An Analytic Study of the Hadith “Salmān is one of us, the people of the household”

48
Archive of SID ﺣﺪﻳﺚ ﺗﺤﻠﻴﻠﻲ ﺑﺮرﺳﻲ» اﻫﻞّ ﻣﻨ ﺳﻠﻤﺎن اﻟﺒﻴﺖ« ﺑﺼﻴﺮي ﺣﻤﻴﺪرﺿﺎ* روح ﺳﻴﺪ اﷲ ﺷﻔﻴﻌﻲ** ﭼﻜﻴﺪه: ﭘﺮﺳﺶ ﻛﻠ ي ا ﭘﮋوﻫﺶ، اﻣﻜﺎن درآﻣﺪن ﺣﻘ ﻣﺆﻣﻨﺎن ﺑﻪ ﺟﺮﮔ اﻫـﻞ ﻴـ اﺳـﺖ. ا ﻳـ ﭘـﮋوﻫﺶ، ﺑﺮرﺳ دﻻﻟﺘ و ﺳﻨﺪ ي ﺣﺪ» ﺳﻠﻤﺎنّ ﻣﻨ اﻫﻞ اﻟﺒ« در را ﭘﺮﺗﻮ داﻧﺶ ﺣﺪ ﻌﻪ، رﻫ ﺎﻓﺘ ﻣﻨﺎﺳـﺐ ﺑﻪ ﺳﻮ ي ﭘﺎﺳﺦ ﻋﻠﻤ ﺑﻪ ا ﭘﺮﺳﺶ داﻧﺪ و ﻧﺸﺎن دﻫﺪ ﺗﻌﺒ» ﺳﻠﻤﺎنّ ﻣﻨ اﻫـﻞ اﻟﺒ ﻴـ« در داﻧـﺶ ﺣﺪ ﻌﻪ، دﺳﺖ ﻛﻢ ﺑﺨﺶ ﻣﺸﺘﺮك ﭼﻨﺪ ﺣﺪ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻫﻤﮕ ﺑـﺎ ﻛـﺎرﺑﺮد» اﻫـﻞ اﻟﺒ ﻴـ« در ﻗـﺮآن، ﻮﻧﺪ ي ﻛﺎﻣﻞ دارﻧﺪ. ا ﺗﻌﺒ ﺮ، از ﻧﻈﺮ واژﮔﺎﻧ دارا ي ﺗﻮا ﺗﺮ اﺳﺖ. ﺳﻨﺪ ﻣﺠﻤﻮﻋ اﺣﺎد ﻛﻪ ا ﺗﻌﺒ در آن ﻫﺎ ﺑﻪ ﻛﺎر رﻓﺘﻪ اﺳﺖ، ﻛﺎﻣﻠ ﺷﺎﻣﻞ ﺿﻌ ﻒ،ﻖ،ّ ﻣﻮﺛ ﺣﺴﻦ و ﺻﺤ را ﺗﺸﻜ دﻫﻨﺪ. ﺑﺎ ا ﻫﻤـﻪ، ﺗﻮان ﻣﺠﻤﻮﻋ اﺣﺎد ﻛﻪ ا ﺗﻌﺒ در آن ﻫﺎ ﺑﻪ ﻛﺎر رﻓﺘﻪ را از ﻧﻈﺮ ﺳﻨﺪ ي، ﺻـﺤ و از ﻧﻈـﺮ دﻻﻟﺘـ ﻲ، ﻣﺤﻜﻢ ﺑﻪ ﺷﻤﺎر آورد. ا ﻧﻮﺷﺘﺎر، ﻧﺸﺎن دﻫﺪ رو ﻜﺮد ﺸﻮا ﺎن ﻌﻪ ﺑﻪ اﻣﻜﺎن ﻮﺳﺘﻦ ﻣﺆﻣﻨﺎن ﺑﻪ اﻫﻞ، اﺛﺒﺎﺗ و ﻣﻼك ﻣﺤﻮر اﺳﺖ. ﻫﻤﭽﻨ ﻦ، ﻛﺎﻧﻮن ﻣﻼك ﻫﺎ ي ﻣﻮرد ﻧﻈﺮ ﺸﻮا ﺎن ﻌﻪ و ﻣﻬـﻢ ﺗـﺮ ﻋﻨﺼﺮ ﻗﺮارﮔ ي ﺳﻠﻤﺎن در دا ة اﻫﻞ، داﻧﺶ و ة اوﺳﺖ؛ داﻧﺸ ﻛﻪ ﻗﺪر ﻣﺘـّ آن، آﮔـﺎﻫ از اد ﺎن ﮔﺬﺷﺘﻪ اﺳﺖ. ﻛﻠﻴﺪواژه ﻫﺎ: اﻫﻞ ﺳﻠﻤﺎن، ﻓﻘﻪ اﻟﺒﻴﺖ، ﺳﻨﺪي ﺑﺮرﺳﻲ دﻻﻟﺘﻲ، ﺑﺮرﺳﻲ اﻟﺤﺪﻳﺚ،. * ﻋﻼ داﻧﺸﮕﺎه اﺳﺘﺎدﻳﺎر ﻃﺒﺎﻃﺒﺎﻳﻲ ﻣﻪ/ [email protected] ** دا ﻛﺎرﺷﻨﺎﺳﻲ ﻧﺸﺠﻮي ﻋﻼ داﻧﺸﮕﺎه ارﺷﺪ ﻃﺒﺎﻃﺒﺎﻳﻲ ﻣﻪ/ [email protected] دوﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﻋﻠﻤ ـ ﭘﮋوﻫﺸ ﺣﺪ ﭘﮋوﻫ ﺳﺎل ﭼﻬﺎر م، ﺷﻤﺎرة ﻫﻔﺘ ﻢ، ﺗﺎﺑﺴﺘﺎن و ﺑﻬﺎر1391 www.SID.ir

Transcript of An Analytic Study of the Hadith “Salmān is one of us, the people of the household”

Archive

of S

ID

»البيت سلمان منا اهل«بررسي تحليلي حديث

*حميدرضا بصيري ** شفيعياهللا سيد روح

: چكيدهـ ب اهـل ةجرگ به مؤمنان يقيحق درآمدن امكان پژوهش، نيا يديكل پرسش ـ ا. اسـت تي پـژوهش، ني مناسـب يافتيره عه،يش ثيحد دانش پرتو را در »تيالب اهل منا سلمان« ثيحد يسند و يداللت يبررس

ـ الب اهـل منا سلمان« ريتعب دهد يم نشان و داند يم پرسش نيا به يعلم پاسخ يسو به دانـش در »تيـ الب اهـل « كـاربرد بـا يهمگ كه است ثيحد چند مشترك بخش كم دست عه،يش ثيحد ،قـرآن در »تي در ريتعب نيا كه يثياحاد ةمجموع سند. است تر توا يدارا يواژگان نظر از ر،يتعب نيا. دارند كامل يونديپ

،همـه نيا با. دهند يم ليتشك را حيصح و حسن موثق، ف،يضع شامل يكامل فيط است، رفته كار به هاآنـ نظـر از و حيصـح ي،سند نظر از را رفته كار به ها آن در ريتعب نيا كه يثياحاد ةمجموع توان يم ي،داللت

اهل به مؤمنان وستنيپ امكان به عهيش انيشوايپ كرديرو دهد يم نشان نوشتار، نيا. آورد شمار به محكم نيتـر مهـم و عهيش انيشوايپ نظر مورد يها مالك كانون ن،يهمچن. است محور مالك و ياثبات ،تيب

ـ قدر كه يدانش اوست؛ ةژيو دانش ،تيب اهل ةريدا در سلمان يريقرارگ عنصر از يآگـاه آن، قنيمت .است گذشته انياد

: ها كليدواژه

.الحديث، بررسي داللتي، بررسي سندي البيت، فقه سلمان، اهل

[email protected]/ مه طباطبايياستاديار دانشگاه عال * [email protected]/ مه طباطباييارشد دانشگاه عال نشجوي كارشناسيدا **

يپژوهثيحدي پژوهش ـيعلم دوفصلنامه 1391 بهار و تابستان م،هفت شمارة م،چهار سال

www.SID.ir

Archive

of S

ID

1391بهار و تابستان م، چهارم، شماره هفت، سال پژوهي لنامه حديثصفدو 164

تفحص من فقه الحديث؛ سلمان منا اهل البيت ،من اهل البيـت، المسألةفي التفكير االسالمي مسـألة من إمكان للمؤمنين بإلحاق حقيقي

، طريقـا »سلمان منا اهل البيت«بأن يتفحص حول الحديث الدراسةيجدر لهذه . هام جدا، هذا التعبير جـزء الشيعةو في علم الحديث عند . المسألةصوابا إلي تحصيل جواب لهذه

و إسناده شامل . القرآنيةمشترك من بعض األحاديث التي كانت تتفق جميعا مع استعماله و قد نتقبله صـحيحا باسـتعمال . ، من الضعيف إلي الصحيحالسنديةعلي جميع أحواالت ر هـذا عبـ الدراسـة و قد نري في هذه ). كالتعاضد(المعروفة األصوليةبعض من األساليب

أئمـة ، أمـر ممكـن مـن منظـر اهل البيت ةالتعبير، أن تبعيض المؤمنين كلهم من زمرقطعا، و لكن من أهم الشرائط الذي يجب لمن أراد أن يوفـق لهـذا التبعـيض الشيعة

الشريف، التناول بعلم خاص؛ الذي متيقن منها استطالع عن سائر األديان، و قد نال بعض .الفارسي بهاكسلمان

درآمد

اسـت؛ كـاري كـه در » البيـت اهلسلمان منا «قصد از اين پژوهش، فهم درست حديث الحـديث، بـراي براي آگاهي بيشتر از معنـي فقـه .(گويند الحديث مي اصطالح، به آن فقه

كـارگيري اصـول روش اين پـژوهش، بـه ) 7ـ5، ص1387مسعودي، : نمونه بنگريد بهمعني درسـت ايـن جملـه را از . 1ايم در اين راه تالش كرده. الحديث است متعارف فقه

ترين و معتبرتـرين مجـامع متن كامل حديث را از ميان كهن. 2. زواياي گوناگون بفهميمبـه بررسـي . 3. حديثي استخراج، و سپس دربارة سبب و تاريخ صدور آن بررسي كنـيم

هـاي ري كـه در بسـياري از پـژوهش سندي و داللتي احاديث گردآمـده بپـردازيم؛ كـا شـده پيرامـون شخصـيت سـلمان و فهـم معنـي هاي انجام ويژه پژوهش چنيني، و بهاين

2.است دست فراموشي سپرده شده به 1،»البيت اهلسلمان منا «

هاي كليدي زمينة پژوهش و پرسش

نظر از اينكه سرشت آن را ، صرفبيت گمان بحث پيرامون مفهوم و مصداق اهل بي

www.SID.ir

Archive

of S

ID

165

»ا اهل البيتسلمان من«بررسي تحليلي حديث

نظرها، اين اختالف . برانگيز است در ميان مسلمانان، بسيار چالش 3كالمي يا فقهي بدانيم،شـود، بلكـه در ميـان خـود شـيعيان و تنها به دو شاخة اصلي شيعه و سني محدود نمي

هاي نمونهبراي آگاهي از برخي .(باره وجود ندارد هاي يكساني در اين سنيان نيز، ديدگاهزاده، اسـماعيل / 22ــ 20، ص1386عـاملي، : ك.برجستة پژوهش پيرامون اين موضوع ر

موسـوي / 113ـ87، ص1386گلي، كناني و گل/ 19ـ3، ص1384زينلي، / 178ـ111ص ــ 605ص، 2، ج1381سـيدجوادي، صدر حاج / 465ـ465، ص10، ج1380بجنوردي،

610 /EI2; v.I, p. 258( هـاي متفـاوت دانشـمندان بايـد در فهـم ها را ريشة اين چالشهاي اين پژوهش، وارد كشمكش 4.وجو كردجست» البيت اهل«مسلمان از عبارت قرآني

اي ديگر شود، بلكه در تالش است كه گرانيگاه بحث را به نقطه چنيني نميدرازدامن اينسـندي، متنـي و دستماية اصلي اين كار نيز، بررسـي . برده، و از منظري نو در آن بنگرد

ايم و در نگاه است؛ حديثي كه همگان آن را شنيده» البيت سلمان منا اهل«داللتي حديث دادن جايگاه يكـي از يـاران پيـامبر نمايد كه شايد تنها براي نشان نخست، چنين ميشـدة دانـش شده و پذيرفتـه كارگيري اصول شناخته اين پژوهش، با به . گفته شده باشد

هاي كليدي اسـت؛ مفهـوم ايـن وجوي پاسخي براي اين پرسشديث، در جستالح فقهاحاديث چگونـه اسـت؟ سـبب / احاديث چيست؟ وضعيت سندي اين حديث/ حديث

اي اصـطالح اصـوليان، قضـيه احاديث چيست؟ آيا ايـن تعبيـر، بـه / صدور اين حديثاحاديث، همان است / در اين حديث» البيت اهل«حقيقيه است يا خارجيه؟ آيا منظور از

فارسـي يكـي از احاديث، سلمان / است؟ آيا به اعتبار اين حديث كه در آية تطهير آمده، افـرادي مشـخص و معـدود پيامبر بيت رود؟ آيا اهل شمار مي به بيت اهل

اي وجود ، مصاديق ويژهبيت ديگر سخن، براي شناخت درست اهل هستند يا نه؟ بهدست داد؟ و آيا اگر يك انسان عادي، هايي براي شناخت ايشان به مالكتوان دارد يا مي درآيد يا نه؟ بيت تواند در زمرة اهل هايي را مراعات كند، مي چنين مالك

پيشينة پژوهش

در پاسـخ . پيشينه نيسـت چندان هم بي» البيت سلمان منا اهل«پژوهش پيرامون معني

www.SID.ir

Archive

of S

ID

166

1391بهار و تابستان م، چهارم، شماره هفت، سال پژوهي لنامه حديثصفدو

ها و رويكردهاي گوناگوني ميان دانشمندان به ديدگاهبه پرسش از معني اين حديث، هـا، دو رويكـرد در اين بخش، با پيمايشي گذرا در ميان اين ديدگاه. خورد مي چشم

هـاي هـر يـك را تـرين ديـدگاه باره را بازگو، و برجسته ي و اثباتي در اين اكلي نفيهـا تـرين سـوي منفـي كنيم؛ پيمايشي كه در آن، چينش طيف رويكردها از معرفي مي

.رود پيش مي ها به ترين آغاز، و به سوي اثباتي

يارويكردهاي نفينمونة چنين رويكردي، البته به . توان انكار كلي ناميد ي را ميانخستين گونة رويكرد نفي

از 5هاي تـاريخي شخصـيت سـلمان، در نوشـتاري طور عمومي و نسبت به بيشتر جنبه طـور خـاص پيرامـون حـديث مـورد نظـر، در مـدخل و به J. Horovitz(6(هوروويتز

SALMĀN AL-FĀRISĪ دالويــدا نوشــتة لــوي)G. Levi Della Vida (ةدر دايــر . شـود ديده مي) EI2; vXII, p701&702 /EI1; vIV, p116(المعارف اسالم چاپ اليدن

در واقـع از «: گويد درنگ مي دالويدا، پس از توضيحي كوتاه دربارة اين حديث، بي لوي ديدگاه تاريخي، كيستي سـلمان بسـيار مـبهم اسـت، و دشـوار بتـوان پـذيرفت چنـين

اي پارسـي دارد، برخـوردار اي در مدينه كه ريشـه هاي زندگي برده اي، از واقعيت افسانه 7».باشد

ي را نزد دانشمنداني جست كـه چنـين ااي از رويكرد نفي توان گونه در گام بعد، ميانـد؛ بـراي نمونـه، مجلسـي در بيـان حـديثي از امـام حمل بـر مبالغـه كـرده تعبيري را

اين سخن «: گويد چنين مي 8خوانده، محمد ، كه برخي ياران خويش را آل صادق »9.بيـت اسـت سلمان از ما اهـل : از روي مبالغه است همچون آن سخن ديگر ايشان كه

يكرد، پرسشي كـه مـا در پـي ناگفته پيداست كه در اين دو رو) 28، ص65ق، ج1403( .شود پاسخ آن هستيم، اساسا سالبة به انتفاي موضوع تلقي مي

تـوان آن را فروكاسـتني ناميـد، برخـي از ي، كه ميااي ديگر از رويكرد نفي در گونهاند كه سـلمان، مـوال يعنـي بـردة آزاد شـدة دانشمندان، علت چنين تعبيري را آن دانسته

با سخن خودـ سـلمان و پيامبر«: گويد اصفهاني مي بود؛ براي نمونه، راغب پيامبر

www.SID.ir

Archive

of S

ID

167

»ا اهل البيتسلمان من«بررسي تحليلي حديث

دادن بردة يك قـوم بـه آن قـوم، درسـت ـ يادآوري كرده كه نسبت بيت است از ما اهل كه فرمود بردة قوم از ايشـان اسـت، و فرزنـد آن بـرده از خـود آن قـوم است، همچنان

شـده كـه و گفته «: گويد ديگر، مقدسي مي اي در نمونه) 65و 64ق، ص1404(»10.استبيـت سـلمان از مـا اهـل : روي، ايشان فرمود بود و از همين سلمان از بردگان پيامبر

گرچه در اين رويكرد، معني حـديث مـورد نظـر، از گونـة ) 24، ص5تا، جبي(»11.استكاربرد حـديث شود، باز هم فرجام آن، چيزي جز نفي مجاز، كنايه يا مبالغه پنداشته نمي

مورد نظر در يافتن پاسخي براي پرسش كليدي اين پژوهش نيست، زيـرا بـر پايـة ايـن 12گونة والء عتق باشد، از آن روي كه با ايشان به رويكرد، هر كه بردة آزاد شدة پيامبر

گمان ايـن رويكـرد نيـز گذشـته از بي 13.باشد بيت تواند از اهل در پيوند است، مي .باشد تواند پاسخي براي پرسش كليدي اين پژوهش در بر داشته اش، نمي ميزان درستي

رويكردهاي اثباتي

نخستين گونة رويكرد اثباتي، ديدگاه دانشمنداني است كه لزوما براي پيوند ميـان معنـي اند، اما با معنـي دست دادن مالك اين تعبير، كوششي نكرده حديث و مخاطبان، از راه به

محـور توان آن را اثباتي غير مالك رويكردي كه مي. اند ي هم نكردهانفيحديث برخورد در نخستين نمونه، برخي از دانشـمندان، ايـن تعبيـر را چنـين تفسـير . يا مصداقي ناميد

سـيرة ابـن خواهد بود؛ مـثال در بيت اند كه سرانجام سلمان، پيوستن او به اهل كردهدربارة شدن به اذان و پرسش وي از پيامبر مسلمان، پس از بازگويي چگونگي هشام

را پـس فرسـتادگان كشـور پـارس پيـامبر «: سرانجام كار خود و يارانش چنين آمدهسـوي مـا شما از ما و به: فرمود ما از كه خواهيم بود؟ پيامبر! اي فرستادة خدا: گفتندهـم از ايـن : يده كه گفتاز زهري مرا چنين رس: هشام گويد ابن . بيت خواهيد بود اهل

،1 جتـا، المعـافري، بـي حميـري (»14.بيت است سلمان از ما اهل : فرمود روي پيامبر خواست مي دانند كه پيامبر دهندة آن مي برخي ديگر، اين تعبير را نشان) 70و 69ص

سورة هود چنـين 46، زير آية تبيانبگويد سلمان بر دين ماست؛ براي نمونه، طوسي در بيت است؛ و منظورش اين بـود سلمان از ما اهل : فرمود كه پيامبر همچنان«: گويد مي

www.SID.ir

Archive

of S

ID

168

1391بهار و تابستان م، چهارم، شماره هفت، سال پژوهي لنامه حديثصفدو

طبرسي نيز اين سخن را پذيرفته و ) 494، ص5؛ ج]الف[تا بي(»15.كه او پيرو دين ماستاي ديگر، قاضـي ابرقـوه، بـر آن در نمونه) 253، ص5ج، 1372.(است دقيقا تكرار كرده

ايـن از و«: گويد وي مي. است دادن حرمت سلمان بوده شان ، نكه منظور پيامبر است در رسـيد، ــ السالم و ةالصال عليه ـديس خدمته ب سلمان چون نآ از بعد كه بود جهت مـن البيت اهل حرمت چون سلمان حرمت: گفت. البيت اهل منا سلمان: گفت وى حقگونه است، زيـرا وي همين ديدگاه ماسينيون نيز) 93، ص1، ج1377همداني، (»16.است

اين تعبير را از نظر شكلي، در چارچوب رسمي كه در ميان عرب آن روزگار با نام تبني از ايـن و در ارزيابي هدف پيـامبر ) 85، ص1385ماسينيون، (داند شد، مي شناخته مي

اشكالي نخواهد داشت كه فكر كنيم پيغمبر، در كنـار همكـاران «: گويد سخن، چنين ميپيمانان سودجو و مشكوكش، دوسـتاني مطمـئن داشـته كـه رگ سياسي و آن همه همبز

است تا به تحريكات سياسي حرمش، و پـس از خديجـه و تر بوده دلش به آنان نزديك )130همان، ص(».است زيد، و بيشتر از اين دو، به حذيفه و سلمان دلبستگي داشته

يكرد اثباتي نيز در ميان پيشينيان يافت اي ديگر از رو اما اين، همة سخن نيست؛ گونههـايي بـراي در اين رويكـرد، مـالك . محور خواند توان آن را اثباتي مالك شود كه مي مي

ها را رعايـت شود كه اگر كسي آن دست داده، و تصريح مي رفتار و كردار يك مؤمن به بـه بيـت درخواهد آمد، و اينكه سـلمان از اهـل بيت كند، حقيقتا به جرگة اهل

نمونة كمرنگ آن، ديدگاه زبيـدي اسـت كـه ايـن . رود، نيز بر همين پايه است شمار مياو كه ظاهرا در ضبط واژگاني . است دانسته حديث را نشانگر پيروي سلمان از پيامبر

: گويد آورد و ميمي» آل«ة اين حديث نيز با ديگر دانشمندان اختالف دارد، آن را زير واژداران وي را گويند، و حديث سلمان خوران، و نيز پيروان و دوست آل، خاندان مرد، نان«

) 33، ص14جق، 1414حسيني زبيدي، (»17.بيت است، نيز از همين گونه است از ما اهل هر كه پيشوايان بر حق از اهـل «: گويد مغربي چنين مي اي گوياتر، قاضي نعمان در نمونه

شان را بشناسد، امامت آنـان را بپـذيرد، پيمـان امـام را دوست بدارد، حق بيت پيامبر كه خدا از است، چنان بيت خاطر توالي آنان از اهل روزگار خود را گردن گذارد، به

مـن و ": فرمايـد كه مي و چنان ")36: راهيماب(فمن تبعني فإنه مني": گويد مي زبان ابراهيم

www.SID.ir

Archive

of S

ID

169

»ا اهل البيتسلمان من«بررسي تحليلي حديث

منهم فإنه نكمم ملهتوسلمان از ما : فارسي فرمود به سلمان كه پيامبر و چنان ")5: مائده(يبيـت خـويش ورزيد، بـه اهـل سبب محبتي كه به آنان مي بيت است؛ پس او را به اهل

تـر و شـيواتر، اي پررنـگ در نمونـه 19)14، ص3تا، جفياض، بي ابن (»18.منسوب فرمودكه به به ديگران بعيد نيست؛ كساني بيت گسترش دامنة اهل «: گويد غفاري چنين مي

اندازة درجات ايمانشان، خود را به صفات و رفتار نيك آنان متصف كننـد، همچـون آن دا در سـورة ابـراهيم از كه خ بيت است، و همچنان سلمان از ما اهل : كه سخن پيامبر

مـال محسـن 20)52ق، پـاورقي ص 1404حرانـي، (»."فمن تبعني فإنه منـي ": زبان او فرمود: گويـد ، باز هم يك گـام جلـوتر گذاشـته و چنـين مـي صافيكاشاني در مقدمة فيض

بيـتش و اهـل شود هر كه خود را تنها براي خـدا، پيـامبر درست آن است كه گفته «خالص كند، و دانشش را از آنان بگيرد، و از آثارشان پيروي كند، و از برخي اسرار آنـان چنان آگاه گردد كه استواري در دانش و آرامش در بينش برايش فراهم آيد، و چشم دل

اليقين همراه گردد، و آنچـه را بگشايد تا دانش به حقايق امور به او روي آورد، و با روحانـد مـأنوس دشوار يابند، نزد او آسان باشد، و با آنچه نادانان از آن گريـزان نازپروردگان

هـا قـرار دارد، باشد، و با جهان از راه بدني همدم باشد كه روح آن در باالترين جايگـاه چنين نعمتي، هرگـز از لطـف . بهره گيرد قرآنهاي خواهد توانست كه از برخي شگفتي

سعادت، تنها منحصر بـه . كران وي عجيب نيست دستي بي پايان خدا دور، و از گشاده بي، برخي از يارانشان را كه آراسـته بـه چنـين صـفاتي بيت خود اهل . يك قوم نيست

بيـت سلمان از ما اهل : كه فرمودند چنان اند، هم شمار آورده اند، يكي از خودشان به بودهد نيست كه او به جرگة اسـتواران بنابراين، از آراستگي سلمان به چنين صفتي، بعي. است

اما نقطـة ) 37، ص1ق، ج1415(»21.درآمده باشد قرآندر دانش، و دانندگان تأويل آيات او اين حديث را نشانگر طهارت . عربي است محور، ديدگاه ابن اوج رويكرد اثباتي مالك

از ديدگاه وي، كسي كه بـه اهـل . داند سلمان، از گونة طهارت ياد شده در آية تطهير ميگمـان حكـم او را يكي از ايشان بخواند، بي تا بدانجا شباهت يابد كه پيامبر بيت

، و پس همة فرزندان شريف فاطمه«: يابد يادشده در آية تطهير، بر او نيز مصداق ميشـده در هستند، تا روز قيامت در حكم ياد بيت نيز ديگراني چون سلمان كه از اهل

www.SID.ir

Archive

of S

ID

170

1391بهار و تابستان م، چهارم، شماره هفت، سال پژوهي لنامه حديثصفدو

صـورت ويـژه از و عنايت خدا به او، به خاطر شرافت پيامبر اند؛ و به اين آيه درآمدهدر رويكردي مشابه، اسماعيليان ) 199ـ195، ص1تا، جبي(»22.اند سوي خدا پاك گرديده

و معنـايي، و را به چهار گونـة جسـمي، معنـايي، شـكلي و فاطميان، فرزندان پيامبرها را نيرومندتر از نزديكي خوني و حقيقي تقسيم كرده، يكساني جان و و معنايي شكلي

23.انـد خويشاوندي تفسير، و حديث مـورد نظـر را نيـز در همـين راسـتا ارزيـابي كـرده

)223و 222، ص1375مهاجراني، ( شناسي شناسي و تركيب واژه

حـديث مـورد هاي پيشينيان، ابتدا بـه معنـي واژگـاني پس از نگاهي گذرا به ديدگاهالحـديث، شـناخت درسـت واژگـان و پردازيم، زيرا يكي از اصول مهم فقهبحث مي .ها در جملة مورد نظر اسـت كار رفته در حديث، و جايگاه نحوي آن هاي به تركيب

براي فهم درست اين حـديث، بايـد معنـي ) 98ـ96و 93ـ73ص، 1387مسعودي، (ها را از نظر نحوي بررسـي نقش و جايگاه آنالبيت، و نيز سلمان، من، اهل: واژگاني

.كنيمو نام يـك شـخص خـاص اسـت و نقـش آن در جملـه، 24اسم علم مفرد» سلمان«

ورت صـ و چون پس از مبتدا آمده، خبر را بـه 25حرف جار مبني است» من«. مبتداستبـراي .(اسـت جمله از نوع جار و مجرور متعلق به يكون يا يصير محذوف درآورده شبه

دانشمندان زبان عرب، تا چهـارده )85و 84، ص2، ج1385كشفي، : ك.آگاهي بيشتر رمعنـي در اينجـا در » مـن «دهد مي ساختار اين جمله، نشان 26.اند معني براي آن برشمرده

سلمان، از «: شود بر اين پايه، معني حديث چنين مي 27.است كار رفته خود، به» تبعيض«پديـد آمـده و » بيت«و » اهل«از تركيب اضافي دو واژة » البيت اهل«. »ت استبي ما اهل

.است» نا«ضمير 28نقش آن در جمله، اسم مخصوص) فارسـي سـلمان (ايـن شـخص خـاص . 1: اينك آنچه در پيش داريم اين است

اي كوتـاه هاي تاريخي، بـه بررسـي كيست؟ براي اين بررسي، بايد از البالي گزارش، »البيـت اهل«براي فهم درست معني تركيب كليدي . 2. كيستي وي بپردازيم پيرامون

www.SID.ir

Archive

of S

ID

171

»ا اهل البيتسلمان من«بررسي تحليلي حديث

بايد به بررسي جداگانة معني هر يك از واژگان آن، و سپس فهم معني كامل تركيـب .بپردازيم قرآناي كاربردشناسانه با محوريت و نيز بررسي

فارسي كيست؟ ؛ سلمان»سلمان«معني واژگاني كه منـابع ديگـر، او را اند كه سلمان از اهالي جي اصفهان بود، در حالي منابع تاريخي بر آن

اند كه برخي نيز بر آن) 68و 67، ص1375مهاجراني، .(اند از اهالي رامهرمز يا شيراز دانسته، 9، ج1381سـيدجوادي، صدر حاج .(است شده، و در رامهرمز باليده وي در اصفهان زاده

هـاي سـوم تـا هفـتم سـدة ششـم او مشخص نيست و دههتاريخ دقيق والدت ) 262ص، امـا در اينكـه )76، ص1375مهاجراني، (است عنوان زمان تولد او معرفي شده ميالدي، به

و 69همـان، ص .(هجري در مـدائن درگذشـته، چنـدان اختالفـي نيسـت 33سال وي به همـان، (اش بنامـد »سلمان«او را در آغوش گرفته و نام وي، پيش از آنكه پيامبر 29)209 .ماهبـه يـا روزبـه بـود ) 60ريـاحي، ص / 71، ص1376اردستاني، صادقي / 156و 77ص

پدرش، بدخشان نامي بود كه در جي اصفهان، كدخداي 30)78ـ 76، ص1375مهاجراني، ( )مزديسـنا ( پرسـتي در آغـاز، بـر آيـين زردشـتي و آتـش ) 55ريـاحي، ص .(اي بـود منطقه

جـويي ـ ماندايي بود، سـپس يـا بـه انگيـزة حقيقـت يا مانوي )100، ص1375مهاجراني، (سـيدجوادي، صـدر حـاج (وجوي پيامبر مسيح رهاننـده يا در جست) 57ـ55رياحي، ص(

طور اتفـاقي گـذرش بـه كليسـايي افتـاد، دلباختـة نيـايش و و يا به) 263، ص9، ج1381، )99و 98ص همـان، (، ترسا شد)106و 98، ص1375مهاجراني، (خداپرستي آنان گشت

سـوي سـرزمين شـام، كـه در آن روزگـار و بـه ) 113ــ 111همـان، ص (از خانه گريختدر آنجا بـه خـدمتگزاري برتـرين ) 115همان، ص.(سرچشمة آيين مسيح بود، رهسپار شد

اسقف شام درآمد، و چـون او را فـردي دوروي و پارسـانما يافـت، پـس از مـرگش، راز مردم، جانشين پارسايي بـراي ) 119و 118همان، ص.(ردزندگي او را با مردم در ميان گذا

پـس از ) 119همـان، ص .(آن اسقف برگزيدند، و روزبه روزگـاري بـه وي خـدمت كـرد جـا، و در همـان ) 121تا119همان، ص(درگذشت او، راهي موصل، نصيبين و عموريه شد

) 122همان، ص.(مژدة فرارسيدن روزگار پيامبري ابراهيمي را از پيشواي خود دريافت كرد

www.SID.ir

Archive

of S

ID

172

1391بهار و تابستان م، چهارم، شماره هفت، سال پژوهي لنامه حديثصفدو

، تـا )125همـان، ص (شد كار گرفته ها به وجوي او به يثرب رفت و در نخلستاندر جستنزدش شـتافت و او به) 127همان، ص.(است به آن شهر درآمده روزي كه شنيد پيامبر

بود آزمود، و چون به يقـين رسـيد، در پـايش هايي كه پيشواي عموري بدو داده را با نشانهسلمان، يكي از سه تن غيرعربـي اسـت كـه پـيش از ) 128همان، ص.(اسالم آوردافتاد و

ميان او و ابودرداء، كه چون پيامبر) 68، ص1385ماسينيون، .(ديگران به اسالم گرويدند، 1375مهـاجراني، .(دار بـود، پيمـان بـرادري بسـت خود او به دانشمندي و پارسـايي نـام

تـا آنكـه در سـال سـوم يـا پـنجم هجـري آزاد روزگاري را در بردگي گذراند،) 137صترتيـب در احزاب و طـائف، كـه بـه / هاي خندق و در جنگ) 134و 133همان، ص(شدهاي پنجم و هشتم هجري روي دادند، نقش بسـيار مهمـي در پيـروزي سـپاه اسـالم سال

تـرين يـار ترين و گرامـي نزديك گويي پس از امام علي) 145ـ142همان، ص.(داشتپس از درگذشت پيامبر، از بيعت بـا ابـوبكر سـر بـاز زد و ) 156همان، ص.(بود رپيامب

سرانجام نيز، براي آنكـه ناخشـنودي خـود را ) 181و 180همان، ص.(گردنش زخمي شدهمـان، .(سـوي ابـوبكر دراز كـرد گذارد، هنگام بيعت، دست چپ خـود را بـه نمايش به .بـود در صـف طرفـداران امـام علـي ، همـواره در روزگار پس از پيامبر) 187ص

همـه، در روزگـار فرمـانروايي عمـر و عثمـان، در بـا ايـن ) 199و 197، 196همان، ص(يـابي ويژه با ايرانيان مدائن، و در ديگر امور حكـومتي، ماننـد مكـان هاي مسلمانان به جنگ

برخـي البتـه ) 204ــ 199همـان، ص .(شهر كوفه و فرمانروايي بـر مـدائن، همكـاري كـرد و كسـب اجـازة فكري بـا امـام علـي اند كه او اين امور را پس از هم دانشمندان آوردهويژه دو آيين ابراهيمـي يهوديـت و با اديان بزرگ الهي، به) 216همان، ص.(ايشان پذيرفت

، بيشـتر و قرآنترتيب اين توانايي را داشت كه در مفاهيم آيات مسيحيت آشنا بود و بدينو 171همـان، ص .(و به تفسير آن بپـردازد ) 166و 163همان، ص(ان بينديشدبهتر از ديگر

همـان، .(انـد بـه زبـان پارسـي دانسـته قـرآن حتي برخي وي را نخستين برگردانندة ) 172هاي روزگار جاهلي را باور نداشت و تنها مـالك برتـري ارزش) 78رياحي، ص/ 171ص

اش بر مدائن، كـه و هنگام فرمانروايي )202، ص1375مهاجراني، (دانست انسان را تقوا مي )212و 211همان، ص.(گذراند بافي روزگار مي نزديك دو دهه ادامه يافت، از راه زنبيل

www.SID.ir

Archive

of S

ID

173

»ا اهل البيتسلمان من«بررسي تحليلي حديث

»البيت اهل«معني واژگاني ةدربـار فراهيدي. است پديد آمده» بيت«و » اهل«از تركيب اضافي دو واژة » البيت اهل«

، 4ق، ج1410(»32.تـرين كسـان اوسـت نزديـك اهل مرد، همسـر و «: گويد مي واژة اهلو اهـل ... اهل مرد، عشيره و نزديكان او هستند«: گويد مي هبار اين در منظور ابن) 89ص

: گويـد طريحي نيز مـي ) 29و 28، ص11ق، ج1414(»33.ترين كسان اوست مرد، نزديك، 5، ج1375(»34.باشـند دينـان او مـي اهل مرد، خاندان او هستند، و آنـان پيـروان و هـم «

، )مخصوص اسم (در حديث مورد نظر» البيت اهل«در نظر گرفتن نقش نحوي ) 314ص »اهل«رساند كه براي درك معني درست آن، پارة اخير معني واژة ما را به اين اطمينان مي

ترتيب، پيوند خوبي ميان معني بدين. كار گيريم را بپذيريم و آن را به ) أخص الناس به( .گردد ي و جايگاه نحوي اين واژه برقرار ميواژگان

اي بيت، هم خانة مردم است، و هم پاره«: گويد ، فراهيدي چنين مي»بيت«دربارة واژة اش بيـت مـرد، خانـه «: گويـد منظور مـي ابن ) 139و 138، ص8ق، ج1410(»35.از شعرراغــب ) 15و 14، ص2ق، ج1414(»36.و خانــة عــرب، مايـة شــرافت اوســت ... اسـت

و از جـاي ... گيـرد بيت در اصل، جايي است كه انسان شبانگاه در آن پناه مي«: افزايد مياهـل «گونه كه گفتيم، همان) 65و 64ق، ص1404(»37.شود هر چيز تعبير به بيت آن مي

، )خانـه (اهـل بيـت «: گويد خليل دربارة معني اين تركيب مي. تركيبي اضافي است» بيت ، 11ق، ج1414(منظور ابن ) 89ص ،4 جق، 1410فراهيدي، (»38.هستند) خانه(ساكنان آن

.اند نيز اين سخن را تكرار كرده) 314ص ،5 ج، 1375(و طريحي) 29ص

در قرآن» البيت اهل«كاربردشناسي واژگان و تركيب تركيب مـورد نظـر / الحديث كاربرد دارد، فهم معني قرآني واژه يكي از قرائني كه در فقه

كـم در روزگـار مـا، رسد دسـت نظر مي ويژه كه به به) 113ص، 1387مسعودي، .(استمتنـي آن، كـامال اساسـي و بـرون بر معني » البيت اهل«متني تركيب نسبي و درون معني

و » اهـل «منظور، در اين بخش بـه بررسـي معنـي قرآنـي دو واژة بدين 39.چيرگي دارد .پردازيم مي» البيت اهل«، و نيز تركيب »بيت«

www.SID.ir

Archive

of S

ID

174

1391بهار و تابستان م، چهارم، شماره هفت، سال پژوهي لنامه حديثصفدو

»اهل«كاربرد قرآني واژة . الفاز اين تعداد، سـي .است آمده كريم قرآنيكصد و بيست و هفت بار در »اهل«ة واژ

نام همراه هب اين واژه نيز در يك مورد البته 40است؛» الكتاب اهل«و يك مورد آن عبارت نظـر بـه .شـمار آورد بـه ن گروه يتوان از هم آمده كه آن را نيز مي 41ب آسمانيايك كت

با » اهل«در چهارده مورد، .باشد پيرو ،اهلبهترين معني رسد در اين سي و دو مورد، مييعنـي ،اگر يك مورد مشابه ديگر 42.است مشخص يا نامشخص پيوند خوردهمكاني نام

معنـي بيفزاييم، مجموعا ايـن واژه در پـانزده مـورد، بـه بر آن را نيز )64: ص(»النار اهل«در دو مورد )EI2; v I, p. 257: ك.براي آگاهي بيشتر ر(.است رفته كار به »گزيده اقامت«

توان آن را بـه مي ، نيزرفته كار به )7: انبياء/ 43: نحل(»الـذكر اهل « كه اين واژه در عبارت بـه خداونـد ةتوان گفت اين واژه دربـار تنها در يك مورد مي .دانست »مندي بهره«معني ناگفته پيداست كـه . است) 56: مدثر(»المغفـرة التقوي و اهل اهل« رفته كه آن نيز عبارت كار

.ندارد باال، ارتباطي با شخص پيامبر ةشد يك از موارد ياد هيچبر سـر ضـميرهايي ماننـد ـك، ـكم، ـنا، ـه، ـها، »اهل« ةدر هفتاد و سه مورد، واژ

آن توان گفت در اين موارد، معنـي مي 44با اندكي تسامح كه است ـهم، ـهن و ـي آمده پيـامبر بـه از اين هفتاد و سه مورد، تنها در دو مورد، ضمير . است »خانواده/ خاندان«در » اهل« ةواژ) 141ص(زاده اسماعيلگزارش به ) 132: طه/ 121: آل عمران.(دگرد ميبر

.1: چنـين اسـت هـا آن ةكـه خالصـ گوناگوني اسـت كاربردهايمعاني و ايرا، دقرآن تنها براي مردان .2 )117: هود/ 96 و 94 :مانند اعراف(مردان و زنان شاملاستعمال عام

: قصـص / 73: مانند هود(تنها براي زنان .3 )20: طه/ 109: يوسف/ 46و 45: مانند هود(: حـزاب ا/ 132: طـه .(ت و رسالتخاندان نبو ةدر معني ويژ .4 )33: عنكبوت/ 29 و 1233(

»بيت«كاربرد قرآني واژة . بصورت اسم، مجموعا هفتاد و سه بـار در صورت فعل و چه به چه به ،»بيت« ةريشـ «براي رساندن معني در بسياري از آيات ، وهآمد كريم قرآن رفتـه كـار بـه »خـدا ة خان

/ 5: انفـال .(پيونـدي يافـت تـوان مي تنها در چهار آيه، ميان اين واژه با پيامبر 45.است

www.SID.ir

Archive

of S

ID

175

»ا اهل البيتسلمان من«بررسي تحليلي حديث

ي (»خانه«آن از ميان اين چهار آيه نيز در سه مورد، معني )53و 33: احزاب/ 93: إسراءجايي ؛ همانمنظور نيستمعني اخير آيه، يكدر رسد تنها نظر مي لذا به. است )ظاهري

.است درآميخته» اهل« ةاين واژه، با واژ كه »البيت اهل«كاربرد قرآني . ج

/ 12: قصص/ 73: هود(اند در پي هم آمده »بيت«و »اهل« ةدو واژ ،قرآندر سه جاي را پديـد » البيـت اهـل « اضـافي تركيـب خـورده و گـره هم باو در دو جا ) 33: احزاببيـت اهـل «: گويـد مـي چنـين قرآني اين تركيـب، كاربرد ةمنظور دربار ابن 46.ندا آوردهتنهـا همسـران : و گفتـه شـده . هسـتند همسران، دختـر و دامـاد او، علـي پيامبرإنما يريد الله ليذهب عـنكم "آمده كه قرآنو در . و مرداني كه از خاندان او هستند پيامبر

)29و 28، ص11ق، ج1414(»47.و اهل هر پيامبري، امت او هستند... "الرجس أهل البيـت إنما يريد اللـه ليـذهب عـنكم الـرجس أهـل "و منظور خدا از «: گويد وي در جاي ديگري مي

، 2همـان، ج (»48.اسـت و علـي همسـران و دختـرش بيت پيـامبر اهل "البيتشـناخته بيـت، خانـدان پيـامبر عموما معني اهـل «: گويد راغب نيز مي) 15و 14صهاي بسيار، چنين نتيجـه زاده پس از بررسي اسماعيل) 65و 64ق، ص1404(»49.شود ميعام است اي هلغوي، حديثي و عرفي، واژ ،قرآني كاربردهاي در» البيت اهل«گيرد كه مي

)141ص.(زنان و كودكان شود ،تواند شامل مردان كه مي» البيـت اهـل «اي كه كتابت، نخستين آيه نزول و هم از نظر ترتيب هم از نظر ترتيب

عموم مفسران شـيعه، مخاطـب ايـن آيـه را . سورة هود است 73كار رفته، آية در آن به ، و منظـور از را خـانوادة ابـراهيم » بيـت اهـل «و منظور از ساره، همسر ابراهيم

عمـوم 50.انـد اسرائيل در اين خاندان دانسته پيامبري بني شدن رحمت و بركت را نهادينه نيـز ايـن ديـدگاه را قرآنآيات ديگري از 51.اند گونه گفته سنت نيز، همين مفسران اهل البته برخي مفسران اهل سنت، اين آيه را نشانگر اين كه زن جزو اهـل 52.كند تقويت مي

در ) 34، ص6، ج]الـف [تـا بـي (در ميان دانشمندان شيعه، طوسي 53.انند د بيت است، ميكه سـاره، نـه از آن روي كـه همسـر است جايگاه نقد سخني منسوب به جبايي، بر آن

www.SID.ir

Archive

of S

ID

176

1391بهار و تابستان م، چهارم، شماره هفت، سال پژوهي لنامه حديثصفدو

، 1372(طبرسـي . بيـتش اسـت بوده، بلكه چون دخترعموي او بوده، از اهل ابراهيمرا تكــرار نيــز همــين ســخن ) 62ص ،2 جق، 1410(و ابــن شهرآشــوب) 274، ص5ج

سنت به نام ثعالبي نيز اين نكته را پذيرفته، امـا در عـين يكي از مفسران اهل 54.اند كردهكه در اين صورت، باز هم در اصل مسـئله تفـاوتي روي نخواهـد داد، است حال بر آن

بيـت سـكناي باشـد چـه دخترعمـويش، جـزء اهـل زيرا ساره، چه همسر ابراهيمكند واژة بيت، هم در ايـن آيـه و هـم در وي همچنين تأكيد مي .است بوده ابراهيم

بـه ) 292ص ،3 جق، 1418ثعـالبي، .(معني بيت سكونت اسـت سورة احزاب، به 33آية توان چنـين پنداشـت كـه اين متن، كامال ابراهيمي است و مي 55موقعيتي هر حال، بافت

كـه بـه ني از خاندان ابـراهيم بيت را شايستگا مسلمانان پس از شنيدن اين آيه، اهل .دانستند اند، مي جايگاه نبوت رسيده

سورة احزاب، مشهور بـه آيـة 33كار رفته، آية درآن به » البيت اهل«اي كه دومين آيهكـم ده دربارة مصاديق اين خاندان، در ميـان دانشـمندان مسـلمان، دسـت . تطهير است

عـاملي، / 116زاده، ص اسـماعيل : ك.بيشـتر ر براي آگـاهي .(ديدگاه مختلف وجود داردمفسران شيعه، همچون علـي بـن ابـراهيم 56زاده گزارش اسماعيل به )23ـ20، ص1386

كسـاء يـا بيت در اين آيه را اهل قمي، طوسي، طبرسي و عالمه طباطبايي، مصداق اهلخـر رازي، سنت، ماننـد طبـري، ف ، و عموم مفسران اهل )132و 131: ك.ر(خمسة طيبه 57.انـد دانسـته كسـاء و همسـران پيـامبر كثير و بيضاوي، آن را شامل اهل قرطبي، ابن

بيـت او ، حتمـا از اهـل كند كه همسران پيـامبر زمخشري تأكيد مي) 133همان، ص(ــتند ــري، .(هس ــوي) 538ص ،3 جق، 1407زمخش ــي )637ص ،3 جق، 1421(بغ ، ثعلب) 489ص ،3 جق، 1423بلخـي، (و مقاتل بـن سـليمان ) 35ص ،8 جق، 1422(نيشابوري

كه مسلمانان است شد، قدر مسلم آن گونه كه گفته همان. اند كساء نكرده اي به اهل اشارهاينك . دانستند مي معني خاندان پيامبر اسالم را به بيت پس از شنيدن اين آيه، اهل

برد، و نه در زمرة مصاديقي مي خليل فارسي، نه نسب به ابراهيم انيم، سلمان د كه مياحاديـث مـورد نظـر / سـراغ حـديث اند، جاي دارد، بـه گونه كه مفسران برشمرده از آن .رويم مي

www.SID.ir

Archive

of S

ID

177

»ا اهل البيتسلمان من«بررسي تحليلي حديث

احاديث/ بازيابي متن كامل حديثالحديث است، زيرا بـراي بررسي كامل صدر و ذيل متن حديث، يكي از اصول مهم فقه

هـاي فهـم درسـت تـرين راه صدور را كه يكي از مهمتوان سبب ترتيب مي مثال، بدينآيد، احاديثي آنچه در پي مي) 130ـ127و 61ص، 1387مسعودي، .(حديث است، يافت

اي بـه ترين منابع حديثي شيعه و سني، و با روش پيمـايش رايانـه است كه از ميان كهن .كنيم ياد مي 58ترتيب تاريخ صدور ها را به دست آمده كه آن

حديث از پيامبر

سعد، با سند واحـد و انـدكي تفـاوت در مـتن آمـده ابن طبقاتاين حديث، دو بار در أخبرنا محمد بن اسماعيل بن أبي فديك قال حدثني كثير بن عبداهللا المزني عـن «: است

أبيه عن جده أن رسول اهللا صلي اهللا عليه و سلم خط الخندق من أجم الشـيخين طـرف أربعـين ذراعـا فـاحتج ةمن المذاد فقطع لكل عشر خطةعام ذكرت األحزاب حارثةبني

المهاجرون واألنصار في سلمان الفارسي و كان رجال قويا فقال المهاجرون سلمان منـا و تا، بي(».البيت قالت األنصار ال بل منا فقال رسول اهللا صلي اهللا عليه و سلم سلمان منا اهل

59)318ص، 7و ج 82، ص4ج

بررسي سندي

است؛ براي نمونه، بر سنت، به ضعف سندي اين حديث اشاره شده در برخي منابع اهل» البيـت سـلمان منـا اهـل «زير حديث ةدالئل النبوپاية گزارش مندرج در پاورقي كتاب

داود، احمد و دارقطني، كثير بن عبـداهللا را تضـعيف معين، شافعي، ابي كساني چون ابن و بـر همـين »موضوعة نسخة هجد عن أبيه، عن له«: حبان دربارة او گفته ابن اند، و كرده

در ) 418ص ،3 جق، 1405بيهقـي، (.پايه، ذهبي سند اين حديث را ضعيف خوانده است الحـاكم و الكبير، في برانيالط رواه«: نيز، ذيل همين حديث آمده الذهب شذراتپاورقي

و عنـه، اهللا رضـي المزنـي ملحـة بـن زيد بن عوف بن عمرو حديث من المستدرك فيزيـر نـام معجم الصـحابه بغوي كه در ) 209ص ،1 جق، 1406حنبلي، (».ضعيف إسناده

www.SID.ir

Archive

of S

ID

178

1391بهار و تابستان م، چهارم، شماره هفت، سال پژوهي لنامه حديثصفدو

.اسـت سلمان، بيش از بيست روايت را آورده، نيـز از حـديث مـورد نظـر يـاد نكـرده نقـل از بـه الضعيفةاألحاديث واآلثار موسوعةهمچنين در ) 171ـ161ص ،3ج ق،1421(

، به ضعف سندي اين حديث اشاره شـده الخفاء كشفو ضعيف الجامع، أسني المطالبعربي نيز پيش از آغاز سـخن در شـرح معنـي ابن) 264، ص5ق، ج1383حلبي، .(است

، تلويحا »و إذا صح الخبر الوارد في سلمان الفارسي«اين حديث، با آوردن گزارة شرطي 1تـا، ج بـي .(اسـت ت سند آن آگـاهي و اطمينـان نـدارد، اشـاره كـرده به اينكه از صح ،

سنت پيرامون ضعف سند اين پوشي از سخنان دانشمندان اهل حتي با چشم 60)198صبودن محمد بن اسماعيل بن ابي فديك و كثير بن عبداهللا المزنـي حديث، باز هم مهمل

62رساند كه سند اين حديث، ضعيف ما را به اين نتيجه مي 61هاي رجالي شيعه، در كتاب 63.است

بررسي داللتي

در شـرايطي ايـن سـخن را دهـد پيـامبر بررسي صدر و ذيل اين حديث نشـان مـي هاي گروهي، در زدن دوباره به كشمكش اند كه مسلمانان مهاجر و انصار، با دامن فرموده

براي نمونه .(خود بودند آستانة نمايشي ناپسند از بازگشت به عادات پليد روزگار جاهليو برتـري ) 13: حجـرات (»إن أكرمكم عند اهللا أتقاكم«آموزة بنيادين ) EI2; vI, p257: ك.ر

هاي ديگري چون دوستي، خويشاوندي، تبـار، نـژاد مالك ايمان و پرواپيشگي بر مالكمناسبت رويدادي بود، اين بار به هاي پيامبر ها و آرمان كه همواره يكي از دغدغه... و

، هم به يـاران و پيـروان خـود »البيت سلمان منا اهل«ايشان با فرمودن . ديگر پديدار شدهاي ناشايست و دروغـين ميـان خـود را بـراي هميشـه كنـار بندي يادآور شد كه دسته

از هـر از اين دو گروه، و اساسا بيت گذراند، و هم بديشان آموخت كه جايگاه اهل جز ايمان و پرواپيشگي داشته باشد، برتـر و بندي ديگري كه مالكي به بندي و گروه دسته

تـوانيم در ايـن حـديث، اگر به پرسش كليدي اين نوشتار بـازگرديم، مـي 64.فراتر استدهـد كه بـه مـا نشـان مـي اي نمونه. محور را بيابيم اي بارز از رويكرد اثباتي مالك نمونه .بود و مالك و معيار آن نيز تقوا و ايمان است نه چيز ديگر بيت توان از اهل مي

www.SID.ir

Archive

of S

ID

179

»ا اهل البيتسلمان من«بررسي تحليلي حديث

تاريخ صدور حديثصورت اجمالي، در قالب تعيين مكي يـا گرچه دانشمندان مسلمان از ديرباز، هرچند به

گيري از اين موضوع ها و بهرهدنبال تعيين تاريخ نزول آن ، به قرآنهاي مدني بودن سورهي تعيين تـاريخ صـدور احاديـث، اما تالش ايشان برا 65اند، فهم بهتر معني آيات بودهدر

تواند بـراي فهـم كه تعيين تاريخ صدور حديث، مي است اين در حالي . است كمتر بوده در نمونـة پـيش 66)130ــ 127، ص1387مسـعودي، .(سزايي ايفا كند معني آن، نقش به

سورة احزاب همخـواني داشـته 33سورة هود و آية 73روي، اگر مدلول حديث، با آية نازل شده » البيت سلمان منا اهل«كه اين آيات، پيش از صدور حديث است باشد، منطقي

در ايـن . باره، در گرو بررسي زمان فرود آمدن اين آيات اسـت اظهار نظر در اين . باشند .ريخ صدور حديث بپردازيمهايي براي يافتن تا كنيم به جستجوي قرينه بخش، تالش مي

بار و را چندين » البيت سلمان منا اهل« دهند پيامبر اي بسياري نشان ميه گزارش/ 81، ص1376اردسـتاني، صـادقي / 64ريـاحي، ص (اند در رويدادهاي گوناگون فرموده

، اما تعيين دقيق اينكه ايشان براي )149، ص1375مهاجراني، / 88ـ85، ص1379عاملي، بررسي صدر و ذيل . اي نيست اند، كار ساده هنگام اين حديث را فرموده بار، چه نخستين

كار احزاب به / اين تعبير را در جنگ خندق گمان پيامبر دهد، بي حديث باال نشان مياز سوي ديگر، شواهد تاريخي بسيار، گويـاي آن اسـت كـه نخسـتين حضـور . اند برده

مهـاجراني، (67.گـردد احزاب برمـي / ، به غزوة خندقهمراه مسلمانان در جنگ سلمان به از سخن ماسينيون چنين ) 281و 288، 70، ص1376اردستاني، صادقي / 134، ص1375

از ساختار عمومي جمالتي كه اعراب » البيت سلمان منا اهل«شود كه جملة برداشت مي، 1385ماسـينيون، .(نيسـت اند، بيـرون آورده ساختن سنت تبني بر زبان مي هنگام جاري

ايـن تعبيـر را هنگـام جنـگ اين برداشت، گواه ديگري است بر اينكه پيامبر) 85صبراندازي رسم تبني را پس از اند، زيرا به گزارش نصيريان، پيامبر احزاب گفته/ خندق

اين تعبير را نخسـتين اگر پيامبر) 55نصيريان، ص.(احزاب آغاز كردند/ جنگ خندق، )263، ص9سـيدجوادي، ج صدر حـاج (باشند كار برده احزاب به / جنگ خندقبار در

در گام ديگر بايد به تاريخ وقوع اين جنگ بپردازيم؛ چيـزي كـه مورخـان، پيرامـون آن

www.SID.ir

Archive

of S

ID

180

1391بهار و تابستان م، چهارم، شماره هفت، سال پژوهي لنامه حديثصفدو

ترتيـب اسـت كـه ، و بدين المغازيترين گزارش، مربوط به دقيق 68.نظر دارند اختالف لشـكر را ) م 627يكـم آوريـل (پنجم هجري قعدة سال شنبه هشتم ذى روز سه پيامبر

براى اين جنگ روانه ساخت و پس از نـوزده روز، در روز چهارشـنبه بيسـت و هفـتم بر پاية ايـن ) 440، ص2ق، ج1409واقدي، .(بازگشت) م 627شانزدهم آوريل (قعده ذى

در (احزاب، حدودا چهل روز مانده به پايان پنجمين سال هجري/ گزارش، جنگ خندقسعد نيز به اين گـزارش گزارش ابن 69.است روي داده ) م 627هفتة نخست آوريل دو

از سـوي ديگـر، بـر پايـة محاسـبات ) 65، ص2تا، جسعد، بي ابن .(بسيار نزديك استسورة احزاب، در مدينه و در آغاز سال 33توان گفت، احتماال آية پيشنهادي بازرگان مي

ايـن نظـر ) 181و 161، 157، ص1، ج1386گان، بازر(70.است ششم هجري فرود آمده سعد را كه تاريخ جنگ احزاب را ماه يازدهم سـال پـنجم هاي واقدي و ابن نيز گزارش

ايـن كـه پيـامبر توان گفـت هنگـامي بنابراين مي 71.كند اند، تقويت مي هجري دانستهكـه برابـر ود سـورة هـ 73بار با شنيدن آية كم يك حديث را فرمودند، مسلمانان دست

نازل )176و 154، ص1همان، ج(در مكه و در آغاز سال نهم بعثتمحاسبات بازرگان، ويژه در اسـالم و هاي ابراهيمي، به در آيين» بيت اهل «از جايگاه واالي 72است، شده سورة احزاب، 33و در آستانة شنيدن دوبارة آن در آية 73آگاهي داشتند، قرآنهاي آموزه

پـس گويند پيامبر هايي كه مي همچنين با پذيرش گزارش. موسوم به آية تطهير بودندعـاملي، / 64ريـاحي، ص (انـد كار بـرده احزاب نيز بارها اين تعبير را به / از جنگ خندق

ــ85، ص1379 ــادقي / 88ـ ــتاني، ص ــاجراني،/ 81، ص1376اردس ، )149، ص1375 مهتوان مطمئن بود كه ايشان پس از فرود آمدن دو آية مذكور نيز، اين تعبير را بر زبـان مي

، در هر دو معني عام ابراهيمي و خـاص اسـالمي »بودن سلمان بيت از اهل «آورده، و بر 74.اند آن تأكيد كرده

عمـوم مفسـران شـيعه، بد نيست در پايان اين بخش، به اين نكته نيز اشاره شود كه كـم بخـش پايـاني آن، دهند كه اين آيه، يا دست مي براي تعيين مدلول آية تطهير، نشان

75ايشان، بر پاية رواياتي مستفيض. است هاي سورة احزاب فرود آمده جدا از ديگر بخشدر 76.فـرود آمـده اسـت سلمه، يكي از همسران پيامبر باور دارند اين آيه در خانة أم

www.SID.ir

Archive

of S

ID

181

»ا اهل البيتسلمان من«بررسي تحليلي حديث

جاي عنصر زمان، اولويت را به عنصـر حقيقت، ايشان براي تعيين شأن نزول اين آيه، بههر حال آنچه مهم است اين است كه ايشان دربارة زمان نزول اين آيـه، به. اند مكان داده

بـار تنها عاملي است كه دربارة زمان فـرود آمـدن ايـن آيـه، يـك . كنند نظري بيان نميگويد شايد اين آيه چند بارـ دهد، و بار ديگر مي رت را پيشنهاد ميهاي آغازين هج سال

، 1386عـاملي، .(ــ فـرود آمـده باشـد هاي آغازين هجرت بوده كه اولين بار آن در سال 77)74و 73ص

حديث از امام علي الشـيخ حـدثنا «: اسـت آمده ، زير هشتمين حديث مجلس چهل و سومصدوق أماليدر

ـ بابويـه بن موسى بن الحسين بن علي بن محمد جعفر أبو الفقيه قـال اهللا ةرحمـ يالقم صـبهاني اإل علي بن احمد عن المؤدب الحسن بن عبداهللا حدثنا قال اهللا ةرحم أبي حدثنا بـن سـلمة بن يحيى حدثنا قال هديالن انغس أبو حدثنا قال قفيالث محمد بن هيمابرا عن

ـ علـي عن نجية بن بالمسي عن ادريس أبي عن أبيه عن كهيل عـن حـدثنا لـه قيـل هأن و خـر آلا و لوألا علـم ادرك قال الفارسي سلمان عن فحدثنا قالوا... ص محمد أصحاب

)252صق، 1400(»78... .البيت منا اهل هو و ينزح ال بحر هو

بررسي سندي عـن يـرو لم من« باب 6203طوسي به شمارة رجالدر نام عبداهللا بن الحسن المؤدب،

اهللا خـويي بـا آيـت ) 433، ص1381طوسي، .(است آمده » السالم عليهم األئمة من واحد عـن وى، ر بالمـؤد الحسـين بـن عبداهللا= «: است دربارة او چنين آورده 6802شمارة اهللا، ةرحمـ القمـي بابويـه بـن الحسين بن علي عنه روى و قفيالث كتب علوية بن احمد )166، ص10ق، ج1410(».)46( ع عنهم يرو لم من في الشيخ رجال

و ) 88ق، ص1407(214اإلصـبهاني را نجاشـي بـا شـمارة ) علوية(= احمد بن عليطوسي نيز نام . اند آورده، ولي توثيق نكرده) 34ق، ص1383حلي، (101داود با شمارة ابن

مـن من لم يرو عن واحـد «باب همزه بخش 56و شمارة 5957او را زير شمارة اصلي

www.SID.ir

Archive

of S

ID

182

1391بهار و تابستان م، چهارم، شماره هفت، سال پژوهي لنامه حديثصفدو

، 1381(»... .هـا كل كتبه قفيالث محمد بن هيمابرا عن روى... «: است آورده و گفته » األئمة )412ص

آورده، و سـخني در توثيـق او نگفتـه 19ابراهيم بن محمد ثقفي را نجاشي با شمارة آورده و توثيـق كـرده 263اهللا خويي او را با شمارة اما آيت) 18ـ16ق، ص1407.(است

)283و 282، ص1ق، ج1410.(است، ]ب[تـا بي(طريق خود از أبوغسان نهدي را آورده 835با شمارة فهرستطوسي در

ق، 1410(دانـد مـي ضعيفرا طريقاين 14665اهللا خويي زير شمارة آيت ، اما)524ص .ميان نيامده است هاي رجالي، از او سخني به و در ديگر كتاب) 9ص ،22ج

اهللا خـويي، آيـت معجـم در كتب ثمانيـة رجـالي و بن كهيل، سلمةيحيي بن دربارةزير شمارة اصـلي كهيل بن سلمة بن محمدطوسي از است؛ گرچه ميان نيامده سخني به

.اسـت سـتوده » أسـند عليـه «باب ميم، ياد كرده و او را بـا عبـارت 133و فرعي 4108صـدوق، واژة أمـالي تواند ايـن باشـد كـه در سـند يك احتمال مي) 283صق، 1381(، 1377چـي، مديرشانه: ك.براي آگاهي بيشتر ر.(تصحيف شده باشد» يحيي«به » محمد«

)65و 64صاهللا خـويي آيـت معجمهاي فراواني در بن كهيل، بحث سلمةيعني پدر يحيي دربارة

و طوسـي او را از از سـويي، برقـي : آمده كه چكيدة آن، چنين اسـت 5371زير شمارة اند، اما از سوي ديگر، كشي او را نكوهيده و دانسته و امام سجاد ياران امام علي

گيرد ايـن هاي فراوان نتيجه مي اهللا خويي پس از بررسي آيت. است دانسته 79مذهب بتري» بن كهيل سلمة«تبار است، ولي ثقه، مضري» كهيل بن سلمة«: نام مربوط به دو تن است

هر حـال، به )212ـ208ص ، 8ج ق،1410(.تبار است مذهب، حضرمي غيرثقة غير اماميصدر حاج (بن كهيل مضري سلمةبن كهيل حضرمي است نه سلمةكنية » أبويحيي«چون

و نيز وي روايت را از أبي ادريس نقل كـرده اسـت، ) 266، ص9، ج1381سيدجوادي، .باشد بن كهيل ثقه سلمةتواند پس نمي

تليـد بـن سـليمان و : ابي ادريس نيز نامي است كـه ميـان دو تـن مشـترك اسـت 295را نجاشـي بـا شـمارة )محـاربي (تليد بن سليمان ابي ادريس. عبدالرحمن بن بدر

www.SID.ir

Archive

of S

ID

183

»ا اهل البيتسلمان من«بررسي تحليلي حديث

ق، 1381(فرعي حـرف تـاء 1و 2045و طوسي زير شمارة اصلي ) 115صق، 1407(او را نه 267با شمارة داود ابن. اند دانسته صادقبيان كرده و از ياران امام ) 173ص

2، امـا عالمـه حلـي او را بـا شـمارة )75ق، ص1383حلـي، (جرح كرده و نه تعديل) 209صق، 1411.(، در بخش ضعفاء آورده و ترجيح داده كه به او اعتماد نكند3فصلد داود او را جرح نكرده، از ايـن روسـت كـه نـز كند اينكه ابن اهللا خويي تأكيد مي آيت

عبـدالرحمن بـن بـدر ابـي ) 378ص ،3جق، 1410.(وي، اصالت با تعديل راوي استاش دربـاره يـاد كـرده و ) 238صق، 1407(631را نجاشـي بـا شـمارة )كوفي(ادريس

ق، 1383حلـي، (داود ابـن مشابه همين تعبير را . »بنا قبالمتحق ليس ثقة كوفي«: گويد ميدارند، با ايـن تفـاوت كـه عالمـه آن را در ) 239صق، 1411(و عالمه حلي) 473ص

طوسي نيـز از وي يـاد . است بخش دوم كتاب خود كه به ضعفا اختصاص دارد، آورده .نكرده استزير 8و فرعي 804، زير شمارة اصلي رجال، طوسي در )نجبة(نجيةمسيب بن دربارة

و زيـر شـمارة ) 82صق، 1381(، از ياران امام علي»الفزاري«با نام حرف ميم، او راهمـان، .(اسـت خوانـده زير حرف ميم، از ياران امـام حسـن 4و فرعي 952اصليدربـارة نقـش و جايگـاه 12363اهللا خويي زيـر شـمارة گرچه از گزارش آيت) 96ص

توان وثاقت او برداشت كرد، در سراسر ايـن گـزارش، مسيب در قيام توابين، اجماال مي 163ص ،18جق، 1410.(خورد نمي چشم بودن او باشد، به ندة راوي چيزي كه نشان ده

همچنين برخي منابع، اجماال به اين نكته كه مسيب در عـراق سـلمان را ديـده، ) 162و )328، ص1376اردستاني، صادقي .(اند اشاره كردهـ (= علـي بـن احمـد از بالمـؤد الحسـين بـن عبداهللاهللا خويي، طريق آيت )هعلوي

و 280، ص1همـان، ج (ثقفي محمد بن ابراهيماز و طريق او) 166، ص10ق، ج1410(در مورد اخير، طوسي و نجاشي نيز همـين . است را صحيح دانسته )151ص ،2ج؛ 282

در جـايي ديگـر، ) 18ق، ص1407نجاشـي، / 412ق، ص1381طوسـي، (نظر را دارنـد دانـد؛ حتـي اگـر ا درسـت مـي اهللا خويي طريق صدوق به ابراهيم بن محمد ثقفي ر آيت

)283ص ،1جق، 1410.(در آن باشد علويةاحمد بن

www.SID.ir

Archive

of S

ID

184

1391بهار و تابستان م، چهارم، شماره هفت، سال پژوهي لنامه حديثصفدو

بـن كهيـل و سـلمة بـودن مـذهب بودن ابو غسان نهدي، بتـري در مجموع، مهمل 80صـورت روايتـي بـا سـند ضـعيف بـودن سـند روايـت، آن را بـه احتمال مصحف

81.آورد درمي

بررسي داللتي

الحديث كه از دسـتاوردهاي يـافتن مـتن كامـل حـديث اسـت، يكي از اصول مهم فقه، 1387مســعودي، .(برشــماري حكمــت يــاد شــده در مــتن حــديث مــورد نظــر اســت

بيش از هر چيـز ديگـر، شايسـتة از سوي امامآنچه در اين حديث، ) 120ـ117صايـن دانـش از چنـان جايگـاهي . برجستگي و برتري دانسته شده، دانش سـلمان اسـت

كرده بيت گرفتن در زمرة اهل است كه دانستن آن، سلمان را سزاوار جاي برخوردار اينك با نگاهي دوباره به پرسش كليدي اين نوشتار، گزافه نيست اگـر بگـوييم در . است

چشـم محـور خوانـديم، بـه اي از رويكردي كه ما آن را اثباتي مـالك اين حديث، گونهتنهايي مجمل است، و ما را از چيستي و چگونگي همه، اين حديث به با اين. خورد مي

از اين روي، بـراي تبيـين ايـن اجمـال، بايـد چـارة ديگـري . سازد اين دانش، آگاه نمي .انديشيد

حديث از امام سجاد

2زير شمارة كافي، در از امام سجاد متن كامل اين حديث كه از طريق امام صادقاحمـد بـن ادريـس عـن «: آمده، چنين است» مستصعباب فيما جاء أن حديثهم صعب ب«

قال ذكـرت عبداهللا عن أبي صدقةبن مسعدةعمران بن موسى عن هارون بن مسلم عن فقال واهللا لو علم أبوذر ما في قلب سلمان لقتله و لقـد يوما عند علي بن الحسين قيةالت

علـم العلمـاء صـعب مستصـعب ال إن ؟كم بسائر الخلـق بينهما فما ظن اهللا آخى رسوليمـان فقـال و إنمـا مرسل أو ملك مقرب أو عبد مؤمن امتحن الله قلبـه لإل نبي يحتمله إال

، 1362كلينـي، (».نه امرؤ منا اهل البيت فلذلك نسبته إلـى العلمـاء صار سلمان من العلماء أل )401، ص1 ج

www.SID.ir

Archive

of S

ID

185

»ا اهل البيتسلمان من«بررسي تحليلي حديث

بررسي سندينجاشي زير شـمارة رجالدر ،يالقم األشعري أبوعلي احمد بن ادريس بن احمد دربارة ».الروايـة صـحيح الحـديث كثيـر أصـحابنا فـي فقيهـا ثقـة كان«: است چنين آمده 228

، ]ب[تا بي(81طوسي زير شمارة فهرستنزديك به اين مضمون، در ) 92ق، ص1407(عالمـه خالصـة و در ) 23ق، ص1383حلي، (57داود زير شمارة ابن رجال، در )64ص

تجليل تبريزي زير .است تكرار شده ) 16ق، ص1411(1فصل 7باب 14حلي زير شمارة ) 7و 6تـا، ص بـي .(اسـت ، او را از موثقون بالخصوص دانسـته 34حرف الف با شمارة

احمـد = (آورده كه احمد بن ادريـس 427و 426، 425هاي اهللا خويي نيز با شماره آيت )43ـ 38، ص2ق، ج1410.(ثقه است) األشعري بوعليا =احمد بن ادريس بن

ـ «: گويـد مـي 784دربارة عمران بن موسي، نجاشي زير شمارة ق، 1407.(»ثقـة يقمق، 1383حلـي، (1130داود زير شمارة ابن رجالنزديك به همين مضمون، در ) 291ص) 125ق، ص1411(18فصـل 16بـاب 5عالمه حلي زيـر شـمارة خالصةو ) 263ص

شـان حرف ع، او را از كساني كـه بـه توثيـق 614تبريزي، زير شمارة .ستا تكرار شدهاهللا خـويي نيـز بـا آيـت ) 313تـا، ص تبريـزي، بـي تجليـل .(است تصريح نشده، آورده

=زيتــوني =(آورده كــه عمــران بــن موســي 9057و 9056، 9055، 9054هــاي شــماره )150ـ148ق، ص1410.(ثقه است) الخشاب= أشعري

لـه كـان و. وجـه ثقـة «: گويـد مي 1180دربارة هارون بن مسلم، نجاشي زير شمارة داود زير شمارة ابن رجالاين سخن، در ) 438ق، ص1407.(»التشبيه و الجبر في مذهب

26فصـل 4باب 5عالمه حلي زير شمارة خالصةو در ) 524ق، ص1383حلي، (526، او را از هحـرف 870ي زيـر شـمارة تبريز) 180ق، ص1411حلي، .(است تكرار شده

)313تا، صبي.(است موثقون بالخصوص دانسته ق، 1381(را عامي خوانده صدقةبن ة، مسعد1609خود زير شمارة رجالطوسي در

، 18ق، ج1410(اهللا خـــويي و آيـــت) 515ق، ص1383حلـــي، (داود و ابـــن) 146ص 1523داود، زير شمارة ابن رجالدر . اند به نقل از كشي او را بتري دانسته) 139ـ135ص

ضـعفا بخـش دوم بـه از جملـة 483، زيـر شـمارة )344ق، ص1383(بودن به ضعيف

www.SID.ir

Archive

of S

ID

186

1391بهار و تابستان م، چهارم، شماره هفت، سال پژوهي لنامه حديثصفدو

تصـريح شـده ) 537همان، ص(بودن وي ، و در ادامه نيز به عامي)515همان، ص(بودنشـان حرف م، او را از كساني كـه بـه توثيـق 860همه، تبريزي زير شمارة با اين . است

البته با در نظرگرفتن ديدگاه ديگر دانشمندان ) 346تا، صبي.(است صريح نشده، آورده ترجالي، و با توجه به اينكه مستند سخن تبريزي، نقل بهبهاني در تعليقة است، ايـن نظـر

.آيد شمار نمي استوار و پذيرفتني به وسـي، و ، طريق احمد بن ادريـس از عمـران بـن م 9054اهللا خويي زير شمارة آيت

، طريـق 13241، و زيـر شـمارة )148، ص13ق، ج1410(طريق وي از هارون بن مسلم. اسـت را صـحيح دانسـته ) 229، ص19همـان، ج (صدقةبن ةهارون بن مسلم از مسعد

را صـحيح صـدقة بـن ة، طريق هارون بن مسلم از مسـعد 1108نجاشي نيز زير شمارة ، كـه صـدقة بن ةحال مسعد خاطر شرح با اين همه، به) 415ق، ص1407.(است دانسته

را 82تـوان سـند ايـن حـديث معـنعن است، مـي راوي اصلي حديث از امام صادق 84.ارزيابي كرد 83موثق

بررسي داللتي

است؛ با اي كرده به دانش سلمان، توجه ويژه يك بار ديگر، امامدر اين حديث نيز، داشتن اين دانش، ويژة پيامبران، فرشتگان و نيز بندگان مـؤمني كـه . 1اين دو تفاوت كه

قرارگيري سـلمان در . 2 85.است شان را براي ايمان آزموده، دانسته شده هاي خداوند دل. است دانسته شده) بيت اهل (، موجب رسيدن او به جايگاه دانشمندانبيت زمرة اهل كه توانايي داشتن اين دانش را دارند محدود شده، نخست، اگرچه دايرة كساني در گزارة

محـور اسـت، زيـرا چنـين بنـدگان اين سخن، آشكارا در راستاي رويكرد اثباتي مـالك . انـد ويـژه مؤمني، گرچه از پيامبران و فرشـتگان نيسـتند، شايسـتة دارا بـودن آن دانـش

اهـل «و » ويژه دانش «اي دوسويه ميان ير، رابطههمچنين، با كنار هم نهادن دو حديث اخ : است برقرار گرديده » بيت

بيت اهل : (حديث امام سجاد)/ بيت اهل ←ويژه دانش: (حديث امام علي ).بيت اهل ويژه دانش ( ←) ويژه دانش ←

www.SID.ir

Archive

of S

ID

187

»ا اهل البيتسلمان من«بررسي تحليلي حديث

ويـژه همه، اين حديث نيز در مقام بازگويي چيستي و چگـونگي ايـن دانـش با اين .باره مجمل است نيست و در اين

حديث از امام صادقترتيب آورده بدين ، روايتي از امام صادق25فارسي به شمارة كشي، زير نام سلمان

عن يحيى بن صفوان حدثنا قال نوح بن الحسين أبو حدثنا قال نصير بن ةحمدوي«: است العلـم و لاألو العلـم سـلمان ادرك يقـول أباعبداهللا سمعت قال ةزرار عن بكير ابن

)12ص ،1348(»... .البيت منا اهل هو و ينضح ال بحر هو و اآلخر

بررسي سنديو 6074را زير شمارة اصلي ) الكشي= بن شاهي(= بن نصير حمدويةخود، رجالطوسي در

و ) 421ص، 1381(، سـتوده و توثيـق كـرده »في من لم يرو عـنهم «باب حاء بخش 9فرعي تبريزي نيز زيـر ) 62صق، 1411.(است عالمه حلي نيز او را ثقه، ولي از راويان آحاد دانسته

)46تا، صبي.(است حرف ح، او را از موثقون بالخصوص دانسته 298شمارة 1083و ) 557ص، 1348(1053را زير شـمارة ) أبوالحسين(= كشي، ايوب بن نوح

، زير فهرستو طوسي در ) 102صق، 1407(254، نجاشي زير شمارة )572صهمان، (حـرف 128تبريزي زير شمارة . اند آورده، و بسيار ستوده) 43ص، ]ب[تا بي(59شمارة

)46تا، صبي.(است الف، او را از موثقون بالخصوص دانسته

و ) 255ص ،6جق، 1410(، طريق حمدويه از ايوب4014اهللا خويي، زير شمارة آيترا ) 263ص ،3جهمـان، (طريق ايوب بن نـوح از صـفوان بـن يحيـي 1613زير شمارة

: ك.براي آگـاهي بيشـتر ر .(بنابراين، سند اين حديث، صحيح است. است صحيح دانسته )45و 44، ص1377چي، مديرشانه

بررسي داللتي

اين حديث، چه از نظر واژگاني و چه از نظر معنايي، بـا حـديث يـاد شـده از امـام

www.SID.ir

Archive

of S

ID

188

1391بهار و تابستان م، چهارم، شماره هفت، سال پژوهي لنامه حديثصفدو

. ويژة سلمان است در اين حديث نيز محور سخن، دانش. همانندي بسيار دارد علي، متن هـر دو حـديث »ينضح«و » ينزح«در حقيقت، گذشته از تفاوت نوشتاري دو واژة . سـند ايـن حـديث، صـحيح اسـت : ارديكي است، اما يك تفاوت بسيار مهم وجـود د

رسـاند كـه بـا پـذيرش روش تعاضـد بودن اين حديث، آن را به جايگاهي مـي صحيح تــوان از ضــعف ســندي احاديــث پيشــين مــي) 821ـــ818، ص2، ج1379انصــاري، (

هـا را نيـز هاي داللتي مترتب بـر آن ها را درست پنداشت و بررسيدرگذشت و متن آن 86.پذيرفت

ديگري از امام صادقحديث

ترتيب آورده بدين روايتي از امام صادق 26فارسي، به شمارة كشي، زير نام سلمان علي و علي بن محمد ثنيحد قال خرزاذ بن الحسن ثنيحد قال احمد بن جبريل«: است

قـال جعفـر أبي عن صهيب بن الحسن عن مسكين بن الحكم حدثنا قاال أسباط بن قولـوا لكـن و الفارسـي سـلمان تقولـوا ال جعفر أبو فقال الفارسي سلمان عنده ذكر

87)12ص، 1348(».البيت منا اهل رجل ذلك المحمدي سلمان

بررسي سندي

.اسـت دانسته 88آورده، و از اهالي قم و غالي 87نجاشي حسن بن خرزاذ را زير شمارة ) 214ق، ص1411.(اسـت كردهعالمه حلي نيز همين سخن را تكرار ) 44صق، 1407(

و جاي ديگر از اهالي ) 386ص، 1381(خود، يك جا او را از اهالي قم رجالطوسي در اهللا خـويي احتمـال داده كـه هـر دو نفـر يكـي آيت) 421همان، ص.(است كش دانسته

)317و 318، ص4ق، ج1410.(هستند گرچه از فطحي. است آورده، و ثقه دانسته 663نجاشي علي بن أسباط را زير شمارة

ق، 1407(كشـيد كـه وي سـرانجام از آن مـذهب دسـت بودنش ياد كرده، بر آن اسـت كند كه او تا پايـان زنـدگي، بـر همـان تصريح مي 1061، اما كشي زير شمارة )252ص

حلـي، (دانـد تـر مـي داود نظر نجاشي را درست ابن) 562ص، 1348.(است مذهب بوده

www.SID.ir

Archive

of S

ID

189

»ا اهل البيتسلمان من«بررسي تحليلي حديث

ق، 1411.(گويـد كـه بـه روايـات او اعتمـاد دارد حلي مـي و عالمه ) 481صق، 1383 .پـذيرد اهللا خـويي نيـز اشـكالي در وثاقـت او نديـده و روايـات او را مـي آيت) 99ص

)262و 261، ص11ق، ج1410(، )136صق، 1407(350را زيـر شـمارة ) الثقفـي = األعمـي (= نجاشي حكم بن مسكين

حلـي، (505داود زيـر شـمارة و ابن) 160ص، ]ب[تا بي(247زير شمارة فهرستطوسي در تبريـزي زيـر شـمارة . اند يك سخني در توثيقش نگفته اند، اما هيچ آورده) 130صق، 1383 )265تا، صبي.(است حرف ح، او را از كساني كه به توثيقشان تصريح نشده، آورده 274

. اسـت هاي رجالي نيامـده اي مهمل است و نام او در كتاب حسن بن صهيب، راويپذيرش احتمال درستي حسين و تصحيف آن به حسن، اين دستاورد را دارد كه بـدانيم

برده، ولي تنها همين يك حديث را از او آورده از او نام 3439اهللا خويي زير شمارة آيت )272ص ،5 جق، 1410.(است

) 287، ص16همان، ج(طريق محمد بن علي 11245اهللا خويي زير شمارة گرچه آيتاز حكم بن مسـكين را درسـت ) 263، ص11و ج 179ص ،6جهمان، (و علي بن أسباط

ويژه حسن بن صهيب، كه راوي اصـلي دانسته، با توجه به وضعيت حسن بن خرزاذ و به .شمار آورد ه بايد سند اين حديث را ضعيف باست، اين حديث از امام صادق

بررسي داللتي

اين حـديث . 1كنيم كه دربارة داللت اين حديث، به ياد كردن از اين دو نكته بسنده ميهـاي ، و نشانگر برتري مالك ايمان و پرواپيشگي بر مـالك در راستاي حديث پيامبر

مستقيما اين حديث نيز به روشني در راستاي رويكرد اثباتي است؛ اگرچه . 2. ديگر استگذاشـته و در همـان دهـد، اگـر آن را در كنـار حـديث پيـامبر دست نمي مالكي به

.محور را ديد توان رويكرد اثباتي مالك راستايش بينگاريم، در آن نيز مي

باز هم حديث ديگري از امام صادق احمـد بـن جبريـل «: اسـت آمـده 37فارسي به شـمارة كشي، زير نام سلمان رجالدر

www.SID.ir

Archive

of S

ID

190

1391بهار و تابستان م، چهارم، شماره هفت، سال پژوهي لنامه حديثصفدو

عن عيسى بن محمد ثنيحد أبـي عـن يسـار بن الفضيل عن حريز عن عيسى بن ادحم لاألو علم ادرك سلمان في قال اعلي أن اسالن يروي ما تروي لي قال قال جعفر

علـم و إسـرائيل بنـي علـم يعنـي قلت عنى؟ ما تدري فهل قال. نعم قلت اآلخر؟ علم و ».علـي أمـر و بـي الن أمـر و علي علم و بيالن علم لكن و يعني هكذا ليس فقال. النبي

)16ص، 1348كشي، (

بررسي سنديو فرعي 6042را زير شمارة اصلي ) الفاريابي(= خود، جبريل بن احمد رجالطوسي در

، 1381.(اسـت ، نـام بـرده ولـي توثيـق نكـرده »في من لم يـرو عـنهم «باب ج بخش 7ان تصـريح شـ را از كسـاني كـه بـه توثيق حرف ج، او 160تبريزي زير شمارة ) 418ص

به اينكـه كشـي بـه 2046اهللا خويي زير شمارة آيت) 250تا، صبي.(است نشده، آوردهكند كه اين موضـوع، جبريل اعتماد، و از او بسيار روايت كرده، اشاره كرده، اما تأكيد مي

.اسـت بـوده نشانگر وثاقت يا حسن وي نيست، زيرا بناي متقدمين بر اصـالت عـدالت )33ص ،4جق، 1410(

از اين قرينه 89.تن از راويان است) يا هجده(محمد بن عيسي، نامي مشترك ميان هفدهآيد كه وي محمد بن عيسـي بـن كه راوي بعدي وي، حماد بن عيسي است، چنين برمي

حـرف م، او را از موثقـون 766تبريزي زير شمارة 90.است) العبيدي= بن يقطين(= عبيداهللا خويي، ضمن بررسـي مفصـلي دربـارة آيت) 114تا، صبي.(است بالخصوص دانسته

= بـن يقطـين (= اينكه چرا بيشتر محدثان و دانشمندان رجالي، محمد بن عيسي بن عبيـد گيـرد ايـن تيجـه مـي اسـت، ن اند، اما طوسي او را تضعيف كـرده را توثيق كرده) العبيدي

تضعيف، تنها زماني درست است كه محمد بن عيسـي بـن عبيـد از يـونس نقـل كـرده .توان اين راوي را ثقه دانست بنابراين گزارش، مي) 118ـ116، ص17ق، ج1410.(باشد

همان، (، طريق محمد بن عيسي از حماد بن عيسي11508اهللا خويي، زير شمارة آيتوي در جاي ديگري، بـر صـحت . است را صحيح دانسته) 122و 119، 111ص ،17ج

دليـل در مجمـوع بـه ) 119ص ،17جهمان، .(است طريق حماد از زراره نيز تأكيد كرده

www.SID.ir

Archive

of S

ID

191

»ا اهل البيتسلمان من«بررسي تحليلي حديث

بـراي .(توان سند ايـن روايـت را حسـن دانسـت وضعيت جبريل بن احمد، حداكثر مي 91)45و 44، ص1377چي، مديرشانه: ك.آگاهي بيشتر ر

بررسي داللتي

الحديث، توجه به محتواي پرسش و پاسخ درگرفتـه ميـان راوي و از اصول مهم فقه يكيافزون بر سـه حـديث گذشـته، در ايـن ) 124ـ120، ص1387مسعودي، .(است امام

حديث نيز، موضوع اصلي سخن، دانش سلمان است با اين تفاوت كـه اينجـا، از اجمـال و پيرامون چند و چون اين دانش، دهاحاديث گذشته دربارة دانش سلمان، اندكي كاسته ش

دهد نشان مي پاسخ فضيل به پرسش امام صادق. 1: اطالعات ارزشمندي وجود دارددربارة دانش سلمان، يعني برداشت همگاني شيعيان در آن روزگار از سخن امام علي

پيـامبر و دانش) علم األول(، اين بود كه وي دانش اديان گذشته»علم األول و اآلخر«تعبير لـيس هكـذا «: فرمايـد به فضيل مـي امام صادق. 2 92.دانست را مي) علم اآلخر(اسالمماننـد ايـن «يـا » چنين نيسـت اين« منظور امام علي: معني اين جمله اين است. »يعنيرو نباشـيم روبه سخن امام 94معني به اي از نقل اگر در اين حديث، با نمونه 93.»نيست

اند كـه توان فهميد ايشان از شيعيان خود خواسته رفته دقيقا همين باشد، مي كار و تعبير به اين ديگر سخن، منظور امام صادق به. به برداشت همگاني روزگار خود بسنده نكنند

نبوده كه چنين برداشتي، يكسره نادرست است و از نظر ايشان، دانـش سـلمان هرگـز از ترتيـب قصـد داشـتند نيست، بلكه ايشان بدين رجنس دانش اديان ديگر و تأييد پيامب

همچنـين، تـالش امـام . 3. دهنـد 95معنـايي برداشت شيعيان از دانش سلمان را گسترشنبـودن سـخن ايشـان بـا بـاور موافـق 96براي ارتقاي باور و بيـنش شـيعيان، صادق

تأثير و نزديكي فضيل به ايشان، احتمال وجود و) 806، ص2، ج1379انصاري، (همگاني .سازد عنصر تقيه در صدور چنين سخني را منتفي مي

تشكيل خانوادة حديث

شده پيرامون سند و داللت حـديث هاي انجام اينك در واپسين گام، و در پي بررسي

www.SID.ir

Archive

of S

ID

192

1391بهار و تابستان م، چهارم، شماره هفت، سال پژوهي لنامه حديثصفدو

هـاي ، جا دارد به روشي كليدي كه شـالودة بسـياري از پـژوهش »البيت سلمان منا اهل«، يعنـي تشـكيل خـانوادة )151و 150ص، 1387مسعودي، (آيد شمار مي الحديثي به فقه

اي در گونـه در اين بخش، سه حديث ديگر را كه هريك بـه . حديث مورد نظر بپردازيمآنكه بـه بررسـي راستاي داللت احاديث پيشين، و تقويت مدعاي اين نوشتار هستند، بي

.ايمبندي كرده ها بپردازيم، آورده و سپس جمعسندي آنتـوان آن را ، حديثي آمده كه مي32فارسي به شمارة كشي، زير نام سلمان الرجدر

بن انحن عن عيسى بن محمد حدثني قال نصير بن ةحمدوي«: در همين خانواده جاي داد و ينتسـبون اهللا رسول أصحاب من ةعد جلس قال جعفر أبي عن أبيه عن سدير كنـت عبداهللا بن سلمان أنا فقال أصله؟ و نسبه عن سأله عمر أن و الفارسي سلمان فيهم اهللا فـأعتقني مملوكـا كنـت و بمحمـد اهللا فأغناني عائال كنت و بمحمد اهللا فهداني ضاال

من لقي ما إليه شكا و سلمان ثهفحد اهللا رسول خرج ثم. نسبي و حسبي فهذا بمحمد و خلقـه مروته و دينه الرجل حسب إن قريش معشر يا بيالن فقال لهم قال ما و القومقبائل لتعارفوا إن أكرمكم إنا خلقناكم من ذكر وأنثى وجعلناكم شعوبا و": تعالى اهللا قال عقله أصله

اهللا أتقاكم ندو اهللا بتقوى إال فضل عليك هؤالء من ألحد ليس سلمان يا ")13: حجرات(ع سـلمان منـا «گرچه تعبير ) 14و 13ص، 1348(».أفضل فأنت عليهم لك التقوى كان إنو در اين حديث نيست، از نظر داللتي، كامال در راستاي حـديث پيـامبر » البيت اهل

.كند ها را تقويت ميقرار دارد و معني آن دومين حديث امام صادقآمـده كـه البتـه نـام سـلمان در آن 336حديث ديگري در تفسير عياشي زير شمارة

قال عبداهللا أبي عن الحلبي محمد عن«: تواند در اين خانواده قرار گيرد نيست، اما مي .البيـت منا اهل قال ؟البيت اهل منكم قال .البيت منا اهل فهو أصلح و منكم اهللا قىات من آل مـن لـه قلـت يزيـد بـن عمر قال. ")36: ابراهيم(مني فإنه تبعني فمن" :ابراهيم فيها قال

إن أولـى " :يقـول اهللا تسـمع أما .أنفسهم من واهللا إي محمد، آل من واهللا إي قال ؟محمدوهعين اتبللذ يمراه68: عمرانآل(الناس بإب(" ـن ": ابراهيم قول وـي فمنتبع نـي فإنـهم"). ،اشـيعي

تـر از تـر و گسـترده گمان داللت اين حديث، بسيار عمـومي بي) 231، ص2ق، ج1380 .محور است حديث مورد نظر ماست، كامال در راستاي رويكرد اثباتي مالك

www.SID.ir

Archive

of S

ID

193

»ا اهل البيتسلمان من«بررسي تحليلي حديث

تعبيـر دهد امام صادق مي افزون بر اينها، بررسي متون روايي و رجالي شيعه نشان اهللا خويي به اند؛ مثال برابر گزارش آيت به كار بردهرا دربارة ديگران نيز » البيت منا اهل... «

پس از شنيدن خبر درگذشت، تغسيل و تدفين يـار نزديـك از كشي، امام صادق نقل ».البيـت رحـم اهللا فضـيال و هـو منـا اهـل «: اسـت خود، فضيل بن يسار، دربارة او گفته

محور رويكرد اثباتي مالكبار ديگر گسترة اين حديث هم يك) 337ص ،13 جق، 1410(تـوان گيري از اصل تشكيل خـانوادة حـديث، ديگـر نمـي دهد، زيرا با بهره را افزايش مي

.محور دانست داللت آن را در راستاي رويكردهاي مصداقي و غيرمالك

گيري نتيجه. است بيت پرسش كليدي اين پژوهش، امكان درآمدن حقيقي مؤمنان، به جرگة اهل

در پرتـو دانـش » البيـت سلمان منـا اهـل «اين پژوهش، بررسي داللتي و سندي حديث دانـد و نشـان سوي پاسخ علمي به اين پرسش مـي حديث شيعه را، رهيافتي مناسب به

: دهد مي، نه يك حديث جداگانه كـه بخـش مشـترك »البيت سلمان منا اهل«تعبير متواتر .1

 .چند حديث است .در اين حديث، پيوند تنگاتنگي با كاربرد قرآني آن دارد» البيت اهل«ب كاربرد تركي .2است، طيف كاملي شامل ضـعيف، كار رفته ها به سند احاديثي كه اين تعبير در آن .3

 .دهند موثق، حسن و صحيح را تشكيل ميتوان اين تعبيـر را از نظـر سـندي، صـحيح و از نظـر كمك روش تعاضد، مي به .4

 .شمار آورد به داللتي، محكم، پاسخ پيشوايان شيعه به پرسش كليدي ايـن »البيت سلمان منا اهل«بر پاية نمونة .5

 .محور است پژوهش، مثبت و البته مالكگيري حقيقـي ترين عنصر جاي هاي مورد نظر پيشوايان شيعه، و مهم كانون مالك .6

متـيقن آن، آگـاهي از ، دانش ويژة اوست؛ دانشي كه قـدر بيت سلمان در دايرة اهل  .اديان گذشته است

www.SID.ir

Archive

of S

ID

194

1391بهار و تابستان م، چهارم، شماره هفت، سال پژوهي لنامه حديثصفدو

:هانوشتپيمهـاجراني، (كه بيشتر جنبة اخالقي دارد، يـا ) رياحي(هايي چون براي نمونه، در سراسر پژوهش. 1

كه بيشتر جنبة تبليغي و ارشـادي ) 1376اردستاني، صادقي (كه بيشتر جنبة تاريخي دارد، يا ) 1375 .تاريخي از نظر معيارهاي دانش حديث، مد نظر قرار نداردهاي دارد، ميزان درستي گزارش

بـر همـين پايـه، . هـاي سـندي اسـت ديث بـه بررسـي الح پندار ما در اين نوشتار، نيازمندي فقه. 2. هاي سندي حديث مورد نظر، بخش مهمي از اين نوشتار را به خود اختصـاص داده اسـت بررسي

شـرده، ف د حديث صحيح است، بر داللت آن بيشتر پايهاي داللتي، آنجا كه سن همچنين در بررسيهمه، بايد دانست با اين . ايم تري داده دهي كلي به محتواي اين نوشتار، بدان نقش پررنگ و در جهت

بـراي آگـاهي . هاي سندي، مورد پذيرش همگـان نيسـت الحديث به بررسي كه پندار نيازمندي فقه، 1ق، ج1410خـويي، : ك.بـاره، بـراي نمونـه ر دان در ايـن هاي گوناگون دانشـمن بيشتر از ديدگاه

.215و 214، ص1388رباني، / 21ص: ك.باره ر تر در اين براي آگاهي بيش. پندارند عموما شيعيان آن را بحثي كالمي، و سنيان فقهي مي. 3

.15، ص1387ظهيري، برانگيزند؛ مثال تغييـر ضـماير و شهاي آيه نيز، هر يك به نوبة خود، چال ناگفته نماند ديگر بخش. 4

كه پذيرفتن يا نپـذيرفتن هـر ... التفات در آيه، لحن و سياق كالم، پيوستگي يا گسستگي نزول آيه و .خواهد داشت خود را در پي كدام، نتايج مخصوص به

:مشخصات اين نوشتار عبارت است از. 5Horovitz, Josef, Salmān al-Fārisi, Der Islam, Volume 12, 1922, Issue 3-4, p. 178-183.

گزارش ماسينيون، هوروويتز سلمان را شخصيتي برسـاخته، فاقـد حقيقـت بيرونـي و زاييـدة به. 6، 1385ماسينيون، .(داند انديشة برخي شيعيان، و حديث مورد نظر را نيز در راستاي همين ديدگاه مي

و در ) 69همـان، ص (ارزيابي كرده» بسيار تند«كرد هوروويتز را گفتني است ماسينيون، روي) 71ص) 76ــ 71همـان، ص .(بخش پاياني فصل يك كتاب خود، تالش كرده بـه نظـرات وي پاسـخ دهـد

)9، ص1375مهاجراني، .(است خوانده » آميز نقد مبالغه«مهاجراني نيز رويكرد هوروويتز را 7. "In reality, the historical personality of Salmān is of the vaguest and it is with difficulty that one can even admit that his legend is based in the actual fact of the conversion of a Medīna slave of Persian origin."

تشـكيل خـانوادة «دومين حـديث بخـش : براي آگاهي از سند و متن اين حديث، بنگريد به .8 .همين نوشتار» حديث

www.SID.ir

Archive

of S

ID

195

»ا اهل البيتسلمان من«بررسي تحليلي حديث

».كقولهم سلمان منا اهل البيت المبالغةهذا علي «. 9و نبه النبي بقوله سلمان منا اهل البيت أن مولي القوم يصح نسبته إليهم كما قال مولي القوم «. 10

».منهم و ابنه من أنفسهم ». البيت اهلمنا سلمان قال لذلك و سلم و عليه اهللا صلى اهللا رسول موالي من سلمان يقال و«. 11 .231و 230، ص2، ج1383مكي، : ك.براي آگاهي بيشتر، براي نمونه ر .12شـمار بـه بيـت عنوان مـولي از اهـل ماسينيون بر همين پايه معتقد است، چون سلمان به .13، 1385( .است برابر بوده بيت المال، با اهل اش از بيت رفته، در روزگار عمر، مقرري دريافتي مي، 1386نـوري، ( .كنـد الحديد، اين گزارش را تأييد مـي ابي از طبري و ابن نقل نوري نيز به ) 87ص )97ص: قال اهللا؟ رسول يا نحن من إلى: سلم و عليه اهللا صلى اهللا لرسول الفرس من الرسل فقالت«. 14ـ ف :قال أنه الزهري عن فبلغني: هشام ابن قال .البيت اهل إلينا و منا أنتم ـ نم اهللا رسـول قـال مث ».البيت منا اهل سلمان: سلم و عليه اهللا صلى

».ديننا على أراد إنما و ،البيت منا اهل سلمان :آله و عليه اهللا صلى النبي قال كما«. 15همگاني را تكـرار ناگفته نماند وي در جاي ديگري از كتاب خود، همان قرائت معروف و . 16 بيـت اهل چون من نزد سلمان يعنى. البيت منا اهل سلمان :گفت پيغمبر نآ از بعد«: كند مي )740ص ،2 ج، 1377همداني، (».است من ».البيت سلمان منا آل: اهل الرجل و عياله و أيضا أتباعه و أوليائه، و منه الحديث: اآلل«. 17اهللا عليـه و آلـه، و عـرف حقهـم و دان الحق من اهل بيت محمـد صـلي أئمةو من تولي « .18

بإمامتهم، و تقلد عهد إمام زمانه منهم، و وفي بما أخذ له فهو من اهل البيت بالتولي لهم كما قال من و «: سبحانهو كما قال » فمن تبعني فإنه مني«: السالم فيما حكاه اهللا تعالي من قوله ابراهيم عليه

منهم فإنه نكمم ملهتواهللا عليـه رحمةاهللا عليه و آله لسلمان الفارسي اهللا صلي كما قال رسول » ي : .»فنسبه إلي اهل بيته لتوليه إياهم صلوات اهللا عليهم. البيت سلمان منا اهل

عنـوان دومـين دارد كـه بـه صادقاست ديدگاه قاضي، ريشه در حديثي از امام گفتني. 19 .است همين نوشتار آمده » تشكيل خانوادة حديث«حديث، در بخش

و ال يبعد شموله لغيرهم ممن اتصفوا بصفاتهم و أخالقهم علي حسـب درجـات إيمـانهم «. 20العزيز في سلمان منا اهل البيت و قال اهللا : كقول رسول اهللا صلي اهللا عليه و آله لسلمان الفارسي

»."فمن تبعني فإنه مني": ابراهيم نقال عن قوله ةسور

www.SID.ir

Archive

of S

ID

196

1391بهار و تابستان م، چهارم، شماره هفت، سال پژوهي لنامه حديثصفدو

البيـت الهـل و سـلم و آله و عليه اهللا صلى لرسوله و هللا االنقياد أخلص من يقال أن فالصواب«. 21 لـه حصـل بحيـث أسـرارهم مـن جملة على لعاط و آثارهم بعتت و منهم علمه أخذ و السالم عليهم

باشر و األمور حقائق على العلم به هجم و قلبه عينا انفتح و المعرفة في مأنينةالط و العلم في سوخالر ببـدن نياالد صحب و الجاهلون منه استوحش بما أنس و المترفون استوعره ما استالن و اليقين روح ليس عجائبه من نبذا منه يستنبط و غرائبه بعض القرآن من يستفيد أن فله األعلى بالمحل قةمعل روحه و آخـرين دون قوم على وقفا ةعادالس فليست بعجيب جوده من ال و بغريب تعالى اهللا كرم من ذلكمنا سلمان قالوا كما أنفسهم من فاتالص بهذه صفينالمت أصحابهم من جماعة المالس عليهم واعد قد بـل بالتأويل العالمين العلم في الراسخين في دخوله يبعد ال صفته هذه فمن المالس عليهم البيت اهل ».العلم في الراسخون نحن قولهم في القيامـة البيت مثل سلمان الفارسي إلي يـوم كلهم و من هو من اهل فاطمةفدخل الشرفاء أوالد «. 22

بهم لشرف محمد صلي اهللا عنايةمن الغفران فهم المطهرون اختصاصا من اهللا و اآليةفي حكم هذه ».اهللا به عنايةعليه و سلم و

هـاي خواجـه نصـيرالدين طوسـي اينكه آيا اسماعيليان و مستعليان، باورهاي خود را از آمـوزه .23از . دور اسـت تري دارد كه از توان و آهنگ اين پژوهش به هاي ژرف اند يا نه، نياز به بررسي گرفته

براي آگاهي بيشتر در اين . ايم، از انتساب اين باور به خواجه پرهيز كردههمين روي، در اين نوشتار .234ـ227، ص1384همو، / 85ـ67، ص1383امين، : ك.ر باره

.250و 249، ص1، ج1385كشفي، : ك.براي آگاهي بيشتر ر. 24 .37، ص2همان، ج: ك.براي آگاهي بيشتر ر. 25. 7غايـت . 6بـدل . 5تعليـل . 4جـنس بيـان . 3تبعـيض ). 2ابتـداء . 1: اند ازاين معاني عبارت. 26

. 13مترادف في . 12مترادف عن . 11مترادف باء . 10فصل . 9توكيد العموم . 8تنصيص علي العموم ، 18ق، ج 1414حســيني زبيــدي، : ك.بــراي آگــاهي بيشــتر ر.(متــرادف علــي. 14متــرادف عنــد

است، البته خود تنها به سـه را پانزده دانسته » من«ياد شده براي قرشي شمارة معاني) 556ـ552ص )291، ص6، ج1371قرشي، : ك.براي آگاهي بيشتر ر.(است معني آن اشاره كرده

. جنس آمـده اسـت بيان» من«تبعيض از » من«، نكتة راهگشايي براي تشخيص العروس تاج در . 27بـراي » مـن «آمده، بيشتر از آنچـه پـيش از آن اسـت باشـد، » من«اگر اندازه يا شمارة آنچه پس از

» من«آيد، بيشتر از آنچه پس از آن است، باشد، مي» من«تبعيض، و اگر اندازه يا شمارة آنچه پيش از )553، ص18ق، ج1414حسيني زبيدي، : ك.براي آگاهي بيشتر ر.(جنس است براي بيان

www.SID.ir

Archive

of S

ID

197

»ا اهل البيتسلمان من«بررسي تحليلي حديث

.216، ص2كشفي؛ ج: ك.براي آگاهي بيشتر ر. 28 .EI1; v IV, p. 117: ك.براي آگاهي بيشتر ر. البته همگان با اين نظر همراه نيستند. 29: ك.براي نمونه ر. نام او را سلمان نهاد، همراه نيستند است همگان با اينكه پيامبر گفتني .30

.265، ص9، ج1381سيدجوادي، صدر حاج ».به اسالن أخص و ،ةزوج جلالر اهل« .32 .»اس بهجل أخص النو اهل الر... جل عشيرته و ذوو قرباهاهل الر« .33 .»تهمل اهل و أتباعه و أشياعه هم و ،آله جلالر اهل«. 34 .»...عرالش أبيات من بيت و اس،الن بيوت من البيت: بيت«. 35 .»شرفها العرب بيت و... داره جلالر بيت«. 36 .»بيته هبأن ء يالش مكان عن عبر و... يلبالل اإلنسان مأوى البيت أصل« .37 .» انهسك البيت اهل«. 38، 1381ايزوتسـو، : ك.نسـبي ر اساسـي و معنـي براي آگاهي بيشـتر از دو اصـطالح معنـي . 39 .20ـ13صــره .40 ــران آل/ 109و 105: بق / 199و 113، 110، 99، 98، 75، 72، 71، 70، 69، 65، 64: عم

/ 26: احـزاب / 46: عنكبـوت / 77و 68، 65، 59، 19، 15: مائده/ 171و 159، 153، 123: نساء .1: بينه/ 11و 2: حشر/ 29: حديد

.رة مائدهسو 47در آية » إنجيل«. 41: عنكبـوت (»القريـة اهل هـذه «؛ )7: حشر/ 109: يوسف/ 98و 97، 96: اعراف(»القري اهل «. 42/ 40: طـه (»مدين اهل «؛ )67: حجر/ 101: توبه(»المدينةاهل «؛ )77: كهف(»قرية اهل «؛ )34و 31

)13: احزاب.(»يثرب اهل «و ) 45: قصصآورده شـماره در اين آيه را دو بـار بـه » اهل«واژة ، المفهرس المعجم گفتني است نويسندة. 43

)122ق، ص1407: ك.ر.(است هـا، بـا سورة نساء و آيات ماننـد آن 75سورة بقره و آية 217براي نمونه، اين واژه در آية . 44

نيـز در . بيشتر همخواني دارد، زيرا مرجع ضـمير، مكـاني مشـخص اسـت » گزيده اقامت«معني .سورة فاطر 43مجازي بر معني حقيقي چيرگي دارد؛ مانند آية برخي موارد، معني

.EI2; v I, p: ك.براي آگاهي بيشـتر ر ... . و» المعمور بيت«، »العتيق بيت«، »الحرام بيت«مانند . 45

1139.

www.SID.ir

Archive

of S

ID

198

1391بهار و تابستان م، چهارم، شماره هفت، سال پژوهي لنامه حديثصفدو

، و در دو »اهـل بيـت «: صورت نكره به ) 12: قصص(است اين عبارت در يك مورد گفتني. 46 .است ، آمده »اهل البيت«: صورت معرفه به ) 33: و احزاب 73: هود(مورد

أزواجه و بناته و صهره، أعني عليا عليه السالم، و : مى اهللا عليه و سلبي، صلو اهل بيت الن« .47إنمـا يريـد " :نزيل العزيـز جال الذين هم آله و في التم، و الرى اهللا عليه و سلبي، صلنساء الن: قيل تاللهيل البأه سالرج نكمع بذهيو اهل كل... "ل ته: نبيأم... .« ىصـل بـي، الن بيت اهل يريد ماإن» إنما يريد الله ليذهب عنكم الرجس أهل البيت« :تعالى قوله و«. 48 ».عنهم الله رضي عليا، و بنته و أزواجه م،سل و عليه اهللا .»المالس و ةالالص عليه بيالن آل في متعارفا البيت اهل صار و« .49 فيض/ 306ص ،10 جق، 1408رازي، / 188تا، صفيروزآبادي، بي: ك.براي آگاهي بيشتر ر .50

ــاني، ــو، / 547، ص1ق، ج1418كاشـ ــايي، / 460، ص2ق، ج1415همـ ،10 جق، 1417طباطبـ .326و 325ص ،6 جق، 1420اندلســي، / 376و 375ص ،18 جق، 1420رازي، : ك.بــراي آگــاهي بيشــتر ر. 51 ،4 ج ق، 1416نيشـابوري، / 60ص ،12 جتا، مراغي، بي/ 162ص ،2 جتا، سمرقندي، بي/ 184صزمخشري نيـز همـين . 147ص ،2 جتا، قشيري، بي/ 388ص ،2 جق، 1422جوزي، ابن/ 38ص

)EI2; v I, p. 257: ك.نيز ر/ 411ص ،2 جق، 1407: ك.ر.(ديدگاه را دارد .58: و مريم 54: نساء/ 33: عمران آل/ 27: عنكبوت/ 26: حديد: ك.براي نمونه ر. 52/ 71ص ،10 ج، 1364قرطبـي، / 378ص ،4 جق، 1405جصـاص، : ك.براي آگاهي بيشتر ر .53

،3 جق، 1422اندلســي، / 457ص ،2 جق، 1420فــراء بغــوي، / 494ص ،2 جق، 1415بغــدادي، .298ص ،6 جق، 1415آلوسي، / 191صآمده، سـاره الشرايع عللكه در الهيجي، بر پاية روايتي از امام باقر است شريف گفتني .54

،2 ج، 1373: ك.بـراي آگـاهي بيشـتر ر . دانـد مـي را نه دخترخاله؛ كه دخترعموي ابـراهيم .461ص، 1387صـفوي، : ك.ر) Context of situation(مـوقعيتي براي آگاهي بيشـتر دربـارة بافـت .55 .167و 166صلـذا . كنـد زاده در اين زمينه، تا حد زيادي نياز اين پژوهش را برطرف مي گزارش اسماعيل. 56

.كنيم برداري مي ها از آن بهره براي اختصار بررسي/ 45ص ،8 ج، 1371ميبـدي، / 384ص ،4 جق، 1422توان بـر ايـن فهرسـت، اندلسـي، مي. 57

www.SID.ir

Archive

of S

ID

199

»ا اهل البيتسلمان من«بررسي تحليلي حديث

.را نيز افزود 3133ـ 3131ص ،9 جق، 1419حاتم، ابي ابن / 346ص ،4 ج ق،1418ثعالبي، اند؛ نخست حديث پيامبرمنظور، ترتيب تاريخي پيشواياني است كه مصدر اولية حديث. 58

.ايم را آورده و امام صادق سجاد، امام و سپس احاديث امام علي، 2ق، ج1390: ك.ر.(اسـت اين روايت را بدون ذكـر سـند آورده الغابةأسد ابن اثير نيز در . 59 )421صگفتنـي ) 84، ص1385.(اسـت هشام و واقدي را نيـز افـزوده ماسينيون بر اين فهرست، نام ابن .60

است در ميان دانشمندان شيعه، عاملي نه از راه بررسي سند اين حديث، بلكه چـون مـتن و سـبب » بعيـد از حقيقـت «اهميت و فروكاهندة جايگاه سلمان دانسـته، آن را صدور ياد شده براي آن را بي

دربارة كه توان سخن كساني را هر حال، آشكار است كه نمي به ) 88ـ86، ص1379عاملي، .(داند مي .پذيرفت) 89، پاورقي ص1382هولت، (اند اين حديث، ادعاي اجماع فريقين كرده

است، هاي رجالي شيعه سخني گفته نشده دربارة محمد بن اسماعيل بن ابي فديك، در كتاب. 61دو نكتـه را بيـان 1290اهللا خويي با شـمارة ، آيت)قديد(فديك بيا بن اسماعيلاما دربارة پدرش،

بـه او صـدوق طريـق اسـت، و ديگـر اينكـه بوده يكي اينكه وي از راويان امام صادق: كردههـاي دربارة كثير بن عبـداهللا المزنـي نيـز در كتـاب )111ص ،3جق، 1410خويي، .(است ضعيف

حرف ع باب 45و فرعي 6202است، اما طوسي زير شمارة اصلي رجالي شيعه سخني گفته نشدهاهللا كـه آيـت ) 434ق، ص1381: ك.ر(من لم يرو عنهم، از عبداهللا بن محمد الـرازي سـخن گفتـه

از او نام برده، و تنهـا اشـاره 7151خويي او را همان عبداهللا بن محمد المزني دانسته، و با شمارة )318ص ،10جق، 1410خويي، .(از او روايت كرده استكرده كه محمد بن احمد بن يحيي

.48ـ45، ص1377چي، مديرشانه: ك.براي آگاهي بيشتر ر. 62ننشـيند و پيگيـري سـخن را بيهـوده شايد خوانندة گرامي با ديدن اين بررسي سندي، از پـاي . 63

در راسـتاي كم با نگاه شيعي كه در آن، احاديـث امامـان پندارد، اما حقيقت آن است كه دست هستند، و از اين روي، همچون احاديـث ايشـان، و سخنان پيامبر كريم قرآن تبيين بيشتر و بهتر

، هنوز اين پـژوهش را راهـي دراز در پـيش )792، ص2، ج1379انصاري، (روند شمار مي معتبر به .است

طباطبـايي، .(اسـت ار داده اين نكته را عالمه طباطبايي نيز زير تفسير آية تطهير، مورد عنايت قـر . 64كشـي، .(كنـد همين مطلب را تصريح مـي 32كشي نيز زير حديث شمارة )306ص، 16ق، ج1417عاملي نيز در سراسر كتاب خود، بر اين نكته تأكيد بسيار دارد؛ براي نمونه، بنگريـد ) 13، ص1348

www.SID.ir

Archive

of S

ID

200

1391بهار و تابستان م، چهارم، شماره هفت، سال پژوهي لنامه حديثصفدو

عـاملي، .(خطاب بـا سـلمان اسـت به توضيح او زير حديثي كه مفاد آن چگونگي برخورد عمر بن )86و 85، ص1379

و 44ـ23، ص14و 13اسكندرلو، شمارة / 68ـ47، ص1378فائز، : ك.براي آگاهي بيشتر ر. 65 .120ـ99، ص15شمارة

پـور، قاسـم : ك.هاي عملـي ايـن شـيوه ر براي آگاهي بيشتر از مباني نظري و برخي نمونه. 66 .168ـ145آقايي، ص/ 128ـ99، ص1388

هاي بدر همه، شواهد تاريخي ضعيفي هم هست كه نشانگر حضور سلمان در جنگ با اين . 67عـاملي، / 135و 134، ص1375مهـاجراني، : ك.باره ر براي آگاهي بيشتر در اين. يا احد است

.29، ص1379، طبري در ماه شوال سـال )50، ص2ق، ج1379(يعقوبي وقوع آن را در سال ششم هجري. 68

اثيـر و ابـن ) 400، ص3ق، ج1405(، بيهقي در ماه شوال سال چهارم)233، ص2تا، جبي(پنجمعاملي بر پاية برخي شواهد تاريخي، .اند آورده) 178، ص2ق، ج1386(در ماه شوال سال پنجم

)25ـ21، ص1379عاملي، .(داند وقوع اين جنگ را در سال چهارم هجري ميگرنويـل، فـريمن، : اسـت از بـرداري شـده ، بهـره هاي هجري و ميالدي براي تبديل تاريخ .69

اي، ، ترجمـة فريـدون بـدره ها به يكديگرهاي تبديل آن هاي اسالمي و مسيحي و جدول تقويم .1359قلم، : تهران

نكته كـه سـورة هاي خود، تنها به ياد كردن از اين در گزارش قرآندانان است تاريخ گفتني .70 نـزول، هشـتاد و نهمـين عمران فرود آمده و از نظر ترتيب احزاب در مدينه، و پس از سورة آل

و 401، ص1375حجتي، : ك.ر.(اند است، بسنده كرده قرآنسورة ) غازي آل(يا نودمين) حجتي( .453ص ،5 جق، 1382غازي، آل/ 405سـورة احـزاب، بـه 9، زيـر آيـة األصفىكاشاني در رسد اشارة غيرمستند فيض نظر مي به. 71

.چندان پذيرفتني نيست) 985، ص2 ق، ج1418(سرماي شديد هوا در زمان اين جنگنكته كه سورة هاي خود، تنها به ياد كردن از اين غازي در گزارش است حجتي و آل گفتني . 72

يـا ) حجتي(نزول، پنجاه و يكمين ود آمده، از نظر ترتيب هود در مكه، و پس از سورة يونس فر 114و 14، 13يـا ) حجتـي (114و 17است و تنها آيات قرآنسورة ) غازي آل(پنجاه و دومين

غـازي، آل/ 403و 400، ص1375حجتـي، : ك.ر.(انـد آن مدني است، بسـنده كـرده ) غازي آل( )89ص ،3 جق، 1382

www.SID.ir

Archive

of S

ID

201

»ا اهل البيتسلمان من«بررسي تحليلي حديث

و روي زيد بن الحباب «: آورده االستيعابعبدالبر در براي نمونه، بنگريد به حديثي كه ابن . 73اهللا عن أبيه أن سلمان الفارسي أتي إلي رسـول ةقال حدثني حسين بن واقد عن عبداهللا بن بريد

عليك و علي أصحابك فقـال يـا سـلمان إنـا اهـل صدقةفقال هذه بصدقةصلي اهللا عيه و سلم فقـال صـلي اهللا عليـه و هديةفرفعها ثم جاء من الغد بمثلها فقال هـذه الصدقةيت ال تحل لنا الب

اي است اين حديث، بازگو كنندة يكي از سه نشانه) 634، ص2ق، ج1412(».سلم ألصحابه كلواگمان به پـيش از جنـگ و بي) 128، ص1375مهاجراني، (ها آزمودرا با آن كه سلمان، پيامبر

نيـز توان دريافت، افزون بر كاربرد قرآني، پيامبر ترتيب مي بدين . گردد احزاب بازمي/ قخندرا براي خـود و در » البيت اهل«شمار آورد، اصطالح به بيت پيش از آنكه سلمان را از اهل

.اند كار برده سورة هود است، به 73معني ابراهيمي آن، كه آشكارا در راستاي آية در سـخنان خـويش، ادامة اين نوشتار خواهيم ديد پيشوايان شيعه نيز پس از پيـامبر در . 74

از آنجـا كـه در نگـاه شـيعي، ايـن . انـد چنين مضموني را پذيرفته، و آن را تكرار و تأكيد كردهبيت بـودن از اهل «وان به ت است، مي بيت پيامبرند، پذيرفته همان اهل فرض كه امامان پيش

معني مورد نظر در آية تطهير، در نگاه پيشوايان شيعه يقين پيدا كرد؛، زيـرا اگـر جـز به» سلمانبيت مـورد نظـر شدن سلمان به دايرة اهل از چنين تعبيري، داخل اين باشد كه منظور پيامبر

گويي بـا چنـين تكـراري، راه خـارج . كردند در آية تطهير است، ايشان اين سخن را تكرار نميكم بـر شـيعياني كـه چنـين بيت، با هرگونه استنباط و تأويل، دست ن از دايرة اهل كردن سلما

.است پذيرند، بسته شده فرضي را مي پيش اسـت عالمه طباطبايي بر آن) 400صق، 1412شبر، .(داند شبر اين رويات را مستفيض مي. 75

سنت، و سي طريـق آن از ل كه اين روايات، بيش از هفتاد طريق دارند كه چهل طريق آن از اههمه، وي از واژگـاني چـون متـواتر يـا با اين ) 311ص ،16 جق، 1417طباطبايي، .(شيعه است

.است مستفيض استفاده نكرده/ 267صق، 1420ثمـالي، / 332صق، 1410كـوفي، فـرات / 193ص ،2 ج، 1367قمي، : ك.ر. 76

،3 ج، 1377طبرسي، / 340و 339ص ،8 ج، ]الف[تا طوسي، بي /411صق، 1424العكبري، حارثي ،2 ج، 1418كاشـاني، فـيض / 417ص ،15 جق، 1408رازي، / 559ص ،8 ج، 1372همو، / 314ص .312، ص16ق، ج1417طباطبايي، / 632ص ،3 ج، 1373الهيجي، شريف/ 992صپيروزفـر، : ك.ر قـرآن براي آگاهي بيشتر از ميزان درستي باور به فرود آمدن چندبارة آيات . 77

.4و 3، سال سيزدهم، شمارة علوم حديث، مجلة »انگارة تكرار نزول آيه«سهيال،

www.SID.ir

Archive

of S

ID

202

1391بهار و تابستان م، چهارم، شماره هفت، سال پژوهي لنامه حديثصفدو

زيـر عيـون اخبـار الرضـا شده در صورت تقطيع گفتني است صدوق اين حديث را به . 78 الغابـة أسـد همچنين ابن اثير در ) 65، ص2جق، 1378بابويه، ابن .(است نيز آورده 282شمارة

بغـوي نيـز در ) 420، ص2ق، ج1390.(اسـت آورده اين حديث را بدون سند از امام علـي جـايي در بـا سـندي متفـاوت و انـدكي جابـه ، اين مضمون را از امام علـي معجم الصحابه

) 164، ص3ق، ج1421.(است آورده 1074واژگان، زير شمارة براي ابوبكر و عمر پذيرفتنـد و از و سپس كساني كه در آغاز امامت را براي امام علي .79

كـه در به باور ايشان، هريك از فرزندان امام علي. بيزار بودند هشيعا و زبير ه،طلح ،عثمان، 1378امـين، : ك.بـراي آگـاهي بيشـتر ر .(خاست، شايستة امامـت بـود پا مي برابر حكومت به

)75ـ73ص .45 و 44، ص1377چي، مديرشانه: ك.براي آگاهي بيشتر ر. 80السـند گفتني است ضعف سندي اين حديث، با تكرار دقيق متن آن در يك حديث صحيح .81

.شود ديگر، كه در ادامة همين نوشتار خواهد آمد، جبران مياسـت توصـيف دانشـمندان رجـالي گفتنـي . 58و 57همـان، ص : ك.براي آگاهي بيشتر ر. 82

.سازد را منتفي مي، امكان اتصال سند اين حديث معنعن مسعدةدربارة .45و 44، ص1377چي، مديرشانه: ك.براي آگاهي بيشتر ر .83همـان، (33، )11، ص1348(23خـود، زيـر احاديـث شـمارة رجـال گفتني است كشي در .84هـا خـودداري مضموني همانند اين حديث آورده كه از آوردن آن) 17همان، ص(40و ) 14ص

.كرديمرا بايـد بـه » عبـد «و » ملك«، »مرسل«، »نبي«پيداست كه در متن اين حديث، واژگان مفرد .85

از اين تعبير، تنها يـك وان پذيرفت كه مقصود امامت پايه، نمي بر اين. صيغة جمع معني كرد »... .اي كه هر بنده/ بندگان«: نشان دهندة عموميت آن است» عباد= عبد«بندة خاص باشد، بلكه

، عينـا در حـديث امـام السند امـام علـي همچنين، اينكه بخشي از متن حديث ضعيف. 86 .السند باشد تواند دليل خوبي براي تقويت متن حديث ضعيف نيز تكرار شده، مي صادق

آورده، ولي چون در سخن خـود ) 18، ص1348(42مشابه اين حديث را كشي زير شمارة .87بـا ايـن . اسـت، آن را نيـاورديم خستين راوي آن، تصريح شـده بودن نصر بن صباح، ن به غالي

حال، ذكر اين نكته تهي از فايده نيست كه برخالف سه حديث ديگري كه كشي از نصر آورده .خورد چشم نمي ، در اين روايت، مضامين غاليانه به)322و 152همان، ص(

www.SID.ir

Archive

of S

ID

203

»ا اهل البيتسلمان من«بررسي تحليلي حديث

شـناختي مباحـث درازدامـن روش آنكه بخواهيم رشتة سخن از كف نهـيم و بـه باز هم بي. 88كنيم كه غـالي خوانـدن دانش رجال وارد شويم، تنها به ياد كردن از همين نكتة كوتاه بسنده مي

قرار دارد، تناقضي آشـكار را در » سلمان منا اهل البيت«اي كه در سند حديثي با مضمون راوي .پروراند دل خود مي

بن عيسي العبيدي و محمد بن عيسي بـن عبيـد بـن كند كه محمد اهللا خويي تأكيد مي آيت. 89 )122، ص17ق، ج1410.(يقطين يكي هستند

.را نيز نبايد از نظر دور داشت» عبيدي«و » عبيد«هاي احتمال تصحيف واژه .90قـرار دارد، در ارزيـابي ) حماد بـن عيسـي (گرچه در سند اين حديث، يكي از اصحاب اجماع .91

اي كه چنين امـري را لزومـا نشـانه گرفته و به روش كساني خود، ترجيح داديم راه احتياط در پيش ، 1ق، ج1410خـويي، : ك.بـراي آگـاهي بيشـتر ر .(داننـد، عمـل كنـيم براي صحت حـديث نمـي

)63ـ59صمانده در طول تاريخ، برخي اخبار نشانگر دانش غيبـي سـلمان جاي گرچه در البالي آثار به. 92

رسـد، پـذيرش چنـين نظر مـي به ) 76ـ73رياحي، ص/ 223، ص1375مهاجراني، (وجود داردهاي داللتي احاديـث گـرد آمـده در بر پاية بررسي. هاي بسيار همراه است ديدگاهي با دشواري

اي از دانش مبتني بر آگـاهي از اديـان كم دانش سلمان، گونه گفت دست توان اين پژوهش، مي .است هاي مقدس ايشان بوده هاي يهود، مسيحيت و حتي زردشت، و كتاب ويژه آيين پيشين، به

اي است كه از هاء تنبيه، كاف تشبيه و ذا براي اشـارة مفـرد مـذكر تـأليف يافتـه اسم اشاره» هكذا«. 93ك .ر(اسـت كار رفته بار و در يك جملة پرسشي به تنها يك قرآنو در ) 508، ص2، ج1388شعراني، (

شـيخلي در ) 1575، ص4، ج1377يـاحقي، .(چنـين، همچنـين، همـين اسـت : كه معني آن) 42: نمل )343، ص7ق، ج1422شيخلي، .(است را پيشنهاد كرده» مثل هذا«اي عربي به عربي، ترجمه

.153، ص1385معارف، : ك.اين باره ر براي آگاهي بيشتر در. 94صـفوي، : ك.ر )widening Semantic(معنـايي گسـترش / دربارة توسيع براي آگاهي بيشتر .95

را بـه آورده و تعبير امـام علـي 29كشي، زير شمارة همچنين، حديثي كه .195ص، 1387بررسـي موشكافانه بهه كآن ، بي)13، ص1348(معني آگاهي سلمان از اسم اعظم خداوند دانسته

.گذارد نمايش مي اي را به اي عملي از چنين پديده ، نمونهسندي يا داللتي آن بپردازدتوان فهميد منظـور از پرسند، مي مي اينكه ايشان، از پندار مردم پيرامون سخن امام علي. 96

.اند در متن حديث، نه همگان، كه تنها شيعيان» الناس«

www.SID.ir

Archive

of S

ID

204

1391بهار و تابستان م، چهارم، شماره هفت، سال پژوهي لنامه حديثصفدو

منابع .قرآن كريم .1، سال يازدهم، علوم حديث؛ مجلة »گذاري روايات بر مبناي تحليل اسناد تاريخ«آقايي، علي، .2

.3شمارة .ق1382الترقى، مطبعة: ؛ دمشق بيان المعانى ؛)مال حويش(غازى، عبدالقادر آل .3: ؛ تحقيق على عبدالبارى عطيه، بيروتروح المعاني في تفسير القرآن العظيم آلوسى، محمود؛ .4

. ق1415العلميه، دارالكتب: جـا تحقيق أسعد محمد الطيب، بـي ؛تفسير القرآن العظيم ابن ابي حاتم، عبدالرحمن بن محمد؛ .5

.ق1419نزار مصطفي الباز، مكتبةدار إحيـاء التـراث العربـي، : ؛ بيـروت الصحابه معرفةفي الغابةأسد ابن اثير، علي بن محمد؛ .6

.ق1390 .ق1386دار صادر، : ؛ بيروتالتاريخالكامل في ــــــــــــ ؛ .7 .ق1400األعلمي، مؤسسة: ؛ بيروتأمالي؛ )صدوق شيخ(محمد بن علي ابن بابويه، .8 .ق1378جهان، : ؛ تهرانعيون أخبار الرضاــــــــــــ ؛ .9

؛ ؛ تحقيق عبـدالرزاق المهـدي زاد المسير في علم التفسير؛ ابن جوزى، عبدالرحمن بن على .10 .ق1422، الكتاب العربيدار : بيروت

.تا دار صادر، بي: ؛ بيروتالطبقات الكبرىابن سعد، محمد؛ .11 .ق1410بيدار، : ؛ قممتشابه القرآن و مختلفه ؛ ابن شهرآشوب، محمد بن على .12دارالجيـل، : ؛ تحقيق علي محمد البجاوي، بيروتاالستيعاب ابن عبدالبر، يوسف بن عبداهللا؛ .13

.ق1412؛ األطهـار االئمـة شرح األخبـار فـي فضـائل ؛ )القاضي المغربي(ابن فياض، نعمان بن محمد .14

المدرسـين، لجماعـة التابعـة النشر االسالمي مؤسسة: تحقيق سيد محمد حسيني جاللي، قم .تا بي

.ق1414دار صادر، : ؛ بيروت لسان العرب؛ ابن منظور، محمد بن مكرم .15 .تا دار صادر، بي: ؛ بيروتت المكيهالفتوحاعربي، محمد بن علي؛ ابن .16

www.SID.ir

Archive

of S

ID

205

»ا اهل البيتسلمان من«بررسي تحليلي حديث

گذاري آيـات نقد و بررسي تحقيقات خاورشناسان در زمينة تاريخ«اسكندرلو، محمدجواد؛ .17 .15و 14، 13هاي ، سال چهارم، شمارهطلوع، مجلة »و سور قرآن

و اهـل تفسير تطبيقي آية تطهيـر از ديـدگاه مـذهب اهـل بيـت «زاده، ايلقار؛ اسماعيل .18 .9و 8، شمارة طلوع، مجلة »سنت طوسي و نقش او در گسـترش تشـيع و حفـظ آثـار خواجه نصيرالدين «امين، سيد حسن؛ .19

، سال دوم، شمارة شناسي شيعه؛ ترجمه و تحقيق و تلخيص مهدي زنديه، فصلنامة »اسالمي .1383، بهار 5

، معرفي و نقد »ها عيليان و مغولطوسي در تعامل با اسما خواجه نصيرالدين«ــــــــــــ ؛ .20 .1384، تابستان 10، سال سوم، شمارة شناسي شيعهمهدي زنديه، فصلنامة

؛ ترجمه و پژوهش محمدرضـا موحـدي، هاي اسالمي نامه فرقه فرهنگيحيي؛ امين، شريف .21 .1378باز، : تهران

محمـد ؛ تحقيـق صـدقي البحر المحـيط فـي التفسـير ، محمد بن يوسف؛ )ابوحيان(اندلسى .22 .ق1420دار الفكر، : ، بيروت جميل

؛ تحقيـق المحرر الوجيز في تفسـير الكتـاب العزيـز ، عبدالحق بن غالب؛)ابن عطيه( اندلسي .23 .ق1422دار الكتب العلميه، : عبدالسالم عبدالشافى محمد، بيروت

.1379مطبوعات ديني، : ؛ قمفرائد األصول انصاري، مرتضي بن محمد؛ .24شـركت سـهامي : ؛ ترجمة احمـد آرام، تهـران خدا و انسان در قرآن هيكو؛ توشيايزوتسو، .25

.1381انتشار،

.1386شركت سهامي انتشار، : ؛ تهرانسير تحول قرآنبازرگان، مهدي؛ .26؛ تحقيـق و تصـحيح محمـدعلى لباب التأويل في معـاني التنزيـل بغدادى، على بن محمد؛ .27

. ق1415دارالكتب العلميه، : ، بيروت شاهين .ق1421دارالبيان، مكتبة: ؛ كويتمعجم الصحابهبغوي، عبداهللا بن محمد؛ .28: ، بيـروت ؛ تحقيق عبداهللا محمود شـحاته تفسير مقاتل بن سليمانبلخي، مقاتل بن سليمان؛ .29

.ق1423العربي، دار إحياء التراثتحقيق عبـدالمعطى ؛ الشريعةأحوال صاحب معرفةو النبوةدالئل بيهقي، احمد بن الحسين، .30

.ق1405دار الكتب العلميه، : قلعجى، بيروت .تا مهر استوار، بي: ؛ قممعجم الثقات و ترتيب الطبقات تجليل تبريزي، ابوطالب؛ .31

www.SID.ir

Archive

of S

ID

206

1391بهار و تابستان م، چهارم، شماره هفت، سال پژوهي لنامه حديثصفدو

؛ تحقيق محمدعلى معـوض جواهر الحسان في تفسير القرآنثعالبي، عبدالرحمن بن محمد؛ .32 .ق1418، العربىدار إحياء التراث : و عادل احمد عبدالموجود، بيروت

دار إحيـاء : ؛ بيـروت الكشف و البيان عن تفسير القـرآن نيشابوري، احمد بن ابراهيم؛ ثعلبي .33 . ق1422، التراث العربي

؛ تحقيـق عبـدالرزاق محمدحسـين تفسـير القـرآن الكـريم ؛ )ابوحمزه(ثمالى، ثابت بن دينار .34 .ق1420دار المفيد، : ، بيروت حرزالدين و محمدهادى معرفت

35. دار إحيـاء : ، بيـروت ؛ تحقيق محمدصادق قمحـاوى احكام القرآن؛ اص، احمد بن علىجص .ق1405، التراث العربى

؛ تحقيق سيد محمدعلى تفسير القرآن المجيد؛ )مفيد شيخ (حارثي العكبري، محمد بن محمد .36 .ق1424، مركز انتشارات دفتر تبليغات اسالمى: ، قم ايازى

.1375دفتر نشر فرهنگ اسالمي، : ؛ تهرانكريم تاريخ قرآن پژوهشي درحجتي، محمدباقر؛ .37: اكبر غفاري، قـم ؛ تصحيح و تعليق عليالعقول عن آل الرسول تحف شعبه؛ حراني، ابن .38

.ق1404المدرسين، لجماعة التابعةالنشر االسالمي مؤسسةدارالفكـر، : بيـروت ؛العـروس مـن جـواهر القـاموس تـاج زبيدي، محمد مرتضي، حسيني .39

.ق1414المعـارف للنشـر مكتبة: ؛ رياضاألحاديث واآلثار الضعيفه موسوعةحلبي، علي حسن علي؛ .40

.ق1419والتوزيع، .ق1383، دانشگاه تهران: ؛ تهرانالرجال كتاب داود؛ ، ابن حلى .41 .ق1411دارالذخائر، : ؛ قمكتاب الرجالالدين؛ ، حسن بن يوسف بن زين)عالمه(حلي .42؛ تحقيق مصـطفى السـقاء و ابـراهيم النبويه السيرةهشام؛ حميري المعافري، عبدالملك ابن .43

.تا ، بىدارالمعرفة: األبيارى و عبدالحفيظ شلبى، بيروت: ــ بيـروت ؛ تحقيق االرنؤوط، دمشـق شذرات الذهب في اخبار من ذهبعماد؛ حنبلي، ابن .44

.ق1406كثير، دار ابن .ق1410مركز نشر آثار شيعه، : ؛ قممعجم رجال الحديثسم؛ ، ابوالقا)اهللا آيت(خويي .45؛ تحقيـق روض الجنان و روح الجنان في تفسـير القـرآن ، حسين بن على؛ )ابوالفتوح(رازى .46

هـاى اسـالمى آسـتان قـدس بنياد پژوهش: ، مشهد محمدجعفر ياحقى و محمدمهدى ناصح .ق1408، رضوى

www.SID.ir

Archive

of S

ID

207

»ا اهل البيتسلمان من«بررسي تحليلي حديث

.ق1420، دار إحياء التراث العربى: ؛ بيروتمفاتيح الغيب ، محمد بن عمر؛)فخرالدين(رازى .47الكتـاب، : جـا ؛ بـي مفـردات غريـب القـرآن راغب اصفهانى، حسين بن محمد بـن فضـل؛ .48

.ق1404هاي اسالمي آسـتان قـدس بنياد پژوهش: ؛ مشهدشناسي حديث آسيبرباني، محمدحسن؛ .49

.1388رضوي، .7، شمارة اخالق؛ مجلة »جويي دار معرفت و حق طاليه: سلمان«رياحي، محمدحسين؛ .50

، دار الكتـاب العربـي : ؛ بيـروت الكشاف عن حقـائق غـوامض التنزيـل زمخشرى، محمود؛ .51 . ق1407

الهيـات و ؛ مجلـة تخصصـي »بيـت يابي اهـل شناسي و مصداق مفهوم«زينلي، غالمحسين؛ .52 .1384، زمستان 18، ، شمارة حقوق

.تا نا، بي بي: جا ؛ بيبحرالعلومسمرقندى، نصر بن محمد؛ .53 .ق1412و النشر، للطباعة البالغةدار : ؛ بيروتتفسير القرآن الكريم؛ شبر، عبداهللا .54الـدين حسـينى ؛ تحقيـق ميـرجالل تفسير شريف الهيجى؛ الهيجى، محمد بن على شريف .55

.1373دفتر نشر داد، : ارموى، تهران .1388اسالميه، : ؛ تهرانالمعارف لغات قرآن مجيد ةدائرشعراني، ابوالحسن؛ .56دنديس، مكتبة: ـ الخليل؛ عمانالقرآن الكريم في االعجاز بالغةشيخلي، بهجت عبدالواحد؛ .57

.ق1422دفتر تبليغات اسـالمي حـوزة : ؛ قماستاندار مداين: فارسي سلمان اردستاني، احمد؛ صادقي .58

.1376علميه، نشـر شـهيد سـعيد محبـي، : ؛ تهـران المعارف تشـيع ةدايرسيد جوادي، احمد؛ صدر حاج .59

1381. .1387سوره مهر، : ؛ تهرانشناسي درآمدي بر معنيصفوي، كورش؛ .60ى دفتـر انتشـارات اسـالم : ؛ قـم الميزان في تفسـير القـرآن ؛ )عالمه(طباطبايي، محمدحسين .61

.ق1417، علميه وابسته به جامعة مدرسين حوزة

.1372ناصرخسرو، : ؛ تهران البيان فى تفسير القرآن مجمع ؛ طبرسى، فضل بن حسن .62 .1377، دانشگاه تهران و مديريت حوزة علميه: تهران؛ تفسير جوامع الجامعــــــــــــ ؛ .63 .تا األعلمي للمطبوعات، بي مؤسسة: ؛ بيروتتاريخ الطبري طبري، محمد بن جرير؛ .64

www.SID.ir

Archive

of S

ID

208

1391بهار و تابستان م، چهارم، شماره هفت، سال پژوهي لنامه حديثصفدو

 .1375، مرتضوى: ، تهران ؛ تحقيق سيد احمد حسينى مجمع البحرين رالدين؛طريحى، فخ .65؛ مقدمة آقابزرگ تهراني و تحقيق التبيان فى تفسير القرآن طوسى، محمد بن حسن بن علي؛ .66

]الف. [تا ، بي دار إحياء التراث العربى: ، بيروت احمد قصير عاملى ]ب. [تا المرتضوية، بي المكتبة: ؛ نجفالفهرستــــــــــــ ؛ .67 .ق1381حيدريه، : ؛ نجفكتاب الرجالــــــــــــ ؛ .68، آذر و 5، سال چهاردهم، شمارة انديشه، مجلة »پژوهي شناسي امامت روش«ظهيري، مجيد؛ .69

.1387دي بوسـتان : ؛ ترجمـة محمـد سـپهري، قـم بيت در آية تطهير اهل عاملي، سيد جعفر مرتضي؛ .70

.1386كتاب، دفتـر انتشـارات اسـالمي، : ؛ ترجمة سيد محمد حسـيني، قـم فارسي سلمانــ ؛ ــــــــــ .71

1379. .ق1407دارالحديث، : ؛ قاهرهالمعجم المفهرس أللفاظ القرآن الكريمعبدالباقي، محمدفؤاد،؛ .72، علميه: ، تهران محالتى ؛ تحقيق سيد هاشم رسولى كتاب التفسيرعياشي، محمد بن مسعود؛ .73

. ق1380، دفتـر مقاالت و بررسيها؛ مجلة »معيارهاي شناخت آيات و سور مكي و مدني«فائز، قاسم؛ .74

.1378، زمستان 66، ؛ تحقيق عبـدالرزاق المهـدى معالم التنزيل في تفسير القرآن فراء بغوى، حسين بن مسعود؛ .75

. ق1420، دار إحياء التراث العربى: بيروت: ، تهـران ؛ تحقيق محمدكاظم محمودىفرات الكوفي تفسير؛ )فرات كوفي( فرات بن ابراهيم .76

.ق1410، وزارت فرهنگ و ارشاد اسالمى؛ تحقيـق مهـدي المخزومـي و ابـراهيم السـامرائي، كتاب العينفراهيدي، خليل بن احمد؛ .77

.ق1410، ةدار الهجر: جا بي .تا ل، بياستقال: ؛ تهرانتنوير المقباس من تفسير ابن عباسفيروزآبادي، محمد بن يعقوب؛ .78؛ تحقيـق حسـين تفسـير الصـافى ؛ )مـال محسـن (محمدمحسن بن المرتضىكاشانى، فيض .79

.ق1415الصدر، : ، تهران اعلمى، ؛ تحقيق محمدحسين درايتى و محمدرضـا نعمتـى األصفى فى تفسير القرآنــــــــــــ ؛ .٨٠

.ق1418، دفتر تبليغات اسالمى: قم

www.SID.ir

Archive

of S

ID

209

»ا اهل البيتسلمان من«بررسي تحليلي حديث

؛ مجلـة »انواع و جايگاه روايات بيانگر مكي و مـدني در تفسـير قـرآن «پور، محسن؛ قاسم .٨١ .1388، بهار و تابستان 1، سال اول، شمارة پژوهي حديث

.1371دار الكتب االسالميه، : ؛ تهران قاموس قرآناكبر؛ قرشى، على .82 .1364ناصرخسرو، : ؛ تهرانالجامع ألحكام القرآن قرطبي، محمد بن احمد؛ .83 الهيئـة : ، مصـر ؛ تحقيـق ابـراهيم بسـيونى لطائف االشـارات قشيرى، عبدالكريم بن هوازن؛ .84

.تا ، بي للكتاب العامة المصرية، دار الكتـاب : قـم ؛ تحقيق سيد طيب موسوى جزايـرى، تفسير قمىقمي، علي بن ابراهيم؛ .85

1367.  . 1348دانشگاه مشهد، : ؛ مشهد رجال الكشيكشي، محمد بن عمر؛ .86 .1385كتاب طه، : ؛ قمدستور كاربردي زبان عربيكشفي، عبدالرسول؛ .87 .1362اسالميه، : ؛ تهرانالكافي، محمد بن يعقوب؛ كلينى .88، سال طلوع؛ مجلة »بيت در ديدگاه مذاهب چهارگانه اهل «گلي؛ كناني، تقوا و معصومه گل .89

.1386، پاييز 23ششم، شمارة ؛ ترجمـة علـي هاي معنويت اسالم در ايران نخستين شكوفه سلمان پاك وماسينيون، لويي؛ .90

.1385چاپخش، : شريعتي، تهران؛ تحقيـق سـيد ابـراهيم األطهـار األئمةلدرر اخبار الجامعةبحار االنوار مجلسي، محمدباقر؛ .91

.ق1403دار إحياء التراث العربي، : ميانجي و محمدباقر بهبودي، بيروت .1377دفتر انتشارات اسالمي، : ؛ قميثالحد درايةچي، كاظم؛ مديرشانه .92 .تا ، بي دار إحياء التراث العربى: ؛ بيروتتفسير المراغي؛ مراغى، احمد بن مصطفى .93 .1387سمت و دانشكدة علوم حديث، : ؛ تهرانروش فهم حديثمسعودي، عبدالهادي؛ .94 .1385كوير، : ؛ تهرانتاريخ عمومي حديثمعارف، مجيد؛ .95 .تا الدينيه، بى الثقافة مكتبة: جا ؛ بيالبدء و التاريخمقدسى، مطهر بن طاهر؛ .96؛ ترجمه و توضيح حميد مسجدسـرايي، الدمشقيه اللمعة؛ )شهيد اول(مكي، ابوعبداهللا محمد .97

.1383خط سوم، : تهرانالمعارف بـزرگ ةمركز دائر: ؛ تهرانالمعارف بزرگ اسالمي ةدائربجنوردي، كاظم؛ موسوي .98

.1380اسالمي،

www.SID.ir

Archive

of S

ID

210

1391بهار و تابستان م، چهارم، شماره هفت، سال پژوهي لنامه حديثصفدو

: ؛ تهـران فارسـي بررسي سير زنـدگي و حكمـت و حكومـت سـلمان مهاجراني، عطاءاهللا؛ .99 .1375اطالعات،

اصـغر ؛ تحقيـق علـى االبرار ةكشف االسرار و عد؛ )رشيدالدين(ميبدى، احمد بن ابى سعد .100 .1371اميركبير، : ، تهران حكمت

.ق1407ه، جامعة مدرسين حوزة علمي: ؛ قمالرجال كتاب ، احمد بن على؛ نجاشي .101؛ مجلـة »تحقيقي دربارة تبني و زيـد بـن حارثـه در جاهليـت و اسـالم «نصيريان، يداهللا؛ .102

.، شمارة صفر58ـ57، دورة مقاالت و بررسيها، شناسـي شـيعه ؛ فصـلنامة »هاي جريان تشيع در عصر نبـوي ويژگي«نوري، محمدموسي؛ .103

.1386، بهار 17سال پنجم، شمارة ؛ تحقيق شيخ زكريا عميرات، غرائب القرآن و رغائب الفرقان نيشابورى، حسن بن محمد؛ .104

.ق1416، دار الكتب العلميه: بيروتاألعلمـى، مؤسسـة : ؛ تحقيـق مارسـدن جـونس، بيـروت المغازى واقدى، محمد بن عمر؛ .105

 .ق1409: ؛ تحقيق اصغر مهدوى، تهرانسيرت رسول اهللا؛ )قاضي ابرقوه(همداني، اسحاق بن محمد .106

.1377خوارزمى، الملل وابسته به شركت چاپ و نشر بين: ؛ تهرانتاريخ اسالم كمبريجهولت، پيتر مالكوم؛ .107

.1382مؤسسة انتشارات اميركبير، هاي آسـتان قـدس رضـوي، بنياد پژوهش: ؛ مشهدنامة قرآني فرهنگياحقي، محمدجعفر؛ .108

1377. .ق1379صادر، دار : ؛ بيروتتاريخ اليعقوبييعقوبي، احمد بن ابي يعقوب؛ .109

110. The Encyclopedia of Islam(1st Edition), Leyden & London: BRILL & LUZAC, 1943.

111. The Encyclopedia of Islam(2nd Edition), Leyden: BRILL, 2004.

www.SID.ir