ﻓﻬﺮﺳ ﺖ ﻣﻄﺎﻟﺐ ﻣﻘﺪﻣ ﻪ ﻧﺎﺷﺮ:..... ۱ ﻣﻘﺪﻣ ﻪ..... ۹ ‐...

34
com . blogfa . shamimejamaran . www :// http ﺧﻤﻴﻨﻲ اﻣﺎم ﺣﻀﺮت) ره( ﺍﻟﺮﺣﻴﻢ ﺍﻟﺮﺣﻤﻦ ﱠﻪ ﺍﻟﻠ ﺑﺴﻢ ﺧﻤﻴﻨﻰ ﺍﻣﺎﻡ ﺍﺳﻼﻣﻰ ﺣﻜﻮﻣﺖ ﻓﻘﻴﻪ ﻭﻻﻳﺖ) ( ﻣﻄﺎﻟﺐ ﻓﻬﺮﺳﺖ ﻧﺎﺷﺮ ﻣﻘﺪﻣﻪ..... : ۱

Transcript of ﻓﻬﺮﺳ ﺖ ﻣﻄﺎﻟﺐ ﻣﻘﺪﻣ ﻪ ﻧﺎﺷﺮ:..... ۱ ﻣﻘﺪﻣ ﻪ..... ۹ ‐...

com.blogfa.shamimejamaran.www://http

)ره(حضرت امام خميني

بسم الله الرحمن الرحيم

)س(واليت فقيه حكومت اسالمى امام خمينى

فهرست مطالب

۱: ..... مقدمه ناشر

۹..... مقدمه

۹..... ت و بداهت واليت فقيه ضرور‐

۹..... نقش استعمار در معرفى ناقص و نادرست اسالم ‐

۱۹..... خودباختگى افراد جامعه در برابر پيشرفتهاى مادى غرب ‐

۲۰..... اعتقاد به ضرورت تشكيل حكومت جزء واليت است ‐

۲۵..... داليل لزوم تشكيل حكومت

۲۵. .... لزوم مؤسسات اجرايى ‐

۲۶) ..... ص( سنت و رويه رسول اكرم ‐

۲۶..... ضرورت استمرار اجراى احكام ‐

۲۸) ..... ع( رويه امير المؤمنين على بن ابى طالب ‐

۲۸..... ماهيت و كيفيت قوانين اسالم ‐

۳۱..... هايى از احكام اسالمى بررسى نمونه

۳۱..... احكام مالى ‐ ۱ ‐

۳۳..... ملى احكام دفاع ‐۲ ‐

۳۴..... احكام احقاق حقوق و احكام جزايى ‐۳ ‐

۳۴..... لزوم انقالب سياسى ‐‐

۳۶..... لزوم وحدت اسالمى ‐‐

۳۷..... لزوم نجات مردم مظلوم و محروم ‐‐

۳۸..... لزوم حكومت از نظر اخبار ‐‐

۴۳..... طرز حكومت اسالمى

۴۳..... ها اختالف آن با ساير طرز حكومت‐

۴۷..... شرايط زمامدار ‐

۴۹..... شرايط زمامدار در دوره غيبت ‐

۵۰..... واليت فقيه ‐

۵۱..... واليت اعتبارى ‐

۵۳..... واليت تكوينى ‐

۵۴..... اى است براى تحقق بخشيدن به هدفهاى عالى حكومت وسيله‐

۵۵..... هدفهاى عالى حكومت ‐

۵۶..... براى تحقق اين هدفها خصال الزم‐

۵۹..... واليت فقيه به استناد اخبار

۵۹..... فقهاى عادلند ) ص( جانشينان رسول اكرم ‐

۶۶........ بحث در روايت اذا مات المؤمن ‐

۶۹........ بحث در روايت الفقهاء امناء الرسل ‐

۷۰..... هدف بعثتها و وظايف انبيا ‐

راى قوانين و فرماندهى سپاه و اداره جامعه و دفاع از كشور و فقها در اج‐

۷۲..... دادرسى و قضاوت مورد اعتماد پيامبرند ‐

۷۲..... حكومت بر وفق قانون ‐

۷۵..... منصب قضا متعلق به كيست ‐

۷۵..... دادرسى با فقيه عادل است ‐

۷۸..... در رويدادهاى اجتماعى به كه رجوع كنيم ‐

۸۳..... بحث در روايت مقبوله عمر بن حنظله ‐

۸۳..... بحث پيرامون آياتى از قرآن مجيد ‐

۸۸..... مقبوله عمر بن حنظله ‐

۹۰..... تحريم دادخواهى از قدرتهاى ناروا ‐

۹۱..... حكم سياسى اسالم ‐

۹۱..... مرجع امور علماى اسالمند ‐

۹۱..... اند علما منصوب به فرمانروايى‐

۹۲..... بحث در روايت ابى خديجه ‐

۹۴..... آيا علما از منصب حكومت معزولند؟ ‐

۹۵..... منصبهاى علما هميشه محفوظ است ‐

۹۶..... بحث در صحيحه قداح ‐

۹۷..... بحث در روايت ابو البخترى ‐

۹۷..... بررسى روايت ابو البخترى ‐

۱۰۴..... يه از طريق نص اثبات واليت فق‐

۱۰۵..... مؤيدى از فقه رضوى ‐

۱۰۵..... ساير مؤيدات ‐

۱۲۶..... برنامه مبارزه براى تشكيل حكومت اسالمى

۱۳۱..... اجتماعات در خدمت تبليغات و تعليمات ‐

۱۳۳..... عاشورايى به وجود آوريد ‐

۱۳۴..... اى طوالنى مقاومت در مبارزه‐

۱۳۷..... هاى روحانيت اصالح حوزه ‐

۱۳۷..... از بين بردن آثار فكرى و اخالقى استعمار ‐

۱۴۳..... نماها اصالح مقدس‐

۱۴۶..... ها تصفيه حوزه‐

۱۴۸..... آخوندهاى دربارى را طرد كنيد ‐

۱۵۰..... حكومتهاى جائر را براندازيم ‐

۱۵۵..... فهرست آيات ‐ فهارس

۱۵۷..... هرست روايات ف‐

۱۵۹..... فهرست اعالم ‐

۱۶۱..... فهرست كتابها ‐

۱۶۲..... فهرست اصطالحات فقهى و حقوقى ‐

۱۶۶..... فهرست مآخذ پاورقيها ‐

:مقدمه ناشر

بسم الله الرحمن الرحيم

.سالم على رسول الله محمد خاتم النبيين و آله الطيبينالحمد لله و ال حول و ال قوة اال بالله العلي العظيم و الصالة و ال

اى از فهرستها به جامعه اهل هاى توضيحى و مجموعه كه اينك متن مصحح آن همراه با پانوشته» واليت فقيه«كتاب

گردد، مجموعه سيزده سخنرانى است كه حضرت امام خمينى، فضل و تحقيق و مشتاقان آثار حضرت امام تقديم مى

در .) ش۱۳۴۸/ ۱۱/ ۲۰ تا ۱۳۴۸/ ۱۱/ ۱مطابق با (۱۳۸۹ تا دوم ذيحجه ۱۳۸۹م الله عليه، در فاصله سيزده ذيقعده سال

اين سخنرانيها در همان ايام به صور مختلف، گاهى كامل و گاه به صورت يك . اند ايام اقامت در نجف اشرف ايراد فرموده

پس از ويرايش و تأييد حضرت امام براى چاپ آماده گرديد . ش۱۳۴۹ييز و در پا. يا چند درس تكثير و منتشر شده است

و نخست توسط ياران امام در بيروت به چاپ رسيد و پنهانى به ايران فرستاده شد و همزمان براى استفاده مسلمانان

يروزى انقالب اسالمى نيز اين كتاب قبل از پ. انقالبى به كشورهاى اروپايى و امريكا و پاكستان و افغانستان ارسال گرديد

. ش۱۳۵۶در سال

» واليت فقيه«كتاب . چاپ شده است» جهاد اكبر«به ضميمه » اى از امام موسوى كاشف الغطاء نامه«در ايران با نام

كتب ممنوعه قرار داشت و چه بسيار بودند كسانى كه به جرم همچون ديگر آثار امام خمينى در رژيم شاه در صدر ليست

گرفتند ولى تكثير اين كتاب و حتى به جرم همراه داشتن و يا مطالعه اين اثر به زندان افتاده و زير شكنجه قرار مىچاپ و

على رغم فشار ساواك و تضييقات رژيم شاه، جانبدارى از انديشه حكومت اسالمى كه مبانى فقهى آن در كتاب حاضر به

هاى علميه، ت در ميان نيروهاى مسلمان و انقالبى در حوزهوسيله حضرت امام خمينى تبيين گرديده بود به سرع

ترين دانشگاهها و ديگر مراكز گسترش يافت و ايده تشكيل حكومت اسالمى بر اساس واليت فقيه به عنوان يكى از اصلى

.گر شد آرمانهاى قيام پانزده خرداد و نهضت امام خمينى جلوه

اند و گرچه بعضى بسيار مورد در ابواب مختلف فقه بحثهاى كوتاهى كردهفقها در باب واليت فقيه معمولا به تناسب

اند اما يك بحث منظم و جامع در اين مورد در كتب فقهى قدما ديده مختصر و برخى به تفصيل بيشتر به موضوع پرداخته

المى و سلطه بايست در شرايط سياسى و اجتماعى حاكم بر تاريخ گذشته ممالك اس شود كه دليل آن را مى نمى

در عين حال قطع . حكومتهاى جائر و عدم امكان طرح چنين مباحثى به لحاظ مهيا نبودن شرايط حاكميت فقها جستجو كرد

نظر از اختالف آراى فقهاى شيعه در محدوده اختيارات و شئون واليت فقيه در زمان غيبت، عموم فقها در اثبات نوعى

ا اتفاق نظر دارند، كه اخيرا در همين رابطه آراى فقها در باب واليت و دامنه واليت براى فقيه جامع الشرايط اجمال

.اختيارات آنها در زمان غيبت در ضمن كتابهايى چند گردآورى شده است

بيشتر و جامعتر از » عوائد االيام«بر اساس منابع موجود مرحوم آيت الله مال احمد نراقى از علماى عصر قاجاريه در كتاب

عصر «ايشان ابتدا با تمسك به روايات متعدد، به طور كلى ثابت كرده است كه در . يرين به اين موضوع پرداخته استسا

.فقيه در دو چيز حق واليت دارد» غيبت

اند مگر اينكه مواردى به دليل در آنها صاحب اختيار بوده و واليت داشته) ع(و ائمه ) ص( در همه امورى كه پيامبر ‐۱

.استثنا شودشرعى

ايشان در ادامه به ده مورد از شئونات . در همه امورى كه با دين و دنياى بندگان خدا ارتباط دارد و بايد انجام شود‐۲

افتاء، اجراى حدود الهى، حفظ اموال يتيمان و مجانين و غايبين، تصرف در اموال امام معصوم : واليت فقها و از آن جمله

.»۱« آيات و روايات و استداللهاى فقهى توجه خاص كرده و به تفصيل بحث كرده است با استناد به... و ) ع(

دانسته است، اما خود آيد كه او واليت فقيه را شامل امر حكومت نيز مى برمى) رض(گرچه از مطالب اوليه مرحوم نراقى

.كند در وجهى گسترده بر آن تصريح و تأكيد نمى

تنها فقيهى است كه عالوه بر بحث در اين مورد مثل ساير فقيهان به ) س(ام خمينى پس از مرحوم نراقى، حضرت ام

تناسب مسائل مختلف، واليت فقيه را در تصدى امر حكومت با همان معناى جامع و شامل، براى اولين بار با روشنى و

ث واليت فقيه را يك بار به صورت تأكيد و تصريح، تفصيلا مورد بررسى و اثبات قرار داده است و چنانكه اشاره شد مبح

شده همان اند كه كتاب حاضر، صورت مكتوب و ويرايش شفاهى در طى سيزده جلسه در نجف اشرف تدريس نموده

تقريبا با همان سبك » ۲» «كتاب البيع «‐ از مجموعه پنج جلدى‐و بار ديگر مبحث واليت فقيه را در جلد دوم. درسهاست

.اند نوشته

‐ كه اساس و پايه تمام وظايف است‐»واليت«با عنايت و تأكيد بسيار، اصل » واليت فقيه«در كتاب امام خمينى

و در اين باب عالوه بر تبيين عوامل . اند هاى سياسى آن را مورد بررسى قرار داده بخصوص واليت در امر حكومت و جنبه

اعتنايى قرار گيرد، ضمن بحثهاى مورد بىسياسى و اجتماعى كه سبب شده است تا اين مهمترين موضوع اسالمى

ريزى عملى براى تحقق واليت فقيه در امر حكومت با طرح كردن راههاى استداللى بر همان روش متقن فقهى، به برنامه

.اند مشخص و قابل عملى نيز توجه داشته

كنند و اجرا گذارده شده اشاره مىهاى دشمنان كه براى نابودى اسالم به معرض حضرت امام در اين كتاب ابتدا به نقشه

با بيانى مستدل به شبهاتى از قبيل اينكه اسالم در عصر تمدن و صنعت قادر نيست جامعه را اداره كند و يا اينكه موازين

كنند كه القائات دهند و در همين رابطه اشاره مى حقوقى آن براى حل مشكالت جامعه ضعيف و ناتوان است، پاسخ مى

هاى علميه نيز اثر كرده است به طورى كه اگر كسى ايجاد زمينه الزم براى جدايى دين از سياست حتى در حوزهدشمنان در

امام خمينى با اشاره به ضعفهاى داخلى و خودباختگى در برابر . بخواهد درباره حكومت اسالمى سخن بگويد، بايد تقيه كند

دهند هشدار مى ها و طالب جوان و انديشمندان اسالم ست، به حوزهتمدن جديد كه رهاورد تبليغات استعمارگران بوده ا

ها را نخورند زيرا ها و شبهه كه با جديت تمام به وظايف سياسى و اجتماعى خويش همت گمارند، و فريب اين نقشه

دينى است خواهد و اسالم حلهاى اخالقى و اعتقادى مى اسالم با پيشرفت مادى مخالف نيست و مشكالت اجتماعى راه

.جامع كه قادر است تمامى مشكالت را حل كند مشروط به آنكه انديشمندان و علماى اسالم به تالش برخيزند

اين سؤال را مطرح . خليفه تعيين كرده است) ص(امام خمينى با بيان اين واقعيت مسلم تاريخى كه پيامبر اكرم

خليفه براى حكومت است، براى . خواهد ان احكام كه خليفه نمىكند كه آيا تعيين خليفه براى بيان احكام است؟ بي مى

در اينجا مهم اين است كه ما به ضرورت تشكيل حكومت اسالمى معتقد شويم و در اين . اجراى مقررات و قوانين است

.شود صورت است كه جايگاه خليفه روشن مى

:كنند كه عبارتند از حكومت اسالمى ذكر مىحضرت امام در اين كتاب مواردى را به عنوان داليل ضرورت تشكيل

عمل پيامبر در تشكيل حكومت؛‐۱

ضرورت استمرار اجراى احكام الهى كه فقط در زمان پيامبر ضرورت ندارد بلكه براى هميشه است؛‐۲

حقوقى و احكام مالى، دفاع ملى، و احكام: مثل. ماهيت و كيفيت قوانين اسالم كه بدون حكومت قابل اجرا نيست‐۳

.جزايى

امام خمينى پس از بيان مستدل ضرورت حكومت اسالمى، به سابقه تاريخى انحراف از اين اصل كه به عصر بنى اميه

اى ضد اسالمى با اين بيان كه روش آنان در حكومت شيوه. كنند يابد، اشاره مى گردد و در دوران بنى عباس ادامه مى بازمى

ران و امپراتورى روم و فراعنه مصر بود و در دورانهاى بعد نيز به همان اشكال غير اسالمى و به صورت نظام شاهنشاهى اي

كنند پس وقوع يك انقالب كند كه عقل و شرع بر قيام براى تغيير اين وضع حكم مى حضرت امام تأكيد مى. ادامه يافت

ايجاد زمينه الزم براى حكومت اسالمى و يابد و عالوه بر ضرورت جلوگيرى از حكومت طاغوتى و لزوم سياسى ضرورت مى

پياده شدن احكام اسالم، لزوم وحدت امت اسالمى كه بر اثر عوامل گوناگون داخلى و خارجى دچار تفرقه شده و نيز لزوم

باشد، انجام يك انقالب سياسى را ضرورى نجات مردم مظلوم و محروم كه از تكاليف الهى مسلمين و بخصوص علما مى

امام خمينى در ادامه با ذكر روايتى از فضل بن شاذان در فلسفه تشريع حكومت، به لزوم تشكيل حكومت از .سازد مى

.پردازد نظر اخبار و روايات مى

به بيان فرق حكومت اسالمى با ساير حكومتها اختصاص يافته است و به اين نكته » واليت فقيه«بخش مهمى از كتاب

مى نوع خاصى از حكومت مشروطه است يعنى مشروط به قوانين اسالم؛ بدين جهت از اشاره شده است كه حكومت اسال

هاى مختلف و تشكيالت ريزى براى وزارتخانه نظر امام خمينى وظيفه قوه مقننه و مجالس قانونگذارى در واقع برنامه

.حكومت در محدوده احكام اسالمى است نه قانونگذارى مصطلح در ساير حكومتها

م در ادامه مباحث واليت فقيه به شرايط زمامدار كه مستقيما ناشى از طبيعت طرز حكومت اسالمى است حضرت اما

: پس از شرايط عامه مثل عقل و تدبير براى زمامدار دو شرط اساسى وجود دارد كه عبارتند از: فرمايد كند و مى اشاره مى

.علم به قانون و عدالت

اكنون «: فرمايند امام خمينى با تكيه بر مطالب گذشته مى. احث بعدى كتاب استواليت فقيه در عصر غيبت موضوع مب

كه دوران غيبت است و از طرفى بنا است احكام اسالم اجرا شود و از طرف ديگر از طرف خداى متعال كسى براى اجراى

خداوند «گيرند كه و سرانجام پس از بررسى اين موضوع چنين نتيجه مى» احكام تعيين نشده است، تكليف چيست؟

موجود بود براى بعد غيبت هم قرار داده ) ع(حضرت صاحب ] شروع غيبت[خاصيت حكومتى را كه از صدر اسالم تا زمان

اين خاصيت كه عبارت از علم به قانون و عدالت باشد در عده بيشمارى از فقهاى عصر ما موجود است، اگر با هم . است

كنند كه واليت فقيه و بعد به اين مطلب اشاره مى» دل عمومى در عالم تشكيل دهندتوانند حكومت ع اجتماع كنند مى

اند براى فقيه جامع الشرايط نيز يك امر اعتبارى عقاليى است و تمام اختياراتى كه پيامبر و ائمه براى اداره جامعه داشته

نيست بلكه وسيله انجام وظيفه اجراى واقعيتى جز جعل ندارد و فى حد ذاته شأن و مقامى«ثابت است و اين واليت

».احكام است

كنند و با ذكر اخبار و استدالل اشاره مى حضرت امام پس از اين مباحث به هدفهاى عالى حكومت و خصال الزم براى حاكم

پردازند كه قسمت اعظم اين كتاب را همين مباحث بر آنها به اثبات واليت براى فقيه در معناى تصدى حكومت مى

ريزى مبارزه طوالنى براى رسيدن به اين هدف الهى اختصاص يافته بخش پايانى كتاب به ضرورت برنامه. دهد تشكيل مى

كنند و امام خمينى در اين قسمت ابتدا به مسأله تبليغات و تعليمات و اهميت و ضرورت آنها اشاره مى. است

بايد در اين مورد مثل عاشورا برخورد شود بايد كارى كرد كه . ردبايد اجتماعات در خدمت اين دو امر قرار گي: فرمايند مى

و نبايد منتظر بود كه زود به نتيجه برسد بلكه بايد به . راجع به حكومت اسالمى موج به وجود آيد و اجتماعات برپا گردد

.يك مبارزه طوالنى همت گماشت

نماها، ز بين بردن آثار فكرى و اخالقى استعمارى، اصالح مقدسها، ا لزوم پرداختن به امور آموزشى و تبليغاتى، اصالح حوزه

ها و طرد آخوندهاى دربارى و اقدامهاى عملى براى براندازى حكومتهاى جائر، از جمله مسائلى است كه در تصفيه حوزه

.قسمت نهايى كتاب مطرح شده است

پس از آنكه قيام الهى خويش را در پرتو عنايات حق كنيم كه امام خمينى توجه خوانندگان گرامى را به اين نكته جلب مى

با سرنگونى نظام سلطنتى ايران و تشكيل جمهورى اسالمى در اين كشور ۱۳۵۷ بهمن ۲۲تعالى و بيدارى و اتحاد مردم در

به ثمر نشاند، بر اساس خواست عمومى ملت ايران و بر طبق اصول قانون اساسى نظام اسالمى در نقش رهبر انقالب

واليت «اسالمى، واليت و هدايت جامعه اسالمى را بر عهده گرفت، از اين رو فهم دقيق ابعاد نظريه حضرت امام در باب

كه اصول آن در كتاب حاضر ارائه شده است، زمانى كامل خواهد شد كه به مشى عملى آن حضرت در دوران » فقيه

زى انقالب اسالمى در زمينه اصل واليت فقيه و محدوده اختيارات زمامدارى جامعه و آرا و نظرياتى كه در برهه پس از پيرو

.هاى ايشان منعكس گرديده است، توجه كافى مبذول شود اند و در سخنرانيها و پيامها و نامه و شئون واليت ابراز نموده

سران . ا ريشه كن فرماخيانتكاران به اسالم و ممالك اسالمى ر. بارالها، دست ستمگران را از بالد مسلمين كوتاه كن «

ها و سودجوييهاى شخصى دست دولتهاى اسالم را از اين خواب گران بيدار كن تا در مصالح ملتها كوشش كنند، و از تفرقه

نسل. بردارند

جوان و دانشجويان دينى و دانشگاهى را توفيق عنايت فرما تا در راه اهداف مقدسه اسالم بپاخيزند، و با صف واحد در راه

فقها و دانشمندان را . الص از چنگال استعمار و عمال خبيث آن و دفاع از كشورهاى اسالمى اشتراك مساعى كنندخ

موفق كن كه در هدايت و روشن كردن افكار جامعه كوشا باشند؛ و اهداف مقدسه اسالم را به مسلمين خصوصا نسل

.ك ولى التوفيقإن. جوان برسانند؛ و در برقرارى حكومت اسالمى مجاهدت كنند

»۱«. »و ال حول و ال قوة اال بالله العلي العظيم

)س(مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى

مقدمه

بسم الله الرحمن الرحيم و به نستعين الحمد لله رب العالمين و صلى الله على خير خلقه محمد و آله اجمعين

ضرورت و بداهت واليت فقيه

واليت فقيه از . فرصتى است كه راجع به بعضى امور و مسائل مربوط به آن صحبت شود» واليت فقيه«موضوع

به اين معنى كه هر كس عقايد و . شود، و چندان به برهان احتياج ندارد موضوعاتى است كه تصور آنها موجب تصديق مى

درنگ تصديق خواهد كرد و آن آن را به تصور آورد، بىاحكام اسالم را حتى اجمالا دريافته باشد چون به واليت فقيه برسد و

شود و احتياج به استدالل پيدا كرده، اينكه امروز به واليت فقيه چندان توجهى نمى. را ضرورى و بديهى خواهد شناخت

ع اوضاع اجتماعى ما مسلمانان و وض. باشد هاى علميه خصوصا مى علتش اوضاع اجتماعى مسلمانان عموما، و حوزه

.كنم هاى علميه ريشه تاريخى دارد كه به آن اشاره مى حوزه

نقش استعمار در معرفى ناقص و نادرست اسالم

نهضت اسالم در آغاز گرفتار يهود شد؛ و تبليغات ضد اسالمى و دسايس فكرى را نخست آنها شروع كردند؛ و به طورى كه

تر از بعد از آنها نوبت به طوايفى رسيد كه به يك معنى شيطان. كنيد دامنه آن تا به حال كشيده شده است مالحظه مى

رسيدن ؛ و براى»۱«اينها به صورت استعمارگر از سيصد سال پيش، يا بيشتر به كشورهاى اسالمى راه پيدا كردند . يهودند

ن اين نبود كه مردم را از قصدشا. هايى فراهم سازند تا اسالم را نابود كنند به مطامع استعمارى خود الزم ديدند كه زمينه

اسالم دور كنند تا نصرانيت نضجى بگيرد؛ چون اينها نه به نصرانيت اعتقاد داشتند و نه به اسالم؛ لكن در طول اين مدت، و

، احساس كردند آنچه سدى در مقابل منافع مادى آنهاست و منافع مادى و قدرت سياسى »۱«در اثناى جنگهاى صليبى

پس، به وسايل مختلف بر ضد اسالم . اندازد اسالم و احكام اسالم است و ايمانى كه مردم به آن دارند آنها را به خطر مى

هاى روحانيت درست كردند، و عمالى كه در دانشگاهها و مؤسسات تبليغات مبلغينى كه در حوزه. تبليغ و دسيسه كردند

دولتهاى استعمارگر هستند، همه دست به دست هم دولتى يا بنگاههاى انتشاراتى داشتند، و مستشرقينى كه در خدمت

به طورى كه بسيارى از مردم و افراد تحصيلكرده نسبت به اسالم گمراه و دچار . داده در تحريف حقايق اسالم كار كردند

.اند اشتباه شده

مكتب . خواهند ىدين كسانى است كه آزادى و استقالل م. اسالم دين افراد مجاهدى است كه به دنبال حق و عدالتند

تصور نادرستى كه از اسالم در . كنند اند و مى اما اينها اسالم را طور ديگرى معرفى كرده. مبارزان و مردم ضد استعمار است

شود براى اين منظور است كه خاصيت انقالبى هاى علميه عرضه مى اذهان عامه به وجود آورده و شكل ناقصى كه در حوزه

آن بگيرند، و نگذارند مسلمانان در كوشش و جنبش و نهضت باشند؛ آزاديخواه باشند؛ دنبال اجراى و حياتى اسالمى را از

احكام اسالم باشند؛ حكومتى به وجود بياورند كه سعادتشان را تامين كند؛ چنان زندگى داشته باشند كه در شأن انسان

.است

ست؛ براى جامعه نظامات و قوانين ندارد؛ طرز حكومت و مثلا تبليغ كردند كه اسالم دين جامعى نيست؛ دين زندگى ني

اخالقياتى هم دارد؛ اما راجع به زندگى و اداره . حيض و نفاس است اسالم فقط احكام. قوانين حكومتى نياورده است

.جامعه چيزى ندارد

ده، چه دانشگاهى و چه اآلن گذشته از عامه مردم، طبقه تحصيلكر. تبليغات سوء آنها متأسفانه مؤثر واقع شده است

همان طور كه مردم افراد غريب را . اند و از آن تصور خطايى دارند بسيارى از محصلين روحانى، اسالم را درست نفهميده

.كند در ميان مردم دنيا به وضع غربت زندگى مى] اسالم[و . شناسند شناسند، اسالم را هم نمى نمى

آيد؛ بلكه عمال استعمار ه هست معرفى كند، مردم به اين زوديها باورشان نمىچنانچه كسى بخواهد اسالم را آن طور ك

.كنند ها هياهو و جنجال به پا مى در حوزه

شود تا چه حد است، شما را توجه براى اينكه كمى معلوم شود فرق ميان اسالم و آنچه به عنوان اسالم معرفى مى

قرآن و كتابهاى حديث، كه منابع احكام : هاى عمليه هست با رسالهو كتب حديث،» قرآن«دهم به تفاوتى كه ميان مى

شود، از لحاظ جامعيت و اثرى هاى عمليه، كه توسط مجتهدين عصر و مراجع نوشته مى و دستورات اسالم است، با رساله

دى آن، از نسبت صد نسبت اجتماعيات قرآن با آيات عبا. تواند داشته باشد بكلى تفاوت دارد كه در زندگانى اجتماعى مى

‐است و همه احكام اسالم را در بردارد، سه» ۱«از يك دوره كتاب حديث، كه حدود پنجاه كتاب ! به يك هم بيشتر است

چهار كتاب مربوط به عبادات و وظايف انسان نسبت به پروردگار است؛ مقدارى از احكام هم مربوط به اخالقيات است؛

.اقتصاديات، حقوق، و سياست و تدبير جامعه استبقيه همه مربوط به اجتماعيات،

شما آقايان كه نسل جوان هستيد و ان شاء الله براى آينده اسالم مفيد خواهيد بود، الزم است در تعقيب مطالب

به هر صورتى كه . كنم در طول حيات خود در معرفى نظامات و قوانين اسالم جديت كنيد مختصرى كه بنده عرض مى

دهيد، كتبا، شفاها، مردم را آگاه كنيد كه اسالم از ابتداى نهضت خود چه گرفتاريهايى داشته، و هم خيص مىمفيدتر تش

نگذاريد حقيقت و ماهيت اسالم مخفى بماند، و تصور شود كه اسالم مانند مسيحيت . اكنون چه دشمنان و مصايبى دارد

.ندارد» كليسا«فرقى با » مسجد«خلق است، و چند دستور در باره رابطه بين حق و ‐ و نه حقيقى‐اسمى

بردند و امريكا سرزمين سرخپوستان نيمه وحشى بود، آن روز كه در غرب هيچ خبرى نبود و ساكنانش در توحش به سر مى

دو مملكت پهناور ايران و روم محكوم استبداد و اشرافيت و تبعيض و تسلط قدرتمندان بودند و اثرى از حكومت مردم و

قوانينى فرستاد كه انسان از عظمت آنها به ) ص(؛ خداى تبارك و تعالى به وسيله رسول اكرم »۱«ون در آنها نبود قان

اش منعقد شود تا پس از براى انسان پيش از آنكه نطفه. براى همه امور قانون و آداب آورده است. آيد شگفت مى

.رود، قانون وضع كرده است آنكه به گور مى

حقوق اسالم يك . براى وظايف عبادى قانون دارد، براى امور اجتماعى و حكومتى قانون و راه و رسم داردهمان طور كه

هاى مختلف حقوقى تدوين شده، از احكام كتابهاى قطورى كه از ديرزمان در زمينه. حقوق مترقى و متكامل و جامع است

بط بين ملتها و مقررات صلح و جنگ و حقوق بين الملل گرفته تا روا»» ۳«قصاص «و »» ۲«حدود «و » معامالت«و » قضا«

هيچ موضوع حياتى نيست كه اسالم تكليفى براى آن مقرر . اى از احكام و نظامات اسالم است عمومى و خصوصى، شمه

.نداشته و حكمى درباره آن نداده باشد

باشند، از اسالم منحرف كنند، وسوسه دستهاى اجانب براى اينكه مسلمين و روشنفكران مسلمان را، كه نسل جوان ما

!آخوندها بايد حيض و نفاس بخوانند! اى احكام حيض و نفاس است اند كه اسالم چيزى ندارد؛ اسالم پاره كرده

بينى اسالم نيستند، و عمده وقتشان آخوندهايى كه اصلا به فكر معرفى نظريات و نظامات و جهان! حق هم همين است

اند، بايد مورد چنين اشكاالت و اسالم را فراموش كرده] »فصول«[ گويند و ساير كتابهاى د كه آنها مىكنن را صرف كارى مى

حمالتى قرار

آنها هم تقصير دارند؛ مگر خارجيها تنها مقصرند؟ البته بيگانگان براى مطامع سياسى و اقتصادى كه دارند از چند . بگيرند

كسانى در بين . اند هاى روحانيت شده موفق گشته به واسطه اهمالى كه در حوزهاند؛ و صد سال پيش اساس را تهيه كرده

.اند تا وضع چنين شده است اند كه ندانسته به مقاصد آنها كمك كرده ما، روحانيون، بوده

. مثلا آيين دادرسى و قوانين قضايى آن چنان كه بايد باشد نيست. كنند كه احكام اسالم ناقص است گاهى وسوسه مى

گيرند؛ و مردم را نيز به دنبال اين وسوسه و تبليغ، عمال انگليس به دستور ارباب خود اساس مشروطه را به بازى مى

وقتى كه . سازند دهند و از ماهيت جنايت سياسى خود غافل مى فريب مى) طبق شواهد و اسنادى كه در دست است(

ساسى را تدوين كنند، مجموعه حقوقى بلژيكيها را از سفارت خواستند در اوايل مشروطه قانون بنويسند و قانون ا مى

قانون اساسى را از روى آن نوشتند؛ و نقايص آن را از ) خواهم اسم ببرم كه من اينجا نمى(بلژيك قرض كردند، و چند نفرى

حكام اسالم را و براى گول زدن ملت بعضى از ا! »۱«نمودند » ترميم«هاى حقوقى فرانسه و انگليس به اصطالح مجموعه

اين مواد قانون اساسى و متمم آن، كه . اساس قوانين را از آنها اقتباس كردند و به خورد ملت ما دادند! ضميمه كردند

مربوط به سلطنت و واليتعهدى و امثال آن است كجا از اسالم است؟ اينها همه ضد اسالمى است؛ ناقض طرز حكومت و

دى همان است كه اسالم بر آن خط بطالن كشيده، و بساط آن را در صدر اسالم در سلطنت و واليتعه. احكام اسالم است

در مكاتيب مباركش كه به امپراتور روم شرقى ) ص(رسول اكرم . ايران و روم شرقى و مصر و يمن برانداخته است

و امپراتورى دست نوشته، آنها را دعوت كرده كه از طرز حكومت شاهنشاهى » ۳«و شاهنشاه ايران ) »۲«هراكليوس (

بردارند؛ از اينكه بندگان خدا را وادار به پرستش و اطاعت مطلقه خود كنند دست بردارند؛ و بگذارند مردم خداى يگانه و

سلطنت و واليتعهدى همان طرز حكومت شوم و باطلى است كه . »۱«شريك را، كه سلطان حقيقى است، بپرستند بى

نرود » ۲«براى اينكه زير بار واليتعهدى يزيد . ى از برقرارى آن قيام فرمود و شهيد شدبراى جلوگير) ع(حضرت سيد الشهداء

اسالم . اينها از اسالم نيست. و سلطنت او را به رسميت نشناسد قيام فرمود، و همه مسلمانان را به قيام دعوت كرد

نكه اسالم براى رباخوارى و بانكدارى توأم چنا! اگر نقص به اين معنى باشد، اسالم ناقص است. سلطنت و واليتعهدى ندارد

اين هيأتهاى . ندارد؛ چون اساسا اينها را حرام كرده است» مقررات«و » قانون«با رباخوارى و براى پياله فروشى و فحشا هم

بينند؛ و مىخواهند در بالد اسالمى چنين كارهايى را رواج بدهند، البته اسالم را ناقص دست نشانده استعمار كه مى حاكمه

اينكه اسالم مقرراتى براى سر ! مجبورند براى اين كارها قانونش را از انگليس و فرانسه و بلژيك، و اخيرا از امريكا وارد كنند

.و صورت دادن به اين كارهاى ناروا ندارد از كماالت اسالم است؛ از افتخارات اسالم است

يكى كه در همان موقع فاش شد، اين بود : شروطه كرد به دو منظور بوداى كه دولت استعمارى انگليس در آغاز م توطئه

و ديگرى همين كه با آوردن قوانين غربى احكام اسالم را از ميدان عمل و اجرا . كه نفوذ روسيه تزارى را در ايران از بين ببرد

.خارج كند

.يار شده استتحميل قوانين بيگانه بر جامعه اسالمى ما منشأ گرفتاريها و مشكالت بس

اگر كسى گرفتار دادگسترى . اشخاص مطلعى اآلن در عدليه هستند كه از قوانين دادگسترى و طرز كار آن شكايتها دارند

وكيل متبحرى كه در . فعلى ايران يا ساير كشورهاى مشابه آن شود، يك عمر بايد زحمت بكشد تا مطلبى را ثابت كند

ى را كه بين دو دسته است من تا آخر عمرم در ميان قوانين و چرخ و پر دستگاه ا گفته محاكمه جوانى ديده بوديم مى

اآلن درست همين طور شده است؛ مگر در مورد ! و بعد از من پسرم اين كار را ادامه خواهد داد! چرخانم دادگسترى مى

قوانين فعلى دادگسترى . شود شود، كه البته بسرعت، ولى به ناحق، رسيدگى و تمام مى هايى كه اعمال نفوذ مى پرونده

كمتر . اى ندارد هاى غير مشروع از آنها بشود، نتيجه براى مردم جز زحمت، جز بازماندن از كار و زندگى، جز اينكه استفاده

هر كس به حق ] فقط[تازه در حل و فصل دعاوى همه جهات بايد رعايت شود، نه اينكه . رسد كسى به حقوق حقه خود مى

تر و سريعتر انجام د ضمنا وقت مردم، كيفيت زندگى و كارهاى طرفين دعوى مالحظه شود؛ و هر چه سادهباي. خود برسد

در ! شود كرد، حاال در بيست سال هم تمام نمى سه روز حل و فصل مى‐دعوايى كه آن وقتها قاضى شرع در ظرف دو. بگيرد

عصر به دادگسترى بروند، و در راهروها و پشت ميزها اين مدت جوانان، پيرمردان و مستمندان، بايد هر روز صبح تا

هر كدام كه زرنگتر و براى رشوه دادن دست و دلبازتر باشند، كار . شود كه چه شد سرگردان باشند؛ آخرش هم معلوم نمى

.برند؛ و گر نه تا آخر عمر بايد بالتكليف و سرگردان بمانند خود را به ناحق هم كه شده زودتر از پيش مى

آبرويى حتى يك نفر با كمال بى! نويسند كه احكام جزايى اسالم احكام خشنى است هايشان مى هى در كتابها و روزنامهگا

من ! اين خشونت عرب است كه اين گونه احكام آورده است! است نوشته بود احكام خشنى است كه از اعراب پيدا شده

ده ! (گويند قانون است براى ده گرم هروئين چندين نفر را بكشند مىاز طرفى اگر! كنند كنم اينها چگونه فكر مى تعجب مى

وقتى اين .) و اين چيزى است كه ما اطالع پيدا كرديم. نفر را مدتى پيش و يك نفر را هم اخيرا براى ده گرم هروئين كشتند

گويم هروئين من نمى! نداردخواهند جلو فساد را بگيرند، خشونت شود، به نام اينكه مى قوانين خالف انسانى جعل مى

اگر شارب الخمر را . »۱«بايد جلوگيرى شود، اما مجازاتش بايد متناسب با آن باشد . بفروشند، لكن مجازاتش اين نيست

در صورتى كه بسيارى از ! هشتاد تازيانه بزنند خشونت دارد، اما اگر كسى را براى ده گرم هروئين اعدام كنند خشونت ندارد

كشيها، شود، خودكشيها، آدم تصادفاتى كه در راهها واقع مى: ه در جامعه پيدا شده از شرب خمر استاين مفاسد ك

مع ذلك، اگر . گويند چه بسا از اعتياد به شرب خمر است استعمال هروئين مى. بسيارى از آنها معلول شرب خمر است

اگر بخواهند فحشا را، . فروشند خرند و مى ذا آزاد مىو له! كسى شراب بخورد اشكالى ندارد؛ چون غرب اين كار را كرده است

كه شرب خمر يكى از واضحترين مصاديق آن است، جلوگيرى كنند و يك نفر را هشتاد تازيانه بزنند، يا زناكارى را صد تازيانه

پيدا شده و از عرب! اى واى كه اين چه حكم خشنى است! ، وا مصيبتاست»۲«بزنند، يا محصنه يا محصن را رجم كنند

فحشا كه تا اين اندازه دامنه . در صورتى كه احكام جزايى اسالم براى جلوگيرى از مفاسد يك ملت بزرگ آمده است! است

كند، همه دنبال همين عياشيهايى است كه راهش را پيدا كرده كه نسلها را ضايع، جوانها را فاسد، و كارها را تعطيل مى

حال اگر اسالم بگويد براى جلوگيرى از فساد در نسل جوان . كنند زنند و از آن ترويج مى مى باز كردند، و به تمام معنا دامن

، خشونت دارد؟»۳«يك نفر را در محضر عموم شالق بزنند

شود، و چه واقع مى» ۱«از آن طرف، كشتارى كه قريب پانزده سال است به دست اربابهاى اين هيأتهاى حاكمه در ويتنام

اما اگر اسالم براى اينكه مردم را در برابر قوانينى كه ! رج شده و چه خونهايى ريخته شده است، اشكالى نداردهايى خ بودجه

گويند اين جنگ چرا شده براى بشر مفيد است خاضع كند، فرمان دفاع يا جنگ بدهد و چند نفر مفسد و فاسد را بكشد، مى

.است

ابتدا . گيرند كنند و نتيجه مى پيش كشيده شده؛ و بتدريج دارند اجرا مىهايى است كه از چند صد سال تمام اينها نقشه

امثال ما هم غفلت كردند كه جلو آن را بگيرند و . اى در جايى تأسيس كردند؛ و ما چيزى نگفتيم و غفلت كرديم مدرسه

اند تمام دهات و قصبات رفتهفرماييد كه مبلغين آنها به كم كم زياد شد، و حاال مالحظه مى. نگذارند اصلا تأسيس شود

نقشه آن است كه ما را عقب مانده نگه دارند، و به همين حالى كه » ۲«. كنند دين مى هاى ما را نصرانى يا بى و بچه

هاى ما، از مخازن زيرزمينى و منابع و زمينها، و نيروى بارى كه داريم نگه دارند تا بتوانند از سرمايه هستيم و زندگى نكبت

. ما استفاده كنندانسانى

خواهند ما گرفتار و بيچاره بمانيم؛ فقراى ما در همين بدبختى بمانند و به احكام اسالم، كه مسأله فقر و فقرا را حل مى

.كرده است، تسليم نشوند؛ و آنان و عمالشان در كاخهاى بزرگ بنشينند، و آن زندگانى مرفه و كذايى را داشته باشند

هاى دينى و علمى رسيده است؛ به طورى كه اگر كسى بخواهد راجع به اش حتى به حوزه ت كه دامنههايى اس اينها نقشه

. حكومت اسالم و وضع حكومت اسالم صحبتى بكند، بايد با تقيه صحبت كند، و با مخالفت استعمارزدگان روبه شود

اى كردند؛ بپاخاسته و حركات مذبوحانه) سفارت رژيم شاه در عراق(چنانچه پس از نشر چاپ اول اين كتاب، عمال سفارت

را جزء خالف مروت و عدالت ) سربازى(اكنون كار به اينجا رسيده كه لباس جندى . و خود را بيش از پيش رسوا نمودند

در جنگهايى كه شرحش را در تاريخ. بودند؛ سردار بودند؛ جنگى بودند) سرباز(در صورتى كه ائمه دين ما جندى ! »۱«دانند مى

.دادند كشتند؛ كشته مى رفتند؛ آدم مى فرماييد با لباس سربازى به جنگ مى مالحظه مى

و ) ع(حضرت امام حسن . كرد و شمشير حمايل داشت گذاشت و زره بر تن مى بر سر مبارك مى» خود«) ع(امير المؤمنين

بود حاال مطلب به اينجا رسيده طور مىهم اين) ع(بعد هم فرصت ندادند و گر نه حضرت باقر . سيد الشهداء چنين بودند

و اگر بخواهيم حكومت اسالمى تشكيل ! و نبايد لباس جندى پوشيد! كه پوشيدن لباس جندى مضر به عدالت انسان است

اينها موج همان تبليغاتى ! دهيم، بايد با همين عبا و عمامه تشكيل حكومت دهيم، و الا خالف مروت و عدالت است

ا رسيده؛ و ما را به اينجا رسانيده است كه حاال محتاجيم زحمت بكشيم تا اثبات كنيم كه اسالم هم است كه به اينج

.قواعد حكومتى دارد

قوانين . اند اند اين اساس را درست كرده اند و مبلغينى كه داشته خارجيها به واسطه تبليغاتى كه كرده. اين است وضع ما

اند، تا اسالم را كوچك كنند و از اند؛ و به جاى آن مطالب اروپايى نشانده ا خارج كردهقضايى و سياسى اسالم را تمام از اجر

.ها را بكنند جامعه اسالمى طرد كنند؛ و عمالشان را روى كار بياورند و آن سوء استفاده

خودباختگى افراد جامعه در برابر پيشرفتهاى مادى غرب

. ؛ حاال عوامل درونى بعضى از افراد جامعه خودمان را بايد بر آن اضافه كنيمنقش تخريبى و فاسدكننده استعمار را گفتيم

وقتى كشورهاى استعمارگر با پيشرفت علمى و صنعتى . و آن خودباختگى آنهاست در برابر پيشرفت مادى استعمارگران

فكر كردند راه . را باختنديا به حساب استعمار و غارت ملل آسيا و آفريقا ثروت و تجمالتى فراهم آوردند، اينها خود

همين كه آنها مثلا به كره ماه رفتند، اينها خيال ! پيشرفت صنعتى اين است كه قوانين و عقايد خود را كنار بگذارند

بينند كه كشورهايى مگر نمى! دارد به قوانين اسالمى رفتن به كره ماه چه ربطى! كنند بايد قوانين خود را كنار بگذارند مى

اند در پيشرفت صنعتى و علمى و تسخير فضا با هم رقابت كنند، و با هم ين و نظامات اجتماعى متضاد توانستهبا قوان

آنها به كره مريخ هم بروند، به كهكشانها هم بروند، باز از سعادت و فضايل اخالقى و تعالى روانى عاجزند؛ و . پيش بروند

.قادر نيستند مشكالت اجتماعى خود را حل كنند

حلهاى اعتقادى و اخالقى است؛ و كسب قدرت مادى يا ثروت و ون حل مشكالت اجتماعى و بدبختيهاى آنها محتاج راهچ

.آيد تسخير طبيعت و فضا از عهده حل آن برنمى

ثروت و قدرت مادى و تسخير فضا احتياج به ايمان و اعتقاد و اخالق اسالمى دارد تا تكميل و متعادل شود و در خدمت

بنا بر اين تا كسى جايى . و اين اعتقاد و اخالق و اين قوانين را ما داريم. ن قرار گيرد؛ نه اينكه بالى جان انسان بشودانسا

رفت يا چيزى ساخت، ما نبايد فورا از دين و قوانينى كه مربوط به زندگى بشر است و مايه اصالح حال بشر در دنيا و آخرت

.است دست برداريم

اند، و متأسفانه بعضى از آنها كه دشمن ما هستند تبليغاتى كرده. ات استعمارگران وضع همين طور استدر مورد تبليغ

استعمارگران به نظر ما آوردند كه اسالم . گرفتند اند؛ در حالى كه نبايد قرار مى افراد جامعه ما تحت تأثير قرار گرفته

و خالصه اسالم فقط قانونگذار . ى داشته باشد، مجرى نداردبر فرض كه احكام. حكومتى ندارد؛ تشكيالت حكومتى ندارد

واضح است كه اين تبليغات جزئى از نقشه استعمارگران است براى بازداشتن مسلمين از سياست و اساس . است

.اين حرف با معتقدات اساسى ما مخالف است. حكومت

اعتقاد به ضرورت تشكيل حكومت جزء واليت است

آيا » ۱«. بايد خليفه تعيين كند و تعيين هم كرده است) ص(هستيم؛ و معتقديم پيغمبر اكرم » يتوال«ما معتقد به

همه احكام را در . كرد خود آن حضرت بيان احكام مى. خواهد نمى تعيين خليفه براى بيان احكام است؟ بيان احكام خليفه

ما . ا الزم است خليفه تعيين كند، براى حكومت استاينكه عقل. دادند تا عمل كنند نوشتند، و دست مردم مى كتابى مى

در همه كشورهاى دنيا اين طور است كه جعل قانون به . قانون مجرى الزم دارد. خواهيم تا اجراى قوانين كند خليفه مى

يك تشريع در . اى به وجود آيد پس از تشريع قانون، بايد قوه مجريه. كند تنهايى فايده ندارد و سعادت بشر را تأمين نمى

به همين جهت اسالم همان طور كه جعل قوانين كرده، قوه . يا در يك حكومت اگر قوه مجريه نباشد، نقص وارد است

خليفه تعيين نكند، ) ص(اگر پيغمبر اكرم . متصدى قوه مجريه قوانين هم هست» ولى امر«. مجريه هم قرار داده است

ضرورت اجراى احكام و ضرورت قوه مجريه و اهميت . يش را به پايان نرسانده استخو» رسالت«. »۱«فما بلغت رسالته

اى كه مايه خوشبختى بشر است سبب شده كه تعيين جانشين مرادف اتمام آن در تحقق رسالت و ايجاد نظام عادالنه

.رسالت باشد

) ص(رسول الله . كردند بلكه آن را اجرا مىاين طور نبود كه فقط قانون را بيان و ابالغ كنند؛ ) ص(در زمان رسول اكرم

:كرد مثلا قوانين جزايى را اجرا مى. مجرى قانون بود

خليفه براى . خليفه قانونگذار نيست. خليفه هم براى اين امور است. »۲«كرد زد؛ رجم مى بريد؛ حد مى دست سارق را مى

اينجاست كه تشكيل حكومت و برقرارى دستگاه اجرا و . دآورده اجرا كن) ص(اين است كه احكام خدا را كه رسول اكرم

.آيد اداره الزم مى

اعتقاد به ضرورت تشكيل حكومت و برقرارى دستگاه اجرا و اداره جزئى از واليت است؛ چنانكه مبارزه و كوشش براى آن از

.درست توجه كنيد. اعتقاد به واليت است

اند، شما اسالم را آن طور كه هست معرفى كنيد؛ واليت را چنانكه معرفى كردههمان طور كه آنها بر ضد شما اسالم را بد

تعيين خليفه كرده و خدا او را واداشته ) ص(بگوييد ما كه به واليت معتقديم، و به اينكه رسول اكرم . هست معرفى كنيد

كومت معتقد باشيم؛ و بايد كوشش مسلمانان را تعيين كند، بايد به ضرورت تشكيل ح» ولى امر«تا تعيين خليفه كند و

. مبارزه در راه تشكيل حكومت اسالمى الزمه اعتقاد به واليت است. كنيم كه دستگاه اجراى احكام و اداره امور برقرار شود

روش و طرز تبليغ و فعاليت خودتان را تكميل . شما قوانين اسالم و آثار اجتماعى و فوايد آن را بنويسيد و نشر كنيد

اعتماد به نفس داشته باشيد، و بدانيد كه . وجه داشته باشيد كه شما وظيفه داريد حكومت اسالمى تأسيس كنيدت. كنيد

.آييد از عهده اين كار برمى

ما هم از صفر . از صفر شروع كردند تا به اينجا رسيدند. چهار صد سال پيش زمينه تهيه كردند‐استعمارگران از سيصد

اسالم را به مردم معرفى . چند نفر غربزده و سرسپرده نوكرهاى استعمار هراس به خود راه ندهيداز جنجال . كنيم شروع مى

خوانند و كارى به سياست كنيد تا نسل جوان تصور نكند كه آخوندها در گوشه نجف يا قم دارند احكام حيض و نفاس مى

سياست جدا باشد و علماى اسالم در امور اجتماعى و اين را كه ديانت بايد از . ندارند؛ و بايد ديانت از سياست جدا باشد

سياست ) ص(مگر زمان پيغمبر اكرم . گويند دينها مى اين را بى. اند سياسى دخالت نكنند، استعمارگران گفته و شايع كرده

ى حق، يا ناحق، اى روحانى بودند، و عده ديگر سياستمدار و زمامدار؟ مگر زمان خلفا از ديانت جدا بود؟ مگر در آن دوره عده

سياست از ديانت جدا بود؟ دو دستگاه بود؟ اين حرفها را استعمارگران و عمال سياسى آنها ) ع(زمان خالفت حضرت امير

اند تا دين را از تصرف امور دنيا و از تنظيم جامعه مسلمانان بركنار سازند؛ و ضمنا علماى اسالم را از مردم و درست كرده

منظور . توانند بر مردم مسلط شده، و ثروتهاى ما را غارت كنند در اين صورت مى. استقالل جدا كنندمبارزان راه آزادى و

.آنها همين است

اگر ما مسلمانان كارى جز نماز خواندن و دعا و ذكر گفتن نداشته باشيم، استعمارگران و دولتهاى جائر متحد آنها هيچ

ال حول و ال ! شان با خدا هى اذان بگو، نماز بخوان؛ بيايند هر چه داريم ببرند، حوالهخوا شما برو هر قدر مى. كارى به ما ندارند

آن مردك . اگر منطق ما اين باشد، آنها كارى به ما ندارند! دهند وقتى كه مرديم، ان شاء الله به ما اجر مى! قوة الا بالله

گويد به سياست انگلستان ضرر دارد؟ در باالى مأذنه دارد اذان مىپرسيد اينكه ) نظامى انگليس در زمان اشغال عراق(

اگر شما به سياست استعمارگران كارى نداشته باشيد و اسالم را همين ! خواهد بگويد بگذار هر چه مى: گفت. نه: گفتند

شما هر چه . دكنيد بدانيد و هر گز از آن تخطى نكنيد، به شما كارى ندارن احكامى كه هميشه فقط از آن بحث مى

.خواهند، به نماز شما چكار دارند خواهيد نماز بخوانيد؛ آنها نفت شما را مى مى

و به همين جهت، حكومتهاى دست . خواهند كشور ما بازار فروش كاالهاى آنها باشد خواهند؛ مى آنها معادن ما را مى

خواهند ما آدم آنها مى. كنند مونتاژ تأسيس مى وابسته و كنند؛ يا صنايع نشانده آنها از صنعتى شدن ما جلوگيرى مى

گذارد كه كند، و تأثيراتى مى براى اينكه توليد مثل مى. ترسند اگر يك آدم پيدا شد از او مى. ترسند از آدم مى! نباشيم

د؛ يا لذا هر وقت آدمى پيدا شد، يا او را كشتن. ريزد اساس استبداد و استعمار و حكومت دست نشاندگى را در هم مى

هم سياسى ) ص(پيغمبر ! است» سياسى«اين آخوند ! است» سياسى«زندانى و تبعيدش كردند؛ يا لكه دارش كردند كه

كنند تا شما را از سياست كنار بزنند، و از دخالت در امور اجتماعى اين تبليغ سوء را عمال سياسى استعمار مى. بود

خواهند بكنند و هر هاى ضد ملى و ضد اسالمى مبارزه كنيد؛ و آنها هر كارى مىبازدارند؛ و نگذارند با دولتهاى خائن و سياست

.خواهند بكنند؛ كسى نباشد جلو آنها را بگيرد غلطى مى

داليل لزوم تشكيل حكومت

لزوم مؤسسات اجرايى

به قوه اجراييه و براى اينكه قانون مايه اصالح و سعادت بشر شود، . مجموعه قانون براى اصالح جامعه كافى نيست

به همين جهت، خداوند متعال در كنار فرستادن يك مجموعه قانون، يعنى احكام شرع، يك حكومت و . مجرى احتياج دارد

. در رأس تشكيالت اجرايى و ادارى جامعه مسلمانان قرار داشت) ص(رسول اكرم . دستگاه اجرا و اداره مستقر كرده است

فسير عقايد و احكام و نظامات اسالم، به اجراى احكام و برقرارى نظامات اسالم همت عالوه بر ابالغ وحى و بيان و ت

كرد، بلكه در ضمن به اجراى آن در آن زمان مثلا به بيان قانون جزا اكتفا نمى. گماشته بود تا دولت اسالم را به وجود آورد

رسول . خليفه همين وظيفه و مقام را دارد) ص (پس از رسول اكرم. كرد زد؛ و رجم مى بريد؛ حد مى دست مى: پرداخت مى

. كه خليفه تعيين كرد فقط براى بيان عقايد و احكام نبود؛ بلكه همچنين براى اجراى احكام و تنفيذ قوانين بود) ص(اكرم

مبر اكرم وظيفه اجراى احكام و برقرارى نظامات اسالم بود كه تعيين خليفه را تا حدى مهم گردانيده بود، كه بدون آن پيغ

نيز به كسى احتياج ) ص(زيرا مسلمانان پس از رسول اكرم . رسانيد رسالت خويش را به اتمام نمى. ما بلغ رسالته) ص(

اصولا . داشتند كه اجراى قوانين كند؛ نظامات اسالم را در جامعه برقرار گرداند تا سعادت دنيا و آخرتشان تأمين شود

در همه كشورهاى عالم و هميشه اين طور است كه قانونگذارى به تنهايى . قانون و نظامات اجتماعى مجرى الزم دارد

.فايده ندارد

قوه مجريه . اى به وجود آيد پس از تشريع قانون بايستى قوه مجريه. كند قانونگذارى به تنهايى سعادت بشر را تأمين نمى

به . سازد كند؛ و ثمره قوانين و احكام عادالنه دادگاهها را عايد مردم مى دادگاهها را اجرا مىاست كه قوانين و احكام

متصدى قوه مجريه هم » ولى امر«. همين جهت، اسالم همان طور كه قانونگذارى كرده، قوه مجريه هم قرار داده است

.هست

)ص(سنت و رويه رسول اكرم

:زيرا. بر لزوم تشكيل حكومت استدليل ) ص(سنت و رويه پيغمبر اكرم

دهد كه تشكيل حكومت داده، و به اجراى قوانين و برقرارى نظامات و تاريخ گواهى مى. اولا، خود تشكيل حكومت داد

:اسالم پرداخته و به اداره جامعه برخاسته است

به خارج و نزد رؤساى قبايل و فرموده؛ سفرايى نشسته، و قاضى نصب مى فرستاده؛ به قضاوت مى والى به اطراف مى

و خالصه، احكام حكومتى را به جريان . كرده بسته؛ جنگ را فرماندهى مى كرده؛ معاهده و پيمان مى پادشاهان روانه مى

.انداخته است مى

م وقتى خداوند متعال براى جامعه پس از پيامبر اكر. كرده است» حاكم«ثانيا، براى پس از خود به فرمان خدا تعيين

و چون رسول اكرم . نيز الزم است) ص(كند، به اين معناست كه حكومت پس از رحلت رسول اكرم تعيين حاكم مى) ص(

.رساند نمايد، ضرورت تشكيل حكومت را نيز مى با وصيت خويش فرمان الهى را ابالغ مى) ص(

ضرورت استمرار اجراى احكام

را الزم آورده، منحصر و محدود به زمان آن ) ص(مت رسول اكرم بديهى است ضرورت اجراى احكام، كه تشكيل حكو

طبق آيه شريفه، احكام اسالم محدود به زمان و مكانى . نيز ادامه دارد) ص(حضرت نيست؛ و پس از رحلت رسول اكرم

د، و ديگر حدود نيامده تا پس از آن متروك شو) ص(تنها براى زمان رسول اكرم . »۱«نيست و تا ابد باقى و الزم االجراست

و قصاص، يعنى قانون جزاى اسالم، اجرا نشود؛ يا انواع مالياتهاى مقرر گرفته نشود؛

پذير يا منحصر و محدود به زمان يا اين حرف كه قوانين اسالم تعطيل. يا دفاع از سرزمين و امت اسالم تعطيل گردد

.مكانى است، بر خالف ضروريات اعتقادى اسالم است

و تا ابد ضرورت دارد، تشكيل حكومت و برقرارى دستگاه اجرا و اداره ) ص(، چون اجراى احكام پس از رسول اكرم بنا بر اين

بدون تشكيل حكومت و بدون دستگاه اجرا و اداره، كه همه جريانات و فعاليتهاى افراد را از طريق اجراى . يابد ضرورت مى

پس، . آيد آيد، و فساد اجتماعى و اعتقادى و اخالقى پديد مى جود مىاحكام تحت نظام عادالنه درآورد، هرج و مرج به و

اى نيست جز تشكيل حكومت و براى اينكه هرج و مرج و عنان گسيختگى پيش نيايد و جامعه دچار فساد نشود، چاره

وره حيات رسول بنا بر اين، به ضرورت شرع و عقل آنچه در د. يابد انتظام بخشيدن به همه امورى كه در كشور جريان مى

الزم بوده، يعنى حكومت و دستگاه اجرا و اداره، پس از ايشان و ) ع(و زمان امير المؤمنين على بن ابي طالب ) ص(اكرم

.در زمان ما الزم است

گذرد و ممكن تا كنون كه بيش از هزار سال مى» ۱«از غيبت صغرا : كنم براى روشن شدن مطلب اين سؤال را مطرح مى

زار سال ديگر بگذرد و مصلحت اقتضا نكند كه حضرت تشريف بياورد، در طول اين مدت مديد احكام اسالم است صد ه

بايد زمين بماند و اجرا نشود، و هر كه هر كارى خواست بكند؟ هرج و مرج است؟ قوانينى كه پيغمبر اسالم در راه بيان و

راى مدت محدودى بود؟ آيا خدا اجراى احكامش را محدود سال زحمت طاقتفرسا كشيد فقط ب۲۳تبليغ و نشر و اجراى آن

كرد به دويست سال؟ و پس از غيبت صغرا اسالم ديگر همه چيزش را رها كرده است؟

.اعتقاد به چنين مطالبى يا اظهار آنها بدتر از اعتقاد و اظهار منسوخ شدن اسالم است

ر و تماميت ارضى وطن اسالمى دفاع كنيم؛ يا امروز ماليات و تواند بگويد ديگر الزم نيست از حدود و ثغو هيچ كس نمى

نبايد گرفته شود؛ قانون كيفرى اسالم و ديات و قصاص بايد تعطيل » ۴«و زكات » ۳«و خمس » ۲«و خراج » ۱«جزيه

هر كه اظهار كند كه تشكيل حكومت اسالمى ضرورت ندارد، منكر ضرورت اجراى احكام اسالم شده، و جامعيت . شود

.احكام و جاودانگى دين مبين اسالم را انكار كرده است

)ع(رويه امير المؤمنين على بن ابي طالب

هيچ كس نگفت . ، هيچ يك از مسلمانان در اين معنا كه حكومت الزم است ترديد نداشت)ص(پس از رحلت رسول اكرم

اختالف . حكومت همه اتفاق نظر داشتنددر ضرورت تشكيل. چنين حرفى از هيچ كس شنيده نشد. حكومت الزم نداريم

، در زمان متصديان خالفت و )ص(لهذا، پس از رسول اكرم . دار اين امر شود و رئيس دولت باشد فقط در كسى بود كه عهده

.گرفت سازمان دولتى وجود داشت و اداره و اجرا صورت مى. ، هم حكومت تشكيل شد)ع(زمان حضرت امير

اسالمماهيت و كيفيت قوانين

ماهيت و كيفيت اين قوانين . است) احكام شرع(دليل ديگر بر لزوم تشكيل حكومت، ماهيت و كيفيت قوانين اسالم

:رساند كه براى تكوين يك دولت و براى اداره سياسى و اقتصادى و فرهنگى جامعه تشريع گشته است مى

در اين نظام حقوقى هر چه . سازد نظام كلى اجتماعى را مىاولا، احكام شرع حاوى قوانين و مقررات متنوعى است كه يك

از طرز معاشرت با همسايه و اوالد و عشيره و قوم و خويش و همشهرى و امور خصوصى : بشر نياز دارد فراهم آمده است

جارت و و زندگى زناشويى گرفته تا مقررات مربوط به جنگ و صلح و مراوده با ساير ملل، از قوانين جزايى تا حقوق ت

دهد كه نكاح چگونه صورت بگيرد، و براى قبل از انجام نكاح و انعقاد نطفه قانون دارد و دستور مى. صنعت و كشاورزى

خوراك انسان در آن هنگام يا موقع انعقاد نطفه چه باشد، در دوره شيرخوارگى چه وظايفى بر عهده پدر و مادر است، و

.د و زن با همديگر و با فرزندان چگونه باشدبچه چگونه بايد تربيت شود، و سلوك مر

انسانى كه قانون متحرك و ‐ انسان كامل و فاضل‐براى همه اين مراحل دستور و قانون دارد تا انسان تربيت كند

معلوم است كه اسالم تا چه حد به حكومت و روابط سياسى و . مجسم است و مجرى داوطلب و خودكار قانون است

قرآن مجيد و سنت . ورزد تا همه شرايط به خدمت تربيت انسان مهذب و با فضيلت درآيد تمام مىاقتصادى جامعه اه

فصلى است به عنوان » ۱«در كافى . شامل همه دستورات و احكامى است كه بشر براى سعادت و كمال خود احتياج دارد

»۳» «ء تبيان كل شي«آن، يعنى قر» كتاب«و »» ۲«تمام احتياجات مردم در كتاب و سنت بيان شده است «

كه تمام آنچه ملت احتياج دارد در ) طبق روايات(كند امام سوگند ياد مى. روشنگر همه چيز و همه امور است. است

.و در اين شكى نيست. »۴«كتاب و سنت هست

ا مستلزم تشكيل حكومت است؛ يابيم كه اجراى آنها و عمل به آنه ثانيا، با دقت در ماهيت و كيفيت احكام شرع درمى

.توان به وظيفه اجراى احكام الهى عمل كرد و بدون تأسيس يك دستگاه عظيم و پهناور اجرا و اداره نمى

.كنيم، آقايان به موارد ديگر هم مراجعه كنند ما اكنون بعضى موارد را ذكر مى

هايى از احكام اسالمى بررسى نمونه

احكام مالى‐۱

دهد تنها براى سد رمق فقرا و سادات فقير نيست؛ اى كه ريخته نشان مى كه اسالم مقرر داشته و طرح بودجهمالياتهايى

:بلكه براى تشكيل حكومت و تأمين مخارج ضرورى يك دولت بزرگ است

طبق . هدد ريزد و يكى از اقالم بودجه را تشكيل مى يكى از درآمدهاى هنگفتى است كه به بيت المال مى» خمس«مثلا

مذهب ما، از تمام منافع كشاورزى، تجارت، منابع زيرزمينى و روى زمينى، و به طور كلى از كليه منافع و عوايد، به طرز

به طورى كه از سبزى فروش درب اين مسجد تا كسى كه به كشتيرانى اشتغال دارد، يا . شود گرفته مى] خمس[اى عادالنه

اين اشخاص بايد خمس اضافه بر درآمد را پس از صرف مخارج متعارف . شود ل مىكند، همه را شام معدن استخراج مى

بديهى است درآمد به اين عظمت براى اداره كشور اسالمى و رفع . خود به حاكم اسالم بپردازند تا به بيت المال وارد شود

‐گر تحت نظام اسالم درآيد ا‐ هرگاه خمس درآمد كشورهاى اسالم، يا تمام دنيا را. همه احتياجات مالى آن است

شود منظور از وضع چنين مالياتى فقط رفع احتياج سيد و روحانى نيست؛ بلكه قضيه مهمتر از حساب كنيم، معلوم مى

اگر حكومت اسالمى تحقق پيدا كند، بايد با همين . منظور رفع نياز مالى تشكيالت بزرگ حكومتى است. اينهاست

يا ماليات بر اراضى ملى (» خراجات« جزيه و ‐ كه البته ماليات اخير زياد نيست‐ و زكاتمالياتهايى كه داريم، يعنى خمس

.اداره شود) كشاورزى

هاى علميه و تمام فقراى اى احتياج دارند؟ خمس درآمد بازار بغداد براى سادات و تمام حوزه سادات كى به چنين بودجه

اى به اين تعيين بودجه. زار اسالمبول و بازار قاهره و ديگر بازارهامسلمين كافى است تا چه رسد به بازار تهران و با

براى عمده حوايج مردم و انجام خدمات عمومى، . هنگفتى داللت دارد بر اينكه منظور تشكيل حكومت و اداره كشور است

.اعم از بهداشتى و فرهنگى و دفاعى و عمرانى، قرار داده شده است

كه هيچ گونه حيف و ميلى در خزانه : آورى و نگهدارى و مصرف آن تعيين كرده م براى جمعمخصوصا با ترتيبى كه اسال

عمومى واقع نشود؛ و رئيس دولت و همه واليان و متصديان خدمات عمومى، يعنى اعضاى دولت، هيچ گونه امتيازى در

آيا اين بودجه فراوان را بايد به دريا . ندبر استفاده از درآمد و اموال عمومى بر افراد عادى ندارند؛ بلكه سهم مساوى مى

؟ يا براى اين است كه آن روز مثلا پنجاه نفر سيد بخورند؟ يا اكنون فرض »۱«بريزيم؟ يا زير خاك كنيم تا حضرت بيايد

با دانيم حق سادات و فقرا به مقدارى است كه در صورتى كه مى! كنيد به پانصد هزار سيد بدهند كه ندانند چكارش كنند؟

يك صندوق . منتها طرح بودجه اسالم اين طور است كه هر درآمدى مصارف اصلى معينى دارد. آن امرار معاش كنند

سادات از صندوق اخير . مخصوص زكات، و صندوق ديگر براى صدقات و تبرعات، و يك صندوق هم براى خمس است

و . اضافه از مخارج خود را به حاكم اسالم برگردانندو در حديث است كه سادات در آخر سال بايد . كنند تأمين معاش مى

»۲«كند اگر كم آوردند، حاكم به آنان كمك مى

شود، درآمد فوق كه از اراضى كشاورزى وسيعى گرفته مى» خراج«مقرر شده، و »» ۱«اهل ذمه «، كه بر »جزيه«از طرفى،

وظيفه حاكم و . لت دارد بر اينكه حاكمى و حكومتى الزم استمقرر شدن چنين مالياتهايى دال. آورد اى را به وجود مى العاده

آنها » ۲«بر حسب استطاعت مالى و درآمدشان ماليات سرانه ببندد؛ يا از مزارع و مواشى » اهل ذمه«والى است كه بر

اسالمى است، و در تصرف دولت » مال الله«همچنين، خراج يعنى ماليات بر اراضى وسيعى را كه . ماليات متناسب بگيرد

انديشى است؛ و با هرج و مرج انجام اين كار مستلزم تشكيالت منظم و حساب و كتاب و تدبير و مصلحت. آورى كند جمع

اين به عهده متصديان حكومت اسالمى است كه چنين مالياتهايى را به اندازه و به تناسب و طبق مصلحت . شدنى نيست

.مصرف مصالح مسلمين برسانندآورى كنند، و به تعيين كرده؛ سپس جمع

كنيد كه احكام مالى اسالم بر لزوم تشكيل حكومت داللت دارد؛ و اجراى آن جز از طريق استقرار تشكيالت مالحظه مى

.اسالمى ميسر نيست

احكام دفاع ملى‐۲

الم است، بر لزوم تشكيل از طرف ديگر، احكامى كه راجع به حفظ نظام اسالم و دفاع از تماميت ارضى و استقالل امت اس

»۳«و أعدوا لهم ما استطعتم من قوة و من رباط الخيل «: مثلا اين حكم. حكومت داللت دارد

باش و مراقبت هميشگى كه امر به تهيه و تدارك هر چه بيشتر نيروى مسلح و دفاعى به طور كلى است؛ و امر به آماده» .

. و آرامشدر دوره صلح

باش وسيع پرداخته، به حال آماده هرگاه مسلمانان به اين حكم عمل كرده و با تشكيل حكومت اسالمى به تداركات

كردند سرزمينهاى ما را اشغال كرده مسجد اقصاى ما را خراب كنند و بودند، مشتى يهودى جرأت نمى كامل جنگى مى

تمام اينها نتيجه اين است كه مسلمانان به اجراى حكم خدا . رخيزندآتش بزنند، و مردم نتوانند به اقدام فورى ب

اگر حكومت كنندگان كشورهاى اسالمى نماينده مردم با ايمان و . اند برنخاسته و تشكيل حكومت صالح و اليق نداده

داشتند، و متحد ى برمىانداز گذاشتند، دست از خرابكارى و تفرقه بودند، اختالفات جزئى را كنار مى مجرى احكام اسالم مى

بودند، در آن صورت مشتى يهودى بدبخت، كه عمال امريكا و انگليس و اجانبند، مى» ۱«شدند و يد واحده مى

عرضگى كسانى است كه بر اين از بى. توانستند اين كارها را بكنند، هر چند امريكا و انگليس پشتيبان آنها باشند نمى

.كنند مردم مسلمان حكومت مى

دهد كه تا حد امكان نيرومند و آماده باشيد تا دشمنان نتوانند به دستور مى» ...و أعدوا لهم ما استطعتم من قوة «يه آ

شويم و ظلم ما متحد و نيرومند و آماده نبوديم كه دستخوش تجاوزات بيگانه شده و مى. شما ظلم و تجاوز كنند

.بينيم مى

حقوق و احكام جزايى احكام احقاق ‐۳

بسيارى از احكام، از قبيل ديات كه بايد گرفته و به صاحبانش داده شود، يا حدود و قصاصى كه بايد با نظر حاكم اسالمى

همه اين قوانين مربوط به سازمان دولت است؛ و جز . يابد اجرا شود، بدون برقرارى يك تشكيالت حكومتى تحقق نمى

.آيد ام اين امور مهم برنمىقدرت حكومتى از عهده انج

لزوم انقالب سياسى

، لعنهم الله، نگذاشتند حكومت اسالم با واليت على بن ابي »۲«، معاندين و بنى اميه )ص(پس از رحلت رسول اكرم

. كندبود در خارج وجود پيدا ) ص( تبارك و تعالى و رسول اكرم نگذاشتند حكومتى كه مرضى خداى. مستقر شود) ع(طالب

.برنامه حكومتشان بيشترش با برنامه اسالم مغايرت داشت. در نتيجه، اساس حكومت را دگرگون كردند

رژيم حكومت كاملا وارونه و سلطنتى . ضد اسالمى بود»» ۱«بنى عباس «و » بنى اميه«رژيم حكومت و طرز اداره و سياست

و در ادوار بعد غالبا به همان اشكال غير . و فراعنه مصر درآمدشد؛ و به صورت رژيم شاهنشاهان ايران و امپراتوران روم

.بينيم اسالمى ادامه پيدا كرد تا حاال كه مى

داليل اين . كند كه نگذاريم وضع حكومتها به همين صورت ضد اسالمى يا غير اسالمى ادامه پيدا كند شرع و عقل حكم مى

:كار واضح است

.اجرا ماندن نظام سياسى اسالم است مى به معناى بىچون برقرارى نظام سياسى غير اسال

است؛ و ما »» ۲«طاغوت «آميز است، چون حاكمش همچنين به اين دليل كه هر نظام سياسى غير اسالمى نظامى شرك

.موظفيم آثار شرك را از جامعه مسلمانان و از حيات آنان دور كنيم و از بين ببريم

و اين شرايط . رايط اجتماعى مساعدى براى تربيت افراد مؤمن و با فضيلت فراهم سازيمو باز به اين دليل كه موظفيم ش

و نظام » طاغوت«اى كه ناشى از حاكميت شرايط اجتماعى. و قدرتهاى نارواست» طاغوت«درست ضد شرايط حاكميت

ه بايد از بين برود؛ و است ك» فساد فى االرض«اين همان . بينيد اش همين فسادى است كه مى آميز است الزمه شرك

اين همان فسادى است كه فرعون با سياست خود در كشور مصر به وجود آورد، و . مسببين آن به سزاى اعمال خود برسند

»۳«إنه كان من المفسدين «

ار صالحش باقى تواند زندگى كند و بر ايمان و رفت در اين شرايط اجتماعى و سياسى، انسان مؤمن و متقى و عادل نمى»

يا براى اينكه چنين اعمالى . آميز و ناصالح است يا اجبارا اعمالى مرتكب شود كه شرك: و دو راه در برابر خود دارد. بماند

.نشود با آنها مخالفت و مبارزه كند تا آن شرايط فاسد را از بين ببرد» طواغيت«مرتكب نشود و تسليم اوامر و قوانين

اينكه دستگاههاى حكومتى فاسد و فاسدكننده را از بين ببريم و هيأتهاى حاكمه خائن و فاسد و ظالم و ما چاره نداريم جز

اى است كه همه مسلمانان در يكايك كشورهاى اسالمى بايد انجام بدهند، و انقالب اين وظيفه. جائر را سرنگون كنيم

.سياسى اسالمى را به پيروزى برسانند

لزوم وحدت اسالمى

امت اسالم را از هم جدا كرده و به صورت . اند طرفى، وطن اسالم را استعمارگران و حكام مستبد و جاه طلب تجزيه كردهاز

روسيه . يك زمان هم كه دولت بزرگ عثمانى به وجود آمد، استعمارگران آن را تجزيه كردند. اند چندين ملت مجزا درآورده

رى متحد شدند، و با آن جنگها كردند، و هر كدام قسمتى از قلمرو آن را به و انگليس و اتريش و ساير دولتهاى استعما

گرچه بيشتر حكام دولت عثمانى لياقت نداشتند، و بعضى از آنها فاسد بودند و . »۱«تصرف يا تحت نفوذ خود درآوردند

پيدا شوند، و به كمك مردم در رژيم سلطنتى داشتند، باز اين خطر براى استعمارگران بود كه افراد صالحى از ميان مردم

به همين علت، پس از جنگهاى متعدد، در . رأس اين دولت قرار گرفته، با قدرت و وحدت ملى بساط استعمار را برچينند

هر وجب را دست يك ! جنگ بين الملل اول آن را تقسيم كردند، كه از قلمرو آن ده تا پانزده مملكت يك وجبى پيدا شد

.بعدها بعضى از آنها از دست مأمورين و عمال استعمار بيرون آمده است. ز مأمورين خود دادنداى ا مأمور يا دسته

ما براى اينكه وحدت امت اسالم را تأمين كنيم، براى اينكه وطن اسالم را از تصرف و نفوذ استعمارگران و دولتهاى دست

چون به منظور تحقق وحدت و آزادى . مت بدهيمنشانده آنها خارج و آزاد كنيم، راهى نداريم جز اينكه تشكيل حكو

ملتهاى مسلمان بايستى حكومتهاى ظالم و دست نشانده را سرنگون كنيم؛ و پس از آن حكومت عادالنه اسالمى را كه در

تشكيل حكومت براى حفظ نظام و وحدت مسلمين است؛ چنانكه حضرت زهرا، سالم . خدمت مردم است به وجود آوريم

.»۱«فرمايد كه امامت براى حفظ نظام و تبديل افتراق مسلمين به اتحاد است در خطبه خود مىالله عليها،

لزوم نجات مردم مظلوم و محروم

اى را تحميل اند، نظامات اقتصادى ظالمانه به عالوه، استعمارگران به دست عمال سياسى خود، كه بر مردم مسلط شده

در يك طرف، صدها ميليون مسلمان گرسنه و . ظالم و مظلوم: اند دسته تقسيم شدهاند؛ و بر اثر آن مردم به دو كرده

و در طرف ديگر، اقليتهايى از افراد ثروتمند و صاحب قدرت سياسى، كه . محروم از بهداشت و فرهنگ قرار گرفته است

غارتگر نجات بدهند، تا زندگى كنند كه خود را از ظلم حكام مردم گرسنه و محروم كوشش مى. عياش و هرزه گرد و فاسدند

ما وظيفه . بهترى پيدا كنند، و اين كوشش ادامه دارد؛ لكن اقليتهاى حاكم و دستگاههاى حكومتى جائر مانع آنهاست

همين وظيفه . ما وظيفه داريم پشتيبان مظلومين و دشمن ظالمين باشيم. داريم مردم مظلوم و محروم را نجات دهيم

و كونا للظالم خصما، و : فرمايد دهد و مى در وصيت معروف به دو فرزند بزرگوارش تذكر مى) ع(است كه امير المؤمنين

).دشمن ستمگر، و ياور و پشتيبان ستمديده باشيد. (»۲«للمظلوم عونا

ده كثيرى گرسنه و محروم هاى نامشروع ستمگران مبارزه كنند؛ و نگذارند ع علماى اسالم موظفند با انحصارطلبى و استفاده

فرمايد من حكومت مى) ع(امير المؤمنين . باشند، و در كنار آنها ستمگران غارتگر و حرامخوار در ناز و نعمت به سر ببرند

را به اين علت قبول كردم كه خداوند تبارك و تعالى از علماى اسالم تعهد گرفته و آنها را ملزم كرده كه در مقابل پرخورى

:ى ستمگران و گرسنگى و محروميت ستمديدگان ساكت ننشينند و بيكار نايستندو غارتگر

أما و الذي فلق الحبة و برأ النسمة، لو ال حضور الحاضر و قيام الحجة بوجود الناصر و ما أخذ الله على العلماء أن ال يقاروا

ظة ظالم و ال سغب مظلوم، أللقيت حبلها على غاربها و لسقيت آخرها بكأس أولها؛ و لألفيتم دنياكم هذه أزهد على ك

.»۱«عندى من عفطة عنز

ت كنندگان نبود و حجت بر لزوم تصدى من با وجود سوگند به آنكه بذر را بشكافت و جان را بيافريد، اگر حضور يافتن بيع

شد، و اگر نبود كه خدا از علماى اسالم پيمان گرفته كه بر پرخورى و غارتگرى ستمگران و يافتن نيروى مددكار تمام نمى

يد و ديد. گشتم ساختم و از پى آن نمى گرسنگى جانكاه و محروميت ستمديدگان خاموش نمانند، زمام حكومت را رها مى

.پرد ناچيزتر است تان در نظرم از نمى كه از عطسه بزى بيرون مى كه اين دنياتان و مقام دنيايى

اى خائن و حرامخوار و عامل بيگانه به كمك اجانب و به زور توانيم ساكت و بيكار بنشينيم و ببينيم عده امروز چطور مى

گذارند از حد اقل نعمتها استفاده كنند؟ وظيفه اند و نمى سرنيزه ثروت و دسترنج صدها ميليون مسلمان را تصاحب كرده

علماى اسالم و همه مسلمانان است كه به اين وضع ظالمانه خاتمه بدهند؛ و در اين راه، كه راه سعادت صدها ميليون

.انسان است، حكومتهاى ظالم را سرنگون كنند، و حكومت اسالمى تشكيل دهند

لزوم حكومت از نظر اخبار

و مفاد آيات و روايات، ) ع(و حضرت امير المؤمنين ) ص(ق ضرورت عقل و ضرورت احكام اسالم و رويه رسول اكرم طب

:آورم نقل شده مى) ع(اكنون به عنوان نمونه روايتى را كه از حضرت الرضا . تشكيل حكومت الزم است

ي أبو الحسن على بن محمد بن قتيبة النيسابوري، قال قال عبد الواحد بن محمد بن عبدوس النيسابوري العطار، قال حدثن

و لم : فإن قال قائل... اخبرني هل يجوز أن يكلف الحكيم : إن سأل سائل فقال: أبو محمد الفضل بن شاذان النيسابوري

منها، أن الخلق لما وقفوا على حد محدود و أمروا أن ال يتعدوا تلك . علل كثيرةجعل أولى األمر و أمر بطاعتهم؟ قيل ل

قف عند ما أبيح لم يكن يثبت ذلك و ال يقوم إلا بأن يجعل عليهم فيها أمينا يأخذهم بالو‐ لما فيه من فسادهم‐الحدود

فجعل . لهم و يمنعهم من التعدي على ما حظر عليهم؛ ألنه لو لم يكن ذلك لكان أحد ال يترك لذته و منفعته لفساد غيره

و منها أنا ال نجد فرقة من الفرق و ال ملة من الملل بقوا . و األحكامعليهم قيم يمنعهم من الفساد و يقيم فيهم الحدود

علم فلم يجز في حكمة الحكيم أن يترك الخلق مما ي. و عاشوا الا بقيم و رئيس لما ال بد لهم منه فى أمر الدين و الدنيا

أنه ال بد لهم منه و ال قوام لهم إلا به فيقاتلون به عدوهم و يقسمون به فيئهم و يقيمون به جمعهم و جماعتهم و يمنع

إماما قيما أمينا حافظا مستودعا، لدرست الملة و ذهب الدين و و منها أنه لو لم يجعل لهم . ظالمهم من مظلومهم

اذ قد وجدنا الخلق . غيرت السنن و األحكام، و لزاد فيه المبتدعون و نقص منه الملحدون و شبهوا ذلك على المسلمين

قوصين محتاجين غير كاملين، مع اختالفهم و اختالف أهوائهم و تشتت حاالتهم، فلو لم يجعل قيما حافظا لما جاء به من

و كان فى ذلك فساد الخلق . ألحكام و األيمانالرسول األول، لفسدوا على نحو ما بيناه و غيرت الشرائع و السنن و ا

.»۱«أجمعين

.قسمت اول حديث را كه مربوط به نبوت است و اآلن مورد بحث ما نيست نياورديم

:فرمايد مورد بحث ما قسمت اخير است كه امام مى

جواب داده خواهد شد كه به علل . امر كرده استقرار داده و به اطاعت آنان» اولى االمر«اگر كسى بپرسد چرا خداى حكيم

از آن جمله، اينكه چون مردم بر طريقه مشخص و معينى نگهداشته شده، و دستور . و داليل بسيار چنين كرده است

خواهند اند كه از اين طريقه تجاوز ننمايند و از حدود و قوانين مقرر درنگذرند، زيرا كه با اين تجاوز و تخطى دچار فساد يافته

دارند، مانند و قوانين الهى را برپا نمى روند و نمى پيوندد و مردم بر طريقه معين نمى شد، و از طرفى اين امر به تحقق نمى

دار اين امر باشد و نگذارد پا از دايره امين و پاسدارى بر ايشان گماشته شود كه عهده) يا قدرت(مگر در صورتى كه فرد

اى گماشته نباشد، زيرا اگر چنين نباشد و شخص يا قدرت بازدارنده‐ ه حقوق ديگران تعدى كنندحقشان بيرون نهند، يا ب

گذارد و در راه تأمين لذت و نفع شخصى به هيچ كس لذت و منفعت خويش را كه با فساد ديگران مالزمه دارد فرو نمى

ها يا هيچ يك از ملتها و پيروان مذاهب فرقه و علت و دليل ديگر اينكه ما هيچ يك از‐پردازد ستم و تباهى ديگران مى

بينيم كه جز به وجود يك برپا نگهدارنده نظم و قانون و يك رئيس و رهبر توانسته باشد به حيات خود ادامه مختلف را نمى

اى حكيم داده باقى بماند، زيرا براى گذران امر دين و دنياى خويش ناگزير از چنين شخص هستند؛ بنا بر اين، در حكمت خد

داند كه به وجود چنين شخصى سرپرست رها كند؛ زيرا خدا مى رهبر و بى روا نيست كه مردم، يعنى آفريدگان خويش، را بى

جنگند؛ و يابد؛ و به رهبرى اوست كه با دشمنانشان مى نياز دارند، و موجوديتشان جز به وجود وى قوام و استحكام نمى

كنند؛ و دست ستمگران جامعه را از كنند؛ و نماز جمعه و جماعت را برگزار مى درآمد عمومى را ميانشان تقسيم مى

.دارند حريم حقوق مظلومان كوتاه مى

و باز از جمله آن علل و داليل، يكى اين است كه اگر براى آنان امام برپا نگهدارنده نظم و قانون، خدمتگزار امين و

به كهنگى و فرسودگى دچار خواهد شد، و آيين از ميان خواهد رفت؛ و سنن نگاهبان پاسدار و امانتدارى تعيين نكند، دين

دينان چيزها از و احكام اسالمى دگرگونه و وارونه خواهد گشت؛ و بدعتگذاران چيزها در دين خواهند افزود؛ و ملحدان و بى

بينيم كه مردم ناقصند، و نيازمند ىزيرا م. اى ديگر جلوه خواهند داد آن خواهند كاست، و آن را براى مسلمانان به گونه

بنا بر اين، هرگاه كسى . كمالند و ناكاملند؛ عالوه بر اينكه با هم اختالف دارند و تمايالت گوناگون و حاالت متشتت دارند

اديم، را كه برپا نگهدارنده نظم و قانون باشد و پاسدار آنچه پيامبر آورده بر مردم نگماشته بود، به چنان صورتى كه شرح د

و اين . گشت شد و عهدها و سوگندها دگرگون مى شدند؛ و نظامات و قوانين و سنن و احكام اسالم دگرگونه مى فاسد مى

.تغيير سبب فساد همگى مردمان و بشريت به تمامى است

را الزم » لى امرو«شود، علل و داليل متعددى تشكيل حكومت و برقرارى چنانكه از فرمايش امام، عليه السالم، استنباط مى

اين علل و داليل و جهات، موقتى و محدود به زمانى نيستند؛ و در نتيجه لزوم تشكيل حكومت هميشگى . آورده است

مثلا تعدى مردم از حدود اسالم و تجاوز آنان به حقوق ديگران و اينكه براى تأمين لذت و نفع شخصى به حريم . است

بوده، و مردم ) ع(توان گفت اين فقط در زمان حضرت امير المؤمنين نمى. هستاندازى كنند هميشه حقوق ديگران دست

حكمت آفريدگار بر اين تعلق گرفته كه مردم به طريقه عادالنه زندگى كنند، و در حدود احكام ! شوند بعدا همه مالئكه مى

بنا بر اين، امروز و هميشه وجود . استاين حكمت هميشگى و از سنتهاى خداوند متعال، و تغييرناپذير. الهى قدم بردارند

وجود حاكمى كه مانع تجاوزات ‐، يعنى حاكمى كه قيم و برپا نگهدارنده نظم و قانون اسالم باشد، ضرورت دارد»ولى امر«

و ستمگريها و تعدى به حقوق ديگران باشد؛ امين و امانتدار و پاسدار خلق خدا باشد؛ هادى مردم به تعاليم و عقايد و

. گذارند جلوگيرى كند احكام و نظامات اسالم باشد؛ و از بدعتهايى كه دشمنان و ملحدان در دين و در قوانين و نظامات مى

به خاطر همين معانى نبود؟) ع(مگر خالفت امير المؤمنين

بلكه آن علل و ضرورتهايى كه آن حضرت را امام كرده است اآلن هم هست؛ با اين تفاوت كه شخص معينى نيست؛

.تا هميشه محفوظ باشد» ۱«اند قرار داده» عنوانى«موضوع را

پس، اگر احكام اسالم بايد باقى بماند و از تجاوز هيأتهاى حاكمه ستمگر به حقوق مردم ضعيف جلوگيرى شود و اقليتهاى

اسالم برقرار شود و همه حاكمه نتوانند براى تأمين لذت و نفع مادى خويش مردم را غارت و فاسد كنند، اگر بايد نظم

افراد بر طريقه عادالنه اسالم رفتار كنند، و از آن تخطى ننمايند، اگر بايد جلو بدعتگذارى و تصويب قوانين ضد اسالمى

اين كارها . توسط مجلسهاى قالبى گرفته شود، اگر بايد نفوذ بيگانگان در كشورهاى اسالمى از بين برود، حكومت الزم است

و گر . حاكمى كه قيم امين صالح باشد: البته حكومت صالح الزم است. شود تشكيالت دولت انجام نمىبدون حكومت و

.خورند، چون جابر و فاسدند و صالحيت ندارند نه حكومت كنندگان موجود به درد نمى

تفاق قيام نكرديم، چون در گذشته براى تشكيل حكومت و بر انداختن تسلط حكام خائن و فاسد به طور دسته جمعى و باال

و بعضى سستى به خرج دادند، و حتى از بحث و تبليغ نظريات و نظامات اسالمى مضايقه نمودند، بلكه بعكس، به

اين اوضاع به وجود آمد؛ نفوذ و حاكميت اسالم در جامعه كم شد؛ ملت اسالم دچار ! دعاگويى حكام ستمكار پرداختند

اجرا ماند، و در آن تغيير و تبديل واقع شد؛ استعمارگران براى اغراض شوم خود تجزيه و ناتوانى گشت؛ احكام اسالم بى

اينها . به دست عمال سياسى خود قوانين خارجى و فرهنگ اجنبى را در بين مسلمانان رواج دادند و مردم را غربزده كردند

اين مطلب از . خواهيم ومتى صالح مىما تشكيالت حك. همه براى اين بود كه ما قيم و رئيس و تشكيالت رهبرى نداشتيم

.واضحات است

طرز حكومت اسالمى

اختالف آن با ساير طرز حكومتها

نيست، كه رئيس دولت مستبد و » ۱«مثلا استبدادى . حكومت اسالمى هيچ يك از انواع طرز حكومتهاى موجود نيست

اش تعلق گرفت اه دخل و تصرف كند؛ هر كس را ارادهخودرأى باشد؛ مال و جان مردم را به بازى بگيرد و در آن به دلخو

. بكشد، و هر كس را خواست انعام كند، و به هر كه خواست تيول بدهد و امالك و اموال ملت را به اين و آن ببخشد

حكومت اسالمى نه استبدادى . و ساير خلفا هم چنين اختياراتى نداشتند) ع(و حضرت امير المؤمنين ) ص(رسول اكرم

البته نه مشروطه به معناى متعارف فعلى آن كه تصويب قوانين تابع . است» ۲» «مشروطه« و نه مطلقه؛ بلكه است

مشروطه از اين جهت كه حكومت كنندگان در اجرا و اداره مقيد به يك مجموعه شرط . آراى اشخاص و اكثريت باشد

همان احكام و قوانين اسالم » موعه شرطمج«. معين گشته است) ص(هستند كه در قرآن كريم و سنت رسول اكرم

.است» حكومت قانون الهى بر مردم«از اين جهت حكومت اسالمى . است كه بايد رعايت و اجرا شود

در اينكه : در همين است»» ۲«جمهورى «و »» ۱«مشروطه سلطنتى «فرق اساسى حكومت اسالمى با حكومتهاى

پردازند؛ در صورتى كه قدرت مقننه و اختيار تشريع در ا به قانونگذارى مىنمايندگان مردم، يا شاه، در اين گونه رژيمه

هيچ كس حق قانونگذارى . شارع مقدس اسالم يگانه قدرت مقننه است. اسالم به خداوند متعال اختصاص يافته است

مجلس «المى به جاى به همين سبب، در حكومت اس. توان به مورد اجرا گذاشت ندارد؛ و هيچ قانونى جز حكم شارع را نمى

وجود دارد كه براى » ريزى مجلس برنامه«دهد، ، كه يكى از سه دسته حكومت كنندگان را تشكيل مى»قانونگذارى

ها كيفيت انجام خدمات عمومى را در دهد؛ و با اين برنامه هاى مختلف در پرتو احكام اسالم برنامه ترتيب مى وزارتخانه

.كند سراسر كشور تعيين مى

اين توافق و . وعه قوانين اسالم كه در قرآن و سنت گرد آمده توسط مسلمانان پذيرفته و مطاع شناخته شده استمجم

در صورتى كه در حكومتهاى جمهورى و مشروطه . پذيرفتن كار حكومت را آسان نموده و به خود مردم متعلق كرده است

تصويب » قانون«نمايند هر چه خواستند به نام فى مىسلطنتى، اكثريت كسانى كه خود را نماينده اكثريت مردم معر

.كنند كرده، سپس بر همه مردم تحميل مى

. در اين طرز حكومت، حاكميت منحصر به خداست و قانون فرمان و حكم خداست. حكومت اسالم حكومت قانون است

گرفته تا ) ص(همه افراد، از رسول اكرم . قانون اسالم، يا فرمان خدا، بر همه افراد و بر دولت اسالمى حكومت تام دارد

خلفاى آن حضرت و ساير افراد تا ابد تابع قانون هستند، همان قانونى كه از طرف خداى تبارك و تعالى نازل شده و در

خداى تبارك و . دار شد، به امر خدا بود خالفت را عهده) ص(اگر رسول اكرم . بيان شده است) ص(لسان قرآن و نبى اكرم

نه اينكه به رأى خود حكومتى تشكيل دهد و بخواهد . »خليفة الله فى األرض«ى آن حضرت را خليفه قرار داده است، تعال

چون تازه به اسالم ايمان ‐ رفت اختالفاتى در امت پديد آيد همچنين بعد از اينكه احتمال مى. رئيس مسلمين شود

را الزام كرد كه فورا همان جا، وسط بيابان، امر ) ص(رسول اكرم خداى تعالى از راه وحى ‐آورده و جديد العهد بودند

را به خالفت ) ع(به حكم قانون و به تبعيت از قانون حضرت امير المؤمنين ) ص(پس رسول اكرم . »۱«خالفت را ابالغ كند

م خدا و مجرى فرمان خدا تعيين كرد؛ نه به اين خاطر كه دامادش بود، يا خدماتى كرده بود؛ بلكه چون مأمور و تابع حك

.بود

آنجا هم كه اختيارات . بارى، حكومت در اسالم به مفهوم تبعيت از قانون است، و فقط قانون بر جامعه حكمفرمايى دارد

هر وقت مطلبى را بيان يا ) ص(حضرت رسول اكرم . و والت داده شده، از طرف خداوند است) ص(محدودى به رسول اكرم

قانونى كه همه بدون استثنا بايستى از آن پيروى و تبعيت : اند، به پيروى از قانون الهى بوده است هحكمى را ابالغ كرد

يگانه حكم و قانونى كه براى مردم متبع و الزم االجراست، همان حكم . حكم الهى براى رئيس و مرءوس متبع است. كنند

از پيامبر پيروى (» و اطيعوا الرسول«: فرمايد ه مىهم به حكم خدا است ك) ص(تبعيت از رسول اكرم . و قانون خداست

أطيعوا الله و أطيعوا «: فرمايد نيز به حكم الهى است، آنجا كه مى» اولوا االمر«پيروى از متصديان حكومت يا ). كنيد

قانون الهى هيچ گونه دخالتى ، در حكومت و )ص(رأى اشخاص، حتى رأى رسول اكرم . »»۲«الرسول و أولي األمر منكم

.همه تابع اراده الهى هستند: ندارد

در اين نوع حكومتها حكام بر جان و مال . »۱«حكومت اسالم سلطنتى هم نيست تا چه رسد به شاهنشاهى و امپراتورى

به همين . اسالم از اين رويه و طرز حكومت منزه است. كنند مردم مسلط هستند و خودسرانه در آن دخل و تصرف مى

جهت در حكومت اسالمى بر خالف رژيم سلطنت و شاهنشاهى و امپراتورى، اثرى از كاخهاى بزرگ، عمارات كذايى، خدم و

. برد، نيست حشم، دفتر مخصوص، دفتر وليعهد، و ديگر لوازم سلطنت، كه نصف يا بسيارى بودجه مملكت را از بين مى

بعد از آن حضرت نيز تا قبل از . دانيد كرد همه مى سالم بود و حكومت مىرا كه رئيس دولت ا) ص(زندگى پيغمبر اكرم

را در زندگى شخصى و ظاهرى حفظ كرده بودند؛ ) ص(دو نفر اول سيره پيغمبر . دوره بنى اميه اين سيره و روش باقى بود

افهايى كه ما را امروز به اين همان انحر» ۲«گرچه در امور ديگر مخالفتها كردند؛ كه انحراف فاحش دوره عثمان ظاهر شد

. طرز حكومت اصالح شده و رويه و اسلوب حكومت صالح بود) ع(در عهد حضرت امير المؤمنين . مصيبتها دچار كرده است

كرد، كه ايران و مصر و حجاز و يمن از استانهاى آن بود، طورى زندگى آن حضرت با اينكه بر كشور پهناورى حكومت مى

به حسب نقل وقتى كه دو پيراهن خريد، يكى را كه بهتر بود به قنبر . تواند زندگى كند فقير هم نمىكرد كه يك طلبه مى

داد؛ و پيراهن ديگر را كه آستينش بلند بود براى خود برداشت؛ و زيادى آستين را پاره كرده پيراهن آستين ) مستخدم خود(

هرگاه اين سيره حفظ . كرد جمعيت و پر درآمدى فرمانروايى مىدر صورتى كه بر كشور بزرگ و پر . »۳«پاره را بر تن كرد

بود، نه تسلط بر جان و مال مردم، نه سلطنت و نه شاهنشاهى، اين ظلمها و شد و حكومت به شيوه اسالم مى مى

و بسيارى از اين مفاسد از همان هيأت حاكمه. شد غارتگريها و دستبرد به خزانه عمومى و فحشا و منكرات واقع نمى

كنند؛ مراكز فحشا و اين حكام هستند كه اماكن فساد درست مى. گيرد خانواده حاكم مستبد و هوسران سرچشمه مى

.كنند سازند؛ و موقوفات را صرف ساختن سينما مى ميگسارى مى

برابر امريكا و آورد تا در اگر اين تشريفات پر خرج سلطنتى و اين ريخت و پاشها و اختالسها نبود، بودجه مملكت كسر نمى

.انگليس خاضع شوند و تقاضاى قرض و كمك كنند

مملكت به خاطر اين ريخت و پاشها و اختالسها محتاج شده است؛ و گر نه نفت ما كم است؟ يا ذخاير و معادن نداريم؟

شود مملكت را مىهمه چيز داريم، لكن اين مفتخوريها و اختالسها و گشادبازيهايى كه به حساب مردم و از خزانه عمومى

رئيس (كرد كه از اينجا راه بيفتد برود امريكا، در برابر ميز آن مردك اگر اينها نبود، احتياج پيدا نمى. بيچاره كرده است

!گردن كج كند كه مثلا به ما كمك كنيد) جمهور امريكا

كه از اسالم بيگانه است، خرجهايى بر بودجه سازى و كاغذباز از طرف ديگر، تشكيالت ادارى زايد و طرز اداره توأم با پرونده

اين تشريفات . اين سيستم ادارى از اسالم بعيد است. كند كه از خرجهاى حرام نوع اول كمتر نيست مملكت تحميل مى

مثلا آن طرزى كه اسالم براى احقاق حقوق و حل . زايد كه براى مردم جز خرج و زحمت و معطلى چيزى ندارد از اسالم نيست

آن وقت كه آيين دادرسى . فصل دعاوى و اجراى حدود و قانون جزا تعيين كرده است بسيار ساده و عملى و سريع استو

كرد، و مردم را اسالم معمول بود، قاضى شرع در يك شهر با دو سه نفر مأمور اجرا و يك قلم و دوات فصل خصومات مى

و . داند چقدر زياد است الت ادارى دادگسترى و تشريفات آن خدا مىاما حاال اين تشكي. فرستاد به سراغ كار و زندگى مى

.برد تازه هيچ كارى هم از پيش نمى

.كند، و جز زحمت و معطلى اثرى ندارد اينهاست كه مملكت را محتاج مى

شرايط زمامدار

از شرايط عامه، مثل پس. شرايطى كه براى زمامدار ضرورى است، مستقيما ناشى از طبيعت طرز حكومت اسالمى است

:عقل و تدبير، دو شرط اساسى وجود دارد كه عبارتند از

. عدالت‐۲ علم به قانون؛ ‐۱

دار خالفت شود اختالف پيدا شد، باز در اينكه مسئول امر وقتى در آن كس كه بايد عهده) ص(چنانكه پس از رسول اكرم

.اختالف فقط در موضوع بود. لمانان بروز نكردخالفت بايد فاضل باشد هيچ گونه اختالف نظرى ميان مس

نه . چنانكه در روايت آمده است. باشد چون حكومت اسالم حكومت قانون است، براى زمامدار علم به قوانين الزم مى‐۱

كم منتها حا. فقط براى زمامدار، بلكه براى همه افراد، هر شغل يا وظيفه و مقامى داشته باشند، چنين علمى ضرورت دارد

ائمه ما براى امامت خودشان به همين مطلب استدالل كردند كه امام بايد فضل بر . بايد افضليت علمى داشته باشد

اند در همين بوده كه فالن حكم را از خليفه اشكاالتى هم كه علماى شيعه بر ديگران نموده. »۱«ديگران داشته باشد

فالن كار را بر خالف احكام اسالم انجام داد، پس اليق . مامت نيستپرسيدند نتوانست جواب بگويد، پس اليق خالفت و ا

....و . »۲«امامت نيست

. دخالت و ضرورت ندارد» ۳«چيزهاى ديگر در آن . از نظر مسلمانان شرط و ركن اساسى است» عدالت«و » قانوندانى «

ه اوصافى است هيچ يك در موضوع امامت مثلا علم به چگونگى مالئكه، علم به اينكه صانع تبارك و تعالى داراى چ

چنانكه اگر كسى همه علوم طبيعى را بداند و تمام قواى طبيعت را كشف كند، يا موسيقى را خوب بلد . دخالت ندارد

دانند و عادلند نسبت به و نه به اين وسيله بر كسانى كه قانون اسالم را مى. كند باشد، شايستگى خالفت را پيدا نمى

درباره آن ) ع(و ائمه ما ) ص(آنچه مربوط به خالفت است و در زمان رسول اكرم . كند اولويت پيدا مىتصدى حكومت

صحبت و بحث شده و بين مسلمانان هم مسلم بوده، اين است كه حاكم و خليفه اولا بايد احكام اسالم را بداند، يعنى

.خالقى برخوردار باشدقانوندان باشد؛ و ثانيا عدالت داشته از كمال اعتقادى و ا

اگر . عقل همين اقتضا را دارد؛ زيرا حكومت اسالمى حكومت قانون است، نه خودسرى و نه حكومت اشخاص بر مردم

:زمامدار مطالب قانونى را نداند، اليق حكومت نيست

و اين مسلم . الم باشدتواند حاكم و مجرى قانون اس و اگر نكند، نمى. شود چون اگر تقليد كند، قدرت حكومت شكسته مى

سالطين اگر تابع اسالم باشند، بايد به تبعيت فقها درآيند و قوانين و احكام را از . »است كه الفقهاء حكام على السالطين

در اين صورت حكام حقيقى همان فقها هستند؛ پس بايستى حاكميت رسما به فقها تعلق . فقها بپرسند و اجرا كنند

البته الزم نيست كه صاحب منصبان و . كه به علت جهل به قانون مجبورند از فقها تبعيت كنندبگيرد؛ نه به كسانى

مرزبانان و كارمندان ادارى، همه قوانين اسالم را بدانند و فقيه باشند؛ بلكه كافى است قوانين مربوط به شغل و وظيفه

مصدر امور بايد داراى اين دو . اين طور بوده است)ع(و امير المؤمنين ) ص(چنانكه در زمان پيغمبر . خويش را بدانند

شوند بايد قوانين مربوط به كار امتياز باشد؛ لكن معاونين و صاحب منصبان و مأمورانى كه به شهرستانها فرستاده مى

.خود را دانسته و در موارد ديگر از مصدر امر بپرسند

كسى كه . و عادل باشد؛ و دامنش به معاصى آلوده نباشد زمامدار بايستى از كمال اعتقادى و اخالقى برخوردار‐۲

جارى كند، يعنى قانون جزاى اسالم را به مورد اجرا گذارد، متصدى بيت المال و خرج و دخل مملكت » حدود«خواهد مى

.»۲«المين قال ال ينال عهدي الظ«: كار نباشد شود، و خداوند اختيار اداره بندگانش را به او بدهد، بايد معصيت

زمامدار اگر عادل نباشد در دادن حقوق مسلمين، اخذ مالياتها و . دهد خداوند تبارك و تعالى به جائر چنين اختيارى نمى

صرف صحيح آن، و اجراى قانون جزا، عادالنه رفتار نخواهد كرد؛ و ممكن است اعوان و انصار و نزديكان خود را بر جامعه

.ل مسلمين را صرف اغراض شخصى و هوسرانى خويش كندتحميل نمايد، و بيت الما

تا ) ص(دار آن شوند در دوره رحلت پيغمبر اكرم بنا بر اين، نظريه شيعه در مورد طرز حكومت و اينكه چه كسانى بايد عهده

.به موجب آن امام بايد فاضل و عالم به احكام و قوانين و در اجراى آن عادل باشد. زمان غيبت واضح است

شرايط زمامدار در دوره غيبت

پيش آمده و بناست احكام حكومتى اسالم باقى بماند و استمرار پيدا كند و هرج و مرج ) ع(اكنون كه دوران غيبت امام

كند كه تشكيالت الزم است تا اگر به ما هجوم آوردند عقل هم به ما حكم مى. آيد روا نيست، تشكيل حكومت الزم مى

شرع مقدس هم دستور داده كه بايد هميشه . كنيم؛ اگر به نواميس مسلمين تهاجم كردند، دفاع كنيمبتوانيم جلوگيرى

.خواهند به شما تجاوز كنند براى دفاع آماده باشيد در برابر اشخاصى كه مى

مور به چون اين ا. براى جلوگيرى از تعديات افراد نسبت به يكديگر هم حكومت و دستگاه قضايى و اجرايى الزم است

خواهد، چون تشكيل حكومت و اداره جامعه بودجه و ماليات مى. گيرد، بايد حكومت تشكيل داد خودى خود صورت نمى

.شارع مقدس بودجه و انواع مالياتش را نيز تعيين نموده است؛ مانند خراجات، خمس، زكات و غيره

حكومت در دوره غيبت تعيين نشده است تكليف اكنون كه شخص معينى از طرف خداى تبارك و تعالى براى احراز امر

خواهيم؟ اسالم فقط براى دويست سال بود؟ يا اينكه اسالم تكليف را چيست؟ آيا بايد اسالم را رها كنيد؟ ديگر اسالم نمى

معين كرده است، ولى تكليف حكومتى نداريم؟ معناى نداشتن حكومت اين است كه تمام حدود و ثغور مسلمين از

و ما اگر كارهاى آنها را امضا نكنيم، رد . خواهند بكنند د؛ و ما با بيحالى دست روى دست بگذاريم كه هر كارى مىدست برو

آيا بايد اين طور باشد؟ يا اينكه حكومت الزم است؛ و اگر خدا شخص معينى را براى حكومت در دوره غيبت . كنيم نمى

موجود بود براى بعد از غيبت ) ع(صدر اسالم تا زمان حضرت صاحب تعيين نكرده است، لكن آن خاصيت حكومتى را كه از

اين خاصيت كه عبارت از علم به قانون و عدالت باشد در عده بيشمارى از فقهاى عصر ما موجود . هم قرار داده است

.توانند حكومت عدل عمومى در عالم تشكيل دهند اگر با هم اجتماع كنند، مى. است

com.blogfa.shamimejamaran.www://http