Download - حلوا-دایره المعارف فرهنگ مردم ایران

Transcript

1

حلوا

خزاعیراضیه

یک ماده شیرین نظیر شکر، با ن، شده، روغآمیختن آرد سرخهمکه از به استخوراکی سنتی و آیینی ،حلوا

.شودتهیه می.... مانند زعفران، گالب، هل، وانیل و افزودنی دهنده قند، عسل، شیره انگور و مواد طعم

فرهنگ ؛1/88:ناصری؛ آنندراج آرای انجمن، ذیل افروشه؛ ...برهان)، های افروشهامن به حلوا :هاسایر نام

؛ 1/88آنندراج، )نیز آفروشه (6وشی، فره)، افروشک (44شهزادی، ؛ فرهنگ نفیسی، ذیل افروشه؛ شعوری

؛ 228وشی، فرهبرهان؛ ) گوزینک( 3/88جرجانی، )آفروشه شاه ، (3/88؛ جرجانی، 1/141فرهنگ جهانگیری،

؛ فرهنگ ...نامه زمخشری؛ لغتاالرب؛ منتهی) خبیص (همانجا: جهت توضیحات بیشتر درباره واژه رک

؛ ...نامهلغت: کنیز ن) استنام برده شده( 3/88جرجانی، )شکرینه (3/88؛ جرجانی، خبیصنفیسی، ذیل

. (برهان قاطع

در تحول حرفی در زبان فارسی به ریشه عربی حالوه به معنی شیرینی گرفته شده و حلوا از :واژه ساختار

و شودگفته مییشیرینع انوا بهشود و نوشته می ءحلوا صورتبهعربی در زبان . صورت حلوا درآمده است

وارد Helva، و Halva ،Halveh ،Halwa شکلبه 1841-01های بین سالحلوا . جمع آن حلویات است

. زبان انگلیسی شده است

نظامی، دفتر هفتم، ) دنگفتیا حلواگری می ، حلواسازیپزیاشغل پختن حلوا را حلو وعمل :مفاهیم مرتبط

د کرو کسی را که حلوا درست می( Iranica ؛1/30شعار، ؛...؛ برهان...نامه؛ لغتیل حلوا گریذ ،ین؛ مع13

؛ موید 6-3/636؛ شهری، ؛ معین، ذیل حلواپز3/2081انوری، ؛ ...نامهلغت) ندیدناممیحلواپز، یا حلوایی

ها غذاها و شیرینیآوری پیشجمعو توزیعدار در مجالس درباری عهدهرا که افرادیهمچنین . (60محسنی،

(263کمپفر، )گفتند بودند حلواچی می

و در اصالح سردی ( 42جرجانی، ) "تر"و "گرم"ی هاغذا ی ازیکرا حلوا در طب قدیم :مصارف داروئی

حلوا را برای بهبود زخم روده، مثانه و گُرده، دفع مضرات نمک، جرجانی(. 08جرجانی، )دانستند مفید می

دفع مضرات یو(. 3/68؛ همو، 3/08: ؛ همو3/01جرجانی، )مفید دانسته است گوشت بز، [ردیِس]اصالح

2

بعضی جاها در ده روز اول زایمان به (. 3/88جرجانی، )فاده از میوه ترش توصیه کرده است تحلوا را به اس

دانند و به سرد می یکه آن را غذای (جهت توضیحات بیشتر انواع) زائویی که پسر زاییده باشد حلوای گل زرد

موید محسنی، )دهند دانند میحلوای آرد برنج که آن را غذای گرم میترحلوا یا زائویی که دختر زاییده باشد

نیکزاد )اند برای اعصاب مفید دانستهشود نیز که از سمنو تهیه میرا حلوای سوهان . (68اللهی، ؛ جانب431

کنندو از آن برای دفع سردی استفاده میدانند مییروبخش و گرم ن را غذاییلوای گردو ح. (38امیرحسینی،

(2/61شیرازی، انجوی)

شده های مختلف تهیه و مصرف میوجود داشته و به مناسبت تاریخیهای مختلف حلوا در دوران :پیشینه

و (Britanica, 651)می دانند مدیترانهرا حلواخاستگاه .(3/318؛ شهری، 264بونصری هروی، ا)است

میرعابدینی و دیگران، رساله )رئیل از بهشت نزد حضرت آدم آورده حلوا را حضرت جب برخی معتقدند

قدیمی ترین اثری که در آن از ماده ای . گرددتاریخچه حلوا در ایران به دوران قبل از اسالم بر می. (141/اول

نام pest ستنام پِز یک ماده غذایی بها است که در آن منظومه درخت آسوریکشبیه حلوا نام برده شده،

پِست را آرد گندم، (. 460وشی، ؛ فرهنوابی، همو)شده است آرد سرخ شودمیکه گفته ( 68نوابی،)شده برده

در (. 116شهزادی، ؛ 41همو، ؛ 263دوست، حسن؛ نفیسی، ذیل پِست)اند گفتهنیز کرده جو و نخود آسیاب

یا جوزافروشهنام ای بهاز خوراکینیز و بین خسرو قبادان و ریدگی، گفتگمتن پهلوی از 41و 38بند

جاماسب منوچهر جی جاماسب، دستور)است ی گردوییحلوا نوعیاحتماال که شده نام برده گوزافروشگ

در فصل سوم . (6وشی، ، ذیل افروشه؛ فره...برهان: جهت توضیحات بیشتر نک؛ 61زاده، ، حسن60

نامه حمزه کتابدر . (48حسن زاده، ) استنام برده شده حلوا شبیه روغنیای ز خوردنیاهم ارداویرافنامه

شعار، : نک). اشاره شده استحلوا به در آنها نقل شده که درباره امیرحمزه داماد انوشیروان ساسانیحکایاتی

، میان مردم (ع)با حضرت علی (ص)پس از بستن عهده اخوت پیامبر نقل می کنندبرخی .(30، همو، 1/22

میرعابدینی و )ای را برای فاطمه زهرا و امام حسین به مدینه فرستادند از آن حلوا پارهحلوا تقسیم کردند و

(. 132/دیگران، رساله اول

، آثار محدودی به صورت سفرنامه یا تاریخ نگاری 11و 11در سده های نخست پس از اسالم تا سده های

حلوا در . در این دوران بیشتر در قالب ادبیات مکتوب و منثور قابل بررسی استلذا سابقه حلوا . وجود دارد

یران آل زیار در قرن مکیکاووس عنصرالمعالی از ا. ارزش بوده استهای بااز خوراکیها یکی بیشتر دوران

در دوران (. 166الی کیکاووس، ععنصرالم)چهارم در قابوسنامه از حلوا به عنوان غذای توانگران یاد می کند

ناصرخسرو شاعر این دوره در . سلجوقیان در قرن های پنجم و ششم نیز حلوا یکی از خوراکی های رایج است

پزشک قرن ششم نیز در کتابش جرجانی اسماعیل(. 181ناصرخسرو، . )دیوانش اشعاری درباره حلوا دارد

کنند ه از آرد و روغن و عسل تهیه میحلوایی معرفی کرده ک نام برده و آن رااز آفروشه ذخیره خوارزمشاهی

در اشعار موالنا سیف الدین ابوالمحامد محمد فرغانی شاعر دوره سلطه ایلخانان و مغوالن (. 3/88جرجانی، )

و عارف شاه نعمت اهلل ولی شاعر (. 660؛ همو، 312؛ همو، 112فرغانی، ) هم اشعاری درباره حلوا وجود دارد

؛ همو، 283همو، ؛ 236همو، ؛ 30شاه نعمت اهلل ولی، )ی درباره حلوا دارد ایرانی قون هشتم و نهماشعار

3

در دوره ایلخانان مغول، در قرن هفتم و هشتم نیز حلوا یکی از خوراکی های متداول بوده است و (. 330

در دیوان(. 616؛ همو، 042؛ همو، 116اوحدی مراغه ای، )اوحدی مراغه ای اشعاری در این باره سروده است

(. 461خواجوی کرمانی، )خواجوی کرمانی شاعر قرن هشتم بخش هایی به موضوع حلوا اختصاص دارد

اسحاق حالج اطعمه شاعر نیمه دوم سده هشتم هجری قمری در دوره گورکانیان، که شیخ ابوبخشی از اشعار

ی دهد که انواع حلوا در اشعار زیادی درباره انواع اغذیه وخوراکی ها سروده، به حلوا اختصاص دارد و نشان م

در اسناد دوران عباسیان در قرن یازدهم قمری نیز از حلوا نام (. 12-62حالج، )این دوران معمول بوده است

(. 368صائب تبریزی، . )برده شده است

معروف محمدمومن حسینی تنکابنی . ها بودانیدر دوران صفویه حلوا رایج و یکی از خوراکی های اصلی مهم

از انواع مختلف حلوا نام می برد در کتابش تحفه المعین پزشک دربار شاه سلیمان صفوی م معین،به حکی

کارنامه در باب طباخی و "علی باورچی بغدادی در رساله ای تحت عنوان (.1111 -3 حسینی تنکابنی،)

ز بیش از ده نوع حلوا قاسم بن یوسف ابونصری هروی هم در ارشاد الزراعه ا. از انواع حلوا نام می برد "صنعت

. نام برده است

مسیو و ( 1/328؛ دالمانی، 221ویلس، )داشتند حلوامردم عالقه زیادی به خوردن دوران قاجاریهدر

-61، ریچاردخان)قاجاریه نام می برد نوع حلوا در دوران 21از در کتاب اطعمه ایرانی و فرنگی، ریچاردخان

اشارهنوع حلوا 12 در کتابش سفره اطعمه به اشی سرآشپز نصرالدین شاهاما میرزا علی اکبر خان آشپزب( 63

کنار کشیدند و های لب تخت میدر ظرفحلوا را معموال (. 46-48میرزا علی اکبرخان آشپز باشی، ) کندمی

.و یکی از خوراکی های ضیافت های درباری بود( 181 ؛ همو،168مستور، )کردند غذاهای اصلی مصرف می

از محلول شکر قوام یافته، و مواد حلواطرز تهیه توضیح در پزشک مخصوص ناصرالدین شاه، پوالک ردادوا

آن مواد را به اضافه و نام فیاد اصلی نام می برد و اشاره می کند برای تهیه حلوا مواد مختلوعنوان م بهمعطر

به عنوان یکی از حلواه ایران از در شرح سفر خود ب همژوبر (. 81پوالک، )ند دنبال نام حلوا می افزای

حلوا را تانکوانی. (161ژوبر، )برد فتحعلیشاه نام میباشکوه های میهمانیاصلی سفره غذا در های خوراکی

دیوالفوا نیز که در (. 218تانکوانی، )است معرفی کردهشاهانه های باشکوه های باارزش ضیافتیکی از خوراکی

های حاکم بوشهر از حلوا به عنوان یکی از سفر کرده، در توصیف یکی از مهمانی به ایران نوزدهم میالدیقرن

های به عنوان یکی از شیرینیاین دوره حلوا در . (111دیوالفوا، . )بردنام می میهمانی های اصلیخوراکی

اری شد و پس از خاتمه سوگومصرف میهم های مراسم سوگواری یکی از خوراکی نیزمخصوص ماه رمضان و

ویلیام فرانکلین (. 383-1/4 دالمانی،) دگردیبر سر گور آمده بودند توزیع می معموال بین فقیرانی که

پس از به خاک زنان برد که نیز در مشاهدات خود از غذایی نام می قرن هجدهم میالدینویس سفرنامه

دوران در(. 38فرانکلین، )خورند می متوفیکنند و آن را به یاد می تهیهسپردن متوفی از آرد، عسل و ادویه

بین مردم توزیع نیز نظیر اربعین ماه محرمذای آیینی در برخی از مراسم عزاداری غ حلوا به عنوان یکاجار ق

( 280مستور، ) شد می

4

از معموال حلوا. کندجا فرق میای فرهنگی مردم آنهطرز تهیه حلوا در هرجای ایران بنابر سنت :طرز تهیه

... زعفران، هل و مانندمواد دیگر و ( یا قند، عسل، و شیره انگور)شده، روغن، شکر آمیختن آرد سرخهمبه

پس از سرخ کردن و ( 1143؛ معین، ذیل حلوا؛ ستوده و دیگران، 1266؛ نفیسی، ...نامهلغت)شود تهیه می

تهیه می آرد برنج وعی از حلوا بان. کننده آن اضافه می، (، شیره انگورقند یا عسل ،شکر)ماده شیرین ، آرد

-حلوا را معموال در بشقاب پهن کرده و روی آن را با پشت قاشق صاف می. گویندبه آن ترحلوا می شود که

؛ 1/863فرهنگ معین ذیل حلوا؛ مصاحب، : ؛ جهت آگاهی بیشتر از طرز تهیه حلوا نک863مصاحب، ) کنند

های مختلف درآورده و در های مخصوص آن را به شکلله قالبیا اینکه به وسی، (3/306شهری، تهران قدیم،

. چینندظرف می

:انواع

بیشتر انواع حلوا با آرد گندم . و کاربردهای مختفی دارنددهنده با هم متفاوتند براساس مواد تشکیلحلواها

آرد برنج و کره تهیه کرده، در گیالن حلوا را از مثال . کنندبعضی جاها با آرد برنج حلوا تهیه می. شودتهیه می

جاها به حلوای آرد برنج بعضی (.124زاده، حسن)گویند کنند و به آن حلوا عسلی میبه آن عسل اضافه می

برخی از حلواها از آرد جو تهیه . (68اللهی، جانب)دانند و آن را حلوای مخصوص زائو میشود ترحلوا گفته می

گویند لوا ارده میکنند کنجد است، که به آن حهیه میه با آن حلوا تیکی دیگر از مواد اصلی ک. می شوند

(80-6جانب اللهی، )

کنند و در نقاط مختلف به نیز حلوا تهیه می ..و نخود، با استفاده از مواد دیگر نظیر خرما، کنجد :مواد سایر

خرما بریزو. شودخرما درست میبا آرد و ست کهحلوای خرما حلوا،یکی از انواع . دهندآن اسامی مختلفی می

(. 431موید محسنی، ). دشواز خرماهای مخصوص کرمان است که با استفاده از خرما، آرد و گشنیز تهیه می

همچنین با استفاده از . کننددر بلوچستان با خرمای نرسیده و شیره خرما نوعی حلوا به نام کُنک درست می

حلوای گل زرد یکی از انواع (. 388-411افشار، . )کنندهیه مینمک و خرما هم نوعی حلوا تآرد ذرت بی

، 62جویی و دیگران، انصاف)شود زرد، تهیه میآرد برنج یا آرد گندم یا هردو با گلترکیب حلواست که از

گویند و از غذاهای می همحلوای بکری به این حلوا در اصطهبانات (. 8-186؛ وکیلیان، 431موید حسینی،

(. 88-186وکیلیان، : ؛ جهت اطالعات بیشتر از طرز تهیه نک8-186وکیلیان، )ه رمضان است مخصوص ما

حلوا شکر هم شبیهبرشتوقند . شود و پودرمانند استنوعی حلواست که با آرد و پودر شکر تهیه میحلوا شکر

تهیه مانند برشتو قند رانیکی از حلواهای کرمان است که آ برشتو آرد نخود .شودمی و با روغن بیشتر تهیه

در تهیه برخی از انواع حلوا به جای شکر . (431موید محسنی، ). کننداضافه می نو آرد نخودچی به آ کرده

حلوای (. 432موید محسنی، ) گویندمیحلوا شیره شود و به آن یا قند از شیره انگور یا دوشاب استفاده می

(.188وکیلیان، )شود یره انگور درست میهم از حلواهای مخصوص فردوس است که با ش امکخ

لوا با در خراسان در ماه رمضان نوعی ح. شوددر جاهای مختلف در تهیه حلوا از مواد مختلفی استفاده می

های حلوای گردو یکی از خوراکی(. 188وکیلیان، )کنند که شبیه حلواشیره است شیره انگور و آرد درست می

5

یکی دیگر از انواع حلواست که با هویج هم حلوای هویج .شودغز گردو تهیه میاز دوشاب و م ارومیه است که

تقک یکی از حلواهای حلوا تق. (2/61شیرازی، انجوی) شود و ویژه ارومیه استو شیره انگور و گردو تهیه می

از دیگر از . (61-1جانب اللهی، ) شبیه سوهان و پوشیده از کنجد استمخصوص شهر میبد است که

-جانب) شودتهیه میهل ترونی است که با کنجاله کنجد، شیره، رازیانه وحلوا تنحلواهای مخصوص میبد

-ن و شکر تهیه میاکه آن را با نرمه برنج و زعفر شودلوابرنج هم گفته میمیبد به شله زرد حدر (. 62اللهی،

خوزستان حلوا خرمایی، حلوای آردی، پیچ، و در فارس و در بوشهر حلوای انگشت. (80-6اللهی، جانب) کنند

و 1008و 2/1006؛ دریابندری و دیگران، 3/318شهری، )مرغ، حلوای هویج، حلوای دارچینی حلوای تخم

.متداول است( 1066و 1063

ای یا حلوای سوان از حلواهای ویژه تویسرکان هستند که با جوانه و حلوای شاطه حلوای نشاسته، حلوای سرد

حلوای کاسه یکی از حلواهای (. 413محمدی، گل)شده و بر خالف سوهان کامال نرم است گندم تهیه

شود و با آرد و تخم مرغ و روغن تهیه میشود مصرف میها ها و عزاداریدر جشن کهمخصوص شیراز است

(. 288خدیش، )

یه گز اردی است و روی یکی دیگر از انواع حلوا، حلوا سنگ شکن، از حلواهای مخصوص آشتیان است که شب

نجفی آشتیانی، )گویند جیم هم میبه آن جلوا ماماجیمپاشند و در زبان محلی آن کنجد یا شاهدانه می

شود، حلوای نشاسته، حلوای آرد، و حلوای حلوای شیر که اغلب برای افطار ماه رمضان استفاده می(. 201

. خم ریحون و گردو از حلواهای مخصوص فساستروغنی، حلوای زیره و زنجفیل، حلوای اوشنی، حلوای ت

در بوشهر حلوای ارده یا حلوا شکری یا حلوا راشی، . تقک هم نوعی حلوای یزدی استتخک یا تقحلوای تخ

، حلوای زرد یا حلوا برنجی، حلوای پشمک، حلوای خرمایی انواع حلواهایی (پیچحلوای انگشت)حلوا آردی

: جهت آگاهی بیشتر از طرز تهیه و کاربرد نک)شود بخ و تهیه میهای مختلف طاست که به مناسبت

حلوا رنگینک، حلوا زرد، حلوا خرمایی، حلوا گووک، حلوای آردی، حلوای ارده، حلوای تخم (. 268: حمیدی

گُش، از حلواهای مخصوص کازرون مرغی، حلوای حب، حلوای زیرتو، حلوای سرگودک، حلوای قرصک، زبان

حلوای نان هم (. همانجا: ؛ طرز تهیه213-12زاده، مظلوم)شود ام به شیوه خاصی تهیه میهستند که هرکد

(. 188-8وکیلیان، )یکی از غذاهای مخصوص افطار در درگز است

حلوای آردی، حلوای برنج، حلوای اماج، حلوای پاشان، حلوای صابونی، حلوای کدو، حلوای شکرپاره، حلوای

است شود و در متون مختلف از آن نام برده شدهکه در جاهای مختلف تهیه می سوهانی از حلواهایی است

از دیگر انواع حلوا، حلوای سوهان (. همانجا: ؛ طرز تهیه210نیا و دیگران، ؛ هاشم60-263ابونصری هروی، )

زرد، و حلوای سرد، حلوایحلوای نشاسته، حلوای گل(. 20کتیرائی، )شود است که از سمنو پخته می

شکن، کنجتی، حلوای نقره، حلوای شهدی، حلوای پشمی یا حلوای پشمک، حلوا اماجی، حلوای سنگ

(.111-13حجازی و دیگران، –ح)هم از دیگر انواع حلوا هستند ( نوعی حلوای گردویی)قوزترحلواسو

:هاکاربرد

6

آن را ،هنگام اطراق در محل هابختیاری. (166شکوری، ) دارد ف فراوانمصرحلوا نشینان تالش در بین کوچ

رسم شرق گیالنهای بین کوموله(. 141سفیانی و دیگران، . )کنندو بین افراد ایل تقسیم می کردهتهیه

در گذشته در تاکستان (. 34ای، کومله)دهند سین قدری حلوای خانگی قرار میاست که سر سفره هفت

در تنکابن اگر عزیزی را از دست داده (. 1/10شیرازی،جویان. )بود( هاروببرف)قزوین حلوا ناهار برزگران

در تفرش هم حلوایی به (. 131خلعتبری لیماکی، )کنند باشند روز اول عید با حلوا از مهمانان پذیرایی می

در (. --)شود ها استفاده میبرند و در مهمانیشکن رایج است که آن را به صورت لوزلوز مینام حلوای سنگ

در محالت شب اول اسفند (. 413گل محمدی، )ن هم معموال سر سفره غذا حلوا گذاشته می شود تویسرکا

پزند و در قمصر کاشان هم همین شب حلوا می. پزندرسم است حلوا می( ماه استبهمن 20که تقریبا روز )

-انجوی)ند کنسر مزار رفتگان خود بین مستحقان و کسانی که برای فاتحه اهل قبور آمده اند پخش می

فرستند حتما کسانی که نامزد دارند شب یا روز اسفند همراه با اسفندی که برای نامزدشان می/ (. 1شیرازی،

مردم ارومیه رسم دارند که شب چله کوچک حلوا، و (. 1/101شیرازی،انجوی)دهند قدری حلوا هم قرار می

: ؛ جهت اطالع بیشتر از طرز تهیه نک2/61، ؛ همو2/41انجوی شیرازی، )شب چله حتما حلواگردویی بخورند

-جمله اسکوی اردبیل، ارومیه و خوی حتما بین خوردنیدر بسیاری از مناطق من(. انجوی شیرازی، همانجا

به مناسبت در خوی (. 62و 66، و 2/62انجوی شیرازی، )دهند های شب چله یک بشقاب حلوا هم قرار می

(. 2/68انجوی شیرازی،)فرستند و حلوای هویج به خانه عروس میحلوای کنجد، حلوای گردو، شب یلدا

دالمانی، ؛ 106ماسه، ) کنندبرای خیرات مرده تهیه میست که نیز ه حلوا یکی از غذاهای ویژه سوگواری

پس از فوت متوفی باالی سر مرده چند بشقاب حلوا جاها برخی(. 136؛ اخوان، 80برزکی، جهانی؛ 1/384

در روز هفتم و چهلم معموال . گذارندای حلوا به دهان میآیند تکهکسانی که برای عزاداری میگذارند و می

؛ قاسمی، 261احمدپناهی سمنانی، )کنند اند حلوای نذری توزیع میخوانی آمدهبین کسانی که به فاتحه

انصاری، )شود یه میهمراه با غذاهای معمول، معموال حلوا هم ته در اصفهان در مراسم شام هفته .(1/124

سه و ،کنندحلوا درست می غروب، پس از درگذشت متوفیتا سه روز در سروستان مرسوم است که (. 226

شب جمعه در بروجرد در اولین . (022همایونی، )برند مقداری حلوا سر مزار مرده میمتوالی هم شب جمعه

های یکی از شرینی(. 323کرزبر یاراحمدی، )ند تپخشوجمه بازماندگان ترحلوا می پس از فوت فرد، در مراسم

در (. 432موید محسنی، : ؛ طرز تهیه نک216موید محسنی، )شکر است مراسم ختم در سیرجان حلوا

(8-186وکیلیان، )پزند اصطهبانات فارس برای خیرات مرده حلوای شیر می

مردم و در روز اربعین حسینی هست و در ایام محرم و به ویژه تاسوعا و عاشورا نیزحلوا یک خوراک آیینی

در گیل و دیلم صبح روز یازدهم .(103حجازی و دیگران، –؛ ح 283ساالری، )شوند عزادار با آن پذیرایی می

بعد از و د نپیچنان می 62کنند و آن را الی که نوعی حلوا است تهیه می tarak halvaحلوه ترکماه محرم

بین عزاداران گویند، پیچیدند،می kulusاینکه دور آن را با ساقه برنج که در زبان محلی به آن کاه یا کولوش

کنند و برای زرتشتیان در تمام مراسم مذهبی و غیرمذهبی خود حلوا تهیه می. (182پاینده، )کنند توزیع می

پزند گویند، میحلوای شکر که مسلمانان به آن ترحلوا می حلوایی به نام( ارواح درگذشتگان)فرورهای گرسنه

(.281-281رمضانخانی، )

7

های سفره افطار در جاهای مختلف ایران است و علت افطارکردن با حلوا را رعایت وجه حلوا جزو خوراکی

اهی ؛ جهت آگ100حجازی و دیگران، –؛ ح 111؛ همایونی، 146و 128زاده، حسن. )دانندقدسی روزه می

ویک ماه رمضان عالوه بر در کازرون شب بیست(. 1/863مصاحب، : بیشتر از مصارف و دالیل استفاده نک

کنند تهیه کرده و خیرات می (نوعی حلوا) گُشخیرات حلوا برای مردگان و کسانی که نذر دارند، زبان

(. همانجا: ؛ طرز تهیه262زاده، مظلوم)

در رای برآمدن حاجات و رفع بال و خطر از زندگی جزو غذاهای نذری ست و به هم جزو غذاهای نذریحلوا

نین حضرت فاطمه و همچ ، سفرهسفره فاطمه بیمارالبنین، سفره امام زمان، سفره ام، سفره حضرت ابوالفضل

، 161حجازی و دیگران، –؛ ح321؛ موید حسینی، 216میرنیا، )شود حسن سر سفره قرار داده میسفره امام

-بی سههای سفره بییکی از خوراکی. (همانجا: ؛ طرز تهیه181، همایونی، 211آبادی و دیگران، ن خرماسدیا

جاها شب تولد امام زمان بعضی. (48علمداری، ) شودشنبه آخر ماه شعبان پهن میشنبه است که معموال سه

حلوا ( س)ز وفات حضرت زهرارو بعضی جاها(. 161ماسه، )کنند هم حلوا تهیه کرده و بین مردم توزیع می

در بوشهر برای سالمتی و ماندگاری نوزاد (. 2/381زاده، شریعت)کنند کنند و بین زنان توزیع میدرست می

های بوشهر برای امامزاده حلوا نذر کرده و پس از تهیه، آن را همراه با نان زیر سر نوزاد در یکی از زیارتگاه

به نیت در سروستان(. 182زاده، حسن)در و مادر نوزاد مجاز است گذارند و خوردن آن فقط برای پمی

-و برای عقیقه( 360همایونی، )دهند سالمت ماندن کودک حلوا نذر می کنند و تا زمان بزرگی او ادامه می

در کرمان و سیرجان برای رفع مشکالت و . (022همایونی،)کنند شب حلوا درست میکردن کودک هم سه

موید حسینی، )کنند درست می( ع)خاتون ان، نوعی حلوا به نام حلوای زایمان حضرت نرجسشدن زایمآسان

پزند و آن در خراسان برای آسان شدن زایمان و تسکین درد زائو حلوایی به نام حلوای دوازده امام می(. 328

ارد و بین حاضران توزیع دو بعد از متولد شدن نوزاد صاحب نذر حلوا را از روی آتش بر می کنندرا خیرات می

( 68اللهی، جانب)پزند در میبد هم برای زائو ترحلوا می(. 0-24شکورزاده، )کند می

-به حلوای ارزان حلواجوزی و حلوای مرغوب را حلوای تن گذشتهدر :در باورها :حلوا در فرهنگ مردم

. گفتندمی( 201آشتیانی، نجفی: شکن؛ جهت توضیحات بیشتر رکحلوا سنگ: آشتیان)جیم تنانی و ماماجیم

دانستند در گذشته حلوا غذای توانگران بوده و آن را یک خوراکی باارزش می(. 41-3/638شهری، )

-3/641شهری، )کردند و آن را با سایر کاالها مبادله می( 1/328؛ رنه دالمانی، 166کیکاووس، عنصرالمعالی)

دادند و اجازه نمی بودارزش ای کماپزی و حلوافروشی حرفهعامه مردم حلو از نظراما ( 1/30؛ شعار، 2

(. 3/641شهری، . )دانستندها نزدیک شوند و آنها را ناپاک میفرزندانشان به حلوافروش

. شودزده درست میکه با آرد گندم جوانه دانندرا یکی از انواع حلوا میسمنو بعضی جاها: همانندها

حلوای مقراضی یا حلوای الری یا مسقطی که از . (سمنو: رک؛ 241سنی، ؛ موید مح1063دریابندری، )

شود بندی میدسته هاهایی است که بعضی جاها جزو حلواشود یکی دیگر از خوراکینشاسته درست می

به از آن هایی است که در برخی جاها نیز یکی از خوراکیرنگینک (. 241؛ مویدمحسنی، ...نامهج؛ لغتآنندرا)

8

تهیه دارچین خرمای هسته گرفته و مغز گردو خردشده و هل و ابشود و یکی از انواع حلوا نام برده میعنوان

: کنجهت آشنایی با طرز تهیه ؛ 1006؛ دریابندری، 433، محسنیموید ؛ 213-4زاده، مظلوم) شودمی

(.رنگینک: زاده، همو، دریابندری، همو؛ نیز نکمظلوم

و در شودبا شیر تهیه میدر برخی جاها .تر استو از آن رقیق دانندعی حلوا مینوبعضی جاها را نیز کاچی

در . (کاچی: رک ؛181همایونی، ؛ 433مویدمحسنی، ؛ 318شهری، ) کنندشیراز آن را با بابونه درست می

نمین اردبیل برای شب چله خوراکی به نام خشیل تهیه می کنند که شبیه حلوا و مخلوطی است از آرد

همراه با ریزند وپزند و مقدار زیادی روغن حیوانی روی آن میکر و مقدار کمی نمک که آن را با آب میشو

( 2/61انجوی شیرازی، )خورند ادویه می

:در باورها

دم شود، ولی از حلوای آمعتقدند که هرکس که از حلوای آدم پیر بخورد عمرش دراز می در فرهنگ عامه

کهاعتقاد دارند همچنین( 84هدایت، )شب نباید اسم حلوا را آورد هنگام و ( 61ایت، هد)جوان نباید خورد

لوای او را به اطرافیان بدهند باید مقداری از ح اگر زن آبستن تا چهل روز بمیرد جایش در بهشت است و

بدهد حلوا هرکس که خانه جدیدی بخرد باید شب اول شمع روشن کند و همچنین معتقدند. (131فقیری، )

(. 134فقیری، )

و (202هدایت، فرهنگ عامیانه مردم ایران، )دانند حلوا را برای گشایش کار مفید میدر فرهنگ مردم

آبادی و ؛ اسدیان خرم161ماسه، ) استشوم و مایه بدبختی بان آورد زیرا زنام حلوا را بر معتقدند که نباید

یعنی حلوا . گفتند برای شب اول بو راه بیندازیدرفت میدر گذشته هروقت کسی از دنیا می (.314دیگران،

فهمد اعتقاد داشتند که مرده بوی حلوا را میو (همانجا: دهنده رکمواد تشکیل؛ 82برزکی، جهانی) دیبپز

و معتقدند که هرکس که روز اول حلوای مرده را درست کند باید روز سوم هم حلوا را (82جهانی برزکی، )

اعتقاد دارند که اگر مرده در خواب ملول باشد باید شب جمعه برای او . (182شکورزاده، )کند خود او درست

(184آبادی و دیگران، اسدیان خرم)حلوا خیرات کرد وگرنه مرده او را نفرین خواهد کرد

آن اضافه در کرمان و سیرجان به حلوا خرما بریزو، که مانند حلوا خرما تهیه می شود مقداری دانه گشنیز به

(.432موید حسینی، )رسند دست اموات میشوند و بههای گشنیز تبدیل به کاسه میکنند و معتقدند دانهمی

باشند و قدری از آن اسفند حلوا در خانه داشته فره شبِحتما باید سر سهم اعتقاد دارند در نیاسر کاشان

در میبد رسم (. 1/148شیرازی، انجوی)هد بود بخورند چرا که مایه برکت و رونق خانه در سال آینده خوا

(62اللهی، جانب)داشتند که شب اسفند حتما حلواارده بخورند

-سیف ؛368 صائب،. )کنایه از شیرینی و شیرین سخنی استشعر حلوا در منظور از :مکتوب در ادبیات

و زیبایی بیان غایت کردار و ،گفتاردر حلوا در ادبیات برای بیان غایت پاکیزگی و شیرینی (112فرغانی،

؛ همو، 300؛ سعدی، 611ساوجی، ؛ سلمان408سنائی غزنوی، ؛ 12-62حالج شیرازی، )رود کار میبهخوبی

در . (616سعدی، ) ستهم ه معشوق کنایه از مطلوب بودن و خواستنی بودن همچنین (123؛ همو، 468

استمعرفی شدهطعام خوب و مطلوب مصداقو به معنی شیرینی و طعام خوش آمده حلوا ادبیات

9

، سعدی، 660فرغانی، سیف ؛616ای، مراغهاوحدی؛ 31پروین اعتصامی، ؛ 30ایرج میرزا، ؛181ناصرخسرو، )

وصال و شرینی حلوا در مقابل شیرینی به حلوا تشبیه شده وصال اوشیرینی و معشوق. (334؛ همو، 412

، همو، 266 ، همو،236ولی، اهللنعمتشاه؛ 461واجوکرمانی، خ) اهمیت و ناچیز تلقی شده استمعشوق کم

؛ 034همو، ؛ 016، همو؛ 312فرغانی، سیف؛ 336، همو، 246، همو، 181، همو،116ای، مراغهاوحدی؛ 268

همچنین حل مشکالت و موفقیت و کامرانی به حلوا .(633؛ همو، 488؛ همو، 403؛ همو، 424سعدی،

و فریبکاری دنیا روزگار و برخی. (330و 283و 30ولی، اهللنعمت؛ شاه416غزنوی، سنائی ) تشبیه شده است

دود تشبیه به حلوای بی و بوسهوق شمعبه عدم وصال . (113پروین اعتصامی، ) کرده اندنیز به حلوا تشبیه

...(نامهسلمان ساوجی؛ لغت؛ 042ای، مراغهاوحدی)شده است

برای )کنایه از در عزای کسی شرکت کردن است ،حلوای کسی را خوردن: (عامیانه) در ادبیات شفاهی

بوی (. 113؛ به آدمی، 3/2081؛ انوری، 1/011؛ نجفی، 388پابرهنه ها، : مطالعه بیشتر درباره مصادیق نک

و ( 011-1/1نجفی، ) .فرد استالوقوع های مرگ قریبکنایه از نشانهو حلوایی شدن حلوای کسی بلندشدن

(.18هدایت، . )دهد یعنی پیر شده و مردنی استگویند فالنی بوی حلوا میی میوقت

؛ 1/011نجفی، )است حلواحلواکردن کنایه از کسی را بسیار عزیزداشتن و نزد دیگران به او مباهات کردن

-عزا هم، حلوای (481ها، ؛ پابرهنه261حاجی دوباره، : ، جهت آگاهی بیشتر از مصادیق نک2081؛ /3انوری،

در ادبیات عامیانه به کسانی که همواره در . است( 311شهری، )مزد و بیهوده کردن زدن کنایه از کار بی

(.نامهلغت)گویند شوند اصطالحا حلواخور میها و عزاها حاضر میختم

شیرین ، حلوا حلوا دوهون ا حلوا دهن کسی را شیرین نمی کند، تو دعوا حلوا خیرات نمی کنندحلواصطالح

، مین دعوا نون کنایه از اینکه مردنی است هدِ، چونش بو حلوا مِکنایه از اینکه باید عمل باشد نه حرف نمباشه

، گر صبر کنی ز غوره حلوا سازم (2-211علمداری، )شود یعنی دعوا باعث زیان میو حلوا تقسیم نمنن

چو یکبار گفتی مگو باز پس، که ، (133وری، کاربخش را)، سیلی نقد بهتر از حلوای نسیه است (143اخوان، )

ضرب المثل هزاره جات )خر چه داند قدر حلوا و نبات ، (3/601شهری، )حلوا چو یکبار خوردند بس

. وجود دارنددر زبان عامیانه در مورد حلوا است که هاییالمثلضرباز دیگر ( 026علیدادالعلی، )

معطوفی، )و شالق را یتیم خورد یم یعنی حلوا را حکیم میحلوانی حکیم اییر، شالقی یت مثل ترکمنیِ

اولیسه اولن اوندی حلوایین اوقون ماده، یعنی صاحب عزا ساکت شده، کسی که المثلِضرب، و (3/1866

جهت اطالعات )ها درباره حلواست المثلاز دیگر ضرب( 168حجازی، –ح. )کندآمده حلوا بخورد شیون می

تنانی در ادبیات حلوای تن .(ها، ذیل حلواالمثل؛ فرهنگ بزرگ ضرب...نامه حکم؛ لغتامثال و : بیشتر رک

ارزش و ناچیز و حلوا جوزی کنایه از هر کاالی کم( 141جناب، )عامیانه کنایه از کاالها و اشیای باارزش

. است

. ک خوراکی محبوب استیحلوا در کشورهای ترکیه، سومالی، هند، پاکستان و افغانستان : در سایر کشورها

در . کنندصرف مینند و به عنوان دسر پس از غذا کدر سایر کشورها به حلوا کاکائو و وانیل نیز اضافه می

جهت اطالعات بیشتر از نحوه تهیه . سومالی حلوا در مراسم خاص مانند جشن عید یا عروسی ها کاربرد دارد

11

در افغانستان و ترکیه . ر مراسم عزاداری کاربرد دارددر ترکیه هم حلوا یک غذای آیینی است و د: ( رک

-پس از خاکسپاری در روز هفتم و چهلم فوت فرد، و در مراسم سالگرد حلوا تهیه و بین شرکتهمانند ایران

که با آرد و روغن و آب تهیه حلوای سفید. (Wikipedia, Halva) شودکنندگان در مراسم ختم توزیع می

که با آرد سوجی و ، و حلوای سوجیکنندکه با آرد و روغن و آب و سمنک تهیه می ، حلوای سرخکنندمی

و ( 221علیدادالعلی، )از حلواهای محلی مردم هزاره مناطق مرکزی افغانستان است شودروغن و آب تهیه می

، همو)ند آورمیای پختن غذا توسط بزرگترها را دردهند که ادحلوا انجام میکودکان نمایشی به نام حلوا

. یکی از ضرب المثل های افغانی در رابطه با حلواستخر چه داند قدر حلوا و نبات هم المثلضرب(. 316

ابونصری هروی، یوسف، ؛1، جش1330 تهران، ،یاقیرسیدب محمد کوشش به پادشاه، محمد آنندراج، :مآخذمنانی، محمد، آداب و رسوم مردم احمدپناهی س ش؛1346ارشادالزراعه، به اهتمام محمد شیری، تهران،

-اسدیان خرم ش؛1363اخوان، مرتضی، اداب و سنن اجتماعی فین کاشان، تهران، ش؛ 1364سمنان، تهران،

اعتصامی، پروین، دیوان، به ش؛1308ها در لرستان و ایالم، تهران، آبادی، محمد و دیگران، باورها ودانستهنامه یزدی، به کوشش محمدرضا محمدی، شار، ایرج، واژهاف ش؛1364کوشش منوچهر مظفریان، تهران،

انجوی ؛2امثال و حکم، ج ش؛1361افشار، ایرج، بلوچستان و تمدن دیرینه آن، تهران، ش؛ 1382تهران، -انصاری، هرمز، مقدمه ؛2ش، ج 1368ها و آداب و معتقدات زمستان، تهران، شیرازی، سید ابوالقاسم، جشن

تهران، ای، دیوان، مراغهاوحدی ش؛1368هان، به کوشش احمد جواهری، اصفهان، شناسی اصفای بر جامعه بن نیحس محمد قاطع، برهانش؛ 1362ایرج میرزا، دیوان، به کوشش حبیب الماسی، تهران، ش؛ 1362: پوالک، یاکوب ادوارد، سفرنامه پوالک، مترجم ش؛1331 تهران، ن،یمع محمد کوشش به ،یزیتبر خلف

علی اصغر : ام، نامه هایی درباره ایران و ترکیه، مترجم. ش؛ تانکوانی، ژی1361انداری، تهران، کیکاووس جه ش؛1380شناسی میبد، تهران، اللهی، محمدسعید، چهل گفتار در مردمجانبش؛ 1383سعیدی، تهران،

کی، برزک جهانی برز ش؛1380جناب، میرسیدعلی، فرهنگ مردم اصفهان، تصحیح رضوان پورعصار، اصفهان، حجازی، -ح ش؛1366جوادی، غالمرضا، دلیجان در آیینه ایران، مشهد، ش؛ 1380نگین کوهستان، کاشان،

ش؛1383شبنم و دیگران، غذاهای محلی وسنتی استان مرکزی تغییرات و پیامدهای فرهنگی آن، تهران، یرازی، دیوان، حالج شش؛ 1383شناختی زبان فارسی، تهران، دوست، محمدحسن، فرهنگ ریشهحسن

خلعتبری لیماکی، مصطفی، ش؛1368خدیش، حسین، فرهنگ مردم شیراز، تهران، ش؛ 1361تهران، المعارف بزرگ سبزوار، دایره ش؛1364خواجوکرمانی، دیوان، تهران، ش؛ 1386فرهنگ مردم تنکابن، تهران،

ش، 1383حسن مصاحب، المعارف فارسی، به سرپرستی غالمدایره؛ 1ش، ج1383بیهقی، محمود، مشهد، ذوالفقاری، حسن، فرهنگ ؛2ش، ج1384دیگران، آشپزی از سیر تا پیاز، تهران، و دریابندری، نجف ؛1ج

: ایران و کلده، مترجم-دیوالفوا، ژان، سفرنامه مادام ژان دیوالفوا ؛1، ج1388ها، تهران، المثلبزرگ ضرب ؛1383طالحات عامیانه فارسی به انگلیسی، تبریز، رزمجو، قادر، فرهنگ اصش؛ 1322همایون سابق، تهران،

رمضانخانی، صدیقه، فرهنگ زرتشتیان یزد، ش؛1386رضایی، غالمرضا، شهر من فسا از نگاهی دیگر، شیراز، ؛1ش، ج1368رنه دالمانی، هانری، از خراسان تا بختیاری، ترجمه غالمرضا سمیعی، تهران، ش؛1386تهران،

ساالری، ش؛1346علیقلی اعتماد مقدم، تهران، :به ارمنستان و ایران، مترجم ژوبر، پ، آمده، مسافرت

11

ساوجی، سلمان، دیوان، به تصحیح عباسعلی وفائی، ش؛1368عبداهلل، فرهنگ مردم کوهپایه ساوه، تهران، سنائی غزنوی، دیوان، به کوشش ش؛1383سعدی، کلیات، به اهتمام محمدعلی فروغی، تهران، ؛1366تهران،

ولی، کلیات اشعار، اهللنعمتشاه ؛3ش، ج1361شاملو، احمد، کوچه، تهران، ش؛ 1380مدرس رضوی، تهران، شکورزاده ش؛1361زاده، فرهنگ مردم شاهرود، تهران، شریعتش؛ 2030به کوشش جواد نوربخش، تهران،

نشینان تالش، چشکوری، چنگیز، سیری در کو ؛ش1346 تهران، خراسان، مردم رسوم و دیعقا م،یابراههمو، تاریخ اجتماعی تهران در قرن ؛3ش، ج1361شهری، جعفر، طهران قدیم، تهران، ش؛1382رضوانشهر،

ش؛ 1363صائب تبریزی، دیوان، تهران، ش؛1366همو، قند و نمک، تهران، ؛3ش، ج1386سیزدهم، تهران، عقایدالنساء و ؛1ش، ج1362هران، ها و اصطالحات متداول در زبان فارسی، تعظیمی، صادق، فرهنگ مثل

علمداری، مهدی، فرهنگ عامیانه دماوند، تهران، تا؛مرآت البلهاء، به کوشش محمد کتیرائی، تهران، بیعنصرالمعالی کیکاووس، قابوسنامه؛ ش؛1362، قمجات، علیداد لعلی، انجنیر، سیری در هزارهش؛ 1368

محسن : میالدی، مترجم 1686-1686های ایران در سال فرانکلین، ویلیام، مشاهدات سفر از بنگال بهفرهنگ بزرگ ش؛1364اهلل صفا، تهران، فرغانی، سیف، دیوان، با تصحیح ذبیح ش؛1381جاویدان، تهران،

فرهنگ جهانگیری، میرجمال الدین حسین بن ؛ 3ش، ج1381سخن، به سرپرستی دکتر حسن انوری، تهران، فرهنگ کنایات سخن، به سرپرستی ش؛1301راسته دکتر رحیم عفیفی، فخرالدین حسن انجو شیرازی، وی

فرهنگ متوسط دهخدا، به کوشش دکتر غالمرضا ستوده و دیگران، تهران، ؛1دکتر حسن انوری، تهران، جوشی، فره فرهنگنامه فارسی؛ ش؛1381فرهنگنامه بوشهر، دکتر سید جعفر شهیدی، تهران، ؛1ش، ج1380

قاسمی، ش؛1342های محلی، شیراز، فقیری، ابوالقاسم، ترانهش؛ 1381ن پهلوی، تهران، ابراهیم، فرهنگ زبا تهران، شعار، جعفر کوشش به ،(نامهحمزه) حمزه قصه ؛2و 1ش، ج1366احد، مغان نگین آذربایجان، تهران،

مدی، کرزبر یاراح ش؛1360کاربخش راوری، ماشاءاهلل، راور شهری در حاشیه کویر، کرمان، ش؛1346کمپفر، انگبرت، در دربار ش؛1388غالمحسین، فرهنگ مردم بروجرد، به کوشش علی آنی زاده، تهران،

ماسه، هانری، معتقدات و اداب لغتنامه دهخدا؛ ش؛1301شاهنشاه ایران، ترجمه کیکاووس جهانداری، تهران، : ه کوچک ایران، ویراستارمتحدین، ژاله، دانشنام ش؛1386ضمیر، تهران، مهدی روشن: ایرانی، مترجم

زدها و فرهنگ عامه مردم کرمان، کرمان، ها زبانمرادی، عیسی، ترانهش؛ 1381محمدجعفر محجوب، تهران، زاده، مهدی، مظلوم ش؛ 1311مسیو ریچاردخان مهدل الملک، طبخ ایرانی و فرنگی، تهران، ش؛1386

سداهلل، تاریخ، فرهنگ و هنر ترکمان، تهران، معطوفی، اش؛ 1383آشپزی در فرهنگ مردم کازرون، تهران، مقدم، محمد، تویسرکان، تهران، ؛1ش، ج1382معین، محمد، فرهنگ فارسی، تهران، ؛3ش، ج1383میرعابدینی، سید ابوطالب ش؛1381موید محسنی، مهری، فرهنگ عامیانه سیرجان، کرمان، ؛1ش، ج1368

اهلل، ناصح، ذبیح ش؛1368ا، سیدعلی، فرهنگ مردم، تهران، میرنی ش؛1364و دیگران، آیین قلندری، تهران، ش؛1368ناصرخسرو، دیوان، به تصحیح مجتبی مینوی و مهدی محقق، تهران، ش؛1343بلوچستان، تهران،

نگاهی به آشتیان، نجفی آشتیانی، ابوالقاسم، نیمش؛ 1368نجفی، ابوالحسن، فرهنگ فارسی عامیانه، تهران، نیکزاد امیرحسینی، کریم، ؛2ش، ج1343یسی، علی اکبر، فرهنگ نفیسی، تهران، نفش؛ 1380تهران،

وکیلیان، سید احمد، رمضان در فرهنگ مردم، تهران، ش؛1306شناخت سرزمین چهارمحال، اصفهان، ویلس، چارلز جیمز، تاریخ اجتماعی ایران در عهد قاجاریه، به کوشش جمشید دورگه و دیگران، ش؛1366

12

جا، ، بی(بیجار و حومه)نیا و دیگران، فرهنگ مردم گروس هاشمش؛ 1363عبداهلل، تهران، مترجم، سید ش؛1381همو، فرهنگ عامیانه مردم ایران، تهران، ش؛1334 تهران، رنگستان،ین صادق، ت،یهدا ش؛1381

همو، آداب و رسوم مردم شیراز، شیراز، ش؛1348همایونی، صادق، فرهنگ مردم سروستان، تهران، ز نی ش؛ 1303

Britannic; Iranica;