پاییز - ::. IRAN PAKISTAN INSTITUTE OF PERSIAN ...

287
فصلنامن و پاکستا ایراقات فارسی ۀ مرکز تحقی نم آباد اس68 یز پای5861 ؤول وسردبیر مدیر مس: میعود اس مس مدیر: موسوید مرتضی سی حروف چین: بلتستانیحمدعباس م چاپخانه: پریس آرمی( م آباد اس) علمی دانش شورای( بلفبا ه ترتیب ا) والبشر دکتر کلثوم ابکاه دانشگاد داستا ا ایران زادهر نعمت ا دکتیمه طباطباینشگاه عر داستادیا اگدلی سعید بزرگ بی دکترنشگاهر داستادیا ابیت مدرس ترحیمد حسین تسبی دکتر مح پژوهشگرست نگار و فهرمی تفهیجد ا دکتر ساه کراچینشگاد داستا ا دکتم داری ر احمد تمییمه طباطباینشگاه عر دانشیا دا توسلید مهدیحم دکتر م بلوچستانیستان ونشگاه سر داستادیا ا اکبر ثبوتد دایر پژوهشگر بنیا ۀمیرف اسلمعا ا رضا مصطفوی دکتریمه طباطباینشگاه عد داستا اادفرلقاسم ر دکتر ابوانسانی و مطالعه علوم استاد پژوهشگا ا ات فرهنگید سراج الدین دکتر سیوین زبانهای ننشگاه ملیر دانشیا داطاف علین ال دکتر سلطا کویتهۀ دولتیانشکدستاد د اق شبلیحمد صدی دکتر مقبالمه انشگاه عد داستا اتر صغری بانو شکفته دکوین زبانهای ننشگاه ملید داستا ار حسن عابدی دکتر امی است از دانشگمتا د م ا ه د هلی عابدیحمود دکتر معلمربیت منشگاه تد داستا ا عارف نوشاهی دکترۀ گوردنانشکدنشیار د دا دکتر گوهر نوشاهین و ادب اردوستاد زبا ا دکتر حسن لغاری گلی تندوجامۀ دولتانشکدستاد د ا موسوید مرتضی سین و پاکستان ایراقات فارسی پژوهشگر مرکز تحقی نظامی دکتر معینشگاه پنجابر داننشیا داحمد خان نور م دکتر مهروین زبانهای ننشگاه ملید داستا ارضا نقویکتر سید علی دمیمللی اسه بین النشگاد داستا ا

Transcript of پاییز - ::. IRAN PAKISTAN INSTITUTE OF PERSIAN ...

اسالم آباد –ن ۀ مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستافصلنام

68 پاییز 5861

مسعود اسالمی : مدیر مسؤول وسردبیر

سید مرتضی موسوی :مدیر محمدعباس بلتستانی :حروف چین

(اسالم آباد)آرمی پریس :چاپخانه (ه ترتیب الفباب)شورای علمی دانش

استاد دانشگاه داکا دکتر کلثوم ابوالبشر استادیار دانشگاه عالمه طباطبایی دکتر نعمت اهلل ایران زاده تربیت مدرس استادیار دانشگاه دکتر سعید بزرگ بیگدلی

و فهرست نگار پژوهشگر دکتر محمد حسین تسبیحی استاد دانشگاه کراچی دکتر ساجد اهلل تفهیمی

دانشیار دانشگاه عالمه طباطبایی ر احمد تمیم داری دکت استادیار دانشگاه سیستان و بلوچستان دکتر محمد مهدی توسلی

المعارف اسالمی ۀپژوهشگر بنیاد دایر ثبوتاکبر استاد دانشگاه عالمه طباطبایی دکتر رضا مصطفوی ات فرهنگیاستاد پژوهشگاه علوم انسانی و مطالع دکتر ابوالقاسم رادفر

دانشیار دانشگاه ملی زبانهای نوین دکتر سید سراج الدین استاد دانشکدۀ دولتی کویته دکتر سلطان الطاف علی استاد دانشگاه عالمه اقبال دکتر محمد صدیق شبلی استاد دانشگاه ملی زبانهای نوین دکتر صغری بانو شکفته هلیه داد ممتاز دانشگااست دکتر امیر حسن عابدی استاد دانشگاه تربیت معلم دکتر محمود عابدی دانشیار دانشکدۀ گوردن دکتر عارف نوشاهی استاد زبان و ادب اردو دکتر گوهر نوشاهی

استاد دانشکدۀ دولتی تندوجام گل حسن لغاریدکتر پژوهشگر مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان سید مرتضی موسوی

دانشیار دانشگاه پنجاب دکتر معین نظامی استاد دانشگاه ملی زبانهای نوین دکتر مهر نور محمد خان استاد دانشگاه بین المللی اسالمی دکتر سید علیرضا نقوی

روپیه 033بهای هرشماره

:روی جلد شب عـاشقان بیدل چـه شبی دراز باشد تو بیا کز اول شب در صبح بـاز باشد

به کجا رود کـبوتر که اسیر بـاز باشد عجب است اگر توانم که سفر کنم ز کویت که محب صادق آنست که پاکباز باشد ز محبتت نخـواهم کـه نظر کنم برویت

«سعدی»

استاد جواد بختیاری : پدید آورنده

:نشانی دانش * مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان

پاکستان – 44444، اسالم آباد، 1/ 8، ایف 44، کوچه 4ۀ خان 4816442: دورنویس 4816446 – 4816444: تلفن

Email : [email protected]

http://ipips.ir

یادآوری

مشترکات تاریخی ،ویژۀ آثار و مقاالت دربارۀ فرهنگ و ادب فارسی دانشۀ فصلنام* .ی میانه استو فرهنگی ایران و شبه قاره و افغانستان و آسیا

بـرای ایـن . کتابهای منتشر شده در راستای اهداف خود را نیز معرفی می کند دانش* .کار شایسته است از هر کتاب دو نسخه به دفتر فصلنامه فرستاده شود

.در ویرایش مقاله ها آزاد است دانش* .آثار رسیده، بازگردانده نخواهد شد* :شایسته است نگارش فارسی ، مقاله ها ضمن برخورداری از آیین* .ماشین نویسی شده یا خوانا و یک روی کاغذ نوشته شده باشند - .باشند «تابنامهک»و «پانوشته »ۀ مقاله به فارسی و انگلیسی و دارای چکید - .ترجیحا همراه یک قطعۀ عکس جدید و واضح از مؤلف مقاله باشد - .در نوبت چاپ قرار می گیرنددانش آثار و مقاالت پس از تأیید شورای * .مسئولیت آرا و دیدگاههای ابراز شده در مقاالت، بر عهدۀ نویسندگان است* .با آوردن نام مأخذ،آزاد است دانشچاپ و انتشار مطالب *

بسم اهلل الرحمن الرحیم

فهرست مطالب

5 سخن دانش

__________________________________ معرفی نسخۀ خطی

9 عبداالحد احمد کاشمیری مثنوی رزمی –مظفر نامه

به کوشش دکتر محمد سلیم مظهر

و دکتر محمد صابر

___________________________ (1)اندیشه و اندیشمندان

بیات فارسی دورۀ کلهوراویژۀ ا د

33دکتر محمد مهدی توسلی تاریخ نویسی فارسی در دورۀ کلهورا

و سید هدی سید حسین زاده

33 دکتر صغری بانوشکفته جایگاه محسن تتوی درعرصۀ سخنسرایی

فارسی قرن دوازدهم هجری در سند

34دکتر شفقت جهان ختک امروری بر احوال شعرای نامی سند در دورۀ کلهور

33سید مرتضی موسوی قصیده گویی فارسی در دورۀ کلهورا

33دکتر گل حسن لغاری معرفی و بررسی سایر کتابهای فارسی

در دورۀ کلهورا

________________________________ ( 2)شمندان اندیشه واندی

94دکتر پرویز سپتیمان اذکایی مدان اقبال و شاه ه

49دکتر رضا مصطفوی سبزواری فهرست نویسی در دورۀ اسالمی

111 دکتر قاسم صافی سر حسینی

131بقایی ماکان -دکتر م سید اشرف و غرب اندیشی

__________________________________ ادب امروز ایران

139 مصطفی خرامان رابطۀ شعور و میز :داستان کوتاه

152سید حسین حسینی، نصراهلل مردانی، فاطمه راکعی، :شعر

بهروز یاسمی ، بهمن صالحی حسنعلی محمدی،

__________________________________ فارسی شبه قاره

193محمد غضنفر علی ورائچ اهمیت جوامع الحکایات عوفی

133 - 133 ...................................................... شعر فارسی امروز شبه قاره دکترر محمرود احمرد فضل الرحمن عظیمی، دکتر سید وحید اشرف ، قاضی حبیب الحق ،

احمرد شرهریار، دکترر محمرد حسرین وید اقرربال قررزلبا ، سید سلمان رضوی، جراغازی،

تسبیحی، دکتر رئیس احمد نعمانی، دکتر اسلم انصاری، محمد علی اختیار، صردیق تراریر،

عظرمی زرین نازیه ، فرائرزه زهررا مریرزا ، فتانه محبوب ، سمن عزیز ، ظفر عباس، علی بابا تاج

493 - 133 .................................................فهرست مقاالت فصلنامۀ دانش

مدیر فصلنامۀ دانش : نظارت فهرست مقاالت فصلنامۀ دانش

شگفته یسین عباسی : همراه با فهرست اشعار و راهنمای سایر مطالب تدوین

بخش دوم دورۀ کامل فصلنامه

99 – 93تا 99 – 93از شمارۀ پیاپی

...........................................................................ا ه نامه 493 دفتر دانش پاسخ به نامه ها

Abstracts of Contents in English 1-10 ۀ مطالب به انگلیسیچکید

A Glimpse of Contents of this issue Syed Murtaza Moosvi

رحیمررحمن الرسم اهلل الرب هست کلید در گنج حکیم

سخن دانش

نشریۀ دانش همزمـان اسـت بـا فرارسـیدن مـیالد 68انتشار شمارۀ

، پیامبر صلح و دوسـتی، (ع)مسعود پیامبر گرانقدر الهی حضرت عیسی مسیحکه با همه معجزات و زندگی سراسـر مهـر و عطـوفتش بزرگتـرین پیامبری

بشارتش به عالم بشریت ظهور خـاتم النبیـین و اشـرف انبیـاا و المرسـلین .بود( ص)حضرت محمد مصطفی

بشارت بعثت پیامبر رحمت و عدالت برای جهانیان تا جـایی کـه در ها و زمین اگر تو نبودی من آسمان( ص)ای محمد : حدیث قدسی می فرماید

را خلق نمی کردم و خداوند چه زیبا عالی تـرین هـدف خلقـت را وجـود .می داند( ص)مبارک حضرت ختمی مرتبت حضرت محمد مصطفی

را به همه پیروان ادیـان ( ع)ما میالد گهربار حضرت عیسی بن مریم و امیـدواریم . الهی به ویژه مسیحیان عالم تبریک و تهنیت عرض می نمـاییم

میالدی شاهد وحـدت و همـدلی همـه پیـروان 2002شری در سال جامعۀ بادیان ابراهیمی برای ساختن جهانی عاری از ظلم و ستم و مملو از عدالت و

.سعادت باشدخوشبختانه جهان امروز آیینه تمام نمای گرایش روز افزون ملتها بـه

از سوی معنویت و باورهای دینی است و پیشرفتهای امروز جهان ارتباطـات طریق ماهواره ها و شبکه های اینترنتی ، بـا همـه مطالـب انحرافـی و ضـد اخالقی و اندیشه های الحادی نه تنها مانعی در راه این حرکت نبـوده، بلکـه خود به بستری مناسب برای نشر و گسترش افکار خدا جویانه تبـدیل شـده

دینی و قرآنـی است و ارائۀ مولفه های فرهنگی ، عرفانی، ادبی و آموزه هایبا هـمین ابزارهای نوین هر روز بر دامنۀ حقیقت جویان و معنویت گرایان در

.جهان می افزاید

برای نمونه گرایش گسترده به دیوان موالنا شـاعر، عـارف و حکـیم ایرانی که دیوان مثنوی بی بدیلش در یک نوبت چـاپ در آمریکـا بـه رقـم

ع می شود، خود سند گویایی اسـت از پانصد هزار جلد درمیان مشتاقان توزیگرایش به معنویت و گرایش به فطرت پاک خدادادی در سرزمینی که بحران هویت و عدم شناخت هدف واقعی از زندگی بسیاری از انسانها را سرگردان

.و پریشان ساخته استم که اکنون در آن وارد شده ایم، سـال 2002جالب است بدانیم سال

جالل الدین بلخی رومی برای دوستداران و عالقمندان این بزرگداشت موالناشاعر نامدار ایرانی می باشد و در قطعنامه سازمان علمی فرهنگی یونسکو در

در پاریس از موالنا به عنوان شاعری زاهد و عارف نام برده شده 2008سال و از تمامی کشورها و فرهیختگان عرصه ادب و فرهنگ خواسته شده اسـت

ر این سال برنامه های با شکوهی را در راستای نکوداشت این شخصیت که د .عرفانی طراحی و اجراا نمایند

برنامه هایی که از هم اکنون در جای جای جهان آغاز شده و نسـیم .دلنواز آن از تهران تا اسالم آباد تا دورترین نقاط جهان رسیده است

کنندگان فصلنامه ای ادبی برای ما بعنوان نشریه دانش و بعنوان منتشر جای بسی افتخار است که همزمان با هشتصدمین سـال تولـد موالنـا جـالل الدین بلخی رومی تالشی هر چند ناچیز در معرفی این چهرۀ عرفانی به دنیـا داشته باشیم و در این راستا با بهره گیری از دانش ، عشـق و عالقـه اسـاتید

حاتی از ایـن دانشـنامه را از برگهـای زبان فارسی در ایران و پاکسـتان صـف .زندگی سراسر شور و عشق آن یار سفر کرده تزئین نماییم

شاعری که پیوسته درد عشق و وصل یار داشت و تا لحظـۀ وصـال .معشوق از شوریدن باز نایستاد

باز جوید روزگار وصل خویش هر کسی کو دور ماند از اصل خویش عادت ، سربلندی و پیشرفت جهان اسـالم س م2002سال در باشد که

انشاا اهلل . بیش از پیش جلوه گر شود و پیروان راستین ادیان ابراهیمی

الحمد هلل اوال و آخرا سردبیر

عرفی نسخۀ خطیم

احمد کاشمیری به مولوی عبداالحد متخلص: سروده دکتر محمد سلیم مظهر: به کوشش

دکتر محمد صابرو

مثنوی رزمی از احمد کاشمیری –مظفر نامه

:اشارهمظفر نامه مثنووی رزموی اسور در بحور مت وارو در وزن شواهنامۀ

فردوسی از مولوی عبداالحد متخلص به احمد و معروف به احمد کاشومیری ب به مظفر شوا حال و وصف مرادش سید میر ملکه شاعر آن را در شرح

تنها منبع اطالعات دربارۀ شاعر همین مثنوی و یادداشر ها و . سرود اسرتعلی ات آن اسر که از طرف شاعر یا کاتوب در حاشویۀ موتن مثنووی در

با توجه به مطالب مثنوی و یادداشر هوای مووکور مولووی عبداالحود . اسردر منط وۀ « نورپوور »بوه احمود کاشومیری در د متخلص به احمد و معروف

هور چنود . 1کشمیر به دنیا آمد و تا آخرین لحظات زندگی در همانجا مانود :دربارۀ تاریخ تولد و درگوشتش اطالعی در دسر نیسر؛ ولی از آنجا که

4هجری قمری سرود 1484شاعر مثنوی مظفر نامه را در – 1در نسخۀ مظفر نامه که در ما رجب ذکر نشدن تاریخ درگوشر شاعر – 4

، بواوجود در بوودن اطالعوات یور مهوم 0ق کتابر شد اسر. هو 1042دیگر دربارۀ شاعر در ابیات و حاشویۀ مثنووی معلووم موی شوود کوه وی توا

.ق زند بود اسر. هو 1042

- الهور -ۀ خاورشناسی دانشگاه پنجاب استاد و مدیر گروه فارسی دانشکد

- الهور -ۀ خاورشناسی دانشگاه پنجاب مربی گروه فارسی دانشکد بیت ، نک 3مظفر نامه ، ص - 1

سخن پرور و نکته گستر تویی ۀ اهل کشمر تویی چو از زمر

:نک ابیات – 11همان ، ص -2

به نام مظفر شده کامگار ۀ نامدارشده ختم این نام

هزار و دو صد بود و هشتاد و دو ز تاریخ این گر کنی جستجو

1همان ، ص - 3

این که عبداالحد کجا و تا چه م طع دانش آموخر نیو اطالعوی در از تسول و قودرت وی در شوعر سیورایی، شورح وا هوا دسر نیسر؛ ولی

و یر ، اطالعات تاریخی، ستار شناسی، فلسفه، بازی شوطرن،، و جو آن و ن ل آیات قرآنی و اقوال عارفان، دانشمندان عرو زبوان در در مثنوویش، روشن می شود که عبداالحد مردی با سواد و دانش دوسر بود و اف ون بور

نط ه به عربی و فارسی قدرت کامول داشور و بوا مطالوب زبان های محلی م .شاهنامه و تاریخ باستان ایران خوو آگا بود

گرایش داشر و بوه دسور سوید 1او به عرفان در سلسلۀ ن شبندی میر که وی را در مثنوی پیر روشن ضمیر، گ یدۀ اولیای عظوام، اموین خودا،

. 0، بیعر کرد 4مظهر ج و و کل وشیخ الشیوخ خواند مظفر نامه ، مثنوی کوتا رزمی اسر که شواعر آن را بوه پیوروی از

سبک سنتی مثنوی سرایی فارسی با مدح آفریدگار شروع کورد و پوس از آن به ترتیب به نعر پیغمبر اکرم صلی اهلل علیه وآله وسلم ، من بر خلفای

وموه او سوسس در منظ . پرداخته اسر( ص)اربعه و واقعۀ معرا پیامبر اکرم .ای مفصل از پیر و مرادش فراوان وصف کرد اسر

بیان داشوته « ...سبب تألیف این کتاو شریف» عبداالحد زیر عنوان سوید ) که او به فرمان شه اد سید لطیف، یکی از هفر فرزنود مظفور شوا

» و « بنیور »کوه بعود هوا بوه 4فرزند محمدسعید ساکن کوتهه شوریفه ( میرحواکم ملوک 2، وقایع جنگ مظفر شا را با عبدالغفورکوچید بود « چروری

، که شاعر آن را شه مدبران نام داد ، ظرف یک روز به سلک نظم 6سواد

(18شماره شرح واژه ها، ) 18، 2همان، صص ، -1

طراز زبان به مدح پیر روشن ضمیر، گزیـده اولیـای عظـام » زیر عنوان : ،نک 3 – 2صص همان، -2

«جناب سید میر

20، شماره 15ص .... مظفر نامه شرح واژه ها وغیره: نک -3

1 – 3همان ، ص -1

نک بیک ، 89و شرح شماره 16 – 8همان، ص -5

نام که مشهور عبدالغفوربه شه مدبران سرور پر غرور

:؛ نک بیت 8همان ، ص -8

ربود از چروری به ملک سواد به قاصد سپردند چون تند باد

. 1کشید اسرشاعر در ابیات مثنوی به سادگی و گیرایی وقایع جنگ مظفر شا و

عبدالغفور را بیان داشته و در ضمن آن ، جای بوه جوای از مورادش ، یواران دارانش وصف و ستایش مبالغه آمی ی کرد ، اما مخالفش عبودالغفور وطرف

این مثنوی به پیروزی مظفر . و طرفدارانش را به شدت نکوهش کرد اسرعبداالحد در همۀ مثنوی سوبک . شا و شکسر عبدالغفور به پایان می رسد

شاهنامه را در نظر داشته وگا گواهی بورای بواین دالوری و زور و قودرت ، .اران مظفر شا را به پهلوانان شاهنامه تشبیه داد اسرطرفد

مظفر نامه داستان کوتا جالبی اسر که یکی دیگور از پدیود هوای رواب عمیق فرهنگی و ادبی ایوران و سورزمین شوبه قوار ونشوانگر توأ یر . گواری پایدار شاعران فارسی ایران بر سرایندگان محلی شوبه قوار اسور

نسخۀ خطوی منحصور بوه فورد مظفور ناموه در بیاضوی بوه این متن مثنوی ازدر و در کتابخانووۀ دانشووگا پنجوواو 20تووا 46از صووفحه 491شوومار

.نگهداری می شود، تصحیح شد اسر

بسم اهلل الرحمن الرحیم

خن از حمد جهان آفرین و مایده گستری معنیسن کامی یشیر

مینلبه ستایش رب الع

کرم گستر و بند پرور تویی وییخدایا ظفر بخش اکبر ت

امان یابد و نی تخر و کال هر که آرد پنا به درگا تو

تبر دهی گردنش را به تیغ و ز فرمان تو هر که پیچید سر

در آرندۀ دشمنان زیر خاک (1)بر آرندۀ دوستان بر سماک

سر که اندازد او را ز( 4)که یارد به سر بر سری را نهی تا زر

باهمال؟( 0)نیارد کس او را کند به قهرت هر آن سر که شد پایمال

(4)ازان در زنی دودۀ شومنان فروزان کنی مشعل مومنان

:؛ نک بیت 3همان ، ص -1

اگر بازمانده همه ناتمام رساندم به یک روز در اختتام

به ج از تو کس نیسر فریاد رس کس بی کسان نیسر یر از توکس ]22ص[

معراج کالم در نعت سید المرسلین و تیا من نامه به منقبت صحابۀ مهدیین

انبیا( 2)شفیع امم مفخر خدا سرور انبیارسول

به چرخ رسالر چو او نیسر ما به ملک نبوت چو او نیسر شا

نباشد پس از وی نبی دگر نبوت بر او ختم شد سر به سر

و علیه السالم ۀعلیه الصلو شد ختم بر وی ن ول کالم

تمام بر اصحاو و بر پیروانش ز ما باد هر دم درود و سالم

(8)که او را نبود سوم( 4)به دیوم (6)خصوصا به اول که بودش دیوم

باز خفر ( 11)در آخر به نور سوم جفر( 14)که بود به دو نور( 9)به سوم

یل لشکر آرا و لشکر شکن به چارم که بودسر زان چار تن

در بیان معراج، معانی را به پایۀ قبول رسانیدن

ع گل فیض دمانیدنو در گلشن سام

به گلگشر این نه رواق آمد به پشر براق آمد ( 14)چو برقی

چو جبریل چاکر چو او بود شا بر افراخر از چرخ گردان کال

هم از فرش و از عرش واال گوشر نگویی که از فرش باال گوشر ] 26ص [

(14)یاربدید گلستان انوار (10)به بادام چشمان نرگس خمار

چو بلبل نواهای دمساز گفر وجودش همه بر شگفر( 12)چوگل،گل

به من لگه خویش بنهاد گام تحیات وتسلیم چون شد تمام

ز شکر لبی نکته ها باز گفر (16)ز اسرار گل ار بی خار و جفر

آن کان جود( 19)واختان( 18)بر اصهار سالم و درود ( 14)گلستان گلستان

ان به مدح پیر روشن ضمیر، گزیدۀ اولیای عظام جناب سید میرطرار زب

امین خدا مظهر ج و و کل پس از حمد حق، نعر ختم الرسل

ک و تازگی یافر دین و رسوخ (44)نباشد به از وصف شیخ الشیوخ

چو او شیخ بسیار بودند کم درین عهد و در عهد پیشینه هم

و دویی از میان خاسر اسرحجا خدا راسر اسر( 41)رسول رسول

ازان اسر هر دم طلب گار حق دلش جای اسرار انوار حق

آن ورا ر بسی در خور اسر( 44)به او ورا ر که باقی ز پیغمبر اسر

عدیم النظیر اسر و هم بی بدل به زهد وبه ت وی و علم وعمل ] 29ص [

ی کالمزبانش نراند فضول (40)بود هوش در دم دمش را مدام

کالم خدا راسر سازد بیان به شکر لبی چون گشاید زبان

شد پور نوری به را هدا چون ادا کرد حمد خدا( 44)ز لب

توگویی که معرا پیغمبر اسر و ن ولش چنان هم بر اسر( 42)عرو

(46)فلک از فلک ته به زانو زند به سوی فلک ار گواری کند

ز الهوت باال بر آرد علم (44)د به هم میراقب نشیند دو دی

سوا ما سوا اهلل فشاند دو دسر چو گردد ز جام می عشق مسر

به قرآن وتفسیر سازد نظر (49)شود بر بصر( 48)چو الب بصیرت

(04)وگر وث اعظم همی دانمش اگر قطب عالم همی خوانمش

بود خرق عادت گوا ولی را (01)به جایی اسر بی جا چنین نیسر گا

ازو بارها سر زد این چنین چو احیای اموات و طی زمین

خطی دور سرخ شفق، لب شکر رخش چون قمر( 04)قدش سرو عرعر

به عرفان ربود ز اقران سبق دو چشمش دو جامی ز عرفان حق]30ص [

بود نون معکوس باالی صاد آن ابروی ک، نهاد( 00)به چشمش بر

عرق ری کرد رخ آفتاو و سینه اش همچو بلور ناو بر

قلم ( 04)الف را ز بینی نداند ز ن طه دهانش چه سازم رقم

(38)در زیر و شاخش زبر(35)شد نچه چو گلبن بود حیسن او بار ور

که از جان به سید امیرم، الم فلک با ادو باش با من مدام

(04)چو باشم الم امیر کبیر نباشد به محشر مرا دار و گیر

ام رهنما« حضرت جی»که باشدچو ننازم چرا من به ارض و سما

آن اولیا عفو گردان گنا ( 09)به داد خوا ( 08)خدایا ازین احمد

لیف این کتاب شریف و باعث تصنیف این نسخۀ لطیفأسبب ت

یفبه من گفر شه اد سید لط یکی روز از ذهن و طبع منیف

سخن پرور و نکته گستر تویی تویی( 44)چو از زمرۀ اهل کشمر

یکی نامۀ نامور کن بیان زبان ( 41)نباید که باشی برید

چو از ب م بر رزم بسته کمر ر شه دادگرز شا مظف ] 31ص [

به عون خداوند عرش برین بهم بر چنان زد صف مدبرین

ازین مژد چون گل شد باغ باغ اغچو الله دلم گرچه بید داغ د

اگر باز ماند همه ناتمام رساندم به یک روز در اختتام

بیان شاه جم جاه سکندر سیر اعنی شاه مظفر و اشتیاق سیر ملک بنیره وسواد بهشت منظر

همان چرو گوی جهان پهلوان (40)شیرین م ال جوان ( 44)کهن سال

یکی پادشه بید چو خاقان چین زمین ( 44)چنین گفر در مرز خاور

نژاد همان شا فرخند بخر ز تخم سلیمان زیبند تخر

به فرمان او جمله دیو و پری جهان داشر در زیر انگشتری

در فن نبود اسر کم( 42)ز فرزانه سکندر حشم بود و دارا خدم

جهان را ز یادکه شد عدل کسری چنان داد در عدل و انصاف داد

همی بود نامش محمد سعید چو او چشم افالک هرگ ندید

همان خرگۀ رخر وبنگا او وطن گا او« کوتهه شریفه»به

یکی آفتابی بر آورد سر همان شا با او وفر( 46)زبر ] 32ص[

گرانبار شادی شد کو کو چو بشنید آن شا خسرو شکو

بسی قفل گنجینه ها را شکسر ورد دسر به جود و به بخشش بر آ

مسمی نمودش به سید امیر چو در طالعش دید آفاق گیر

به تعلیم و دانش در آورد رای ز شش سالگی چون بر آورد پای

به خورشید مکتب نمود سالم شد از کسب و دانش تمام (12)چو بدرش

(49)گشر از نهنگبسی شیر انداز (48)چو شیری در آمد به پشر پلنگ

به ب م امیران در آورد پای چو از شور شیران تهی کرد جای

به ملک ف یری در آورد سر ز آداو میری چو شد بهر ور

کشید می معرفر جام جام چو ملک معانی گرفته تمام

(24)به مغرو ز فرمان حی مجید در افتاد ما محمد سعید

به تخر پدر بر شد همچو خور جهاندار فرخ سیر( 21)امیر

مل ب مظفر شد آن بادشا نهاد به سر چون ز شاهی کال

به فرمانش گردن نهاد سران به پایش نهادند سر، سروران ]33ص[

هم از مرز آباد و از درز کو ز هر سو رسید گرو ها گرو

به شادی همه طبل فرحر زدند به دامان او دسر بیعر زدند

گرفتند حبل المتین هدی خوش آنان که بهر رضای خدا

(52)کشیدند صف جمله گشر انجمن امیران و دانش وران کهن

همیشه ز تو بخر زیبند باد بگفتند کای شا فرخ نهاد

و دور از جنوو( 20)هوایش شمالی سوادی اسر خوو« بینیر »چو ملک

میشه بهار اسر چون سب باغه همه مرز بومش همه دشر و راغ

به آن سرزمین کرد خواهد گوار س د گر سرا پردۀ شهریار

میان گل و سنبل و الله زار سر آرد میان بهار( 24)تموزی

درد سرم رفر از دید خواو( 22)به بد ساقیا باد ای چون گالو

به گلگشر صحرا یکی شب برم ز اندیشۀ فاسد بگورم

واد به سیر بهار توام مظفر شاه رشک فردوس نمودنسواد س

سواد گشودنملک ملک رو به تحریر سواد نامه در حیرت ت

خیل سخن پروران ( 26)عمل دار سسهدار سرخیل دانش وران ] 31ص [

چنین داد از روشنی این پیام زبان بر گشاد چو تیغ از نیام

برون برد، رخر« ریفهکوتهه ش»ز قضا را شهنشا بیدار بخر

زد بارگا « بینیر »به شهر به کسب هوا کردن چند ما

گشر شد (52)پس آنگه به دل ع م کل دو سه ما چون صرف گلگشر شد

وطن ساختند« چروری»به شهر (85)ازان جایگه رخر پرداختند

چو کرد به شهر چروری م ام مظفر جهان دار نوری م ام

یکی نامه سوی سواد و بینیر مود تا برنگارد دبیربه فر

به نامه رقم بر زد این چنین قلم زن به فرمان دارای دین

مضمون نامۀ نامی و معانی صحیفۀ گرامی

و فرزند و زن( 64)که پاک اسر ز انباز جوهر و جان وتن( 29)خدا بی عرض

دیرقوی علی کل شئی ق سمیع اسر دیگر علیم و بصیر

خدا مفتخر( 61)رسول« ص»محمد فرستاد بر جمله جن و بشر

ک و یافر دین قوی بس نوی استوار و قوی( 64)ابا حجر ] 35ص[

خم( 60)ز مثل بیانش همه راسر فصیحان عالم عرو تا عجم

او( 64)اگر چند کردند تحریف به توریر و انجیل تعریف او

زل تا ابد هیچ کس از بشرا نیامد، نیاید چو او کس دگر

و علیه السالم ۀعلیه الصلو نبوت برو ختم گشته تمام

همیشه س ر گشر او را م ر ز حیکمش هر آن کس که تابید سر

مسیچید گردن، متابید رو شما نی ز آیین و فرمان او

که نی جفر دارد نه شبه و ولد یگانه بدانید حی صمد

همه م تدی اند و او م تدا ول خدارس« ص»بدانید احمد

ر بوحنیفه به پیش آورید آورید( 62)به دین حنیفی چو خویش

کنم بر شما روز روشن سیا وگرنه من اینک به گرد سسا

بر سما( 66)سراسر زنم خاک تان نمانم به گیتی کسی از شما

(64)سر نامۀ نامه مختوم کرد نویسند نامه به پایان چو برد

ربود از چروری به ملک سواد به قاصد سسردند چون تند باد ]38ص[

که لبری و شیرین کنم کام را بیا ساقیا دور د جام را

نه آن می که از ع ل و هوشم برد د که در ع ل و هوش آورد( 68)میی

مون سواد نامۀ واال و عرصۀجوش شاه سواد از مض

به ارادۀ هیجا نمودن زمین از جمع لشکر رستخیز

ز کامل عیاری و لب شکری چنین گفر صراف ن د دری

به نام که مشهور عبدالغفور سرور پیر رور( 69)شه میدبران

بسیچید چون مار بر خورد سر بر پا فتادش تبر( 44)چو بشنید

به جوش وخروش آمد ( 41)چو مرجل شد از هوش و زان پس به هوش آمد

که بختش جوان بود و تدبیر پیر کرد شه اوال آن وزیر( 44)طلب

به جا رسم و آداو آورد و بس در آمد وزیر مبارک نفس

چنین گفر کای شا نام آوارن به مدح و نا بر گشاد زبان

ک ان دسر فلر فتاد ز کار چه افتاد کارت ازین روزگار

گشر اندوهگین سبک خاطرم (40)بگفتش شنیدم پیام مین

شه با ظفر آن مظفر به نام گرفته همه مرز کوهی تمام ]32ص[

به بخر اسر جمشید و دارا حشم (44)به زور اسر رستم به تخر اسر جم

به ب م اسر کیخسرو نامدار نیرم سوار( 42)به رزم اسر چون سام

رهمه گرد جنگیش خنجر گوا (46)چو گیو و چو بیژن چو اسفندیار

که با ما کند جنگ و پیکار چسر اسر ع م درسر ( 44)بر آن ج م کرد

ز نعل سمندان در آرد به باد سراسر همه خاک ملک سواد

(26)بداسر این بداسر این بداسر این بداسر رسومات ما را در آرد شکسر

زند دم ز مردی و ناوردگا (84)که بر وی به آوردگا (49)که تاند

توگویی که تیغم الم گشته اسر زین م دو نیمه الم گشته اسر ا

زبان بر گشاد بر خیر الکالم وزیر خرد پرور نیک نام

نباشد به مثلر کسی در زمین که ای شا بیدار بخر و گ ین

به مال و به جا و به خیل وخدم به بخر و به تخر و به رخر و حشم

به رزم اسر چون نیرم نامدار رمظفر جهاندار عالی تبا

به بخشش ز حاتم دهد یادگار به فر چون سکندر، چو حیدر سوار ]36ص[

س اوار شاهی و تخر و کال دواختر چو خورشید و ما ( 81)به برجش

ایازی اسر پیشش چو محمود شا شاهی پنا ( 84)یکی سید محمود

(80)اسر حیدر سیر که در رزم و ب م شجاع زمان سید احمد دگر

زبان فصیح بلیغ کمال او گنگ و الل( 84)ز وصف مهین پور

زهر مریخ چانشگر اسر(82)جبین عطارد قلم مشتری پیکر اسر

رکابش زند بوسه بهرام گور در آرد به میدان به شور( 86)گر اش ر

نیابی نظیرش مگر در قلم محمد سرائیل نامش علم

نه چون بوالفضوالن صاحب هوا اسر ه تارک ما سوا اسر ابا این هم

به پیشش چه کو زر اسر و چه کا نسازد سوی ملک و دولر نگا

(84)به پا اوفتد هر که آید به سر به جنگش نباید که بندی کمر

درخر مرادت در آید به بار به م روع دل تخم مهرش به کار

همه امر و فرمان او کن قبول ج کالم رسول( 88)نگوید گهی

به باد( 89)همی خواسر خاکش سسردن چو این گفر آشفر شا سواد ]39ص[

جبین کرد پیرچین و شد خشمگین و لیکن نیارسر کردن چنین

درین مشورت شا را خویش شد پیش شد( 94)ی ید زمان زید خان

هم تا و تخر به تو باد زیبند بگفر ای جهاندار فرخند بخر

اگر ریش جسم اسر درمان نهی به جان اسر فرمان چو فرمان دهی

چه از شهر و از کو و از هر دری آورم لشکری( 91)بفرما فرا

که تا شاد گردد دل شهریار میان تنگ بندم پی کار زار

نا گفر بر شه کای نام ور میدبر بر آورد سر( 94)ز در میر

به ما بر تو بگوار این کار م از بار م ( 90) دل خود بسرداز

به سر در رساندند پای سخن چو در دل دهی آن دو مرد کهن

ز خار م آسود خندان بگفر شا را بر شگفر( 94)گل میدبری

بدین کار در کار داری کنید کنون وقر یاری اسر یاری کنید

جسر جوی سسا برفتند در چو زینسان شنیدند از پادشا

همه نامداران خنجر گوار به یک روز شد جمع تا چل ه ار ]10ص[

نمودند در پیش گاهش نماز بر شه ببردند با برگ و ساز

گرفتند را چروری به پیش (98)در گرفتند خویش (95)چو از عرضگه

نشستند کند آوران دلیر همه همچو شیر( 94)به پشر هژبران

که دل را در آرد سکون و قرار می خوشگوار بد ساقیا آن

همیدون رهم از همه طیش م نگردم پراکند از جیش م

ق صلح بر جنگ سراپا فسادر از خبر لشکر آوری شاه سواد و تفورای زدن ندیمان شاه مظف

(98)چنین گفر فرزانۀ هوش مند ز لعل شکر سای بگشاد بند

بر آراسر یک روز یک انجمن زمن فراز( 99)سرافراز گردن

به هم جمع کرد از کهان و مهان سساهان و هم سروران جهان

یکی جشن نوروز آراستند نشسر و نشستند و می خواستند

همانا چنین آمدش در نظر ور نظر برگشاد آن شه بخر

ک ان چشم خورشید بی نور اسر رسگرد برخاسر از دور د( 144)یکی

(144)یکی دوربین ( 141)بفرمود تا زد جهاندار بیدار مغ گ ین ]11ص[

نباشد به ج لشکر کینه خوا ببیند چه باشد درین گرد را

لشکری دید در زیر کو ( 140)جهان روان گشر کار آگه با شکو

(144)در افکند از چشم خود بار پیش سسس رفر پیش جهاندار خویش

آمد اسر از سواد( 142)شه مدبران هادکه شاها ابا لشکر بد ن

خفتان و خنجر گوار( 144)همه خار سواران برون از شمار( 146)پیاد

(149)تواند فتادن شمردن ز کار شماربیآن لشکر ( 148)ز احصای

زیاد بسی بود بر چار صد ایشان گرفتم عدد( 114)فشان در

لف ابا برگ و سازکه آمد مخا چو بشنید آن شا گردن فراز

پس آنگه صف مشورت راسر کرد در اول دعا از خدا خواسر کرد

به نام اسر معروف عبدالرؤف وزیری که بود جهان فیلسوف

(114)فالطون ازو دانش آموزگار (111)ارسطو ز تدبیر او جرعه خوار

بیدند از گران سنگیش پشر خم (110)چو والیس و طمطم چو شیخ عجم

بسی آفرین شا را کرد یاد طلب کردو آمد زمین بوسه داد ]12ص[

بدو داستان های فرزانه راند پس آنگه یکی گرد فرزانه خواند

خدا خاک او را در آرد به باد روان شد سوی شا ملک سواد

به عجلر برو کو شد از خیر یر طلب صلح الصلح خیر( 114)در اول

وگر جنگ آن نی بس دلکش اسر خوش اسراگر صلح کردند آن بس

ز شا مظفر به شا سواد باد( 112)روند روان رفر برسان

نجوید به ج جنگ تیغ و تبر (116)چو رفته بدید این که آن بد گهر

گرفربریکی نامه از خامه زن ر پس شدن پیش اندر گرفر

م ام به شا سرافراز عالی رسید و رسانید نامه پیام

تهدید نامۀ شاه سواد یعنی شاه عبدالغفور به حضور شاه مظفر منصور

و همه پیر شگفر( 114)همه پیر گ اف دبیر آمد و نامه خواندن گرفر

ز رزم دلیران نداری خبر وربخرنوشته چنین بید که ای

وگرنه من و لشکر و تیغ تی جالی وطن کن از آن جا گری

شیر گور( 118)از آنجات چون برکشد ه مردی در آرم به زوردر آرم ب ]13ص[

قیل بی قال و ،به زور و توان اند همه لشکرم همچو اصحاو فیل

به آتش بسوزم در آرم به آو کنم مسجدت را سراسر خراو

چه تفسیر قرآن چه قول رسول کتب جمله از علم ف ه و اصول

(119)کارت سراسر نژند کنم اهل زنم سر به سردر ابا سند ند

که با ما شوی رزم و پرخاش جو سساهر کجا و سسهدار کو

به پیش شهنشا عالی م ام چو برخواند خوانند نامه تمام

ای از گالو و عبیرنامهیکی بفرمود شه تا نویسد دبیر

همه نامه در مشک و عنبر گرفر قلم بر گرفر( 144)در آمد قلم زن

ن در جواب نامه با کر و فر و تنبیه غافالن از مضمون شاه مظفرطمطراق سخ

زبردسر در دسر او زیر دسر به نام خداوند باال و پسر

والیر د اولیای عظام نبوت د انبیای کرام

(141)چه در شامگا و چه در بامگا زندۀ جرم خورشید و ما فرو

بچربم که حق گفر کم من فیه (122)ز تو گر ه ار اند وازمامایه ]11ص[

بیا فال از سورۀ فیل یاو تو خواهی که مسجد کنم من خراو

به شادی زنی کوس ها را دوال جنگ و جدالتو نازی به سامان

به ج حسبنا اهلل نعم الوکیل نباشد درین کار ما را کفیل

ترا نیسر از قهر قاهر خبر چه مانی رسانی به قرآن ضرر

بسوزد به آتش ز ما یاد باد در آرد به خاکر سسارد به باد

چه سان جمع گشتر مواد سواد (144)سواد( 140)به مردان سودائیان

به اسهال صفرا به مانند زیر دلیر( 142)ز یک گوله ای از جمال

ندانی تو گردان و شیر دری چه الفی به من از سران و سری

آرد یکی شیر شرز دماربر ن ه ارز کوران بوند ار ه ارا

میاور حور کن ز شیر یان روی ابلیس دید فغان ( 146)چوخر

وگرنه تو دانی و گردان ما به هوش آ و از خواو فلر بر آ

ز گوپال سازند خورد و شکسر (144)سرو گردنر را دهم کتف و دسر

ز چنین دبد به رنجه ایاز آن ا (126)نه شاهی تو چون شا شطرنجه ای ]15ص[

دو اسسه به شه مات فرزین زنم ریخر بفکنم فیل بندت کنم

بسیچید و آنگه به قاصد سسرد برین ختم شد نامه را مهر کرد

گشادند و خواندند در پیشگا چو قاصد رسانید نامه به شا

شد هر دو چشمش چو خون خروس شه هوش او شد به روس ( 104)چو بشنید

همی سوخر جان و دلم گشر ریش به خود گفر زین نامۀ دل پریش

نه بر رسم کی« ص»به آیین احمد پیاپی بد ساقیا جام می

به شورش در آرم صف کارزار خماربیبه سرمستی آن می

نمودن آشوب گاه قیامت از محاربه و جنگ و زدودن زنگ کدورت از آیینۀ نام وننگ

به فتح سوادی بکن گام تی مشک بی سبک باش ای خامۀ

بکن روز بازار تنگ( 101)به میدبر برو همر شه مظفر به جنگ

مظفر جهاندار عالی نژاد (133)زد به خیل سواد (132)چو ترک فلک

و یا همچو شیری به پشر پلنگ در آمد میان خدنگ( 104)چو سروی

ند یک دم درنگبرفتن نکرد سساهان گرفتند اسباو جنگ ]18ص[

علم های زرین برافراختند چو اسباو جنگ و جدل ساختند

همه چار صد بود و پنجا و چار گرفته شمار( 102)ز لشکر چو عارض

(106)رسیدند و کردند در رزم ب م به پشین گیهان بر سر دشر رزم

نه بید سنگری سد اسکندری (104)ببستند اول یکی سنگری

بر شد همچو خور( 108)به تخر روان سکندر شه با ظفر به بخر

جهان گردنان هر یکی شهسوار به پیش و پس و در یمین و یسار

(109)چو یک پار کوهی در آمد به باد وزان سو جهاندار ملک سواد

روس (112)خروشان و جوشان چو قنطال (111)شموسوبه خوی (110)به روی عبوس

بسی سخر آرایش جیش کرد پس و پیش کرد(140)خد و خیل و چمال

چپ و راسر آراستند از شکو بینیری و دیگر سوادی چو کو

دهل ها به شورش شد از هر طرف چو از هر دو سو راسر گشتند صف

تو گویی جهنم در آمد به جوش بس توپ برزد خروش( 144)جهان سوز

ربین جهان گشر سرخ و سیا ز چون بر کال (115)زد پای چ ماق ]12ص[

بلرزید گردون زمین گشر چاک دم هولناک( 146)چو زد شیر بچه

پرید از رخ گردنان آو و رنگ چو سر گوش شد باتفنگ( 144)فتیله

(148)به روی هژبران اجل باز کرد طماچه چو سر از بغل باز کرد

ل خار شدهمه پار پار د (149)ز دوران چو در چرخ بار شد

ز باغ همی ریخر برگ (124)ز هر سو روان گوله ها چون تگرگ

قیامر به روی زمین شد فراز باز پرسید راز( 121)قضا از قدر

برآمد یکی پور عبدالغفور از رور( 124)دراول به ناورد گه

همی گشر در رزمگه از عتاو به پیشر ع او( 120)بسان تدروی

کو ودشر و درخر( 122)بلرزید زان روشید و جوشید سخرخ( 124)چو تندر

کجا تا بیاید به ناورد من من( 126)بگفتا که باشد هم آورد

به تندی یکی سخر برزد خروش رسید این به گوش( 124)به آن سید احمد

به بازو در آورد صد زور کش به سر خود و فش( 128)ببر کرد جوشن

بر افراخته بال و برزد کال در آمد چو ما به کو روند ]16ص[

(129)در آمد به آن دیو ما ندران به چستی بسی سخر افشرد ران

شکسته سرش مغ ش آمد به در ب د بر سرش گرزۀ گاو سر

در آمد به آن شا عالی تبار به پور مظفر چو شد فتح یار

ر نبرد اندرونیکی تن به دش برون ( 164)ازان پس نیامد ز مدبر

خرامان و خندان و چالش کنان (161)روان شد به ناورد گه موز خان

به چستی بر آراسته کار جنگ و توپ و تفنگ( 164)ز ربین و شاهین

به همر جوان و به تدبیر پیر مخالف شکن صفدر شیر گیر

که خوانند جبارخانش به نام به قوت چو بهمن به نیرو چو سام

چو عرعر فرو برد سر بر زمین آمد بر شه چو شیر رین در

همان خان جبار روشن روان (164)سسس از نا بر گشاد زبان

زنم یک تنه بر همه مدبرین دارندۀ دور عرش برین ( 162)به

به زاری سر خاک سود کال طلب کرد رخصر ز درگا شا

(166)بر ادهم نهاد ابر تنگ تنگ جنگ چو مامور گردید در کار ]19ص[

به دشر نبرد اندر آمد دوان ( 164)اباچل سواران کند آوران

میان صف ادبر المدبرین به زین همچو شیر رین( 168)بر آمد

همی کرد خالی سران را ز صف گرفته یکی تیغ هندی به کف

پخش( 169)به صد گونه عدو را نمود جهانید اسب و دوانید رخش

(144)به پا کردی و او فکندی ز سر یکی را گرفتی دوال کمر

ازان مرغ جانش نمودی گری یکی را به سر برزدی تیغ تی

زدی خاک خصمان به باد فنا چو کردی کمان را به تیر آشنا

دو پار کمر کرد و آمد به در (141)به هرکس که زد از سسر بر کمر

زدی گردنان را به تیغ و تبر (144)سوی جبار چون شیرنر به یک

به یک تن ز سرهای زین زیر پای در انداخر صد گرد مرد آزمای

ربودند سرهای گردان ز تن بدن( 140)دگر سوی چل تن تهمتن

بسی تن ز آزار جان ها رهاند تگاور براند( 144)جمال دالور

چنین تا سر خصم آمد به درد مردهمی کرد مردی همی کشر ]50ص[

به دلدل در آمد چو دلدل سوار جبار( 142)همان پور کرار سید

به میدان در آورد یک دستبرد (146)به جوالن در آورد و گامش سسرد

گرفته به کف آن یل نامدار دو شمشیر خون ری زهر آبدار

ه پا گه به سرگهی بر کمر گه ب دو دستی همی زد چو رخشند خور

را( 144)ت ل ل در آورد البرز به گردش در آورد چون گرز را

سر و گردن و سینه و پا و دسر (126)به هر کس که زد خورد و در هم شکسر

(149)به تیغ و به گرزش شد سرفگن صد و شصر گردان شمشیر زن

یان بدرید صف ها چو شیر چو تیغ از میان ( 184)کشید امان خان

ز هر سو فغان شد امان االمان (162)شه زمان (161)به چالش در آمد چو

بسی سروران خسر و بسر از کمند چون در آمد به پشر سمند( 180)سرند

(186)چو صرصر در آمد به خیل سواد (182)بوستان سواد( 184)همان با ی

(184)صفبرید و بساشید سر ها و به شمشیر خون ری آورد کف

که خوانند گردانش احمد علی (188)همان پیلتن رستم زابلی ]51ص[

به صد صدمر و تندی و زور و شور در آمد سوی پور طور( 189)چو برزو

نشانی نماند از سران و یالن ب د بر سران پیل پا آن چنان

(191)قضا زد ندا اضربوا اضربوا (194)چو گفتا قدر املئوا املئوا

(194)چو طیر ابابیل طیران شدند دگر چار صد گرد شیران بیدند

نمودند بر شد صدا بر فلک به یک بارگی از تفنگان شلک

(190)بر اعدا که چون صاحب فیل بود ز گوله که احجاز سجیل بود

که قوم سوادیه یک بار سوخر ز باروت آتش چنان برفروخر

نشد کشته یک تن به شمشیر و تیر ز شا مظفر در آن دار و گیر

ه یمر در افتاد بر میدبرین به شا مظفر ظفر شد قرین

مادر شدند( 194)به رجعر به زهدان ز ارت به دام بال در شدند

بید تخم سرها بکشر و بکاشر به هنگام چاشر (198)دیگر(195)زهنگام

زاراللههمه تو گویی زمین شد چنان جوی خون شد روان هر کنار

گوناللهدر و دشر یکسر شد روان شد زهر سو چنان جوی خون ]24ص[

به جانم یکی سا ر می بری سر فتح ای ساقی گرم خی

(194)گشایم میان برسایم و بیا ز سودای این جنگ سودائیان

استمداد فیض جاوید از مرشد کامل و ختم کتاب به توجه پیر حق واصل

بر آراسته ب م انعام و جام کامشاداز رزم شد شهنشه چو

به قانون نعمان امام هیمام به آیین احمد علیه السالم

به دوران ز حاتم یکی یاد داد به جود و به داد و دهش داد داد

زبان باز بگشا به مدح و نا برو بر سر جود او ای دال

ر افسرافلک رفعتا ما و خو داورا سر گروها سرا شها

به فرمان تو جن و انس و ملک زمین بوس درگا تو نه فلک

(198)پیاد زند رخ بر فیل و شا به خصم افگنی گر برانی سسا

باشد سعادت ا ر( 199)چو برجیس به فر فریدون کنی گر نظر

گدا شا گردد، شود کو ، کا به رحمر اگر برکنی یک نگا

تو شاهی و شا را گدایی س د (444)عبداالحد گدای در تسر ]53ص[

چه زر و چه سیم ودرم( 441)ببخشش یکی دسر بر وی گشا از کرم

که گردد مس قلب او همچو زر به عین عنایر نگر( 444)به احمد

(440)به مشکل گشا آن مه اولیا شه انبیا( ص)به حق محمد

کامگاربه نام مظفر شه شد ختم این نامۀ نامدار

ه ار و دو صد بود و هشتاد و دو ز تاریخ این گر کنی جستجو

تو گردی علیم( 444)ز نام دیارم میان شگوفه چو آید شمیم

چل و هشر زاید بکن بر سه صد ز ابیات این گر تو خواهی عدد

(442)ز لعل روان د یکی جام زر سرت گردم ای ساقی پیر هنر

به یاقوتی آن نمایم عال بی اضطراو م ا سیمابه

بـه احمـد از مولوی عبداالحـد المـتخلص ۀمؤلف« مظفر نامه» هلل که المنۀ

ای که از نظر مصنف گذشته وقت چاشت روز پنج شنبه سیم ماه رجب نسخه .هجری منقول شد، فقط 1305سنه

شرح واژه ها وغیره درج در نسخۀ خطی ابیات مثنوی

ارگان ، یکی آدمی نیزه کشیده ، آن را سماک رامح و دیگـری سماک دو شکل از ست – 1یارد، مضـارع –محذوف « قوت» - 2.مانند آدمی نیزه انداخته ، آن را سماک اعزل گویند

( کذا)یعنی کسی نتواند که او را با مردمان که در فطنت – 3.از یارستن به معنی توانستنشوم به معنـی بـد و نـون – 1.عنی تقابل استانباز اویند برابر سازد و یا درین جای به م

درین جا مـراد از دوم، حضـرت – 8.جای فخر – 5.چون ریمن به معنی چرگین –نسبت .«ثانی اثنین اذهما فی الغار»ابوبکر صدیق رضی اهلل عنه است که درشان ایشان واقع شده

ق دومـین مراد ازین دوم، حضرت عمر رضی اهلل عنه که در درجه از حضرت صـدی – 2سـوم کنایـت از – 9. سوم نبودن یعنی در علو درجه بـا اومعـدودی نیسـت – 6. بودند

دو نـور دو دختـر نبـی – 10.حضرت عثمان رضی اهلل عنه است که در شمار سومین اندبه نور سوم خفتن با ایمان و با حیا انتقال فرمودن چرا که حیـا از نـور – 11.علیه السالم – 11.مجازا به معنی مستی – 13.ت سرعت سیر به برق تشبیه داده جه – 12.ایمان است

– 16.بسـیار – 12.جفت یعنـی الثـانی بیبی خارو – 18.بسیار – 15.کنایت از ذات حق – 19.اصهار جمع صهر به معنی خسر، مراد حضرت صدیق اکبـر و عمـر فـاروق وغیـره

عثمان ذی النورین رضـی اهلل اختان جمع ختن به فتحتین به معنی داماد، کنایه از حضرتمراد حضرت سید میـر اسـت کـه –شیخ الشیوخ – 20.عنه و علی کرم اهلل وجهه است

مصنف بیعت به ایشان داشت و نیز قصۀ رسالۀ هذا از سوانح حضرت سید میر اسـت کـه .مخاطب کرده خواهند شد« مظفر شاه »آینده به خطاب

یده ، ایشان به طـور وعـب بـه امـت رسـول رس« ص»یعنی آنچه از خدا به رسول – 21 – 22.رسانیده گویا در پیام رسانی به جای قاصد بودند که پیام پیغمبر به خلق رسانیده اند

در سلسلۀ نقشبندیه چار آداب مقرر است ، هوش دردم، نظر – 23.که العلماا ورثه االنبیااامات ممدوح اسـت کـه بیان یکی از کر – 21.بر قدم ، سفر در وطن و خلوت در انجمن

پدرش که بـه نـام نـوری . نور محمد نام کشمیری گوجرانولیه را پسری بود، نصرانی شدچنانچـه بـه دعـای ایـن . مشهور بود، جهت هدایت پسر خود از بزرگان همت خواست

عـروج بلنـد رفـتن در – 25.حضرت پسرش مشرف به اسالم گشت، بعد چنـدی بمـرد زانو ته کـردن، بـه – 28.ات ، و نزول به خالف این است مکاشفه و استغراق تبرک تعلق

ادب نشستن است به اعتبار آن که زیر هر فلک ، فلکی است ، گویا فلک زانوی خود تـه درین هر دو مصـرع – 30.نظر ظاهری – 29.نظر باطنی – 26.بند کرده – 22.کرده است

پیر من اسـت و اگـر لفب موجود محذوف است یعنی اگر قطب عالم موجود است همین به فتح هر دو عین ، نـوعی – 32.یعنی گاهی – 31.غوث اعظم موجود است همین است را گویند وخط ریش وبروت آن را شفق قـرار « چهیر»از سرو کوهستانی و بعضی درخت

–درین مصرعه زایـد « بر» لفب – 33.دادن از جهت رنگ خضاب که به حنا می نمودند – 35.یعنـی تمیـز نکنـد – 31.ون دو نون معکوس بر صاد است یعنی ابروی محروف چ

بـای – 39.تخلـص مصـنف – 36.یعنی امیر دنیـا – 32.موی ریش و بروت – 38.دهان از راه قوت تن ، – 13.از روی تجربه – 12.خاموش – 11.مخفف کشمیر – 10.استعانت

خـاور، ملـک – 11.د کنایه از همان سید لطیف شهزاده که باعث تصنیف این رساله شدندرین جا مراد اخیر است و حضرت محمـد سـعید . مغرب یا مشرق بر هر دو اطالق کنند

– 15.صاحب والد سید میر صاحب در کوتهه شریفه از متعلقات پشاور اقامت می داشتندمراد از دولت خانه و آن شهزاده مراد محمد سـعید صـاحب و – 18.بلیناس وزیر سکندر

بدر وجود خود آن حضـرت و مکتـب را خورشـید – 12.سید میر صاحب آفتاب مراد ازقرار دادن برای آن است که بدر از خورشید مستنیر است و سالم کـردن بـرای رخصـت

حق تعالی – 50.تیغ – 19.اسب – 16.است، یعنی از مدرسه کامل شده، مرخص گشتوالیـد و دل پسـند هوای شمالی مفید م – 53.موجود، محذوف است – 52.سید میر – 51

تمـوز، موسـم – 51.است به خالق هوای جنوبی که به باعث سمیت ، بیماری پیدا کنـد .بای علت – 55.گرما و بهار کنایه از ملک سواد و بنیره به سبب طراوت همیشه بهار است

درین جا مراد همان شهزاده سید لطیف اسـت –علمدار ، حاکم ، صاحب حکومت – 58 – 80.واو محـذوف – 59.فـار کردنـد – 56.همـه – 52.را روایت نمودکه این داستان

لفـب قـد – 83.الف زاید مراد معجـزات وکـالم الهـی – 82.مبدل منه بدل – 81.شریکلفافه خط بنـد – 82.شما – 88.را محذوف – 85.صورت مسایل گویانیدن – 81.محذوف

حضرت عبـدالغفور صـاحب سردار بدبختان درینجا – 89.کنایۀ از فیض الهی – 86.کردمعروف اخون صاحب و اشقه چنانچه میان حضرت سید میر صاحب و این حضرت نفـاق

یعنـی هرگـاه – 20.بود، مصنف به باعث اعتقاد پیر خود مخالفش را به این لقب یاد کرد 21.شاه سواد این نامه شنید ، گویا تیر بر پای او افتاد، چون مار ضرب خورده پیچ خـورد

وزیر اول شاه سواد را از آن جوان بخت و پیر تدبیر گفته که او شاه مظفر را – 22.دیگ – – 21.غمنـاک – 23.تعریف کرده ، شـاه سـواد را تهدیـد نمـود و از پیکـار مـانع آمـد

– 26.فاعلش شـاه مظفـر – 22.هر سه نام پهلوانان ایران – 28.جد رستم – 25.سلیمان ی قرار داده ، گویا هیچ دین نداشت و چـون کفـار آداب دین شاه سواد را رسومات دنیو

جناب حضرت سید میر صاحب – 61.جنگ گاه – 60.مخفف تواند – 29.پابند رسوم بودهفت پسران بودند محمد اسرائیل معروف صاحب حق و سید محمود و سید احمد و سید

سه پسر شاه درینجا وزیر شاه سواد. لطیف و سه پسر دیگر در صغر سن ازین جهان رفتندسید محمود . مظفر را از آن ذکر کرده که درین وقت این هر سه مرد میدان و پهلوان بودند

و سید احمد را اول ذکر کرده ، بعدها پسر کالن را که محمد اسرائیل نام داشـت عـالوه یعنی شاهی که مثل محمود باشد، پیشش مانند غالم ایاز دست بسـته – 62.شان یاد کرده

یعنی جبین مانند زهره و چانه اش – 65.کالن پسر – 61.جمع سیرت – 63.ت حاضر اسیعنـی قتـل او – 69.گاهی – 66.مقابل شود – 62.اسب سرخ رنگ – 68.چون مریخ دارد

زید خان نام امیری از مقربان شاه سواد و او را یزید وقت کـه شـاه قاتـل – 90.خواستاز آن گفته که شاه سـواد را آمـادۀ رزم وفسـاد اوالد نبی صلی اهلل علیه وآله وسلم است

میر نام مقـرب – 92.زاید – 91.گردانید گویا مصنف شاه مظفر را در درجۀ امامان داشته – 93.شاه سواد است چونکه میر هم در پیکار شاه سواد را دل داد، او را مدبر قـرار داده

دریـن « را» لفـب –یـدان عرض گه ، ظهور گاه ، یعنـی م – 95.بدبختی – 91.خالی کن – 92.یعنی خویش را اندازه کردنـد و در حسـاب آوردنـد – 98.مصرعه محذوف است

– 96.مراد درین جا از اسبان است و شیر مـراد از سـپاهیان –هژبران هم به معنی شیران – 103.دانـا – 102.تـا زان رود – 101.کاف بیانیه محذوف – 100.شاه مظفر – 99.راویبعد از دیدن فوج آن مرد کارآگاه پیش جهاندار خود رفت و آنچـه بـار بـر – 101.بسیار

مراد شاه سواد – 105.چشم خود برداشته بود انداخت، یعنی آنچه دیده بود ، ظاهر کرد

خاره، نوعی از جامۀ ریشمی موج دار و خفتان به فتح خـای – 102.واو محذوف – 108اهیان به وقت جنگ می پوشند یعنی بیان کرد کـه معجمه چلته یعنی نوعی از جامه که سپ

109.یعنی سرداران – 106.همه پیاده و سوار سپاه خفتان از خاره داشتند و تیغ زن بودندیعنـی آموزنـده – 112.زلـه ربـا – 111.علـم هـا – 110.یعنی حساب بی کـار شـود –

.می آوردند هر سه نام حکما یعنی هم چنین حکما پیش او تعظیم به جا – 113.دانشیعنی اوال گو که صلح بهتر و جهت این کار زود رو از آن که شاه سـواد از خیـر – 111

برآرد – 116.الف – 112.شاه سواد – 118.مانند – 115.بیگانه و بر سر فساد آمده یعنی کتاب های دینی ترا همه در کار ابا سند و ژند کنم وزنم یعنی تبه سـازم، و – 119

اول نام کتاب زرتشت آتش پرست و با سند در لغات یافتـه نشـده ، ظـن آن ژند به فتح مؤلف شاه سواد را از کفار شمرده ، کتب دینی –است که این هم نام کتابی است در کفر

اگر لشکر ما از – 122.لف و نشر غیر مرتب – 121.دبیر – 120.او را ابا سند وژند گفته ت هم بیم ندارم وغالب خواهم شـد، چـرا کـه حـق شما ده گونه کمتر باشد درین صور

با به معنـی – 123.«باذن اهلل ۀکم من فیه قلیله غلبت فیه کثیر» سبحانه وتعالی تو فرموده سواد نـام ملـک در سـودا و سـواد – 121.صاحب مالیخولیا را سودایی می گویند –از

سوادالوجه یعنی از لشـکر مواد، اسباب و سواد ثانی به معنی سیاهی یعنی . تجنیس است .اهل سواد که هوش به جا ندارند چه گونه ترا مواد سواد الوجه میسر گشته است

جمال نام پهلوانی از قوم افاغنه که در لشکر مظفر شاه بود و گولۀ او که از تـوپ – 125یا بندوق می زند یعنی از ضربه گوله جمال اسهال صـفرا آنهـا را مـی شـدند و بـرزمین

» هند غلطید و ایهام به این معنی است که جمال هندی ، حب الملوک را گویند و از آخوامشهور است که خر به وقـت – 128.حبوب ساخته به سودائیان و دیگر بیماران می دهند

شـاه – 126.نـام داو از کشـتی « کتـف و دسـت دادن » - 122.دیدن ابلیس نعیق می کندرخ افکندن و فیـل بنـد کـردن و دو اسـبه – 129.شطرنج به ذات خود کم زور می باشد

جمع نمودن وفرزین بر شاه زدن از منصوبات شطرنج است که بـرای مـات کـردن شـاه یعنی هرگاه نامه شـنید هـوش او دور ودراز گریخـت و – 130.حریف به عمل می آرند

یعنـی – 131.خون خروس به معنی شراب یا مطلق خون خروس که غالبا سرخ می باشدبه باعـث – 133.ترک فلک خصوصا مریخ و مجازا خورشید مراد است – 132.ه سوادشا

مظفر شاه را سـرو – 131.برهم زدن فوج ظالم شب این بیت با بیت آینده قطعه بند استبه راستی قامت و شیر از راه زور گفته و اسب او را خدنگ و پلنگ بـه سـبب سـرعت و

دیواری از سنگ ، سـنگری – 132. یعنی بزم مشوره – 138.بخشی – 135.تهور قرار داده

به کاف فارسی به زبان پشتو دیواری که از خارها بر کنارۀ کشـت زار مـی بندنـد تـا از تاراج بهایم مامون ماند یعنی شاه مظفر گرد لشکر خود سدی از خار بسـتند، گویـا بـرای

ا کـوه بـه باعـث شـاه سـواد ر – 139.یعنی اسب – 136.محافظت فوج خود قلعه بستندتناوری و اسب او را باد به سبب تیزی قرار داده فی الحقیقت درین بیت هجو ملیح اسـت

سرکش – 111.ترش – 110.چرا که کوه بی حس و حرکت می باشد و باد بی دست و پا شاه سواد را قنطال شاه روس از آن قرار داده که او به قید سکندر آمده بود – 112.و تندچقماق آهنی است که بر سنگ زده ، – 115.صفت توپ – 111.قوم افاغنه هرسه – 113

غربین قسـمی . آتش ازو برآرند و این آهن در آتش زنی بنادیق و اتواپ به کار می برندکاله پیالۀ توپ که از آن را ه آتش در و زنند یعنی هرگاه چقماق بـرای آتـش –از توپ

شیر بچـه ، – 118.ربین جهان سرخ وسیاه گشت زنی پیالۀ غربین رسید از آتش و دود غفتیله ، – 112.هم نوعی از توپ یعنی از آواز شیر بچه در زمین و آسمان زلزله پیدا گشت

سرگوشی به گوش کسـی نهـانی –پلیته ، از کرپاس وغیره که بدان آتش در بندوق زنند در تفنـگ زد ، سخن گفتن یعنی هر گاه فتیله سرخود متصل گوش تفنگ کرد یعنی آتش

غباره ، حقه از بـاروت یـا نفـط کـه در فـوج – 119.ظاهر کرد – 116.بهادران ترسیدند – 150.مخالف می اندازند یعنی هرگاه از گردش غباره به چرخ رسید یا به گردش در آمد

قدر حکم الهی که وجود و وقوع چیزی را اندازه کرده باشـد وقضـا حکـم – 151.ژاله جوزه در دنیا وقوع یابد یعنی قضا از قدر استفسار کرد که وقت قیامـت الهی که مطابق م

پسـر شـاه – 153.میـدان – 152.قریب رسیده چرا که عالمات قیامت بر همه ظاهر استسواد را به کم زوری تدرو قرار داده که جانوری است خوبصورت، شـکار نمـی کنـد و

یعنی از خروش – 155.رعد – 151.شکار می شود و نسبت سوار اسب او را عقاب گفته جوشن ، زره ، خود، کاله آهنی که سـپاهیان – 156.پسر شاه مظفر -152.هم نبرد – 158

فش ، شمله دستارکش به کاف فارسی خوب و خوش رفتار بـا –وقت جنگ می پوشند .دناز وتکبر یعنی سالح جنگ پوشید و در بازو زور آورده ، رفتار با ناز و تکبر اختیار کر

پور عبدالغفور را دیوماژندران به زشت رویی و شرارت گفته و نیز رسـتم پهلـوان – 159به دیوان ماژندران جنگ کرده، همه را هزیمت داده بود ، گویا پسر شاه مظفر تهمتن است

موزخان نام افغانی امیر از فوج شاه مظفر – 181.فوج محذوف – 180.و او دیوماژندارن نه تنها است بلکه معه تا بینان خویش است چرا که سـامان او اقسـام و در میدان آمدنش

– 182.اتواپ و بنادیق بیان کرده و این یک کس نتواند برداشـت اگرچـه پهلـوان باشـد مخالف شکن ، صفت مقدم است، موصوفش جبار – 183.غربین وشاهین قسمی از توپ

ین نیز نام پهلوان است از افاغنۀ خان است که در مصرعه ثانی بیت آینده مسطور است و ایعنی هر گـاه – 188.قسم – 185.یعنی گفت – 181.فوج شاه مظفر و آینده بیان او است

از درگاه شاه مظفر اجازت یافت که به جنگ رود ، بر اسب خود تنگ چست بست ومثل شـده یعنی سـوار – 186.بهادران – 182.موزخان معه متعلقان خویش به ناوردگاه بر آمد

این بیت معـه – 120.یعنی پراگنده کرد – 189.مثل شیر بیشه در صف مدبر مدبران رسیدابیات سابقه و الحقه دربیان حالت شجاعت اوست که در آن ناوردگاه ازو صـادر گشـته یعنی به تیغ هندی سرهای بهادران یا سرداران صف را خـالی مـی کـرد و رخـش خـود

نها را پراگنـده سـاخت ویکـی را از دوال کمـر گرفتـه ، دوانیده بر اعدا حمله کرده و آمفعـولش – 121.برداشتی و از سر افگندی ویکی را به تیغ و یکی را به تیـر فنـا کـردی

محذوف است و آن تیغ است یعنی جبار خان هر کس را که تیغ زد از سپر گذشته و کمر حال بود که بیان شد و یعنی جبار خان موصوف را این – 122.دوپاره کرده ، به در رفت

123.ساختندمینائبان او را که چهل کس بودند این حال که سرهای گردان از اجساد جدا همان جـمال بـهادر که سابـق در سواد نامۀ شاه مظفر مذکور شـد و – 121.رستم تن –

تن های مخالفان را از تکلیف ارواح رهانید یعنی به باعث اطاعـت شـاه سـواد و جنـگ سید کرار ، مراد شاه مظفر و پور جبـار او – 125.اه و بال بود ، از آن نجات دادزندگی ش

مراد سید احمد که اول برای جنگ پور عبدالغفور برآمده بـود، الحـال هـم برآمـده ، داد یعنی هـر – 126.نام کوه – 122.روان کرد – 128.مردانگی داد که بیانش در آینده است

نام پهلوانی از عسـکر – 160.سرفگنده – 129.او را شکستکس را که گرز زد ، همۀتن سرند خان هم نام افغانی از فـوج – 163.یعنی شاه مظفر – 162.هرگاه – 161.شاه مظفرباغی منسوب به با یعنی نهال باغی و باغی خان نام افغانی که در اصل – 161.شاه مظفر

سواد را بوسـتان نظـر بـه . اشتاز پسران سواد خان است و ارادت به سید میر صاحب دباغی گفتن خیلی تناسب دارد و باز او را دربارۀ تباهی فوج ملک سواد که بوستانیان انـد

– 162.ملـک سـواد – 168.سواد خان – 165.صرصر گفته، صنعت مراعات النظیر استرستم پهلوان از زابل بود که شهری است از مضافات خراسـان و – 166.لف و نشر مرتب

بـرزو – 169.ین در صفت احمد علی افغان واقع شده که در فوج شاه مظفر موجود بـود اپسر زاده رستم یعنی پسر سهراب و پور طور افراسیاب شاه که جدش طور بـه افریـدون

به زبان پشتو امـر – 190.است وتفصیل جنگ برزو به افراسیاب در شاهنامه مسطور استطائران ، ابابیل – 192.ید، بزنید و تکرار جهت تاکیدبزن – 191.جمع حاضر به معنی گیرید

یعنی گوله های بنـادیق و – 193.که برای استیصال فوج ابرهه بر آسمان ظاهر شده بودند

اتواپ به قتل فوج سواد آن سنگریز بودند که طائران از دوزخ بنا بر قتل فوج کافر ابرهـه زنان یعنـی مـدبران بعـد شکسـت از زهدان به فتح زاا معجمه رحم – 191.آورده بودند

نهیب و غارت کند آوران شاه مظفر چنان گریختند که باز در رحم مادران مقر یافتند و این یعنـی – 195.ضرب المثل است که فالن چنان گریخت که رحم مادر جـای پنـاه نیافـت

گریختگان را از وقت عصر همه شب تا چاشت روز دویم تعاقب نموده، بسـیار سـرهای وقـت نمـاز – 198.ن به خاک انداختند، گویا چون مزارعان از سرها تخم ریزی کردندشا

مصنف می فرماید که ای ساقی فـیض الهـی جـامی از –سواد خیال چیزی – 192.عصربادۀ فیض سرمدی بده تا فرحت یابم ومست و بی خود بوده ، خیال بیان جنگ از سر بـه

ده اولی مهرۀ شطرنج و رخ زدن یعنی مقابل شدن پیا – 196.در کنم ولختی استراحت یابمای پیاده سپاه تو به شاه حریف دستبرد نمایید و ایهام است بدین کـه رخ هـم نـام مهـرۀ

برجیس ، ستارۀ مشتری که سعد اکبر است یعنی از راه فـر فریـدون – 199.شطرنج است .ن جا محذوف استاگر به کسی نظر التفات کنی ، منظور تو سعد اکبر شود ومنظور دری

مـراد – 203.تخلـص مصـنف – 202.یعنی صفای باطن – 201.نام اصلی مصنف – 200نام قصبۀ مصنف نور پور است و هر گاه در نـور بـه – 201.حضرت علی رضی اهلل عنه

سـرت – 205.معنی شگوفه است لفب بو که به معنی شمیم است در ارند نـو پـور گـردد عل روان لعل مذاب کنایه از شراب سرخ یاقوتی ، معجـونی ل –گردم یعنی قربان تو شوم

است مفرح یعنی ساقی شراب سرخ فیض سرمدی در جام زرین بده تا او را یاقوتی خود .ساخته ، عالج خویش کنم

*****

(1)اندیشه و اندیشمندان

ادبیات فارسی ویژۀ

دورۀ کلهورا

IIسید هدی سید حسین زاده و 1دکتر محمد مهدی توسلی

(بررسی تاریخی) کلهورا ۀتاریخ نویسی فارسی در دور

:چکیده د در س دۀ نتاریخ نویسی و تذکره نویسی در عهد فرمانروایان س

یخی در دورۀ کله ورا آا ار ت ار . ش د شم مریری ک رد دوازدهم هجری ردی در شبه قاره و ایران نراشته شد که در برخی از این آاار به وی هه متعد

آا ار ت اریخی . در سند در ارتباط با این خانواده از آن ها سخن رفته است الناظرین، ۀ، لب تاریخ کلهورا ، تبصر ماالکر تحفۀمنثور شامل تاریخ عباسیه،

آرای نادری، حدیث ن ادر ش اهی االمرا ، تاریخ جهانرمای نادری ، عالممآار، ( ب ه نظ م )در آاار تاریخی منظوم نیز می توان تاریخ عباس یه . می باشند

وجود این آا ار . ردمختار نامه، نامۀ نغز ، شاهنامۀ نادری و نادر نامه را نام بو آاار تألیف شدۀ دیرر نمان می دهد که تاریخ نویسی فارسی در سند در

ا و پس از آنها مانن د دیر ر نق اط ش به ق اره ب رای دورۀ حکمرانی کلهورم ردم از اهمی ت ۀرخان و عام ؤطبقات گونه گون از جمله فرمانروایان، م

.ی برخوردار بوده است خاص

مقدمه :وجه تسمیۀ سند

قدیم، سند شامل بوده است از شرق تا کشـمیر و رخینؤمبه قول اکثر ی عمان، از شمال تا قندهار و سیستان و کوه قنوج، از غرب تا مکران و دریا

.سلیمان و از جنوب تا بندر سورت در ایالت گجرات هندآیـد نخسـتین حکومـت در سـند توسـط خانـدان میآنچه از تاریخ بر

سپس با ورود سپاه اسـالم بـه . آغاز شد( م 826) هجری 2برهمنان از سال بنی امیه افتاد و بعد از آن ردگی محمد بن قاسم، حکومت سند به دستکسر

ن زبان علمی فرهنگستا هیأتعضو - ii علمی دانشگاه سیستان و بلوچستان هیأتعضو - 1

ایران -فارسی

- بررسی نظم و نثر فارسی سند در » در سومین همایش زبان و ادبیات فارسی در سند باعنوان .ارایه گردید( 1361بهمن )در دانشگاه کراچی ، « عباسی/ دوران کلهوره

به ترتیب خاندانهای بنی عباس، غزنویان، غوریـان، سـومره، جامـان سـمه، هجـری 1131ی تا ارغونیان، ترخانیان، کوکلتاش، و حکومتهای کوچک محل

در این سال عباسیان یا کلهوره زمام امـور را . در این ناحیه حکومت کردندهجری بـر سـر حکومـت 1199خاندان تا فرمانروایان این . در دست گرفتند .سند باقی ماندند

تذکره نویسی و تاریخ نویسی و فرهنگنامه نویسی در عهد فرمانروایـان خر شبه قاره، یعنی حدود اوایـل أویژه در دوران فرمانروایان مغول مته سند ب

تعـداد . سیزدهم هجری رشد چشمگیری کرد ۀوم سدد ۀسده دوازدهم تا نیماز این دوره آثار ارزشـمندی . ه ها و تاریخ ها در این دوره فراوان استتذکر

در خصوص نویسندگان و شاعران و عارفان بزرگ منطقـه ماننـد میـر جـان ین عزلت بهکری، مخدوم محمد هاشم تتوی، میر جان لدمحمد رضوی، نجم ا

، محمد داوود خان عباسـی، یاهلل شاه رضوی، حاجی فقیراهلل علوی شکارپورپیر عبدالجلیل واسطی بلگرامی، مخدوم معین تتوی، میر علیشیر قـانع تتـوی، محسن تتوی، عطارد تتوی و عارف و شاعر مشهور سند سچل سرمسـت بـه

در جای جای آثار این بزرگان، تبعیـت از شـاعران بلنـد . یادگار مانده استی تـوان از آثار معروف این دوره م. ایران از جمله حافب دیده می شود ۀآوازنـام .. عظیم تتـوی و ۀحنامتالکرام، مقاالت الشعرا، ف تحفۀالطاهرین، تحفۀاز .بردهر حال موضوعات مختلفی از دوران تقریبا یک هـزار سـاله ورود و ه ب

یکی از . رشد زبان و ادب فارسی در این منطقه قابل تحقیق و تفحص استثر آن با دیگر آثار فارسـی أثیر و تأآنها سیر تحول این زبان در این منطقه و ت

. خصوص ایران معاصر خود می باشده در سایر مناطق فارسی زبان و ب، بـه ( م 1261-1216/ ق 1199 - 1131: حـک ) خانوادۀ کلهورا

« خـدا یـار خـان » صورت رسمی از دورۀ میان نور محمـد، ملقـب بـه در ) یـان یـار محمـد ، پسـر م ( م 1253 -1216/ ق 1182 -1131: حک)

، حکومت را درسرزمین سند در اختیار گرفتنـد و ( م1216/ ق1131: گذشته اگرچه میان یار محمد در زمان آخرین بـه » لب تاریخ سندبه گفتۀ مؤلف

«باعث جرأت بر اکثری حصه جات ملک سند قابض گشـته بـه خطـاب ون از سـلک مرشـدی از پادشاه دهلی سرفراز گشـته بیـر «خدایار خانی »

رخان ابتدای حکومتؤا اکثری مرفته ، داخل سلک حاکمان گردیده بود، ام

ملک سند از میان نورمحمد پسرش می شمارند و مؤلـف تـاریخ سـند نیـز . (1)«ی جمهور گردیدهأشریک آن ر

کـه بـود تاریخی بزرگ وقایع ه شاهد دور این درسرزمین سند تـرین مهـم . داشـت اع سیاسی ، اجتماعی این ناحیه بسیاری بر اوضتأثیر

نـادر شـاه . بود ق 1151لشکر کشی نادر شاه افشار به هند در این حوادث میان نور محمد ، و به سند رفت م 1210/ق 1153در در بازگشت از دهلی

(2).کرد به پرداخت خراج حکمران کلهورا را وادارنابسامانی اوضاع ایـران در دورۀ و ( ق1180) قتل نادر شاه پس از کـه در احمد شاه ابـدالی ؛ میان نور محمد ، این خراج را به جانشینان وی

، از ق1180و در افغانستان قدرت را در اختیـار گرفتـه بـود ، پرداخـت گویا در پرداخـت اما . را دریافت کرد « شاه نواز» خطاب سوی احمد شاه

م بـه 1252/ ق 1188در به همین سبب احمد شاه خراج مشکلی پیش آمد و .(3)سند حمله کرد

این رخدادها و وقایع داخلی دیگر مانع حمایت و توجه میان نـور . محمد و خانواده اش به علم و ادب و حمایت از بزرگان و دانشمندان نشد

،( سال 86) شعرا و نثر نویسان این دورۀ کوتاه اسامی شمار بسیاری از ادیبان،یـا -که بسیاری از آنها نیز ایرانی تبار هستند و آثار به جای مانـده آنهـا

. خود گواه این امر اسـت -حتی فهرست دیگر آثاری که از بین رفته اند از میان این بزرگان می توان از سلیمان بیگ اسلم ایرانی ؛ ابوالحسـن خـان

مشهورتر از همه ، ازتذکره نویس ایرانی ؛ جعفر شیرازی ؛ عاشق اصفهانی و قـانع "و تاریخ نگار برجسته ایرانی تبار ، میر علیشـیر تتـوی مشـهور بـه

دراین میان ، آثار ادبی ، عرفـانی . نام برد( ق 1203: درگذشته ) "تتویو تاریخی به زبان فارسی ، که زبان علمی دربار بابریان شبه قـاره بـود ، از

.برخوردارند جایگاه ویژه ایدر دورۀ کلهورا آثار تاریخی متعددی در شبه قاره و ایـران نگاشـته شد که در برخی از این آثار به ویژه در سند ، مختص این خانواده است یـا اینکه به لحاظ وقایع تاریخی در ارتباط با این خانواده ، از آنها سخن رفته

که تعدادشـان -دسته ، آثار منثوراین آثار تاریخی را می توان به دو . است .و آثار منظوم تقسیم کرد -بیشتر است

:آثار منثور اثر 13، به یقین می توان قانع تتوی را که پدید آورندۀ تاریخ عباسیه. 1

نویسـندگان از در ایـن دوره اسـت ، مهم و با ارزش در موضوعات مختلف .کلهورا دانست ۀجستۀ دوربر

-1120) زمامداری میان غالم شاه کلهـورا ۀ ق در دور1125در او ۀظف شد تا تاریخ این خاندان را بـه رشـت ؤم ، (م 1222 -1258/ ق1168

در سال هفتـاد » خود در این خصوص می نویسد قانع تتوی . تحریر درآورداز فیض مالزمت نواب هژبر جنگ بهادر ، شاه ویردی خان ( ق1125) و پنج

شده ، مأمور تألیف تاریخ عباسـیه در نثـر و ضه عباسی مستفیمیان غالم شا (1)نظم استنسـخه ای در ، به نثر که گویا ناتمام نیز مانده بـود تاریخ عباسیهاز در ، (.or 2023: شـم )ا بر اساس فهرست موزۀ بریتانیـا ام ، دست نیست

ـ خصوص کتابخانه های تهته ، می دانیم که این اثر در بارۀ ب خـانوادۀ نسدوران زمینداری آنهـا در ایـن ناحیـه و بـه ؛ کلهورا و مهاجرت آنها به سند

.است نانحکومت رسیدن آ

هزار بیت به جای نمانده کـه 20به نظم نیز جز حدود تاریخ عباسیهاز . 2 (5).ستفرزندان قانع موجود بوده ا راشدی در کتابخانۀ فتۀ به گ

بعد از یک یـا دو تتوی قانع . لد روشن نیست ت ناتمام ماندن این دو مجعلمهـم تـرین اثـر به تهته رفت و ، مالزمت میان غالم شاه را ترک کرد ، سال

.(8)کرد را تألیف الکرام تحفۀ خود یعنی

، تاریخ عمومی بـه ویـژه تـاریخ ( ق 1161: نگاشته ) الکرام حفۀت. 3ایـن کتـاب در سـه . ی است در زمرۀ مهم ترین آثار قانع تتو وسند است

و مؤلف در جلد نخست به پیروی از تاریخهای عمومی ، جلد نگاشته شده دیگر، اثر خود را از احوال انبیا و اوصیا آغاز وسپس بـه حکمـا، خلفـا و

امـین رازی هفـت اقلـیم د دوم به شیوۀ مجل .سالطین اسالم پرداخته استکر احوال ملوک و امرا و اعیان و اولیا نگاشته شده که درتاریخ هر اقلیم و ذ

مجلد سوم مشتمل بـر تـاریخ و احـوال و و فضال و اهل هنر آن دیاراست :مشاهیر سند است که خود به سه قسمت تقسیم می شود

؛ (ق 1161) تاریخ سیاسی پیش از اسالم تا زمان کلهورا : الف جـال در ذکر شهرها و قصبات سند و شرح حـال مشـاهیر و ر : ب

علمی و ادبی آنجا ؛ در ذکر احوال دارالحکومت تهته و مشاهیر و ادبا و شعرا و علمـا : ج

.و اولیای آنجا و در ذکر آنانی که در گورستان مکلی دفن شده اند

در بخش اول که در بارۀ طبقۀ رایان و براهمه است ، مؤلف به دلیل ا از قسمت بیـان تمهیـد ام .کمبود منابع بیشتر بر روایات تاریخی تکیه دارد

ورود عسکر اسالم به فتح سند ، طبقۀ گماشـتگان خلفـای بنـو امیـه ، طبقـۀ گماشتگان بنو عباس ، طبقۀ گماشتگان غزنین و غور و سالطین دهلی، طبقـۀ سومره، طبقۀ جامان سمه ، امرای عهد جامـان سـمه ، طبقـۀ ارغـون ، طبقـۀ

بقۀ امرای سالطین تیموریه تا طبقـۀ ترخان ، امرای عهد ارغون و ترخان ، طت خاندان کلهورا عباسیه که به تدریج منابع بیشـتری در اختیـار مؤلـف راما

بـا جزئیـات بوده تا بخش هایی که در زمان خود او است ، وقایع دقیق تر وبـه ذکـر این اثـر خـود قانع تتوی دراگرچه . بیشتری شرح داده شده استذکرشـان در » هورا اکتفا کرده و می نویسـد کـه مختصری دربارۀ خاندان کل

گردد و بنا بر مزید فایده و ادای حقوق نمک ذکـر از اصـل میحده یطبقۀ علبـا ایـن وجـود ا، ام (2).«مع بیان بزرگان این سلسله مجمأل گزارش می کند

ایـن خانـدان ۀرین منابع ما دربـار ـنخستین و دقیق ت ۀرـاطالعات او در زمـ ب او دربارۀ حکمطال (6).است راهمه تـا ورود ـام دیگر از طبقۀ رایـان و ب

ی این ناحیه و چگونگی کشاکش های مسلمانان به سند و حکومت های محلسیاسی میان آنها تا دورۀ کلهورا ، به تمامی، تاریخ کاملی دربارۀ این ناحیـه

.در اختیار ما می گذارد بـر میـزان دانسـته هـا و کرامتحفۀ ال جامعیت و حجم اطالعات ارائه شده در

اطالعات مؤلف و اشراف وی بر شیوۀ تاریخ نویسی پیشینانش دارد ، کـه .بدون تردید تأثیر پذیرفته از تاریخهای عمومی ایرانی و اسالمی بوده است

اثر دیگر قانع تتـوی دربـارۀ تـاریخ خـانوادۀ که، کلهورا تاریخ لب . 1

-1161) آثـار میـر غـالم علـی مایـل فهرستدر کلهورا است و نامش شـاید ایـن کتـاب به گفتـۀ راشـدی و ، ، فرزند قانع تتوی آمده( ق1251

(9).ۀ کلهورا بوده استلسلس در بارۀ سومین کتاب قانع تتوی

، از سید میر محمد فرزند میـر عبـدالجلیل بلگرامـی الناظرین ۀتبصر. 5. م نگاشته شـده اسـت 1286/ ق1162ر ، است که د( ق 1165 - 1101)

، (10)به سبب اقامت نویسنده در سند و نزدیک بودن وی با خانوادۀ کلهوراایـن . این اثر ارزش بسیار دارد اگرچه اطالعات او گاه بسیار خالصه اسـت

مطالـب بـه . کتاب به یک مقدمه ، یک مقاله و یک خاتمه تقسیم شده است نسخه هـای . ق ادامه یافته است 1162است که تا شیوه سالشمار ارائه شده

دی از این اثر در کتابخانه های دنیـا موجـود اسـت کـه یکـی از آنهـا متعدچگونگی لشکر کشی نادر بـه (11).بریتانیا نگهداری می شود ۀموز ۀکتابخان

سند و رویا رویی وی با خدا یار خان ، از جمله قسمت هایی است که چون را بوده ، اطالعات با ارزشـی در اختیـار ـد این ماجـاهـود شـف خؤلـم

لهـذا بعـد نـادر شـاه هـم "در این خصوص وی چنین نگاشته . گذارد میمنصب داران محمد شاهی که در ملک سند بودند چه از صوبه تهته و چه از

که خـدایارخان -سرکار سیوستان و بهکر بر آمده به دهلی رفتند ، مگر بنده (12). "ا از خود روا نمی داشت جدایی مرعدم وابستگی وی به دربار در حین نزدیک بودن اش با آنها ، و در

میان مردم بودن وی سبب شد تا او اطالعات جالبی نیـز از اوضـاع جامعـۀ صـورت حـال کـه از »زمان خود بدهد، که از آن میان می توان به بخـش

سپردن اوضاع سند ۀبلگرامی دربار.رد نام ب "نادر شاه در سند پیدا شد ۀحملچون مغوالن در سند استقامت گرفتند ، "از طرف نادر به مغوالن می نویسد

هر جـا اسـپی . ت بر شهری و لشکری بنیاد نهادند ت و ظلم و بلیجور و اذیخوب می شنیدند ، چند کس در خانه رسیدی که ناموس او در آن جاست ،

آن . ف مـی شـدند جا بر مـی آوردنـد و متصـر در می آمدند و اسپ از آنمشیری ـبیچاره را یارای آن نه که به ایشان دم مقاومت تواند زد و همچنین ش

ـ ـخ ۀیا پارچ ـ ـوب و یـا ش ـ ـالی ک ـ ـه ک ـ ـسی نی تی بـه زور مـی ـکو داش (13).«گرفتند

میان نور منشور الوصییت و دستور الحکومتبخشی از این کتاب به ضمیمۀ م 1981ین راشدی در حیدر آباد سـند در وشش سید حسام الدمحمد و به ک

.به چاپ رسیده است / ق 1121 -1111) وله شاه نوازخان خـوافی ، از صمصام الدمآاراالمرا. 8 این اثر تاریخی معروف زندگی نامۀ شاهان و ( .م1256 -2 -1200 -99

. ه شده است م نگاشت1252 -1212/ ق 1121 -1155امیران هند است که در ف پیش از به پایان رسیدن کتاب اش کشته شد و ادامـۀ کـار او را میـر مؤل

-1256/ ق 1122آزاد بلگرامی با افزودن نام چهار تـن دیگـر در علی غالمپس از وی عبدالحی صمصام الملک فرزند نگارنـده بـا .م به پایان برد 1259

. رساند کتاب را به پایان رساندتن می 230که تعداد افراد ذکر شده را به اضافاتیشاه نوازخان در کتاب خـود بـه گونـۀ مختصـر تحـت عنـوان نـام خدایارخان ازنسب خاندان کلهوره به عباسـیان و چگـونگی شـکل گیـری قدرت آنها شروع ، و تا لشکر کشی نادر شاه به سند و اطاعت خدایار خان

ـ . از نادرشاه مطلب را ادامه داده است ـ به نظر م ف تمـامی ی رسـد کـه مؤلاطالعات خود را از منابع پیش از خود اخذ کرده باشد ، زیرا مطلب متفاوت

.یا جدیدی در این اثر دیده نمی شود اثر معروف میرزا مهدی خان اسـترآبادی و ، تاریخ جهانرمای نادری. 2

ل منشی نادر شاه ، از دیگر منابع تاریخی این دوره است که در وقـایع سـا ق در ذکرلشکر کشی نادر به سند و رویا رویی نـادر بـا خـدایارخان 1051

اگرچه گزارش استرآبادی از این حادثـه . گذاردمیاطالعاتی را در اختیار ما ا چون او خود وقایع نگار رسـمی نادرشـاه بـوده طبیعتـا مختصر است ، ام

(11).ا دقیق است دارانه ، ام بنگزارش او از وقایع اگرچه جا ، تألیف محمد کاظم مروی وزیر مرو، یکی دیگـر از عالم آرای نادری. 6

. ق نگاشته شده است 1183منابع مهم تاریخ افشاریه است ، که پیرامون سال ق 1180این کتاب که در سه مجلد نوشته شده از تولد نادر آغاز و تـا سـال

شکر کشی نـادر در مجلد دوم است که محمد کاظم به شرح ل. پایان می یابدپرداخته و درهمان جا به هنگام بازگشت نادر از هند و عزیمت بـه سـند بـه

(15).چگونگی برخورد وی با خدایار خان و اطاعت وی می پردازداطالعاتی که محمد کاظم از وقایع سند مـی دهـد ، در مقایسـه بـا

ـ صجهانگشای استرآبادی، با تف اعی آن یل بیشتر، به ویژه در بارۀ اوضاع اجتم، که البته گاه با توصیف جزئیـات آمیختـه بـا افسـانه (18).روزگار است

محمد کاظم خود همراه لشکر نـادر . است که صحت آن مورد تردید است به سند نبوده ، اما از قول راویان صحیح قول کـه بـه احتمـال بسـیار بایـد

خود را نقل کـرده به سند باشند، روایت نظامیان حاضر در لشکرکشی نادر (12).است

فی ناشـناس ، کـه بـه احتمـال بسـیار از ، از مؤل حدیث نادر شاهی. 9ف دراین کتاب فقط مؤل. منشیان برجسته و شاید نظامیان نادر شاه بوده است

که به اشتباه ازوی بـه نـام میـان نصـیر -خدایارخان ۀیک پاراگراف دربارخشودگی وی توسـط از نـادر ، آورده و چگونگی اطاعت و ب –نیزیاد کرده

(16).است آثار منظوم در بارۀ شرح حال مختـار ق1191در که ، از قانع تتوی ، مختار نامه . 1

نـام نسـخۀ آن در فهرسـت . هزار بیت سـروده شـده اسـت 2ثقفی در که به گفتۀ راشدی عـین همـان در بـورد ادبـی ، کتابخانه های تهته آمده

(19). هی موجود استسند که از سروده های «خایف»با عـلی سندی، متـخلص بهسرودۀ نامۀ نغز. 2

8223این اثر تاریخ منظوم سند است در قالـب مثنـوی در . این دوره استکلهورا به هنگام لشکر کشی نادر شاه ۀدر این منظومه رویدادهای دور. بیت

عزیمت نادر شـاه » .خدا یار خان استبه سند و درگیریهای او با لشکریان به جانب ساالر سند و کیفیت پرسیدن از میر متاره وکیل نورمحمـد عباسـی

خبر رسیدن به خدایار خان ازآمدن میـر متـاره و محمـد »، «والی ملک سندعلی بیگ سلطان بم وکیل نادر شاه به نزدیک دریا و پیشوا آمدن خدایار خان

راستن خدایار خان والی سـند بـا نـاموران و طلـب مجلس آ » ، «والی سند ، «کردن محمد علی سلطان بم را که وکیل نادر شاه بود و جواب دادن او را

دژ کشیدن نادر شاه در مکان اتک به سمت خـدایار خـان سـاالر سـند و »رسیدن غـالم » ،«پرسیدن کیفیت لشکر وغیره از محمد علی بیگ سلطان بم

رزم » ، «زد نادر شاه و کیفیت گفتن او و جواب دادن شاه شاه و میر متاره نماچهیان که از لشکر خـدایارخان پـس مانـده بـود بـا نـادر شـاه نزدیـک

در دالی ( که از لشکر خدایارخان پس مانده بود ) رزم مهیری »، «شهدادپورـ »، «با لشکر نادرشاه والی ملک ایران ه داستان گفتن نادر شاه غالم شاه را ب

آمدن خدا یار خـان »، «سمت پدر خود و جواب دادن او و رفتن باهو خان ، «نزد نادر شـاه و عـذرخواهی نمـودن از خـود و عفـو کـردن شـاه او را

عزیمت نادر شاه به جانب الرکانه از مکان عمرکوت و همراه آوردن خدایار »

ب خـان بـه رفتن محمد مرادیا »، «خان و سرافراز کردن او را در ملک سندعزیمت نادر شـاه »، «ه برادر او به جانب خراسان اهمراه نادرشاه و غالم شراه سیوی و قندهار همـراه محمـد مرادیـاب خـان و ه به جانب ملک ایران ب

منشورالوصیت چاپ ۀدر ضمیم از بخش هایی هستند که« غالم شاه برادر او (20).شده است

که شامل وقایع سـال ( ق1122سروده ) نادر نامه یا شاهنامۀ نادری. 3

ق 1153ق و حرکت نادر به سند و گرفتاری خدایار خان است و وقایع 1152در بیان انصراف مرکب همایون بـه جانـب ایـروان و عزیمـت "و سرانجام منشـور ۀاین قسمت های مرتبط با تاریخ سـند در ضـمیم .است "ترکستان

.الوصیت چاپ شده است از فردوسی ثانی ، محمد علی خراسـانی ی یا نادرنامهشاهنامۀ نادر. 1

ق که همراه نادر شاه به هند رفته واز نزدیک شاهد جنـگ هـای 12 ۀاز سداین کتـاب بـه کوشـش احمـد .نادر شاه بوده و آنها را گزارش کرده است

.ش چاپ شده است1339سهیلی در تهران دورۀ درخور ذکر است که بـرای بررسـی رونـد تـاریخ نگـاری در

کلهورا و دربارۀ این دورۀ نسبتا کوتاه باید به آثار تاریخی پس از ایـن دوره . نیز مراجعه کرد که اطالعات بسیار ذیقیمتی دربارۀ این دورۀ تاریخی دارند

ـ تاریخ سند بلاز میان این آثار می توان به داد ـاثر باارزش خـان بهـادر خل مهـر و در دوران متـأخرتر از تـاریخ خان ؛ تاریخ سند از موالنا غالم رسو

ین راشدی نام برد که سند اثر علی محمد راشدی ، برادر استاد پیر حسام الداثر اخیر به جز مطالبی در بارۀ خاندان کلهورا در بارۀ سروده های فارسـی

، فرمانروایـان هنـد و افغـان در ( رکانه ال)کنده کاری شده برگور شاه بهادر (21).گذاردمیآثار باستانی سند اطالعات مفیدی در اختیار سند و فهرست

وجود این آثار و دیگر آثار تألیف شده نشان می دهـد کـه مقولـۀ تاریخ نویسی فارسی در سند ، تحت حکمرانی خاندان کلهورا و پس از آنها مانند دیگر نقاط شبه قاره و دوران پیش از خـود از اهمیـت خاصـی بـرای

.رخان و مردم برخوردار بوده استؤاعم از حاکمان ؛ م تمامی طبقات

: منابع مراجع و م ، 1959/ ق1326حیـدرآباد ، / تاریخ سند ، کراچـی بخان ، لاد د خان بهادرخدا. 1

. 121 صمنشـور ، ضـمیمۀ "النـاظرین ۀتبصـر "سید میر محمد ، ؛ بلگرامی ،123،130 ، همو. 2

ین راشدی ، ، میان نورمحمد کلهورا ، به کوشش حسام الد متالحکو الوصیت و دستور . 150، ص م 1981حیدرآباد سند

الهـور ، 3ج پاکستان مین ادب فارسـی ، جا ؛ ظهورالدین احمد ، همانخان بهادر ، . 3 . 812م ، ص 1922

راچـی ین راشـدی ، ک ، به کوشش حسام الد مقاالت الشعراقانع تتوی ، میر علی شیر، . 1 . 522م ، ص 1952

. همو ، همان ، ص پنج . 8. راشدی ، همان ، ص نه. 5 . 126 -130، ص الکرام ۀتحف همو ،: نک. 6 . همو ، همان ، ص ده. 2منزوی ، : ، ص بیست و یک ؛ برای نسخه های آن نک مقاالت الشعرا ۀراشدی ، مقدم. 9

ادبیـات ا ، . ؛ برگـل ، یـو 333/ 5، پاکسـتان ی های خط فهرست مشترک نسخهاحمد ، ، ترجمۀ یحیـی آریـن پـور ؛ سـیروس ایـزدی و کـریم فارسی بر مبنای تألیف استوری

: ؛ و نیز 618/ 2ش ، 1382کشاورز ، تهران Rieu , Charles , Catalogue of Persian Manuscripts in the British

Museum , xford , 1966, 2/ 846 , 3/ 1061 ; Marshall, D.N, Mughals

in India, London , 1985, p. 67.

.964 -963 /3ریو ، . 11 .150، 139 -136بلگرامی ، ص : نک . 10 .151 -153همو ، ص . 13 .101بلگرامی ، ص . 12ر ، تهـران ، بـه کوشـش عبـداهلل انـوا تاریخ جهانگشای نادریاسترآبادی ، مهدی ، . 11

.311 -333ش ، ص1311، به کوشش محمـد امـین ریـاحی ، عالم آرای نادریمحمد کاظم مروی وزیر مرو ، . 15

.281 -252/ 2ش ، 1389تهران .258/ 2همو ، .12 . 258 -255/ 2همو ،. 18 .21ش ، ص 1358رضا شعبانی ، تهران : حدیث نادرشاهی، مؤلف ناشناخته، به کوشش. 16 .، ص دوازده مقاالت الشعراراشدی ، . 19، ( همین منـابع : نک ) ، ضمیمۀ منشورالوصیت "نامۀ نغز "با علی سندی ،: نک . 20ــتر 120، 116 -112، 115، 112 -111، 106، 103-102، 99ص ــالع بیش ــرای اط ؛ ب . 196/ 10، 1099/ 6منزوی ، : ی آن نک این اثر و نسخ خط بارۀدر .805 -801/ 10زوی ، من. 21

*****

1دکتر صغری بانو شکفته

ۀ سخنسرایی فارسیجایراه محسن تتوی درعرص قرن دوازدهم هجری در سند

: دهیچکدر عرصۀ . ق شمم به جهان گمود. ه 1111محمد محسن تتوی در

سخن سرایی فارسی طی قرن دوازدهم هجری قم ری در س رزمین س ند بوده که در اغل ب اص ناس س خن از جمل ه غ ز ، پربارترین فارسی گوی

قصیده، ترکیب بند، ترجیع بند، مخمس ، مثنوی، تض مین گ ویی ، قطع ات پیش از محسن ، عبدالحکیم . تاریخ و رباعی سرایی تسلط کامل داشته است

بر عرصۀ فارسی گویی سند می درخمید و بع د ( ق . ه 1111م )عطا تتوی ک ه ش هرۀ ( ق . ه 1111م )شیر قانع تتوی از درگذشت محسن، هم علی

الکرام بوده در می دان تحفۀاساسی او مبتنی بر آاار منثور مقاالت المعرا و س ایر فارس ی گوی ان دوره، . فارسی سرایی نیز نقش مؤاری داشته است

مانند، رجاء، اله ام، احس ن ، اک رم، آزاد، ب ی تکل ف ، س رخوق ، ش وقی ، کری ، میر عظیم ، هیچ یک از آن ان در عرص ۀ فارس ی عطارد،مرید، میر به

سرایی در دورۀ کلهورا و حتی در قرن دوازهم هجری در سند ب ا محس ن .تتوی در مقام مقایسه قرار نمی گیرند

*** محمد محسن تتوی، سه سال پس از درگذشت اورنـگ زیـب، و ده

چشم بـه جهـان ق . هـ 1121سال پیش از آغاز دورۀ حکمرانی کلهوره در در عرصۀ سخن سرایی فارسی، طی قرن دوازدهم هجری قمـری، در . گشود

سرزمین سند، پر بارترین فارسی گوی بوده کـه در کلیـۀ اصـناف سـخن از جمله غزل، قصیده ، ترکیب بند ، ترجیع بند، مخمس، تضمین گویی، مثنوی،

ـ . قطعات تاریخ و رباعی سرایی، تسلط کامـل داشـته اسـت ر ایـن آثـار اگگوناگون شعری محسن را با در نظر داشتن این واقعیت، ارزشیابی کنـیم کـه

ق بدرود حیات گفـت ، . هـ 1183سال زیست و در 12محسن تتوی ، فقط .کارآیی و عملکرد ادبی او اعجاب آور به نظر می آید

اسالم آباد –ستاد و رئیس سابق گروه آموزش فارسی دانشگاه ملی زبانهای نوین ا - 1

دورۀ طفولیت محسن، هم زمان با بحبوحۀ سیاسی در سند ، به ویـژه ه و نواحی آن بوده تا این که با روی کار آمدن دستگاه کلهـوره ثبـات در تت

وی در طفلی و عنفـوان جـوانی در کنـف . نسبی در اوضاع منطقه پدید آمددرگذشـته )« همـت »حمایت نواب مظفر علی خان و نواب لطف علی خـان

ورۀ د. که مدتی نظامت تته را نیز عهده دار بود ، قرار داشـت ( ق . هـ 1111اول بیست و دو سالۀ زندگی وی ، در تحصیل علوم متداولـه ، شـعر گـویی ابتدایی و مسافرتهای کوتاهی سپری شد اما در دورۀ دوم بیست ساله، اغلـب

به دلیل کمتر از تته خارج شدن محسن، او را بـا حـافب . در موطن مقیم بودنظیرۀ دیگری کـه . شیرازی مثال می زنند که کمتر از شیراز خارج می گردید

در زندگانی حافب و محسن دیده می شود، ظهور تیمور و نادر شاه ، درحین حیات آنها و جنگ و جدالهایی جهت به دست آوردن قـدرت و سـیطره در

از این که مربی و سرپرست محسن، نواب لطف . اطراف و اکناف بوده است تخلص می کـرد، « همت»علی خان خودش به سخن سرایی عالقه مند بود و

از طرفی بیست سال اول زندگانی وی در زادگاه باکهولت و آخرین دو دهـۀ زندگانی عبدالحکیم عطا تتوی مقارن بود که برجسته ترین فارسی گوی ربـع آخر قرن یازدهم و نیمۀ اول قرن دوازدهم هجری قمری در منطقـۀ سـند بـه

د که تربیـت فکـری و رشـد شمار می رود، در چنین محیط علمی و ادبی بوادبی محسن به عمل آمد و او توانست آثار متعددی در کوتاه ترین مدت بـه

:1نظم کشد به شرح زیر در مناقب ائمۀ اطهار« عقد دوازده گوهر» - 1 « ع»در بیان والدت حضرت صاحب الزمان« طرز دانش» - 2( بـاذل )ملۀ حیدری بر وزن ح« حملۀ حسینی » مشهور به « اعالم ماتم» - 3

معروف ، ده هزار بیت تخمینا دیوان قصاید – 5 دیوان شعر – 1 .بیاض محک که بیاض جامع اشعار صاحب سخنان قدیم و جدید است – 8 :سال داشت 13به گواهی قانع تتوی که ، هنگام به ابدیت پیوستن در عنفوان شعور، صحبت میر لطـف علـی خـان همـت ( محسن)» خلص، دریافت و آنجا تربیت شد به صحبت بسیاری اهل کمال بهره انـدوز ت

در تته بـه ایـن کمالیـت . گردیده، روز به روز به ترقی افزوده شد آنچه شد

ۀ دیوان محسن تتوی به و مقدم 201 – 202قانع تتوی، امیر علیشیر ، مقاالت الشعرا، صص - 1

تصحیح و ترتیب محمد حبیب اهلل رشدی، سندهی ادبی بورد، حیدرآباد

شاعری و لطافت سخن و مالحت کالم کسی برنیامده ، رواج طرز اسـتادان واقـع در ملک بیقدر. عجم و هند، از تمثیل بندی و مناسبات شعری ازوست

1«شده و اال سخنش سزاوار زیب مجلس امراست در این جا، این نکته شایستۀ توجه است که از بخت بـد ، محسـن ،

که در سالهای آخر، سرپرستی میان نور محمد کلهوره را داشت که دسـت و برخی . دل باز واقع نشده بود و روزینه اش را فقط، نیم روپیه تعیین کرده بود

، کمال قناعت وی را که در سطح عسـرت و تنگدسـتی قـرار از صاحنظران .داشت، یکی از علل جوانمرگی او قلمداد می کنند

نگاهی به ویژگیهای سخنسرایی محسن

چنانکه متذکر گشته ایم ، محسن در اغلب اصـناف سـخن آثـار پـر باری دارد که آقای محمد حبیب اهلل رشدی، دانشمند سند شناس در مقدمـۀ

سندی ادبی » بسوط دیوان محسن تتوی به معرفی آن همت گماشته است و مقبل از وی فارسـی نـویس و ایـران . م آن را به طبع رسانیده1983در « بورد

شناس نامی قرن بیستم آقای پیر حسام الدین راشدی در آثار منتشر شدۀ خود سن ، برخـی به ویژه در حواشی و تعلیقات تذکرۀ مقاالت الشعراا دربارۀ مح

در این گفتار باکمـال اختصـار . از نکات را برای اولین دفعه عنوان کرده اندکوشیم که چگونگی سخن سرایی فارسی، محسن را از محـک تحلیـل و می

.تجزیه بگذرانیم

اعالم ماتم یا حملۀ حسینی یکی از مجموعه های شعری پر حجم محسن، حملۀ حسینی است که

. و میرزا ابوطالب اصفهانی ، بـه نظـم کشـید « باذل»ی در ادامۀ حملۀ حیدرقانع، تعداد ابیات آن را ده هزار به طور تقریبی ضبط نموده، اما آقای حبیـب اهلل رشدی بر مبنای نسخۀ خطی موجود در سندی ادبی بورد نه هـزار بیـت ،

محسن سبب تألیف حملۀ حسینی را ایـن گونـه بـه نظـم . تخمین زده است :دهکشی

هم از لطف آل رسول کبار چو از فضل و احسان پروردگار «حملۀ حیدری»گل باغ دین دیر دیر اسرار پیغمبری

چو الهام بر دل چو در جسم جان دسر من ناتوان ه بیامد ب موی یر ندیدم درو یک سر نمودم بهر سو، در آن روضه سیر

202قانع تتوی ، مقاالت الشعرا، ص - 1

هر گوشه تابان ، چو خورشید و خوره ب سخنهای پیر مغ ، مانند دیر همان میدعایش از آن نغ تر معانی ز الفاظ پیر مغ تر دل گفتم ای مرد جویای کام ه ب ولی بود آن نسخه چون ناتمام بکن ختم این نسخۀ بی قرین اگر کام خواهی ز دنیا و دین

حسن قرار که در اختیار م« حمله حیدری»از شواهد در دست، نسخۀ داشت دارای سروده های هر دو، میرزا محمد رفیـع بـاذل و مـرزا ابوطالـب

محســن شایســته دانســت کــه وقــایع کــربال را بــه نظــم . اصــفهانی بــودهخواست احوال مختار ثقفـی را نیـز میاز این که محسن . کشیده،تکمیل کند

ی میر علی شیر بیفزاید اما نتوانست ، بنابر این در نیمۀ دوم قرن دوازدهم هجر .قانع تتوی با سرودن مختار نامه ، آرزویش را به تکمیل رسانید

دیوان محسن

اشعار محسن در زندگانی کوتاه وی نه فقط در داخل سندهــ مـورد گرفـت بلکـه بـه گفتـۀ قـانع در خـارج از سـرزمین سـند، مـی توجه قرار

لمگیر بوده ، و هـر اشعارش در حیات، عا» :خواستارانی داشت چنانکه گفته صادر و وارد که بر حسن کالمش مطلع می شد، دیوان شـعرش را بـه آرزو

.«نقل می برد ،وضع شاعری درست داشته و صحبتش خالی از فیض نبودبه گفتۀ آقای محمد حبیب اهلل رشدی، نسخۀ کامل دیـوان محسـن،

1چاپ و نشر بوده است موجود در کتابخانۀ تالپوران ، مورد استفاده وی در اما در گنجینۀ خطی و هنری تـالپوران، تـألیف دکتـر قاسـم صـافی نـه در

نسخۀ خطی معرفی شده و نه 182مشخصات نسخه های دستنویس که جمعا نسخه ای گنجینه دار که ضـمیمه شـده ، اسـمی از دیـوان 193در فهرست

2محسن تتوی ، به میان نیامده استزل، محسن برسروده های اساتید سخن، نظیر امیر خسرو، در صنف غ

حافب، جامی، عرفی، جالل اسیر، صیدی، سنجر کاشی، صفی و مخلص نظـر داشته و به تقلید و تتبع آنان غزلهایی سروده غزلهای ابتکاری نیز بـه صـدها،

توجه محسن به غزلهای حافب به حدی است که در برخی از غزلها . می رسدحتی ابیات حافب را اقتباس کرده است به طور مثال در غزلی که مصرع ها و

:با این مطلع آغاز می شود در زند، از بیر بام ماه خورشید سر ب ساقی بیار می، که شود صبح شام ما

: این بیت حافب را باز گفته

.96مقدمه دیوان محسن ، ص . ک.ر -1

.21 - 20و 89 – 13ن ، صص دکتر قاسم صافی، گنجینه خطی و هنری تالپورا-2

«نان حالل شیخ، ز آو حرام ما ترسم که صرفه ای نبرد،روز بازخواسر » .و در مقطع همین غزل، مصرع، حافب را نقل کرده است

1«جام ما نور باد برافروز،ه ساقی ب» باد خانۀ حافظ، کشید می محسن،زاز سـی و . در صنف قصیده منقبت سرایی، مورد عالقۀ محسن بوده

یک قصیده در دیوان وی یک قصیده نعتیه، نه قصیده در منقبت حضرت علی قصـیده در منقبـت سـید 5، (ع)صیده در منقبت امـام حسـن مرتضی، یک ق

بقیۀ قصاید . الشهدا، یک قصیده در منقبت امام مهدی صاحب االمر می باشندنیز در مدح پادشاه معاصر، نادر شاه افشار یا امیران وقت مثل میان نور محمد

باید دانست که منقبـت اهـل بیـت اطهـار در شـعر 2کلهوره ، سروده است حسن تتوی در سایر اصناف سخن،نظیر غزل، ترکیب بند،ترجیع بند نیـز بـه م

:در قصاید منقبتی تخاطب به ائمۀ اطهار دل انگیز است. چشم می خورد

یا شه مشکل کشا، یا ولی کردگار «ص»یا وصی مصطفی «ع»یاعلی مرتضی آشکار راحم و قاهر تویی،بر تو جهان اول و آخر تویی، باطن و ظاهر تویی

0شا ذوی االقتدار ،وارث منبرتویی پیمبر تویی خیسید و سرور تویی،ا ***

دیر دیر طاوها و بدر بر قاف و صاد ای شه تخر امامر، م تدای اهل دین دافع درد و بالها، شافع روز معاد سید اهل جنان، فرمانروای انس و جان

4، زهرا نسب، حیدر نژادنبی نچۀ باغ ینرونق شرع مبین، خورشید بر یا وسمحسن در سایر اصناف سخن که در فوق اشارت رفت، چیره دست بـوده و

.آثار ارزنده ای باقی گذاشته است

سرایی قرن دوازدهم جایگاه محسن در صحنۀ سخن 90که در حدود ( هـ 1110م )پیش از محسن، عبدالحکیم عطا تتوی

صـۀ فارسـی گـویی سـند مـی درخشـید و بعـد از سال زندگی کرد، بر عرکه شهرۀ اساسـی ( هـ 1203م )درگذشت محسن هم ، علی شیر قانع تتوی

الکرام مبتنی است، در میدان فارسی تحفۀاو بر آثار منثور مقاالت الشعراا و سایر نویسندگان و فارسی گویان نام آور .سرایی نیز نقش موثری داشته است

ه، محمد پناه رجاا ، میر مرتضی الهام ، محمد احسـن احسـن ، دورۀ کلهور

21 – 23دیوان محسن تتوی ، ص -1

385 - 265دیوان محسن ، صص -2

303همان ، ص -3

322دیوان محسن ، ص -1

تکلـف، ابوالمکـارم بـی محمد اکرم اکرم ، آسارام، بال چند آزاد، ابوالحسن حسن، سرخوش ، محمد حسین شوقی، عبدالشکور، محمـد شـفیع ، محمـد صادق، محمد ضیاا ، محمد علی عاقل، محمد علی سیوستانی ، شـیوک رام

شیخ محمد مرید مرید، جان محمـد ( فرزند محسن)لی مداح عطارد ، غالم عبوده اند، کـه هـیچ یـک از 1الرؤفمیر بهکری ، میر عظیم الدین ، منشی عبد

آنان در عرصۀ سخن سرایی با محسن تتوی ، در دورۀ کلهوره و حتی در قرن .دوازدهم هجری در سند در مقام مقایسه قرار نمی گیرند

منابع و ماخذ

وان محسن تتوی ، به تصحیح و ترتیب و مقدمه محمد حبیب اهلل رشدی، سـندهی دی – 1 .م1983ادبی بورد، حیدرآباد

میر علی شیرقانع تتوی ، با مقدمه و تصحیح و حواشـی پیـر :تألیف ،عراامقاالت الش – 2 .م1952سید حسام راشدی ، سندهی ادبی بورد، کراچی

تحقیقات پاکستان ، ۀین احمد اداردکتر ظهور الد ،( 3ج ) پاکستان مین فارسی ادب – 3 .م1922دانشگاه پنجاب ، الهور

به تصحیح و مقدمه و خـط ( سرودۀ میان محمد سرفراز خان کلهوره) یات سرفراز کل – 1 .م1998سید خضر نوشاهی ، ناشر کلهوره سمینار کمیتی ، کراچی

آوردۀ دکتر محمد سـرفراز ظفـر، گرد ،مناقب حضرت علی در شعر فارسی شبه قاره – 5 .ش1361انجمن فارسی اسالم آباد ،

جلد مطبع فیض عام و مطبع ناصری، 3میر علی شیر قانع تتوی، :تألیف ،الکرام تحفۀۀ – 8ین راشدی، سندهی ادبی بورد، حیـدرآباد ۀ سید حسام الدبا تصحیح و تحشی 3بی تا و ج

.م1921ادبیـات فارسـی در سـند، بخـش فارسـی دانشـگاه مجموعۀ مقاالت سمینار زبان و – 2

.م2003اکتبر / 1362فرهنگ جمهوری اسالمی ایران ، کراچی ، مهر ماه ۀکراچی، خان

*****

815ص ( اردو) 3دکتر ظهور الدین احمد، پاکستان مین فارسی ادب ج - 1

1دکتر شفقت جهان ختک

مروری بر احوا شعرای نامی سند کلهوره ۀدر دور

:چکیده

ران زمین و در بدو امر گزینه و گزارشی از مناسبات و عالیق میان ای درۀ سند از روزگار باستانی تا دورۀ اس المی و همنن ین از عه د ص فاری، غزنوی و غوری گرفته تا حکمرانان خانواده ه ای ب و م ی س ند و از جمل ه

در این راستا ب ه مم ترکات فرهنر ی . کلهورا به میان آورده شده است ی در سرزمین موجود میان دو سرزمین به ویهه نفوذ تمدن و فر هنگ ایران

از فارسی سرایان نام آور دورۀ کله ورا ک ه اح وا . سند اشاره شده است، مخ دوم ( ق . .ه 1111م )وآاار مجمل آنان آمده ش امل م ال عب دالحکیم

می ر عل ی ش یر ( ه 1111م )محمد محسن تتوی ( ه 1111م )محمد امین نل سرمس ت میان محم د س رفرا ز کله وره ، س ( ه 1111م )قانع تتوی مای ل تت وی و شن دین س خنور فارس ی گ وی دورۀ ( ه 1111م )آشکار

به قو یک ی از دانم مندان س ند . فرمانروایی کلهوره در سند می باشند باوجود این ک ه س رزمین س ند از » :شناس دربارۀ شعر سندی گفته شده

اشجار سرو و صنوبر و شمماد و شنار تهی دام ن اس ت و ای ن ریر زار ن ه ... س دارد ونه بنفمه ، نه گل دارد و نه الله نه کبک دارد و نه قم ر ی نرگ

ولی تتبع و تقلد اصطالحات فارسی و استعارات شعر ایرانی ، شعر س ندی را .پر بهار ساخته است

*** خوش کشوریسر دایم باب ای سند کشمیر آو دید ز آو و هوای سند

آغاز (Indus Civilization)جلگۀ سند تاریخ پاکستان باستان از تمدن گردد، تا آخر قرن نوزدهم میالدی ما دربارۀ این تمـدن بـزرگ اطالعـات می

1.کافی نداشتیم

فارسی دانشگاه پیشاور ۀشعب یاراستاد - 1

قبل از این که حرفی راجع به بررسی شعر فارسی در سـند در دورۀ کلهوره مرقوم بشود، مناسب می دانم که دربارۀ روابط سیاسی و فرهنگـی و

سند و همچنین زبان و ادب فارسی و فرهنگ ایرانی در آثار ادبی بین ایران وشاعران سندی چیزی گفته شود و اینکه کامال آشکار است و می نمایاند کـه سهم زیادی در گسترش فرهنگ و تمدن ایران زمـین در خطـۀ ادب پـرور و عرفان خیز سند داشته اند ، این امر به اثبات رسیده است که روابـط سـند و

سیار قدیمی بوده است و البته ایران همیشه شریک غالب بـوده و لـذا ایران بهمچنین که فرهنگ و عادات ایران را قبول کرد، تأثیر زبان ایرانی را هـم تـا

2حدی زیادی قبول کرده است خلیفه معتمد عباسی استان سند و مکـران را تحـت سـلطۀ خـانوادۀ

حکمـران ایـن سـامان زبـان یعقوب ابن لیث اولـین . صفاری ایران قرار دادفارسی را در سند رواج داد و زبان فارسـی را زبـان رسـمی ایـن سـرزمین

طبق تحقیقات و کنجکاوی که تا اکنون به عمل آمده اولین کتابی که . ساختدر این سرزمین در زبان فارسی نگاشته شده بود کتاب چچ نامه است که آن

نام منهاج المسالک ترجمه کـرده را علی ابن ابوبکر کوفی از کتاب عربی به .بودهمچنین بعد از سومران خانوادۀ سمه که بر مسند حکم فرما شد ، در

یکـی از پادشـاهان . دورۀ حکومت آنان بازار ادبیـات سـندی رونـق یافـت خانوادۀ سمه به نام جام نظام الدین که یک عالم متبحر نیز بـوده بنـای شـهر

او نیـز در . ادبای نامور ایران آن دوره دعوت کردرا نهاد و از شعراا و «تته»بعد از سمه ها مغول ، ایـل ارغـون و ترخـان . زبان فارسی شعر می ساخت

قدرت را به دست گرفت، این مغول چنگیزی هم زبان فارسی را زبان رسمی .3کشور قرار دادند

به عبارت دیگر بسیاری از ایرانیان به سند آمدند و در آنجـا مـروج هنوز هم خـانواده هـای کاشـانی و مشـهدی و . هنگ و تمدن ایران بودندفر

1وجود دارند« تته»استرآبادی و شیرازی در هم چنین صوفیان عرب و عجم و عراق به سـرزمین سـند آمدنـد و

میان این صوفیان عده ی زیـادی بـه . برای اقامت ، این سرزمین را برگزیدند 5زبان فارسی آشنایی داشتند

باستانی و بناهای تاریخی استان سند پاکستان نیز یکی از بهترین آثار در اسـتان « تتـه »شهر . نمودار تأثیر فرهنگ و تمدن ایرانی به شمار می رود

سند در ایـن مـورد از دیدگاه خاصی برخوردار می باشـد و اهمیـت فـوق .8العاده ای دارد

از آمـدن سـکندر روابط ایران و سند از زمان هخامنشیان آغاز شد و از . یـونانی گـرفته تا زمـان شـاهان ساسانی و تا این زمـان جـاری اسـت

هم آهنگی فکری و تمدنی ایـن « هرپه و موهنجودارو و تاکسیال» حفره های دو سرزمین از رنگ و نقش های ظروف سفالی و از مجسـمه هـای مختلـف

اکسیال به دست آمـده که از ت« خروشتی»نیز کتیبه های زبان . آشکار می شودبـه همـین . است، نشان می دهد که زبان اصیل ایرانی در آنجا هم رایج بـود

سبب می توان گفت که نه تنها زبان بلکه هنر و فنون ایرانی نیز از همان زمان .2در سند شناخته می شود

به دست لشکر اسالمی و به خصـوص در « سند»بعد از مفتوح شدن ن سرزمین به سبب عامل های ایرانی بیشتر با فرهنگ و زمان عباسیان مردم ای

در نتیجۀ رفت و آمد میان مردمان هر دو ملـت . تمدن آن سرزمین آشنا شدندروابط بازرگانی نیز به وجود آمد برای همین وقتی که ابن حوقل و اصطخری از این سرزمین دیدار کردند از مردمان ملتان و مکران زبان فارسی را شنیدند

6. ا کسانی که نمی توانستند به این زبان حرف بزنند الاقل آنرا می فهمیدندیدر طول مدت ده قرن که از عمر نشر و انبساط زبان فارسی در شبه قاره

گذرد آنقدر نظم و نثر فارسی در ایـن سـرزمین بـه ظهـور میهندو پاکستان وذ کرده اسـت کـه رسیـده و آنچنان در روح و فکر مردم هند و پاکستان نف

9.نمی توان آنرا از ادب ملی مردم هند و پاکستان بیگانه دانستایـن طایفـه عباسـیان اصـل از نسـل « الکرام تحفۀ»به قول صاحب

اند و در ابتـدا زاد و بـوم شـان « ص»حضرت عباس عم رسول ذکی و امی از ایـن جهـت در نسـب . کلهوری از عباس پیدا شـدند 10.ملک مکران بود

11. اندعباس داؤد » داؤد کـه اوالد او « تحفۀۀ الرۀما »هم چنین به قول صـاحب

بر ملک بهاولپور و نواحی ملتان حکومت دارند از اجداد این خاندان « پوتره اند و بـه پیشـۀ « جت»که در این زمان معروف به « الشاری »همچنان . است

اکثر کتب تواریخ ملک ولی از روی . ساربانی اشتغال دارند، هم از ایشان اند سند و آنچه بر زبان خواص و عوام شهرت دارد، این خاندان از قدیم االیـام

12. ساکنان سند بوده اند

سلسلۀ خاندان عباسیان یا کلهوره شروع از مرحوم میان آدم شـاه تـا اما اکثر مؤرخان ابتداا . میان یار محمد به سلسلۀ پیری و مرشدی معروف بود

ند از میان نور محمد پسر دوم میان یار محمد می شمارند و حکومت ملک سی جمهور گردیده، می نویسد کـه أنیز شریک آن ر« لب تاریخ سند » مؤلف

الحق میان نور محمد زیاده تر از پدر ملک در قبضۀ خـود آورد، اگرچـه در امـا . زمان او نیز چندان سران نامور بر بعضی حصۀ ملک سند حـاکم بودنـد

که دم حکومـت باالسـتقالل « پهنواران » و « داؤد پوتران »و « مهران »سران 13. می زدند در زمان میان نور محمد یکدم نابود و معدوم گردیدند

م 1521از سال . دولت خانوادۀ سمه از دست ارغونیان انقراض یافت م خانواده های ارغونیان وترخانیان و کوکلتاش یکی بعد از دیگـری 1283تا

باالخره عباسیان که معـروف بـه کلهـوره هسـتند . مرانی سند رسیدندبه حک. یافتنـد « خـدایارخانی » سریرآرای والیت سند شدند و از شاهان دهلی لقب

. عباسـیان را شکسـت دادنـد « جنگ هاالنی» اما طولی نکشید که تالپران در م بـه دسـت 1613م آغـاز شـد و در سـال 1261حکمرانی تالپران از سـال

تالپوران آخرین خانواده ای بود که بر سـند حکومـت . سها منقرض شدانگلیبعد از آن این والیت تحت فرمان انگلیسها در آمد و حیثیت مسـتقل . داشت

11.خود از دست داددر عهد . حاکمان کلهوره به عنوان سرپرستان شعر و ادب معروف اند

15.آنها بر افق شعر شعرای آن زمان درخشیدندما برکارهای بزرگ عهد کلهوره نظر می افکنیم کار بزرگی زمانی که

که در عهد آنها صورت گرفت سعی آن خانواده در مورد وحدت جغرافیایی و زمان حکومت یار محمد خان و نور محمد خـان نقـوش . سند بوده است

حاکمان کلهوره بـه کارهـای کشـاورزی . بزرگ در این باره دیده می شود و به این شکل به اقتصـاد سـرزمین سـند سروسـامانی توجه خاصی داشتند

18.دادند. در زمان حکومت کلهوره علوم وفنـون پیشـرفت خاصـی کردنـد

. موالنا غالم رسول مهر که یکی از پژوهشگران معروف شبه قاره بوده اسـت : م به تته آمده بود می نویسد که 1899وی به استناد کپتان هملتن که در سال

تدریس علوم الهیات و زبان شناسی و سیاست شـهرت خاصـی در شهر تته »دارد در آنجا چهار صد دانشکده وجود دارد که در آن به دانشـجویان درس

.«داده می شود

یکی از ویژگیهای زمان کلهوره این نیز است کـه مـا در عهـد آنهـا علماا و شعراا و ادبای بزرگ می بینیم که اسم سند را روشـن کـرده انـد و

ا و شعراا و ادبای مزبور باعث گردیده انـد کـه علـم و فضـل در سـند علم 12. پیشرفت چشم گیری بیند

ق که غوریان بر غزنویان غلبه یافتند پایتخت خـود . هـ 562بعد از را از الهور به دهلی بردند و بعد از غوریان سالطین دهلی و تیموریـان و در

در این مدت طوالنی چنـد قـرن کـه .آخر انگلیسها بر این منطقه نفوذ یافتندپاکستان کنونی حیثیت قدیم سیاسی خود را از دسـت داده بـود ، شـعراا و ادباا مهاجرت به شهرهای دهلی و آگره را ترجیح می دادند، به همین سـبب

از سوی دیگر ، درباری وجود نداشت تا شـاعران و . رونق این منطقه کم شدر این زمان سخت و مشکل ، ایالت سند بـود نویسندگان را تشویق کند، اما د

که توانست در این سرزمین زبان فارسی را زنده نگهدارد و در دامـن خـود در ایـن شـاعران و نویسـندگان ، . شاعران و نویسندگان فارسی را بپروراند

عدۀ زیادی از صوفیان نیز دیده می شود که خدمت زبـان فارسـی را انجـام لما و ادباا نبود بلکه عامۀ مردم هم به این زبان سـخن این تنها زبان ع. دادند

در تاریخ شعر و ادب شبه قارۀ هنـد و پاکسـتان . 16می گفتند و می نوشتند زبان فارسی یک مقام خاصی دارد و هر کس که دارای فکـر و تخیـل بـوده

.است با زبان فارسی رابطه و عالقه داشته استاه قلندر و مسعود سعد سلمان و در این رابطه می توان از بو علی ش

حضرت امیر خسرو و حسن دهلوی نام برد که در دنیای شـعر مثـل شـهاب ثاقب نمودار شده چنان شعر سرودند که معروفیت و شهرت ایشان تا حـدود و ثغور ایران زمین رسید و حضرت شیخ سعدی شیرازی نیـز از کـالم شـان

اد و شعرای شبه قارۀ هنـد و در سبک شعر بین شعرای ایرانی نژ. ستایش کردپاکستان این دوره نمی توان امتیازی قایل شد زیرا که هر دو دسته از شـعراا

.به سبک هندی شعر سرودندهم چنین معروفترین شاعر فارسی زبان عبـدالقادر بیـدل کـه عمـق

فکرش و ایجادات معنوی اش در شعر فارسی یک سبک تازه ای بـه وجـود کشور خود اصطالحات و تراکیـب تـازه بـه زبـان و ایشان طبق طبع. آورد

.ادبیات فارسی افزود

بین شعرای فارسی گو تنها کسی که نو پـردازی و مضـامین بکـر را عالمه اقبال یکی این کـه فکـر . طرح ریزی کرده است عالمه اقبال می باشد

و . شعراا و فالسفه و اندیشمندان را به نحو احسن در نظم گنجانـده اسـت وم اینکه به توده های گوناگون مردم دنیا تصورات حیات اسالمی ارایه داده د

19. استچون موضوع مورد نظرم شعرای فارسی زبان سند در دورۀ کلهـوره

وجود شاعران فارسی گو و عارفان . گردم به موضوع مزبوربرمیمی باشد لذا شار مـی دادنـد پاک نهادی که به زبان و ادب فارسی آثار خود را در سند انت

تا 1151)و سچل سرمست ( ق . هـ 1185تا 1100)مانند عبداللطیف بتایی و دیگران سهم زیادی در گسترش فرهنگ ایرانـی در منطقـۀ ( ق . هـ 1211

20.سند داشتنددر این برهه زمان زبان و ادبیات سندی نیز مانند دیگر زبانهای شبه قـاره

انبوه واژه های. زبان و ادب فارسی قرار گرفت تحت تأثیرو پاکستان به شدت فارسی در زبان امروز سندی ، تأثیر عروض فارسی در شعر سـندی، ، تـأثیر دستور زبان فارسی در زبان سندی همه و همه از آثار و تجلیات تأثیر فرهنگ

21. و تمدن سرزمین سند به شمار می رود. دورۀ اوج خود رسـید در عهد کلهوران ادبیات سندی به رفیع ترین

در این عصر بزرگترین و معروفترین شاعر ملی و روحانی سند که به نام شاه آثار شاه عبداللطیف بتایی تأثیر . عبداللطیف بتایی معروف است پا به دنیا نهاد

کسانی که سوانح شاه . زبان فارسی را بر زبان سندی کامال منعکس می سازدیند که شاه عبـداللطیف قـرآن مجیـد و مثنـوی گومیعبداللطیف را نگاشته،

داد و مشـارالیه چنـد اشـعار میموالنا روم را همیشه مورد مطالعه خود قرار معروف مثنوی را به زبان سندی ترجمه کرده و داستان اهل چین و رومیان را

22.از مثنوی نقل و در رسالۀ خود گنجانیده است مال عبدالحکیم عطاسندی یکی از معروف ترین شاعران فارسی گوی

نیاکان عطا در زمـان ترخـان . هـ در تته زیسته است 11می باشد که در قرن وارد تته شدند، اما درست معلوم نیست که از کدام طرف یا کشـور بـه تتـه

.23آمدند وقتی عطا نه یا ده سـاله بـود سـایۀ پـدرش از سـرش برفـت و دو

. ذاشت چون مادرشان هم زنده نبـود فرزندش یعنی عطا و برادرش را تنها گ مفلسی و . درش گرفتار مشکالت و بدبختی ها شدـات پـعد از وفـطا بـع

تنگدستی بر او چیره شد عزیزان و خویشاوندان نیز به او اعتنا نمی ورزیدنـد :می گوید 21بلکه آزار می رساندند

42سر خواو ناداری و ف یری و پیری و م حیرت ز حال فلر خود دارم ای عطا

:عطا وطن خود تته را خیلی دوست می داشت طوری که می گوید 46رن، مرا ز حب وطن می توان شناخر دل خسته ام به تته بیر الح ن عطا

عطا از لحاظ عقیده از اهل تسنن بود و چون محبت اهل بیت جـزو الینفـک ـ ت مذهب اهل تسنن می باشد، عطا با اهل بیت محبت و عقیدت خاصی داش

22و با ائمه نیز احترام فوق العاده ای قایل بود عطا از لحاظ مسلک صوفیه قادری بود با شـیخ عبـدالقادر عقیـدت

فوق العاده ای داشت و عقیدت خود را با آن حضرت در شعر خـود چنـین :می گوید . اظهار داشته است

بخار برد دل بلخ و بخارا را شعاع نور ز بغداد شا جیالن ما

که هر مکان مددش وار سدا سارا را اسیر در وطن ام مدح خوان حضرت شا

48ندیدم شیراز یا خراسان در تته گر مداح شا جیالن بغدادیم به معنی

قانع در مقـاالت . راجع به تاریخ وفات عطا هم درست معلوم نیست

طیـع اهلل گوید که عمر طبیعی یافته، سـید م میدربارۀ عطا ( 213)الشعراا ص هـ آورده است چون حد 1110تاریخ وفاتش را ( دیوان عطا)راشد در مقدمۀ

. عمر طبیعی تقریبا صد سال به حساب می آورندسال ( هشت بهشت)شادروان سید حسام الدین راشدی نیز در مقدمۀ

29. هـ نوشته است 1110وفات عطا را ویای راسـتین دیوان فارسی عطا تتوی و هم چنین هشت بهشت او گ

فرهنگ و ادب ایرانی است که سالها خوانندگان سندی و شبه قاره را تحـت این شاعر نیک نفس و صوفی . تأثیر اندیشه های عارفانه خود قرار داده است

.پاکباز در اشعار فارسی خود سخت تحت تأثیر آثار ادب فارسی است

بی زلیخا رانما معایبه بیتا کمال عشق به یوسف بود گریبان گیر

04وامق نشان عورا را ۀبسوز سین جمال لیلی و آیینه دید مجنونسر

هـ فوت کـرده 1181پسر مخدوم محمد امین که در سال مخدوم محمد معینالکـرام آمـده تحفۀۀ در . است یکی از علماا بزرگ دوران کلهوره می باشـد

وی در همۀ . است است که مخدوم محمد معین شاگرد رشید عنایت اهلل بودهپدر مخدوم محمد معین که مخدوم محمـد امـین نـام . فنون دارای تبحر بود

مخدوم محمدمعین در همین . داشت به تته آمد و در این منطقه سکونت گزیدنواحی آموزش و پرورش کسب نموده در همه علوم تبحر به دسـت آورد و

در . لقاسم نقشبندی شدبعد از تحصیل علم مرید میان ابوا. عالمۀ زمان گشت اواخر عمر روابط دوستانه با شاه عبداللطیف بتایی که ملقب به طـارق بـود ،

رساله اویسیه که به زبان . هم چنین مؤلف کتابهای زیادی بوده است . داشت عـالوه بـر ایـن . فارسی داشته است دارای خصایص طریقه اویسیه می باشد

سنان ، رساله ای در تحقیق اهل بیـت ، شرح رموز عقاید الصوفیه ، ایقاظ الورساله در تنقید بر دومقام از فتح القدیر ، رساله در اثبات اسـالم ابـی طالـب

:شاعر محمد پناه رجا در مورد تاریخ وفات این بیت گفته است . وغیره

ناجی شد او که آل محمد معین اواسر سال رحلر او این ندا ز یبه آمد ب

31( هـ 1181) ق ، شاعر معروف زمان حکمرانـان . هـ 1183سال وفات محمد محسن تتوی

کلهوره بوده است او شاعر فارسی گوی است که با شعر خود به ایالت سـند محسن تتوی که در ردیف اول شعرای سند به شـمار . عظمت خاصی بخشید

آید کالم شان پر از رندی و سرمستی ، حال و هوای عشق ، سوز و سـاز میدر غزل وی تأثیرات . حبت ، بلندی تخیل و دیگر تأثیرات دلنشینی می باشدم

32.حافب به چشم می خوردبه عبارت دیگر همچنین تحت تأثیر ادب فارسی و مخصوصا حـافب

شیرازی ، سعدی شیرازی، طالب آملی و جامی است که حتی آثار آنان را نیز او در شعر یاد آور داستان های تضمین کرده است و اصوال اندیشه های بلند

.منصور حالج در ادب فارسی است 00 می کند دار ۀمنصور کی مالحظ از حرف حق نمی گورم هرچه سر رود

جای دیگری از بلندی های خود و از فقدان سخن شناسان شـکوه ورزیـده، :می گوید

اسدارم سخن بسی و ندارم سخن شن کم نیستم ز طالب و عرفی درین زمان

او در همه اصناف سخن، شعر سروده است اما متأسفانه با این که او قـانع تتـوی در . شاعر نامداری بوده است وضع زندگی او در خفاا می باشد

در تته با این کمالیت شاعری و لطافـت سـخن و » : مورد شعر او می نویسدیل بنـدی مالحت کالم کسی برنیامده ، رواج طرز استادان عجم و هند از تمث

.«و مناسبات شعری از اوست عقد دوازده گوهر، مثنوی طرز دانش ، اعالم مـاتم یـا : آثار او مانند

20محسـن تتـوی در تـاریخ . حملۀ حسینی و دیوان محسن معروف اسـت .31سالگی فوت کرده است 12ق در سن . هـ 1183شوال

ـ :ین ابو تراب میر حیدر الد « کامـل »وده و شاعر معروف زمان خـود ب

.م اتفاق افتاد1251/ هـ 1181وفات وی در سال . تخلص می کرد

02آخرین حرف آشنایان ن طه از نون کی رود ن ش آن خال سیه از دید بیرون کی رود

به قبیلۀ مقتدر کلهـورۀ سـند تعلـق داشـت : کلهوره خان میان محمد سرفراز

در سـال 38. د و حاکم سـند بـود پدرش میان غالم شاه بنیان گذار حیدرآباامـا در انصـرام . م بر مسند حکومت موروثی نشست 1222هـ مطابق 1168

تیمـور شـاه، . امور مملکت به خالف طریق والد خود عمل کردن آغاز نمود 32.سرفراز نمود« خدایار خانی » میان سرفراز خان را به عطیۀ لقب

شت و به صورتهای متنـوع میان سرفراز خان به زبان فارسی تسلط دا در زبان فارسی طبع آزمائی کرده است و در غزل به تتبع حافب می رفـت و

مـی گلفـام ، : سعی می کرد اصطالحات و تشبیهات شاعران ایرانی را ماننـد بعضـی از . سیمین بدن ، ابرو کمان ، تیر عشق ، گل عذار، عینا به کـار بـرد

:ی مانند غزلی به مطلع زیرغزلیات او یاد آور غزلیات مشهور سعد

08که تو چون رفته ای از جسم و جانم می رود هنال ای ما من بنشین دمی ک تن توانم می رود

.ایشان رباعی زیبا سروده است. شعر گوئی سرفراز معروف است کنمیما یاد ۀبست بال ز چون تو پرواز گیری در گلستان

09یاد دام ما فریاد می کن به چو تو بر شاخ گل باشی نواسن،

هــ 1189میر عبدالرشید شاعردورۀ کلهوره بودکه در سـال : میر عبدالرشید 10. م فوت کرد1258برابر با

طبق مؤلف مقاالت الشعراا چتر بهـوج یکـی از شـعراا وادبـای : چتر بهوج

بود و در بین پیـروان مـذهب هنـدو مقـام ( دورۀ کلهوره )معروف آن زمان گری دارای مهارت تامی نیـز بـود و در سـال منشیداشت او در فن شامخی 11. ق فوت کرد. هـ 1121

– 33/ هــ 1115اسم پدرش محمد معین است و در سـال : غالم علی مداح

.م متولد شد1232

پای ما دیوانگان را پای در زنجیر شد گر جنون سرمایۀ راحر نمی باشد چرا

44پای من از حل ۀ احباو در زنجیر شد حقصحبر یار بود سد سلوک را

قانع تخلص وی اسـت اسـم پـدرش عـزت اهلل بـن : قانع تتویشیر میر علی

تألیفـات . نظم و نثر هر دو را به مهارت می نوشـت « قانع» محمد کاظم بود 11. هـ می باشد 1203سال وفات ایشان 13. بسیار دارد

سن گرداو در زنجیر شدحهرمژ همچون شدتا مرا ز اشک مسلسل آو در زنجیر

42که او را خواو در زنجیر شد همچون آن پائی را رفتن نیسر از کوی تو شیدائی ترا

شاعر هفت زبان ، اسم اصلی وی عبدالوهاب است ، در سال : سچل سرمست

به سبب راست گویی.کرد تخلص می«فدایی»و « آشکار» هـ به دنیا آمد 1152در زمان حملۀ نادر شـاه و احمـد شـاه . معروف شد« سچو و سچل» خود به

ابدالی کشت و کشتار دید ، بی ثبـاتی دنیـا روحیـۀ سـچل را تحـت تـأثیر از حیث صوفی و عارف کامل شـناخته . گذاشت در نتیجه به تصوف پناه برد

کتابهای بسیار دارد، از جمله مثنوی عشق نامه ، مثنوی وحدت نامـه ، . می شود .ق فوت گردید. هـ 1282وی در سال . نوی درد نامه وغیره مث

واقف نشدیم ز رم و اسرار خواندیم کتابهای بسیار

46ک من ج عاشق نیسر گفتار هیهات حال ما مسر هیهات

از شـاعران عـارف ( رانی پور)به عبارت دیگر سچل سرمست درازا بود و سروده هـایش خطۀ سنداست که تحت تأثیر آموزشهای منصور حالج

همواره اشعار شیخ فرید الدین عطار نیشاپوری را به یاد می آورد و در اشعار 12تخلص می کرد « فدائی » و « آشکار»فارسی خود

از کفر او را ز دین بی ار کرد عشق اندر دل هر آن کس کار کرد

از محبر در گلو زنار کرد شیخ صنعان را درون کفر آورید

عطار کرد ههمچنان م تول ش شمس الحق تبری ی کشیدپوسر

48و اظهار کردااز اسرار ( ی)سر ش چون به دل شبلی رسیدلزور ع

همچنین سرمست اشعار سعدی شیرازی را با شـیوۀ بسـیار خـوب در زبـان شعر سندی تخیـل، اسـتعارات و تشـبیهات را از . سندی ترجمه کرده است ن کسب کرده زیرا باوجود اینکه سـرزمین سـند از زبان فارسی و فرهنگ ایرا

اشجار سرو و صنوبر و شمشاد و چنار تهـی دامـن اسـت و ایـن ریگزارنـه نرگس دارد و نه بنفشه ، نه گل دارد و نه الله ، نه کبک دارد و نه قمری ، نه گل دارد نه ریاحین ، نه اینجا رکن آباد است و نه مصـلی، و ایـن سـرزمین

سـرد و تابسـتان گـرم و بادهـای اسـت ولـی تتبـع و تقلـد دارای زمستان اصطالحات فارسی و استعارات شعر ایرانی ، شعر سندی را پربهـار سـاخته

. شعرای سندی در عهد کلهوران و تالپوران مورد پسـند قـرار گرفـت . است نعت و منقبـت . ساختندمیشعراا سند غزل می سرودند و مثل فارسی قصاید

شعراا سند در تمام . ت سرمایۀ شعر سندی را تشکیل می دادو مرثیه و مناجاو استعارات فارسی را جزو زبـان خـود . انواع از شعرای ایران پیروی کردند

آثار شعراا سند مانند گدا، مرتضائی ، سانگی بلبـل ، علـوی ، . قرار داده اند 19.قلیچ وغیره این موضوع را روشن می سازد

پدرش میر علی شیر قـانع . متولد شد« تته»هـ در 1161در سال : مایل تتوی

سبک و مضامین شاعران ایرانـی را در . نیز شاعر و مؤرخ و تذکره نویس بودمجمـع »،«ساقی نامه »نعت و مرثیه و ماده تاریخ پیروی کرده ، آثار او شامل

کلیـات اشـعار . در بردارندۀ تذکرۀ شاعران فارسی گوی سند اسـت « البلغاااشعار فارسی مایل پر از اصطالحات و . 50یل نیز چاپ شده است فارسی ما

اسیر زلـف »، «غالم زر خرید»، « نقد جان »تعبیرات شاعران ایرانی است که

تنها برگرفته از یـک غـزل فارسـی « طبع گهربار»، « چشم خمار» ، « خم دار .51اوست

او در شعر . ه است محمد پناه رجا یک شاعر بلند رتبه ی تته بود: رجا تتویو سخن شاگرد میر حیدرالدین ابوتراب کامل بود او شاعر باحوصله و جدی

.52بود

او هم شاعر بلنـد پایـۀ .فرزند ابوالمکارم شهود بوده است: ین حسن معین الدزبان فارسی بوده و هم آدم پارسا بود وقتی که خانه اش می ساختند به جای

اده می شد، یکی پرسید چرا از مـیخ هـای آهنـی میخ آهنی از طناب ها استف :استفاده نمی کنید ایشان در جوابش این اشعار فی البدیهه گفت

به ازین دیگری چه آراید خانۀ بی ب ای فانی را

20کار آید ه که ترا جاودان ب فکر بیر دگر چرا نکنی

شیخ محمد محفوظ ولد شیخ محمـد مریـد ، سـرخوش تخلـص : سرخوش در ابتداا فدائی تخلص می کرد، می گوینـد کـه آدم خیلـی خـوش . اشتد

مدتی از طرف میان نور محمد در کابل نیز وظـایفی انجـام داده . اخالق بود :شعر زیر از وی می باشد. است

24ای دل نترا که گفر که رو در پی بتا خراو کرد فغان تو آسمان ای دل

و شـعرای معـروف دورۀ کلهـوره بـوده از علماا و فضـال داؤد خان عباسی

صاحب مقاالت الشعراا ذکر وی را به عنوان یکی از شخصیت هـای . است صید المراد فی »میان داؤد خان عباسی دارای تألیف . مهمی زمان کرده است

فلـت در سـال .سـی .تألیف فوق الذکر را سرهنگ دی. است « قوانین الصیاد 55. م به چاپ رسانده است 1906

مرد صوفی منش ، صاحب دیوان غزل و شاعر خیلـی : میرزا غالم علی مومن :معروف بود، می گوید

26 هرکه نان خویش بر بیگانه بخشد تارک اسر گیری رابدان شهترک دنیا نیم نان و گو

منابع و مآخذ ر ، اکتب یدکتر یمین خان الهور :تصنیف ،تاریخ شعر و سخنوران فارسی در الهور – 1

.21م ، ص 1921 210کراچی ، ص سنز فیروز « پاکستان » - 2 211تا 210ص ،" " " همان کتاب – 3

بورد، بیین راشدی، سندی ادقانع ، میر علی شیر ، مکلی نامه باحواشی حسام الد – 1 .95م ، حاشیه ص 1928حیدرآباد ،

5 – Persian Poets of Sind, page No 6. 61 – 60، ص 83 – 82مجلۀ دانش شماره – 8 .39 – 36تاریخ ادبیات مسلمانان پاک و هند ، جلد سوم ، ص – 2 .10همان کتاب، ص – 6 1383زبان فارسی زبان علم ، مجموعۀ سخنرانی های دومین سمینار نشر فارسی سال – 9

.112ص / ش .118م ، ص 1900/ ق . هـ 1316لب تاریخ سند از خداداد خان در سنه – 10 368تاریخ سند، جلد دوم ، ص – 11 118لب تاریخ سند ، ص – 12 121همان کتاب ، ص – 13 129تاریخ مختصر روابط پاکستان و ایران و سهم سند در ترویج زبان فارسی ، ص – 11

.55 – 51به حوالۀ دانش شماره – ترجمه ) 521م ، ص 1921از اعجاز الحق قدوسی( به زبان اردو) 2تاریخ سند جلد – 15

(از اردو به فارسی (ترجمه از اردو به فارسی ) 551همان کتاب ، ص – 18 .555 – 551همان کتاب، ص – 12تاریخ مختصر روابط پاکستان و ایران و سهم در ترویج زبان فارسی به حواله دانش – 16

.125، ص 55 – 51شماره فارسی در هند و پاکستان، تألیف مظفر حسین شمیم کراچی خالصه از مقدمـه شعر – 19

.ص ح تا د .22، ص 83 – 82مجلۀ دانش شماره – 20 .62همان ، ص – 21 212فیروز سنز کراچی ، ص ( مجموعۀ مقاالت )پاکستان – 22 .20، ص 2003اکتبر 11مجموعۀ مقاالت سمینار زبان و ادبیات فارسی در سند – 23 .22همان کتاب ، ص – 21 139تاریخ ادبیات مسلمانان و هند، جلد چهارم از مقبول بدخشانی ، ص – 25 .همان کتاب ، همان ص – 28 22،ص 2003اکتبر 11مجموعۀ مقاالت سمینار زبان و ادبیات فارسی در سند – 22 26همان کتاب ، ص – 26 همان کتاب ، همان ص – 29

به تصحیح و مقدمه سـید محمـد مطیـع اهلل راشـد، ( عبدالحکیم تتوی )دیوان عطا – 30 حیدرآباد –سندی ادبی بورد، کراچی

556تـا 555تاریخ سند، جلد دوم اعجاز الحق قدوسی، مرکـزی اردو بـورد ، ص – 31 (ترجمه از اردو به فارسی) 525و 521همان کتاب ، ص – 32ه محمد حبیب اهلل رشدی، سندی ادبی بـورد دیوان محسن تتوی به تصحیح و مقدم – 33

.103م ، ص 1982حیدرآباد (ترجمه از اردو ) 522و 528پ 525تاریخ سند، جلد دوم ، ص – 3135 – Persian Poets of Sind , pp 100-101

م کراچی بـه حوالـۀ دانـش 1922کلیات فارسی سرفراز به تصحیح خضر نوشاهی – 38 .29، ص 83 – 82شماره

حیدرآباد پاکستان ، ص –لب تاریخ سند از خداداد خان، سندی ادبی بورد کراچی – 32131. .60 – 29، ص 83 – 82به حوالۀ دانش شماره 99کلیات سرفراز، ص – 3639 – Persian Poets of Sind,page No139 162، ص 55 – 51دانش شماره – 10 561جلد دوم ، ص ،تاریخ سند – 11 162، ص 55 – 51 ۀدانش شمار – 12 588و 585جلد دوم ، ص ،تاریخ سند – 13 521همان کتاب ، ص – 11 531مقاالت الشعراا ، ص ۀتذکر – 15 163، ص 55 – 51 ۀدانش شمار(الف – 18

511تاریخ ادبیات مسلمانان پاک و هند ، جلد سیزدهم ، ص ( ب ، لکهنودیوان آشکار به سعی بشن الل – 12 .36همان کتاب ، ص – 16از موالنا عبدالواحـد ،تأثیر زبان فارسی در زبان سندی( مقاالت ۀمجموع)پاکستان – 19

213سندی ، ص ،کلیات مایل ، تصحیح محمود عباسی و محمد حبیب اهلل رشدی ، سندی ادبی بورد – 50

.م1959حیدرآباد .همان کتاب – 51 526، ص جلد دوم ،تاریخ سند – 52 561ص "همان کتاب – 53 560ص "همان کتاب – 51 529ص "همان کتاب – 5558 – Persian Poets of Sind, pp100-101

*****

1سید مرتضی موسوی

1کلهوره ۀقصیده گویی فارسی در دور

:چکیده

سا احتساب 01اگرشه دورۀ فرمانروایی دودمان کلهوره در حدود ر تاریخ شعر و ادب سرزمین سند مدت کوت اه و مح دودی می شود که د

است ، اما در همین عصر ده ها سخنور فارسی سرا به اغلب اصناس س خن اولین کسی که به برکت طو عم ر . از جمله به قصیده سرایی پرداخته اند

آخرین دودهۀ زندگانی وی معاصر با اولین دو دهۀ حکمرانی کلهوره ب وده ، ( ق . ه 1111م )و محمد محسن تتوی ( ق . ه 1111. م)عطامال عبدالحکیم

سی د م یر ج ان محمد رض وی ( ق . . ه 1111م )محمد معین تتوی تسلیم میر علی شیر ق انع ( ق . ه 1111م پس از )میر عبدالرشید ( ق . ه 1110م )

محمد پن اه رج ا و ش یوا رام عط ارد در قص یده ( ق . ه 1111م )تتوی با وصف این ک ه غ ز س رایی . ایی دارای امتیازاتی بر سایرین بوده اندسر

محبوب ترین صنف سخن در این دوره به شمار می رفت ولی بنا به اشتیاق فارسی سرایان به نعت و منقبت سرایی صنف قصیده م ورد توج ه بیم تر قرار گرفته و حتی قصیده سرایی در مدح فرمانروایان یا ام رای وق ت ب ه

دوم اهمیت قرار داشت و این امر را در آا ار س خنوران ممت از ای ن درجۀصاحب نظران، دورۀ کلهورا را از حی ث روا ش عر . عصر مالحظه می کنیم

.وادب فارسی دورۀ پر بار قلمداد کرده اند***

عقب نمای تاریخی

. در اواخر قرن اول هجری سرزمین سند به وسیلۀ اعراب گشوده شد و سوم هجری فرمانداران این منطقه از طرف خلفای وقت امـوی در قرن دوم

اسالم آباد –کز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان ، مر«دانش»مدیر فصلنامه - 1

م2008نویه اژ/ 1361بهمن ، متن مقاله برای سومین همایش زبان و ادبیات فارسی در سندهـ - 2

در نیمـۀ دوم قـرن سـوم صـفاریان در . و عباسی اعزام و منصوب می شدند – 258)بنـابراین معتمـد . صفحات خاوری خالفت قدرتی به دست آوردنـد

فرمان حکمرانی یعقوب بن لیث بر سند را صادر نمود و پـس ( ق . هـ 229ق سـلطان . هــ 118در . عمرو بن لیث به این منصب رسـید از او برادرش

محمود غزنوی ملتان و اوچ را به تصرف درآورد و در سال بعد سیوسـتان و تته توسط وزیرش عبدالرزاق گشوده شد وسیطرۀ اعراب در سـند بـه پایـان

.سند تا دورۀ خسرو ملک در محروسۀ غزنویان ادامه یافت. یافتفتـاب اقبـال غوریـان در الهـور و حومـه در ربع آخر قرن ششـم آ

ق مولتان و اوچ . هـ 591سلطان شهاب الدین غوری در . درخشیدن گرفت بعـد از . را منضم ساخت و غالم وی در گشایش نواحی سند توفیـق یافـت

درگذشت شهاب الدین غوری همان غـالم او قطـب الـدین ایبـک براریکـۀ همزمان بافرمانروایی شمس . کیه زدسلطنت متصرفات شبه قاره ای غوریان ت

بر سند و اوچ و ملتان ناصر الدین قباچه ( ق . هـ 833 – 802)الدین التمش ق سیوستان توسط مغولها مورد تهـاجم قـرار . هـ 892در . حکمرانی داشت

ولی به دستور سلطان وقت عالا الدین ، نصرت خان بـه مزاحمـت . گرفت .عقب نشینی کرد برخاست و آنها را مجبور به

ـ اینک نگاهـی به دودمانهای حـکمرانان سند از اوائـل لهوره ـتـا کاواخر قرن هفتم نوزده حکمران سومره ، از . هـ 613تا 116از : می اندازیم

دو حکمران ارغـون، از 982هـ تا 928هفده حکمران سمه ، از . هـ 928تا هــ حاکمـان 1116هـ تا 1001هـ چهار حکمران ترخان، 1001هـ تا 982

1131و از ( از اکبر تا اورنگ زیـب )اعزامی چهار پادشاه تیموریان شبه قاره هـ خانوادۀ کلهوره دارای هفت حکمران بـه ترتیـب میـان نـور 1199هـ تا

محمد ، محمد مراد خان ، غالم شاه ، محمد سرفراز خـان ، محمـود خـان ، برخـی از مؤرخـان و . کومت داشتندغالم نبی ، عبدالنبی بر سرزمین سند ح

. 1ق شمرده اند. هـ 1220هـ تا 1123دورۀ سلطنت کلهوره را از گزارشگران،شایسته یادآوری است که اولین آثار معظم به زبـان فارسـی کـه در

سرزمین سند به سلک نگارش و برگردان قرار گرفت ، ترجمۀ فارسی منهاج

.911احمد ، ص الدیندکتر ظهور ( اردو – 3ج )پاکستان مین فارسی ادب -1

بع معتبر منهاج المسـالک و کتـاب فتـوح الدین و الملک که در برخی از مناالسند و الهند ضـبط شـده و به طـور چچ نامه و فتح نامه سند هـم خوانـده

، آثار فارسی شیخ عثمـان (هـ 815م )شود ، توسط علی بن حامد کوفی میو نخسـتین ( هــ 823م )بن ابراهیم مروندی معروف به لعل شـهباز قلنـدر

.الحکایات محمد عوفی می باشد تذکرۀ لباب االلباب و جوامع

قصیده گویی فارسی در دورۀ کلهوره (ق . هـ 1110م ) عطا تتوی – 1اولین سخنوری که به برکت طـول عمـر دورۀ حکمرانـی برخـی از

فرمانروایان سند پیش از دورۀ کلهـورا را نیـز درک کـرد، مـال عبـدالحکیم در اولین دو دهۀ حکمرانی عطاست که در ربع دوم قرن یازدهم به دنیا آمد و

کلهوره می زیست و به گفتۀ برخی از گزارشـگران میـان نـود و صـد سـال 1.ق نقل شده. هـ 1110زیست و سال وفاتش معموال

عطا تتوی در انواع اصناف سخن از جمله غزل ، مقطعات ، قصیده ، ـ ا در ترکیب بند ، ترجیع بند ، رباعیات و حتی هجاگویی یدطولی داشت، ام

این گفتار به مناسبت موضوع، تنها دربـارۀ قصـیده گـویی وی ، بررسـیهایی . خواهیم کرد

( ع)مناقب حضرت امیر ( ص )غیر از حمد الهی ، نعت رسول اکرم :و اهل بیت اطهار از موضوعات مرغوب عطا تتوی بوده است

نام تو ورد خفته و بیدار یا علی یاد علی بناد علی یاد می دهد

ار یاعلیای چاکرت اویس چو عم خاک درت سکندر و سنجر چو قنبر اسر

تکرار یا علی تو آگهی چه حاجر ای مظهر العجائب و ای کاشف الغموم

ا یار یاعلی تا وارهم ز منر از حاجر و لجاجر یرم نگا دار

یاعلی ارزد ذوالف ار ن ش نمود بر اهل بغی دسر علی ذوالف ار زد

4در دیار وطن زار یاعلی افتاد الم تو ای شا دین پنا «عطا»مسکین

.99ۀ دیوان عطا، سید مطیع اهلل راشد، ص مقدم -1

396وان عطا ، ص دی - 2

عطا قصیدۀ منقبتی با عنوان بهارستان دارد با مطلع نهال داغ تو بر سینه ام نشان دارد خیال روی تو در دید ام مکان دارد

مضامین بهاری زیبـایی بـه میـان آورده کـه خوانـدنی مقدمۀدر این قصیده :است

که ن د نرگس تو عرض بوستان دارد بهار آیینه بندی نمود از گل باغ

1ب یر پای تو الوان گلفشان دارد باغ از گل و سرو اشصورت فره صبا ب

:تا اینکه به منقبت می پردازد جان دارده که روح قدس ترا مرحبا ب ل حبیب خداتوئی که م تدی او

خطاو تو اسداهلل شایگان دارد (ص)لی وصی نبی ععلی ولی خدا و

به صب حق که نه امکان آن مکان دارد سهو گفر کسی لفظ جور بی موقع ه ب

4که زیر پا همه فرق مخالفان دارد کرا مجال که با البی نماید جور

:در منقبتی دیگر عطا چنین گوید پیشۀ ما هسر بر نام تو ایثار شدن یا علی شیر خدا جای تو دل بیشۀ ما

0بی هوای تو نه فکریسر در اندیشۀ ما من ل هرگه بی والی تو نه راهی اسر ب

. عطا در مدح حکمرانان ، امرا و نوابان معاصر نیز سروده هـایی دارد :در خیرمقدم نواب متین الدین خان گوید

بهار باز آمد فیض به فضل بهار ه ار شکر که آن داعیان نواز آمد

رخای گلشن جان سرو سرفراز آمد الدینع و عال متین صاحبامیر

4به یمن مشغلۀ دعوت نیاز آمد امید پیر و جوان مدعای اهل عطا

:در ستایش لطف علی خان چنین سروده سرور و عیش و خوشی خلوت اسیران اسر م ام عافیر اندر جهان کون و فساد

دستگیران اسر وشا امیر ز پیرانخ امیر لطف علی خان مهدی االوصاف

2 ریب از نظر افتادۀ ح یران اسر «عطا»حال زار ه نگر ز گوشۀ چشمی ب

398دیوان عطا، ص -1

.همان همو -2

.399همان ، ص -3

118همان ، ص -4

112همان ص -8

(ق . هـ 1183م ) محسن تتوی – 2سـال 12ق چشم بـه جهـان گشـود و فقـط . هـ 1121محسن در

وی دارای سروده هـای . ق بدرود حیات گفت . هـ 1183زندگی کرد و در ریبا در کلیۀ اصناف سخن است که دلیل بر پر بار بودن زنـدگانی گوناگون تق

باصدها غزل، مقطعات ، مخمسات ، ترکیب بنـد ، مثنویـات ، . کوتاه اوست قصیده بلند و باالیی اسـت 31قطعات تاریخ و سایر آن محسن تتوی دارای

که در حدود دو سوم شان در منقبت حضرت امیر ، ائمۀ اثنا عشر و یک سوم تنها قصیدۀ نعتیه که دارد چنـد . نیز در مدح امرا و حکمرانان وقت می باشد

:بیت نمونه که بر حرارت ایمانی او شاهد است

ع دۀ امر گل ار صبا سازد حل حمل ه یونس مهر چو از حوت در آید ب

که بغیر از مددش دسر قضا باشد شل خاتم دسر خدا تخر نشین لوالک

شافع روز ج ا ناسخ ادیان و ملل فراد بشررحمر حق سبب خل ر ا

1که شود خیر ازو چشم حسود احول مهر آل تو چنان از دل من شد رخشان

:در قصیدۀ منقبتی بدین گونه سروده سرور مردان ، شه شاهان ، علی مرتضی شیر خدا(ص)ساقی کو ر، وصی مصطفی

ج خ المی درش طاعر هبا آن که آن که بی مهر والیش حکم ایمان بی سند

التا امامر بهترین اوصیا ۀدر والد سبطین و اخ احمد و زو بتول

4روز و شب در گلشن مدح تو دارد نغمه ها مداحان تسر یاامیرالمومنین محسن ز

:محسن در منقبت حضرت سید الشهدا سروده ، بیتی چند پا کال قیصر و تخر قبادهمچو ن ش شهسوار دوش پیغمبر که باشد بر درش

نه امام پاک دین معصوم از رجس و فساد تو بهار گلشن زهرا که باشد میو اش

می توان گم گشتگان را برد بر را رشاد نور چشم مرتضی ک اشعۀ انوار او

0ن د جم بود پای جراده هدیۀ موری ب ن د جان پیش سگانر می کند محسن نثار

266 - 268دیوان محسن ، ص -1

291 - 291همان ، ص -2

323 - 322، ص همان -3

ر شاه افشار قصیده ای دارد که چند بیت به طـور نمونـه محسن در مدح ناد :درج می شود

رنگ مهر و ما ه سایه گستر شد به فرق ما ب شکر هلل کافتاو رافر خدام شا

ای که در بحر مدیحر ع ل اول در شنا ملک بخشا سرورا شاهنشه بحر و برا

ن احرام طوف بارگا ابسر هر کس بر می الطاف آن دریای فیض بر امید بخشش و

1همچو مور آورد رو سوی سلیمان دستگا زان میان محسن که باشد مدح سن، اهل بیر

:در مدح میان نور محمد کلهوره محسن در قصیده ای سروده خ شعاع زان مه انور رسیده نامه ب صبح که از گرد را خسرو خاور رسید

گل و لیک مثل تو کمتر رسید کرد بسی اللۀ عباسی ای در چمن هاشمی

4را ضیا از مه انور رسید زان که سها محسن گمنام را نام تو نامی بود

محسن در مدح صادق علی خان فرزند نواب سیف اهلل خان، آخرین ناظم تته :قصیده ای به بحر طویل سروده ( 1150 – 1119)

تاو تیغش ز پا در آمده ل مومی سیا ظلمر بچو نخ سحر که دارای هفر کشور به تخر فیروز گون برآمد

حق شاهی که بهر فرقش ز انما تا و افسر آمده ب باغ گیتی گل نشاطش شگفته باداه همیشه یارو ب

0ز صد یکی هم توان برآمد« محسن»ز حق مدحش چگونه توان ز هر مو قلم رساندن دوات ز آو حیات کردن

(ق . هـ 1180) محمد معین تتوی تسلیم – 3فاضل خـان ( نوۀ)مخدوم محمد معین تتوی متخلص به تسلیم نواسۀ

جامع علوم معقول و منقول حاوی معالم فروع و اصول، کاشف ... میر منشی در سـنۀ ( تسـلیم ) 1محیط آثار معـارف سـبحانی ... حقایق علمی و عملی

بـت داعی حق را لبیـک اجا ( ق . هـ 1180)شصت بعد هزار و صد هجری سخنوران برجستۀ معاصـر نظیـر 5گفته احرام طواف کوی دوست در برکرده

محمد محسن تتوی ، محمـد پنـاه رجـا و میـان نعمـت اهلل قطعـات تـاریخ

339 - 332دیوان محسن ، ص -1

312 - 315همان ، ص -2

380 - 359همان ، ص -3

121الشعرا، ص ۀ مقاالت تذکر -4

123همان ، ص -8

ارتـحالش را به نظم کـشیدند که نمایانگر مـنزلت وی در عــرصۀ ســخن .از سرودۀ منقبتی اوست . می باشد

رون توسن افالک زین ما شد بوده علی ولی چو امام مبین ما شد بود

هر سو جبین ما شد بود ه که شکل سجد ب که گفر با دف و نی درس انما امروز

1ما شد بود ز جوهر یمن دل نگین برای ن ش خوش دین جعفری تسلیم

(ق . هـ 1203م ) میر علی شیر قانع تتوی – 1د منثـور و منظـوم تذکره نویس ، مؤرخ، سخنور و صاحب آثار متعد

. دیگر در عرصۀ سخنوری دارای قصایدی اسـت از جملـه نعتیـه و منقبتـی :ابیاتی چند از قصیدۀ نعتیه قانع درج می شود

ات کائنات شدند محو یکسرشذر روی زمین مهر انورشه چون خیمه زد ب

رشیر و شبسعدین بر آمد شب تحویل تا که یافته در خانۀ نبی

4ذات اصغرش نبی شد نوح اهل بیر نه چون زد جوش از تنور شام طوفان فت

:قانع در یکی از قصاید منقبتی چنین سروده

ذوالف ار سر سر جان عدو گا جدل مطلعی سر زد چون تیغ دو دم ک اعجاز

توأمان داشر وجود تو خدا ع وجل ای به ذات نبی از پاکی گوهر ز ازل

از نبی خواندم هم افعل و هم ال تفعل چه شد امر و نهیحب و بغض تو بود آن

0گشته منسوخ برت قاعدۀ لیر ولعل امر و ع م تو بود در صفر کن فیکون

(هـ 1182م ) ص به میرسید میر جان محمد رضوی متخل – 5بـا . معروف به میر جان اهلل شاه از سخنوران نامی دورۀ کلهوره است

هنگام شهادت شاه عنایت بسیار ملول شد و . ط داشتسلسلۀ سهروردیه ارتبا :در قصیدۀ رثایی چنین سرود

128، ص ۀ مقاالت الشعرااتذکر - 1

569 - 566مقاالت الشعرا، ص -2

590 - 569همان ، ص -3

ای از تو شد هویدا در بندگی خدائی و ای بر قد تو زیبا تشریف کبریائی

شد بر سرت مسلم آئین م تدائی وضع قلندرانر گو برد از مشایخ

ن کار را روائی دادند در خالیق ای طالو حق ز هر سو در حضرتر دویدند

1 افل که سربریدن اف ون کند ضیائی برخاسر تا نشاند شمع وجود حق را

:چند بیت اقتباس می شود « میر»از سروده های معنوی این بحر در سفینۀ ما مو می زند ما مو می زند ۀنور خدا به سین

از سا ر شبینۀ ما مو می زند آتش که سینۀ دل منصور را گداخر

4ما مو می زند ۀراز جهان به سین تا جلو گا معنی توحید گشر میر

(ق .هـ 1189م پس از ) میر عبدالرشید – 8فرزند عبدالغفور حسینی تتوی دانشمند برجستۀ عصر خود بوده و دو

کتاب لغت باعنوان فرهنگ رشیدی و منتخب اللغات از آثار شناخته شدۀ وی :در تتبع قصیدۀ معروف خاقانی. نیز توجهی داشتهبه صنف قصیده . می باشند

چون شفق در خون نشیند چشم شب پیمای من صبحدم چون کله بندد آ دود آسای من

:قصیدۀ دل انگیزی سروده است

شورش زنجیر اف ون می کند سودای من باز طغیان جنون دارد دل شیدای من

ک پریشانی بود جمعیر اج ای من چون خیال کاکل خوبان کنم از سر برون

می رود در کشور دانش کنون و ای من شهریار فضلم و شهر معانی و جای من

افتخار اهل عرفان سید و موالی من این همه فخرم روا باشد چو هسر از را فضل

0نور یب روشن دیدۀ بینای من ه شد ب شا دین یعنی علی المرتضی ک مهر او

حمد پناه متخلص به رجام – 2رجا هم عصر میر علی شیر قانع تتوی بود و هـر دو از محضـر میـر

وی برای نویسـندگی و . حیدر الدین ابو تراب کامل استفاده هایی داشته اند

1 - Persian Poets of Sindh pp. 102 – 103.

2 - Persian Poets of Sindh ,p 111.

3- Ibid, pp 113 – 114.

در حمد . سروده های مزاح آمیز نیز داشته است . شعرگویی هر دو شهره بود :باری تعالی می گوید

ستاد شمع مانند از نای خود زبانم را د روشن کن بیانم رانور حمه خداوندا ب

چمن پیرای شهرت کن الهی بوستانم را چو سعدی صد گلستان معنی من در بغل دارد

1بشو صهبای معنی رب د طبع جوانم را رسا فرما چو پیران ن اکر فهم فکر من

شیوک رام عطارد – 6

وی بهره هـایی بـرده در انـواع از تربیت و آموزش محمد محسن تت منشی امل رای اهل ارورا برخی آثار و مکاتیب . اصناف سخن دست داشت

:از سروده های اوست . گرد آورده« انشای عطارد»وی را در کتاب هر دو جا سر به سنگ کوفتن اسر سر سجد در سومنات و کعبه یکی

:دآورمیدر بیتی از شاگردی محسن تتوی سخنی به میان از اینکه شهرت شاگرد فخر استاد اسر «محسن»عطارد از سخنم شاد می شود

ارزیابی

گـردد، میدورۀ کلهورا از لحاظ زمان در حدود هفتاد سال احتساب اما خوشبختانه در همین مدت کوتاهی سخنوران نـامی بـه سـرودن قصـیده

ب تـرین باوصف این در همین دوره غـزل سـرایی محبـو . توجه می نمودنداز ویژگیهـای قصـیده گـویی دورۀ کلهـورا . صنف سخن به شمار می رفت

اشتیاق فوق العاده فارسی سرایان به نعت و منقبت گویی است و از شـاعران جالب توجه است کـه . مسالک مختلف به این موضوع صمیمانه پرداخته اند

یـت قصایدی در مدح حاکمان و امرای وقت در این دوره به درجـۀ دوم اهم این امر را در آثار قصیده سرایان بزرگ نظیر عطا تتوی ، محسن . قرار داشت

به وجود آمدن حملـۀ . تتوی ، محمد پناه رجا و قانع تتوی مالحظه می کنیم . حسینی و مختار نامه نیز به حجم شعر رثائی این دوره گواه صادق می باشد

ادب فارسـی بـه به طور کلی دورۀ کلهورا را صاحبنظران از حیـث شـعر و .قلمداد کرده اند « دوره پربار»عنوان

1 - Persian Poets of Sindh , p117.

منابع و مآخذ

احمد ، دکتر ظهور الدین ، آغاز و ارتقای زبان فارسی در شـبه قـاره ، اسـالم آبـاد، – 1 .م2000

ادارۀ تحقیقـات ( اردو 3ج ) احمد ، دکتر ظهور الدین ، پاکستان مـین فارسـی ادب – 2 .م1922الهور دانشگاه پنجاب ، پاکستان

راشدی ، سید حسام الدین ، مقاالت الشعرا، میر علی شیر قانع تتوی ، سندهی ا دبـی – 3 .م1952بورد کراچی ،

، میر علی شیر قـانع تتـوی ، سـندهی 3ج تحفۀ ا لرما راشدی ، سید حسام الدین ، – 1 .م1921ادبی بورد ، حیدرآباد،

اهلل ، دیوان عطا سرودۀ عبدالحکیم عطـا تتـوی ، راشد برهانپوری ، سید محمد مطیع – 5 .سندهی ادبی بورد، حیدرآباد سندهـ ، بی تا

رشدی ، محمد حبیب اهلل ، دیوان محسن تتوی سرودۀ محمد محسن تتوی ، سـندهی – 8 ادبی بورد ، حیدرآباد سندهـ ، بی تا

براهیم خلیل تتوی ، راشدی، سید حسام الدین ، تکملۀ مقاالت الشعرا، مخدوم محمد ا – 2 .م1956سندهی ادبی بورد،

مجموعۀ مقاالت سمینار زبان و ادبیات فارسـی در سـند ، بخـش فارسـی دانشـگاه – 6 .م2003اکتبر / 1362ایران ، کراچی، مهر .ا.خانۀ فرهنگ ج/ کراچی

9 – Persian Poets of Sind , Dr. H.I.Sadarangani, Sindhi Adabi

Board, Karachi 1956.

*****

1دکتر گل حسن لغاری

معرفی و بررسی سایر کتابهای فارسی کلهورا ۀدر دور

(م 1011تا 1011/ ق. ه 1110تا 1111)

:چکیدهبا معرفی دورۀ فرمانروایی کلهورا که دودمان عباسیه نیز به ش مار

ب ه می ان می رود، بررسی اوضاع آموزشی، علمی ، اجتماعی عصر با اختصار آن گاه آاار منثور و مؤلفان شان از قبیل تاریخ، تذکره و رساله . آمده است

و همننین فارسی سرایانی دارای مجموعه های شعری در اصناس گونه گون از آاار عمدۀ منث ور ای ن دوره . به کوتاهی م ورد بحث ق رار گرفته است

الکرام ، تحفۀ ان طریقت ، االولیا، معیار سالکیقۀ می توان مقاالت المعرا ، حدتذکرۀ ممایخ سیوستان ، رسائل مال خیالی، بهاء الدین دلق پوق ، فتحی ه ، بیان العارفین و تنبیه الغافلین و سایر آن را نام برد و م ورد اس تفاده ق رار

از سخنوران فارسی گوی دورۀ کله ورا ش رح ح ا و آا ار مجمل ی از . داد، محمد محسن تتوی ، سید نجم ال دین « متسلی»مخدوم محمد معین تتوی

عزلت ، سید جان اهلل شاه رضوی، میر عبدالرشید تتوی ، میر علی شیر ق انع تتوی ، مخدوم محمد هاشم سندی ، حاجی فقیر اهلل عل وی، منم ی ش یوا رام عطارد، میان نور محمد کلهورا ، سرفراز خان کلهورا تذکر جالبی صورت

ارسی نویسان و فارسی گویان در غنای شعر و ادب گرفته که نمانرر سهم ف .فارسی در سند طی دورۀ کلهورا می باشد***

کلهورا معروف به خاندان عباسیه شمرده می شود و این طائفه ، اصل و . گردانـد میوابسته ( ص)عم رسول اکرم ( 1)نسل خود را از حضرت عباس

از بـس طویـل تشـریح و « ما تحفۀ الر»اگرچه شجرۀ نسب ایشان به روایت البته میـان . همرأی نیستند( 2)تعبیر شده است ، و دربارۀ نسب شان مؤرخان

بن گجن شاه اولین بنیان گذار این خانواده بوده و خیلی درویش ، « آدم شاه »( 3)بزرگ و خداپرست بود و زیادتر مردم باعث مریدی و دعا به آنها رجـوع

. ۀ دولتی تندوجام سندگروه فارسی، دانشکد ۀاستاد باز نشست - 1

کـه االن الرکانـه ، نصـیرآباد و « چاند که »احیۀ این بزرگ ، در ن. می شدند/ هــ 922سکونت اختیار کرد و سـال والدت آدم شـاه . قنبر معروف است

.م است1800/ هـ 1009م است و شهادتش 1520بعد از شهادت آدم شاه ، فرزندش میان داوود به مسند پـدر نشسـت لی را بیفــزود و جماعــت و مریــدان را توســیع داد و نیــز زمینــات اصــ( 1)

چـون میـان داوود . وصاحب حیثیت بوده ، در زندگی او امن و راحت بـود شد و او ( 5)وفات یافت، پسرش میان الیاس بر همان مسند موروثی فروزان

چـون درگذشـت، بـرادر او میـان . هم زمینات و کشاورزی را اضافه نمـود لـی شـد و ایـن خی ( 8)شاهلعلی عرف شاهل محمد مسند مـوروثی مکـین

آن وقت ، سانگی و آبره نامی قومی توانـا و . پرهیزگار و صاحب تقوی بوده« لب تاریخ سـند »زورمند بودند و آنها برای قبضۀ زمینها جنگیدند ، صاحب

:نوشته .شد ( 2)م کشته 1852/ هـ 1086در آن جنگ الولد در سال

روثی در همین سال میان نصیر محمد ولد میان الیاس بـر مسـند مـو بزرگان جلوه افروز شد و رشد و هدایت را رونق و فـرو بخشـید و خـود

صاحب مرأت عباسیه دربارۀ زهـد و . درویش و خداپرست و بسیار دلیر بود میان نصیر محمـد بـن الیـاس مرحـوم : کندمیتقوی او به این طور ستایش

ـ و او . دمرقوم در عالم عبادت مجتهد وقت گردید، عامه مردم بر او گرد آمدنعاقبت بینی کرده از فرط لحاظ به طرف ملتان و الهور هجرت گزیده و بعـد

.رسید( 6)مدتی از آنجا رجعت ورزیده در اقطاع متعلقه مردم چینه وفات یافـت و پسـرش 1891/ هـ 1103میان نصیر محمد در سال

آخر کار بعـد از فتوحـات (. 9)میان دین محمد بر مسند موروثی فائز گردید 1899/ هـ 1111زیاد و تصرف بر ملکهایی بسیار ، به حکم کردگار در سال

بعد از وفات میان دین محمد ، بـرادرش میـان (. 10)م فوت گردید 1200 –م بر مسند کرامت موروثی و دولـت و حشـمت 1200/ هـ 1111یار محمد لـین و در دورۀ کلهورا عباسیان این نزاع زیاد بـوده کـه او (. 11)قرار گرفت

فـرمـانـروای ایـن خـانواده که بوده؟ اغلب مؤرخان به ایـن رای هسـتند و 1112یار محمدکـه آغـازش نویسند که اولین فرمانروای این خانواده میان می (12)باید شمرد 1201 – 1200 /هـ

بعد از وفات میان یار محمد ، پسرش میان نور محمد ، به جای پـدر ز درویشی و روحانی منزلـت بـه فرمـانروایی و نشست و دورۀ این خانواده ا

(13)جاه جالل به لقب خدایار خانی سرفراز گشت بعد ازین رویداد سیاسی و معاشرتی می بینیم که آغاز ایـن خـانوادۀ

کلهورا عباسی به روحانی و درویشی به وجـود آمـده و فرمانروایـان ایشـان نیان گذار این خانواده دینـدار آدم شاه کلهورا اولین ب. دیندار و مذهبی بودند

در ایـن زمـان ، زبـان فارسـی ، زبـان . و اهل علم و صاحب بصیرت بوده اینها مدرسه های دینی را مسـتحکم سـاخته ، فـرو . رسمی فرمانروایان بود

حوزه های علمی که در عربی و فارسی و سایر علوم های دینی درس . دادندهرهای نامدار سند کـه مراکـز علمـی در بیشتر از پنجاه ده ها و ش. می دادند

تکهر ، –عربی و فارسی و سایر علوم های دینی درس می دادند، از قبیل تته سکهر، روهری سیوستان ، بوبک، هالـه کنـدی ، جهیجـا، نصـرپور، ورلهـار،

در این مراکز –وغیره ( 11)مرتیاری، بلری، حیدرآباد، دربیله ، شکارپور، گهرا . معروف ترین بود و اینجا چهار صد مدرسه ها دایـر بودنـد علمی، شهر تته

علوم اسالمی ، حدیث، فقه، تفسیر قرآن مجید، علم تجویـد، و علـم عرفـان گلستان و بوستان سعدی ، پندنامه، مثنـوی یوسـف زلیخـا موالنـا . مهم بود

عبدالرحمن جامی، مثنوی معنوی مولوی و دیگر کتاب های فارسی عرفانی و درس بودند، فرمانروایان کلهورا، خودشان علم پـرور و صـاحب طبی شامل درین عهد نثر و نظـم . بیشتر از آنها روحانیون شمرده می شوند. عرفان بودند

فارسی توسعه فراوان یافت و آثار و تألیفات در اصناف سخن گوناگون بسیار و تعداد نویسندگان بزرگ و دانشمندان و احوال علمـاا . ارزشی وجود دارند

آثار آنان در نثر و نظم فارسی در سایر کتابهای فارسی دیده می شود و دورۀ کلهورا برای ترویج و ترقی فارسی روشن ترین دور بوده است و نیـز زبـان محلی سندی هم بهره ای از فکـر و دانـش و اندیشـۀ علـم و ادب فارسـی

یسی تألیفات پیشرفت زیاد یافت درین دور در نثر و نظم ، تاریخ و تذکره نو (15)بسیار به وجود آمدند

ـ 1203تألیف میر علی شیر قانع تتوی متوفی : ءمقاالت الشعرا ۀتذکر – 1 . هـنفـر شـعرای فارسـی گـوی سـند ( 219)م دارای شرح حال و آثار 1266/

.است تألیف شیخ عبدالقادر بن سید هاشـم بـن سـید ( : 18) االولیاء حدیقۀ – 2

.م1802/ هـ 1018پوری ، تألیف ، نصر(تتوی؟)محمد

ـ 960تـألیف : عالمه قاضی محمـود تتـوی : االولیاء ۀتذکر – 3 . م1523/هـمحقق و مؤرخ معروف فقید حسام الدین راشدی به این رای است کـه ایـن اولین تذکره است که به احوال و طریقت اهل صـوفیای سـند نوشـته شـده

(12)ا اکنون پیدا نشده است، ولی متأسفانه هیچ نسخۀ این کتاب تایـن . م 1812/ هــ 1022تـألیف : غوثی حسن ماونـدی : گلزار ابرار – 4

تذکره در هند نوشته شده ، زیرا که از استیالا و بربریـت ارغونـان در سـند آنجا تذکره اینها که احاطه . بیشتر مشایخ و علماا هجرت کرده به هند رفتند

م بن عمر سندی ، شیخ ابراهیم کلهورا، شـیخ شیخ ابراهی: کنندۀ مشاهیر سند ابراهیم قادری شطاری سندی ، موالنا اسماعیل سومرو ، سید ابراهیم بکری ،

شـیخ موسـی تتـوی ، .... مخدوم بـالل سـندی ... شیخ اسحاق قلندر سندی ترجمه ای .مخدوم نوح هاالئی ، شیخ دیان سندی،موالنا موسی بوبکائی وغیره

نسـخۀ –م چاپ شـده 1906/ هـ 1328ابرار در سال ( 16)اردو به نام اذکار .در هند یافته می شود « برهانپور»فارسی

این تذکره هم یافته نمی شود، –موالنا غیاث الدین سندی: تذکرۀ غیاثیه – 5/ هــ 1191)ولی سید محمد امام الدین گلشـن آبـادی ، در تـاریخ اولیـاا

.ده است بر( 19)به نوع مأخذ به کار ( م1122م ایـن 1262/ هــ 1202قانع تتـوی، تـألیف ( 20) طومار سالسل گزیده – 8

ونسخه این رسـاله سـندی ادبـی . تذکره بر صوفیای اهل طریقت سند است .بورد جامشورو موجود است

م درین تـذکره 1262/ هـ 1202قانع تتوی تألیف : معیار سالکان طریقت – 2جملۀ عقیده خاطر آن ماند که مشایخ زمان بـه بال: خود می نویسد که « قانع»

قید و مکان و انتساب سالسل و اصحاب به بیان آرد ایـن رسـاله حـاوی آن درین رساله احوال یک هزار روحانیون و مشایخ شـامل شـده –مقصد شده

–چاپ شده ، به سعی و اهتمام خضر نوشاهی ادارۀ معارف نوشاهیه . است –م 2000ندی بهاؤ الدین م (بخش )ساهن پال شریف ضلع

م بـه 1260/ هـ 1191شیخ محمد اعظم تتوی تالیف : الطاهرین تحفۀ – 5تصحیح و تحشیه ، بدرعالم درانی این تذکره برخی از اولیاا اهلل که در کـوه مکلی و شهر تته آسوده اند احاطه می کند و ایـن در دورۀ آخـرین کلهـورا

( 21)نوشته شده است

م ایـن 1282/ هـ 1161تألیف : میر علی شیر قانع تتوی : لکراما تحفۀ – 9تاریخ عمومی سند است و نیز تذکره های عرفاا و علماا و مشـایخ سـند را

.فرا گرفته است م 1829/ هـ 1039تألیف : عبدالغفور ابن حیدر: تذکرۀ مشایخ سیوستان – 10

وم و مغفـور سـید نسخۀ این رساله به تصحیح و تعلیقات محقق معروف مرحسـال 3، 1نمـره 23حسام الدین راشدی به مخزن سه مـاهی مهـران جلـد

این رساله بـه احـوال و فعالیتهـای شـیخ عثمـان . م چاپ شده است 1921مروندی معروف به قلندر لعل شهباز نـور اهلل مرقـده، حضـرت شـیخ کبیـر،

، شـیخ مخدوم چهته عمرانی ، مخدوم قاضی برهـان الـدین ، شـیخ نخـرج .می کند( 22)محب، قاضی دته و قاضی ادریس وغیره را احاطه

رساله و تذکره های که دربارۀ حاالت و تعلیمات و تصوف و عرفان م تـألیف شـده ، در 1569 – 1505/ هــ 996 - 911حضرت مخدوم نـوح

می شود، ( 23)کتابخانۀ مرحوم و مغفور محمد زمان طالب المولی هاال دیده تفسیر فارسی که در نهج ادیبانه و عارفانه خواجه عبـداهلل انصـاری ترجمه و

.کرده ، اولین ترجمۀ فارسی در جنوب آسیا از حضرت مخدوم نوح استمال حسین خیالی بیشتر عرصه همعصر مخدوم نـوح : مال خیالی ۀرسال – 11

مخدوم )آورد میبوده و بعض روایتهای از مخدوم مزبور بی واسطه و صریح درین رساله احوال و حاالت زندگی مخدوم مزبـور زیـاد ...( معظم فرمودند

.ذکر شده و صاحب دلیل الذاکرین هم ازین استفاده یافته است درین . مؤلف مرید خاص مخدوم نوح بوده : ین دلق پوشرساله بهاء الد – 12

صـاحب دلیـل –رساله احوال زندگانی مخدوم نوح و اقـوال شـان نوشـته بهاا الدین ، در آغـاز مریـد . ین ازین رساله روایتهایی اخذ کرده استالذاکر

حضرت بهاا الدین ملتانی بود و ازین بعد مریدی مخدوم نوح اختیار کـرد و دلق پوش ، .به خدمت مرشد مصروف شد و استاد فرزندان مخدوم مزبور بود

بیشتر رساله های در موضوع قرآن ، حدیث ، فقـه و تصـوف نوشـت، ولـی .آخرین آرامگاه ، در مکلی ، نزد پیر آسات است. اکنون ناپدیداند

1019سال تألیف ( نبیرۀ مخدوم نوح) مخدوم فتح محمد :فتحیه ۀرسال – 13ص، سـوم 692ص، دوم 632اول . م این رساله سـه جلـد دارد 1810/ هـ « فــقیر »مؤلف این رساله عالم و عارف و شـاعر بـوده ، تــخلص . ص220مخدوم نوح به نبیرۀ خود اکثر در موضوع تصوف و عرفان گفتگو . داشت میکرد و این رساله دربارۀ تصوف و عرفان بسیار ارفع و ارزنده تر است که می

نسخۀ این رساله در هاال کهنه ، کتابخانۀ مرحوم قاضی –در سند نوشته شده به غالم محمد موجود است و قاضی شوکت علی پسرش برای ترجمۀ سندی

چـاپ . مولوی سعید احمد بتو داده و او این ترجمه را پایان رسانیده اسـت .اصل این نسخۀ فارسی مهم تر است

/ هــ 1108رمضـان 13تألیف –حاجی پهنور ( : 21) دلیل الذاکرین – 11 11/ هـ 1112 – 1050)این رساله در زمان مخدوم محمد زمان اول . م 1891

این رساله زیادتر احوال و گفت و شـنید بـا . شدتألیف ( م1205 – 1810 –مشایخ عصر خود و شخصـیتهای نامـدار و کردارشـان آشـکار مـی کنـد و

میـان : احوال مشایخ معروف این طور اسـت . آثارهای تاریخ هم بیان کرده سـید رکـن –سید سـاجن متعلـوی –مخدوم جعفر بوبکانی –رکن الدین

عالمه حضرت -(داماد مخدوم صاحب)تعلوی سید عبداهلل م –الدین متعلوی سـید –مخـدوم بـالل –درویش محمود بوبکائی –یار محمد ساکن دربیلو

شاه اسماعیل بخاری وغیره ، –شیخ عالی تتوی –سید علی شیرازی –حیدر –باب اول دربارۀ بزرگان خـانوادۀ خصوصـی –این کتاب چهار باب دارد

.معاصر شان سه باب به مخدوم نوح و مشایخمحمد رمضان بن عبد الواسع میر دریائی : بیان العارفین و تنبیه الغافلین – 15

/ هــ 1032 – 991) ملفوظات سید عبـدالکریم شـاه )م 1826/ 1036صفحه ها و ترجمۀ سندی بـا 365 –متن فارسی این کتاب ( م1823 – 1536

اشـارات از احادیـث حواله ها و. دارد 361تشریحات و حواله جات صفحه قرآن و عواف المعارف ، لوایح جامی ، شیخ سعدی و از بزرگان ( ص)نبوی

نامی بایزید بستامی، جنید بغدادی؛ حسن بصـری، بـی بـی رابعـه بصـری ، ابراهیم ادهم ، شیخ بهاا الدین ملتانی ، حضرت مخدوم نوح ، قاضی قاضن ،

شده و استفاده از کتابهـای و بهاا الدین گودریه و درویش موسی وغیره داده .اقوال ها عرفا و علماا گرفته است

:این ملفوظات هفت باب دارد و ازین قرار است در ذکر حق و طلب و درود وظائف : باب اول باب سوم ، حلم، تواضع ، جهدو سخاوت : سوال و جواب : باب دوم

محبت، شوق و جد و سماع : باب چهارم تشریح آن توحید و: باب پنجم حکایت های انبیاا ، اولیاا و مشایخ : باب ششم (تصرفات و کرامات )دربیان تصرفات : باب هفتم

خواجـه )« کشف االسـرار »دربارۀ شوق مطالعه شاه عبدالکریم برای « کشف االسرار »و گفت من خواستم که کتاب : می فرماید( عبداهلل انصاری

اهلل علیـه از بزرگـان و عارفـان رحمۀمرو در آن وقت صابر سو. مطالعه کنماهلل گفت که این را مطالعه مکنید، بلکه خدای را بخوانیـد و رحمۀوقت بود،

طلب او نکنید ، مرا این نصیحت بسیار سودمند آمد، این بیت قاضـی قاضـن (28)اهلل علیه نقل می کرد بیت سندی رحمۀ

سی ئی سیل ثیام ، پرهیا جی پان لئــ ن اپری ، واگون ثی وریاماکر اگیا

برای خود خواندم ، آنها برایم دشنه ها شدند،( واژه ها)من هرچه ) و آن واژه ها مانند نهنگ ها افراخته ، بر من حمله آور شدند

سید عبدالکریم شاه، عقیده و محبت با حضرت مخدوم نـوح بیشـتر لفوظـات در م. می داشت و گاه به گاه فرصت یافته خدمت شان می رسیدند

نقل است که روزی حضرت ایشان را ، مخدوم نـوح سـالم گفتـه » :می آیدفرستاد، و همان ساعت گاو را کشته به فقیران دادند و فرمـود الحمـدهلل مـرا

(22)کسانی که یاد کردند که فرزندان خود را هم نمی شناسد در دوران فرمانروایی کلهورا دیده می شود که موضوعات ، مضامین

ر و نظم فارسی در حقیقت و طرز احساس در همان صورت وجود دارد در نثدر نثر و نظم و تـذکره هـای . که از امتیازات فرهنگ و تمدن اسالمی است

مشایخ علماا عرفاا حکمت ، تصوف ، اخالقیات ، حسـن وعشـق ، جبـر و توانمیموضوعات را اندیشه تاریخی قرآنی و دیگرافتخار ، رفتارهای انسانی،

یافت که قابـل افتخـار و هـم شایسـتۀ قـدردانی وسـپاس اسـت ، و اکثـر نویسندگان نثر چه تاریخی و تصوف ، چه تذکره های مشایخ و عرفاا و در شعر و سخن هم به خوبی و با مهـارت زیـادی طبـع آزمـایی کـرده انـد و

.آثارشان در سند به موضوع ادب و شعر فارسی تا اکنون ارزش بسیار داردعالمه مخدوم محمد ن دوره از علماا فقیهان معروف ترین شخصیت در ای

و در «تسلیم »متخلص به ( م1262 –م 1216/ هـ 1181 -هـ 1093) معین تتویجـامع علـوم « : مـی نویسـد « قـانع «بیراگی تخلص می داشت « زبان هندی

معقول و منقول ، حاوی معالم فروع و اصول، کاشف حقایق علمی و عملی ، ....دقایق صوری و معنوی ، عالمه عصر شارح

آنوکه آمود راسور بر باالش تشریف عولووم (48) انیش کس نیسر در مع ول اال بو علی

وی دست ارادت مراقبۀ نقشبندیه میان ابوالقاسم نقشبندی داده و با حضـرت آثار وی زیادتر عربی هستند ، . شاه عبداللطیف بهتایی بسیار عشق می ورزید

(29)به زبان فارسی هم نوشت که از این است ولی العون فی حقیقه الکون طمیقۀ – 1 ۀاثیات رفیع الدین فی الصلوا – 2 رسالۀ اویسیه – 3 شرح رموز عقاید صوفیه – 1 حل اصطالحات صوفیه – 5 « میم»شرح دیوان حافب تا ردیف – 8

(م1219 – 1209/ هـ 1183 –هـ 1121:) محمد محسن بن نور محمد تتویآبایش به حرفت ریشم فروشی معیشت داشتند ، و ایـن از » : قانع می نویسد

دوران جوانی به خـدمت و ( 30.)سفید و سیاه باخبر شده رنگین طبع بر آمد 1132 –هـ 1125به همت استان دار تته « تخلص »تربیت میر لطف علی خان

لیت شاعری و لطافت سـخن در تته به این کما. م در آمد1221 – 1213/ هـ :آثارش به این قرار است. و مالحت کالم کسی برنیامده

(مناقب ائمۀ اطهار)عقد دوازده گوهر – 1شعر 285(150ص )به این عنوان مثنوی در دیوان محسن : طراز دانش – 2

.داردنسخۀ خطی این تصنیف در کتابخانۀ سندی : اعالم ماتم یا حملۀ حسینی – 3

.بورد حیدرآباد موجود است و تقریبا نه هزار بیت دارد ادبیاین تألیف محسن است و منتخب شعرهای مختلـف : بیاض محک کمال – 1

نسخۀ خطی این انتخاب در کتابخانۀ سندی . شعرا در این انتخاب آورده است .ادبی بورد حیدرآباد دیده می شود

/ هـ 1180متوفی ) یربن محمد رفیع رضوی بک« عزلت»سید نجم الدین

جامع کماالت و حاوی فضائالت ، از جلیل تـر تالمـذه و همشـیره ( م1212زاده مخدوم معین است ، و در حیات استاد صاحب درس و فتوی برآمـده ،

صـاحب دیـوان فارسـی بـوده و در نثـر . شاگردانش به مرتبۀ کمال رسیدند (31)به عبارت شیرین گفته « طوطی نامه »فارسی

مـتخلص ( م1253/ هــ 1182متـوفی ) جان اهلل شاه رضوی روهریسید وی از گروه مشایخ کرام برگزیده اولیای ذواالحترام ، سلسلۀ اهل سنن « میر»

( م1212/ هــ 1130)شاه عنایـت اهلل « شهید شاه عنایت «بوده و از مریدان عالم و عارف عصر خود بوده و معروف به میر جـان اهلل شـاه و . صوفی بود

قصیده در مدح و ستایش –شده ( 32)چاپ « دیوان میر ». میر جان شاه بود مرشد شهید شاه عنایت سروده و در مطلع ثانی شهزاده فرخ سید را نکوهیده

(:33)گویدمیو مالمت کرده ، ق بر قول ادعاییبرگشته بی تح فرخ سیر مخب و آن شا جاهلیر

یهیارو نعوذ باهلل زین ع ل رو سیا ترسید زینکه گیرد میکش ف یر تارک

افل ز سربریدن اف ون کند ضیایی برخاسر تا نشاند شمع وجود حق را

رخر از جهان برون زد درعالم خدایی آن مرشد یگانه و آن عارف زمانه

:م مؤلف 1255 – 58/ هـ 1189متوفی بعد از : میر عبدالرشید تتوی

(م1625 – 1622لکته چاپ ک) فرهنگ رشیدی - (م1691چاپ نولکشور بمبئی )منتخب اللغات شاهجهانی -

-

:مؤلف( م1266/ هـ 1203متوفی ) میر علی شیر قانع تتوی

با متن فارسی تصحیح و حواشی در)« مکلی نامه »بوستان بهار عرف -

چـاپ سـندی ادبـی بـورد، ( : سید حسـام الـدین راشـدی –زبان سندی .م1982حیدرآباد سند،

(منتخب بیاض شعراا و احوال و آثار آنان )مقاالت الشعراا -

سید حسام الدین راشدی، سندی ادبـی بـورد، : بامقدمه و تصحیح وحواشی .م1952کراچی، .چاپ شده –الکرام سه جلد تاریخ سند ، جلد سوم تحفۀ -/ هــ 1181اصطالحات غـذای انسـانی و فوائـد آن )نصاب البلغاا -

. خطی سندی ادبی بورد حیدرآباد سند نسخۀ( م1216

. همانجا..... نسخۀ خطی ( صفات صوفیه ) طومار سالسل گزیده -

(.ناپدید)شجرۀ اطهر اهل بیت -

اداره –دکتر خضـر نوشـاهی –( چاپ شده )معیار سالکان طریقت -منـدی بهاؤالـدین ( بخش)معارف نوشاهیه ، ساهن پال شریف ضلع

.م2000

سندی ادبی بورد حیدرآباد سند : ۀ خطی نسخ: انشای قانع -

:تذهیب طباع -

م مجموعـۀ اشـعار منتخبـۀ شـعرای 1216/ هــ 1181حدیقه غلباا - .فارسی است و نسخۀ خطی در سندی ادبی بورد موجود است

در پند و نصیحت که غالبا میان سـرفراز و فرمـانروای : سرفراز نامه - .سند مسمی گشته

.م1263/ هـ 1196نصاب البلغاا -

کتابی است بسیار مهم در لغت و مصطلحات گوناگون حیات انسانی، که آنرا قاموس می توان گفت رجوع کنید به عنوانهای این کتـاب مقـاالت الشـعراا

نسخۀ خطی بـه . صفحه است 165این کتاب دارای (ص دوازده تا چهارده )یاسـنی تـوان خط مؤلف ، در کتابخانۀ مرحوم موالنا محمد ابـراهیم گرهـی

.یافتبه مقدمۀ سـید حسـام الـدین راشـدی : مثنویات وقصائد قانع تتوی -

م1981سندی ادبی بورد سند :سه مثنوی و قصاید دارد « قانع»این آثار منظوم

م 1253/ هـ 1182مثنوی گل از بهار – 1 مثنوی قصاب نامه – 2 :مثنوی محبت نامه و قصاید – 3

نوشته که ، مثنـوی ( 31)لدین راشدی مرحوم به مقدمه، سید حسام ام هـر 1161/ هــ 1199م و مثنوی ختم السلوک 1260/ هـ 1191مختار نامه

مختار نامـه نظـم رزمیـه اسـت و خـتم . خواهیم که چاپ رسانیم میدو را 11قانع تتـوی »عدۀ تألیفات . السلوک مثنوی کامل به موضوع تصوف است

(.35)می باشد

– 1895/ هـ 1121 - 1101: )اشم ولد عبدالغفور سندی مخدوم محمد هذات با برکات خدام عـالی ( :38)صاحب مقاالت الشعرا می نویسد ( م1281

همواره در ترویج قوانین دین –حناب آن مخدوم، سرآمد علمای عصر است متین ، و استحکام مبانی اسالم مصروف بوده در زمانش گوئیا تجدید اسـالم

ات در علم بسیار دارد که در زبان عربـی ، فارسـی و سـندی تصنیف –واقع نوشته که یک صـد و ( نبیرۀ مخدوم محمد هاشم )مخدوم غالم محمد. است

تکملـۀ مقـاالت »ولی بعـد از چـاپ شـدن . وی است ( 32)پنجاه تصنیفات

. متن و حواشی تـعداد تألیفات وی یک صد و سی و هشت می شود« الشعرا . سی و سندی به قرار زیر است تصنیفات فار( . 36)شاه ولی اهلل اکادمی ، ( چاپ شده )حیات القلوب فی زیارت المحبوب – 1

. حیدرآباد سندالوصول الی جناب الرسول صلی اهلل علیه وآله وسـلم و بـا مـتن ذریعۀۀ – 2

–از موالنا محمد یوسف لدهیانوی : فارسی و ترجمه و تشریح به زبان اردو .م1995، ژوئن 36وی، کراچی مکتبه لدهیان

شـاه ولـی اهلل ( فارسـی و سـندی چـاپ شـده ) رساله در ذبح شکار – 3 .اکادمی، حیدرآباد سند

ترجمـۀ سـندی از ( چـاپ شـده )رشف الرالل فی تحقیق فی الـزوال – 1 .م1991عبدالرسول قادری بلوچ ادارۀ بااختیار زبان سندی ، حیدرآباد سند

( 39)چاپ شده ) ۀصالال مقدمۀاصالح – 5 (چاپ شده )التته ۀرساله فی تقدیر الوضؤ و الغسل به موازین بلد – 8

معروف به میان فقیـر اهلل جـالل آبـادی حاجی فقیر اهلل علوی شکارپوری وی عالم و عارف بوده و بر زبـان هـای ( م1261 – 1866/ هـ 1195 – 1100)

فقـه ، حـدیث و تفسـیر قـرآن عربی ، فارسی و پشتو عبور داشته ، قـرآن ، وی ارتباط با احمد شـاه درانـی ، شـاهزاده سـلیمان . مهارت تام داشته بود

. مـی داشـت ( که باجگذار سلطنت درانی بودند) درانی و فرمانروایان سند :آثار فارسی به قرار زیر است . آثار وی در فارسی عربی و پشتو است

، مایـل هـروی، وزارت اطالعـات مقدمه و فهرست ها: طریق االرشاد – 1 .هـ 1359م، اهتمام چاپ نیالب رحیمی 1961ریاست کلتور و هنر کابل

(. 10)شرح قصیده بانت سعاد – 2 ملفوظات – 3 ملفوظات و عملیات – 1 (فارسی و عربی)مکتوب – 5 شرح ابیات مشکل مثنوی مولوی – 8

محمـد محسـن تتـوی از شاگردان میان –تته «عطارد»منشی شیوک رام و در دورۀ کلهورا شاعر و نثـر نـویس معـروف ( م1219/ هـ 1183متوفی )

میان غالم شاه کلهورا وی را به عهده منشی فائز نمود او به دربار میان . بوده

آثـار وی انشـای . منسـلک بـود ( م1225/ هـ 1169متوفی )سرفراز کلهورا .ن است و دیوا( 11)« هیر رانجها»، مثنوی « عطارد»

این فرمانروای (: م1253 – 1219/هـ 1182 –1132) میان نور محمد کلهوراکتابخانۀ بـزرگ –و لقبش خدایار خانی : بوده لم و فضل ـسند ، صاحب ع

1116)نادر شاه افشـار . می داشت و آنجا کتابهای نایاب و پرارزشی بودند ابهای با ارزشی بـا دوران حمله بر سند ، کت( م 1212 – 1235/ هـ 1180 –

در نظم است که در کتابخانۀ « نادر نامه »از آثار وی . برد( 12)خود به ایران « منشور الوصیت »االن پیدا نیست ودیگر در نثر –حافب محمود شیرانی بوده

در . م نوشته شده 1216/ هـ 1182است که در حدود « دستور الحکومت »و کامگـاران ( : 13)می فرماید« عبادات «وان این کتاب بعد از حمد و ثنا به عن

همه وقت و همه حال ، نیازمند به درگاه بی نیاز باید بود ، و بیداری نیم ! من !....دعای نیم شبت دفع صد بال کند: شب عادت کنند

محبت اهل بیت همیشـه و همـه وقـت یکسـان ( : 11)محبت اهل بیت – 2بجز حب ایشان نباشد نجـات :باشد، و محبت ذوالقربی فرض و عین فرض

.حبل المتین اند در مهلکات –که هر کس که رسیده است از محبت اهل !!! نور چشمان من! بابایی من

ازین طور این وصیت نامه یا موعظت نامه وقایع سیاسی و . بیت رسیده است .امور انتظامی را آشکار می کند

آخرین فرمانروای ( م1222/ هـ 1191متوفی ) سرفراز خان کلهورا

کلیـات »( 15.)صـاحب ذوق ، علـم پـرور و شـاعر بـود . این خانواده بود چاپ شده که دیوان غزلیات، رباعیات و مفردات ، مثنویات و ( 18)« سرفراز

این کلیات ، مدح نبی اکرم صلی اهلل علیه وآله وسلم بـه زبـان . مرثیات دارد .سندی دارد که معروف ترین دعائیه است

ابع من، سـندی ادبـی بـورد 139، ص الکـرام جلـد سـوم تحفۀ: میر علی شیر قانع تتوی – 1

.م1921سند آبادحیدر .1983همان 53ج اول ، ص ( سندی)کلهورا دور –تاریخ سند : غالم رسول مهر – 2کراچـی / حیـدرآباد ،سندی ادبـی بـورد ،112، ص سند لب تاریخ : خدا داد خان – 3

.م1959 .131الکرام ، ص تحفۀمان و ه – 1 .همان – 5

.، همان 112همان ص – 8 .116همان ص – 2 .150 – 119ج اول صص ( سندی) کلهورا دور –تاریخ سند : غالم رسول مهر – 6 .131، 133الکرام، صص تحفۀ – 9 .120همان ، لب تاریخ سند ، ص – 10 .121همان ، ص – 11 .همان – 12 .111الکرام ، صص تحفۀ – 13، 622 – 628صـص ( سندی) 2کلهورا دور جلد –تاریخ سند : غالم رسول مهر – 11

.1981سندی ادبی بورد حیدرآباد 901تا 661ص « علم وفضل »عنوان ، 32، 31همان باب – 15مقاله از دکتر .م1982ب حیدرآباد سند ، . ا. نصرپوری س ( تتوی؟)سید عبدالقادر – 18نصرپوری / یشی حامد علی خانائی دربارۀ سید عبدالقادر بن سید هاشم بن سید محمد قر( همـایش )به عنوان مقالۀ بین المللی سندی ادبـی کنفـرانس «ولیاا سند الا حدیقۀ»لفؤم)

حدیقۀۀ »ازین مقاله با وثوق معلوم می شـود کـه مؤلـف . م1966چاپ سندی ادبی بورد تمام شد نسـخه : یکی از نسخۀ خطی فارسی نوشته شده . نصرپوری است « االولیاا سند

شـجره : رجوع کنیـد . هـ 1018اولیاا سند تصنیف سید عبدالقادر نصرپوری سنه حدیقۀ» .مصری شاه نصرپوری ۀکتبخان( یخط)طیبه سادات نصرپوری

.2اولیاا ، ص حدیقۀ – 12 .همان – 16 .2همان ، ص – 19تاریخ نثـر نویسـی در : دکتر گل حسن لغاری : وی رجوع کنید تت« قانع »برای آثار – 20

.262تا 221ص ( انگلیسی)سند (History of Persian Prose in Sind MSS) دانشگاه سـند –ادارۀ سند شناسی

. وجامشور .8، ص 3الطاهرین ، ص تحفۀ – 21ـ ) 221تـا 203م ص 1921 – 1، 3نمـره « مهران »سه ماهی – 22 بـرای ( )یمـتن فارس

– 26م ، جلـد 1929جـوالئی تـا دسـمبر « مهران »سه ماهی : سندی رجوع کنید ۀترجم .(181، ص 1، 3شماره

.18تا 13اولیاا ، ص حدیقۀ – 23 .18 – 15همان صص – 21محمد رمضان بن عبدالواسـع ( : ملفوظات شاه کریم )بیان العارفین و تنبیه الغافلین – 25حکومـت سـند « اوقـاف »سندی ، دکتر عبدالغفار سومرو بـه اهتمـام ۀتحقیق و ترجم –

. هـ 2000حیدرآباد

.56همان متن فارسی ، ص – 28 .181همان ، ص – 22 .121مقاالت الشعرا ، ص ۀتذکر« قانع » - 26ب . ا. ، س 66 – 62ص ( انگلیســی)شــعرای فارســی ســند : دکتــر ســدارنگانی – 29

.م1958حیدرآباد .202انع ، همان ص ق – 30ب حیدرآباد .ا.به تصحیح محمد حبیب اهلل راشدی، س: همان و دیوان محسن تتوی – 31

.م1983سند .132 – 36مقاالت الشعرا ، صص : « قانع » - 31مقدمه و تصحیح و حواشی دکتر محمـد اسـحاق ابـرو سـکر سـمینار : دیوان میر – 32 .میالدی 2001ی مل( همایش )

.112،ص همان – 33، 2 – 1ین راشدی ، صـص سید حسام الد ۀمقدمه ب: مثنویات و قصاید قانع تتوی – 31 .م1981ب حیدرآباد .ا.س .مقاالت الشعرا ، ص بیست و دو – 35 . 611 – 12قانع همان صص – 38 .س 59مقاالت الشعرا ، ص ۀتذکرۀ تکمل: مخدوم محمد ابراهیم خلیل تتوی – 32

م1956راچی ک.ب.ا 206 – 9همان صص – 36ـ ۀالصلو مقدمۀ: پروفیسر خدیجه بلوچ – 39 بـا ۀادار ، عرف ابوالحسن سندی ، ص هـ

م1993/ هـ 1111حیدرآباد سند ،اختیار زبان سندیمتوفی )احوال و آثار میان فقیراهلل جالل آبادی «طریق االرشاد »میان فقیر اهلل علوی – 10

فقیر اهلل : « سروش»سه ماهی ) 2 – 8 – 1نوشته روان فرهادی صص (م1261/ هـ 1195 . (6م ص 1956مارس 15عبدالحی حبیبی –علوی

سـندی ادبـی بـورد ،تصحیح و مقدمه حفیب هوشیارپوری –هیر و رانجها : عطارد – 11 . م1952سندی ادبـی (Persian Poets of Sind)شعرای فارسی سند : دکتر سدارنگانی – 12

.م1958بورد ، حیدرآباد ـ 2، ص « منشـور الوصـیت و دسـتور الحکومـت » : میان نور محمد والی سند – 13 ه ب

.م1981ب حیدرآباد سند .ا.س: ین راشدیتحقیق سید حسام الد 1 – 3همان صص – 11 125 – 121الکرام ، صص تحفۀ« قانع » - 15خط سـید خضـر نوشـاهی ه ه و بتصحیح ، تحشیه تعلیقات ، مقدم: کلیات سرفراز – 18

.م1998/ هـ 1112کلهورا سمینار کمیتی

*****

(2)اندیشه و اندیشمندان

( اذکائی) پرویز سپیتمان دکتر

همدان و شاه اقبا

:هچکید

بیت شعر اقبا در ایران معاصر تبیین شده به ویهه در بدو امر محبو آن . قطعه ای با عنوان خطاب به جوانان عجم و قطعات شعری متعدد دیر ر

گاه سهم اقبا در درا و فهم تاریخ تفکر و فلسفۀ ای ران بحث ی ب ه می ان س یر فلس فه در » آمده، زیرا موضوع پایان نامۀ دورۀ دکترای فلس فۀ وی

در حدود شهل سا پیش توسط دکتر امیر حسین آری انوور بوده که « ایران می ر . به فارسی ترجمه و از طرس موسسۀ فرهنری منطقه ای انتمار یافت

م در دورۀ سلطنت محمد خ دا بن ده 1111/ ه 011سید علی همدانی در وی مس افرت ه ایی مک رر ب ه . اولجایتو در همدان شمم به جهان گم ود

قبا باارتباط به انتق ا فرهن گ اس المی ایران ی ا. کممیر و ترکستان کردو همسفرانش ب ه کم میر در جاوی د نام ه اش عاری « شاه همدان»توسط

:ماندگار سروده داد علم و صنعر و تهویب و دین دریا آستین« شا »خطه را آن

هنر های ریب و دلسویر با آفرید آن مرد ایران صغیر

ت ألیف اش ارت 01لیفات هم دانی ت ا آن گاه شمارگان رسایل و تأ شده و سه کتاب که تا مدتی پیش دربارۀ میر سید علی همدانی در ای ران و پاکستان تدوین و منتمر شده از جمله یکی از خود نرارندۀ مقا تذکر به

.میان آمده است ***

از ، یکـی همدان شهرمان ادبی در انجمن که بودم جوان هنوز خیلی را نخسـت اقبال مه عال شادروان« عجم جوانان« پرآوازۀ سرود غزلوارۀ اندبیر

ـ کـه آمـوز دبیرسـتانی هـر دانـش پـس از آن افتاد، چه ای بازخواند، ولوله :خواند در سر، می و شور ملی داشت در دل ـ درد وطن دیدی می

شما و جان من جان عجم وانانج ای شما در خیابان سوزم الله چراغ چون»

«شما افکار پنهان ام آورد دسر تا به ام اندیشه ها زد در ضمیر زندگی وطه

« مـا از نیاکـان اقبـال در سـینۀ که آتشی« از آن ای ، جرقه سان بدین « تـاریخ « در رشـتۀ دانشجو شـدم افتاد؛ و چون هم من ور بود، بر جان شعله

از کـه ، چیـزی یافتم توجهی هم علم این اصول به شو درونی بعا و حسبط تـر باشـد اگـر بگـوییم ت شاید درس کنند، که تعبیر می« تاریخ فلسفۀ« به آن و تکامـل تحـول قـوانین و بازیابی بررسی ، یعنی تاریخی« نگرۀ»یا « نظریه»

و یا علل نها، کشفتمد بر ظهور و هبوط یاز منظر کل ، نگرش بشری جوامع .یومنا هذا الی عالم و دورل ملل و تناوب تداول فرایند عمومی

هنبـاز تـاکنون تـاریخی نگـرش در ایـن بسـیاری اندیشمندان البته را هنـوز نکـو « کـار زمـین « که ، آنان وریآ و نام برجسته اند، فیلسوفان شدهو فکـری وسـع بر حسب بپردازند، هر یک هم آسمان دیدند تا به نمی هساخت

سیر ورد چنینآ ره اند، کما بیش سپهر گامها زده خود در این علمی یا مشرب خاکـدان این ساکنان ، از سرگذشت خویش های و آزموده یا آزمون و سلوک بیـان فیلسوف عـارف یک مثابت به الاقب مه عال آنچه اند؛ ولی ساخته فراپیش علمی سیر و سلوک حکایت ، در حقیقت نشسته من و روح بر جان که داشته

، است زمینی فانی و کار آرمندگان از حال آسمان جاودانۀ روندگان ـ عرفانیسـرود »را آن بهتـر اسـت هـم او کـه قمشر از پیام« سرود انجم« عنوان به

تـاریخ ، البتـه تـاریخی مختصر نگـرش دورۀ یک گزاف ؛ بی گفت« ستارگان : است بازتابیده شگرف چکامۀ بشر در این نوع عرفانی

ما ما، نظام هستی ما ما، خرام مستی ما مرقام بی گردش

ما زندگی دوام رویم و می نگریم ما، می کام به دور فلک

شهود را گه جلوه نمود را بتکده

رزم نبود و بود را وجود را کشمکش

رویم و می نگریم دیر و زود را، می عالم کارزارها گرمی

کارها پخته خامی و سریر و دارها تاج

شهریارها خواری رویم و می نگریم روزگارها، می بازی

گذشت ز سرورری خواجه گذشت ز چاکری بنده گذشت و قیصری زاری

گذشت دور سکندری رویم و می نگریم ، می گذشت بتگری شیوۀ

و در خروش ، خموش خاک نهاد و سختکوش سست بزم نا و نوش به گاه دوش به ئی جنازه گاه

رویم و می نگریم ، می گوش و سفته میر جهان و چند چون طلسم تو به شاد و بندتو در گ عقل در کمند غزاله مثل

و دردمند زار و زبون رویم و می نگریم بلند، می نشیمن ما به

؟ چرا؟ ظهور چیست پرده ؟ و نور چیست اصل ظالم

؟ و شعور چیست و دل چشم ؟ ناصبور چیست فطرت

رویم و می نگریم ، می نزد و دور چیست همه این تو نزد ما کمی بیش ما دمی تو پیش سال کنار تو یرمی به ای

شبنمی به ای ساخته رویم و می نگریم ، می عالمی تالش ما به

بـارز و برجسـتۀ از جنبۀ گذشته اقبال شادروان که ، باید گفت باری را نوشـته « ایرانـی فلسـفۀ تاریخ« نخستین که آن ، نظر به فارسی شعر و ادب

« ملـی فلسفۀ»و اصوال و دانشگاهی فرهنگی بر جامعۀ عظیم بس ، حقی تاس دکتری رسالۀ دارد؛ چه زمین در ایران دوستان راستین ما و بر تمامی حکمت

The Development of« عنـوان تحـت م 1906 در سـال کـه اقبـال مـه عال

Metaphysics in Persia »آلمـان لیـان مـی ما کسـی لودویگ دانشگاه تقدیم علمـی اسـلوب و بـر طبـق فلسـفه تشـریحی مطالعۀ اصول کرد، بر حسب

همچنان در ایران حکمت مدعیان و منتشر شد که نوشته ، در زمانی معاصرانه اصـحاب و یـا در هـذیانات سـالفه مالیخولیایی قرون های بافی غر در خیال

ایـن متأسفانه ور بودند، که غوته گرایانه حاصل ذهنی بی های لفاظی و کرامتدارد و جاهـا ادامـه و بعضـی در ایـران و کاست کم بی امروز هم تا به وضعو ممتـع و بـس اساسی رسالۀ هر تقدیر، این به. است کامال مشهودی جریانروانشـاد اسـتاد دکتـر امیـر توانـای ستد به پیش سال و اندی ، چهل مغتنمسـیر » عنـوان تحت شد، که ترجمه فارسی ستوار و متین آریانپور به حسین اینـک ؛ ولی انتشار یافت ای منطقه فرهنگی مؤسسۀ از طرف » در ایران فلسفه د دیوانجدی چاپ اخیرا در مقدمۀ که آثار اقبال چرا در فهرست نیست معلوم افتـاده از قلـم گرانقدر مشهور و متـداول اثر اساسی اند، ذکر این نوشته وی . است

ینالـد سـید شـهاب بـن سـید علـی ، یعنی همدان و شاه ا اقبالام ، « علـی « بـه ، مـتخلص « ثـانی علـی « به ، متلقب«امیرکبیر« به ، ملقب همدانی سـال رجـب 12در ، که« میر سیدعلی« ، و مشتهر به« انهمد شاه« به معروفشـد؛ زاده اولجایتو در همدان محمد خدابندۀ سلطنت ، زمان م 1311/ 211

هسـتند کـه « حسـینی « از سـادات وی او، خاندان« علوی»تبار بنابر زنجیرۀ عارفی وی که وار آن اشارت. بودند کرده توطن او از دیرباز در همدان نیاکانهنـد قارۀ در شبه اسالم و مروج( همدانیه)« ذهبیه« و بنیادگذار سلسلۀ بزرگ

سدۀ در اواسط ، از جمله اسفار بسیار داشته میرسید علی. است و کشمیر بودهبا امیر تیمـور از برخوردی پس) 221 ماورااالنهر کوچید، و در سال به هفتم

دعـوت بـه کـه کشمیر آمـده به از مریدان صد تن با هفت همراه( ورکانگ گزید، اقامت« سرینگر»شهر ینعالاالد در محلۀ ؛ وی است پرداخته اسالمی

، زایر است دایر و صاحب همدان شاه اسم به او هم« خانقاه« اکنون که جاییکرد، در بـین حرکت ترکستان سمت ر حجاز بهسف دیگربار با نیت که تا این او را بـه ؛ پـس یافـت وفات م 1361/ 268 سال بیمار شد و در ذیحجۀ راه

اکنـون هـم سپردند، کـه خاک در آنجا به قبلی اش بردند و در خانقاه ختالن (. یزارویتبرک) برپاست تاجیکستان« کوالبۀ»در شهر آرامگاهش

کـه )شود می و مقاله و رساله کتاب 20بر بالغ همدانی میر سیدعلی تألیفات آثـار وی و افکار و فهرست احوال برای و اینک( شده از آنها چاپ بسیاری

:یاد کرد فارسی را به عمده کتاب سه توان می( همدانی ار میرسید علیو آث احوال شرح)صغیر در ایران اسالم مروج( 1 ، سـینا همـدان بـوعلی ، دانشـگاه اینجانـب ، تألیف همدانیه رسالۀ انضمام به

؛1320از رسـاله شش انضمام به) همدانی و آثار و اشعار میرسید علی احوال(. 2

آباد، مرکـز تحقیقـات ، اسالم خان دکتر محمد ریاض شادروان لیفأت( وی ؛ م 1965/ ق . هـ 1105، و پاکستان ایران فارسی

تـألیف ( ق . هــ 268ـ 211) همـدانی ـ میرسـیدعلی همـدان شـاه ( 3 و تعلیـق ، ترجمـه همـدانی ( آغـا حسـین ) شـاه دکتر سید حسین شادروانو ایـران فارسی آباد، مرکز تحقیقات ، اسالم خان دکتر محمد ریاض شادروان . م 1995/ ش 1321، پاکستان بـه « شـاه « لقـب عاطال در باب صغیر، که و ایران همدان ، شاه باری انـوار، و قاسم ، شاه ولی اهلل نعمۀۀ شاه: مانند)او و همگنان همدانی سید علی سروری ممفهو ، همانا به آنان« عرلوی»از تبار ظاهرا عالوه باید گفت( جزاینان گمـان بی ، که است معنوی و سلطنت« فقر« و تعظیم تکریم و از باب و برتریو 6 های در سده ویژه ، به دنیوی و سالطین مندان با قدرت و تنافس در تقابل

بسیار شهرت قمشر در نواحی ، سید همدانی هم بر روی. است کار رفتهه ب 9بسـیار سـتایش از وی« همدان شاه« نام به و تاجیکستان نپاکستا دارد، مردم

حضـرت به دل کشمیر روی ها مسلمانان قرن از گذشت کنند، و هنوز پس میداد، تشـریف افتخار اسالم کشمیر را به اهالی که بر آن سید، عالوه. او دارند

.برد سرزمین آن را به ایران و فرهنگ هنر و صنعت

ها، ـ دبستان« صغیر ایران« اقبال شادروان قول کشمیر ـ یا به در خطۀ در هم چندی بسیار، و مؤسسات های ها، و تمثال ها، مسجدها، خانقاه دبیرستانو از احترام حاکی ، که آمده ساخته« همدان شاه« نام به و تاجیکستان پاکستان و ایـران عـارف فیلسوف ا ستایشام. اوست به دیارها نسبت این مردم اکرام

( م1936ـ 1622) الهـوری اقبال مه عصر و شاعر کبیر عال ما، رومی دوست قمشـر و ادبیات فکر و عرفان و نمایندۀ الهام سرچشمۀ در نظر وی ایران که

در کـه ، چنـان عناسـت رمبسـیار نغـز و پ ، در حق میرسید علـی است زمین مالقـات « همـدان شـاه « حضـرت با روح جاویدنامه اش منظومه بزرگترین

گوید، کـه می کشمیر سخن بار مردم رقت او از اوضاع کند، و در خدمت می : است فرموده از جمله

در بهشر ها را خریدم م کهنه در بهشر تسیدم یاران از تپ

پسر ای بگوشر با آنچه مد دل آید نگر می آنچه ومیر گفر

واالم ام« سید»در حضور مدام مسر خواند آن می ای نغمه

او معمار ت دیر امم دسر ، ساالر عجم سیدالسادات

او گرفر ذکر و فکر از دودمان هو گرفر الله درس تا الی

رامشیر و سالطین میر و درویش رکشور مینو نظی مرشد آن

دین و و تهویب و صنعر داد علم دریا آستین« شا « را آن خطه

و دلسویر ریب با هنرهای «صغیر ایران»مرد آفرید آن

بد راهی دل را به خی و تیرش او گشاید صد گر نگا یک

[ 118ـ 115/ ، دیوان الهوری اقبال جاویدنامۀ ]

*****

دکتر رضا مصطفوی سبزواری

اسالمی ۀفهرست نویسی در دور

:چکیدهاز ق و ام ام . کتاب و تعلیم در تمدن اسالمی پایراهی رفی ع دارد

جان و روح انسان برنبم تار تکی ه ک رده و » نقل کرده اند ( ع)جعفر صادقه در کمور کهن سا ایران کت اب و تردیدی نیست ک« بدان آرام می گیرد

گ ران تع داد گ زارق . کتابت عمری به درازای ی ت اریخ و تم دن آن دارد کتابهای موجود در کتابخانه های مراغه و بغداد و قاهره را از هم تاد ه زار . نسخه تا یک میلیون و حتی شه ار میلی ون نس خۀ کت اب ی اد ک رده ان د

ز آن دارد که دانش دوستی ب دان فهرست نامه های فراهم آمده حکایت اپایراهی رسیده بود که ضرورت ت دوین آنها را ج هت است فاده ای جاب

ق ، کم ف . ه 100برخی از آنها فهرس ت اب ن الن دیم، ت ألیف . کردمیالعارفین، تألیف یۀایضاح المکنون و هدا( ق. ه 1111م )الظنون حاجی خلیفه

011م )ارشاد القاصد از ابن اکفانی ( ق . ه 1111م )اسماعیل پاشا بغدادی ، مفتاح السعاده و (ق. ه 1111م )االسالم ثقۀ مرآت الکتب علی آقا ( ق . ه

، الذریعه ال ی التص انیف ( ق . ه 111م )مصباح السیاده از طاشکبری زاده منزوی، فهرست مؤلفان علم ی و .المیعه از آقا بزرگ تهرانی و فرزندق ع

قرون شهارم و پنجم هج ری از دکت ر غ الم حس ین ص دیقی ، فنی فارسیفهرست کتابهایی شاپی فارسی، تألیف خان بابا ممار در پنج مجل د از آغ از

بای د مت ذکر گ ردیم ک ه در کلی ه . ق م ی باش ند 1111صنعت شاپ تا کمورهای منطقه صد ها فهرست نام ه ه ا ب ه زبانه ای فارس ی، عرب ی،

تدوین ومنتمر گردیده که در سراسر جهان ، مورد انرلیسی و اردو و ترکی استفادۀ محافل علمی و فرهنری و پهوهمی می باشند که به بعضی از آنه ا

.اشارت شده ***

- تهران –استاد دانشگاه عالمه طباطبایی

کتاب یکی از تجلیات مبـارک تمـدن بشـری در درازای زنـدگی و از پیش . تکامل معنوی اوست که در ایران زمین سابقه ای بسیار طوالنی دارد

م آگاهی کافی نداریم ولی در دورۀ اسالمی از کتاب وفهرست نویسی از اسالدر « تعلـیم » و « کتـاب ». برای کتابخانۀ ها اطالعاتی مستند به دست داریـم

تمدن اسالمی پایگاهی رفیع دارد تا بدان اندازه که نخستین پیام پروردگار به ن و تعلـیم آغاز مـی گـردد و در آن بـه آمـوخت « اقراا »با ( ص)رسول اکرم

یعنـی وسـیلۀ کتابـت مـورد « قلم»نیز در کالم الهی ( . 1)سفارش می شود و حدود سیصد و بیست بار واژۀ کتاب و مشتقات ( 2)سوگند قرار می گیرد نیز برای کتاب ارجی فـوق ( ص)جانشیان پیامبر اکرم( 3)آن به کار می رود ر حقیقـت کتابخانـه را را یعنـی د « کتابهـا »موالی متقیان . العاده قائل بودند

و نیز از قول امام جعفـر صـادق نقـل ( 1)گردش گاه دانشمندان می دانستندجـان و روح انـسان بـر نبشتار تکـیه کــرده و بــدان آرام » : کرده اند که

از سویی دیگر ایرانیان نیز خود تمدنی بسیار قـدیمی داشـتند، ( 5.)«گیردمیدر ایـران باسـتان سـابقه ای متخصصان خط شناس نخسـتین خطـی را کـه

دانسته اند که کتاب اوسـتا بـه آن نگـارش « دین دبیره» تاریخی داشته، خط یافته و طبق اسناد معتبر اختراع آن را دو هـزار سـال پـیش از مـیالد مسـیح

پیدایی خط ، وجود اسناد مکتوب را تایید می کند عالوه بـر (. 8)دانسته اند نوشته های دیگر حداقل مانند فرمانهای حاکمان کتاب اوستا بسیاری کتابها و

ونامه ها ی فرمانروایان وقت و همچنین کتابهایی در زمینـه هـای سیاسـت و ارشاد مردم وغیره وجود داشته است وشکی نیست که این نوشته ها و کتـب

گردد و ما شواهد و اسناد معتبری نیز از نوشـتن میبه پیش از اختراع کاغذ برگل پخته یا پوست درخت یا گـاو و سـنگ وغیـره در دسـت بر روی الواح

: مثال نوشته اند (. 6)که بسیاری از آنها تاکنون نیز باقی مانده است (2)داریم زردشت در سال سی ام پادشاهی گشتاسب اوستا را با خطی زریـن بـر روی

شـکی نیسـت کـه در (. 9)دوازده هزار پوست گاو برگشتاسب عرضه داشتال و باستانی چون ایران کتاب و کتابـت عمـری بـه درازای کشوری کهن س

:تمدن و تاریخ آن دارد و به گفته رودکی کس نبود از را دانش بی نیاز تا جهان بود از سر آدم فراز

را دانش را به هر گونه زبان مردمان بخرد اندر هر زمان

(14)د تا به سنگ اندر همی بنگاشتن گرد کردند و گرامی داشتند

باتوجه به دو نکته اخیر توجه به کتاب و کتابخانۀ و کتابـت در دورۀ اسالمی حداقل در ایران روشن می گردد ، چه از سویی سابقۀ دیرینۀ عالقـه به خط و کتابت در سرزمین باستانی ایران و از سویی دیگر عنایت و حمایت

کتـاب و کتـاب خاص پیشوایان دینی ما در دورۀ اسالمی سبب گردیـده تـا در نخستین متنهای پارسی دری بجا . خوانی از رونق خاصی برخوردار گردد

مانده از روزگاران پیشین شواهدی داریم که تایید می کند تـألیف و تـدوین کتاب دست کم تا زمان نوشتن آن متن ها مراحل ابتدایی را پشت سرگذاشته

:را به جای می آورده اند« هفت چیز» بوده و چنان پایگاهی یافته که باید در مقدمۀ شاهنامۀ ابومنصوری که بعـد از دو یـا سـه مـتن قـدیمی

بازمانده از روزگاران کهن ، باید آن را قدیم ترین نثـر فارسـی موجـود بـه مربـوط 318ق و ســال . حساب آورد و به نیمۀ نخستین سـدۀ چـهارم هـ

:گرددمیچـنین بیان « مهنا»یا برابر فارسی آن « کتاب»گردد،روش تألیف میپس دانایان که نامه خواهند ساختن ایذون سزد که هفت چیزی بـه »

جای آورند، مر نامه را یکی بنیاد نامه یکی فرنامه سدیگر هنرنامه چهارم نـام خداوند نامه پنجم مایه و اندازۀ سخن پیوستن ششم نشان دادن از دانـش آن

(11)«...هر سخنی نگاه داشتنکس که نامه از بهر اوست هفتم درهای تعداد کتابهای موجود در کتابخانۀ های مسلمانان به نقـل بعضـی از

مؤرخان با درنظر گرفتن کمی کاغـذ و لـوازم التحریـر در آن زمـان بسـیار – 1618بیروت ) جرجی زیدان محقق مسیحی عرب : شگفت انگیز می نماید

را یک میلیون مجلد و کتابهـای کتابهای کتابخانۀ سلطنتی قاهره( قاهره 1911بغداد بزرگترین کتابخانه و مرکز تحقیقات ادبـی و « بیت الحکمه » کتابخانۀ

علمی دورۀ عباسیان را چهار میلیون مجلد و کتابهـای موجـود در کتابخانـۀ ابـن جـوزی ( 12)رصدخانۀ مراغه را نیز چهار میلیون مجلد ذکر مـی کنـد

اد کتابهای مدرسۀ نظامیۀ بغـداد را شـش هـزار تعد( ق . هـ 592متوفی به )ـ نۀۀ خـزا »مجلد ذکر کرده که دایم به تزاید بوده و کتابهای مدرسـه « ب الکت

(.11)مستنصریه بغداد را هشتاد هزار مجلد نفیس یاد کرده اند

متون معتبر ادب فارسی به مناسبت از وجود کتابخانۀ های گرانبهـای مثال ابن فندق نویسندۀ تاریخ بیهقی در شرح . دیگری در ایران خبر می دهد

و آن همانـا سـی مجلـد » :حال ابوالفضل بیهقی و تاریخ بیهقی می نویسـد منصف زیادت باشد ، از آن مجلـدی چنـد در کتابخانـۀ سـرخس دیـدم و

« کسـی »مجلدی چند در کتابخانۀ مهد عراق و مجلدی چنـد در دسـت هـر

و « دارالکتـب »، «کتبخانـه »کتابخانـه و اصوال نفس استعمال الفـاظ ( 15)و الفاظ مشابه دیگر در متون یاد شدۀ قدیمی فارسی بر وجود « کتاب خوان »

(18)آنها در قرون اولیۀ اسالمی حکایت دارد همچنین از کتابخانۀ های شخصی علما و دانشمندان دورۀ اسالمی و

می تـوان . بر می دهد دیگر کتابخانۀ هایی که متون یاد شده از وجود آنها خ . به عنوان نمونه کتابخانۀ های زیر را یاد کرد

وزیر دانشمند ایرانی که گفته انـد در ری )کتابخانۀ صاحب بن عباد بوده و صدو هفده هزار مجلد کتاب داشته و چهار صد شتر آن را می کشیده

ن کتابخانـۀ فـتح بـن خاقـا –کتابخانۀ الکندی –کتابخانۀ جاحب –( است کتابخانـۀ علـم –کتابخانۀ وزیر آل بویـه در ری – الحرمۀ نۀمعروف به خزا

کتابخانـۀ –کتابخانۀ ابو الوفاا بن سلمه در همدان ( 12)الهدی سید مرتضی کتابخانـۀ –کتابخانۀ مدرسۀ صابونی در نیشابور -رشید وطواط در خوارزم

–( 16)راز کتابخانـۀ عضـد الدولـه دیلمـی در شـی –آل خجند در اصفهان که مورد استفادۀ ابو علی سـینا قـرار ()19)کتابخانۀ نوح بن منصور در بخارا

کتابخانۀ –کتابخانه های مدارس نظامیه در نیشابور و بغداد ( گرفته است میو ( که فهرست آن ده مجلد بوده اسـت ( ) 21)و کتابخانۀ ری ( 20)رامهرمز

کتابخانـۀ تیموریـان در هـرات – (23)کتابخانۀ غزنه ( 22)کتابخانۀ الموت کتابخانۀ خاندان –کتابخانۀ بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی در اردبیل –( 21)

دارالکتـب –( 28)کتابخانۀ مسجد عتیق اصفهان –( 25)شوشتری در شوشترکتابخانۀ های مسجد کمالیه و عزیزیـه در –( 22)رستم بن علی در طبرستان

بنای ربع رشیدی از یادگارهـای خواجـه )رشیدی کتابخانۀ ربع –( 26)مرو دبیر با لیاقـت سـلطان ( ق . هـ 815 – 216) رشید الدین فضل اهلل همدانی

محمد خدا بنده است و چنانکه از دو نامۀ او به پسرانش مستفاد می گردد، به منزلۀ دانشگاهی بوده همه علوم آن روزگار در آنجا تدریس می شده و شش

و داشته، خواجه رشید تعداد کتابهای آنجا را شصت هزار نوشـته هزار دانشجکتابخانـۀ –( 30)کتابخانۀ مسجد جـامع گواشـیر در بردسـیر –( 29)است

کتابخانۀ رکنیـه در –( ع)کتابخانۀ مشهد رضا ( 31)بوطاهر خاتونی در ساوه کتابخانۀ مسـجد جـامع –( 33)کتابخانۀ مسجد قطبیه در کرمان –( 32)یزد

کتابخانـۀ دار –( در حملۀ غزان ویـران گردیـد 516در سال )نیعی نیشابور مبه همت ابوالعباس محمـد بـن الحسـن 330تأسیس در سال )السنه نیشابور کـتابخانۀ شـمس المعـالی –( 31)کتابخانۀ بیهقی در بیهق –( ایوب صبغی

کتابخانۀ – کتابخانۀ خاندان بلعمی –ابوالمظفر امیر اسماعیل گیلکی در طبس –( 35)امام حسن بن محمد قطان در مرو نیز کتابخانۀ علی بن مطهر در مرو

مؤسس ، مسعود بن ناصر الشجری متـوفی بـه ) کتابخانۀ شجری در نیشابور ، کتابخانـۀ ( 38)کتابخانۀ ابو حامد محمـد عزالـی در طـوس –( 122سال

کتابخانۀ مدرسـه –( 36)کتابخانۀ مدرسه خاتون مهد عراق –( 32)سرخس کتابخانۀ مدرسۀ بیهقیۀ نیشابور که پـیش –( 39)نیشابور ( یا سعدیه)سعیدیه

کتابخانۀ –( 10)کتابخانۀ اسفراینی نیشابور . از نظامیۀ آنجا ساخته شده استبعضی دانشمندان ایرانی نیز تعداد تألیفات شـان بـه ( . 11)ابو سعید نیشابور

ی بـرای آنها تنظیم می کرده انـد از آن جملـه اندازه ای بوده که خود فهرست( 12)« فهرست کتابهـای رازی و نامهـای کتابهـای بیرونـی »توان کتاب می

.تألیف ابوریحان بیرونی را نام بردفهرست نامه ها و مجموعه های فراهم آمده از نام کتابها در دورۀ یاد

ـ دان پایگـاهی شده حکایت از آن دارد که دانش دوستی و عنایت به کتاب برسیده بود که ضرورت تدوین فهرست نامه هایی را ایجـاب مـی کـرد کـه فهرست نامه های زیر که به عنوان نمونه ذکر مـی گـردد ، انـدکی از بسـیار

.هاست یا فهرست العلوم تألیف ابوالفرج ابن اسحاق بـن یعقـوب النـدیم : الفهرست

تب همراه با شرح حـال ق که در آن فهرست ک. هـ 322بغدادی تألیف سال .مختصر مؤلفان آنها با ترتیبی موضوعی در ده مقاله تدوین یافته است

دانشمندان اروپایی از سدۀ هفدهم میالدی الفهرست را می شناخته اند فلوگل خاورشناس مشهور آلمـانی . و برای آن ارزش و اعتبار قائل بوده اند

و پاریس موجود بود مقابله کرد تا برای نسخه های آن را که در وین و لیدنچاپ آماده کند، اما پس از پانزده سال کار بر روی آن درگذشـت و کتـاب

1621به سـال A.Mullerواوگوست مولر H.Roedigerزیر نظر هرمان ردیگر .صفحه به چاپ رسید 1380در الیپزیک در

فـه شـامل نـام تـألیف حـاجی خلی : کشف الظنون عن اسامی الکتب والفنوون

ـ 1086فوت )کتابهای فارسی ، عربی و ترکی تا زمان مؤلف و نیـز ( ق . هـتعریفهایی از علوم مختلف است که مکرر در الیپزیک و استانبول بـه چـاپ

این کتاب الفبایی و در بردارندۀ کتابهای دورۀ اسالمی و مؤلفان . رسیده استعثمـانی دیـده بـوده و شـامل آنهاست که نویسندۀ آنها را در کتابخانۀ های

ایـن فهرسـتنامه . حدود بیست و پنج هزار نام کتاب با مشخصات آنهاسـت .همراه با فهرستها و ملحقاتی وسیله فلوگل به چاپ رسیده است

: ایضاح المکنون فی الذیل علی الکشف الظنون عن اسامی الکتب و الفنون

ور بـه بغـدادی تألیف اسماعیل پاشا بن محمد امـین البابـانی مشـه ، به همان شیوۀ کشف الظنون است و بر ذکر نـام حـدود ( ق . هـ 1339م)

پانزده هزار نام کتابی که در کشف الظنون نیامده و یا بعد تـألیف گردیـده ، .اشتمال دارد

در دو مجلـد از همـان ( اسماا المؤلفین و آثار المصـنفین )العارفین هدایۀ

زیر نظر رفعت بیگلـه و محمـد کمـال 1951 – 5اسماعیل پاشا که سالهای . اینال در استابنول به چاپ رسیده است

( ق . هـ 219متوفی )از ابن اکفانی سنجاری: ارشاد القاصد الی اسنی المقاصد

1316این فهرستنامه شامل نام کتابهای مهم هر یک از علوم است و به سـال .یور طبع یافته است م در بیروت ز1906ق در هند و به سال . هـ

شـامل هفـت ( ق . هـ 1330م )االسالم ثقۀاز میرزا علی آقا : مرآت الکتب (13)مجلد در شرح حال و آثار علمای شیعه است

از عصام الدین ابی الخیـر احمـد بـن مـوال : مفتاح السعاده و مصباح السیاده

اصل کتاب به ( ق . هـ 986م )مصلح الدین مصطفی ملقب به طاشکبری زاده عربی است که وسیلۀ فرزند مؤلف کمال الدین به ترکی نیز ترجمـه گردیـده

ق در سـه مجلـد در . هــ 1358تـا 1326مفتاح السعاده در سالهای . است .حیدرآباد هند به چاپ رسیده است

منـزوی . از شیخ آغا بزرگ تهرانی و فرزندش ع: الذریعه الی تصانیف الشیعه

های فارسی یا عربی مؤلفین شیعه یکی دیگر از امهـات فهرسـت در ذکر کتاب .نامه های کتابهای دورۀ اسالمی است

ـ : لفان علمی و فنی فارسیؤفهرست م ق از . متعلق به قرون چهارم و پـنجم هـدکتر غالمحسین صدیقی در مقدمۀ قراضۀ طبیعیات از انتشارات انجمن آثـار

نود و پنج کتاب، یکـی دیگـر از ایـن ش شامل نام حدود 1332ملی ، سال .فهرست نامه ها است

فهرست کتابهای چاپی فارسی تألیف خان بابا مشـار در سـه مجلـد ش همـراه بـا 1315شامل نام کتابهای فارسی از آغاز صنعت تا پایان سـال .ش 1352سال . مشخصات آنها از انتشارات بنگاه ترجمه و نشر کتاب

های یاد شده ، مجموعه های پراکنـده بسـیار عالوه بر فهرست نامه دیگری نیز در سالهای اخیر به صورت مستقل و یا به پیوسـت دیگـر کتابهـا انتشار یافته است و فهرست نامه های نسخه های خطـی فارسـی یـا عربـی موجود در کتابخانۀ های مختلف ایران و جهان و همچنین فهرسـت کتابهـای

درنیم قرن اخیر تدوین یافته نیـز جـزو همـین چاپی کتابخانۀ های ایران کهفهرست نامه های مفیدی است که بر روی هم نقـش حسـاس و زیـر بنـایی

.پژوهشهای مربوط به کتاب و کتابشناسی را به عهده داشته استتدوین وتألیف کتاب به زبان فارسی و عربی به محدوده جغرافیـایی

رهای اسالمی نیز گسترش کـم گردد و در دیگر کشونمیایران کنونی محدود سابقه ای داشته که از آن جمله شبه قاره هند، یکی از بزرگترین ایـن مراکـز به شمار می رود و در آن خطۀ پهناور شعر و ادب فارسی یکی از پایه هـای

همواره مورد توجه خاص دولتمردان گورکـانی محسـوب « کمالیات »اصلی واست براریکه قدرت تکیه زند باید می گردید و هر شاه یا حاکمی که می خ

« فرهنـگ »می آموخت و در حقیقت ادب مفهومی وسیع به معنـای « ادبیات » دیوانها و مجموعه هـای در چنین شرایطی تألیف کتاب و فراهم آوردن. داشت

و ( 51)و لغت نامه هـای فارسـی ( 50)و تاریخ ها ( 19)شعری و تذکره ها .نها رونقی تمام داشتفهرستنامه نویسی برای آ»نهایتا

در شهرهای زیر کـه ( 52)نگاهی به فهرست چاپخانه های شبه قاره بعضی از آنها جمعیت زیادی هم نداشته ، نشان می دهد که چـاپ کتابهـای

( که زبان رسمی مسلمانان شبه قاره محسوب می گردد)فارسی، عربی و اردو شبه قاره بر اساس پشت محل چاپخانه های . تا چه اندازه رونق داشته است

:جلد کتابهایی که در آن شهرها به چاپ رسیده ، شهرهای زیر بوده استآگره، اله آباد، امرتسر، اکبر آباد، اورنگ آباد، بریلی، بمبئی ، بنارس، بهوپال ،

، حیـدرآباد، دیوبنـد، دهلـی، راولپنـدی، رامپـور، (عظیم آباد)بهاولپور، پتنا

کراچی، کلکته، گورکهپور، الهور، لکهنو، مدراس، سهارنپور، علیگر، کانپور، ...مرشدآباد، ملتان ، میروت ، مرادآباد

فهرست نویسی کتب فارسی ، عربی و اردو چـه خطـی یـا چـاپی در دورۀ اسالمی در هند رواج داشت و به عنوان نمونه می توان فهرستهای زیر را نقل

:کرد

از موالنا سید اعجـاز حسـین : سفارکشف الحجب واالستار عن اسماء الکتب و االکتاب از مولفین شیعه امامیـه را در 3111که نام ( ق . هـ 1286م )نیشابوری

ق جـزو انتشـارات انجمـن آسـیایی . هــ 1330این کتاب به سال . بردارد .کلکته به همت محمد هدایت حسین انتشار یافته است

قرن یازدهم هجری قمری وسیله که در: القلب االلیف فی فهرست مؤالیف تألیف .شیخ عبدالحق دهلوی تألیف گردیده است

تألیف عبدالحی حسنی لکنهـوی دربردارنـده نـام : الثقافه االسالمیه فی الهند

ق در دمشق به چاپ . هـ 1311کتابها و دانشمندان علوم مختلف که به سال .رسیده

ـ : محبوب االلباب امل فهرسـت کتابهـای از خدابخش خان عظیم آبادی که ش .نادری است که در اختیار خود او بوده است

فهرست نامه های زیر نیز که برای نسخه های خطی فارسی، عربی و اردوی موجود در گنجینه های نسخه های خطی هند فراهم گردیده اندکی از

.بسیار هاست فهرست نسخ فارسی اورینتل پبلک الئبریری ، بانکی پور، مسمی – 1

العلوم ، خان بهادر مولـوی عبدالمقتـد، بـه اهتمـام مولـوی محمـد مۀماۀ ه ب .م1925عبدالخالق صاحب،صادق پور پریس،

فهرست مخطوطات فارسی خدابخش اورینتل پبلک الئبریـری ، – 2 .م1982العلوم ، سید اطهر شیر ، ۀپتنا مسمی به مرآ

اورینتـل سبحان اهلل( عربی ، فارسی و اردو)فهرست نسخ قلمی – 3 .م1929الئبریری، مسلم یونیورستی علیگره، سید کامل حسین ، علیگره،

فهرســت مخطوطــات ، کتابخانــۀ موالنــا آزاد، علیگــره مســلم – 1یونیورستی ، ذخیرۀ شیفته ، سید محمود حسن قیصر امروهوی ، زیر نگرانـی

.م1962سید محمد حسین رضوی ، علیگره ، ــ – 5 ــات کتابخان ــلم فهرســت مخطوط ــره مس ــا آزاد، علیگ ۀ موالن

یونیورستی ، ذخیرۀ احسن مارهروی ، سید محمود حسن قیصر امروهوی زیر .م1963نگرانی سید محمد حسین رضوی ، علیگره ،

فهرست مخطوطات کتابخانۀ موالنـا آزاد، مسـلم یونیورسـتی ، – 8ذخیرۀ آفتاب، سید محمد حسین رضوی زیر نگرانی سید محمود حسن قیصر

.م1965. / هـ 1108روهوی ، علیگره، امفهرست مشترک نسخه هـای خطـی فارسـی پاکسـتان ، احمـد – 2

منزوی ، مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان ، اسالم آباد ، اردیبهشت ماه .م1968. / هـ 1108/ ش . هـ 1385

فهرست نسخه های خطی کتابخانۀ گنج بخش ، احمـد منـزوی، – 6 ش . هـ 1359فارسی ایران و پاکستان، اسالم آباد ، بهمن ماه مرکز تحقیقات

فهرست نسخه های خطی کتابخانۀ گنج بخش ، مرکز تحقیقـات – 9فارسی ایران و پاکستان ، محمد حسین تسبیحی ، جلد یکم ، مرکز تحقیقات

.م1921فارسی ایران و پاکستان ، راولپندی ، پاکستان سی موزۀ ملی پاکستان ، کراچـی فهرست نسخه های خطی فار – 10

سید عارف نوشاهی ، مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکسـتان ، اسـالم آبـاد .ق . هـ 1101/ ش . هـ 1382

فهرست نسخه های خطی فارسی انجمن ترقی اردو ، کراچی ، – 11سید عارف نوشاهی ، باهمکاری با مرکزتحقیقات فارسی ایران و پاکسـتان و

1383، اسالم آبـاد ، اردیبهشـت مـاه ( ناحیۀ گجرات)وشاهیه ادارۀ معارف ن . هـ 1101شعبان المعظم / ش . هـ

فهرست نسخه های خطـی فارسـی کتابخانـۀ موسسـۀ کامـا، – 12گنجینۀ مانکجی ، بمبئی ، دکتر سید مهدی غروی ، مرکز تحقیقـات فارسـی

.م1968. هـ 1108/ ش . هـ 1385ایران و پاکستان ، اسالم آباد ، خرداد ماه فهرست نسخه های خطی تحقیق و اشاعت کتابخانۀ کشـمیر و – 13

کتابخانۀ حمیدیه ، بهوپال ، مرکز تحقیقـات زبـان فارسـی در هنـد ، خانـۀ فوریه / ش . هـ 1383فرهنگ جمهوری اسالمی ایران ، دهلی نو ، بهمن ماه

.م1968

علماا لکهنؤ، ال ۀفهرست نسخه های خطی فارسی کتابخانۀ ندو – 11 .م1968. / هـ 1385مرکز تحقیقات فارسی در هند ، دهلی نو

فهرست نسخه های خطی کتابخانۀ راجه محمود آبـاد لکهنـو، – 15مرکز تحقیقات فارسی ، رایزنی فرهنگی سفارت جمهوری اسـالمی ایـران ،

. هـ 1106جمادی الثانی / ش . هـ 1388دهلی نو ، بهمن ماه وطات ادارۀ ادبیات اردو ، حیدرآباد ، دکتـر سـید تذکرۀ مخط – 18

.م1952محی الدین قادری زور ، ژوئن تذکرۀ اردو مخطوطات کتب خانۀ ادارۀ ادبیات اردو،حیدرآباد، – 12

دکتر سید محی الدین قادری زور، جلد اول ، ترقی اردو بیـورو، دهلـی نـو، .1961مارس –ژانویه

ادارۀ ادبیـات اردو، حیـدرآباد، تذکرۀ مخطوطات کتب خانـۀ – 16 –دکتر سید محیی الدین قادری زور ، ترقی اردو بیورو ، دهلی نـو ، ژانویـه

.م1961مارس تذکرۀ مخطوطات کتب خانـۀ ادارۀ ادبیـات اردو ، حیـدرآباد، – 19

–دکتر سید محی الدین قادری زور ، ترقی اردو بیورو، دهلـی نـو، ژانویـه .م1961مارس

ست نسخه های خطی فارسی کتابخانۀ موسسـۀ تحقیقـات فهر – 20پروفسور سید محمود حسـین ، چـاپ (ایالت کارناتکا)علوم شرقی ، میسور .انجمن فارسی ، دهلی

دست نویس نسـخ خطـی عربـی و فارسـی کتابخانـۀ مرکـز – 21 .م1962بت، سال .آر.جی: مطالعات آسیا ، دانشگاه کشمیر ، نگاشته

به نسخ خطی عربی و فارسـی کتابخانـۀ هـای فیشهای مربوط – 22مختلف تهیه شده در مرکز تحقیقات فارسـی ، رایزنـی فرهنگـی جمهـوری

.اسالمی ایرن ، دهلی نو نسخه های خطی فارسی و عربی کتابخانۀ ذاکر حسین جامعـۀ – 23

.ملیه اسالمیه ، دهلی نونسخه های خطی فارسی و عربی کتابخانـۀ مؤسسـۀ مطالعـات – 21

.اسالمی جامعۀ همدرد، تغلق آباد ، دهلی نو .نسخه های خطی فارسی و عربی کتابخانۀ موزۀ ملی، دهلی نو - 25نسخه های خطی فارسی و عربی کتابخانۀ موالنـا آزاد، مسـلم - 28

.یونیورستی ، علیگره

نسخه های خطی فارسی و عربی کتابخانۀ نواب سر مزمـل اهلل - 22 .خان ، علیگرهسخه های خطی فارسی و عربـی کتابخانـۀ تـاگور، دانشـگاه ن - 26

.لکهنو، لکهنودست نویس کتاب های فارسـی و عربـی کتابخانـۀ دانشـگاه – 29

.لکهنو .نسخه های خطی فارسی و عربی کتابخانۀ ناصریه ، لکهنو - 30نسخه های خطی کتابخانۀ شخصی پروفسـور مسـعود حسـن – 31

رضوی ، لکهنوخطی فارسی ، بهندارکر اورینتل ریسرچ انستیتوت، نسخه های – 32

.پونا .نسخه های خطی فارسی و عربی کتابخانۀ دانشگاه پتنا، بهار – 33

فهرست نسخه های خطی فارسی و عربی کتابخانـۀ دارالعلـوم – 31 .بلخیه فتوحیه ، پتنا

نسخه های خطی فارسی و عربـی کتابخانـۀ مجیبیـه بدریـه ، – 35 .ریف، پتناپهلواری ش

36 – Catalogue Raisonne of the Arabic, Hindustani, Persian and Turkish

Manuscripts in the Mulla Firuz Library, Edward Rehatsek, M.C.F, Bombay,

1873.

37 – List of Arabic and Persian Manuscripts acquired on behalf of the

Government of India by the Asiatic Society of Bengal during 1903- 07, E.

Denison Ross, 1908.

38 – Subject Catalogue of Arabic, Persian and Urdu Books in the Public

Library, Allahabad, The suprintendent, Government Press, United Provinces.

1927.

39 – Catalogue of Oriental Manuscripts in the Lucknow University Library,

Lucknow, Kali Prasad, 1951.

40 – A Descriptive Catalogue of the Persian Manuscripts in the Banaras Hindu

University Library, Dr. Amrit Lal Ishrat, Banaras Hindu University,

Varanasi.

41 – Catalogue of the Arabic, Persian and Hindustani Manuscripts of the

Libraries of the King of Oudh, A. Sprenger, M.D.Calcutta,Vol. I,1854.

42 – Concise Descriptive Catalogue of the Persian Manuscripts in the Curzon

Collection, Asiatic Society of Bengal, Waldimir Ivanow, Calcutta 1926.

43 – Concise Descriptive Catalogue of the Persian Manuscripts in the

Collection of the Asiatic Society of Bengal, Wladimir Ivanow, First

Supplement, Calcutta. 1927.

44 – Concise Descriptive Catalogue of the Persian Manuscripts in the

Collection of the Asiatic Society of Bengal, Wladimir Ivanow, Second

Supplement, Calcutta. 1928.

45 – Concise Descriptive Catalogue of the Persian Manuscripts in the

Collection of the Asiatic Society of Bengal, Wladimir Ivanow, Calcutta.1985.

46 – Catalogue of the Arabic and Persian Manuscripts in the Oriental Public

Library at Bankipore (Persian Poets Firdausi to Hafiz), Maulvi Abdul

Muqtadir, Patna, 1962.

47 – Catalogue of Persian and Arabic Manuscripts of Saulat Public Library,

Abid Raza Bedar, Saulat Public Library, Rampur, U.P. 1966.

48 – An Alphabetical Index of Persian , Arabic and Urdu Manuscripts in the

State Archives of Uttar Pradesh, 1968.

49 – Catalogue of the Persian Manuscripts in the Maulana Azad Library,

Aligarh Muslim University, Dr. Athar Abbas Rizvi, Aligarh, 1969.

50 – Catalogue of Manuscripts in the Maulana Azad Library , Aligarh Muslim

University , Habib Ganj Collection (Persian) , A.M.U.,Aligarh. Vol. I, Part I,

1981.

51 – Catalogue of Manuscripts in the Maulana Azad Library, Aligarh Muslim

University , Habib Ganj Collection (Persian) , Vol. I, Part II, Aligarh, 1985.

52 – Hand list of Manuscripts Pabjab Archives, Patiala (Punjab).

53 – A Catalogue of Persian Manuscripts in the Salar Jung Museum and

Library, Hyderabad, Vol.IV( Poetry), 1967.

54 – A Catalogue of Persian Manuscripts in the Salar Jung Museum and

Library, Hyderabad, Vol.VI (Poetry), 1975.

55 – A Catalogue of Persian Manuscripts in the Salar Jung Museum and

Library, Hyderabad, Vol. VIII (Poetry), 1983.

56 – "Qasr-i'Ilm" A Bibliographical Survey of Arabic and Persian Rare

Works of Tonk, Arabic and Persian Research Institute , Tonk, Rajasthan,

Shaukat Ali Khan, 1980.

57 – Descriptive Catalogue of the Persian , Urdu and Arabic Manuscripts in

the Dacca University Library, A.B.M. Habibullah and M. Siddiq Khan, Vol. I,

1966.

58 – Persian Manuscripts in the National Museum of Pakistan at Karachi,

Mohammad Ashraf, 1971.

مآخذ و پانوشتها

الذی علم . اقراا و ربک االکرم . خلق االنسان من علق . اقراا باسم ربک الذی خلق – 1

( 1 – 1/ علق )بالقلم ، علم االنسان ما لم یعلم

( 1/ قلم )ن و القلم و ما یسطرون – 2

ـ –معجم المفهرس اللفاظ القرآن الکریم چ مطبعه دار الکتب المصـریه : ک .ر – 3 اهره ق

.591 – 5صفحه های 1381

.89الذریعه به نقل کتاب زیر بنای تمدن اسالمی ص . الکتب بساتین العلماا – 1

ترجمه دکتر . المرید فی آداب المفید و المستفید منیۀالقلب یتکل علی الکتابه به نقل – 5

.از انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسالمی 59خرداد 162سید محمد باقر حجتی ص

.خرده اوستا از استاد پور داوود: ک .ر – 8

.ک مروج الذهب مسعودی و الفهرست ابن ندیم.ر – 2

در تخت جمشید گنجینه ای شامل سی هزار تخته لـوح بـه 1312در کاوشهای سال – 6

(.1329ک گزارش باستان شناسی سال .ر. )دست آمده است

لغت نامه دهخدا، زیر اوستا: ک .ر – 9

.118شعار رودکی به همت دکتر شعار ودکتر انوری ، ص گزیدۀ ا – 10

از انتشـارات دنیـای . هـزارۀ فردوسـی ( مقالۀ عالمه قزوینی )مقدمۀ قدیم شاهنامه – 11

.185صفحه 1382کتاب، سال

راز بقای تمدن و فرهنـگ ایـران از دکتـر حسـینعلی ممـتحن از انتشـارات : ک .ر – 12

.38ص ( سابق )دانشگاه ملی

به نقل کتاب گنج و گنجینه به تحقیق دکتر علی اکبر خان محمدی از نشریات دفتـر – 13

.25ص 1380شهریور –روابط عمومی کتابخانۀ

ماخذ اخیر همان صفحه – 11

.125تاریخ بیهق به تصحیح شادروان استاد احمد بهمنیار ص – 15

:مثال شواهد زیر – 18

فر دولر شاهنشه مظفر به کتابخانهبدیهه گفته سر اندر

(232صفحه 1382 –امیر کبیر –دیوان مصحح رشید یاسمی )مسعود سعد

:یا

اشارت چنان شد که آرند زود کتبخانۀ پارسی هرچه بود

(نظامی) : یا

کتبخانۀ هفر ملر بشسر یتیمی که نا کرد قرآن درسر

(سعدی) : یا

ذوق علمی چشید ام که مسرس از کتبخانه و علمنا

(مولوی) : و یا

چون شدید برفت شداد به جای وی نشست او کتابخوان و زیرک بود خدیجه به نزد ورقه

(قصص االنبیاا) آمد که کتابخوان و زیرک بود

.به بعد 126، روضات الجنات ص 112کتاب النقض ص : ک .ر – 12

به بعد و معجم االدبـا در ذکـر کتابخانـۀ بهـاا 119احسن التقاسیم صفحه : ک .ر – 16

.الدوله دیلمی

.به بعد 85پورسینا ، سعید نفیسی صفحه : ک .ر – 19

113احسن التقاسیم صفحه : ک.ر – 20

.315، ص 2معجم االدبا، ج – 21

تنی چند را از اعیان قزوین بـه المـوت )، 211، ص 3جهانگشای جوینی ج : ک .ر – 22

.د تا کتبخانه های حسن صباح و اسالف جالل الدین بدیدندفرستادن

:آن را به عهده داشته است « کتابداری»مسعود سعد سلمان شاعر معروف – 23

این ع و شرف گشر مرا رتبر واال دارالکتب امروز به بند اسر مفوض

(16/ دیوان مسعود سعد به تصحیح رشید یاسمی )

.569ص 2مطلع السعدین ج – 21

تذکره شوشتر : ک .ر – 25

.83ترجمه محاسن اصفهان ، ص : ک .ر – 28

.1تاریخ طبرستان ص : ک.ر – 22

«مرو»معجم البلدان یاقوت ، ذیل : ک .ر – 26

.نسخۀ خطی نفیس منشات خواجه در کتابخانۀ حاجی محمد نخجوانی: ک .ر – 29

.22بدایع االزمان ، ص : ک .ر – 30

.12بالد و کتاب النقص ، ص آثار ال: ک .ر – 31

.152جامع نصیری ، ص – 32

.13العلیا، ص ۀتاریخ کرمان موسوم به سمط العلی للحضر – 33

.بنا بر نقل مقدمه کتاب جوامع احکام النجوم از ابوالقاسم بن حسین بیهقی – 31

ار گرفتـه برای اطالع از دو کتابخانۀ اخیر که مورد استفادۀ نویسنده تاریخ بیهق قـر – 35

.«ید».مراجعه شود به پاورقی مقدمه تاریخ بیهق به تصحیح استاد بهمنیار صفحه

.26مناظرات امام فخر رازی ، ص : ک .ر – 38

و خواجـه ابوالفضـل بیهقـی » :دربارۀ این دو کتابخانۀ ابن فندق می نویسد - 36 – 32

تابخانۀ سرخس بـود و تاریخ آل محمود ساخته است به پارسی زیادت از سی مجلد در ک

( 20تاریخ بیهق ص )« بعضی در کتبخانه مدرسه خاتون مهد عراق به نیشابور

.گفته اند ابو نصر بن سبکتکین برادر سلطان محمود آنرا بنا کرده است – 39

اهل عراق و خراسـان بـه : نوشته اند ( 112متوفی )منسوب به ابو اسحاق اسفراینی – 10

لغت نامۀ دهخـدا ذیـل : ک.ر. مشهور نیشابور را برای او بنا کردندعلم او مقرند ومدرسۀ

.اسفراینی

.منسوب به ابوسعید اسماعیل بن علی بن منشی استرآبادی – 11

از سوی انتشارات دانشگاه تهران با تصـحیح و 1108فهرست یاد شده تحت شماره – 12

.انتشار یافته است 1388ترجمه و تعلیق استاد دکتر مهدی محقق در شهریور ماه

1شماره پنج نشریه کتابخانۀ ملی تبریـز ، : ک.این کتاب ظاهرا هنوز چاپ نشده، ر – 13

« .االسالم شهید ثقۀآثار » :مقاله آقای عبدالعلی کارنگ تحت عنوان 1311مرداد

ز بـه عالوه بر ماخذ یاد شدۀ باال که ذیل هر مورد با ذکر شماره ذکر گردیده ، منابع زیر نی

:مناسبت مورد مراجعه و استفاده بوده است

.1312کمسیون ملی یونسکو چ 22ایران شهر ج یک و دو ، نشریه شماره – 11

.1312فهرستنامه کتابشناسی های ایران تألیف ایرج افشار شماره اول بهمن – 15

.1382دیوان مسعود سعد سلمان به تصحیح رشید یاسمی از انتشارات امیر کبیر – 18

تاریخچۀ کتابخانۀ های ایران و کتابخانۀ های عمـومی گـرد آورنـده رکـن الـدین – 12

.1311همایون فرخ، از نشریات سازمان کتابخانۀ های عمومی شهرداری تهران آبان

از انتشـارات علمـی و ( دو مجلد)مقدمۀ ابن خلدون ترجمه محمد پروین گنابادی – 16

.1388فرهنگی چ پنجم

تعلیم و تعلم در اسالم ، نگارش و ترجمه دکتر سید محمد باقر حجتی، نشـر آداب – 19

.ش1359فرهنگ اسالمی،

تذکره نویسی در هند و پاکستان تألیف دکتـر علیرضـا نقـوی از انتشـارات : ک .ر – 50

.ش1313علمی ، تهران

گـارش ن( از بابر تا اورنگ زیـب ) تاریخ نویسی فارسی در هند و پاکستان : ک .ر – 51

.1381دکتر آفتاب اصغر، از انتشارات خانۀ فرهنگ الهور ، آذر ماه

فرهنگ نویسی فارسی در هند و پاکسـتان تـألیف دکتـر شـهریار نقـوی از : ک .ر – 52

.1311انتشارات اداره کل نگارش وزارت فرهنگ

، از دکتر شریف حسین قاسمی مجله قنـد « فهرست چاپخانه های شبه قاره »: ک .ر – 53

زمسـتان 8دهلـی شـماره –پارسی از انتشارات رایزنی فرهنگی جمهوری اسالمی ایـران

1322.

*****

دکتر قاسم صافی1

سر حسینی

:شکیدهاز میان شاعران بزرگ و شخصیتهای بلند مرتب ۀ س ندی

زبان که پیوسته مورد توجه اهل علم و همننین عامۀ مردم بوده نه ای است که درون مای ۀ ک الم او، است و شیوۀ سخن او به گو

هر خواننده ای را به سوی خویش می کماند و او را ب ه تأم ل وا اس ت ( ق . ه 1111 – 1111)می دارد شاه عبداللطیف بهت ایی

شخصیتی که بیش از هر اار تحت ت أایر ق رآن ک ریم و مثن وی موالنا جال الدین بوده و جامعۀ بمری از وج ود وی به ره من د

.مقالۀ زیر، این موضوع را بررسی می کند. شده است سر، قرآن ، مولوی، سند ، موسیقی، ادبی ات س ندی، : کلید واژه

.بهت شاه ، آن مری شمل، روان شناسی

:مقدمه ــان ، ــرور و شــاعران ، عارف ــرزمینی اســت ادب پ وادی ســند ، س

آن برخاسته انـد و دانشمندان، ادیبان و بزرگان علوم دینی و مؤرخان نامی از . رسائل علمی و آثار تاریخی و دیوانهای شعر از خود به یادگار گذاشته انـد

حضرت لعـل شـهباز قلنـدر، حضـرت سـچل سرمسـت و : از آن جمله اندکه مردم به این عارفان اعتقـاد زایـد ( بهتایی)حضرت شاه عبداللطیف بتایی

ـ شـاه . ت مـی طلبنـد الوصفی دارند و بر مزار آنان وارد می شـوند و حاجکـرد و از موالنـا رومـی و مثنـوی میهجری زندگی 12عبداللطیف در قرن

اشعار این روحـانی مقـدس و نویسـنده و شـاعر . جست میمعنوی ، تأسی متفکر که آمیخته ای از نام و شعر مولوی رومی است اثر عظیمی بر فرهنگ و

ـ د وی در مراسـم اخالق مردم سند گذاشته و هر سال صـدها هـزار ارادتمن. سالگرد ارتحال او شرکت می کنند و خاطرش را زنده و گرامی مـی دارنـد

دانشیار دانشگاه تهران -1

اشعار او در دیوانی مشتمل بر هفت صد صفحه به نام گنج نامه چاپ شده و آخرین بار به همت محقق ارجمند آقای ممتاز میرزا، با تزیینات نفـیس طبـع

باقد و قـامتی متناسـب ، شاه لطیف ، چهره ای زیبا، جذاب ،. گردیده است قیافه ای هوشمند، نگاه هایی جدی و جذاب و چشمانی سیاه و درشت داشته

آرامگاه او ، مشتمل بر گنبد و ضریح و صحن و مسـجد و بارگـاه در . استمایلی حیدرآباد سند ، مرجـع ارادتمنـدان 38شهری در ( بهت شاه )بت شاه

او و نیز مـزار شـمس العلمـا مرقد پدرش سید حبیب و دیگر بستگان . استداود پوتا از دانشمندان و نویسندگان فارسی، عربی و سندی زبان و مصـحح تاریخ معصومی و چچ نامه از مـتن فارسـی ، در صـحن ایـن خانقـاه قـرار

معنـی مـی شـود بـدان « تودۀ ریگ شاه » در زبان سندی « بهت شاه ».دارند .سته استروی آن می نش« شاه عبداللطیف »مناسبت که

آنچه به اختصار ذکر شد مقدمه ای است بر موضـوع ایـن نوشـته و دعوت از خوانندگان محترم به مطالعۀ دیدگاه هایی در موضوع سر حسینی و شخصیت ممتاز سرایندۀ آن شاه عبداللطیف بهتایی کـه در حـوزۀ اندیشـه و

دیـدگاههای قلمرو جهان بینی خود، بنیانگذار و معرف ایده ها ، نظریه هـا و .برتر شناخته شده است

:متنهمان طور که محیط نواحی سند همیشه برای تصـوف مسـاعد بـوده ،

تقریبـا . سنت شعر عارفانه نیز در ادبیات زبان سندی بسیار محکم بوده است با سواد –از زبانهای خالص خانواده هند آریایی –همۀ شاعران سندی زبان

بـه مدرسـه مبنای حسن ارادت گفته اند کـه آنـان اصـال بودند و بعضی بر و از . ولی از کالمشان پیداست که با سواد و تحصیل کـرده بودنـد نرفته اند

. مدارسی فار التحصیل شده بودند کـه فارسـی در آنهـا درس مهمـی بـود و تعـداد . شاعران سندی زبان بیشتر به قوالب و اوزان محلی شعر سروده اند

این شاعران در توضـیح . عرفانی در این زبان بی حد و حصر است شاعرانمطالب عـرفانی نظـیر شعرای فارسی زبان ، از حکایات و داسـتانها اسـتفاده

کردند و بعضی از داستانهای معروف در فارسی را در زبان خود آورده اند میکمتر کسی از میان این شاعران عرفانی . یا ضمن کالم به آنها اشاره کرده اند

او نغمه های وحدت الوجود و بشر . به مرتبۀ شاه عبداللطیف بهتایی می رسد شاه عبداللطیف . دوستی سرداده و از عشق شور انگیز حکایت کرده است

پـیش از همـه ، از قـرآن . که از این پس از او شاه صاحب نیز یاد می کنـیم ر مرحلۀ بعدی، متأثر از کریم و فرمایشات پیامبر بزرگ اسالم الهام گرفته و د

دانشمندان ذکر کرده اندبعضی از .افکار و اشعار موالنا جالل الدین بوده استبواقع، تأثیر . که شاه صاحب همیشه قرآن مجید و مثنوی موالنا همراه داشت

معنوی اشعار موالنا در کالم شاه لطیـف ، بسـیار بـارز اسـت و او در زبـان ا اشاراتی کـرده و بعضـی مصـرعها از اشـعار سندی به مطالب مثنوی موالن

او همچنـین از حـافب شـیرازی و از . موالنا را به سندی ترجمه کرده است داستانهای عشقی محلی سند استفاده کرده و اشعارش در رابطه با داستان لیال

شـعرای بـزرگ ) چنیسر، مومرل ررانو، مراریی ، سهنی، مؤید این مطلب اسـت باوجود این ، شاه صاحب اگرچه تحت تأثیر شـعر (. 2، ص عرفانی پاکستان

عرفانی فارسی قرار گرفت ولی در قوالب و اوزان ، از فارسی زیـاد پیـروی از سویی نظر به اینکه در قدیم شعر همیشه بـا موسـیقی همـراه بـوده . نکرد

خود ، منظومه هایبعضی از شاعران سندی از جمله شاه صاحب نیز در آغاز .سیقی را جلوه داده اندآهنگ مو

شاه صاحب پیش از سرودن شعر ، به نقاط مختلف سند، بلوچستان و برخی از نواحی هند سفرهای طـوالنی کـرد و از محضـر علمـا و صـوفیان استفاده نمود و با فرهنگ ، تمدن، هنر و مذاهب مردم آن مناطق و داستانهای

یق و عالمانه آشـنا شـد و عشقی ، حماسه ای و مذهبی این مناطق به طور دقتوفیق یافت ویژگیها و خصوصیات آنها را همراه سخنان حکیمانـه ، وسـیلۀ

بسـیاری از داسـتانها . شعر به ارادتمندان عصر خود و اعصار بعد عرضه کندکه اکنون در سند، زبان زد عموم است و حیات با نشاط خـود را تـا حـال ،

از این سبب . شاعر بزرگ است حفب و نگهداری کرده ، مرهون زحمات اینمی بینیم که وابستگی مردم به عرفان ، فلسفه و پیامهای ایشان در این خطه ، همچون وابستگی مردم ایران به شخصیت و اشعار حافب و سعدی و موالنا ،

.بی جهت نیستو قـادر و . شاه صاحب ، منبع و سرچشمۀ خیر را فقط خدا می داند

دا می شناسد که پرورش دهندۀ همه موجودات جهان حاکم واقعی را فقط خو این عقیده را دارد که اگر انسان به پروردگار عالم معرفـت نداشـته . است

او در ارتباط انسان با خدا، انسان . باشد، ایام زندگی را بیهوده سپری می کندرا همیشه وابسته به خدا معرفی می کند و معتقد است انسان بـدون کمـک و

انسان معلول علـت مطلـق . خداوند، لحظه ای نمی تواند زنده بماند حمایت

است ، که به هیچ وجه از علت خود جدایی پذیر نیست و اگـر روزی جـدا .شود زنده نخواهد ماند

و بی جهت نیست که شاه صاحب ، ارزش انسـان را در طهـارت و حفـب و و پیام او به انسانها این اسـت کـه بـه جـای . پاکی درون می داند

قیمت انسان به حسن باطن . اصالح ظواهر ، به تهذیب باطن خود توجه کنندایشان از بندگان خدا می خواهد همیشه در یاد خـدا . است نه به حسن ظاهر

وی در . باشند و در مقابل او خاضع و خاشع باشند و بـه درگـاه او نیازمنـد گران ترغیب می کند و ارتباط با بشر دوستی ، انسان را به عشق ومحبت به دی

می خواهد که انسان محیط زندگی را بر مبنای فداکاری و ایثار اسـتوار کنـد با همه محترمانه . و روابط خود را با دیگران مخلصانه و بی غرض برقرار کند

نـه ) برخورد کند؛ به دیگران ؛ و به احساسات آنان بها دهد تا جامعۀ انسانی ر نظر ایشان کسی می تواند به کماالت دست خالصه د. شکل گیرد( حیوانی

.یابد که این نکات را وجهۀ همت و نظر خود سازداز بارزترین ویژگیهای شاه صاحب این بود که میـان عمـوم خیلـی

کرد و بی توجهی وی به امور دنیوی، هـر میساده و بدون تشریفات زندگی ر کس بـه دیـدار وی برخـورد کننده ای را پیرو و ارادتمند او مـی کرد و ه

مـی تـوان . آمد بدون اثر پذیری از پیغام ایشان صحنه را ترک نمی کـرد میگفت شاه صاحب ، فقیرانه میان مردم می زیست ، درد و مشـکالت آنهـا را درک می کرد و خالصانه از طریق سرودن شعر، سکون و اطمینان در دلهـای

.کرد آنها به وجود می آورد و امراض آنان را معالجه میعالقه مندی شاه لطیف با مردم فقیر و مظلوم به ویژه مـردم سـند در

او با مردم سند عشق می ورزید و به ؛ مردمی که . حیات خود زبانزد شده بوداز یک سوی مورد ظلم افراد قدرتمند منطقه قرار داشـتند و از سـوی دیگـر

ـ . تحت یو بیگانگان بودند، محبت می کرد ردم سـند و عشق شاه لطیف با مخداوند، نفس مـرا بـا مـردم ایـن : سرزمین آن حدی بود که خود می گوید

او در ایـن زمینـه بـا آمیـزش موسـیقی . سرزمین با نخ باریک دوخته اسـت کالسیک و موسیقی مردمی، موسیقی جدیدی اختراع کـرد و بـا بنیانگـذاری

یـن اسلوب و قواعد جدید، روح تـازه ای بـه آن بخشـید و بـرای ایجـاد ا اختراع کرد و به « یک تاره » و « طنبوره»موسیقی، آالت نوین موسیقی به نام

.این وسیله پیام محبت خود را به گوش مردم می رساند

شاه لطیف برای جلب توجه عامۀ مردم و ایجاد عالقه مندی آنان بـه سسی پنـو، : نواحی مختلف سند ، داستانهای مردمی را انتخاب می کرد مانند

و بـا بیـان ایـن . جام تماچی ، مومل رانو، سوهنی مهنیوال و جـز آن نوریداستانها از طریق نظم، پیام مبنی بر محبت و عشق سرشار را به جامعه عرضه

چنانکه .می کرد و این باعث شهرت و گاه اسباب زحمت وی می شده است و حاکم سند میان نور محمد شاه از شهرت عمومی شاه لطیف بسیار ناراحت

ناخوش بوده ، لکن محبت پیوسته و مردمی این درویش بر ظلم حاکم وقـت منش زانو درویشپیروز شده و آن انسان با قدرت و ثروتمند پیش این انسان

زده و از عجایب روزگار آن که از مریدان وی در آمده و جانشین خود را به .نام شاه لطیف نام گذاری کرده است

ب به زبانهای غیـر سـندی ترجمـه شـده و اخیرا شعرهای شاه صاح دانشمندان با زحمات فـراوان مطالـب بلنـد و بـاارزش وی را بـه زبانهـای انگلیسی، اردو و آلمانی برگردانده اند که نه فقـط مـردم اهـالی سـند از آن

گیرند که پیام ایشان بـا عبـور از مرزهـای سـند و کشـور میاستفاده والهام ز هدایت می کند و مردم شعرش را می خواننـد و پاکستان ، مردم جهان را نی

.لذت می برند و شنوندگان به وجد و حال می آینددر رابطه با اشعار شاه صاحب ، نکتۀ مهمی هست کـه بایـد بـه آن

اکنون عنوانهای اشعار ایشان ، چه داستان . است « سر»و آن معنی . توجه کرداصطالحی است که در هنر « سر». دشناخته می شون« سر»باشند یا جز آن ، به

موسیقی به کار می رود و در لغت به معنی آهنگ ، لحـن ، نـت موسـیقی و ترانه است و بنابه ویژگی شعر شاه صاحب، ارادتمندان ایشان که اشـعار وی را جمع آوری کردند در مجموعۀ شعر وی پیش از همۀ عنوانها ، واژه سر به

: های شاه صاحب به این نحو شناخته می شـود کار بردند و اکنون عنوان شعر .مثل سرمارئی ، سر چنیسر، سر حسینی و سرهای دیگر

اگر تمام سرهای شاه صاحب را به دقت مطالعه کنیم ، عنوان سرهای . نخست ، معرفت خدا و هستی . ایشان به چهار محور عمده خالصه می شود

.چهارم، رابطۀ انسان با انسان . خدا سوم ، رابطۀ انسان با . دوم ، تزکیۀ نفس حسینی ، نام یک سـر : درباره سر حسینی این توضیح الزم است که

و مراد از آن ، سوگواری اسـت کـه . مشهور در ادبیات فارسی و عربی است در این سر که شاه . غم و اندوه و مصیبت زدگی انسان را بیان می کند

. هیدان کربال نوشته و خوانده مـی شـود صـاحب به آن پـرداخته ، مرثیۀ ش (.199شاه جو رسالو، کلیات آدوانی ،ص )نکته ای که باید یادآوری کرد این اسـت کـه سـر حسـینی ، بـاب

این بـاب مشـتمل بـر . باارزش و پر اهمیت در رساله شاه عبداللطیف است یتـی دوازده داستان معروف محلی است و شاه عبداللطیف در پایان آن طـی ب

و فاطمه ، اشاره ای کـرده ( ع)و علی( ص)به مصیبتهای وارده بر اوالد پیامبرگریـه و ( ع)در نظر این عارف ، اول کسی که بر شهادت امام حسـین . است

بـود و پـس از آن ، دیگـران از ایـن واقعـۀ ( ع)ماتم کرد مادر امام حسـین ای وارده شاه صاحب در اشـعار خـود تنـوع مصـیبته . جانگداز باخبر شدند

برامام حسین و یارانش را گونه ای بیان کرده که هر خواننـده وشـنونده ای ، احساس می کند که در صحنۀ کربال حاضر است و تمـام رویـدادهای ایـن

بواقع ، وقتـی . گریدمیحادثه را به عین می بیند و بدون اراده بر آن مصیبتها ـ ی کنـد، شـنونده یـا او تشنگی حسین و بچه های حسین ویارانش را بیان م

و از ویژگیهای این شـاعر عـارف . کندمیخواننده در خود احساس تشنگی خواند ، حقیقت موضوع برای وی مجسـم میاست که آدمی وقتی شعر او را

می شود و چنین است که برای انسان باوجدان سالم ، ممکن نیسـت کـه بـا ات اسـت کـه و همین خصوصـی . مطالعۀ اشعار او ، بدون اثر پذیری بگذرد

عبداللطیف را از شاعران معاصر و متأخر ممتاز می کند و از این جهت کمتر .شاعری به مرتبه و مقام او رسیده است

جمال نقوی از محققان سندی، دربارۀ شعر شاه عبداللطیف قرین بـه این مضمون می نویسد که سفر عشق حقیقی شاه لطیف از عشق مجازی آغاز

یگر شکست موقت شاه لطیف در زندگی ، او را به عشق گردید و به مفهوم دو موجب شد او بخش عمدۀ زندگی خود را در سفر گذراند و . حقیقی کشاند

ای یـا روسـتایی نقطـه به طوری که در سـند . از محلهای متعدد باز دید کند. نیست که شاه لطیف برای دیدن آن و مالقات با ساکنان آن سفر نکرده باشد

فقط به طبیعت ، عشق و محبت مـی ورزیـد بلکـه موجـودات شاه لطیف نه و بیـان کـرده کـه نشـانی . هستی را ، به عنوان نشانی خدای بزرگ دانسته

زمین و آسمان، مهتاب ، . وجود حق در همۀ موجودات متجلی و روشن استستارگان ، انسان و حیوان همه مظهر و نشانی اوست و مطالعه دقیق نیاز دارد

(.12لطیف ،ص .)ق در این موجودات تالش و کشف شودکه جلوۀ ح

دکتر سورلی از تاریخ دو هزار سالۀ گذشته جهـان بـه ایـن سـوی ، شعرهایی را که دارای موسیقی و آهنـگ بودنـد، انتخـاب کـرده و در سـال

لندن چـاپ و منتشـر کـرده در Muoa Paneagrnnisم در کتابی به نام 1953را برای شعر الزم و ضروری می داند و لـذا سورلی، موسیقی و آهنگ. است

شـاعر معـروف در 13این زحمت را کشیده که برای مجموعۀ شـعر خـود، از زبـان اردو عالمـه محمـد اقبـال . زبانهای مختلف جهان را انتخاب کنـد

وی بیان می کند . الهوری و از زبان سندی شاه عبداللطیف را برگزیده است اولین بار توسـط دکتـر « شاه جو رسالو» نام که مجموعۀ شعر شاه لطیف به

میالدی از بون آلمان ، چاپ و منتشـر 1663آلمانی در سال « ارنسیت ترمپ»از محققان اروپایی نیز که بیش از همـه شـعر شـاه لطیـف را مـورد . گردید

ارنسیت ترمپ ، – 1: بـررسـی و تحقیق قـرار داده اند سه نفر شایان ذکرند – 3، (قاضی بنیانگذار دانشگاه سـند .آی .همسر دکتر آی ) ایلسا قاضی – 2

(.22ص . لطیف )خانم آن مری شمل به گفتۀ دکتر غالم ربانی آگرو از نویسندگان و پژوهشـگران معاصـر

این مطلب خیلی عجیب و شگفت آور است که این سه محقق آثار . پاکستانیشمل بیشتر ایـام زنـدگی عبداللطیف ، آلمانی نژادند و از این سه تن ، دکتر

او کلیـات . خود را صرف تحقیق دربارۀ اشعار شاه عبداللطیف کـرده اسـت رسالۀ شاه عبداللطیف را به زبان آلمانی ترجمه و منتشر کرده و در رابطه بـا

. زندگی و شخصیت او کتاب مستقلی نوشته و منتشر کرده استز ، اشعار شـاه شاعران و نویسندگان معروف و سرشناس پاکستانی نی

شـیخ ایـاز، حفـیب . عبداللطیف را به زبان اردو ترجمه کرده انـد از جملـه هوشیارپوری ، ابن انشاا، الیاس عشقی، شان الحق حقی ، آفاق صدیقی، آقـا

کار ترجمه هنوز نیـز ادامـه . سلیم ، تاج جویو و دیگران را می توان نام برد غالم ربانی آگرو، ایلسـا قاضـی و و من بیشتر این مترجمان و همچنین . دارد

.آن مری شمل را از نزدیک دیده و مالقات کرده ام

:اسباب بزرگی شاه عبداللطیفدر رابطه با بزرگی و عظمت شاه عبداللطیف بهتایی، نکات بیشـتری

شاعران و نویسندگان در نوشته های خـود در تحلیـل و . می شود، ذکر کردجه شده اند که به نظر شان شـاه لطیـف را بـه بررسی اشعار او نکاتی را متو

در ایـن زمینـه از همـه بیشـتر ، عالمـه . مقام بزرگی و با عظمت می رساند

قاضی بنیانگذار دانشگاه سند کوشش کرده و در تحقیقات خود چهار .آی.آی .نکتۀ مهم را در بیان بزرگی و خوبیهای اشعار او بر می شمارد

راحتی خوانده مـی شـود و بـا هـر اول آن که ، شعر شاه لطیف به آهنگ موسیقی آن را می شود خواند و این ویژگی در اشعار سـایر شـاعران

.دیده نمی شود و خود دلیلی بر مهارت شاعری و بزرگی شاه لطیف استدوم آن که ، واژه های اشعار شاه لطیف به قدری باهم پیوسته اند که

دیگر آن سان که شعر شـاعران نمی شود آن را پس و پیش کرد و به عبارتو اگر کسی . را می شود اصالح کرد شعر شاه عبداللطیف اصالح پذیر نیست

در شعر او تغییری صورت دهد آن معنی را نخواهد داشت که شاعر در نظـر .داشته است

سوم، تبحر شاه لطیف در استفاده از واژه های کهن فراموش شده در آن مقدار از ذخیرۀ الفـاظ را کـه در اشـعار شاه لطیف. زبان و فرهنگ است

خود استفاده کرده ، شاعر دیگری نکرده است و نویسندگان و شاعران معاصر او نیک می دانسته که برای یک شاعر بزرگ الزم . نیز آنها را به کار نمی برند

و ضروری است که آثار نویسندگان و شاعـران معاصر را بـا دقـت مطالعـه وعات آنها و هم از اوضاع سیاسـی و اجتمـاعی کـامال آگـاه کرده ، از موض

باشد تا با دریافت اطالعات و بر مبنای مشاهده و تجربه ، بتواند احساسـات بنابراین اگر اشعار شـاه . روانی خود و اندیشه های واال به جامعه عرضه کند

ن و همچنـی . لطیف را به دقت مطالعه کنیم، افکار کبیر در آن دیده می شـود افکار موالنا رومی و راهنمای صحیفه های آسمانی و داسـتانهای روسـتاها و

او مشـکالت مـردم را درک . زندگی مردم کامال در آن احساس مـی شـود کرده، درد دیگران را ، درد خود تلقـی کـرده و همـۀ آن هـا و هـم شـرح مشاهدات سفرهای خود و همچنین چگونگی اوضـاع سیاسـی ، اقتصـادی ،

و اجتماعی روزگار خویش را در متن اشعارش به زیبایی متذکر شده فرهنگیو احساسات مردم را تغییر داده؛ و جملۀ این ویژگیها او را تا امروز در اذهان

.مردم به عنوان شاعر بزرگ زنده نگه داشته استشمشیر الحیدری از محققان پاکستانی ، ویژگی دیگـری بـرای ایـن

. آن استفادۀ وی از زبان سندی کهن و قـدیم اسـت شاعر بزرگ قائل است واساسا در ادبیات در هر زبانی از زبان کهن استفاده می کنند ( 28لطیف ،ص )

لکـن باگذشـت زمـان ، . چون آن ، زبان ادبی و آموزشی به شمار مـی آیـد تغییرات در زبان ایجاد می شود و بسیاری از واژه ها حذف می شوند و

شاه لطیف از آن گروه بزرگانی است که . تغییر می یابدشکل و صورت زبان با استفاده از واژه های کهن و قدیم ، زبان را از تغییر و نابودی حفـب کـرده است لذا اگر در شهر موهنجودرو، شاعر بزرگی وجود داشت زبـان قـدیمی

این نویسنده عقیده دارد از این . این شهر حفب و به اعصار بعد منتقل می شدشاه لطیف بر اهالی این منطقه منت گذاشته است که افکار خود را بـا جهت

واژه هایی بیان کرده که مردم استفاده از آنها را ترک کرده بودند و به خـاطر . همین است که اگر آثار شاعران بزرگ را مطالعه کنیم، حاشـیه خـواهیم زد

. خـواهیم زد اگـر کـالم سـعدی یا شکسپیر را مـطالعه کنیم، حتما حاشـیه واژه های سعدی چه قدر شـرح داده شـده انـد و تـا امـروز ، چـه تعـداد دانشمندان بر گلستان شرح می نویسند و واژه های آن را شرح و معنـی مـی

مسلما با این روش ، شـاعر بـزرگ از جهـت . کنند جملگی از این مقوله اندالۀ شاه لطیـف چنانچه اگر زبان رس. زبان به یک ملتی خدمت بزرگ می کند

همین . عادی بود زبان سندی که اکنون در اختیار است صورت دیگر داشت توجهات باعث گردید که هر دانشمند چه سندی زبان یا دیگر زبان باشـد بـا گذشت بیش از صد و پنجاه سال ، اشعار شاه لطیف را توضیح مـی دهـد و

.این کار در آینده نیز ادامه خواهد داشت

:در شعر شاه عبداللطیف روانی ۀجنبشاه عبداللطیف بهتایی در مقام یـک فیلسـوف ، حقیقـت زنـدگی و

اهداف آن را در شعر های خود خیلـی زیبـا و روشـن بیـان کـرده و حـل مشکالت و مصیبتهای زندگی را که انسان امروز در تـالش و جسـتجوی آن

هنمـای در اشعار خود مطـرح کـرده و سبب شــده او را را .سرگردان است .شبه قاره و هادی همۀ انسانها به سوی انسانیت تصور کنند

لطیف چون اسـتاد و روان شناسـی مـاهر، بیمـاری افکـار ملـت را تشخیص داد و با اشعار خود گونه ای به معالجه پرداخت که افکار ملت آرام

به وی اعطا شد، لذا اگـر کسـی « حکیم حاذق» گرفت و از این سبب ، لقب اشعار لطیف را مطالعه کند الزم است به جبنۀ روانی کالم او توجه خواهدمی

شاه لطیـف چـرا بـه عنـوان یـک . کند تا حقایق بیشتری بر وی روشن شوداو در . روانشناس دربارۀ انسانها و حوادث روز نگاه کرده بی دلیـل نیسـت

زمانی چشم به جهان گشود که سرزمین سند مرکز قدرت طلبـی در آمـده و در نتیجـه . بیله و قومی در تالش بود که قدرت منطقه را در دست بگیردهر ق

نظام دولت مرکزی نیز از هم پاشیده بـود و . برای انسانها ارزشی قائل نبودندبیگانگان آن را فـرصـتی مغتنم شمرده، در مسابقۀ قـدرت طلــبی، ســبقت

ار می داد و می جستند و لذا این وضع وخیم، انسان را در اذیت و شکنجه قرهر کس در فکر خود بود که چگونه حیثیت و مقـام خـود را حفـب کنـد و

.فردی نبود که آنها را راهنمایی کندمحـیط در . در چنین اوضاعی شاه عبداللطیف بر افق سند ظاهر شـد

هم ریخته و اوضاع آشفته ای که به چشم خویش دیـد، اندیشـه هـای او را ا آموخت که نخست وجود و حقیقـت خـود را تغییر داد به او این واقعیت ر

.بشناسد و سپس افراد جامعه را تعلیم دهدشاه لـطیف با این شـناخت، انسان را به آن طـرف هــستی متوجـه

می کند و به همۀ انسانها پیام می دهد کـه از دنیـای مـادی بپرهیزنـد و بـه و زندگی معنوی و روحانی رو آورنـد؛ عشـق و محبـت را اسـاس زنـدگی

در نظـر . برخوردها قرار دهند و نفرت از کسی را به هیچ وجه جـایز نداننـد لطیف، خداوند دنیا را بر اساس محبت خلق کـرده و لـذا انسـان بـر همـین اساس باید زندگی کند بعد از مـرگ هـم روی هـمین اساس از او ســوال

شـاه لطیـف در . گـذرد مـی می شود و خداوند روی محبـت از گناهـان او اهدات خود به این نتیجه و حقیقت رسیده بـود کـه ، سـبب عمـدۀ ایـن مش

کشتارها و اوضاع به هم ریخته ، وجود نفرت میان مردم اسـت و لـذا او در این زمانی که محبت ، اخالص و فداکاری و از خود گذشتگی معانی واقعـی د خود را از دست داده بودند و جامعه فاقد ارزشهای معنوی و انسانی شده بو

کوشید با اشعار و زندگی درویشانه ای که دور از دنیا طلبی بود، انقالبی بـه .برپا کند و همه را به این امر دعوت نماید« محبت »نام او در این عرصه و از جهت روانی، تمایالت فطری انسان را نیـز در

چـون . ذهن خود داشت لذا در همۀ داستانها، زن را محور اصـلی قـرار داد از آغاز به این وجود و جنس لطیف تمایل دارد و در واقـع کشـش و انسان

زن در هر شکلی که باشد چه مادر . تمایل مرد به زن، یک عمل فطری است باشد یا دختر، همسر باشد یا خواهر، مرد نسبت بـه آن در دل خـود همیشـه

بـر زن فطرتا . صدای زن ، مرد را به او متوجه می کند. یک گوشۀ نرمی داردنزدیکـی زن ،بـی . اساس محبت خلق شده و وجود او سرتاسر محبت است

رحم ترین انسانها را هم متأثر می کند و اثر سوز و گداز فطـری و مالیمـت .در صدای او ، واقعا شگفت آور است

باری ، با در نظر گرفتن مطالب مـذکور ، نکتـۀ مهمـی کـه در ایـن مطالعـه شـد، عظمـت و بلنـدی دیدگاه گفتنی است و باعـث نوشـتن ایـن

شخصیت و شعر شاه لطیف نزد محققان ، دانشمندان ، نویسـندگان، سیاسـت مداران و عموم مردم بوده به نحوی که صدها کتـاب و مقالـۀ پژوهشـی در رابطه با او نوشته شده و شعرهای او به زبانهای معروف ملی و بـین المللـی

رگزاری مراسم سالگرد ارتحال او و ترجمه یافته است و این زمان هم موقع بدر طول سال ، کنفرانسها و گردهماییها برگزار می شود و می تـوان بـه ایـن نتیجه رسید که آنچه گفته اند منظور نظر شاعر باشد و هر یک به نوعی قابل توجیه است لکن با توجه به طرز سخن لطیف ، این کـه اشـعار او از لحـاظ

از ارزشها برخوردار است، نمونـه هـایی از اشـعار ادبی و معنوی تاچه پایه ترجمه شدۀ او از سندی به فارسی که توسط دکتر محمد صدیق خان شبلی انجام گرفته عینا به حـضور اهل علم و دانش و صاحبان ذوق شـعری ارائـه می شود تا از دیدگاه شارحان دور نماند و اهل نظر خـود دربـارۀ اشـعار و

.رونی شاعر قضاوت کنندعمق کالم و جهان د

خداوند همه مقتدر

محمد را سبب تخلیق کائنات بدانید شما که وحد الشریک له می گویید هرکه وحد ال شریک له گفر پس چرا پیش دیگران می روید و سجد کنید؟ او از را راسر هرگ بی را نشد و محمد را از صمیم قلب سبب تخلیق کائنات تسلیم کرد

راه دشوار

از بیووووووماری خوووووود خووووووشوووووم آمووووود فریاد درد محبر من در گوشهای خداوند طنین انداز می شود مووون لووووت ووومهای خوووودم را از دار چوووشیدم دار موووووووووورا صوووووووووودا مووووووووووی کووووووووووند

که با من سوی دار می آیداز شما کسی هسر ! ای دوستان من آنوووووها کوووووه نوووووام عوووووشوووووق را دریوووووافوووووته اند باید که آنها برای عشق به طرف دار بروند دار خوووووودش عووووواشووووو ان را صووووودا موووووی کوووووند اگووووور توووووو آرزوی وصووووووول داری جوووووووولوووووبوویا

در عووووشوووووق ، سووووور ارزشوووووی نووووودارد اگر تو دربارۀ عشق می گویی از سر صرفنظر کن دار عاش ان را موجب زیب و زینر اسر ازان سرپیچی در شریعر عشق گنا عظیم اسر عووووواشووووو وووان قووووودم جووووولوووووتوووور مووووی نووووهند

را قووووبول کووووورد انوووود ایووووشان از اول موووورگ ای خووونجوووور توووی مشوووو، کوووند مووووی بووواش برای اینکه دسر یار من بر قبضه ات تا دیر بماند خوووونجوووور یوووووار استووووخوانووووها را قوووطووع موووی کووووند و گوووووووشووووور را توووووکوووه توووووکووه موووی کووووند عاش ان خود را در را خداوند قربانی کردند اگر تو عشق می ورزی چرا زیر خنجر آ و زاری می کنی راز عشق را در مردم فاش مکن این درد را به خوشدلی تمام در سینه نهان دار آنها که قبال رفتند ن دیک م تل رسیدند و ب یه برای سر دادن آماد هستند

راضی نیستند آنها کمتر از سردادن سرهای عشاق هر طرف بر زمین افتاد اند قتل عام رسم این میکد اسر اگر جرعه ای می خواهی در خمخانۀ پیرمغان برو لطیف می گوید در پای خم سر را خم کن این هستی به بهای سر هم ارزان اسر قدم فراز تر بنه و جام را بردار بهای این باد سر اسر زر نیسر اگر تو باد می خواهی برای سردادن حاضر شو این جایی اسر که می خواران در پای خم سر می دهند عاش ان زهر می خورند و از زهر خوششان می آید آنها زهر قاتل و تلخ را دوسر دارند آنها مبتالی عشق شدند و در هجر یار فنا شدند بازهم آنها راز عشق را در مردم فاش نمی کنند آنووووهووووا چووووورا آرزوی بووووواد دارنووووود؟ کوووووه آرزوی آنوووووها هووووونوز خوووووام اسووووور

چون پیر مغان تیغ به دسر می گیرد آنها فرار می کنند این باد نصیب آنها می شود که به بهای سر آن را می خرند

پ د مردمانی هستند که سر و جسد آنها در دیگها می چنین مردم حق دارند که آرزوی می ، داشته باشند که جمسهای آنها را می پ ند و بریان می کنند طبیبان زخمهای آنها را درمان نمی کنند

طبیبان

درد و اذیر و زخمها ، بیچارگان عشق را از پا در آورد اسر ولی خود آنها سساسگ ار آن دردند که در آنها سرایر کرد اسر آنووووها چووورخ درد را تووووا آخوووور مووووی چووورخوووانند و نخ زندگی را می ریسند و آن را از میان قطع نمی کنند ای طوووووبیوووب مووووورا دارو مووووود و یوووووار مووووون بوووووورای بیووومار پووورسی مووون نووومی آید

ک کووووردندطبووویبان ت لبووووی مووووورا هوووال و طبیبان شفا بخش نصیب من نشدند این طبیبان عطایی جسم مرا داغ داغ کردند و بر درد و اذیر من اف ودند

شعله ها

اگر خود را پروانه می پنداری از آتش باک مدار اگر در جلوۀ حسن یار استهالک شدی سرفراز می شوی هنوز تو در عشق خام هستی

بی خبر هستیو از آتش کور پروانه ها تصمیم گرفتند و در آتش جستند آنها از حدت آتش نترسیدند در آتووووووش حووووووووووووق سووووووووخوووووتنووود این بیچارگان از جان خود گوشتند در دل خاکستر عشق سوزان اسر ولی در خار ا ری ازان نیسر

ووووووونآتوووووش را خوووووووو روشوووووووون ک اگر در آن سوختی حتما دانا می شوی آنوووها در آزمووووایش موووؤفق شوووودنوووود که در شعله ها خود را سوختند ولی آنها که با دستهای خود شعله ها خاموش کردند خود را در تاریکی دوام گم کردند آنها که در دل آتش عشق سوزان دارند

ران را ازان خبری نیسررازی را دریافتند که دیگ

درد عشق

ای عاشق در گورگا یار می نشین.. او خودش می آید و از لطف خویش احوال ترا می پرسد و لطف و کرم او ترا رهبری خواهد کرد ای عاشق در گورگا یار می نشین او خودش ترا از میخانه باد خواهد داد چون قرو یار میسر شود ولش مکن

ت دروغیمنفع

متاعی خریداری کنید که به زودی خراو نشود...

اگر آن را در خار بفروشید ضرری نداشته باشد همه امور خود را به خداوند متعال بسسار..

کووووووووه سوووووو اوار سوووووووتایوووووش اسوووووور اگر تو را تسلیم و رضای کامل اختیار کنی

و نجات می دهدخداوند ترا از م و اند و از لطف خود اوضاع ترا بکام تو ترتیب می دهد هر مرد نیک می خواهد کا ر نیک را انجام می دهد تو از کارهای بد ف کار نیک را انجام می دهی آیووووووا کوووووسی دیوووووگر موووووثل توووووو هوووووسر

وحدت

دت را ادا کوووونینوومی توووووانوووی حووووق عبووووا... اول کووووسب و کووووار زنووودگوووانوووووی را رهووووا کوووون

این چشمهای حقیر من

این چشمهای ح یر من بر وقار من اف ود اند اگوووووور چوووووووی ی بوووووود پووووویش آنوووووها بوووواشووود

موووووووی بووووینند« خوووووووو»آنوووووها آن را (خوو)اگر این چشمهای ح یر من ج محبر

چووووووی ی دیووووووگر را نوووووووشان دهوووووند من اینها را از چشم خانه ها بیرون کنم و آنووووووها را لووووو مووووۀ کووووال ووووها سووووازم چشمهای من میهمانی ترتیب داد اند که خویشاوندان و دوستان در آن مشغول اند

وووووون وضووووووووع موووووثل آنووووووسوووورایو که زندگانی ، روح وبدن همه برای ح، رفته اند ایووون چوووشمهای موووون هووومه روز نگوووا موووی کووونند بووورای دیووووودن ، توووووقوووووف هوووم موووووی کووونند دآنووووها مووووحبوووور را دیووودنوووود و شوووتافوووتن

و بووووه مووووون بوووووواز آموووودنوووود چووووشمهای موووووون عوووووادات عووووجیبی دارنووود دردهووووای دیووووگران را خوووووود مووووی خووورند آنوووووها در را عووووشق آنووووجا پوووویروز شوووودنووود کوووووه سووووالحها کوووواری پیوووووش نوووبردند

قی دان موسی

هوووورکوووه با او شووووبی موووی گووووورانوووود در موووی یابد... کوووه تووووحمل شووووداید کووووار مووووشکلووی نیوووسر

ای خووووداوند مووووون صووودای تووووورا گووووووش کردم..

و ویوووووولون را بوووووور دوش خووووووود گووووورفوووووتم هستی و من آرزومند هستم ، من ابله هستم تو قدرتمند

توووووو دارندۀ سنووووووگ طلوووووسموووی هوووووستی و موووووون آهوووووووون واقوووووعووووی هوووووستوووم اگر تو من آهن را دسر ب نی من واقعا طال خواهم شد تو بخشایندۀ هدیه ها هستی و سائر مخلوقات گدایان دور گرد هستند باران در فصل معینی می آید ولی باران هدیه های بی حد و حصر تو در هووووووووور فووووووصووووووول مووووووی بووووووارد ای خوووووووووووووووووووودای مووووووووووووووووون اگر یکبار به خانۀ من بیایی مثل اینکه همه دارایی مال من باشد

شادمانی یار

چنین اسر ، من با آنها رواب را قطع می کنم روشن دوستان من...

ولی آنها با من قطع رواب نمی کنند

نغمۀ باران

احووووووکام حوووووواکوووووم موووطلوووق اجووووورا شووووود فرشتۀ باران وظیفۀ خود را انجام داد درخشش برق موجب باریدن باران شد

ت کرد بودندآنها برای گرانفروشی اندوخته سازی ال حاال آنها به علر باران دچار حسرت و پشیمانی شدند آنها می خواستند پن، را به نفع اندوزی پان د سازند خدایا این گرانفروشان موذی را هالک کن آنها که در قح هم، از جلب منعفر افل نیستند ..و آنها که بخل می کنند همه اینها را از بین بر

شهدا

دوووووووحرم آمووووووو دس مووووووا موووووم دوووووووم آموووو ادگان روز وووواهوووورای شوووووب

رووووورار اسوووووندۀ اسووووداوند دانوووووخ ندوووووی کوووووواهد مووووووی خوووووورچه موووووه دووووور آموووگووووووار دیوووورم بووووحوووووم دوووووویاموووووواز نووووووووووام بوووووووووووام

مرا از زیارت شاه ادگان مدینه بهر مند کن! خدایا دووووامووواز نیووووور و بوووووودینه رفووووام از مووووام

نووووویا کووووورا سوووووواس موووورز لبوووووگوووای رن من ماتم دار آنها هستم که در حالر سفر به شهادت رسیدند

ها راووووام آنوووووون آشووووور خووووودیوووو وووووت یدوووانووواک رسووووفنوووووام اسوووجوووووه انووووب

به علر مرگ نا به هنگام آنهامن خیلی مناک و خجل هستم هاووووووووورای آنوووووووووووووهادت بووووووود شووووودایووووش ودووووووووووووواران بوووووووول یووووثوووووووووووم بودووووا نووووال آگوووووها اصوووووشق آنووووو ید از عووووی ودوووودر بووو وووام از ازل موووووهادت اموووش

و سختی شهادت برایش موجب فخر و ناز بود خدا شناسان رموز فاجعه کربال را می دانند

مردان مقدس

وووبووور خووووی ای بوووه خووووووواو رفووووته بوووویدار شوو...

نووبوووایوووود کووووووه توووووو ایووووون قووووودر بوووخوووابوووی

اگوووور خووووووواو حوووووواسوووور را بوووووورد اسووووور

ممکن اسر تو از لطف سلطان محروم باشی

تووووورک کووووون! خوووووواو را تووووورک کوووون

بووویدن عووویب اسوووورایوووووون قووووووودر زیووووووواد خووووووا

جایی که تو آمد ای این را خانۀ خود می پند اری

اینکه جای توقفی برای مسافران اسر! نخیر

خوووووواو مووووووورادت را بوووووووووور نوووووومووووی آرد

مووووووووحبوووووووووو کووووووووجووووووووا اسوووووووور

وودر مووووووووی رودوقوووووور توووووووووبه هوووووو

دستهای فشار زد تو روشن م انگی پشیمانی را

..خووووووووووووواهووووووووونووووود دانوووووووسوووووووور

***

من منر گوار چشمهای خود هستم

حتی اگر سوی رقیب هم نگا می کنم

یار به نظر می آیدجلوۀ

(امید)

(رباو)آنها که تن آنها تسبیح اسر و جان دانۀ تسبیح و دل یکتار

نفسهای آنها نغمه سرای وحدت اند

رگهای آنها نغمۀ وحد الشریک می سرایند

آنها در حالر خواو هم بیدارند

و خواو آنها هم عبادت اسر

این جواهرات را به عوض طال

شهای واقعی بد به جوهر فرو

آنها که تجارت طال می کنند

فل کم عیار را مسترد می کنند

جواهر ساختگی در این روزها روا پیدا کرد اسر

لباس من اگرچه پیر از راستی اسر

بااینهمه من خجالر می کشم که این را پیشکش کنم

(دریا نور دان)

یوگی ها چنته های خود را با گرسنگی پیر می کنند

و اینطور به فکر خود تدارکات برای خوشگورانی می کنند

واهای خوشم آنها را جلب نمی کنند

و تشنگی آو خوردن را جدا از سر بیرون می کنند

آنها بر ذهن خود تازیانه ها می زنند

تان کوبید می شودتا اینکه آن مثل ک

آنها درمیان جنگلهای خاردار را می روند

تا باالخر آنها می خواهند زندگی باروری را ببینند

(یوگی)

هوووووووومه طوووووووواووسووووووهای زیوووووووبا موووووردند

هم به نظر نمی آیدحتی یک قو

حیف اسر که پرندگان حیله گر آبی جای آنها را گرفته اند

(قو)

اگر شما راز صدا را می دانید

صدا و انعکاس صدا اصال یکی اسر

هر دو یکی بودند ولی در سماعر اینها دواند

(ایمن)

آنووووکووووه در مووووعوووورض ووورقووووابووووی اسوووووور

کنار را محکم می گیرد گیاهان

ببینید این گیاهان چه شجاعتی بخر می دهند

اینها یا او را می گیرند یا با او خود هم رق می شوند

(سوهنی)

:یادداشتها و منابع

مرتب تاج جویـو ، حیـدرآباد ، مرکـز ثقـافتی شـاه –هک مطالعو –سرمومل رانو – 1 .م2001عبداللطیف،

، مومـل رانـو، دکتـر نبـی بخـش بلـوچ ، 5 –، عشقی داستان مشهور سندی قصه – 2 .م1952حیدرآباد ، سندی ادبی بورد ،

ترجمـۀ محمـد . ، راجرد برتن (محدوده و اقوام سند ) سندوماتری و سندهر قومون – 3 .م1995حنیف صدیقی ، حیدرآباد، سندی ادبی بورد،

.199م، ص 1926ی ادبی بورد ، حیدرآباد ، سند« شاه جو رسالو» کلیات آدوانی – 1 .م1968حیدرآباد ، سندی ادبی بورد، . قاضی. آا.شاه جو رسالو ، عالمه آا – 5 .م1928شاه جو رسالو ، غالم محمد شاهوایی ، کراچی ، آکادمی سند ، – 8 (بی تا) شاه لطیف به حیثیت مفکر، آفتاب ابرو، کراچی ، آکادمی سند – 2

، سـرمومل رانـو، ایی اور اردو زبان ، پروفسور موهن لعل پریمیشاه عبداللطیف بهت – 5 329م، ص 2001مرتب تاج جویو ، حیدرآباد، مرکز ثقافتی شاه عبداللطیف،

ترجمه عطا محمد بهبهرو، نظرثانی دکتر فهمیده حسـن ، . سورلی . اچ. بت جو شاه – 9 .م1992کراچی ، آکادمی سند ،

ترجمه عطا محمـد بهبهـرو ، . سورلی .اچ(. شاعر عظیم تولد )عظیم شاعر جو جنم – 10 .256م، ص 1992نظرثانی دکتر فهمیده حسن ، کراچی ، آکادمی سند ،

شعرای بزرگ عرفانی پاکستان ، سر ویراستار فخرالزمان، ترجمۀ محمد صدیق خان – 11 .192 – 139، 2م، ص 1995شبلی ، اسالم آباد، آکادمی پاکستان ،

محکمه اطالعات کائو، زیر نظـر صـالح الـدین حیـدر، حکومـت سـند ، لطیف ، – 12 .م2001پنج گنج فقیر قادر بخش بیدل ، ترجمۀ دکتر نواز علـی شـوق، دانشـگاه کراچـی، – 13

.م2000اطالعـات . لطیف ، حیدرآباد. جمال نقوی . عشق حجازی ســـ عشق حقیقی تک – 11

.12کائو حکومت سند ، ص . لطیـف ، حیـدرآباد . شمشـیر الحیـدری . ، جی عظمت جا کی پیا سببشاه سائین – 15

.28اطالعات کائو حکومت سند ، ص سورلی ، لطیـف ، حیـدرآباد ، اطالعـات .تی.شاه عبداللطیف کی زندگی ، دکتر اچ – 18

.22کائو حکومت سند ، ص عات کـائو عبدالجبار جونیجو، لطیف ، حیدرآباد، اطال.اعلی انسانی قدرن جو شاعر – 12

.10حکومت سند، ص *****

1محمد بقائی ماکان

سید اشرس و غرب اندیمی

:چکیده یمی ، فرنگ و فرنری م آبی دبا تبیین سابقۀ یونان، غرب و غرب ان

طی قرون متمادی در ادبیات فارس ی و اش اره ب ه ش عر و نث ر س خنوران عطار، مولوی، سعدی و برجسته و نویسندگان سترگ نظیر سنایی ، خاقانی ،

رخ رستم الحکما و سید جما ، به ابتکار تحلیل ؤصایب و همننین اشاره به مفرم ا در عص ر و تجزیۀ عناصر فرنگ و فرنری مآبی و مقایسۀ اوضاع حک م وق ت پرداخت ه سید اشرس گیالنی نسیم شما در باختر و در داخل ای ران

قرن گذش ته ب وده ۀدسید اشرس منتقد سرشناس جامعۀ عقب مان. شد :خطاب به خود می گوید. که در بیداری مردم نقمی منفرد داشته است

تحفه ز رشر آمد ، نسیم شمالش را ببین گدای الت و لوت را قال و م الش را ببین

علم می دهد، بر ورقات موقنه ۀمژد حامی دختران شد فکر و خیالش راببین

نهآسه بیا آسه برو که گربه شاخر نج ای ه ا ب نسید اشرس حفظ میراث فرهنگ و ادب ایرانی از تهاجم

ا از جنبه های مثبت آن استقبا فرنگ را هدس واالی خود قرار داده بود ام :می کند

از یاد رفر صحبر هم اد جن و ول روشن شد از شعاع مدارس همه ع ول

مشکالت م االت مدرسهحل گشته از بهر دختران شد مفتوح مدرسه

ا ام ،نسیم شما عوامل عقب ماندگی طی قرن سیزدهم را حکیمانه الجی ما ح در نوع و سطح فهم و درا عموم مردم و گاهی به لهجۀ ش

:کند می شود ظالم ازین مشروطه دلشاد ویران گردد آباد میشه ایران

ار گردیمچو اپن شهر در اقط میشه ما خفتگان بیدار گردیم

[email protected] .تعلیم و تربیت ۀعضو هیأت علمی پژوهشکد - 1

ت فری اد او فری اد مل » :استاد سعید نفیس ی ۀگفته سید اشرس ب .«ناموران آن روزگار نامورتر می دانم ۀمن او را از هم. ایران بود

*** در تاریخ تفکر کشورمان از امام محمد غزالی که بگذریم ، نخسـتین

سـخن کسی که از هجوم فرهنگ غرب یا به تعبیری دیگر از یـونان زدگـی گوید، مجدود سنائی ، پسر آدم، پایه ریز شـعر عرفـانی در ادب فارسـی می

مـببی را در مـوارد متعـدد مـورد یونانیاست که طرفداران فرهنگ یونانی و :گویدمی ئی قصیدهاز جمله در . دهد میانتقاد قرار

یکه محرومند از این عشرت، هوس گویان یونان شراو حکمر شرعی خورید اندر حریم دین

و در قصیده ای دیگر ، عقیده به تفکرات فلسفی غرب را فرو مایگی :می خواند

همچو دونان ، اعت اد اهل یونان داشتن ر خویشتاکی از کاهل نمازی ، ای حکیم ز

بعد از سنائی نوبت به خاقانی می رسد که از مخالفان سرسخت نفوذ و محصـول اندیشـۀ « علم تعطیل» فلسفۀ غرب است و به همین جهت آن را

:می داند« غیر»بیگانه یا به تعبیر وی حاصل تفکر

توحید را خلل منهید سر علم تعطیل مشنوید از یر

وانگهی نام آن جدل منهید فلسفه در سخن میامی ید

فلس در کیسه عمل منهید ن د هر فلسفی کم از فلسی اسر

منهیدلوح ادبار در بغل مشتی اطفال نو تعلیم را

سپس عطار در منطق الطیر با ذکر داستان شیخ صـنعان ، از وسوسـه

گوید و او را در واقع نماد افسـونگریهای غـرب میهای دختری ترسا سخن . کند که حتی می تواند روح مردی صاحب کمال را تسـخیر کنـد میمعرفی

شیخ صنعان در حقیقت نماد فرهنگ شرق است که سـرانجام بـا توسـل بـه .خودی از غرقابه ئی که در آن گرفتار آمده ، رهائی می یابدفرهنگ

غرب اندیشی شاعران و روشنفکران ایرانی تا اوایل قاجار بـه دلیـل عدم ارتباط مستقیم و مستمر باغرب چندان محسوس نیسـت ، ولـی از قـرن

ئـی از فورفوریـوس حکـیم رسالهبا ترجمه « فرنگ» چهارم هجری که کلمۀ فارسی را می یابد، همانند امروز از راه تخفیف در نظم و نثـر یونانی به زبان

.به کار برده می شود

چنان که خاقانی ، مولوی، سعدی و صـائب هرجـا کـه از فرنـگ و فرنگی سخن می گویند، احساسی از بیگانگی و تضاد را القاا می کنند و یـا

خاقـانی . آن را با مفاهیم مطرود و منفی فرهنگ ایرانـی همـراه مـی سـازند سگبانت شـه فرنـگ » : را کنار هم می نشاند« سگبانی »و « پادشاهی فرنگ»

.مولوی در موارد متعدد فرنگی را مرادف ملحد و کافر به کار می برد. «پایم

این گو برو صدیق شو،آن گوبرو افرنگ گرد گر کافری می جویدت، وز مومنی می شویدت

و فرنگیان دارد و جنگ بـا آنـان را سعدی نیز همین نظر را در مورد فرنگ :یعنی نبرد با دشمنان دین می داند« غزا»

تو هرگ ا کرد ای در فرنگ؟ یکی گفتش ای یار شورید رنگ

اسـیر قیـد » :را در کنار کلمات منفی قرار می دهـد « فرنگ»واژه گلستان در :همراه می کند« فرنگی»صائب ، خمرو شراب را با « .فرنگ شدم

فرنگی قدر می داند ، شراو پرت الی را ی کیفیر چشم تو را ،ج من نمی داندکس

غرب اندیشی گویندگان و شاعران فارسی تا اوایل قاجار از این حد فـرا تـر نمی رود، یعنی فرنگی مرادف نصارا گرفته می شود و فرنگ ، یعنی فرانسـه،

مجمـوع از آن بـه توسعا به تمام اروپا یعنی غرب اطالق می گـردد کـه در .کافرستان تعبیر می شود

رستم الحکماا مؤرخ رستم التواریخ کـه در اواخـر زندیـه و اوایـل : قاجار می زیست، خطاب به رجال و صاحب منصـبان قاجـار مـی نویسـد

از این « ...اسالم را بر می اندازد... اگر العیاذ باهلل ، فرنگی ایران را مالک شود»ت از سید جمال که بگذریم دیگر چهره برجسته یـی را زمان تا اوان مشروطی

الزم . نمی بینم که بیش از سید اشرف الدین حسینی به غرب اندیشیده باشـد پژوهند یا محقق در فرهنگ و تمدن « غرب اندیش»به ذکر است که منظور از

غرب نیست ، بلکه مقصود کسی است که فرهنگ و تمدن غرب را در ارتباط هنگ و زبان و آداب و رسوم و به طور کلی هویت ملی خـویش باسنتها و فر

مورد توجه قرار می دهد و در نهایت این دغدغه و هراس را در دل دارد که بر اثر تعامل این دو فرهنگ ، هویت فرهنگ خودی از دست نرود و محفـوظ

ک بنابراین باید گفت که در اینجا کلمه اندیشیدن بیشتر به معنای بیم نا. بماند

بودن و هراسیدن است که به ایـن مفهـوم اسـتعمال بسـیار در ادب فارسـی 1داشته است

سید اشرف در دوران اخیر از نخستین کسانی اسـت کـه بایـد او را به مفهوم مثبت دانست، زیرا در همین ایام کسانی هم هسـتند « غرب اندیش»

راهـی بـرای که به غرب می اندیشند ولی آن را فقط نفی می کنند بی آن کهسید اشرف غرب گرائی و غرب زدگی را نفـی . مقابله با سلطۀ آن نشان دهند

به رغم آن که مورد تهدید گروههای . می کند ولی به تجدد توجه بسیار داردفشار قرار می گیرد ، ولـی در بسیاری از سـروده هایش دختـران را ترغیـب

در شعر بلندی با عنوان .می کند که به مدرسه بروند و در کسب علم بکوشند :از زبان واپسگرایان خطاب به خود می گوید« تهدید»

رشر آمد ، نسیم شمالش را ببین تحفه ز گدای الت ولوت را، قال وم الش را ببین

مژد علم می دهد، بر ورقات موقنه حامی دختران شد ،فکر و خیالش را ببین

آسه بیا، آسه برو که گربه شاخر ن نه این کر زمین بود به شکل هندوانه چه رسه چه، علوم چه، مکتب دخترانه چهمد

راسر روز نامه ات ز قول خاله و ننهپی میان روزنامه این گفتگوی زنانه چه

آسه بیا ، آسه برو که گربه شاخر ن نه

و این درست در ایامی است که میرزا حسن خان رشدیه سه بـار در ند و هر سه بار مدرسه را بر سرش خراب می کنند کمیتبریز مدرسه تأسیس

و او ناگزیر به مشهد می رود و در آنجا مدرسه ئی دائر می کند که آن را هم کنند، بعد به تهران می آید و رو به روی دارالفنون مدرسـه ای راه میخراب

می اندازد که آن را نیز ویران می سازند، ولی سید اشـرف ضـمن آن کـه از گ غرب در هراس است ، رشدیه را به مسـتزادی مـورد سـتایش سلطۀ فرهن

او در این ابیات برای نخستین بـار از خطـر فرهنـگ ابـزاری . قرار می دهد تقوا را در غوغای خــود زائـل نیۀغرب یعنی گرامافون یاد می کند که طما

:می سازد

:حافب -1 از نشیب و فرازیشد دکه مرد راه نین ز مشکالت طریقت عنان مپیچ ای دل

:سعدی عقل باور نکند کز رمضان اندیشد ملحد گرسنه و خانه خالی و طعام

گوش شنوا کو تا چند کشی نعر که قانون خدا کو گوش شنوا کو ش به عرض ف را کوآن کس که دهد گو

از دین شد بی ار مردم همگی مسر و ملنگند به بازار گوش شنوا کو انصاف و وفا و صفر و شرم و حیا کو

در ماتم دین اند امروز جمیع علماء خانه نشین اند گوش شنوا کو برگردن ما از م دین ، شال ع ا کو به به بارک اهلل !در خانه همسایه عروسی اسر ، آمال گوش شنوا کو آن شاخه نباتی که شود، قسمر ماکو صوت گرامافون افکند دو صد لغله در گنبد گردون

گوش شنوا کو جوش علماء و ف ها و فضال کو دیگی سر بار اسر سراهرگوشه بساطی ز شراو اسر وقمار

گوش شنوا کو امر به معروف شما ! ی مسجدیان ا گفتم به هوا رفر رسید یکی رحم و مروت به کجا رفر پ

گوش شنوا کو مر ی که برد کا و ما را به هوا کو؟بعد اشاره ای تشویق آمیز دارد به میرزا حسن خـان رشـدیه ، پـدر فرهنگ جدید ایران ، سید اشرف به رغم مخالفتش با ابزار فرهنگی غـرب از

بال می کند و فراگیری علوم جدیـد رفتن جوانان به مدارس سبک غربی استقدهد و آن را عصائی می داند در دست جامعه ئی میغرب را مورد تأیید قرار

:که شل و کور و عاری از معارف است در مدرسه خوردند حلوای معارف که جوانان همه بردند

گوش شنوا کو قسمر درویش فنا کو! آلوطی حسن جمعی شل و کوراند ندیک نیمه ایران ز معارف همه دورا

گوش شنوا کو؟ دید عصا کو اندر کف کوران ستمدر : سید اشرف ، غرب زدگی و غرب گرائی افراطی را نفی می کنـد

زمان وی جمعی طرفدار روسیه بودنـد، گروهـی هـوادار انگلـیس و برخـی از همین رو در ترجیع بندی ویرانی کشور را تحت تأثیر ایـن . طرفدار آلمان

های عصر سـنائی هلنکسانی که باید آنان را در واقع فیل . یشها می داند گرا :و بیش از آن دانست

هیکلش را ملک الموت ربود پیش از این بود یکی فیل کبود

الی رنودتحال از سعی و اندر این شهر دگر فیل نبود

روس فیل، آنگلو فیل، آلمان فیل خاک ایران شد ویران ز سه فیل

بود در مملکر هند م یم بدبخر در ایام قدیم فیل

حال امروز برای زر و سیم یمسفربه و چاق و تنومند و ج

روس فیل، آنگلو فیل، آلمان فیل خاک ایران شد ویران ز سه فیل

او این طیف از غرب گرایان را که فقط گوش به اخبار ممالک راقیه داشتند و

قیتی نشان دهند، فرهنگی مببی را پیشۀ خـود بی آن که از خود ابتکار و خالساخته بودند و الفاظ فارسی را به لغات فرنگی ترجیح می دادند، بـه کـرات

:می گوید « جنگل »در شعری تحت عنوان . مورد انتقاد قرار می دهد گشته خوراکها همه بر شیوه یوروپ

«سوپ»شده و آبگوشت « ژارک»نام کباب :قاد از فرنگی مببها می گویددر ابیاتی دیگر ضمن انت

لفظ مرسی جای احسن گشته جاری در کالم موسیو جای سالم روژدر مجالس گشته بون

خلعر استبرق احرارکی خواهد رسید شد مد پاریس ملبوس تمام خاص و عام

او این جماعت را در شعر دیگری مشتی عقب افتاده، بی خیال ، شـکمباره و : ناآگاه توصیف می کند

شد خرت لنگ در این مرحله بونژور موسیو ای از قافله بونژور موسیوافتاد ع ب

اند هر یک از بهر خیالی به سر را تو اند گا تو با خبر باش که رندان به کمین

نعمر مفر ، خدا هرچه به تو داد بخور مرغ و مر ابی و قرقاول آماد بخور

آلمان گر شد منصور و مظفر به تو چه توچه روس اگر کرد دو صد شهر مسخر به

ه شناور به تو چهشیخ خ عل شد در فض دار دانل گر شد بمبار د سراسر ، به تو چه

عاقبر حل شود این مسأله بونژور موسیو

فرنگی مبب از نظر او انسان خالی الذهنی است که فقط بـه ظـواهر رامون وی و در دنیای او می گذرد، فرهنگ غرب توجه دارد و از آنچه در پی

:بی خبر است و به آنها نمی اندیشد

نه قائم م امم ، نه نایب منابم جنابم نه سرکار واال ، به عالی

نه در فکر جسمم ، نه فکر کتابم نه در فکر روسم، نه در فکر آلمان

فرنگی مآبم ، فرنگی مآبم ف عینک اسر و فکل مایه من

:در جای دیگری غرب زدگان را چنین توصیف می کندو افسوس که چون بوقلمون رنگ به رنگیم ما بوالهوسان تابع قانون فرنگیم

او از این که غرب پی در پی می آفریند وشرق فقط چشم به دسـت

. متحیر و خشمگین می شـود . او دوخته و کاری جز گفتن جل الخالق ندارددیوان او تحریض مردم به پویائی و ابداع و ابتکار بـه یکی از مضامین اصلی

منظور پیشرفت و تعالی جامعۀ ایرانی است ، به عقیدۀ وی عـدم خالقیـت و رازۀ امور از هم بگسلد ، نفـوذ فرنگـی پویائی در کشور موجب گردید تا شی

شدت بگیرد و جامعه همچون کودکی نیازمند، چشم به احسان غرب داشـته :باشد و همه چیزش را از فرنگ بخواهد

ما ۀقند ما،کا دما ، جامه و عمام ما ۀاز فرنگ آمد این دفتر و این خان

ملکر استیالئیکه نداریم در این م مه مار شد ز این مساله عالمتحی

وای اگر از پس امروز بود فردائی رق دریای فالکر چو نهنگیم همه وای برما که شب و روز به جنگیم همه

تا چو طفالن برسانند به ما قاقائی خفته در بستر خود ، رو به فرنگیم همه

وای اگر از پس امروز بود فردائی

قابلـه مـی کنـد و در حقیقـت او نه تنها با فرنگی مببها با عوام نیز مدر . عقب ماندگی ، ویرانی ونابسامانی کشور را متوجه هر دو قشر مـی دانـد

منکر غول و جن : شعری خطاب به خود و با تعریض به مردم ناآگاه می گویدهمین مردم اند که نه غم وطن دارنـد و نـه غـم « مشو، وگرنه تکفیر می کنن

در . دگی اند و از همـه چیـز بـی خبـر بلکه فقط در اندیشۀ ظواهر زن» دین :مستزادی از قول مردی متمول می گوید

از جهان بی خبرم می زند نام مدارس به جگر نیشترم بند خوابم برد مشرق و مغرو عالم همه بر هم خورد

از جهان بی خبرم ر نوع بشرم نعمات ومبهوت من از ص جهان بی خبرم از شب کالهی بود از ترمه قرم به سرم

وقتی در مجموع تفکرات سید اشرف نسبت به غرب تعمق می کنـیم به این نتیجه می رسیم که به نظر وی آنچه موجب عقب افتادگی کشور شـده

خـورد از ایـن کـه مـی او تأسف . بی خبری و عدم آگاهی مردم بوده است ذشـتگان جامعه پای در طریق عقل نمی گذارد و از دانش و فرهنگی که از گ

حقیقت این است که به قول دکارت هیچ . خود به ارث برده بهره نمی جویدچیز به اندازۀ عقل به تساوی بین مردم تقسیم نشـده ، آنچـه متفـاوت اسـت

او عامل اصلی عقب ماندگی کشور . روش راه بردن عقل در میان آنان است :را در بی فرهنگی و جهالت می داند

یا قح رجال اسر ات جهال اسر الو ۀاین دور مگر دور گوش شنوا کو انگشر نما کو ۀمردان هنر پیش

چنین مردمی به دلیل عدم آگاهی از سنتها و فرهنگ خـود فقـط بـه ایـن . اند و بنابراین نه غم وطن دارند و نه غـم دیـن دلخوشظواهر زندگی

قـول در شعری بلند از . موضوع از مضامین محوری دیوان سید اشرف است :بچه تاجر قزوینی که مقیم مسکو است می گوید

من چه می دانم کدامین شهر شد بمباردمان من چه می دانم کجا افتاد جنگ اندر جهان

آتش عش م بر افکند ز بنیاد ای پدر کار من عشق اسر و ج عش م نباشد در زمان

احم م من گر ز ق وین آورم یاد ای پدر :همین مضمون را به صورتی دیگر بیان می دارد در ابیاتی دیگر،

رشر چه، مازندران چه ، گنبد قابوس چیسر ما چه می دانیم دین و موهب و ناموس چیسر

ما برای منصب وال او و فرمان می رویم اندر این دعوا، خیال انگلیس و روس چیسر

عـدم او در اکثر سروده هایش بر عامل فرهنگ بسیار تاکیـد دارد و

در شعر بلندی نتیجۀ . توجه به آن را علت اصلی عقب ماندگی مردم می داند :نامتمدن بودن یا به تعبیر وی بی ادبی را چنین توصیف می کند

امروز گرفتار شدند دبه بالی ب اهل ایران ، همه از بی ادبی خوار شدند

ران ادو اسر باز هم باعث آبادی ای تیشه بر ریشه زد ، همدم ا یار شدند

سید اشرف یکی دیگر از دالیل عقب ماندگی جامعۀ خود را در بـی تفاوتی مردم نسبت به امور دنیوی می داند و این که تنهـا دلخـوش انـد بـه

از همین . برحق بودن آیین شان بی آن که تعالیم آن را در عمل به کار بندندقسـیم ارث سـرودۀ رو در ترجیع بندی که بی شباهت به قطعه ی معـروف ت

وحشی بافقی نیست هر آنچه را که عمال سودمند است، متعلـق بـه غـرب و :هرچه را که جز این است سهم شرق می داند

و نعمر مال ماسر در قیامر حور و لمان نا ز ای فرنگی ما مسلمانیم جنر مال ماسر

ر مال توعدل و قانون ومساوات و عدال ر مال تونعای فرنگی اتفاق علم و ص

حرص و بخل و کینه و بغض و عداوت مال ماسر ن ل عالمگیری و جنگ و جالدت مال تو

خواو راحر عیش و عشرت ، ناز و نعمر مال ماسر افتتاح کارخانه، اختراعات قشنگ ای فرنگی از شما باد آن عمارات قشنگ

حص و تهمر مال ماسر جهل بی جا، شور و و ا، ف با ادو تحریر کردن، آن عبارات قشنگ

خواو راحر عیش و عشرت ، نا زو نعمر مال ماسر گر کنی خلق گراما فون وسیماتوگراف گر زنی بی سیم از دریا به ساحل تلگراف

س استبراق اندر باغ جنر مال ماسر ندیسی از اطلس و مخمل لحاف ر نمائی بهر خودو

خواو راحر، استراحر، ناز و نعمر مال ماسر از زمین بر آسمان رفتن زهمر زان تو راعات جدید وعلم و صنعر زان تواخت

ر مال ماسر وطه خوردن اندرین دریای ذل ر زان تومکتب و تشویق بر اطفال مل

خواو راحر، استراحر، عیش و عشرت مال ماسر

سید اشرف تقلید کورکورانه از غرب و فرنگی مببی را نفی می کنـد غرب و پیشرفتهای آن را مورد تأئید قرار می دهد، از همین ولی علم و دانش

رو کسانی را کـه به تـجدد خـواهـان و دگراندیشان مهر زندقـه وبـابیگری سـوال و »می زنند مورد استهزاا قرار می دهد و در ترجیع بندی تحت عنوان

:هر تجدد طلبی را به طعنه ، بی دین و بابی می خواند« جواب وتکفیر

چیسر این لغله ها؟ لغل نی پیچ آقا بلی آقا، چه خبر؟هیچ آقا! ال باقرکب حرفها می زند از فرقۀ مشروطه طلب تازگی حاجی بالل آمد از شهر حلب

پس ی ین آن سگ بی دین عملش قالبی اسر ی اسروون بابوعولوه مورید کوگیواس بوها النوای

رو امروز چه می گفر میان بازاریا خبر تاز دگر چیسر در این گوشه کنار

ن ل مشروطه ، از خر مضارف می گفر ر معارف می گفرشسخن از ن! جان آقا

پس ی ین آن سگ بی دین عملش قالبی اسر روی اسوابوارو بوه یود کوریویوگواس بنوها الوای

بلی آقا ، شد با علم و زرنگ آمد اسر پسر کوچک دکتر ز فرنگ آمد اسر خاک عالم به سرم تا به سر چکمه به پا شکل آمد ؟ برگو به من از را وفا به چه

پس ی ین آن سگ بی دین عملش قالبی اسر ابی اسروم بوه آن هود کویریوگواس بنوها الوای

بلی تازگی آمد از لندن و پاریس، کبال باقر، علی آقا ولد مال علی شب ز فرنگ آمد با یک فکلیتاز دی چه بگویم سخن زیر جلی! جان آقا

پس ی ین آن سگ بی دین عملش قالبی اسر

ی اسروابوم بوه آن هود کویریوگواس بنوها الوای دو دوجین تلخی اوقات آورد! جان آقا یارو از مسکو وتفلیس چه سوقات آورد سخنش مدرسه و علم و قرائر خانه صحبتش چیسر به هر م بله و ویرانه

بی دین عملش قالبی اسر پس ی ین آن سگ ی اسروم بابوه آن هود کویریوگواس بنوها الوای

چنان که گفتیم ، سید اشرف به رغم آن که از سلطۀ فرهنگـی غـرب در مسمطی تحـت . نگران است ، ولی از جنبه های مثبت آن استقبال می کند

:می گوید« جنگل»عنوان

صحبر هم اد جن و ولاز یاد رفر روشن شد از شعاع مدارس همه ع ول

ل گشته مشکالت م االت مدرسه ح از بهر دختران شد مفتوح مدرسه

تفصیل درس مدرسه ، مجمل نمی شود فرانسهاطفال فکر درس حساو و

اف ود شد به تجربه ها ع ل و هوشها مفتوح شد ز علم و فنون ، چشم و گوشها

ال فونتن و کلمات فلوریان اشعار امروز مندر شد در مغ کودکان

ل نمی شود تاریخ بی دلیل مدل ا به فکر صحبر تاریخی و رمان هزن

سید اشرف به دلیل آن که از پیشرفتهای علمی ، فنی و عقلی غـرب طرفداری می نموده و راه پیشرفت کشور را در آن مـی دیـده کـه جوانـان

عتا باتوجه بـه شـیوۀ تفکـر طبی. ایرانی نیز به همان دانش و فنون مجهز شونداز همـین رو در برخـی از . حاکم بر آن زمان مخالفان بسـیار داشـته اسـت

اشعارش توجه به تحوالت فرهنگی غرب را در قالب ذم شبیه به مـدح بیـان می دارد و شیوه ئی نو در کار طنز ابداع می کند که مـورد توجـه شـادروان

ه ظاهرا در موافقت بـا مخالفـان تجـدد در ابیاتی ک. دهخدا نیز قرار می گیرد :گرائی و دستاوردهای علمی غرب است می گوید

بهر علوم خارجه، این همه آو و تاو چه باش خموش اشرفا، مدرسه و کتاو چه

عیش چه، عیش ف را، می شود و نمی شود ر و اکتساو چهنعهندسه و حساو چه، ص

طاس ببین و جام زن ، رمل بکش ،دعابخوان نخوابجای علوم خارجه ،تو جفر و کیمیا

خوان از فضال، می شود و نمی شود 1امثله در عوض فرانسه یضرو و یضربا بخوان

لوی کبیر کشته شد ز یرت فرانسه همر ما کجا رسید، به همر فرانسه؟

شام باصفا، می شود و نمی شود وکوفه چ ر فرانسه داد خدای پارلمان به مل

سید اشرف مانند بسیاری از غرب اندیشان بعد از خود در آرزوی آن است که ایران با حفب هویت فرهنگی خویش به همان مرتبه از ترقی و کمال

:برسد که کشورهای غربی رسیده اند

شود ظالم از این مشروطه دلشاد ویران گردد آباد میشه ایران

در اقطار گردیم شهر چو اپن میشه ما خفتگان بیدار گردیم

شه، های هایینگو هرگ نم چو آمریکائیان هشیار گردیم

به عنوان نمونه می تـوان . الگوی آبادانی و رفاه است « فرنگستان » برای او

:از دوبیتی مثال آورد که در تمجید از حکمران زادگاهش ، قزوین سروده

تابستان شد این زمستان مثل شهر ق وین چون فرنگستان شد

گوشر بسیار اسر و نان ارزان شد ز التفات حکمران ، این روزها

نسیم شمال وقتی اروپا را با ایران می سنجد به این نتیجه مـی رسـد که آنچه کشورش را از سیر ترقی باز داشته عبـارت بـوده اسـت از نادیـده

تـی ، گسـترش گرفتن واقعیتهای زندگی، تفرقۀ دینی، جنگهای حیدری و نعمشدید خرافات ، مکتوم ماندن حقیقت دین، رواج اندیشه این نیز بگـذرد، از میان رفتن مرز خرافات و حقایق دینی ، نادیده گرفتن توانائیهای خودی، تـن به قضا و قدر سپردن ، مدیران نادرست و افراد ظـاهر الصـالحی کـه بـرای

و خلق را بـه تحجـر حفب شوکت و قدرت خود به این امور دامن می زدند

.فی در شرعیات که مبتدیان در مدارس قدیم می خواندندروکتاب مع -1

سید اشـرف در آثـارش با ایـن افکار غرب به مبـارزه بـر . سـوق می دادندمقابلۀ او با عقاید منسوخ و خلقیات مذموم، مجرد زیستنش در همه . می خیزد

عمر، بیان افکارش در قالب شعر بر اوراق تکه پاره ، و سرانجام در افتـادنش سـاز . هم عصر آلمـانی او نیچـه نیسـت به دنیای جنون بی شباهت به متفکر

وجود او نیز همانند آن حالج بی دارورسن تحمل نوای توفندۀ اندیشه اش را 1311در مصاحبه یی که به سال . نداشت و ال جرم تارهای آن از هم گسست

با شادروان سعید نفیسی دربارۀ سید اشرف گیالنی داشـتم ایـن جمـالت را سـید هـر هفتـه » :م که پس از آه عمیقی گفـت هنوز از ایشان در خاطر دار

مـن او را . فریاد او فریاد ملت ایران بود . ولـوله ای در تهران به پا می کرد «.از همه ناموران آن روزگار نامورتر می دانم

این مرد نامور که باید او را یکی از وطن پرست تـرین چهـره هـای ب اندیشی پایه نهاد کـه امـروز تاریخ معاصر ایران دانست شیوه ئی را در غر

.از آن به عنوان تعامل فرهنگی و گفتگوی تمدنها تعبیر می شود

*****

ادب امروز ایران

مصطفی خرامان

ۀ شعور و میزرابط

.تابلو اعالنات ایستاده بود و حکم انتصاب خودش را می خواند جلو دس سامان برادر، آقای مهن

بـه سـمت مـدیر ... به موجب این حکـم ، جنـاب عـالی از تـاریخ امید است با استعانت از خداوند متعال و . کارگاههای تولید منصوب می شود

.با استفاده از تجربیات خودتان در ایجاد نظم و افزایش تولید مؤفق باشید ...مدیر عامل شرکت

اما احساس می کرد که حکمش . دیک نسخه از حکم را به خود او داده بودناگـر کسـی بـه . توی دلش قند آب مـی کـرد . روی تابلو خواندنی تر است

می دانست . چشمهایش نگاه می کرد، می توانست خنده را در عمق آنها ببیندخودش را جمع و جـور . که نباید دیگران متوجه بشوند که خوشحال است

کارخانه، سـعی کـرده بـود کسـی روز قبل از آن هم ، موقع بازدید از. کردهمراه مدیر عامل ، همۀ کارگاهها را بازدید کـرده . متوجه خوشحالیش نشود

هنگـام . بود، اما از تمام دیدنهایش فقط تصویری گنـگ در ذهـنش داشـت بازدید، خودش نبود، شور و شعفش اجازه نداده بـود چیـزی را بـه ذهـنش

.بسپاردودتر از همه، حتی آبدارچی کـه شوقش باعث شده بود تا آن روز ز

بارها حکمش را خوانـد . سرکار حاضر باشد -همیشه قبل از دیگران می آیداگر آبدارچی سر نمـی . و هر دفعه از خواندن آن بیشتر از دفعۀ قبل لذت برد .رسید ، شاید اوهم از خواندن دست بر نمی داشت

!سالم عرض کردم ، قربان -

سالم جانم -د زودتر بیایید، می فرمودید که مـن هـم زودتـر اگر می خواستی -

.بیام

.آبدارچی مرد میانسالی بود و خیلی هم تر و تمیز و اتو کشیده

از دیدن آقای مهندس ، تعجب کرده بود و نمی توانست تعجـبش را پنهـان دیروز » :همان طور که با عجله جیبهایش را جست و جو می کرد،گفت . کند

کلید اتاق رو به من داد، که مـن . شخصیش رو برد عصری مدیر قبلی وسایل «.ایناهاش پیدا کردم. امروز صبح بدم خدمت شما

روی یک صفحۀ فلزی که به در اتاق پـیچ شـده . در اتاق را باز کردهمان تابلو به ظاهر . «مدیر کارگاههای تولید» : بود، با خط زیبا نوشته بودند

ۀ دلش جلـوۀ کـوچکی روی لبهـایش ساده، باعث شد تا آقای مهندس خندآبدارچی بعد از باز کردن در ، کمی از شانه ها خم شد و کنار . داشته باشد

بعد همان طور که پشت سر او وارد می . ایستاد تا آقای مهندس داخل شود. دیروز بعد از رفتن مدیر قبلی همه جارو حسـابی تمیـز کـردم » :شد گفت

«.خیلی کثیف بود .ه، همه جا تر و تمیزهمعلوم. متشکرم -

. به او گفته بودند که آبدارچیها می توانند بهترین منبع اطالعاتی باشند سعی کـرد . او می خواست از بهترین منبع اطالعاتی ، بهترین استفاده را ببرد

«این میز و وسایل اتاق ، سلیقۀ مدیر قبلیه؟»: پرسید. لحنش صمیمی باشد همش توی. اصال توی این دفتر پیداش نمی شداونکه . نه، قربان -

حاال البته شما تشـریف ! وضع، خیلی خراب بود . کارگاهها بدوبدو می کرد .آوردین، درست میشه

یادت باشه آخر وقت بمونی وسایل . که درست میشه ... ان شاا - .میز کنفرانس باید بچسبه به این میز. اتاق رو باید جابه جا کنیم

.هر ساعتی که شما امر بفرمائین. ده در خدمتم بن! قربان -

. حاال برو ترتب چایی رو بده ، چون امروز بر و بیا زیاد داریم -

.حواست هم جمع باشهآبدارچی دستش را روی سینه اش گذاشت، سرش را کمی خم کـرد

« .مطمئن باشین، من حواسم جمع جمعـه » :و همان طور که می خندید گفت تجربـۀ چنـد سـاله اش بـه او . جدید، دلش غنج می رفتاز بر خورد مدیر

آموخته بود که وقتی مدیری می گوید حواست جمع باشد، یعنـی بایـد هـر او کـه . اتفاق تازه ای را به اطالع او برسانی ، یعنی مرحرم اسرار مدیر هسـتی

شب قبل را با نگرانی صبح کرده بود، چون نمی دانست مدیر جدید چطـور مدیر قبلی به همه چیز ایراد می گیرد، هیچ گذشتی نمی کند مثل. آدمی است

بعد از اولین برخورد، مطمئن شد که او با مدیر قبلی تفاوتهای زیادی .... و یابا خیال راحت از اتاق بیرون رفت ؛ مثل آدم معتقدی که از زیارتگاهی . دارد

.بیرون می رود ، عقب عقب تا دم در

از همان جـا همـۀ اتـاق را از نظـر مهندس، روی صندلی نشست و این میـز هـم خیلـی . باید کور اتاق رو عوض کنم: باخودش گفت. گذراند

اگه میز، عوض بشه و به میز لنگۀ میز امیر بذارم، میز کنفـرانس . جالب نیست «.هم بیاد این طرف ، اون وقت دکور اتاقم از اتاق امیر هم شیک تر میشه

روی صندلی جا به جا شد و دوباره میـز کمی. امیر، برادر زنش بود باید راهی پیدا کنم که هم میز عوض بشه، »: را بر انداز کرد و باخودش گفت

صـدای « .هم فکر نکنن که عوض کردن میز برای من خیلی هم مسئله اسـت «.بفرمایید»: در ، او را به خودش آورد و گفت

را پر کـرد و در باز شد و آبدارچی ، فضای خالی میان چهار چوب قربان ببخشید ، یادم رفت بگم که یکی از کشوهای میز، خرابه و باز »: گفت «.نمیشه

کدوم یکی؟... اه: مدیر با تعجب پرسیدآبدارچی سؤال مدیر را اجازۀ ورود تلقی کرد و بـه طـرف میـز رفـت و

«.اینه قربان ، خیلی وقته خرابه»:گفت . آن را محکم به طرف بیرون کشـید مهندس ، دستۀ کشو را گرفت و

.سعی کرد دوباره آن را امتحان کند. کشو کم تکان خورد، اما باز نشد .فکر کنم قفلش خراب باشد. باز نمیشه! زخمت نکشین قربان -بعدا یه فکری بـر اش مـی ! مهم نیست ، چیز زیاد مهمی نیست -

کنم

.خواستم اطالع داشته باشین -

.متشکرم -

.ارین ، مرخص بشماگه امری ند -

.متشکرم. کار ندارم -

این می تونـه بهانـۀ خـوبی » :آبدارچی که بیرون رفت فکر کرد - سعی کرد شکل آیندۀ اتاقش را در« .باشه که میز رو عوض کنم

همان طور که وسایل اتاق را به ذهنش می سپرد، چشمش بـه . ذهنش بسازد بـرای . آبـدارچی باشـد فکر کرد باید برای خبر کردن. زنگ کنار میز خورد

.آنکه مطمئن شود، زنگ را فشار داد

هـم جلسـۀ . سرپرستان کارگاهها، همه توی اتاق آقای مهندس جمع بودنـد به مهنـدس گفتـه . معارفه بود و هم جلسۀ روشن شدن خط و ربطهای آینده

بگذارد دیگران حرف بزنند، کسب اطالعات کند . بودند که اول چیزی نگویدبه او گفته بودند که کارگاهها سالهاست . اطالعات ، اظهار نظر کند و با همان

که کار می کنند و اگر او سعی نکند مثل مدیر قبلی همه چیز را به هم بریزد، حاضـرین، همـۀ . او ساکت بود و گوش مـی کـرد . دردسری نخواهد داشت

شما خود » :او گفت. حرفهایش را زدند و منتظر شدند تا او نظرش را بگوید فکر می کنم ما باید با کمک هـم مشـکالت را . آقایان ، همۀ مسایل را گفتید

هر قدر اختیار بخواهید به شما می دهم ، از شما حمایت هم مـی . حل کنیم من مشکل شما را با مـدیر قبلـی، تـا .... شما هم از مشکالت نترسید و . کنم

مـی خواسـته . داده ایشان به تجربۀ شما اهمیـت نمـی . اندازه ای ، می دانمبه نظر من اشتباه می کرده ، من مـی خـواهم . راههای خودش را تجربه کند

«.درست برعکس عمل کنم حرفهای مدیر، دور نمایی از راحتی و آزادی را پیش چشم حاضران

. ای خوش ، همۀ چهره ها را رنگی شاد زده بـود آیندهتصور . تصویر می کردهمـه از نتییجـۀ جلسـه . گونه ها گل انداخته بودلبها به خنده باز شده بود و

مهندس ، . آخرین سری چای را خوردند و بلند شدند که بروند. راضی بودندایـن ! آقای کـاظمی » :سرپرست کارگاه نجاری را مخاطب قرار داد و گفت

«کشوی میز خرابه ، یک نگاهی بیندازید، ببینید درست میشه یا نه؟ با سرعت به . اید ضرب شصتی نشان بدهدآقای کاظمی فکر کرد ب

آقای کاظمی کمی با کشو ور. بقیه، دنبالش رفتند باالی سر میز. طرف میز رفتفکری کـرد و . از باال هم به کشو نگاه کرد. بعد کمرش را راست کرد. رفت «!بگذار ببینم»: علی آقا جلوتر رفت و گفت « قفلش خرابه » :گفت

. دو زانو نشست و از زیر نگاه کرد. نه کرد علی آقا هم کشو را معای «.میشه تعمیرش کرد» :فکر کرد و گفت . از پهلو و از باال نگاه کرد

یکـی از آنهـا . آقای کاظمی از دخالت علی آقا دلخـور شـده بـود «.درست میشه، علی آقا خودش استاد این کارهاست»:گفت

ا خودتـون اسـتاد شـم . شرمنده ام می کنین» :علی آقا با خنده گفت درست میشه ، همین امـروز » :رو کرد به مهندس و با اطمینان گفت « .هستین

«.آخر وقت دوتا از بچه ها رو نگه می دارم تا درستش کنند

ای کرد و نشان داد که راضی اسـت، امـا خندهآقای مهندس، ظاهرا است دوست داشت میزش را عوض کند، اما دلش نمی خو. باطنا راضی نبود

خراب بودن یکی از کشوها می توانست بهانۀ . با زبان ، درخواستش را بگویدبعضیها برای خود شیرینی به جـای آنکـه » : با خودش فکر کرد. خوبی باشد

علی آقا و دو نفر دیگـر، خوشـحال و « .کار را درست کنند، خراب می کنن .آقای کاظمی دلخور ، رفتند

نگاهی به میز کرد و با خودش . ماند همه رفتند و آقای مهندس، تنها دو سه ماه صبر می کنم، بعد خودم دستور می دم که میز رو عـوض » :گفت بعضیها آن قدر خنگ هستن که باید حتما هر چیزی رو مستقیم بهشـون . کنن

فکر کرد شاید موضـوع . بال فاصله دو سه ماه به نظرش طوالنی آمد« .گفت سعی مـی کـنم تعمیـرش عقـب » :ودش گفتبا خ. را بد مطرح کرده است

فکر کرد اگر یکی از آن چهار نفر کمی « .بیفته، بعد خودم حالیشون می کنمدر فکر میز بود و دنبال راه . شعور داشت می فهمید که میز باید عوض بشود

بـادلخوری . حل می گشت که صـدای ضـربه بـه در، او را بـه خـود آورد «.بفرمایید»:گفت

چـایی » :ای کنار در ایسـتاد و پرسـید خندهآبدارچی با در باز شد و « میل دارین ؟ .بدم نمی آد -

همان طور که . چند دقیقۀ بعد آبدارچی با یک فنجان چای وارد شد «.خوب بود.. نتیجۀ جلسه که ان شاا» :چای را روی میز می گذاشت پرسید

ـ . سؤال آبدارچی، مرحرکش بود ق می خواست بداند تا چـه انـدازه حاگر جواب نمی گرفت ، یعنی اینکـه او فقـط بایـد سـؤالها را . دخالت دارد

پاسخ بدهد، اما اگر جواب می گرفت ، در حقیقت یکـی از مشـاوران مـدیر .بود «!نه ، خوب بود . نتیجۀ جلسه بد نبود » :آقای مهندس گفت

گفتم نکته این علی . ببخشین ، فکر کردم ناراحتین ، سؤال کردم -

...آقا دوست . از وضع دکور اتاق و این میز و اینا دلخورم! نه ، نه -

!آخه مردم عقلشون به چشمشونه. دارم اتاقم آبرومند باشه

شما ! مردم عقلشون به چشمشونه ! درست می فرمایین قربان -

...من خودم. بذارین به عهدۀ من؛ درستش می کنم

نیمـه کـاره صدای ، چند ضربۀ انگشت به در، حـرف آبـدارچی را «!بفرمایید«: آقای مهندس گفت . گذاشت

بـا داخـل شـدن او ، آبـدارچی . یکی از کارمندان حسابداری بـود .سینیش را زد زیر بغلش، تعظیمی کرد و بیرون رفت

بعد از رفتن کارمند حسابداری ، آقای مهندس فکر کرد بهتـر اسـت آبـدارچی کـه آمـد، . دبه دنبال این فکر زنگ ز. تعمیر کشو را عقب بیندازد

. برو به سرپرست کارگاه تعمیرات بگو امروز بعد از ظهر زود مـی رم »:گفت «.تعمیر کشو بمونه برای یه روز دیگه

فردای آن روز یکی دو ساعت بعد از شروع کار و بعـد از انـداختن داشت . چند امضا پای چند نامه و سند ؛ دوباره آقای مهندس به فکر میز افتاد

با اجـازۀ آقـای . گشت تا مشکل را حل کند، که کسی در زدمیراهی دنبال: مهندس، در باز شد و آقای کاظمی از الی در سـرش را تـو آورد و گفـت

«ببخشید جناب مهندس، می تونم یک لحظه مزاحم بشم؟» «.خواهش می کنم! بفرمایید» :آقای مهندس خنده ای کرد و گفت : در را پشت سـرش بسـت و گفـت آقای کاظمی خزید توی اتاق و راستش ممکنه این کشو بعد ... من فکر کردم اگه شما اجازه بدین... راستش »

راستش من فکر کردم اگه اجازه بدین به جای تعمیر ... از تعمیر هم اذیت کنه «.کشو میزتون را عوض کنیم

قیافۀ مبهـوت آقـای مـدیر ، او را . حرف زدنش مثل جان کندن بود . فکر می کرد مدیر از شنیدن پیشنهادش خوشحال می شود. کردوحشت زده

بـرای . آقای مدیر همۀ وجودش پر از شادی شد و شادی دوید روی لبهایش پنهان کردن لبخندش لب پایینش را گاز گرفـت و بعـد از لحظـه ای مکـث

«...میدونیدکه . آخه نمی خواستم خیلی چیز کنم» :گفت . ما اینجا برای همه میز می سازیم ! این حرفها چیه آقای مدیر -

تازه کشوی تعمیری هر روز خراب میشـه، باعـث . شما که جای خود دارینمـدیر . از اینها گذشته، اآلن یه میز حاضر و آماده تو کارگاه داریم. درد سرره

حال شـما اسـتفاده . قسمت ایشون نشد. قبل از مدیر قبلی سفارش کرده بود .دنهبهتر از خاک خور. کنین

.اگر شما صالح بدونید من هم حرفی نداریم -

.پس من تا همین امروز آخر وقت روبراهش می کنم -

راستی خیلی که بزرگ نیسـت؟ از ایـن در . دست شما درد نکنه - تو می آد؟

بذارین به عهدۀ من، خیالتون راحت . همین جا سوارش می کنیم - .باشه

.ر خودتون زدیدهر گلی بزنید به س. باشه، به عهدۀ خود شما -

اتاق. آقای کاظمی مترش را در آورد و میز کنفرانس را اندازه گرفت .را متر کرد و همۀ این کارها را با دقت یک جراح انجام داد قیافـه اش » باخودش گفت . آقای مدیر، حرکاتش را زیر نظر داشت

«نشون می ده که باشعور تر از بقیه استهمـه » :و تو جیبش گذاشت و گفـت آقای کاظمی متر را جمع کرد

امروز بعد از ظهر با دو سه تا از بچه ها می مــونیم، تمـومش . چیز روبر اهه «.کنیممیببینم چکار می کنی، بـرو »:مدیر ، دستی به پشت کاظمی زد و گفت

«!به سالمتهمـان . آقای کاظمی به طرف در رفت و مدیر هم همراهیش می کرد

یادت باشه؛ بعدا بیایی بیشتر : رفتند آقای مدیر گفت طور که به طرف در می «.با هم در مورد کارگاهها صحبت کنیم

دستش را روی سینه اش . آقای کاظمی دلش می خواست پرواز کند شما هر امـری . ما مخلص شما هم هستیم» :کمی دوال شد و گفت . گذاشت

«.رسم حتما خدمت می. داشته باشین ما وظیفه داریم اطاعت کنیمآبدارچی جلـو در ابدارخانـه . آقای کاظمی در را پشت سرش بست

«چی شد؟»:خوشحال پرسید . ایستاده بود .امروز بعد از ظهر عوض می کنیم -

ما رو فراموش ! دیدی گفتم فرصت خوبیه »:آبدارچی خندید و گفت «!نکن

محبتهات »:در حال رفتن گفت . آقای کاظمی برای رفتن عجله داشت «.مطمئن باش. دم نمی ره یا

*****

شعر 1سید حسن حسینی

مثنوی عارفان

ز ر ماندگان را چراغ آوریم بیا رو به مضمون باغ آوریم

که در خیمۀ خاک آتش کشید چرا ی از آن الله های رشید

هوادار مضمون با م هنوز من از سوگ آالله دا م هنوز

***

سرودن ولی گرم چون آفتاو آو خوشا گفتن اما به نرمای

که دشنام بر صبح نو باو گفر ز شب گفر اگر مدعی، یاو گفر

***

ر آورد تکرار و خمیاز نیسر اگرچند مضمون من تاز نیسر

رسید سر تا ساحل خون من سفر کرد با درد مضمون من

سر چراغ سخن را افول آمد در این را تکرار ول آمد سر

من از طبق معمولها خسته ام من از فتنۀ ولها خسته ام

مرا چهرۀ روح درهم شود چو مضمون مکرر فراهم شود

شکفتن دگرگون شکفتن خوشا خوشا نو به نو، تاز گفتن خوشا

***

ز ر ماندگان را چراغ آوریم بیا رو به مضمون باغ آوریم

از آن آبرو آفرینان باغ چرا ی ز شنگرف خونهای داغ

هوای سفر را پرستو وشان به دشر رها بودن آهو وشان

صمیمانه و رف سوسو زدند همانها که شب را به یکسو زدند

که سرخ اسر چون گل کراماتشان در این عرصه شد با بان ماتشان

***

ش ایق وش خفته در خون شهید هال عارف خرقه گلگون شهید

چه رندانه در گوش جانم سرود وشی که در عرش نای تو بود سر

خوشا پر گشودن پرستو شدن صفایی ندارد ارسطو شدن

مؤسسه چاپ : سید حسن حسینی ، نگاهی به شعر معاصر ایران ، آوازه های نسل سرخ ، ناشر -1

111 - 110 ، ص 1328و نشر عروج، چاپ اول

1نصر اهلل مردانی قصۀ بی مادری

مادر از جان و جهان بهترم آ که رفر از بر من مادرم

روز من از خامشی مادرم گشر ز بی مهری گردون سیا

بوی گل آید گل سوسنبرم ر اطاقش هنوزاز در و دیوا

کی رود از یاد من و خواهرم عطر خوش گلشن سجاد اش

تر شد از گریۀ نیلوفرم بغچۀ پیر نچۀ نیلوفریش

موسی ی کودکی دخترم نغمۀ جان پرور الالئیش

از گل رویید ز چشم ترم پیر شد گلدان به جا ماند اش

گرچه اجل گفر نشد باورم ی مادریقصۀ پیر صۀ ب

2راکعی ۀفاطم

آوای پرندۀ دریایی

«تقدیم به روح سبز شاعر بسیجی، شادروان سلمان هراتی»

دنیا برای تو کوچک بود، آ ای پرندۀ دریایی با آن خیال افق پیما، و آن روح سرکش و ایی

ه ضجه تو را خواند آ ای قصیدۀ ناگفته دریا ب جنگل به سینه و سر کوبد، با یاد روی تو آشفته

یدبدیدم که عکس تو را جنگل بر لوح خاطر می کو یدبآن شب که خاطر ات را باد، از ذهن آینه می رو

باز آکه با تو شکفتن را، فصلی دوبار کنیم آ از فردا چو فصل بهار آید، آ ای پرندۀ سب آواز

با یاد سب تو می روید ، گلهای طبع شکوفامان لهامانپیغام سب تو را دارد، اینک تمام

دنیا برای تو کوچک بود، آ ای پرندۀ دریایی از ان وای زمین رفتی، تا منتهای شکوفایی

3حسنعلی محمدی گلندام

1«روا نبود که گیرد دیگری آخر گالبش را گلندامی که می دادم به خون دید آبش را» 1«را

56 - 52، ص 1326کتاب نیستان ، چاپ اول : ۀ ادبیات معاصر، ناشرنصر اهلل مردانی ، گزید -1

مؤسسه چاپ و : فاطمه راکعی ، نگاهی به شعر معاصر ایران ، آوازه های نسل سرخ ، ناشر -2

152، ص 1328نشر عروج چاپ اول

11 - 17، ص 4731اول پن ، چاحسنعلی محمدی ، باغ خیال ، ناشر انتشارات ارغو -3

گنه من کرد ام اما برد دشمن وابش را که او را نیک پروردم دمربسی خون جگر خو حباو از ما شد و او برد آخر دیر نابش را به دریای محبر وطه ها خوردم که دیر یابم و لیکن اهرمن بشنید آهنگ ربابش را نوا و نغمۀ مستی ز نای ما برون آمد تم با خیانر از نگار خود جوابش راگرف مرا مهر و وفاداری همیشه رسم و آیین بود حریفان را میسر بود تعبیرات خوابش را ه اران آرزو بودی مرا در سر ولی افسوس دگر هرگ نمی خواهد خراو اندر خرابش را بنایی سرفراز از من مهیا کرد بود اما ش راکه زخم تیشۀ فرهاد می گیرد حساب وصال خسرو و شیرین نمی پاید ی ین دارم

1 بهروز یاسمی خواب

ریبه ها که مرا با تو آشنا کردند ببین چگونه مرا از خودم جدا کردند مرا به مستی چشم تو مبتال کردند ریبه های ع ی ی که از نهایر ذوق و از بلندترین قله اش رها کردند مرا به کو نفس گیر عشق تو بردند

که از میان سیاهی مرا صدا کردند بودهنوز چشم من از خواو صبح سنگین و پلک پنجر را رو به باغ وا کردند به پشر پنجرۀ سب و ساد ای بردند و در دلم هوس چیدنش به پا کردند به چشم من گل روی تو را نشان دادند شبی که چشم مرا عاشق شما کردند خالصه کاش به فردا نمی کشید آن شب

3بهمن صالحی

ذشت چه گ بر تو در حجم شب دشنه و دشمن چه گوشر شیر مردا به تو در بیشۀ آهن چه گوشر بر تو ای اختر پاک شب میهن چه گوشر پشر آن پنجرۀ منفعل از تابش ما تو فرود آمد و بر تن چه گوشر چه به روح زیر آوار جنون آور شالق و سکوت

چال بدون در و روزن چه گوشر در سیه «روزنۀ عاشق خورشید بهار»بر دلر، ج پیام گل و آیندۀ روشن چه گوشر بر لبر در دل تاریک ترین لحظۀ عشق بی تو در وسعر تنهایی گلشن چه گوشر من چه گویم که به مر ان هراسان دگر آ بر خرمنر ای پور تهمتن چه گوشر برق شمشیر پدر صاع ۀ وحشر بود

تو بر من چه گوشر کس ندانسر که در سوگ ن جگر بود، دریغگرچه جامم به لب از خو

.بیت مطلع این غزل از صائب تبریزی است -4

26،29، ص1326چاپ اول ،کتاب نیستان: ادبیات معاصر ، ناشر ۀ، گزیدبهروز یاسمی –1

بهمن صالحی ، نگاهی به شعر معاصر ایران ، آوازهای نسل سرخ، ناشر مؤسسه چاپ و نشر -2

.35، ص 1328عروج، چاپ اول

فارسی شبه قاره

1محمد غضنفر علی ورائیچ

اهمیت جوامع الحکایات عوفی از نظر داستانی

:چکیده

ش مار ه ب « کلیله و دمنه»ادبیات داستانی کالسیک ۀبرجست ۀنمون

که از سانسکریت به پهلوی و آن گاه از پهلوی ب ه عرب ی و س وس می رود

واعظ کاشفی، و ینرسی برگردانده شد، حساتوسط ابوالمعالی نصراهلل به ف

می آن را به گونه ای دیرر با اسامی انوار سهیلی وعیار دانش به ابوالفضل عال

. سلک نرارق درآوردند که نمایانرر محبوبیت عامۀ این کتاب بوده اس ت

ده ها اار داستانی از جمله تمثیلی، عاشقانه ، اخالقی و سایر آن ت ا رب ع او

منصۀ ظهور رسیده ب ود ک ه ص احب لب اب االلب اب ه قرن هفتم هجری ب

کت اب مع روس ( ق . ه 111ت ا 110)محمد عوفی در حین اقامت در اچ

جوام ع الحکای ات و لوام ع » نرارق درآورد که عن وان کام ل آن ه دومی ب

د و جمعا بر ص د ب اب مم تمل این کتاب بر شهار مجل. می باشد« الروایات

11آن در ته ران ۀطبع نرسیده البته گزی د ه متن کامل آن تا کنون ب. است

از لحاظ محتوی ات ح اوی حکای ات ت اریخی . سا پیش شاپ گردیده است

گفتۀ ملک الم عرا ه ب.ع وممروح ومفصل است ومضامین و موضوعات متنو

تاب ان از مم رق ۀمانن د دو س تار «لباب االلباب و جوامع الحکای ات » هار ب

علمای ف ن ،ادبیات ایران همواره می درخمد و تا زبان فارسی زنده است

.«ادبیات وتاریخ رهین دو کتاب گران بها خواهند بود

***

ادب داستانی از آغاز جوامع بشری وجود دارد و مردم چندین هـزار به همان اندازه به این نوع ادبیات عالقه مند بودند کـه مـردم سال گذشته نیز

کهن ترین ادبیات همۀ ملت ها و کشورها همانا ادب داستانی است . امروزی بمصداق

الهور ، ریلوی رود،دولتیاسالمیۀ ۀاستادیار بخش فارسی دانشکد - 1

ا دگر داردهشراو کهنه مستی بزرگ تـرین نمونـۀ جهـانی . اهمیت و افادیت آن کاسته نشده است

است که در سرزمین پهناور و « هکلیله و دمن»ادبیات داستانی کالسیک کتاب چـون . اسرار آمیز شبه قاره در زبان سنسکرت نوشته و جنبه ی تربیتی داشت

بعد ازین ایـن کتـاب . نویسنده آن را برای تربیت شاهزادگان هند نوشته بودبزرگ به توسط حکیم برزویه به امر نوشیروان عادل ساسانی از هند به ایـران

در زمان عباسیان ابن المقفع ایـن ترجمـۀ . ه گردیدبرده به زبان پهلوی ترجمدر عهد سامانیان رودکی این را منظوم کرد . پهلوی را به زبان عربی برگرداند

:چنانکه عنصری گوید. و چهل هزار درم صله یافت (1)عطا گرفر به نظم کلیله در کشور چهل ه ار درم رودکی ز مهتر خویش

ین کتاب معروف از زبـان عربـی بـه بعد ازآن در عهد بهرام شاهی ا همان زبان زندۀ دنیا یعنی در زبان فارسی ترجمـه شـد و ابوالمعـالی حمیـد

مدتی بعد کلیله و دمنۀ نصـر اهلل . الدین نصراهلل این را به شیوۀ خاص نوشتانـوار »را مالحسین واعب کاشفی به شیوۀ مخصوص خود نوشـت وا یـن را

د را به نام امیر شیخ احمد سـهیلی منسـوب نام گذاشت و کتابی خو« سهیلیدر عهد جالل الدین اکبر شاه، یک نویسنده ای بزرگ ابو الفضل عالمی . کرد

« عیـار دانـش »ابن شیخ مبارک این کتاب را از سرنوشت و نام این تصـنیف این کتاب وقیع و پرارزش چندین مرتبه از یک زبان به زبان دیگـر . گذاشت

این کتـاب قبـول عـام . رتبه در همین زبان نوشته شدترجمه شد و چندین م .فوق العاده یافت

کلیله و دمنه را نکته آغاز ادبیات داستانی می تواند گفت و در حفب این اثر مهم در سرزمین ایران و زبان مردم آن نواحی نقش مهمی را ایفاد کرد

جهانی ازین و از برگرداندن از پهلوی این کتاب را محفوظ کرد ورنه ادبیات با توجه باحتوای کلیله و دمنه ، به ایـن . اثر نفیس و باهدف محروم می ماند

نتیجه می رسیم که ادبیات داستانی خـاور زمـین رسـالت تربیـت انسـانی و نمونـه هـای ادبیـات . اخالقی بود و جنبه ی سرگرمی و داستانها فرعی بـود رین حـکایات حیواناتداستان کهنی رنگ اساطیری نیز دارد و در قـدیم تـ

مختلف در داستانها نقش برجسته ای را ایفاد مـی کننـد و آفرینـدگان ایـن . داستان ها را توسط مکالمه های حیوانات پیغام خـویش ابـال مـی نماینـد وقتی تمدن و فرهنگ بشر پیشرفت کرد جنبه ی اساطیری در داستان ها کـم

این نوع داستان هـا نـیم . ادندو حکایت ها رو به واقعیت گرائی نه. رنگ شدتاریخی یا تاریخی است و منظور از همه تربیت اخالقی و پندآموزی بود تـا

.برای شنوندگان وخوانندگان مایۀ عبرت باشدسمک عیار ، الف لیلی ، داستانهای سند باد در اصل به زبان عربـی انـد

شاهان ، داستانهای داستانهای تاریخی ، سرگذشت پاد. بعد ازان تراجم شدند . محلی کشور های مختلف داستانهای عاشقانه هم نوشته شدند

« چهار مقاله »از لحاظ داستانهای تاریخی، یکی کتاب معروف به نام نام اصلی این . است که تصنیف احمد بن عمر بن علی نظامی عروضی است

به نـام است ولی به سبب مشتمل بودن بر چهار مقاله« مجمع النوادر »کتابمصنف این کتاب را به یکی از شـهزادگان . شهرت یافته است « چهار مقاله »

– 52سال تصنیف این کتاب . غوری به نام ابوالحسن حسام علی معنون کرد« جوامع الحکایات و لوامع الروایـات »است کتاب دیگر این سلسله . هـ 551

.سدید الدین محمد عوفی است/ نورالدین انـوار »نام . است« کلیله و دمنه »لحاظ داستانهای تمثیلی سرفهرست از هـم دارای « مرزبان نامه»هم چنین . را هم به این ضمن می توان برد« سهیلی

.درین کتاب داستانها در زبان جانوران هم بیان شده اند. داستانهای تمثیلی است .استمصنف این کتاب حاکم طبرستان مرزبان بن رستم بن شروین

سرفهرسـت اسـت کـه « گلستان سعدی»از لحاظ داستانهای اخالقی این کتاب پر ارزش مشتمل بر نظم . تصنیف لطیف شیخ سعدی شیرازی است

سـال . و دارای یک مقدمه، هشت ابواب و یـک خاتمـه اسـت . و نثر است هـ 855« بوستان»این کتاب یک سال بعد از . است . هـ 558تصنیف گلستان

.شدتصنیف در زبان فارسی بالعموم در فارسی کالسـیک اهـل علـم در ضـمن

عالمه « اخالق جاللی». ی کنندـتان ها بیان مـصص و داسـمی قـب علـمطال

امـام « کیمیای سـعادت »مال حسین واعب کاشفی ، « اخالق محسنی»دوانی، . غزالی، اخالق ناصری نصیر الدین طوسی، که متعلق به فلسـفۀ اخـالق انـد

همین ادبیات داسـتانی در . رین کتاب ها ضمنا داستانها و قصص موجوداندددر آمـد و Romanقرن هفدهم میالدی به صورت داسـتانهای کوتـاه رمـان

. در سطح تمام جهان شمرده می شوداکنون بزرگترین شاخۀ ادبیات نثر منثور .بیشتر از همه نوع منثور مطرح است

محمد عوفی 1الدیننور

. ی از نویسندگان نامی زبان فارسی نور الدین محمد عوفی اسـت یک نورالدین محمد بن یحیی بن طاهر بن عثمان العـوفی البخـاری االشـعری از

وی از اعقـاب . فضالا اواخر قرن ششم و اوائـل قـرن هفـتم هجـری اسـت عبدالرحمن بن عوف از مشاهیر صحابه حضرت رسول اکرم صـلی اهلل علیـه

او در بخـارا متولـد . ست و عوفی بدین روی خوانده شده است وآله وسلم اشد و تحصیالت او در همان شهر صورت گرفت و آن گاه به سفر پرداخت و بسیاری از بالد ماورا النهر و خراسان و سیستان را دید و بـه دیـدار فضـالا

خـدمت امـام برهـان ( ازبکسـتان )وی در بخارا. مشهور آن بالد توفیق یافتم تاج الدین عمر بن مسعود از ائمه آل برهان و امام رکن الدین مسعود االسال

هجری بـرای اولـین مرتبـه از 592وی در . بن محمد امام زاده تحصیل کردهــ از مـاوراالنهر بـه 800بخارا بیرون شده به سمرقند رفته اسـت در سـنه

سـیر و خراسان افتاده است وسالها در خراسان و سیستان و خوارزم مشـغول . در آن بالد خفت و خیز آمد و رفت داشته است. هـ 802سفر بود و تا سنه

تا اواخر دورۀ قدرت سـلطان محمـد خـوارزم شـاه عـوفی در خراسـان و ماورااالنهر بسر می برد و در ضمن مالقات با رجال به جمع آوری اطالعات

مغول او ازدر اوان حملۀ . ذی قیمت که در کتابهای خویش ثبت کرده است

لقبش سدید ،عات فاضالنه کردهکه بر جوامع الحکایات محمد عوفی تتب الدیندکتر نظام - 1

. گفته و بر صحت ادعای خود دالئل آورده است الدین

ماوراا النهر و خراسان گریخته به بالد سند رفت و بـه خـدمت ناصـرالدین ناصر الدین قباچه از ممالیک سلطان معز الدین محمد بن سام . قباچه پیوست

802از سـنه ) غوری بود از جانب او بر ایالت سند و ملتان حکومت می کرد. مشمول بخـش بهـاولپور اسـت اچ پایه تخت او بود که حاال. ( هـ 825تا

وی بسـیار . قباچه در پایه تخت خود یک دارالعلوم هم تأسـیس کـرده بـود ـ ـادبیات ف. فیاض و مهمان نواز و ادب دوست بود یلی دوسـت ـارسی را خ

بدین علت چندین تن از شـعرا و . و شعرا و ادبا را تشویق می کرد داشتمیخدمت او پیوستند درمیـان ایشـان نویسندگان که از فتنۀ مغول فرار کرده به

از « طبقات ناصری»محمد عوفی و قاضی منهاج الدین سراج، صاحب تاریخ . همه مشهورتر اند

هجری در اچ به خدمت قباچه بود و در همین 825 تا 812عوفی از را به نام عین الملک فخرالدین بن شـرف الملـک « لباب االلباب»ایام کتاب

نخسـتین « لبـاب االلبـاب ». ناصر الدین قباچه تألیف کردرضی الدین وزیر ایـن . هـ تـألیف کـرد 816تذکرۀ شعرای فارسی است که آن را ، عوفی در

جلد اول در شرح حـال امـرا و سـالطین و . تذکره مشتمل بر دو جلد است وزراا و علمایی که به فارسی شعر گفته اند و جلد دوم در تـاریخ احـوال و

ی فارسی زبان از هر ملک و دیار و مشتمل بر شرح احوال صد و اشعار شعرااهمیت تاریخی این کتاب بیشتر از اهمیت نثری و . شصت ونه شاعر می باشد

ادبی آنست زیرا که معتبر ترین و قدیم ترین تذکرۀ شعرا است و تنها کتـابی هـد است که راجع به شعرای متقدمین گمنام معلوماتی مفید به دست ما می د

.و نمونه ای از اشعار آنها در دسترس ما می گزارداین معلومات مفید ادبی وتاریخی درین کتاب موجود است و سـائر

لباب االلباب حـاوی بـر احـوال و . تذکره نویسان ازین کتاب نقل کرده انداشعار اغلب شعرای مهم فارسی زبان از پیدایش اولین شاعر فارسی گوی تـا

.دزمان مؤلف می باش :می نویسد « تاریخ ادبیات در ایران » دکتر ذبیح اهلل صفا در

عوفی درین کتاب خیلی بیشتر از جوامع الحکایات به آرایش کـالم » نظر داشته و دربارۀ شاعرانی که نام آن را آورده به تناسـب القـاب و نعـوت

ت وحتی موارد منشاا آنان به ایراد سجعها و جمله های مزین مرصـع مبـادر کرده است و ازین رو لباب االلباب را باید از حیث سبک نگارش در شـمار

(3)«آثار مصنوع فارسی درآورد :دکتر ذبیح اهلل صفا در همین تألیف می نویسد مقدمۀ عوفی بر لباب االلباب نمونه بدیعی است از شیوۀ نثـری کـه »

و اوائـل مشحون به افکار شاعرانه است که مخصوصا در اواخر قـرن ششـم (1)«قرن هفتم در نثر مصنوع رواجی یافته بود

تألیف دیگر جوامع الحکایات و لوامع الروایات هم یکی از مهم ترین این . کتب فارسی است که از لحاظ ارزش و جامعیت و سودمندی نظیر ندارد

و اسنادی که دریـن کتـاب . کتاب دارای فوائد فراوان تاریخی و ادبی استابی موجود نیست، زیرا که امروز تمام مدارکی کـه آنهـا را هست در هیچ کت

وی . محمد عوفی هنگام تألیف این کتاب در دست داشته ازبین رفتـه اسـت این کتاب را هم در دربار ناصرالدین قباچه شروع کرده بود ولی آن کتاب را

هـ به انجـام 830در دهلی به نام نظام الملک جنیدی وزیر التتمش در حدود .از سه جهت این کتاب از کتب دیگر ممتاز می باشد. انده است رس

.اینکه اغلب حکایات تاریخی است : اوال .اینکه در مضامین و موضوعات بسیار تنوع دارد: دوم .اینکه تعداد حکایات آن از همه کتب بیشتر است : سوم

این کتاب بزرگ و حجیم در چهار جلـد اسـت و هـر جلـد دارای هر باب مشتمل . پنج باب و بدین طریق جمعا دارای صد باب است بیست و

. است بر چند حکایات ومسائل تاریخی و اخالقی و لطائف و فوائـد متفرقـه جمعا کتاب مذکور بیش از دو هزار ویک صد حکایات تـاریخی و ادبـی را حاویست و عوفی آنها را باخود شنیده و دیده یا از کتابی و منبعی نقل کرده

راجـع بـه . و در ضمن حکایات نوادر و امثال و اشعاری هم ذکر کرده است :می نویسد « تاریخ مغول»جوامع الحکایات آقای عباس اقبال در

کتاب جوامع الحکایات یکی از مهم ترین کتب فارسی اسـت چـه » عالوه با انشـاا روان و سـلیس متضـمن بسـی حکایـات تـاریخی معتبـر و

(5)«ریخی مهمی است که از میان رفته استخراجاتی از کتب تا :می نویسد « تاریخ ادبیات درایران » دکتر صفا در عوفی در تألیف این از مأخذ مختلـف متعـدد در تـاریخ و ادب و »

قصص و حکایات و رجال شعر و نثر استفاده کرده است که بعضـی از آنهـا بر اثر سـیر در عالوه برین وی از اطالعات کثیری که. اصال در دست نیست

بالد و مالقات با فضال به دست آورده بود نیز در تـألیف ایـن کتـاب فائـده گرفته و بنابرین کتاب او نه تنها از جهت ادبی بلکـه از سـائر جهـات علـی

همین اهمیـت . الخصوص تاریخ دارای اهمیت فراوان و شایان توجهی است ۀ عده یی از مؤلفان از سبب شده است که جوامع الحکایات بعد مورد استفاد

قبیل امین احمد رازی در هفت اقلـیم ، منهـاج سـراج در طبقـات ناصـری، قزوینی در عجائب المخلوقات ، هندو شـاه در تجـارب السـلف ، حمـد اهلل مستوفی در تاریخ گزیده و نزهت القلوب، و چندین مؤلف معتبر دیگر گـردد

(8)«و سه ترجمه نیز بترکی ازان ترتیب یابدوفی در شبه قـاره در نوشـتن چنـین کتـاب اولیـت دارد او یـک ع

نویسندگان شبه قـاره کثیـر االبعـاد نبودنـد . نویسندۀ بزرگ و شاعر هم بود او نویسـندۀ اجتمـاعی ، داسـتانی و . عوفی کثیر االبعاد یعنی همه جهت بود

همـه ای . درین نوع موضوعاتی عوفی همه گیری داشته است. اخالقی استها در جوامع موجود است و این واقعیـت گرائـی نـه فقـط زیبائیو ها زشتی

زشتی ها داشت و نه فقط زیبائی را سـروکار داشـته او همـه را بیـان کـرده المعـارف ادبیـات ۀرا از سبب همه جهتـی دائـر « جوامع الحکایات ». است

فارسی باید گفت درباره ی اغلب اقشار جامعه های بشـری حکایـت هـا در کتاب سیر است هم کتاب اخبار وهم از نظر تـاریخی بـه اهمیـت بردارد هم

.ویژه برخوردار است

سبک عوفی

:ملک الشعرا بهار در سبک شناسی جلد سوم می نویسد عوفی را از لحاظ اسـتادی در فـن ادب ، شـاید نتـوانیم در شـمار

و استادان دستۀ نخستین قرار دهیم، زیرا اوال سبک نثر او یک دسـت نیسـت دیگر آنکه مخترع نیست مقلـد اسـت ، امـا از یـک . غث وسمین بسیار دارد

جهت می توان او را از جمله نویسـندگان مرتبـۀ اول قـرار داد و آن حسـن انتخابی است که در دو تألیف مفید و مرغوب خود به عمـل آورده اسـت و

لبـاب . حسن انتخاب خود از مزایای بسیار عمدۀ هر تألیف و تصنیفی اسـت االلباب و جوامع الحکایات مانند دو سـتارۀ تابـان از مشـرق ادبیـات ایـران همواره می درخشند و تا زبان فارسی زنده است علمای فن ادبیات و تـاریخ

سبک حقیقی عوفی را ازلباب االلبـاب . رهین دو کتاب گران بها خواهند بودنمی شود که بهتر می شود به دست آورد چه در جوامع الحکایات درست معلوم

.(2)« فالن حکایت از قلم خود اوست یا از کتابی فارسی عینا نقل شده است :«تاریخ ادبیات در ایران » به قول دکتر ذبیح اهلل صفا، صاحب اگر از بعض موارد از دیباچۀ این کتاب یعنی جوامـع الحکایـات و »

وع نوشته مـی شـد لوامع الروایات که بنابر اهل زمان با انشای آراسته و مصنبگذریم، باقی این کتاب را با نثری در کمال سادگی و روانی می یابیم، البتـه کلمات و ترکیبات عربی در همین انشاا ساده به وفور دیده می شـود لـیکن استعمال آنها از باب نشان دادن مقام ادبی نویسنده بـه کـار نرفتـه، بلکـه از

سی اواخر قرن ششم و اوائـل قـرن کلمات و ترکیباتی است که در لهجۀ پار (6)«هفتم نفوذ کرده و تقریبا جزو زبان شده بود

دکتر نظام الـدین در ضـمن تحقیـق مبسـوط خـود دربـارۀ جـامع :الحکایات می نویسد

(9)«عوفی وارث دانش گذشته و ناقل آن به نسلهای متأخر بود»بسیار نسخه های متأسفانه اصل کتاب هنوز به چاپ نرسیده است لیکن

خطی از آن در ایران و شبه قاره و فرنگستان موجود اسـت یکـی از افتخـار ملی پاکستان این است که این هر دو کتاب در سرزمین پاکستان تألیف شده

از آثار عوفی تنها لباب االلباب و جوامع الحکایات بـه دسـت مانـده . استم سلطان قلـج طمغـاج خـان است و از کتاب تاریخ ملوک ترکستان که به نا

تألیف کرده ، اثری پیدا نیست جز قطعه ای که عوفی خود در جوامـع نقـل نوشته اسـت کـه همچـون تـاریخ « خواص اشیا»کتابی هم در . کرده است

.ملوک وی ناپیداست و قطعه ای از آن نیز درجوامع مندرج است :فا می نویسددرباره ی تألیف دیگرش ترجمۀ الفرج بعد الشدت دکتر ص

این کتاب را اصال قاضی ابو علی محسن بن علی بن محمد بن داود به عربی نوشت و عوفی آنرا به پارسی درآورد و درین ( هـ 361م )التنوخی

قاضـی محسـن » باره در باب هفتم از قسم چهارم جوامع الحکایـات گفـت نی و آن کتابی را تألیف کرده است اندرین مع ۀتنوخی کتاب الفرج بعد الشد

مرغوب است و مؤلف آن کتاب را به لغت پارسـی ترجمـه کـرده اسـت و (10)«بیشتر حکایات درین مجموع مسطور است

بعد از ترجمۀ سدید الدین عوفی در زبان فارسی « ۀالفرج بعد الشد» بار دگر ترجمه شد و مترجم آن حسـین بـن سـعد بـن الحسـین المویـدی

مه مشتمل بر سیزده باب است و از انتشارات علمیه این ترج. الدهستانی است .اسالمیه تهران چاپ شده است

:آقای دکتر جعفر شعار می نویسد « مدایح السلطان »ی درباره حدیقۀۀ اما از مدایح السـلطان کـه کتـابی منظـوم بـر وزن و روش »

الحقیقت سنائی که خود عوفی در جوامع بدان اشاره کرده است ، تنها چـار (11)« بیت باقی است

:چنانکه عوفی خود می نویسد و داعی دولت این معنی را در کتاب مـدایح السـلطان لبـاس نظـم »

«پوشانیده است روشن است محمد عـوفی شـاعر هـم « مدایح السلطان » چنانکه از

ای در لباب االلباب درج است و از اشـعار او در جوامـع قصیدهبوده و از او .ار دیده می شود الحکایات بسی

مآخذ و منابع

مطبع معارف به اهتمام مسـعود علـی : از شبلی نعمانی ، عالمه ، اعظم گرشعر العجم – 1 .26م ، جلد اول ص 1910هـ به مطابق 1359ندوی، طبع چهارم ،

2 – Introduction to the Jawami al Hikayat; Mohammad Nizamud' Din ,

London 1929.

جوامع الحکایات و لوامع الروایات از عوفی محمد سدید الدین، به کوشش جعفـر گزیدۀشعار دکتر ، مطبع چاپ خانه آذر، سازمان انتشارات و آموزش انقالب اسـالمی ، چـاپ

1383اول تاریخ ادبیات در ایران از صفا، ذبیح اهلل دکتر ، تهـران ، انتشـارات فـردوس خیابـان – 3

. 1029جلد دوم ، ص 1382مجاهدین اسالم ، 1030همان ، ص – 1تاریخ مفصل ایران از عباس اقبال ، مؤسسه چـاپ و انتشـارات امیـر / تاریخ مغول – 5

.519ش ، جلد اول ص . هـ 1311: کبیر ، چاپ دوم جلد 1382تاریخ ادبیات در ایران از صفا ، ذبیح اهلل دکتر، تهران، انتشارات فردوس ، – 8

.1026دوم ، ص تاریخ تطور نثر فارسی از بهار ، محمد تقی ، تهران ، مؤسسه چاپ و / سبک شناسی – 2

32 – 36جلد سوم ، ص 1332: انتشارات امیر کبیر چاپ دوم تاریخ ادبیات در ایران از صفا ، ذبیح اهلل ، دکتر ، تهران ، انتشارات فردوس ، چـاپ – 6

.1026، جلد دوم ص 1321: یازدهم زیدۀ جوامع الحکایات و لوامع الروایات از عوفی ، سدید الدین محمد به کوشـش گ – 9

جعفر شعار، دکتر، مطبع چاپ خانۀ آذر ، سازمان انتشارات و آموزش انقـالب اسـالمی ، .2، ص 1383چاپ اول

تاریخ ادبیات در ایران از صفا ، ذبیح اهلل دکتر ، تهران ، انتشارات فـردوس، چـاپ – 10 1030جلد دوم ، ص 1321: یازدهم

گزیدۀ جوامع الحکایات و لوامع الروایات از عـوفی ، سـدید الـدین ، محمـد بـه – 11کوشش جعفر شعار ، دکتر ، مطبع چاپ خانۀ آذر ، سازمان انتشارات و آمـوزش انقـالب

.11، ص 1383اسالمی ، چاپ اول

*****

شعر فارسی امروز شبه قاره

فضل الرحمن عظیمی1

نعت رسول مقبول صلی اهلل علیه وآله وسلم

وی که بر تو منکشف سر جهان ممکنات ای که افشا بر ضمیرت راز اصل کائنات

گشته ای بهر جهان آموزگار خوش نکات نوع انسان را کمال زندگی بخشید ای

ب م شش جهاتذات پاکر نکهر اف ا شد به تو گلی،ک وی به گل ار جهان رنگ اسر و بو

دادی از باطل خدایان نوع انسان را نجات چون بگرز حق شکستی ع ی والت و حبل

هرچه کردی کامل آمد برتر از وی حیات هرچه گفتی ، هم به می ان عمل سنجید ای

با یکی حبل المتین بستی توجمله سالمات تخم وحدت درحریم جان آدم کاشتی

این چنین سیارگان دهر را دادی بات ناسای سکونکردی هر آوار فطرت را ش

آمدی ح ا توئی قرآن ناطق در صفات پیکر صدق و صفا، آئینه دار امر حق

بر سر توقیر آمد این جهان بی بات چون وجود پاک تو شد رونق افروز جهان

در کائناتمثل تو عالی نسب پیدا نشد الیق ع ت ، عظیم المرتبر ، عالی وقار

زیبد کون و مکان و صدر ب م کائنات ذات پاک تو مدار و مرک انسانیر

ۀ فضل عظیمی بر درت افتاد اسربند تا ز فیض تو بیابد از م دنیا نجات

2دکتر سید وحید اشرف

ۀ نعتیه قصید

ممنون کرم کرد ای هرگوهر یم را ای چون تو بر افراخته ای پایه کرم را

پیر کرد ز باران کرم ابر دیم را چون دسر سخا از کرم خویش گشادی

پیر کرد ای از عدل عرو را و عجم را تا عمر شهاگام زدی در ر انصاف

افگند ای زینگونه سر ظلم و ستم را افراخته علم کرم و عفو و نوازش

یاستاد بازنشسته گروه فارسی دانشکده های دولتی راولپند -1

(هند)رئیس اسبق گروه فارسی دانشگاه مدراس ، ساکن ورودرا - 2

باقوام و امم رابنمود ر امن صیلحر به حدیبیه و عفو تو به مکه

حب تو رباید ا ر بخر د م را از پیروی تو بشود روح مصفی

ز انعام تویابیم همه ناز و نعم را احسان تو ما را ز ر ک، برهانید

م صود جهان گ ران دام و درم را حق را بنمودی که نسازیم درین دار

ا را و عدم را ای معنی ب کرد وا دادی خبر انسان را از رتبۀ انسان

در وقر رقم همچو بینانسر قلم را آیین جهانبانی تو در ر انصاف

تا بشکند اندر جهان آیین صنم را ذات تو بود آینه در باو تعبد

محتا بود حشمر شان خیل و خدم را شاهان جهان حشمر شان خیل و خدم هسر

همه خیل وخدم را داری به نظر هیچ تو شا شهان باعث تخلیق جهانی

در پای نهادی تو همه جا و حشم را زیب سر تو داشر ف یک کله ف ر

در جوش چو آورد ای دریای کرم را از فیض بینان تو روان شد کف دریا

صد مرتبه افراخته آن پایه سرم را چون دل بنهادم به ادو بر سرپایر

خیال تو رباید م و هم را یک لحظه نامر به لبم راحر جان و دل من هسر

یاد تو دهد تابش رتب تیر شبم را پیروز بود روز من از ذکر تو شاها

ناورد توان هیچ قلم تاو رقم را اوصاف تو بیر ون ز ادراک بشر هسر

قطر نتوان درک کند ساحر یم را من قطرۀ ناچی چه انداز بگیرم

رطه بر آرید مر این خیر امم رااز و ای خیر بشر خیر بشر وقر مدد هسر

تا صدق عمل وا بکند باو کرم را ای خیر امم خیر امم وقر عمل هسر

کردی تو فراموش چرا بوی حرم را تو گشته ای آ شتۀ بوی صنم آخر

م صود جهان کرد ای تو دام و درم را از دسر بدادی دیر م صود به دنیا

توفیق دهد با تو سرلوح و قلم را دباز اسر در توبه تو دریاو که ای

بینیم درین دار ف ظلم وستم را ای حوصلۀ آل عبا باز بیابی

آیین مساوات و عمارات کرم را آرید بسا از سر نو بر ریخ گیتی

زین روسر که آرام دهد چشم و دلم را گویند که هم شعر بود طفلک شاعر

طفلک پروردۀ خون جگرم را این جاوید بداراد خدایا به زمانه

رفی و البووری و عوفتیم پس از انگ

چه س د تاو قلم را« اشرف »تا نوبر

1قاضی حبیب الحق نعت محبوب رب العالمین

آن همه در مدحر محبوو حق ادنی شود صده اران خرمن توصیف گر یکجا شود

توصیفش کنیم اولی شود ما همه گر جمله چونکه آن ذات م دس را خدا توصیف کرد

در کتاو اهلل قربش ذکر او ادنی شود از عروجش تا م ام قاو قوسینش خبر

باعث تکوین عالم مصطفی اعلی شود زیر و باال با زمان از نور تو پیدا شدند

کلمه لوالک در تعریف او پیدا شود در حدیث قدسی آمد ذکر آن محبوو رو

ند وصف محبوو خداقاضیا چون تو چه دا

ودواال شوون بوا زچواورا را بودانی موب ویک

2دکتر محمود احمد غازی

محرم الهوتیان

0«به مر ان سرا صحبر مگیر! جر شاهینی» باکبود و سرخ و زرد آذران خلوت مگیر

0«مگیر

دشمنان چون می شوند در پی حرم فلر مگیر ابرهان از مشرق و مغرو پیاپی در خرو

خلوت مگیر! اندرین را و ا بر نه قدم شمس و قمر روشن کند را سفر گردش

از شکو و عظمر سیارگان خجلر مگیر دل را کهکشان سیارگان مارا نشان

از آو و گل خصلر مگیر! بگور از کو و دمن ز آسمان من ل ما برتر از ما و بلندتر

خوابیدگان رسوا مشو، شهرت مگیر در ر ر مرحومه در خواو گران افتاد اسرمل

بامردگان صحبر مگیر! محرم الهوتیان الحور از صحبر خوابیدگان م الحور

از سبوی مردگان در جام خود شربر مگیر تو نمی دانی که هسر خواو گران مرگ روان

ۀ مقیم صوابی استان شمالغربی مرزیسرایند -1

ۀ شریعه و حقوق ، دانشگاه بین المللی اسالمی ، اسالم آباداستاد دانشکد -2

(129زبور عجم ، ص )مصرع از اقبال -3

1سید سلمان رضوی سحر آمد

ن ما حشر در آمددر من ل جان و ت همسایه به یک جنبش ارضی به سر آمد در چشم زدن گور ریبان نظر آمد هر بچه و هردختر و هر خند و هر ناز واهلل ز فریاد نمودن حور آمد فریاد چه فریاد چه فریاد چه فریاد بهر کمک و دسر گرفتن به در آمد مشکور من و تسر زمانه که به صد درد وو جهان بی خبر آمداز هر خبر خ ای آنکه ز تو پرورش دانش و بینش که به نص ب ر آمد« فی االرض خلیفه » من کیستم؟ ای ارض و سموات بگویید

تسخیر خور و مه ز تف هه مر آمد منم نایب ی دان ز جودش! الریب به صد کرو فر آمد« اال»از یک صفر ل و یک اسفل مخلوقرذیک سرکش و یک ا

ارحم، تو بد مژد که شب را سحر آمد ما از تو گری یم، س ا یافتنی ایم حرفش به همین در مثال گهر آمد هسر « ص»که دریوز گر آل نبی« سلمان»

4 جاوید اقبال قزلباش 0 ابراز تشکر

این طبیبان مهردار و این جوانان مهربان در زمین پاک ما خوش آمدند ایرانیان ن مسیحا کرد دارو ها برای جسم و جانای زخمی های زل له هر بچه وپیر و جوان در ر رمضان و قرآن ای خدای پرتوان ای خدا خیر ج ا خواهم برای سالکان از شر اشرار و آفر ها بباشن در امان بازوی اسالم باشند این همه ایرانیان

1احمد شهریار

رشک جیحون

!ام اسر و رشک جیجون اسرحریف گردش ج ز بسکه دیدۀ دل خسته ام جگر خون اسر حکایر سر فرهاد و مرگ مجنون اسر به پیچ طرۀ لیلی و بر لب شیرین خ ینه ای اسر که اندر کنار قارون اسر چه گویمر ز بهشتم که این منال ف یر مگر بج الف قامتش که موزون اسر نه گل به گلشن و نه سرو ماند اسر به باغ

که شهریار هم از شهر عشق بیرون اسر «احمد»ن ها ببیسیار فروغ گردش

فارسیگوی ساکن اسالم آباد -1

اسالم آباد سرایندۀ ساکن -2

م2005اکتبر 6ین زلزله روز حبه مناسبت ورود تیم پزشکی ایران جهت معالجه مجرو -3

سخنسرای ساکن کویته -1

دکتر محمد حسین تسبیحی

فلسطین نامه به مناسبر هشتاد سال م اومر ملر فلسطین برای آزادی سرزمینشان

جلوۀ قرآن حق در آن زمین گشته عیان در فلسطین آمد نور خدای انس و جان پنا او بیود قدس جهان هر فلسطینی مسجد االقصی نشان قدس اقدس آمد آفرین بر کوشش این مردم قدسی مکان سرزمین پاک اسالم این فلسطین ع ی صهیونیسر بدسگال آورد ظلمر را نشان دشمنان هموار بر ظلم و ستم اف ود اند انتفاضه می زند ن ش شهادت در نهان کودک و فرزند این مردم همه جانباز دین

گنبد بیر الم دس ر گشای مؤمنان اوم در طریق حق خودهم مبارز، هم م چشمۀ کو ر همار جرعه نوش تشنگان صف زد هر مرد و زن از بهر جان بازی ی ین کینه توز و سنگ دل ویران گر هر خانمان لشکر دشمن همار حمله ور در خانه ها و مسلسل خون چکان بالگرد و آتش بمب توپ و تانک و آتش توپخانه و تیر و تفنگ آن که دارد حربۀ زور و ستم آتش فشان می گدازد کورۀ ستمگری در روز و شب آری آری این بشر دارد به دل کوو عیان هر زمان گوید منم پویندۀ حق بشر ستم فرماند ابلیسیان « تل آویو»در ای که داری در دلر کید شیاطین لعین

در زمین وآسمان رو ستم بلبل زبان و ستم چار جوی هر سیاسر آمد ر را دهد قدر و ضمان« ص»عشق تو معرا احمد این فلسطینی تویی پیمانگر عشق خدا دسر و پا و جسم و جانر ، طاقر اشراقیان ای فلسطینی همار زند و پایند ای در آسمانشش جهر را سایه بان دارد خدا ای بود ظل الهی از یمین و از یسار آن که باشد روشنی بخش جهان عاش ان می رسد نور خدایی از فلسطین هرکجا هیو نیسر عوعوکنانصاز هراس وخوف آن شد انتفاضه حربۀ ظلمر سیت جان نثار لعنر حق آمد بر هر دروغ دشمنان می زند با خاک وخون مؤمنان حرف دروغ ی درخشد بر ستیغ کو صهیونیستیان م هر ستار شد درخشان از فلسطین سترگ نعرۀ اهلل اکبر می رسد بر آسمان چرخۀ کین هر زمان گردان علیه صهیونیسر می رسد فریاد آنان در فضای المکان از حماس و فتح اگر جویی نشان انت ام صبر هر مادر بود پایه گوار شاهدان از شهادت زندگی آید برای هر شهید

چار یی نبود از آن ظلم وستم های زمان ان فلسطین این زمان در حال خودگشته خود گرد این بود را فلسطین در جهان ظالمان هر فلسطینی بود پیمانگر آزادگی حق هر انسان بود ایستادگی فوالدسان آن که دیوار ستم بر پا کند ، ظالم بود

ورد زبان مؤمنان( ع)و یاحسن( ع)یا حسین در کربال( ع)را حریر بود، را حسین در ملک جان( ع)قلب پاک او زند ن ش حسین ( ع)هر فلسطینی به دل دارد حسین بن علی

آ و واویال از این استمگران بی نشان کاخ نمرودی بود بر پایۀ ظلم و ستم هر فلسطینی بود در فتح و نصرت جان فشان است امر آمد پیروزی فتح المبین

ملر دشمن ستی و سخر کوش قدسیان مدت شصر سال واندی است امر می کند جلوۀ عشق تو باشد مؤمنان را ترجمان از فلسطینی همار زند و پایند ای هر کجا و هر زمان کوشندگان جوشندگان همدل و همرا تو جملۀ ایرانیانند ش ان قدس اقدس در همه روز و شبان عا سر به سر دنیای اسالم و جهان عدل و داد بلبالن چهچه زنان در کشور آزادگان اعتصام حبل اهلل ، اتحاد و اعتماد عرش اهلل قلب آنان جانشان هو هوکنان صف شکن آمد فلسطین در بهارستان قدس وحدت اسالمیان اهلل اکبر بر زبان سور اسراء بخوان و مسجد االقصی ببین

امتیاز و برتری جویند همه شیطانیان ینی شد اخالق آمریک و اروپخود ب رگ ب گلشن علم وعمل را رونق عشق وامان ای فلسطینی به پاخی و همیشه شادباش یکه تاز و رهنورد و رهگشا صدق البیان ای فلسطینی توای کوششگر دشر نبرد

سرفراز و سربلند و کامیاو و شادمان ووش از جام عشق حق شرانای فلسطینی ب دارد محبر با فلسطینی به جان« رها»این دوستی باهر فسلطینی محبر آورد

1دکتر رئیس احمدنعمانی

قطعۀ تاریخ بنیان گذاری دانشگاه محمد علی جوهر

در شهر رام پور

که از توفیق و تاییدات داور چو خواندم این خبر در روزنامه بنا گردید دانشگا جوهر شهر رامسور، استان یوپیبه

بحمداهلل و پس اهلل اکبر زبان شوق من بر خواند، در دم که دارد معنی بسیار دربر نوشتم ارتجاال بیر هایی کنون گردید سعی او مرور 4ز چندین سال، ساعی بود اعظم تمبربه روز هجد از ما س 0نوهاد سنوگ بنیادش موالیم مس خاهش شد مانندۀ زر 4بوه یومن پوای موالنای رابع به تنهایی نه فرزندان کشور در اینجا کسب دانشها نمایند کند این باغ، دنیا را معطر امیدم هسر ، از گلهای دانش نبیند تا قیامر روز ابتر دعاگویم که این بنیان زیبا ر خود رو اکبربه فضل و رحم نگهدارد ز دسر بدنهادان

هند -فارسی گوی ساکن علیگرهـ - 1

اعظم خان -2

مالیم سنگهـ یادو -3

موالنا محمد رابع حسنی ندوی -1

برای این بنای طرفه منظر سیسأچو کردم جستجوی سال ت رئیس از گوشه های خاطر من

مکرر« ه ار و سه »: ندا آمد

1دکتر اسلم انصاری نقش عنوان

عبارت را ندیدی دفتر اوراق بستانها عنوانها ن ش اگر زان گل نبودی آو و رنگ

ام شور بیابانهاآورد به آوای چمن ندی هم نه بگ اردمرا یاد جنون در هوشم ردای تن چسان پنهان نماید شعلۀ جانها ل گون بیرون می دهد عکسشبه هر جامی می گ

سهر را می توان دیدن به درهای دبستانها به دامان فروغ مهر نور علم می خواهد ی جوید چه پیدا ها چه پنهانهاهمی پوید ، هم به را آن نگار کم نمای عالم افروزی به جلو نرگستانها ، به خوشبو سنبلستانها به هر جا رنگ و بو بود اسر در شوقش همی بینم

2محمد علی اختیار

تا به کی

ویران گشته بام و در و آشیان تبا کشتار بی دریغ ز اشخاص بی گنا حال امیر و ریب و شا نبود تمی محفوظ نیسر مسجد و معبد نه خان ا بمب افکنان جنگی بم افکند هر چه خواسر با توپ و تانک و آتش خمسار روی راسر

*** از خاک پاک میهنر آوار تا به کی ای قوم این چنین توی بیچار تا به کی از اتحاد روح تو ناکار تا به کی دامان وحدت تو بود پار تا به کی

جام وال بگیر و بنوشان و نوش کن نغمۀ وحدت به گوش کن هر لفظ بیر

3صدیق تاثیر تازه نصابی

همین بنیاد ایوان ل اسر تغ ل در ل، جان ل اسر چه درد و سوز سامان ل اسر !سرشک و ناله و آ و فغانی

فارسی گوی بنام ملتان -1

ته ۀ مقیم کویسرایند -2

فارسی گوی اهل شیخوپوره، پنجاب پاکستان -3

کشاد این دبستان ل اسر !به هر لحظه عجب تاز نصابی گریبان تار دامان ل اسر !وحشتی از حرف و معنی تراود

که حیسن و عشق ایمان ل اسر !میکن از ناز و م هیچ عاری نه هر مضمون شایان ل اسر نه هرکس الیق مدح و ستایش بیابان ل اسر ! االن کو نه جا رفتن نه پاماندن چه میشکل؟

بخوان بیدل که سلطان ل اسر صائب؟ و« تا یر»چه عیرفی فیضی و

1نازیه عظمی زرین چشم به در

«شوبار سفر بند که یاران همه رفتند» ای نچۀ خوابید بهاران همه رفتند آمد چه بالیی که نگاران همه رفتند این کوچۀ عشاق چه ویران و پریشان ن سواران همه رفتندگفتند برو نادا من چشم به در منتظر دوسر نشستم آن دید فرو بستش و ناالن همه رفتند آمد شب دیدار به بیمار محبر فریاد که آن الله عواران همه رفتند ج نام او این نغمۀ من گن، ندارد م نیسر که اندو گساران همه رفتند درد م عش ر مرا ناشاد نمی کرد

چون نغمه سرایان و ه اران همه رفتند را بگوار این همه ابیات و ل« زرین»

2فائزه زهرا میرزا یار دگر نیست

جان هسر ،وفاهسر خریدار دگر نیسر یارو چه توان گفر که دلدار دگر نیسر افسوس که یک مرکب رهوار دگر نیسر پیمودن آن وادی عش ر به دل از شوق ب تو آن در شهوار دگر نیسرهمچون ل لعل و گهر آن ارزش خود را چو زکف داد

همچون لب تو آن دیر شهوار دگر نیسر ام روح خود از نور صفایر آراسته زیرا چو من خسته دل افگار دگر نیسر ام روح خود از نور صفایر آراسته

ج هجر م روی تو همکار دگر نیسر همکاری دل در م هجر تو نهادم زین را پر آشوو مددگار دگر نیسر در خلوت ما باری اگر رخ ننمایی ج آن صنم شوخ ستمگار دگر نیسر کی صبر توان کردن از این گردش ایام ج جان به لب آمد دلدار دگر نیسر در هجر تو صد آفر جانکا بدیدم

می نالد و گرید که مرا یار دگر نیسر با چشم پیر از اشک« فائ »هر صبح و مسا

استادیار گروه فارسی ، دانشگاه بانوان الهور ، الهور -1

اسالم آباد –ۀ دخترانه مارگال استادیار گروه فارسی ، دانشکد -2

1فتانه محبوب بلبل دستان سرای

می سسارم و دعای فراوان می کنم من کاروبار خویش به اهلل بیکران

بگوار من گله به ی دان می کنم چرخ فلک همیشه مرا خوار می کند

فریاد من به شا گلستان می کنم خار و گل جهان پی بربادی من اسر

مان می کنمافسانۀ وصال به ار درد و فراق یار مرا زار می کشد

من شکو ها ز خار بیابان می کنم نالید زار بلبل دستانسرای عشق

آن خود یکیسر شکر به قرآن می کنم در هر کجا باز رسی نور آن یکیسر

من صبر خود به ناله و گریان می کنم دردم ف ون تر اسر زصبر و شکیب من

ها به یک آستان می کنمنادید سجد خوشتر ز لفظ نام تو نامی نبود اسر

اقرار من به آن سر پنهان می کنم راز خدای را تو چه دانی ز من مسرس

آری رحیم را همه قربان می کنم گویند بلیالن که رحیم اسر و جاودان

بادیدن درش آ و افغان می کنم مستم برای دیدن در گاش یک منظر

امید به رحمان می کنم الیق نیم شاید گهی منظرش به من زار افتد

فریاد من به خالق ی دان می کنم اشکم فرو چکید ز چشم ح ین من

سمن عزیز

وقت

همیشه از دل من مهر او جدا نکند زمانه بهر کسی هیچ وجه وفا نکند

!آری، شود، ولی قسمتم خدا نکند آیا بود که در دل او جای من شود؟

می ترسم از وجود خودم جلو گر قضا نکند لیکن دل سوی او بود اکنون ه اران

بار دیگر به پیش دلم او نوا نکند خود را خبر نبود من برای او هستم

خوشبویی از گل رویش به من خفا نکند جانم بود برای او ولی پوشید از اویم

باران او به سرم باشد و صبا نکند ابر بهار بود می درخشدش اخگر

شادی روح من اسر لیک دل روا نکند م او به دل من شگفته گلمن با بان

در آخرین دم عمرم وفا به من دعا نکند؟ ن ش محبر آمد اول برای من

اسالم آباد –ی زبانهای نوین دانشگاه مل ی،ی فارسی درمرب -1

سخنسرای مقیم اسالم آباد -2

1ظفر عباس آغاز سفر

دیوانه و فرزانه با ذوق بشر باید حسن اسر فراونی مشتاق نظر باید د، پیر درد جگر باید پیر نور نظر بای در قلب شرر باید، در آ ا ر باید در بحر جهان انسان مانند گهر باید حاصل نشود چی ی بی رن، و الم افل موقوف حضر باید، آ از سفر باید در پیش تو صد ساحل، در فکر تو صد من ل یک قلب دلیرانه بی خوف و خطر باید این آدم خاکی را در دشر م هستی

این جوو محبر را یک گونه هنر باید طالبوا رفته ز خود آید مطلوو سوئی سرمایۀ تو هر دم اقبال و ظفر باید در رزم گه عالم منصور و مظفر شو

2علی بابا تاج

مرغ دل حزین گفت

کوچه به کوچه خانه ها مرغ دل ح ین گفر این دیار الفتسر شادی و مستی بجو درو و در کشاد اسر محرم راز حیات شو

چپ به راسر و راسر به چپ رنگ گل محبتر دسر به دسر ستاد اسر در دامن صحرا بری مرغ دل ح ین گفر مرغ دل ح ین گفر

باغ الفتیه رو ب چرخ فلک چو می دود گفر و گو با هر روش در پی خورشی مهر

مثل بلبل سر بکن همچو برین زمین تو دید و دل تر بکن گرد چشم نور زاد

مرغ دل ح ین من کوویا پرقص کرد شاد و بود شاد باد کفر ب ن و زم مه خوان

شب معطر بود اسر روز همیشه مژد ای بر روی گل تاز ای

همچو شبنم بود اسر

سرای ساکن بهکر پنجابسخن -1

فارسیگوی مقیم کویته - 2

ۀ دانشفهرست مقاالت فصلنام

همراه با فهرست اشعار و راهنمای سایر مطالب

(کامل فصلنامه بخش دوم دورۀ )

11 – 11تا 11 – 11از شمارۀ پیاپی

دانش ۀمدیر فصلنام: نظارت

شگفته یسین عباسی: تدوین

فهرست مطالب

184- 149 ............................................................................................... پیشگفتار

198 - 181 (ی عنوان مقاله ها یبه ترتیب الفبا) االت فهرست مق – 1

414 - 199 (ی نام نویسندگان یبه ترتیب الفبا)فهرست مقاالت – 2

416 - 412 (به ترتیب الفبایی عنوان متون ) فهرست متون – 3

448 - 414 (نوران به ترتیب الفبایی نام سخ) فهرست اشعار شبه قاره - 1

ادب امروز ایران – 5 449 (به ترتیب الفبایی عنوان داستان کوتا )داستان کوتا : الف

400 - 404 (به ترتیب الفبایی نام سخنسرایان ) شعر معاصر ایران : و

راهنمای گزارش و پژوهش – 8 404 ر راهیان ابدی: الف

402 راهنمای اخبار پژوهشی: و

404 - 406 راهنمای اخبار فرهنگی :

409- 408 ادبی فارسی گ ارش همایش علمی و جلسات انجمن: د

444 - 444 معرفی کتابها و نشریات تاز : هو

442 معرفی کتاو ها و پایان نامه ها : و

446 کستان معرفی انتشارات مرک تح ی ات فارسی ایران و پا: ز

448 - 444 گفتارهای گ ارش آمی : ح

449 راهنمای پاسخ به نامه ها – 2

421 - 424 راهنمای سخن دانش – 6

421 کتاب شناسی علی هجویری – 9

424 چکیده های انگلیسی مقاله ها – 10

پیشگفتار

باعون و عنایت الهی در حال حاضر بیست و دومـین دورۀ فصـلنامۀ دورۀ دانش، فهرست همزمان با نشر چهاردهمین. دانش در دست انتشار است

مقاالت ، اشعار و سایر مطالب مندرج که از شماره اول تـا شـمارۀ پنجـاه و تهیه و توزیع گردیده 55 - 51گرفت، به طور ضمیمۀ شماره برمیسوم را در

نظر به نیازهای پژوهشی محققان و دوایر علمی اینک بخش دوم فهرست . بودواع مطالب فرهنگی و ادبی دیگر کـه کامل مقاالت ، متون ، اشعار فارسی وان

در هشت دورۀ اخیر منتشر شده است ، 65 - 61تا شماره 55 - 51از شماره برای بهره گیری پژوهشگران جهان فارسی در شمارۀ حاضر فصـلنامه دسـت

:شما را می بوسد !سالم ما برسانید هر کجا هستند به آن گرو که از سا ر وفا مستند

علمی پژوهشی برای سـالها و دهـه هـا بـدون داشـتن انتشار مجلۀهمکاریهای مساعد از قاطبۀ نویسندگان فارسی نویس و فارسی سرایان معتقد

جای بسی خوشوقتی است فصلنامۀ دانش هم اکنون . به معنویات میسر نیستبا تعداد قابل توجه فارسی نویسان چندین کشور منطقه از جملـه پاکسـتان ،

ستان ، بنگالدش، ترکمنستان ، تاجیکستان و هند همکاری نزدیک ایران ، افغاندارد و همین امر در باال برد مندرجات فصلنامه طـی سـالهای اخیـر کمـک

.شایانی کرده استقطعه شـعر از 250نویسنده ، 129مقاله از 258در هشت دورۀ اخیر

انش منتشـر متون ادبی که برای اولین دفعه در د 16سرایندۀ شبه قاره ، 89قطعـه 82داستان کوتاه و 9در ادب امروز ایران نیز . و یا معرفی گردیده

سخنور معاصر، همچنـین صـدها خبـر وگـزارش پژوهشـی ، 38شعر از افزون بر آن ده ها . فرهنگی و همایش های علمی با اجمال درج گردیده

عرفـی کتاب و نشریۀ تازه در اغلب شماره ها و جمعا بـالغ بـر پانصـد م

پاسخ به نامه های محبت آمیز استادان و دانشمندان از کشورهای . گردیده .مختلف دنیا نیز توجه دانش دوستان را به خود معطوف داشته است

یکی از ویژگیهای بارز فصلنامه انتشار ده ها ویژه نامه در دوره هـای ی وبیـرام اخیر از جمله ویژۀ سدۀ میالد امام راحل، ویژۀ مخدوم قلی فراغ

خان ، ویژۀ گفتگو میان تمدنها، سه ویژۀ سمینار علمی سی امـین سـالگرد مرکز ، ویژۀ مولوی ، ویژۀ امیر خسرو ، ویژۀ حافب، ویژۀ نسخه شناسـی و کتاب شناسی ، ویژۀ احیای متون فارسی ، ویژۀ اقبال شناسـی و سـایر آن

چکیده هایج داده،ابتکار به خر 82 – 88مضافا براین از شماره . می باشندکنـیم کـه در مـی فارسی و انگـلیسی کلیۀ مقاالت را در هر شماره منتشر

. شود میمجله های ادبی کشورهای منطقه کمتر نظیر آن یافت از فارسی نویسان جدید از نسـل جـوان کـه در سـلک خواننـدگان

فصلنامۀ دانش قرار دارند، صمیمانه خواستاریم که کمر همت ببندند و درتهیۀ مقاالت علمی پژوهشی هـم خـود را معطـوف داشـته، از امکانـات

ما به میراث مشترک ادبی و فرهنگی . صفحات فصلنامه بهره برداری نمایندگـذاریم و همـۀ فارسـی دوسـتان را جهـت میزبان و ادب فارسی ارج :کنیم میهمکاری علمی دعوت

کردم از جگر پیداببین که لعل وگهر د و یاقوتنبود بهر نثارت زمر

وظیفۀ وجدانی است کـه از پشـتیبانی هـای گونـه گـون سـردبیران ارجمند دوره های هشتگانه به ترتیب آقایان دکتر سعید بزرگ بیگدلی، دکتر محمد مهدی توسلی ، دکتر رضا مصـطفوی و دکتـر نعمـت اهلل ایـران زاده

.صمیمانه سپاسگزاری شود

الحمد هلل اوال و آخرا «دانش »فصلنامۀ مدیر

فهرست مقاالت (ی عنوان م اله ها یبه ترتیب الفبا)

آ

ار نویسندگان برجستۀ شبه قوار آ»* «بالخصوص بلوچستان پاکستان

انعام الحق کوثر، دکتر 96 – 65، ص 63ش آشنایی با آستانۀ حضرت علوی بون »*

«(ع)موسی الرضا عزت اهلل رکوعی

180 – 139، ص 52 – 58: ش «هآفرینشهای هنری در نه، البال »*

جعفری سید محمد مهدی 51 – 13، ص 89 – 86: ش آینوودۀ مسوولمانان در آیینووۀ شووعر »*

«اقبال شهال سلیم نوری ،دکتر

188 - 113، ص 60: ش

الف

اب ارها و منابع شناخر در شعر » * «فارسی

سید حمید رضا علوی،دکتر 28 - 59، ص 22 – 28: ش «ابن سینا و موسی ی» *

، دکتراسد اهلل شعور 92 – 65، ص 85 – 81: ش فارسیگوی قرن : ابوالحسن داهری»*

«دوازدهم هجری

حافب غالم محمد داهری ، دکتر 199 – 191، ص 83 – 82: ش اتحاد بین المسلمین در پرتو آیات » *

«کالم اهلل مجید ،دکتر محمد ظفر خان

126 – 182، ص 23 – 22: ش ا رات حافظ شیرازی به ادو » *

«پشتو سراج االسالم سراج

110 – 103، ص 65 – 61: ش احوال و آ ار شیخ اشراق و رسالۀ » * «او « ع ل سرخ»

علی کمیل قزلباش 120 - 103، ص 23 – 22: ش ادبیات فارسی در دورۀ نویان » *

«پاکستان اصغر،پرفسور،دکتر آفتاب 175 – 171 ، ص 01 – 06: ش

«ادبیات متصوفانۀ شبه قار » * ،دکترخان . مهر النساا م

200 – 193، ص 62: ش اقبال« خودی»هیمرو« ارتی» *

محمد بقایی ماکان 116 – 102، ص 82 – 88: شارزشهای اخالقی و انسانی در »*

«ادبیات فارسی سید مرتضی موسوی

68دانش

222

116 – 102، ص 22 – 28:ش «از ادبیات ان البی تا ان الو ادبی» *

قیصر امین پور 120 – 119، ص 81 – 80: شاز خردورزی فردوسی تا سوخته » *

«جانی اقبال فریدون اکبری شلدره ای

118 – 102، ص 62: ش «اسالم و گفتگوی تمدنها»*

سلطان الطاف علی ، دکتر 28 – 89، ص 81 – 80: شاشتراکات ضرو المثل های فارسی » *

«و پشتو نصرت جهان ، دکتر

182 – 132، ص 21 – 20: ش «اقبال، ا بات نبوت و تصور پاکستان» *

فتح محمد ملک ، پرفسور 50 – 11، ص 82 – 88: ش «شناسی در ایران اقبال» *

محمد بقایی ماکان، دکتر 138 – 129، ص 21 – 20: شاسرار )دیشۀ خود آگاهی اقبال و ان» *

«(خودی و رموز بیخودی محمد سعید معزالدین

56 – 51، ص 82 – 88: ش «اقبال و ترکیه » *

دکتر ،محمد صابر، پرفسور 61 – 89، ص 82 – 88: ش «اقبال و رو اندیشی» *

محمد بقایی ماکان ،دکتر 20 – 52، ص 23 – 22: ش

« اقبال و گفتگوی تمدنها » * وید اقبال ، دکترجا

نقوی،دکتر، ترجمه سید علی رضا 39 – 29، ص 55 – 51: ش «اقبا ل و گفتگوی تمدنها» *

رضا مصطفوی سبزواری ، دکتر 126 – 115، ص 81 – 80: ش «اقبال و مفهوم سرزمین مادری»*

محمد بقایی ماکان،دکتر 10 - 33، ص 22 – 28: ش «هر عشققلندران ش: اقبال و هسه » *

محمد بقایی ماکان ، دکتر 18 – 35، ص 61: ش «اقتباس و است بال در شعر حافظ» *

سید حسن امین ، پرفسور 26 - 23، ص 29 – 26: ش شاعر طن سرای و : اکبر اله آبادی» *

«منت د اجتماعی محمد سلیم اختر،دکتر

118 – 125، ص 65 – 61: ش در امثال و حکم فارسی متداول»*

«شبه قار یونس جعفری دکتر

168 – 125، ص 59 – 56: ش امیر خسرو طالب شیفته و مطلوو » *

«شایستۀ نظام الدین اولیاء سلطان الطاف علی،دکتر

52 – 13، ص 60: ش «شیر نوایی ی امیر عل» *

اسد اهلل محقق 115 – 113، ص 83 – 82: ش

فهرست مقاالت فصلنامۀ دانش

221

ان انت اع تدریس فارسی در پاکست» * «و پیشنهادهایی برای احیای آن

یمین خان ، دکتر 112 – 135، ص 83 – 82: شاندیشه های مبارزاتی ، و زور » *

ستی ی، در اشعار فارسی دکتر محمد «اقبال الهوری

رضا مصطفوی سبزواری ، دکتر 51 – 11، ص 55 – 51: شاوضاع ادبی الهور در عصر » *

و اشعار نویان با تأکید بر احوال «مسعود سعد سلمان

سعید بزرگ بیگدلی، دکتر 102 – 93، ص 85 – 81: ش «اوالد خلیل از دیدگا اقبال» *

یمین خان ، دکتر آقا 98 – 91، ص 82 – 88: ش اهمیر احیای متون فارسی و » *

«مشکالت شناسایی آن درشبه قار قاسم صافی،دکتر

22 – 85، ص 63: ش پیوستگیهای بان فارسی در اهمیر ز» *

« فرهنگی کشورهای منط ه سید افسر علی شاه

131 – 123، ص 25 – 21: شاهمیر زبان و ادبیات فارسی در »*

«پیوستگیهای کشورهای منط ه ریحانه افسر،دکتر

118 – 132، ص 23 – 22: ش اهمیر زبان و ادبیات فارسی در » *

«منط ه

شفقت جهان ،دکتر 188 – 159، ص 22 – 28: ش «اهمیر مثنوی موالنا در شبه قار » *

سید مرتضی موسوی 62 – 22، ص 21 – 20: ش ایران شناسی و ایران شناسان » *

برجسته در پاکستان طی قرن بیستم «میالدی

سید مرتضی موسوی 98 – 22، ص 61: ش

ب

«بابا طاهر و خاور شناسان » * ابوالقاسم رادفر ، دکتر

10 – 31، ص 85 – 81: شدر «ص»باز تاو احادیث مصطفوی» *

«مثنوی معنوی صغری بانو شگفته، پرفسور ،دکتر

82 – 12، ص 21 – 20: شباز تاب اندیشۀ اقبال در افکار و آثار »*

«سعیدی رضا استاد غالم سید مرتضی موسوی

121 – 119، ص 82 – 88: ش و هبازتاو ان الو اسالمی در اندیش» *

«شعر معاصر پاکستان سرفراز ظفر، دکتر

190 – 129، ص 21 – 20: شبازشناسی متون فارسی در شبه قار » *

«پاکستان و هند عارف نوشاهی ،دکتر

50 – 15، ص 63: ش

68دانش

222

«بایسن ر و میراث دورۀ تیموریان » * سید کمال حاج سید جوادی ، دکتر

98 – 69، ص 59 – 56: ش «ۀ گفتگوی تمدن هابحثی دربار» * محمد داود راوش، دکتر

92 – 65، ص 81- 80ش بررسی ادبیات ان الو اسالمی » *

«ایران محمد مهدی توسلی ، دکتر

168 – 161، ص 89 – 86: شبررسی ترجمه های دیوان حافظ به » *

«اردو علی بیات

122 – 111، ص 65 – 61: ش «بررسی لی از حافظ» * فروهر، دکترنصرت اهلل

111 – 101، ص 83 – 82: شقائداعظم و : بنیانگوار پاکستان » *

«ایران محمد سلیم اختر،دکتر

11 - 29، ص 29 – 26: ش بیرام خان ، فرزند ب رگ مردم » *

«ترکمن نیازف ،صفربیردی

لی ، دکتر ، ترجمه محمد مهدی توس 29 – 21، ص 52 – 58: ش «انبیرام خان و ایر» *

لی ، دکترمحمد مهدی توس 62 – 60، ص 52 – 58ش

پ

پژوهشی دربارۀ سال والدت و » * «وفات نظامی گنجوی

محمد ظفر خان ، دکتر 150 – 111، ص 55 – 51: ش «پند و اندرز در شاهنامۀ فردوسی» *

مهر النساا خان، دکتر 20 – 81، ص 89 – 86: ش ون فارسی پهنا و رفای احیای مت» *

«در شبه قار سید مرتضی موسوی

81 – 81، ص 63: ش پیشنهادی در خصوص بیتی از » *

«مثنوی مولوی سید وحید اشرف، دکتر

58 – 51، ص 62: ش «پیغام اقبال به امر اسالم » *

آقا یمین، دکتر 106 – 95، ص 21 – 20: ش پیوند تاریخی تخر جمشید » *

«ر صفویهخامنشی و اصفهان عص عباس زمانی

100 – 62، ص 62: ش

ت

تأ یر زبان و ادبیات عربی بر زبان » * «فارسی

مهر النساا خان ،دکتر 56 – 11، ص 22 – 28: ش

فهرست مقاالت فصلنامۀ دانش

223

تأ یر فکر حافظ شیرازی بر شعر » * «(شاعر برجستۀ زبان پشتو)رحمن بابا

سید غیور حسین 120 – 181، ص 85 – 81: ش

ارسی و آموزش در تأ یر نفوذ ف» * «(بنگالدش)دانشگا چیتاگانگ

محمد ابوالهاشم 198 – 165، ص 29 – 26: ش «تأ یر و نفوذ فارسی بر زبان پشتو» *

نصرت جهان ،دکتر 138 – 129، ص 61: شتاریخچۀ تدوین فرهنگهای عربی » *

در شبه قار پس از تألیف قاموس « فیروز آبادی

ابوالقاسم رادفر، دکتر 36 – 33، ص 83 – 82: ش( جلد دوم)تاریخ فرح بخش » *

«ماخوی نادر و کمیاو در تاریخ اودهو آصفه زمانی، دکتر

122 – 115، ص 55 – 51: ش تبلور زبان و ادو فارسی در حیات » *

«فردی و اجتماعی پاکستان سید مرتضی موسوی

121 – 112، ص 62: ش ی از امیر تتبعات امیر علیشیر نوای» *

«خسرو صغری بانو شکفته،دکتر

58 - 53، ص 60: ش تحلیل و بررسی داستان رابعه و » *

بکتاش در الهی نامۀ عطار و زندگی و «اشعار رابعه بنر کعب ق داری

حمیرا زمردی 202 – 162، ص 81 – 80: ش توکار مریم و مسیح در آ ار دین و » *

«دانش صغری بانو شکفته، دکتر

20 – 52، ص 62: ش ترجمۀ کهن فارسی تاریخ طبری و » *

«ارزشهای آن رضا مصطفوی ،دکتر

62 – 21، ص 62: ش ترجمه های متون فارسی به » *

«زبان های پاکستانی سید حسین عارف نقوی

128 – 62، ص 29 – 26ش ا ر حاجیه جانان « ترجمۀ مختصر» *

«بانو دختر عبدالرحیم خانخانان احمد حسین احمد قریشی قلعه داری،

دکتر 58 – 51، ص 23 – 22ش تعامل زبان و ادبیات فارسی با » *

«فرهنگ هندوان خان محمد عامر ،دکتر

90 – 29، ص 25 – 21ش «ت ریظ آیین اکبری» *

محمد ظفر خان ،دکتر 128 – 185، ص 29 – 26ش تلخیص و ن د نکاتی از ریمان فرار » *

«رفروه محمد اقبال ثاقب، دکتر

150 – 118، ص 83 – 82: ش

68دانش

224

«تمثال اشیاء و ازهار االدویه » * عارف نوشاهی ، دکتر

106 – 92، ص 59 – 56ش « توحید در شعر و اندیشۀ اقبال» *

صغری بانو شکفته ، پرفسور، دکتر 10 – 25، ص 82 – 88ش

ج

جایگا گفتگوی تمدنها در فرهنگ » * «و تمدن اسالمی

علی اکبر شائسته نژاد 138 – 129، ص 81 – 80ش جالل الدین مخدوم جهانیان و آ ار » *

«پیربار وی صغری بانو شکفته ، دکتر

81 – 55، ص 25 – 21: ش

چ

نمونه ای از معماری « چار منار» * «اسالمی در شبه قار

محمد مهدی توسلی ، دکتر 118 – 111، ص 63: ش

ح

«حافظ شناسی در شبه قار » * سید مرتضی موسوی

108 – 91، ص 25 – 21: ش

«حدود و قدامر اصفهان» * شهال سلیم نوری ، دکتر

21 – 82، ص 83 – 82: ش حدیث قاهری و دلبری در شعر » *

«فارسی اقبال سید محمد جواد همدانی،دکتر

128 – 119، ص 22 – 28 :ش

«خدوم قلی فرا یحضرت م» * حفیب اهلل

23 – 21، ص 52 – 58: ش حضرت مخدوم قلی فرا ی شاعر » *

«شهیر متفکر وعارف نامی ترکمن شاه مردان قل مرادی

10 – 25، ص 52 – 58: ش حق نمایی و ح ی ر جویی مطبوع » *

«موالنای روم سلطان الطاف علی ، دکتر

20 – 83، ص 21 – 20: ششرح رباعی ابو سعید )« ئیه حورا» *

(ابوالخیر میهنی عارف نوشاهی ، دکتر

168 – 129، ص 81 – 80: ش

خ

«خان آرزو در عرصۀ ادو و تح یق» * مهر نور محمد خان ، دکتر

96 - 69، 55 – 51: ش

خدمات انتشاراتی مرک تح ی ات » * «فارسی ایران و پاکستان

محمد حسین تسبیحی ،دکتر

فهرست مقاالت فصلنامۀ دانش

222

116 – 115، ص 25 – 21 :ش خدمات ب رگ مولتانیان در را » *

«گسترش زبان و ادو فارسی محمد بشیر انور ، دکتر

201 – 182، ص 61: ش خدمات خانوادۀ شیخ فخر الدین » *

عراقی در نشر زبان و ادو فارسی در « ملتان

عبدالباقی 160 – 185، ص 63:ش خدمات خلفای سهروردی در» * «شبه قار

محمد اختر چیمه ، دکتر 202 – 162، ص 59 – 56: ش خدمات دانشکدۀ خاورشناسی در » *

«احیای متون فارسی محمد سلیم مظهر، دکتر

116 – 109، ص 63: ش خدمات علمی و ادبی » *

«پرفسور دکتر عبدالشکور احسن قاسم صافی ، دکتر

28 – 89، ص 61: ش «غخراسان سرزمین نواب» *

شهال سلیم نوری ،دکتر 160 – 121، ص 85 – 81: ش «خلیلی و اقبال » *

محمد افضل زاهد 86 – 19، ص 65 – 61: ش شاعر نامور: خواجو کرمانی » * «قرن هشتم

صغری بانو شکفته ،دکتر

110 – 131، ص 63: ش خوشحال خان مرد سلحشور وشاعر » *

«شیوا بیان ترشفقت جهان ختک ، دک

208 – 193، ص 89 – 86: ش

د

دانشنامه ها وکتابهای چنددانشی » * «فارسی

حسن انوشه 61 – 61، ص 63: ش «در شناخر گوته» *

کلثوم سید، دکتر 16 – 11، ص 85 – 81: ش «درۀ سند از دیدگا تاریخ » *دکتر آفتاب الف قاضی ، دکتر میم

فاروق سولنگی ،پادشاه سردار (مترجم)ته موسوی ، پرفسور دکتر شگف 111 – 102، ص 81 – 80: ش دکتر ذاکر حسین شخصیر » *

«چند بیعدی نوراالسالم صدیقی ،دکتر

66 – 65، ص 59 – 56: ش : دلگشای شمشیر خانی »*

« بهترین تلخیص شاهنامه طاهره پروین اکرم ، دکتر

95 – 65، ص 83 – 82ش اشناخته از دو ترجمۀ سرائیکی ن» *

«رباعیات خیام و ن د و بررسی آنها رضا مصطفوی سبزواری ، دکتر

68دانش

222

61 – 21، ص 59 – 56: ش : دوسر محمد خان کامل یثربی» *

«نگاهی به احوال و آ ار میر غزن خان ختک ،دکتر

151 – 112، ص 61: ش دیوان کرم ، میر کرم علی خان » *

«تالسر، والی سند حی ،دکتر ، محمد حسین تسبی

به کوشش 66 – 22، ص 55 – 51: ش

ذ

«ذکر جمیل سعدی در پاکستان » * رضا مصطفوی سبزواری ، دکتر

26 – 21، ص 89 – 86: ش

ر

رابطۀ خوشنویسی با عرفان و » * « آگاهی

عفان سلجوق ، دکتر 80 – 55، ص 89 – 86: ش رابطۀ فرهنگ و تمدن شرق و » *

ن در شعر عالمه رو و باز تاو آ «اقبال

سعید بزرگ بیگدلی،دکتر 118 – 132، ص 81 – 80: ش راجی کرمانی ، حملۀ حیدری و » *

«ویژگی های آن ابوالقاسم رادفر، دکتر

158 – 112، ص 82 – 88: ش «راگ ماال در نظم زبان دری »* اسد اهلل شعور، دکتر

118 – 122، ص 82 – 88: ش مزلۀالسداد فی رسالۀ تح یق» * «زاداآل

نجم الرشید ، دکتر 218 – 192، ص 85 – 81: ش رسالۀ تأدیب ال ندیق فی تکویب » *

«الصدیق نجم الرشید ، دکتر

220 – 193، ص 21 – 20: ش رمضان علی کفاش خراسانی شاعر » *

«ناشناخته محمد عظیمی

122 – 119، ص 59 – 56: شمتون روش های احیاء و حفظ » *

«فارسی انجم حمید ، دکتر

60 – 22، ص 63: ش «روش شناسی علوم اسالمی » *

اسد اهلل آزاد،دکتر 118 – 125، ص 62: ش «روایر در شعر نیما » *

مریم خلیلی جهان تیغ ، دکتر 130 – 113، ص 89 – 86: ش

ز

زبان و ادو فارسی در قرن بیستم » * «در پاکستان

فهرست مقاالت فصلنامۀ دانش

222

وی سید مرتضی موس 210 – 162، ص 65 – 61« ش زبان و ادبیات فارسی در » *

«کشور های منط ه سید افسر علی شاه

168 – 185، ص 65 – 61: ش زبان و ادبیات فارسی و گفتگو » *

«میان تمدنها شمیم محمود زیدی ، دکتر

158 – 112، ص 23 – 22: ش زبان و ادو فارسی و گفتگو » *

« میان تمدن ها محمد جان عالم

111 – 111، ص 25 – 21: ش «زبان و هنر و فنون ایرانی در سند » *

شهال سلیم نوری ، دکتر 131 – 122، ص 22 – 28ش : زندگی و خدمات تیسو سلطان» *

آخرین فرمانروای مسلمان جنوو «هند

محمد مهدی توسلی ، دکتر 108 – 92، ص 61: ش ی برجستۀ سخنسرا: زیب مگسی » *

«قرن چهاردهم هجری سید محمد علی شاه

212 – 201، ص 25 – 21: ش سخنور صنعتگر : زیب مگسی » *

«در شعر سلطان الطاف علی ،دکتر

108 – 101، ص 62: ش

س

سبک شاعری ناصر علی سرهندی » * «فارسیگوی قرن یازدهم هجری

رشیده حسن ، دکتر 230 – 215، ص 81- 80: ش سخنانی چند دربارۀ اخالق و » *

«بازتاو آن در ادبیات فارسی طاهره پروین اکرم ، دکتر

151 – 131، ص 89 – 86: ش نخستین و : سرسید احمد خان » *

ان فارسی در وع زبودافوب رگترین م «شبه قار در قرن نوزدهم محمد سلیم اختر ، دکتر

100 – 29، ص 89 – 86: ش شمعی که خورشید کورسو: سنایی » *

«شد محمد بقایی ماکان ، دکتر

156 – 112، ص 65 – 61: ش تحلیلی : سوانح عمری مختصر » *

«برقصیدۀ پیشگویی نعمر اهلل ولی قاسم صافی ، دکتر

98 – 69، ص 22 – 28ش «سهم افغانستان در اقبال شناسی » *

محمد اسماعیل اکبر 136 – 130، ص 52 – 58: ش «م ایران در تمدن درۀ سند سه» *

رضا مصطفوی سبزواری ، دکتر 61 – 25، ص 83 – 82: شسهم تراجم آ ار فارسی و اردو در » *

«تنویر افکار

68دانش

222

سید مرتضی موسوی 112 – 102، ص 89 – 86: ش سهم سید علی همدانی در انت ال » *

«فرهنگ ایران و اسالم به شبه قار کتر رضا مصطفوی سبزواری ، د

10 – 32، ص 25 – 21: ش سهم عالمه اقبال در ان الو اسالمی » *

«ایران انعام الحق کوثر ، پرفسور دکتر

86 – 59، ص 82 – 88: ش سهم کتابخانۀ گن، بخش در » *

«(ص)گسترش سنتهای پیامبر اکرم رضا مصطفوی سبزواری ، دکتر

120 – 109، ص 21 – 20: ش ی ات فارسی در سهم مرک تح » *

حفظ و احیاء زبان و ادو فارسی به «خصوص در بلوچستان پاکستان

انعام الحق کوثر ، دکتر 156 – 113، ص 22 – 28ش سهم نویسندگان و سخنوران شبه » *

«قار در ادبیات فارسی سید مرتضی موسوی

61 – 23، ص 29 – 26ش سید عبدال ادر تتوی و نظری بر » *

«ای ویاالولی حدیقۀ رمضان بامری بلوچ

219 – 213، ص 25 – 21: ش «سیر دل از نظر بیدل » *

سید احسن الظفر ، دکتر 111 – 103، ص 85 – 81: ش

«سیمای سمرقند در ادو پارسی» * رضا مصطفوی سبزواری ، دکتر

50 – 15، ص 23 – 22: ش ش

شبلی کی فارسی کلیات پر ایک » * «طائرانه نظر

دکترس احمد نعمانی ، یرئ 226 – 211، ص 55 – 51: ش شخصیر ، احوال و آ ار امیر » *

«خسرو از دیدگاهی تاز سید مرتضی موسوی

101 – 91، ص 60: ش «شعر ایران بعد از ان الو اسالمی » *

گوهر نوشاهی ، دکتر 126 – 121، ص 21 – 20: ش «شعر در شعر فارسی اقبال » *

ر رهنمای خرمی ، دکترذوالفقا 16 – 22، ص 65 – 61: ش «شعر فارسی خوشحال خان ختک» *

علی کمیل قزلباش 118 – 132، ص 61: ش شناخر شهودی در تصور کانر و » *

«اقبال محمد بقایی ماکان ، دکتر

22 – 12، ص 25 – 21: ششهریار، شهریار شاعران معاصر » *

« ایران دکتر ریحانه افسر ،

168 - 151، ص 55 – 51: ش

فهرست مقاالت فصلنامۀ دانش

222

شیخ سما والدین سهروردی ملتانی » * «دهلوی و خدمات ادبی و عرفانی او

ریحانه افسر ، دکتر 201 – 126، ص 52 – 58: ش

ع

انتخاو شهادت برای : عاشورا » * «اصالح وهدایر

مهدی ملک ثابت ، دکتر 50 – 15، ص 62: ش عبرت و حکمر در شاهنامۀ»*

«فردوسی طوسی سیدحسین جعفر حلیم ، دکتر

130 – 123، ص 55 – 51: ش در دستور ( صفر شمارشی)عدد» *

«زبان فارسی ریحانه افسر ، دکتر

128 – 115، ص 83 – 82: ش عرفی جوان شاعر شورش و » *

«شگفتی علیرضا ذکاوتی قراگزلو

118 – 139، ص 85 – 81: ش «کتب اسالم عرفان از دیدگا م» *

بهرام طوسی ، دکتر 26 – 85، ص 25 – 21: ش «عرفای فارسی گوی سند » *

عصمت نسرین ، دکتر 112 – 102، ص 25 – 21ش عرفان و جلو های هفر شهر » *

«عشق در شعر عطار

بهرام طوسی ، دکتر 85 – 53، ص 83 – 82: ش «عرفی و دوری از عرف» *

ثابت محمودی سهیل 126 – 183، ص 21 – 20: ش عشق و ترکیبات آن در لیات » *

«حافظ سید حمید رضا علوی ، دکتر

102 – 23، ص 65 – 61: ش «عشق و ع ل از دیدگا اقبال » *

محمد بقایی ماکان ،دکتر 122 – 115، ص 85 – 81: ش عالقه مندی همایون به علم هیئر » *

«و نجوم و اختراعاتش ل انصاری ، دکترشوکت نها

110 – 131، ص 55 – 51: ش «عالمه اقبال و خوشحال خان ختک» *

غزن ختک ، دکتر 102 – 92، ص 22 – 28: ش «عمر خیام در آیینۀ رباعیاتش » *

گل حسن لغاری، دکتر 68 – 29، ص 62: ش «عنصر مر یه و نوحه در شعر الب » *

محمد ظفر خان ، دکتر 161 – 189 ، ص 82 – 88: ش

غ

« ل سرایی رومی » * ظهورالدین احمد، دکتر

28 – 21، ص 21 – 20: ش

68دانش

212

ف

فارسی گویان متأخر پهلواری » * «شریف

محمد سعید شمسی 198 - 163، ص 85 - 81: ش مال فیروز ابن )تر سفردوسی مهارا» *

«کاووس ابن رستم جالل باروچی نور السعید اختر ، دکتر

236 – 230، ص 52 – 58: ش «فردوسی و اقبال » *

ساجد اهلل تفهیمی ، دکتر 86 – 81، ص 59 – 56: ش «فردوسی و ویژگیهای شاهنامۀ او» *

کلثوم ابوالبشر ، دکتر 60 – 21، ص 23 – 22: شفلسفۀ اخالقی میر سید علی » *

«همدانی شیرزمان فیروز، دکتر

51 – 11، ص 25 – 21: ش و چگونگی گفتگو میان فلسفه» *

«تمدنها سید مرتضی موسوی

61 – 22، ص 81 – 80: ش

ق

فارسیگوی قرن « بیدل»قادر بخش » * «سی دهم هجری

گل حسن لغاری ، دکتر 211 – 205، ص 81 – 80ش قسمر نامه ها در ادو فارسی » * «(از وحشی باف ی تا اقبال الهوری)

حسین مسرت 180 – 151، ص 85 – 81: شقطعات ماد تاریخ و صنعر ماد » *

تاریخ گویی و اهمیر آن در پهنه «پیوندهای فرهنگی شبه قار محمد حسین تسبیحی ، دکتر

126 – 155، ص 89 – 86: ش

ک

ۀ کتابهای علمی مطبوع دائر» * «المعارف عثمانیه

پرویز اذکایی ، دکتر 80 – 51، ص 63: ش گر در شاهنامۀ کردار کاوۀ آهن» *

«فردوسی نرگس جابری نسب

128 – 102، ص 61: ش «که من مانند رومی گرم خونم» *

فرحت ناز ، دکتر 10 – 23، ص 59 – 56ش

گ

گفر و گو با مصحح کشف » * «المحجوو

فهرست مقاالت فصلنامۀ دانش

211

محمود عابدی ، دکتر 106 – 99، ص 63: ش «گفتگوی تمدنها» *

سید افسر علی شاه 108 – 93، ص 81 – 80: ش «گفتگوی تمدنها از دیدگا عشق » *

سید روح اهلل نقوی 132 – 123، ص 85 – 81: شگفتگوی تمدنها در پرتو آیاتی از » *

«قرآن کریم سعید بزرگ بیگدلی،دکتر

91 – 62، ص 21 – 20: شل وم ایجاد : گفتگو میان تمدنها » *

«الگوی اصول اخالق جهانی (مؤلف)تر انیس احمد ، پرفسور دک

(مترجم)سید علی رضا نقوی،دکتر 82 – 19، ص 81 – 80: ش «گفتگو میان تمدنها و اوضاع اخیر »*

صغری بانو شکفته ،پرفسور دکتر 86 – 83، ص 81 – 80ش گل محمد ناطق مکرانی و اخالص و » *

«(ع)ارادتش به حضرت علی ، دکتررضا مصطفوی

108 – 103، ص 22 – 28: ش ی میراث گنجینۀ نسخه های خط» *

«فرهنگی مشترک ایران و پاکستان نعمت اهلل ایران زاده ، دکتر

11 – 39، ص 63: ش

ل

لزوم همکاری متقابل برای درک » * « میراث مشترک فرهنگی

دکتر سونیل گوپتا، ، وسانت شینده الجوانتی شاهانی،

ترجمه دکتر، محمد مهدی توسلی ، 28 – 83، ص 55 – 51

م

مبانی معرفر شناسی و آموزش از » * «دیدگا موالنا در فیه ما فیه سید حمید رضا علوی ، دکتر

188 – 112، ص 62: ش «مثنوی ابر گهر بار الب » *

محمد ظفر خان ، دکتر 200 – 121، ص 25 – 21: ش «مثنوی باد مخالف الب » *

محمد ظفر خان ، دکتر 229 – 212، ص 52 – 58: ش « الب « چراغ دیر»مثنوی » *

محمد ظفر خان ، دکتر 190 – 129، ص 83 – 82: ش «مثنوی چیسر ومولوی کیسر ؟» *

رضا مصطفوی سبزواری ، دکتر 30 – 22، ص 21 – 20: ش «مثنوی درد و داغ الب» *

محمد ظفر خان ، دکتر

68دانش

212

201 – 193، ص 22 – 28ش « الب« رنگ و بوی »مثنوی »*

محمد ظفر خان، دکتر 238 – 221، ص 21 – 20: ش بیان نموداری شأن : مثنوی الب » *

نبوت ووالیر که در ح ی ر پرتو نور «االنوار حضرت الوهیر اسر

محمد ظفر خان ، دکتر 192 – 129، ص 62: شو سرایندۀ پیرو « نگار خاطر»مثنوی » *

«سبک اقبال آن دکتر آفتاب اصغر ، پرفسور،

108 – 92، ص 82 – 88: ش «مثنوی نگاری امیر خسرو » *

ظهور الدین احمد، دکتر 12 – 35، ص 60: ش فارسی گوی : محمد عارف صنعر» *

«قرن سی دهم هجری گل حسن لغاری ، دکتر

202 - 195، ص 23 – 22: ش مختصری دربارۀ سبک و » *

«سبک های ادبیات فارسی دکتر طاهره پروین ،

22 – 59، ص 29-26: شافکار و عالیق وی با :مخدوم قلی» *

مسلمانان شبه قار و تأ یر زبان فارسی «دراشعار او

نصراهلل ناصر ، دکتر 20 – 52، ص 52 – 58: ش

مخدوم قلی فرا ی بنیانگوار ادبیات » * «کالسیک ترکمنستان

صفربیردی نیازف ه محمد مهدی توسلی ، دکتر، ترجم

58 – 52، ص 52 – 58: ش مخدوم قلی فرا ی فیلسوف ، » *

«متفکر و شاعر ب رگ ترکمن محمد ایدوجیف،پرفسور،دکتر

(ترجمه )محمد مهدی توسلی،دکتر 51 – 11، ص 52 – 58ش مدیریر هنری در دورۀ کمال » *

الدین به اد و تأ یر امیر علیشیر نوایی «در شکل گیری مکتب هرات

بانو شکفته ، دکتر صغری 66 – 22، ص 22 – 28: شمراک فرهنگی و علمی پاکستان » *

«در حوزۀ نشر متون فارسی شکیل اسلم بیگ

126 – 119، ص 63: ش مرزهای جغرافیایی و مسلمانان در » *

«دیدگا اقبال الهوری روزینه انجم نقوی

80 – 53، ص 59 – 56: ش یران و مرک تح ی ات فارسی ا» *

«پاکستان پشتیبان رواب دو کشور عبدالرحیم حسن نژاد

130 - 123، ص 23 – 22: ش

فهرست مقاالت فصلنامۀ دانش

213

مرک نشر میراث مکتوو و اف های » *پیش رو و ضرورت حفظ میراث

«مشترک اکبر ایرانی

36 – 22ص : 63ش مشابهر در عرو و زوال خانواد » *

های برامکه و نظام الملک وجوینی و «ادبی و فرهنگی آنان خدمات

شهال سلیم نوری ، دکتر 91 - 61، ص 23 – 22: ش مضمون آفرینی و گونه گونی » *

مضامین در سبک شعر دکتر محمد «اقبال

رضا مصطفوی سبزواری ، دکتر 90 – 65، ص 82 – 88: ش مطالعۀ خواجه حافظ شیرازی از » *

«حیث زبان و سبک بیان ر دکترسید وحید اشرف ، پرفسو

211 - 202، ص 52 – 58: ش معرفی احوال و آ ار شمس العلماء » *

«میرزا قلی، بیگ گل حسن لغاری ، دکتر

212 - 203، ص 59 – 56: ش معرفی سه نسخۀ خطی طب ات » *

«اکبری محمد مهدی توسلی، دکتر

138 – 122، ص 29 – 26: ش در ن د اقبال و « انا الحق»مفهوم » *

«تی شریع

محمد بقایی ماکان 131 – 122، ص 83 – 82: ش «م امات و احوال در تصوف » *

نصرت جهان ختک ، دکتر 52 – 39، ص 83 – 82: ش «م ام علی در نظر اقبال »*

آقا یمین خان ، دکتر 136 – 135، ص 85 – 81: ش م ایسۀ مخ ن االسرار نظامی و » *

«مطلع االنوار امیر خسرو ظفر خان ،دکتر محمد 90 – 52، ص 60: ش شاعر معروف دورۀ : مال شیدا » *

«جهانگیری رعنا خورشید ،دکتر

161 - 122، ص 29 – 26: ش اهل قربی و فارسیگویان ۀمود» *

«پهلواری شریف محمد سعید احمد شمسی

191 – 129، ص 23 – 22: ش مؤرخان ایرانی در دورۀ تیموریان » *

«ۀ هند و پاکستان در شبه قار آفتاب اصغر ، دکتر

82 – 53، ص 55 – 51: ش «موالنا شبلی و شعر فارسی » *

خان،دکتر . مهر النساا م 231 – 223، ص 65 – 61: ش «میراث پیر عووبر سخن رابعه » *

صغری بانو شکفته،دکتر

68دانش

214

181 – 159، ص 65 – 61: ش «میراث سامانیان در پاکستان» *

حسن دانی ، پرفسور، دکتر احمد 102 – 91، ص 52 – 58: ش میراث فرهنگی امیر کبیر و » *

« خدمات جاودانۀ او عبدالحسین نوایی ، دکتر

الهام ملک زاده 61 – 19، ص 85 – 81: ش میر الم علی آزاد بلگرامی در » *

«پرتو سیر و سفرهای او رمضان بامری

210 - 205، ص 22 – 28: ش ن

ناله های زار اقبال بر خرابه های » * « نین

غالم سرور ، استاد دکتر 28 - 21، ص 65 – 61: ش « نامه های شا طاهر دکنی» *

عارف نوشاهی ، دکتر 32 - 23، ص 25 – 21: ش نثر فارسی نامه نویسی الب و » *

«معاصرین وی در ایران نکهت فاطمه

191 – 165، ص 82 – 88: ش مؤلفۀ )نسخۀ خطی تاریخ سعادت » *

«( امام بخش بیدار

سید احسن الظفر ، دکتر

212 – 202، ص 89 – 86: ش نسخۀ خطی مجمع اسرار مناقب » *

«شیخ میان عمر چمکنی خواجه محمد سائل

232 – 225، ص 85 – 81: ش «نصایحی چند از حضرت امام خمینی » *

انعام الحق کوثر، دکتر 118 – 109، ص 59 – 56ش «نظری به احوال و آ ار مولوی » *

سید کلیم اصغر ، دکتر 18 – 31، ص 21 - 20: ش نظری به اشعار بعضی از شعرای » *

«معاصر تاجیک اسماعیل قهاری

129 – 103، ص 52 – 58ش نفوذ زبان و ادو فارسی بر ادبیات »*

«اردو از آ از تا عصر الب فته ، دکترصغری بانو شک

50 – 15، ص 29 – 26ش ن د و بررسی شرح حال ، دیوان، » *

«مثنویات وقصاید سنایی نوی غالم سرور ، دکتر

86 – 12، ص 61: ش ن ش مرک تح ی ات فارسی ایران » *

و پاکستان در پیشرفر زبان و ادو «فارسی در پاکستان

ساجد اهلل تفهیمی ، دکتر 122 - 115، ص 25 – 21ش

فهرست مقاالت فصلنامۀ دانش

212

ن ش زبان و ادو فارسی در » * «پیوستگیهای فرهنگی گل حسن لغاری ، دکتر

122 – 182، ص 22 – 28: شن ش مرک تح ی ات فارسی در »*

تحکیم و توسعۀ گرو زبان فارسی در «دانشگا ملی زبان های نوین مهر نور محمد خان ، دکتر

110 – 135، ص 25 – 21ش ی ات فارسی ایران ن ش مرک تح » *

«و پاکستان در حفظ میراث مشترک عارف نوشاهی ، دکتر

112 – 132، ص 22 – 28: ش ن ش مرک تح ی ات فارسی در » *

حفظ و احیاء و توسعۀ زبان و ادو «فارسی در منط ه

سید مرتضی موسوی 181 – 152، ص 23 – 22: ش ن ش مرک تح ی ات فارسی در » *

«ادبیات فارسی گسترش زبان و صغری بانو شکفته ، دکتر

138 – 131، ص 23 – 22: ش نکاتی چند از تاریخ رواب ادبی » *

«ماورا النهر و سند عبدالغنی میرزایف ، پرفسور

132 – 123، ص 60: ش نگاهی به احوال و آ ار شا » *

«ابوالمعالی قادری محمد اختر چیمه ، دکتر

126 – 153، ص 83 – 82: شنگاهی به اشعار رهبر ان الو و » *

«اتحاد مسلمین سلطان الطاف علی ، دکتر

116 – 112، ص 59 – 56: شنگاهی به دستنبوی میرزا اسد اهلل » *

« الب غضنفر علی ورایچ

202 – 165، ص 60: ش نگاهی به شارحان دیوان حافظ » *

«شیرازی در شبه قار رشیده حسن ، دکتر

122 - 102، ص 60: ش نگاهی به موسی ی شعر حافظ » *

«شیرازی نجم الرشید ، دکتر

102 – 95، ص 23 – 22ش نگاهی در مسلک و مشرو و » *

آ ارواشعار ۀاسلوو شیخ عطار در آئین «وی

غالم ناصر مروت ، دکتر 122، 183، ص 52 – 58: ش نگاهی گورا به حکمر در شعر » *

«نوی فارسی به ویژ در مث سید مسعود احمد شاه

61 – 63، ص 21 – 20ش نوروز وبهار در فرهنگ اسالمی و » *

«شعر فارسی مهدی خطیب خراسانی

68دانش

212

112 – 133، ص 60: ش نیازکنونی جهان اسالم به فلسفۀ » *

«خودی اقبال آقا یمین خان ، دکتر

222 – 203، ص 23 – 22: ش

و

«وزن شعر حافظ شیرازی » * فائزه زهرا میرزا

150 – 112، ص 85 – 81: شوضعیت زبان فارسی در لکهنو در »*

«قرن نوزدهم میالدی خان محمد عامر ، دکتر

221 – 212، ص 85 – 81: ش

هو

«هجوم تمدن ربی و تفکر اقبال » * تحسین فراقی ، دکتر

52 – 11، ص 59 – 56: ش و هنر کتاو آرایی در عصر مغول» *

«تیموری جمشید کیانفر

28 – 23، ص 63: ش

ی

ناطق مکرانی : یک شاعر و دو نگا » * «از دیدگا الب و زیب مگسی

سعید بزرگ بیگدلی ، دکتر 108 – 101، ص 89 -86: ش رفاشناسی یک : یکی قطر باران » *

«حکایر از سعدی و اقبال فریدون اکبری شلدره ای

56 – 51، ص 29 – 26: ش

68دانش

222

فهرست مقاالت - (انگبه ترتیب نام نویسند)

آزاد، اسد اهلل، دکتر* روش شناسی علوم اسالمی

118 – 125، ص 62:ش آصفۀ زمانی ، دکتر*

مأخـذی ( جلد دوم)تاریخ فرح بخش نادر و کمیاب در تاریخ اوده

122 – 115، ص 55 – 51: ش رآفتاو اصغر،پرفسور دکت*

ادبیــات فارســی در دورۀ غزنویــان پاکستان

126 – 121، ص 81 – 80: ش آفتاو اصغر، پرفسور دکتر*

و سـرایندۀ پیـرو « نگار خـاطر »مثنوی سبک اقبال آن

108 – 92، ص 82 – 88: ش آفتاو اصغر، پرفسور دکتر* مؤرخان ایرانی در دورۀ تیموریـان در

شبه قارۀ هند و پاکستان 82 – 53، ص 55 – 51: ش آیدوجیف محمد ، پرفسور دکتر*

(ترجمه)توسلی، محمد مهدی، دکتر فیلسوف متفکـر و : مخدوم قلی فراغی شاعر بزرگ ترکمن

51 – 11، ص 52 – 58: ش ابوالبشر، کلثوم، دکتر*

فردوسی و ویژگیهای شاهنامۀ او 60 – 21، ص 23 – 22:ش

ابوالهاشم ، محمد* ــوذ ــأثیر نف ــوزش در ت ــی و آم فارس

(بنگالدش)دانشگاه چیتاگانگ 198 – 165، ص 29 – 26: ش احسن الظفر ، سید، دکتر* سیر دل از نظر بیدل

111 - 103، ص 85 – 81: ش احسن الظفر، سید، دکتر* مؤلفـۀ )نسخۀ خطی تـاریخ سـعادت

(امام بخش بیدار 212 – 202، ص 89 – 86: ش وداحمد شا ، سید مسع* نگــاهی گــذرا بــه حکمــت در شــعر »

«فارسی به ویژه در مثنوی 61 – 63، ص 21 – 20: ش اختر، محمد سلیم ، دکتر*

شـاعر طنـز سـرای و : اکبر اله آبادی منتقد اجتماعی

118 – 125، ص 65 – 61: ش اختر، محمد سلیم ، دکتر*

قائداعظم و ایران: بنیانگذار پاکستان 11 – 29، ص 29-26ش اختر، محمد سلیم ، دکتر *

ــان ــد خ ــید احم ــتین و : سرس نخسبزرگترین مدافع زبان فارسـی در شـبه

قاره در قرن نوزدهم 100 – 29، ص 89 – 86: ش

68دانش

212

اختر، نور السعید،دکتر* :استرفردوسی مهار

مال فیروز ابن کاووس ابن رستم جالل باروچی

236 – 230، ص 52 – 58: ش دکتراذکایی ، پروی ، *

المعـارف ۀکتابهای علمی مطبوع دائـر عثمانیه

80 – 51، ص 63: ش اشرف، سید وحید، دکتر*

پیشنهادی در خصوص بیتی از مثنـوی مولوی

58 – 51، ص 62: ش اشرف، سید وحید ، پرفسور ، دکتر*

مطالعۀ خواجه حافب شیرازی از حیث زبان و سبک بیان

211 -202، ص 52 – 58: ش فسر ،ریحانه، دکترا*

ــات فارســی در ــان و ادبی ــت زب اهمی «پیوستگیهای کشورهای منطقه

118 – 132، ص 23 – 22: ش افسر،ریحانه ،دکتر*

شهریار ، شهریار شاعران معاصرایران 163 – 151، ص 55 – 51:ش افسر، ریحانه ،دکتر*

شیخ سماو الـدین سـهروردی ملتـانی او دهلوی و خدمات ادبی وعرفانی

201 – 126، ص 52 – 58: ش افسر،ریحانه ، دکتر*

در دستور زبـان ( صفت شمارشی)عدد فارسی

128 – 115، ص 83 – 82: ش اکبر ، محمد اسماعیل*

سهم افغانستان در اقبال شناسی 136 – 130، 52 – 58: ش امین ، سید حسن ،پرفسور*

اقتباس و استقبال در شعر حافب 26 – 23، ص 29 -26: ش انصاری ، شوکر نهال، دکتر*

عالقه مندی همایون به علم هیئـت و نجوم و اختراعاتش

110 – 131، ص 55 – 51: ش انور ، محمد بشیر ، دکتر*

خـــدمات بـــزرگ مولتانیـــان در راه گسترش زبان و ادب فارسی

201 – 182، ص 61: ش انوشه ، حسن* دانشنامه ها و کتابهـای چنـد دانشـی

ی فارس 61 – 61، ص 63: ش انیس احمد، پرفسور دکتر*

(مترجم)نقوی ، سید علیرضا ،دکتر لزوم ایجاد الگوی )گفتگو میان تمدنها (اصول اخالق جهانی

82 – 19، ص 81 – 80: ش ایران زاد ، نعمر اهلل ، دکتر*

ــراث ــی می گنجینــۀ نســخه هــای خط فرهنگی مشترک ایران و پاکستان

11 – 39، ص 63: ش

فهرست مقاالت فصلنامۀ دانش

212

ایرانی ، اکبر* مرکز نشر میـراث مکتـوب و افقهـای ــراث ــب می ــیش رو و ضــرورت حف پ

مشترک 36 – 22، ص 63: ش بامری بلوچ، رمضان*

حدیقۀۀ سید عبدالقادر تتوی و نظری بر االولیای وی

219 – 213، ص 25 – 21: ش بامری، رمضان *

میر غالم علی آزاد بلگرامـی در پرتـو رهای اوسیر و سف

210 – 205، ص 22 – 28: ش بیات ، علی*

بررسی ترجمه های دیـوان حـافب بـه اردو 122 – 111، ص 65 – 61: ش بیگدلی ، سعید ب رگ ، دکتر*

اوضاع ادبی الهور در عصـر غزنویـان با تأکید بر احوال و اشعار مسعود سعد

سلمان 102 – 93، ص 85 – 81: ش ، دکتربیگدلی، سعید ب رگ *

فرهنگ و تمدن شرق و غـرب و ۀرابط بازتاب آن در شعر عالمه اقبال

118 – 132، ص 81 – 80: ش بیگدلی، سعید ب رگ ، دکتر*

گفتگوی تمدنها در پرتو آیاتی از قرآن کریم

91 – 62، ص 21 – 20: ش

بیگدلی ، سعید ب رگ ، دکتر* ناطق مکرانی از : یک شاعر و دو نگاه

ه غالب و زیب مگسی دیدگا 108 - 101، ص 89 – 86: ش بیگ، شکیل اسلم *

مراکز فرهنگـی و علمـی پاکسـتان در حوزۀ نشر متون فارسی

126 – 119، ص 63: ش پروین اکرم، طاهر ، دکتر*

ــانی ــیر خ ــای شمش ــرین : دلگش بهت تلخیص شاهنامه

96 – 65، ص 83 – 82: ش پروین اکرم ، طاهر ، دکتر *

سخنانی چند دربارۀ اخالق و بازتـاب آن در ادبیات فارسی

151 – 131، ص 89 – 86: ش پروین اکرم ، طاهر ، دکتر * مختصری دربارۀ سبک و سبک هـای

ادبیات فارسی 22 – 59، ص 29 – 26: ش تالسر ، میر کرم علی خان *

دیوان کرمتسووبیحی محموود حسووین ،دکتوور، بووه

کوشش 66 – 22ص ، 55 – 51: ش تسبیحی ، محمد حسین ، دکتر*

خــدمات انتشــاراتی مرکــز تحقیقــات فارسی ایران و پاکستان

116 – 115، ص 25 – 21: ش

68دانش

212

تسبیحی ، محمد حسین ، دکتر* قطعات مـاده تـاریخ و صـنعت مـاده تاریخ گویی و اهمیت آن در پیوندهای

فرهنگی شبه قاره 126 – 155، ص 89 – 86: ش هیمی ، ساجد اهلل ، دکتر تف*

نقش مرکز تحقیقات فارسـی ایـران و ــان و ادب ــرفت زب ــتان در پیش پاکس

فارسی در پاکستان 122 – 115، ص 25 – 21: ش تفهیمی ، ساجد اهلل، دکتر*

فردوسی و اقبال 86 – 81، ص 59 – 56: ش توسلی ، محمد مهدی ، دکتر*

بررسی ادبیات انقالب اسالمی ایران 168 – 161، ص 89 – 86: ش توسلی، محمد مهدی ، دکتر*

بیرام خان و ایران 62 – 60، ص 52 – 58: ش توسلی، محمد مهدی ، دکتر* ــار» ــار من ــاری « چ ــه ای از معم نمون

اسالمی در شبه قاره 118 – 111، ص 63: ش توسلی ، محمد مهدی ، دکتر*

آخرین : زندگی و خدمات تیپو سلطان فرمانروای مسلمان جنوب هند

108 – 92، ص 61: ش توسلی، محمد مهدی ، دکتر*

معرفی سه نسخه خطی طبقات اکبری 138 – 122، ص 29 – 26: ش

اقب محمد اقبال ، دکتر* تلخیص و نقـد نکـاتی از رمـان فـرار

فروهر 150 – 118، ص 83 – 82: ش جابری نسب ، نرگس*

شاهنامۀ فردوسی کردار کاؤه آهنگر در 128 – 102، ص 61: ش جاوید اقبال ، دکتر*

اقبال و گفتگوی تمدنها (ترجمه)دکتر ،علی رضا سید ،نقوی 39 – 29، ص 55 -51: ش جعفر حلیم ، سید حسین، دکتر*

عبرت و حکمت در شاهنامۀ فردوسـی طوسی 130 – 123، ص 55 – 51: ش محمد مهدی سید جعفری ، * نشهای هنری در نهج البالغهآفری 51 – 13، ص 89 – 86: ش جعفری ، یونس، دکتر*

امثال و حکم فارسی متـداول در شـبه قاره 168 – 125، ص 59 – 56: ش جهان تیغ، مریم خلیلی ، دکتر*

روایت در شعر نیما 130 – 113، ص 89 – 86: ش جهان ختک ، شف ر ، دکتر*

ر و شـاعر خوشحال خان مرد سلحشو شیوا بیان

208 – 193، ص 89 – 86: ش جهان ، شف ر ، دکتر*

اهمیت زبان و ادبیات فارسی در منطقه

فهرست مقاالت فصلنامۀ دانش

212

188 – 159، ص 22 – 28: ش جهان ختک، نصرت، دکتر*

مقامات واحوال در تصوف 52 – 39، ص 83 – 82: ش جهان ، نصرت ، دکتر*

اشتراکات ضرب المثل های فارسـی و پشتو 182 – 132، ص 21 – 20: ش جهان ، نصرت ، دکتر*

تأثیر و نفوذ فارسی بر زبان پشتو 138 – 129، ص 61: ش چیمه ، محمد اختر ، دکتر*

خدمات خلفای سهروردی در شبه قاره 202 – 162، ص 59 – 56: ش چیمه ، محمد اختر ، دکتر*

نگاهی به احوال و آثار شاه ابوالمعالی قادری

126 – 153، ص 83 – 82: ش حا سید جوادی، سید کمال ، دکتر*

بایسنقر و میراث دورۀ تیموریان 98 – 69، ص 59 – 56: ش حسن ، رشید ، دکتر*

سبک شاعری ناصـر علـی سـرهندی، فارسیگوی قرن یازدهم هجری

230 – 215، ص 81 – 80: ش حسن ، رشید ، دکتر*

ــ ــوان ح ــه شــارحان دی افب نگــاهی ب شیرازی در شبه قاره

122 – 102ص : 60: ش

حسین مسرت * قســمت نامــه هــا در ادب پارســی از

وحشی بافقی تا اقبال الهوری 180 – 151، ص 85 – 81: ش حسن نژاد ، عبدالرحیم *

ــران و ــی ای ــات فارس ــز تحقیق مرک پشتیبان روابط دو کشور: پاکستان

130 – 123، ص 23 – 22ش اهلل حفیظ *

حضرت مخدوم قلی فراغی 23 – 21، ص 52 – 58: ش حمید، انجم ، دکتر*

روش های احیاا و حفب متون فارسی 60 – 22، ص 63: ش خان ، مهر نور محمد ، دکتر*

خان آرزو در عرصۀ ادب و تحقیق 96 – 69، ص 55 – 51: ش خان، مهر نور محمد ، دکتر*

تحکیم نقش مرکز تحقیقات فارسی در و توسعۀ گروه زبان فارسی در دانشگاه

.ملی زبان های نوین 110 - 135، ص 25 – 21: ش مهر النساء ، دکتر: خان*

تأثیر زبان و ادبیـات عربـی بـر زبـان فارسی

56 – 11، ص 22 – 28: ش م ، دکتر.خان ، مهر النساء* ۀ شبه قاره ادبیات متصوفان

200 – 193، ص 62: ش مهر النساء ، دکتر خان،*

پند و اندرز در شاهنامۀ فردوسی

68دانش

222

20 – 81، ص 89 – 86: ش خان، مهر النساء ، دکتر*

موالنا شبلی و شعر فارسی 231 – 223، ص 65 – 61: ش ختک ، میر ن ، دکتر*

: دوســت محمــد خــان کامــل یثربــی نگاهی به احوال و آثار

151 – 112، ص 61: ش ترختک ، ن ،دک*

عالمه اقبال و خوشحال خان ختک 102 – 92، ص 22 – 28: ش خراسانی ، مهدی خطیب*

نوروز و بهـار در فرهنـگ اسـالمی و شعر فارسی

112 – 133، ص 60: ش دانی ، احمد حسن ، پرفسور*

میراث سامانیان در پاکستان 102 – 91، ص 52 – 58: ش داهری ، حافظ الم محمد ، دکتر* فارســیگوی قــرن : الحســن داهــریابو

دوازدهم هجری 199 – 191، ص 83 – 82: ش زمردی ، حمیرا*

تحلیل و بررسی داستان رابعه و بکتاش در الهی نامۀ عطار وزنـدگی و اشـعار

رابعه بنت کعب قزداری 202 – 162، ص 81 – 80: ش رهنمای خرمی ، ذوالف ار ، دکتر*

شعر در شعر فارسی اقبال 16 - 22، ص 65 – 61: ش

رادفر ، ابوال اسم ، دکتر* تاریخچۀ تدوین فرهنگهـای عربـی در ــاموس ــألیف ق ــس از ت ــاره پ ــبه ق ش

فیروزآبادی 36 – 33، ص 83 – 82: ش رادفر ، ابوال اسم ، دکتر*

بابا طاهر و خاور شناسان 10 – 31، ص 85 – 81: ش رادفر ، ابوال اسم ، دکتر*

ــا ــی کرم ــدری و راج ــۀ حی نی ، حمل ویژگی های آن

158 – 112، ص 82 – 88: ش راوش، محمد داود، دکتر*

بحثی دربارۀ گفتگوی تمدن ها 92 – 65، ص 81 – 80: ش رکوعی ، ع ت اهلل *

آشنایی با آسـتانۀ حضـرت علـی بـن (ع)موسی الرضا

180 – 139، ص 52 – 58: ش زاهد، محمد افضل *

ل خلیلی و اقبا 86 – 19، ص 65 – 61: ش زمانی ، عباس*

پیوند تاریخی تخت جمشید هخامنشی و اصفهان عصر صفوی

100 – 62، ص 62: ش زیدی ، شمیم محمود ، دکتر*

زبان و ادبیات فارسی و گفتگـو میـان تمدنها

158 – 112، ص 23 – 22: ش

فهرست مقاالت فصلنامۀ دانش

221

سائل ، خواجه محمد * ـ یخ نسخۀ خطی مجمع اسرار مناقب ش

میان عمر چمکنی 232 – 225، ص 85 – 81: ش سرا ، سرا االسالم *

اثرات حافب شیرازی بر ادب پشتو 110 – 103، ص 65 – 61: ش سلجوق ، عفان ، دکتر*

رابطۀ خوشنویسی با عرفان و آگاهی 80 – 55، ص 89 – 86: ش سلطان الطاف علی ، دکتر *

اسالم و گفتگوی تمدنها 28 – 89، ص 81 – 80: ش سلطان الطاف علی ، دکتر*

امیر خسـرو طالـب شـیفته و مطلـوب شایستۀ نظام الدین اولیاا

52 – 13، ص 60: ش سلطان الطاف علی ، دکتر*

حق نمایی و حقیقـت جـویی مطبـوع موالنای روم

20 – 83، ص 21 – 20: ش سلطان الطاف علی، دکتر*

تگر در سـخنور و صـنع : زیب مگسی شعر 108 – 101، ص 62: ش سلطان الطاف علی ، دکتر*

نگاهی به اشعار رهبر انقالب و اتحـاد مسلمین

116 - 112، ص 59 – 56: ش سهیل ، ابر محمودی*

عرفی و دوری از عرف

126 – 183، ص 21 – 20: ش شائسته نژاد، علی اکبر*

جایگاه گفتگوی تمدنها در فرهنـگ و المی تمدن اس

138 – 129، ص 81 – 80: ش شعور ، اسد اهلل ، دکتر*

ابن سینا و موسیقی 92 – 65، ص 85 – 81: ش شعور ، اسد اهلل ، دکتر*

راگ ماال در نظم زبان دری 118 – 122، ص 82 – 88: ش شگفته ، صغری بانو، پرفسور دکتر*

در « ص»بازتاب احادیـث مصـطفوی مثنوی معنوی

82 – 12، ص 21 – 20: ش شگفته ، صغری بانو ، دکتر*

تتبعات امیر علی شـیر نـوایی از امیـر خسرو

58 – 53، ص 60: ش شگفته ، صغری بانو، دکتر*

تذکار مریم و مسـیح در آثـار دیـن و دانش 20 – 52، ص 62: ش شگفته ، صغری بانو ، پرفسور دکتر*

توحید در شعر و اندیشۀ اقبال 10 – 25، ص 82 – 88: ش شگفته ، صغری بانو ، دکتر*

جالل الدین مخدوم جهانیان وآثار وی پربار 81 – 55، ص 25 – 21: ش

68دانش

222

شگفته ، صغری بانو ، دکتر* شاعر نامور قرن هشتم ،خواجو کرمانی

110 – 131، ص 63: ش شگفته ، صغری بانو ، پرفسور دکتر*

اخیر گفتگو میان تمدنها و اوضاع 86 – 83، ص 81 – 80: ش شگفته ، صغری بانو ، دکتر*

مدیریت هنری در دورۀ کمـال الـدین ثیر امیـر علیشـیر نـوایی در أبهزاد و ت

شکل گیری مکتب هرات 66 – 22، ص 22 – 28: ش شگفته ، صغری بانو ، دکتر*

میراث پر عذوبت سخن رابعه 181 – 159، ص 65 – 61ش صغری بانو ، دکتر شگفته ، *

نفوذ زبان و ادب فارسـی بـر ادبیـات اردو از آغاز تا عصر غالب

50 – 15، ص 29 – 26: ش شگفته ، صغری بانو ، دکتر*

ــی در ــات فارس ــز تحقیق ــش مرک نق گسترش زبان و ادبیات فارسی

138 – 131، ص 23 – 22: ش شلدر ای ، فریدون اکبری*

ه جـانی ازخردورزی فردوسی تا سوخت اقبال 118 – 102، ص 62: ش شلدر ای ، فریدون اکبری*

ژرفـا شناسـی یـک : یکی قطره باران حکایت از سعدی و اقبال

56 – 51، ص 29 – 26: ش

شمسی ، محمد سعیداحمد* فارسی گویان متأخر پهلواری شریف

198 – 163، ص 85 – 81: ش شمسی ، محمد سعید احمد* و فارسیگویان پهلواری اهل قربی ۀمود

شریف 191 – 129، ص 23 – 22: ش صابر ، محمد ، پرفسور دکتر*

اقبال و ترکیه 61 – 89، ص 82 – 88: ش صافی ، قاسم، دکتر*

اهمیت احیای متون فارسی و مشکالت شناسایی آن در شبه قاره

22 – 85، ص 63: ش صافی ، قاسم ، دکتر*

فسـور دکتـر خدمات علمی وادبـی پر عبدالشکور احسن

28 – 89، ص 61: ش صافی ، قاسم، دکتر *

تحلیلـی بـر : سـوانح عمـری مختصـر قصیدۀ پیشگویی نعمت اهلل ولی

98 – 69، ص 22 – 28: ش صدی ی ، نور االسالم ، دکتر*

عدی دکتر ذاکر حسین شخصیت چند ب 66 – 65، ص 59 – 56: ش طوسی ، بهرام ، دکتر*

ن از دیدگاه مکتب اسالم عرفا 26 – 85، ص 25 - 21: ش طوسی ، بهرام ،دکتر*

عرفان و جلوه های هفت شهر عشق در شعر عطار

فهرست مقاالت فصلنامۀ دانش

223

85 – 53، ص 83 – 82: ش ظفر خان، محمد ، دکتر *

اتحاد بین المسـلمین در پرتـو آیـات کالم اهلل مجید

126 – 182، ص 23 – 22: ش ظفر خان، محمد ، دکتر* وهشی دربارۀ سال والدت و وفـات پژ

نظامی گنجوی 150 – 111، ص 55 – 51: ش ظفر خان، محمد ، دکتر*

تقریب آیین اکبری 128 – 185، ص 29 – 26: ش ظفر خان، محمد، دکتر*

عنصر مرثیه و نوحه در شعر غالب 161 – 189، ص 82 - 88: ش ظفر خان، محمد ، دکتر*

غالب« ابر گهر بار»مثنوی 200 – 121، ص 25 – 21: ش ظفر خان، محمد، دکتر*

غالب« باد مخالف»مثنوی 229 – 212، ص 52 – 58: ش ظفر خان، محمد ، دکتر*

غالب« چرا دیر»مثنوی 190 – 129، ص 83 – 82: ش ظفرخان، محمد، دکتر*

غالب «درد و دا »مثنوی 201 – 193، ص 22 – 28: ش محمد، دکتر ظفر خان،*

غالب« رنگ و بوی »مثنوی 238 – 221، ص 21 – 20: ش

ظفر خان، محمد ، دکتر* بیان نموداری شأن نبوت : مثنوی غالب

و والیت که در حقیقت پرتو نور االنوار حضرت الوهیت است

192 – 129، ص 62: ش ظفر خان، محمد ، دکتر*

مقایسۀ مخزن االسرار نظامی و نوار امیر خسرو مطلع اال

90 – 52، ص 60: ش ظهور الدین احمد، دکتر*

غزل سرایی رومی 28 – 21، ص 21 – 20: ش ظهور الدین احمد ، دکتر*

مثنوی نگاری امیر خسرو 12 - 35، ص 60: ش عابدی ، محمود، دکتر*

ــف ــحح کش ــا مص ــو ب ــت و گ گف المحجوب

106 – 99، ص 63: ش ن عالم، محمد جا*

زبــان و ادب فارســی و گفتگــو میــان تمدنها

111 – 111، ص 25 – 21: ش عامر ، خان محمد، دکتر*

تعامل زبان وادبیات فارسی با فرهنـگ هندوان

90 – 29، ص 25 – 21: ش عامر ، خان محمد، دکتر*

وضعیت زبان فارسی در لکهنو در قرن نوزدهم میالدی

221 – 212، ص 85 – 81: ش

68دانش

224

عبدالباقی *خدمات خـانوادۀ شـیخ فخـر الـدین عراقی در نشر زبان و ادب فارسـی در

ملتان 160 – 185، ص 63: ش عظیمی، محمد*

رمضان علی کفـاش خراسـانی شـاعر ناشناخته

122 – 119، ص 59 – 56: ش علوی ، سید حمید رضا ، دکتر*

ابزارها و منابع شناخت در شعر فارسی 28 – 59، ص 22 – 28: ش علوی ، سید حمید رضا ، دکتر*

عشق و ترکیبات آن در غزلیات حافب 102 – 23، ص 65 – 61: ش علوی ، سید حمید رضا ، دکتر*

مبانی معرفـت شناسـی و آمـوزش از دیدگاه موالنا در فیه ما فیه

188 – 112، ص 62: ش علیرضا ذکاوتی قراگ لو*

یعرفی جوان شاعر شورش و شگفت 118 – 139، ص 85 – 81: ش علی شا ، سید افسر*

اهمیت زبان فارسـی در پیوسـتگیهای فرهنگی کشورهای منطقه

131 – 123، ص 25 – 21: ش علی شا ، سید افسر *

زبان و ادبیات فارسی در کشور هـای منطقه 168 – 185، ص 65 – 61: ش

علی شا ، سید افسر * گفتگوی تمدنها

108 – 93، ص 81 - 80: ش علی شا ، سید محمد*

سخن سرای بـر جسـتۀ : زیب مگسی قرن چهاردهم هجری

212 – 201، ص 25 – 21: ش الم سرور ، دکتر*

ناله های زار اقبال بر خرابه های غزنین 28 – 21، ص 65 – 61ش الم سرور، دکتر*

نقــد و بررســی شــرح حــال، دیــوان، یی غزنوی مثنویات و قصاید سنا

86 – 12، 61: ش یور حسین ، سید *

تأثیر فکر حافب شیرازی بر شعر رحمن (شاعر برجستۀ زبان پشتو)بابا 120 – 181، ص 85 – 81: ش فائ زهرا میرزا*

وزن شعر حافب شیرازی 150 – 112، ص 85 – 81: ش فراقی، تحسین ، دکتر*

هجوم تمدن غربی و تفکر اقبال مۀ علی بیاتترج 52 – 11، ص 59 – 56: ش فرحر ناز، دکتر*

که من مانند رومی گرم خونم 10 – 23، ص 59 – 56: ش فروهر ، نصرت اهلل ، دکتر*

بررسی غزلی از حافب 111 – 101، ص 83 – 82: ش

فهرست مقاالت فصلنامۀ دانش

222

فیروز ، شیرزمان ، دکتر* فلسفۀ اخالقی میر سید علی همدانی

51 – 11، ص 25 – 21: ش آفتوواو علووی ، دکتوور ، موویم قاضووی*

فاروق سولنگی ، دکتر ، بادشا سردار درۀ سند از دیدگاه تاریخ

شگفته، صـغری بـانو، پرفسـور دکتـر (مترجم)

111 – 102، ص 81 – 80: ش قریشی قلعوه داری ، احمود حسوین *

احمد ، دکتراثر حاجیه جانان بانو « مختصر ۀترجم»

دختر عبدالرحیم خانخانان 58 – 51، ص 23 – 22: ش ق لباش ، علی کمیل*

احوال و آثار شـیخ اشـراق و رسـالۀ او« عقل سرخ»

120 – 103، ص 23 – 22: ش ق لباش ، علی کمیل*

شعر فارسی خوشحال خان ختک 118 – 132، ص 61: ش قهاری ، اسماعیل*

نظــری بــه اشــعار بعضــی از شــعرای معاصر تاجیک

129 – 103، ص 52 – 58: ش کلثوم سید ، دکتر*

در شناخت گوته 16 – 11، ص 85 – 81: ش کلیم اصغر ، سید ، دکتر*

نظری به احوال و آثار مولوی 18 – 31، ص 21 – 20: ش

کو ر ، انعام الحق ، دکتر* آثار نویسـندگان برجسـتۀ شـبه قـاره

بالخصوص بلوچستان پاکستان 96 – 65، ص 63: ش الحق ، پرفسور دکتر کو ر، انعام*

سهم عالمه اقبال در انقـالب اسـالمی ایران 86 – 59، ص 82 – 88: ش کو ر ، انعام الحق ، دکتر*

سهم مرکز تحقیقات در حفب و احیـاا زبان و ادب فارسـی بـه خصـوص در

بلوچستان پاکستان 156 – 113، ص 22 – 28: ش کو ر، انعام الحق ، دکتر*

ضرت امام خمینی نصایحی چند از ح 118 – 109، ص 59 – 56: ش کیانفر ، جمشید *

هنر کتـاب آرایـی در عصـر مغـول و تیموری

28 – 23، ص 63: ش لغاری ، گل حسن ، دکتر*

عمر خیام در آیینۀ رباعیاتش 68 – 29، ص 62: ش لغاری ، گل حسن ، دکتر*

فارسـیگوی قـرن « بیـدل »قادر بخـش سیزدهم هجری

211 – 205، ص 81 – 80: ش لغاری ، گل حسن ، دکتر*

محمد عارف صنعت فارسی گوی قرن سیزدهم هجری

202 – 195، ص 23- 22: ش

68دانش

222

لغاری ، گل حسن ، دکتر* معرفی احوال و آثـار شـمس العلمـاا

میرزا قلیج بیگ 212 – 203، ص 59 – 56: ش لغاری ، گل حسن ، دکتر*

نقش زبان و ادب فارسی پیوستگیهای فرهنگی در 122 - 182، ص 22 – 28: ش ماکان، محمد ب ایی ، دکتر* اقبال « خودی»و همر« ارتی»

116 – 102، ص 82 – 188: ش ماکان ، محمد ب ایی ، دکتر*

اقبال شناسی در ایران 138، 129، ص 21 – 20: ش ماکان ، محمد ب ایی ، دکتر*

اقبال و غرب اندیشی 20 – 52، ص 23 – 22: ش ماکان ، محمد ب ایی ، دکتر*

اقبال و مفهوم سرزمین مادری 10 – 33، ص 22 – 28: ش ماکان ، محمد ب ایی ، دکتر*

قلندران شهر عشق : اقبال و هسه 18 – 35، ص 61: ش ماکان ، محمد ب ایی ، دکتر*

کورسو شمعی کـه خورشـید : سنایی شد 156 – 112ص ، 65 – 61: ش ماکان ، محمد ب ایی ، دکتر*

شناخت شـهودی در تصـور کانـت و اقبال 22 – 12، ص 25 – 21: ش

ماکان ، محمد ب ایی ، دکتر* عشق و عقل از دیدگاه اقبال

122 – 115، ص 85 – 81: ش ماکان ، محمد ب ایی ، دکتر*

ــوم ــاالحق»مفه ــال و « ان ــزد اقب در ن شریعتی

131 – 122ص ، 83 – 82: ش مح ق ، اسد اهلل *

امیر علی شیر نوایی 115 – 113، ص 83 – 82: ش مرادی شا مردان قل*

حضرت مخدوم قلی فراغی شاعر شهیر متفکر و عارف نامی ترکمن

10 – 25، 52 – 58: ش مروت ، الم ناصر ، دکتر*

نگاهی در مسلک و مشرب و اسـلوب اشعار وی شیخ عطار در آئینۀ آثار و

122 – 183، ص 52 – 58: ش مصطفوی سب واری ، رضا ، دکتر*

اقبال و گفتگوی تمدنها 126 – 115، ص 81 -80: ش مصطفوی سب واری ، رضا ، دکتر*

اندیشه های مبارزاتی و زور ستیزی در ــال ــر محمــد اقب اشــعار فارســی دکت

الهوری 51 – 11، ص 55 – 51: ش کترمصطفوی ، رضا ، د*

ترجمۀ کهن فارسـی تـاریخ طبـری و ارزشهای آن

26 – 21، ص 62: ش

فهرست مقاالت فصلنامۀ دانش

222

مصطفوی سب واری ، رضا ، دکتر* دو ترجمــۀ ســرائیکی ناشــناخته از

رباعیات خیام و نقد و بررسی آنها 61 – 21، ص 59 – 56: ش مصطفوی سب واری ، رضا ، دکتر* در پاکستان « ذکر جمیل سعدی »

26 – 21، ص 89 – 86: ش مصطفوی سب واری، رضا ، دکتر*

سهم ایران در تمدن درۀ سند 61 – 25، ص 83 – 82: ش مصطفوی ، رضا ، دکتر*

ســهم ســید علــی همــدانی در انتقــال فرهنگ ایران و اسالم به شبه قاره

10 – 33، ص 25 – 21: ش مصطفوی سب واری ، رضا ، دکتر*

سهم کتابخانۀ گنج بخش در گسـترش «ص»نتهای پیامبر اکرم س

120 – 109، ص 21 – 20: ش مصطفوی ، رضا ، دکتر*

سیمای سمرقند در ادب پارسی 50 – 15، ص 23 – 22: ش مصطفوی ، رضا ، دکتر*

گل محمد ناطق مکرانی و اخـالص و (ع)ارادتش به حضرت علی

108 – 103، ص 22 – 28: ش مصطفوی سب واری ، رضا ، دکتر*

چیست و مولوی کیست ؟ مثنوی 30 – 22، ص 21 – 20: ش مصطفوی ، رضا ، دکتر*

مضمون آفرینی و گونه گونی مضامین در سبک شعر دکتر محمد اقبال

90 – 65، ص 82 – 88: ش مظهر ، محمد سلیم، دکتر *

ــی در ــکدۀ خاورشناس ــدمات دانش خ احیای متون فارسی

116 – 109، ص 63: ش حمد سعیدم: مع الدین*

اسـرار )اقبال و اندیشۀ خـود آگـاهی (خودی ورموز بیخودی

56 – 51، ص 82 – 88: ش ملک ابر، مهدی ، دکتر*

انتخاب شهادت برای اصـالح : عاشورا و هدایت

50 – 15، ص 62: ش ملک فتح محمد، پرفسور*

اقبال، اثبات نبوت وتصور پاکستان 50 – 11، ص 82 – 88: ش ، سید مرتضیموسوی *

ارزشهای اخالقی و انسانی در ادبیـات فارسی

116 – 102، ص 22 – 28: ش موسوی ، سید مرتضی*

اهمیت مثنوی موالنا در شبه قاره 62 – 22، ص 21 – 20: ش موسوی ، سید مرتضی *

ایران شناسی و ایران شناسان برجسـته در پاکستان طی قرن بیستم میالدی

98 – 22، ص 61: ش موسوی ، سید مرتضی*

بازتاب اندیشۀ اقبال در افکـار و آثـار استاد غالم رضا سعیدی

121 – 119، ص 82 – 88: ش

68دانش

222

موسوی ، سید مرتضی* پهنا و ژرفای احیای متـون فارسـی در

شبه قاره 81 – 81، ص 63: ش موسوی ، سید مرتضی*

تبلور زبان و ادب فارسـی در حیـات پاکستان فردی و اجتماعی

121 – 112، ص 62: ش موسوی ، سید مرتضی*

حافب شناسی در شبه قاره 108 – 91، ص 25 – 21: ش موسوی ، سید مرتضی*

زبان و ادب فارسی در قرن بیسـتم در پاکستان

210 – 162، ص 65 – 61: ش موسوی ، سید مرتضی*

سهم تـراجم آثـار فارسـی و اردو در تنویر افکار

112 – 102، ص 89 – 86: ش موسوی ، سید مرتضی*

سهم نویسندگان وسخنوران شبه قـاره در ادبیات فارسی

61 – 23، ص 29 – 26: ش موسوی ، سید مرتضی*

شخصیت، احوال و آثار امیر خسرو از دیدگاهی تازه

101 – 91، ص 60: ش موسوی ، سید مرتضی*

فلسفه و چگونگی گفتگو میان تمدنها 61 – 22، ص 81 – 80 :ش

موسوی ، سید مرتضی* نقش مرکز تحقیقات فارسی در حفب و احیاا و توسعۀ زبان وادب فارسـی در

منطقه 181 – 152، ص 23 – 22: ش میرزایف ، عبدالغنی، پرفسور*

نکــاتی چنــد از تــاریخ روابــط ادبــی ماوراالنهر وسند

132- 123ص : 60: ش دکتر ناصر ، نصر اهلل ،*

ــق وی ــار و عالی ــی افک ــدوم قل مخبامســلمانان شــبه قــاره و تــأثیر زبــان

فارسی در اشعار او 20 – 52، ص 52 – 58: ش نجم الرشید ، دکتر*

رسالۀ تادیـب الزنـدیق فـی تکـذیب الصدیق

220 – 193، ص 21 – 20: ش نجم الرشید ، دکتر*

زاداآل مزلۀرسالۀ تحقیق السداد فی 218 – 192، ص 85 – 81: ش نجم الرشید ، دکتر*

نگاهی به موسیقی شعر حافب شیرازی 102 – 95، ص 23 – 22: ش نسرین ، عصمر ، دکتر*

عرفای فارسیگوی سند 112 – 102، ص 25 – 21: ش نعمانی ، رئیس احمد، دکتر*

شبلی کـی فارسـی کلیـات پـر ایـک طائرانه نظر

226 – 211، ص 55 – 51: ش

فهرست مقاالت فصلنامۀ دانش

222

ی ، روح اهلل ، سیدن و* گفتگوی تمدنها از دیدگاه عشق

132 – 123، ص 85 – 81: ش ن وی، روزینه انجم*

ــایی و مســلمانان در ــای جغرافی مرزه دیدگاه اقبال الهوری

80 – 53، ص 59 – 56: ش ن وی ، سید حسین عارف*

ترجمه های متون فارسی به زبان هـای پاکستانی

128 – 62، ص 29 – 26: ش نکهر فاطمه*

نثر فارسی نامه نویسی غالب و معاصرین وی در ایران

191 – 165، ص 82 – 88: ش نوایی ، عبدالحسین ، دکتر*

الهام ملک زاده میراث فرهنگی امیـر کبیـر و خـدمات

او ۀجاودان 61 – 19، ص 85 – 81: ش نوری ، شهال سلیم ، دکتر*

ال آیندۀ مسلمانان در آیینۀ شعر اقب 188 – 113، ص 60: ش نوری ، شهال سلیم ، دکتر*

حدود و قدامت اصفهان 21 – 82، ص 83 – 82: ش نوری ، شهال سلیم ، دکتر*

خراسان سرزمین نوابغ 160 – 121، ص 85 – 81ش نوری ، شهال سلیم ، دکتر*

زبان و هنر و فنون ایرانی در سند

131 – 122، ص 22 – 28: ش ری ، شهال سلیم ، دکترنو*

مشــابهت در عــروج و زوال خــانواده های برامکه و نظام الملـک و جـوینی

وخدمات ادبی و فرهنگی آنان 91 – 61، ص 23 – 22: ش نوشاهی ، عارف ، دکتر *

بازشناسی متون فارسی در شـبه قـاره پاکستان و هند

50 – 15، ص 63: ش نوشاهی ، عارف ، دکتر *

یاا و ازهار االدویه تمثال اش 106 – 92، ص 59 – 56: ش نوشاهی ، عارف ، دکتر *

شرح رباعی ابوسعید ابوالخیر )حورائیه ( میهنی 168 – 129، ص 81 – 80: ش نوشاهی ، عارف ، دکتر *

نامه های شاه طاهر دکنی 32 – 23، ص 25 – 21: ش نوشاهی ، عارف ، دکتر *

ایـران و نقش مرکز تحقیقات فارسـی پاکستان در حفب میراث مشترک

112 – 132، ص 22 – 28: ش نوشاهی ، گوهر ، دکتر*

شعر ایران بعد از انقالب اسالمی 126 – 121، ص 21 – 20: ش نیازف، صفربیردی * (ترجمه)،لی ، محمد مهدی، دکترتوس

بیرام خان فرزند بزرگ مردم ترکمن 29 – 21، ص 52 – 58: ش

68دانش

232

ازف صفربیردی نی* توسلی، محمد مهدی ، دکتر

بنیانگـذار ادبیـات : مخدوم قلی فراغی کالسیک ترکمنستان

58 – 52، ص 52 – 58: ش ورایچ ، محمد ضنفر علی*

نگاهی به دستنبوی میرزا اسد اهلل غالب 202 – 165، ص 60: ش سونیل گوپتوا، ،دکتر وسانر شیند *

دکتر ، الجوانتی شاهانی لی، محمد مهدی ، دکتر، ترجمهوست

لزوم همکاری متقابل برای درک میراث مشترک فرهنگی

28 – 83، ص 55 – 51: ش همدانی ، سید محمد جواد،دکتر*

حدیث قاهری و دلبری در شعر فارسی اقبال 128 – 119، ص 22 – 28: ش

یمین خان ، دکتر* انتزاع تدریس فارسـی در پاکسـتان و

ایی برای احیای آن پیشنهاده 112 – 135، ص 83 – 82: ش یمین خان ، آقا، دکتر*

اوالد خلیل از دیدگاه اقبال 98 – 91، ص 82 – 88: ش یمین ، آقا ، دکتر*

پیغام اقبال به امت اسالم 106 – 95، ص 21 – 20ش یمین خان ، آقا، دکتر*

مقام علی در نظر اقبال 136 – 135، ص 85 – 81: ش یمین خان ، آقا ، دکتر*

نیاز کنـونی جهـان اسـالم بـه فلسـفۀ خودی اقبال

222 – 203، ص 23 – 22ش

68دانش

212

فهرست متون – 3 (به ترتیب الفبایی عنوان متون)

غمات اصول الن*

صابر علی بن محمد پناه

محمد اطهر مسعود ، به کوشش

16 – 9، ص 65 – 61: ش

انیس العشاق *

موالنا شرف الدین حسن بن محمد

رامی تبریزی

محمد حسین تسبیحی ، دکتر،

به کوشش

12 – 9، ص 23 – 22: ش

ج یرۀ مثنوی*

یوسف سینه چاک

نعمت اهلل ایران زاده، دکتر به کوشش

30 – 9، ش 22 – 28: ش

دیباچۀ خوان نعمر *

نعمت خان عالی شیرازی

کوشش محمد حسین تسبیحی ، دکتر به

21 – 9، ص 21 – 20ش

دیوان حسین *

میر حسین علی خان تالسور

نعمت اهلل ایران زاده ، دکتر به کوشش

12 – 6، ص 62: ش

دیوان کرم *

(سراینده)میر کرم علی خان تالپور

محمد حسین تسبیحی ، دکتر ،

به کوشش

18 – 9، ص 81 – 80: ش

رسالۀ تینیه *

ود بن حسن حسنی نظام الدین محم

نعمت اهلل ایران زاده ، دکتر، به کوشش

11 – 9، ص 25 – 21: ش

(رباعیات)ۀ شرح ابیات رسال*

سید احمد بن سید جالل الدین کاسانی

سید سراج الدین ،دکتر ، به کوشش

28 – 13، ص 55 – 51: ش

رسالۀ ع بات *

میر سید علی همدانی

به کوشش ،سعید بزرگ بیگدلی، دکتر

30 – 11، ص 83 – 82: ش

رسالۀ مرآت الوجود – 1*

الفوائد فی ن ل الع اید رسالۀ – 4*

مجموعۀ آثار شاه داعی الی اهلل )

(شیرازی

به کوشش ،سعید بزرگ بیگدلی ، دکتر

20 – 10، ص 59 -56: ش

(باتوضیحات)رسالۀ مشتیه *

میر سید علی همدانی

دکتر، به کوششنعمت اهلل ایران زاده ،

68دانش

212

32 – 13، ص 61: ش

رساله ن د و بررسی کتاو هایی از *

تاریخ

از ناشناس

احمد منزوی ، استاد به کوشش

22 – 9، ص 82 – 88: ش

سواد الوجه *

سید احمد بن سید جالل الدین کاسانی

سید سراج الدین ، دکتر ، به کوشش

22 – 9، ص 52 – 58: ش

(سه داستان سمبولیک ) شجرۀ طیبه *

کنجاهی« صداقت» محمد ماه

عارف نوشاهی، دکتر و معین نظامی،

کتر ، به کوششد

32 – 9، ص 60: ش

قصیدۀ صنایع و بدایع ساوجی*

،محمد حسین تسبیحی ، دکتر

به کوشش

26 – 9، ص 85 – 81: ش

مجموعۀ آ ار فارسی علی اکبر *

(هو 11قرن )باخرزی

ی ، دکترعارف نوشاه

21 – 9، ص 63: ش

م دمۀ نسخۀ خطی طب ات اکبری *

گ ینشی پیرامون تاریخ نویان

خواجه نظام الدین احمد بن محمد

مقیم هروی

به کوشش ،دکتر ،محمد مهدی توسلی

10 – 9، ص 89 – 86: ش

مناظرۀ شانه و آیینه *

میر علی کبیر

به کوششدکتر ، نعمت اهلل ایران زاده ،

20 – 9، ص 29 – 26: ش

68دانش

212

شعر فارسی امروز شبه قاره – 4 (به ترتیب الفبایی نام سخنوران )

جاوید ،آفاقی* نشید نیایش

239 – 236، ص 21 – 20: ش جاوید ،آفاقی* غزل

210، ص 85د – 81: ش جاوید ،آفاقی*

خیز ای جوان تازه خون 205 – 201، ص 83 – 82: ش جاوید ،آفاقی* زنده قائد تا قیامت هست قرآن شما

211، ص 89 – 86: ش جاوید ،آفاقی*

دانش نو 228، ص 23 – 22: ش آهن ، اخالق احمد، دکتر *

چشمان شرر بار 209، ص 60: ش آهن ، اخالق احمد، دکتر*

؟...پس چه باید کرد ای امت 200 – 199، ص 29 – 26: ش ی، صابرابوهر*

قطعات 201 – 200، ص 82 – 88: ش ابوهری، صابر* قطعات

190، ص 55 – 51: ش ابوهری، صابر*

غزل

211، ص 85 – 81: ش ابوهری، صابر*

(قطعات)« ص»حضرت محمد 232، ص 21 – 20: ش ابوهری، صابر*

غزل 235، ص 81 - 80: ش ابوهری، صابر*

محرم اسرار حق 212، ص 22 – 28: ش احمد شهریار *

به حد آتش دل 212، ص 65 – 61: ش احمد شهریار *

موجود و عدم 191، ص 63: ش اختر شیرانی ، پروین دخر *

«ص»نعت رسالت مبب 166، ص 55 – 51ش ارشد محمود ناشاد*

متاع دل و جان 191، ص 63: ش ارشد محمود ناشاد *

غزل 230ص ، 23 -22: ش اسیر ، محمد وزیر ، مولوی*

دیدار حق 200، ص 83 – 82: ش

68دانش

2

اشرف ، سید وحید ، دکتر * قصیدۀ نعتیه

195، ص 82 – 88: ش اشرف ، سید وحید ، دکتر*

قصیدۀ نعتیه 232 – 231، ص 81 – 80: ش اشرف ، سید وحید ، دکتر *

قصیدۀ نعتیه 195، ص 82 – 88: ش ید وحید ، دکتر اشرف ، س*

مناجات 208 – 205، ص 61: ش اشرف ، سید وحید ، دکتر *

قصیدۀ نعتیه 238 – 235، ص 65 – 61: ش اشرف ، سید وحید ، دکتر *

عشق 161، ص 63: ش اکبر، رضیه *

آن روزی 220، ص 89 – 86: ش اکبر ، رضیه* !ای یار

192 – 191، ص 55 – 51: ش یه اکبر ، رض*

با که گویم 203، ص 82 – 88: ش اکبر، رضیه * بهمن 22 203، ص 83 – 82: ش اکبر ، رضیه *

جادۀ تنها

215، ص 21 – 20: ش اکبر ، رضیه *

!دل سر چشمۀ محبت 236، ص 81 – 80: ش اکبر ، رضیه *

زندگی من 212 – 211، ص 52 – 58: ش اکبر ، رضیه *

پیمان با عشق 229، ص 23 – 22: ش اکبر ، رضیه* سیاوفرد 211 – 210، ص 60: ش اکبر ، رضیه *

گوهر تنهایی 212 – 211، ص 62: ش اکبر ، رضیه *

کبوتر زخمی 206، ص 29 – 26: ش اکبر ، رضیه* اقبال روشن فکر

210 – 239، ص 65 – 61: ش اکبر ، رضیه *

رابعه قزداری 190، ص 63: ش اکبر ، رضیه*

متن دلم ! ای کاش 239، ص 85 – 81: ش اکرام ، سید محمد اکرم ، دکتر *

درخت یا منار 235، ص 81 – 80: ش

فهرست مقاالت فصلنامۀ دانش

3

ال ادری، سید شاکر * گفتگوی رسـول صـلی اهلل علیـه وآلـه

وسلم 233، ص 85 – 81: ش ال ادری ، سید شاکر*

« ص»نعت رسول مقبول 223، ص 23 – 22: ش ال ادری ، سید شاکر*

«ص»نعت رسول مقبول 212 – 211، ص 22 – 28: ش امروهوی ، خیال ، دکتر *

نذر روح حضرت امام خمینی 232 – 238، ص 65 – 61ش رور سی ،انبالوی*

انقالب ملک ایران روشنی است 218، ص 59 – 56: ش انجم خلیق *

غزل 239، ص 81 – 80: ش اسلم ، دکتر انصاری ،* ای نام عزیز تو

206 – 202، ص 61: ش انصاری ، اسلم ، دکتر*

گنج معانی 208، ص 62: ش انصاری ، اسلم ، دکتر*

میخانۀ گل 236، ص 65 – 61: ش انصاری ، اسلم ، دکتر*

صبح درخشان 161، ص 63: ش

انصاری ، محمد ولی الحق، پرفسور* القادر بیدلبه استقبال از عبد

220 – 219، ص 89 – 86: ش انصاری ، محمد ولی الحق، پرفسور*

به استقبال از عبدالقادر بیدل 213 – 212، ص 21 – 20: ش انصاری ، محمد ولی الحق، پرفسور*

غزل 206 – 202، ص 83 – 82: ش انصاری ، محمد ولی الحق، پرفسور *

غزل 210 – 239، ص 52 – 58: ش انصاری ، محمد ولی الحق، پرفسور *

به استقبال از عبدالقادر بیدل 226 - 222، ص 23 – 22: ش انصاری، محمد ولی الحق ، پرفسور *

تاریخ وفات خانم دکتر سیده عابده ولی الحق 211، ص 59 – 56ش بخاری، طالب *

اقبال ما 202، ص 83 – 82: ش براهویی ، جوهر*

نعت 213، ص 89 – 86: ش براهویی ، جوهر *

یاد ایام 211، ص 21 – 20: ش براهویی ، جوهر*

غزل 166، ص 55 – 51: ش

68دانش

4

براهویی ، مولوی عبدالخالق ابابکی* بخش فارسی

212، ص 85 – 81: ش تأ یر ، صدیق *

غزل 169، ص 55 – 51: ش تأ یر ، صدیق *

غزل 212، ص 85 – 81: ش یر ، صدیقتأ *

غزل 219، ص 89 – 86: ش تأ یر ، صدیق*

غزل 213، ص 21 – 20: ش تأ یر ، صدیق *

متاع بی نیازی 229 – 226، ص 23 – 22: ش تأ یر ، صدیق*

در طرح نظیری 216، ص 22 – 28: ش تأ یر ، صدیق*

رنج و راحت برطرف 212، ص 61: ش تأ یر ، صدیق*

حدیث عشق 205ص ، 62: ش تأ یر ، صدیق*

آمد شعر است 201، ص 29 – 26: ش تا ، علی بابا *

بهار امید

213، ص 62: ش ، محمد حسین ، دکتر «رها»تسبیحی *

گفت و گو میان تمدن ها 210، ص 81 – 80: ش تسبیحی ، محمد حسین ، دکتر*

محبت نامه 236، ص 85 – 81: ش ، دکتر تسبیحی ، محمد حسین*

مطهری نامه 215، ص 89 – 86: ش تسبیحی ، محمد حسین ، دکتر*

معلم نامه 202 – 201، ص 83 – 82: ش ، محمد حسین ، دکتر «رها»تسبیحی *

(روز اقبال)= یوم اقبال 198، ص 82 – 88: ش تسبیحی ، محمد حسین ، دکتر *

مادر ملت نامه 225، ص 23 – 22: ش ی ، محمد حسین ، دکتر تسبیح*

منزوی نامه 218 – 211، ص 60: ش تسبیحی ، محمد حسین ، دکتر*

ظهور الدین احمد نامه 211 – 209، ص 61: ش تسبیحی ، محمد حسین ، دکتر*

میراث مکتوب نامه 209 – 202، ص 62: ش تسبیحی ، محمد حسین ، دکتر*

گنج بخش نامه 201 – 202، ص 29 – 26: ش

فهرست مقاالت فصلنامۀ دانش

2

تسبیحی ، محمد حسین ، دکتر* خدابخش میراث مکتوب

162 – 165، ص 63: ش تسبیحی ، محمد حسین ، دکتر*

میراث مکتوب نامه 213 – 212، ص 65 – 61: ش تسبیحی ، محمد حسین ، دکتر *

سفر عشق 211، ص 21 – 20: ش ، محمد حسین ، دکتر«رها»تسبیحی *

دیدار 212ص ، 59 – 56: ش جامسوری ، کیفی*

افشان 211 – 213، ص 61: ش جامسوری ، کیفی *

چرا طور 211 – 210، ص 62: ش جسکانی، محمد اقبال*

طبیب خراسان 205، ص 29 – 26: ش جسکانی، محمد اقبال* !امام من ( ع)ای علی

238، ص 65 – 61: ش جسکانی، محمد اقبال*

دوستی پاک و ایران 215، ص 22 – 28: ش جسکانی، محمد اقبال*

مرد یگانه 206، ص 60: ش جعفری ، م صود *

غزل

219، ص 59 – 56: ش جعفری ، م صود *

غزل 211، ص 85 – 81ش جعفری ، م صود *

آتش فراق 203، ص 82 – 88: ش

جالل ، سید قاسم ، دکتر* افکار نو

210، ص 60: ش ید قاسم ، دکترجالل، س*

جرأت سقراط 216، ص 22 – 28: ش جالل، سید قاسم ، دکتر *

روح کالم 201، ص 29 – 26: ش حسن ، رشید ، دکتر*

غزل 216 – 212، ص 61: ش حسن، رشید ، دکتر * «در کتاب عمر»

212، ص 62: ش حسن، رشید ، دکتر *

نوای تلخ 193، ص 63: ش منصور احمدسید ،خالد*

«رح»گنج بخش فیض عالم 215، ص 59 – 56: ش خواجه منظر حسن ، منظر *

گربۀ مسکین 218، ص 21 – 20: ش

68دانش

2

خوارزمی ، سید نفیس، پرفسور * در دل مکان تو

228- 225، ص 25 – 21ش خوارزمی ، سید نفیس ، پرفسور*

مرحبا ای انقالب 192، ص 82 – 88: ش ید نفیس، پرفسورخوارزمی ، س*

انقالب ایران 211، ص 65 – 61: ش داعی، خیر محمد *

چکامۀ میرزا قلیج بیگ 199 – 196، ص 82 – 88: ش داعی، خیر محمد *

دودمان فارسی 208 – 205، ص 83 – 82: ش داعی، خیر محمد *

تیغ عاشق 211 – 210، ص 85 – 81: ش داعی بامیانی ، خیر محمد *

شیرین سخن غالب 212 – 211، ص 81 – 80: ش دلدار*

ارمغان فارسی 238، ص 85 – 81: ش دلدار*

کمان 202، ص 82 – 88: ش رضاپور ، سلطان ع ی *

آرزو 232، ص 81 – 80: ش رضایی، علی رضا *

آرزوی پرپر

211، ص 21 – 20: ش رضایی، علیرضا *

سوخته 239، ص 85 – 81: ش یی، علیرضا رضا*

زحمت عاشقی 202، ص 82 – 88: ش رضایی، علی رضا *

حرم دیده 202 – 208، ص 83 – 82: ش رضوی ، ابوالحسن واحد *

صلی اهلل علیه وآله وسلم 202، ص 61: ش رضوی؛ ابوالحسن واحد *

صلی اهلل علیه وآله وسلم 203، ص 60: ش رضوی، صاحب اد واحد * نعت 239، ص 52 – 58: ش رضوی ، صاحب اد ابوالحسن واحد *

چه کردی 166، ص 63: ش رضوی ، سلمان *

اقبال: دیدۀ بینای من 205، ص 62: ش رضوی، سلمان *

بیا امشب 163، ص 63: ش رضوی، سید سلمان *

به مناسبت سالروز ارتحال امام خمینی 201، ص 83 – 82: ش

فهرست مقاالت فصلنامۀ دانش

2

رضوی، سلمان * ق با شعرعش 228، ص 25 – 21: ش رضوی، سلمان *

«ص»نعت سرور کائنات 192، ص 29 – 26: ش رضوی ، سید سلمان *

ایران و پاکستان 232، ص 65 – 61: ش رضوی، سید سلمان *

دلبری داند 206، ص 61: ش رضوی ، سلمان *

شرف زندگی 215، ص 22 – 28: ش رضوی ، سید سلمان *

مر چیست دور ق 208، ص 60: ش زیدی ، شیدا*

بر بساط طلبت 215، ص 61: ش زیدی، شیدا*

سراچۀ اضداد 201، ص 62: ش زیدی، نصرت *

سعدی 211، ص 59 – 56: ش ساحل ، شفیق*

به حضور امام خمینی 231، ص 81 – 80: ش سعید، منظور الوهاو *

شوق نامه

212، ص 81 – 80: ش ن پوری ، محمد عبدال یومسلطا* طارق

(ص)نعت موالی کائنات 162، ص 63: ش سلطانسوری ، محمد عبدال یوم طارق*

اسالم آباد « دانش»قطعۀ تاریخ فصلنامۀ 211، ص 62: ش سمن ع ی *

به ایران آمدم 215 – 211، ص 61: ش سمن ع ی *

تو کی هستی 202، ص 60: ش سمن ع ی *

وروز جشن ن 218، ص 22 – 28: ش سمن ع ی * پدر 222، ص 23 – 22: ش سمن ع ی *

دانش افزایی 191، ص 63: ش سمن ع ی *

(ص)نعت رسول اکرم 202، ص 62: ش سمن ع ی *

من که هستم ؟ زن ، انسان 202 – 208، ص 29 – 26: ش سمن ع ی *

معلم من ؛ ماه من 221، ص 25 – 21: ش

68دانش

2

سمن ع ی * چرا می روی

211 – 210، ص 65 – 61: ش سیتائی ، بشیر*

در یاد دوست 218، ص 61: ش سیتائی ، بشیر*

ز خود بیگانه 192، ص 63: ش سیتهی وفا ، محمد یونس *

موالی روم 221، ص 23 – 22ش صبا ، محمد صادق *

گله از دل 215، ص 22 – 28: ش شا ضعیف ، محمد*

(ص)نعت رسول خیر البشر 203، ص 62: ش ضعیف ، محمد شا *

نعت شریف 223، ص 23 – 22: ش ظفر عباس *

جلوه بر کنار آبجو 216 – 212، ص 22 – 28: ش ظفر عباس *

نقش ثبات 210، ص 52 - 58: ش ظفر عباس *

فریاد 239، ص 81 – 80: ش ظفر عباس *

مشام وفا

193ص ، 63: ش ظفر، محمد سرفراز ، دکتر *

دورۀ دانش افزایی 220، ص 59 – 56: ش ظفر، محمد سرفراز، دکتر*

زنده باد 205، ص 60: ش ظفر، محمد سرفراز، دکتر *

پیکار با ظالم 212، ص 65 – 61: ش ظفر ، محمد سرفراز ، دکتر *

غم مخور 222 - 221، ص 25 – 21: ش سرفراز، دکتر ظفر، محمد*

از تنگی و فراخی 209، ص 61ش عش ی، الیاس *

غزل 190، ص 55 – 51: ش عش ی، الیاس *

غزل 213 – 212، ص 62: ش عش ی، الیاس، دکتر *

غزل 216، ص 61: ش عطیۀ خلیل عرو ،پرفسور دکتر *

من و تو 162، ص 55 – 51: ش عظمی زرین نازیه *

پسند آمد 206، ص 29 – 26: ش

فهرست مقاالت فصلنامۀ دانش

2

عظمی زرین نازیه * شعر حافب

236، ص 65 – 61: ش عظمی زرین نازیه *

(ص)نعت رسول مقبول 202، ص 62: ش عظمی زرین نازیه *

نوای دل 169، ص 63: ش عظمی زرین نازیه *

ابیات موالنا 208، ص 60: ش عظیمی ، فضل الرحمن *

غزل 201، ص 82 - 88: ش عظیمی ، فضل الرحمن *

غزل 238، ص 81 – 80: ش عظیمی ، فضل الرحمن *

انقالب اسالمی ایران 218، ص 59 – 56: ش عظیمی ، فضل الرحمن* سعدی شیرازی

235، ص 85 – 81: ش عظیمی ، فضل الرحمن *

غزل 169 – 166، ص 55 – 51: ش عظیمی ، فضل الرحمن * دعا 211، ص 22 – 28: ش عظیمی ، فضل الرحمن *

از مهر حسنش

200، ص 29 – 26: ش عظیمی ، فضل الرحمن* بزم فا رسی

218 – 215، ص 65 – 61: ش عظیمی ، فضل الرحمن *

حافب شیرازی 222، ص 25 – 21ش ازی ، محمود احمد ، دکتر *

لمحه ای از عمر دل 163، ص 63: ش تر ازی ، محمود احمد ، دک*

عالم تاب و تب دل 232، ص 65 – 61: ش ازی ، محمود احمد ، دکتر*

جمال خواجۀ یثرب 202 – 208، ص 61: ش فای زهرا میرزا *

اقبال ما اقبال ما 169، ص 63: ش فای زهرا میرزا*

زن گوهر دریای عزت 216، ص 89 – 86: ش فای زهرا میرزا*

کاروان عشق 232، ص 81 – 80: ش فای زهرا میرزا *

رمزهای سر حق 201 – 203، ص 83 – 82: ش فای زهرا میرزا *

لطف خدایی 200، ص 82 – 88: ش

68دانش

12

فای زهرا میرزا* (ع)مشتاق دیدار حسین

210، ص 21 – 20: ش فای زهرا میرزا*

مهر و الفت 212، ص 59 – 56: ش فای زهرا میرزا* نت نیمۀ شعبان میم 235 – 231، ص 85 – 81: ش فای زهرا میرزا *

وصال دوست 213، ص 52 – 58: ش فای زهرا میرزا *

شمع سوزان 226، ص 23 – 22: ش فای زهرا میرزا*

خیال تو از دل نمی رود 218، ص 22 – 28: ش فای زهرا میرزا *

به مناسبت سالگرد انقالب اسالمی 201، ص 60: ش فای زهرا میرزا *

به بزرگداشت از مولوی 209 – 206، ص 61: ش فای زهرا میرزا*

یوسف گل پیرهن 201، ص 62: ش فای زهرا میرزا*

(ص)نعت حضرت ختمی مرتبت 196 – 192، ص 29 – 26: ش فای زهرا میرزا*

حافب شیرین سخن

222، ص 25 – 21: ش زهرا میرزافای*

انفاس محبت 211، ص 65 – 61: ش فتانه محبوو *

شهر بدبختی 210، ص 65 – 61: ش فتانه محبوو*

به زیبایی 221، ص 25 – 21: ش فتانه محبوو *

شب و روز 196، ص 29 – 26: ش فتانه محبوو*

قصۀ درد و تباهی 210 – 209، ص 62: ش فتانه محبوو * رۀ رخشان فردوسیچه 213 – 212، ص 61: ش فتانه محبوو *

شفای عشق 206، ص 60:ش فتانه محبوو *

راز و نیاز 212، ص 22 – 28: ش فتانه محبوو*

چند دو بیتی 230، ص 23 – 22: ش فتانه محبوو *

ای بی وفای من 215، ص 21 – 20: ش

فهرست مقاالت فصلنامۀ دانش

11

فتانه محبوو* چو چشم باز می کنی

191، ص 63: ش قادری ، افتخار احمد، حافظ *

حضرت موالنا و مثنوی معنوی و قونیـۀ مبارک

212، ص 22 – 28: ش قاضی حبیب الحق*

محمد علی جناح 162، ص 63: ش قاضی حبیب الحق*

نغمۀ توحید الهی 201، ص 62: ش ق لباش ، جاوید اقبال *

بزم آرامش 213،ص 61: ش باش ، جاوید اقبالق ل*

در رثای مادر 166، ص 63: ش ق لباش ، جاوید اقبال*

مثنوی رومی 238، ص 85 – 81: ش ق لباش ، جاوید اقبال* اقبال و شریعتی

203، ص 62: ش ق لباش ، جاوید اقبال *

بزمی در بهار 201، ص 60: ش ق لباش ، جاوید اقبال*

بسی رنج بردم 239 – 236، ص 65 – 61: ش

ق لباش ، علی کمیل ، دکتر* شهره ی بازار من

212 – 211، ص 65 – 61: ش ق لباش ، علی کمیل ، دکتر*

از امروز و فردا 211، ص 62: ش ق لباش ، علی کمیل ، دکتر*

اما نشدم 211، ص 61: ش ق لباش ، علی کمیل ، دکتر*

یا حی یا حی 191، ص 63: ش اظمی ، سید حسنین ک*

دیداری از روضۀ مطهر امام ثامن االئمه (ع)

231 – 233، ص 81 – 80: ش کفایر محی الدین *

دختری از ملت اسالمی 192، ص 63: ش گوندل اد شهباز خان *

دیده ی دل 201، ص 82 – 88: ش لبنی سنبل*

(ص)نعت حضرت رسول اکرم 236، ص 21 – 20: ش مصطفی *

پرواز خیال 219 – 216، ص 59 – 56: ش موسوی ، سید جواد *

کشمیر و فلسطین 216، ص 65 – 61: ش میرزا اسد بیگ *

غربت

68دانش

12

221، ص 23 – 22: ش نظامی ، معین ، دکتر*

در لحظه ای سبز 213 – 212، ص 52 – 58: ش نظامی ، معین ، دکتر*

سایه ها 212 – 218، ص 89 – 86: ش نظامی ، معین ، دکتر*

چرا خوابم نمی آید 212 – 218، ص 61: ش نظامی ، معین ، دکتر*

آبروی خاک 202، ص 29 – 26: ش نعمانی ، رئیس احمد، دکتر*

غزل 162، ص 55 – 51: ش نعمانی ، رئیس احمد، دکتر*

غزل 210، ص 52 – 58: ش نعمانی ، رئیس احمد، دکتر *

غزل 238، ص 81 – 80: ش نعمانی ، رئیس احمد، دکتر*

« ص»نعت رسالت ماب 200، ص 83 – 82: ش نعمانی ، رئیس احمد، دکتر*

شکوۀ دل 232، ص 85 – 81: ش نعمانی ، رئیس احمد، دکتر*

غزل 212، ص 89 – 86: ش

نعمانی ، رئیس احمد، دکتر* چشم شوق

210، ص 21 – 20: ش رئیس احمد، دکترنعمانی ، *

کتاب عالم راز 161، ص 63: ش نعمانی ، رئیس احمد، دکتر*

حال سوختۀ جانان 209، ص 60: ش نعمانی ، رئیس احمد، دکتر*

سر تابوت مادر 211 – 212، ص 22 – 28: ش نعمانی ، رئیس احمد، دکتر*

طاهره پروین 223 – 222، ص 25 – 21: ش مد، دکترنعمانی ، رئیس اح*

لرزۀ زمین 196 – 192، ص 82 – 88: ش نعمانی ، رئیس احمد، دکتر*

تاریخ وفات موالنا سید ابوالحسن علـی ندوی 213، ص 59 – 56: ش نوشاد ، فدا حسین *

فلسطین 212، ص 65 – 61: ش نوشاد ، فدا حسین *

لبنان 212، ص 65 – 61: ش

68دانش

2

ادب امروز ایران – 5

:داستان کوتاه –لف ا

(به ترتیب الفبایی عنوان داستان کوتاه)

پشر صحنه *

نجفی، عبدالمجید

123 – 189، ص 62: ش

چه قدر ماهی ها را دوسر دارم *

یوسفی ، محمد رضا

185 – 159، ص 82 – 88: ش

ح وق سرما *

احمدی، حسن

156 – 119، ص 63: ش

وسر درختی که پرند ها را د*

نداشر

سپاهی ، جمشید

121 – 189، ص 60: ش

ناس ای س اوار/ دشنام *

به کوشش شریف نسب / ابراهیمی نادر

مریم

182 - 151، ص 25 – 21: ش

ضریح چشمهای تو*

شجاعی، سید مهدی

160 – 125، ص 22 – 28: ش

عال درد*

جشمیدی ، مریم

180 – 152، ص 61: ش

ی من قصۀ تومور مغ *

باقری، ساعد

151 – 139، ص 29 – 26: ش

گل نشاط *

نقی سلیمانی ،

216 - 213، ص 65 – 61: ش

68دانش

2

شعر معاصر ایران -ب

(به ترتیب الفبایی نام سخن سرایان )

آتشی ، منوچهر* سواری در فلق

156، ص 29 – 26: ش ، هوشنگ( سایه)ابتها *

شکایت هجران 152، ص 29 – 26: ش اخالقی ، زکریا*

افقها سبز در سبزند 180، ص 29 – 26: ش اصغر بیگی، علی *

در محفل بهمن 112 – 109، ص 55 – 51: ش امین پور قیصر، دکتر*

راز زندگی 182، ص 61: ش امین پور، قیصر*

همه حرف دلم ، حاصل جمع قطره هـا، قصۀ جنگ ، احتیاط

181 – 180، ص 63: ش امین پور ، قیصر، دکتر*

بوی باران 162، ص 60: ش امین پور ، قیصر*

چلگی ، فرصت دیدار 182، ص 25 – 21: ش

امین پور ، قیصر * رفتن ، رسیدن است

162، ص 22 – 28: ش امین پور، قیصر *

دوبیتی هایوصیت ، زین تیر، در کوچۀ آفتاب، کم

می نشویم 181، ص 29 – 26: ش اوجی ، منصور *

حالی است مرا 182، ص 29 – 26: ش بهبهانی ، سیمین *

(گفتگو با تختی)برای زلزله زدگان بم 183، ص 25 – 21: ش بهمنی ، محمد علی *

هنوز زنده ام 180، ص 29 – 26: ش بهمنی ، محمد علی *

خواب 169 -166، ص 22 – 28: ش بهمنی ، محمد علی *

ااز پشت ابره 125، ص 62: ش بهمنی ، محمد علی*

دلم برای خودم تنگ می شود 181، ص 61: ش

فهرست مقاالت فصلنامۀ دانش

231

حبیب آبادی، پروی بیگی * غزل مستی

158، ص 29 – 26: ش حبیبی ، حسن ، دکتر*

تو ای ایزدی مرز ایران من 181، ص 25 – 21: ش حسن لی ، کاووس* مدام

155، ص 29 – 26: ش حسینی ، حسن *

دوبیتی های پرسش ، نشـان سـرفرازی، سرود دریا

161، ص 22 – 28ش حسینی ، حسن *

دوبیتی های راز سـرخ ، پابرجـا، تـرنم همسـفر بـاد ،خاموش ، بیعت با شـهید

سحر 185، ص 25 – 21: ش حسن سید حسینی ، * آبشار شکوه ، منظومۀ زخـم، پابرجـا ،

نفس عمیق ، شمارش ، همت حیدر، ره ای برای رباعی پنج 128 – 125، ص 60: ش حسن سید حسینی ، * دوبیتی های صادقانه، سوار عشـق، ای

کاش ، وقت خوش رفتن 182 – 181، ص 63: ش حسن سید حسینی ، *

مثنوی عاشقان 220 – 219، ص 65 - 61: ش

حسن سید حسینی ، * (گزیده)مثنوی عاشقان

188، ص 82 – 88: ش ، حسن (مسیحا)حسینی *

گل لحظه 128 – 125، ص 62: ش خطیب، مهدی*

(ص)السالم علیک یا رسول اهلل 181، ص 29 – 26: ش خطیب ، مهدی*

شهیدان جمله یاران حسینند 190 – 169، ص 89 – 86: ش خطیب خراسانی ؛ مهدی *

گل نرگس 162، ص 60: ش خطیب خراسانی ، مهدی*

قاصد 128، ص 62: ش راکعی ، فاطمه *

رسول صبح 190، ص 22 – 28: ش رضایی ، علی رضا *

معبر شکفتن 165، ص 22 – 28: ش رضایی، علی رضا*

ای ناز دانه 186 – 182، ص 25 – 21: ش سب واری ، حمید * و پرواز پر

182، ص 29 – 26: ش

68دانش

232

سسهری ، سهراو * ویپامی در راه

129 – 126ص ، 60: ش سهرابی نژاد ، محمد رضا*

دریا، مهتاب مرا 155، ص 29 – 26: ش شفیعی کدکنی ، محمد رضا، دکتر*

شب چرا 181، ص 61: ش شفیعی کدکنی ، محمد رضا، دکتر*

پژواک 161 – 160، ص 60: ش شفیعی کدکنی ، محمد رضا،دکتر*

آیینه 162، ص 22 – 28: ش یدون اکبریشلدر ای ، فر*

روح شرقی 165 – 161، ص 22 – 28: ش صادقی ، مجید*

سایه ای از درخت طوبی 102 – 101، ص 55 – 51: ش صفار زاد ، طاهر *

نستوه 159، ص 29 – 26: ش صالحی ، عمران *

آب های شیدایی 181، ص 61: ش عبدالملکیان ، محمد رضا*

سرود صلح 186، ص 25 – 21: ش

ق و ؛ علی رضا* صبح ظفر، غزل مستی

158، ص 29 – 26: ش ق و ، علی رضا*

چراغونی 121،ص 62: ش ق و ، علی رضا*

!دریاب مرا، حضرت شمس الحق تبریز 181، ص 61: ش کاکایی، عبدالجبار *

انتظار، رؤیای زمین ، دا دل 180 – 159، ص 63: ش کاکایی ، عبدالجبار*

ا زخمه ه 182، ص 29 – 26: ش گرمارودی، علی موسوی *

ماکجا، آن خوب ، آن زیبا کجا 188، ص 82 – 88: ش گرمارودی ، علی موسوی*

همراه با تب عاشورایی عالم 160 – 129، ص 60: ش محمودی، سهیل*

یاعشق ؛ عافیـت جـویی؛ )دوبیتی های (شرم زندگی

128، ص 62: ش محمودی ، سهیل* وبیتی های شوق، فردوسد

161، ص 22 – 28: ش محمودی ، سهیل*

باشوق تو 152، ص 29 – 26: ش

فهرست مقاالت فصلنامۀ دانش

233

مردانی ، نصراهلل* ساحل امکان

220، ص 65 – 61: ش مردانی ، نصراهلل *

سمند صاعقه 122، ص 60:ش مردانی ، نصراهلل*

ستارۀ شب سوز ، آرش بهار 188، ص 25 – 21: ش نصراهلل مردانی ،*

سیاووش نسیم 161، ص 22 – 28: ش مردانی ، نصراهلل *

هابیل آفتاب 121، ص 62: ش مردانی ، نصراهلل *

راز سر به مهر 181، ص 61: ش مشیری، فریدون *

کشمیر 166 – 168، ص 22 – 28ش میر شکاک ، یوسف علی*

ابر و باد 183، ص 61: ش

نظافر ، ع ی * هان نشان جام ج 106، ص 55 – 51: ش وحیدی ، سیمیندخر *

خونین شهر من 169 – 162، ص 89 – 86: ش هراتی ، سلمان *

عید در دو نگاه 163، ص 22 – 28: ش هراتی ، سلمان *

دوبیتی های پل ، آرزو 122، ص 60: ش هراتی ، سلمان *

دوبیتی های هوای با ، هزارۀ عطش، تـا ظهر ظهور

182، ص 61: ش یاسمی ، بهروز*

مهمان 219، ص 65 – 61ش ی دی ، فرخی*

عدالت 161، ص 22 – 28: ش

68دانش

2

راهنمای گزارش و پژوهش – 6

راهیان ابدیت -الف

مولوووی عبوودالع ی خوووش نووویس *

درگوشر

ت.ح.م

286، ص 81 -80: ش

دکتر کلثوم فاطمه سید درگوشر *

دفتر دانش

282 – 288، ص 81 – 80: ش

پرفسور شبیر افضل درگوشر*

تسبیحی ، محمد حسین ، دکتر

208، ص 82 – 88: ش

نصراهلل مردانی ، حضور احمد سلیم *

دفتر دانش

212 – 211، ص 25 – 21: ش

ف دان مح ق برجستۀ فارسی نوویس *

(دکتر محمد ظفر خان)

مدیر فصلنامۀ دانش

230 – 229، ص 60: ش

اسووتاد ووالم مصووطفی بووه ل ووای حووق *

شتافر

دانش ۀمدیر فصلنام

226 – 222، ص 61: ش

فارسی گوی : درگوشر حسین انجم*

وادیب بنام

« دانش»

256، ص 65 – 61: ش

68دانش

2

راهنمای اخبار پژوهشی –ب

شش خبر: دفتر دانش *

226، ص 25 – 21: ش

فپن، خبر مختل: دفتر دانش *

220، ص 22 – 28: ش

هشر خبر گونه گون : دفتر دانش *

212 – 210، ص 29 – 26: ش

چهارد خبر:دفتر دانش *

221 – 219، ص 60: ش

سه خبر: دفتر دانش *

220، ص 61: ش

خووودمات مرکووو »: دفتووور دانوووش *

تح ی ات فارسوی ایوران و پاکسوتان در

تهیۀ لوح فشرد از نسخه های خطوی و

پ سونگی بوه پژوهشوگران ومراکو چا

خبر متنوع 14و « تح ی اتی

219 – 212، ص 62: ش

دفتر دانش د خبر گوناگون *

252 – 251، ص 63: ش

تولیود لووح فشوردۀ – 1دفتر دانش *

در خانه فرهنگ 0آموزشی کتاو آزفا

الهور –ایران

اهدای کتابهـای علمـی و ادبـی از – 2

ایران انتشارات مرکز و چاپ

ــرف – 3 ــی از ط ــار علم ــدای آث اه

مانهای پژوهشی ملی و بین المللـی زسا

به کتابخانۀ گنج بخش مرکـز تحقیقـات

فارسی ایران و پاکستان

252 – 251، ص 65 – 61: ش

فهرست مقاالت فصلنامۀ دانش

232

راهنمای اخبار فرهنگی –ج

دفتر دانش: تدوین

فراخوان م اله ها 0و یک خبر نداز شـعر نخستین همایش چشم ا – 1

معاصر ایرانهمایش بین المللی طبیعت در هنـر – 2

شرق همایش بین المللی سـلطان محمـد – 3

نگارگر مکتب تبریز 211 - 213، ص 25 – 21: ش بر چهار ا ور از ایوران در فهرسور *

میراث جهانی یونیسکو 220، ص 22 – 28: شدومین همایش بنیواد ایوران شناسوی *

و پن، خبور ( 80/ 14 / 14)در تهران فرهنگی دیگر

213 – 218، ص 29 – 26: ش معرفی برخی از آثار در زمینۀ غالب – 1

شناسی، نوشتۀ آقای پرتوروهیله ایـران در .ا.دیدار مدیران مدارس ج – 2

شبه قاره از مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان

« مرات االولیاا» نشر ترجمۀ اردوی – 3ــزارش – 1 ــی و گ ــای آموزش فعالیته

ایران درکویته .ا.فرهنگی خانۀ فرهنگ جدیدار رئیس مرکز تحقیقات فارسی – 5

ایران و پاکستان بـارئیس دانشـگاه بـین کتاب جلد 111المللی اسالمی و اهدای

نشسووور اسوووتادان زبوووان و ا دو – 6 فارسی دانشکد های راولسندی و حومه

226 - 225، ص 60: ش انــش افزایــی معلمــان و دورۀ د – 1

اسالم آباد/ مروجان فارسی راولپندی ــایش دو – 2 ــارمین هم ــزاری چه برگ

ساالنۀ انجمن فارسی بنگالدشتشکیل سومین دورۀ دانش افزایـی – 3

زبان فارسی در بنگالدشرگداشت از شهریار و روز شـعر زب – 1

و ادب فارسی در بنگالدشبرگزاری سمینار بزرگداشت زیـب – 5ایـران در .ا.سی در خانـۀ فرهنـگ ج مگ

کویته 228 – 221، ص 61: ش برگــزاری پنجمــین کنفــرانس بــین – 1

منـاطق )در خپلـو « شاه همدان» المللی (شمالی

ــران شناســی – 2 نخســتین نشســت ایبررسـی شخصـیت ، آثـار و » باعنوان

در « احوال اسـتاد دکتـر غـالم سـرور دانشگاه کراچی

ابعــاد فرهنگــی برگــزاری ســمینار – 3روابــط ایــران و پاکســتان در دانشــگاه

پشاورتوسعۀ ابعاد همکاریهـای فرهنگـی – 1

ایران .ا.در دیدار مسوول خانۀ فرهنگ ج

فهرست مقاالت فصلنامۀ دانش

232

. سـی .در الهور با رئیس دانشـگاه جـی .مورد مذاکره قرار گرفت

بزرگداشت از خادمان زبان و ادب – 5 فارسی

برنامــۀ دورۀ دانــش افزایــی ویــژۀ – 8ــ ــات مدرس ــان و ادبی ــتادان زب ان و اس

فارسی دانشـگاه هـا و دانشـکده هـای الهور

« نشـان عظمـت و دانـش » اهدای – 2دانشگاه کراچـی بـه وابسـتۀ فرهنگـی

ایران .ا.جبرگزاری همایش بین المللی ادبیات – 6

فارسی شبه قاره در ایران ــاب – 9 ــی کت ــا ذوق » معرف ــال ک اقب

در ایـران .ا.در خانـۀ فرهنـگ ج « جمال پشاور 221 – 220، ص 62: ش پایووان دومووین دورۀ آموووزش - 1*

عالی زبان و ادبیوات فارسوی در خانوۀ ایران الهور.ا.فرهنگ

دیدار سرپرست رایزنـی فرهنگـی – 2ایران بـا رئـیس فرهنگسـتان ملـی .ا.ج

پاکستان آیین اهدای گواهی نامه های پنجاه – 3

و ششــمین دورۀ آمــوزش فارســی در کویته –ایران .ا.فرهنگ ج خانۀبرگزاری سمینار بزرگداشـت روز – 1

حافب در داکاپایان سه دورۀ زمسـتانی آمـوزش – 5

زبان فارسی در مدارس دینی الهور

برگزاری سومین همـایش زبـان و – 8 ادبیات فارسی در سند

258 – 253، ص 63: ش نشر ا ر جدید اقبال شناسی در – 1*

ترکیه ا کتب مرجع و کـامپیوتر بـه اهدا – 2

بخش فارسی دانشگاه کراچیسخنرانی رئیس مرکز تحقیقـات ، – 3

ــین المللــی اســالمی ، در دانشــگاه ب اسالم آباد

ــاعران و – 1 ــن ش ــور دوازده ت حضنویسندگان معاصـر ایـران در سـمینار

.های علمی در کراچی و الهوردیدار هیـأت اسـتادان و معلمـان – 5

هـا و دانشـکده هـای فارسی دانشگاه پاکستان از ایران

بخش فارسی در دانشـگاه قرطبـۀ – 8 .پشاور دایر می شود

پاکستان بـه « تمغۀ امتیاز» اعطای – 2 دکتر محمد بقایی ماکان

ــی در دورۀ – 6 ــان فارس ــوزش زب آم دکترای تاریخ دانشگاه پشاور

ــی – 9 انجمــن » ادامــۀ فعالیتهــای ادب( ع ضــل)بخــش « دوســتداران فارســی

راجن پور پنجاب پاکستان تشکیل انجمن اسـتادان فارسـی – 10

سراسر پاکستان 252 – 253، ص 65 – 61: ش

گزارش همایش علمی و جلسات انجمن ادبی فارسی –د

ــالمی در – 1* ــالب اس ــاب انق بازت

ادبیات معاصر فارسیمجلس بزرگداشت و یاد بود اسد – 2

اهلل غالبــ – 3 ــدریس زب ــات اردو و ت ان و ادبی

پاکستان شناسی در دانشگاه های ایران مجلس رونمایی مجموعـۀ اشـعار – 1

جام »عنوان بهپرفسور مقصود جعفری «وفا« علی شیر خدا » مجلس رونمایی – 5

تألیف سید افسر علی شاه انعکاس انقالب اسالمی در ادبیات – 8

معاصرارزشــهای اخالقــی و انســانی در – 2

ات فارسیادبیــتان در – 6 ــتقالل پاکس ــاب اس بازت

ادبیات فارسیسهم نویسندگان و سخنوران شـبه – 9

قاره در ادبیات فارسی، فای زهرا میرزا: تدوین

404 – 444، ص 29 – 28: ش حــافب و حــافب شناســی و – 1*

تحقیقات و تتبعات آن در شبه قاره احوال و آثار عالمه دکتـر محمـد – 2

اقبال گفتگو میان تمدنها – 3 مجلس بزرگداشت غالب شناسی ، – 1 فای زهرا میرزا: تدوین

464 – 429، ص 61 – 64: ش نعت و منقبت و وصف بهار در - 1*

ادبیات فارسی

بازتاب اندیشۀ اقبـال در افکـار و – 2 آثار متفکران معاصر

سیرت نگاری منظـوم ومنثـور در – 3 ادب فارسی

ب انقــالب اســالمی ایــران بازتــا – 1 دراندیشه و آثار معاصر

سید مرتضی موسوی : تدوین 444 – 409، ص 60 – 64: شنفوذ آثـار و افکـار موالنـا در – 1*

ادبیات شبه قاره روابط فرهنگی ایران و پاکسـتان و – 2

بازتاب آن در ادبیات معاصر دو کشوراهمیت وتـأثیر متقابـل ترجمـه در – 3

و ادبیـات اردو و فارسـی از غنای زبان آغاز تاکنون

تأثیر آثار چـاپ شـدۀ فارسـی در – 1 ترویج زبان و ادب فارسی در شبه قاره

سید مرتضی موسوی: تدوین 464 – 421، ص 62 – 64: ش جنبه های ادبـی و سـبک شـعر – 1*

فارسی عالمه اقبال ــی در – 2 ــان و ادب فارس ــاه زب جایگ

حیات فرهنگی پاکستان سهم تراجم آثار فارسی و اردو در – 3

تنویر افکار سید مرتضی موسوی : تدوین

414 - 444، ص 64 – 66: ش ــن * ــۀ انجم ــزاری جلس ــزارش برگ گ

راولپنـدی دربـارۀ / فارسی اسالم آبـاد اهمیت مثنوی موالنا در شبه قاره

سید مرتضی موسوی : تدوین 404 – 449، ص 69 – 68: ش

فهرست مقاالت فصلنامۀ دانش

232

ناسبت مراسم تودیـع آقـای به م - 1* دکتر رضا مصـطفوی سـبزواری رایـزن

ایــران و .ا.محتــرم فرهنگــی ســفارت ج رونمایی سه کتاب

هم اندیشی علمی جایگاه پـژوهش – 2ــز ــش مرک ــی، و نق ــط فرهنگ در رواب

تحقیقات فارسی ایران و پاکستان سید مرتضی موسوی : تدوین

421 – 440، ص 40 – 44: ش شی تاثیر و نفوذ آثـار و هم اندی – 1*

افکار سعدی در شبه قاره هم اندیشی تاثیر و نفوذ شـاهنامه و – 2

افکار فردوسی در شبه قاره سید مرتضی موسوی: تدوین

238 – 229، ص 25 – 21: ش هم اندیشی علمـی شـعر فارسـی در *

ایران و شبه قاره طی قرن بیستم میالدی سید مرتضی موسوی : تدوین

444 – 441، ص 44 – 46: ش هم اندیشی نقش مجله های ادبی – 1*

فارسی در پرورش فکری مردم منطقه هم اندیشی جایگاه ملـک الشـعراا – 2

بهار در شعر و ادب فارسی هم اندیشی مقام مولوی در شـعر و – 3

ادب فارسی هم اندیشی مضامین حمـد الهـی ، – 1

نعت و منقبت در شعر و ادب فارسی سید مرتضی موسوی : وین تد

404 – 414، ص 49 – 48: ش هـــم اندیشـــی موضـــوعات و – 1*

مضامین شعر فارسـی پـس از پیـروزی انقالب اسالمی

صف بهار در وهم اندیشی نوروز و – 2 شعر و ادب فارسی

هم اندیشی جایگاه افکار فردوسـی – 3 در شعر و ادب فارسی

سید مرتضی موسوی : تدوین 424 – 440، ص 84: ش هم اندیشی نقـش دکتـر علـی - 1*

شریعتی در ترویج اندیشه های اسـالمی عالمه اقبال

هم اندیشی سهم سید علی همدانی – 2در انتقال فرهنگ اسالمی و شعر و ادب

فارسی به شبه قاره 444 – 404، ص 81: ش هم اندیشی علمی دربـارۀ اقبـال – 1*

شناسی در ایران اندیشـی از رابعـه قـزداری تـا هم – 2

زنان فارسی گو : امروز سید مرتضی موسوی: تدوین 408 – 401،ص 84ش ، ــم اندیشــی علمــی - 1* ســیرت » ه

«نگاری به زبان فارسی شـعر و ادب فارسـی » هم اندیشی – 2

«دورۀ انقالب اسالمی نعت حضـرت ختمـی » هم اندیشی -3

«در شعر فارسی ( ص)مرتبت سید مرتضی موسوی : تدوین

466 – 424، ص 80: ش ــی – 1* ــی علم ــم اندیش ــار » ه عط

«پژوهشی در شبه قاره مقام و منزلت محمد حسین شهریار – 2

در شعر معاصرــان – 3 ــوزش زب ــی و آم ــران شناس ای

فارسی در پاکستان پاکستان شناسـی و آمـوزش زبـان – 1

اردو در ایران توقیر حیدر: تدوین

444 – 429، ص 82 – 84: ش

68دانش

2

معرفی کتابها و نشریات تازه -هو

کتاو و نشریه 64*

محمد حسین ، دکتـر، محمـد ،تسبیحی مهدی توسلی ، دکتر

231 – 219، ص 55 – 51: ش کتاو و نشریه 16*

تسبیحی ، محمد حسین ، دکتر 221 – 286، ص 52 – 58: ش کتاو و نشریه 04*

ن ، دکترتسبیحی ،محمد حسی 256 – 251، ص 59 – 56: ش کتاو و نشریه 11*

تسبیحی ، محمد حسین ، دکتر 290 – 266، ص 81 – 80: ش کتاو و نشریه 48*

تسبیحی ، محمد حسین ، دکتر 265 – 222، ص 83 – 82: ش کتاو و نشریه 41*

تسبیحی ، محمد حسین ، دکتر 298 – 265، ص 85 – 81: ش و و نشریهکتا 42*

تسبیحی ، محمد حسین ، دکتر 252 – 213، ص 82- 88: ش کتاو و نشریه 64*

تسبیحی ، محمد حسین ، دکتر 266 – 289، ص 89 – 86: ش کتاو و نشریه 26*

تسبیحی ، محمد حسین ، دکتر 266 – 282، ص 21 – 20: ش معرفی کتابها و نشریات تاز * (اردو)انوار العیون – 1

(فارسی)برگهای سبز – 2فارســی و اردو و )پندنامــۀ عطــار – 3

(انگلیسی چشمۀ فیض – 1 : حیدر علی اف اور انکا آذربایجان – 5 (اردو)در مملکت کی حیاتصانگلیسی )در غدیر چه اتفاقی افتاد؟ – 8 ( عربی/ (فارسی) دیوان کرم – 2زندگی نامـه و خـدمات علمـی و – 6

تر نذیر احمدفرهنگی پرفسور دکالسیف الجلی علـی منکـر والیـت – 9

(اردو)علی فارسـی و اردو، ) عکس رخ یـار – 10

(رباعیات عمر خیام نیشابوری (اردو)قرآن حکیم کی پیش گوییان – 11 (انگلیسی) مرثیۀ سرائیکی – 12موالنا عبدالحامد بدایونی کی ملی – 13

(اردو)وسیاسی خدمات ــای مشــتر – 11 ــای واژه ه ــان ه ک زب

فارسی و پشتو (شاعری اردو)وحشتین همرکاب اپنی – 15

نشریات تاز * اخبار اردو – 1( سه ماهـۀ اردو وانگلیسـی ) اقبال – 2 (دو شماره ) اردو( اقبال شناسی) اقبالیات – 3 (سه ماهی)االقرباا - 1 چهار شماره ( ماهنامۀ اردو)امید – 5

68دانش

2

اوورسیز انترنیشنل – 8 اورینتل کالج میگزین – 2 (تربیتی –ماهنامۀ آموزشی ) پیوند – 6 (ماهنامۀ ترکمنی)ترکمنستان – 9 (ماهنامۀ اردو)تنظیم المکاتب – 10 دو شماره ( فصلنامۀ انگلیسی) توحید – 11 توحید میل – 12 (ماهنامۀ اردو ، جهنگ) الجامعه – 13فصـلنامۀ عربـی و ) حدیث الدار – 11

کویت ( انگلیسی (مجلۀ سه ماهی اردو)حرف – 15( مجلۀ پـانزده روزۀ اردو )الحسن – 18

دوشماره خدابخش الئبریری جرنل پتنه – 12ــان – 16 ــۀ اردو)خواجگ ــه ( ماهنام س

شمارهــب رس – 19 ــۀ اردو) ســ ( ماهنامــ

حیدرآباد دکن (دو ماهۀ فارسی) سروش – 20 (ماهنامۀ اردو) سوی حجاز – 21 (فصلنامۀ اردو) صحیفه– 22 (ماهنامۀ اردو)طلوع افکار – 23 ( ") فیض االسالم – 21 دوشماره( ") قومی زبان – 28 (فارسی) کتاب هفته – 28ماهنامۀ فرهنگـی ) کیهان فرهنگی – 22

(و ادبی ( اردو ) اللۀ صحرا – 26 دو شماره( ماهنامۀ اردو) لسان صدق – 29 سه شماره ( دوماهنامۀ ار) ماه نو – 30 (ماهنامۀ اردو) معارف – 31 (فارسی) معارف – 32

مجلۀ مطالعـات و )نامۀ بهارستان – 33 (تحقیقات نسخه های خطی

ماهنامـۀ کتـاب ) نشر بین الملـل – 31 (های ایرانی

(ماهنامه اردو)نوای صوفیه – 35 (اردو) یادگاری مجله – 38

تسبیحی محمد حسین ، دکتر 228 – 253، ص 23 – 22: ش

( 1)معرفی کتابها و نشریات تاز * ــی حضــرت – 1 ــار فارس ــوال وآث اح

سلطان باهو و نظری در افکار وی (سندهی) اکر اکرم اثا الفت – 2 (اردو) ایک عظیم مسلمان – 3تــاریخ و تــذکرۀ خانقــاه ســراجیه – 1

(اردو)نقشبندیه مجددیه –تـذکرۀ نعــت گویــان راولپنــدی – 5

(اردو)آباد اسالم (سندهی ) جهر نو منهنجوجی ا – 8 (سندهی )سرمست – 2صـــوفی عثمـــان فقیـــر لغـــاری – 6 (سندهی ) اردو( دوبیتی ها )کافیان – 910 – Islam in Time and Space

and Afghanistan (English)

نشریات تاز * (ماهنامۀ اردو)آموزگار – 1 (ردوماهنامه ا) تنظیم المکاتب – 2 (فصلنامۀ اردو) پیغام آشنا – 3 (ماهنامه اردو) خبر نامۀ همدرد – 1 (سه ماهه اردو) دریافت – 5 (فارسی)سخن عشق – 8

فهرست مقاالت فصلنامۀ دانش

3

(ماهنامۀ اردو)سوی حجاز – 2 (ماهنامۀ اردو) صحیفه – 6 (ماهنامۀ اردو) طلوع افکار – 9 (ماهنامه اردو)قومی زبان – 10( ع)الم علی من ک ۀالآللی المنثور – 11 (انگلیسی و فارسی)

لسان صدق – 12مجلۀ علـوم اجتمـاعی و انسـانی – 13

(فارسی و انگلیسی)دانشگاه شیراز (ماهنامۀ اردو)معارف – 11مؤسسۀ مطالعات آسیای غربـی و – 15

(انگلیسی) مرکزی دانشگاه کراچی تسبیحی ، محمد حسین ، دکتر

251 – 215، ص 25 – 21: ش ( 4)ی کتابها و نشریات تاز معرف* اولیای دهـوک قاضـیان شـریف و – 1

تحفۀ قادریه فرهنگنامۀ شعری – 2 کلیات اشرف – 3فارسی و ) گزیدۀ کشف المحجوب – 1

(انگلیسی واژگان زبان فارسی دری – 5

نشریات تازه ماهنامۀ مقتدره قومی زبان –اخبار اردو - 1 (فصلنامه اردو) االقرباا -2 (ماهنامۀ اردو)امید –3 خدا بخش الئبریری جرنل ، پتنه –4 (ماهنامۀ اردو)قومی زبان –8 ( اردو) ماه نو –0

سید مرتضی موسوی 282 – 255، ص 25 – 21ش

معرفی کتابها و نشریات تاز * (شعر سندهی) اندر جی اکیر – 1عهـد قـدیم کـی سیاسـی، ) ایران – 2

(، اردوثقافتی ، و لسانی تاریختذکرۀ مجمع النفایس تألیف سـراج – 3

(فارسی)الدین علی خان آرزو (سندهی) دادو سند جی دل – 1 (سندهی ) دهادات دتی – 5 زبان فارسی در جهان – 8

، 10، 9، 3جلد : زبان فارسی در جهان 11 ،12 ،11 ،15 ،18 ،12

گـزارش سـومین : سومین ره آورد – 2استادان زبان و ادبیات مجمع بین المللی

(فارسی)فارسی حضـرت داتـا گـنج : فاتح قلوب – 6

(اردو) بخش فارسی شـاعری مـین هجانویسـی – 9 (اردو)

مثلها و حکمتها در آثـار شـاعران – 10 قرن سوم تا یازدهم هجری

مجموعه های شعری قیصر امین پور – 11 نشریات تاز * آباد اسالم( فصلنامۀ اردو) االقرباا – 1اورینتل کالج میگـزین ، الهـور دو – 2

شماره اسالم آباد( مجلۀ اردو)تخلیقی ادب – 3 1خــدابخش الئبریــری جرنــل ، پتنــه – 1

شماره 3تهـران ، ( فارسـی )سخن عشـق – 5

شمارهمجلۀ شش ماهی تـاریخ و ثقافـت – 8

اسالم آباد( اردو)پاکستان

68دانش

4

سید مرتضی موسوی 251 – 232، ص 22 – 28: ش

معرفی کتابها و نشریات تاز * از نیما تا روزگار ما – 1 اسد ملتانی شخصیت اور فن – 2ــر – 3 ــاهیر ادب معاص ــنادی از مش اس

(در پنج مجلد) ایران ایهام در شعر فارسی – 1حساب جمـل در شـعر فارسـی و – 5

فرهنگ تعبیرات رمزیالعارفین ترجمۀ اردو کتاب خالصۀۀ – 8

بهاا الدین زکریا ملتانی فارسی شیخ شـرح ) دیوان الهامی کرمانشـاهی – 2

(منظوم حماسۀ کربال به سبک شاهنامه نگـاهی بـه : صدای خلخل جانان – 6

شعر فارسی حضرت خواجه غالم فریـد (اردو( )م 1901 – 1611) فکر آزادی در ادبیـات مشـروطیت – 9

(فارسی)ایران مارکو پولو در ایران – 10 محبوب القلوب – 11 –فارســی )نصــاب ضــروری – 12

(سرائیکی

نشریات تاز * ( اردو/ شش ماهۀ فارسـی ) سفینه – 1

الهورفصلنامۀ پـژوهش : نامۀ پژوهشگاه – 2

( تاجیکستان)های ایران شناسی، دوشنبه سید مرتضی موسوی

250 – 232، ص 29 – 26: ش

معرفی کتابها و نشریات تاز * ملـک )ن اشـعار محمـد تقـی دیوا – 1

بهار( الشعراا دیوان بدیع الزمان فروزانفر – 2روابط ایران و پاکسـتان از دیـدگاه – 3

(انگلیسی)تاریخی صد سـال داسـتان نویسـی ایـران – 1 (چهار جلد در دو مجلد) از ) طنز و مزاح در شـعر فارسـی – 5

( آغاز تا حافب فرهنگ آسمانگر – 8سخه های خطـی فهرست مشترک ن – 2

چاپ دوم( 1ج )فارسی پاکستان رساله 12گنجینۀ بهارستان مجموعۀ – 6

در علوم قرآنی روایی مروج اسالم در ایران صغیر – 9ــران – 10 ــر ایـ ــافرتی در سراسـ مسـ (انگلیسی) بـه ) نور القرآن فی تفسیر القرآن – 11

6ج ( انگلیسی نشریات تاز * اورینتل کالج میگزین – 1 (فارسی) سخن عشق – 2

سید مرتضی موسوی 281 – 255، ص 60: ش

کتابها و نشریات تاز معرفی * :کتابها

احمد شاملو مجموعۀ آثار – 1تــاریخ و تــذکرۀ خانقــاه احمدیــه – 2

سعیدیه

فهرست مقاالت فصلنامۀ دانش

2

خط کی کهانی ، تصویرون کی زبانی – 3دو قرن با مطبوعات فارسـی زبـان – 1

خارج از کشور در قاره آسیادیــوان ناصــر علــی ســرهندی – 5 (فارسی) رحمان بابـا پیـرو خواجـه حـافب – 8 (اردو) (ج اول) ریاض الشعراا – 2فارسـی، )زاداالمین الهـل الیقـین – 6

(عربی، اردو، پنجابی شعور وفا – 9فارسی اردو بول ) فارسی امروزه – 10 (مکالمه ) چالفهرست نسخه های خطی فارسـی – 11

نج بخـش، مرکـز تحقیقـات کتابخانۀ گفارسی ایران و پاکستان ، اسـالم آبـاد ،

5جلد کتاب شناسی توصـیفی فهرسـت – 12

و ) نســـخه هـــای خطـــی پاکســـتان (بنگالدش

(اردو/ فارسی ) کلیات ظهور – 13مسألۀ تمثیـل در ادبیـات فارسـی – 11 (از عهد قدیم تا عصر جدید) معدن الدرر – 15 نوای رومی – 18

شریات تاز ن* خدا بخش الئبریری جرنل – 1 (فارسی) سخن عشق – 2مجموعۀ مقاالت مطالعـات ایرانـی – 3 (انگلیسی/ فارسی )

سید مرتضی موسوی

280 – 215، ص 61: ش کتابها و نشریات تاز * ابیات سلطان باهو – 1 (اردو) البنیان المشید – 2 جام کوثر شرح قصیدۀ برده شریف – 3 حاصل اوقات – 1 داستان نویسی معاصر هنر – 5 (سندهی) سیتا جا سدا بهار ماتهو – 8سـیر اقبــال شناســی در افغانســتان – 2 (فارسی ، دری ، اردو)ضرب المثلهای فارسـی در پشـتو – 6 (اردو) عرفان جی ترجمـۀ سـندهی بنیـان – 9

المشید (اردو)عطار و انسان کامل – 10نسخه های خطـی فهرست الفبایی – 11

کتابخانۀ گنج بخـش ، مرکـز تحقیقـات فارسی ایران و پاکستان

(ج اول و دوم) قاموس المشاهیر – 12 کشف المحجوب – 13 مثنوی شیرین و فرهاد – 11مکاشفات رضوی در شرح مثنوی – 15

معنوی نقد عمر – 18 نشریات تاز * اورینتل کالج میگزین – 1 ی جرنلخدا بخش الئبریر – 2 رضا الئبریری جرنل – 3 (فارسی)سخن عشق – 1

سید مرتضی موسوی 250 – 239، ص 62: ش

68دانش

2

معرفی کتاب ها و پایان نامه ها -و

ا ووری جووامع در احوووال و گفتارهووای *

خواجه احرار بررسوی و معرفوی کتواو

نجدت طوسون

220 – 211، ص 83 – 82: ش

نی و آ ووار اسوواطیری باسوووتا : بخووارا *

معماری

موسوی ، سید مرتضی

211 – 211، ص 83 – 82: ش

اصووطالحات دیوووانی دورۀ نوووی و *

سلجوقی

علی رضا، عروه

226 – 220، ص 83 – 82: ش

دربارۀ مرحوم )خاطرات و مالحظات *

احمد گلچین معانی و کتاو او

«تاریخ توکر های فارسی»

نوشاهی ، عارف، دکتر

258 – 219 ، ص 21 – 20: ش

سنر و نووآوری در شوعر » نگاهی به *

«معاصر

شریف نسب ، مریم ، دکتر

288 – 285، ص 60: ش

«ایران نامه » ۀایران امروز در آیین*

دکتر، دانشگر ، محمد

251 – 251، ص 60: ش

معرفی دو پایان نامه*

(کارشناسی ارشد دورۀ)

علیشاه ، سید افسر

218 – 211، 55 – 51: ش

پایان نامه کارشناسی ارشد 2معرفی *

تسبیحی ، محمد حسین ، دکتر

236 - 229، ص 83 – 82: ش

پایان نامۀ کارشناسی ارشد 0معرفی *

تسبیحی ، محمد حسین ، دکتر

236 – 231، ص 89 – 86: ش

68دانش

2

معرفی انتشارات مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان –ز

رات مرکوو تح ی ووات معرفووی انتشووا*

( 0)فارسی ایران و پاکستان

نقوی ، سید علی رضا، دکتر

توسلی ، محمد مهدی ، دکتر

210 - 201، ص 55 – 51: ش

معرفووی انتشووارات مرکوو تح ی ووات *

(4)فارسی ایران و پاکستان

تسبیحی ، محمد حسین ، دکتر

282 – 251، ص 52 – 58: ش

ت معرفووی انتشووارات مرکوو تح ی ووا *

( 2)فارسی ایران و پاکستان

تسبیحی ، محمد حسین ، دکتر

250 – 235، ص 59 – 56: ش

معرفووی انتشووارات مرکوو تح ی ووات *

(6)فارسی ایران و پاکستان

تسبیحی ، محمد حسین ، دکتر

262 – 289، ص 81 – 80: ش

معرفووی انتشووارات مرکوو تح ی ووات *

(4)فارسی ایران و پاکستان

د حسین ، دکترتسبیحی ، محم

228 – 258، ص 83 – 82: ش

معرفووی انتشووارات مرکوو تح ی ووات *

(8)فارسی ایران و پاکستان

تسبیحی ، محمد حسین ، دکتر

261 – 283، ص 85 – 81: ش

معرفووی انتشووارات مرکوو تح ی ووات *

(9)فارسی ایران و پاکستان

تسبیحی ، محمد حسین ، دکتر

212 – 215، ص 82 – 88: ش

معرفووی انتشووارات مرکوو تح ی ووات *

(14)فارسی ایران و پاکستان

تسبیحی ، محمد حسین ، دکتر

286 – 212، ص 89 – 86: ش

معرفوووی انتشوووارات جدیووود مرکووو *

تح ی ات فارسی ایران و پاکستان

تسبیحی ، محمد حسین ، دکتر

291 – 291، ص 81 – 80: ش

معرفوووی انتشوووارات جدیووود مرکووو *

رسی ایران و پاکستان تح ی ات فا

تسبیحی ، محمد حسین ، دکتر

266 – 268، ص 83 – 82: ش

68دانش

242

گفتارهای گزارش آمیز –ح

نگاهی به احووال و آ وار دکتور والم * سرور

موسوی ، سید مرتضی 200 – 195، ص 55 – 51: ش فهرسر م اله های رسید *

دفتر دانش 216 – 212، ص 55 – 51: ش ن ش امام خمینی » نفرانس تشکیل ک*

حجۀۀ و دیدار « در احیای تفکر اسالمی االسالم سید حسن خمینی از پاکستان

موسوی ، سید مرتضی 253 – 212، ص 52 – 58: ش دیوودار جنوواو آقووای دکتوور محسوون *

خلیجی از پاکستان دفتر دانش

228 – 223، ص 59 – 56: ش دیدار آقای دکتر زوار زیدی ریاسر * کوو اسووناد و موودارک قائووداعظم از مر

مرکووو تح ی وووات فارسوووی ایوووران و پاکستان

285، ص 81- 80: ش گ ارش تشکیل سوومین مجموع بوین *

المللی استادان زبان فارسی در تهران و ارائه موقعیر آمووزش و توروی، زبوان

فارسی در پاکستان موسوی ، سید مرتضی

256 – 251، ص 81 – 80: ش

نار علموووی میوووراث گووو ارش سووومی* مشووووترک فرهنگووووی بووووه مناسووووبر ب رگداشوور سووی امووین سووال تاسوویس

مرک تح ی ات موسوی ، سید مرتضی

250 – 215، ص 81 – 80: ش شورای فصلنامۀ دانش* 281 – 283، ص 81 – 80: ش برگـزاری مجلــس بزرگداشــت *

چهره های ماندگار در استان سـند کراچی –در خانۀ فرهنگ ایران

یحی ، محمد حسین ، دکترتسب 219 – 216، ص 83 – 82: ش برگوووو اری مسوووواب ات سراسووووری *

سوووخنرانی و قرائووور اشوووعار فارسوووی دانشجویان کارشناسی ارشد گروههای

فارسی دانشگا های پاکستان موسوی ، سید مرتضی

255 – 250، ص 83 – 82: ش گفتگویی اختصاصی با موومن قناعور *

وادبیات پارسوی در دربارۀ جایگا زبان تاجیکستان

250 – 215، ص 85 – 81: ش رواب علمی و ادبی میان ایران و*

شبه قار ظهور الدین احمد، دکتر

226 – 223، ص 89 – 86: ش

68دانش

2

خاطرات دورۀ دانش اف ایی* سرفراز ظفر، محمد ، دکتر

218 – 239، ص 89 – 86: ش شرکر در دورۀ باز آمووزی فارسوی *

«خاطرات و احساسات»یران در ا شبیر افضل

288 – 252، ص 21 – 20: ش مراسم ارایۀ فهرسر نسخ خطوی بوه *

فرهنگستان ملی آذربایجان دفتر دانش

252، ص 23 – 22: ش دیووداری از خانووۀ عالمووه اقبوووال در *

سیالکوت مصطفوی ، رضا ، دکتر

238 – 233، ص 23 – 22: ش زبوان فارسوی بررسی متون آموزشی *

درپاکستان خان، مهر نور محمد ، دکتر

212 – 232، ص 23 – 22: ش گ ارش سمینار احووال و آ وار زیوب *

مگسی علی شاه ، سید محمد

236 – 232، ص 25 – 21: ش گوو ارش آیووین اهوودای گووواهی نامووۀ *

49دور ی آموزشی 210 – 239، ص 25 – 21: ش دانشوگا گرو زبان و ادبیات فارسی *

ملووی زبانهووای نوووین تبلووور همکوواری فرهنگی بین ایران و پاکستان

خان ، مهر نور محمد، دکتر 238 - 225، ص 22 –28: ش خاطرات دورۀ دانش اف ایوی زبوان و *

ادو فارسی محمد انور بدخشی

238 – 231، ص 29 – 26: ش ساقی بد بشارت پیران پارسا را*

دکتر مهدیملک ثابت ، 212 – 235، ص 60: ش گ ارش برگو اری نخسوتین سومینار *

احیای متون فارسی در شبه قار موسوی، سید مرتضی

231 – 231، ص 60: ش کرسی فارسی در دانشگا راجشاهی * (بنگالدش)

دکتر ،نور الهدی ، محمد 238 – 229، ص 61: ش یادداشتهای یک روز طوالنی : زل له *

لی پورعلی رضا خداق 230 – 225، ص 62: ش 0گوو ارش شوورکر و حضووور هیووأت *

نفرۀ پاکستان در پنجموین مجموع بوین المللی استادان زبان وادبیات فارسی در

(تاجیکستان )دوشنبه موسوی ، سید مرتضی

220 – 282، ص 63: ش

راهنمای پاسخ به نامه ها - 7

پاسخ به نامه ها * دفتر دانش

236 – 232ص ، 55 – 51: ش پاسخ به نامه ها *

دفتر دانش 228 – 225، ص 52 – 58: ش پاسخ به نامه ها *

دفتر دانش 283 – 281، ص 59 – 56: ش پاسخ به نامه ها *

دفتر دانش 302 – 292، ص 81 – 80: ش پاسخ به نامه ها *

دفتر دانش 301 – 291، ص 83 – 82: ش پاسخ به نامه ها *

دفتر دانش 310 – 299، ص 85 – 81: ش پاسخ به نامه ها *

دفتر دانش 280 – 255، ص 82 – 88: ش پاسخ به نامه ها *

دفتر دانش 302 – 291، ص 89 – 86: ش

پاسخ به نامه ها * دفتر دانش

296، 292، ص 21 – 20: ش پاسخ به نامه ها *

دفتر دانش 298 - 229، ص 23 – 22: ش پاسخ به نامه ها *

دفتر دانش 222 – 285، ص 25 – 21: ش پاسخ به نامه ها *

دفتر دانش 220 – 252، ص 22 – 28: ش پاسخ به نامه ها *

دفتر دانش 220 – 253، ص 29 – 26: ش پاسخ به نامه ها *

دفتر دانش 226 – 289، ص 60: ش پاسخ به نامه ها *

دفتر دانش 221 – 283، ص 61: ش پاسخ به نامه ها *

دفتر دانش 222 – 253، ص 62: ش

فهرست مقاالت فصلنامۀ دانش

22

راهنمای سخن دانش – 8

سخن دانش*

سردبیر دانش

10 – 5، ص 55 – 51: ش

سخن دانش*

سردبیر دانش

8 - 5، ص 52 - 58: ش

سخن دانش*

سردبیر دانش

8 - 5، ص 59 - 56:ش

سخن دانش*

ر دانش سردبی

8 - 5، ص 81 - 80: ش

سخن دانش*

سردبیر دانش

6 – 5، ص 83 - 82: ش

سخن دانش*

سردبیر دانش

8 - 5، ص 85 – 81:ش

سخن دانش*

سردبیر دانش

8 - 5، ص 82 - 88: ش

سخن دانش*

رضا، دکتر مصطفوی

8 - 5، ص 89 - 86: ش

سخن دانش*

رضا ، دکتر مصطفوی

8 - 5، ص 21 - 20: ش

سخن دانش*

سردبیر دانش

8 - 5، ص 23 - 22: ش

سخن دانش*

سردبیر دانش

8 - 5، ص 25 - 21: ش

سخن دانش*

سردبیر دانش

8 - 5، ص 22 - 28: ش

سخن دانش*

سردبیر دانش

8 - 5، ص 29 - 26: ش

سخن دانش*

سردبیر دانش

8 - 5، ص 60: ش

فهرست مقاالت فصلنامۀ دانش

221

سخن دانش*

دانش مدیر

8 - 5، ص 61: ش

سخن دانش*

سردبیر

8 - 5، ص 62:ش

سخن دانش*

سردبیر دانش

8 - 5، ص 63: ش

سخن دانش*

سردبیر دانش

8 - 5، ص 65 – 61: ش

کتاب شناسی علی هجویری – 9

کتابشناسی ابوالحسن علی بن عثمان هجویری معروف به داتا گن، بخش

د علی مجاه: پدید آورند

216 - 192، ص 63: ش

68دانش

2

چکیده های انگلیسی مقاله ها – 11

A Glimpse of Contents of this Issue Prof. Maqsood Jafari No : 54-55 , Page No. 5-10

A Glimpse of Contents of this Issue Syed Murtaza Moosvi No: 66-67 , Page No. 1 - 7

A Glimpse of Contents of this Issue Syed Murtaza Moosvi No: 68-69 , Page No. 1 - 7

A Glimpse of Contents of this Issue Syed Murtaza Moosvi No: 70-71 , Page No. 1 - 11

A Glimpse of Contents of this Issue Syed Murtaza Moosvi No: 72-73 , Page No. 1 - 12

A Glimpse of Contents of this Issue Syed Murtaza Moosvi No: 74-75 , Page No. 1 - 11

A Glimpse of Contents of this Issue Syed Murtaza Moosvi No: 76-77 , Page No. 1 - 10

A Glimpse of Contents of this Issue Syed Murtaza Moosvi No: 78-79 , Page No. 1 – 9

A Glimpse of Contents of this Issue Syed Murtaza Moosvi No: 80 , Page No. 1 - 7

A Glimpse of Contents of this Issue Syed Murtaza Moosvi No: 81 , Page No. 1 - 9

A Glimpse of Contents of this Issue Syed Murtaza Moosvi No: 82 , Page No. 1 - 10

A Glimpse of Contents of this Issue Syed Murtaza Moosvi No: 83 , Page No. 1 - 12

A Glimpse of Contents of this Issue Syed Murtaza Moosvi No: 84-85 , Page No. 1 - 11

68دانش

2

انش فهرست مقاالت فصلنامۀ د

3

DANESH, Quarterly Journal

Articles' Catalogue

With the list of Poems and other Contents

Part II

From No. 54-55 to 84-85

68دانش

4

نامه ها

انش فهرست مقاالت فصلنامۀ د

2

68دانش

2

دفتر دانش

پاسخ به نامه ها

: اشاره

صدها نامۀ مهرآمیز خوانندگان ارجمند فصلنامۀ طی چند ماه اخیرر ت تراکم مطالب پژوهشی، کتابشناسری و علبه . به دفتر دانش واصل گردیدبخش نامه ها را نتوانسرته ایرم بره 38 – 38و 38فرهنگی در شماره های

استحضار دوستان گرامی برسانیم که بره مطالرب منردرر در شرماره هرای مختلف، توجه شایانی فرموده به ارزیایی مقاله ها و نوشته ها می پردازندکه

یختگان ادب فارسی به میررا مشرترع علمری باز نشانگر عالقۀ عمیق فرهالتفاتهای دوستداران دانرش در بهورود و . وادبی کشورهای منطقه می باشد

اینر . گراارد مری سطح مطالب شماره های در دست تدوین تأثیر پیشورداقتواساتی چند از چنین نامه های محوت آمیز و پاسخ کوتاهی به هر یر از

:آنها تر کلثوم ابوالبشر استاد بخش فارسی و اردو دانشوگاه داکوا خانم پرفسور دک – 1 :بذل عنایت کرده طی نامه ای مرقوم داشته اند( بنگالدش)

ب ه 11و 11بسیار تمکر می نمایم که مجلۀ دانش به شماره ه ای » یکی از بهترین فصلنامۀ تحقیقی و ادبی است که « دانش». دست من رسید

ه نظر بنده از حیث پهوهم ی ارزق ای ن ب. گرددمیم منتمر 1111از سا دوب اره . مان د م ی ر است و مرتب ه اق در ب ام ع رو قابل تذک هفصلنام

. اسم بنده را جای دادید« دانش»سواسرزارم که در فهرست شورای علمی نف ر دانم مند ع الی 11این موجب افتخار من است که بین این فهرس ت

. رانسها ب ا آن ان مالق ات ک ردم مینار ها و کنف مقام را می شناسم و در س « انماء اهلل به زودی به خدمت شما حاضر می شوم

با ارسال نامه و چند نسخه از انتشارات موجبات خوشـحالی هیـأت اما چند مـاه قبـل . مدیرۀ فصلنامه را فراهم فرمودید از این بابت ما ممنونیم

ت آموزشی داشته ایـد سفری به پاکستان و دیداری از اسالم آباد همراه با هیأ

انش فهرست مقاالت فصلنامۀ د

2

و در این مسافرت، چند دقیقه برای بازدید از مرکز تحقیقات فارسی ایـران و پاکستان وکتابخانۀ گنج بخش و دفتر فصلنامۀ دانش اختصـاص ندادیـد کـه برای تان موقعیت شایسته ای جهت آشنایی نزدیک بـا ایـن گنجینـۀ بـزرگ

می خواهند ابال « ن حمدخوگرا» این گله ایست مختصر که . فراهم می کردهـم خـدمت شـما 65 – 61و 63، 62در ماههای اخیر شماره های ! نمایند

اعالم وصول موجب تشـکر . ارسال گردیده امید است به دستتان رسیده باشد .است

آقای دکتر عزیز احمد خان رئیس دانشگاه ملی زبانهای نوین اسالم آباد طوی –

:دنامه محبت آمیزی نوشته اناین امر مایۀ افتخار وخرسندی است که اولین رسالۀ دکتری گروه »

عالم ه اقب ا در ادب )زبان و ادبیات فارسی دانمراه ملی زبانه ای ن وین ، بعد از تصویب در مدت کمی به زی ور طب ع ( فارسی و فرهنگ افغانستان الی ناب ع مکاری ج دت و ه ن نتیجۀ مساع آراسته گردیده است و ای

روه فارسی این دانمراه ب ه عم ل ویت گ هت تق ی باشد، که همیمه جم «می آورید

دانشگاه ملی زبانهای نوین یکی از کهن ترین مراکز آموزش زبـان و ادب فارسی در اسالم آباد در سطح دانشگاهی می باشد و خوش وقتیم ازین

کـرده که درحین ریاست آن جناب نه فقط در سطح دانشگاه فعالیت را آغاز. است ، بلکه دوره های پیش دکتری و دکتری هـم در آن دایـر شـده اسـت امیدواریم که جناب عالی و همکاران تان در ترویج زبـان و ادب فارسـی در این سرزمین بامیراث غنی فرهنگی ، مساعدتهای گسترده ای به دانش پژوهان

کشـور خواهید داشت که همین هدف معنوی این مرکز پژوهشی مشترک دو .برادر اسالمی می باشد

طی ( هند)آقای دکتر ادریس احمد استاد متقاعد گروه فارسی دانشگاه دهلی – 3

:فرموده اندنظر نامۀ مهر آمیزی ابراز مجل ۀ ع الی ق در ادب ی « دان ش »از لطف و مهربانی جناب عالی »

از پهوهمی، و فرهنری که در هند و پاکستان و می توان گفت حتی در ایرانلحاظ مقاله های بسیار جالب پهوهمی و اخبار فرهنری و معرفی نمریه ها و

و از شند سا گذشته مرتب ا واص ل . کتاب های تازه شاپ شده، نظیر ندارد

68دانش

2

& Glimpses of Socialبه زبان انرلیس ی ( خود)یک کتاب اخیر . گرددمی

Cultural History of Iran. رستم فمیبدین وسیله برای کتابخانه «و شرس گر قبو افتد زهی عز»

برای کلمات تشویق آمیز جناب عالی در ضمن ارزیابی سطح علمی هدف واالی فصلنامه ، تحکیم . پژوهشی فصلنامۀ دانش صمیمانه سپاسگزاریم

و توسعه عالیق مشترکات فرهنگی کشورهای منطقه است کـه عـالی تـرین از ایـن کـه در . فارسی تاللو می کند مظاهر آن در آثار منثـور و منظوم زبان

.ماه های آینده قول همکاری نزدیک داده اید، پیشاپیش سپاسگزاری می کند آقای سید علی اکبر رضوی صاحب آثاری در تاریخ اسالم و سفرنامه به اردو از – 4

:کراچی التفات فرموده، نوشتندعالی مجلۀ دانش از لطف جناب 11 – 11من یک نسخه از شماره »

، دان ش آم وز ودان ش اف روز هوصو کردم که حرس حرس از این فصلنامات فارسی ایران و پاکستان خدمات جلیل ه انج ام یق حق ز ت رک است ، م

می راث مم ترا ای ران و ،می دهد و از سعی این اداره و موسس ۀ علم ی پاکستان از دستبرد روزگار حفظ می گردد و توسعه می یابد، فارس ی م ن

.«نیست غلطیها را فرو گذار کنند خوب. کنـیم مـی جهت اعالم وصول فصلنامه نسبتا مرتب صمیمانه تشـکر

در طبقات مختلف مردم فارسـی دان تشـویق « دانش»یکی از مزایای مطالعۀ نامه نویسی به زبان فارسی است که در چند سـال اخیـر اغلـب نامـه هـای

آنچه که جنـاب عـالی در نامـه . دریافتی به زبان شیرین فارسی بوده است یکی از نکات قابل توجه در نفوذ وگسـترش . نوشته اید همین فارسی است

زبان وادب فارسی اینست که از کرانه های مدیترانه تا سواحل خلیج بنگال و از خلیج فارس تا فرارود آثار فارسی کـه بـه منصـۀ ظهـور رسـیده اسـت

ی اغلب شان فارسی نبـوده بـا ایـن نویسندگان و سرایندگان شان زبان مادروصف با ذوق و شوق خاصی بر این زبان به انـدازه ای تبحـر و تسـلط بـه

.دست می آوردند که در قرنهای متمادی از آثارشان استناد می کرده اند :آقای بشیر سیتایی از دادو استان سند ابراز عنایت کرده، نوشته اند – 5واص ل ( 1111به ار و تابس تان ) 11 – 11فصلنامۀ دانش ش ماره »

دانش شعر مرا هم 11 ۀقبل ا ز این در شمار. گردید، بسیار بسیار ممنونم

انش فهرست مقاالت فصلنامۀ د

2

فص لنامۀ دان ش . نمر کردید برای این تم ویق بن ده خیل ی ش کرگزارم محبوب ماست که ما دور افتادگان را آگاهی و آشنایی فراهم م ی نمای د و

وق و شوق و جذبۀ محبت مهی ا به دلدادگان و دوستداران فارسی سامان ذدعاگو هستم که این قافلۀ علم و ادب و عرفان و آگاهی زیر نظ ر . می کند

«جناب عالی روان دوان باشد شماره هایبرخی برای التفات مداوم به مطالب مندرج در دانش سپاسگزارم

.قدیمی دانش اینک کمیاب و حتی نایاب است وگرنه تقدیم می کردیم قای حق نواز خان از پیرزئی به راسته سامان بخش اتوک باوصوف کسوالت آ – 6

:مرقوم فرمودندمجلۀ دانش را دریافت داشتم، مرات ب تم کر و 11 – 11شمارۀ »

اگرشه بر اار عارضۀ قلبی بستری شده ام ولی با ای ن . آورم میامتنان بجای جسته جس ته همه از مقاالت گران بهایی که در این شماره گردآوری شده

از این که مجلۀ دانش همه اق خوب است و روز به روز رو ب ه . بهره بردم. از وی هۀ ح افظ و وی هۀ اقب ا خوش م آم د . ترقی است بسیار خوشحالم

سعادت و خوشبختی جناب عالی و همک اران ت ان را از درگ اه رب الع زت «مسئلت می نمایم

. فصلنامۀ دانش می باشـید جناب عالی از خوانندگان عالقه مند قدیمی دربارگاه احدیت برای شفای کامل تان دست به دعا هسـتیم، اعـالم وصـول منظم از ناحیۀ آن جناب همراه با کلمات تمجید آمیز برای مطالب مندرج در

در نامۀ . آخرین شماره نشانگر ذوق سلیم و ادب شناسی پر لطافت شماست ه دارای ویژۀ احیای متـون بـوده ، مجله ک 63قبلی در ضمن ارزیابی شمارۀ

پیشنهاد جناب عالی جهت نشر کتابی حاوی متون منتشر شده برای اولین بار .، در خور ارزیابی دقیق است «دانش»توسط

3/ 11آقای دکتر سید محمد ظاهر شاه استادیار مادل کالج اسالم آباد ایوف – 7

:اسالم آباد طی نامۀ محبت آمیزی نگاشته اندک ه یک ی از کاره ای 1111بهار وتابس تان 11 – 11 ۀدانش شمار»

از مطالعۀ . نمایان ادبی و علمی مرکز تحقیقات فارسی است به دستم رسیدم ی لآن محظوظ شدم شمم راقم روشن و د شاد، همه مقاله ها وقیع و ع

دو مقاله توجه ویهۀ م را جل ب ک رد، . می باشند و اداره قابل تبریک است

68دانش

12

در غزلیات حافظ و دومی اارات حافظ بر ادب پم تو، او ال ذکر یکی عمقا مورس و دوم ین عالی ق هر و وف کایت م به مصداق مصرع از ما به جز ح

ام ا ت ا آخ ر غ ز س رایی فارس ی .... ما بین فارسی و پمتو را اابت کرده «خوشحا بابا اقتباس نمد

61در شمارۀ . ذیرا باشیدبرای ارزیابی دقیق مطالب مندرج امتنان ما را پ منتشر نموده بودیم، « شعر فارسی خوشحال ختک»فصلنامه مقاله ای با عنوان

.امید است مقالۀ فوق مجددا مورد توجه جناب عالی واقع شود ارسی دانشگاه پیشواور طوی وخانم دکتر نصرت جهان ختک استادیار بخش ف – 8

:نامه ای مرقوم داشتندتح ت 1111د عرض می شود که مقاله ای در ژوئن با احترامات زیا»

برای شاپ ارس ا داش ته ام « سیمای زن در ادوار و جوامع گوناگون )عنوان ولی تاکنون شاپ نرردیده خیلی نرران هستم شون زحمتی که کمیدم تا حاال

«به امر نرسیدهبرای پژوهش و نگارش مقاله زحمتی که کشـیدید درخـور تمجیـد

یق می کنید که در حدود پنجاه صفحه در یک نشریۀ فصـلنامه است اما تصداگرچنانچه گزیـده ای . به یک مطلب اختصاص دادن یک کمی دشوار است

با ارتباط به چند کشورهای منطقه در ده پانزده صفحه تهیه و ارسال فرمائیـد نیـز « دانـش »از سایر همکاران ارجمند . امیدواریم زودتر از آن استفاده کنیم

اضا داریم که مطالب پژوهشی خود را به تعداد صفحات قابل اسـتفاده در تق .فصلنامه محدود نگه دارند که موجب تشکر است

آقای فضل الرحمن عظیمی استاد فارسی متقاعد دانشکده هوای راولننودی و – 9

:فارسی گوی به نام طی نامۀ پر محبت نوشته اند لنامۀ دانش و دعوت نامه ه ای از التفات جناب عالی شماره های فص»

ام ا از بدشانس ی ب ا وص ف . همایمهای علمی را مرتب دریافت می نمایماراده به علت کسالت از حض ور در جلس ات مح روم م ی م انم و مفه وم

شعر ب زم فارس ی، . از این طریق درا می کنم« عرفت ربی بفسخ العزائم»ین که بهب ود حاص ل هم. نعت و قطعاتی دیرر برای دانش ارسا می شود

.«شود ، حاضر خدمت خواهم شد

انش فهرست مقاالت فصلنامۀ د

11

برای تندرستی و طول عمر جناب عالی در درگاه قاضی الحاجـات استفاده کردیم ، 65 – 61از شعر بزم فارسی در شماره . دست به دعا هستیم

بقیۀ مطالـب . نعت حضرت ختمی مرتبت در همین شماره زینت بخش استخاطر داشته باشید که هر قـدر مـدت عـدم دیـدار هم انشاا اهلل به نوبه ، به

طوالنی گردد آتش اشتیاق مالقـات بـا دوسـتداران زبـان وادب فارسـی را .فروزان تر نگه خواهیم داشت

آقای دکتر غالم رسول جان ، مرکز مطالعات آسیای میانه دانشگاه کشمیر از – 11

:حضرت بل سرینگر عنایتی فرموده مرقوم داشتندموصو شد و قبل از این هم گاه به گ اه ( 11شماره )دانش مجلۀ »

فصلنامۀ دان ش ک ه زی ر ادارت جن اب . شماره های دیرر دریافت نمودمعالی شاپ و منتمر می شود واقعا کاوق پر ارزق برای مرتبط کردن افکار

ای ن . و نظرات دانممندان شبه قاره و مناطق دیرر فارسی زبان ان اس ت روز دان ش پهوه ان را وادار ج ادبیات ام صایص و مناه ظ خاز لحا ه مجل

کتابی ب ه . گزارشهای علمی و فرهنری هم الیق تحسین می باشند. می نمایدفارس ی ت ألیف نم ودم ، ای ن –را به زب ان اردو ( او )االحباب تحفۀ نام حقیقات فارس ی ارس ا ز ت رک خش م ج ب خانۀ گن رای کتاب ألیف را ب ت

«....ایممی نمبرای ارزیـابی مطالـب منتشـر شـده در فصـلنامۀ دانـش صـمیمانه

دانـش همکـاری « قبول خاطر و لطف سـخن »یکی از دالیل . سپاسگزاریم مداوم فارسی نویسان چندین کشور جهان فارسی با این فصلنامه است و مـا

یس از استادان فارسی نو. از این بابت به همۀ همکاران دور و نزدیک مدیونیمچـاپ . کشمیر هم انتظار همگامی در نیل به اهداف عالی مجلـه مـی باشـیم

گیـریم و تبریـک یـمرا که اسم با مسمی است به فال نیک « االحباب تحفۀۀ » .می گوییم

ابوراز لطوف ( هند)آقای دکتر عبدالسبحان استاد محترم فارسی از کولکته – 11

:نموده، مرقوم فرمودند ۀم گزارق این که شماره های پیاپی دانش با محبت نامباسالم واحترا»

برای این التفات به ای ن پاس دار دور افت ادۀ . جناب عالی دریافت گردیدانماء اهلل موقع دیرر ع رای ... زبان فارسی از صمیمیت قلب سواسرزارم

68دانش

12

بنده راجع به مطالب یک شمارۀ اخیر بعد از مطالعه کتبا به فارس ی ارس ا نیز آاار علمی بنده در ضمن پهوهش در اختیار جناب عالی ق رار . یممی نما

«خواهد گرفتدر سه ماه اخیر دو شماره دیگر به نشانی آن جناب ارسال گردیـده،

ما منتظر دریافت مطالب علمـی . امید است که به موقع مالحظه فرموده باشیدشر و چاپ آثار کولکته در تاریخ تدوین ، ن. از طرف جناب عالی می باشیم

استادان فارسـی قـرن . فارسی از جمله روزنامه نویسی نقش برجسته ای داردحاضر در واقع میراث گران سنگ فرهنگ فارسی طی قرون اخیر را بـه دوش

. کشند و به همین دلیل ما ارج می نهیم می

پرفسور دکتر محمد سلیم مظهر مدیر گروه زبان و ادبیات فارسوی دانشوکدۀ – 1 :ورشناسی دانشگاه پنجاب طی نامه ای ابراز عنایت کرده اندخااس تادان و از جناب عالی جهت برگزاری همایش م دیران گ روه »

پاکس تان ص میمانه ق دردانی های برجستۀ زبان و ادبیات فارسی دانمراه ،می نمایم و از این که از بنده برای شرکت در آن دع وت ب ه عم ل آم د

نجمن استادان فارسی پاکستان یکی از کارهای بس یار تأسیس ا. سواسرزارمامیدوارم این انجم ن اس تادان . ارزشمند و امرۀ ماندگار این همایش است

برای ا عتالی فرهنگ فارسی در پاکستان وتحکیم روابط فرهنری وادبی میان «ی ایفا کنددو ملت پاکستان و ایران نقش مهم

و سـایر دانشـگاهیان و برای همکاریهای صـمیمامۀ جنـاب عـالی استادان فارسی مراتب امتنان را باز گفته ، امیدواریم که دانشـمندان فارسـی نویس و فارسی گو مساعدتهای علمی را با این مرکز پژوهشی کما کان ادامه

.خواهند داد

آقای دکتر نجدت توسون دانشمند محترم ترک در ضمن اعالم وصول برخوی – 13 :امه از استنبول مرقوم داشتنداز شماره های فصلن

من برای شماره های مختلف فصلنامۀ فارسی مرکز تحقیقات ک ه » . در کمیت و کیفیت در سطح عالی قرار دارد، صمیمانه تبریک م ی گ ویم مطالب منتمر شده در این شماره ها سهم برجسته ای در فرهنگ اسالمی

«ایرانی به شمار می رود

انش فهرست مقاالت فصلنامۀ د

13

اگـر مطالـب . یزتـان قلبـا تشـکر مـی کنـیم برای کلمات تشویق آم پژوهشی به فارسی جهت درج در فصلنامه به نشانی مرکـز ارسـال فرماییـد،

.شویم میخیلی ممنون

از یوزد جناب آقای حسین مسرت صاحب آثار عدیده طی نامۀ پور محبوت – 14 :نوشته اند

وزی ن ۀاز این که کما کان به لطف مرحمت شما دریاف ت کنن د » هستم ، بر خود می بالم که می توانم خوانن دۀ مق االت زال و « دانش»نامۀ

. توانم شون ان ش ما بنویس م نمیدلنمین آن باشم و حسرت بخورم که شرا فمارم که در آن دیار دور در کار گسترق زب ان و میدست شما را از دور

«.ادب فارسی کوشا هستیدرهای پژوهشـی فصـلنامه نـه از ابراز عنایات بی پایان در ارزیابی کا

فقط ما را مدیون فرمودید بلکه تا حدی شرمنده هم ، زیرا آنچـه کـه مـا در درس پـس » شماره های فصلنامۀ تقدیم می نمائیم در واقع این یـک گونـه

. گر قبول افتد زهی عز و شرف: است به قول معروف « دادن

اسبق دانشکدۀ دولتی تندو آقای دکتر گل حسن لغاری استاد فارسی و رئیس – 15 :را ارزیابی کردند 8جام سند طی نامه ای برخی مطالب منتشر شده در شمارۀ

در این شماره مقدمه بر دیوان حسین علی خان تالور ب ا پ هوهش » مختصر ... مقالۀ دکتر مهدی ملک اابت دربارۀ عاشورا... دقیق نوشته شده

آاار دین و دانش از س رکار خ انم تذکار مریم و مسیح در. اما جامع است دکتر صغری بانو شکفته ، ترجمۀ کهن فارسی تاریخ طبری و ارزشهای آن از آقای دکتر رضا مصطفوی ، پیوند تاریخی تخت جممید هخامنمی و اصفهان . عصر صفوی از آقای عباس زمانی محققانه و موض وع را روش ن م ی کن د

زی ب مرس ی س خنور ص نعترر در مقالۀ دکتر سلطان الطاس علی با عنوان شعر ومقالۀ جناب آقای موس وی ت أایر زب ان وادب فارس ی در زن دگانی

مختصرا شمارۀ . قانه و شایستۀ تحسین است فردی واجتماعی پاکستان محق .«حاضر با مطالب علمی مندر نهایت ارزنده است

ر برای ارزیابی مفصلی جناب عالی که ما فقط گزیـده ای از آن را د از افتخـارات فصـلنامه همکـاری . این جا آورده ایم صمیمانه سپاسـگزاریم

ارزیابی برخی. استادان ارجمند کشورهای منطقه از جمله پاکستان می باشد

68دانش

14

طی ماه های. مطالب مندرج برای نویسندگان محترم نیز تشویق آمیز خواهد بود ل شـده نیـز خـدمت جنـاب عـالی ارسـا 65 – 61و 63اخیر شماره هـای

امیدواریم از نظرات ارزنده پیرامون مطالب منتشر شده در شماره های فوق ما سه کتاب و دوکتاب که به طـور جداگانـه بـرای . را بی بهره نخواهند گذارد

.کتابخانۀ گنج بخش ارسال داشتید با سپاس فراوان دریافت داشتیم

رئیس اسبق دانشگاه آقای دکتر جمیل جالبی رئیس سابق فرهنگستان ملی و – 16 (ترجمه) :کراچی طی گرامی نامه ای از کراچی مرقوم فرمودند

فصلنامۀ دان ش دریاف ت گردی د و از ای ن 11نسخه ای شمارۀ » این شماره نیز حاوی مقاله هایی در سطح عالی . بابت نهایت امتنان را دارم

و منتم ر را مرتب هبه شیوۀ علمی که جناب عالی دارید این فصلنام. است «می نمائید شایستۀ بسی تمجید و ستایش است

جناب عالی که از ارکان برجستۀ نقد ادب در این مرز و بوم می باشید موقعی که در چند کلمه هم شماره های دریافتی را ارزیابی مـی فرمائیـد در

مـا : گـردد مـی واقع برای دست اندرکاران مجله راهنما و راه گشا محسـوب .در اشتیاق دریافت نوشته های جناب عالی به سر می بریمهمیشه

: آقای محمد عبدالحکیم شرف قادری از الهور بذل لطف نموده، نوشته انود – 17 ( ترجمه)فصلنامۀ دانش نسخه ای عز وص و ش د و از اینک ه 11از شمارۀ »

این شماره هم ح اوی مق االت بس یار . مرتب ارسا می فرمائید ، ممنونم مبانی معرفت شناسی و آموزق از دیدگاه موالن ا در »علمی است از جمله

بی ان نم وداری : از دکتر سید حمید رضا علوی و مثنوی غال ب « فیه ما فیهمقاالت دیرر هم خوان دنی و . شان نبوت و والیت اار دکتر محمد ظفر خان

«شایستۀ بهره برداری می باشندظرات صائب از ناحیۀ جناب عالی را ما اعالم وصول مرتب و ابراز ن

.ارج می گذاریم

آقای دکتر نجم الرشید دانشیار گروه فارسی دانشکدۀ خاورشناسی دانشوگاه – 18 :پنجاب الهور طی نامۀ الطاف آمیزی مرقوم داشتند

دریاف ت 11ضمن آرزوی توفیق روز افزون مجلۀ دانش ش ماره » اب عالی را تبریک می گویم که بدین وسیله جن. شد بسیار سواسرزارم

انش فهرست مقاالت فصلنامۀ د

12

مجلۀ علمی ادبی پهوهمی را به خوبی ب ه ش اپ رس انیده ای د ک ه دارای تص حیح دی وان حس ین از دکت ر ۀمقال همقاالت بسیار ارزشمندی به ویه

«...نعمت اهلل ایران زاده از اینکـه . مدتی بود که دستخط جناب عالی را زیارت نکرده بودیم

در چند ماه اخیر . را ولو با اجمال فرمودید متشکریم 62 اعالم وصول شمارهیکی شمارۀ منفرد و دومی شمارۀ مشترک هم که حاوی مطالب مورد عالقـه

امید اسـت سـر وقـت بـه استحضـار . جناب عالی بوده ، ارسال داشته ایم .رسیده است

: ه ، نوشته انود آقای دکتر اشرف حسینی از عالمه اقبال تاون الهور التفات نمود – 19 (ترجمه)همۀ مقاله ها ومطالب مندر . زیارت گردید هفصلنام 11 ۀشمار»

قبال مقاله ای راجع ب ه حک یم عم ر خی ام . می باشند« خیا افروز»گرانبها و نوشتۀ استاد دانمراه پیماور در دانش منتمر شده بود در این شماره هم

خ وق »ه ک ه ام ری اس ت مقالۀ عمر خیام در آیینۀ رباعیاتش شاپ ش د ام نب وده ام ا ب رای به درستی که شعر گویی وسیلۀ اعزاز برای خی . « آیند

:خوانندگان رباعیاتش این پروانۀ رستراری از آالم گونه گون است

فردا که نیامد اسر فریاد مکن عمری که گوشته اسر از و یاد مکن «عمر برباد مکنحالی خوش باش و بر نیامد و گوشته بنیاد مکن

ماهر قدر که جهت ترویج زبان وادب فارسی خدمت کنیم بـاز کـم .در این ضمن با جناب عالی همعقیده هستیم. است

–ی پبو –آقای رئیس احمد مغل دانشیار زبان و ادب اردو دانشکدۀ دولتوی – 1

:ایالت شمال غربی مرزی طی نامه ای مرقوم نمودنداین دفعه شعر . ور مرتب دریافت می کنم مجلۀ وزین دانش به ط»

قبال شناختی ازیم ان ب ه . خواندم هدکتر محمود احمد غازی در این فصلنامدان ش ای ن ام ر ه م ۀعنوان یک عالم روشنفکر داشته ام ولی توسط مجل

روشن شد که وی یک شاعر خوق ذوق نیز هست امیدوارم در آینده نی ز «پ می رسد و ما را مستفید خواهد کردبه شا« دانش»نثر ونظم ایمان در

ما هـم از ارادتمنـدان جنـاب دکتـر « چه خوش گفتی و در سفتی » غازی هستیم و هر وقت قطعات شعری از جناب ایشـان در اختیـار داشـتیم

68دانش

12

اما تا به حال از آثار منثور ایشـان مطـالبی . بدون تأخیر به چاپ رسانیده ایم !یندۀ نزدیک در این زمینه بخت یاری کندشاید در آ. دریافت نداشته ایم

آقای پرفسور الطاف عاصم مدیر کرسی سچل ، دانشوگاه شواه عبوداللطیف – 1

(ترجمه) :در پیام الکترونیکی نوشته اند( سند)خیرپور مفتخرم برای عنایتی ک ه در ض من ارس ا فص لنامۀ دان ش ب ه »

ب ه هدریافت مجل. صمیمانه سواس برویم ،مؤسسۀ علمی ما همواره داریدمطال ب منتم ر ش ده در . ر اس ت م و بدون تأخیر موجب تم ک طور منظ

جالب و در کتابخانۀ ما مورد استفادۀ ،شماره های مختلف همیمه خواندنی « پهوهمرران است

با تشکر از ارسال نامۀ محبت آمیز به دفتر دانش ، از اینکه مـدیریت ذکر گردیم که در مقاله های گونه گون کرسی سچل را به عهده دارید باید مت

چاپ شده در شماره های مختلف به سچل سرمست اشاراتی شده است کـه حتما استحضار دارید، مطلع غزل فارسی از سچل آشکار که در آن به عطـار

:عرض ارادت شده به خاطر می رسد ای دال گر درد جویی سوی نیشابور برو

سر درومرد صاحب درد یارم شا عطار

آقای دکتر سید محمد باقر کمال الدینی استاد اعزامی ایران به دانشگاه های – :قزاقستان از الماتی در نامۀ مهرآمیزی نوشته اند

جود شما عزیزان از هرگزندی به دور باشد و امیدوارم وجود ذی» م و شاداب همنون گذشته در اعتالی فرهن گ فارس ی ب یش از پ یش رخ

« دان ش »بدین وسیله از ارسا مرتب فصلنامۀ گران س نگ . اشیدق بمؤفک ه مأموری ت –کنم و امی دوارم ب ه آدرس جدی د میتمکر و قدردانی

گردم ارسا خواهی د میاینجانب ماه آینده به پایان می رسد و به ایران بر البت ه اگ ر لط ف . شما باش م « دانش»فرمود تا همننان خوشه شین خرمن

ۀ قزاقستان را به نمانی کتابخانۀ ملی، مرک ز ای ران شناس ی کنید این نسخهم ه . ارسا فرمایید، دوس تان و همک اران از آن اس تفاده خواهن د ک رد

ایی ک ه تص حیح اله ه انب از رس ن ج ت ای مطالب مجلۀ شما پر بار اس :می برم می کنید و به شاپ می رسانید بی نهایت حظ

«لحال مشتاقیبه صد دفتر نشاید گفت وصف ا

انش فهرست مقاالت فصلنامۀ د

12

بـه هـر دو نشـانی در ( 65 – 61)بر طبق فرمایش شـمارۀ قبلـی فصـلنامه از ارزیـابی . قزاقستان و ایران ارسال شده ، اعالم وصول موجب تشکر است

سخاوت مندانه جناب عالی از مطالـب منـدرج در شـماره هـای فصـلنامه وهشی در مـاه همانگونه که قول همکاری پژ. صمیمانه سپاسگزاری می کنیم

.های آینده داده اید ، منتظر دریافت مطالب علمی خواهیم بود

جناب آقای سعیدف سعید بیگ سفیر محترم تاجیکستان در پاکستان در ناموۀ – 3 (ترجمه:)مهر آمیزی مرقوم فرمودند

مایۀ بسیار خوش وقتی اس ت ک ه تم کرات قلب ی خ ود را ب رای » ارسی ایران و پاکستان با ارسا مرتب همکاریهای فرهنری مرکز تحقیقات ف

سواس فراوانی جهت ارسا کتاب . نسخه هایی از فصلنامۀ وزین ابراز بدارمامیدوارم همکاریهای فرهنر ی دو جانب ه . را بوذیرید« تاریخ بخارا» باعنوان

.«در آینده رو به تزاید خواهد بودن ، فصـلنامۀ با ابراز مراتب امتنان از جناب سفیر محتـرم تاجیکسـتا

دانش آمادگی خود را جهت همکاری بیش از پـیش بـا دانشـمندان تاجیـک فصلنامۀ دانش مفتخر است که از چندین کشور منطقه مقاالت . داردمیاعالم

.پژوهشی جهت نشر دریافت می نماید

آقای سید انیس شاه گیالنی از محمد آباد صادق آباد که سرپرستی کتابخانۀ – 4 (ترجمه) :عهده دارند، طی نامه ای ابراز عنایت کردند مبارک را به

فصلنامۀ دانش واصل شد متمکرم در آخرین ش ماره 11شماره » شبه قاره به تنوع السنه شهرت . خواجه غالم فرید هم شریک محفل هست

سنل ، بهتایی و . دارد به همین سبب ما سخنوران هفت زبان هم داشته ایم بصیرت علمی در زبانهای مختلف طبع آزمائی تا ح د سایر بزرگان بر مبنای

.اساسا سنل و بهتایی به زبان سندهی سروده اند. شیوۀ عادی درآورده بودندخواجه فرید هم او و آخر سرائیکی سرا بوده اگرش ه در ص نف ک افی ب ه سندهی و مارواری نیز شیزهایی به نظم آورده البته دیوان برادر ایم ان ب ا

وان اوحدی به شاپ رسیده که در کتابخانۀ ما یک نسخۀ خطی هم عنوان دی «...از آن محفوظ است

خیلی سپاسگزار هستیم که نکاتی چند را متذکر شدید که طبعا مورد جناب عالی به مناسبت هشتادمین سال تأسیس کتابخانـۀ . توجه قرار می گیرد

اخیر در باب اعالم وصول ضمنا درنامۀ . مبارک تهنیتهای ما را پذیرا باشید

68دانش

12

« این مجلۀ دیگر فصلنامه نیست کتاب هست» مرقوم داشتید 65 – 61شماره هدف ما عرضه داشـتن . از این جملۀ تان محظوظ گشتیم و تشکر می نمائیم

مطالب علمی در سطح عالی است و از فضل و عون الهی و با همت فارسـی .مثمر هم هست الحمدهلل نویسان کشورهای منطقه مساعی ما تا حدی

آقای عبداهلل ملکی پور مدیر اجرایی انجمن خوشنویسان ایوران از تهوران – 5

:عنایت کرده نوشته انداهتمام عالی در تهیه و نم ر ای ن فص لنامۀ وزی ن ب ا روی ک رد »

قان و پهوهمرران عرصۀ علم و معرفت این نوید اندیممندانه ادیبان ومحق حاب مبانی نظری و صاحبنظران این حوزه بتوانند گزاره هایرا می دهد که اص

وایق و تحکیم بخش اصو پ هوهش و س نجش را ارائ ه نم وده و ش رایط «توسعه پایدار فرهنری را در همۀ زمینه ها فراهم فرمایند

ما خوشوقتیم که روی جلد و صفحات داخـل روی جلـد را اغلـب تانی مزین می کنیم واز این بابـت باخوشنویسی های هنرمندان ایرانی و پاکس

ازیکایک خوشنویسان معاصر که آثار هنـری شـان زینـت بخـش صـفحات .گردیده کمال امتنان را داریم« دانش»

( چنوین )آقای محمد راحیل انجم از جمال دین والی، بخش رحیم یارخوان – 6 (ترجمه) :نوشته اند

اس واس واص ل نسخه ای از فصلنامۀ دانش مرحمتی جناب عالی ب» از ب دان ش مب را مطال . فزونی بخمد اهلل عز و جل توفیقات شما را . شد

هر گونه انتزاع است و می تواند در تربیت ادبی اخالقی و دینی جامعه مؤار به برکت مرکز تحقیقات فارسی ایران و پاکستان ادبیات زبان فارسی . افتد

عالی اس ت و الحم دهلل مرغوبیت وکیفیت شاپ هم. دارد غنی تر می شود از ظواهر دلوسند . بر ذهن خوانندۀ دانش نفوذ سازنده ای باقی می گذاردی ارزن ده هس ت روی جلد و کاغذ و شاپ گذشته ، مطالب مندر به حد

«.که هیچ خوانندۀ خوق ذوق نمی تواند از خواندن آن خودداری کندمۀ دانـش نامـه مثل این که اولین دفعه برای فصـلنا . تشکر می کنیم

با . نوشته اید خیلی هم مفصل ، و ما فقط قسمتی از آن را در فوق آورده ایم عنایت الهی ده ها هزار نفر خواننده فارسی دان در سنین میان بیست سال الی

ساله داریم که هر کدام در هر سن و سالی که بوده باشد از مندرجات 95

انش فهرست مقاالت فصلنامۀ د

12

و ادب فارسی دارای عوامـل تربیتـی زبان . دانش استفاده دل خواه می کند .پیروز باشید. است که در زبانهای دیگر کمتر به این اندازه سرا داریم

طوی ناموه ای ( سیالکوت) رآقای ضیاء محمد ضیا فارسیگوی به نام از پسرو – 7

(ترجمه:)عنایت فرمودندمط البی درب ارۀ بیت ی از ( 11ص ) فصلنامۀ دان ش 11در شمارۀ »

:مثنوی نی قمار و ن ر و فرزند و زن چیسر دنیا از خدا افل شدن

بااشتیاق مطالعه کردم به نظرم همننانکه در پانوشت هم اشارت و استناد نزدیک تر به واقعی ت اس ت و ( جامه ابریممی و سایر آن )« قماق»شده

برای استحضار جناب . قمار در نسخی که در شده ادامه سهو کتابت استید یاد آورد شویم ک ه آق ای دکت ر خواج ه عبدالحمی د عرف انی ، عالی با

این بیت را این گونه در « گفته های رومی و اقبا »دانممند بنام در کتاب :کرده اند

نی قماش و ن د ،نی فرزند و زن چیسر دنیا ؟ از خدا افل شدن «مطمئنا ایمان از یک نسخۀ معتبری استفاده فرموده اند

که به یک نکتۀ علمی توجه مبذول نموده بـدین وسـیله سپاسگزاریمآقای دکتر عرفانی از . موجب تنویر افکار عالقه مندان این موضوع گشته اید

اقبال شناسان نام آور قرن بیستم کسی است که در ترویج شعر و لقب معنوی .برای اقبال نقشی مؤثر داشته اند« رومی عصر»

استاد متقاعد زبان وادبیات و فارسیگو از بخوش آقای دکتر خیال امروهوی – 8 :لیه پنجاب با کمال عنایت مرقوم داشتند

شعر با عنوان نذر روح امام خمینی در فصلنامۀ دانش ش اپ ۀقطع» شد، عنایت پروردگار که هدیۀ فقیر حقیر دربارگاه حضرت ام ام مؤف ق و

. و فرمائی د قبو خاطر عاطر جناب عالی شد، تمکر و ممنونیت م را قب برای دانممندان و دانم جویان مق ام و مرتب ۀ ش امخی را « دانش »مجلۀ

مس اعی و ادارت جن اب ع الی ت أایر ب ی نظی ری دارد . برخوردار اس ت زون و محک م و مس تحکم ستان را روز اف اک ران و پ ط ای ودوستی و رواب

ریس ی قبال از طرس سفارت جمهوری اس المی ای ران برنام ۀ تد . می نماید اما خیلی وقت است که شنین برنامه .برای ممتاقان فارسی برگزار می شد

68دانش

22

برای ترویج و تمئید زبان و ادبیات فارسی الزم است که . برگزار نمی شود «...آموزق و تدریس فارسی ادامه یابد

. موجب خوشوقتی است که راسا برای فصلنامه نامه ارسـال داشـتید جیحا موضوعی را مرحمـت فرمائیـد تـا تـدریجا قطعات شعری تازه تری تر

تا آن جایی کـه بـه تشـکیل دوره هـای بـازآموزی . مورد استفاده قرار گیردطی یـک سـال « دانش»مربوط است، باید یادآور شویم که در اخبار فرهنگی

اخیر خبرهایی در مورد برگزاری دوره هـای دانـش افزایـی در خانـه هـای جنـاب . ر شماره های مختلف درج نمـوده ایـم فرهنگ الهور و راولپندی د

عالی که در ردیف اساتید با سابقه حدود نیم قرن هسـتید ، طبعـا از چنـین جوانان تازه کار در حرفۀ آموزگاری فارسی البتـه . برنامه ها بی نیاز هستید

البتـه .دارند از این فرصتها استفاده شایانی می کنند که اینک نوبۀ آنها سـت یم به زودی شاهد برگزاری کالسهای آموزش زبان فارسـی در مرکـز امیدوار

کمی منتظر باشید خبرهـای . تحقیقات و رایزنی فرهنگی در اسالم آباد باشیم .خوبی داریم

همننین باابراز امتنان نامه های محبت آمیز پیام های الکترونیک ی و :نش رسیدحتی مکرر برخی از خوانندگان محترم به شرح زیر به دفتر دا

:ایران دکتر احسان شفیقی ، سرپرست دانشـکدۀ ادبیـات و علـوم انسـانی : اردبیل

.دانشگاه محقق اردبیلیدکتر فرشید صراف زاده مدیر کل خدمات علمی وفنـی و فنـاوری : ارومیه

. اطالعات دانشگاه ارومیه( ع)علـی مرکز تحقیقات علمی و دینی وکتابخانۀ امام امیرالمومنین : اصفهان

دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی ، دانشگاه پیام نور ، خـانم شـیرین احمـدی .مسئول کتابخانه دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان

نجفعلی رضایی، رئیس کتابخانۀ دانشکدۀ ادبیـات و علـوم انسـانی ، : اهواز .دانشگاه شهید چمران ، اهواز

ئیس کتابخانۀ مرکزی و مرکز آمار اسناد دانشگاه دکتر جعفر حقیقت، ر: تبریز .تبریزآقای محمد صادق پروانه سرپرست ادارۀ کل حوزۀ ریاسـت ، دکتـر : تهران

ابوالقاسم رادفر رئیس پژوهشکده ادبیات، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات المعارف ۀفرهنگی ، دکتر شاهد چوهدری ، حسین سید عرب بنیاد دایر

انش فهرست مقاالت فصلنامۀ د

21

کتابدار کتابخانۀ مؤسسـه لغـت نامـۀ دهخـدا، گلنـاز مرتضـایی اسالمی ، یـران ، مهـدی .ا.سرپرست دفتر ریاست و روابط عمومی فرهنگستان علوم ج

کریمیان معاون فنی کتابخانه ، موزه و مرکز اسناد مجلس شـورای اسـالمی ، المعارف اسالمی ، صادق رمضانی گل افزایی مشاور ۀاحمد رضایی بنیاد دایر

دکتـر زهـرا سـیف ، ( ع)دبیر کل مجمع جهانی اهل بیـت ۀر کل حوزومدیمرکزی و مرکـز اسـناد دانشـگاه عالمـه طباطبـایی ، ۀکاشانی رئیس کتابخان

و مرکز اسناد دانشگاه تهران ، حسـن نیـک ابراهیم شاهی ، کتابخانه مرکزیمطبوعاتی گنجینه ، محمد علی امـامی نـائینی کارشـناس ۀسسؤبخت مدیر م

ول سابق تعلیمات ایران در خارج ، علی بیـات گـروه زبـان و ادبیـات مسئو، خانم فریبا فرزام رئیس مرکز زبانهای خارجی دانشگاه تهران ۀاردو، دانشکد

اسناد و مدارک میراث فرهنگی ، دکتر رضا خانی پور مدیر کـل پـردازش ، .آقای اکبر ایرانی مدیر عامل مرکز نشر میراث مکتوب

ر مریم خلیلی جهان تیغ، سردبیر مجلۀ زبـان و ادبیـات فارسـی دکت: زاهداندانشگاه سیستان و بلوچستان، دکتر رحمت اهلل لشکری پور، رئیس کتابخانـۀ

. مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه سیستان و بلوچستان .می دانشگاه تربیت معلم سبزواردکتر ذوالفقار رهنمای خر: سبزوارسردبیر مجلۀ علوم اجتمـاعی و انسـانی دانشـگاه دکتر محمد نمازی: شیراز .شیراز

سید محمد دکتر فدائیان معاون پژوهشی دانشگاه آزاد اسالمی واحد قم ،: قم، دکتـر ( ع)حسین رئیس زاده معاون امور فرهنگی ، مجمع جهانی اهل بیت

. محمدمبارکی معاون پژوهشی، دانشگاه آزاد اسالمی واحد قمعشی نجفی ،متولی ورئـیس کتابخانـۀ بـزرگ آیـت اهلل آقای سید محمود مر

.العظمی مرعشی نجفی و گنجینۀ جهانی مخطوطات اسالمی آقای محمد علی خلیلی فر معاون پژوهشی جهـاد دانشـگاهی واحـد : مشهد

مشهد ، علی باقری رئیس نمایندگی خراسـان سـازمان فرهنـگ و ارتباطـات .اسالمی مشهد

.زبان و ادبیات دانشگاه یزد ۀرئیس دانشکد ،سید محمود الهام بخش: یزد

پاکستان .ابوالحسن واحد رضوی : اتک

پرفسور فتح محمد ملک ، رئیس فرهنگستان زبـان ملـی ،آقـای : اسالم آباد افتخار عارف ، رئیس اکادمی ادبیات پاکستان، دکتر محمود احمد غازی،

68دانش

22

. دکتـر ک الـف می،رئیس دانشکدۀ حقوق وشریعه دانشگاه بین المللی اسـال اسـالم آبـاد ، –شیروانی مسوول روابط عمومی ، انجمن یادگـاری سرسـید

ملک محمد اعظم ، لطف الـرحمن فـاروقی ، ابوالقاسـم قـادری سرپرسـتی ادر شبه قاره ، جامعه الکوثر، محمد انور سرور، کتابدار مقتـدره .ا.مدارس ج

ذربایجـان در اسـالم آبـاد ، قومی زبان، ، دکتر عین اهلل مدتلی سفیر محترم آدکتر حسن بندری پور، رئیس گروه فارسی دانشگاه بین المللی اسالمی ، ظفر

، دکتـر اقبال مسئول بخش سریال کتابخانۀ مرکزی دانشگاه آزاد عالمه اقبـال نامـۀ ) F-11/3سید محمد ظاهر شاه، استادیار دانشکدۀ مـادل اسـالم آبـاد

.نیاد آینده نگری پاکستاندکتر اکرام اعظم رئیس ب،(دوم .ابواالعجاز حفیب صدیقی: اوکاره

. محمد حسین قیصرانی: ایبت آباددکتر قاسم جالل، دکتر منیر احمد مسـئول گـروه زبـان و ادبیـات : بهاولنور

. فارسی، دانشگاه اسالمیه بهاولپور. فضـل اهلل ماهیسـر مسـوول کتابخانـۀ یادگـاری مولـوی م :(سند)پنو عاقل

. ماعیلاس (نامۀ دوم)دکتر نصرت جهان استادیار گروه فارسی دانشگاه پیشاور : پیشاور

آقای محمد حسن ایمانی سرکنسول وقت جمهوری اسـالمی ایـران ، دکتـر . شفقت جهان ختک استادیار گروه فارسی دانشگاه پیشاور

، (نامۀ دوم)دکتر گل حسن لغاری : تندوجام ، آقای عبدالسالم عادلس عشقیدکتر الیا: (سند)حیدرآباد

« اپوچو فقیر میموریـل الئبریـری »کتابدار محترم : خنلو بخش گانچهو بلتستان .(دوم ۀنام) بشیر سیتایی : دادو

.ین کفایت محی الد: دیره اسمعیل خان .نبی بخش دانش: خیرپور میرس

.محمد اقبال جسکانی: راجن پور اهلل بهتی رئیس دانشکدۀ دولتی سرسیدمرزا مشتاق حسین ، عبید: راولپندی .قاری شرف الدین اویسی: ساهیوال

، محمـد نعـیم طـاهر ( نامه دوم)سید انیس شاه جیالنی: (تحصیل)صادق آباد (.نشانی درخواستی پیش ما هم همان است )سهروردی

.قاضی حبیب ا لحق: صوابی

انش فهرست مقاالت فصلنامۀ د

23

د ربـانی مسـوول ، قاری هالل احم( نامۀ دوم )دکتر جمیل جالبی : کراچیکتابخانۀ تاالر خالقدینا، پرفسور دکتـر ریـاض االسـالم مؤسسـۀ مطالعـات

.آسیای میانه و غربی دانشگاه کراچی، دکتر معین الدین عقیلسید عابد رضوی ، پرفسور دکتر محمد انعام الحق کوثر، دکتر علـی : کویته

یـران در کمیل قزلباش، آقای حسین کشمیری سرکنسول جمهوری اسـالمی ا .کویته ، علی بابا تاج

.دکتر رشید احمد راشد: گوجرانواله، آقای خادم علـی جاویـد ( نامۀ دوم)محمد عبدالحکیم شرف قادری : الهور

، محمـد ( باتشکر از چهار کتـاب مبادلـه ای )کتابدار اکادمی اقبال پاکستان اشـمی، محمد کیومرثی ، حماد هجویری ، دکتر رفیع الـدین ه اطهر مسعود ،

.رئیس اسبق گروه زبان و ادب اردو، دانشگاه پنجاب (.شماره های قدیم کمیاب است)زاهد حسین زاهدی : میرپور خاص

العلم ینۀسید کفایت حسین کتابدار کتابخانۀ مد: ناروالی، بخش گجرات .محمد شاه ضعیف: ننکانه صاحب

هند

.شگاه گرونانک دیودکتر عزیز عباس گروه فارسی و اردو دان : امرتسر .کتابدار دانشکدۀ دکن دانشگاه دیمرپونه : پونه

محمد رضوان از اکادمی اقبال، دکتر رک و س ریدی مـدیر : د دکنحیدرآباموزۀ ساالر جنگ ، احمد علی نگهدارندۀ کتابخانۀ خاورشناسی موزۀ سـاالر

.جنگعمـومی ملـی، آقای دکتر شعائر اهلل خان وجیهـی، دبیـر کتابخانـۀ : رام پور

. انگوری با ، رام پورمحمد منور مسعودی رئیس بخش فارسی دانشگاه کشـمیر، دکتـر : سری نگر

(.نامه دوم )جان دانشیار مرکز مطالعات آسیای میانه دانشگاه کشمیر. آر. جیدکتر رئیس احمد نعمانی ، شکیل احمد خان کفیل کتابخانۀ موالنا : علیگرهو

. علیگرهـ ، پرفسور دکتر انصار اهللآزاد دانشگاه اسالمی .گاه ممبئیشمهر النساا خان رئیس گروه فارسی دانتردک : ممبئی

.دکتر سید وحید اشرف :ودودارا

*****

68دانش

24

A Glimpse of Contents of this Issue

1 – Manuscript of Epic Mathnavi of Mozaffar Nameh by

Ahmed Kashmiri (13th

Century A.H).

Dr. Mohammed Saleem Mazhar & Dr. Mohammed Sabir

Punjab University Library Lahore, has an unique

manuscript numbering 491 consisting of various texts

including epic Mathnavi of Mozaffar Nameh (pp.26 to 53 )

by a 13th

Century A.H.'s Poet Maulavi Abdul Ahad Ahmed

Kashmiri. He has composed events of a war between

Mozaffar Shah and Abdul Ghafoor, Ruler of "Molk-e-

Sawad" The learned Editors have indicated that exact date

of birth and death of the composer is not available but he

was alive upto 1305 A.H. The poet has claimed that he has

composed this Mathnavi in record time of one day ! as he

says:

رساندم به یک روز در اختتام اگر باز مانده همه ناتمام

2 – Persian Historiography during Kalhora Period.

Dr.Mohammed Mehdi Tavassoli &

Syed Hoda Syed Hosainzadeh

Historiography and Tazkera writing has widely been

attempted in 12th Century A.H. under the rulers of Sindh .

During Kalhora's period numerous history books were

compiled in the Sub-Continent and Iran and some of these

books, written in Sindh, have also dealt with this dynasty.

انش فهرست مقاالت فصلنامۀ د

22

History titles in prose include Tarikh-e- Abbasia, Tohfatul

Kiram, Lobb-e- Tarikh-e- Kalhora, Tabseratul Nazerin,

Maatherul Omara, Tarikh-e- Jahangosha-e- Naderi , Alam

Ara-e-Naderi, Hadith-e-NaderShahi. In history books

composed in poetic form, we can name Tarikh-e- Abbasia

(in poetry) Mukhtar Nameh, Nama-e-Naghz, Shahnameh-

e-Naderi and Nader Nameh. Above named Historiography

titles and other books of history written during and after

Kalhora period like other parts of the Sub-Continent are

testimony to the importance attached by the rulers,

historians and in general by the people to the subject.

3 – The Stature of Mohsin Tatavi in Persian Poetry of 12th

Century A.H. at Sindh..

Prof.Dr. Sughra Bano Shagufta

Mohammed Mohsin Tatavi was born in 1121 A.H.

He was most prominent Persian Poet in Sindh during 12th

Century A.H. and has composed poetry in various forms

like ghazal, elegies, Tarkeeb Band, Tarjie Band,

Mokhammas , Mathnavi, Tazmeen wa Tarikh goie and

quatrain. Before rise of Mohsin, Atta Tatavi (D. 1140 A.H)

was prominent Persian Poet of Sindh and after the death of

Mohsin also Ali Shir Qaneh Tatavi (D. 1203 A.H) got

prominence in Persian poetry although his fame relies on

prose works like Maqalaatush Shoara and Tohfatul

Keraam. Most of other Persian poets of this era like Reja ,

Ilhaam, Ahsan, Akram, Azad, Bitakalluf, Sarkhush, Shauqi,

Ottared, Moreed, Mir Bhakkari, Mir Azeem have never

68دانش

22

been comparable with Mohsin Tatavi in sphere of Persian

Poetry in Kalhora era and even in 12th

Century A.H.

4 – Kalhora era's famous poets of Sindh : A brief review.

Dr. Shafaqat Jahan Khattak

At the outset a short survey have narrations of

relations and bonds between Iran and Sindh valley from

ancient times upto Islamic Period and also right from

Saffarid, Ghaznavid and Ghauri Periods uptil rule of

regional dynasties including Kalhoras. Common Cultural

bonds existing in these neighbourly lands and influence of

Iran's civilization and culture in Sindh has also been dealt .

From prominent Persian poets of Kalhora era, whose life

and works have briefly been described include: Mulla

Abdul Hakeem (D. 1140 A.H) Makhdoom Mohammed

Ameen (D. 1161 A.H). Mohammed Mohsin Tatavi (D.

1163 A.H) Mir Ali Shir Qane Tatavi (D.1203 A.H) Mian

Mohammed Sarfaraz Kalhora, Sachal Sarmast Aashkaar

(D.1262 A.H) Maayel Tatavi and some other Persian poets

who lived in Kalhora Times in Sindh . According to a

scholar of Sindh studies, in Sindh trees like Cypress,

Boxtree, Pine and Plane trees are normally not grown. Also

this desert has no Narcissus, violet and Tulip flowers and in

birds no Partridge or Turtledove like wise… but usage of

Persian vocabularies, idioms and also metaphors of Iranian

Poetry has vastly nourished Sindhi poetry.

انش فهرست مقاالت فصلنامۀ د

22

5 – Persian Elegy Composing During Kalhora Era.

Syed Murtaza Moosvi

Although Kalhora period has been brief only for

seventy years, which seems a short time frame for

compiling a history of its poetry and literature in Sindh but

tens of prominent poets have composed poetry in most of

the forms including "Elegy Composing". First Person who

due to longer life span lived for last two decades during

Kalhora era was Mulla Abdul Hakeem Atta (D. 1140 A.H)

followed by Moahmmed Mohsin Tatavi (D.1163 A.H)

Mohammed Moeen Tatavi Tasleem (D. 1160 A.H) Syed

Mir Jan Mohammed Razavi (D. 1167 A.H) Mir Abdur

Rasheed (D. After 1169 A.H) Mir Ali Shir Qane Tatavi (D.

1203 A.H) Mohammed Panah Reja and Shevak Ram

ottared were qualitatively superior composers of elegies in

this period. Notwithstanding, wider popularity of lyric

poetry on other forms, due to attention of Persian poets to

Naat, Manqabat, the poetic form of Qasideh was chosen

and the praise of rulers and chieftains were of secondary

importance in this context. Literary historians consider

Kalhora era as rich period for Persian Poetry and Literature.

6 – An Introduction and Survey of Persian Works of

Kalhora Era. Dr. Gul Hasan Leghari

In the beginning, Kalhora period which is also known

as Abbasid Era in Sindh, a brief survey of prevalent social,

cultural and educational conditions have been made . Then

Persian Prose works of history, tazkera and rasail and their

authors and writers have been discussed . Secondly Persian

68دانش

22

Poets of that era and their collections in various forms of

poetry briefly introduced from prose works "Maqalaat –

ush- Shoara, Hadiqatul Aulia, Meyar-e-Salikan e-

Tariqat , Tohfatul Keram, Tazkera-e- Mashayekh-e-

Sivistan, Treatises of Mulla Khiali, Bahauddin Dalq posh,

Fathia, Bayanul Arifeen wa Tanbihol Ghafileen and

others have been named. From Persian Poets and Scholars

short biography and titles of works of Makhdoom

Mohammed Moin Tatavi-Tasleem, Mohammad Mohsin

Tatavi, Syed Najmuddin Ozlat, Syed Janullah Shah Razavi,

Mir Abdur Rasheed Tatavi, Mir Ali Shir Qane Tatavi,

Makhdoom Mohammed Hashim Sindhi, Haji Faqir–ullah

Alavi, Monshi Sheevak Ram Ottared, Mian Nur Mohammd

Kalhora and Sarfaraz Khan Kalhora have been discussed

which depict framework of Persian writers and poets'

scholastic and literary activities and their contribution

coinciding with Kalhora era.

7 – Tazkera –e- Khazana –e- Amera :

An Important Source of Persian Poetry's Literary

Criticism.

Dr. Najmur Rashid

Ghulam Ali Azad Bilgerami a twelfth Century's

leading Critic of the Persian literature in the Sub- Continent

– had compiled this tazkera in 1176 A.H / 1762 A.D . The

elements of Persian poetry's criticism highlighted by Azad

include linguistics, vocal and musical components,

vocabularies and idioms, grammar etc . He has also

surveyed poetry of various stalwarts from the angle of

delicacies of meanings and depth of their vision, taste and

richness of thought. He had 70 high profile sources at hand

انش فهرست مقاالت فصلنامۀ د

22

including Lubabul Albab of Mohammed Aufi, Tazkera-e-

Saami of Sam Mirza, Haft Iqleem of Amin Ahmed Razi,

Montakhabut Tawarikh of Abdul Qadir Badayuni,

Kalematus Shoara of Mohammed Afzal Sarkhoosh,

Riazush Shoara of Waleh Daghestani and he has quoted a

lot to Majmaun Nafais of Sirajuddin Ali Khan Aarzoo.

Researchers and general lovers of Persian literature shall

benefit from Azad's indepth analysis alike .

8 – Iqbal and Shah-e- Hamadan.

Dr. Parveez Sepitman Azkaie

At the outset popularity of Iqbal's poetry in cont-

emporary Iran has been described particularly his poem

titled "An address to youth of Ajam " and other poems.

Then Iqbal's contribution in Understanding of history of

metaphysics of Iran which he compiled as his Ph.D Thesis

and its translation was done by Dr. Amir Hussain Aryanpur

and published by Regional Cultural Insitute in Tehran 40

years before . Mir Syed Ali Hamadani was born in 714 A.H

/ 1314 A.D in Hamadan during Mohammed Khoda Bandeh

Oljaitive's reign . He travelled repeatedly to Kashmir and

Turkistan. While paying tributes to "Shah-e-Hamadan" for

transfer of Islamic Iranian culture to Kashmir through him

and his hundreds of companions, Iqbal has composed an

immortal poem in "Javed Nameh"

داد علم و صنعت و تهذیب و دین خطه را آن شاه دریا آستین

هنر های غریب و دلوذیر با آفرید آن مرد ایران صغیر

Number of Hamadani's treatises has been given as seventy.

Three books published in Iran and Pakistan till some time

back have been named, one of these by the scribe.

68دانش

32

9 – Compilation of Catalogues during Islamic era.

Dr. Reza Mostafavi Sabzvari

Books and education were always placed at high

pedestal in Islamic civilization . As quoted from Hazrat

Imam Jafer Sadiq , "Human Spirit relies on written script

hence it takes rest on it" . There is no doubt , book and

calligraphy in Iran's ancient history and civilization has the

similar old past. Historians have quoted number of books

kept in the libraries of Maragheh, Baghdad and Cairo from

80000 to One million and even upto four million . The

Catalogues compiled are testimony to the fact that it was an

intellectual requirement of the society. Some of the

Catalogues are namely Al Fehrist of Ibnul Nadeem

(Compiled in 377 A.H) Kashfuz zunoon of Haji Khalifa (D.

1068 A.H) Eizahul Maknoon and Hadyatul Arefeen of

Ismail Pasha Baghdadi (D. 1331 A.H), Irshadul Qasid by

Ibne-e-Akfani (D.749 A.H) Miraat ul Kutab of Ali Agha

Siqatul Islam (D. 1230 A.H) Miftahus Saadeh –wa- Misbah

-us-Siadeh of Tashkobra zadeh (D. 968 A.H) Al – Zaria Ila

Tasaneef us Shia by Agha Bozorg Tehrani and his son A.

Monzavi, Fehrist-e- Movellefan-e- Ilmi wa fanni –e- Farsi

in 4th and 5

th Century by Dr. Ghulam Hussain Siddiqi,

Fehrist-e- Ketabha-e- Chapi-e- Farsi by Khan Baba

Mashshar from beginning of printing industry upto 1345

Solar A.H in three volumes . It is worth mentioning that in

various countries of the region hundreds of Catalogues have

been compiled and published in Persian, Arabic, English,

Urdu, Turkish and many other languages, which is

considered important reference material by Researchers

and Scholars throughout the world , particulars of a number

of them have been enumerated.

انش فهرست مقاالت فصلنامۀ د

31

10 - "Sur Hussaini" of ShahLateef.

Dr. Qasem Safi

The poetry of the greatest poet of the Sindhi

language, Shah Abdul Lateef Bhitai (1165 AH Lunar), who

has been at the forefront of attention of the scholars and

common people, has attracted all the readers throughout the

centuries and owe him a great deal. His entire works and

personality have been under the influence of the Quran and

the Masnavi of Jalaluddin Roomi and every one from

within this society has benefited from his life and works.

This essay is designed for an investigation into this theme.

11 – Syed Ashraf and his viewpoint on West.

Dr. M. Baqaie Makan

With a reference to Greece , west, westernism,

Europe and fondness for Europe in Persian Literature

during past centuries and by quoting from some of the

prominent prose and poetry stalwarts like Senaie, Khaqani,

Attar, Maulavi, Saadi and Saeb and also to the historian

Rustom ul Hokama and Syed Jamal, initiating analysis of

the elements of Europe and its fondness in the light of

prevalent conditions in the times of Syed Ashraf Gilani "

Naseem-e Shemaal" within Iran and in the west. Syed

Ashraf was a prominent Social Critic of last century who

played a unique role in awakening of people . In a poem

addressed to himself he says:

گدای الت و لوت را قال و م الش را ببین تحفه ز رشر آمد ، نسیم شمالش را ببین حامی دختران شد فکر و خیالش را ببین

68دانش

32

مژد علم می دهد، برورقات موقنه آسه بیا آسه برو که گربه شاخر ن نه

Syed Ashraf's high ideals include preservation of Iranian

heritage of Culture and Literature from undue onslaughts of

west , but he welcomes its positive angles:

از یاد رفر صحبر هم اد جن و ول روشن شد از شعاع مدارس همه ع ول حل گشته مشکالت م االت مدرسه از بهر دختران شد مفتوح مدرسه

Naseem –e- Shemaal analyses the factors of backwardness

during last Century in a subtle way but very familiar to

general public's taste, sometimes in the dialect of north.

شود ظالم از این مشروطه دلشاد میشه ایران ویران گردد آباد چو اپن شهر در اقطار گردیم میشه ما خفتگان بیدار گردیم

As per Prof. Saeed Nafisi's evaluation of Syed Ashraf

" His shout at the time was a cry of Iranian People . I

consider him at a higher pedestal than his other famous

contemporaries."

12 – Importance of Aufi's Jawame ul Hikayaat from

viewpoint of fictionalize substance.

Mohammed Ghazanfar Ali Warraich

"Kaleeleh wa Demna " is considered most prominent

in classical fiction literature which was translated from

Sanskirat to Pahlavi, then to Arabic and afterward Abol

Maali Nassrullah rendered it into Persian. Later Hossain

Waiz Kashfi and Abul Fazl Allami attempted in their style

and titled it as Anwaar-e- Sohaili and Ayar-e- Danish

انش فهرست مقاالت فصلنامۀ د

33

which speak of its popularity . A number of fiction works

with dramatic, love tales and moral contents were produced

upto Ist quarter of 7th Century A.H. when author of first

Tazkera of Persian Poets Lubab-ul Albab, Mohammed

Aufi during his stay at Uch (617-625 A.H) wrote his second

book titled Jawame ul Hekayaat wa Lawame ur Riwayaat

in four volumes containing 100 chapters . Full text of this

book has not been published todate but its selections have

been brought out in Tehran 22 years before. Its contents

include historic narrations, and various subjects and topics

dealt in detail. As evaluated by Malikush Shoara Bahar in

Sabk Shenasi (Vol 3) " Lubabul Albaab and Jawame ul

Hekayaat are 2 well lit stars in Persian Literature's sky and

till the time Persian Language is flourishing, scholars of

Literature and History shall remain indebted to these two

precious books."

Syed Murtaza Moosvi

68دانش

34

ISSN:1018-1873

(International Centre-Paris)

Quarterly Journal

of the

IRAN PAKISTAN

INSTITUTE OF PERSIAN STUDIES,

ISLAMABAD

AUTUMN 2006

( SERIAL No. 86 )

A Collection of Research articles

With background of Persian Language

And Literature and common cultural heritage of

Iran,Central Asia, Afghanistan and Indo-Pak Subcontinent

انش فهرست مقاالت فصلنامۀ د

32

Quarterly Journal

President & Editor-in-Chief : Masoud Islami

Editor: Syed Murtaza Moosvi

Address:

IRAN PAKISTAN INSTITUTE OF PERSIAN STUDIES

House No.4, Street 47, Sector F-8/1

Islamabad 44000,PAKISTAN

Ph:2816074-2816076

Fax: 2816075

Email: [email protected]

http://ipips.ir

68دانش

32

Note

On the front page we are giving a

resume' of the contents of the current

issue of DANESH for the information of

the English knowing Librarians,

Cataloguers and particularly Research

Scholars to enable them to get a brief

knowledge of the subject of articles of

their interest and subsequently get them

translated by themselves – Editor.