دهنده هر جامعه جمعیت تشکیلگويان به عنوان راويان و قصه زنان در درازنای تاريخ سازی آنان را بیشتر نمايان سازد. نقش فرهنگ

کنند. ايـن ها در انتقال سینه به سینه و شفاهی فرهنگ و ادب عامه نقش بارزی ايفا کرده و میخانههشگران اين عرصه، ادب شفاهی را ادب مختص زنان نقش تا بدانجا اهمیت دارد که برخی از پژو

ای به توصـی و تحلیـل بر اساس روش کتابخانه اين جستاردانند. و ادبیات مکتوب را مردانه میسـازان و زنان به عنوان آموزگاران، هويـت دهد های اين مقاله نشان می است. يافتهها پرداخته دادههای پسین خود همواره حضوری پررنگ و در برساخته به نسلدرمانگران در انتقال ادب عامه روان

در راستای انکـار و جستاراند. مدعای اين شدن فضای فرهنگی و اجتماعی زمانه خود نقش داشتهجهان فرهنگی ايران نیست و تنها بر روشن کردن نقـش پررنـگ زن در نفی نقش مردان در زيست

کند. اين جنس سخن رفته است ـ تأکید میـ از آن رو که کمتر از ها ماندگاری قصه

گويی ، قصهقصه، زندرمانگر، نامی زنان، روان پوشیده ادبیات عامه، ها: کلیدواژه

[email protected] رایانامه: . عضو هیئ علتی گووه تاریخ دانش اه عالمه طباطبائی.1

01مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

مقدمه

ایـ پیـدای ها در درازنای زمان اس . در ادبیات عامه محصول ذه و عتل انأانیکـدی و نقـ نوع ادبیات زن و مود به عنوان عناصـو سـازنده پیکـوه هامعـه در کنـار

بایأته اس که به نقـ زن توهـه 1. در پدیداری ادبیات عامه و در اینجا قصهاند داشتهسـوا و شود. بو های نتاندن نام زنان در بوابو ماندگاری نام مودان چه به عنوان داسـتان

هـای گو یا نقال و کاتب و....( در پدیداری ای نوع از اد عامـه محصـول ن ـو قصهـ اس و نتی تاریختند وهـودآوردن ایـ هتواند از نق زنان و حتی پیشتازی آنان در ب

نوع ادبیات و ماندگاری آن چیزی کم کند مالحظه دقی در آثـار و منـابع در دسـتوس ساات انأان دیـووز و به منظورگویی زن قصه بهزند. توهه ای مدعی را مهو تکیید می

کـه بـدان پژوه سازد. ای امو در چندروش سهم وی را در بوآمدن فوهن امووزبه صورت هزئی آمده اس و توضیح بیشتو آن هدف نویأـنده ایـ اشاره اواهد شد

سرور اس .

‌گويان‌و‌قصه‌2يانگو‌نخستين‌افسانه‌؛زنان

سـازی منـتو از نق زنان در تاریخ ادبیات عامه و ماندگاری ای نوع ادبیات و فوهن رسد کتتو بدان توهه شده اس . ای امو در حالی اس کـه ه نظو میآن نقشی اس که ب

شناسی واژه زن نأبتی با آواز گویندگی و شـعو و سـخ دارد. ایـ نأـب از منظو واژهرو توکیـب زبـان مـادری از دانی مادر نشئ یافته و ازای آموزی و زبان شاید از نق زبان

العـاده اسـ تـا ها تککید بو رویـدادهای اـار شود که در آن قصه به معنی سوگذش و حکای اس و به آثاری گفته می. »1

الأـاعه مبتنـی اسـ . رویـدادها ها اصل ماهوا بو رویدادهای الـ ها و حکای ها و افواد. در قصه تحول و تکوی شخصی

هـا ندهد بدون آنکه در گأتو و بازسازی قهوما آورد و در واقع رک اساسی و بنیادی آن را تشکیل می وهود می ها را به قصه

پـودازی ( در ای پژوه با توهه به ایـال 26: 1378 1ج مهابادی درویشیان و اندان« های قصه نقشی داشته باشند. و آدم

وادف با قصه در نظو گوفته شده اس .تمندرج در قصه و داستان اصرال داستان نیز نه به معنی امووزی و مدرن آن بلکه م

انـد: یکـی بـه معنـی گذش و قصه اس . در زبان فارسی اصرالحا افأانه را به سه معنی آوردهافأانه به معنی داستان سو. »2

ای قصه منرور اس که ارلب از زبـان حیوانـات اند. دوم گونه اوانده ای از شعوهای هجایی که بوای سوگومی کودکان می گونه

های ادبی آورده شده ی منظوم و منروری اس که در کتا ها کند... گونه سوم داستان شود و سوگذش آنها را بیان می گفته می

(22 هتان: « اس .

00هاي‌ايراني‌‌نقش‌زن‌در‌پديداري‌و‌ماندگاري‌قصه

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

هایی به عنوان ساز آواز یـا مقـامی زن در توکیبگفتنی اس که واژه آن منتو شده اس .کار رفته اس از ای هتله اس : زن زن + گ( ابزار نواات زن انه: نـام موسیقایی به

ای موسیقایی زن گله: مقامی موسیقایی زنچه زن+چه(: گویه و نوحه زنویـه زن + پودههای پـژوه سان از نخأتی گام دی ( ب313ـ 314: 1392پور ویه(: مویه کودن. مهندس

توان به نحوی روش مالحظه کود. و واکاوی واژه زن ارتباط زن با دنیای سخ را می زنـان در درازنـای تـاریخ نـام از یک سو در بأـتو فوهن ـی ایـوان پوشـیده بـودن

ساز کتون شدن نق آنها یا به عبارت بهتو بو های نتانـدن نـام آنـان در انتقـال سببارلب رو شده و از ای محأو مینامی نوعی ارز پوشیده .واث فوهن ی بوده اس می

امـا از .نیامده اسـ نام زن در فضای عتومی و در منابع مختلف ادبی و تاریخی به میان ها و فوزندآوری زنان و مأئولی آنها در اانه بوای توبیـ آنجا که با یکجانشینی انأان

گویی در نهـاد اـانواده ارلـب بـو یعنی قصه ؛دبیات شفاهیتوی صورت ا فوزند قدیتیسوادی هتعی کریـوی از زنـان و دو زنان بوده اس و هتچنی با در نظو گوفت بی

تـوان بـه های شفاهی و میواث فوهن ی و معنوی می نق آنها در انتقال سن به تبع آن اهتی های اه زن پی بود.

تـوان آنهـا را بـه عنـوان مـی کـم زنـان باسـواد هتعیـ از سویی دی و با توهه به پدیدآورندگانی که بـه .نظو گوف های عامه نیز در ها و داستانپودازان کاتبان قصه قصه

پیداس . به اوبیپایشان در عوصه حیات فوهن ی اما رد اندنام گاه پوشیده حکم سن نویأـنده اهلل سواأـی حامد ب فضـل هایی چند توسط مادر گواه ای معنی کتاب قصه

کند. معوفی می «ای سواأیکاتبه» اس . وی مادر را با عنوان 1اعجوبه محجوبهقصه داشـته اسـ . الفـال مفتـا و االروا مأوه القلو مفو ای که سه اثو با عناوی : کاتبه

( اما ای کاتبه هتچون نام آثار نیز در دسـ نیأـ . بـا ایـ 1 :1381 سواأی دهـد پوور پأوی چون حامد سواأی که راه مادر را در زندگی اود ادامه میوهود

زند. تودید مدعای ای پژوه را به نحوی مهو تکیید می بی

هایی مختلف با مضتون ااـال . هالب توهه اس که اعجوبه و محجوبه نیز داستان دو کنیزی اس که بوای پادشاهی قصه1

کنند. های انأانی نقل می و ارز

02مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

ای اثو ستوگ کـه بـه نـوعی اد شـفاهی مـودم ایـوان نیـز در آن در دل شاهنامهفودوسـی بـوای دارد هتدم و هتأو هایی دیوی نیز بومی گو اس و پوده از سن هلوه

هتأو فودوسی داستان بیژن و منیزه را از دل متون پهلوی به یاد دارد: .گوید او قصه می

ــ ــه گف ــنو چ ــار بش ــان ی ــوا مهوب مــتان ــی داسـ ــ یکـ ــا مـ ــای تـ بپیتـ که چون گوش از گف م یاف بوخــ ــ و رن ــو و نیون ــو از چــاه و مه پ

ــاه ــتم ای مـ ــووب گفـ ــدان سـ روی بـ

تیم هف از آن پس که با هام گشــتان ــوانم از باس ــوت ا ــو ب ز دفت ش ف اندرو مـانی از کـار چـوخ هته از در مـود فوهنـ و سـن موا امشـب ایـ داسـتان بـازگوی

(229: 1381 فودوسی به اوبی گوی. هتچنی کنیز زال نیز زنی اس رودنواز و گوینده و قصه در ای اثو

دلیـل و تواند بی ای اهی از زبان فودوسی نتیگوی زن در چنی هروش اس که هلوهسـخ های کهـ فوهن ـی باشـد و از بخشـی از ههـان فوهن ـی فارغ از ن اه به سن

که زن در آن زیأ کوده اس .گوید میتوی صورت سوگومی زنـان و کودکـان گویی رایو هایی دی و افأانه بو اساس دانأته

تـاریخ فوهن ـی ایوانیـان ایـ مهـم نتـود در حیره .(86: 1364 پلووسکی بوده اس مان سوایی گویی و داستان های بوهای مانده از تاریخ قصه بارزی دارد آنچه از دل داستان

تنهـا دار گویی هتچون سنتی ماندگار و تـاریخ آید گویای ای معنی اس که افأانه بومیاز زبـان شخصـیتی نامـه مختص زنان دانأته شده اس ؛ گواه ای سخ آنکـه در دارا

ایـ .(139: 1339 1ج بیغتـی «گویـد هتچون زنان افأانه مـی »اوانیم که کأی میگوید گوچـه بـه نحـوی سخ می سوا بودن زنان هتله به طوزی روش از نق افأانه

با نظو به آنچه از محتـوای آمیز درور ویی زن را در اود نهفته دارد. افزون بو ای کنایهتوان گف که حاکم بودن رو آید؛ می شان بومی ها به ویژه در نوع بومیفأانهها و ا قصه

هـای بـومی نیـز گویـای روشـنی از نقـ زن در ها و افأـانه لریف زنانه بو کلی قصه بـا »هـای بـومی و محلـی ها و افأانهقصه بیان دی و هاس . به ها و قصهافأانه ی پیدا

هـا آگـاهی های توبیتی اـان ی بـودن زمینـه گی قصههای عامیانه بودن زبان ساد نشانه

01هاي‌ايراني‌‌نقش‌زن‌در‌پديداري‌و‌ماندگاري‌قصه

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

هـای هنـ و قهومـانی بـودن فضـاهای هـای دور نـاچیزی میـدان نداشت از سوزمی هایی را کـه زنـان آورند و در یک سخ قصههای آنها ههان زنانه را به ااطو می افأانه

(24: 1391 تألیتی « آورند.پأندند بو زبان می و کودکان میبـو ایـ ؛شودها گاه به اعتبار گویندگان توهه می بندی قصه نظوی دی و در طبقهاز م

اند و کودکان را مخاطب و شنونده آنهـا های شفاهی را به زنان نأب داده اساس داستانهایشـان را نیـز کنند و تنها شـنوده های مکتو را به مودان منأو می دانند و داستانمی

بارزتوی نتود ای معنی در داستان .(182ـ181 :1382 الف محجو اند مودان دانأته گویندگی در دهنده داتوان پوی در ستک عیار گوینده و تعلیم ستک عیار اس . دایه مه

روش اسـ کـه ایـ مهـم در به اوبی .(46: 1343 1ج ارهانی اس گویی( قصهگـویی بـه عی آموز قصهداستان ستک عیار افزون بو تکیید نظو موحوم محجو به نو

دارد آموزشی که هتچون سنتی فوهن ی در دل تاریخ ایوان باید داتوان را نیز محوز می ن ویأته شود.

کــه 2اســتاد بازنشأــته دانشــ اه پنأــیلوانیا 1بواــی دی ــو چــون ویلیــام هــانوی وده های بأیاری راهع به اد عامیانه ایوان انجام داده اس بدی مهم اشاره کـ پژوه

گـووه انـد گفته نقاالن مود قصه می راویان زن و در مجالس مودانه که در محافل زنانهتـوان حضـور پورنـ زنـان را در نقـ بو ای اساس نیز می .(112 :1382 نویأندگان

نق هایی چون کتون بودن ای که ابهام گو به طوزی روش مالحظه کود. مالحظه قصه زند. می تقال اد و فوهن عامه پسزنان را در ماندگاری و ان

پای زنان را در سـن های تاریخی دی و رد افزون بو آنچه گفته شد بو اساس دانأتههـا و انیـاگوان توان در دوران ایوان باستان مشاهده کود. گوسـان گویی می شفاهی قصه

ای منظـومی ه ها و داستانایوان باستان چه زن و چه مود را باید نخأتی سوایندگان قصه( 31 :1368 بـویس و فـارمو کودند.هایی را نقل میقصهدانأ که به صورت شفاهی

هـا و انیـاگوان بـه هـا بـه زمـان پـارت گفتنی اس که قدم حضور پورنـ گوسـان

1. W. L. Hanaway

2. University of Pennsylvania

04مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

تـو ای را بـه زمـانی قبـل های دی و انیـاگوی حوفـه گودد و حتی دانأتهساسانیان بازمیاند. گأـتوه فعالیـ و داشته پودازان را گوامی می ماد سخ رساند؛ زمانی که پادشاهان می

را در حیـات اهتتـاعی و فوهن ـی اـود حضور آنها به طـوزی روشـ های ـاه ویـژه نزد مودمان از محبوبیـ نیزکننده پادشاه در دربار به عنوان سوگوم» تاباند. گوسان بازمی

سـوا طنزپـوداز افتـه؛ نوحـه ی هـا حضـور مـی بواوردار بوده؛ او در گورستان و در بـزم «آوردهـای عهـد باسـتان و مفأـو زمانـه اـود بـود. گو نوازنده ضابط دس داستان (44: هتان

. تتایـل بهـوام بـه داتـوان مرالب مذکور اسـ آنچه در شاهنامه مندرج اس گواه های پادشاهان را با رقص و موسیقی آسیابان و داتو هواهوسازی که هو یک آواز هن

( نشان روشنی اس بو آنکـه بواـی از زنـان از 424-427: 1381 فودوسی اوانند میهـای منظـومی را در اـاطو ها و داسـتان فوودس یا فوادس ( قصه هو طبقه اهتتاعی

انـد. هتچنـی آنچـه نظـامی در آورده و با سبک و سیا پوکششی به اهوا درمی 1داشتندپودازی منظـوم اسـ . ی مضتون در داستانآفویده اس گویای روشنی از ا هف پیکو

در اأوو و شیوی در زمان شفاع اأوو از شیوی در بوابو مویم از زبان مویم درباره اوانیم:شیوی می

سـازی موا باد هادویی هم حقـه

ــی دارد ــو ب ــزار افأــانه از ب ه های او را نیـک دانـم م افأون

بـازی که بو سازد ز بابل حقـه در پـی دارد به طنازی یکـی

ها را نیک اـوانم چنی افأانه (182: 1389 نظامی

زنان سوایی ده داتو در کنار شیوی و اأوو در ای اثو بو نق افزون بو ای افأانه زند.سوا در دربار مهو تکیید می سوا یا داستان به عنوان افأانه

گـویی زنـان محـوز الوشید الیفه عباسی اس نیز گویندگی یا قصـه شب که موبوط به زمان هارون ر حکایتی از هزارویک. د1

هایی را بازگویـد کـه از زبـان زنـان اواهد تا بهتوی شعوها و قصهاس . در ای حکای الیفه از اصعتی از علتای اد می

اوانـد. محجـو کنیز حکایاتی شیوی را شنیده بود بو الیفه می شنیده اس . اصعتی نیز که در بصوه از سه داتو و

(421ـ 426: 1382

01هاي‌ايراني‌‌نقش‌زن‌در‌پديداري‌و‌ماندگاري‌قصه

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

انیفوو گوید به نوب داست ملک فومود تا هو دلأتانیناز هتیال هتایون نو فلک بود: فون یس سهیل عجبنظامی از ای زنان نام می

توان در اینجاس که می .(113ـ 114: هتان ااتون گوهوملک پویزاد ات تو ست گویی چون هنوی نزد زنان ارزشتند بوده اس و کأی که بدی هنـو آراسـته گف قصه

داده و نظوهـا را بـه اـود هلـب ا بـه اـود ااتصـای مـی ای ربوده نیز های اه ویـژه سااته اس . می

زمـی گویی زن در نخأتی کتـا داسـتانی ایـوان های ما راهع به قصه دی و آگاهیهایی بعد از ورود اسالم به گودد. اثوی که بنا به گفتهنیز به ایوان باستان بازمی هزارافأان

گـویی شـهوزاد نامیده شـد. قصـه شب هزارویک ایوان با تغییواتی به عوبی توهته شد وبوای شهویار و ماندگاری ای اثو نتود بـارزی اسـ از اینکـه زنـی در درازنـای قـوون

رساند. گفتنی اسـ کشد و به منزل میمتتادی بار سن ی انتقال فوهن را بو دو میبا هتـای در های هزارافأان را های قصهآزاد چهوه شهوزاد و اواهو دی مأعودیکه

نیـز از هتـی مهـم ابـو ندیم اب .(226 و 223: 1316 1ج مأعودی داندارتباط میصورت پذیوفتـه پادشاه کیانی گوید که تکلیف آن بوای هتای داتو بهت دهد و می می

چنـی پیدای توان گف ها می با پذیوفت ای گفته .(142 :1346 1ج ندیم اب اس سوایی شهوزاد نیز اود نشان روشـنی اسـ از نقـ پورنـ زن و قصه اثوی به فومان گویی و ماندگاری ای نوع از اد عامه. زنان در قصه

شـب بـه حتی با نپذیوفت وهود کتا هزار افأـان و تعلـ تـام و تتـام هزارویـک تودیـد تـوان از اهتیـ محتـوایی و فوهن ـی آن سـخ ن فـ . بـی فوهن ایوان نتی

از آثـار مهتـی اسـ کـه نتـای فوهن ـی هتتای ههان ب به عنوان آئینه بیش هزارویکهنـدی و عوبـی و های مختلف از هتله ایوانی یابی آن و نأب دادن به فوهن ریشه

تنیده اهتتاعی و فوهن ی یونانی و... نشان روشنی اس از گأتوه عناصو و مفاهیم درهماولـی کند. به گفتـه ند و هوشیار تصویو میآفویننده اودم گویی که زن را هتچون قصه

01مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

تنها اثو ههـانی اسـ کـه آفویـده یـک زن شب هزارویک نویأنده فوانأوی 1سولوو (194 :1368 شود. ستاری محأو می

گـوی ایـ اثـو بـوای تـداوم زنـدگی و ادامـه توضیح بیشتو آنکه شـهوزاد زن قصـه دبی را از دنیای تاریک و پو از نفوت کند و شهویار ب گویی بازمی لب به قصه ا هأتی

شـود سو توفی شهوزاد در سخندانی اوس : شـهوزاد پیـووز مـی »سازد در واقع دور میچون هم او و هم شهویار و هم تتام اشخای قصه در ای نکته اتفـا نظـو دارنـد کـه

اثـو بـو ای از بخشی .(182ـ 18 هتان:« ارز زندگی اس اعجا بوابو با زندگی و هماز یـک سـوی عالقـه و اشـتیا طـوالنی .محوری سخندانی شهوزاد بنـا شـده اسـ

گشایی گوها مخاطبان در اعصار مختلف بدان را بیان و از سوی دی و از راز ماندگاری کند: می

سـ ا سخ او حیات هان و ت

ــه ــ نکت ــفته اس ــخ س ــی در س دان کــه ســخ ز آســتان فــوود آمــد

ســـخ گـــو بـــدی گـــوهوی ورای

سـ ا ه ای سـخ ادم عیأی گو گفتـه اسـ میانسخنی چند در

ــد ــود آمـ ــد کبـ ســـخ از گنبـ او فوود آمـدی بـه هـای سـخ

(هاللی هغتایی استوآبادی آورد نیز هادوی کـالم مرـو ای که شهوزاد بو زبان می هالب آنکه در نخأتی قصه

آورد. شود. هادویی که موهبات زندگی را پدید می میمناسب نیأ که به یک اثو مهم دی ـو کـه بـه نـوعی از دل فوهنـ ایـوان ر اینجا بید

شـود اشـاره کنـیم: هـزار و یـک روز. ایـ اثـو چـون بوآمده اس و از زبان زن بازگو مـی گویی زن در فوهن ایوان تککید دارد. گفتنی اس کـه در اوایـل قـون شب بو قصه هزارویک

« Mille et un jours ou contes persans:»هایی بـا عنـوان تانهجدهم میالدی در فوانأه داسپتـی هـای ایـوان شـهوت یافـ . متـوهم یـا نویأـنده کتـا به چاپ رسید که بـه داسـتان

میالدی بـه 1674فوانأوی اس . او منشی و متوهم دربار فوانأه بود و در سال 2دوالکووای

1. Evelyne Sulero

2. Francois Petis DeLacroix

01هاي‌ايراني‌‌نقش‌زن‌در‌پديداري‌و‌ماندگاري‌قصه

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

د و به یادگیوی زبان فارسـی پودااـ . سو بوه ایوان سفو کود و دو سال در اصفهان صفوی ب .سپس راهی عرتانی شد تا بوای کتابخانه سلرنتی نأـخ ارـی ارزشـتندی اویـداری کنـد

(69: 1389گوران رستتیروز را از هـای هزارویـک وی در مقدمه اثو بدی نکته اشاره کوده اس که داستان

گوفته اس . بنـابو آنچـه در اصفهان روزگار شاه سلیتان صفوی مخلصدرویشی به نام گوید دروی کتابی هندی را به فارسـی توهتـه کـوده و نأـخه فارسـی را بـه وی می

دوالکووا داده اس . با ای وهود در وهله نخأ به دس نیامدن نأخه اصلی فارسـی تـو تـو و قـوی اس پورن روز ای گتانه را که نویأنده اثو دوالکوو و هندی هزارویک

روز را سـااته و پودااتـه ذهـ دوالکـووا بـو توان هزارویکای اساس میکند و بو میامـا بـا تـدقی بیشـتو . (126ـ 122: 1388 نک صـباغ اساس فوهن شو دانأ

هـای شـک قصـه کـه بـی نیـز گفـ محجـو توان مواف بـا نظـو اسـتاد موحـوم میهـای که ارلب قصـه ای فارسی یا توکی استخواج شده اس چوا روز از نأخه هزارویک

.نیز دیده شده و دوالکووا نیز بدان اشاره کـوده اسـ کتا الفوج بعد الشدهای اثو در (429: 1382 محجو

روز در کل اروپا چندان مورد توهه قوار ن وفـ و گفتنی اس که گوچه هزارویکذ و تاز عوصه هـ شب پدیده فوهن ی مرو و مهم دنیای شو هتچنان یکه هزارویک

روز در هـذ کش فوهن ی بوای اروپاییان بود اما در فوانأه بنا به دالیلی هزارویـک انـد: سان آورده شب گوی سبق را ربود. دالیل اقبال از آن را بدی مخاطب از هزارویک

روز با قواعد ادبیات فوانأه در قون هجـدهم بعد ااالقی اثو نزدیکی و تراب هزارویکـ و نیز واقع ایـ . (142: 1384 هـا محتـدی ی کـه در مضـتون آن محأـوس بـود گوای

هـای کند گفتهمتوهم ایوانی اثو به نوعی دی و بیان می لرفعلی بویتانیموضوع را دکتو اسـ کـه پـو بیـواه نیأـ ا روز از دیـدگاه شخصـی وی بیان و هذابی هزارویک

شب بو ای نظو اسـ هزارویک داند در قیاس بامرال می روز را بی بویتانی که هزارویکها بیشـتو بـا تکـوار گـوه اند و آرازگاه داستانشب ایالی های هزارویک که ارلب داستان

ای انـد و بـدون حاشـیه روز روان و ساده های هزارویک که داستان اورده اس در حالی : پیش فتار(1363 بویتانی .گویند سخ می

01مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

باعـث کند و به هنس مود از ازدواج دوری می اعتتادی داتوی در پی بی در ای اثوشب شباه دارد با ای تفاوت کـه . ای طو داستانی به هزارویکشود ن وانی پدر می

ن اثـو رـ و آاعتتادی و بدگتانی زن در بوابو هنس مود مرو شـده و در در اینجا بیپـی درد دل تـو در روز دایه دا انجامد. در هزارویکبدبینی مود به زن به هنای هم می

شود تا داتو را از ای بدگتانی رها سازد و او را بـه ازدواج رارـب کنـد: پدر بو آن میتـوانم دانم و میآمیز بأی می ایز طو و حیوت م تواریخ و قصص شوران یز مأوت»

ملکه به قدری بأوایم و از اتحاد و وداد وفای منظور از صفات حتیده و حأنه مودان بهنقل کنم کـه سپاری از روی وفا و ثبات و اتفا و صال و سداد تا و هانعشا مش «ا آید و طبع زودرنج موافق و الف پذیود و اوی مهو و ساز گیود رفع شبهه

هایی مبنـی بـو وفـاداری سان دایه داتو با گفت قصه بدی . (433 :1382 محجو نـد آهأـته آهأـته داتـو را از رـ توامـی مودان و هلب اعتتـاد زن بـه هـنس مـود

توان را نیز می مذکوراثو اساس رها سازد و به ازدواج متتایل کند. در پی ای معنی بیهـایی فوهن ـی قصـه ارز زنی که بو اسـاس مفـاهیم و ؛گو دانأ بوسااته زنی قصه

رسد. ایزد و به مقصد اود می ای روحی بومیگوی عارضه سواید و در پی درمان میگـویی زنـان را در های ـاه تودید نق که قصـه در پایان ای قأت باید گف بی

تـوان شـود؛ مـی مادر و بویژه به عنوان مادربزرگ که پیوزنی با تجوبه و دانا محأو میتا به امووز مشاهده کود. آنچه موحوم استاد محجو راهـع بـه روزگـار کـودکی اـود

ه زنان طب سن دیوینه بویژه زنانی که عتـوی را ای از ای معنی اس ک گوید نتونه میهای سالخورده زن»گویند: هایی را بوای آرمیدن فوزندانشان می اند قصه پش سو گذارده

ها را دور اودشـان هتـع یم. با ای وعده بچهیگفتند بیایید بوایتان قصه ب و اانواده میهـای ایم اوا ها به اوا رفته ههته ما در روزگار کودکی با ای قص کودند. تقویبا می

(181 :هتان «ایلی شیوی .ساز گویی زن را در بأتو اانواده به عنوان آموزگار هوی توان قصهبا مداقه بهتو می

درمان و مالحظه کود. آنچه در پی اواهد آمد توضیحات بیشـتوی در ایـ بـاره و روان اس .

01هاي‌ايراني‌‌نقش‌زن‌در‌پديداري‌و‌ماندگاري‌قصه

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

درمانگران‌نسازان،‌روا‌آموزگاران،‌هويت‌؛گو‌زنان‌قصه

با در نظو گوفت آنکه زنان در طول تاریخ ایوان ارلب در محیط اصوصی یـا اانـه اند و مودان در سپهوی اارج از آن به طوری که زنان سووکار بیشتوی بـا بودهبه سو می

نخأـتی زن در نقـ مـادر هـای دور تـاکنون . ضت آنکـه از زمـان اند فوزندان داشتهگویی و اواندن الالیی و شعو زبان و مفـاهیم فوهن ـی و با قصهو بوده آموزگار کود

های تـاریخی بـو ایـ مهـم در فوهنـ آمواته اس . دادهااالقی را به کود اود میها باید گف ایوانیان از دیوباز بو اساس ای داده .زنندقدیم و باستانی ایوان مهو تکیید می

و و ساز و آواز بوای توبی و تعلیم کودکـان هتچون یونانیان طب سنتی فوهن ی از شعگویی زنـان در مقـام گتان قصه بی .(61ـ66: 1368 و فارمو بویس هأتنداود بهوه می

بنـدی های پویان در صورت ها هتچون قصه مادر و مادربزرگ و اثوبخشی بوای از قصه. حتـی بنـا انکار نیأ شدن شاکله ذهنی و فکوی کود و معنابخشی به زندگی او قابل

هـای آن بخـ از قصـه به آنچه مورد پذیو بأیاری از پژوهش وان اد عامه اسـ محجـو شود تتام و کتال متعل به کودکـان اسـ عامیانه که از زبان زنان بازگو می

شـب و تـکثیو های هزارویکروس که های اه شهوزاد در قصه ازای .(181: 1382الف وپایی و بویژه بو کودکان قابل توهه و مالحظه اسـ چـه ش فت در فوهن و اد ار

در ایـ بـاره بـا 1ژان کوکتواند. ها از درون آنها بوآمدههایی که ای قصه رسد به فوهن شهوزاد نیـای »گوید: اشاره به نق مادرانه و آموزگارانه شهوزاد بوای هامعه اروپایی می

پودازانی اس کـه نیای بزرگ تتام قصهسوایان دوران کودکی ماس بزرگ هته داستان سـتاری «داشـتند. ریختند و ما را از اور و اوا بازمی در کودکی شهد در کامتان می

1368 :193) هـای عامیانـه از اصیصـه آمـوز ااالقـی طور که اشاره شد بأیاری از قصه هتان

دشـتنی و... بواوردارند. ای کارکود به مخاطب او و بد زشتی و زیبایی و عفـو و سازد کـه عاقبـ مخاطب را بدی مهم متوهه می و با پیووزی ایو بو شو کند اشاره می

هـای ااالقـی حأـنه در قصـه بـه شود. گاه آموز ویژگـی چ ونه میکارها در ههان

1. Jean Cocteau

21مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

شـب کـه گیود از هتله آموزندگی قصه نخأتی هزارویـک تو صورت می طوزی رویف ای قصه حکایـ بازرگـان و عفویـ و سـه پیومـود گویدشهوزاد بوای شهویار بازمیرسـاند و در عـو اورده زن ایانتکار اود را به قتل نتی اس که در آن مودی فویبماند. ای قصه به کند و زن تا پایان عتو در رنو و زحت میبه هادوی استو گوفتار می

هـه بـا او و مجـازات آموزد که از بی بودن هتأـو ایانتکـار تنهـا راه مواه شهویار میـ سان هتأو ح حیات می نیأ و بدی .بـود سـو مـی ه یابد و عتوی را در سختی ب

(179: هتان هـا از دامـان فواانـای ایـال و به هز آموز ااالقی وهه دی و آموزنـدگی قصـه

آمـوزد کـه ای که به کود به نحـوی مـی گیود. گأتوه میئهای واال نش پوور آرمانو زندگی باید آرزوهای بلنـد و بزرگـی داشـته باشـد و بـوای رسـیدن بـه انأان در مأی

مقاصد اود تال کند. الزم به توضیح اس که ای مهم در فوهن سنتی به دلیل آنکه ان یـز و زیبـا و گـویی را ایـال زن در فضای اصوصی اانه محصور بوده اس ؛ قصـه

ای گونـه ی را در دامـان هامعـه بـه دهد فواانایی که گـاه و ی در ااتیار زن قوار میمفوسـازد و در پـذیود و او را از سـپهو اانـه اـارج مـی های مختلف مـی پورن در نق

رسـاند. ایـ های بلند و آرزوهای زیبا و انأـانی یـاری مـی پوور فوزندان با آرماندر مـت قصـه بـا هنومنـدی ااصـی در سـازی زنـان ارتباط تن اتن مضتون و نقـ

دانیم هنومندان نقال چه زن و چـه مـود صار پی گوفته شده اس . چنانکه میدرازنای اعانـد و بنـا بـو ایـ مهـم کـوده هایی قصه نقـل مـی بنا بو س و هنس مخاطبان با تفاوت

توانـد گویـای روشـنی از حاکتی رو زنانه و نق پورن زنان در مضتون قصه مـی 1مهابـادی ج درویشـیان و انـدان ها توسط زنان و بـوای زنـان باشـد. نقل آن قصه

1378: 42) انـد تـوان انتقـال ها که بوسااته از عناصو فوهن یافزون بو آنچه آمد باید گف قصه

هایی چـون تـاریخ و وطـ و هوی فوهن ی را دارا هأتند هوی فوهن ی با مشخصههـا هنـو و سههای دینی و ملی حتا سوزمی نیاکان اعتقادات و باورها دی و اسروره

( و 111 :1382االمینـی رو شـود بندی می ادبیات نژاد و قومی و سن قومی صورتگتـان تـکثیو بیشـتوی را بـو ای که از عناصو هویتی بیشتوی بواوردار باشد بـی هو قصه

20هاي‌ايراني‌‌نقش‌زن‌در‌پديداري‌و‌ماندگاري‌قصه

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

ها با انواع مفـاهیم اـود در بوآمـدن و شـناا . به دی و سخ قصهگذارد مخاطب می حی دی و در معنایابی و شناا اود از بی ان ان تکثیو دارند.شخصی فودی و در سر

هـای گو با انتقال قدرت شناا به تفکو نأـل تودید زن در نق قصه سان بی بدی در دو سـرح فـودی یابی کودکان اس . ای هوی ساز هوی پأی اود در واقع سبب

شتوا فود با دی وان و نیز هوی هتعی قابل مالحظه اس . در سرح فودی تفاوت و اهامعه یشود و در سرح هتعی هوی با عناصو فوهن ی مشتو اعضادر و فهم می

ها و تتایزها با سـایو اقـوام و ملـل دهد و از سویی دی و شباه را با یکدی و پیوند میکـاربود پوتکـوار واژه ایـوان و ایوانـی در قصـه عامیانـه . به طور مرـال شود دریاف می( کـه و... 121 147 222 211 283 297 :1386 نام بیی کود شبأتوی معووف حأ

های آنان با ازبکان و عرتانیان اسـ نـوعی هویـ را بـه بوآمده زمانه صفویان و هدالهویتی که تا پـی از روی کـار آمـدن سااته اس ایوان و ایوانی آن روزگار منتقل می

یاف . ای روزگار حیات اود را بازمی صفویان دچار بحوان شده بود و اینک دردرمان و نیز راهو شوند چواکـه ابـزار توانند به عنوان روانگو میزنان در نق قصه

درمان وان از گذشته تا امووز هتـواره کلتـه و سـخ بـوده اسـ و زنـان نیـز بـا روانو تواننـد رنـو فقـدان و هـواس گأـتود مـی گویی که دنیای وسـیع تخیـل را مـی قصه

بینی را بدبینی و ... را کنار بزنند و نوعی امیدواری به آینده آرام و او اضروا ودر دل مخاطبو کود اود ایجاد کنند و بهووزی انأان را در ههان نوید دهنـد. زنـان

بافنـد و آن توان دای انی دانأ که بوای رو کودکان اود افأانه میرا از ای منظو می ووسـکی لدهنـد پ بازی در زمان ناآرامی فوزندانشان بـه دستشـان مـی را هتانند وسیله

کنند.و آرامشان می (86: 1364هـای سـخ حأاسـی و شـکنندگی زن در بوابـو آسـیب شناسـانه از دیدگاه روان

پـووری را گوایی متتایل به آرمـان اما زن نوعی درون روزگار نأب به مود بیشتو اس کند. در آورد و بدی وسیله در بوابو مصائب مقاوم میپدید می گویی( به ویژه با قصه

های از چهوه( 13: 1363 1هینا لتبووزورو فوهمناسب نباشد که به گفته شاید بی اینجا

1. Gina Lombroso

22مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

دهـد در مشـاهدات و تا و توانایی که زن از اود بـووز مـی »شناس استناد کنیم: روان دمأاز و نزدیـک یباشند او را با حقامی تخیل که زائیده بین و تخیل و حس تناسب

«یابـد. نتوده و بوای به دس آوردن راه حل مشکالت زندگی بی از مـود توفیـ مـی توانـد ان یـز داسـتان مـی روش اس که دنیای ایال کامالپووری ایالمورد بنابو ای

تلخ کنار آید.های را پس زند و با واقعی بأتو مناسبی بوای زن فواهم آورد تا رنوآیـد در تکییـد های مختلف بومی آنچه از دل متون مختلف تاریخی و داستانی فوهن

گـویی هتچـون دنیـایی گویند که قصـه و قصـه می . ای منابع به مامرالب مذکور اس ها و تأکی دردهاس . در متـون باسـتانی یونـان در ی بوای رهایی از رنوآرمانی و مفو

کنـد کـه هن ـامی کـه عووس توصـیه مـی 3م ارابه 2آمفی تویون 1سهواکلنتایشنامه هـای هوشـان چشـته » گویی آرام اود را حفظ کنـد: شوهو در سفو اس با قصه

ها ایـ رباینـدگان اند بخشکان. آنان را با قصه اشک را که چشتان کودکان را پو کودهشاعو رومی در یکـی اوید .(63: 1381 هزینی «های بدبختی دلداری بده شیوی هلوه

داتوانـی کـه مایـل نیأـتند بـه هشـ ؛گویـد از آثار اود از داتوان مینیاس سخ میشوند تا ن میبو آداند های بأیاری می نها که داستانآباکوس بووند و به پیشنهاد یکی از

یی گو یشان را با داستان زده تو کنند و لحظات رم در حال دوا و دوز کار اود را آسان (28ـ 29: 1364 پلووسکی پو کنند.

ا اـوابی شب نیز دنیازاد از اـواهو شـهوزاد بـوای کنـار زدن بـی در هزارویکاوابی به رنو اندرم طوفه حدیری گـو ای اواهو م از بی» ای ب وید:اواهد تا قصه می

ا نیـز ملـک ر شهوزاد گف : اگو ملک اهازت دهد بـازگویم. اوابی از ما ببود.تا رنو بیبود و به شنودن حکایات رربتی تتـام داشـ . شـهوزاد را اهـازت حـدیث اوا نتی

کـ نیـز از زبـان زنـی سـختی نامـه ابومأـلم در .(169: 1392 پور مهندس «گفت دادای را نقـل کنـد اواهـد تـا بـوای او قصـه بی ستی( مـی هتیله( که از پیوزنی عیار بی

3ج طوسوسـی « یوی ب وی تا زمانی دلم بیاسایدهای ش بوای ما حکای » اوانیم: می

1. Heracles

2. Amfitryon

3. Megara

21هاي‌ايراني‌‌نقش‌زن‌در‌پديداري‌و‌ماندگاري‌قصه

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

از آنجا که اموا روحی و هأـتی بـا یکـدی و در ارتبـاط اسـ از ایـ .(11 :1382 تواند حتی بو اموا هأتی نیز مؤثو واقع شـود و موهتـی باشـد گویی می هه قصه

1اند.هاند و سالم اود را بازیافتموهتی که در طول تاریخ بأیاری بدان آویخته

بندي‌جمع

بو اساس آنچه گفته شد باید تککید کود که نق زن در پدیداری و مانـدگاری قصـه پوشی از ای نق در واقع چشم بأـت بـو نیتـی از هتعیتـی قابل توهه اس و چشم

مـودان فـودا و فوداهـا را سازی نق داشته و دارند و زنان و اس که در هویان فوهن زنان با تکسی به دامان ام قصه در درازنای مصائب تاریخ ر واقعسازند. د سااته و می

تـوان بـدی هتچنان می رو اند. ازای بار انتقال فوهن را در کنار مودان بو دو کشیدهای معروف داش و زنان را بـه عنـوان آموزگـارانی ساز توهه ویژه نق مهم و فوهن

دلأـوز نیـک ن ویأـ . امـووزه بـا توهـه بـه درمان وانی سازان و روان ادعا هوی بیحاکتی فضای مدرن بو حیـات اهتتـاعی و فوهن ـی و دگودیأـی بواـی از عناصـو

توههی به فوهن سنتی هتواه اس به منظور از دسـ نـوفت فوهن ی که با نوعی بیعناصو فوهن ی منـدرج در اد عامـه و در اینجـا قصـه( بایـد بـه نقـ سـنتی زنـان

ها و مفاهیم آن بهای بیشتوی داد و بـه از منظو تدوام فوهن قدیم و ارز گویی( قصهبخـ و زنان که هان . به دی و سخ کودای معروف ساز توهه ویژه های فوهن سن گـویی بـوای بخشی اود در وهـه معنـوی از طویـ قصـه اند باید به نق حیاتزاینده

هتچون زایندگی زن مهـم اسـ و بخشی ای هان .کودکان توههی اای مبذول دارندهای فوهن ـی بوابـو اسـ و رو و اعتنایی بدان با از میان رفت آهأته آهأته سن بی

میواند. هوی قدیم هامعه را می

شاپور از سـوی ه صورت هنوی درمان و در بیتارستان هندیگویی ب نهد از قصه . بو اساس آنچه تاریخ مدون در ااتیار ما می1

اوابی بیتاران و پویشانی و رنو و ناراحتی آنان ابو داریم. ای مهم در کتب قدیتی موبوط به طب نیز ذکـو پوستاران بوای بی

سـخ و اـو »دی گویی فنی اس کـه بوسـیله فـو آمده اس . در ای اثو قصه برالن الصحه اب تقویمشده اس . چنانکه در

قصه باید دق کند تا در شنونده نشـاط « قرع و وصل و ااتصار و بأط»گوی در لح و شود و قصه پی گوفته می« نوادرگوی

(82: 1374پدید آورد و هضم رذا را آسان گوداند و اون را صاف و دل را آسوده کند. مهاهوی

24مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

‌منابع

توهتـه محتـد تجـدد تهـوان: چاپخانـه بانـک 1ج الفهرسـت .(1346 نـدیم اب بازرگانی.

بـا مقدمـه و 1ج سـمک عیـار (. 1343 فواموزب ادادادب عبداهلل کاتب ارهانی تصحیح پوویز اانلوی تهوان: انتشارات دانش اه تهوان.

تهوان: انتشارات عرایی.روز هزارو يک (.1363لرفعلی بویتانیدو گفتار درباره خنیاگری و موسـیقی (.1368 موی و فارمو هنوی هـورج بویس

آگاه. توهته بهزاد باشی تهوان: انتشارات ايرانج ا بـه نامـه داراب. (1339 موالنا شیخ حـاهی محتـد بـ شـیخ احتـد بیغتی

بن اه توهته و نشو کتا .اهلل صفا تهوان: کوش ذبیح تصحیح ایوج افشـار و مهـوان افشـاری قصه حسین کرد شبستری(. 1386نام بی

تهوان: نشو چشته.دابواهیم اقلیـدی تهـوان: توهتـه محتـ گـويی دنیای قصه(. 1364 آن پلووسـکی

انتشارات سوو . «هـای اشـکور ها با تکیه بو افأانه های زنانه در افأانه نشانه». (1391 علی تألیتی

.23-28صصاردیبهش 61 کتاب ماه ادبیات «گویی در ایـوان گویی هنوی دیوینه پیشینه قصه قصه(. »1381 محتدهواد هزینی

.62ـ 67 صص 114-112 کتاب ماه کودک و نوجوانج های مـردم ايـران فرهنگ افسانه .(1378 مهابادی و رضااشوف علی درویشیان

تهوان نشو فوهن ایوان. 1 جهان کتـاب «روز معتای حل ناشده هزارویک» .(1389 هالل گوران رستتی

.69-72صصاوداد 214-213 انتشارات عرار. تهوان:شناسی زمینه فرهنگ (.1382 محتود االمینی رو

تهوان: انتشارات توس.افسون شهرزاد پژوهشی در هزارافسان(. 1368هالل ستاری

21هاي‌ايراني‌‌نقش‌زن‌در‌پديداري‌و‌ماندگاري‌قصه

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

مقدمـه و تصـحیحات و اعجوبه و محجوبـه .(1381 اهلل حامد ب فضل سواأی آنا. زاده تهوان: تعلیقات رضا ستیع

تهـوان: نشـو شـب ارويکجهان هز« روز ای بو هزارویک مقدمه(. »1388صباغ پل .126ـ 122موکز صص مصصح حأـی اسـتاعیلی تهـوان: 3ج نامه ابومسلم .(1382 ابوطاهو طوسوسی

شناسی فوانأه. انتشارات قروه و انجت ایوانبـوتلس تهـوان: یوگـادواردو ویـ زیو نظـو شاهنامه (.1381 ابوالقاسم فودوسی

ققنوس. توهتـه پیتـان متـی بـا زمین دبیات داستانی در ايرانا(. 1382 گووه نویأـندگان

مقدمه ابواهیم یونأی تهوان: امیوکبیو.رئـیس تهـوان: توهته پـوی حأـام شـه شناسی زن روان(. 1363فوه رو هینا لتبووزو

دان .ادبیات داستانی عامیانه و تـکثیو آن بـو ادبیـات »(. الف 1382 محتدهعفو محجو

به کوش حأ ذوالفقـاری مجموعه مقاالت ادبیات عامیانه ايران «داستانی کودکان .179-196 تهوان: نشو چشته

مجموعه مقـاالت ادبیـات عامیانـه ال النهار(. 1382 محتدهعفو محجو .423-441 به کوش حأ ذوالفقاری تهوان: نشو چشتهايران

ــدی ــا محت ــویم ه ــک» (.1384 م ــاه «روز هزاروی ــاب م ــر کت 81 و 82 هن .142-143صص

توهتـه ابوالقاسـم پاینـده 1ج مـروج الـذهب (.1316 الحأی ب علی مأعودی بن اه توهته و نشو کتا . تهوان:

مشهد: اانه آبی.گويی قصه و قصه .(1374 زهوا مهاهوی تهوان: نشو نی.شب گری در هزارويک زنانگی و روايت(. 1392فوهاد پور مهندس

به کوش سعید حتیدیان تهوان: نشو قروه.خمسه(. 1389ظامی الیاس ب یوسف ن به اهتتام حأی کوهی کومـانی شاه و درويش(. 1321هاللی هغتایی استوآبادی

تهوان.

بررسی تطبیقی حماسه کوراوغلو در اقوام آذربایجان، ترکمن و ترکیه

1آزاده فخری

‌چكيده

اند. حماسه کوراغلو، آفريده شده های مختل و اقلیم ها جهان بر بستر زبانهای بسیاری در حماسهگیرد و بـه همـین بسیار وسیعی را دربرمی گستره جغرافیايی و قومیاگرچه به زبان ترکی است اما

دلیل هر يک داعیه تولد کوراوغلو را با سند و مدرک در پیشینه خود دارند. در حالی که تحقیقات ست حماسه کوراوغلو در منطقه وسیعی، از اروپای شرقی گرفته تـا قفقـاز و ايـران و نشان داده ا

ها، ها، گرجیها، کردها، ارمنیها، آذربايجانی افغانستان و آسیای میانه و جنوب سیبری در بین ترک هـا، هـا، قـزا هـا، ازبـک ها، تاجیکها، رازها، قاقائوزها، آيسورها، آجارها، ترکمن آغازها، لزگی

گسترش يافته و مشهور شده و بر سـر زبـان ها، اعراب آسیای میانه، تاتارها و... ها، افغان پاپا قرهاين مقاله با روش اسنادی کوشیده است ضـمن معرفـی و گويان افتاده است. سرايان و داستان ترانه

نی، ترکمنی و تبیین جايگاه حماسه کوراوغلو در فرهنگ اقوام و ملل گوناگون، سه روايت آذربايجاهای اين مقالـه های میان آنها بررسی نمايد. يافته ها و تفاوت ای اين حماسه را با ذکر شباهت ترکیه

پرست و حامی محرومـان ها کوراوغلو را شاعر و سرداری شجاع، وطن دهد تمامی روايت نشان میابر حاکم ظالم عصـیان دانند که با به کارگیری سالح تفنگ و تشکیل گروهی نظیر عیاران در بر می

جهان، محیط و اقلیم و برخـورداری از عوامـل مـاوراطبیعی از نقـا کرده است. در مقابل زيست های مورد بررسی است. تفار در روايت

حماسه کوراوغلو، کوراوغلو در آذربايجان، کوراوغلو در ترکیـه، کوراوغلـو در :ها کلیدواژه

ترکمن، کوراوغلو در ملل گوناگون.

التللی تئـاتو و مـدرس دانشـ اه هـامع معتاری تهوان عضو منتقدان بی ارشد ادبیات نتایشی از دانشکده هنو و . کارشناسی1

[email protected] رایانامه: علتی کاربودی.

21مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

‌قدمهم

قـدیتی بـوای اـود وید: هـو توانـه گقوقیز میآور نام نویأنده1چن یز آیتتاتفهـا را هـا و توانـه ی ای قصهکتا تاریخی اس . شاید گذشت ان ابو داشتند که ما روز

شویم.ف و دردها و احأاساتشان باابو میاوانیم و از عواط می

اولـی نأـخه و کود ای اسـ کـه توان ذکاورلو میکور پیشینه حتاسهآنچه درباره بـه مـیالدی 1988نویس کوراورلـو موهـود در کتابخانـه ملـی پـاریس در سـال دس

کارمنــد آکــادمی علتــی انأــتیتوی هــا در هتــی ســال .آذربایجــان آورده شــده اســ هـای میکـووفیلم و عکـس در سـفو بـه فوانأـه زاده اانأـووار قاسـیم شناسـی شو 116ایـ اسـناد بـه اـط شکأـته در وی ادبیات تقـدیم کـود. نویس را به انأتیت دس نویس بـه اـط فارسـی و شـعوها نیـز بـه زبـان مجلس قول( و مت دس 13 صفحه

سـبب »شـده اسـ : ایـ اطالعـات آورده . در آاوی صـفحه داسـتان بودآذربایجانی گوینـده داسـتان عاشـی هنا حاهی میـوزا اسـکندر بـوده اسـ . تصنیف ای کتا

داسـتان را میـوزا عبـدالوها بـه ن ـار درآورده دی مشهور به صادی بی بوده و صاو سکندر از هتلـه میـوزا مهـدی گیالنـی حضـوت قولـو بـی های میوزا ارعی اس .

هجوی قتوی سـال ام 11به تاریخ چهارشنبه اند.یعقو بی هم بو ای کار نظارت داشته اـو محتوداـان دونبولـو دیوهـوی ز اول تـا آ ( ایـ نأـخه را ا میالدی 1832 1212هـا و تـاریخ یافـ در مورد ای افواد هی اطالعاتی در تـذکوه «آوری کوده اس هتع

(1392رسانی پاریس سفوی .( بوداری در پای اه اطالعنشده اس که بوای ما ناآشنا ـ در هتهوری گوهأتان بخ دی وی از حتاسه کوراورلو اایوا

در یک مجتوعه کوتاه ولی با معلومات اساسی اثوی کـه اس . شدهآوری هتعـ اس شـود. ن هـداری مـی «ککـه لیـدزه » مجلس تشکیل شده اس در آکـادمی علـوم 28از مـیالدی 19ها به قون نویس کند که دس ای موضوع را به صواح قید می 2«چالیدزه»

(22: 1389بوط هأتند. تهتاسب مو

م1928-2228 نویأنده قوقیزی. 1

2. Chelidze

21بررسي‌تطبيقي‌حماسه‌کوراوغلو‌در‌اقوام‌آذربايجان،‌ترکمن‌و‌ترکيه‌

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

شناس مشهور لهأتانی اودزکو به زبان تاسه کوراورلو را شو اولی نأخه کامل حبعـد از در لنـدن منتشـو کـوده اسـ . 1842مجلس قـول( در سـال 13ان لیأی و در

های اروپایی از هتله فوانأه و آلتانی توهته شد و سوانجام ای نأخه به زبان ها مدتبه ایـ توتیـب در تتـام و شدبه زبان روسی توهته 1توسط س.س پنی 1816در سال

الکأـاندر اودزکـو بـا نشـو ایـ حتاسـه بـه زبـان ان لیأـی در .شهوت پیدا کوددنیا . بـوداری در مرال به ادبیات آذربایجانی نتوده اس شدن ای حتاسه ادمتی بی ههانی

(1392رسانی پاریس سفوی پای اه اطالع

‌کوراوغلو‌در‌فرهنگ‌اقوام‌و‌ملل‌گوناگون

تبدیل و دگوگونی و پذیوفت تغییـوات گیوی هنو در تاریخ های شکلزنهیکی از رو» آیند.وهود میهنوی به اس که در یک شکل و منبع ادبی ـ

های دی و نیز با گذشـ تواند در فوهن یک اثو هنوی بزرگ قدرت زای دارد میو هنـوی و ریـو زمان بازتا ادبی اود و دی وان را پیدا کند و ای هتان موز بی یک اث

(: 1381 صادقی « هنوی اس . .را در اـود دارد و دلـداگی انأانی پوشور اس که مبارزهحتاسه کوراورلو داستان

هـای و هزو گنجینه و رواج یافتهبعدها در میان ملل گوناگون آسیا اهتی ای حتاسه اس .فولکلور شده

های آن را وراورلو و هته دورههای کنه واقعی تتام حتاسهدشوار اس که بتوان دامها را که داسـتان یـا دسـتان نیـز نامیـده توان تعداد ای سوودهتبیی کود هتچنی نتی

اسـ . تـو ها از صد هزار بی نیز فـزون ابیات ای سووده .کودمشخص شوند( کامال می (1389 سیپک و فوهن ـی ملـل هـای زبـانی و مـذهبی نظو از تفـاوت های کوراورلو صوف افأانه

زمی در گأتوه ااور نزدیک و حتی در میان سایو ملل ههان نیـز شـنااته شـده مشو هأتند.

1. S.S.peni

11مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

روزنامه قفقـاز چـاپ تفلـیس بـه مناسـب 1816سال 21ای که در شتاره در مقالهانتشار وسـیع نـام درباره انتشار توهته کوراورلو از زبان ان لیأی به روسی نوشته شده

در آسـیا و بـه طـور کلـی در شـو » چنی آمده اسـ : ی ملل مختلفکوراورلو در بآنجا مشهور نباشـد. آن را در سـارابی و توان یاف که نام کوراورلو در ای را نتی گوشه

«.توان شنیدمولداوی نیز میتـاریخی یدهد که کوراورلو تنها یک شتشیوزن نبوده بلکه نقشنشان می ای نکته در یونان اس . 1شهوت او در آسیا به اندازه شهوت هومو .اس نیز ایفا کوده

از اروپـای شـوقی اسه کوراورلـو در منرقـه وسـیعی اس حتتحقیقات نشان داده هـا گوفته تا قفقاز و ایوان و افغانأتان و آسیای میانـه و هنـو سـیبوی در بـی تـو

رازهـا قاقائوزهـا آیأـورها ها ها آرازها لزگیها گوهیها کودها ارمنی آذربایجانیها اعوا آسیای میانـه ها افغانپاپا ها قوهها قزا ها ازبکها تاهیکآهارها توکت

گـو افتـاده سوایان ساز به دسـ و داسـتان یافته و بو سو زبان توانهگأتو تاتارها و...لـف ادبـی و هنـوی های مختاس . در فولکلور ملل و ادبیات مکتو و موسیقی و توانه

بوای اود ها باز کوده و عالقه ملل را به سوی اوی هلب نتوده که هو یک از آنـان (1383. نوری اند انأتهقهومان داستان را از آن اود د

های کوراورلو در میان ملل مختلـف شـهوت توان دریاف گوچه داستانراحتی می بههـای مختلـف توسـعه و و نیأـتند؛ زیـوا هنبـه شبیه یکدی ها کامالدارند اما ای افأانه هـای قـدیتی کورارلـو داستاناز هتله ها با یکدی و متفاوت اس . تکامل ای موضوع

در میــان ایــ روایــات آذربایجــانی ( 46: 1389. ســیپک روایــات آذربایجــانی هأــتند والایـ موضـوعات معتـ موضوعات واقعی موهود در آذربایجان ایوان نیز وهود دارد.

گیوند. ها را دربومی مبانی تاریخی حتاسههای فولکلـور نـه در هزئیـات باید توهه داش که روایات شفاهی حتاسه در کل

بلکه تنها در اروط اصلی با یکدی و شباه دارنـد و بـه تـدریو بـه واسـره نبـوغ و شوند.کامل میهتعی استعداد

1. Homer

10بررسي‌تطبيقي‌حماسه‌کوراوغلو‌در‌اقوام‌آذربايجان،‌ترکمن‌و‌ترکيه‌

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

پوستانه مـودم هـو طلبانه و وط ادیاز مبارزات آز های حتاسی فولکلوریکمنظومهها از قهومانان و هنومنـدان گوید. در ای گونه منظومهسوزمی در طول تاریخ سخ می

فـواوان هـا در ادبیـات شـفاهی آذربایجـانی شود. از ای دس منظومـه مودم ستای میه کوراورلـو حتاسـه سـتاراان حتاسـ حتاسـه های دده قورقوت حتاسه داریم. مرال

هـای حتاسـی در هو یک از ای منظومهاز ای قبیل. قاچا نبی حتاسه قاچا کوم و (2131. آراسلی ی اای تصویو شده اس ا زوایایی از تاریخ مودم در دوره

چون و های دولتی و نیز سلره بیفئودالی سقوط کامل بوای از قدرتهای درگیویمیانه سایه گأتوده بود از هتله دالیلـی بـود چوای زورمندان که در آن زمان بو آسیای

های عیاران و یاریان پدیـد آینـد. از آنجـا کـه مـودم عـادی بـی از که باعث شد گووهثووتتندان به عیاران توهه داشتند در نتیجه آنان نأب به مودم عادی احأاس نزدیکـی

بـه عیـاران منفـی گیوی ادبیات فولکلـور نیـز نأـب موضع رو ازای کودند.بیشتوی مید شـو درباره عیاران دیده نتـی گیوی انتقادی و منرقی که موضعنیأ . بدی سبب اس شود.ی ناصوا آنان نیز او هلوه داده اس تا اعتال حتو هتواره سعی شده

‌روايت‌آذربايجاني

. روزی در چوانیـد های را مـی اان گله اسبها بود که علی کیشی بوای حأ سالاان هفـ شـده و مادیان گله حأ دو اسب نو از دریا بیوون آمده و با دو ساحل دریا

هـا دو زمـانی کـه کـوه آورند.ها دو اسب نو به دنیا می مادیان گودند. سپس به دریا بومیام بوگش از آنجـایی به هن شود.میهتان او می« أ پاشاح» ساله بودند پاشای توقات

کنـد. یده اسـ از او دو اسـب اـو طلـب مـی ناان را شهای حأ که تعویف اسبنها بیاورد تا حأ پاشـا ها را نزد آدهد که گله اسباان به علی کیشی دستور می حأ

هـا را بیهـوده آوردن اسب به تشخیص اودعلی کیشی ها را انتخا کند.اود اسبو کـوه الرـو ن دپس هتا های دریایی دارد.وا که او دو کوه اسب از نژاد اسب چداند می

الرـو پاشـای مشـاهده دو کـوه فوسـتد. گله را به چوا مـی آورد و باقی را نزد ایشان میکیشی بو صح انتخـا اـود اصـوار علی .دارد میتوقات را به تتأخو حأ پاشا وا

12مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

هـا که علی کیشی به باارز بـودن کـوه دهد حال اان پیشنهاد میحأ پاشا به کند. میپـذیود و بـه هـزای اـان مـی حأ ا بهای چشم او بوابو قوار دهد.اصوار دارد آنها را ب

د علی کیشی از فومان او که موهب تتأخو وی شده بود به هالد دستور نافومانی و تتو های او را کور کند. دهد تا چشم می

را که با چشم اـود بهـای آنهـا را پودااتـه ها اسباواهد تا از وی می علی کیشیدهد تا هو کوه اسب را به یک بـازوی او اان دستور میحأ هد.اس به وی تحویل د

بأته و وی را از عتارت ااواج کنند.هیکل اس بوای قصای پدر گونه و قویکیشی که نوهوانی رستمش پأو علیرو

گوید کـه هنـوز اما علی کیشی می کنند.و هوانان آبادی او را هتواهی می ایزد به پا میای بـزرگ بأـازد و دااـل آن اواهد طویلهاو از روش می اس .یده وق ای کار نوس

ها را در آن محبوس کند به نحـوی ی مدت چهل روز قوار داده سپس کوهآ و رذا بوانـام اسـب بهتـو را علـی نه چشم کأـی بـو ایشـان بیافتـد. که نه آفتا بو آنها بتابد و

گذارد.می« دورآت»و نام دی وی را « یوآتق»در ایـ زمـان علـی کیشـی در کودکی سن ی آستانی را در صحوا یافته بود. روش از آن سن آسـتانی شتشـیوی بود تا بوای روش ی استاد شتشیوسازی میسن را پ

گون و آتشی دارد. شتشیو ااصیتی صاعقهای مصوی بأازد. به شیوهته بوای انتقـام و بأکه روش شتشیو را به کت ها و در حالیروش و پدر با اسب

از بـدن حأ اان را و روش سو شود میدرگیوی آراز روند.اان می به عتارت حأ العبوری کتوه کوهأتانی صعب های متعدد سوانجام به کند. پس از رفت به مکان هدا می

مانند.هتانجا می آلود اس . سند که یک طوف صخوه و پوت اه مهر میبوالغ در آن کوهأتان باابو اس که هو به نام قوشاعلی کیشی از وهود دو چشته

بار دو ستاره یکی از مشو و یکی از مغو بوفـواز آن بـه هـم بواـورد هف سال یکهو کس کند.سپس چشته کف می تابد.از بواورد آنها به قوشابوالغ می و نوری کند می

و ماننـد نخواهـد شـود کـه در دنیـا مرـل ف بنوشد چنان پهلوان قدرتتندی مـی از آن کبلنـد و رسـا ـ شده و صـدای او شاعو و اوانندهدی و اینکه تبدیل به عاشی ـ داش .

11بررسي‌تطبيقي‌حماسه‌کوراوغلو‌در‌اقوام‌آذربايجان،‌ترکمن‌و‌ترکيه‌

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

اواهـد کـه در روفـی از آن د هف ساله اس و علی از روش مـی اکنون موع .شود می کف بوای او هم بیاورد.

اـورد و وقتـی د از پیـدای کـف قـدری از آن را مـی روش در محل مـذکور بعـ روش نادم و پشیتان نزد پدر د روفی بوای پدر پو کند دی و کفی وهود ندارد.اواه می

کف بوده و حال از دس رفتـه های وی در آن گوید که عالج چشمعلی می گودد. ومیباز شهوت روش دنیا را فوا اواهد گوفـ . کند که آوازه اس . سپس علی پیش ویی می

شـود و پشـ هتـه وی به او اعرـا مـی اوان و قدرت شاعکف چشته توان و قدرت فوتا وقتی شتشیو مصوی به دس دارد و شنیدن اسم او اواهد لوزید. ها و پاشاها از اان

رت مقابله بـا او را نخواهـد بل مأک دارد هی کس قد پش قیوآت نشأته و در چنلیگـذارد و بعـد از پایـان وصـی را بو روشـ مـی « کورارلو»روز نام علی هتان داش .

.گزیندو در چنلی بل مأک می کند میغ دف کوراورلو او را در قوشابوال میود. می

و از رسـد مـی بـه دسـ کورارلـو داتو پادشاه اسـتانبول ن ار از یانامهدر ادامه ن ار را از استانبول و از قصـو دیکورارلو با. بل ببود یتا او را به چنل اواهد میکورارلو

بورهوسـلران( بـا لشـکو بـه کند. بوادر ن ـار یکار را م یا پدر بدزدد. کورارلوشکل یکورارلو که بودن ن ار را به ا رسد.یشان میو به ا رودیدنبال کورارلو و ن ار م

ن ار را به کوراورلو . شودیم ووزیو پ کندیو با بوادر ن ار مبارزه م أتدیایم پأندد ینت .شودیبوگزار م شانیا یبوا یباشکوه ووسیع هش جاو در آن رساند میبل یچنل

صـاحب تواندیندارند. کورارلو نت یرلو فوزندااس . او و کورو یرت ارین ار بأ ی. عاشـ کنـد یمـ هیـ شدت گو بار به یاول یرم و از رم ن ار بوا یفوزند شود و از ا

هنـون یعاشـ .شودیسفو م یراه شان یا یبوا یفوزند افت یحل مشکل و یهنون بوارسـتم یو بـه دالور وسـف ی ییبـا یکه به ز ابدییم و یبه نان ع یتوکت پأو لیدر ا

. شـد یندایتصـاحب او ب یبـوا یویاـود تـدب دیدارد و کورارلو با ینیاو والد یاس . ولو پأـو را شـود یگوفت پأو به عنوان چوپان با پدر او وارد معامله م یکورارلو بوا

.رسد یاو م بهکند و یکورارلو را دنبال م و یس گوفت عبازپ ی. پدر بوادزدد یم

14مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

متعددی بوای کوراورلوی آذربایجانی موهود اس کـه دارای چاپ شدههای نأخهآوری شـده هتـع ن ارنـده هایی کـه توسـط کتا ااتالفاتی در روای حوادث هأتند

ند از:ا اس عبارت به زبان توکی:

بـا توهتـه 1382نوشته شد و در سـال تاسبتهمحتدحأی که توسط « کورارلو» صفحه توسط نشو اندیشه نو به بازار نشو سپوده شد. 621محتدرضا کویتی در

در صـفحه 168در 1341در سال آن را قتویکه سیووس «تورکی دیلینده وکورارل» .انتشارات فودوسی منتشو نتود

به زبان فارسی:

ولـی نوشته و و اکبو امانتی طهتاسب پووفأور محتدحأی را «حتاسه کوراورلو» منتشو کود. صفحه 111نشو ااتو در در و توهته 1389راعی در سال

19آذر کتـا در توسـط 2131 در سـال بوراچـارلو مأـعود را «حتاسه کورارلو» .به چاپ رساند صفحه

ته توهبا 1317 سال در زاده هت را علی « کوراورلی( های پهلوانی کورزاد داستان» منتشو کود.در انتشارات امیوکبیو صفحه 79در صدری افشار رالمحأی

در انتشـارات بهون ـی منتشـو 1347را صتد بهون ـی در سـال «کوراورلو و کچل حتزه» کود.

از آنجایی که چه در زبان فارسی و چه در زبان توکی تنهـا نأـخه مفصـل و معتبـو تتـامی نأـخ گـودآوری شـده رالعـه پووفأور تهتاسب اس پس از م نأخه موهود

بوده اس .فأور تهتاسب وپو تحقی نأخه های ای ورسیموهع در ب هنأخ های ای حتاسـه بـه ذکـو االصـه ها یا به عبارتی مجلساننویأی دست در االصه

ای پودااتـه شـده اسـ . در سه روای آذربایجانی توکتنی و توکیـه توی مجالس مهم ای ذکو شده اس . های توکتنی و توکیه و با اند تغییواتی در نأخه به نوعی رویدادها

ای نأخه دارای هجده مجلس اس به شو زیو:آوردن دمیوچـی ـ4سفو استانبول کوراورلو ـ3کوراورلو و دلی حأ ـ2علی کیشی ـ1

درنـا کاکـل ــ 7 بـل یبـه چنلـ و یآوردن ع ـ6 سفو ارزروم کورارلو ـ1بل اورلو به چنلی

11بررسي‌تطبيقي‌حماسه‌کوراوغلو‌در‌اقوام‌آذربايجان،‌ترکمن‌و‌ترکيه‌

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

سـفو ــ 12 بـل یاـانم بـه چنلـ آمدن محبو ـ9حتزه توسط کچل وآتیشدن ق دهیدزد ـ8ـ ب و بولـو کوراورلـو ـ13 شدن دورآت گم ـ12 بوده فوار ـ11 کورارلو دیزیبا سـفو ــ 14 ی

آمـدن ــ 17 بـل یحأ پاشـا بـه چنلـ آمدن ـ16 دربند کورارلو سفو ـ11 قاری کوراورلو .پیوی کوراورلودوران ـ18 بل یاانم به چنل موهان

‌روايت‌ترکمني

بـار الکأاندر اودزکو دانشتندی اسـ کـه در اواسـط قـون نـوزدهم بـوای اولـی وراورلی را به زبان ان لیأی منتشو و ای داسـتان را بـه ههانیـان معوفـی کای از توهته

گویـد: اواالکأـاندر در کتـا حتاسـه گـوراورلی مـی کود. آقـای عبـدالوحتان اونـ «تکـه »توکتنـی از طایفـه ورلی را بو اساس ارهارات مـودم آذربایجـان اودزکو[ گورا

عباس دوم صفوی در اواسان به دنیا آمده و بعدها به آذربایجان داند که در زمان شاه میـ بئـل واقـع در دره سـلتاس و سـو راه اـوی ایوان کوچیده و در دژی به نـام چنلـی

(1 :1381اون کوده اس . ارزروم راهزنی میایـ داسـتان را ( 1318 قووشـوت ( بـو مبنـای کتـا گـوراورلی 1368 نیا سئیر

ند از:ا داند که عبارت مجلس می 13مشتتل بو انتقــام گـوفت از عـو ریحــان -3ازدواج گـوراورلی -2 پیـدای گـوراورلی -1

چهل هزارهـا -8ریحان عو -7 ازدواج عو -6 نجات عو -1آوردن عو -4گـوراورلی و بزیـوگ -12اـوم دالـی -11 آتبازی قیـو -12 ودن عقهو کو -9

موگ گوراورلی -13 بازرگان( نیـا رئـیس داند. می «های روبی و شوقی حلقه واسره بی واریان »او ای روای را

1368 :236) بـه زعـم او آنچـه ( 1381 اونـ حتاسه گوراورلیاما عبدالوحتان اون در کتا

هـای شـفاهی و های چاپی و گـزار ها و کتا نوشتهآوری از روی دس حاصل هتع ند از:ا که عبارتبوده اس در یازده قأت آوردهمکتو

11مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

. آوردن 4 ریحان . انتقام گوفت از عو 3. ازدواج گوراورلی 2پیدای گوراورلی . 1ورلی و عجـوزه گورا .8 هل هزارها. چ7. ازدواج هوزهان 6. نجات هوزهان 1هوزهان .. موگ گوراورلی11. اوم دالی 12. گوراورلی و بزرگ 9هادوگو

وی از ذکو وقایعی که به نظو او با روحیـات گـوراورلی هتخـوانی نداشـته اسـ اودداری نتوده اس .

بازی ؛و ده عو کودن قهو ؛نه ریحان عو ؛های هف قأت باید توهه داش کهذکـو نشـده اسـ و قأـت هشـتم ( 1381 اون نأخه دراز نأخه قووشوت قیوآت

( و 1318 قووشــوت ؛ در نأــخهگــوراورلی و عجــوزه هــادوگونأــخه اونــ شــامل ـ از مواردی هززم به ذکو اس که تفاوت در نأخ؛ ال( وهود ندارد1368نیا رئیس ی ئ

یــونس آرــایونس و آرــه هتچــون تفــاوت در اســامی ماننــد نــام هتأــو گــوراورلی: دیده های کلی در سیو وقایع و اتفاقات .. تا تفاوت.واوانده او: عو یا هوزهان و پأ شود. می

هــای بأــیار دور در کنــار رود ورال و در در زمــان :پیــدايش گــوراوغلی ترکمنــیهـا و سوزمی پهناور تـوکت بی ب هیغالیبیل به نام چاندی حاکم «بیل چاندی»سوزمی : 1368نیـا رئـیس اگنجـیم بیـ بی پأو اول او گنجی پأو دارد. او سه راند. حکم می

بیـ عقـل درسـ و پأو دوم او بـه نـام مـوم نام دارد که تاهو بزرگی اس . ](242بی که واهد تتام صـفات نیـک روزگـار اسـ بأـیار پأو سوم او آدی حأابی ندارد.

کت اسـ و از محبو اس و با چهل دالور اود در عتل حاکم هـوان سـوزمی تـو ای سـوگودان داتـو هـوان روزی در کجـاوه گیـود. امیوان و توان وان هتجوار باج می

داتو حاکم شیووان اس و قوار بوده بوای هتأوی . اوابدی اندام را می زیبایی به نام گلآورند. هتأـو اندام را به هتأوی بوادر دوم درمی گل عو به عوبأتان بوده شود. ریحان

هفتـه عـزاداری بعد از یک کنند. و او را دف می میود بی به هن ام زایتان می هوان آدیبعـد از مـدتی چوپـانی بـه دنبـال بـز وارد بازد. بی از شدت افأودگی هان می آدی

ای دایـم بـه بیند که بز او بـوای شـیو دادن بـه کـود شـیواواره شود و می قبوستان میبیـ شود کـه او فوزنـد آدی و ناباوری معلوم میسوانجام در به زند. قبوستان سو می

چـون از تـاریکی بـه ا زاده شده و زنـده مانـده اسـ . اس که در گور از مادر موده

11بررسي‌تطبيقي‌حماسه‌کوراوغلو‌در‌اقوام‌آذربايجان،‌ترکمن‌و‌ترکيه‌

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

ولی بعـد بـا ایـ توهیـه کـه هتـه گذارند روشنایی وارد شده ابتدا نام او را روش می دهنـد. رزاد( تغییـو مـی نهند نام او را به گوراورلی گو ها از تاریکی به روشنی پا می بچه

ر موحـوم مـزاحم بی از توس پولدارها و مالـدارها کـه نـوه او را ماننـد پـد هیغالی هتواه با نوه و پأو دوم اود به روم اشـوقی[ و نـزد هونکـار دانند اندوزی اود می مال ادر نأـخه آذربایجـانی ایـ فـود اوتکـار نـام دارد[ روند تا بـه مهتـوی بپودازنـد. می

ولی با حأـادت و توطئـه ابد.ی بی بعد از سه سال به صدر اعظتی شاه ارتقا می هیغالیبیـ را کـور او چشتان هیغـالی ردن بهتوی اسب دنیا بوای هونکار بو سو آوناطوافیا

هـای بی در عو چشـم هیغالی شود. کند پأو دوم هم ناپدید و در واقع نابود می میاو گیـود. کنـد و مـی ااطو آن کور شده اس طلب مـی هکه برا کوه اسب ناتوانی اود

گیونـد. گیوند و در دل کوه پنـاه مـی راه فوار را در پی میهتواه روش و بیوه پأو نی کـه بو اثو اشتباه قلنـدرا گتارد. به پوور روش هت می بی هیغالی در ای مدت

شود و او را به زور با ابو میاندام ریحان از وهود گل عو گذرشان به آنجا افتاده بود ریحـان مادیـان دریـایی در هتی سفو اسب دریـایی عـو گیود. از روش و پدر می

آید. قیوآت به دنیا می کند و از ای آمیز بی را باردار می هیغالیدهـد. قیـوآت گـم ابینای قیوآت را پـوور مـی گوراورلی با راهنتایی پدربزرگ ن

س از سـه روز راهپیتـایی در ههـ قبلـه بـه دراـ چنـار پـ شود و گـوراورلی میگـوراورلی پشـ سـو او بـه اواند. رسد که پیوی نورانی زیو آن نتاز می سالی می که

اهلل و شود تـا اینکـه سیصدوشصـ اولیـا بو تعداد نتازگزاران افزوده می ایأتد. نتاز میگـوراورلی .شـتارند ی اود میاو را فوزند روح آنان .آیند ارسا گود میقدیس و پیو و پ

دهند و دلـ را از شکم او را دریده و اندرون را شأتشو می اولیا رود؛ به اوا میشـاه اوراننـد. ویک هام شوا طهور بـه او مـی بعد از بیداری چهل کنند. نور لبویز می

ام دهد و پیوان و پارسایان قیـوآت را بـا زیـ و ل ـ مودان افأار قیوآت را به دست میاو اول بـوای .زو بـه زبـان آورد تـا بـوآورده کننـد اواهند که سه آر از او می آرایند. می

و ( 238: 1368نیـا رئـیس اواهـد اود و اسب صدوبیأ سال از ادا عتـو مـی هایشان با نـور سـتارگان درمـان زاموداش اینکه اگو صدوبیأ های بدنشان زام ب

و شتشـیو بـو اسـیو شـد زود آزاد شـود دوم اینکه هو وق به دسـ دشـت . شود

11مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

سـوم اینکـه گـوهو آاـوت . فتد اما با یک ضوبه دشت را هال کندادوس کارگو نینیـا رئـیس ؛1381 اونـ و هفتادودو زبان را بوای آشکار کننـد را به او بدهند ایتاناونـد کنـد کـه فوزنـدی از اد شود و روش فوامو می آرزوهای بوآورده می(. 1368

بنـدد و بـه او بشـارت ن شاه مودان شتشیو دویومه را بـه کتـو مـی آ ازپس بخواهد. ها از هف تـا هفتـاد سـاله اواهـد گذشـ . دهد که نام تا ابد بو زبان تتام انأان می

نچه آگودد و گوراورلی پی پدربزرگ بومی شوند. و پیوان رایب می سپس هته اولیاگوید بو م نظو کودنـد و از مـ کند. باالاوه می و تعویف میرا دیده با زدن ساز بوای ا

بی که شتشیو دویومه را بـه ن هیغالیآپس از اواستند که پنو وق نتازم تو نشود.بـه فوسـتد. یه ساز و بـوگ هن ـی بـه اصـفهان مـی ند او را بوای تهدا تنهایی کافی نتی

بینـد کـه در آنجـا کتـانی مـی د.رو سازی مـی راهنتایی و یاری قلندری به کارگاه کتانرا بـه ع(ولـی او علـی موتضـی را بکشد. ها پی سااته شده و کأی نتوانأته آن سال

اون گذشـت تیوکتـان از هفـ شوط دوم در نأخه کشد.طلبد و کتان را می یاری می گذشت تیو از هف پیل به هـم بأـته نیا بو مبنای شووقات آهنی و در نأخه رئیسبیل

سپس پـی کند. او به مدد شیو ادا شوط را ادا کوده و کتان را تصاحب می اس .شده ای اسـلحه از ودن حضوت علی ع( یک نیزه و بأـته رود و در قبال ستقلندر دی وی می

گوید بـوای بی می هیغالی گودد. گوراورلی پس از آن نزد پدربزرگ بومیگیود. او میهـای ها سوگودان شده و چشم ها و دره طن در کوهات حفظ کند از وآنکه او را از بلی

گویـد آگـاه بـا کـه مـا او می ا به آرزوی اود رسیده اس .ما را از دس داده اس بیل داریم که چهل هزار اـانوار تکـع تـوکت در آنجـا زنـدگی سوزمینی به نام چاندی

مـان آبـا و اهـدادی اکنون باید به سوزمی کنند که هته ایل و تبار و مل تو هأتند. می شام انتقام بکشی.آ دشاهان ستت و و اونابووی و های پدرت را ب یوی و از پ

بیـ و هـا کـه از زمـان مـوگ آدی گـودد و تـوکت بیل می انه چاندیگوراورلی روفومانووا مانده بودند او را به عنـوان اـان اـود سوپوس و بی بی بی هجوت هیغالی

دالور نیـز در دهنـد. چهـل ای تشـکیل مـی بـوای ازانـه اری با هتیکنند و انتخا میو شـود آیند. گوراورلی در زورآزمایی بو هته دالوران اود پیـووز مـی اطواف گود می

کند.وی اوی را بو آنها مأجل میرهب

11بررسي‌تطبيقي‌حماسه‌کوراوغلو‌در‌اقوام‌آذربايجان،‌ترکمن‌و‌ترکيه‌

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

کودن پدر با دالوران بـه روم گوراورلی بوای انتقام گوفت از هونکار باب کور کشد تا در عو رلم او داری بو دل گذاشته باشد.را می رود و پأو هونکار می

پـوی داتـو ههـان گوراورلی یک شب در اـوا آرـایونس :ازدواج گوراوغلیپـو به راهنتایی پیوی ااکأتوی شود.بیند و بوای هأتجوی راهی می پادشاه را می

کشـد و اـود را یاژدهایی را که ن هبان دژ بوده م ان. با یاری شیو مودرسد به دژ مینـد و هتـان ا رسـاند. کـه دور پویـزاد زیبـایی نشأـته زیبـا مـی به سیصدوشص پویزاد

ـ آرایونس اس ذیوایی از آرایونس هم او را در اوا دیده و منتظو بوده و بعـد از پ (.1381 اون رود بیل می و گوراورلی به چاندیـ ا ندیتهـ شیوی وی هتواه گل

ــ نأــخه :]]عوضآوردن هوزجــان ــ طب ــت 1381اون ــ دســتان شــامل رف ( ایشهو ون ام بوای آوردن هوزهان پأو بولـدور قصـا گوراورلی به سوزمی هوازمی

نیـا رئـیس ای کـه شـاه شـده اسـ . امـا در نأـخه یوسف موحوم اس که فوزنداواندهپأـو قصـابی «عو »ذکو کوده اس (1318قووشوت ( به نقل از 236ـ241: 1368

گوراورلی ادر کند.شاه شهو اوارزم ادم می یوسفبه نام بولدور اس که در دربار سفید بـه اـوارزم به راهنتایی یک پیو ری( 132: 1381 اون ]لباس چوپانی از تبویز

شـاه بـه دنبـال یوسف رباید.دان را بیهو کوده میرود و عو زیباروی و آدا میبیـل چانـدی عو را بـه تد و گوراورلی بعد از به هزیت واداشت آنها فوسلشکو می

دو او را عـو هـان بعـد از آن هـو کنـد. أو میاود و هت رساند و پأواوانده می کنند. صدا می

نام دارد. «ایواز» ای پأو ها در نأخه آذربایجانی عالوه بو سایو تفاوتو پارسـایان القات با شاه مودان و اولیاگوراورلی در نخأتی م :مرگ گوراوغلی

ـ یـونس ریـو از آرـه دسـتان در مجلس پایانی اواستار صدوبیأ سال عتو شده بود.بیـل و کنـار چانـدی یونس ـ کس دی وی در قلعـه آره ندیتهـ شیوی و گل ـ هتأو

ا تنها و رهبو اود ر اند فوت کودهچهل دالور عو و هته گوراورلی پیو نتانده اس .گـوراورلی قیوآت هم مانند گوراورلی پیـو شـده و پشـت ریختـه اسـ . اند. گذاشته

شـیوی و وفا یافتم و هـز تـو و گـل ها را بیگوید که م انأانیونس می ارا به آرهبینـد در ی را نزدیک مـی گوراورلی که موگ او وفاداری در ای دنیا ندیدم. قیوآت

41مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

شـود و شـعوها متـکثو مـی گیونـد ته در ذهـن هـان مـی دد ااطوات گذشگو قلعه میآن ببونـد. ییلـدیز اواهد که او را به کـوه شیوی می یونس و گل سپس از آره .اواند می

رود. قیوآت هم به دنبالشان می کنند.بوند و در راری منزل میدو او را به کوه ییلدیز میشناسـد گوراورلی را مـی ها را دیدهند تا آنکه چوپانی آنکشدر آنجا روزها گوسن ی می

ها گاهی نان توکت ها و کأان دی وی از بعد از آن هم چوپان دهد.و به ایشان آذوقه میبینـد و پیـو بـه او وراورلی یک شب پیو را در اوا میگ رسانند.و اورشی به آنها می

اود بازگودنـد. شیوی را آزاد کند تا آنها به وط پوی و گل یونس کند که آرهتوصیه مییـونس بـوای مانـدن در کنـار وی آن دو را راهـی آرـه گوراورلی هم به ررم مقاوم

اکـوه ( 292: 1368نیـا رئـیس شیوی به شهو اود کاپ دارـی یونس و گل آره کند. می روند.می ](1381 اون قاف

و گـاه گوید کـه هـ م هدایی گوراورلی به آرایونس میهن ا( 1381در نأخه اون بیـل فوری بیا و هأدم را با دس پا اود در چاندی اال روی لب به سوز افتاد

بعـد از رونـد. یونس هـم ماننـد پونـدگان پـو زده و مـی شیوی و آرا گل به اا بأپار.اال آرایونس بـه یع گوناگون زمانی که در کوه قافهای بأیار و راداد وقا کشتک

و گوراورلی و قیوآت را در ستاره کـوه در آرـو هـم رسدافتد او سو میسوز می کند. بوده و در کنار سوداران دف می بیل یابد و ایشان را به چاندی موده می

پس از عزیت به کوه قاف آنجا هزاران کنیز ( 292: 1368نیا ولی در نأخه رئیسشـیوی بـه گومـی از گـل آن دویونس چشم به راه بودند بـا دیـدن که در کاخ آره

گوینـد طـی ایـ مـدت هـی گذارند و مییونس محل نتی کنند ولی به آرهاستقبال میو آینـه را در شـود ا دیـده نتـی اثوی از گوراورلی ن وفتـه و نشـانی از او در چهـوه

یابـد و از شـدت نـاراحتی راه آمـده را یونس اود را روسیاه می گیوند و آرهبوابو می اوانـد. شود و ساز بوگوفته از سو شـو مـی ورلی از دیدار او شاد میگورا گودد. میبو

دهد گوراورلی او را دلداری می گوید. ن روسیاهی اود را بوای او بازمییونس داستا آرهیـونس لی آیینـه را پـی روی آرـه گوراور آورند.شب را چون ایام هوانی به روز می و

هـای گـوراورلی هـایی کـه نشـانه نـد. اـال بی سه اال میگیود و او در راأار اود می

40بررسي‌تطبيقي‌حماسه‌کوراوغلو‌در‌اقوام‌آذربايجان،‌ترکمن‌و‌ترکيه‌

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

کننـد و او را بـو قبال مـی یونس نیز بـه گومـی اسـت ای بار پویان و کنیزان از آره هأتند. نشانند.تخت می

ـ هونکار شاهـ گو دشت بزرگ از سوی دی و چون ابو تنهایی گوراورلی به

هـا سـتد و بـه آن فوز میدهی هف سودار به کوه ییلدیلشکوی گوان به فومان رسد می

اواهـد بعـد از آمـوات زیوا کـه دلـ مـی کند که او را زنده دست یو کنند.صیه میتو

مقابل پناه اه گـوراورلی کند و در لشکو عزیت می هنوهای گوش تن را بخورد.

.«کشـیت ای گوراورلی تألیم شو وگونه مـی »کنند که از دور اعالم می شود.مأتقو می

مـ هتـان شـود. شیو هوگز تألیم روباهان نتـی »کند که هم رهزاوانی میگوراورلی

هـا و داتـوان سـالطی و ام ازانـه که بارها به اا و اونتان کشیده گوراورلی هأتم

«.ام و..ها را ربوده بیک

کنـد تـا گـوراورلی را اسـیو ب یـود. یکی از هف فومانده با چند صد سوباز حتله می

ای از دل بـوآورده اـود را بـه دریـای کشد و نعـوه ا را بومیومهگوراورلی شتشیو دوی

های مهـاهم سازد. از قزلبا ها میای از کشتهزند و در بوابو رار پناه اه پشتهلشکو می

دهند. سـوداران تـا مانند فوار را بو قوار توهیح می ها ـ آنهایی که زنده می ـ دشتنان توکت

رسـند کـه هـزار تیوانـداز زبـده و مصلح به ای نتیجـه مـی بینند بعد از شور چنی می

باره بو او آتـ ب شـایند تـا بلکـه از پـای درآیـد. هـزار تیوانـداز بـا هـزار شـتخال یک

فشـان قیـوآت را بـه کنند. گوراورلی با هزار زاـم اـون باره شلیک میگیوی و یک هدف

شـوند. ور مـی ت حتلـه اواند. تا قیـوآت سـو بوسـد افـواد دشـ فویادی دلخوا فوامی

گـاه تـ کـوده از بیند یک دست را تکیـه ها را می گوراورلی وقتی نزدیک شدن قزلبا

کشد. سوانجام نیووی به ایزد و در آن حال باز تنی چند از افواد دشت را می زمی بومی

هونکـار کنند تا آن را نزد آید. افواد دشت سو از تن هدا می رسد و از پای درمیآاو می

هـای ها به شنیدن شیههمیود. توکت کشد تا می ها میرسد و شیههشاه ببوند. قیوآت سو می

کنند که حادثه شومی اتفا افتاده اسـ و هتـه روی بـه سـوی کـوه قیوآت احأاس می

هـای پوی نیز که در لحظه موگ گوراورلی با چند ت از ندیتـه یونس نهند. آرهییلدیز می

42مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

آورنـد رود. وقتی کنیـزان او را بـه هـو مـی شأته بود ناگاه از هو میدر کاخ اود ن

های اـود را بـه ای از ندیتهگوید که ان ار بالیی سو گوراورلی آمده و به هتواه عده می

یـونس و هـا از مـود و زن و بـزرگ و کوچـک و آرـه رسانند. چون توکت کوه ییلدیز می

ای از رسـند در آنجـا پشـته وراورلی بـوده مـی هتواهان به هلوی راری که پناه ـاه گـ

بینند و نع بی سو گوراورلی و هأـد قیـوآت کـه در کنـار آنهـا های قزلباشان می کشته

افتاده اس . با احتوام و شکوهی تکثوبوان یز گوراورلی و قیوآت را در کنار هـم بـه اـا

بینـد ه گوراورلی را میسپارند. هونکار که طالب زنده گوفت گوراورلی بوده وقتی کل می

دهد که سو از ت هو هف سودار هدا کننـد و هـو هشـ سـو را از از سو ریظ فومان می

(117ـ 179: 1318دروازه شهو روم اروم شوقی: استانبول[ بیاویزند. قووشوت

(1318 ( و قووشـوت 1381 بنـدی دو نأـخه اونـ شود پایان چنانچه مالحظه می

کیـد ک اـود ت ایـ عبدالوحتان اون در صفحات پایـانی رو هأتند.بأیار متفاوت از هم

هـی کـس ندانأـ کـه »کند که هی کس مـوگ گـوراورلی و قیـوآت را ندیـد و می

اما نأخه ( 172: 1381 اون .«[ آنها را از ستاره کوه بیوون بوده اس آرایونسا پویزادی

کشته ـ یشان به وقایع داستانو ورود ناگهانی اـ ها کید بو دشتنی قزلبا کقووشوت با ت

سو سااته اس . شدن گوراورلی را به تفصیل شو داده و سوانجام از او یک شهید بی

‌اي‌روايت‌ترکيه

ها و ها افأانهداستان یهاس . رنا های مختلفی ورد زباندر هو سوی آناتولی افأانه

هـا زیوا ایـ تتـدن اموی طبیعی اس . بوده تتدن دارایحکایات در ای دیار که که

بخشـند. امـووزه ها و حکایات مودمی هان مـی ها حتاسه ها داستان هأتند که به افأانه

ـ توان افأانه هو کجای آناتولی می در عنـوان مرـال در های در رابره با آن محـل شـنید. بوقتـی شـود. ها بوده و از ای منرقه با ای افأانه یاد می افأانه کوراورلو ورد زبان 1بولو

های آناتولی نشی های آناتولی بود. ااننشی ای افأانه معووف گودید بولو یکی از اان

1. Bolu

41بررسي‌تطبيقي‌حماسه‌کوراوغلو‌در‌اقوام‌آذربايجان،‌ترکمن‌و‌ترکيه‌

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

سـیس نتودنـد. بولـو نیـز از کدر آناتولی ت 1ها در پی هن مالزگودولی بودند که تو د

از سوی اوانی مناط مـوزی در میالدی 1692الی 1324هتله مناطقی بود که از سال

مورد مبارزه کوراورلـو شـاعو در شودمینقل در اینجاای که ودید. افأانهآناتولی اداره گ

بولو اس . های اان گوی و ستم ها و قهومان مودمی با رلمکوراورلو قهومانی مودمی اس که اوصاف دالوری و هوانتودی انأـان آنـاتولی را

را گوفتـه و در شخصی اود متبلور سااته اس . او از اان رالم بولـو انتقـام پـدر . به هتی عل نه تنها با کند میدیدگان عتو اود را وقف یاری و ادم به فقوا و ستم

هأـور و دالور بلکـه بـا شخصـی نتود ی که با ساز اود آنها را تونم میاشعار مودمیعنـی عصـو ؛ای محبو و مورد عالقه درآمده و از قون شانزدهماود به صورت چهوه

ای زنـده بـوده و بـه عنـوان افأـانه وز در اذهـان مـودم هتـواره تـا بـه امـو ا زندگی نشدنی از نألی به نأل دی و نقل شده اس . فوامو

روز اـان مند به اسب بود. یک حکتوانی بأیار عالقهاان بولوموهب ای افأانه ه بهـای اصـیل بـه را که در تیواندازی اسـتاد بـود بـوای یـافت اسـب یوسفبولو مهتو اود

فوستد. یوسف پس از روزها گود و تفحص باالاوه در یک قبیلـه تاهای اطواف میروسها را از صاحبانشـان اویـداری اسب و ای کوه شدهاسب چادرنشی موف به یافت دو کوه

در چنی آمد کـه نظو مهتو هولی ب ها راهوی الرو و زش داشتند کند. گوچه ای اسب میاسب دلخواه . یوسف پس از یافت دو کوهاواهند شدبدیل آینده به دو اسب عو اصیل ت

اسب الرـو و ضـعیف گودد. اان بولو با دیدن ای دو کوه اود با اوشحالی به بولو بازمیدهد تا چشـتان یوسـف را فومان می را داشته اس یوتتأخو قصدبه گتان اینکه مهتو

ند. یوسف به روستای اود بازگشـته اسب از روستا بیوون بوان کور کوده و به هتواه دو کوهاز هتـان اوان کـودکی که کند. پأو نیز تعویف می علی روش پأو وایو هویان را ب

اـورد کـه روزی انتقـام سـوگند مـی کوده مینأب به اان بولو احأاس نفوت و انزهار کوراورلـو عل کوری پـدر بـه هعلی که ب پدر را از اان بولو اواهد گوف . روش

26 خیارسـالن کـه در تـار آلـپ یه فوماندهب ی( و سپاه سلجوقزانسی ب یروم شوق یامپواتور انیبود م ینبود مالزگود نبود .1

انیزانأـ ینبود ب ی( رخ داد. در اهیشهو مالزگود ارمنأتان آن زمان امووزه در استان مو توک یکیدر نزد یالدیم 1271اوت

د.ش دهیبه بند کش وهانوسید وساوردند و امپواتور رومان یقرع یشکأت

44مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

های الرـو و ها را پوور داده و اسب اسب مراب با اواس پدر کوه شود میوف معوهـا بـه سـوع بـاد شوند. اسـب ضعیف با گذش زمان به دو اسب عو اصیل مبدل می

شـوند. به چاالکی رزال پویده و آشنا با هـو نـوع فنـون هن ـی پـوور داده مـی دویدهمدت بزرگ شده و به هوانتودی نیوومنـد و در طول ای کور نیز پأو یوسف علی روش

العـاده ها به اسـبی فـو اسب گودد. یکی از کوه های هن ی تبدیل میدالور و آشنا به رو شود. کوآت نیز به اندازه قهومـان داده می کوآتچاال و نیوومند تبدیل گشته و به آن نام

حضـوت در اوا سفرسد. گویند روزی یوبه شهوت می کوراورلواحتاسه آفوی بیند. حضوت اضو او را راهنتایی کوده و بنا به اواس اضـو پـدر و پأـو را میاضو

ـ رود ارسبوای رسیدن به لب حوآمیز در ایـ روداانـه بـه راه و استفاده از سـه کـف سافتند. به گفته اضو ای سه کف سحوآمیز هم چشتان کور یوسف را بـاز کـوده و هـم می

پأـو علـی . روش اواهد دادهویی از اان بولو بوای انتقامرا درت الزم به او هوانی و قهای سحوآمیز بـدون های حضوت اضو آگاهی داش با دیدن کف یوسف که از ای گفته

نوشد. یوسف وقتـی از هویـان امـو مرلـع اود از آ آنها می سازی پدر یوسف مرلعپأـو بـه هـوانی دلیـو و هن جـو ند بی میولی بعد از اینکه ثو شدهکشود نخأ مت می

شـود. آ یکـی از بأیار اوسند میگوف د اواهتبدیل شده و انتقام را از اان بولو آن و «هـوانتودی و دلیـوی »دی ـوی و «زنـدگی ابـدی نیـووی »ها به کوراورلو ای کف

بخشد. می «استعداد و قابلی شاعوی»دی وی نیز

هـویی از اـان بولـو دار فـانی را وداع ی انتقاممدتی بعد از ای واقعه یوسف با وصهـا گذاشـته و بـه راهزنـی گوید. کوراورلو نیز پس از درگذش پـدر سـو بـه کـوه میاز قانون در اطواف هتـع و دی و راهزنان و فواریان شدهها پودازد. شهوت ورد زبان میو صـاحب کنـد مـی احداث ای قلعه بئل چاملیشوند. کوراورلو در مقابل شهو بولو در می

کودنـد بئـل عبـور مـی هایی که از چاملی. او با ای ارت از کاروانشود ارتشی کوچک می .زدسا شدند مغلو میباج گوفته و کلیه نیووهایی را که بوای مبارزه با او اعزام می

کند.بولو را ربوده و با او ازدواج میاانم اواهو اان 1دونهکوراورلو روزی

1. Döne

41بررسي‌تطبيقي‌حماسه‌کوراوغلو‌در‌اقوام‌آذربايجان،‌ترکمن‌و‌ترکيه‌

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

شهو را به گذرد چندی بار به بولو شبیخون زده هایی که میلو در طول سالکوراوره و به اـوا وحشـتنا او اان بولو را مضرو ساات ؛سازدآت کشیده و ویوان می

گیود. ب انتقام پدر را از اان بولو میو بدی توتی شودتبدیل می لشکوکشی کوده و از گاهی به کشورهای دوری مانند گوهأتان و چیکوراورلو گه

بوای اتفاقات بأیاری شود. در طول ای مدتطوی راهزنی صاحب ثووتی هن ف میسن دالوری نیز بوهم اورده و دی و نظم ههـان زیـو تفن ااتواع. با آیداو پی می

شود. و رو می در مورد پایان کار کورارلو چند روای وهود دارد:

اواهد تا نبود را رها کوده و پواکنـده ن حامی اود میوراورلو از هن اوراروزی کـ ؛شود. قبل از او اسـب کـوآت ناپدیـد شـده بـود ها ناپدید می شوند و اود نیز از دیده

کوآتی که طی سالیان متتادی با نیوویی فو العاده به کوراورلو ادم کوده بود.زی با تفن ـی کـه یـک بنا به روایتی دی و هن جویان طوفدار کوراورلو در حی باـ

بابـ ایـ کشـند و کوراورلـو از نـاراحتی آنها داده بود یکدی و را مـی تاهو یهودی به .شود میها ناپدید حادثه ناگوار از دیده

باز بنا به روایتی کوراورلو تفن را در دس چوپانی در کوه دیده و از او هویـای ـ ن آن تفنـ را دبوای آزمو اور نکودهبرا های شود. با شنیدن هوا چوپان گفته میآن

کشـته شـده و بـا کشد. با شلیک گلوله از تفن وی اود نشانه گوفته و ماشه را میس هبکه هتچون سوو توتیب داستان کوراورلو شوند. بدی مودن او طوفدارن نیز پواکنده می

رسـانی هـامع ع زواری رضایی در پای ـاه اطـال یابد.افتد پایان میکهنأالی بو زمی می (1392اطالعات توکیه

‌بندي‌جمع

کوراورلو در بوابو ستتی که از طوف حکام بـزرگ در حـ حتاسه تتامی نأخ در گزینـد. ها مأک مـی بوای مقابله با حکام در کوهأتان کند عصیان می پدر شده بود

یـاران الت عشوند. به زودی تشکیالتی نظیـو تشـکی دیدگان دور او هتع میتتامی ستم

41مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

گیـود کـه علیـه حاکتـان فئـودال بازرگانـان و سـاکنان بنیان مـی ایوان در اوایل اسالمشوند و از ای رو آنچه را بـه کتـک یـاران و عیـاران از د شهوها وارد هن میثووتتن

اقلـیم تحـ کوراورلو آن کس را کـه بـه کنند.ستانند میان نداران تقأیم میدارایان میرفیقی رتخوار و حأـاس کوراورلو پذیود شود با روی گشاده میه میااتیار او پناهند

سـ کـه در نبودهـا ای تیـزبی و بامهـارت و سـودار هن ـی دالوری ا سـوکوده اس . ستیزد.تازد و در راه کأب آزادی و امنی میپیشاپی عیاران بو دشت می

دی ـو مـواردی های ریوطبیعی از کوراورلو توسـط عناصـو مـاورالربیعی از حتای هـا از دل دریـا بیـوون طلبد: در روای آذربایجانی اسب اس که اود مجال مفصلی می

گودنـد اان دوباره بـه دریـا بومـی های گله حأ آیند و پس از هف شدن با مادیان میشوند. در روای آذربایجانی کوراورلو ها اویداری می اسب ای کوه ولی در روای توکیههـا بأـیار سـازد کـه در هنـ یابـد و از آن شتشـیوی مصـوی مـی سن ی آستانی مـی

ای از چنی شتشـیو هـادویی ابـوی رسان اوس ولی در روای توکتنی و توکیه یاریروز دور از آ و رـذا و آفتـا هـا را چهـل نیأ . در روای آذربایجانی روش اسب

دو روای دی و چنـی سازد اما در کند و چنی آنها را آمواته و ورزیده می محبوس میهـای دی ـو روشی معتول نیأ . در روای توکتنی عنصو فواطبیعی بـی از روایـ

وشـوی دل توسـط مشهود اس ؛ رفت هو روزه به قبوستان بوای شیودهی نوزاد شأ توسط قدیأی درمان زام با نور ستارگان کارگو نیفتـادن طهورویک هام شوا چهل

گذشت تیو از پیکو هف فیـل یـا هفـ بیـل آهنـی و آمـوات اثو شتشیو بو دوستان های عناصو ریومعتول در روای توکتنی اس . هفتادودو زبان از نتونه

دشت اصلی مودم در حتاسه کوراورلو سلران عرتانی اموا و حکام داالی هأتند. او ورلو به سوی که به اتفا بوای سوکوبی کوراتاهوانها و اربابان و پس از آن فئودال

گیوند. ـ تفن که تازه ااتواع شده بود ـ را به کار می شوند و سال آتشی سوازیو میند که وی هم سوکوده یاریـان و هـم ا القول اند متف آنان که از کوراورلو سخ گفته

.شاعو بوده اس ذیـل ای در هـدول موارد هزئی ااتالف در سه روای آذربایجانی توکتنی و توکیه

آمده اس :

41بررسي‌تطبيقي‌حماسه‌کوراوغلو‌در‌اقوام‌آذربايجان،‌ترکمن‌و‌ترکيه‌

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

‌اي‌روايت‌ترکيه‌روايت‌ترکمني‌روايت‌آذربايجاني

علي روشن روشن )گوراغلو( روشن‌اسم‌اول‌کوراوغلو يوسف بیگ آدي علي کیشي‌اسم‌پدر‌کوراوغلو

کرآت قیرآت قیرآت‌اسب‌محبوب‌کوراوغلو

حسن خان‌نام‌خان‌ظالمهونکار پادشاه روم شرقي

)ترکیه فعلي( خان بولو

‌ام‌مخفيگاه‌کوراوغلون بئلچنلي

آلود( )کمره مه بئل چاملي بیل چاندي

‌نام‌همسر‌کوراوغلو نگار

)دختر پادشاه استانبول( پري آغايونس

خانمدونه بولو( )خواهر خان

_ )عوض( هوزجان ايواز )عیوض(‌نام‌پسر‌خوانده‌کوراغلو _ دويرمه شمشیر مصري‌نام‌شمشير‌کوراوغلو

کور‌شدن‌پدر‌دليل‌‌کوراوغلو

هاي اسب انتخاب کره الغر براي حسن پاشا

هاي الغر به اسب آوردن کرهعنوان بهترين اسب دنیا براي

هونکار

احساس تمسخر به واسطه الغر

ها اسب بودن کره

شخصيت‌اضافه‌شده‌‌بر‌داستان

-

بیگ پدربزرگ جیغالي -9گوراوغلو )مشابه نقش پدر در

بر عهده دارد(ها را ساير روايت حضرت خضر و اولیاءاهلل -2

حضرت خضر

دهند کـه از ویانی تشکیل میدر نأخه آذربایجانی ادم و حشم کورارلو را ماهواههای دی و و از هتله در روای توکتنی ادم و اما در روای اند اود هدا شده هامعه

شـود کـه ی معلـوم مـی طور کلـی چنـ رسند. بهای فئودالی به او ارث میحشم به گونههـای آذربایجـانی کتتـو های آسیای میانه نأب به نأـخه شخصی کوراورلو در نأخه

شـود. تفکـو انقالبی اس . هتچنی حس ضد فئودالی نیز در شو کتتـو مشـاهده مـی ها علیه فومانووایـانی اسـ های کوراورلو مبارزات مل بنیادی و حقوقی تتام حتاسه

رحتانه مقابل دشت درآمدن وطـ أتند. درس بزرگ ای حتاسه بیکه رالبا بی انه ه باکی از موگ نداشت اس . را مانند مودمک چشم ن اه داشت و در راه آزادی

گتان تاثیو محیط کوهأتانی و معیش سخ مودم در ای هغوافیا و رلم و ستم بیه در ذه و چه در واقعیـ ها در پووردن چنی دالوران و عیارانی چاوانی و فئودال

اـواهی و مبـارزه بـا یک نکته مهم و ریوقابل تودید اس ضت اینکه روحیـه عـدال ها نیز محصول فوزندان کوهأتان اس و در ای میان اقلیم کوهأتانی آذربایجـان فئودالسزایی در پووردن فوزندانی هتچون ستاراان و باقواان داشته اس . در ادبیـات سهم به

41مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

شـود؛ کـه او زاده مـی 2به قلم یاشار کتال 1متدصو نیز در توکیه یک یاری مرل اینجهمعا هم محصول محیط کوهأتانی و زندگی سخ کودهای ساک در ای اقلیم اس .

‌منابع

فارسی توهته مأعود بوراچالو. تهوان: آذر کتا . حماسه کوراوغلو(. 2131آراسلی

مجلــه ادبیــات «نــان حتاســه کوراورلــوقهوما(. »1376رحتــان احتـدی ملکــی .64ـ 73صص داستانی

توهته شیوا فوهتندراد. تهوان: نشو دنیای نو. اپرای کوراغلو(. 1382اردوبادی سعید

تهوان: انتشارات قدیانی. حماسه گوراوغلی(. 1381عبدالوحتان اون .انتشارات آذرکتا حماسه کوراغلو(. 2131مأعود بوراچارلو

تبویز: انتشارات بهون ی. کوراوغلو و کچل حمزه. (1347 صتد بهون ی

توهتــه محتدرضــا کویتــی. تهــوان: .کوراغلــو. (1382محتدحأــی تهتاســب .انتشارات اندیشه نو

توهته ولی راعی. حماسه کوراوغلو(. 1389 و اکبو امانتی محتدحأی تهتاسب اشتی.تبویز: نشو ااتو با هتکاری انتشارات ه

تبویز: انتشارات نیتا. کوراوغلو در افسانه و تاريخ(. 1368رحیم نیا یسئر

توهته محتد اا وی تهوان: سوو ادبیات فولکلور ايران(. 1389سیپک پیوی ای. و موکز تحقیقات مرالعات و سنج بونامه

.رابرا«. شود تئاتو از طوی زبان منتقل می(. »1381الدی قرب صادقی تبویز: فودوسی. کوراوغلی(. 1341سیووس قتوی

ایوان. گوراوغلی(. 1318آتا قووشوتنشريه يازدهمین جشنواره کتـاب «. درباره حتاسه کوراورلو(. »1383فعال نوری

بهت . کودک و نوجوان

1. İnje Memed

2. Yašar Kemal

41بررسي‌تطبيقي‌حماسه‌کوراوغلو‌در‌اقوام‌آذربايجان،‌ترکمن‌و‌ترکيه‌

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

توهته رالمحأی صدری افشار. تهوان: امیوکبیو. کورزاد(. 1317علی زاده هت

ترکی

Makas, Zeynelabidin .Azerbaycan Dramalari . Ankara: Semih Ofset,

1990. kurt, Mustafa. 2011. "EPIKTEN MODERN SHIIRE:ILHAN BERKIN

KOROGHLU DESTANI." Turkish Studies, 205-223. تارنمای مجازی

http://az.wikipedia.org. 24 August 2013.

http://az.wikipedia.org/wiki/Koro%C4%9Flu_(film,_1960) 2213دستیابی در) wikipediaKoroğlu (opera . 26 February 2213 .

http://en.wikipedia.org/wiki/Koro%C4%9Flu_(opera ــتیابی در september( دس

1, 2013 . http://tr.wikipedia.org . 1 august 2013 .http://tr.wikipedia.org/wiki/K%C3%B6ro%C4%9Flu_(film دستیابی در

2213.) tr.wikipedia.org/wiki/Köroğlu_(film .) 1 august 2013 . http://tr.wikipedia.org/wiki/K%C3%B6ro%C4%9Flu_(film ــتیابی در دسـ

2213.) 21 پاریس سفوی. رسانی در پای اه اطالع «کوراورلونون»(. 1392رالموضا بوداری

(.1392 اوداد21 دستیابی در http://ishiq.net/?p=1627. 1391تیو فووردی 8 وبالگ هامع اطالعات توکیه. «های آناتولی. افأانه» اکبو. زواری رضایی

1392 .http://azrurmia-turkiye.blogfa.com 1392 تیو24 دستیابی در.)

لوح فشرده

.ماهور تهوان: .داستان کوراوغلو:حکايت يافتن عیوض. (1387 عاش اصالن

های کودکان بازی ترانه

1ناهید جهازی

‌چكيده

هـا هـا و داسـتانی بـازی ها، ترانه توان به سه دسته برشمردنی ها را براساس وزن و مضمون می ترانهروش پـژوهش در هاست. بازی بندی و شناخت انواع ترانه تقسیم کرد. هدف اصلی اين مقاله، طبقه

های کودکان مطالعه شد سپس ضـمن بازی ه است. ابتدا کلیه ترانهای بود اين مقاله، مطالعه کتابخانههای اين جستار نشان يافته ها با ذکر نمونه ارائه گرديد. بازی بندی، هر مضمون و موضوع ترانه طبقهاند و از های کودکان است که از تلفیق ترانه و بازی پديد آمده ای از ترانه ها گونه بازی دهد ترانه می

. 3هـای نمايشـی؛ بـازی . ترانـه 2های کار؛ بازی . ترانه1عبارتند از: ن انواعی دارند که نظر مضموتـرين مهـم .هـای لفظـی بازی . ترانه5آئینی ـ مناسبتی و های بازی . ترانه4سرگرمی؛ های بازی ترانهنی ها، تقويت قدرت کالمی، شناخت موسیقی و ريتم، و تمرکز و رشد هوش هیجا بازی ترانه اثرات

ها انفرادی هستند و بعضی هم گروهی؛ امـا بیشـتر آنهـا بازی و هوش عاطفی است. بعضی از ترانه شوند و حرکت در آنها به اندازه ديالوگ نیست. بازی می ،بدون ابزار

های های عامیانه، ترانه های سرگرمی، ترانه ، ترانهعامیانه بازی بازی سنتی، ترانه ها: کلیدواژه

های نمايشی ای مناسبتی، ترانهه لفظی، ترانه

[email protected] رایانامه: ارشد ادبیات نتایشی از دانش اه تهوان و پژوهش و فوهن عامه. رشناسی. کا1

12مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

‌مقدمه

هـای واژه بازی در اصل زبان پهلوی واژیک و در متون پهلوی در کنار سـایو تفـویح شده اس . در ایوان عصـو ساسـانی هـو تفـویح و شـادمانی می استفادهعتومی و مجاز

دادند. شایان توهه را عنوان بازی مییا فکوی چه به صورت فـودی یـا هتعـی گونه فعالی فیزیکی توان هو بازی را می

گذراندن وق آمادگی هأتی تقوی حافظه و هو اهوای مواسم آیینـی به منظورشناسـان معتقدنـد نیایشی و رزمی بوای رسیدن به یک هدف دانأـ . بأـیاری از روان

شود و هدفی ندارد. بازی اوداواسته ارادی و به ااطو اود انجام میهـا بزرگتـوی نقـ را در اهتتـاعی کـودن و انتقـال معتقدنـد بـازی شناسان هامعه

کنند و اهتتاعی شـدن چیـزی نیأـ های اهتتاعی و فوهن ی به کودکان ایفا می ارز ها و اعتقادات اهتتاعی. هز ساز و کار ااذ هنجارها ارز

شـود گأـتو دایـوه لغـات ها تقویـ مـی یکی دی و از مفاهیتی که توسط بازی های متوادف و متضاد و آشنایی با حوف و اط و نقاشی اس . واژه شناا

ــارت ــازی عب ــداف ب ــد از:ا ســایو اه ــه مأــئولی » ن ــزای روحی ــذیوی ایجــاد اف پطلبی افزای تعاون و هتکـاری ایجـاد نشـاط و هنجارپذیوی تقوی روحیه استقالل

ان و متقابـل کودکـ شادی افزای بودباری و شـکیبایی نزدیکـی بـه طبیعـ تـکثیوات « .اعتتاد به نفـس پـوور االقیـ و ایجـاد سـوگومی بزرگأاالن بوان یخت روحیه

(86: 1387زاده آنیاند. بعضی از آنهـا هنبـه های سنتی بو اساس نیازهای مختلف هامعه پدید آمده بازی

تفویحی و بعضی دی و هنبه آموزشی دارند و هو کدام به صورتی در پوور اندیشـه و های سنتی در گذشته های او نق دارند. بأیاری از بازی هأم کود و افزای مهارت

شـدند امـا بعضـی از دار اهـوا مـی هـای حیـاط های وسیع و اانه در فضای باز و زمی های سود زمأتان که افواد اانواده و دوستان دور کوسی هتع بودنـد ها بوای شب بازی

بازی وان و تتاشـاگوان را بود وهای نتایشی ها بازی یطواحی شده بودند. اکرو ای باز .ندکود سوگوم می

11هاي‌کودکان‌‌بازي‌ترانه

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

هـای سـنتی اودسـال های سنتی و محلی ایوان بوای هو یک از گـووه در میان بازیهای ااصی وهود دارد که در بأـیاری از آنهـا کود نوهوان هوان و بزرگأال بازی

پودازند و در بعضـی دی ـو بـه می داتو و پأو و مود و زن به صورت مشتو به بازیکننـد. در بخـ واسره نوع و عوف و مهارت مختص به آن گووه ااصی شـوک مـی

های سنتی و فولکلوریک کالم آهن ی و شعو نق اصـلی را دارد ایـ وسیعی از بازیتوان آنها را بوحأب موضوع و نحـوه اما می ها دارای نقاط مشتو فواوانی هأتند بازی

بندی کود. اهوای آنها طبقه و محلتقویـ قـدرت اسـتقام »نـد از: ا هـای سـنتی عبـارت بـازی کارکودهایبعضی از

پذیوی چابکی و زیوکی نظم و هتاهن ی حفظ تعادل شعو و عبارات سوع انعراف (هتان« .آهن ی ساز و دهل و موسیقی حضور ذه و تتوکز حواس

سنتی توانه اس . های بازی اصومهتتوی عن یکی از

‌هاي‌عاميانه‌ترانه

های ها و افأانه در ادبیات عامیانه ایوان کودکان سهم بأزایی دارند تقویبا تتام قصههای عامیانه پودازی های بازی و قافیه ها گونه ها معتاها و چیأتان ها الالیی عامیانه متل

ادبیات توده بیشتو به کودکـان تعلـ توان گف اند بنابوای می بوای کودکان آفویده شده دارد.هـای نـواز کـود ها توانـه های کودکان الالیی ویژگی مشتو تتام انواع توانه»ند از: وزن شـاد و مربـوع و ارلـب ریتتیـک بحوهـای کوتـاه ا های بازی( عبارت توانه

احتـد « .های مـکنوس بـوای کـود ها اصرالحات و نام سادگی بیان و استفاده از واژه (227ـ228: 1383 پناهی ستنانی

کـه بـوای اهـل اس های متنوع و هذا ای سوشار از وزن های عامیانه گنجینه توانهسازان منبـع الهـام بـوده اسـ . پژوهشـ وان اصوی سوایندگان شعو و آهن هنو و به

دی و شعو عامیانه از زندگی عتلی گوفته شده اس . یکی فوهن عامه معتقدند که وزن هاس . های عامیانه کوتاهی و بلندی مصواع های وزن در توانه از ویژگی

14مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

های عامیانه را هجایی و هتانند شـعوهای ایوانـی گووهی از پژوهش وان وزن توانه»عووضـی و گـووه سـوم آن را هجـایی نیتـه پی از اسالم و گووهی دی ـو آن را نیتـه

« داننـد. گـووه پـنجم آن را عووضـی مـی ای و گووه چهارم آن را کتی و ضـوبی و تکیه (41: 1384 1ج محتدی و قایینی

هـا مضامی متنوع اس . مضـامی توانـه های کودکان های توانه از ویژگی یکی دی وکـار هـای عامـه ها و آرزوهای مـودم اسـ . شـتودن مضـامی در توانـه بیان و اندیشه

ی فوهن مادی و معنوی مودم هأـتند. ها ها شامل تتامی هلوه زیوا توانه ی اس دشوارو شوند محأو میکار دارند هزو فوهن مادی و های مادی سو مضامینی که با پدیده

مضامینی که با معتقدات و باورهای مودم در ارتباط هأتند هز فوهنـ معنـوی مـودم روند. شتار می به

هـای بـازی ها توانه توان به سه نوع بوشتودنی میبواساس وزن و مضتون ها را توانههـایی هأـتند کـه بـه طـور موتـب واژه یـا ها توانـه بوشتودنی؛ ها تقأیم کود و داستانی

ماننـد توانـه: ؛دنشو شوند و سپس با کلتات قبلی تکوار می هایی به مرلب اضافه می واژه هایی هأتند که یک متل یـا داسـتان های داستانی توانه . توانه«اشتو به چواس در بلندی»

های بازی که سخ اصـلی ایـ هأـتار و اما توانه .«کک به تنور»کنند مانند را بیان می شود. اس در ادامه به طور مفصل به آن پودااته می

‌هاي‌بازي‌ترانه

های کودکان اس که از تلفیـ توانـه و بـازی پدیـد ای از توانه های بازی گونه توانههای بازی هیجان و تحو بیشـتو پذیو اس . توانهاند توکیب ای دو بوای کود دل آمده

گونـاگونی ماننـد اسـامی های بازی عناصـو کنند. در بعضی از توانه میایجاد در کود اشیا انأان حیوانات و پوندگان وهود دارند.

آموزی به کود و تقوی حافظه و حضور ذه او بـا های بازی عالوه بو زبان توانهرها شـدن نیووهـای انباشـته و ذایـوه شـده در هأـم کـود باعث حوکات ورزشی

کنـد و به ای موضـوع اشـاره مـی سوایی توانه و توانهکتا در پناهی ستنانیشوند. می

11هاي‌کودکان‌‌بازي‌ترانه

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

هو و استعداد کود بوای در بواـی مأـائل ها بازی ای از توانه در دسته»گوید: میدو زن باوسـتا »هـایی از نـوع های بوشتودنی و توانه شود. توانه ساده به کار گوفته می

اند که در آنهـا اعـداد و تألأـل و رابرـه بأـیار سـاده آنهـا از ای دسته« اوستابدو هـایی دهند. در گونـه های حیوانات و آواز و حوک آنها مضتون توانه را تشکیل می نام

به صورت شوند و تتام یا قأتتی از آن از آنها کودکان در اواندن توانه شوک داده میمـوغ »های آید. توانه پوس و پاسخ یا مناروه بی کودکان و اواننده توانه به اهوا درمی

انـد. در هـزو ایـ دسـته «اتل متل»و بخ کوتاهی از «بوم گوگم و گله می» «هتأایههـای داسـتان در آنهاسـ های کوتاه یا روایتی که رگـه ها قصه باف بوای از ای توانه

(212ـ 213: 1383 پناهی ستنانی احتد .« شود دیده میها با انتخا های سنتی دارای نظم و قوانی مختص اود هأتند. ابتدا ای بازی بازی

شوند. افواد ورزیده و چابـک بـه صـورت مأـاوی در دو گـووه بـازی اعضا شووع می موحله شود که در هو دو ابتدا دو موحله طی می شوند. پی از شووع بازی انتخا می

یـارگیوی ـ 2فوااوان بوای بازی ـ 1ند از: ا توانه نق مهتی دارد. ای دو موحله عبارتآگاهی دادن به بازیکنانی اس که در عوصـه بـازی ها و تعیی اوستا. مضتون ای توانه

سازد. در ای وضع حضور ندارند و عدم حضور آنها توکیب بازیکنان را دچار نقص میشود و نوعی تحویک و تهییو تـووم بـا اهبـار و فوااوان بازی اوانده میاس که توانه

ای کـه های بوشهو توانـه در بازی .(164: 1383هتان: آورد الزام بوای آنان به وهود میچـی چـی سـن تـوازی »قـوار اسـ : ایـ شود از ها اوانده می بوای هتع شدن بچه

ها و یک اوسـا هن ام تعدادی از بچه شب یا«. ها هتع بشی بیایی به بازی توازو( بچهشـوند و بـوای فوااوانـدن بقیـه استاد( قبل از موعد مقور در میـدان محـل هتـع مـی

مـدی آاوسـا اسـتاد(: اومـی اومـی »اوانند: اند چنی می بازیکنان که در منزل مانده مدی (آ

ها: کی نومی کی نیامد ( بچه ل اکبوو نیامد(اوسا: اکبوو نومی. به عنوان مرا

ها: سن بزن. بچه رسه. اوسا: نتی

11مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

ها: بن بزن. صدا بزن( بچه رسه. اوسا: نتی

گوید: هوو بزن او را هو ک (. اوسا با مکث می«. هوووووو»گویند: صدا کشیده می او اوسا هته با هم و یکآها با اشتیا هتله بچه

اند تا هو چه زودتـو اودشـان نزل ماندهشود که در م هایی می ای کار باعث تشوی بچه (68: 1381را به میدان بازی بوسانند. بوهاس

هـای سـنتی بـوای بـه ویـژه بـازی های یارگیوی و انتخـا اوسـتا توانهـ در بازی»کنند. پشک بـا انـداات سـکه استفاده می 2یا پشک 1هایی مانند پش یارگیوی از رو

اسـ . «اره بوه»ها شود. یکی از ای بازی وه انجام مییعنی شیو یا اط گل یا پوچ و ری کند: اوانند و یک نفو یارگیوی می ها با هم می بچه

بوهو ننه عنبـو بوهو داتو کورو می ره مو نتی داتو شاه کبوه کبوا(و هو ها می اره بوهوکی نـه دوتـاو هـزار و قوباو ماتیک و موباو واه واهو نشأتم سو سفوهو گوفتم دو تا لقتهو نه ی

صد و بیأ تاو موواری توی گوشمو آهان پلیس( زد تو گوشمو وای گوشمو وای گوشم.رود یارگیوی تا آنجا کنار می به او بوسد به عنوان یار «وای گوشم»عبارت هو کس

(32: 1384 کیانیان « یابد که آاوی نفو هم کنار بوود. ادامه می اس .« اد مد »ازی یارگیوی های ب نتونه دی و توانه

ها را دور هم هتع کوده و آنها را مخاطب قوار ای بازی یک اوستا دارد. اوستا بچه دهد: می

دف دوف میـل ملـک شـازادهو شتع رمع دکـورچیو اد مد و دور دورچیو تو سو بزار. کی سو بزارهو کنارهو کلید وردار بغل بذارو

بندد تـا دی ـوان پنهـان گذارد و چشتان را می در دامان اوستا می کودکی سو راشـود و بـا هـم بـه دنبـال شوند. سپس هو کس را که بتواند پیدا کند با او هتدس می

روند. دی وان می

1. pešg

2. pesk

11هاي‌کودکان‌‌بازي‌ترانه

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

سـوایی بـه معنـی مهتـل سـوایی اسـ . هـا مهتـل بـازی یکی دی و از اصوصیات توانـه اای کودکان اودسال اسـ موسـیقی و گویی نیأ . در شعوهای مهتل که مزاوف

تصویو و رن بیشتو اهتی دارد و مهتل بودن آنها بـه علـ عـدم وهـود موضـوعی موضوعی کـه نیـاز بـه در و اندیشـه داشـته باشـد. های بازی اس ؛ در توانهمشخص

های مهتل توانه انتخا اوسـتا اسـ . بـازیکنی کـه ایـ توانـه را ای از ای توانه نتونه در حالی که در دایوه بازیکنان ایأتاده با هو سیال آن به یکـی از بازیکنـان واندا می

آاوی بخ آن بـه افتد. کند تا وقتی که معلوم شود آاوی سیال به کی می اشاره میشـود: آنـی مـانی در تهوان چنی اوانده مـی رود. ای توانه فتد بیوون میاهو کس بی

.رن ی من ی رخ و ئو آته بووئو دوسی زده بوسی دوسیو چنی چونی رفتانی اوانند: آنی اونی گفتانیو و در کومان ای توانه را چنی می

(32: 1384 کیانیان« آتکو ماتکو فلیس دون .شنایی بـا اعـداد اسـ . در یکـی از ایـ آ های بازی توانه یکی دی و از اصوصیات

زنند و از روی شود و افواد دی و یکی یکی هفتک می یکی از افواد بازی ام میها بازی اوانند: شود می ای را که با اعداد شووع می پوند و در هتان حی توانه او می

اولی: اولی اول بهاره

دومی: دومی دو زلف یاره سومی: سومی سو پنجه شیوه

پای گاوه چهارمی: چهارمی چار پنجتی: پنجتی پنجه اورشید

ااگینه بجوشهششتی: ششتی هفتتی: هفتتی هف محلف فووشه

هشتتی: هشتتی هش در بهشته نهتی: نهتی ماه زنونه

ونهودهتی: دهتی ماه ا یازدهتی: یازدهتی آب روونه

دوازدهتی: دوازدهتی سال تتومه

11مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

بوای کودکـان در هتـه مهتلهای شتار و یی آ های دارای وزن و قافیه ای گفتهاز یک سو بیان و نظم و توتیـب تفکـو کودکـان و از سـوی اینها» أتند.ه شناآهای دنیا

نها را آ کودکان معتوال ها با فوایند اهتتاعی شدن اس . یی آدی و گأتودگی ارتباط ای پنجـاه سـی چهـل بیأـ ده وقتی کودکان قواعد شـتار ماننـد؛ گیوند هدی می

دهند اگو کـودکی بخواهـد تقلـب کنـد یـا می صد را انجام نود هشتاد هفتاد شص بـه شـدت از سـوی رد کنـد نقشی را که از طوی شتار بوای او تعیی شده اسـ

ها کـود را محـوم اسـوار قـوار یی آیادگیوی هتأاالن مورد انتقاد قوار اواهد گوف ـ آ نها به کود میآیادگیوی رعای دهد. می د و از موزد که چ ونه از قواعد اطاعـ کن

هـا انفـوادی بـازی بعضی از توانه .(184: 1384 هیوز « دستورهای ااالقی پیووی نتایدشوند و حوکـ در هأتند و بعضی دی و هم گووهی اما بیشتو آنها بدون ابزار بازی می

هـا رایـو نبودنـد بـه های آوازی اگو در بی بچه بازی آنها به اندازه دیالوگ نیأ . توانه حال از بی رفته بودند.یقی تا به

‌هاي‌کودکان‌بر‌اساس‌مضمون‌بازي‌انواع‌ترانه

کارهای بازی ترانه

در ایـ »هـای کودکـان قالیبـاف اسـ . های بازی توانـه های ای توانه یکی از نتونهاوانـد و شـاگودان نشیند و اشعاری را مـی اوان پش دست اه قالیباف می نقشه ها توانه

دهند: ندن اشعاری به او پاسخ میقالیباف نیز با اوااوان: ناز دس بچوکا ان ش شص بچوکا مواام که پاکی نخوریـد تختـه نقشه

چی تو. الکی ببافید چی م کونه چی وشاگودها: چی ما رفته به مشهد چی ما آورده پشتک چی ما پشتک گو

ما ریز و هوهونه.بچوکا مواام که پاکی نخوریـد تختـه اوان: ناز دس بچوکا ان ش شص نقشه

(12: 1392زاده آنی« چی تو. الکی ببافید چی م کو

11هاي‌کودکان‌‌بازي‌ترانه

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

در ستنان بـوای در گذشته کوبی اس . های بازی توانه اوم نتونه دی و ای توانهدادنـد و ها قوار مـی شدند و چوبی را وسط گندم های محل هتع می کوبیدن اوم بچه

هـا زیـو دواندنـد تـا گنـدم گوفتند و دور مـی تان چو را میهو یک با یک دس ه اواندند: پایشان اود شود. در ای حی ای شعو را می

پـزدو کنه و نان می شتاس و بله بلهو چی کار می اانه م مادر هوو هو و االه االه سیاه نانم اورده.آه... مار زیو ال و کجاس و بوای م چأتک پخته و بله بلهو

های کار کشاورزی کودکان بابلأو مشـارک آنهـا در موحلـه داشـ یکی از توانه»کشاورزی اس . به ای توتیب که در فصل تابأتان در وسط هالیزهای بابلأو و اطـواف

ــا پوشــال روی آن را مــی آن آالچیقــی مــی ــویژه ســااتند و ب پوشــاندند و کودکــان بهای اـالی یدن بو روی تش مأی یا پی نشأتند و با کوب ها روی آالچی می داتوبچه

دادنـد و ایـ گونـه محصـول اواندند و پوندگان را از هالیز دوربا مـی هایی می توانهزبـان و لحنـی داشـتند. ایـ توانـه هالیز را از آسیب و نو زدن پوندگان مصـون مـی

مادری بـوای پودازند و بأان کودکانه دارد و کودکان در ای توانه به ستای پوندگان میاواهنـد کـه از هـالیز دور اوانند و با تصد آنهـا از پونـدگان مـی پوندگان الالیی میشود حـس ها آرام گیوند و مرتئنا آنچه در ای میان عاید کودکان می شوند و در آشیانه

(41: 1384 1ج محتدی و قایینی « .روور و بزرگی و مشارک در کار گووهی اس ها معتوال با کودکان اس . هو پاسداری از مزرعه در قبال هجوم کالغدر مازندران»

پس دمان از سپیده که از سه تا ده سال بیشتو ندارند دسته سه تا چهار نفوی از کودکانو تـا رونـد میای چای گوده نانی به سفوه پیچیده به مزرعه ی نان و پیالها از صوف لقته

پودازنـد. آنـان بـاالی نفارهـا هـا مـی عه و تارانـدن کـالغ روو آفتا به حفار مزرهـای نفتـی کـه بـا اـود ها هویدا شد با چو بـه حلبـی نشینند و چون دسته کالغ می

پودازنـد ی میا های کودکانه اوی به هتأوایی توانه کوبند و گاه با حنجوه اند می آورده :پدیدآورنده آن مشخص نیأ که

و آالال هو آالاله هو آالال هو آالال امه باره لو هکودی هو آالال! هو هکودی ته اسه افتویه گوه! هو آالال هویه گوه!

11مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

امه دل ره تو نک او امه باروه تو نک لو اما اامبی بوریم سوه! هو آالال هان گوه!

االن بورو فودا بوو تو نوو هو آالال پی ال هان گوه!هو آال اما اوامبی بوریم سوه!

هو آالال هو آالال هو آالال هو آالال باغ موا پامال کودی هو آالال! هوکودی

مشوبه دس توا قوبان! هوآالال هو( ی توا قوبان! دل موا آ مک باغ موا پامال مک

مان ما می اواهیم بوویم به اانه هوآالال هان توا قوبان و و فودا بیااکنون بو هوآالال هلوتو میا

«هوآالال هان توا قوبان مان اواهیم بوویم به اانه ما می (139ـ 142: 1342 پیتان

شـود. پایـه ایـ بـازی های کار محأو می بازی گندم گل گندم هم هزو توانه توانهای بازی مواحـل »کش و کار و روی گندم اس که اورا اصلی مودم ایوان بوده.

دهد و هذابی آن بأت ی زیادی به هنو بـازی و اصـلی ا نشان میمختلف کش گندم ر بخشی از مت توانه به قوار ذیل اس : .(22: 1382 محتدی « دارد

وگل گندم گل گندم گندم گل گندم وگندم گل گندم گل گندم گل گندم

وزمین مال م آب مال مودم گل گندم وگندم گل گندم گل گندم گل گندم

وزنند هتچی و هتچون گل گندم میشخت گندم گل گندم گل گندم گل گندم

(14ـ 11: 1392پاشند هتچی و هتچون گل گندم و... ههازی تخت می

10هاي‌کودکان‌‌بازي‌ترانه

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

نمايشیهای بازی ترانه

های بازی شکل نتایشی دارد و کود با اواندن و شنیدن آنهـا ای دی و از توانه گونهتوانـه بـازی را زهوه قائینیو محتدهادی محتدیشود. های آن آشنا می با زندگی و کن

یافتـه اسـ . دانند که هن ام بازی کودکان شـکل نتایشـی های کودکانه می ای از توانه گونهای نتایشـی بواوردارنـد و کـود بـا اوانـدن و شـنیدن آنهـا ها از درونتایه ای توانه»

(31: 1384 1ج ایینی محتدی و ق« کند. ن را تجوبه میآهای زندگی و کن های نتایشی کودکان از میان دو عنصو بازی و نتای اهتیـ را بایـد بـه در بازی

در ذیـل بـه های کودکان دارای عنصو نتایشی هأـتند. عنصو بازی داد. بأیاری از بازی شود. چند نتونه از آنها پودااته می

اسـ بـه نـام مـادر و یکـی تو بازیکنان کأی را که از هته قوی :گرگه مادر و خالهکنند سپس یکی از آنها که از گوگ انتخا می دی و را که او هم نأبتا قوی اس به نام

ایأتد. دی ـوان نیـز گیود و هتانجا می هته بزرگتو اس پش دام مادر را به دس میگیونـد ایأـتند و دامـ یکـدی و را مـی به توتیب قد پش سو یکدی و بـه ردیـف مـی

نـام دارد سـپس گـوگ « 1لکلـه »که پش سو مادر قوار گوفته به زبـان محلـی شخصی شود. بی گوگ و مادر رد و بدل می گیود و ای اشعار در روی مادر قوار می روبه

آقا گفته لکله بده آقا گفته لکله رو بده( گوگ: مادر: لکله ندارم چه کنم

گوگ: پس اینها هته چیزنه پس اینها چی هأتند ( شان کور و کچل و کنیز هأتند( مادر: کور و کچل کنیزته هته

گوگ: کلید دس کی مادر: دس بابا . گوگ: قبول دارم. .مادر: کلید ندارم

گوگ: بابا در کجاس

1. lakalle

12مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

.مادر: در شهو شیواز د آ گوگ: چند روزه می

اوانند: د. بعد هته با هم باآهن مخصوی میآ مادر: دو روزه میف و نیومد سه روزی دراومد دو روز رف و نیامـد سـو سـه روز دو روز ر

گوگ آمد(کنـد یکـی یکـی کنند گـوگ سـعی مـی و در حالی که هته با هم شعو را تکوار می

-137: 1384 کیانیـان « کنـد ن ـذارد ها را از انتهای صف بدزدد و مادر سـعی مـی بچهرسد هن امی کـه نیاکـان داری می گلهزمان پیدای ای بازی به روزگار شبانی و .(136

تو فالت ایـوان های گوم های گاو و گوسفند اود راه دش های سود با گله ما از سوزمی را پی گوفتند.

ها به دو گووه نزدیکـان دامـاد کـه بـوای در ای بازی بچه :خواستگاری )واسونک( روبـووی هـم شـوند. دو گـووه انـد و نزدیکـان عـووس تقأـیم مـی اواست اری آمده

شود. نشینند و بازی توسط نزدیکان داماد شووع می می دار آوردیم داتو شتا رو بودیم. نزدیکان داماد: دی حلقه

.دیم به شتا دار ارزونی شتا داتومونو نتی نزدیکان عووس: دی حلقه داتو شتا رو بودیم. دار آوردیم او کوه نزدیکان داماد:

.دیم به شتا ر ارزونی شتا داتومونو نتیدا او کوه نزدیکان عووس: داتو شتا رو بودیم. دار آوردیم می بوه نزدیکان داماد:

.دیم به شتا دار ارزونی شتا داتومونو نتی نزدیکان عووس: می بوه .نزدیکان داماد: شتو با بار آوردیم داتو شتا رو بودیم .دیم به شتا تینزدیکان عووس: شتو با بار ارزونی شتا داتومونو ن

نزدیکان داماد: تفن و قرار آوردیم داتو شتا رو بودیم. دیم به شتا. نزدیکان عووس: تفن و قرار ارزونی شتا داتومونو نتی

در ای بازی کود با وسایل مختلف سـنتی و مواسـم اواسـت اری و ازدواج آشـنا شود. می

11هاي‌کودکان‌‌بازي‌ترانه

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

گیـود و کتـو را اـم مـی ها چـوبی دسـ در ای بازی یکی از بچه :پیرزالو ننهپونـد و کنان دور و بو او مـی ها هم شادی گیود. بقیه بچه کند و نق یک پیوزن را می می اوانند. می

ها: ننه پیوزالو بچه ننه: هونم ننه

ها: از کجا میای بچه

ننه: از دورمنه از دامنه(

ها: چی بار داری بچه

ننه: کندلو بنه باروبنه(

بوی میها: ور کی بچه

ننه: ور آمنه

دت ها: چی می بچه

ننه: قات بنه

اوری ها: نون می بچه

ننه: دندون ندارم

کشی ها: قلیون می بچه

ننه: نفس ندارم

کشی ها: هارو می بچه

ننه: کتو ندارم

شی ها: عووس می بچه

ننه: ااتیار داری ااتیار داری

هـا بـه و بازی با شادی و انده فـواوان بچـه دل اس ای بازی طنزآمیز هجو زنان پیو زنده

رسد. پایان می

اند از: های نتایشی عبارت بازیسایو

تونـه راه ره؛ سیا بچوخ؛ بز نتیآبازی؛ باباصفو؛ گوگم به هوا؛ باهی باهی هون؛ پهلوان

بی گلو اواست اری(. موغ زرد پا کوتاه؛ بی

14مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

های سرگرمی بازی ترانه

در بلوکباشـی شـوند. ای سوگوم کودن نوزادان و کودکان بـازی مـی ها بو بازی ای توانهیکـی از »گویـد کنـد و مـی اشـاره مـی « نـدو اوستا بدو زن ستاوا»ای زمینه به بازی

هـای تهـوان رواج داشـ هایی که بوای سوگوم کودن کودکان بازی و در اـانواده بازیکه: یکی از بانوان اانـه کودکـان را بدو بود. ای بازی به ای صورت بود ستاوبازی اگونه شد و بازی را ای نشاند. زن استاد می وار روبووی اود می اواند و آنها را حلقه فوامی

ای که از طـوز نشأـت کود که نخأ ان ش نشانه ابهام( اود را در میان دایوه آراز میدو بـار بـو روی گذارد سپس ان ش را بـه سـوی اـود اود و کودکان درس شده می

کنند و هته با هم هتواه بـا کشـیدن کشد. در بار اول کودکان نیز از او پیووی می زمی میبدو و در بار دوم استاد بـا کشـیدن ان شـ اتگویند: اوس شان بو زمی می ان شتان نشانه

(184: 1342 بلوکباشی .«ندو گوید: زن اوستا اود بو روی زمی میب و دس کی »کند می که بلوکباشی به آنها اشاره میهای سوگو ازینتونه دی وی از ب

بندد و به او ها را می نام دارد. اوستا چشم یکی از بچه ب و دس کی باالس ( «باالسبـود. اگـو ها دست را بـاال مـی گوید دس کی باالس در هتان حال یکی از بچه مییابـد و ندیده ب ویـد بـازی پایـان مـی ای که چشت بأته اس توانأ نام او را بچه

شود و اگو نتوانأ درس ب وید استاد و کودکان باز با کف دس بـو دوباره آراز میرفـتم دوکـون انـاری ات وات واتو مرفـت :اوانند کوبند و با هم چنی می پش او می

بـزازی ب و رفتم دوکون زرگوی زر و زر و زرو رفتم دوکون دوکون بقالی ب و ب وکالرـه می ـه بز و بز و بزو رفتم به باریو دیدم کالریو سو بویدهو اـون چکیـدهو

سـوار ایـ اسـب چینـه بـوادرمو گل می ابو ندی به مادرمو بقچه قلم کار کارو قارقاروشمو دروازه ن ی تا دم دروازه می شمو شمو سوار سیاره می شمو سوار اون اسب نتی نتی

«زنبوره می ه هیلیـز و ویلیـز. اوروسه می ه: قی قیو و قی قیوو رهودارهو قلف امبوی دا (181: 1342بلوکباشی

11هاي‌کودکان‌‌بازي‌ترانه

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

هـای نشـی از بـازی اس . آسیا «نشی آسیا»های سوگومی بازی یکی دی و از بازیهایشـان را بـه هـم قـال شـوند سـپس دسـ ها دور هم هتع می داتوانه اس . بچه

اوانند: شود و با صدای بلند می یکی از آنها اوستا میایأتند. وار می کنند و دایوه می :آسیا بشین

شینم ها: می بچه اوستا: آسیا پاشو

شم ها: پا نتی بچه هون هون عته اوستا:

شم پا نتی ها: بچه قفل و کلیدون اوستا:

شم پا می ها: بچه آسیا میز بأاز اوستا:

د(آورن بفوما پاهایشان را به حال میز درمی ها: بچه صندلی بأاز اوستا:

آورند( به شکل صندلی درمی ها: بفوما پاهایشان را ام کوده بچه اوستا: آسیا بخوا

آیند( اوابم دستشان را زیو سو بوده و به حال اوابیده درمی ها: می بچه بخند آسیا اوستا:

اندم. هه هه هه هو هو هو می ها: بچه اوستا: قلیون بک .

قور قور قور قور قور قورکشم. ها: می بچهنشـینند. در ای بازی دو نفو روبووی هم می»نام دارد. « کوچول موچول»بازی دی و

گیود و از ان ش کوچک او شـووع بـه گفـت ایـ هتـالت یکی دس دی وی را می :کند می

اواباند( موچوله ان ش کوچک را می کوچولو ای اواباند( یمچوله ان ش بعدی را م مادر ای

11مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

اواباند( ای عبا بلنده ان ش وسری را می اواباند( ای دعاکننده ان ش اشاره را می

اواباند( کشنده ان ش شأ را می ای شپ ای گف بویم به صحوا اشاره به ان ش کوچک( ای گف چی بیاریم اشاره به ان ش ان شتوی(

سری(ای گف گون بیاریم اشاره به ان ش و ای گف گوگه اونجاس اشاره به ان ش اشاره(

ای کله گنده گف اشاره به ان ش شأ ( «توسید از کی دی ه می هأتم شتا را هتواه

کند. های ان شتی مادر کود را به صحب کودن تشوی می در بازیمی هـای سـوگو بـازی اواند نیـز از هتلـه توانـه هایی که مادر بوای کودک می توانه

شـتود و او را هـای کـودک را بومـی ها مادر ویژگی بازی هأتند. در بعضی از ای توانهدهد یا در بازی دی وی مادر دو پای بچه را روی دو پای اـود مورد ستای قوار می

اواند: دارد و می گذارد و قدم بومی می وچم بلبل باره

وچم وچه کالره اهلل وچم میوزا فتح

اوانـد. مضـتون بعضـی از ایـ رود و بوای کودک توانـه مـی یطور راه م و هتی طور احأاس ایتنـی از ها حضور پدر و مادر و دی و اعضای اانواده اس و هتی توانه

ها کود از االل اشعار با اشیایی که در در بوای بازی»بودن اعضای اانواده کنار هم. هـانوران و اصـوات آنهـا آشـنا گیونـد یـا بواـی زندگی روزموه مورد استفاده قوار می

ها هأـتند؛ یـا در بـازی از هتله ای بازی« کالغ پو»و « تاپ تاپ اتیو»شود. بازی می هـا کید مـادر اسـ . در بواـی بـازی کدوستی با حیوانات مضتون مورد ت« اوگوشک»

گیـود آشـنا در زندگی روستایی انجـام مـی کود از طوی اشعار با کارهایی که معتوالود؛ مانند: آ کشیدن آرد الک کـودن اتیـو کـودن نـان پخـت در ایـ چنـی ش می

ناصـوی « شـوند هایی مضتون ای اشعار با حوکات نتادی نتایشـی هتـواه مـی بازی

11هاي‌کودکان‌‌بازي‌ترانه

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

کنـد و روی دسـ مادر دس اود را مش مـی « اونه قاضی»در بازی .(162: 1382 پوسد: اونه قاضی کجاس گذارد و از او می بچه می

گوید: باالتو. بچه می پوسد: اونه اواهو کجاس مادر می گوید: باالتو. بچه میبـود و از طور اسم بقیه فامیـل را مـی گوید: اونه پدر کجاس و هتی مادر می

رسد. در ای بازی کود بـا اعضـای اـانواده و رود تا به نو بوج می ها باال می مش ها یا حیوانات را به هـای توان اسامی انأان بازی میشود. در ای اویشاوندان آشنا می

اسامی پدر و مادر و اویشاوندان قوار داد و بازی را با تنوع بیشتوی اهوا کود و ازانـه ها هنبه تتوینی و کنشی دارنـد و بـه بوای از ای بازی»واژگان کود را گأتو داد.

ها شوند. در ای بازی گوفته می منظور ایجاد ال وهای گوناگون حوکتی در کود به کارایـز هایی نظیو نشأت سینه شوند تا فعالی سو گودن تنه دس و پا به کار گوفته می

تـدریو شـکل ب یونـد بـه رفت ایأتادن دویدن پویدن باال رفت پوتا کودن و... بهکوبـد و مـی گیـود و آنهـا را بـه هـم عنوان مرال هن امی که مادر دو دس بچـه را مـی

یاد... انجام دهد ای کار موهب تقوی عضالت دسـ اواند: دس دسی بابا می میکه مـادر دو مشـ کـود را «هم هتک بوگ ازون»بازی شود یا در توانه کود می

دهد هتع کودن ان شتان به صـورت مشـ و حوکـ دادن آنهـا روی هم حوک میشود یـا در بـازی که در کود ایجاد میهای حوکتی اس روی یکدی و یکی از مهارت

گیود و به هلو و عقب و چپ و راس حوک های کود را می مادر دس «کشا مشا»اواند. مادر هن ام بازی بـا نـوم دادن عضـالت حوکتـی دهد و شعوی بوای می می

(166: هتان« آورد. ای را در او به وهود می کود نوعی هتاهن ی ماهیچه

ـ مناسبتی آئینیهای یباز ترانه

ای یـا هـادویی دهنده یک آیـی اسـروره واسره نشان های سنتی بی بأیاری از بازی ـ هـای نتایشـی انـد کـه بـا آیـی آن قـدر دیوینـه و ژرف ها بازی بعضی از توانههأتند.

. 1انـد از: هـای آیینـی ایـوان عبـارت توی عناصو در بـازی یابند. مهم اساطیوی پیوند می

11مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

. شـوای و 4 .. حوک و رفتار3ها. . رن پوش و چهوه2 .قی ضوباهن ریتم(موسیشـود ای واحد باعث شور و هیجان می در مواسم آیینی رسیدن به اندیشه»شن ی طنز(.

گویند. ای های آیینی می توان رقص نامید؛ بلکه به آنها بازی و ای حوکات را دی و نتیتند. پای بوداشت کف زدن دویدن سـینه زدن بـاال و ها هم چنی دارای نظم هأ آیی

ها سه وحـدت وهـود شود. در آیی پایی پویدن در یک دوره زمانی مشخص انجام می. 2گـاه. گاه مأجد مصلی میدان . وحدت مکان: چونان شیون اه عیدگاه حجله1دارد.

انأـانی در . وحدت حضور: مالقـات اروا 3وحدت زمان: ساع اای روز اای. هاسـ بازی عتو زنجیوباف یکی از ایـ بـازی .(142: 1382 هاوید « ای مشتو نقره

بـازی عتـو زنجیوبـاف نتـادی از در ای توانه» دهند. را به آئی نوروز ارتباط میکه آن هـا شخصی عتو نوروز یا هتان ایزد باران اس که زنجیو زمأتان و سوما را از دسـ

بابا نتـادی از بهـار .آنجا که های اه دیوان اس اندازد کوه سیاه میکند و پش میباز آورد آوای هانوران نیز نشانی از بیداری طبیعـ اس که با اود فواوانی و زندگی می

1 ج و قـایینی محتدی« روند و موهودات آن اس که یک به یک به پیشواز بهار می به قوار ذیل اس : و زنجیوبافبازی عت توانهروایتی از .(39: 1384ها: بچه ها: زنجیو ما رو بافتی و اوستا: بلهو اوستا: بلهو بچه ها: عتو زنجیوباف و بچه»

اوستا: از ایـ ها: یه عووس دارم از کدوم دروازه و پش کوه اندااتی و اوستا: بلهو بچهارهو اوستا: از ای دروازهو ها: کک د اوستا: از ای دروازهو بچه ها: شپ دارهو بچه دروازهو

(227: 1384 کیانیان « ها: از ای دروازه. بچه ها: ساس دارهو بچه راهـا های بـازی نیایشـی نشـان قـدم آنهاسـ . ایـ توانـه درونتایه اساطیو توانه

دهنـد. هـای نتایشـی انجـام مـی و کودکان آنها را بـه صـورت آیـی اوانند میکودکان هـای آئینـی هـم محأـو بـازی های بازی نیایشی که هـزو توانـه های از ای توان نتونه

اواهی اس . آیی باران «بند آمدن باران»یا «طلب آمدن باران»های بازی توانه شوند میگیود یعنی زمانی که گندم دیتی بـه بـاران نیـاز دارد. در معتوال در فصل پاییز انجام می

شـوند ها در ابتدای شب هتع مـی باران نبارد بچهاگو بار باران کم شود یا مانزای آورند و لباس پاره و درمی «هل هل کوسه»و یک نفو را به شکل دلقک یا به زبان محلی

پوشانند و چو بلندی در حدود یک متو در وسـط دو پـای او قـوار رن ارن به او می

11هاي‌کودکان‌‌بازي‌ترانه

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

سووصدا به دو سـو بندند و چند عدد زن وله پو دهند و با طنا چو را محکم می میسوار بو اسب مجأم شود. سپس هل هـل ای که هل هل کوسه بندند به گونه چو می

ها به دنبال او ای اشعار کند بچه به سوع به هلوی هتاع کودکان حوک می کوسه اوانند: را می

hal hal haluna هل هل هلونه amre xodâ bâruna امو ادا بارونه

و اداس آمدن باران به ام

hal hal kusa čalâke هل هل کوسه چاالکه

هل هل کوسه چاال اس

ganemâ ve zire xâka زیو ااکه گنتا و

ها به زیو اا اس گندم

hal hala kusa beduša هل هل کوسه بدوشه

هل هل کوسه عصبانی اس

sâxeš mese derowša شاا مث دروشه

اس شاا مرل درف تیز و بونده

(86: 1387 زاده آنیهای نتایشـی اسـ توی آیی یکی دی و از شنااته شده«کوسه و رول»بازی آیینی

شـود و کودکـان باهیجـان در آن شـوک هایی از ایوان هتچنان بوگزار مـی که در بخ ا را در روستاهای رش رول هوان نیوومند و بلندباالیی اسـ کـه چهـوه »کنند. می

بندند. کوسه را هم بـه ای کلو به پشت می کنند و به های دم هارو یا دسته سیاه میکنند. رول و کوسه دلبأته داتوی هأتند کـه بـوای بـه دسـ شکلی دی و آرای می

افتد. از کن و درگیـوی میـان آنهـا هن ند. رول دنبال کوسه راه می آوردن او با هم مینـد. در ایـ میـان کودکـان بـا هتـدی و آواز کن اندند و شادی می کوچک و بزرگ می

اوانند: ای رولک شیوازی می

11مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

یک دور تو بوکون بازی ارول چه هور روله تا کتو بیجیو چوله

ها نتـاد سـیاهی زمأـتان یـا دیـو سـوما( از آن رو بـوای کودکـان ها یا رولک روله نیـز ریشـه آورند. شخصی کوس ها را به یاد می داشتنی هأتند که دیوهای قصه دوس (27: 1382 محتدی « های که ایوانی دارد. در آیی شـوند. ایـ هـای آیینـی محأـو مـی بـازی های بازی مناسبتی نیز هزو توانـه توانه

هـا و عیـدها هـای ویـژه ماننـد هشـ هاس که در زمان ای از توانه های بازی گونه توانههای بازی مناسـبتی اسـ از توانه« نوشالی نو مالی »شوند. بوای نتونه توانه اوانده می

بـا هتـواه ها متک اس اوانند. ای توانه های پایانی سال آن را می که کودکان در شب اهوای نتای یا بدون اهوای نتای باشند.

اند یا با کف زدن و آواز هتواهند یـا بـا سـازهای های آیینی هت ی موسیقایی بازی»شـوند ای ساده به هتواه حوکات هتواهی می و یا کوبه ای دو پوس بادی بزرگ و کوبه

شود. در هته های ایوان شـو نفوه اوانده می یا در کنار سازها آوازهای هتعی یا تکتوی نق را بـوای مواسـم ها ضوباهن ریتم( مهم رو شتال و هنو در ای بازی

شـود بـا توسـل بـه سعی می های آیینی در بازی .(21: 1382 هاوید « کنند بازی ایفا میهای آیینـی نتایشـی نیووهای ماورا الربیعه شجاع و دالوری را به دس آورند. بازی

تقابل بی ایو و شو هأتند.

لفظی های بازی ترانه

های بازی هنبه بازی لفظی از توانهها بوای های بعضی از مناط که در آن ر گوی دیـا اسـم در سازی و تکوار یک واژه ک حوف یا قوینهتکوار یها بو هدارند ای هور توان

. در اسـ «اتلک بی اتی تتلک» . نتونه ای توانه بازیشوند سااتار کلته یا هتله بنا میشـعو کننـد. یـک نفـو نشینند و پاهای اود را دراز مـی ها روی زمی می بچه ای بازی

آاوی ضو شعو آن فـود پـای زند. با ها می اواند و با ضوبه به نوب به پای بچه می کند تا یک پا باقی بتاند. یدا میکند و بازی ادامه پ اود را هتع می

10هاي‌کودکان‌‌بازي‌ترانه

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

اتلک تی تتلکـ پنجه پشیتان شکوـ عباس کجاس ـ تو بارچهـ چینه چی میـ آلوچهـ ور داتوا تو اونهـ ور پأوا تو کوچهـ آلوچه سه گودوـ ابو داده به اردوـ هاردو قلندر شدـ دستال شا سواتهـ آ طال ریخته شدهـ آره بوه یکی بزنـ (131: 1342نام بی بدرهـ هـا اس . در ای بـازی بچـه « گوگم به هوا»های لفظی بازی نتونه دی وی از توانه»گویـد: گـوگم بـه گیوند. یکی از آنها مـی های یکدی و را می ایأتند و دس وار می دایوهدرن بنشینند. اگـو هته باید بی گوگه زمینهو در ای حال هو هو که نشینهوهوا زمین هواو

هوا زمینـهو شود: گوگم به هواو کأی ننشأ بازنده اس و ای بار عکس آن گفته میبایـد ایلـی سـویع درن هته باید بایأتند. ای هتالت گوگه زمینه. بی هو که بنشینهو

هـایی کـه در واژه .(48: 1384ا مشخص شوند کیانیان ه ازندهها و ب تکوار شود تا بوندهتنهایی و در توکیب شعو معنای درسـتی ندارنـد امـا به شوند رالبا ها آورده می ای بازی

محتـد احتـد معناشان در سااتار بازی نقـ مهتـی دارنـد. های بی ای شعوها با واژهفوینـد و آ اند که شور و حوک مـی د در ای باره شعو را هانتایه بازی می پناهی ستنانی

ن آعهـده آورد و حوک هیجان و هاذبـه بـازی بـو میبیوون بازی را از حال سکون یافـ . شـان کـاه مـی ثیوگذاریکاگو شعوها معنا داشتند ااصی هادویی و ت»اس .

12مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

شود تا ذهـ کـود یـا بـازیک بالواسـره بـه فقدان معنا و ارتباط منرقی موهب می (34: 1383پناهی ستناهی احتد « شعو و تکثیو آن در بازی بازگودد. ضوباهن

‌بندي‌جمع

وامـون پی یکشف محـیط و اشـیا زت نفس عکود از طوی بازی به رشد عاطفی های کودکان باعث رشد هأتی آنها شده و احأـاس آزادی و . بازییابد اود دس می

هـای آنهـا و ررب آرااسب بوای ابواز کند و شوایری من روحیه کار را در آنها تقوی میتوان چنی شـتود: کـارکود ها را می توی کارکودهای بازی بوای از مهم»آورد. فواهم می

کننـده کـارکود پیوندسـازی کـارکود زبـانی کـارکود ساماندهی روانی کارکود سوگوم: 1382 محتـدی « ورزشی کارکود نتایشی کارکود پـوور فکـوی کـارکود هنأـی

. آموز نظـم 2. تقوی حس دفاع از میه 1اند از: های محلی عبارت بازی اثوات .(17. ارزان و راحـ 1. تقوی حس دینی 4گیوی و اراده . تأویع قدرت تصتیم3و توتیب

هـای روانـی بـازی ـ ی. اشتواکات محلی. کود با رشد هأـت 6های محلی بودن بازیکنـد. در ایـ های بیشتوی در حوکات پیـدا مـی رتگذارد و مها تقلیدی را پش سو می

شود. کود تتام آرزوهای اـود را از طویـ بـازی های کود نتادی می موحله بازیکند. زمانی که بازی با توانـه هتـواه اسـ کـود از انجـام آن بیشـتو لـذت نتایان می

بـازی توانـه هأتند. متکـ اسـ یـک یهای کودکان دارای مضامی متنوع بود. توانه میااالقـی تریلی یا ت ؛یا شیئی باشد ی نداشته باشد و توصیفی از یک حیوانمضتون ااص

بازی شامل دو یـا چنـد یا آموز مهارتی یا طو چیأتانی باشد. گاهی مواقع یک توانهشـود کننده اس و باعـث تفـویح بازیکنـان مـی مضتون اس . در عی حال که سوگوم

دهـد و بـه پـوور ذهنـی و میی رفتاری را به آنها آموز ها نکات ااالقی و مهارتهای بازی تقوی قـدرت کالمـی شـناا توی ویژگی توانه پودازد. مهم میفکوی آنها

سـازی اهتیـ ها قافیـه موسیقی و ریتم و تقوی قوه االقه کودکان اس . در ای توانه .های بازی باید گو را بنوازد ای دارد. قافیه توانه ویژه

11هاي‌کودکان‌‌بازي‌ترانه

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

های گذارند. توانه ازی میبکنند و نام آن را سازی می قافیه های اود کودکان در بازی. شـاید نخأـتی زدآمـو مـی به کـود آنها را ها و ابتدا مادر بازی کودکان بعد از الالیی

دانأ که مـادر ان شـتان طفـل را یکـی یکـی «ان شتان دس »بازی بازی را توانه توانهدر اشعار مادران کود بـا » تواشد. هو یک از آنها کاری و شغلی می اواباند و بوای می

هـایی کـه در زنـدگی مفاهیتی از قبیل اانواده حیوانات اشیای محیری پیوامون کـن شود. ارایه تتامی ای مفاهیم به کـود کتـک روزموه هویان دارد طبیع و... آشنا می

نـد بشناسـد. البتـه تـا قبـل از یـک سـال ی ک کند تا دنیایی را که در آن زندگی مـی میهـای معنـایی کـالم در ای دارند در حالی که تجوبه های آوایی کالم نق بوهأته تجوبه

یکـی دی ـو از .(172: 1382 ناصـوی « یابنـد حدود یک تا سه سـال ی گأـتو مـی ایـ ها تقوی گفتار و زبان و تتوکز در کودکـان اسـ زیـوا در بازی های توانه ویژگی

شود ای گفت وها باعـث تقویـ گفتـار و ها بوقوار می ها که گفت و بی شخصی بازی شود. زبان و تتوکز در کودکان می

شود و باعث رشد هو هیجانی هو تو می های بازی با رشد کود پیچیده توانهشـود. بـا گأـتو شهونشـینی و عاطفی هو موسیقی و حتی هو ریاضـی او مـی

هـای فشـوده سأات فوهن ی و مهـدهای کـود بـا بوپـایی دوره ؤم پارتتانیزندگی آ هایشان دارند. ها و توانه های محلی کودکان سعی در احیای ای بازی بازی

‌منابع

گفت و بـا محتـد ـ .های سنتی تحلیلی بو بازی(. »1381احتدپناهی ستنانی محتد .32ـ 31صص فووردی 43 کتاب ماه هنر «احتد پناهی ستنانی

ســوایی در ایــوان ســیوی در توانــه و توانــه .(1383 محتــد ســتنانی پناهیاحتــد .سوو : تهوانهای ملی ایوان( توانه

تهـوان گزارش پژوهشیهای کودکی و سبک زندگی آیی . (1392زاده علی آنی .موکز تحقیقات صدا و سیتا

14مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

فرهنـگ مـردم «های سنتی ده بازیدرآمدی بو عناصو سازن» .(1387زاده علی آنی .81ـ126 بهار صص 12 ايران

بوشهو: شووع.های محلی استان بوشهر بازی(. 1381بوهاس استاعیل 11 کتاب هفتـه «ن اهی به چند بازی دیوی ایوانـی »(. 1342بلوکباشی علی

.121ـ 129صص .129ـ 131صص 1 کتاب هفته(. 1342 نام بی

. زیو نظو دکتو محأـ هشـتوودی 13 کتاب هفته «هواالال»(. 1342یتان ع پ سازمان چاپ و انتشارات کیهان.

دوره هدیـد ماهنامه انجمن نمـايش «های آیینـی بازی(. »1381هاوید هوشن .1 س13

9 3س پـل فیـروزه «های آیینـی در کاشـتو بازی»( 1382هاوید هوشن .139ـ 148صص

تهوان: فواز.های نمايشی در ايران بازی(. 1392ههازی ناهید .سأه فوهن ی منادی توبی ؤم : تهواننمايش کودک .(1384کیانیان داوود

«های سنتی ایـوان ها و بنیادهای تاریخی بازی ریشه(. »1382محتدی محتد هادی .11ـ 36 صص 9 3 س پل فیروزه

چ 1 جتاريخ ادبیات کودکان ايران .(1384ادی قاینی زهـوه محتدی محتد ه تهوان: نشو چیأتا.1

هـای افأون کالم موسیقی و حوکـ ن ـاهی بـه بـازی (. »1382ناصوی مأعود .149ـ 176 صص 9 3س پل فیروزه «سنتی در دوره اول کودکی(

توهتـه بـازی و رشـد( شناسی بازی )کودکان، روان(. 1384هیوز فوگاس پیتو کاموان گنجی تهوان: رشد.

های ناز و نوازش مادران کرد ها و نغمه تحلیلی بر الالیی

)گویش سورانی ـ مکری(

1پور نشمیل معروف

‌چكيدهشوند کـه گرچـه مخاطبـان آن های ناز و نوازش، بخشی از ادبیات شفاهی محسوب می ها و نغمه الاليی

هـدف از مطالعـه حاضـر، توان تحلیل و بررسی نمود. را در زمره ادبیات زنان می کودکان هستند اما آنو ترانـه نـاز و نـوازش( از ديـدگاه های مادران کرد )الاليـی تحلیل مضامین و محتوای بخشی از ترانه

کارکردهـای پنهـان ايـن کنـدوکاو پیرامـون و همچنـین بررسی وضعیت زنـان در آنهـا ،شناسی مردماين بررسی به شیوه تحلیل محتوای کیفی انجام شده است. مدارک مورد بررسی ابتدا در سه هاست. ترانه

هـای جامعه آماری کتاب ژان ژين )الاليـی طبقه کدگذاری شده و هر طبقه شامل مقوالت مرتبط است. های مناطق مختل بـا مادران کرد( به کوشش هاشم سلیمی و ثريا کهريزی است که از مجموعه الاليی

ترانه کردی بـا ايـن 12های گوناگون، به دلیل آشنايی بیشتر نگارنده با گويش سورانی ـ مکری، گويشهـا و دهد که الاليـی نتاي مطالعه نشان می گويش به صورت هدفمند )معیار محور( انتخاب شده است.

، عـالوه بـر کـارکرد های زنانه در ادبیات شفاهی کردهـا های ناز و نوازش به عنوان نوعی از ترانه ترانهکارکرد بازتـاب شـرايط جامعـه .آشکار خواباندن و نوازش کودک، دارای کارکردهای پنهان نیز هستند

کارکرد رابطه مادر بـا کـودک )ابـراز عشـق، ،)شرايط سیاسی ـ اجتماعی، اعتقادی، اقلیمی و معیشتی( ـ های زندگی، انتظار وفاداری از کودک( و کارکرد ترانه آموزش درس ا بـرای مـادر )بیـان آورزهـای ه

گونـه از ادب شـفاهی کارکردهای اينبر های مترتب است ترين يافته نیافته و تخلیه روحی( از مهم دستهمچون کانالی فردی ـ اجتماعی در رابطة میان مادر با کـودک يـا توان ادعا کرد میطوری که به است.

د.نکن اش عمل می مادر با جامعه

های ناز و ی، نغمهکرد الاليییل محتوا، ترانه محلی، گويش سورانی ـ مکری، تحل ها: کلیدواژه

نوازش کردی.

.شناسی و پژوهش و واحد آموز و پژوه صداوسیتا موکز مهاباد ارشد مودم . کارشناسی1

Na.marofpoor. gmail.comرایانامه:

11مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

‌مقدمه

هـای شـفاهی ها و انواع دانأتنیها معتاها لریفه الترلها آوازها ضو ها افأانه داستاناسـ . ه دی و در ادبیات عامیانه منبعی رنی و سوشار از اطالعات اسنادی بوای انواع تحلیـل

های مـذهبی های روانی مودم یا به منظور تحلیل باورداش از ای اسناد بوای استنباط ویژگیو نیز گاهی به عنوان دلیلی بو انتقال اطالعـات از یـک فوهنـ بـه فوهنـ دی ـو اسـتفاده

شود بلکه آفوین دوبـاره آثـار شود. ادبیات فولکلور تنها به ارائه آثار گذشته محدود نتی میطـور مأـتتو و عجیـب بـا گودد. ادبیات فولکلور از گذشته تـاکنون بـه بی را نیز شامل میاد

: 1384 هاسـ سـیپک تاریخ بشو هت ام بوده اس ؛ ای ادبیات آیینه زندگی واقعی انأـان هـا هأـتند کـه متـکثو از (. یکی از تبلورهای ادبیات شفاهی در حوزه فوهن عامه توانـه 13

هـا بـه اند. عامه مودم در هویان توانـه تارهای اهتتاعی زمانه اود بودهفضای فوهن ی و ساا پودازند. های اود میها نیازها و ارز بیان اواس

های محلی هدا از حوزه رستی شعو و اد در اعتـا ذهـ مـودم کوچـه و توانهها الالیی(. 9: 1368 پناهی ستنانی احتد اند بازار تولد یافته زندگی کوده و حفظ شده

کـه رونـد شتارمی بههای عامیانه های ناز و نواز کود از انواع توانهو هتچنی توانههتـه یافتـه و در حـال توسـعه شوند. در هوامع توسـعه زنان اوانده میاز سوی ارلب

ای و سـیو در فضـای مجـازی های مـاهواره های تلویزیون و شبکه ها متوهه گیونده ن اههـای افأـون و ها در بوابو تصاویو و رن ها سوودها و نغتهها آیی شده اس و سن

. نه نقـاالن در محافـل عتـومی باات هأتندرن در حال اند اند های هادو هعبهسوایند و بوایشان توانه نـاز و نـواز ها الالیی میاوانند و نه مادران بوای بچه قصه می

شود ای اس که فوزندان امووز و مـادران دیده میدر هامعه ما امووزه آنچه .اوانند میو آنچـه از ایـ یابنـد هویتی فوهن ی رشد مـی اودناباوری و بینوعی و پدران فودا در

گیوند فوهنـ وارداتـی و متضـاد بـا هنجارهـای فوهن ـی و اهتتـاعی ها فوامی رسانهــزی آنهاســ ــا ار 12: 1387 ســلیتی و کهوی ــه تنه ــی شــوایری ن ــا و ز (. در چن ه

ـ گیوهنجارهای فوهن ی بلکه روابط انأانی نیز در معو آسیب قوار می د. در مقابـل نتوی تجلی عواطف مادری در الالیی و توانه ناز و نواز نهفته اسـ . در بأـیاری نا

تـوی اق در ای قالب شعوی با صـد ؛زندها گواراتوی عاطفه انأانی موج می از الالییهـا آینـه شویم. ای الالییروبه رو می ااصه زن کتان رو آدمین ی توی ر و شفاف

11هاي‌ناز‌و‌نوازش‌مادران‌کرد‌‌ها‌و‌نغمه‌تحليلي‌بر‌الاليي

ره ما

ش74

انست

زم

9315

نتای دردهای زن در هوامع پیچیده انأانی اس و بـا موشـکافی در محتویـات آن تتام (62: 1386 صادقی . توان عامل تحوالت اهتتاعی را به سادگی بورسی کود می

. مـدار مـورد بورسـی ای بورسی به شیوه تحلیل محتوای کیفی انجام شده اسـ آمـاری نتونـه ابتدا در سه طبقه کدگذاری شده و هو طبقه شامل مقوالت موتبط اسـ .

گیوی هدفتنـد یـا گیوی نتونهتوانه کودی با گوی سورانی ـ مکوی و رو نتونه 12ها و توانه ناز و نواز کتا میان الالیی اس که ازمعیارمحور با معیار گوی سورانی

انتخـا شـده ( کـود مـادران هایالالیی نوشته هاشم سلیتی و ثویا کهویزی « ژی ژانه» اس .

‌هاي‌محلي‌مضامين‌ترانه

ادبیـات شـفاهی هأـتند کـه عـالوه بـو کـارکود آشـکار بخشی ازهای محلی توانهکارکودهای پنهانی نیز دارنـد کـه در مرالعـات پژوهشـی دارای اهتیـ قابـل تـوههی

بـه کارکودهـای پنهـان ایـ دسـته از و در راستای ای اهتیـ ارهأتهأتند. در ای ابتدا سه ای مهم بورسی به منظورها با تککید بو وضعی زنان پودااته شده اس . توانه

هـای مادرانـه بـوای زن بـه عنـوان موضوع اصلی در نظو گوفته شد؛ اول کـارکود توانـه مادرانـه بـوای زن در هـای کود توانـه بازتا شوایط هامعه( دوم کار عضوی از هامعه

رابره با فوزند و نهایتا کارکود آنها بـوای اـود مـادر. بـوای هـو موضـوع کلـی نیـز درنظو گوفته شده اس . یتو موضوعات هزئی

‌کارکرد؛‌بازتاب‌شرايط‌جامعه

شـود کـه آنهـا عـالوه بـو مشخص مـی مادرانه هایالالییدر هویان تحلیل محتوای اوابانیدن کود و ابواز محبـ و نـواز او کارکودهـای پنهـانی نیـز کارکود آشکار

هـایی در هـو تـم بحـث دارند که در ادامه به ای کارکودها در قالب مقوالت و شااصتوان بوای ایـ قأـم اهتتاعی متنوعی را میـ کارکودهای فودی اما در کل اواهد شد.

بوای زن به عنوان عضوی های مادرانهاز ادبیات شفاهی در نظو گوف . در کارکود توانهـ های عامیانه انعکاسی از سـااتار اهتتـاعی شود که توانهاز هامعه به روشنی دیده می

11مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

الی در البـه در اینجـا زن ای کـه فوهن ی هامعه زمانه سوودن اـود هأـتند؛ بـه گونـه سـخ ا عبارات اود از وضعی اهتتاعی فوهن ی و حتی مذهبی رالـب در هامعـه

تواند از چندی هنبه مرو شود:راند. هتی کارکود می می

. شرايط سیاسی ـ اجتماعی جامعه1

بخ اعظتی از نظام اهتتـاعی و اقتصـادی هامعـه مـا در گذشـته بـو اسـاس نظـام کشـی مـالکی از دهقانـان از راه تصـاحب محصـول بو بهوهفئودالی بوده اس ؛ نظامی که

؛از اسـ در واقـع ماهیـ تتـام اشـکال فئـودالی عبـارت .اسـ اضافی کار آنان مبتنـی های اقتصـادی و معیشـتی . گذشته از هنبههاتصاحب محصول کار دهقان به وسیله فئودال

های فوهن ی و اهتتاعی ااصی نیز مرو اس ؛ در ایـ نظـام ای نوع از هامعه ویژگیه آرزوس که هتچـون او و بزرگ عشایو اان( نیوومندتوی فود منرقه اس و بوای هت

هایی ا باشند و سووری کنند. نکته قابل توهه ای اس که در کنار رلم و تعدی اانوادهمنشـی نأـب ها روا داشته اس نوعی اقتدار و بـزرگ که اان هو منرقه نأب به رعی

شود: طور که در بی زیو دیده می به زیودستان در او وهود دارد؛ هتان

rabi rolam gavra be وره بیم گههلؤرببی ره

ودام بزرگ بشادا! بچه

la ke bu la xošxatân تانبوو له اؤ اه یله ک

دار افواد اصل و نأب ها ! از او اطچه کأانیاز

dâyki xâtuni xevatân تانوهیدایکی ااتونی ا

هاا ( ااتون ایتهمادر دایه

bâvki gavray aširatân تانشیوهی عهورهباوکی گه

هااان عشیوهپدر

ن نشأ و بوااسـ ادر هامعه روستایی فئودالی بزرگ عشیوه با بزرگان و معتتددارد و دارای اعتبار و های اه ااصی در میان مودم اس . اما در کنار اینها گالیه از رلـم

11هاي‌ناز‌و‌نوازش‌مادران‌کرد‌‌ها‌و‌نغمه‌تحليلي‌بر‌الاليي

ره ما

ش74

انست

زم

9315

بـه ایـ تـوان زمینـه مـی کند. در ایو تبعیض حاکم رالم نیز در الالیی بازتا پیدا می :شواهد اشاره کود

rola giyân boči la šây buy yâqi گیان بؤ چی له شای بووی یاری روله

یا فوزندم! چوا بو شاه یاری شده

râvakat halgirt bo yâjibilâqi ریال وت بؤ یاهی بل ت هه که اوهر

شکارت را به یاهی بالغ بودی

yâxulâ bitbinim har ba lašsâqi ساریهر به ل بتبینم ههالیا او

الهی هته وق سالم ببینت

******** gar milit deše ba pati zâlim ملتی زابه په یشیر مل دگه

کند اگو گودن با طنا رالم درد می

sar ka sar rânim qazât la giyânim ملزات له ماانم قهرررکه سهسه

م دردت به هانمیپا یذار رو سو ب

******** yâ sultâni mâl, lav qad u barza رزهد و بهو قه لهلتانی مالیا سو

! پیو تنها و منزل در آن بلندی9یا سلران

korpakam nagre qat ,tab u larza رزه و لهت ته قهیگوم نهکهکؤرپه

فوزندم را دور ک از تب و لوز

lâlâyit bo dakam, ba dil u ba giyân و به گیان ل به دمکهالالیی بؤ ده

الاليي کنم با دل و با جان

xuvâ bitpâreze, la balây razâxân زااانهری ال له بهیزیاوا بتپار

یار دور دار از بالی رضااان

بوکان و در باالی کوهی به هتی نام قـوار دارد و معتـوال زنـان -آرام اه در ده کیلومتوی هاده مهاباد . سلران وقای که1

کنند.روند و از ادا طلب فوزند مینازا روزهای چهارشنبه با نذر و نیاز بو سو مزار او می

11مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

د ها رن و بویی سیاسی دارند که بیشتو حاکی از تعـدی و رلـم زیـا تعدادی از الالییالی الالیی اواندن اود از ای وضعی ارهـار گلـه حاکتان وق بوده اس . مادر در البه

کند. قد علم کودن و مقابله با تبعیض و زورگویی حاکتـان هبـار در تـاریخ و شکای میکودستان شواهد مختلفی دارد و عصیان کودها در بوابو رلم و رـالم در تـاریخ بـه وفـور

گـوی و عصـیان فوزنـد رشـید را ر ای قأت از طوفی یـاری دیده شده اس . مادر داواهـد او را کنـد و مـی کند و ن وان اوس و از طوفی دی و به او افتخار میبینی می پی

بوای ایأتادن در بوابو رلم و قبول نکودن آن تعلیم دهد؛ احأاس مادر در اینجـا هتچـون ی از رلـم و دی ـوی افتخـار و دو روی سکه اس ؛ یکی توس و ن وانی و ارهار شـکا

رسد کشیده به گو می تعلیم مقاوم و عصیان بو علیه رلم. در بند دوم شکوه مادر رنوا بـه سـتوه آمـده اسـ و سـخ که از رلم و ستم حاکتان زورگو به اود و اانواده

ای بـوای فوزنـد از ااطو اس . او آرو و پاهای اـود را محـل امـ و آسـوده آزردهدهد. در بند سوم مادر از رلـم داند و به او آرام و پناه می ای هته رلم و ستم میدس

بود تا فوزند در امان باشد.و بیدادگوی رضااان پهلوی به سلران پناه می

. باورهای سنتی و اعتقادی جامعه2

čand čâk u pirit bo daxulâmava مه وهالاوند چا و پیوت بؤ دهچه

ی پیوان شدمسوگودان کو

nahasâmava labar sebarit وهسامهحهرت نهسیبهر بهله

شاید در کوی آرام گیوم که ن وفتم(

********

vara lâyi, vara lâyi, bo xavit nabâni بانیوت نهره الیی بؤ اهره الیی وهوه

آید الال الال چوا اواب نتی

وسی سانیره موی بؤ ااتویبی رؤله نهیاره

yârabi rola namri bo xatiry qavsi sâni

10هاي‌ناز‌و‌نوازش‌مادران‌کرد‌‌ها‌و‌نغمه‌تحليلي‌بر‌الاليي

ره ما

ش74

انست

زم

9315

9الهی نتیوی عزیزم به ااطو روث ثانی

وه به نادریمهکهت بؤ دهالیهره روله الیوه

vara rola, lây lâyat bo dakamava ba nâdiri

فوزندم الی الی الیی

datbamava sar čâkân, sar pirân ر پیوانر چاکان سهوه سهمهتبهده

تبوک کنم از پیوان

بدوالقادریزی ده شیخ عهر گومبهلال سهناوه

nâvalâ sar gombazi da šex abdulqâdiri

یا ببندم به دایل شیخ عبدالقادر

گیالنی

********

amin lây lâyat bo dakam, xavi xerit be وی ایوت بیم اهکهم الی الیی بؤ دهئه

بخوابی شیوی بوای بخوانم الالیی

یرت بو سهید نوورانی له ژمهید محهی سهنووشته

nuštay sayid mihamad nurâni la žer sarit be

باالی سوت باشد 2دعانوشته سید محتد نورانی

********

amin lây lâyit bo dakam ba abdâli ko ی کؤلبدام به ئهکهم الی الیی بؤ دهئه

گـذار طویقـ قادریـه اسـ . نی پیو ثانی و ... پایـه ه. ( ملقب به روث گیال 471 -161. روث ثانی از القا شیخ عبدالقادر گیالنی 1

الغیـب حـز بشـائوالخیوات و ... بـوده و بـه الوبانی فتـو الح الفتح لرالب طوی وی صاحب آثاری در مواعظ و نصایح چون: الغنیه

و عوا صاحب کوامـات بـوده اسـ و ای داشته و نزد صوفیان هند توکیه العاده مانند احتوام و هاذبه فو سبب ایتان و صداق بی

(37: 1387هم اکنون نیز در بی مودم کودستان و نزد مویدان طویق قادریه قداس و وهاه ااصی دارد. سلیتی و کهویزی

از مشـایخ مشـهور کودسـتان. زمبیـل از ( 1313 -1278 . سید محتد نورانی معووف به شیخ زمبیل یـا سـیدی زمبیـل 2

(37: هتان. اس طواف شهوستان بوکانروستاهای ا

12مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

9کوه در ابدالبوای بخوانم الالیی

hič kasek nagire nadâmaty to تی تؤدامهنه یگوک نهیسهی که

تا کأی پشیتان تو نباشد

های مذهبی و آرام اه آنـان در اعتقادات مذهبی بأیاری از مودم کودستان شخصی ها یا آرام اه آنان ی هتان شخص «چا » های اه ااصی دارد و در زبان کودی منظور از

کننـد. یکـی از آدا و روند و نذر و نیاز مـی اس که مودم دسته دسته به زیارتشان مید هـا( سـی شـیخ ای اس که چـون معتقدنـد ایـ افـواد زمینهرسوم مودم کود در ای

کنند و کأـانی کـه بـه می نصبهای سبزی بو روی آرام اه و در کنار آن هأتند پارچهو به عنـوان تبـو و شـفادهنده بـه مـ کنند میای از آن پارچه را روند تکهمیزیارت

از هتلـه عناصـو مهـم در تـوان گفـ طور کلی می بندند. بهشان میدس اود یا بچههأتند کـه بـوای «هاشیخ»حوزه باورهای سنتی و مذهبی کود بویژه در گذشته( هتی

شوند و چه بأا و هأتانی به آنها متوسل می های روحیشفاع یا درمان انواع بیتاریگونـه کـه در ایـ الالیـی یابند. هتـان شفا می از راه تلقی تکثیو را قبول دارندچون

تـا شـاید رود مـی ها شفاع ای گونه شخصی سواغ مادر رنو کشیده به شود دیده میای «دعانوشـته »دک فوزند بیاساید. او بو باالی سـو کـو آنها به وق پیوی در سایه

دور باشد. همقدس آویخته اس تا از بال و مصیب ب

. شرايط اقلیمی و معیشتی جامعه3

توانه ناز و نواز در ای رابره: šakra la šâristâne یکوه له شارستانشه

شکو شهوستانی

gazo la dâr lâvene ینیزؤ له دار الوگه

ای از عوفا و دراوی کود که در کوه ابداالن یا اوالن در گوی سورانی( بـه اـا سـپوده ای اس به عده کوه اشاره ابدال. 1

هان بدیشـان گاه زمی از آنان االی نباشد و ه ای معلوم از صلحا و ااصان ادا که گویند هی اند. ابداالن هتع ابدال: عده شده

بوپای اس و آن اه که یکی از آنان بتیود ادای تعالی دی وی را به های او بوان یزد تا آن شتار که به قولی هف و به قـولی

هفتاد اس هتواره کامل ماند. هتان(

11هاي‌ناز‌و‌نوازش‌مادران‌کرد‌‌ها‌و‌نغمه‌تحليلي‌بر‌الاليي

ره ما

ش74

انست

زم

9315

9الوینی گز درا

šakri šâri halabe بیهلکوی شاری حهشه

2شکو شهو حلبی

la xudâ dakam talabe بیهلم تهکهله اودا ده

از ادا کنم طلبی

rabi rolam gavra be بیوره م گه رولهببی هر

دم قد بکشا ادا ! بچه

******* الالیی در ای رابره:

amin lânkolay xom haldagirmava وهگومهدهلی اؤم هههلم النکؤئه

کشم میبه آرو ات را گهواره

dagiveze daybamava bin dâri یزیگووه ب داری دهمهیبهده

به کوه به زیو سایه گودوکشم می به کول

وریزی ته ی دهوه چل نتوهکیشتهلدهری ههسهبه

basari haldakešmava čil nimray datavreze

اندازم می 3ویزبو روی چهل نتوه تب

amin lânkolay xom haldagirmava وهگومهدهلی اؤم هههلم النکؤئه

کشم میبه آرو ات را گهواره

daybamava bin dâri xurmâya وه ب داری اورمایهمهیبهده

بوم به زیو سایه درا اوما می

ردایهی ده بهوه چل نتوهشتهیکدهلری ههسهبه

(43: هتانروید. سودش می های اطواف شهو الوی : نام درا گز اس که ارلب در هن ل. 1

در کودستان سوریه. هتان( حلب: شهوی. 2

چهل نتوه درهه موروبیتی اس که بوای ای نوع پارچه زیبا لحاظ شده اس و بدی نام شهوت یافته اس . عدد چهـل از . 3

(38: هتانهای قدیم و بیان و نوعی تککید بو کتال اس . اعداد ویژه فوهن

14مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

basari haldakešmava čil nimray da baqdâye

اوم می بندت را از چی چل نتوه بغدادگهواره

*******

نیزوا م له داری ده قه که ک بؤ دروس دهیم النک ئه

amin lânkekit bo dirust dakam la dâri da qazvâne

سازم می 9قزوان ای از گهواره

نیبزا ر اوداگهم مهکهت بؤ دهالی الیه

lây lâyat bo dakam magar xudâ bizâne

گیود ای که هف آستان را نواالیه الیه

vastâyanit bo denim la šinoya نم له شنؤیهیستایان بؤ دوه

اشنویه اس ای که نجار ازگهواره

dasrâzat bo denim la kona lâjâne نینم له کؤنه الهایت بؤ دسوازهده

2کهنه الهان اق ازبند قند

sardamat bo denim la giršilâne نينم له گوشیالیت بؤ دمهردهسه

آورمبند را از گوشیالن میو پشه

یوه به چارؤکگومه دهلانه ههرمهوبانهبیوی ن هوه ههئه

ava jangay ber u bânamarâna, halitdagirmava ba čâroke

اس هش اردیب بانوی آمدن وق

datpečmava ba kolvâne نیوالوه به کؤچتهیتپده

پیچیت میدور چهارقدی

*********

شکل و شتایل عدس اسـ . معتـوال ایـ د. میوه قزوان ریز و همرویها می. قزوان: نام دراتی وحشی اس که در کوهپایه1

(12ریزند. هتان: میوه را به سبب عرو و بوی او در دوغ و ماس می

. کهنه الهان و گوشیالن که در سرو پایی تو آمده اس از روستاهای اطواف پیوانشهو هأتند.2

11هاي‌ناز‌و‌نوازش‌مادران‌کرد‌‌ها‌و‌نغمه‌تحليلي‌بر‌الاليي

ره ما

ش74

انست

زم

9315

ها به تصویو کشـیدن شـوایط اقلیتـی و هغوافیـایی یکی از کارکودهای پنهان الالییکـودک را بـه عصو سووده شدن آنهاس . مـادر بـا احأاسـات عتیـ مادرانـه اـود

و نااودآگـاه از شـوایط و اوضـاع دور و بـو کنـد مـی تشـبیه چیزهای او و زیبا های وضـعی معـا و گوید که در شناسایی مناط کودستان اصوصیات و ویژگی می

زندگی آنها دارای اهتی بأزایی اس . مادر کـودک را بـه شـکو و ریحـان اوشـبو یحـان کند. ای دو مورد های اه ااصی در زنـدگی گذشـته کودهـا داشـتند. ر تشبیه می

چـوا کـه ؛آویختنـد تـا اوشـبو شـوند اوشبو را زنان کود هتچون میخک به اود مـی هـای فوهن ـی زنان یکی از ویژگـی از سویاستفاده از مواد اوشبو و زیورآالت طبیعی

اای کودها بوده و هأ . دلیل تشـبیه کـودن کـود بـه شـکو شارسـتانی از هانـب اـانواده دهـد. مـودان زندگی مودم نشـان مـی مادر اهتی ای کاال و نایابی آن را در

کـاالیی کـه آوردنـد در ازای محصوالت و تولیـدات اـود شـکو مـی رفتندهوگاه به شهو می مورو و اواستنی بوده اس .

کند که گهواره کودک را به زیو سایه دراتـان گـودو ای را توصیف میمادر صحنههـاهیم »دهـد. او منرقـه را نشـان مـی بود و ایـ نـوع دراتـان ایـ اوما به و... می

که نوعی نق در هاهیم و هانتازهـای دسـتباف کودسـتان اسـ و پارچـه « کشکولیتوانـد کند. ای الالیی میمیآرزو چهل نتوه تبویزی و بغدادی را بوای گهواره فوزند

به زمانی تعل داشته باشد که شهوهای تبویز و بغداد به عنـوان دو قرـب تجـاری مهـم (. اشاره بـه اسـم روسـتاهای منرقـه 38 :1387 سلیتی و کهویزی اند منرقه مرو بوده

هاسـ . در ادامـه های ای دسـته از الالیـی مرل کهنه الهان و گوشیالن از دی و ویژگیبـه دشـ و گوید که هن ام کار زیاد شهویورماه بچه بـه کـول میمادر از وضعی اود

کند.ن و دی و زنان روستا کار میرود و هتپای مودامزرعه می

11مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

کارکرد‌الاليي‌در‌ارتباط‌مادر‌با‌کودک

ابراز عشق و عالقه به فرزند. 1

بـا موضـوع هـا یک نتونه توانه ناز و نواز کود و یک نتونه از الالیـی ادامهدر آورده شده اس :فو oxay, oxay. oxale لیی ئواهی ئواهئواه

اوای اوای اوایلی!

majnuna dosti layle یلیهنوونه دؤستی لهمه

مجنونه یار لیلی!

rihânay ruy darâve یرئاوووی دهری یحانهر

ریحون لب آبی

rihânay dasta čine چنیستهی دهیحانهر

چینم ریحون دس

mivâni šora žine ژنثمیوانی شؤذه

زن او هیکل و رعنا( هبینمن مهامهت

ni ni ni ni ninala هلی نی نی نی نهنی ن

تاتی تاتی تاتیه

hangiven u ron tekala هلکهیؤن ترن وث و هه

مخلوط اس کوه و عأل

********

lâyi lâyit bo dakam ba dil u ba giyân و به گیان لم به دکهالیی الیی بؤ ده

نااز دل و از ه بوای بخوانمالالیی

xavit le bikave, hatâ bar bayân یانر بهتا به ههیوبکه لیوت اه

11هاي‌ناز‌و‌نوازش‌مادران‌کرد‌‌ها‌و‌نغمه‌تحليلي‌بر‌الاليي

ره ما

ش74

انست

زم

9315

اواب ب یود نااو تا اووس

lâyi lâyit bo dakam, xav bitbâtava وهو بتباتهم اهکهالیی الیی بؤ ده

داواب ب یوبوای بخوانم الالیی

firištay xerân, xabar kâtava وهر کاتهبهوان اهیی افویشته

!کندتا که فوشته ایو بیدارت

هـا های ناز و نواز و الالیـی ابواز عش و عالقه از طوف مادر به کودک در توانهتـوی زند. شاید بعد از کارکود آشکار و راهوی اواباندن کود در الالیی مهمموج می

امـ و بارزتوی کارکود پنهان آن هتی ابواز عش مادر به فوزند اس کـه اـود آر ا اـود را فـدای دهد. مادر حاضو اس از شدت عالقه به بچهااصی به کود می

کنـد. او چـه کند و دیدن روی او را با هی چیز حتی تتام ثووت و مال دنیا عو نتیا را تکان نشیند و گهواره اوان باالی سو کودک می بأا تتام شب و تا صبح اووس

واب ببود.اواند تا ادهد و الالیی می می

sat dârim ledan, dâyi mimuke کین داری میتوودهلیت دارم سه

ببندند 9 صد چو میتو موا با اگو

lânkit haldagrim dačma mekuke کیرکووچته کهگوم دهدهلالنک هه

روم می 2دارم و به کوکو ات را بومی گهواره

mâlim bo čiya? Ganji ba ko be بینجی به کؤ یه گهم بؤ چیلما

دهم میبو باد مال دنیا را

gadâyi dakam, čâvim la to be بیم چاوم له تؤ کهدایی دهگه

دشگدایی کنم چشتم به تو با

هـا و های مختلف الالییفداکاری و از هان گذشت ی مادر بوای فوزند در قأت ای که مادر از هان اـود بـه اـاطو ه گونهشود. بهای ناز و نواز مادران دیده میتوانه

(18: هتانی دارد. بیان اس که ساقه محکت . میتو یا بلک: گیاه شیوی 1

. شهوی در کودستان عوا .2

11مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

گذرد. حاضو اس دس به گـدایی بزنـد و تنهـا در کنـار فوزنـد باشـد. ا میبچهکند و حاضو اس که تتـام درد و بـالی او را بـه هـان ثووت و مال دنیا را فدای او می

بـا نراری نا که اای مادر در راه فوزند اس و قابـل مقایأـه بخود. نوعی از هان هی از اودگذشت ی نیأ .

های مهم زندگیآموزش درس. 2

مویت له م نهه قهلم له اودای رؤکهننا دهمهم تهئه

amin tamanây dakam la xudây, rola qat la min namri

گاه موگ را نبینم اواهم فوزندم هی م از ادا می

ورازهک ههیل ات دووره و گهری رولهره وه

vara rola regât dura v galek havrâza

ز و سختی در پی داریادور و در راهبخوا فوزندم که

********

lâyi lâyi xalki basar zimâna ر زمانهسهکی بهلالیی الیی اه

و راهوی اس الالیی مودم سوزبانی

lâyi lâyi dâykit, ba dil u ba giyâna و به گیانه لالی الیی دایک به د

هان اس الالیی مادرت از دل و از

******** rola giyân boči la šây buy yâqi گیان بؤ چی له شای بووی یاری روله

ای فوزند عزیزم چوا بو شاه یاری شده

râvakat halgirt bo yâjibilâqi ص وت بؤ یاهی بصاریت ههکهذاوه

شکارت را به یاهی بالغ بودی

yâxulâ bitbinim har ba lašsâqi ساریر به لهتبینم ههیا اوصا ب

الهی هته وق سالم ببینت

11هاي‌ناز‌و‌نوازش‌مادران‌کرد‌‌ها‌و‌نغمه‌تحليلي‌بر‌الاليي

ره ما

ش74

انست

زم

9315

های زندگی و دنیای واقعی آشنا کند. اواهد کودک را با واقعی مادر در الالیی میشود های مهم زندگی در گو کود اوانده می پش ای هتالت ساده دلک درس

مادران نخأتی آموزگاران انأان هأتند و الالیـی مـادران تا هوشیار باشد و آگاه شود.های باارز اس . در ایـ رابرـه بیشتو اقوام ههان سوشار از تجار زندگی و توصیه

کنـد کـه ها آورده شده اس ؛ در بند اول مادر به کودک گوشزد مـی دو نتونه از الالییشد که اـود را از اهـداف حوف او و نواز دی وان راهوی اس و باید موارب با

زبانی آنهـا دل نبنـدد؛ امـا در شوم دشتنان و بداواهان بوحذر دارد و به راهو و او آیـد و نـواز و ایواـواهی واقعـی را عو الالیی مـادر از دل و از هـان مـی

کنـد؛ اینکـه بایـد بـا استقام در بوابو رلم و زور مـی کودک را تشوی به دربودارد. مادر ی و رشادت تعدی و تبعیض را قبول نکند و روحیه مقاومی داشته باشد.مودان

انتظار وفاداری کودک به مادر. 3

čand čâk u piriy bo daxulâmava مه وهالاوند چا و پیوت بؤ دهچه

سوگودان کوی پیوان شدم

labar sebarit nahasâmava وهسامهحهرت نهسیبهر بهله

ام گیوم که ن وفتم(شاید در کوی آر

******** ریردی بناو بؤ م ببیه وه به بی لزارساعوموت هه رولهببی هر

Rabi rola omrit hazârsâl be v bom bibya bardi binâqe

باشی. گاه(الهی فوزندم! هزارساله شوی و بوایم سن صبور تکیه********

korpay širinim lây lây ی شیوینم الی الیکورپه

داتو شیوینم الی الیی

hezi ažnom lây lây ژنؤم الی الیزی ئهیه

11مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

توان زانوانم! به وق پیوی هتدمم

korpay jivânim lây lây ی هوانم الی الیکورپه

داتو زیبایم الی الیی

در وقـ فوزندکشیده به وفا و دست یوی مادر دردمند و رنو هاهای الالیی در هایوفـایی او کنـد و در هاهـایی از بـی یوی دلخو اس . بوای آن آرزو و دعا مینیاز و پ

ا را نشـان دهـد و بـه وفای کند؛ البته کود هنوز بزرگ نشده اس تا بیشکای میهایی که وفایی پدر کود باشد که به دلیل محدودی احتتال زیاد منظور مادر گله از بی

دهد.یرا ریومأتقیم بووز م وهود دارد آن

کارکرد‌ترانه‌محلي‌براي‌مادر

بیان آرزوهای دست نیافته. 1

ninây ninây ninâve ینینای نینای نیناو

تاتی تاتی تاتیه

daynem la nâv kažâve یژاوم له ناو کهیینده

ذارمگ ت میا کجاوه در

bo kuri hâkimi rožâvâ ژئاروی حاکتی ربؤ کو

بوای پأو اان بااتو

******** rola xana gilabânit be بیبان هلنه گاه روله

باشد گل بام تو حنا

maxmar jili tâžiyânit be بیتاژیان یر هلاتهمه

باشد دان تو هامه مختل

dâr sandal gočânit be ی گؤچان بیندهدارسه

10هاي‌ناز‌و‌نوازش‌مادران‌کرد‌‌ها‌و‌نغمه‌تحليلي‌بر‌الاليي

ره ما

ش74

انست

زم

9315

باشد دس تو چو صندل

sâblâq estir xânit be بیغ ئرأتو اان الساب

باشدهای اسب تو 9سابالغ

târân jegayâžiyânit be بیتاران هر ای ژیان

ات باشد تهوان سوای زندگی

dâykit ba qurbânit be بیدایک به قوربان

ات باشد فداییت درما

بوای مادر آرزوهای بوآورده نشده زیادی وهود دارد که هتیشه حأوت رسیدن بـه ود دارد و در الالیی با آرزو کودن آنچه که اود اواسته امـا بـه آن نوسـیده آنها را با ا

کنـد. ازدواج بـا اس بوای فوزند ای کتبود را تا حدی از لحاظ روحی هبوان مـی توانـد بـه طـور پأو اان یکی از آنهاس که در بند اول مرو شده اس . ای آرزو می

فود مورد عالقه و اواسـ اـود باشـد. در تو در مورد آرزوی زن در ازدواج با کلیارلب بواالف میل داتوان و ها ازدواج صورتی که در هامعه مودساالر و سنتی گذشته

گوفته اس .با تصتیم دی وان صورت میمیز اسـ ؛ اینکـه آ در بند دوم داشت یک زندگی آسوده و با امکانات تا حدی اروا

حنا باشد! هامه مختل بـو تـ داشـت و عصـای های اا هگل پش بام و دیوارها بهـا بـوای فوزنـد در ایـ عبـارات مـوج قدرت در دس داشت و... . اما آرزوی بهتوی

حکایـ از گیود و از طوف دی و زند که از طوفی از احأاسات مادرانه سوچشته می می .دارد اأت ی و نارضایتی مادر از زندگی اود و آرزوی داشت زندگی آسوده

روانیـ تخلیه روحی. 2

xozgam ba malân har šâv la šâxe یو له شاارشهالن ههم به مهاؤزگه

کوه( اس اوشا پونده که هی قیدی ندارد و هو شب بو شاای

nak ba dastay xom har âx u dâxe ایر ئاخ و دای اؤم ههسته به دهنه

. سابالغ ساوهبالغ مکوی(: نام قدیتی شهو مهاباد1

12مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

أتیمه نه مرل آدم پو از آه سود در قید اا

ba tânay dost u begânân xom انان اؤمپی دؤس و ببه تانه

پیچم فوزندم از طعنه مودم به اود می

ba venay majnun veli kevân xom وان اؤمیک ویلیهنوون مه ی ینهبه و

هأتم سوگودان دش و مانند مجنون ویالن کوه

********

lâyi lâyit bo dakam ba ruy surava وهووی سوورهرم به کهالیی الیی بؤ ده

اوانم می الالییبوای 9با روی سوخ

xivâ jargim nadâ ba tanurava وهنوورهدا به تهرگم نهاوا هه

نشود 2تنور سوخدر ه وم

******** از کارکودهـای پنهـان شـود ها دیده مـی طور که در ای چند قأت از الالیی هتان

ای مادر تخلیه روحی او و درد دل با کودک اس . در بند اول او سودای دی و آنها بوها را در سودارد و به حال پونده که به هـو هـا ها و تبعیضعدالتیآزادی و رهایی از بی

اورد و آرزو دارد مرـل او باشـد. مـادری کـه در تواند بوود ربره میدل بخواهد مین بچه داتو مورد طعنه و سـوزن اطوافیـان اـود هامعه سنتی مودساالر به دلیل آورد

توانـد ابـواز شـکای و کشیده تنها از طوی توانـه مـی اس . در چنی شوایری مادر رنو دهد بووز دهد تا حداقل اود آرام گیود.درون آزار می ازاعتوا کند و آنچه را که

ه از زنـی اسـ گوید. روی سوخ کنایمادر از روی سوخ اود سخ می در بند دومزن اس یا پدر بچه بـوای مـدت زیـادی نیأـ و زن تنهـا بـا که به احتتال زیاد بیوه

دارد کند. در ادامه او ارهار مـی بچه را بزرگ می آبووداری و پایبندی به تعهد و اانواده

شان را حفظ کـوده باشـند. رود که آبوو و ناموس اود و اانوادهدر فوهن کود بوای زنانی به کار می« رو سوخ». اصرال 1

«رو سـفیدی »گویند: الهی که رو سوخ شوی داتوم. هتـان کنند می بختی دعای ایو اواهند بوای داتو دممرال هن امی که می

شود.استفاده می« رو سوای»ندرت و بیشتو از در فارسی که در بی کودها به

گوینـد اواهند بوای هتدی و دعای ایو کنند می . ه و دل( نأوات : کنایه از داردار نشدن اس . زنان کود هن امی که می2

به ای معنی که بچه بیشتو پأو( ات را از دس ندهی. دالهی ه وت نأوز

11هاي‌ناز‌و‌نوازش‌مادران‌کرد‌‌ها‌و‌نغمه‌تحليلي‌بر‌الاليي

ره ما

ش74

انست

زم

9315

کند و امیدوار اس که ه و نأـوزد که با چنی شوایط سختی فوزند را بزرگ می از دس ندهد یا مشکل ااصی بوای او به وهود نیاید.ا را و بچه

‌بندي‌جمع

ایـ شود ودی مشخص میهای ناز و نواز کها و توانهبورسی تعدادی از الالیی با عالوه بو کارکود آشکار اوابیدن بچهاس قأم از ادبیات شفاهی که اود نوعی توانه

به تعـدادی از آنهـا اشـاره شـد. وشتارای نکه در نیز داردشتاری کارکودهای پنهان بیای کـه بعـد از تحلیـل و نوع تحلیل محتوای موضوعی بوده اسـ ؛ بـه گونـه شیوه تحلیل از

تفأیو مدار و اسناد کدگذاری شدند.

ترانه محلی به مثابه کانالی فردی ـ اجتماعی

زتاب شرايط جامعهبا

فکنی مادر برون ارتبا مادر با کودک

باورهای سنتی

و اعتقادی

شرايط اقلیمی و معیشتی جامعه

شرايط سیاسی ـ اجتماعی جامعه

ابراز عشق و عالقه مادر به کودک

های آموزش درس مهم زندگی

انتظار وفاداری کودک به مادر

بیان آرزوهای نیافتهدست

تخلیه روحی ـ روانی مادر

14مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

ـ بندی محتـوایی طبقـه شود طب موضوعطور که در ای نتودار دیده می هتان دی بنانـد. بـه بنـدی شـده ها صورت گوفته و آنها در سه طبقه اصلی تقأـیم موضوعی در داده

هـا و های محلی سـه کـارکود پنهـان تشـخیص داده شـد: الالیـی ای که بوای توانه گونهزمان و مکان سوودن اـود و سو بازتابی از شوایط هامعه یک های ناز و نواز از توانه

های راند. نوع معیش ویژگیها از آن سخ میای سوودههأتند و مادر نااودآگاه در منرقه نوع حکوم و اداره هامعه باورهـا و عقایـد مـودم هتـه در ایـ طبقـه حـائز

هـا اهتی هأتند. لذا در ای طبقه مقوالت هزئی با توهه به مفهـوم و محتـوای توانـه معـه باورهـای سـنتی و نـد از: بازتـا شـوایط اقلیتـی ها ا استخواج شدند که عبـارت

هـا های نظـام فئـودالی. در الالیـی اعتقادی مودم شکوه از ستم حکوم رالم و ویژگیتوان از شوایط سیاسی اهتتاعی اقلیتی معیشتی اعتقادی و... هامعه متعلـ بـه آن می

هن ـامی کـه مرـال بـوای آگاهی پیدا کود و ای از اصایص مهم ادبیات عامیانه اس . ای از اعتقـادات ا از بالیا در امان باشد گوشهبود تا بچهبه مشایخ و پیوان پناه می مادر

شود. کارکود پنهان دی و ایـ ژانـو از ادبیـات به تصویو کشیده می در گذشته مودم کوداوج عالقه شود. مادر کود در عبارات الالییشفاهی به رابره مادر و کودک موبوط می

دارد به کودک ابواز می گیود ا سوچشته میاز احأاسات مادرانهو عش اود را که دهد که هان مال و تتام ثـووت دنیـا و چنان فداکاری در راه کودک از اود نشان می

وفـایی اـوان از بـی کنار ابـواز عشـ و عالقـه مادرانـه زن توانـه کند. دررا فدای میا نأـب بـه بچـه وفـایی پـدر ز بیتوسد و شاید امی کودک هن امی که بزرگ شد

تو اـود یـا وفایی فوزند بزرگ از بی . شاید همدهدمیتعتیم را به کودک هم آناودای استنباط را کوده باشد. عالوه بو هنبه احأاسی مـادر دی و های مادران وفایی بچه بی

مـادر ایـ هایی از زندگی به کودک بدهد تا با آواز اـو اواهد درسدر الالیی میبه راهو یاعتتاد بینکات مهم در ذه و قلب کود بنشیند و بوای هتیشه با او باشد.

ی بـه مـادر و هوشـیار بـودن در ردی وان ایأتادگی در بوابو رلم و ستم رالتان وفـادا هـای مـورد از مواردی اس که در ایـ رابرـه و در الالیـی مأیو پو پی و ام زندگی

ره شده اس . کارکود پنهان سوم ای دس از ادبیات شـفاهی کـودی بورسی به آنها اشافکنی بوون بوایای مرابه وسیله ای که او از الالیی به بوای اود مادر مرو اس ؛ به گونه

11هاي‌ناز‌و‌نوازش‌مادران‌کرد‌‌ها‌و‌نغمه‌تحليلي‌بر‌الاليي

ره ما

ش74

انست

زم

9315

بود. مادر بأیاری از آرزوهای دسـ نیافتـه اـود را احأاسات و نیازهای اود بهوه میسواید. او و در توانه ناز و نواز بوای می کنددر الالیی بوای کود دلبند آرزو می

ای و قبیلـه ـ ها و فشارهای هامعه فئودالیآزرده از محدودی رنو کشیده و اأته و دلشاید مادر کود با آگـاهی .اند های شده اطوافیان اس که هته مانع رسیدن به اواسته

ند نیز محال بدانـد امـا از هامعه اود تا حدی تحق راستی ای آرزوها را بوای فوز بود. سو میه دارد و در امیدواری بروانی اود آنها را ابواز میـ تخلیه روحی بوای

نـه صـوفا مادرانـه های ناز و نـواز ها و نغته ییالال توان گف در نتیجه کلی میچیـده روند بلکه هتچون کانالی پیناز و نواز یا اوابانیدن بچه به کار رفته و می بوای

کنند که از هنبه فودی و اهتتاعی دارای کارکودهای پنهـان متعـددی هأـتند و عتل میتوانند در مرالعات و کنند به طوری که میبأیاری از اصوصیات هامعه را بازنتایی می

ای داشته باشند. هتـی نکتـه اهتیـ ایـ های فوهن ی و اهتتاعی کاربود ویژه بورسیدهد؛ چواکـه معنـا و مفـاهیم تو ادبیات عامیانه را نشان می طور کلیها و به دسته از توانه

رازی که منجو به ماندگاری آنهـا شـده ؛نهفته در پس واژگان ساده و صویح آنها یعتیق اس .

‌منابع

انتشـارات تهـوان: 2چ های ملی ايـران ترانه .(1368 محتد پناهی ستنانی احتد زیبا.

: تهـوان مادران کـرد های الاليی ؛ژانه ژين .(1387 سلیتی هاشم و ثویا کهویـزی آنا.

تهـوان: .توهتـه محتـد اا ـوی ادبیـات فولکلـور ايـران .(1384 سیپک ییوی سوو .

9 فرهنـگ مـردم ايـران «.های عامیانـه کودکـان توانه»( 1386 صادقی علی .13ـ 67تابأتان صص

فویه و قاجاریهنویسان دوره ص نوروز از دید سفرنامه

1علیرضا دارابی

چكيده

های سیاحان و مستشرقین ها و سفرنامه يکی از منابع مهم بررسی وجوه فرهنگ مردم ايران، گزارشهايی خصوصی است و گاه با اهـداف جاسوسـی و سیاسـی اگرچه برخی از آنها يادداشت است.قیمت است و اطالعات خوبی در ادوار یمردم ذ شناسی و فرهنگ اند، اما از لحاظ مردم گرفته انجام

بین، اکثر سیاحان از نحوه برگزاری نوروز گزارش مفصلی ارائـه دهند. در اين دست می تاريخی بهعناصـر آئینـی انجـام گرفتـه، و در آن اين مقاله، با نگاه تاريخی و با رويکرد توصیفی، .اند نمودههای پیشواز نـوروز، هديـه دادن، ديـدو بازديـد، ن)تعیین و اعالم زمان تحويل سال، آئیرا نوروز

مرغ رنگ کردن، تهیـه لبـاس نـو، مراسـم تحويـل سـال، سـفره عیدی دادن، سبزه انداختن، تخمشـده اسـت. قاجاريه در انطبا با يکديگر بررسـی در ادوار صفويه ودر و...( به سین، سیزده هفت

)ضرب سکه، انتصابات، مراسم سالم و تحويـل عالوه بر آن به نحوه برگزاری عید نوروز در دربار سال( اشاره شده است.

نويسان قاجاريه، سیاحان، نوروز نويسان صفويه، سفرنامه سفرنامه، سفرنامه ها: کلیدواژه

‌‌

. رایانامه:ارشد تاریخ ایوان اسالمی و پژوهش و موکز پژوه و سنج افکار صداوسیتا ی. کارشناس1

[email protected]

11مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

‌مقدمه

پادشـاه هتشـید آن را بـه گـذاری یـان نوروز یکی از اعیاد ملی ایوانیان اسـ کـه بن ی بوای اولی بار سال شتأـی را معتـول داشـ و در اند. و ایوان نأب داده ای افأانه

االمینی رو اند یدهنخأتی روز آن هشنی بوپا کود به هتی دلیل ای روز را نوروز نامکه عصو طالیی ایوان بود اثوگذار بود. آمدن نوروز در آن دوران نوروز در. (36: 1376

ر ایـوان پـی از اسـالم نـوروز سال ااطوه آن دوران و وعده بازگش آن اس . د هوها بود. ای هش در اوستا و دی زرتشتی نیز اهتی زیادی شادتوی و زیباتوی هش

(212ـ 213: 1377 یارشاطو دارد.بهاری با تغییو فصول که دردرا دائتی اقـوام کشـاورز های هش نوروز و ازآنجا کهرا با اعیاد پی از حضـور آریاهـا در اآنهشناسان بأیاری از ایوان شود میاس موبوط

(22: 1362 بهار .دانند میفالت ایوان و نواحی پیوامون موبوط های هش سال نو به نخأتی ااندان سـلرنتی اور و بـه هـزاره توی نشانه قدیتی»

در دوره درباره مواسـم نـوروزی (.229 :1374 بهار شود سوم قبل از میالد موبوط میولی در اینکه شـاهان ایـ سلأـله بـه طالعات ناقص و محدود وهود داردهخامنشی ا

شـکی انـد شـنااته مـی پودااتند و ایـ عیـد را اهوای آدا و تشویفاتی در نوروز می بـه معبـد مـودو هـو سـال با توهه به آثار بابلی داریـو هخامنشـی نـوروز نیأ .

پادشـاهان هخامنشـی بـوای گوفـ . و دسـ آن را مـی رفـ می بزرگ بابل النوع ر مشووعی دادن به اود و حکوم در نزد هو قوم و ملتی اود را طوفدار مـذهب آنهـا

(.91-97: 1378کودند. شعبانی معوفی میولـی بـا کشـف تعـدادی از نوروز در دوره اشکانیان اطالعات زیادی نداریم درباره

شخص شد که در آن دوره نیز آرـاز سفالی و ریوه در نأا توکتنأتان م های نوشتهآثار و بـا توانـد نشـان از بوگـزاری گوفتند و اهوای مواسم ویژه مهوگان مـی بهار را هش می

فخوالـدی اسـعد منظومـه ویـس و رامـی درنوروز در میان عامـه مـودم باشـد. شکوه ویـژه بـه شـود های نوروز دیـده مـی نشانهکه مت آن موبوط به اشکانیان اس گوگانی

هش نـوروز از موضـع طبیعـی و نجـومی ها سالکه گویا در اثو عقب افتادن کبیأه آن

11نويسان‌دوره‌صفويه‌و‌قاجاريه‌‌نوروز‌از‌ديد‌سفرنامه

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

هش ملـی هتـه عنوان به بوگزاری نوروز در زمان ساسانیان .شده اس میاود اارج امـا در انـد حتی مودمی که پیوو آئی زرتشـ نبـوده رو شد. ازای محأو می ایوانیان گوهیـان مغو ایوان آن روزگار آرامیاند مانند کودن ایوان زندگی می حکتوانی حوزه

زندگی اـود در آن شوک داشته و بوای از مواسم آن را در ز قفقاو ملل دی و ارمنیانن گوهأـتا و ارمنأتاناند و حتی بوای از مواسم ای هش در مواسم مذهبی وارد کوده

(1316:8 اذکایی .اس یافته راه

‌نوروز‌در‌دوره‌اسالمي

ثب و ضـبط موراـان و نویأـندگان و دانشـتندان ایوانـی از چ ـون ی بوگـزاری . دهـد میاز بوگزاری ای مواسم و عید ملی در دوران اسالمی ابو آراز بهار های هش

اهـدادی اـود ایوانیان دیـ مبـی اسـالم را پذیوفتنـد و دسـ از دیـ آبـا و با اینکهاود را با دی هدید مرابقـ دادنـد و و رسوم آدا ها و ولی بعضی از آئی بوداشتند

هاس که های ـاهی مودمـی پیـدا در اهوای آن پافشاری کودند. نوروز یکی از ای آئی اود باعث شد اعـوا نیـز در اهـوای آن ای نکته .کود و بیشتو اهتتاعی بود تا دینی

شـود کـه بـه علـ نوروز یکی از اعیـاد ملـی ایوانـی محأـو مـی .دسخت یوی نکنندر میـان ایوانیـان مأـلتان تنهـا نه بارز پس از ورود دی اسالم به ایوان هایی مشخصه

بأیاری از رسوم ایوانی در دربـار » حفظ شد بلکه به دی و مناط اسالمی نیز راه یاف .ها قبـل نوروز که از مدت ویژه بهای ایوانی ه هش از هتلهالفا و نزد اعوا وارد شد.

1 اشـپولو «و نقاطی دورتو از آن معتول بود در بیشتو هاها رواج یافـ النهوی بی در های ایوانی در عهد اسالمی بی از هته صفاریان به احیای زبـان از دول (.46: 1362

ن در اواسـان بـزرگ ایوانی هتـ گتاشـتند پـس از آنهـا سـامانیا های آئی فارسی و و و رسـوم آدا در ن هـداری بویـه آلهای ایوان باستان را احیا کودند. بأیاری از آئی

از هتـه بـوده مؤثوتومهوگان و سده چشت یوتو و اصوی نوروز ههای ایوانی ب هش در تاریخ بیهقی بـه اهتیـ دادن شده ثب اس . در دوران رزنویان و با توهه به مرالب

1. Bertold spuler

011مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

429سـلران مأـعود رزنـوی در سـال ؛ مـرال بویم ای ااندان به نوروز پی میسالطی شـعبانی کـود. رد و بـدل هش هلوس را بوگـزار کـود و هـدایا را در نوروز قتویکه مصادف بـود بـا ( در اعصار سالهقه و اوارزمشاهیان و ایلخانان مغول122: 1378

حکوم بو ایوانیـان و قـوار گـوفت در مأـیو به دلیل آنها اقوام تو و مغول تازی یکهایوان ابواز عالقه کودند و اود و رسوم آدا ها و نأب به آئی فوهن و تتدن ایوانی آویـز دسـ ایوانیان در دوران مغول ای عید را پناه ـاه و » کودند.در گأتو آن اقدام

در راهعظت و دفـاع شعاری بوای نتایان ساات رو مجد و عنوان بهاود سااتند و (17ـ 18: 1316 اذکایی .«دادند قوارگوان راصب و ارهار استقالل طود آن چیوه

از دوران تیتوریان سیاحان مختلفی وارد ایوان شدند و دس بـه تحویـو اـاطوات هایی که ها و شادی ها یا دشتنی و دوستی ها و کینه ورزی رو بی در ای اود زدند و آمد باعـث دگوگـونی بوداشـ ایـ دسـته از و بوای ای سیاحان پی میدر طول مأی

شد. در دوره صفویه نوروز های اه زمی ایوانن نأب به مودم و آدا و سوم امأتشوقای در میان مودم و پادشاهان پیدا کود و با تظاهوات و اعتال و اقدامات دی وی کـه ویژه

های متعـددی را علتای آن زمان حدیث که یصورتهنبه مذهبی داش پیوند اورد. به در که در ای زمینه وهـود داشـ گـودآوری کودنـد. در کتـب مـذهبی دوره صـفوی

مفصـل سـخ صـورت بـه آن اهزایو سی هف سفوه از هتلهاصوی آدا نوروز کـه ایوانیـان سان هتانآمده که پادشاهان قدیم عو التخلوقات عجایبدر رفته اس .نشأتند و بـو ایـ اعتقـاد گوفتند روز دهم محوم به شادى مى وروز هش مىروزهاى ن

گنــاه نافومــانى آدم و حــوا را بخشــید. توفــان نــو بودنــد کــه پووردگــار در آن روز .. سلیتان به تخ سلرن بوآمد و فوعون و لشکویان در آ روقه شـدند فوونشأ

(1211 :1372 3ج شاردن

نوروز‌در‌دوره‌صفويه

سیاحان روبی که در هن ام تحویل سال در ایوان بودند مرـالبی در اصوی نوروزهاسوسـی نقـل یمکموراند و نوشتارهایی از روی ماهواهویی یا عالقه و را ذکو کوده

010نويسان‌دوره‌صفويه‌و‌قاجاريه‌‌نوروز‌از‌ديد‌سفرنامه

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

ایوانیان در نزدمواسم نوروز یها یش فت و رسوم و آدا و ها هش اند و در آن به کوده چـاپ بعد از مدتی توسط اودشـان یـا کأـان دی ـوی بـه . ای نوشتاراند کوده اشاره

آن از ارزشـتند سـند و اطالعات و آگاهی آبشخور یک عنوان به آیندگان بوای و رسیدهثب مواسم عید باستانی نـوروز یکـی از مأـائل یب یا در. مانده اس های بو ها سال

هذا بوای ای مأافوان روبی بود.مرالب سیاحان اروپـایی نأـب بـه نـوروز بـه رشـته ودش یمسعی در ای نوشتار

آنهـا یتـو معـووف سیاحان بأیاری به ایـوان آمدنـد کـه از تحویو درآید. در ای دوره. سـیاحان دی ـوی نیـز کـه در دوران اس که ااطوات اود را ثب کوده اس 1شاردن

توان ند میصفوی به ایوان مأافوت کودند و دس به ثب و ن ار مشاهدات اود زد دو دبیـو سـفیو بـود و 3آدام اولشـل و ا یاصـل کـه نـام اشـاره کـود 2اولئاریوسبه

در زمان پادشاهی شاه صـفی بـه ایـوان آمـد و دسـ بـه م ـ فویدریک سو ـ هولشتای .هن ار سفونامه اود زد

تعیین و اعالم زمان تحويل سال

ه دلیل ارتباط مأـتقیم بـا دربـار بـه گـزار آن یکی از موضوعاتی که مأتشوقان بهـای اند نحوه محاسبه و اعالم سـال نـو اسـ . در ایـ موضـوع گـزار اهتتام داشته

هـای از هدیـد سال حلول وق بوای تعیی منجماولئاریوس و شاردن اواندنی اس : یداورشـ کـه ای لحظه و ساع اورشید ارتفاع گوفت از پس اسروال با و بوااس

را نـو سال آراز فویادی با دلخواه نقره دریاف نیز و رسد می آستان و اف زاویه بی به (78-82: هتان .کود اعالم

اسـ کـه شـاردن در ذکو شـده در اصوی اعالم آراز سال نو نیز مرالب متعددی منجتـان یکـى دو سـاع پـی از حلـول سـال هدیـد کـه نتـوده سفونامه اود بیان

اند در کاخ سلرنتى و در شهوها در سواى حکـام گـود س نو بو ت آراستهلبا که درحالی

1. Jean Chardin

2. Adam Olearius

3. Adam ölschlaäger

012مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

گیونـد در آن روند اصروال اـود را بـه دسـ مـى یا مهتابى مى بام پش آیند به مىدهنـد کـه توپچیـان آفتا به بوج حتل درآمد با دس عالم مى که هتی ن وند و مى

دقیقه پـس از سـو زدن اورشـید وهف چهل روز بیأ و یکم مارس تیواندازى کنند. مراب اول ماه ذى حجه آاوی ماه سـال هجـوى قتـوى حلـول سـال نـو اعـالم شـد.

(449ـ 412 :1372 1ج شاردن شناسـان لحظـه تحویـل عالوه بو نحوه محاسبه لحظه تحویل سال نو توسط سـتاره

یـد سـیاحان دور سال با شلیک توپ و نواات موسیقی از موضـوعاتی اسـ کـه از د نویأد: نتانده اس . اولئاریوس می

هـا بـوج و شـهو دیوارهـای فـواز بـو شلیک و توپ تیو چند مواسم ای با زمان هم و اـوبی بـه روز و شـد آرـاز بزرگـی شادی با هش توتیب ای به و زدند طبل و شیپور

تـوپ سـال نـو توی از نوازندگان و شـلیک شتارگان دقی 1. پوال پایان یاف شادمانیدارد مـی اعـالم را شـاه ورود تـوپی گلولـه بعد از اعالم سـال نـو شـلیک کند. ارایه می ویـک بیأ یکصدو ناگهان ؛گیود فوامی را ها هته کوکننده سووصدایی و هیاهو بالفاصله

کـه اانه نقاره از بزرگ میدان مدال در حال هتان در و شود می شلیک هم با توپ گلوله

ماننـد چیزی سوناها نفیوها شاخ ها طبل ها سنو ها بو از اس وازندهن چهل از موکب

(262: 1368 پوال .رسد می گو ه ب وحشیان موسیقیشب تـا ( به نواات نقاره شیپور و سنو از نیته139: 1363 2فودر ای اصوی کتپ

قلعـه را ( شلیک سه توپ از پادگان449ـ 412 2 ج 1372رهو اشاره کوده و شاردن را یادآور شده اس .

هديه دادن

آرای مشابهی هم دارند و از 3درباره هدیه دادن شاردن اولئاریوس کارری و دالوالهقیت مانند پارچه گویند. مواردی چون طال اهناس گوان هدیه بزرگان کشور به شاه می

1. Jakob Eduard polak

2. Engelbert kaempfer

3. Pietro Della Valle

011نويسان‌دوره‌صفويه‌و‌قاجاريه‌‌نوروز‌از‌ديد‌سفرنامه

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

:1348رری کا ؛316: 1381 اولئاریوس و هواهو و عروهای اوشبو و اهناس کتیا آورده ( 12: 1372 ( در ایــ اصــوی دالوالــه 414 ـ 412: 1372 1 ج شــاردن ؛147

بزرگان به زیودسـتان و سـالخوردگان بـه اودسـاالن عیـدى در روزهاى عیداس که فوودسـتان بـه بزرگـان هـدایایى در روزهاى عیـد ؛دیأنو شاردن هتچنی می. دهند مى

زمی اس کـه در روزهـاى آرـاز سـال نـو دمان مشو مو ؛ چه ای رسمدهند تقدیم مىکننـد و هتیشـه ایـ رسـم فقیوان به دولتتندان و کوچکان به بزرگان چیزى تقدیم مـى

(768: 1372 2ج شاردن .شود رعای مى

انتصابات

بـه بـه انتصـا حکتوانـان و توان می در ایوان عصو صفویه از دی و مواسم نوروزکـه کنـد مـی شاردن در سفونامه اود بیـان اشاره کود.حکومتی های پأ آوردن دس

هتـان داشـته باشـد تکثیوآوردن و نوع منصب دس بهدر تواند مینوع هدیه به شاه موقع که اس رسم ایوان نیز ذکو کوده اس در .(164: 1372 ( دالواله 412: 1372 1 ج

در نیـز شهو حاکم یعنی ؛داروره یی تع و شوند می تعیی هدید اموای و رؤسا نوروز عید

گیود. می تاریخ انجام هتان

ديبازد و ديد

امـا گـزار انـد: نوروز کتپفو و شاردن مرالبی ارائه کوده دیدوبازدید اگوچه دربارهایشان از ای موضوع منحصو به دیدار بزران از پادشاه اسـ و از دیـد و بازدیـد عتـوم

(139 :1363کتپفو ؛768: 1372 2ج شاردنمودم توصیفی وهود ندارد.

اعتقادات مردم

از باورهـای هـا و گاهی در سفونامه شد نتیبه دربار منتهی چیز هتهدر دوره صفویه مؤمنـان و زاهـدان و اداتوسـان رالـب :از هتلـه عامه مودم سخ به میان آمده اس .

. صبح اه روز گذرانند میساعات روز عید را در اانه اود به اواندن دعا و ورد و ذکو نتاز واهب پوهیزند میبا زن بأتوی هم از کنند میهامه تتیز بو ت کوده و رأل عید

014مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

کنند میو نی و آرزو اوانند میمذهبی های کتا ؛ قوآن و آورند می های بهو مأتحب سـو دینی تتام ایام سال را به تندرستی و اومی بـه های کتا بوک قوآن و دی و بهکه

ببوند.مال اس به سخ دی ـو اهـل آوری هتعبوای از مودمان دی و که فکو و ذکوشان

ایام عید را بـه عـی و طـو و سومأـتی و هأتند آن های نعت از گیوی بهوهدنیا و و ابـوی بـی اول سال را بـه و بو ای اعتقادند که باید روزهای سپوند می گذرانی او

باقی روزهـای سـال قـوی آسـای و تندرسـتی و شـادکامی شادی و سوور گذرانند تا (413: 1372 1ج شاردن .باشند

انـد؛ ماننـد های رلری از روز بوگزاری عید نوروز داشته گاهی هتی سیاحان بوداش شـتاری گاه بوحأبمألتانان که های سوگواریاز میان هته اعیاد و : نویأد که میشاردن

ی انه عیدی اس کـه موافـ ع(عید هانشینی حضوت علی دشو میقتوی معی های ماهگونه که اشاره شـد اولئـاریوس نیـز ( و هتان414: هتان گودد میشتأی تعیی های سال

(78-82: 1381اولئاریوس روز تحویل سال را اشتباه بوداش کوده بود.

انداختن سبزه

اشـاره چنـی شاردن بـه آن که اس سبزه انداات یک سن قدیتی در بی ایوانیان هـاى پوشـیده از یوانیان در بهاران ااصه هن ام عید ملى و باستانى نوروز کوزها کند. می

بخشـد و بـا ایـ کنند که مشاهده آن چشم را نیوو و دل را نشـاط مـى سبزه درس مىمقدارى تخـم شـاهى را بـا قـدرى اـا آرایند. بواى ای کار ها اانه اود را مى کوزههـاى مالنـد. سـپس روى آن را بـا پارچـه کنند و به سواسو کوزه مى وط و ایس مىمخل

(727ـ 728: 1372 2 ج شاردن .کنند آ مى از پوپوشانند و کوزه را ایس مى کامال

مرغ رنگی تخم

موغ و هدیه آن و اشاره به فلأفه آن از موضـوعات نـوروزی اسـ رن کودن تخمایوانیـان از چنـد روز اردن دراصوی آن مداقه نتوده اس .که در میان سیاحان تنها ش

گونـاگون هـای رن موغ را به پی از فوارسیدن عید باستانى و ملى نوروز تعدادى تخم

011نويسان‌دوره‌صفويه‌و‌قاجاريه‌‌نوروز‌از‌ديد‌سفرنامه

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

یـک یـا دو هـا مـوغ تخمکنند. هو یک ای آمیزى و بعضى را نقاشى یا تذهیب مى رن را به وسـایلى سـخ و مخصوی بازى های موغ تخمارزد. پوس بعضى از پیأتول مىمـوغ مایـه ایوانیان بو ایـ باورنـد کـه تخـم (.792 : هتان کنند تا زود نشکند سف مى

و هـا نقـ زیادى بـه های موغ تخم رو ازای اس پیدایى و تکوی حیات و موهودات هـا مـوغ تخـم دهند. بواـى از ایـ کنند و به هم هدیه مى شاد و زیبا رن مى های رن

مـوغ تخـم پانصد هوسالاند. پادشاهان بها یافته سه دوکا کدام هواند که شده چنان منق زرن ار شده و بو روى هو یک چهار صورت به شـیوه مینیـاتور طال آ با هوکدامرا که

فوستند. م چند عـدد از ایـ نهند و بواى زنان اود مى هاى طال مى نق شده در سینى (412: 1 هتان ج . ام اود آورده را به دس آورده و با ها موغ تخم

لباس نو

مودم که از گذشته تا به امووز ادامه دارد می اس لباس نو پوشیدن نیز از دی و رسو از هتلـه انـد متفـاوت اسـامى دی ـو روى روز اول سـال نهـاده هـای مناسب به باذو

ان از دارا و هتـه مودمـ هامانـده بـه زیوا طب سنتى که از قـدیم « عید هامه نو» آنهاس هو روزچیز روزهاى عید باید لباس نو و تتیز بو ت داشته باشند؛ حتى افواد دولتتند بى

پوشند حتى اگـو ایوانیان در ای روز لباس نو مى .(411 هتان: پوشند هامه نو دی و مىکنـد و بـواى اـود و بأـت ان و کأى پول هم نداشته باشد مبلغى از دی وان قو مـى

کهنـه بـا لبـاس زیوا اینان معتقدند کأى که سال نو را کند ا لباس نو تهیه مى اانوادهاز مواسم عید نوروز یکـى اواهد ماند. بهوه هدید بى سال تازه های اوشیآراز کند از

ى گـوم از دوسـتان و آشـنایان یهـا و پـذیوا هم آماده کودن انواع رذاهاى لذیذ در اانـه (147 :1348 کارری اس .

سکهضرب

گـذاری و نیـز فوارسـیدن اعیـاد بـزرگ انجـام ضو سکه ارلب به مناسب تـاج در ایوان (911 :1372 1ج شاردنگیود شاردن در سفونامه اود به ای موضوع اشاره کوده اس . می

011مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

مراسم شب عید

بوگزاری مواسم در شب عید نیز ازهتله مواردی اس که توهه سـیاحان را بـه اـود در سفونامه اـود آورده اسـ : امشـب هـم شـب عیـد 1فی ویووا مرالهلب کوده اس هتـا اهـالی اردو را از فـدا نعتـ کـل روحـی سالمتی وهود مبار ولی نوروز اس به

شاهی نتـوده کـه شود و یکصد تومان هم ده قواول و ریوه مهتان کوده آ و پلو داده میحضـوت شاهنشـاه بـار اعلـی شـود. هت ـی دعـاگوی وهـود م به هته عیدی داده مـی

باشند و از سالمتی وهود مبارکشان شکو ادا را از صتیم العالتی فداه می صاحبقوان رو کنندگان روفی از مس یا بونو یا روی در دس داشتند کـه شوک آورند. قلب به عتل می

اهی پاشـیدند و گـ سوی دی وان می کودند و محتوی روف را با فشار به آن را پو از آ میشکأـ و اندااتند چنانکه سـو بأـیاری از آنهـا مـی سوی یکدی و می روف پوآ را به

(341ـ 347: 1363شدند. فی ویووا بوای بو اثو ای ضوبات هابجا کشته مینویأان به موضوعاتی های سفونامه الی گزار عالوه بو موضوعات یاد شده در البه

هـا و نیـز بوگـزار نشـدن ال نو در بی اارهیاز هلأه بوگزاری س ؛اوریم اای بومی 3و کووسینأـکی 2در ادامه گزار فیدال و .قتوی هجوی 1131مواسم سال نو در سال

اوانیم. را از ای وقایع میـ بی در در سفونامه اود از بوگزاری مواسم نوروز دالواله اصـوی هاارهیان و ب

در ادامه از زمان دقی بوگـزاری مواسـم ولی دهد میبانیان هندی مقیم در اصفهان ابو ( گـاهی در 11: 1372 دالوالـه کنـد اطالعی مـی ها ارهار بی در بی هندی تحویل سال

هیاهوی بوگزاری مواسم تحویل سال و تعیی حکتوانان بعضی از سفوا مانند فی ـویووا (22: 2137 فیدال و پویوا . گوف مهوی قوار می توههی و بی مورد بینشدن مواسم نوروز در ایـوان گـزار داده بوگزاردر سفونامه اود از سینأکیکوو

زود بـه .(قتـوی 1131شو داده اس : افارنه صبحی در سـال گونه ای را آنکه دلیل

1. Silva Y Figueroa

2. Fidalgo

3. J. T. Krusinsky

011نويسان‌دوره‌صفويه‌و‌قاجاريه‌‌نوروز‌از‌ديد‌سفرنامه

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

ن ارامنه رفته اموال و آذوقه ایشان را رـارت کودنـد امـا بـو فقـوا و اانه ارنیا و متتوالاز اطـواف ک نفو نکشتند. در روز بعد از عید نـوروز کلیأای ایشان متعو نشدند و ی

واقع بود. عبور نتوانأـتند رود زایندههلفا به محاصوه اصفهان پودااتند و در میانه شهو (11ـ16 :1363 کووسینأکی . نتود

نوروز‌در‌دوره‌قاجاريه

التللـی سـیاحان بأـیاری مشـاهدات قاهاریه به دلیل گأتو روابط بی در دوره هـای ایـ دوره بأـیار اند به هتی دلیل حجم و کیفی داده اود را از ایوان ارایه نتوده فواتو از دوره صفویه اس .

سال نو و اهمیت برگزاری آن

اند مقایأـه گـزار آنهـا دراصوی اهتی سال نو سیاحان عصو قاهار بأیار قلم زدهدر 1گاسپارو دروویـل وروز اس : ش ملی نهاز ای پدیده اجأته معوف دیدگاه ایشان از

شـود های اود درباره عید نوروز آورده اس مواستی که بدی مناسب بوگزار می یادداش شده اس و به گتان م نظیو چنـی عیـدی در تتـام از زمان زردشتیان باستان تاکنون حفظ

نویأـد: یا مـ پـوال نیـز در سـفونامه (. 131: 1367دروویـل زمی وهود نـدارد مشو مواسم آرـاز سـال نـو را که طوری بهداد قاهار اهتی زیادی به عید نوروز می شاه ناصوالدی نیـز نـوروز را (118: 1368 2شیل .(214: 1368پوال گوف هش می شب نیتهحتی در

انیـان بـه نـوروز را ودالتـانی عالقـه ای 3های ایوانیان ذکو کوده اس . رونـه توی هش بزرگقدری ایوانیان عالقه و دلبأت ی شـدیدی بـه بوگـزاری هشـ عیـد توصیف کوده: به چنی

را منأوخ نتایـد یـا آمدی اعم از سیاسی یا مذهبی نتوانأته اس آن گونه پی دارند که هی :1367 2ج 4و بـووگ 216 – 219: 1331رونه دالتانی اقال از ابه و شکوه آن بکاهد

1. Gaspard Drouville

2. Lady Mary sheil

3. Ronet

4. Heinrich karl Bugsch

011مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

گـزاری و اهـدای هـدایای ذشته پوشکوه ایـوان در نـوروز و اـواج نیز به گ 1(. هکأ 619 (362: 1387هکأ سفیوان دی و کشورها یاد کوده اس .

(. 79: 1361پیـ عید ملی با مذهب اصال رابره و پیوندی ندارد یادآور شده 2پی مورد ها در باید اعتواف کود که ایوانی» در ااطوات اود بیان کوده اس که 3لیدی شیل

آنکـه هـای بـه آنهـا انـد چـون تو از ما بـوده تو و منرقی بوگزیدن هش سال نو معقولانـد تحویل سال اود را مرل ما در وسط زمأتان قوار دهند آن را طوری انتخـا کـوده

که شووع سال هدیدشـان درسـ در لحظـه ورود اورشـید بـه نیتکـوه شـتالی و در «ز در حقیق اول سـال رسـتی ایوانـی اسـ نورو .باشدحقیق آراز سال اورشیدی

پزشک آمویکایی در زمـان مظفوالـدی شـاه از 4ویشاردهان دکتو .(122: 1368 شیل وی میالدی بـه ایـوان سـفو کـود 1891ـ 1912سال از 22سوی سفارت آمویکا بوای

ی هـا حادثـه در زمینـه تـوی بـزرگ عید نوروز را تنها هش معتبو و مأـلم در ایـوان و اهتتاعی اقتصادی و سیاسی معوفی کوده اس . به بیان وی ایوانیان مواسم و هشـ آن

هـای دهند... در ایام عید نوروز حتی مأتتندان نیز رنو می انجام تو تتام هوچهرا باشکوه (224: 1363 کنند. ویشارد اود را بوای مدت کوتاهی فوامو می

تقويم

به آن اشاره کـوده ایشـان ضـت فورو کاواتنها تقویم از دی و موضوعاتی اس که در ایوان دو نوع تقویم وهـود دارد نویأد: قابل شدن تفاوت بی تقویم ایوان و ژاپ می

و در دربار از تقـویم هاللـی شتأـی( کنند استفاده میاسالمی ومودم از تقویم قتوی (111-112: 1384 1فوروکاوا .شود استفاده می

1. Jackson, Abraham valentine Williams

2. Pitt

3. Lady sheil

4. John wishard

5. Nabuyoshi Furukawa

011نويسان‌دوره‌صفويه‌و‌قاجاريه‌‌نوروز‌از‌ديد‌سفرنامه

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

و اعتقادات رسوم و آداب

مودم و دربار در اسـتقبال از و رسوم آدا از از عصو قاهار های موهود در سفونامهاس تناول انواع شیوینی رفت بو سو هتله آناس که از ذکوشده از عصو قاهاربهار

اا مودگان پخت آ بوای بیتاران و اجأته دانأت سفیوان نوروزی مـرال پـوال با را آن که شود می سااته یزد و شهوهای اصفهان در شیوینی معتنابه دیوکه مقا نویأد: می

هم آدمی ایال و تصور حدود از شیوینی مصوف .فوستند متلک می سواسو به ها کاروان بـوه زبـان نبـات کلوچه از هتلههتچنی تهیه انواع اوراکی و تنقالت .رود می فواتو

هـا هته اس شده سوخ و کوه دنبه در که تیوهاییا و نقل سود شکو های میوه از بأیاری از شـیوینی تهیـه بـوای شکو و قند های به مودم طبقات فقیوتوی . دارد عتومی محبوبی

ای مهم نیأ مهم چندان باشد داشته ها شیوینی ای ای مزه هو اما. کنند استفاده می شیوه بـا را آنهـا کـه هـایی میـوه از باید ا ه شیوینی از ریو .کنند آراز شیوینی با را سال که اس

ان ـور انـار قـم و اصـفهان اوبـزه مرال یادکود. دارند می ن اه تازه و نوروزتو تا تودستی: 1368پـوال کنند می صادر بزرگ بأیار دربارهای را دماوند سیب نرنز گالبی ساوه ( در116: 1364 1یـزر فو کودنـد یاقدام به اوید میوه و شیوینی و آهیل ممودم (.216اـورد زیـوا مـی چشـم بـه فـواوان وبو پوزر یناتئتز و شیوینی تبویز در اقامتم مدتبـه اوردن شیوینی در نوروز .(64: 1387هکأ بود نزدیک ایوانیان نو سال یا نوروزاس و دی و آنکـه بـا شده کشفای اس که نیشکو در نوروز و توسط هتشید ااطو

در اصوی رفت مـودم بـه .(122 هتان: کنند ی سال اود را شیوی میاوردن شیوینقبــل از رــوو آفتــا آورده اســ کــه (118: 2136 2ســو اــا مودگــان نــوردن

و بـه فقـوا صـدقه رفتنـد یبه قبوسـتان مـ بودند داده ازدس که عزیزی را ییها اانوادهن از بوگزاری مواسم نوروز در دادند. چارلز ادوارد پی در سفونامه اواسان و سیأتا یم

ان یـزی کند و از زیارت و تجتـع مـودم در کـوه اواهـه و دل مشهد و سیأتان یاد مینامند و در کنار نهوهـا هایی که ایوانیان آنان را کالغ سیز می فصل بهار در مشهد و پونده

1. James Bilie Fraser

2. Hermann Norden

001مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

در میـان مـودم در عصـو قاهـار .(81: 1361پیـ کنند نوشته اسـ گذاری می تخمیـک نـوع مـوغ دریـایی بـه نـام داد کـه نوروز را نوید مـی ای آمدن مژده دهنده فارس

را کـه سـفیوان آنهاها آنان را موغ نوروزی نام نهادند و ورود بود. شیوازی «تلخ گوش » (311 – 317: 1371 1بواون .دانأتند نوروز بودند میتون و مبار می

در ایـ روز یکـی از افـواد پختند کـه ا آ میه هتچنی در ای ایام بوای شفای مویضیـک هـوکس و رفـ یناشناس بـه در منـازل مـ طور بهو گوف یم دس بهاانواده سینی

از توکیب ای مواد آشی درسـ گذاش یاوراکی از قبیل پیاز نتک و بونو و...در سینی م (41: 1324 2وانهود یاف . یکه اعتقاد داشتند اگو بیتار از آن بخورد شفا م شد یم

های پیشواز نوروز آيین

نظاف و سبزه انداات بوای تزئیناتاستقبال و تدار نوروز هتچون در اصوی ها قبل تمودم از مدشود که یاف می وفور بهها در سفونامه دس از ای سال نو مرالبی

ییهـا در روفکودند یم تکانی اانهشووع به سااتند یاود را بوای ای هش آماده مهـا را بـا . مغـازه رویاندنـد مـی ها مقداری گندم و هو یا سایو حبوبـات یا بو روی کوزه

قنـادی از های مغازهینات ئتز بی در ای کودند که یها و کارذهای رن ی تزیی م زرور کودند یرن ی آویزان م یها از دراتان کنار ایابان فانوساورد یهته بیشتو به چشم م

هتـه عیـد از قبل روز. (42: 1324هوودان ؛622: 1367بووگ ؛116: 1364زر فوی هایشـان یـ مودان ر. کنند می رن را ها ناا و گذارند می حنا را سو و روند می حتام به

حنـا را صورتشـان اسـترنای بـه را اـود بـدن تتـام حتـی هـا پارسـی گذاشتند یرا حنا م رنـ هـم ها و قاطوهـا را دم و یال اسب حتی درآید زرد رن به پوستشان تا گذارند می

روزی چنـد . (329: 1391اوبـ ؛216: 1368پـوال ؛118: 2136نـوردن کودند یم یکبـار فقـط فو تکاندن. پودازند می «تکانی فو »و ها اانه کودن پاکیزه به عید از پی

ادمـه طـوف از روزانـه هآمد گود گود و ربار سال در طول چون گیود می انجام سال در

1. Edward Grnville Browne

2. Jacques Herdouin

000نويسان‌دوره‌صفويه‌و‌قاجاريه‌‌نوروز‌از‌ديد‌سفرنامه

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

قصـور یکـی از به وی شاه منزل تکانی فو هن ام به. اس شده مخفی فو هتان زیو

(216: 1368پوال .ماند می ها هتان کار پایان تا و رود می اود تفویحی

تعیین زمان تحويل سال

بـا شـده اسـ کـه منجتـان دربـار درباره تعیی زمان دقی لحظه تحویل سال نیز بیـان نـوردن دربـاره زمـان .دادنـد ها به هم ای کار را انجام می استفاده از ساع و نزدیکی ستاره

دربـار بـود. باشـی مـنجم عهـد تعیی زمان دقی نوروز بو کند که تحویل ذکو می دقی سال (141: 1381؛ فووریه 218: 1368؛ پوال 219: 1331؛ رونه دالتانی 119: 2136نوردن

در دربار ایـوان بـه انجـام دادن هـی کند که در ایوان بود نقل می 1الی که کارال سونادر س شاه در ای مورد نیـز اواسـته یـا نااواسـته کنند نتیکاری بدون مشورت با منجتان اقدام

قـوان کواکـب( روز دوم هـا سـتاره را اواسته بود و او به علـ نزدیکـی « باشی منجم»نظو (212 ـ 213: 1362سونا .زاری مواسم سالم مناسب تشخیص داده بودنوروز را بوای بوگ

تحويل در دربار مراسم سالم و سال

زمان با آراز سال نو موسوم بـود و یکی از مواستی که از گذشته دور در دربار ایوان و هم« سـالم »در قصو شـاه مقـدمات بوگـزاری اس . « سالم نوروزی»اند سیاحان آن را ذکو کوده

گونه که در دوره صفویه رایو بود ای هش باید در اولـی روز نـوروز شود. هتان میاهم فو و باشـد شـب نیتـه در چه را نو سال حلول دربار در .(212 - 217: 1362سونا بوگزار شود

الخاقـان مقو و مقام عالی مکموران و سادات علتا فقط که گیوند می هش «سالم»با دیوتو چه تـاالر ها الخاقان مقو اند دعوت دارند. اند مواسم آن در حو ارکان افأوان از ونف چند و نیتـه رسـتی ـ کـه تتـام بـا لبـاس مواسم سالم شاه در .(216: 1368پوال کنند می پو را

هلـوس نتـوده بـود و تـاج ـ بـود بها گوان هواهوات انواع در رو و اروپایی نیته و ایوانیی بو سو داش . شتشیوی موصع نیز که رالف آن از سو تا نـو مـزی هواهونشان باشکوه

هـای مختلـف گووه شوفیابیو به انتظار پایان یافت مواسم کتوبأتهبه قرعات التاس بود به ؛ 121: 1368شـیل تـا بـود و آسوده شدن از اأت ی تاج سن ینی که بو سو داش بـی

1. Carla Serena

002مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

: 1382 ؛ اورسـل؛ 414 ـ 419: 1382 1کـوزن ؛262: 1368؛ پوال 222 :1331 رونه دالتانی : 1362دراصـوی بوگـزاری سـالم در دربـار سـونا (.144ـ 141 :1381 ؛ فووریـه 217 ملکـه دیـدن بـه رفـت از سوشـناس هـای اانم نوروز ایام ( مرلبی ذکو کوده اس : در222 سـوگلی از کـه اییه دراواس کودن مرو بوای را روزها ای کنند و نتی رفل الدوله انیس کـه ونبـات نقل موبا شیوینی قبیل از سنتی های تحفه اهدای ضتنا شتارند می مغتنم دارند شاه هـای سـکه محتـوی کوچـک هـای کیأـه و بهـا گـوان ااصـی هـواهوات بامهارت آنها الی گودد. نتی نیز فوامو شود می داده ها تومانی یک

مراسم تحويل سال

ه گزار سیاحان از مواسم تحویل سال بیشتو معروف به دربـار بواالف دوره صفویه کهایی اواندند دراصوی لحظه تحویل سال بی عامـه مـودم بود در دوره قاهاریه گزار

سـال در سـاع تحویـل بوسی مودم وهـود دارد. تقارن نوروز با رمضان و حتی نحوه دیدهطـال و هـای سـکه داری گندم و بونو با نشأتند و در دستشان مق افواد اانواده دور سفوه می

شـد و اوانده مـی سال تحویل ی دعادداشتن نقوه که عالم نعت و فواوانی اس ن اه می(. اوانـدن 621: 1374بـووگ کـود ییس را تـالوت مـ سور سپس یکی از قاریان قوآن

رونـه دانـد سوره یاسی در لحظه تحویل سال و دعای تحویل سال را از آدا ایوانیـان مـی کنـد (. پوال از بوگزاری هش عید نوروز در ماه مبار رمضان یاد می222: 1331 دالتانی

کننـد و کند که ایوانیان به حوم ماه رمضان روزها از اوردن و آشامیدن امتناع می و ذکو میبـا هـای قومـز را مـوغ . تخـم (219: 1368روند پوال ها به دیدوبازدید می های آن شب به

های اـود فـو پهـ ها و باغ کودند و در اتا شکأتند و با یکدی و روبوسی می دس می (71: 1311 کاتف گذاشتند. قیت می کودند و روی آن اثاث گوان می

دادوستدتعطیلی

مرالـب مختلف های سفونامهنیز دادوستدها و ها و دکان در اصوی تعریلی مغازهبندنـد و معـامالت و اود را مـی های دکانیام نوروز تجار ا هأ ؛ از هتله توههی قابل

1. Lord George Nathaniel Curzon

001نويسان‌دوره‌صفويه‌و‌قاجاريه‌‌نوروز‌از‌ديد‌سفرنامه

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

ایـ طـول در .(219- 222 :1331 رونه دالتانی شود دادوستدهای تجارتی تعریل می

تفـویح بـه منحصـوا مـدت هتـه ایـ در اسـ ؛ تعریل وکارها کأب هته تقویبا روزها

کننـد و بـا گـل اری مـی سفیدک بارن ها را هته دکان .(219: 1368 پوال پودازند میآراینـد را با گـل مـی سوزها پیهها شتع و ها و اانه آرایند. هن ام صبح در هته مغازه می

هـای ها بازی و نتای تعریل بود و فقط در میدان وکار کأبو دادوستد در ای روزها (74: 1311 کاتف .شد مختلف توتیب داده می

لباس نو

از سیاحان نقل شده اس کـه اکرـو آن مرالبی یام نوروزدرباره پوش ایوانیان در ا

باشد و حتی با فوهن سال نو و لباس نو در عصـو حاضـو با عصو صفوی مشتو می

انـد؛ نویأان به اهتی دادن لباس نو پودااته نیز اشتوا دارد. در ای مورد اکرو سفونامه

در ایـام نـوروز اواندنی اس :گزار پوال درباره پوشا درباریان و زنان در نوروز

گودد و به دس اشخاصـی کـه در دربـار بندی می لباس افتخار با تشویفات ااصی بأته

شود. مقام واالیی دارند سپوده می

اسـ توهـه طوف هته بی از روش های رن ازآنجا که و بودارد در هامه هوکس

لولنـد؛ می درهم و دارند ت بو سوخ و آبی زرد سبز های لباس که بینید می را هایی گووه

پنهـان رن شـان تیـوه چادرهـای زیـو را اود نو های هامه ناگزیوند که زنان اس بدیهی

عیـد »فویـاد بـا و فشـارند را مـی یکدی و دس شوند می روبوو باهم که آشنایانی. دارند

(219: 1368پوال .کشند می آرو در را یکدی و« مبار

انتصابات

شـد کـه دروویـل و ز مانند دوره صفوی ارلب در ایام نوروز بوگزار مـی انتصابات نی

گیـود الع و انتصابات صورت مـی در ایام نوروزاند. به آن پودااته 1پوال و اورسل

دارند و گـوفت العـ در ایـام نـوروز از نظو اتفا که در ای مورد پوال و دروویل

1. Ernest Orsolle

004مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

و ن وفت العـ نشـان از آن دارد کـه آنهاسپادشاه توسط حکام والیات نشان بقای

عیـد در .(214: 1368 پـوال ؛137: 1367دروویـل دی و هایی در آن منصب ندارد

ایالـ حکومـ فومان تا کنند می پیشنهاد شاه به بودن مبالغی بی لوبی ی داوطلبان نوروز

اسـ د کـوده پیشنها پول هته از بی آنان میان از که کأی. آورند دس به را نظو مورد

بهـای پـی مبلـ تـکمی بوای بالفاصله هدید حاکم و شود می صادر او نام به فومان طبعا

حـوز سـاکنان فـود فـود ضـعیف کیأـا از درنهایـ هـا پول ای تتامی که ا تقدیتی

.(317: 1382اورسل کند می حوک اود ایال به شد اواهد پوداا مکموریت

سین سفره هفت

ـ دارنـد و ذکـو کـوده نظو اتفا سیاحان سی هف ه درباره سفو : 1316 1: نیکیتـی دان

.دانـد ی اهورامزدا امشاسـپندان( مـ مقو فوشتاهف سی نوروز را یادبود هف ( 126

کودنـد و در آن را پهـ مـی سـی هف سفو ها اانواده نویأد: ( می119: 2136نوردن

.دادنـد شـد قـوار مـی وف سـی شـووع مـی هف چیز اوراکی که ابتدای نام آنها با حـ

سی مجتوعه هف دادند قوآن و شتع و ماهی و آینه و در روفی آ قوار می طور هتی

یک باشد که حوف اول هو ها اوراکیموکب اس از هف نوع شیوینی یا میوه و سایو

سـی را و در دربار نیز مانند مودم عادی کتی بـه تحویـل سـال مانـده مجتوعـه هفـ

تحویل سال شاه مقداری از محتویـات آن محض بهگذارند آورند و در مقابل شاه می یم

سوزانند وسط سفوه روف بزرگـی اورد بعد کندر و سایو مواد معرو در مجتوها می می

.اند که در آن گندم یا حبوبات دی وی سبز شده اس و نشانه تجدید سال اسـ گذاشته

. سفوه در دربار اشاره کوده اس نیز به گأتودن ای رونه دالتانی

خرافات

هتواه با بوگزاری مواسم سال نو و نوروز بعضی از اوافات که در بی هامعه ایوانی آن زمان رواج داشته از دید سیاحان دور نتانده اس و بعضی از ای مأافوان اـارهی

1. Basile P. Nikitine

001نويسان‌دوره‌صفويه‌و‌قاجاريه‌‌نوروز‌از‌ديد‌سفرنامه

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

ادثـه نااوشـایندی از: اگو در روز نوروز ح اند عبارتکه اند آوردههای اود در سفونامه فتد تا پایان سال وسوسا بـدبیاری دامـ وی را رهـا نخواهـد کـود ابوای کأی اتفا بی

دم اعتقاد داشـتند کـه تـوپ موواریـد حاهـ آنهـا را بـوآورده و. م(212: 1362سونا و داتـوان بـوای گشـای باردارشـدن ان بوای مداوای فوزندان اود یا بوای ن. زکند یم

(42: 1324هودوان .رفتند یای توپ مبختشان به سواغ

بازی جشن و آتش

تحویل اشـاره و فووریه مشتوکا به تفویح و سوگومی در مواسم سال 2فالندن و 1ویلزبـازان و بنـد گوفتنـد یچند نفو کشتی مهه سوگومی میهتانان طه کاخ در محو دارند: شـد ییز در ای مواسم استفاده مد. از حیوانات نکودن یم کاری شیوی دستان ها و تو دلقک

نویأـان نیـز بـه رقـص دی ـو سـفونامه اندااتنـد یها را به راه م گاه هن گاوها و قوچ ؛231: 1381 فووریـه ؛343: 1324 فالنـدن انـد ها و کشتی پهلوانان اشاره کوده رقاصهــز ــوف؛ 94: 1388 ویل ــاتف؛ 1372 فیودورک ــونا ؛ 74 و 71: 1311 ک . (221: 1362 س

به توصیف هش و سوگومی ایوانیـان ها در میان ایوانیان ان لیأیدر کتا 3دنیس رای در ایام نوروز پودااته اسـ و ماننـد فالنـدن و فووریـه و ویلـز از کشـتی ایابـان تـا

شـد هایی که باعث شادی و هلهله مـودم مـی و فشفشه بازی آت های ایابانی و نتای (14: 1319 رای .دهد ابو می

شلیک توپ

هایی که در عصو صفوی و حتی در عصو حاضـو بوگـزار ای مورد نیز با ویژه بونامهتنها گزار قابل توهه گـزار دالتـانی از اعـداد شـلیک تـوپ .دارد شود مرابق می

نویأـد رونه دالتانی در سفونامه اود از بوگزاری هش در دربار و آرـاز آن مـی اس : علی ع( مراب اسـ بنامتیو که مراب حأا ابجد 112شود و شلیک توپ شووع می

(221: 1331رونه دالتانی کنند. شلیک می

1. Charles James wills

2. Eugene Flandin

3. Sir Denis wright

001مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

ديدوبازديد

بـا مـودم امـووزه چنـدان دارای نکاتی هأ که مأتشوقی عید از ن اه دیدوبازدیدتفاوتی نکوده اس . تنها گزار قابل تکمل توتیب دیدوبازدیدهای شاه وزیوان و سـفوا

هالل با اود شاه اس . سخ قواعدی رعای بو مبتنی اود دیدوبازدیدها وتیبتاس . فون ـی سـفوای بازدیـد بـه وزیوان. رود می شهو روحانیون توی مهم دیدن به هبووت و

کـودن بوطـوف و اصوصـی و دولتـی امور با در مذاکوه بوای فوص ای از و آیند می سـود حاضـو کابینـه با آنها هتواهی و یهت ام استعالم هتچنی و شخصی های ناراحتی

(264: 1368 پوال .هویند می

مدت برگزاری جشن نوروز

بواـی اند. زدهدر اصوی بوگزاری مدت عید نوروز نیز سیاحان دس به ثب آن روز ذکـو ( دقیقـا ایـام تعریـل را سـیزده 212: 1368( و پـوال 82: 1368مرل شـیل

اند و دروویل نیز ایـام نـوروز را پـانزده دو هفته را ذکو کودهاند بوای به طور کلی کوده (131: هتانروز بیان کوده اس .

هديه و عیدی دادن

در دهنـد مـی زیودسـتان در اصوی هدیـه دادن بـه شـاه و هـدایایی کـه شـاه بـه گفـت هم به تهنی و تبویک دادن هم به هدیه فواوانی وهود دارد.ها اشاراتی سفونامه

در دربـار هدیـه دادن دوطوفـه بـود و .(122: 1387هکأ کودن نشاط و بودن شاد که آیی یک طب »شد هایی نیز از هانب اموا و حکتوانان به پادشاه تقدیم می پیشک

ایـ یابد نتی بار حضور شاه به نوروز روز در ااصه ای هدیه تقدیم بدون کس هی چون «اسـ بأـیار مغتنتـی فوصـ مقـام و هـاه لبـان داوط بـوای هـم و شاه بوای هم عید

متلک هته به نأب شاه که طور (. هتان214ـ 211: 1368 پوال ؛ 219: 1362 سونا اـود هتعی ابوا و نوکوان به باید اود محدود شعاع در نیز دی و کس هو کند می عتل

: 1368 پوال تابأتانی اس پارچه قواره و لباس از اس عبارت ارلب که بدهد عیدیاود آورده اسـ کـه در روز دهـم مـارس در ااطوات(. 97: 1368 لیدی شیل ( 216

001نويسان‌دوره‌صفويه‌و‌قاجاريه‌‌نوروز‌از‌ديد‌سفرنامه

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

ولـی امیوکبیـو بـه فـ ربه دربار نزد امیوکبیو مالقاتهتأو کلنل سیل بوای 1812 ااطو اینکه در حال تدار عیدی بوای درباریان بود از دیدار با شیل اودداری کود.

دراويش و عید نوروز

هایی که امووزه به های نتانده استقوار دراویـ در اانـه متحـولی بـه از آئی یکی ( شو مفصلی از ای آئی ارایه کـوده اسـ : دو 216: 1368پوال .وق نوروز اس

و شوند می سوازیو شهوها به متلک و اکناف اطواف از ها دروی نوروز از قبل هفته سه هـای اانـه به وی طوف از تا کنند می معوفی باشی درویبه موسوم رئیأشان به را اود را اـود عصای رسید اود مقصد اانه به دروی شوند وقتی فوستاده ثووتتند مودم

. «یـاح »آورد بومی فویاد اوا گو صدایی با و کوبد می زمی به دارد آهنی نوکی که تخـم کنـد می اود ر تا دوردو را زمی دهد می تکیه در کنار به اود را باروبندیل دی و

آنجـا در اـود مرـل اانـه و حأـابی درسـ و افشاند می بهاری های گل و هو مقداری عیـد از پـس و کنـد تکمی را او سور و سات که دارد وریفه اانه صاحب شود؛ می مأتقو

در مـاه چندی دروی فووگذارد کاری چنی از هوگاه. بدهد به وی پول فواوان مقداری گذشته آن از و کود را تکمی او و آ نان باید مدت آن در که اندازد می لن و ا اانه کنار

شده تهیه بز شاخ از که بوقی با و کشد می ح یا فویاد الدوام علی ورود و اووج هن ام به بـا را درویشـی نـدارد ئـ هو کـس . هـی شـود مـی مزاحم دارد اوا گو صدایی و

هتـه و درویـ و انتقـام نفـوی هتچنـی و مـودم وزن سـ از بوانـد؛ اود از اشون .دارند احتواز مودم های هتپای ی

بدر‌سيزده

بدر و بیوون رفت مودم از اانه و رفت به دام طبیع سیاحان ای دوره درباره سیزدهکه بـا بوگـزاری آن در عصـو صـفوی و اند و دی و سیاحان مرالبی نوشتهپوال از هتله

چندانی ندارد. نکات قابل تکمل گزار پوال دراصـوی نحـوه حضـور حاضو تفاوت بوای اینکه تـا حـدودی »زنان در ای هش و توصیف بووگ از فلأفه ای هش اس :

از هجوم زنان به اارج شهو هلوگیوی شود به دستور کالنتو از هو زنی عوار نـاچیزی (261: هتان .پذیود می های نوروز پایان شود. با ای روز دی و شادی وصول می

001مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

دانأـته و بیـان روز سیزدهم نوروز را روزی نحس از ن اه ایوانیان 1بووگ هنوی روند تا دیوهای دااـل اانـه های اود می هته به بیوون از اانه کند که در ای روز می

(138: 1367 بووگ .نتوانند نحوس اود را به مودم انتقال دهند

‌بندي‌جمع

در گذر از تاریخ شاهد تغییوات بأیاری بوده اس . آنچه ما را در ایـ مواسم نوروزهـای هـای آئـی کند سفونامه سیاحان اس . در ایـ هأـتار گـزار گذر راهنتایی می

سیاحانی که بـه ایـوان در دوران صفویهنوروز در دو عصو صفوی و قاهار بورسی شد انـد کـوده شده اود به نوروز اشاره ئهدر بی مرالب ارا ارلبقلم شدند به آمدند و دس

بوداری شـد های ایشان بهوه بعضی از ای سیاحان که در ای پژوه از مرالب سفونامه فی ـوئوا و فیـدال و اولئـاریوس کـارری دالوالـه کتپفو شاردنافواد مشهوری چون

هار نیز سیاحان هتچنی در دوران قاداشتند. بودند که به دربار پادشاهان صفوی نیز راه بـو بنا بأیاری به ایوان مهاهوت کودند و دس به تحویو ااطوات اود زدند. ای افواد

دس به مأافوت به ایوان زدند کـه سیاسی فوهن ی اقتصادی و اهتتاعی دالیل متعدد قلـم شـدند و بـه که دس عصو قاهار دالیل سیاسی از هته آنها مهتتو بود. اکرو سیاحان

که از نها نیز موهود اس در عصو ناصوی به ایوان و حتی به دربار راه یافتند ااطوات آ و... . سوناو پوال و فووریه اند آن هتله

را های سیاحان بوگزاری مواسم نوروز در دو دوره صفویه و قاهاریه بو اساس نوشته بندی کود: توان هتع گونه می ای

گوف و ای مـورد در باشی صورت می با اعالم منجم در دوران صفویه آراز سال نوشناسی هزو الینفک آرـاز شتاری و ستاره شد توهه به گاه دوران قاهاریه نیز بوگزار می

مواسم سال نو بود. شلیک توپ در دوران صفویه و قاهاریه بوای اعـالم عتـومی آرـاز ه دوزمـان تغییـو نکـ وورمـ شده اس و به ها ذکو سال نو از مواردی اس که در سفونامه

های اود ذکو کودنـد کـه عیـد نـوروز یـک سیاحان در سفونامه . در هو دو دورهاس

1. Heinrich Brugsch

001نويسان‌دوره‌صفويه‌و‌قاجاريه‌‌نوروز‌از‌ديد‌سفرنامه

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

مواسم ریومذهبی اس که از دوران پی از اسالم وارد دی اسالم شد و گأـتو پیـدا کود.

توان به آن اشاره کود شد و می از مواردی که در دوران صفویه و قاهاریه بوگزار میزمان تغییو و تحولی در شیوه بوگزاری آن صورت گوفتـه نـوع هدیـه دادن و موور به و

توهـا و زیودسـتان بـه تو بـه بـزرگ عیدی دادن اس که در دوران صفویه افواد کوچکولـی در دوران قاهاریـه دادنـد هدیه و عیـدی مـی باال بودندکه دارای مناصب کأانی

وها و افواد دارای های اه باالتو به فوودسـتان ت توها به کوچک کامال بوعکس شد و بزرگ .ندداد عیدی می

توهـا بـه نظو بدی گونه بود که بـزرگ بازدید در دو دوره مورد و در اصوی دیدتوهـا بـه نشأـتند و کوچـک هتلـه عیـد نـوروز در منـزل مـی های مختلف از مناسب

در دوره قاهاریه . کودند یتوها هم از آنان به گومی استقبال م رفتند و بزرگ دیدارشان میهتعـه و وزرا بـه هتان رسم معتول بود و شاه به دیدار امـام و مخصوصا دوره ناصویرونـه . درباره زیـارت در ایـام نـوروز در عصـو قاهاریـه فتندر دیدار سفوای فون ی می

ای بـه آن ها اشاره کدام از سفونامه ولی در دوران صفوی هی مرلبی آورده اس دالتانیهـا در انتصا حکتوانان و داروره بحث دی وی که باید در نظو گوف . موردندا نکوده

بـا ایـ ااـتالف کـه در دوره قاهـار شد ایام نوروز اس که در هو دو دوره انجام میفوستادن الع نشان از باقی ماندن یا انتصا حـاکم بـود. شـاردن در دوره صـفویه و

انـد. پـذیوایی از دی ـو ی اشاره را به ای موضـوع کـوده پوال در دوره قاهاریه بیشتواانه با و در دوران صفویه صاحب اس بازتا داشتهها مواردی اس که در تتام دوره

و در دوران قاهاریـه کـود های متنـوع و لذیـذ از مهتـان پـذیوایی مـی رذاها و شیوینیی از میهتانان در نظـو یی پذیواهایی را بوا ها و رذاها و شیوینی اانه بهتوی میوه صاحب

های موهـود در هـو دو دوره صـفویه و سفونامه کود. درباره سبزه گوف و آماده می میهای موهود در ایام نوروز و شاردن درباره بازی در دوره صفویه اند. کوده قاهاریه اشاره

ار مرلبی ولی در ای اصوی در دوره قاه بازی اشاره مفصلی دارد موغ مخصوصا تخمولی از مواستی که در کوچه و بازار و تفویحات مودم سـخ بـه میـان ذکو نشده اس

021مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

هـای قومزرنـ را در مـوغ هـای سـال نـو تخـم شود که مودم در هشـ آید ذکو می می شکنند. ها می ایابان

نویأـان اکرـو سـفونامه در مورد لباس نو و اهتیـ دادن مـودم ایـوان بـه تهیـه آن دالواله و کتپفـو دربـاره کارری اند در عصو صفویه شاردن کوده به آن اشارهالقول متف

و 1کازامـا سـونا شیل دروویل پوال اند و در زمان قاهاریه نیز آن کامل توضیح دادهاند که اگو کأی پولی بوای تهیه لباس نـو نداشـته باشـد الزامـا به آن اشاره کودههکأ

دربـاره بوای شـب عیـد لبـاس نـو بـو تـ کنـد. ود تا بتواندب اود را زیو بار قو میروز تــا دو هفتــه 13بــه مــدت ارلــببوگــزاری مــدت مواســم نــوروز در ایــ دوره

هـای دوره قاهاریـه بـا توهـه بدر سـفونامه درباره بوگزاری مواسم سیزده. اند کوده اشاره. تعـدادی از ایـ دسـ آورد تـوان بـه دق بیشتو از مواسم نوروز بیشتو مرلـب مـی به

دانند و تعدادی دی ـو روز شـادی و ازهتلـه مـوارد بدر را روز نحس می سیاحان سیزده رفت به بیوون شهو اس . به منظورها بوای بوگزاری مواسم تکمل عدم اهازه به زن قابل

هایی اسـ فوستادن دراوی به اانه ارنیا و سکون در آنجا در ایام نوروز از آئی مــوغ نــوروزی یکــی از هـا وهــود دارد. ی آن در دوره قاهاریــه در ســفونامهکـه رد پــا

اعتقاداتی اس که ادوارد بووان در شیواز شاهد آن بود و در ای مورد در دوران صفوی ذکو نشده اس . در اصوی سوگومی و شادی مودم در شـب عیـد و روز اول نـوروز

پاشان و رسم آ . در دوره صفویههأتیم گوناگوندر هو دو دوره شاهد بوپایی مواسم کوزه شکأت موسوم بود و در دوره قاهاریه و مخصوصا عصو ناصـوی شـاهد بوپـایی

گیوی در ایابان هأتیم. مواسم رقص و آواز و معوکهزمان با افول و سـقوط کووسینأکی که هم نویأان دوره صفویه در بی تتام سفونامه

دلیـل درباره عدم بوگزاری مواسم عید نوروز بـه دوران صفوی در ایوان حضور داش و در عصـو 1877کوده اس . در دوره قاهاریه نیز مادام سونا در سال حتله افارنه اشاره

.اند دادهناصوی از بوگزاری مواسم سالم در روز دوم نوروز ابو

1. akioyo kazama

020نويسان‌دوره‌صفويه‌و‌قاجاريه‌‌نوروز‌از‌ديد‌سفرنامه

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

د بنـدی رسـی توان به ای هتع ها می با توهه به شواهد موهود از سفونامه نهای درتغییوات در ای دو دوره کـه بأـیار انـد اسـ هتچنـان به که مواسم نوروز با توهه

تنها کـم کـه باشـکوه بیشـتوی در دارای اهتی فواوان بوده و تشویفات بوگزاری آن نه ه اس .شد پایتخ بوگزار می

‌منابع

تهـوان: وزارت فوهنـ و شناسی نوروز تاريخچه و مرجع(. 1316اذکایی پوویز .شناسی ایوان نو موکز مودمه

توهتـه مــویم تــاريخ ايــران قـرون نخســتین اســالمی (.1362 اشـپولو بوتولـد .علتی و فوهن ی : تهوان2میواحتدی ج

اصـغو علـی توهتـه ،(اوبنايران امروز )خاطرات و سفرنامه (.1391 اوبـ اوژن .علم :سعیدی تهوان

:سـعیدی تهـوان اصـغو علـی توهتـه اورسـل سـفرنامه (.1382 اورسل ارنأ .پژوهش اه علوم انأانی

توهتـه احتـد ايران عصر صفوی از نگاه يـک آلمـانی (.1381 اولئاریوس آدام .ابتکار نو :بهپور تهوان

: توهته ذبیح اله منصوری تهـوان در میان ايرانیان سال يک (.1371 بواون ادوارد .صفار

توهته حأـی ری به دربار سلطان صاحبقرانسف (.1367 بووگ هنوی کارل .اطالعات :کودبچه تهوان

:توهته مجید هلیلوند تهـوان 2ج در سرزمین آفتاب (.1367 بووگ هینوی .موکز

.توس : تهوان1 ج پژوهشی در اساطیر ايران (.1362 بهار مهوداد

.فکو روز : تهوانجستاری چند در فرهنگ ايران (.1374 بهار مهوداد

022مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

گزارش سفیر کشـور پرتغـال در دربـار سـلطان (.2137 پویوافیدال و گوگوریو .دانش اه تهوان : توهته پووی حکت تهوانحسین صفوی

توهتـه کیکـاووس ههانـداری ايـران و ايرانیـان (.1368 پوال یاکو ادوارد .اوارزمی :تهوان

(خراسـان و سیسـتان ) افغانسـتان سفرنامه ايـران و (.1361 پی چـارلز ادوارد .یزدان :اله روش و مهوداد رهبوی تهوان توهته قدرت

و در گذشـته ايـران ) جکسـن سـفرنامه (.1387 ویلیامز والنتای آبواهام هکأ .فوهن ی و علتی :تهوان ای بدره فویدون و امیوی منوچهو توهته ،(حال

:ه منـوچهو اعتتـادی مقـدم تهـوان توهتـ سفر در ايران (.1367 دروویل گاسپار .شباویز

:شـفا تهـوان الـدی توهتـه شـعاع دالوالـه پیتـرو سفرنامه (.1372 پیتوو دالواله .فوهن ی علتی انتشارات

: توهته لرفعلی انجـی تهـوان ها در میان ايرانیان انگلیسی (.1319 دنیس رای .امیوکبیو تهـوان های کهن در ايـران امـروز جشنها و آيین(. 1376االمینی محتـود رو

آگاه. توهتـه محتـدعلی سفرنامه از خراسان تا بختیاری (.1331 رونه دالتانی هـانوی

.امیوکبیو :وشی تهوان فوه

.زوار :سعیدی تهوان اصغو علی توهته ها ها و آئین آدم (.1362 سونا کارال

:تهـوان یغتایی اقبال توهته 5 و 3، 2 ،1 ،جشاردن سفرنامه (.1372 ژان شاردن .توس

ـ موکـز مرالعـات فوهن ـی : تهـوان نـوروز و رسوم آداب (.1378 شعبانی رضا .التللی بی

نشو : توهته حأی ابوتوابیان تهوانشیلخاطرات لیدی (.1368 شیل لیدی موی .نو

.توس :ان توهته منوچهو امیوی تهوسفرنامه فريزر (.1364 فویزر هیتز بیلی

021نويسان‌دوره‌صفويه‌و‌قاجاريه‌‌نوروز‌از‌ديد‌سفرنامه

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

توهته حأی نورصادقی چ سفرنامه اوژن فالندن به ايران (.1324 فالندن اوژن ههان. نق چاپخانه روز : تهوان2

و زاده رهــب هاشــم توهتــه فوروکــاوا ســفرنامه (.1384 نوبویوشــی فوروکــاوا .فوهن ی مفااو و آثار انجت :تهوان اورا ئه کینیجی

توهتـه عبـاس اقبـال آشـتیانی سال در دربار ايـران سه (.1381 فووریه ژوانس علم. نشو :تهوان

توهته رالموضـا سـتیعی سفرنامه فیگويروا(. 1363فی ویووا دن گارسیا دسیلوا تهوان: نشو نو.

توهته اسکندر ذبیحیان فیودورکوفسفرنامه بارون (.1372 فیودورکوف بارون .فکو روز :تهوان

فـو هتایون محتدصاد توهته کات سفرنامه (.1311 یوی کاتف فدت آفاناس .نشو :تهوان

توهتـه عبـاس نخجـوانی و عبـدالعلی سـفرنامه کـارری (.1348 کارری هتلی .اداره کل فوهن و هنو آذربایجان شوقی :کارن تبویز

ثار انجت آ : تهوانزاده رهب توهته هاشم کازاماسفرنامه (.1382 کازاما آکی یو .و مفااو فوهن ی

توهته رالمعلی وحید مازندرانی ايران و قضیه ايران (.1382 کوزن هوج ناتانیل .علتی و فوهن ی :تهوان

توهتـه عبـدالوزا سفرنامه کروسینسـکی (. 1363 پودا تادیو کووسینأکی .توس :دنبلی تهوان

:ههانـداری تهـوان توهتـه کیکـاووس سفرنامه کمپفـر (.1363 کتپفو ان لبوت .اوارزمی

دانش اه : توهته سیتی ستیعی تهواندر زير آسمان ايران (.2136 نوردن هومان .تهوان

محتـد علی توهته نیکیتینخاطرات و سفرنامه موسیو ب. (.1316بازیل نیکیتی .معوف :وشی تهوان فوه

024مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

نشـو :پیونیـا تهـوان توهته علـی بیست سال در ايران (.1363 ویشارد هان. گ .نوی

توهته ،()ايران در يک قرن گذشته ويلزدکتر سفرنامه (.1388 ویلز چارلز هیتز .اقبال :رالمحأی قواگوزلو تهوان

چاپخانـه :توهتـه مجیـد هلیلونـد تهـوان در آفتاب ايـران، (.1324 هودوان ژا .چهوه

فروپاشی دولـت ساسـانیان تاريخ ايران از سلوکیان تا (.1377 یارشاطو احأان .توهته حأ انوشه تهوان

شناسی عرفانی بررسی یک بیت از مثنوی موالنا در انسان

1پور محمدمهدی اسماعیل

‌چكيده

که آفريدگار، اين موجود پیچیده را برای گردد برمیبه زمانی ،شناسی انسانمطالعه شناخت انسان، يکی عنوان بهشناسی ويش نیز در او دمید. پس از آن انسانتکمیل فرايند خلقت آفريد و از روح خ

شناسی امروز، سرنوشت و شکل ترين علوم و معارف بشری تبديل شد تا جايی که در روان از مهم. کننـد قلمـداد مـی ها و بازتابی از فعل و انفعـاالت روحـی او انعکاسی از انديشه افراد رازندگی

فـرد خـدايی اوسـت کـه او را از های منحصـربه دلیل ويژگی هعرفان نظری ب در ،محوريت انسانمراتب و مقامـات ،شناسی عرفانی سازد. پس در انسان متمايز می ـ حتی فرشتگانـ سايرمخلوقات

بوالبشر کو »در اين مقاله تالش گرديده براساس بیت .بسیاری برای انسان در نظر گرفته شده استهای انسان کامل در عرفان و ويژگی «لمش اندر هر رگ استصدهزاران ع/ االسماء بگ است علم

شناسی عرفانی اسالم تصوف استخراخ شود و با واکاوی بیت مذکور در تفاسیر متعدد، مبانی انسان تبیین گردد.

موالنا، مثنوی، عرفان اسالمی، شناسی عرفانی انسان، انسان کامل ها: کلیدواژه

دکتوای تصوف و عوفان اسالمی پژوهش و ارشد واحد پژوه صداوسیتای فارس مدرس دانش اه.. 1

[email protected] رایانامه:

021مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

‌مقدمه

معوفتی که به بورسـی انأـان بعـد یـا هو منظومه» اند گفته «شناسی انأان»در تعویف . گوینـد شناسی مـی انأان پودازد ها می ابعادی از وهود او یا گووه و قشو ااصی از انأان

«شـود. بنـدی مـی شناسی به چهار گووه تجوبـی عوفـانی فلأـفی و دینـی دسـته انأان (21: 1381 رهبی

ح شناا انأان در سیو و سلو عوفانی و شناسی عوفانی راه درس و صحی انأانکـه آن را آیـد دس میه در ای طوی نوعی شناا از انأان ب .دریاف شهودی اس

عوفـانی اسـالم کـه شناسـی بـه انأـان مقالـه . ما در ایـ نامندشناسی عوفانی می انأان پودازیم.می کندتصویو از انأان را توسیم می توی ملکا

‌مشناسي‌عرفاني‌اسال‌انسان

هـای عـالی و شناسی عوفانی اسالم انأان بوای دستیابی بـه های ـاه از دیدگاه انأانو پس از در پودازدسلو می به سیو و بوتو انأانی که انتهای تا مقام ربوبی اس

بـه مقـام هللا یابـد و بـا فنـای فـی اود به شناا آفویدگار دسـ مـی ملو فهم کاای نظو انأان نه بـوای رسـیدن بـه قـدرت مـاورایی و از شود.ل مییهانشینی ادا نا

چنـی دارای نشـد مـل کای مختلف زندگی بلکه صـوفا بـوای ها نتای آن در عوصهشناسی عوفانی اسالم بأیار متتاز با دی ـوان اساسا انأان. »شده اس فوص گوانبهایی

هوتی اسـ . بنـابوای های ال های ناسوتی دارای ساح زیوا انأان عالوه بو هنبه اس «صـورت الهـی »از انأان با عنوان « ال آدم علی صورته هللان ا»بواساس حدیث نبوی

پـس در .یاد شـده اسـ « کون هامع»و « هامع ح و ال » «عالم کبیو» «عالم اصغو» اسـ . هتـان حقیقـ وهـودی انأـان یااندیشه اسالمی و عوفان نا اصال با رو

رنـی کـارگو و کشـاورز صـنعت و عـامی عـالم و... بوای هی امتیازی بی فقیو وبناتوانـد از حقـای عنایـات و نیأ بلکه هوکس نأب به توان استعداد و قابلیت مـی

افاضات ریبی بهوه گیود و سیو به سوی ستاوات و عالم ملکوت داشته باشـد تـا مظهـو سـیو از عـالم ای رابره داسـتان القـ انأـان و هتال و هالل الهی گودد. در یاستا

721 شناسی عرفانی يک بیت از مثنوی موالنا در انسانبررسی

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

عالم رلت یا تنزل از ملکـوت تـا ملـک و سـپس قصـه قو و هوار حضوت ر تااز ملک تا ملکوت و سیو از ناسـوت تـا هبـووت بأـیار شـیوی و « عووج»و « صعود»

کجـا و ن ـو و بیـن هنـدویی « انأـان »دلنشی اس . حال ای بین و ن و به (42: 1381 رودگو «کجا !« انأان».. به مأیحی و.

‌شناسي‌عرفاني‌در‌مثنوي‌انسان

شناسی عوفانی اس . موالنا مرنـوی را بـا انتهایی در انأان مرنوی موالنا اقیانوس بیبزرگـانی کـه از ایـ اقیـانوس ژرف محققـان و کند. به عقیـده آراز می« نی» شو حال

تتریلی از انأان کامـل و « ین»اند ی صید کودهاسشتار معوف و اداشن موواریدهای بیو میـل شـده اسـ که درون از هـو گونـه پلیـدی و پلشـتی اـالی اس صاحبدلی

آن هبوط کوده و به ورطـه ههـان بازگش به دیار معشو و نیأتانی دارد که روزی از مادی تنزل یافته اس .

ن انأانی که اداوند از رو هتا ؛موالنا چیزی هدای از انأان قوآنی نیأ « انأان»و به قول موالنـا 3او را تکویم کود 2استای الهی را به او آموا 1 اوی در او دمید

او صدها هزار علم و معوف به ودیعه گذاش . هایدر رگشناسی عوفانی مرنوی انأان در حال هأتجوی کتال و توقـی اسـ و تـا در انأان

هتان چیزی که قوآن از آن به بازگش انأان ؛گیود یبه اصل اوی نایل نشود آرام نت 4کند. سوی ادا یاد می هب

بـه .شناسی عوفانی هدف اداوند از الق آفـوین انأـان اسـ از دیدگاه انأانکوشد قصه هدایی و دور افتادن انأان از معشو را بـا میهتی دلیل موالنا در مرنوی

بیان کند. هتتاس ات عوفانی ما بیتا سو ادبی آوری که در سو زبان ش ف

(29 ونفخ فیه م روحی حجو. 1

(31 وو علم آدم االستا کلها بقوه. 2

(72 وی آدم اسویو لقد کومنا بن. 3

(116 وانا لله و انا الیه راهعون بقوه .4

021مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

در مرنوی نیز موانع و مشکالتی را که در طول تاریخ بشوی هتواره تهدیدی موالناکنـد و ضـت پوهیـز گوشزد مـی آید ان و سیو استکتالی او به شتار میأهدی بوای ان

عشـ »و 1«تعقـل »ارونا و شیرانی او را بـه هایدادن انأان از افتادن در ای وادی اواند. فوامی اند قوآنی هاییکه شیوه 2«ورزیدن

‌شناسي‌عرفاني‌در‌قرآن‌و‌روايات‌انسان

در سـوره شـویفه ؛شناسی عوفانی اشاره کوده اسـ قوآن در آیات متعددی به انأان فیـه مـ روحـی: و در آن از رو اـوی خـ و نف»اـوانیم: می 29حجو آیه مبارکه

.انأـان نتونـه کامـل الـ الهـی اسـ گویند د به چنی آیاتی میعوفا با استنا .«بدممبنابوای تتامی اوصاف الهی در او متجلی گشته و از ای نظو انأان هامع استای الهـی

رسـاند و بـه الهـی مـی ةخلیفاس . ای هامعی تا بدانجاس که اداوند او را به مقام رآیند.دهد در پیش اه به سجده د فوشت ان دستور می

شناسی عوفانی مورد نظو مـا اشـاره توی احادیث قدسی که به انأان معووفیکی از «کن کنزا مخفیا فاحببـ ان اعـوف فخلقـ الخلـ لـاعوف »حدیث عوفانی کند می

بودم که دوسـ داشـتم شـنااته شـوم از ایـ م گنجی (13: 1376 موسوی اتینی شـناس مشـهور آلتـانی در عوفـان « 3مـاری شـیتل آنه»ال کودم. اانم روی ههان را

کند و از اداوند در تنهایی ازلی اوی میل به شنااته شدن پیدا می»گوید: باره می ای کند. طب یک حدیث ال می توی هلوه وهودی اوس ای روی انأان را که متعالی

به ااطو اداوند متعال عالم کبیو( ال انأان عالم اصغو هوم صغیو( اس و قدسیشده اس . ادایی که پس از ال آدم هو چیز دی وی را بخـاطو وی الـ نتـود. در حقیق قوآن های اه بأیار باالیی را به انأان ااتصای داده اسـ بـدون اینکـه وارد

ن مختلـف انأـا هـای هبنه مفصال راهع به هفهو چند که متصو ؛تفصیل و هزئیات شود

(242 ولعلکم تعقلون بقوه .1

(31 وقل ان کنتم تحبون اهلل فاتبعونی یحببکم اهلل آل عتوان. 2

3. Annemarie Schimmel

721 شناسی عرفانی يک بیت از مثنوی موالنا در انسانبررسی

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

ها و اقدامات موبوط به قدرت الهی در الق انأان متجلـی اند. هته فعالی بحث کوده (322: 1384 شتیل «اس .

حـدیث .اسـ « اود»انأان از « شناا »شناسی عوفانی در شالوده و زیوبنای انأانان و م عوف نفأه فقد عوف ربه که هتواره مـورد استشـهاد و تفأـیو حکیتـ »مشهور به روشنی تتام ضـوورت اودشناسـی اس ـ علتای عوفان و ااال ـ بویژه فوزان ان

(11: 1376زاده قتی نارم «کند. و نتیجه آن را بیان میحـدیث شـویف پـودازد توی احادیری که به الق آدمی مـی یکی دی و از معووف

گوامی اسالم ی( نقـل شـده اسـ . اس که از پیامبو « اهلل تعالی آدم علی صورته ال »در ای حدیث شویف آفویدگار با ال انأان آفـوین را تکتیـل کـود و او را کـه از

ای رسانید که فوشت ان مقو به موتبه مند کوده بود تتامی کتاالت و اوصاف اود بهوهو »گویـد: ره( در ای بـاره مـی سیدحیدر آملیامه نیز بدان موتبه دس نیافته بودند. عل

موکب موهودند چون اداوند توکیب هأد انأان را از هتیع حقایقی که در عالم کونابداع فومودند و تتامی قوای عالم از افال گوفته تا ارکان در او حاصـل شـد و مأـتعد

آن اه ح تعالی رو الهی را در او دمید و بـه او بـه لأـان قبول فیض روحانی گودید ثنای حضوت ح گویا شد و امام معصوم امیوالتـؤمنی علـی ع( حال و قال به حتد و

تـوی حجـ اند: بدان که صورت انأـانی بـزرگ نیز به هتی معنا اشاره کوده و فوموده (274: 1371 آملی «ادا بو ال اوس .

ی و حقای اشـیا را هآدمی اس که پووردگار متعال استای ال پس ای بوتوی از آن آفویند. دمد و او را بو صورت اوی می سازد و از رو اود در او می میبو او آشکار

بی : «صد هزاران علت اندر هو رگ اس . بوالبشو کو علم االستا ب اس »

(18تا: موالنا بیشناسـی عوفـانی نظیوتوی ابیـات مرنـوی در انأـان موالنا در ای بی که یکی از بی

تا ژرفای باطن شده اس از آنچه در صورت او مجأم راپنهان آدمی هایالیه اس هـای دهد. موالنا در سوتاسو مرنـوی بـا آشـکار سـاات ایـ الیـه در ااتیار ما قوار می

011مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

شناسی عوفانی تـا انأـان انأان هایاداگونه شخصی پیچیده انأان را از طوی آموزه کند. عوفی میدس آوردن بقای هاودان م هشدن فنا گشت در ح و ب ملکا

الأـالم و بأـت قضـا نظـو او را از قصه آدم علیه»موالنا در ای بی که نخأتی بی از کنـد و اس به بوتوی آدم بو سایو موهودات اشـاره مـی « مواعات صویح نهی و تو تکویل

واسره علم بو حقـای اشـیا سـاالر موهـودات شـده حضوت آدم ابوالبشو که به: »گویدمی (429: 1378 زمانی « هو رگ او صدها هزار علم و معوف نهفته اس .بود در

‌مبناي‌قرآني‌بيت

و »فومایـد: که میدارد سوره شویفه البقوه 31ای بی اشاره مأتقیتی به آیه مبارکه ان کنـتم علم آدم االستا کلها ثم عوضـهم علـی التلئکـه فقـال انبـؤنی باسـتا هـؤال

آن اه حقـای آن اسـتا را در .: و ادای عالم هته استا را به آدم تعلیم فومودصادقی «گویید نظو فوشت ان پدید آورد و فومود ابو دهید موا به استا اینان اگو راس می

عالمه طباطبایی ره( در تفأیو ای آیه ضت پوداات به معانی استا عنوان شده در پودازد و در ای میـان مقـام و موتبـه انأـان تفاوت انأان با مالئکه نیز میآیه به شو

کـار رفتـه مشـعو هآیه ب تعبیوی که در»شود: الهی او را هم یادآور می ةخلیفکامل و مقام یـک سلأـله بو ای اس که استا یا مأتاهای استایی کـه اـدا بـه آدم تعلـیم کـود

د که در پش پوده ریب از نظوهـا مأـتور بودنـد موهودات زنده و صاحب شعور بودنآنهـا یگودد( و البتـه اطـالع آدم بـو اسـتا معتوال به هتع عامل بومی« هم»ضتیو زیوا

والا فوشت ان هم پـس از آنکـه آدم مختلف نبوده اس یهای اشیا مانند اطالع ما از ناممانـد؛ بعـالوه ایـ دم باقی نتیشدند و تفاوتی میان آنها و آ مرل او می آنها را شو داد

ولـی بـه چه فضیل و احتوامی بوای آدم بود که ادا یـک عـده الفـاظ بـه او بیـاموزد مانند او بلکه شاید باالتو از او دادمالئکه یاد ندهد در صورتی که اگو به آنها هم یاد می

ی بـوای زیوا کتاالتی دارند که در انأان نیأ ( و معلوم اسـ کـه چنـی کـار بودندهای یـک کننده نبود... منظور از علم به استا تنها نام اثبات فضیل آدم بوای مالئکه قانع

عده از موهودات یعنی آن نام و لفظی که در لغ دارند نبوده بلکه عتلی بـوده اسـ

737 شناسی عرفانی يک بیت از مثنوی موالنا در انسانبررسی

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

ها حقای اارهی و یعنی مأتاهای آن اسم ؛که تووم با کشف حقیق و وهود آنها بودهاند که در پش پوده ریب ریب آستان و زمی مخفی بـوده وصی بودهموهودات مخص

در حـالی کـه بـوای و علم به آنها بوای یک موهود زمینی مانند آدم امکان داشته اس الهـی نیـز ةخلیفهای آستانی امکان نداشته و از ای گذشته ای علم در احواز مقام فوشته

(149ـ 112: 1372 1 طباطبایی ج «داال داشته اس .

‌شرح‌و‌تفسير‌بيت

آمـوزد و در اصوی استایی که اداوند بـه آدم مـی ه(ر محتد تقی هعفویامه عل

اداوند متعال حقـای را بـو آدم آشـکار »معتقد اس : کند حقایقی که بو او آشکار می

عینی مقصود از اسم اشیا .که واقعیات فواوانی را از تعلیم مزبور فواگوف چنان آن کود

ای تعلیم ماورای تعلیتات معتولی ماس که اشیا را در پهنـه طبیعـ .در اارج اس

زیوا حقای بوای او مکشوف گش .گیویم با حواس و ذه معی از راه اکتأا فوامی

نه محدودی حواس مانع در حقای بود و نه آمیـز و در تتـاس بـودن بـا ههـان

(116: 1366 1 هعفوی ج «طبیع .

در تفأیو فلأفی اود از مرنوی نیز تعلیم ای استا را منحصـو بـه حکیم سبزواری

داند. انأانی که نتونه کل و اعالی آفوین اس و از ایـ نظـو بـو فوشـت ان انأان می

بلکه اگو باید دانأ که تعلیم استا نه هتی تعلیم الفاظ بود»مقو الهی بوتوی دارد:

مواد مظهوی آدم اسـ از بـوای کـل ـ چنان که اولی ای اس ـ شدتعالی با هللاستا ا

استا که هی نوع از مخلوقات مظهوی کل را ندارد به هز آدم... هتـه اسـتا مظـاهو

ند هته اشیا مظاهو استا به االف آدم که هیکل توحید و مظهـو هـامع اسـ ا ذات

کنـد و در تحـ اسـم حکایـ مـی آینه سوتا پا نتاس اصول استا و فووع استا را

کـه ان اهلل الـ صفات هالل و هتال را مجلی اسـ وهالله که اهلل اس واقع اس

«آدم علی صورته و اسم در نزد اهل حقیقـ حقیقـ وهـود اسـ بـا تعـی نـوری.

(99: 1374 1 سبزواری ج

012مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

ب »: گویدل بی آمده میکه در مصواع او« ب »در معنی کلته الزمان فووزانفو بدیع

کلته توکی اس و آن عنوانی اس که به نجبا و شاهزادگان و اموای سـپاه مخفف بی

ااصـب امیـو ؛ ماننـد دهـد اند. ای کلته در توکیب معنی امارت و منصـب مـی داده می

کار بـوده اسـ و ه اای بارب امیو بار و موالنا آن را در مورد معانی و مفاهیم نیز ب

نویأد امیو موتبه و مقام تعلیم استا و معتقد اسـ االستا ب می نیز در اصوی علم

. «موالنا ای هتله عوبی را به معنی وصفی استعتال کوده اس بو قیاس الابـالی الیعلـم

چیزی اسـ کـه بـو مأـتی به عقیده صوفیه اسم »آورد: در شو ای بی نیز می او

اعیان کائنات اسـ از آن ههـ ا که اداوند به آدم آموا کند و ای است دالل می

که دلیلی بو وهود اداس و هو یک استی اس از اسـتای الهـی. موالنـا ایـ آیـه را

که اسم حقیقی هو چیز آن اس که مناسب فعلی اایـو و کندبدی صورت توهیه می

جام و پایان کار هـو شخصی واقعی او باشد و ادا ای دان را به آدم آموا تا سوان

دهـد و نـامی یـا تتیـز داند و مراب آن شخصی وی را چیز و هو کس را بشناسد و ب

وف آاوی فعلیـ و صـورت نفأـانی تعیـی بو صفتی بوای او تعیی کند که چون

یافـ . ایـ مأـئله مبتنـی بـو آن اسـ کـه صـوفیه هوگز تغییو و تبدیل نتی شده بود

انـد و انأـان بـه ز تکون و آفوین در معو تغییو و تبدل واقـع گویند اشیا از آرا می

پذیود و اطوار و شئون مختلف بو قلب او عـار حأب قلب و قالب پیوسته تحول می

چیـز از هتلـه انأـان گودد و ای تحول تا وق موگ مأتتو اس و صـورت هـو می

حشو او نیز بو هتـان شود و فعلی اایوی اس که قلب و یا نفس وی بدان متحق می

(414: 1367 2 فووزانفو ج «صورت اواهد بود.

‌چرا‌آدم،‌مظهر‌اسماي‌الهي‌شد؟

آوری از القـ با بیـان مرالـب شـ ف الحکم فصویآدمی از در فص اب عوبیدهد. وی در ابتدای ای آدمی عل مظهوی استای الهی در وهود آدمی را توضیح می

لح سبحانه م حیث استاؤه الحأنی التی ال یبلغها االحصـا ان لتاشا ا: » ویدفص می

733 شناسی عرفانی يک بیت از مثنوی موالنا در انسانبررسی

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

... لکونـه ]کلـه [یوی اعیانها و ان شئ قل ان یوی عینه فی کون هامع یحصو االمـو هدایـه نویأنده کتا ( 11ـ 16: 1317 اوارزمی « متصفا بالوهود و یظهو به سوه الیه

ح تعالی اواس تا نفس اود را در وهودی ببیند »نویأد: مت می در شو ای االممکه هامع هتیع شئون و استا بوده و امو استا به نحو استغوا در او فواهم آمده باشد

وهود آورد و ایـ مظهـو هتـان آدم کلـی اسـ ... هبدی روی چنی مظهو هامعی را ب کود تا با حصو کلی اسـتا اـود در بنابوای کلته وهودی آدم را متصف به موهودی

ـ هتـی هاو با دیدن ای وهود هامع هتیـع اسـتا اـود را در عـالم عـی بن ـود و ب «مالحظه اس که آدم مظهو هتیع اسوار وهـود و اسـتا و اصوصـیات آنهـا گودیـد.

(34: 1382 1 رضانژاد ج اسـتای الهـی بـه که تعلـیم سوره شویفه البقوه 31نویأنده با استعان از آیه مبارکه

و بـه »دانـد: شدن آدمی مـی «ملانأان کا»کند هدف از ای تعلیم را آدم را یادآوری میپس اگو چه حضوت حـ اول ذات و کتـاالت ذاتـی « و علم االستا کلها»قول کویته

کود و در هتان موتبـه علـم هـی اود را با علم ذاتی در ریب ذات اوی مشاهده میاواسـ کـه نفـس و مـی چیزی در آستان و زمی از دیدگاه او پوشـیده نبـود لـیک

اـارج از ذات اـود نیـز رؤیـ و را به واسره وهود هامع عینـی و در کتاالت اود تـوان گفـ کـه حـ شهود نتاید لذا آدم را مظهو استای کلی الهی قوار داد و هم مـی

حدی هتعـی و در وهـود اـود رؤیـ تعالی ذات و کتاالت ذاتی اود را در موتبه ان ـو علتـی و در وهـودی تفصـیلی و در کود و اواس که آنها را به نحو عینی می

نتـای ذات و اسـتای عالم اارج از ذات هم بن ود لذا آدم را مظهو و هتانند آینه تتـام (34ـ 31 هتان «کلی اود قوار داد و دی و موهودات را طفیلی انأان کامل نتود.

‌انسان‌کامل‌عرفاني

حال که با بورسی عل مظهوی استای الهی در وهود آدمی راز انأان کامل شـدن انأـان »شناسی عوفانی یعنی توی بحث در انأان آدمی بو ما نیز مکشوف شد به اساسی

.پودازیم می «کامل

014مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

مرو الحکم فصویدر اب عوبی از سویبار نخأتی بوای « انأان کامل»اصرال کنـد. بعـد از ایـ دو عـارف آن را شـو مـی صدرالدی قونویده اس و پس از او ش

ویـک گانـه های بیأـ نخأتی کأی اس که مجتوعه رساله عزیزالدی نأفیبزرگ کتـابی در عبـدالکویم هیلـی نام ذاری کوده اس . پس از نأفی « انأان کامل»اود را

ای باره به رشته تحویو درآورده اس .

‌کامل‌در‌تصوف‌انسان

عش را درنوردیده و از نظو تصوف انأان واالیی اس که هف شهو« انأان کامل» به قله کتال انأانی دس یافته اس . ای انأـان بوتـو کـه در متـون صـوفیه از او بـه

شود تتامی اوصـاف الهـی را در اـود هتـع نیز یاد می« موشد»و « مواد» «پیو» «ولی»سـالک »خ عرار در مصیب نامه اـود ضـت تتریلـی زیبـا کـه در آن شی»کوده اس .

در هأتجوی رهبوی روحانی اس پس از بورسی احوال کلیه صنوف مودم که « فکوتبه نظو هتل ی در رورای رفلـ سـوگودانند و در یغتـای عـالم سـوگوم چنانکـه

و زاهـدان را یـز ان فالسفه را مانده در سفأره کم و کیف و عقال را اسیو عقـل توهـات مآبانه و عابـدان را روقـه در کـار داد و سـتد ااـووی زندانی بوج عاج رؤیاهای مقدس

انأـان »کند سالک فکوت پس از تحتـل مشـقات در راه شناسـایی اوی توصیف میتشخیص و ارزیـابی عارفانـه 1پس از روبال کودن اا سواسو عالم در پوویزن« کامل

«یابـد. هوی از کتال و بلوغ شخصـی آدمـی اسـ دسـ مـی که مظ« پیو»سوانجام به (236: 1371 رزمجو

کنـد: گونه معوفـی مـی را ای انأان کاملاالنأان الکامل در کتا عزیزالدی نأفیبدان که انأان کامل آن اس که در شویع و طویق و حقیق تتام باشد و اگو ایـ »

ی و ب ویم. بدان که انأان کامل آن اس کـه به عبارتی د کنیرا فهم نتی چهار عبارت «.ااـال نیـک و معـارف ال نیـک و عـ او را چهار چیز به کتال باشد: اقـوال نیـک و اف

(74: 1377 نأفی

. روبال1

731 شناسی عرفانی يک بیت از مثنوی موالنا در انسانبررسی

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

‌انسان‌کامل‌در‌عرفان‌اسالمي

ی صـفات الهـی را متتـا در متون عوفانی اسالم انأان کامل هز وهو ذاتی حـ انأان کامل از نظو عوفـا واسـره »لذا .ندی اداس داراس و هانشی و نتاینده اداو

«چه در قوس نزولـی وهـود و چـه در قـوس صـعودی آن. ؛فیض ح به کائنات اس (119: 1384 یروبی

مواد از انأان کامل مرلقا عبـارت : »گویدمی النصوی نصدر علامه سیدحیدر آملی و سـوانجام عـارف کامـل و بعـد وصـی اس از اول نبی و بعد رسول و بعد ولـی

مکتل. و مواد از انأان کامل اکنون و در ای زمانه اـاتم اولیـای محتـدی و صـاحب (212: 1371 آملی «عصو و الزمان حضوت مهدی ع( اس .

ملدر هایی دی و از ای کتا به تبیی دیدگاه قوآنی انأان کا علامه سیدحیدر آملیاز نظو اکرو : »پودازدمی در باط اود داردرا عوفانی شناسی مفهوم انأان توی که ژرف

« اهلل الذی رفع الأتاوات بغیو عتـد توونهـا »فوماید: محققان ای سخ ح تعالی که میحقیقی دارد که افال و امال و هتیع موهودات عالم و هو چـه ملاشاره به انأان کا

ون صوری راهوی که بنا متکی به آن اسـ که به آن تعل دارد قائم به اوس مانند ستهای بلند اسـ کـه هت ـی متکـی های ایته و ایوان و کاخ دی و ستون هایو مرالبو هتی قیاس انأان کامل حقیقی بالفعل و نه بالقوه هم که مأجود و مقصـود .بوآنند

ـ نکتـه هتیع اهل عالم اس ستون عتد( معنوی عالم اس و در لأان عوفـا بـه ایو آیـه « انـد ستون معنوی هتان اس که آسـتان را بـو آن آویختـه »اشاره شده اس که

(273 هتان «کویته اشاره به آن اس . الـدی ابـ عوبـی الحکـم محـی فصـوی بو قیصوی در شو مقدمه عالمه آشتیانی

کامـل اول تعـی وهـود حقیقـ انأـان »دارد: گونه بیان می حقیق انأان کامل را ای شـود و بـه اولیـ حـ اول اس که از رهور و تعی او عوالم وهـودی حاصـل مـی

التوهودات و التعینات اس و بعد از تنزل از مقام احدی و تعی به صورت عی ثاب (676: 1371 آشتیانی «باشد. می« عتائیه» و حضوت کلی در مقام واحدی

011مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

انأـان کامـل پـس از ایـ تعینـات عتقد اس در تشویح مقام انأان کامل م آشتیانیاز کتـاالت و منـدی و پس از بهوه کندمواتب وهودی را تا ماده وهیوالی اولی طی می

:گودد شود تا اینکه مظهو اولی و آاوی می توقیات متصل به اصل وهود میهـو االول و »پس مظهو اسم اول و آاو هو دو انأـان کامـل اتتـی اسـ و سـو » (677 هتان: «در ای حقیق نهفته اس .« اآلاو

ره( معتقد اس حقیق محتدیه مقام بـاط والیـ حضـوت اتتـی علامه آشتیانیموتب ی( اس و هتیشه در عالم تجلی و رهور دارد و در اقرا اولیـای محتـدی و

و نقرـه والیـ اوالد طاهوی او محفوظ اس بلکه در مقام رهور ااتم اولیا ع( که مظهتـو تو و ثتـوات آن تتـام احکام راهوی والی تاماس اس و هامع هتیع مواتب اولیا

اس . بنابوای از آنجا که در متون دینی و عوفانی ما به وهود حج اـدا و انأـان کامـل در هو عصو و زمانی تککید شده اس الزم اس تا پیووان ح و سـالکان طویـ عشـ و

ناسایی انأان کامل روزگار اوی بوآیند و از بوکات وهودی او کـه مظهـو معوف به شمند گودند. از ای دیدگاه زیباتوی تشبیه در وصف انأـان کامـل کتاالت الهی اس بهوه

گوید: می فص حکته الهیه فی کلته آدمیهاس . وی در اب عوبیمتعل به خاتم الذی هو محل الـنق و العالمـه التـی بهـا فهو م العالم کفص الخاتم م ال»

الحـافظ بـه القـه ـ تعـالی ـ یختم التلک علی ازانته و ستاه الیفه م اهل هذا لانه (72: 1317 اوارزمی «کتا یحفظ الختم الخزائ

اسـ از ان شـتوی کـه مهـو نقـ و عالم هتاننـد ن ـی پس انأان کامل از»یعنی هـای اـود مهـو بـو باشد که پادشاه بدان نق و عالم بو گنجینه و ازانـه عالمتی می

هه هتی امو حضوت ح تعالی انأان کامل را هانشـی اـود در عـالم هنهد و ب می گونه که پادشاه به ااتم و او آفویدگان اوی را ن هدار اس بدان یواسره هنامید و ب

(61: 1382 1 رضانژاد ج «کند. را ن هداری می هامهو اود ازینه و گنجینه

‌شناسي‌عرفاني‌اسالم‌برتري‌آدم‌بر‌مالئک‌در‌انسان

در فصـل الخرـا در کتـا الحکـم فصـوی یکی از شارحان اواهه محتد پارسااوسـ کـه مقصـود اسـ از »گویـد: اهتی آدمی و بوتوی او بو تتامی مخلوقات مـی

731 شناسی عرفانی يک بیت از مثنوی موالنا در انسانبررسی

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

علیه الصلوه و الأـالم ـ س . چون تختیو طین و تأوی آدما وین هو چه موهودآفواسـره در آن مزاج مأوی بی ـ سبحانه ـ در موتبه اعتدال انأانی به اتتام رسید و ح ـ

نفخ رو فومود و او را هـامع گودانیـد و در مأـند االفـ بنشـاند و آینـه حضـوت او را اصل و ماده صور انأانی کود که بعضی الوهی ساا ؛ پس ای صورت عنصوی

و ـ علیه الصـلوه و الأـالم ـ از آن صور مواد بعینه بودند. چون کامالن از انبیا و رسل (132: 1381 پارسا «اهلل تعالی عنهم و بعضی مواد به ریوه بودند. رضی ـ کبار اولیا

در بی ت اندر هو رگ اس صدهزاران عل کو علم االستا ب اس بوالبشو

زوایای پنهانی از تعلیم استا الهی توسط پووردگار بـه آدم وهـود دارد کـه عـارف گوید: کند. وی می بدانها اشاره می گلش راز در شیخ محتود شبأتوینامدار

تو نبود بیانی ازی پاکیزه ههان انأان شد و انأان ههانی (22: 1369 شبأتوی

انأـان »ههـان بـا انأـان »نویأد: در شو ای بی می یالدی محتد الهیج شتس

شد و انأان که االصه هته اس ههانی اسـ علـی حـده؛ و چنانچـه حـ در « کبیو

انأان راهو گشته و دیده وی شده و به دیده اود اـود را مشـاهده نتـوده انأـان در

وده و االصـه ههان پیدا شده و دیده ههان گشته و به اود اود را مفصل مشاهده کـ

اهلل اس و چنانچه اهلل م حیث الجامعیـه ای سخ آن اس که چون انأان مظهو اسم

(97: 1383 الهیجی «مشتتل بو هتیع استا اس .

دو دلیل عتده در بوتـوی آدم بـو فوشـت ان شیخ محتود شبأتویدر اشعار عارفانه

گوید: آورده اس . شبأتوی می وهود دارد که موالنا نیز آن را به زیبایی در شعو اود

ن نجد در مقام لی مع اهلل فوشته گوچه دارد قو درگاه

(21: 1369 شبأتوی

چون قو عبارت از ارتفـاع وسـایط »در شو ای بی معتقد اس : حکیم الهیجی

اس میان شی و موهود آن یا قل وسایط و بنابوای به حأـب توتیـب موهـودات

داشـته و نفوس و اروا و قوایند هو آینـه قـو درگـاه حضـوت اهلل مالئکه که عقول

011مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

باشند فاما از هه بأاط و تجودی که ایشان را هأ در موتبه اای انأان کامـل

هو چند بنا بـو معنـی مـذکور مالئکـه را شـوافتی ؛راه ندارند که موتبه فنا فی اهلل اس

هتیـع اسـتای الهیـه و حقـای کونیـه فاما کتال که عبارت از حصول هتعی هأ

اس انأان کامل راس و از ای هه انأان کامل اکتل از ملک مقو باشـد و بـه

اعتبار قل وسایط ملک مقو اشوف در انأان کامل باشد و به حأـب ایـ هامعیـ

عنی لی مع اهلل وق الیأـ »فوماید که: می ـ الأالم علیهـ اس که حضوت اتم محتدی

چه در مقام فنا که نهای سیو کتل اس ملک مقـو « فیه ملک مقو و ال نبی موسل

(82: 1383 الهیجی «یابد. که صورت عقل و علم و شعور اس راه نتی

کند: شبأتوی دلیل دی وی بوای بوتوی آدم بو فوشت ان نقل می

از آن گشتی تو مأجود مالئک تو بودی عکس معبود مالئک

(36: 1369توی شبأچـون ذرات و صـفات الهـی در آینـه صـورت »آورد: الهیجی در شو ای بی میعکـس « ان اهلل تعالی ال آدم علی صـورته »فوماید که: انأانی منعکس گشته اس می

معبود مالئک به حکم هامعی تو بودی و چو صـورت معبـود اـود در تـو مشـاهده و از آن سبب کـه تـو « فأجد التالئکه کلهم اهتعون»و کودند که نتودند هته سجده ت

عکس موتبه الوهی بودی و هته استا و مأتا در تو مـنعکس بـود مأـجود مالئـک نـد چـه ا گشتی و مواد از سجده اطالع و انقیاد اس یعنی هته مریع و منقاد انأان

به حأب هیکت اهتتاعی انأـان شـامل اصل انأان و حقیق وی رو اعظم اس و هتیع مجودات و مادیات اس و هو گاه که او مریع امـو حـ باشـد بـه حکـم موتبـه االف که از ح دارد هته اشیا محکوم و فومانبودار اویند و هتـه نأـب بـا انأـان

(172: 1383 الهیجی «کامل اهزایند و هزو البته تابع کل اواهد بود.

‌بندي‌جمع

شناسی عوفانی انأان از دمیده شدن رو ادا موهـود گشـته و مقصـود و ر انأانداو بـه هدف آفوین واقع شده و بجز وهو ذاتی تتامی اوصاف و کتـاالت حـ در

731 شناسی عرفانی يک بیت از مثنوی موالنا در انسانبررسی

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

شناسـی عوفـانی ودیعه گذاشته شده اس . موالنا در مرنوی که یک کتا هامع در انأان اسالم اس در بی :

صد هزاران علت اندر هو رگ اس ب اس بوالبشوکو علم االستاتوسـیم کـوده ـ بویژه فوشت ان ـ ان یز از بوتوی آدم بو سایو موهودات تابلویی ایال

علم و معوف در انأان از صدها هزار مندیهای زیبای عوفانی بهوه رن و با طیفی از هه نیل به مقام الیفه الهی را به نتای گذاشته اس .

‌منابع

انتشارات لقا . تهوان: 1 ای چ الهی قتشه الدی هدی محییم توهته کريم قرآنقـم: 4 چ الحکـم شرح مقدمه قیصری بـر فصـو (. 1371آشتیانی سیدهالل

انتشارات دفتو تبلیغات حوزه علتیه قم.تهـوان: 1 توهته محتدرضـا هـوزی چ نص النصو (. 1371آملی سیدحیدر

انتشارات روزنه. بـه کوشـ و اهتتـام مثنـوی معنـوی تـا(. الـدی محتـد بـی هاللبلخی موالنا

انتشارات بهزاد.تهوان: 6 نیکلأون با مقدمه دکتو قدمعلی سوامی چ با مقدمـه و تصـحیح و تعلیـ هلیـل الخطاب فصل(. 1381پارسا اواهه محتد

موکز نشو دانش اهی.تهوان: 1مأ ونژاد چ چـاپ پـانزدهم 1 ج ر و نقد و تحلیل مثنـوی تفسی(. 1366هعفوی محتـدتقی

.انتشارات اسالمیتهوان: به اهتتام نجیب مایل هووی چالحکم شرح فصو (. 1317الدی اوارزمی تاج

انتشارات مولی. تهوان: 3 چاپ نهم تهـوان: موکـز انتشـارات مؤسأـه شناسی انسان(. 1381رهبی محتود

ره(.آموزشی و پژوهشی امام اتینیانسان آرمانی و کامـل در ادبیـات حماسـی و عرفـانی (. 1371رزمجو حأـی

انتشارات امیوکبیو. تهوان: 2چ فارسی

041مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

تـکلیف الحکـم هدايه االمم يا شرح کبیر بر فصو (. 1382رضانژاد رالمحأی انتشارات الزهوا س(.تهوان: 1 چ 1و تحقی رالمحأی رضانژاد نوشی ( ج

عوفان در مکاتـب مختلـف؛ ن ـاه تربیقـی بـه عوفـان (. »1381دگو محتدهواد رو .38ـ 11 صص 16 تابأتان مطالعات راهبردی زنان «وشیعی و هند

مطالعات راهبـردی زنـان « عوفان در مکاتب مختلف(. »1381رودگو محتدهواد .16 کتاب زنان

انتشـارات تهـوان: 7چ 1دفتـو شرح جامع مثنوی معنـوی (. 1378زمانی کویم اطالعات.

به کوشـ مصـرفی بووهـودی شرح مثنوی مولوی(. 1374سبزواری مالهادی سازمان چاپ و انتشارات وزارت ارشاد. تهوان:

تهوان: 1 با مقدمه دکتو صتد موحد چگلشن راز(. 1369شبأتوی شیخ محتود انتشارات سیون .

توهته و توضیحات دکتو عبدالوحیم ابعاد عرفانی اسالم(. 1384ماری شیتل آنه دفتو نشو فوهن اسالمی.تهوان: 1چ گواهی

نشـو بنیـاد تهـوان: 1چ 1 ج تفسـیرالمیزان (. 1372طباطبایی سیدمحتدحأـی علتی و فکوی عالمه طباطبایی.

شارات زوار.انت تهوان: 2 ج شرح مثنوی شري (. 1367الزمان فووزانفو بدیع مقدمـه تصـحیح و تعلیقـات مفاتیح االعجاز(. 1383الدی محتد الهیجی شتس

انتشارات زوار.تهوان: 1 بوزگو االقی و عف کوباسی چ محتدرضا بـا مصباح الهدايه الـی الخالفـه و الواليـه (. 1376اهلل موسوی اتینی سیدرو

تنظـیم و نشـو آثـار امـام مؤسأـه تهـوان: 3 چ الدی آشـتیانی مقدمه استاد سید هالل اتینی ره(.

انتشارات دفتو تبلیغـات قم: 2 چعلی)ع( آينه عرفان(. 1376زاده سیداصغو نارم حوزه علتیه قم.

747 شناسی عرفانی يک بیت از مثنوی موالنا در انسانبررسی

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

با پی گفتـار هـانوی کـوب بـا کتاب االنسان الکامل(. 1377نأفی عزیزالدی 4 الـدی دهشـیوی چ از دکتـو سیدضـیا تصحیح و مقدمه ماریژان موله توهته مقدمه

انتشارات طهوری.تهوان: انتشارات تهوان: 2چ پژوهشی در نسبت دين و عرفان(. 1384یروبی سیدیحیی

پژوهش اه فوهن و اندیشه اسالمی.

های تلویزیونی ج. ا. ا بررسی نقش برنامه

در ایجاد الگوی هویت دینی 1نسیم مجیدی

2میرمظاهریامیرمسعود ا

‌چكيده

های تلويزيون جمهوری اسالمی ايران در ايجاد الگـوی هويـت اين پژوهش با تکیه بر نقش برنامهـ 1334شناسی ورودی دينی در میان دانشجويان کارشناسی دانشکده علوم اجتماعی و روان 1333ـ

، میـزان های فـردی )سـن، جـنس، شـغل( دانشگاه آزاد اسالمی تهران مرکزی، به بررسی ويژگیهـای تلويزيـون در ابعـاد يادگیری از الگوی دينی در تلويزيون و میزان تشديدکنندگی تأثیر برنامه

الگوی هويت دينی دانشجويان پرداخته است. اين پژوهش تبیینی از نوع پیمايشـی اسـت کـه بـا ابـزار های پژوهش بـا دانشجو صورت گرفته است. داده 443شماری از کل استفاده از روش تمام

نفر، پايايی و روايی 35آوری و قبل از پرسشنامه اصلی، ابتدا با نمونه ساخته جمع پرسشنامه محققهـای های توصـیفی بـا اسـتفاده از جـدول آن از طريق آزمون کرونباخ محاسبه شد و سپس يافته

نیـز بـا بعدی، فراوانی، درصد فراوانی، فراوانی تجمعی و ترسیم نمودار و در سطح اسـتنباطی يکمعیـار، ضـريب همبسـتگی اسـپیرمن و های دوبعدی، بررسی میانگین و انحـراف استفاده از جدول

ضريب وی کرامر به دست آمد. نتاي حاکی از آن است که هرچه میزان استفاده از عواملی ماننـد وبرداری دينـی يابد، بر میزان الگ های دينی تلويزيون افزايش میها و سريال عالقه و انگیزه از برنامه

های فردی، به لحاظ جنس، مردان از میزان الگوبرداری دينـی شود و براساس ويژگی نیز افزوده میباالتری نسبت به زنان برخوردار هستند و بین دو متغیر سن و تفکیک شغلی با الگوبرداری هويـت

های تلويزيونی، رابطه معناداری وجود ندارد. دينی از برنامه

، جنس و الگوبرداری دينی، سن و الگوبرداری دينی، های دينی تلويزيون برنامه ها: کلیدواژه ، هويت دينیالگوی هويت دينی، های دينی تلويزيون عالقه به برنامهشغل و الگوبرداری دينی،

.ز دانش اه آزاد اسالمی واحد تهوان موکزیا ریزی فوهن ی ارشد مدیوی و بونامه . کارشناسی1

[email protected] رایانامه:

.شناسی عضو هیئ علتی گووه ارتباطات دانش اه آزاد اسالمی واحد تهوان موکزی . دکتوی هامعه2

[email protected] رایانامه:

044مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

‌مقدمه

توانند نتایش و زنـدگی سیاسـی فوهن ـی و اهتتـاعی آن ها در هو کشوری می رسانههای اای و های اه ویژه اـود ها تلویزیون به سبب ویژگی سانهکشور باشند. در میان ر

تکثیوات مرب و منفی بأیار زیادی بو فوهن و اعتقادات هوانان هامعـه دارد و بـه منزلـه هـای کند که فواتو از شـیوه هایی از زندگی آشنا می منبع دان درباره ههان فود را با شیوه

بخشد. حال توسعه ارتقا میاود او بوده و او را در دنیای در هـایی بـوای بورسـی داللـ فوهن ـی و اقتصـادی های اایو هتواره زمینـه در دهه

کـه تلویزیون به دلیل تغییوات رخ داده در ال وهای ارتباطات ههانی شدت یافته اسـ رشد معنادار تلویزیون فواملیتی بـوای امـو داللـ دارد. در واقـع ههـانی شـدن نهـاد

های فوهن ی پی روی مـا هایی اساسی در اصوی فوهن و هوی پوس تلویزیون (168: 1387 بارکو .نهاده اس

به دلیل قابلی اسـتفاده کهرود توی رسانه در ههان به شتار میتلویزیون پومخاطبدارد. گوچـه در بـدو ورود بـه ایـوان ای ویـژه هـا هـذابی در تتـام حیرـه از تصویو

رد توهـه قـوار ن وفـ امـا بـا گذشـ زمـان هـای اـود را در تلویزیون چندان مـو وق صدا و سیتای ایـوان بـه های نیتهای که بونامههای ایوانی باز کود؛ به گونه اانواده(. بـدیهی اسـ 23: 1387زاده یاف مهدی چندی شبکه ارتقا درساعته 24های بونامه

دارد. از هتلـه بأـیار بورسی و تکمل ثیو ای رسانه های کبزرگی چون ایوان ت در کشور طـور کـه هتانای تکثیوات تقوی و تضعیف ن و دینی در بی هوانان هامعه اس .

مهـم و نقـ نیـز دارای هـا در پیدای عادات تازه تغییو رفتار و ال و اـوی انأـان وان ( رسانه را به عنـ 2228هتکاران و 1کارلأون(. 1377 سارواانی تکثیوگذار اس

ها و هنجارها( به افـواد منتقـل د که از طوی آن فوهن باورها ارز ندانای می دروازهها به معنای انتقال محتویات فوهن ـی سازی از طوی رسانهشود. از نظو آنان فوهن می

هـا هایی اس که بو رفتـار پوشـ ها مفاهیم و ارز شامل اعتقادات افکار بوداش (182-182: 1388 دهشیوی .گذارددر هامعه تکثیو می زندگی افوادها وسبک سن

1. Carlsson

741 های تلويزيونی ج. ا. ا در ايجاد الگوی هويت دينی بررسی نقش برنامه

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

های مختلـف موضوعات اساسی که بخشی از مباحث اندیشتندان در حوزههتله از فوهن ی و اهتتاعی را به اود ااتصـای داده مقولـه هویـ دینـی اسـ . بـا وهـود

مـذهب هتچنـان افزای و شدت یافت فوایندهای توسعه و نوسازی در تتـامی ابعـاد آیـد میمنبع مهتی بوای هوی و معنابخشی در ههان متجدد و آشفته امووزی به شتار

بخشی به بأـیاری از مـودم و در ای ارتباط دی به منزله منبع اولیه معنابخشی و هوی (132:1388 کالنتوی و هتکاران .ههان مرو اس

در نظـو گـوفت تتـام ابعـاد روحـی کامل بودن و دلیلدی اسالم دینی اس که به ـ انأان بایأتی در مت زندگی مألتانان هویان داشته باشد. و آمـوز سو ایـ اسـا ب

تبیی اصول آدا و ااال اسالمی وریفه نهادهای نظام و حکومتی اس کـه تکوار و. داننـد بو پایه دی اس و زنده کودن و اهوای احکام الهی را وریفه و رسال اود مـی

گأـتو و رو تلویزیون هتهوری اسالمی ایوان نیز از ای امـو مأـترنی نیأـ . ازایـ تقوی فوهن و معارف اسالمی یعنی هتان چیـزی کـه کارکودهـای دینـی تلویزیـون

.رود به شتار میتوی رسال ای رسانه شود عتدهنامیده میناپذیو دارند. در ای میان نا ای دوهانبه پیچیده و در عی حال اهتها رابرهرسانه»

مذهب به عنوان پیام و رسانه به منزله ناقل پیام و حامل آن به سـوی مخاطـب در نظـو توان یکی از کارکودهـای عتـده وسـایل ارتبـاط هتعـی را شود. در واقع میگوفته می

هـای ها و ن ـو دهی به ادراکات ارز رسانی به منظور شکلمداوم و فواگیوی پیاممنظـور مخاطبان در هه مقاصد تبلیغی دانأ . هتچنی دستکاری افکار عتـومی بـه

های اهتتاعی بـا هـدف سازی ارز دهی ایدئولوژیک به شناا هامعه و درونی هه « .دهـد هـا را تشـکیل مـی سازی و معناهویی رویکود توهیهی و تفأیوی رسـانه هوی

(191: 1388 دهشیوی توهه به نقـ اساسـی دیـ و مـذهب در هامعـه حکومـ و در هامعه ایوان با»

.دانأـ « رشد انأان دینی» و « سازیانأان»توان کارکود اساسی تلویزیون را رسانه میهای دینی نق اساسی در هوی دینی داشته و متقـابال در واقع تلویزیون با ارائه بونامه

اش . به در ای زمینه اواهد د در صورت عدم ایفای نق کارکودی اود نق مخوبیای دانأ که از سویی در اـدم توان به مرابه شتشیو دولبهمی عبارت دی و رسانه را

041مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

ها و باورهـای مـذهبی افـواد را تواند ریشه بنیانو در عی حال میاس اهداف مذهب را تواند از کیان مـذهب دفـاع کنـد آن به سأتی سو دهد. رسانه ابزاری اس که می

پیام آن را در سواسو گیتی ب أتواند و در عی حال ای روفیـ سازدفوبه و توانتندتو و پیوامون آن را از آن هـدا و بـا نتایدتعبیو را توویو فهتی و سو و توان را دارد تا کو

اگو چه در بأیاری از مواقع مذهب توانأته اسـ رسـانه را بـه اـدم ؛آن بی انه کندبوای مواقع با احأاس تهدید از هانب رسانه از در هنـ و سـتیز بـا اود ب یود و در

ـ »آن در آمده اس . آینـد. در شـتارمی همذهب و رسانه دو پدیده بأیار مهم در هوامع بهـای وارد اس که قدم حضـور هـدی آن در عوصـه ای ارتباط رسانه بازی وی تازهحالی که مذهب در قـوون و رسد؛ در به یک سده می مختلف ارلب هوامع به زحت

رفته مهم در سااتار هوامع به شتار می که و های متتادی یکی از عناصو اصلی هزاره (82: 1377 سارواانی « .اس هـای تلویزیـون و اهـوای آنهـا در با توهه به موارد فو از آنجا که تتامی بونامـه »

ها نـزد مـودم و زاورد ای بونامهگیود مرالعه باارتباط با مودم و بوای مودم صورت می: 1388ها بو مودم از اهتی ااصی بواـوردار اسـ راودراد بورسی میزان آثار بونامه

ــارتصداوســیتا اهــداف بواــی(. 13 ــ و ایتــان ا عب ــای معوف ــ و ارتق ــد از: تعتی نبینانه ااال فاضله و رفتار دینی االصانه آحاد هامعه حفظ و اعتالی فوهن و روش

هـا و دار کودن شناا و باورهای عتومی بو ارز اسالمی ریشهـ هوی دینی ایوانی های فکوی انقال نظام اسالمی و والی فقیه مصونی اذهان عتومی هامعـه در بنیان

قبال تکثیوپذیوی از موج مخو تهاهم فوهن ـی و فکـوی بی انـه بـویژه سکوالریأـم لیبوالیأم روبی. های الحادی و مادی و فوهن گوای

امووزه رهور وسایل ارتباط هتعی الکتوونیک دستاورد دنیای مـدرن بـوای بشـوی »های ایـدئولوژیک اـود و نیـز رو هو یک از ادیان متناسب با دیدگاه آید و ازای شتارمی به

اند امـا شان با ای پدیده بواوردی اای داشتهمحیری پیوامون شوایط فوهن ی و زیأ داننـد و متـدینان را بـه ثو در ارتباطات اهتتاعی مـی ؤهای مدرن را اموی منها رسانههته آ

بنـابوای در (. »1: 1381 بـاهنو « کننـد بوداری متعهدانه از آنها تشوی مـی شناا و بهوهای هـای رسـانه عصو حاضو دی یکی از موضوعاتی اس که به شکل هدی وارد حـوزه

741 های تلويزيونی ج. ا. ا در ايجاد الگوی هويت دينی بررسی نقش برنامه

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

رو بـوده کـه هـای تـاریخی روبـه ل هتواره با فواز و نشـیب شده اس . ای حضور و تعام (231: 1386 بشیو « .ارتباط عتی و تن اتن ی با فوهن هامعه داشته اس

بیویوکـف در ارتباط با اهتی نق تلویزیون در ارتقای هوی دینی هـم چنانکـه »چـوا ؛و اس اذعان داشته اس امووزه تلویزیون به مرابه نوعی سال ایدئولوژیک مر

به نقل 1382 بیویوکف « .ریزی کندبینی اشخای را قالبها و ههانتواند سلیقه که می (162: 1387پور از موسی

توان ای پوس را مرو های تلویزیون هتهوری اسالمی ایوان میدر عوصه بونامهدینـی های تلویزیون هتهوری اسـالمی ایـوان بـو هویـ ساا که تکثیوگذاری بونامه

تحکـیم دیـ و هتأـو بـا گـذاری مخاطبان و بییندگان آن چ ونه اس آیا ایـ تـکثیو باورهای دینی در افواد و مخاطبان اس و نیز تلویزیون چـه نقشـی در تغییـو ن ـو

های مناسـبتی مخاطبان در زمینه ایجاد حس تقلید و ال وبوداری دینی دارد آیا در بونامهشود در واقع هدف اصلی ای ی دینی به مخاطب معوفی مینوع ااصی از ال وی هو

های تلویزیون بو ال وی هوی دینی در هامعه آماری مورد پژوه بورسی نق بونامه مرالعه اس .

‌چارچوب‌نظري

های آن و هوی دینی به عنـوان بونامه مباحث موبوط به تلویزیون و در ای قأت هـای تلویزیـون بورسی نق بونامه رو ازای .اس درنظو گوفته شده پژوه متغیوهای

سازی هوی دینی به عنوان متغیـو وابأـته مـورد بحـث متغیو مأتقل و ال وی فوهن ی قوار گوفته اس .

های دينی تلويزيونال ( تلويزيون و برنامه

هـا در هامعـه تلویزیون یکی از متتوکزتـوی بنیان ـذاری 1از نظو فیأک و هارتلی»س . ای امو نه تنها نتیجه انحصار تجاری بلکه پاسخی به احأاس نیاز فوهن ی مدرن ا

1. Fisk & Hartley

041مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

: 1381های تلویزیونی به ای کتبود فوهن ـی اشـاره دارنـد رازقـی اس که بیشتو پیامتوانـد میزان استفاده از وسایل ارتبـاط هتعـی بـه نوبـه اـود مـی 1راهوز(. از نظو 13

هـای تحصـیلی و االقیـ را متکـ رمانآاسی بینی میزان هتدردی شناا سی پی (324: 1382 دال ون « .سازدرسـانه وابأـته بـه مخاطـب از دو نظـو 3ساندرا روکی و 2ملوی دی فلوراز نظو »

نیاز به ندانأت و گویـز از .2نیاز داشت به اطالعات رویدادهای اهتتاعی( و .1اس : ـ » تا رسـانه شود میسه عامل سبب نی های طنز و تفویحی( هتچواقعیات بونامه ثیو کت

بو روی مخاطبان اود داشته باشد:« گزینشیمواحــل توســعه .3هـا و...(؛ هــای فــودی ارز ویژگـی .2نیازهـای اطالعــاتی .1

ای دو نفو معتقدند که بی سـه عامـل رو ازای .مخاطبان س شغل و هنس مخاطب( (81-87: 1381 رزاقی « .د داردرسانه هامعه و مخاطب ارتباط وهو

دی ــو و بأــیاری 7روزنبــوگ 6آدورنــو 1شــوام 4الزارســفلدصـاحبنظوانی چــون »های آن بـوای هتـاعتی رادیو و تلویزیون به عل ضوورت هالب بودن بونامه معتقدند

هـا و افکـار اهتتـاعی ها ایده شوند به انتشار ارز نامشخص و کریو عتال مجبور می« .قی و یا هنوی ااصی بپودازند که بی از پی از نظو سرح در حد متوسط اسـ ااال

(241: 1382 دال ون ها در تجدید حیـات دینـی معتقـد اسـ و تککیـد کننده رسانهنق تعیی به 8روف»هـا و شـوایط فوهن ـی و اهتتـاعی و های دینی باید به زمینـه کند در بورسی بونامه می

«.ن توهه شودهتبأت ی آن با فوه

1. Rogers

2. M. Defleur

3. S. Rokeach

4. Lazarsfeld

5. Schramm

6. Adorno

7. Rosenberg

8. Roof

741 های تلويزيونی ج. ا. ا در ايجاد الگوی هويت دينی بررسی نقش برنامه

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

هـا در وهلـه سـازی دینـی و پخـ آن از رسـانه در تبیی بونامـه 1هووراز دیدگاه هـای دینـی پخ بونامه اینکه کنند دومها را تهیه و تتاشا میبونامه : باید گف نخأ

.نهاد دینـی الکتوونیـک نـوعی رسـانه اسـ آنکه سوم و وارد حیاتی هدید شده اس دینی هدید تکثیوات فوهن ی اای اود را بوهامعه دینـی داشـته هتچنی ای رسانه

؛ به نقل از هـوادی ی انـه و هتکـاران 113-172: 1382 هوور .و اواهد داش اس 1384 :2) هـای ( رسانه دینی در ایوان انواع و هنبه1382 2مک کوایلشناسی با توهه به گونه»

دارد رادیو معارف رادیو قوآن و شبکه های دینی اای یعنی هم رسانه ؛گوناگون داردهایی با مضامی آشکار یـا هایی هم سرح کالن هأتند و هم بونامهقوآن سیتا( که رسانه

تـوان دراصـوی تکثیوگـذاری انـواع مـی هامعه در سـرح کـالن( کـه مضتون دینی (4: 1384هتکاران هوادی ی انه و« .گوناگون رسانه دینی تحقی و بورسی کود

های اـود اورد بونامهزگوان بوای آگاهی از مخاطبان و دستیابی به باال ارتباطت»گیـوی از آن در تولیـدات بهـوه به منظـور های مدرن رسانهسویه با توهه به ماهی یک

ای کـه نبایـد فوامـو شـود ایـ اسـ کـه نکتـه .و بدیهی اسـ روش آینده اموی شوند که بهتـو بتواننـد آنهـا را در میایی کشیده هبالربع به سوی رسانه کنندگان مصوف

(439: 1381 کواسل « .شان یاری کننددستیابی به محتوای

( هويت دينیب

مشـت شـده و بـه دو معنـای رـاهوا Identitasبه لحاظ لغوی واژه هوی از واژه »ثبات یـا تتایز که دربوگیونده .2 ؛هتأانی و یکنوااتی مرل .1رود: متناقض به کار می

(. در هو حـال هویـ داشـت یـا 222: 1381محتدی گل« تداوم در طول زمان اس در طبقه اود بـودن در و ی انه بودن دارای دو هنبه متفاوت یعنی هتانند دی وان بودن

گذر زمان اس .

1. Hoover

2. McQuail

011مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

اهتتاعی اس و شامل طوز فکـو عقایـد و نحـوه ارتبـاط ـ ای روانیهوی سازه» گـوای بـه معنـای یـ از سوی دی ـو د (. »61: 1371 احتدی « اس اود با دی وان

سـاده یـا احأـاس بـوی اداونـد یـا نیووهـای وهـود واالی سـوی ها به شدید انأان بـوای معنایی و بازیابی در ههان اوی وهودی علل منظور تبیی به آنان به وابأت ی

(241: 1371 بیوو « .تعویف شده اس هأتیتـوان ها در ورای اعصار تـاریخی مـی به طور کلی و با در نظو گوفت شوایط انأان»

گف دی مظهو توهه انأان به موهود الهی یا نیووهای الهی یا نیووهای مافو طبیعـی (88: 1388 سعیدی مدنی « .هاس یا دس کم احأاس وابأت ی ساده بدان

امـل بـه وهـود آورنـده هویـ مشـخص بـوای کنون عتا دی و مذهب از گذشته»هـا انأان. اند بوده اس معتقدان اود و تتایز میان آنها و کأانی که به آن اعتقاد نداشته

مأیحی و مألتان بودن هوی فوهن ی یهودی دنوش شنااته می شان دی و مذهب با ارکودهـای کبـه ایـ توتیـب دیـ و مـذهب گذارد. میهای مختلف را به نتای انأان

کـاه کشـتک تحکـیم هتتاعی کودن اعضـای هامعـه : ااهتتاعی مختلفی از قبیل وتنظـیم منـابع سازی هامعه و ن ه داشت ثبات اهتتـاعی یکپارچه های مشتو ارز

(9: 1387 اشوفی «.تقوی نظارت اهتتاعی را بو عهده داشته اس تل و وصف دی بـو فـود دینـدار شی از حنا ار عو و رثاآ ینید هوی از ر»منظو

ــادی و رکــ اصــلی بهمنزلا ی د پذیو با ی ود تعبیو به. س ا ندگیز در اصــل اعتق« .دشو می حاصل وی تحیا مختلف ههوو در مؤم دفو ایبو مهتی نتایو و اتتغییو

(8: 1384 هوانی یاا ینید به نأب ا عقیدتی فود از تعل و ارتبـاط شناهوی دینی به میزان »

کند و میـزان ارزشـی و پیامدهای احأاسی مربتی که فود از ای تعل و ارتباط تجوبه میکه فود به انجام عتلی مناسـک فـودی و هتعـی ایـ دیـ اـای قائـل اسـ گفتـه

(32: 1382 عباسی قادی « شود. می یهه گیو بو کهه اعتقـادی پای ا یا منظا یک به دفو یتکاهوی دینـی ا هتچنی »

که گف انمیتو قعوا در. س ا هشد تعویف ارد گذمی تکثیو مختلف یمینههاز در دفودهد. به عبارت دی و انأانی کـه تشکیل می را دفو تحیا زندگی و فلأفا ینید هوی

717 های تلويزيونی ج. ا. ا در ايجاد الگوی هويت دينی بررسی نقش برنامه

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

بینـد کـه مـذهب میدارای هویتی دینی و مذهبی اس دوام اود را در اهوای احکامی تعهد به و تعل س حأاادهنـد دینی نشان »هوی (.1382 عیوضی « بو آن تککید دارد

و تعهد دی و عتقااصل اعنوان پذیو دی به با ی ودبه تعبیو . س اینی دهامعا و ی د نتایو و تغییـــــوات مؤم دفو تمختلف حیا ههوو وندگی آن در زتعل به س حأاا

(196 :1383 قتی ساز چی « .س ا ینید هوی ن هتا که شودمی حاصل مهتیــود را در » ــدی فـ ــی تـ انمیتو او نپنها و رشکاآ یکن ها و ی اگو ن وتجلـ

ینیفـوامی د عای ر به مملز را داو سوفود متدی از یک .دشناساییکو و هووهأ . زدسامـــی متتایزان ی ود از را او ینید یها س رمتا و مهتتاا ی ود یسو از و نددا می

دینداری و پیامد ی ی ود و ینید املتزا و یبندیپا طوی از یکی نشانه دو با بدی طوی تـوان او را از دی ـوان آثار تدی در فکو هـان و عتـل فـودی و اهتتـاعی اـود مـی

(36: 1384 شجاعی زند « .بازشناا تهزئیا در کههـایی وتتفا در هته ادیان دنیا با وهـود 1استار و گالر به نظو »ــه در نددار ــا عوص ــداری د یموکز دبعاا و ه عاطفی مناسکی دی عتقاا دبعاا هتله ازین

ــدی و شنااتی ــو 2ساالنأیکند«. »دار مشابه و ا شتوا پیام یتعهد یا فوهن ی بعدب رفتار به نأب دفو که مییابد قعی وا مانیز ینید تعهد س ا معتقد و دهکو تککید ی د

ــود ــدامات اـ م مفهو ی ا در ی ود رتابهعب. کند بأت یوا و مأئولی سحأااو اقـ .«باشد مأئولی با اههتو عتلبایــــــــد آن لنباد به و نیأ کافی ف زدنحوف صو

(31: 1382شائتی و احتدپور

‌روش‌پژوهش

ای بورسی یک پژوه تبیینی از نـوع پیتـای اسـ کـه بـا تکنیـک پوسشـنامه ر میــاندو پوسشــ و از طویــ پخــ ســواالت شــده اســ آوری هــای آن هتــع داده

پوسشـنامه شناسی تهوان موکـزی کارشناسی دانشکده علوم اهتتاعی و روان یاندانشجو

1. Glock & Stark

2. Salansik

012مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

ای بـه صـورت از رو کتابخانـه نتـوده اسـ . ضـت آنکـه سـااته را تکتیـل محق در ای پژوه بوای سنج هو یـک از متغیوهـای .استفاده شده اس نیز بوداری فی

لب طیف لیکوت استفاده شده اسـ . اعتبـار و های معووف در قااصلی پژوه از گویه اس . قوار گوفتهتکیید مورد های طیف در آزمون مقدماتی روایی گویه

هـای تلویزیـونی به موضـوع بورسـی نقـ بونامـه پژوه در ای از نظو تکنیکیاس ؛ به ایـ صـورت کـه هتهوری اسالمی ایوان بو ال وی هوی دینی پودااته شده

هـای عـددی به کتیـ نهااطالعات الزم بوسیله پوسشنامه و تبدیل آآوری پس از هتعسـوال 14سوال مرو شده که 36در پوسشنامه تعداد مورد تفأیو قوار گوف . ها یافته

تحلیل سوال موبوط به ال وی هوی دینی اس . 22های تلویزیون و درباره نق بونامه صورت گوفته( spssافزار آماری نوم های هدید و معتولبه وسیله رو ها پوس فنی

.شده اس و از آمار توصیفی و استنباطی بوای محاسبات و بورسی ای پژوه استفاده

‌اهداف‌پژوهش

هـای تلویزیـون مرالعه و بورسـی نقـ بونامـه حاضو پژوه هدف اصلی و کلی زاد هتهوری اسالمی ایوان در ال ـوی هویـ دینـی و اسـالمی دانشـجویان دانشـ اه آ

دانشکده علـوم اهتتـاعی و 1393-1394اسالمی تهوان دانشجویان کارشناسی ورودی روانشناسی واحد تهوان موکزی( اس .

ند از:ا عبارت اند گوفتهئاهداف هزئی که از اهداف کلی و اصلی نشهـنس و شـغل( دانشـجویان دانشـکده علـوم ـ های فودی س ویژگیشناسایی .1

؛اسی تهوان موکزی و رابره آنها با ال وی هوی دینیشن اهتتاعی و روان ؛های دینی تلویزیون بو هوی دینی مخاطبانمیزان استفاده از بونامهشناسایی .2 ؛های تلویزیون در تغییو عقیده افوادمیزان تکثیو و تشدیدکنندگی بونامهشناسایی .3اد هامعه بیشـتو نتایـان تکثیوگذاری در کدام بخ از زندگی افوکه ای شناسایی .4

؛شود: دینی اهتتاعی اقتصادی سیاسی و... می

713 های تلويزيونی ج. ا. ا در ايجاد الگوی هويت دينی بررسی نقش برنامه

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

هـای و سـویال هـا مخاطبـان بـا دیـدن بونامـه شناسایی امکان ال ـوبوداری دینـی .1 ؛تلویزیونی

رسانه ملی در زمینه مأائل دینـی و یهاها و سویالبونامه شناسایی میزان موفقی .6 .اعتقادی مخاطبان

‌هشهاي‌پژو‌فرضيه

های دینـی تلویزیـون بیشـتو باشـد رسد هو چه میزان استفاده از بونامه به نظو می .1های تلویزیونی دینی در بـی دانشـجویان نیـز افـزای میزان ال وبوداری دینی از بونامه

یابد. می

های تلویزیونی ال وبوداری دینی به میزان بیشتوی از بونامهرسد هوانان به نظو می .2 شوند.و هوانان بیشتو دچار تغییو ن و می کنند می

های دینـی تلویزیـون بیشـتو از رسد تغییو ن و بانوان نأب به بونامهبه نظو می .3های ایوانی باعث افزای شناا مأائل دینی و اعتقـادی آقایان اس و تتاشای سویال

شود.بانوان میی افواد میزان ال وبوداری دینـی رسد با باالرفت های اه و موقعی شغلبه نظو می .4

یابد.های تلویزیونی افزای میاز بونامههای های دینی تلویزیونی میزان ال وبوداری دینی از بونامهبا افزای پخ بونامه .1

یابد. تلویزیونی نیز افزای میاری های تلویزیونی بـا میـزان ال ـوبود رسد بی ان یزه استفاده از بونامهبه نظو می .6

های تلویزیونی رابره وهود دارد.دینی از بونامهمنـد هـای دینـی تلویزیـون عالقـه رسد هو چه مخاطب بیشتو به بونامهبه نظو می .7

.اواهد داش های دینی ها و سویالباشد حس تقلید و ال وبوداری باالتوی از بونامه

014مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

‌هاي‌پژوهشيافته

های دينـی تلويزيـون تفاده از برنامهفرضیه اول: به نظر می رسد هر چه میزان اسهای تلويزيونی دينی در بین دانشجويان بیشتر باشد، میزان الگوبرداری دينی از برنامه

.يابد نیز افزايش می

میـزان ال ـوبوداری های دینـی تلویزیـون و متغیـو از آنجا که میزان استفاده از بونامه

آزمـون بـه منظـور ابـل سـنج اسـ های تلویزیونی در سرح توتیبی قدینی از بونامه

عالوه بو هداول دو بعدی از آزمون هتبأت ی اسپیوم استفاده شده اس . فوضیه

فـو صـفو رد شـده دهـد نشان می 20221سرح معناداری درطور که نتایو هتان

هـای دینـی بـی متغیـو میـزان اسـتفاده از بونامـه گفـ توان اس . به عبارت دی و می

های دینی تلویزیونی ارتباط معناداری وهود میزان ال وبوداری دینی از بونامهتلویزیون و

و (20119بوابـو دارد. هتچنی مرب بودن مقدار آزمون ضـویب هتبأـت ی اسـپیوم

های دینی حاکی از آن اس که با افزای میزان استفاده از بونامه 20221سرح معناداری

یابـد و فوضـیه لویزیونی در بی دانشجویان افزای مـی های تال وبوداری دینی از بونامه

داللـ بـو هتبأـت ی اسـ 20119تحقی تکیید شده اس و مقدار رابرـه کـه بوابـو

متوسط بی دو متغیو دارد.

نشـان داده اسـ دانشـجویانی کـه بـه میـزان زیـادی از نیـز نتایو هدول دوبعدی

هـای میـزان ال ـوبوداری دینـی از بونامـه کننـد های دینی تلویزیون اسـتفاده مـی بونامه

و بالعکس که تکییدی بو نتایو آزمون اس . نیز در آنها باالس تلویزیونی

هـای دینـی و مـذهبی درصد دانشجویان از بونامـه 3309نتایو حاکی از آن اس که

درصد به میزان پایی استفاده 6104متوسط و در حد درصد 407تلویزیون به میزان زیاد

هـای دینـی و بونامـه بیننـده بیشتو پاسخ ویان به میزان پایی کنند. به عبارت دی و یم

. هأتندمذهبی تلویزیون

711 های تلويزيونی ج. ا. ا در ايجاد الگوی هويت دينی بررسی نقش برنامه

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

های دینی و الگوبرداری ـ جدول دو بعدی میزان استفاده از برنامه1جدول شماره

های تلویزیونی دینی از برنامه

میزان استفاده

الگوی هويت دينی جمع زياد متوسط کم

11171 474 472 4.74 پايین

11171 3372 573 5176 متوسط

11171 2672 171 474 باال

11171 3372 .47 51714 جمع

91513ضريب همبستگی اسپیرمن

7..0.سطح معناداری

هـای رسد که میزان الگوبرداری دينـی جوانـان از برنامـه فرضیه دوم: به نظر مینی است و جوانان بیشتر دچـار تغییـر نگـرش های س تلويزيونی بیشتر از ساير گروه

شوند.دينی میهـای میـزان ال ـوبوداری دینـی از بونامـه هم س و پژوه هماز آنجا که در ای

بوای سنج آزمون فوضیه از ضویب هأتندتلویزیونی در مقیاس توتیبی قابل سنج هتبأت ی اسپیوم استفاده شده اس .

و 20127 چون سرح معناداری نشان داده اس 2اره شتطور که نتایو هدول هتان اس فوضیه تحقی رد شده اس . به عبارت دی و 20277 ضویب هتبأت ی اسپیوم

هـای ای بی سـ مخاطبـان و میـزان ال ـوبوداری دینـی از بونامـه رابره نتایو بواساس تلویزیونی وهود ندارد.

های سـنی بیشتو دانشجویان در گووهحاکی از آن اس که هم نتایو هدول دوبعدی تـوان می رو های تلویزیون هأتند. ازای دارای میزان ال وبوداری دینی متوسری از بونامه

مورد تکیید قوار ن وفته اس . پژوه که فوضیه گف

011مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

های ـ جدول دو بعدی گروه سنی و الگوبرداری دینی از برنامه2جدول شماره

تلویزیونی

الگوی هويت دينی گروه سنی

جمع باال متوسط پايین

12202 301 4308 1301 سال 29زير

12202 1101 1208 3107 سال 25-29

12202 1604 1201 3101 سال 39-25

12202 1201 1103 3402 سال 35-39

12202 1203 6902 2201 سال 35باالی

12202 1308 1307 3204 جمع

91900ضريب همبستگی اسپیرمن

91190داری سطح معنا

هـای دينـی رسد تغییر نگرش بـانوان نسـبت بـه برنامـه فرضیه سوم: به نظر میهای ايرانی باعث افـزايش شـناخت تلويزيون بیشتر از آقايان است و تماشای سريال

شود.مسائل دينی و اعتقادی بانوان می هنس در مقیاس استی دووههـی و میـزان ال ـوبوداری پژوه از آنجا که در ای

های تلویزیونی در مقیاس توتیبی قابل سنج اس بوای سنج آزمون دینی از بونامه فوضیه از آزمون کای اسکوئو و ضویب وی کوامو استفاده شده اس .

کـه میـزان ال ـوبوداری دینـی از گفـ تـوان مـی 3با توهه به نتایو هدول شتاره ن در حد متوسط اس در حالی درصد دانشجویان ز 1202های تلویزیونی در بی بونامه

.رسد درصد می 62 بهمودان بوایمیزان ای که اس و در سـرح ارـای 18079اسکوئو توان بیان کود که مقدار کایبا توهه به نتایو می

معنادار اس . بنابوای بی دو متغیو هـنس و میـزان ال ـوبوداری دینـی از 2021تو از کوچکوهـود دارد. بـه عبـارت دی ـو میـزان ال ـوبوداری دینـی از هـای تلویزیـونی رابرـه بونامههای تلویزیونی در بی دانشجویان زن و مود متفاوت اس ؛ بدی معنی که با توهـه بـه بونامه

711 های تلويزيونی ج. ا. ا در ايجاد الگوی هويت دينی بررسی نقش برنامه

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

های تلویزیونی در بـی مـودان تـا ها در هدول میزان ال وبوداری دینی از بونامهتوزیع نأب یه تحقی مورد تکیید قوار ن وفته اس .رو فوض حدی بیشتو از زنان اس . ازای

و در 20226از آنجا که شدت هتبأت ی به دس آمده در ضویب وی کوامو بوابو با هـنس و میـزان بـی تـوان گفـ کـه رابرـه معنادار اس می 2021تو از سرح کوچک

های تلویزیونی در سرح ضعیفی اس . ال وبوداری دینی از بونامه

های تلویزیونی ی میانگین میزان الگوبرداری دینی از برنامهـ بررس3جدول شماره

بر حسب جنس

الگوی هويت دينی جنس

جمع باال متوسط پايین

12202 1101 1202 3603 زن

12202 2407 6202 1103 مرد

12202 1402 1307 3203 جمع

91991سطح معناداری 91290ضريب وی کرامر 91991داری سطح معنا 17103کای اسکوئر

رسد با باال رفتن جايگاه و موقعیت شغلی افراد، میـزان فرضیه چهارم: به نظر می يابد.های تلويزيونی افزايش میالگوبرداری دينی از برنامه

وداری دینـی از بوههی و میزان ال ـو چنداستی مقیاساز آنجا که تفکیک شغلی در بل سنج اس بوای سـنج آزمـون های تلویزیونی در سرح مقیاس توتیبی قا بونامه

فوضیه از آزمون کای اسکوئو و ضویب وی کوامو استفاده شده اس . تـوان گفـ کـه بـی از نیتـی از دانشـجویان در مـی 4با توهه به نتایو هدول شتاره

های تلویزیونی بواوردارند.های شغلی مختلف از میزان ال وبوداری متوسری از بونامه گووهاسـ و در سـرح 14061اسـکوئو که مقدار کـای کودتوان بیان نتایو میبا توهه به بی دو متغیو های اه و موقعی شـغلی معنادار نیأ . بنابوای 2021تو از ارای بزرگ

011مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

های تلویزیونی رابره وهود ندارد. به عبـارت دی ـو و میزان ال وبوداری دینی از بونامهی تلویزیونی در بی دانشـجویان بـو حأـب تفکیـک هامیزان ال وبوداری دینی از بونامه

اس .نشده فوضیه تحقی تکیید رو ازای .شغلی متفاوت نیأ

های ـ بررسی رابطه بین شغل و الگوبرداری دینی از برنامه4جدول شماره

تلویزیونی

الگوی هويت دينی شغل

باال متوسط پايین

1802 4606 3102 آزاد

1106 1106 3208 دولتی

1202 1104 3606 یکارب

1709 6207 1904 دارخانه

202 12202 202 بازنشسته

206 6108 3106 ساير

1309 1306 3206 جمع

0741.سطح معناداری 073.ضريب وی کرامر 0741.سطح معناداری 74047کای اسکوئر

ی، میـزان های دينی تلويزيونرسد با افزايش پخش برنامهفرضیه پنجم: به نظر می يابد. های تلويزيونی نیز افزايش میالگوبرداری دينی )الگوی هويت دينی( از برنامه

های دینی تلویزیونی و میزان ال ـوبوداری دینـی از بونامه پژوه از آنجا که در ای بـوای آزمـون ایـ فوضـیه هأتند توتیبی قابل سنج مقیاسهای تلویزیونی در بونامه

عدی از ضویب هتبأت ی اسپیوم استفاده شده اس .عالوه بو هدول دوباسـ فـو صـفو 20221طور که نتایو نشان داده اس چون سرح معناداری هتان

های دینی تلویزیـون و میـزان رد شده اس . به عبارت دی و بی متغیو میزان پخ بونامهود دارد. هتچنی مربـ های دینی تلویزیون ارتباط معناداری وه ال وبوداری دینی از بونامه

711 های تلويزيونی ج. ا. ا در ايجاد الگوی هويت دينی بررسی نقش برنامه

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

حـاکی از آن اسـ کـه بـا 20422بودن مقدار آزمون ضویب هتبأت ی اسـپیوم بوابـو های تلویزیـونی های دینی تلویزیونی ال وبوداری دینی از بونامهافزای میزان پخ بونامه

شود. نتایو هـدول دو بعـدی یابد و فوضیه تحقی تکیید میدر بی دانشجویان افزای میهـای دینـی تلویزیـون میـزان کند؛ بـا افـزای پخـ بونامـه نیز نتیجه فوضیه را تکیید می

یابد. های تلویزیونی در بی دانشجویان افزای میال وبوداری دینی از بونامه

ـ بررسی رابطه برنامه های دینی تلویزیونی و الگوبرداری دینی از 5جدول شماره

های تلویزیونیبرنامه

ای دينی تلويزيونه برنامه

الگوی هويت دينی باال متوسط پايین

201 1308 4401 پايین

706 6903 2301 متوسط

1302 3807 801 باال

1202 6202 2708 جمع

91499ضريب همبستگی اسپیرمن

91991سطح معناداری

های تلويزيونی با میـزان رسد بین انگیزه استفاده از برنامهفرضیه ششم: به نظر می های تلويزيونی رابطه وجود دارد.الگوبرداری دينی )الگوی هويت دينی( از برنامه

اسـتی مقیـاس های تلویزیونی در ان یزه استفاده از بونامه پژوه از آنجا که در ای توتیبـی قابـل مقیـاس های تلویزیـونی در چندوههی و میزان ال وبوداری دینی از بونامه

وضیه عالوه بو هدول دوبعدی از آزمون کـای اسـکوئو بوای آزمون ای ف سنج اس و ضویب وی کوامو استفاده شده اس .

و در 31089اسـکوئو که مقـدار کـای گف توان می 6با توهه به نتایو هدول شتاره بی دو متغیـو ان یـزه اسـتفاده از معنادار اس . بنابوای 2021تو از سرح ارای کوچک

011مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

هـای تلویزیـونی رابرـه و میزان ال ـوبوداری دینـی از بونامـه های دینی تلویزیون بونامههـا در هـدول میـزان ال ـوبوداری بدی معنی که با توهه به توزیع نأـب ؛وهود دارد

ای از مشـکالت های تلویزیونی در بی دانشجویانی که با ان یزه حل پارهدینی از بونامهمیزان ال وبوداری دینـی در اس . در کل توباال کنندهای تلویزیونی را پی یوی می بونامهدرصد بـا ان یـزه 1107درصد دانشجویانی که با ان یزه کأب اطالع و آگاهی 1802بی

هـای صـحب شـدن بـا اطوافیـان بونامـه درصد با ان یزه هـم 6101 و سوگومی و تفویحمورد تکییـد فوضیه تحقی رو در حد متوسط اس . ازای کنندتلویزیونی را پی یوی می

قوار گوفته اس . 20281از آنجا که شدت هتبأت ی به دس آمـده در ضـویب وی کوامـو بوابـو بـا

هـای تلویزیـونی و میـزان تـوان گفـ کـه رابرـه ان یـزه اسـتفاده از بونامـه اس مـی های تلویزیونی در سرح ضعیفی اس .ال وبوداری دینی از بونامه

های تلویزیونی و الگوبرداری اده از برنامهـ بررسی انگیزه استف6جدول شماره

دینی از برنامه های تلویزیونی

الگوی هويت دينی انگیزه

باال متوسط پايین

1707 1802 2401 کسب اطالع و آگاهی

901 1107 3901 سرگرمی و تفريح

707 6101 3208 صحبت شدن با اطرافیانهم

ای از مشکالت حل پاره خانوادگی

1607 4202 4304

602 1602 3701 ساير داليل

1402 1307 3203 جمع

91991سطح معناداری 91275ضريب وی کرامر 91991سطح معناداری 35173کای اسکوئر

747 های تلويزيونی ج. ا. ا در ايجاد الگوی هويت دينی بررسی نقش برنامه

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

هـای دينـی تلويزيـونی رسد هر چه مخاطب بـه برنامـه فرضیه هفتم: به نظر میهای تلويزيـونی ز برنامهمند باشد، از میزان حس تقلید و الگوبرداری باالتری ا عالقه

گردد. برخوردار میهای تلویزیونی و نیز میـزان ال ـوبوداری از آنجا که در ای پژوه میزان عالقه به بونامه

های تلویزیونی در مقیاس توتیبی قابل سنج اس بوای آزمون ایـ فوضـیه دینی از بونامه اده شده اس . عالوه بو هدول دوبعدی از ضویب هتبأت ی اسپیوم استف

20221چـون سـرح معنـاداری نشان داده اس 7طور که نتایو هدول شتاره هتانهـای بی متغیو میزان عالقه به بونامـه فو صفو رد شده اس . به عبارت دی واس

های دینی تلویزیونی ارتباط معنـاداری دینی تلویزیون و میزان ال وبوداری دینی از بونامه 20132مرب بودن مقدار آزمون ضویب هتبأت ی اسپیوم بوابـو نی وهود دارد. هتچ

حاکی از آن اس که با افـزای میـزان عالقـه بـه 2021تو از و سرح معناداری کوچکهای تلویزیونی در بی دانشجویان های دینی تلویزیونی ال وبوداری دینی از بونامهبونامه

نتیجـه نیـز ایـ نتایو هـدول دو بعـدی شود. مییابد و فوضیه تحقی تکیید افزای میدرصد از دانشجویان کـه 6607که میزان ال وبوداری دینی در بی کند را تکیید میفوضیه

مند هأتند در سرح متوسط اس . های دینی عالقهبه میزان متوسری به بونامه

و ـ بررسی رابطه میزان عالقه به برنامه های دینی تلویزیونی7جدول شماره

های تلویزیونی الگوبرداری دینی از برنامه

الگوی هويت دينی میزان عالقه

باال متوسط پايین

204 4809 1206 پايین

202 6607 3303 متوسط

3302 1708 902 باال

1402 1307 3203 جمع

91991سطح معناداری 9153ضريب همبستگی اسپیرمن

012مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

‌بندي‌جمع

شـده و ایـ تحـول بـویژه در دچار تحـولی اساسـی ها ههان امووز در تتامی زمینهدی در بی هوامع در حال اس . در ای وضعی داشته نتود چشت یویزندگی افواد

تغییـو شـده اسـ . دسـتخو تـو تـو و مهـم به طویقی بوهأته گذار از سنتی به مدرنهوامـع در ابعـاد مختلـف را ای افزای ارتباطات ههانی و ههانی شدن تغییوات عتده

هـا و قـوار گـوفت در معـو اندیشـه و های گونـاگون اس . رواج ارز ایجاد کودههای مختلف از هتله عوامل تهدیدکننده تعل اـاطو بـه هویـ دینـی در بـی گوای

هوانان اس . های هتعی در زندگی روزانه افواد هامعه محدود بـه تقویـ یـا تغییـو تکثیو رسانه

ها و ال وهای ها و ن و تواند منجو به کأب ارز أ بلکه میها و رفتارها نین و های موبـوط کنند. یکی از نظویهها تعبیو میرفتاری شود که از آن به آثار اهتتاعی رسانه

( اس کـه بـه طـور 1986 1باندوراها نظویه یادگیوی اهتتاعی به آثار اهتتاعی رسانهها بیشتو آنچه را کـه بـوای ساس ای نظویه انأان. بو اداردویژه با ارتباط هتعی ارتباط

گیونـد راهنتایی و عتل در زندگی نیاز دارند صوفا از تجوبه و مشاهده مأتقیم یاد نتی شود. های هتعی آمواته میطور ریومأتقیم و بویژه از طوی رسانه بلکه عتده آنها به

رود که هوی انتظار می گذاری ناشی از فوآیند هابا توهه به تغییوات سویع و پیامدبا توهه به دوره سنی و موقعی اهتتاعی تقویبا دینی در بی هوانان بویژه دانشجویان

یـد ؤم پـژوه های تو شده باشد لیک یافتهکتون از سایو اقشار هامعهآنها متفاوت لویزیـونی هـای ت آن اس که به طور کلی میزان ال وبوداری دینی دانشـجویان از بونامـه

و یـادگیوی اهتتـاعی روفباالتو از حد متوسط اس که ای نتیجـه هتأـو بـا نظویـه تلویزیـون بـو و تـکثیو ها در تجدید حیـات دینـی کننده رسانه بیان و نق تعیی باندورا

معتقـد اسـ در 2هـوج گوبنـو ال وبوداری دینی افواد مورد مرالعه اس . نظویه کاش یزیون به صورت متوالی ارائـه شـود و بیننـدگان در معـو آن صورتی که پیامی از تلو

1. Bandura

2. G. Gerbner

743 های تلويزيونی ج. ا. ا در ايجاد الگوی هويت دينی بررسی نقش برنامه

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

گیـوی از قوار گیوند دنیای ذهنی آنها متفاوت اواهد شـد. در مرالعـه حاضـو بـا بهـوه های دینی تلویزیونی بو هویـ استفاده از بونامهتکثیو میزان هوج گوبنونظویات کاش

هتأـو بـا نظویـات گوبنـو آن ایو اس که نت گوفتهدینی دانشجویان مورد مرالعه قوار های دینی تلویزیونی میـزان ال ـوبوداری دینـی با افزای استفاده از بونامه دهد مینشان

در بی دانشجویان نیز افزای اواهد یاف .هتأو با نظویه وابأت ی مخاطبان نشـان داده شـده اسـ کـه بـی پژوه در ای

هـای تلویزیـونی و ی و میـزان عالقـه بـه بونامـه هـای تلویزیـون ان یزه استفاده از بونامهها رابره وهـود دارد و دانشـجویانی کـه بـه دنبـال حـل بونامهاز ای ال وبوداری دینی

های تلویزیونی به میزان زیادتوی ال ـوبوداری از بونامه مشکالت اانوادگی اود هأتندوبوداری در بی دانشـجویان های دینی میزان ال دینی دارند و با افزای عالقه به بونامه

یابد. افزای میهـنس و سـ مخاطـب در رابرـه بـا دو متغیـو سـعی شـده اسـ پژوه در ای

بـی دو عامـل سـ دهـد مـی نشان نتایوال وبوداری دینی مورد سنج قوار گیود که های تلویزیـونی رابرـه دارد کـه شغل و هنس عامل هنس با ال وبوداری دینی از بونامه

هـای ی بی زنان دانشجو نأـب بـه دانشـجویان مـود از میـزان کتتـوی از بونامـه در ا کنند.تلویزیونی ال وبوداری دینی می

توان به ای موارد پوداا : ها میبندی ای بورسیدر آاو در طی هتع

در نظویه کاش بو ای عقیده اسـ کـه تلویزیـون ابـزاری اسـ در هوج گوبنوهای تغییو تهدید یا تضعیف نظـام سـنتی ه ه صنعتی اهتتاعی که بشد دس نظم تربی

ها و رفتارها در ادم حفظ تربی یا تقوی آنهاس . او مـدعی اسـ باورها ارز های دنیـا رابرـه وهـود دارد و که میان تتاشای تلویزیون و ارهار نظو در مورد واقعی

مصوف ااـتالف ندگی با بینندگان کمتتاشاگوان پومصوف تلویزیون نأب به واقعیات زبینـی نظو دارند. ای نظویه معتقد اس که تلویزیون در بلندمدت موهب تکثیو در ههـان

شود و بـه آنهـا ن ـو و ان یـزه تلویزیـونی و نظام ارزشی بینندگان پومصوف اود می بخشد. واحد در مورد واقعیات می

014مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

هـا و باورهـایی اسـ کـه از د ارز کننده عقایتلویزیون اال و منعکس رو ازای 1تاهفـل طب تعویف هنوی اساسو ای بپذیود. نیازهای نهادینه هامعه پیوامون تکثیو می

هوی اهتتاعی به تعویف از اود شخص در ارتباط با دی وان گف توان از هوی میهـای اهتتـاعی یعنی تعویف از اود بو حأب عضـوی در یکـی از گـووه ؛اشاره دارد

فوعـی شخصـی تعویـف شـده و نقـ نظـام متعدد. هوی اهتتاعی به عنـوان یـک اهتتاعی قائل اسـ . بـه ایـ توتیـب ایـ نظامای در تعیی مشارک شخص در عتدههای فوهن ی گووهی اسـ کـه بـه آن کند که هوی فود تابعی از ویژگیبیان می نظویه

وه اس . با توهـه بـه نظویـه گوبنـو تعل دارد و مبتنی بو تفأیو درون گووه و بوون گوتوان به ای موضوع مورد پـژوه نظویه کاش ( و تعویف هوی از دیدگاه تاهفل می

هـای هـا و سـویال رسد با افزای پخ و اسـتفاده از بونامـه اشاره داش که به نظو میدر یابـد. یهای تلویزیونی نیز افزای مدینی تلویزیونی میزان ال وبوداری دینی از بونامه

در صـورتی کـه پیـامی از تلویزیـون بـه کـود توان بیـان واقع با اشاره به نظو گوبنو میدنیـای ذهنـی آنهـا صورت متوالی ارائه شود و بییندگان در معو آن پیام قوار گیونـد

متفاوت اواهد شد و هوی فود طب گفتـه تاهفـل بـا در معـو قـوار گـوفت او در گیود و چناچه فـود و شکل می کند تغییو میگووه و بوون گووه شوایط و امکانات درون

از آنجـا کـه ها و هنجارهای اهتتاعی قوار ب یودهو چه بیشتو در بوابو باورها و ارز اـود را بـا شـوایط و گـودد هـای اهتتـاعی اـود مـی های هامعه و گووهتابع ویژگی

کند. میه اود را هتاهن و تعیی دهد و مراب با آن دیدگا می وف های اهتتاع ویژگیبـدی صـورت در افـواد هامعـه وراز ای رو طب ای گفته ال ـوی هویـ دینـی هـو

تـابع های دینی تلویزیونیتواند افزای یابد زیوا شخص با افزای استفاده از بونامه می رفتـار و کـودار بـه دنبـال و شـود مـی های فوهن ی و دینی هامعه اسالمی اود ویژگی .گودد میهای دینی مورد نظو با بونامه منرب

مفهوم منفعلی نیأ که تنها تح تکثیو عوامـل بیوونـی شـکل ب یـود بلکـه اودناشی از تعامل درون و بیوون اس و هوی شخصی به معنای تـداوم رفتـار و ن ـو

1. H. Tajfel

741 های تلويزيونی ج. ا. ا در ايجاد الگوی هويت دينی بررسی نقش برنامه

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

امـا بـه سـ از هتـی تـداوم ا فود در زمان و مکان اس و در مجتوع هوی عبارتبو رفتار و ن و رو آورد و ازای صورت بازتا تفأیوی که شخص از آن به عتل می

هوی شخص هتان چیزی اس که فود باید آن را بـه در واقع .گذاردثیو میکشخص تهای بازتابی اـوی مـورد پشـتیبانی قـوار طور مداوم و روزموه ایجاد کند و در فعالی

دهد.از هوی آنتونی گیدنزیه وابأت ی مخاطبان و تعویف پس در نهای با توهه به نظو

رابرـه سـه گانـه بـی رسـانه وهود توان به ای موضوع اشاره داش که با توهه به میبی ان یـزه اسـتفاده و میـزان عالقـه بـه توان قائل به وهود رابره میهامعه و مخاطب

زیـوا نیـز بـود؛ اری دینـی( های تلویزیونی با میزان ال وی هوی دینـی ال ـوبود بونامهکه با ان یزه نیاز به داشـت اطالعـات کأـب آگـاهی و اطـالع و یـا ان یـزه یمخاطبان

منـد بـه ایـ گونـه هو عالقـ کننـد تتاشا میهای تلویزیونی را سوگومی و تفویح( بونامهتوانند در تعویـف هویـ دینـی اـود از طویـ اسـتفاده و در واقع می ها هأتندبونامه

هـای ثو واقـع گودنـد و در فعالیـ ؤهـای تلویزیـونی مـ شای روزموه و مداوم بونامهتتادر های دینی از تلویزیـون اسـ ها و سویالبازتابی اوی که هتان دنبال کودن بونامه

ثیوگـذار باشـند و در واقـع از ارتبـاط بـی اودشناسـی و کرفتار و ن و دینی اـود ت ون شخص طب گفته گیدنز اس با توهه به نیـاز اداشناسی که هتان تعامل درون و بو

ثوی داشـته ؤو وابأت ی دینی اود بو ال وی هوی دینی ال وبوداری دینـی( نقـ مـ باشند.

‌پيشنهادها

در ایـ اصـوی بوای راهکارها و پیشـنهادها به حاضو پژوه به موازات نتایو :شود اشاره می

دینـی ـ و دان درباره امور عقیدتی در تولید اطالعات بیشتو به امو پژوه توهه ـ ؛و معارف اسالمی بوای هامعه دانش اهی

011مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

افـزای بـه منظـور های تلویزیونی اانوادگی و طنز با مضتون دینـی تولید سویالـ ؛های دینی عالقه مخاطبان به بونامه

؛ای که فوص بازاندیشی دینی را متک سازدتوویو تولیدات رسانهـ ؛ایتو هامعه دانش اهی در فضای رسانهالحضور مأتتو و فعـ های دینـی و افـزای هـذ مخاطبـان هـوان در انتخـا مصـوف تقوی بونامهـ

؛فوهن ی تلویزیون داالیهوانان دانشجو از بویژهپوکودن فوار افواد موضوع هدی مأئوالن امو به ـ توهه

؛طوی تلویزیون ؛ازهای دینی هوانانهای دینی با توهه به نیبوگزاری مناروهـ ریزی مأئوالن امور هوانان بوای افزای مبانی معوفـ دینـی در هوانـان و بونامهـ

توی راه بوای هلوگیوی نان به عنوان اصلیآتوسعه ادامحوری و تعتی باورهای دینی ؛ثیوات سو ماهواره بو هوی دینی هوانانکاز ت

بـو ....( و اینتونـ ماهواره ویزیون تلهای مختلف در مورد اثوات رسانه ـ پژوه ؛نهاآ نی مخاطبان با توهه به گووه سنیدی های گوای رویهای تلویزیونی بوای هامعه سـنتی و آدا و رسـوم دینـی آنهـا اهتیـ در بونامهـ

سـن مـذهبی و دینـی بیشتوی قائل باشند تا سرح آگاهی کأانی که بـا ایـ مواسـم و پـذیو و ها باید پویا و انعراف راهبود ارتباطات در بونامه. در کل باال بوود آشنایی ندارند

.تکوانه باشدبم

منابع

رابرـه تعهـد و وهـدان کـاری بـا تعهـد » (.1382 تیئشامحتود و علی احتدپور .21ـ 28 صص 12و 11 توسعه مديريت «سازمانی

سأـه ؤرات مانتشـا : تهـوان ايران، هويت، ملیت، قومیـت (.1371 حتیداحتدی .تحقیقات و توسعه علوم انأانی

741 های تلويزيونی ج. ا. ا در ايجاد الگوی هويت دينی بررسی نقش برنامه

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

مطالعـات سیاسـی «مأئله هوی ایوانی در ایـوان معاصـو » (.1387 اکبواشوفی .121ـ 122 صص 1پاییز توهته مهدی فوهی و نفیأـه مطالعات فرهنگی و عملکرد (.1387 کویس بارکو

.پژوهشکده مرالعات فوهن ی و اهتتاعی :حتیدی تهوانموکز : تهوانهای سنتی تا تلويزيونها و دين: از رسانهرسانه (.1381 ناصوهنو با

.تحقیقات صدا و سیتای هتهوری اسالمی ایوانمعوفی سه کتا در موضـوع دیـ رسـانه و فوهنـ عامـه » (.1386 حأ بشیو

.231ـ 212 صصبهار و تابأتان مطالعات فرهنگی و ارتباطات «پأندسأـه ؤم :توهته باقو سارواانی تهـوان فرهنگ علوم اجتماعی، (.1371 آلبیوو

.کیهان هـای آن در غـرب تلويزيـون و دکتـرين (.1382نیکالی ستیونووی بیویوکف

.ها موکز مرالعات و تحقیقات رسانه :توهته محتد حافظی تهوانمخاطـب رسـانه دینـی (. »1384 و عزیـزی و کالنتـوی محتدرضـا هوادی ی انه

بورسی رابره دینداری مخاطبی و بوآورده شدن انتظارات دینی ؛ دیندار و رضای نأبی .های رادیو دفتو پژوه : تهوانمجله جهانی رسانه «ای آنان رسانه

ـ اسالم «های دینیهوی دینی یا هوی » (.1384اهلل حج هوانی 1 یپژوه .131-114 صص پاییز و زمأتان

ههاد دانشـ اهی : تهوانهويت دينی در ايران (.1383 محتدهوادی ساز قت چی .پژوهشکده علوم انأانی و اهتتاعی

هـای تلويزيون و گستره عمـومی، جامعـه مـدنی و رسـانه (.1382 پیتودال ون .انتشارات سوو : توهته مهدی شفقتی چووده تهوانگروهی

تحقیقات فرهنگـی ايـران «یسـاز رسانه و فوهن » (.1388 محتدرضا دهشیوی .179 ـ 228 صص 8 پیاپی2

.منشو اسی : تهوانهای ارتباطات جمعینظريه (.1381 افشی رازقی های دینی و ریودینی تلویزیـون در افـزای یـا نق بونامه» (.1388 اعظمراودراد

.49-77 ص صتابأتان 6 2 دوره ، تحقیقات فرهنگی«کاه دینداری

011مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

. تهوان: اطالعات.های گروهی های اجتماعی رسانه ارتبا جنبه(. 1377رواانی باقو سا : یـزد شناسی اعتقادات دينـی درآمدی بر مردم (.1388 سیدمحأ سعیدی مدنی

.دانش اه یزدــد ــجاعی زن ــاش ــداری » (.1384 علیوض ــنج دین ــوای س ــدلی ب ــوان م ، «در ای

.34ـ 66ر صص بها1 6 دوره شناسی ايران جامعهبررسی رابطه استفاده از اينترنـت و هويـت دينـی (.1382 مجتبـی عباسی قادی

ــو مرالعــات و توســعه رســانه :تهــوانکــاربران، هــا معاونــ امــور مربوعــاتی و دفت .رسانی وزارت فوهن و ارشاد اسالمی اطالع

سـال نامه پژوهش «های آنهويت دينی و چالش» (.1382 محتدرحیمعیوضی .179ـ 228 صص 23و22 6

موکـز تحقیـ و : توهته معصومه عصام تهواندرک راديو (.1381 کواسل آندره .توسعه صدراهوی دینـی » (.1388 زاهدانی سعید زاهد عزیزی و عبدالحأی و هلیل کالنتوی

6 2 دوره ، تحقیقات فرهنگی ايـران «و هوانان نتونه آماری هوانان شهو شیواز( .131ـ 141تابأتان صص

.نشو نی : تهوانجهانی شدن فرهنگ و هويت (.1381 احتدمحتدی گلهـای دینـی تلویزیـون هتهـوری ارزشیابی پویانتایی(. »1387اله پور نعت موسی

.117ـ 182 صص 3 پاییز تحقیقات فرهنگی ايران« اسالمی ایوان تهـوان: موکـز مرالعـات و هـا و بازنمـايی هرسـان (. 1387زاده سیدمحتد مهدی

ها. تحقیقات رسانهبازانديشـی دربـاره رسـانه، ديـن و (.1382 نـات و الندبای استوارت ام رهووانتشارات سوو و موکز تحقیقات و مرالعات ؛نیا تهوان توهته مأعود آریاییفرهنگ

و سنج صدا و سیتا.

روستای چنگیزقلعه بیجارباد و انواع آن در فرهنگ مردم

1داغی ایرج قره

‌چكيده

گفتـه 2های مهم طبیعت است و در زبان کردی و به گـويش گروسـی بـه آن، وا باد يکی از انرژیويژه بهقلعه زیچنگنقش خاصی در زندگی مردم روستای انواعی دارد و هر يک از آنها . باد شود می

ی مختل سـال بـه کمـک ها فصلزرگ خدادادی در اين نعمت ب؛ داردجامعه زارعان و دامداران در اين مقاله نگارنده با مشاهده مشارکتی و تحقیـق میـدانی، باورهـا و اصـطالحات . ديآ یممردم

ها و کشاورزان، پیرامون انواع باد را بررسی و عالوه بر تبیین نقش انواع باد در زندگی مادی چوپانثل، چیستان، شعر و قصه( مردم بیجار را بررسی کرده مصاديق حضور باد در انواع ادب شفاهی )م

است.

در مورد باد، کاربرد باد يیها انواع بادها، باورهای پیرامون باد، قصه ها: کلیدواژه

یار بیجار گووس اسـ کـه کار د از فوهن یاران پوتال واحد فوهن مودم و از هنومندان معو 1348داری متولد ایوج قوه. 1

اند. ایشان عـالوه بـو پـژوه در زمینـه کارشناسـی بـا بیجار را با روایف بأیار گودآورده آدا و رسوم روستای چن یز قلعه

[email protected]های رادیویی فوهن عامه هتچون هف کوچه هتکاری دارند.رایانامه: بونامه

2. vaâ

گزارش فرهنگیاری

011مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

‌مقدمه

های الهی هأـتند توی نعت در عالم الق عناصو آ باد اا و آت از بزرگ که در ااتیار ما قوار دارند.

باد به دلیل حوک هوا از منـاط پوفشـار باشد. باد می اصلی طبیع ی از عناصو کیگـذارد. شـود. ااـتالف فشـار روی سـوع بـاد تـکثیو مـی فشار ایجاد می به مناط کم

ااـتالف زیـاد باشـد که یااتالف کم باشد باد افیف اس اما درصورت که یدرصورتت موقعیـ هغوافیـایی روسـتای به دلیل قوار گوفای نعت ادادادی .باد شدید اس

.ایـ دیـار دارد در بـی مـودم از گذشته تـا امـووز اهتی و ارز ااصی چن یوقلعهاسـتان . بیجـار یکـی از شـهوهای اسـ چن یز قله یکی از روسـتای شهوسـتان بیجـار

اس . بیجار در گذشـته شهوهای ایوانتوی و از قدیتی شهوستان بیجار موکز کودستان از ارتفـاع از سـرح دریـا متـو 1942ایـ شـهو بـا بـوده اسـ . گـووس والی موکز متـو از 772آید شـهو بیجـار از لحـاظ ارتفـاع توی شهوهای ایوان به حأا می موتفع

روستای چن یز قلعه یکی از روسـتاهای بیجـار بلندتو اس . سنندجتو از م 421تهوان و قـوار دارد کـه علـی کوه چن یزقلعه و کوه پنجـه بی دو از طوف رو و شو اس که

بـام ایـوان به هتـی اـاطو بـه بیجـار .اس ودستان های استان ک یکی از بلندتوی کوهبـه دلیـل قـوار رو ازای ای روستا یکی از نقاط بلند ایوان اس به بیان دی وگویند. می

ایــ روســتا از نعتــ وز بادهــای مختلفــی ویــژهموقعیــ هغوافیــایی گــوفت درکـامال ییآ و هـوا ایـ روسـتا ؛ بواـوردار اسـ در فصـل بهـار و پـاییز بخصوی

بوودت پوبوف کهی سود و یها زمأتانهایی انک و مربوع و با تابأتان ؛کوهأتانی دارد .رسد میدرهه زیو صفو هم 31های آذر و دی بعضی اوقات به هوا در ماه

‌انواع‌باد

از: وزد عبارتند میدر چن یزقلعه های مختلف سال که در فصل ییبادها

717 باد و انواع آن در فرهنگ مردم روستای چنگیزقلعه بیجار

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

. بـادی کـه از ( نـام دارد بـاد مـه « 1وامـه یـه »وزد بادی که از ست شتال به هنو می. بـادی کـه از طـوف شـو بـه شود گفته می (باد شتال « 2واشتال»وزد هنو به شتال می

وزد بـه آن معووف اس و بادی که از رو می (باد بزک « 3وابزک »وزد به نام رو می ووزد سـت شـتال روبـی مـی از ی هم وهود دارد کهگویند. باد دی و می (بادسو « 4واسو»وز ایـ بـاد باعـث گودواـا شـدید و گـاهی هـم .نام دارد باد اصفهان( « وا اصفهان»

کند. شود و اأاراتی هم به کشاورزان وارد می شکأته شدن شاخ و بوگ دراتان میگفتـه « 1گـوده لـوی الن » هـا به آن وزد. های مختلف سال می اما گودبادهایی که در فصل

بـه گیـود وزیدن میکه به صورت ناگهانی و در چند دقیقه هم بادهای شدیدی .شود میاگو در فصل بوداش محصول کشاورزان بوزد باعث ای بار . شود گفته می« 6گوه وا»آن

شود. های گیاهان چیده شده در کنار مزارع می متالشی شدن اوم گندم و دسته

‌کاربردهاي‌انواع‌باد

وزیـدن در اوایل صبح تا رهـو معتوالو اد هتیشه مالیم اس اد مه( ای ببوامه یه دارای زیـوا . رود بـه شـتار مـی و در فصل بهار و تابأتان یکی از بهتوی بادها گیود می

مخصوصا زمانی که گنـدم شود. ها می باعث رشد گیاهان و گندمو رطوب ااصی اس کـه هـوا ابـوی باشـد و هـم . زمانی کند به رشد آن کتک میدر حال اوشه دادن اس

تـا شود بـاران باعث میگیود و حوک ابوها را می یشووع به بارندگی کند ای باد هلوایـ بـاد های اردیبهش و نیتـه اول اـوداد در ماه اگو سالی. بباردچند روز به آرامی

اما اگـو هتـی بـاد در ها او اواهد بود. در آن سال رشد گیاهان و گندم بوزدموتب هوا بأیار سود اواهد شد بوزدزمأتان و در حالی که بوف بو روی زمی نشأتهصل ف

1 . vâ me yeh

2. vâ šhomal

3. vâ bezkošh

4. vâ sar

5. garde loulân

6. gerah vâ

012مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

موقع بوداش گندم ای باد شـووع بـه و . اگو در فصل تابأتان شود میو یخ و یخبندان و شـود هـای گنـدم کـامال نـوم مـی اوشـه دارد یرطوب زیاد از آنجا کهوزیدن کند کننـد لـذت مـی اما کشاورزانی کـه بـا دسـ درو کندها را درو تواند گندم کتبای نتی

سـختی کـار را تأـهیل انکـی هـوا هم و شود گندم به راحتی درو میزیوا هم بوند می .کند می

:(باد شتال وا شتال ای باد در هـو فصـلی از

یسال بوزد معتوال نفأـ نحـوی کـه بـه ؛گوم دارد

ــتان ــل زمأ ــو در فص اگــد ــدن باش ــث آ ش باع و شود ها می خها و ی بوف

هـای بهتـ و اگو در ماهکودن بوزد با آ دی ماه

ها بـوای بـوف تـازه بوفبه طور معتـول ایـ بـاد زمـانی بارد میای باد حتتا بوف وز کند و پش ها باز می

شـود در فصـل گـوم سـال باعـث مـی وز بـاد شـتال . باشـد آستان ابوی وزد که می ش شود.محصوالت کشاورزی زودتو آماده بودا

وق بـوزد آسـتان صـاف و هـوا کـامال سـود هوای باد : باد بزک ( باد وابزک در فصل پاییز یـا اوایـل بهـار بیایـد و هـوا هـم ای باد ای باورند اگو مودم بو شود می

د. به هتی ااطو به ور از بی می گلهها و بزهای ضعیف و کوچک بارندگی باشد بزرالهباعـث های گـل سـوخ بـوزد ای باد اگو در زمان بازشدن رنچه .موسوم اس وابزک

سـوخ یـا بـه آن سـومای گـل اهالی ای دیـار شود های گل می شدن زودتو رنچه شکوفا وزد و گاهی دمـای هـوا بـه نزدیـک صـفو گویند که بأیار مالیم می محتدی هم می گل

رسد. درهه هم می

713 باد و انواع آن در فرهنگ مردم روستای چنگیزقلعه بیجار

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

ــوی ــو واسـ (:بادســـا ــوی باده ــی از بهت یک

کشاورزان در فصل بوایبوداشـــ محصـــول در

از آنجا . اس شهویورماه ــه ــع ک ــل موق ــ فص ای

ــدم ــوم گن ــدن ا کوبیراحتی با وزیـدن اس به

ای باد گنـدم را بـه بـاد یکی از آرزوی کشـاورزان دای با کنند میاز گندم هدا را کاه وکنند دهند و ش می می

لوبیـا نخـود گندم هـو محصوالت که کشاورزان . هن امیاس کوبی در فصل اوم اند اگو چند روزی ای بـاد نـوزد کشـاورزان در اود را در اوم هتع کوده ...عدس و

هـای مانند. با وزیدن اولی نأیم اوم با حال ن وانی ااصی منتظو وزیدن ای باد مین و و بـا حـالتی انـدا رونـد مـی مالیم ای باد مودم چند قدم به طوف وز ای نأیم

از کننـد با ای کار از بـاد دعـوت مـی وکنند می فیکه( آمیز شووع به سوت زدن محب .یاری کنددر کار اوم محصوالت آنها را و اوا بیدار شود و به داد آنها بوسد

در ودر فصـل زمأـتان ایلـی سـود ای باد .اس روبی ای باد شتالهه وز وزیـدن معتـوال یـک یـا دو روز در هـو فصـل و اسـ تابأتان بأیار انک و مربـوع

وزیدن ای باد از اول صبح تـا رـوو زمان کند میابوی صاف یا نیتهرا و هوا گیود می باشد. آفتا می

و هـا چوپـان باد به هز کشاورزی در زندگی مودم کاربودهای دی وی نیز دارد مـرال نـان کـودن رـذا آمادهبوای در صحوا اواهند یم یوقتکشاورزان در ایام مختلف سال

کودن چای کتوی سیاه( آت روش کنند بوای مشخص شدن دقی هه شیو( و یا دمتا هه وزیدن باد مشـخص شـود. کنند یماا نوم به هوا پوتا مش کوز باد ی

و ننـد یچ یمـ سن به شکل مرلـث روی زمـی تکه سهمواف هه وزیدن باد وق آندهنـد و در کنـار آن چـو و قـوار مـی ها سن ی اود را روی ای کتوی یا قابلته رذا

014مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

آتـ تـا بـا وزیـدن بـاد کننـد یمـ دهند و آت را روش زا قوار می هیزم و مواد آت زودتو آماده شود. ها آنرذای شده ور شعله

ی اوداد تا موداد وزیدن انواع بادهـا بـه انـک شـدن ها ماهدر فصل گوم سال مانند ایـ بـاد بـوای .بتوانند کار کننـد تو راح تا بهتو و کند یمدم در روستا کتک زیادی مو

و راحتـی در چـوا باعـث آسـای که در صـحوا هأـتند مانند گاو و گوسفند حیواناتی .شود می

و بـه وزد یمـ چواکه آرام و مالیـم اس وزیدن بادها از صبح تا رهو معتوال او مخصوصا در فصل پاییز و اوااـو اما در بعدازرهوها کند یممودم در انجام کارها کتک

بـه محصـوالت کشـاورزی وز باد در ای زمان اا اس و وز هتواه گودبهار .بود یمیا با اود کند یمرا اشک آنهاو رساند یمضور

‌باورهاي‌عامه‌پيرامون‌باد

بهـار و تابأـتان معتقدند اگو کأی قبل از طلوع اورشید در فصـل مودم ای منرقه و بانشـاط بخـورد در طـول روز سـالم صورت او بهنأیم مالیم و انک صبح اهی دس و صـورت شود یماز اوا بیدار که یهن اماگو سوحال اواهد بود. مخصوصا

و نوهوانان مخصوصا ها هوانبه رو ازای تو اواهند بود. با نشاط اود را با آ بشوید

711 باد و انواع آن در فرهنگ مردم روستای چنگیزقلعه بیجار

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

چشته انک آ صبح زود از اوا بوایزند و شود توصیه میخ های دم بداتواانم .داشته باشندزیبا و لریف یپوستتا اود بزنند صورت به

ی محصول درو شده را وقت کشاورزان در صحوا و مزارع در هن ام درو گندم و هو صـورت بـه اگو نندیچ یمدر زمی در کنار هم باقه( ی منظم و موتبها دسته صورت به

ناگهــانی گودبــاد تنــدی شــووع بــه را از دور گودبادوزیدن کند هوکس

دهــد یمــابــو دروگــوانببینــد بــه بـا قـوار دادن تا اس راه درگودباد

ی هـا دسـته سن و کلوخ بـو روی از اـود را درو شده باقه( محصول

مصــون ن ــه دارنــد. پاشــیده شــدن از فـودی کـم دروگوان در ای حال

و روبـووی بوود گودباد طوف بهچند قدم اواهند یم (کتتوی داردگناه کهس و سال ـ که یدرحالو یأتدباگودباد بـا داس دارد بـا بلنـد کـودن دسـ دی ـو دسـ کدر ی

دور هـا آننیایـد و از آنهـا مزرعـه طوف به خواهدب پی ( از گودباد بازکودهی ها پنجه .وارد کند دور شود بدون اینکه ضور و اأاراتی آنهاشود و یا از کنار

داننـد مـی ی اوب بهرا ها دامکه چوای هایی چوپاندر کار دامداری از اهالی ای دیار ی نأـیم مالیـم بـاد وقتـ در اول صبح و هن ام رـوو آفتـا ها گیوند. چوپان بهوه می

موافـ وقـ یهدهند و را مخالف هه وز باد بوای چوا حوک می ها دام وزد یمی تـازه و هـا علف وقتی ها دامبو ای باور هأتند زیوا بوند ینترا به چوا ها نآوز باد

دهـد یمبه گیاه دی و ابو و کند یمتولید بویی گیاه از اود اورند آن را میسبز بهاری ی گیاه موادی از اود توشح ها بوتهبه هتی ااطو سایو کند یمرا تهدید آنهاکه اروی

گویـا کنند. پیدا نتیمیلی به چویدن ها دامو دی و سازد میتلخ ا ر ها آنکه طعم کنند یم .اند شناسی به اثبات رسانده ای باور را به تازگی کارشناسان گیاه

مخصوصا اوایل فصل بهار و پـاییز گـاهی چنـد روز تـا یـک در بعضی از ایام سالودبادهـای اـای فواوان و گ اا و گودهفته باد شدیدی هتواه طوفان ش و ماسه با

011مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

بخصـوی و باعث مختل شدن زندگی مودم و اشک شدن مـزارع کشـاورزی وزد یمرفتـه بـا روشـ کـودن هـا زاده امامی روستا به ها اانمدر ای زمان . شود یم (گندم دیم

اواندن دو رکع نتاز حاه و پخ کودن اوما و حلوا در بی مودم و ذکو و شتع هـم نـذر هـا اـانواده بعضـی از .شودقرع دیشدی باد ا اواهند یمصلوات از اداوند

در آن سال در اثو وز باد اشک نشود در فصل اـوم چنـد ها آناگو گندم کنند یمو سـهم پونـدگان را هـم در فصـل زمأـتان ببخشـند کیلویی گندم به فقوا هجدهحلب

نـذر را ادا ایـ اانـه بـام پش گندم بو مش کی هوروزبا پاشیدن آنها فوامو نکنند .کنند می

باد‌در‌ادبيات‌شفاهي

باد در بأیاری از عناصو ادبیات شفاهی مودم کود بازتا دارد که در ای مختصو بـه شود: چیأتان و بومی سوود ای دیار اشاره می مصادیقی از حضور باد در قصه

ی کارهـا انجـام بـار و ونقـل حتـل ی قدیم مودم روسـتاها بـوای ها زماندر :ها قصه هـای و در مأـاف کودند یمقاطو استفاده گاو اسب مانند االغ یکشاورزی از حیوانات

ـ ن مـورد اوید مایحتاج و یا فـوو کـاالی مرالطوالنی و یتـو حجـم کـم ازاـود ازی تـو مهمکشت بادام گودو فند و از هته مانند اوما ها یاوراکرذاها و یتو یمقو

کودند. ه میاستفاد 1 قایووت( قاووتسوار بو یکـی از بود یمآرد کودن به آسیا بوای چند بار االغ گندم شخصی یروز

و بـو کـف دسـ آورد یدرمـ از هیب اـود قـاووت دس کبا ی وبود ها وانیحای تا بخورد اما شدت وز باد زیاد بود و مواد رذایی درون دسـ او خ یر یمدی و

اأـته و ک مأافو دی ـو بـه او رسـید و بعـد از سـالم . در ای حال یبود یمرا با اود بوادر اگـو » :عصبانی تتام گف بامود «ی اور یمچی ادا قوت» :و گف انباشید به

یی اسـ کـه در ها قصهی از کی یا. «هز هوابخورم توانم ینتای باد بیاید فعال هیچی

قاووت توکیبی از گندم کنجد بوداده و شیوه ان ور اس . ای رذای مقوی معتوال در طی سفو بـا ریخـت بـه کـف دسـ . 1

شد. اورده می

711 باد و انواع آن در فرهنگ مردم روستای چنگیزقلعه بیجار

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

صـحوا بـاد بیایـد و کأـی از در هو وق تا هایی که شود می نقل نهیس به نهیسبی مودم تـا ایـ بـاد بیایـد هیچـی دیگو یم. در هوا دیاور یم هدی وی سؤال کند که شتا چ

بخورم. توانم ینت

ها و زبانزدهایی اس که باد در معـانی چن یز مرل در افواه مودم قلعه :ها المثل ضربهتیشه مواف النیمختلف در آنها به کار رفته اس پوبأامدتوی آنها عبارت اس از: ف

کنـد یمـ هه باد حوکـ ربغبفالنی هتیشه بادی در

تا بـاد نیایـد ابـوی از دارداا نیأـ فالنـی و گود

مرل باد و بوران اس فالنی باد در بینی دارد مرل بو و

مرل بادی که کند یمباد کار تـا کنـد یم ور شعلهآت را

توان کود مرل باد بهاری با فالنـی عضـو نتیای باد از ای سوراخ بوزد هی کاری هلـو بـاد و پشـ سـو رقصد یمحز باد اس مانند بوگ درا به هو بادی

تا ای بـاد بیایـد روزگـار بـه کند یماز هو طوف که باد شووع به وزیدن کند ش درهببـود و دی ـو هی کاری کود سوسو تـو را توان ینتتا ای باد بیاید هتی منوال اس

.دیآ یمی فالنی مرل باد شتال بون ود

ها و لغزهایی نیز وهـود دارنـد کـه در ادبیات شفاهی کودستان چیأتان :ها ستانیچهوچی وشوی یا رسـید بوویـانی ـ :های انواع بادها را در اود نهفته دارند مرال ویژگی

اد هوا : بدیرس ینت آن به دیدو یمکید: هوچه به دنبال از هته هـا نه دس دیوی نه پا دیوی له گ کوره اوردیوی: نه دس دارد نه پا ـ

ابو دارد هوا : باد .مانـد گـذرد امـا هـای پـای نتـی له هو دری دوری ناوهیه پانیوی: از دری مـی ـ

هوا : باد

011مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

بـا توهـه بـه باقی بتاندوقتی فصل بهار فوا بوسد و بوف زیادی روی زمی اشعار:تواند بتابد و حوارت زیادی نـدارد مـودم نوراورشید به عل ابوی بودن هوا نتیاینکه

زمـان ها را زودتو آ کند. در ایـ کنند باد شتال بوزد و بوف از اداوند دراواس میشـوند و بـا هـم بـا صـدای بلنـد ایـ اشـعار را در منزل بزرگ آبادی هتـع مـی اهالی

:اوانند می پ و سپای فواوانوو ت وکل اانو شتال آما نه

بیار دم موهودات بی زوانو شتال آما نه و عجله و گل گان هو هو گشکی درات شتال آما نه وق هات

گل و گیاگان منتظودن بورودل سوز واشتال و سوز واشتال و سوز ره موبوتهوفولی ای بوج هوته زاوته شتال آمانه شتال آمانه

وبان چو تو بورو و مالمد قی بورو واشتال بورو واشتال دنتد بان چو دیارمد و مال بورو واشتال بورو واشتال

وفوگه بوی گو ریی هوزاوکی گو یا اوا واشتال بیای اوکی گو معنی فارسی اشعار:

با تتام امکانات و قدرت که داری اان شتال بیا از گودنه باد بأته بوس ودات زبانبیا به داد موهقأم اداا به ر تو شتال بیا با عجله باد اند ه ها دسته دسته از اا بیوون آمد گل اس موقع آمدن شتال بیا باد سوز گل و گیاه در انتظار آمدن تو هأتند بیا دل تتام شتال با سوز تتام با سوز بادو انباشـته هوت فواوان بوجمانند فاینجا بو به ادا قأم تو راشتال بیا با عجله باد

شده اس . تو بیا به اانه م چشم رویقدم شتال باد شتال بیا بادبیا

تو بیا به اانه م م چشم رویقدم شتال بیا باد شتال بیا باد بوف را ببود راه روستا را باز کند اید راه را باز کندیشتال ب ای ادا باد

711 باد و انواع آن در فرهنگ مردم روستای چنگیزقلعه بیجار

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

‌يبند‌جمع

یـوان محأـو ا منـاط با توهه به اینکـه از بلنـدتوی کوهأتانی چن یزقلعه منرقه بـه هتـی . وهـود دارد متنـاو طور بهوز باد کم و زیاد طول سال در تتام شود یم

هـای کار درنقـ اساسـی دارد و کتـک زیـادی مان ایـ دیـار باد در زندگی مود دلیل کند. به آنها می دامداری و بارداری و باربانی ی کشاورز

باورها عقایـد و کنند یمادادی ی زیادی از ای نعت ادها استفادهمودم ای منرقه گونـاگونی دراصـوی بـاد در گنجینـه و اشـعار هـا الترل ضو ها داستان ها أتانیچ

.ادبیات آنها وهود دارد

‌منابع

های ای مقاله حاصل مشاهده مشارکتی ن ارنده اس . ارلب یافته

راوی

ر کودستان ساله بازنشأته آموز و پوور چن یوقلعه بیجا 62 هیوان محتدی .1393تیوماه

نشینی در کهک قم از گذشته تا به امروز رسم و سنت شب

1مصطفی جعفرزاده دستجردی

‌چكيده

ای است که طی آن جمعی از دوستان، اقوام و يا همسايگان بعد از صرف نشینی، مهمانی شبانه شبمنظور گذراندن شب ضمن گفتگو آيند و به شام، اغلب در خانه و گاه در محافل ديگر گرد هم می

نشـینی در روسـتای سازند. شب های مفرح و هنری سرگرم می چره خود را با فعالیت و صرف شبهـای گیـری، آمـوزه دستجرد کهک قم دارای آداب خاصی است؛ مکان، زمان، پـذيرايی، دعـوت

های خـا مؤلفه های شبانه مانند خرک انداختن و موش انداختن از ها و بازی اخالقی و سرگرمی آن است.

نشـینی و برنامـه فرهنـگ نشینی زمستانی، شـب نشینی، شب خرک انداختن، شب ها: کلیدواژه

مردم، موش انداختن

ن کوشای واحد فوهنـ مـودم مصرفی هعفوزاده دستجودی بازنشأته آموز و پوور قم و یکی از شاعوان و فوهن یارا. 1

تاکنون در زمینه گودآوری آدا و رسوم روستای دست ود بخ کهک استان قم با واحد فوهن مـودم 1313اس که از سال

حائز رتبه نخأ شده اس . 1391ماه اند. ای مقاله در مأابقه ماهانه ارسال مرالب فوهن یاران در دی هتکاری داشته

[email protected]رایانامه:

فرهنگیاری گزارش

012مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

‌مقدمه

هـای شـغلی در سبک زندگی مودم و نوع مشارل و زمان فعالیـ تغییوات چشت یو چـون کننده متفـاوتی چه در روستا و چه در شهوها نیز وسایل و ابزارهای سوگوم مودم

و تلف هتواه که در چند دهه گذشـته تـاکنون یکـی رایانهتلویزیون ماهواره اینتون اوقـات فوارـ اعضـای کوچـک و گـذران اند زندگی مودم راه یافته بهپس از دی وی

و تشـویفات و اسـ بزرگ اانواده را بویژه در سـاعات شـب تحـ تـکثیو قـوار داده صـفا و صـتیتی گذشـته را در متکسفانه های سـادگی چشتی همو گوایی چشم تجتل

هـای نشـینی اس . لذا باید گفـ شـب های امووزی گوفته زندگی و ال و اوی نألزمأتانی سنتی حتی در بی مودم روستاها هم کتون شده اس . امـووزه بـا توهـه بـه

هـای ته در شـب گذشـ مدت طوالنیهای عتومی و نشینی شب دی و ازعوامل ذکو شدهکشید و به دور از تلویزیـون و مـاهواره و بلند زمأتان که گاه تا دقای بامدادی طول می

ـ انواع سـوگومی باتلف هتواه و ریوه و زاوهـای مفیـد و سـالم رفتـاری و گفتـاری و اب. ارلـب دیـدارهای زودگـذر روزانـه و شـبانه بـی بود ابوی نیأ محب به یکدی و

و در هتع شود پو میهای یکدی و غولیات مجازی و به رخ کشیدن اشعهمش نیز بافامیل نه حوفی بـوای گفـت آنان تنها افواد مأ و ناتوان اانواده هأتند که بواالف گذشته

هـای امـووزی نشـینی دارند و نه گو و دلی که اویدار حوفشان باشد. بنـابوای شـب فقـط در میـان فامیـل شهوی و روسـتایی های مدرن و نوپا اعم از بویژه در بی اانواده

ـ سالی یکـی دیدارهای .های دیوار به دیوار االصه شده اس درهه یک و گاه هتأایه یـا ایوه شدن به صفحه تلویزیـون که آن هم صوفیک ساع با مدت دو بار و نهایتا اـود یرو ا آن را پـی که هو کس به فوااور میـل و عالقـه شود میوسایل دی وی

دری های سوت و کور و به کار اود مشغول اس و در ای کنار هتدی و نشأت ارددهای یکدی و و دری از یک کالم سـخ مفیـد آمیز به چهوه از یک ن اه عاطفی و محب

ها دوری و فوا بوای دی ـوی دلی پس از ماه پیداس که دی و مرل قدیم .و امیدبخ هــای دل دن مشــکالت زنــدگی و حــوفو دی ــو گوشــی بــه شــنیاســ تنــ نشــده

توی فامیل و هتأایه دیوار به دیوار اود بدهکار نیأ . نزدیک

783 نشینی در کهک قم از گذشته تا به امروز رسم و سنت شب

ره ما

ش74

انست

زم

9315

‌ها‌دوام‌و‌تحكيم‌روابط‌خانواده‌؛نشيني‌سنت‌شب

های دوهانبه مودمـی از روسـتاها بـه تا چند دهه گذشته که هنوز ابوی از مهاهوتــه روســتاهای اطــواف نبــود هتعیــ شــهوهای دور و نزدیــک و ســپس از شــهوها بهت ـی بـود کـه روستاهای کوچک و بزرگ متشکل از چند طایفه و فامیل و اـانواده

طور سببی و نأبی به یکدی و وابأته بودنـد و اگـو هـم وابأـت ی فـامیلی نداشـتند بهرف و آمد اانوادگی و معاشـوت بی آنها شنااتند و کم و بی حداقل یکدی و را می

هـای نشـینی رسـم شـب نیـز رف و آمدهای اـانوادگی ی اتوی معتول وهود داش . ای رف و آمدها همداش . رواجهای دور و نزدیک بی هته اانواده کهزمأتانی بود

تا فوارسیدن عید نوروز کـه دیـد و شد آراز می با گذاشت کوسی واز اوایل فصل پاییز حـداقل یـک یافـ . ه مـی و بازدیدهای اانه به اانه های اه اای اود را داش ادام

گوفـ و های دور و نزدیک ساک روستا انجـام مـی نشینی بی هته اانواده نوب شبآمیز بی هته حفظ ای رسم که در واقع موهب دوام و تحکیم روابط دوستانه و صلح

شـد و ایـ رسـم بـی دو اانواده از هو طایفه و فامیل بود و اگو فصل زمأتان تتام میگوف اانواده قاصو محکوم به گله و شـکای قصور یکی از آنها انجام نتیاانواده با

هـا معتـوال و شکوه ها یهکود و ای گال از طوف اانواده دی و بود تا زمانی که هبوان می شد: در دید و بازدیدهای نوروز با ای عبارات مرو می

نشینی گذاشتیم و شبما امأال زمأتون عزت سو شتا همند: یادتون باش اانواده گله آمدیم اونه شتا ولی شتا ما را قابل ندونأتید و نیامدید.

اانواده قاصو: شتا قدم سو چشم ما گذاشتید و تشویف آوردید اونه ما ما سعادت هللحـ بـا شتاسـ . انشـا ا .نشینی شتا رو نداشتیم وق نشد که بیـاییم دادن شب پس

. آییم... تون درمی کنیم از اجال زنده باشیم تالفی می

‌ها‌نشيني‌زمان‌برگزاري‌شب

هـا تو و کوسی کم طوالنی ها کم نشینی معتوال از ابتدای فصل پاییز که شب دوره شباما اوج ای سن از نیتـه یاف اسفند ادامه می شد و تا آاو ماه آراز می شد گذاشته می

نده روزانـه مرـل: کشـاورزی و کن دوم پاییز بود که مودم دی و از کارهای سخ و اأته

014مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

نشـینی نشـینی و اانـه شدند و شب و روز اود را به کوچـه سایو مشارل رایو فارغ میهـای بلنـد و طـوالنی های زمأـتانی در شـب نشینی شبدر ای میان کودند و سپوی می

توی رسم بوای دیدارهای اانوادگی و معاشـوت و پـوداات بهتوی و مناسب زمأتانهـا هـم از هتـان سوشـب سـاعات اول نشـینی زمان شب هایشان بود. مدت به سوگومی

شـد و شـووع مـی نـد داور شب( که مودم بنا به عادت هتیش ی اود شامشـان را مـی کشید و ایـ زمـان شب یعنی بی چهار تا پنو ساع طول می های نیته ارلب تا نزدیکی

تنها بوایشـان نه یافته اس طوالنی که امووزه حداکرو به یکی دو ساع کاهنأب بهطـوری بـه گذش . بلکه با مشغولیات متنوعی که داشتند ایلی زود می کننده نبود اأته

ـ مرـل حـاال ـ های مودم در اانه؛ چوا که که در پایان شب تتایلی به بوااست نداشتندنواده نشینی نبود اعضای اـا ای شب ای وهود نداش و اگو در اانه کننده وسایل سوگوم

اوابیدند و بـه رف و می شان سو می هتان سوشب و پس از اوردن رذای شام حوصلهبوای چند ساع تنهایی نشأت و ن اه به دیوارهای گلـی اتـا کـودن »قول اودشان:

تـوان گفـ کـه بـا ایـ حأـا مـی .«دادنـد چند سیو نف چواغ اـود را هـدر نتـی هویی در نف چواغ روشنایی اانـه و صوفهها تا حدودی به لحاظ اقتصادی نشینی شب

زیـوا هـو شـب زمأـتانی چنـد ؛هم که به مقدار کم وهود داش مقوون به صوفه بودشدند و از روشنایی یک چواغ گودسوز یـا المپـا اسـتفاده اانواده در یک اانه هتع می

شد. های االی از افواد چواری روش نتی کودند و در اانه می

‌نشيني‌مكان‌شب

در فوهن مـودم بـه قـوت گذشـته اـود رونـ نشینی ا چند دهه قبل که رسم شبتدو اتاقـه تـو در تـو( گـاه های ساده و اش و گلی مودم ارلب یک اتاقه و داش اانه

های هدید دو اتاقه از یک اتا به عنوان نشیت و زندگی اعضـای بودند که صاحبان اانهبـه عنـوان که رن و رویی بهتو و چیدمانی زیباتو داش اانواده و از اتا مجاور آن هم

های تـک و دوتـایی تـو در کودند. ای اتا استفاده می «اونه مهتون»کناری و به اصرال های بافـ متو موبع و با در نظو گوفت ابعاد فو 3× 3و1یا 3× 4تو که در ابعاد تقویبی

هـای چـوبی ناسبی بوای قوار گـوفت کوسـی مفضای شد زمان گلیم و قالی( احداث می

781 نشینی در کهک قم از گذشته تا به امروز رسم و سنت شب

ره ما

ش74

انست

زم

9315

از سـوی متو موبع بودند کـه 1× 1سانتیتتو یا 82× 82ها معتوال کوسی .کودند ایجاد میشدند و در میان اطا بـو روی چالـه کوسـی مخصـوی قـوار نجارهای محلی سااته می

نفـو از ها هـو طـوف هـای نشأـت دو طوف( اصلی ای کوسی 1گوفتند. در سه کله میطوف یا اصرالحا کلـه پـایی .اوابیدند نشأتند و می اعضای اانواده بود که به راحتی می

هـا هـم نشینی های اودسال بود. شب کل و مینه( کوسی هم های نشأت و اوابیدن بچهمعتوال در فصل پاییز و زمأتان و به صورت اـانوادگی بـود کـه گـاهی سـه الـی چهـار

هـا و گـو تـا گـو اتـا و اـارج از کوسـی اطواف ایـ کوسـی اانواده چند نفوه کشـیدند کـه ای از لحاف بزرگ روی کوسی را روی پاهای اـود مـی نشأتند و گوشه می

کـه شـد. از آنجـا البته حدود محوم و نامحومی بی زنان و مودان نامحوم کامال رعای میمـووز در رفـع نیازهـای مودمان ساب با وهود هته تن ناهـای زنـدگی بـواالف مـودم ا

هـا کودند در اانـه ای حتی نان سفوه اود دری نتی روزموه زندگی یکدی و از هی داشتهشب و گاهی تا صبح به روی یکدی و بـاز شان تا پش در اتا نشیت تا نیته های و محله

تـا شـدند نشینی راهی اانه دی وی می ای که بدون اطالع قبلی به قصد شب بود و اانوادههـای پشـ در اتـا و شـنیدن رفتند و با دیدن کف پش در اتا صاحبخانه پی می

با بلند کودن صدا ارا به مـود اانـه و شـنیدن صـدای صدای هتعی حاضو در اتا شدند وگونه بدون آنکه صاحب اانه متوهـه ورود و اووهشـان وارد اتا می بفومای او

گشتند. ای دی و بومی اانه از آنجا به مقصد اانه اود یا شود

‌‌نشيني‌گيري‌در‌شب‌دهي‌و‌نوبت‌نوبت

ارلـب چنـد طایفـه و کـه از هتله روستای دست ود هته اهالی بـومی در روستاها

نشینی بی شنااتند و رسم شب هتدی و را می بودند به یکدی و وابأته فامیل و اانواد

هـو سـال در چنـد ماهـه پـاییز و عتومی بود. ای رسم رستیهای ساک هته اانواده

های اقوام و هتأای ان نزدیـک در چنـد بی اانواده ها بود نشینی زمأتان که دوره شب

توهـا حـداقل بـوای یـک نوبـ انجـام گوف و بی دورتوها و رویبه نوب صورت می

1. Koleh

011مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

ـ ای قبیل اانواده .شد می ه ها با احتوام نأب به بزرگان آبادی و با اعـالم قبلـی بـه اان

نشــینی کوچکتوهــا را بازدیــد شــب رفتنــد و آنهــا هــم در فوصــ مناســب آنــان مــی

نشـینی رفـت نداشـتند و ایـ قبیـل های مأ که توان شب به هز اانواده ؛دادند می پس

شان بو هته اهالی الزم بـود. امـا های نشینی رفت به اانه ها احتوامشان بوای شب اانواده

نشـینی در چنـد نوبـ و بـه شـب های نزدیک محلی همدر بی اقوام و اویشاوندان و

کفو در یـک س و هم مرال هو چهار تا پنو اانواده هم .گوف صورت گووهی انجام می

های دی و هم در رفـ و ای داشتند ضت اینکه هو کدام با گووه نشینی دوره گووه شب

هـای چنـد گـووه در ایـ .دادنـد آمد بودند و بوای هو گووه زمـانی را ااتصـای مـی

شد. در طول فصل ها معلوم و قوارها گذاشته می نوب نشینی بود ای هو ها شب اانواده

نشینی نباشد. میزبان یا مهتان شباهالی آن ای بود که پاییز و زمأتان کتتو اانه

‌‌نشيني‌هاي‌گفتاري،‌رفتاري،‌نمايشي‌و‌اقتصادي‌در‌شب‌سرگرمي

ای یـک پیـو هـای گووهـی و دوره نشـینی شـب معتوال در هتـع هتـه گويی: قصه. ای قبیل افواد که تعدادشان هم 1سخ حضور داش گوی ماهو و او دان و قصه قصه

بـه ای بودند یا اینکه های محلی و دوره یا اودشان هو کدام عضو یکی از گووه کم بودوف کـه صـ 2مـدت شدند و در چند وقفه و استواح کوتـاه نشینی دعوت می محل شب

دو سـه سـاع شـد دستتال چپ و سی ار میگاه چوه و نوشیدن چای و اوردن شبحأـ کچـل شـاه ماننـد های کوتاه و بلند عامیانـه نشینی را به تعویف قصه زمان شب

گوی مجلس مشغول تعویف قصه پودااتند. تا وقتی قصه عباس داتو شاه پویان و... میکـس ها متوهه ماهوای قصه بـود و هـی و حواس اوها ایوه به صورت هته ن اه بود

طب قـواری کـه اواس چای یا آ طلب کند زد و اگو کأی می الم تا کام حوف نتیاانـه را گویی رسم بود با صدای سوفه و اشـاره صـاحب ها و هن ام قصه نشینی در شب

هعفوزاده موحوم اکبوعلی بابایی موحوم حاج سیدکارم حأینی و چند ت دی و از متوفیـان روسـتا اهلل . پدرم موحوم فضل1

گویان ماهو و نامی روستای دست ود بودند. دانان و قصه قصه

شدند. ن مشغول میگو و دی وان به اوردن و آشامید مدت را قصه های کوتاه . ای زمان2

781 نشینی در کهک قم از گذشته تا به امروز رسم و سنت شب

ره ما

ش74

انست

زم

9315

آنهـا های عامیانه و سبک تعویف قصه نشینی کود. در مجالس شب متوهه طلب اود میبه قدری هذا و شـیوی بـود کـه در پایـان هـو قصـه دراواسـ قصـه دی ـوی را

گو به صورت فود فود حاضوان دور کوسی حاکی از محبـ کودند. ن اه بشا قصه می شـد او ارا به آنها که هـو بـار از زبـان هـاری مـی « هانم بواتون ب وید» او هتل

دا سخنوری بود.مهوبانی به دی وان در آمعوف و درسی از سـال و هـایی کـه بیشـتو افـواد میـان نشینی سوگومی دی و مودم در شب کتابخوانی:

چنـد تـ از باسـوادان مأـلط بـه از سـوی کتـابخوانی سالخوردگان حضـور داشـتند هـو . افواد کتابخوان که اودشان دارای کتا بودند1لح و بیان بود کتابخوانی و او

بودنـد. ایـ کتابشان را هتواه اود مـی شدند ند یا دعوت میرفت نشینی می کجا که شبالقـوآن قصـص 2الحیـات عی بود؛ مانندهای دینی افأانه و شعو ها معتوال کتا کتا

نامـه هتشـید شـاهنامه فودوسـی رسـتم مختارنامه امیوارسالن نامدار امیوحتزه ملک. اقل مالنصوالدی مو و گوبه و...اشعار هوهوی نأیم شتال عا والدی بهلول ع

های کوچـک در یـک هلأـه نشینی و کتابچه در چند هلأه شب ها ای کتا بعضی از کودنـد. ن هم سواپا گو بودند و سکوت کامل را رعای میاشدند و حاضو اوانده می گفتند. میوزا می نشینی هم مال و اگو مادرشان سیده بود های شب به کتابخوانسالتندان تلخ و شیوی چشـیده روزگـار یکـی از سویگویی ااطوه گويی: خاطره

هـای زمأـتانی بـود؛ اـاطوه از هـای شـب نشینی های گفتاری در شب دی و از سوگومیبودنـد و اـاطوه از هایی که در دیار روبـ انجـام داده سفوهای دور و طوالنی و شغل

به نوعی مبـدو تـاریخ و اود ان زمان اتفاقات و ماهواهای گذشته که هو کدام بوای مودمای سـال کچلـی اوره ها سال قحری سال بچه مانند سال ان لیأی ؛ماندگار شده بودند

سال ووایی وبایی( سال نااوشی سال بوفی سال سید فوهادی کـه هـو یـک از اینهـا اند. هایی را بوای مودم آن زمان در پی داشته مشکالت و تلخی

موحوم مالعباس عابدینی موحوم مالکویم علی بابایی موحـوم اکبو یوسفعلی . موحوم مشهدی فواموز حیدری موحوم علی1

شود. بنـده نیـز یاد می 1342های های قدیتی تا دهه موحوم مشهدی اصغو عباسی که از آنها به عنوان کتابخوان و کوبال آقاعلی

کودم. تابخوانی میدر نوهوانی مدتی ک

های آن کتا و عالیم رهور آقـا قدیتی متعل به مشهدی اصغو عباسی بود که مودم هنوز از پیش ویی و . کتا اری بزرگ2

کنند. یاد می عو(امام زمان

011مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

ها به دو گونـه بـود. گونـه نشینی تعویف سوگذش هم در شب تعري سرگذشت:که در طول زندگی بوای یک یا چند نفو شد میهای مهم او و بدی اتفا شامل اول

شـان بـوای دی ـوان صحوا سفو دیار روب و... واقع شده بود و شنیدن یا در در محلهای ریوواقعی و سـاات ی آموز بود. گونه دوم بعضی سوگذش تجوبه توها هوانبویژه

تعویـف آن چ ـون ی اشخاصی بودند کـه در ماهواسـازی بـوای سوگذشـ اـود و االقی و مهارت باالیی داشتند و گاهی یک سوگذش ساات ی اود را نـیم تـا یـک

رساندند: به پایان می آن راکودند و در آاو هم با ای هتله ساع تعویف میدر ؛ چنانکـه «اومدم دوغ بـود هـو چـه گفـتم دروغ بـود پایی باال رفتم دوغ بود»

گفتند: های واقعی بوعکس ای را می ااطوات و سوگذش «باال رفتم ماس بود پایی اومدم ماس بود هو چی گفتم راس بود»

هـای گفتـاری از سـوگومی یگونه دی و های راي : پرسش و پاسخ معما و چیستانهای کوتـاه پیچیده فکوی و تعدادی از چیأتانبه نأب ها بیان معتاهای نشینی در شب

منظـور بههای دی و و ساده و عامیانه رایو در محل بودند که گه اه در فواصل سوگومی« ای چـی چیـه »سالتندان با عبارت سویهای مجلس از تو شناسی هوان تنوع و هو

عناصـو شـنااته شـده و شان ارلب ابزار و اشیا و شد و پاسخ می مرو ای چیأ ( موتبط با زندگی مادی و معنوی مودم بود.

هـا تـا سـال ارلـب مـودان روسـتا از هـوان سـاب در بافندگی پوشاک زمسـتانی: شان او بود انواع پوشا گوم و زمأـتانی مودانـه ماننـد کـاله سالتندانی که بینایی

اودشـان شـد پشم تهیـه مـی را که از نخ تنه طو سارفون شال و نیم1هورا الجک شـد و به حال ایأـتاده انجـام مـی 2ریأی را که به وسیله پله کار پشم .کودند تولید می

کوچـه و درروزها گفتند آفتا کوچه و کار بافت را که اصرالحا چیدن می زیوروزها ی های طوالنی بهتوی فوص بـوا نشینی دادند و شب ها دور کوسی نشأته انجام می شب

ـ اود از سیزده ن ارنده .های گوم زمأتانی بود بافت و به اصرال چیدن ای نوع لباس

1. aljak

2. pelleh

781 نشینی در کهک قم از گذشته تا به امروز رسم و سنت شب

ره ما

ش74

انست

زم

9315

دستک و هورا و شـال کتـو کودم که در روستا زندگی می زمانیچهارده سال ی تا بوای شـال دو عـدد میـل بلنـد الزم بـود و بـوای دسـتک و .بافتم و گودن را اود می

های مأـ هـم . بعضی اانمشد استفاده می 1ه نام شی هورا از پنو عدد میل کوتاه بامـا در اصـل کـار کار چیدن یا بافندگی ای هور پوشا را با میل یا شی بلد بودنـد

دادند. ها دور کوسی انجام می نشینی مودان بود و در شبساب که کش و بوداش محصـول پنبـه در : جدا کردن پنبه از داخل پوسته غوزه

هـدا های بخ کهک از هتله روستای دست ود رایـو بـود ن ارلب آبادیبی کشاورزاها و معتـوال بـه شـکل هتیـاری اعضـای پوسته( آن در اانه کودن پنبه از داال روز

انجـام ایـ کـار بوایها هم مکان و فوص مناسبی نشینی گوف . شب اانواده انجام می. هن ـام کـود مـی نشینی بوقـوار شب که در آنجا بأاطبود ای اانه گووهی بوای صاحب

شود. که در ادامه شو داده می 2«او انداات »انجام ای کار رستی داشتند به نام

‌نشيني‌ها‌و‌تفريحات‌شب‌سرگرمي

انـار انجیـو .کهک در پنو فوسن ی هنو قم قـوار گوفتـه اسـ خرک انداختن:آ و هوای و آنجاس . ها و پنبه و رالت از محصوالت مور کشت و قیأی از میوهای روستا بوای سـوگومی و های زمأتانی نشینی در شب اس .کهک کوهأتانی و سود

4کـودن گنـدل 3آورند تا به و ای روزه پنبه با پوسته( می کیأه فوار پوکودن اوقات هدا کنند. سوله یا پوسته پنبه ارلب چهـار پـوه دارد. گـاهی 5بپودازند و پنبه را از سوله

ای بوای سوگومی و او بودن مودم فـواهم کند و زمینه ای را دو پوه می طبیع سولهبـا شـادی ها یک سوله یا روزه دو پوه پیـدا کنـد یعنی اگو کأی از میان سوله ؛سازد می

1. šišشد. ه میها فلزی و از سیم پوه دوچواه و یا از چو ناز و محکم بادامچه وحشی تهی ای میل

ها و معتقدات زمأتانی استاد انجوی شیوازی به شو ای رسم پودااته شده اس . . در کتا هش 2

3 .veš و کودن یعنی هدا کودن.اس ؛ ای که در پوسته اس و به پنبه چأبیده پنبه

کشی. . اصرال دی و هتان و کودن اس . گندل4

اس .. روزه یا سوله پوسته دو پوه یا چهار پوه 1

011مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

پیدا کوده و زمان او انداات رسیده اس و 1دهد که او تتام به حاضوان ابو میبندد و به منزل یکی از مالکـان یـا آشـنایان ثووتتنـد ی میآن او را در گوشه دستتال

اربـا سـالم: »گوید: ایلی تند و سویع می رو شد ههتی که با آن شخص روب .بود میو آن دستتال را دااـل اانـه « سن ی و رن ی بار ک و بفوس بوایم بیاورند.منو او بـه زیـوا اگـو او را ب یونـد ؛ردگـذا اندازد و با چابکی تتام پا به فوار می شخص میآن

بایـد چواانند. اما اگو نتواننـد او را ب یونـد ها می آویزند و در کوچه پایه می گودن سهعلـی کـه در ا بفوستند. ای رسـم در چشـته دستتال او را پو از آهیل کنند و به اانه

ـ دارد روبی کهک قوار روبی قم و در دو فوسن ی هنو هف فوسن ی هنو ه نحـو بدر فصـل زمأـتان هن ـامی کـه هتـاعتی در کـه به ای توتیـب ؛گیود دی وی انجام می

افتد که یک نفو و یا رـوزه گاهی اتفا می نشینی مشغول و کودن پنبه هأتند شباوشحال و شـادمان آن سپسکند های چهار پوه پیدا می ای از بی و پوسته( دو پوه

د و به طـوف اانـه کداـدا یـا یکـی از بزرگـان آبـادی بند را گوشه دستتالی بزرگ میرود و بـه بـام اانـه مـی رود و به طوری که اهل اانه و صاحبخانه متوهـه نشـوند می

کنـد و مـرال بـا به داال اتا نشیت آنـان پوتـا مـی 2دستتال را از روزنه وسط گنبدو بعد نام « افأار ک مشهدی حأی ! او موا بار ک ! دم را »زند: صدای بلند فویاد می

گذارد. صاحبخانه که از گوید تا بداند کیأ و با نهای چابکی پا به فوار می اود را میدهـد تـا بـه های زرنـ اانـه فومـان مـی به بچه کیفی و شوایط ای رسم آگاه اس

آینـد و کوچک و بـزرگ درصـدد گـوفت شـخص بومـی .دنبال بووند و او را ب یوندایو و بوکـ آن زیوا معتقدند اگو بوود و او را ن یوند و را دست یو کنندکوشند تا ا می

پایه اهـا اانـه کنند و سه صورت را سیاه می بود. اگو او را ب یوند اانه را با اود میگوداننـد و کودکـان محـل کـه تشـنه های آبادی می آویزند و در کوچه را به گودن می

اگو نتوانند او . اماکنند افتند و او را هو می بال او راه میبه دن وقوع چنی حوادثی هأتندرا که او به گوشه آن یدستتال هاشان بوای بازگوداندن ایو و بوک اانه را ب یوند

ای که دو پوه داشته باشد. . روزه یا سوله1

ها گنبدی اشتی و در وسط آن سوراای بوای هواک بود. گودآورنده روایـ فـو : های قدیتی سقف اتا . در بیشتو اانه2

علی کهک قم. ساله شغل آزاد روستای چشته 23عبدالحأی عبدالحأینی

717 نشینی در کهک قم از گذشته تا به امروز رسم و سنت شب

ره ما

ش74

انست

زم

9315

کننـد و بـه قند پومی از انواع آهیل مانند انجیو اشک کشت و هوزهشده اس بأته .فوستند اانه هتان شخص می

در « مو انـداات »شابه هتی رسم در روستای دست ود به نام رستی مدر گذشته ها رایو بود. نشینی شب

رسـم و نیـز هـای زمأـتانی روسـتای دسـت ود نشینی قدیم در شب موش انداختن:بـا ایـ کیفیـ کـه یکـی از ؛«مو انـداات »به نام ای رایو بود کننده شوای سوگوم

الی بـزرگ چیـزی را شـبیه یـک مـو وسـیله دسـتت پای اانه بـه تیزاعضای چابک و ای کـه بـا صـاحب آن شـوای داشـتند کود و آن را به ست اانه صحوایی درس می

کـود و بـا صـدای بلنـد طـوری کـه از دیوار اانه به دااـل پوتـا مـی آن را بود و می «های مشدی... مو منو سیو ک و بفوس بیاد!»زد صدا می صاحبخانه بشنود

دویدند و شخص را کـه در محض شنیدن صدا به ست بیوون می اانه به اهالی آنصورت را با ذرـال سـیاه و کودند کودند. اگو او را دست یو می حال فوار بود دنبال می

شأـ رسانید و صورت را می کودند. اما اگو او اود را به آ می ا می روانه اانهو صاحبخانه باید دستتال مو او را پـو دی و بازی را بوده بود رسید ا می یا به اانه

فوستاد. در ای رسم باور و اعتقاد ااصی نظیو رسم اـو کود و بوای می از آهیل میعلی وهود نداشـ و تنهـا یـک سـوگومی و شـوای و بـود و انداات روستای چشته

هـای اـود را در آن مهتـان نشـینی چوه شب ها شب باا بی دو اانواده بود و بعضیشب بایـد دسـتتال زیوا اانواده بازنده هتان ؛کودند با اهوای هتی رسم فواهم می شب

فوستاد. آهیل را بوای اانواده شخص بونده می

‌زمستاني‌‌نشيني‌چره‌در‌شب‌شب

و در کنـار محصـوالت زراعـی زمـی بودند کشاورز اهالی روستا ارلبدر گذشته مرل گودو بـادام قیأـی از دراتان میوه اود که عتدتا رالت و حبوبات بود انواعی

شـان دراتـانی ماننـد ها و محوطه اانـه زردآلو آلو سفید و انجیو و در حاشیه روداانهرا حـداقل بـوای سنجد و توت سفید داشتند که نیاز میوه تازه فصل و آهیـل زمأـتانی

012مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

ع انـو از هتـه کـود. بعضـی ا نشینی و پذیوایی از میهتانان تـکمی مـی های شب چوه شبو بعضی هم که زمی و بواوردار بودند از چند نوع آنها تنهاذکو شده و بعضی دراتان

هـای موسم بوداش محصول یا باب مزد چیدن یا از طوی بذل و بخش باغ نداشتند اقالمـی شـدند. حتـی مند مـی بهوهاز ای محصوالت کم و بی زمان مالکانآن موسوم

در به رای ـان های مودم ها و معابو عتومی و اانه حاشیه روداانه مرل توت و سنجد دراستفاده هته اهالی بود و از انواع ذکو شده به صورت اام اشک بوداده شده و ااتیار

اشکه مغـز بـادام و گـودو شده با هتدی و مانند: بوگه قیأی و زردآلو توت و توکیبته زردآلـو و قیأـی بوگـه آلـو سـفید انجیواشکه سنجد لپه تهیه شـده از مغـز هأـ

تـوقعی البتـه کودند. چوه استفاده می ها به عنوان شب نشینی در شب 2قووت و 1قند هوزها هزینـه و زحتتـی را بـه نشینی اانه چوه شب بوای شب نبود که کأی در نداریهم

زدگـی میهتانـان شـود. اگـو بـود کـه از آوردنـ اود تحتیل کند و دچار اجال شـد کود. گـاهی دیـده مـی ایقه نداشتند و اگو هم نبود چند استکان چای کفای میمض

که از توان مناسـبی رفتند میبه اانه فودی نشینی شب اگو بوایهایی که داشتند اانوادهبودند و طوری که میهتانان دی ـو متوهـه مقداری آهیل هتواه اود میبواوردار نبود

ها پذیوایی کند. دادند تا از میهتان یتحویل زن صاحبخانه م نشوند

‌ها‌نشيني‌جايگاه‌و‌محبوبيت‌برنامه‌فرهنگ‌مردم‌در‌شب

هجده سـال ی کـه در روسـتای دسـت ود ـ که تا هفده به یاد دارم به اوبی ن ارندههای بلند فصل پاییز و زمأـتان کـه کوسـی روی زمـی ارلب شبکودم در زندگی می

در آن زمان یعنی تا اوااـو .نشینی داشتیم شب های دی وان هیا در اان در اانه اود بودهـایی گویی کتابخوانی سـایو سـوگومی ها قصه نشینی سوگومی مودم در شب1342دهه

ای بود که تا آن زمان در تعداد کتـی اشاره کودم. رادیو اولی وسیلهپیشتو به آنها بود که اکرـو .ی مـذهبی و اابـار وهـود داشـ هـا ها آن هـم بـوای اسـتفاده از بونامـه از اانه

و بوگه قیأی و نوع دی و مغز گودو داال آلو سفید تازه و یـا قیأـی و اشـک . دو نوع مختلف توکیبی مغز گودو و با اتی1

کودن بوای زمأتان.

. کوبیده گندم شادونه و اا قند و یا مخلوط گندم شادونه.2

713 نشینی در کهک قم از گذشته تا به امروز رسم و سنت شب

ره ما

ش74

انست

زم

9315

ها وهـود آن را در اانـه ها نأب به ای وسیله تعصب ااصی داشتند و بعضی اانوادهدانأتند و دارندگان ای وسـیله را منـع و مـذم موهب رفت ایو و بوک از اانه می

نام نجوا( که نام و آوازه بونامه فوهن مودم رادیو با 1342اما از اواسط دهه کودند می رفتنـد نشینی می دارندگان ای وسیله هو کجا که شب زبان به زبان به گو مودم رسید

کودنـد. پأند آشنا می بودند و مودم را به محتوای ای بونامه عامه رادیو را هتواه اود میفه ها اضا مند شدند و هو روز بو تعداد ای وسیله در اانه هکم مودم به ای بونامه عالق کم

شد و بونامه فوهنـ مـودم نجـوا( چنـان هـای اـود را در بـی مـودم بـاز کـود کـه شد میمتلو از هتعی ها در اانه دارندگان رادیو یا هو کجا که رادیو بود شب شنبه سه

دسـ از کودنـد شتاری می و در زمان پخ بونامه فوهن مودم که در انتظار لحظهکشیدند و از ابتـدا تـا پایـان بونامـه بـا سـکوت و های موسوم گذشته می هته سوگومی

تـوی سپودند. بهتوی و شیوی آرام کامل گو و دل به شنیدن بونامه دلخواهشان مییـاد آشنایی با هتان بونامه فوهن مودم زنده های قدیم نشینی ااطوات اود م از شب

و اـادم افتخـاری استاد انجوی شیوازی اس . شاید اانواده م که پدرم مـودی مـؤم مأجد و حأینیه روستا و مادرم هم زنی سیده و بأیار مؤم و باتقوا بود و مـودم او را

هـزو 1312تا اوایل دهـه دانأتند ها و مشکالت اود می حل گوفتاری الدعو مأتجا ررم عالقه زیادی که به م هایی بودیم که رادیو نداشتیم و پدرم هم علی معدود اانواده

مالحظه از مـادرم کـه دلیلاما به و از عالقه م به بونامه فوهن مودم آگاه بودداششـد. اـدا حاضو بـه اویـدن رادیـو نتـی تعصب شدیدی به رادیو و تلویزیون داش

رحت کند شخصی بود به نام سیدکارم حأینی معووف بـه آقاکـارم کـه بعـدها مکـه روزی بـود و هـو چیـز روشـندل و بـه گوف . ایشان مـود 1رف و لقب حاج آقا کارم

ا در داد و چـون اـانواده اوید و به مـودم نشـان مـی دید می هدیدی در شهو قم میکودند و اود به دلیل شـغل کشـاورزی و ن هـداری دام و حشـم شهو قم زندگی می

نشینی به اانه چند ت از اقوام و دوسـتان ها بیشتو بوای شب هتیشه در روستا بود شبرف و با چند اانواده هم که فامیل و محوم بود رف و آمد های نزدیک می محلی و هم

ای یـک شـب حـداقل هفتـه کهها بودیم اانوادهای دو هانبه داش که ما هم از هتله

کـه مدرسـه 1312که مدرسه دولتی تکسـیس شـد تـا سـال 1337. اانه ایشان مدرسه ابتدایی روستای دست ود بود از سال 1

داد. ریال کوایه می 8آموز ماهی و هو دان مخصوی سااتند

014مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

رفتـیم و ا مـی هفته یکبار به اانهـ آمد و ما هم دو سه نشینی به اانه ما می بوای شبشنبه و زمان پخـ تواه بود. م هتیشه عصو روز سهرف رادیو ه هو ها هم که می

که پـدر طوریزد که چرور بتوانم بونامه را گو کنم. بونامه فوهن مودم دلم شور میدعـوت او را رفتم سواغ حـاج آقـا کـارم و از طـوف اـودم می و مادرم متوهه نشوند

بـا اعـالم دمـان بـود نشینی به اانه ما بیاید یا اگو نوب او کودم که شب بوای شب میکودم که امشب بـوویم از طوف او پدر و مادرم را دعوت می آمادگی و موافق اود

تا اینکه بعـدها یعنـی هتـان اوایـل دهـه .کودند اانه حاج آقا کارم و آنها هم قبول میمشووط بو اینکه از رادیو فقط بوای شنیدن بونامه فوهنـ مـودم و با تواف مادرم 1312 سه وعده و سحواوانی ماه مبار رمضان استفاده کنیم صاحب رادیو شدیم. و اذان

سبب شد که کـار ثبـ و ضـبط و گـودآوری فوهنـ مـودم روسـتای هم هتان عالقه هو شب هو موضوعی را که در بونامه فوهن مـودم . بوای هتی منظور دست ود را آراز کنم

پـودااتم تـا اینکـه ا به تحقی مـی درباره وکودم مییادداش شنیدم می مرلبیآن دربارهام را با موکز فوهن مودم شـووع دو سال به شهو قم آمدم و هتکاریـ پس از گذش یکی

وقـتم صـوف بیشـتو رفـتم که بوای دیدن اانواده و والدی به روسـتا مـی هم هو بار .کودم گذش . میرع های مودم و در دش و مزا در اانهاطالعات فوهن مودمی گودآوری

توانم ب ویم که بونامه فوهن مـودم نجـوا( از هتـان ابتـدای به هووت میدر واقع های مودم روسـتاها بـه اـود ااتصـای داد و نشینی ای را در شب تشکیل های اه ویژه

و شـاید ارلـب هتکـاران و فوهن یـاران کـود یان کأب یمحبوبی باالیی در بی روستاشان به کار گودآوری فوهنـ مـودم شـهو و عالقه و ان یزه قدیتی واحد فوهن مودم

بـویژه های فوهن مـودم ها و گو دل سپودن به بونامه نشینی در هتان شب شان دیارسخنان پخته دوستانه و تکثیوگذار استاد انجوی شیوازی شکل گوفته باشد. نام و یادشان

روحشان شاد و راهشان مأتدام و پو رهوو. گوامی

‌بعمنا

های ای مقاله حاصل مشاهده مشارکتی ن ارنده اس . * تتامی یافته

1کنترل ترس جمعی در فرهنگ مردم

2ما نوشته: ریت هیه

3ترجمه انگلیسی: کیت تم

6و پرستو خلج 5، معصومه گلپایگانی4ترجمه فارسی: پگاه خلج

اسـ . عامیانـه شـده باورهـای توس انأان باعث رهـور و پیـدای در طول قوون

تـال بـوای کـاه یـا و اسـ یسوشـ انأـان هـای ویژگیهن یدن علیه توس از تـوس در حضـور یافتـه اسـ . هـو چنـد فوهنـ مـودم انعکـاس هلوگیوی از آن در

هایی را بوای کند اما پاسخ ها را فواهم نتیرهایی از ای توس های عامیانه وسیله داستانمقابله با یکی از منـابع اصـلی تـوس های رو امهدر اددهد. میها پیشنهاد کنتول توس

هـای کشـنده کـه از مـوگ و بیتـاری ؛ یعنیم کودیرا تحلیل اواه فوهن مودمبشو در تـوس در فوهنـ نـوع به سه بایددر اینجا اند.ابتدای تفکو بشوی موضوع بحث بوده

:شود عامه اشارهگیـو و سـایو فجـایع( تـه هـای ه توس هتعی زیوپوستی توس هتعی از بیتاری. 1

فوهن مودم.منعکس شده در بـه صـورت تجوبیـات فـودی معتوالها که در داستانشوایط عتومی تهدیدکننده . 2

.شوند مانند ارتباط با موهودات ماورا الربیعی(بیان می

منتشو شده Folkloreله جم 26که در شتاره « Handling Collective fear in Folklore». ای مقاله توهته اس از: 1

اس .

2. Reet Hiiemäe

3. Kate Tamm

[email protected] کارشناسی متوهتی زبان ان لیأی. رایانامه: . 4

[email protected] ارشد آموز زبان فارسی. رایانامه: شجوی کارشناسیدان. 1

[email protected] کارشناسی متوهتی زبان ان لیأی. رایانامه . 6

011مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

ـ فوهن مودمبازتا توس در اساطیو . 3 از گنـاه و هـزا تح تـکثیو تـوویو علی .ا در فوهن اروپایی بوده اس کلیأ سوی اصحا

نظـام ها بوای هدای ما در دنیایی کـه سوشـار از ارـوات اسـاطیوی اسـ افأانهها با پایان هولنا باید شـخص را از تکـوار عتـل کنند. نتونه داستان ای ارائه می پیچیده

بوای که د تا بدی طوی شخص از مجازاتی مشابه نجات یابد در حالینناپأند باز دارلزوم دنبال کـودن اصـول ااالقـی کهها بوای شخصی اصلی پایان اوشی دارند افأانه

نه فقط تقلید از موقعیتی واقعی بلکـه ها مشخصادهند. هدف افأانهااصی را نشان میتواننـد ها تفأیو یا تفصیل واقعیات هأتند و تنها میداستان؛ تو اس انتقال مفهومی عتی

رتباط روای سنتی پذیوفته و در شوند.در مفهوم عام ا

گـان بـه راهنتایی اواننـد نهطاعون موبوط بههای آید که هدف از داستاننظو میبهچ ون ی دفع اروات توصیف شده در مت بلکه کاه تـوس از ایـ بیتـاری بـوده

اما طاعون ذکو شده موبوط بههای در داستان ندرت مأتقیتا اس . توس به معنی عام به هتیشه ای واژه در مت وهود داشته اس .

توصيف‌ترس

شنااته شده اسـ امـا شناسی کامالروایی در باور عامیانه و اسروره راهبودچندی م کـود. یها را در مت حکایات موبوط به طـاعون بورسـی اـواه ای موضوع ادر اینجا م

موبـوط بـه هـای و داسـتان از هو بیتاری دی وی در تاریخ بشـوی شیوع طاعون بی بینـی اسـاطیوی و مـذهبی طاعون( دردره هتعی کریـوی از مـودم بـوده و بـو ههـان

دانـیم طور که مـی کشور استونی(. هتان هتچونکشورهای اروپایی تکثیو گذاشته اس و ای بیتاری در ندبأیاری از مناط اروپا به امواج ویوان و طاعون دچار شد 18تا قون

یک در ای دوره تقویبا .ای بود که بشو با آن مواهه شده بود توی بیتاریهلکم 14قون تودیـد بـی یا در هن هان اود را از دس دادند. بیتاریای باسوم از هتعی اروپا

دراصـوی عامـل توس تنها عامل مؤثو در مأیو سن داستان نبوده اس به چنـدی

711 مردمکنترل ترس جمعی در فرهنگ

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

ـ ادر آثار پیشی پودااته شناسی و طب ارتباط مذهب ملی اسروره ن ـاه م بـوای مرـال ی پودازد. رو به وههه توس می ( اما مقاله پی 1999ما هیهکنید به

آنها بو مأـئله بقـا بیشتودهد که طاعون نشان می موبوط بهتجزیه و تحلیل روایات ( چرور از طاعون هان سالم 2( چرور رو طاعون را تشخیص دهیم و 1اینکه بویژه

منفی مورد بحث قـوار گوفتـه کنند. مأئله بقا متک اس از هنبهدر ببویم تتوکز میهبهایی کانون توهه نیووی مخو رو طاعون اسـ کـه چرـور در چنی داستانـ باشدتوان از شیوع ای بیتاری هلوگیوی کود. تقابل دوگانه مشابهی در مت زیو نیز دیـده می د:شو می

آمد؛ گاهی اوقات هم به شکل پونـده الب بزی به آستانه اانه میبیتاری طاعون در ق افتـاد و آورد بو زمی میزبان میشد. هوآنکه نام را بو به شکل زاغ دیده می و گاهیمـا مانـد. هیـه آورد زنده مـی ای بو زبان نتیشد. هوآنکس که کلتها تتام می زندگی1997 :118)

یا مرالی دی و:

کش . ان ار طاعون. مادربزرگم گف که آنها دیدند که طاعون چرور مودم را می درا بو کود مانند کندهرن آمده بود هوکس که آن را لتس می که روحی ااکأتوی

ماند. اما آنهایی که در آن زمان اوابیدنـد بایـد افتاد. هوکس بیدار بود زنده میزمی می (174: 1997ما هیهشدند. پش سو گذاشته می

گیونـده ایـ ودرب معتـوال اثو طـاعون موگ بو با موضوعهایی بنابوای حتی داستانایـ .کنـد ایده اس که انجام کار درس به نجـات یـافت از ایـ بیتـاری کتـک مـی

آل در مـوقعیتی واقعی تاریخی نااوشایند و هم راه حـل ایـده دهندههم نشان موضوعـ سـااتاری هـای ملـی در اثـو اهتی انتخا رفتار صحیح در داستانارونا اس .

وی .اسـ قوار گوفتهتککید مورد پژوهش و فوهن ملی لیتوانیایی 1بی.کوبلیتهمعنایی بـه بـه طـور مأـتقیم نبود فود با مخلوقات دنیایی دی و کند که نتیجهدر آن اثو ادعا می

هــا تنهــا هــایی بودنــد کــه تچنــی داســتان(. ه1 :1998رفتــار شــخص بأــت ی دارد

1. Kerbelité

011مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

کودند. ایـ عیب و نقص عتل میدر آنجا بی هایی که در واقعی منرقی نبودند حل راه اساسـا فوهنـ مـودم کند که سبک داستان را نقض می 1لوتز رواوی دیدگاه استدالل

.اـورد مـی هتیشه در نبود با نیووهای ماورا الربیعی شکأ بدبینانه اس و فود تقویبا (174: 1984 واوی ر

بـه عبـارت دی ـو ارـو ؛بوای اینکه بتوان با ارو مبارزه کود باید ارو را پذیوف بـه یکـی از منابع انتزاعی ارو معتوال فوهن مودم های باید مشخص شود. در داستان

شوند:سازی میطو زیو ملتوس انی مشخص؛از طوی تعیی موقعی محدود کودن ارو به مک. 1 پنداری؛ یااز طوی انأان. 2 از طوی تعیی مختصات از طوی نشان دادن راه یا مأیو.. 3

از بوای کنتول توس یـا تـا حـدی هلـوگیوی ارتباط با مکانی اایآید به نظو میدهد. به عبارت دی و توس بی از اندازه دراصوی بعضـی میدس بهتوس فوصتی

و با موقعیتی مشـخص مـوتبط شـده اسـ . شـخص در آن اروات به بیوون فوافکنیکه توس را در اود ن ه دارد بلکه احأاس ارو و توس به ای نیأ صورت مجبور هـا تـوس از اروا در هتـه بوای مرال (. 62: 1992 2شده اس ه لمکان منتقل می

گـی زد هـ هـا کـه بـه ها و قبوستانهایی اای اوابهشد بلکه در سااتتانحس نتی چنـی های گووهی رسانه دربنابو سن اایو روای گودید. احأاس میمشهور بودند

.شود بازسازی میهای قتل و هنای صحنه در یمشابه های موقعی

فوهن مـودم های ها و موهودات اساطیوی در داستانطور کلی ارتباط بی انأانبه متک اس در سه سرح اتفا بیفتد:

شـود روسـتا مزرعـه؛ ایـ مقولـه هودی اساطیوی وارد قلتوو انأانی میموالف( شـود گان از گور را شـامل مـی طاعون کابوس و بوااسته موبوط بههای داستان بیشتو

و صفحات بعد مشاهده شود(؛ 123: 1997 3هتچنی مفهوم محفل اانواده در پاولأون

1. Röhrich

2. Jeggle

3. Paulson

711 مردمکنترل ترس جمعی در فرهنگ

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

در مکـانی مقـور در هـاده؛ ایـ گیود طوف صورت میای نبود در میدانی بی ( ؛شود(مقوله چندی روای دراصوی اهویت و اروا را شامل می

؛ کـه روداانـه شـود قبوسـتان هن ـل الربیعـه مـی انأانی وارد قلتوو مـاورا ج( شود(.های هن ل را شامل میهایی دراصوی اروا اهنه آ پوی افأانه

ص نیأتند و متک اس بـا یکـدی و تـداال هی عنوان قابل تشخیای قلتووها بهبـه لحـاظ اسـاطیوی ماننـد یمهت بوای مرال در مواردی که مکان یا شی ؛داشته باشند

طـوف واقـع شـده باشـد. ایـ ریوه( در مکانی ریو از میدان بی یک درا یا سن وحوکـ یـا متحـو دهد که موهودات ماورا الربیعی متک اس بـی موضوع نشان می

ارتباط دلیل گأتو تدریجی طاعونند رو طاعون به مورد پیشی تعل دارد(. بهباشـ ها به محل آراز آن متک نبود اما میاپیدمی ی آن را مـوتبط شد با شکل و هه ااص

گیو طاعون شـکل یـک مـود دانأ . در چندی اسروره اروپایی سوای انتزاعی و هتههـا بایـد ها بوای پایان دادن به ای اپیدمیکه در داستانزن یا پأو را به اود گوفته بود

به وهود آمـده ن اری وهوه اساطیوی شد. از طوف دی و توس از طوی انأانکشته میها شود و ایده شود بلکه در سرح دی وی پدیدار می بود؛ بنابوای ای بیتاری ناپدید نتی

متخصص الهیات و فیلأوف آلتانی ایده 1اروی مودکند. و مفاهیم هدیدی را ارائه می مشابهی را بیان کوده اس :

تودید پیووزی نهایی نیأ . آید بیسازی توس پدید میآرامشی که هتواه با اارهیپوده قبل از بازگش تووم با تکایو توس پیشی ابواز { ای آرام بیشتو یک میان---}

فکنـده شـده بـه اشـیای اـارهی شده اس . توس فوواورده و افه شـده تـوس فوا (12: 2222گودند. مود فوایندها و وقایع فضا ـ زمانی به شکل تحویف شده بازمی

ای شود هـم بـه های اساطیوی پوشور وارد چنی قلتوو اسرورهاگو انأانی از سن تشـدید تـوس را موهـب ااصـ لحاظ زمانی و هم به لحظ مکانی( وضعی ذهنـی

کند. ایـ احتتـال وهـود دارد کـه در ای نبود با آن موهود آماده میشود و وی را بو میهای ااصی از افـواد را حامـل بیتـاری دوران طاعون ای مودم بوان یخته افواد یا گووه

1. Erwin Möde

211مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

کودنـد کـه دروگـوان طـاعون یـا که عتوم مودم تصور می تا زمانیدانأتند. مشخصا مییافت منشا واقعی و عل شیوع آن به هـی کنند اروا طاعون ای بیتاری را ایجاد می

وهه متک نبود.باید در اینجا اشاره کنیم که در آن دوران و پـی از پزشـکی مـدرن طـاعون و مـوگ

طـور ناشی از آن مأتعد ادرـام شـدن بودنـد زیـوا دوره زمـانی بـی علـ و معلـول بـه ود تعداد زیاد تلفات مودم مشاهده شود(. با وه 11991:281ریومعتولی کوتاه بود شالفو

دانأتند طاعون در اصل چه چیزی اسـ . مـوگ تـا حـد زیـادی از سـوی کلیأـای نتیدر رقـص هولنـا با استفاده از شتایل تصـویوی -شکل انأان مجأم شده بودرستی به

ــ؛ رـاهو شـد طور موعظه در ای اصوی ای موضوع تـوویو مـی هنو مذهبی و هتی قصد توویو پارسایی مأیحی و فناپذیوی زندگی طواحی شـده بودنـد. منأو به موگ به

طوراودهو وههه انأانی به اود گوفتـه بـود بیتاری طاعون از سوی دی و بیشتو بهتو شبیه به مفاهیم اساطیوی بود. با وهود بیتاری ناشنااته معتوال به نـام طوری که بی به

اصوصـی گوفتـه بـود و بـه زبـان ل انأانی بهموگ بزرگ یا موگ سیاه در افکار عام شکرف . پی از شـیوع وسـیع طـاعون چنان تابو امو متنوعه( به شتار میآوردن نام آن هم

پیشتو در میان عوام شنااته شده بود اما بـا وهـود طـاعون بـه سـرح هدیـدی « نام تابو» ار محأوس اس :های بز طاعون بویژه بأیهای استونیایی مکالتهرسید. در افأانه

کشاورزی به شام اوردن مشغول شدند. رذا روزی در زمان طاعون بزرگ اانوادهبودند. موگ به شکل بزی وارد آنجا شـد نان تازه پخته شده بود که در آ نتک فوو می

هـای اورنـد و هوعـه ای! مودم آت میای! عجب معجزهعجب معجزه»و فویاد کشید: «نوشند! هوقه میای! چه کأـی تـا بـه ای! عجب معجزهعجب معجزه»پیو پش اها پاسخ داد: مادر

«حال شنیده اس که بزی به زبان آدمیان حوف بزند!بز با عصبانی سو را تکان داد و بدون اینکه به کأی آسیبی بوساند آنجا را تو

(332: 1997ما کود. هیه

1. Schläfer

2.7 مردمکنترل ترس جمعی در فرهنگ

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

تـوان آنهـا را کنند که نتیدنبال میقوانی منرقی ااصی را های فوهن مودم داستانحتی فکو استفاده از ای قوانی را کار بأ و حامالن سن احتتاالگی واقعی بهددر زن

که بـز طـاعون زبـان انأـان را اشـتباه را احتتال فوهن مودم ای اند. داستان هم نکودهشـد. چنـی اقع مـی کند: بیان فومول صحیح هتیشه مؤثو ورد می شنیده یا فهتیده باشد

تواند هتچون یک حأ تعبیـو مضـاعف دیـده شـود. از آنجـا کـه مفـاهیم پاسخی میدر بوای موارد شناسایی و نامیدن بیتـاری بـا عنـوان ـ اساطیوی ارلب متناقض هأتند

درحالی که در بوای مـوارد دی ـو فـود آن را توسـط عنـوان ندگذار میرا کنار « توس» دو بنابوای در ایـ داسـتان مصـالحه بـی ـ دهد نأب میشده قوبانی به بیتاری مبتال

شـود بلکـه نام صدا زده نتی به طور مأتقیم باعقیده به دس آمده اس : رو بیتاری ای دارد که شناسایی شده اس . گاهی تشخیص یک موهـود شـیرانی بهاشاره هوا

افو طبیعـی نحـس ارلـب هتـان تو بود. موهودات م حتی از مبارزه با آن بأیار پیچیدهنـدرت قـولی را آنهـا بـه مـرال ـ کننـد ها را دنبال مـی معیارهای اهتتاعی هتچون انأان

و ریوه. کشند در صبح دم پا پس میکنند شکنند به تعهد اود عتل می می

‌هاي‌فرهنگ‌مردم‌ها‌در‌داستان‌بندي‌شخصيت‌دسته

به تفاسـیو مختلـف از سـوی گوینـده های فوهن مودم بأت ی انتشار و بقای پدیدهشـتاری از توکیـب هـای بـی های طاعونی دربودارنده مرـال میانجی و شنونده دارد. داستان

شـان در ارز اعتقـاد نظـام ها نأـب بـه های ـاه تعیی ذات شخصی داستان یا دیدگاهاهو ها رو طاعون ارلب در شـکل انأـان معتـولی رـ داستانای تخیلی اس . بو اساس

ا را نشـان پوشد هـی چیـزی در رـاهو طبیعـ کشـنده شود لباس معتولی می میهای موبـوط دهد شاید تنها حقیق بی انه بودن را نشان دهد. در هتان زمان داستان نتی

کند که به عنوان مأتکهو عجیب گدایان مأـافوان و به طاعون رویبه دی وی را معوفی می به هو چهار نوع حال اشاره دارند: نی راهوی احتتاالچ اند ریوه توصیف شده

رو طاعون. 1 منادی طاعون. 2 طاعون در موارد اندکی آشنا بوده اس .( . عامل شیوع3 طاعونشیوع مانع . 4

212مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

فوهنـ مـودم هـای أوی طاعون در داسـتان با ورود بیتاری م شکل چهارهته ای شـود پأـوی بـا آشـکار مـی مختلفیدادهای اما تفاوتشان در مأیو روشوند یده مید

کنـد مأـافوی رویـب نصـیح اـوبی چو دستی شووع به هـل دادن دی ـوان مـی و ریوه(. موضوع اصلی و های اه ای شخصی از هانب راوی یا شاهد عینـی گوید می

مأـافوان رویـب پناهنـده از سویدر حقیق مودمان روستا اس . گودیدهماهوا تعیی رخ ای در روسـتا کـه در آن زمـان بأـیار کـم بنابوای زمان ورود رویبـه .اند آلوده شده

قـوار های منفـی شخصی بندی دستهآن مأافو در ؛شد موهب رهور بیتاری می داد میدر ابتدا یـک راهـب مأـافو . موضوع اصلی داستان شامل دو هنبه بوده اس گوف میه یا بالعکس فودی که با طاعون درآمیخته مودی که به رو طاعون در آمدپیوارو یا بی

آید اما ارزیابی راوی در مت مشابه و قرعی از ابتـدا یک روستایی معتولی از کار در می .منعکس اس تا انتها

مرابقـ دارد و ها مال با بوایمذکور ارویب فوهن مودم های در بوای داستاناشاره مورد هایی ود اما ارلب چنی ویژگیش ها دنبال می آن مال بواساسبندی دسته با

شـود می معوفیعنوان طاعون . در ادامه مت بوای مرال یکی از پأوان بهگیوند قوار نتی :و بقیه آنها به عنوان یاور مهوبان

بـود. او بـه 2روزی اعالم کود که طاعون در حال آمدن به روستای نـیم 1ومالک رومای د و بوای موگ آماده شوند. پأوی ول ود نزد اانوادهمودم گف تا اودشان را بشوین

ای اواس . آن اانواده به پأو گفتند که هت ی اواهند مود و اینکـه رف و اتا کوایهتوانند راه بدهند. پأو التتاس کود که اگو آنها او را راه بدهند هی کس را به داال نتی

کودند. شوند. سوانجام اانواده موافق از موگ االی میای دارد کـه آید. پأو چـو دسـتی اعتقاد بو ای بوده که طاعون به شکل پأو هوانی می

آید پأـو ول ـود بـه اانواده می به سم آرشته اس . زمانی که پأو طاعونی از پنجوه به اانه (284تان: همیود. کشد و از اانواده هی کس نتی پود و پأو طاعونی را می باال می

1. Rummu

2. Neeme

2.3 مردمکنترل ترس جمعی در فرهنگ

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

الزم چوا پأو ول ود طاعون شناسایی نشـده موضوع را که ای توضیح راوی هواراای در نظـو گوفتـه شـده اسـ . به هو حال طاعون به شـکل پأـو رویبـه اس ندانأتهتا نقـ داردکه رویبه نق مانع را وضعی شخصی قرعی نیأ و از آنجا بنابوای

فو کنیم که در ارو پنهـانی مـودم شود. متک اس مرب میاو رو طاعون نق های متضاد را مأـترنی نکـوده نق اند و ای حتی کامال بی از یک نق به رویبه داده

بندی رویبه مرتئ نبوده اس : اس . تنها در یک داستان راوی در دستهاو از طوف طاعون گف که یک پیومود رن پویده گدانتا آمد. آیا او طاعون بود یـا

(.119 تانهدانیم. کود نتی آن را پخ میتنها دهـد از رخ کند کـه تـوهیح مـی مرال منادی طاعون را توصیف میای س ا بدیهیکند. طب افأانه آلتانی پیومودی بـا رـاهو بار هلوگیوی به صورت فاهعه قاتدادن اتفا

در ببود. اود را هتواه اواهد او کس نتی ای دراز کشیده اس و هی توسنا در مزرعهکه او منادی طاعون اسـ گوید میکند و آن پیومود به او کشاورزی او را بلند مینهای

کند که به هن ل فوار کند تا زمانی که راز سفیدی را ببینـد کـه در مأـیو و نصیح می: 1882 1وکنأـتدت شـود فـو مـی بیتـاری سپوی شدن نشانه کند. ای رود شنا می

ها کند تا بوود و در هن ل ای پیشنهاد می استونی رویبهکشور در داستان هتچنی (. 332کـه رویبـه اسـ پنهان شود تا دوره واگیو بیتاری تتام شود اما در اینجا مشخص شده

استونی مودی کـه رـاهو ی دی و از(. اما در داستان277: 1997 ما پأو طاعونی بود هیه منادی طاعون دیده شود: متک اس به عنوان شود می

بـه 1 از رانامویأـا 4 سوپوس امال هائأکا3 ری 2مدتها پی در شب عید سال نوگش . زمانی که به انتهای راه در بیشه کاج رسید مودی آلوده به اـون کـه در اانه بومی

ب ـو بوو و به هته مودم روستای »گف : زده کوده و کنار مأیو ایأتاده بود او را وحش هوکس که آرزوی االصی از طاعون را دارد باید عجله کنـد و بـه سـوع از روسـتا بـه

1. Veckenstedt

2. New Year’s Eve

3. Rein

4. Haeska

5. Rannamõisa.

214مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

ای را با هف تقاطع دنبال کند. آنها باید هـاده هتواه وسایل و حیواناتشان فوار کند و هادههفتـه بعـد از ایـ «. هفتم را بووند و دی و اروی در بوابو طاعون وهود نخواهد داشـ

دی در روستا شیوع یاف و افواد بأیاری را کشـ . دو کشـاورزی کـه اتفا طاعون شدی (288 تانهنصیح مذکور را گو کوده بودند از طاعون در امان ماندند.

فو کنید ای افأانه بو اساس واقعی باشد منادی متک اس کأی باشد کـه از های مـاورا طبیعی را ن ویژگیلوده هتأایه آمده اس که راوی در مأیو داستاآروستای

شانس ها یا راویان . هتچنی شنوندهداند می او را پیامبوگونهپیام و ؛دهد به او نأب میاز ها ارزیابی راوی کـامال بندی راویان گذشته را نیز دارند. در بوای داستان بازبینی دسته

دهد تی را انتقال میراوی واحد مت سن .بندی حاضو در طو داستان متفاوت اس دسته کند: که دیدگاه مخالف را هتچون مرال زیو بیان می

درس هتینجا در سوتاسو هاده انبار اوم قدیتی وهود داش . طاعونی در شب عیـد ها رسید. هته در پوشال اوابیده بودند و مود کوچکی از در داال شد و بـا کویأتس به آن

کوده بود مود. ادمتکار پیوی بیدار شده بـود عصای سیخونکی زد. هوکأی که او لتأ (191 تانهو با توس زیادی حوف زد او تنها کأی بود که زنده ماند.

بندی شـده هایی که پأو یا مودی رویبه به عنوان عامل گأتو طاعون دسته در افأانهوا فـودی کـه رهـا گودد زی شود و ارو حتتی می زمینه رانده می اس ماورا طبیعه به پس

شده عضوی از هتان اهتتاع اس . نأب دادن یک بیتاری از سوی یک منبـع ناشـناس شـود. دیوان ی حتتـی افـواد مـی سبب دهد. ولی قابل حذف نیأ و توس را کاه می

شـود ه با مهاهم ناآشنا رویبه اهویتنـی مـی هگوید در زمان مواه می 1مرال رری بوایحل مشکل نیأ بلکه تنها توهـه راه بوای یافت یک بز. هأتجو (182: 1984 رری

کند. را دوباره هلب میکنـیم بورسـی شناسـی نظـو ریخـ متوصـیف شـده را از فوهن مودماگو داستان

قابـل اهـوا بـوای روسی یانهای پو در افأانه 2والدیتو پووپ قواعداواهیم فهتید که

1. Rörich

2. Vladimir Propp

2.1 مردمکنترل ترس جمعی در فرهنگ

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

اینکـه یـک شخصـی دربـاره گیوی ارلب تصتیم گونه که داستان طاعونی نیأ هتانریو متک اس . حدس ذات شخصی داستان یک نق مخالف یا مواف دارد اای

درونی شـده. ایـ مقایأـه نشـان هایاصوی دارد نه سااتار هبأت ی به یک راوی ب ها بیشتو ثابـ و ها نأب به افأانه های شخصی نق یانهای پو داستاندر دهد که می

هـا در دی ـو قلتـوو یـان هـای پو گونه که تتام داستان کتتو وابأته به راوی اس . هتاناند یک راوی بیان و ای دنیا چیز کتی بوای نأب به دنیای واقعی ملتوس تنظیم شده

های افأانه ه و پوی دارد. بندی شخصی گفت در دسته

‌طاعون‌به‌عنوان‌بيماري‌جمعي

بـه ایـ حقیقـ شـود طاعون دیده مـی یها ر ارلب داستانالهی که دمفهوم انتقام . در باشـد کند که از دیوباز انأـان بایـد از ذات اهتتـاعی طـاعون آگـاه بـوده اشاره می

نیاز آن حضور گووهـی از مـودم ای بود که پی طاعون پدیدهفوهن مودم های داستانکه یک چوخ سالم یک دایوه گونه بود. ب ذارید آن را با تشبیه چوخ توضیح دهم. هتان

انتشار پیوسـته طـاعون شوط الزم طور هتان کند بأته شده پیوسته( به اوبی عتل می ایأـتد تنها یک اتصال می با قرعوهود واحدهای اهتتاعی اس . چوخ و ارتباط انأان

شـود به هتی نحو طاعون زمانی که یک ارتباط در زنجیـوه مـودم واگیـودار گـم مـی کلی موبوط به رو طـاعون در سـن مختلـف . مقایأه تصوراتبه توقف اس ر مجبو

دهد که شکل عتده یک حامل طاعون تنها در روایات استونیایی شـنااته شـده نشان میهای اروپای روبـی در افأانه نقلیه استفاده کند اس گوچه حامل طاعون از یک وسیله

زیو اس :رایو اس . مرال استونیایی به شو کامالپالتس متوقـف شـد. از آنجـا تالطم طاعون با رسیدن به مزرعه کیویکاتکو در قصبه

مـا شـود. هیـه که چوخ طاعون در اینجا شکأ مزرعه به نام کیویکاتکو شنااته مـی 1997 :369)

با تتام ای نقلیه رو طاعون به عنوان موهودی اساطیوی وسیله در ای نوع داستانراند. تصویو کالأـکه بـه تعیـی ههـ ی یک کالأکه در دنیای حقیقی را میها ویژگی

211مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

دهـد کـه که اود کالأکه شکأتنی اس که نشان می در حالی کند گیوی کتک می هتهدار تبـدیل گیوی در کل قابل توقف اس . هتچنی ارو ریومنرقی به نهادی ههـ هته دهد: س در سه سرح بوای ابنای بشو رخا شود که متک می

سرح فودی سرح اود اانواده(

یک روستا یا شهو(-سرح کالن هتاعتی بزرگتوهـو شوند پیشی را شامل می اود موحله هبا توهه به اینکه مواحل دوم و سوم اودب

تی نحو در سه موحلـه رخ ه س . مبارزه با طاعون نیز بها بعد موحله بخشی از موحلهکه بواورد ها با موهودات فواطبیعی و در مورد تجوبههای دی دهد. بو االف داستان می

هـا ه با فویبکاران پویهحکایات موبوط به مواه فودی هزئی مهم از داستان اس مرالکید بو ماهی هتعی تجوبه کودن بیتاری اسـ . کبختک و اروا ( در روایات طاعون تنقـ هامعـه در رلبـه بـو پیش یوی از طاعون بـو در کشورهای اروپای روبی در زمینه

هـا و محدود کودن دهکدههتعی دستهکید شده اس کارهایی شامل عبادت کبیتاری تأا یا عبادت اهی کوچک نزدیک کلیأا. در اینجا نق مهتی به منر مذهبی یاحداث کل

توان از مجازاتی هتعـی هتعی می دستهمحول شده اس که بو طب آن تنها از راه توبه های مدرن شهوی ایـ افأانه رف . هوچند بو اساس تفأیوی توسنا از ایدز درهایی یا

در کـس مصـون نیأـ ضوورتی هتعی اسـ . احأـاس تـوس از اینکـه هـی مأئله تواننـد های موبوط به هنایتکاران نامحأوس که به عتد سعی دارند تا آنجا که می افأانه

نتاینـد بـار مشـتوکی محکـوم سفکنوش تآلوده کنند و آنها را به سو قوبانیان بی ناه را زام مشتو اس . میان طاعون ایدز و سیاه عتده تصورآشکار اس . ای

‌جهاني‌بودن‌سنت

هـا بـه هتـان انـدازه در گیـوی دی وی که در پوی حکایات موبوط به هتـه مأئله ای کشفههانی بودن اس . رلبه بو انواع مختلف توس مانند دهد ها رخ می فولکلور

کند و نه رو بیتاری یا اشم ادایان( ذهنیـ ها را باکتوی ایجاد می مأئله که بیتاری

2.1 مردمکنترل ترس جمعی در فرهنگ

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

هایشـان وابأـته شدت بـه تـوس بینی آنها هتچنان به دهد. گوچه ههان مودم را تغییو میذهبی مـ ها شده و توکیبی هدید در سـن شـکل گوفتـه اسـ . هـو اس تتوکز هابه

که هامعه اود بایـد بـه سازد میدیدی را نیز مرو ها سوال ام کند حلی پیشنهاد می راهای اـای آن پاسخ دهد. توس و شدت توس به دلیل مذهب و موقعی هامعه در دوره

در قـوون وسـری مـودم از اشـم اداونـد (.73: 1984 روری به وهود آمده اس ن مـدرن در ههـا کودنـد. گیوی طاعون احأاس عجـز مـی هواس داشتند و در بوابو هته

بلکـه از هواسـند از اشم اداونـد نتـی مودم دی و از بیتاری طاعون حاصل سکوالر سـ زمـانی ا های انأانی وحش دارند که متکـ های تولید شده در آزمایش اه بیتاری

علیه مودمی مانند اودشان استفاده شود. توس از امکان اینکه یک بیتاری کنتول بشـو را ان وهود دارد.هتچن دس گیود به

صـحب کنـیم ـ هـا توانیم در مـورد ادوار دوبـاره پدیـدار شـدن تـوس هتچنی میمقابلـه بـا راهبودهـای شوند و های مشخص زمانی فعال می های پنهان که در دوره توس

در سیصـد سـال گذشـته هـی نتونـه ؛آیـد آنها که در سن حکایات شفاهی پدید مـی ـ شده اسـ سپودهو توس هتواه آن گویا به فواموشی طاعونی در اروپا به ثب نوسیده

آمویکـا در اوااـو پـاییز زام در ایاالت متحـده با چند دوهی مورد سیاه آن تا به رابرهاهالی کشورهای ههان اول یا از ایـ واقعیـ آگـاه نیأـتند کـه پی ببویم. راهوا 2221

هنوبی قوبـانی هتـی بیتـاری ساالنه هزاران نفو در کشورهای فقیو آسیایی و آمویکای نـه و کند که نه توسی ایجاد می« طبیعی»موگ ؛دانند شوند یا ای مأئله را مشووع می می

طور بوده اس . اگوچه وقتـی زیوا هتیشه هتی شود اینکه سبب تحویک تصتیتات مییابـد و شـیوع مـی شـد ای که پیشـتو منرقـه امـ محأـو مـی ی در منرقه بیتاریک

های فواری که هته ها در به هتواه تووریأ ـ ورزند های ابوی بو آن تاکید می داستانناگهان ای مأئله تبدیل به مـوردی ریومنتظـوه و ـ کنند افا باکتوی موگبار را پخ می

گذارد. ثیو میکرسد که بو هته ت شود و به نظو می آور می وحش اردهم تا هجدهم در اروپـا که در قوون چهپأتورالپأتیس بو االف باکتوی طاعون

زام یا طاعون سیبوی با تتاس انأان با انأان قابل انتقال نیأ . تنهـا گیو شد سیاه هتهزام استنشاقی اس که آلوده شـدن بـه آن از طویـ زام کشنده بوای انأان سیاه سیاه

211مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

زاـم سـخ مـورد سـیاه متک اسـ . گوچـه زمـانی کـه مـودم در ریوعتل در تتاس شـود. موضـوعات هایشـان شـنیده نتـی اطالعاتی از ای دس در میان گفتـه گویند می

سـ ا زیوا شناا کامل از بیتاری متکـ گفت و به دالیل اصلی توس محدود هأتند ها بکاهد. از ن وانیزاـم ارلـب هتـواه بـا س که گفت وهای روزموه در مورد سـیاه ا آور ش ف بأیار

م مشـابهی هتچـون نقـاط یـ ن اس شاید داشت عالهای تاریخی طاعو اشاره به اپیدمیسیاه و تاول پوستی در ای امو دایل باشند(. بو االف قوون وسری که سخ گفـت از

بوای مرال با طنز ـ با اشاره مأتقیم به بیتاری کوشند میامووزه مودم طاعون متنوع بودـ زام مورد ایدز و سیاه تلخ در دز اسـ و در آن روز روز اول دسـامبو روز ههـانی ای

بو توسشان رلبه کننـد. هتچنـی ـ لزومی ندارد که ن وان آلوده شدن به بیتاری باشید.( بأـیار رایـو ایـ هتلـه: شـنیدن کند سالمتی شکای می نبودتشخیص اینکه کأی از

های حاوی پـودری سـفید مورد نامه ای شهوی در افأانه« س !ا زام سیاه احتتاال»اس شود مرل آرد پودر راتشـویی یـا پـودر انجام به چیزی مضحک تبدیل میکه سواس

بوای مرـال ؛کند. اما احتتاالت دی وی نیز وهود دارد آرایشی( به کاه توس کتک میگف حأابداری می زام در اابار بعد از چند هفته دنبال کودن هویان اولی مورد سیاه

بـه شـوای ی در پاکـ نامـه آورده بودنـد تتام مشتویان که از قضا بـوای او مـدارک توی مانند اسـتونی کـه در مقداری پودر هم در پاک ریخته بودند. گویا در ملل کوچک

گیـود. مشـابهی شـکل مـی کنند رویکود گأتااانه احأاس امنی می مورد مأئله کامالوز بو ای تال بوای کاه توس با استفاده از مزا در حقیق بأیار رایو اس . ما هن

از ای هه بویژهباوریم که بیتاری تاریخی طاعون موضوع تتأخوآمیزی نبوده اس تحـ تـاثیو گفتنـد که در مورد سخ مـی را که راویانی که یک مشکل ههانی بوده

در اشکال مختلف نقل شده اس . در سرح وسیع وقوار داده اس اما و کننـد میاز ناشناس ماندن راوی حتای ارتباط هتعی که های هدیدابزار در میان

به طور روز افزون به ابـزاری مـوثو در کـاه رایانامه سازند انتشار بیشتو را متک میکـه در مـورد کننـده گتـواه هـای رایانامـه در ایالت متحده بویژهتوس بدل شده اس .

ه به ایدز هشدار های آلود و سوزن اودکارهای های عتومی پتپ بنزی استفاده از تلف

2.1 مردمکنترل ترس جمعی در فرهنگ

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

از طـوف هـا رایانامـه رسـد کـه گونه به نظو مـی ای وان اس . معتوالابأیار فو دهد مینهادهای پیشوویی مانند ادمات امداد و نجات یا یـک آزمایشـ اه اپیـدمولوژی ارسـال

هـی اطالعـی از رشود که نهاد مـذکو های بیشتو مشخص می اما پس از بورسی اند شدهدرون نامه ندارد. مـ معتقـدم کـه زمـان زیـادی طـول یید شدکالعات تهی یک از اط

کـنم کید مـی کزام رواج یابد. باز هم ت کشد که هشدارهایی ای چنی در مورد سیاه نتی شود. سبب کاه توس فوستنده می رایانامهکه فوستادن ای

دیـد و هـا در مـورد سـندروم حـاد تنفأـی بیتـاری ه رسانه 2223در اوایل زمأتان ها در مورد علل آن به سوع پخ شد. مودم بـاور زنی ارونا هیاهو به پا کودند. گتانه

طـور ها به عنوان منبع اطالعاتی موثقی تکیه کنند بـه توانند به تحقیقات رسانه کودند که می سـارس( اصـال SARSاکنون مشـخص شـده اسـ کـه شنیدند که: ها می مداوم از رسانه

معنی اس . ایـ بیتـاری بـه دلیـل مصـوف ها بی و استفاده از ای ماسکنیأ یویووسهای بدن انأـان و توقـف عتلکـود طبیعـی رذاهای تواریخته که سبب نقص در ارگانیأم

تارتوریـا زن 2223شود می شود به وهود می آید و بدتو هم می سیأتم ایتنی بدن میاعتتادی بـه فنـاوری مـدرن هتـواه س و بیتوس از یک بیتاری ناشنااته با توساله(. 46

شود تا منبع بیتاری به فوهن ـی رویبـه ربـط داده شـود کـه اس . اگوچه گاهی تال میسـاله اعـالم 33پی از ای نیز به دلیل سن ناآشنایشان توسنا هأتند. بوای مرال مودی

دی ـو شـنیده اسـ رادیوی ملی تبلیغاتی در استونی( یا ایأت اهی« Radio 2»کود که از که در یک کشور آسیایی که سارس شـایع شـده اسـ و در آنجـا گوبـه بـه عنـوان یـک

مـی شـوند ها با تتاس با گوبه به بیتـاری آلـوده مـی شود انأان اورا لذیذ شنااته میتوان طو کلی و محـل ارـو معی کودن منبع ارو میساله(. با 33 تارتوریا مود 2223

ای هتان روند توصیفی موبوط به روایات طاعون اس .را مشخص کود؛

‌گيري‌نتيجه

پنـدارد. امـا از اهتیـ مـی مشـهور را بـی راهبـود بینی انأان چند منر هامع ههانها هأتند امکـان بورسـی بواـی ها پی گوچه اصال شده( هتچنان بو سو زبان سال

201مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

دان ای فوآیندها مـا را ها محبو مانده اس وهود دارد. اصوصیات ههانی که قونبینـی ا را پـی کند تا ال وی ثاب رفتاری انأان را بفهتیم رفتارهـای آینـده قادر می

.نتاییمکنیم و فشارهای هامعه را حذف

‌منابع

Hiiemäe, Reet 1997. Eesti katkupärimus. Monumenta Estoniae Antiquae

II. Eesti muistendid. Mütoloogilised haigused I. Tartu: EKI folkloristika

osakond, EKM Eesti Rahvaluule Arhiiv.

Hiiemäe, Reet 1999. Eesti katkupärimus Lääne-Euroopa katkutraditsiooni

piirimail. MA manuscript. Tartu University.

Jeggle, Utz 1990. Tödliche Gefahren. Ängste und ihre Bewältigung in

der Sage. Zeitschrift für Volkskunde, 86, pp. 53–66.

Kerbelite, Bronislava 1998. Contemporary Legends: The Continuity of

Tradition. Perspectives on Contemporary Legend. 16th International

Conference

July 21–24, 1998. Program. Innsbruck: ISCLR & University of

Innsbruck.

Möde, Erwin 2000. Apokalyptische Endzeitängste zur Jahrtausendwende.

Leben zwischen Angst und Hoffnung. Interdisziplinäre Angstforschung.

(Eichstätter Studien, XLIV.) Regensburg: Verlag Friedrich Pustet, pp. 9–22.

Paulson, Ivar 1997. Vana eesti rahvausk. Usundiloolisi esseid. Tartu:

Ilmamaa.

Petzoldt, Leander 1999. Einführung in die Sagenforschung. Konstanz:

Universitätsverlag Konstanz.

277 مردمکنترل ترس جمعی در فرهنگ

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

Röhrich, Lutz 1984. Sage-Märchen-Volksglauben. Kollektive Ängste und

ihre Bewältigung. Angst und Hoffnung. Grundperspektiven der

Weltauslegung (Mainzer Universitätsgespräche Wintersemester 1983/84 und

Sommersemester 1984.) Günter Eifler, Otto Saame, Peter Schneider (eds.),

pp. 173–202.

Schläfer, Daniel 1995. Texte vom Tod. Zur Darstellung und Sinngebung

des Todes im Spätmittelalter. (Göppinger Arbeiten zur Germanistik 620.)

Göppingen: Kümmerle Verlag.

Veckenstedt, Edmund 1880. Wendische Sagen, Märchen und

abergläubische Gebräuche. Graz: Verlag von Leuschner & Lubensky.

تارنمای مجازی

Korova Multimedia (http://www.korova.com/virus/hoax981128.htm –

Mai 12, 2004).

های همگرایی، واگرایی با هویت ملی بررسی زمینه

قوم کرمانج خراسان

1محبوبه سبز پیشخانی سیده

محمد سويدانلويی آدينهنويسنده:

بیژن يورد: ناشر

1335نوبت چاپ: چاپ اول

نسخه 2999شمارگان:

صفحه 145صفحات:

تومان 15999قیمت:

اثـو « های هت وایی واگوایی با هوی ملی قوم کومانو اواسان بورسی زمینه»کتا محتد سویدانلویی اس . نویأنده کتا عضـو شـورای موکـزی انجتـ اسـالمی آدینه

دار ست مدیوکلی در دول دوازدهم عهده 1393معلتان اواسان رضوی از نیته سال اسـ . انتشـار ایـ اثـو و گودش وی اواسان شتالی بـوده دستی فوهن ی صنایع میواث

هـای میـواث فوهن ـی و حأاسـی و روفیـ یپژوهشی با توهه به حیره مأؤلی و توسعه اهتتاعی و فوهن ی استان اهتیتی در اور دارد.

روند حیات و فواز و فوودهـای حضور تاریخی مختصوی در با شو ای کتا ارشد نویأـنده نامه کارشناسی ه موضوع پژوه رساله پایانقوم کومانو اواسان اس ک

[email protected] رایانامه: ادیان و عوفان. ی. کارشناس1

204مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

مرالعـه واگوایی قـوم کومـانو بـا هویـ ملـی ـ گوایی های هم بورسی زمینه» با عنواندر گـووه علـوم سیاسـی «(1317-1392های اواسان رضوی و شـتالی موردی استان

دانش اه فودوسی مشهد بوده اس .در فصل اول بـه کلیـات اشـاره نظیم شده اس :در چهار فصل ت مورد بورسیکتا از هتله اینکه میان هوی قومی در یک هامعه چندقومیتی با هوی ملـی و ؛شده اس

وهود دارد.کلی آن هامعه رابره های قـومی ای از اقلی محل سکون مجتوعه های اواسان رضوی و شتالی استان

آینـد هتعیتی ای دو استان به شتار می یکی از اقوام پوشتار ها کومانو .و مذهبی اس هـای راز و و متتوکزنـد و از شهوسـتان دارنـد شـتالی سـکون که بیشـتو در اواسـان

تـا مشــهد و تـوی نقرـه اواسـان از یـک سـو هـوگالن و مانـه و سـلتقان در روبـی های کالت نادر و درگز در طول موز هغوافیایی با کشور توکتنأـتان از سـوی شهوستان

هـم بـه چادرنشـینان لفظ کومانو در اواسان رضوی و شـتالی اند. گأتوده شده دی و شود. اطال می تو به کودهایی که گوی کومانجی دارند زبان و در مفهوم عام کومانو

پوستی را هتواره بـوای دوستی و میه ها از هتله اقوام ایوانی هأتند که وط کومانو ویژگی بـوای کودهـای اواسـان از دیوبـاز از اهتیـ ای اند. اود امتیازی ویژه دانأته

توی دلیـل کـوچ آنهـا از رـو بـه شـو و مهم در واقع ؛ااصی بواوردار بوده اس واگذاری مأئولی موزداری و دفاع از تتامی ارضی و هوی ملی نیـز هتـی ویژگـی

.اس دوستی وط افغانأتان و توکتنأـتان های اواسان با دو کشور های دی و هتجواری استان از هنبه

هـو را در اـود آیند و نیووهای اارهی مداالـه ایز به شتار می که هزو مناط بحوانهـای اـارهی از سو اسـتفاده قـدرت فـواهم بـودن زمینـه امکـان بـالقوه اند های دادهبنابوای توهه به تهدیدات احتتالی ناشـی از آن در اس . های قومی در منرقه حأاسی

ازاز هتله واگوایی در هوی ملی و به ارو افتادن امنی ملی ایوان ی مختلف ها زمینه ها تا کنون هتواره با حفظ هویـ ملـی اگوچه کومانو ای بواوردار اس . ویژهاهتی

اما از آنجا که احتتال اند مدافع وحدت و یکپارچ ی سوزمی اود در عتل و نظو بودههـای اواسـان امنیـ اسـتان هـای عتـده شااص های قومی و فوهن ی از بووز شکاف

271 های همگرايی، واگرايی با هويت ملی بررسی زمینه

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

های اواسان رضوی و شـتالی در نتیجه امنی استان رود به شتار میرضوی و شتالی نیز به احتتال واگوایی هوی قومی از هوی ملی گوه اورده اس .

هـای اواسـان فوهنـ در اسـتان ها به عنـوان یـک اـوده با عنای به اینکه کومانوهای دی ـو در ایـ دو فوهن حضور دارند و با توهه به حضور اودهرضوی و شتالی

بورسی شوایط و ها های هوی قومی در میان کومانو لفهؤاستان و پورن شدن بوای مفوهن ـی منرقـه از اهتیـ ـ های اه ای قوم در ای دو استان بوای فهم شوایط سیاسی

فواوان بواوردار اس .که بو هت وایـی عنوان شده اس ها و عواملی زمینه هدف اساسی ای کتا بورسی

هـای اواسـان رضـوی و در اسـتان 1392تـا 1317هـای ها در سـال و واگوایی کومانوبـه تعـدادی از با وهود کتی منابع در ای زمینـه نیز در ادامه .ندا شتالی تاثیوگذار بوده

اعم از کتا و مقاله اشاره شده اس . آثاردر ایـ فصـل پـودازد. ویأنده بـه پیشـینه و چـارچو نظـوی مـی ن در فصل دوم پـودازد و کـارکودگوایی و سـااتار کـارگزار مـی هـای سـااتارگوایی نویأنده به نظویه

در ادامـه بـه کنـد. های قومی را بیان مـی در با قومی و هتبأت ی نظویهای دیدگاهبـه ادامـه سـپس در کند. ره میها از ازل( اشا ان اران وهود قومی و مل رویکود ازلی

نظویـه دیـدگاه مارکأیأـتی نوسـازی نظویـه نتـادپودازان قـومی مفاهیم ابزارگوایان و نظویـه « رقابـ منتشـو » نظویه هتبأت ی قومی بو مبنای 1971استعتار داالی هشتو

.پودازد میدانیل بل و فوانأیس نیلأون ذکو شده چهارچو توکیبی را نظویع نویأنده با توهه به مناب در پایان ای بخ

ای اهتتاعی اس که بـا گوایی و هتبأت ی قومی پدیده کند که قوم باط مینمرو و استفوهن ی و سیاسی در دو سرح اـود و کـالن درگیـو اقتصادی عوامل متعدد اهتتاعی

بوای بنـا گذارنـد. ای از عوامل درهم پیچیده بو ای متغیـو اثـو مـی در واقع شبکه .اس های قـومی گوایی و چ ون ی هتبأت ی کننده قوم تواند تبیی اری نتی تکـ یمدلی عل

گوایـی هـای فوهن ـی بـه تبیـی قـوم کید بو ویژگیکباشد. چنانچه اگو بخواهیم تنها با تتنهـا بـه سـبب اـود ای مبنی بو اینکه فوهنـ توان رابره قرعی ساده نتی بپودازیم

هــای چــوا کــه در بواـی گــووه ؛بیـابیم اســ هـای قــومی موهـب ایجــاد هتبأــت ی

201مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

ها در یک بأتو و زمینه اهتتاعی با یکـدی و گـود چندفوهن ی شاهدیم که تتامی گووههـا تنهـا بـه واسـره یـک تتـایز عینـی در صورتی که در بوای دی و از گـووه آیند می

نـابوای آنچـه ب تـوانیم مشـاهده کنـیم. ای را می های عدیده و تشکل ها تعار کوچک ثو اسـ ؤهـای قـومی مـ گوایـی و هتبأـت ی های فوهن ی بو ایجاد قـوم بیشتو از تعی

و موهـب گـزین کنـد مـی های قومی را تعیی های موقعیتی اس که اودآگاهی زمینه شود. عنوان مبنای هویتی فود و هتبأت ی اهتتاعی وی می هقومی ب

هـا و دالیـل حضـور کومـانو ه سیاسـی نویأنده به پیشـین در فصل سوم ای کتا در ابتدا بـا ذکـو پیشـینه تـاریخی اسـتان اواسـان ارهـار و پودازد سااتار قومی آن می

گو ورود اقـوام هتواره نظاره دارد که اواسان بزرگ در طول تاریخ پوحادثه اوی میـ کامی ها و تلخ کامیابی ها ها و شکأ پیووزی ها یور ا نـابودی ها و هتچنی رهور ی

اواسـان از دو اس عی ویژه و منابع فواوان باعث شده قمو اقوام گوناگون بوده اس . طوف مورد توهه واقع شود. اقوام تو از مناط شوقی و اقوام عو از منـاط روبـی

ای را در ای مناط گانه در طول زمان در ای منرقه اواسان( ساک شدند و توکیب سهواردشدگان به قلتوو ایوان از دروازه اواسـان را بندی کلی یک تقأیمایجاد کودند. در

هـا مهاهم و مهاهوان مهاهم تقأیم کود. مهاهوت آریـایی توان به سه گووه مهاهو می قوقیـز تاتـار مغـوالن های مختلـف تـو م با یور گووهواقوام عو و مهاهوت تو

وام وارد شده به اسـتان اواسـان هأـتند و از اق یهای بارز ازبک و توکتان نتونه قزا ا بـو رونـد هـ شوند که هت ـی آن هایی از قوم عو در مناط هنوبی دیده می حتی ریشه

ـ اهتتاعی تحوالت سیاسی ـ اقتصادی و حتی باف فوهن ـی ایـ ار ثیو شـ وفی که ت اند. داشته

ان شتالی اوضاع هغوافیایی استان اواسان رضوی و استان اواسای فصل در ادامه های قومی در ایـ دو اسـتان و توی شااه سپس وضعی پواکندگی اصلی بورسی شده

ها مرو ها و عو بلوچ ها توکت ها کودها وضعی توزیع و پواکندگی هتعی تو و هـا در اواسـان پیشینه سیاسی و دالیل حضور قوم کومانو پایان نیز. در گودیده اس

دها به اواسان در روزگار شاه عباس مـورد بورسـی قـوار علل و چ ون ی مهاهوت کو .فته اس گو

271 های همگرايی، واگرايی با هويت ملی بررسی زمینه

ره ما

ش74

ن ستا

زم93

15

واگوایی قوم کومانو با هوی ملـی و ـ نویأنده به تبیی هت وایی در فصل چهارم پودازد. ( می1317ـ 1392های قومی هتهوری اسالمی ایوان سیاس

هـای ملـی هـا و هویـ ثیوگذارتوی عوامل در ایجـاد هنـب کتوی و ت یکی از مهماز آنجا که سیاس قـومی در ایـوان پیوسـته هتانندسـازی قومی نخب ان قومی هأتند.

هـای مختلـف و تحـ تـاثیو عوامـل شدت و ضعف ای سیاسـ در دوره بوده اس مارتی مـاهو آید. عامل مهتی در ای پژوه به حأا می ها داالی مانند تغییو دول

کنـد کـه ل ـوی سیاسـت ذاری قـومی را معوفـی مـی های موهود سه ا بواساس واقعی انتخا هو یک از ای ال وها بواساس فوهن و ترور تـاریخی و محـدوده هغوافیـایی

شود. ای سه ال و به قوار زیو اس : هو کشور مشخص می .سیاس تکروگوایـی نـابوابو طلب وگوایی تأاویرسیاس تک سیاس هتانندسازی

های فو به رویکـود چنـد فوهنـ بـاوری یک از سیاس نویأنده پس از توضیح هو عوامـل عوامـل داالـی واگوایـی واگوایـی رابره بی هویـ ملـی و هویـ قـومی

و عدال اهتتاعی حقو شهووندی تقوی هوی ملی هت وایی التللی واگوایی بی دیـ و مـذهب های هت وایی با عناوی تبیی زمینه باپودازد. سپس تعادل اهتتاعی می

تـاریخی و سـوزمینی هایپیونـد و هـای کشـور تعامل بـا دی ـو بخـ آدا و رسوم احأـاس محوومیـ نأـبی گـوا های واگوایی را با عناوینی هتچون نخب ان قوم زمینه

کند. توسعه سیاسی مرو میو های اارهی توسعه نامتوازن نق قدرتها با هوی ملـی بـه واگوایی کومانو هت وایی و سیاس قومی در پایان ای بخ

دوره هنـ تحتیلـی ( 1317-1319هتواه عناوینی هتچـون دوره وضـعی انقالبـی دوره هامعه مدنی و حـ ( 1367-1376دوران بازسازی و سازندگی ( 1367-1319

( 1384-1392 محـوری و مهـوورزی دوره گفتتان عدال و (1376-1384 شهووندی ود.ش توضیح داده می

Abstracts 271

ره ما

ش74

انست

زم

9315

The Role of IRIB Tv Programs on the Pattern of

Religious Identity

By: Nasim Majidi, M. A & Amirmasoud Amirmazaheri, ph. D.

Abstract

This research aims to study the role of Islamic republic of Iran TV

programs creating a template religious identity (undergraduate Faculty of

Social Science and Psychology, Islamic Azad University of Tehran from

1393 to 1394 input center). This study aims to investigate the role of Islamic

Republic of Iran TV programs to create a template religious identity, the

typology (age, sex, occupation), to evaluate the learning of religious pattern

on TV and TV synergistic effect in the creation of religious identity in

student the population is investigated. This study was a survey that was

conducted using census of all 443 student. The data were collected by

questionnaire before filling the main questionnaire of 35 Cranach’s

reliability and analytical level of two-dimensional tables, with the mean and

standard deviation, variance analysis, Spearman correlation coefficient test,

Cramer’s coefficient was used to measure and test the hypothesis. Test result

showed that the whatever the use, interest and motivation of religious TV

programs and series are also increasing rise in religious emulate operating

and between check individual characteristics in gender, men are more

religious than women and are modeled in terms of age and occupational

segregation and religious identity of the television model, there is no

significant relationship.

Key Terms: Religious, TV programs, pattern religious identity, motives

of TV programs, interest in religious programs.

221مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

A Review on one of Rumi’s Verses about Mystical

Anthropology

By: Mohammad Mehdi Esmaeelpour, Ph.D.

Abstract

The history of anthropology as a science dates back to the time when the

Creator created human beings as a complex being to complete the process of

creation and blew His soul to such a creature. In the course of time,

anthropology has become one of the most important sciences and human

knowledge focused on by religious and non-religious schools of thought and

it has evolved to the point that in contemporary psychology, the fate and

form of one’s life is considered to be the reflection of his thoughts and his

mental actions and reactions. Because of their unique divine characteristics,

humans are at the spotlights in theoretical mysticism since the very features

make them distinct from other creatures including the angels. Therefore, in

the mystical anthropology, some levels and status have been considered for

humans and consequently Rumi in one of his poems says “The father of

mankind, who is the lord of He (God) taught (Adam) the Names, hath

hundreds of thousands of sciences in every vein”. As Rumi asserts God

taught divine name to Adam so as that the window of understanding reality

of objects to open up for him and an opportunity is given to him to become

the perfect human. The present study reviews this verse of Rumi to shed

some lights on mystical anthropology.

Key terms: Rumi, Masnavi, mystical anthropology, perfect human,

Islamic mysticism.

Abstracts 227

ره ما

ش74

انست

زم

9315

Nowrooz from the perspectives of travelogue writers

during Safavid and Qajar Dynasties

By: Alireza Darabi, M.A

Abstract

The beginning of the new year is marked in all of the countries. The

manner and time of such commemoration enjoys certain characteristics that

undergo changes over the centuries. One of these ceremonies is Nowrooz

which is important not only for Iranians but also for nations whose countries

were part of ancient Persia and their cultural and language were influenced

and ruled by Persians. Historically-speaking, there are various views about

celebrations of new year in terms of organization, timing and contents. Since

the arrival of orientalists and western travelers in Iran, they began to write

travelogues. Although some of these travelogues were private notes and

some of them were written for political and espionage purposes, they

contained valuable information in terms of anthropology and folklore.

Therefore, they present good information. Most of the travelers have written

extensively about Nowrooz festivities in their travelogues. With a historical

and descriptive orientation, the present study tries to compare Nowrooz

festivities during Safavid and Qajar dynasties.

Key terms: Iran, Nowrooz, travelogues, travelers, folklore.

222مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

A Review on Kurdish Lullabies

By: Nashmil Maroofpoor, M.A

Abstract

The present study intends to analyze themes and contents of Kurdish

lullabies form an anthropological perspective and to review hidden functions

of lullabies and the status of women in relation to lullabies. To conduct the

research, the qualitative discourse analysis was applied. The studied

documents were codified in three categories containing relevant items each.

The statistical population covers 12 Kurdish lullabies in Surani dialect. The

purposeful sampling or criterion-reference method was practiced. These

lullabies were selected from a famous book of Kurdish lullabies titled

Zhane-Zhin. Results show that lullabies as a certain type of female songs in

vocal literature of Kurds not only are used as lullabies to make babies sleepy

but also they have hidden functions. According to their themes and

messages, these lullabies function as individual-social channel of

communications for mothers, between mothers and babies and between them

and their immediate societies.

Key terms: Discourse analysis, folk songs, Kurds, Soorani dialect,

lullaby.

Abstracts 223

ره ما

ش74

انست

زم

9315

Children Song Games

By: Nahid Jahazi, M.A

Abstract

The present study firstly defines games and then introduces folk songs.

Undoubtedly, folk songs play a vital role in the growth of fledgling children.

These songs contain various themes. According rhymes and themes, songs

are categorized into three types songs of counts, song games, stories. This

article reviews the song games which is a combination of songs and games.

Song games are of different types. Some of song games are meaningless,

some are related to counting abilities, some focus on choosing partners for

games and some of these song games describe animals and objects. These

song games focus on dramatic performance, vocal interaction, hobbies, labor

relations and other functions. The most important features of song games

include strengthening vocal capabilities, understanding music and rhythm,

fortifying discursive abilities and solidifying concentration skills and

emotional intelligence. Some of the song games are individual ones but

others are group games. Most of song games are played without any special

tools and they are dialogue-based rather than action-based. The library

research method was applied. Firstly, all of the song games were studied and

then they were classified into different groups containing various themes and

topics together with some examples.

Key terms: Traditional games, folk songs, song games, vocal songs,

performance songs, recreational songs, occasion-based songs.

224مردم ايران فصلنامه فرهنگ

رهما

ش

74 ن

ستازم

9315

A Comparative Study on the Epic of Koroghlu among

the Azeri, Turkman and Turks

By: Azadeh Fakhri, M.A

Abstract

Plethora of epics have been composed across the world based on

linguistic and geographical particularities of different societies. The epic of

Koroghlu is an epic in Turkish language which covers a vast geographical

space and different ethnic groups claims its ownership and present their own

evidences to prove their claim. However, researches show that the epic of

Koroghlu is famous in different corners of world form east Europe to

Caucasus, Iran, Afghanistan, Central Asia and South Siberia among Turks,

Azeris, Kurds, Armenians, Georgians, Aghazs, Lezgis, Kazakhs, Razs,

Kakatuzs, Isoors, Ajars, Turkmens, Uzbeks, Karapapaghs, Afghans, Arabs in

Central Asia, Tatars, etc. The present study compares the epic of Koroghlu

in three dialects namely Azeri, Turkish and Turkmen to find out similarities

and differences among these three versions of the same epic.

Key terms: Epic, Koroghlu, Iran, Azerbaijan, Turkey.

Abstracts 221

ره ما

ش74

انست

زم

9315

Roles of Women in Creation and Durability of Iranian

Stories

By: Ameneh Ebrahimi, Ph.D.

Abstract

Studying the history of Persian literature especially the folklore, one can

focus on the roles of women which is often ignored in the history of the

social life and such an attention can illuminate the vital roles played by

women as half of the population of every society in terms of creating the

cultural history. Across the centuries, women as the narrators of stories at

houses have played a great role in vocal transfer of culture and folklore from

one generation to the next. This role is so prominent that some researchers

assert that vocal literature is solely controlled by women and the written

literature by men. The library research method was applied to collect data.

Results of the study show that women as teachers, identity-makers, and

psychotherapists have always played a vital role in creation of socio-cultural

space of their own time and transferring cultural values form one generation

to the next one. The present study does not focus on negating roles of men in

the cultural sphere of Iran but it accentuates on the roles played by women in

the establishment of culture and folklore.

Key terms: Women, folklore, story.

TABLE OF CONTENTS

Roles of Women in Creation and Durability of Iranian Stories

Ameneh Ebrahimi, Ph.D .................................................................................. 9-25

A Comparative Study on the Epic of Koroghlu among the Azeri, Turkman and Turks

Azadeh Fakhri, M.A ....................................................................................... 27-49

Children Song Games

Nahid Jahazi, M.A .......................................................................................... 51-74

A Review on Kurdish Lullabies

Nashmil Maroofpoor, M.A ............................................................................ 75-95

Nowrooz from the perspectives of travelogue writers during Safavid and Qajar

Dynasties

Alireza Darabi, M.A ..................................................................................... 97-124

A Review on one of Rumi’s Verses about Mystical Anthropology

Mohammad Mehdi Esmaeelpour, Ph.D ................................................... 125-141

The Role of IRIB Tv Programs on the Pattern of Religious Identit

Nasim Majidi, M. A. & Amirmasoud Amirmazaheri Ph. D. ................ 143-168

In the name of Allah

Iranian Folklore Quarterly

Vol 15, No. 47 - Winter 2017

Licence holder: Research and Polling Center of IRIB

Managing director: Asghar Shoa

Editor-in-chief: Dr. Fatemeh Azimifard

Executive Manager: Ail Aanizadeh

Editor: Sima Zarisfi & Vajihe Farahani

Abstract in English: Dr. Yaghoob Javadi

Type & Page setting: Zoleikha Dolatkhah

Cover designer: Somayeh Hosseini

[email protected], [email protected] il:EMa

Address: Folklore Division, Pirouz Shafi'ee St, Jamal Abad

Neighbourhood, Niyavaran Ave, Tehran, Iran.

Tel: 22286834, 22167612, 22652559 Fax:22821744,